این فلسفه اصلی شکلگیری چیزی است که امروز ما آن را با نام «تاکسی اینترنتی» میشناسیم.
«Ride Sharing» در لغت به این معناست که وقتی صاحب ماشینی میخواهد مسیری را طی کند، اگر از اطرافیانش، هممسیری پیدا کرد او را هم به مقصد برساند. این فلسفه اصلی شکلگیری چیزی است که امروز ما آن را با نام «تاکسی اینترنتی» میشناسیم.
محمد شفیعی طی گزارشی در روزنامه وطن امروز نوشت :«Ride Sharing» در لغت به این معناست که وقتی صاحب ماشینی میخواهد مسیری را طی کند، اگر از اطرافیانش، هممسیری پیدا کرد او را هم به مقصد برساند. این فلسفه اصلی شکلگیری چیزی است که امروز ما آن را با نام «تاکسی اینترنتی» میشناسیم. بزرگترین شرکتی که چنین خدماتی را در دنیا ارائه میدهد، شرکت آمریکایی اوبر (Uber) است اما برخلاف تصور، این شرکت اولین ارائهدهنده چنین خدماتی نبوده است!
چند سال قبل از تولد استارتآپ اوبر در سال 2009، این چین بود که چنین خدماتی را راهاندازی کرد. در این کشور، جز سیستم تاکسیهای تلفنی، امکان درخواست ماشین به صورت آنلاین فراهم شده بود که البته این سیستم به شرکت تاکسیرانی متصل بوده و در صورت درخواست ماشین، یک تاکسی شهری به محل مورد نظر اعزام میشد. این روزها شرکتهای زیادی در دنیا در حال ارائه خدمات اینچنینی هستند و با هم رقابت دارند، از جمله بزرگترین این شرکتها میتوان به شرکت دیدی (DiDi) چین، لیفت (Lyft) آمریکا و اُلا (Ola) هند اشاره کرد.
در بسیاری از کشورهای دنیا، امکان گرفتن تاکسی تلفنی به گستردگی ایران نیست و تاکسیرانی خطی هم به صورتی که در کشورمان مرسوم است وجود ندارد و تنها راه، گرفتن تاکسی دربست است. البته تاکسی دربست هم به صورتی که در ایران متداول است، در کمتر جایی از دنیا دیده میشود. تاکسیهای دربست فقط به صورت شرکتی هستند و شرکتهای تاکسیرانی محدودی در شهر فعالیت دارند، پس شما حق انتخاب زیادی ندارید! عموما این شرکتها با هم توافقاتی برای نرخگذاری دارند که رقابت را به حداقل و سود را به حداکثر برسانند.
به نظر میرسد مزیت اصلی تاکسیهای اینترنتی در اکثر کشورها شکستن انحصار تاکسیرانی باشد. هر چند در ایران هم مردم به شکسته شدن انحصار تاکسی سرویسها (آژانسها) اشاره میکنند اما تفاوت جدی بین انحصار تاکسیرانی که در هر شهر دست 2 یا 3 شرکت است با تاکسی تلفنیهای ما که در هر محله و خیابان شاید 2 یا 3 آژانس کرایه اتومبیل وجود داشته باشد، احساس میشود.
برای درک بهتر این تفاوتها مثالی از ماکائو میزنم. سپتامبر سال 2016 مردم ماکائو تجمعی تشکیل دادند تا دولت را وادار کنند سرویس اوبر را در این کشور آزاد کند. ماکائو با جمعیت حدود 650 هزار نفر، سالانه پذیرای بیش از 30 میلیون گردشگر است! از طرفی تنها چیزی در حدود 1300 تاکسی دارد و تاکسیرانان هم برای اینکه قیمت امتیاز تاکسی آنها افت نکند، فشار میآورند تا حق امتیاز جدیدی واگذار نشود. مردم در این تجمع میگفتند تاکسیها ما را سوار نمیکنند، ترجیح میدهند مردم شیکپوشتر و توریستها را سوار کنند و ما برای گرفتن تاکسی با مشکلات زیادی روبهرو هستیم.
بازخورد گروههای مختلفی که به نوعی با تاکسیهای اینترنتی سر و کار دارند
راننده تاکسیهای سنتی: عموم تاکسیهای سنتی، که از اولین مخالفان این سرویسها بودهاند، دلیل اصلی اعتراضاتشان را «رقابت نابرابر» اعلام کردهاند. آنها میگویند بهخاطر هزینههایی که یک تاکسی به طور قانونی باید بپردازد و خودروهای شخصی از چنین هزینههایی معاف هستند، رقابت موجود بین چنین سرویسهایی با تاکسیها، ناعادلانه است.
این هزینهها شامل هزینه آموزش اولیه رانندههای تاکسی، هزینه امتیاز تاکسی و همچنین هزینههایی مثل مالیات بر تاکسیرانی و بیمه تاکسی است که هیچکدام از این هزینهها توسط رانندههای تاکسیهای اینترنتی پرداخت نمیشود پس به علت پایینتر بودن هزینه اولیه آن، عملا رقابت برای تاکسیرانهای سنتی، از قبل باخته است.
دولتها: دولتها موارد مختلفی را درباره این تاکسیها مطرح کردهاند و رفتارهای متفاوتی داشتهاند. از مهمترین مواردی که توسط دولتها مطرح شده، تناقضات قانونی این سرویسها است که منجر به ممنوعیت یا محدودیت تاکسیهای اینترنتی در نقاط مختلف جهان شده است.
این شرکتها عموما بهعنوان شرکتهای حوزه فناوری اطلاعات ثبت شدهاند اما در عمل در حوزه حملونقل فعالیت میکنند، لذا در بسیاری از مناطق دنیا درصدی را بهعنوان کمک به زیرساختهای شهر و شرکتهای تاکسیرانی دریافت میکنند. با این کار از طرفی قیمتها کاهش بیش از اندازهای نخواهد داشت، زیرا در غیر اینصورت خود شرکتها هم متضرر خواهند شد و از سوی دیگر، این شرکتها که به نام شرکتهای حوزه فناوری اطلاعات ثبت شدهاند اما در واقع در حوزه حملونقل فعالیت میکنند، مجبور به کمک به زیرساختهای شهری خواهند شد.
از موارد دیگر مشکلات قانونی که دولتها به آن اشاره میکنند، ممنوعیت استفاده از خودروهای شخصی برای مصارف تجاری است، قانونی که در اکثر کشورهای دنیا وجود دارد.
بحث دیگر قانون بیمه است. در بسیاری از کشورها، حق بیمهای که یک تاکسی باید پرداخت کند با حق بیمه خودروی شخصی تفاوت میکند که به تبع آن پوششهای بیمهای نیز متفاوت است که این موضوع توسط تاکسیهای اینترنتی لحاظ نمیشود.
مسافران: اعتراضاتی که مسافران این سرویسها دارند یکی در بحث امنیت است که چون رانندهها عموماً افرادی با خودروی شخصی هستند، اعتماد به آنها تا حدی دشوار است. علاوه بر آن رفتار بعضی از رانندههای این سرویسها است که نارضایتیهایی را سبب شده است، هرچند این موارد میتواند مستقیماً به شرکتها مرتبط نباشد اما اعتراض اصلی مسافران به سیستم «Surge Pricing» یا قیمتگذاری پلکانی است؛ سیستمی که در مواقعی حتی تا 9 برابر قیمت معمول هم نرخ را بالا میبرد.
در این سیستم قیمتگذاری مواقعی که ترافیک زیاد است یا به دلایلی مثل بارندگی یا موارد مشابه، قیمتها به طور پلکانی افزایش مییابد. این موارد باعث اعتراضات مشتریان شده است. در یک نمونه مشهور، یعنی اعتصاب تاکسیرانان در فرودگاهها جهت اعتراض به قانون مهاجرتی دولت ترامپ، شرکت اوبر از این فرصت استفاده کرد و در شبکههای اجتماعی اعلام کرد آماده خدماترسانی به مسافران است و طبیعتاً سیستم قیمتگذاری افزایشی خود را فعال کرد، همین موضوع باعث اعتراضات زیادی از جانب مردم شد و باعث راهاندازی کمپینی شد که در آن از دیگران درخواست میکردند نرمافزار اوبر را از روی گوشی تلفن همراه خود حذف کنند!
رانندههای این سرویسها: از جمله اعتراضات رانندهها، نداشتن شرایط کاری مطمئن است. رانندههایی هستند که شغل اصلی آنها، کار از طریق این نرمافزارها است اما مزایای یک کارمند یا راننده تمام وقت مثل بیمه و از کار افتادگی و از این قبیل شامل حال آنها نمیشود.
البته شرکتها با این توجیه که رانندهها کارمند ما نیستند و در واقع شغل آزاد و قراردادی دارند، این اعتراض را پاسخ میدهند که این موضوع، مورد قبول رانندههای نیمهوقت هم هست اما مورد دیگری که رانندهها به آن اعتراض دارند و یکی از مشکلات جدی شرکتهای اینچنینی است، کم کردن دائمی قیمتها و در واقع درآمد رانندههاست؛ در روزهای اول درآمد رانندهها بسیار منطقی و قابل رقابت با شغلهای دیگر بود به طوری که باعث جذب بسیاری از افراد برای کار در این سیستمها شد اما با گذشت زمان و جا باز کردن در بازار و حتی حذف رقبای موجود، به طور دائمی به کم کردن قیمتها (جهت رقابت با دیگر شرکتهای مشابه) و افزایش درصد شرکت از کرایه دریافتی دست زدند، به طوری که تعداد زیادی از رانندهها میگویند ما از حداقل دستمزد ساعتی هم درآمد کمتری داریم و مجبوریم ساعات بیشتری را برای درآمدی مشابه روزهای اول راهاندازی این شرکتها کار کنیم.
دلیل این موضوع هم آن است که این شرکت بخش عمدهای از بازار را از آن خود میکند، پس به راحتی در کنار کاهش قیمتها دست به افزایش درصد سهم خود زده و رانندهها هم امکان اعتراض به این موضوع را ندارند، زیرا به راحتی از کار برکنار میشوند.
باید در نظر هم داشت که شرکتها در این موضوع فقط سود میبرند، زیرا این شرکتها جز هزینه اولیه راهاندازی، هزینهای برای هر مسافرت پرداخت نمیکنند و تمام هزینهها از سوی راننده انجام میشود و شرکت با کم کردن تعرفهها، مسافران بیشتری را جذب میکند و حتی باعث میشود در مواردی مانند ترافیک و بارندگی، استفاده از این سرویسها بر استفاده از اتومبیل شخصی اولویت داشته باشد و از طرفی با افزایش کمیسیون شرکت، عملاً درآمد خود را افزایش میدهد اما این رانندهها هستند که باید زمان بیشتری را کار کنند تا درآمد مشابه قبل کسب کنند.
تجربه کشورها: این موارد در کنار شکایتهایی که از این سرویسها شده است، همانطور که گفته شد باعث اعمال محدودیتهایی بر شرکتهای ارائهدهنده این سرویسها توسط کشورهای مختلف و همچنین دولتهای ایالتی در آمریکا شده است که در اینجا مواردی از آنها را مرور میکنیم.
در کشور دانمارک قوانینی وضع شده است که شرکت اوبر به علت اینکه اجرای قوانین برای آنها بسیار سخت و هزینهبر بود، تصمیم گرفت فعالیت خود در این کشور را تعلیق کند. این قوانین از آنها خواسته بود خودروهایشان را به سنسورهایی جهت تشخیص اینکه مسافر در ماشین وجود دارد یا خیر و همچنین به تاکسیمتر مجهز کنند.
در تایلند و مجارستان نیز کار کردن برای شرکت اوبر، به عنوان جرم، مورد پیگرد قرار میگیرد.
در فرانسه، هلند، اسپانیا و آلمان نیز شرکت اوبر و شرکتهای مشابه، تنها مجاز به استفاده از تاکسیها جهت ارائه خدمات هستند.
در فنلاند نیز کار کردن برای اوبر برای رانندههای معمولی که گواهینامه تاکسیرانی ندارند، جرم شناخته میشود و اگر فردی در این حال شناسایی شود، جریمه خواهد شد. در این کشور هم مانند کشورهای نام برده شده، تنها تاکسیها و رانندگان تاکسیهای سنتی مجاز به کار کردن برای این شرکتها هستند. فقط در یک مورد یکی از رانندهها که در فنلاند در حال کار برای اوبر شناسایی شد، مجبور به پرداخت بیش از 130 هزار دلار جریمه شد.
در هند و دوبی در امارات، تعداد رانندههایی که برای شرکت اوبر کار میکنند، محدود شده است و این شرکت و شرکتهای مشابه، ملزم هستند تعداد خاصی راننده را به کار بگیرند و امکان گسترش خدمات خود را ندارند. در عربستان سعودی نیز سرویسهای تاکسیهای اینترنتی از سوار کردن مسافران در محدوده فرودگاهها منع شدهاند تا امکان فعالیت برای تاکسیهای ویژه فرودگاه فراهم باشد.
در تایوان دولت فعالیت اوبر را ممنوع اعلام نکرده اما قوانین سختگیرانهای وضع و بشدت آنها را اعمال کرده است؛ این سختگیریها به علت استفاده از رانندههای غیرحرفهای برای حملونقل عمومی بوده است، در حالی که قوانین این کشور میگوید تنها کسانی که گواهینامه رانندگی ویژه تاکسی دارند و دورههای مربوط را گذراندهاند مجاز به حمل مسافر هستند.
شرکت اوبر بهخاطر جریمههای زیادی که شامل حالش شده، از فوریه 2017، فعالیت خود در این کشور را به حالت تعلیق درآورد، هر چند پس از 2 ماه رایزنی، مجبور شد قوانین تایوان را بپذیرد و در همکاری با موسسات تاکسیرانی دیگر، از رانندگان آنها که دارای گواهینامه تاکسیرانی هستند، استفاده کند.
در پرتغال هم بر اثر اعتراضات گسترده رانندگان تاکسی به دلیل «رقابت نابرابر» این سیستمها با تاکسیهای سنتی، این سرویس ممنوع اعلام و شرکت اوبر موظف شد وبسایت و نرمافزار خود را در این کشور غیرفعال کند و در ازای هر روزی که در این کار هم تاخیر داشته باشد، بیش از 10 هزار یورو جریمه شامل حالش میشد.
در یکی دیگر از این موارد درکشور ایتالیا شرکت اوبر ملزم شد مانند فرانسه و آلمان، فقط از تاکسیهای موجود استفاده کند. اوایل سال 2017، در این کشور هم این سرویسها بهخاطر شکایت شرکتهای تاکسیرانی و به دلیل چیزی که آنها، «رقابت نابرابر» مینامیدند، بهطور کلی ممنوع اعلام شد.
در انگلیس و لهستان شرطی که گذاشته شده است آن است که رانندههایی که با این شرکتها کار میکنند باید ابتدا تستهای معمول برای تایید صلاحیت رانندگی را بگذرانند؛ این تستها شامل تستهای سلامتی، اعتیاد، سواد عمومی، شهرشناسی و چند تست عمومی دیگر است. این کشورها با این کار میخواهند از صلاحیت این رانندهها و عدم سوءپیشینه آنها جهت حفظ امنیت مسافران مطمئن شوند.
در انگلستان قانون دیگری هم گذاشته شده است که شرکتهای تاکسی اینترنتی موظف شدهاند برای رانندههایی که بهطور تمام وقت برای این شرکتها کار میکنند، حقوق و مزایای یک کارمند تمام وقت مانند حق بیکاری، حقوق دوره بیماری و باقی حقوقی را که یک کارمند معمولی دارد لحاظ کنند.
در ایالت بریتیش کلمبیا در کشور کانادا، دولت ایالتی که در ونکوور مستقر است، به هیچ عنوان اجازه فعالیت این شرکتها را نداده است! البته آنها گفتهاند این محدودیت همیشگی نیست، فقط میخواهند شتابزده رفتار نکنند تا مشکلاتی را که برای باقی نقاط دنیا پیش آمده است نداشته باشند. آنها گفتهاند در حال مطالعه تجربه دیگران و تدوین قانونی جامع هستند تا این شرکتها بتوانند به صورت قانونی و به نفع همه مردم، فعالیت خود را آغاز کنند.
در بعضی کشورها هم کاری که انجام شده این است که قوانین حاکم بر تاکسیهای سنتی را آسانتر کردهاند که هزینههای جانبی آنها کاهش پیدا کند تا بتوانند در این بازار، رقابتی عادلانهتر با تاکسیهای اینترنتی داشته باشند.
محدودیتهای این سرویسها در ایالات متحده بهعنوان مهد اصلی چنین سرویسهایی نیز به این صورت است:
ایالت آلاسکا: در این ایالت، به علت تناقض با حقوق کارمندی، که از اعتراضات رانندههای این سرویسها بوده است، این سرویس به طور کلی ممنوع است. بهطور خلاصه رانندهها مدعی هستند حقوقی که برای یک کارمند تمام وقت در نظر گرفته میشود، شامل حال رانندههای اوبر نمیشود.
ایالت کالیفرنیا: در موارد زیادی از سرویسهای تاکسیهای اینترنتی به علت تبلیغاتی که باعث برداشت غلط از امنیت و نوع خدمات این سرویسها میشد، توسط مسؤولان دولت ایالتی شکایت شد که این شرکتها ملزم به پرداخت جریمههای زیادی شدند.
ایالت اورِگَن: خدمات این شرکتها در شهر پرتلند، بزرگترین شهر این ایالت به علت نقض قوانین و آنچه ممنوعیت حمل مسافر توسط افراد معمولی نامیده شده، ممنوع شده است و همچنان منتظر قانونگذاریهای بیشتر در این منطقه هستند.
ایالت تگزاس: در شهر آستین این ایالت، مسؤولان محلی شرکتها را ملزم به دریافت گواهی عدم سوءپیشینه از رانندهها و انگشتنگاری از آنان کرده بودند و شرکتها با این موضوع مخالفت کردند که در نهایت انتخاباتی بر سر این موضوع انجام شد و مردم طی رایگیری، به عدم فعالیت شرکتها در صورت قبول نکردن این قانون رای دادند و باعث ممنوعیت فعالیت اوبر و دیگر شرکتها در این شهر شدند. در شهر هیوستون هم بهخاطر سختگیریهای زیادی مانند گرفتن گواهی عدم سوءپیشینه برای رانندهها و تست اعتیاد و... که توسط دولت محلی انجام شد، اوبر فعالیت در این شهر را تعلیق کرد.
ایالت پنسیلوانیا : درصدی از این شرکتها دریافت میشود و صرف حوزه آموزش عمومی در مدارس دولتی میشود.
ایالت ماساچوست: از هر مسافرتی که با این سرویسها انجام میشود، 20 سنت به دولت داده میشود که 5 سنت از آن به تاکسیهای سنتی اختصاص داده میشود، 10 سنت برای مصارف عمومی شهر استفاده میشود و 5 سنت هم برای توسعه سیستم حملونقل شهری مورد استفاده قرار میگیرد.
ایالت نیوهمپشایر: علاوه بر موارد اینچنینی، شرکتها باید بیمه ویژه تاکسی را برای رانندههای خود تهیه کنند و همچنین تاریخچه وضعیت رانندگی هر کدام از رانندهها را در اختیار دولت قرار دهند.
کلام آخر
در مجموع با مطالعه دقیق تجربه تاکسیهای اینترنتی در دیگر کشورهای دنیا، به وضوح مشخص است کشورهایی که دست صاحبان این شرکتها را بدون هیچ ضابطه خاصی باز گذاشتهاند، آسیبهای زیادی را از لحاظ اجتماعی و اقتصادی متحمل شدهاند که این موضوع باعث هوشیاری باقی نقاط دنیا شده و آنها را محتاطتر کرده است. به طور کلی وجود چنین سیستمی میتواند منشأ خدمات زیادی برای جامعه باشد به شرط آنکه با نظارت دقیق و رفتار حسابشده با آنها، از گسترش بیحد و حصرشان جلوگیری و مانع از آسیب رساندن به دیگر بخشها شود؛ آسیبهایی که میتواند تبعات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی نیز داشته باشد.(منبع: تسنیم،)