تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران |
ندا لهردی - اختلالات و قطعیهای اینترنت توسط دولتها، سالانه میلیاردها دلار به اقتصاد جهان ضرر میزند. اینترنت ایران هم سالهاست که با فیلترینگ و قطعیهای عمدی درگیر است و این اختلالات، ضررهای هنگفتی را به کاربران و کسبوکارها وارد کردهاند. حالا جدیدترین بررسیها نشان میدهد که تا نیمه سال جاری میلادی، ایران با ۳٠۹ساعت قطعی اینترنت که بیش از ۳۴میلیون نفر را تحت تاثیر قرار داده است، جایگاه دهمین کشور متضرر جهان از قطعیهای عمدی اینترنت را در اختیار دارد.
بررسیها و تحقیقات مختلف در این زمینه نشان میدهند که اعمال قطعیها و محدودیتهای اینترنتی با رشد تقاضا برای خرید انواع ابزارهای فیلترشکن، ارتباطی مستقیم دارند.
با این اوصاف است که جدیدترین آمارها از هزینه جهانی قطع عمدی اینترنت به دست دولتها، اطلاعات جالب و البته عجیبی را به دست میدهند. بررسیهای اخیر وبسایت ردیاب قطعیهای اینترنت top۱۰vpn که ابزاری زیرمجموعه نهاد غیرانتفاعی نتبلاکس است، نشان میدهند که از سال ۲۰۱۹ تا کنون هزینه جهانی قطع عمدی اینترنت توسط دولتها بیش از ۴۴میلیارد دلار بوده است. در رتبهبندی جدیدی که این وبسایت از هزینه محدودیتها و قطعیهای اینترنت در کشورهای مختلف تا نیمه ماه ژوئن سال جاری میلادی منتشر کرده، ایران جایگاه دهمین کشور را به خود اختصاص داده است.
آخرین بررسیهای انجام شده درباره تاثیر قطعیهای عمدی اینترنت بر اقتصاد جهانی نشان میدهد که از سال 2019 تا کنون 461قطعی عمده اینترنت در 54 کشور جهان اتفاق افتاده است که مجموع هزینه آنها به 08/ 44میلیارد دلار میرسد. این بررسیها که توسط وبسایت top10vpn انجام شدهاند، تاکید میکنند که از ابتدای سال 2023 تا حالا 81 قطعی اینترنت در 14 کشور جهان اتفاق افتاده که هزینه این قطعیها 72/ 1میلیارد دلار است. به این ترتیب از ابتدای سال جاری میلادی تا حالا 17 هزار و 901 ساعت قطعی عمدی اینترنت در سراسر جهان اعمال شده است. بر اساس این آمارها، در سال 2023 اتیوپی با 526 میلیون دلار، بیشترین ضرر ناشی از قطعیهای اینترنت را در میان کشورهای جهان داشته است و بعد از آن میانمار و هند در رتبههای بعدی قرار دارند.
در سال 2022 اما 114 قطعی اینترنت در 23کشور جهان اتفاق افتاد که مجموع هزینه آنها به 67/ 24 میلیارد دلار رسید. مجموع زمان قطع اینترنت در سال گذشته میلادی در سراسر جهان 50 هزار و 65 ساعت بود که نسبت به سال 2021 رشد 45 درصدی داشت. در سال 2022 روسیه با 59/ 21 میلیارد دلار، بیشترین ضرر ناشی از قطع عمدی اینترنت را متحمل شد و بعد از آن کشورهای میانمار و قزاقستان در رتبههای بعدی قرار داشتند.
شاخص هزینه جهانی قطع اینترنت تاثیر هر قطع عمدی اینترنت و شبکههای اجتماعی در سراسر جهان را ردیابی میکند. این نوع اختلال، در واقع شدیدترین شکل از سانسور اینترنت به حساب میآید که نه تنها حقوق دیجیتال شهروندان را نقض میکند، بلکه ضررهای اقتصادی هنگفتی را هم به دنبال دارد. این شاخص با ردگیری هر قطعی اینترنت و شبکههای اجتماعی در کشورها و مناطق مختلف دنیا که توسط دولتها و به صورت عامدانه انجام میشود و بر اساس محاسبات مربوط به شاخصهایی از بانک جهانی، اتحادیه جهانی مخابرات، اداره آمار اتحادیه اروپا و اداره سرشماری ایالاتمتحده آمریکا، به دست میآید. به عقیده کارشناسان اقتصادی و جامعهشناسان، قطع عمدی اینترنت به عنوان شدیدترین شکل از سانسور اینترنت، نوعی از کنترل و نظارت اجتماعی بر مردم هر کشور است که دسترسی آزاد آنها به اینترنت را مختل میکند. هدف از ردگیری شاخص هزینه جهانی قطع اینترنت، جلبتوجه عموم مردم به آسیبهای اجتماعی و اقتصادی است که چنین اقداماتی میتوانند به دنبال داشته باشند. در همین راستا، وبسایت top10vpn به تازگی جدیدترین آمارهای مربوط به بررسی کشورهای جهان از نظر شاخص هزینه جهانی قطع اینترنت را از ابتدای سال 2023 تا حالا منتشر کرده است.
بر اساس این بررسیها، شدیدترین قطعی اینترنت از ابتدای سال 2023 تا حالا در اتیوپی اتفاق افتاده است. مقامات این کشور به دنبال تنشهای مذهبی در اوایل ماه فوریه، دسترسی به فیسبوک و یوتیوب را مسدود کردهاند. با وجود حل مشکلات مربوط به اختلاف و دودستگی در کلیسای ارتودکس، اما محدودیت دسترسی به شبکههای اجتماعی همچنان ادامه دارد. به این ترتیب است که تقاضا برای خدمات ویپیان در اتیوپی بهشدت افزایش پیدا کرده. از طرفی با وجود تلاشهای اخیر گروههای مقاومت محلی، همچنان دسترسی به اینترنت در بخشهای زیادی از شمالغرب میانمار کاملا مختل مانده است. بسیاری از این اختلالات از سال 2021 اتفاق افتاده و هنوز هم ادامه دارند.
مقامات هندوستان هم به خاطر تعقیب رهبر جداییطلبان پنجابی از ماه مارس امسال شدیدترین قطعی اینترنت را اعمال کردهاند که تمام ارتباطات مربوط به اینترنت موبایل و حتی پیامکها را تحت تاثیر قرار داده است. در پاکستان و به دنبال تظاهرات مردمی ناشی از دستگیری عمرانخان، نخستوزیر سابق این کشور در ماه مه، مقامات دولت به مدت چهار روز دسترسی به اینترنت موبایل را در سراسر این کشور قطع کرده و همچنین شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر و یوتیوب را فیلتر کردند. تاثیر اقتصادی این اقدامات بسیار شدید بوده و بر اساس این گزارش، به 2/ 50میلیون دلار در هر روز رسیده است.
در عراق اما برگزاری آزمون سراسری در ماه فوریه باعث فیلتر گسترده شبکههای اجتماعی شد که این اختلالات در مجموع 64 ساعت به طول انجامیدند. در ترکیه اما وقوع زلزله شدید در ماه فوریه گذشته به فیلتر شبکه اجتماعی توییتر منجر شد. این محدودیتها به دنبال انتقادات گسترده نسبت به واکنش دولت ترکیه به این بحران، اعمال شدند و پس از آن بازار خرید و فروش خدمات فیلترشکن و ویپیان در این کشور داغ شد.
در ایران اما وقوع ناآرامیها از شهریور ماه گذشته باعث تشدید محدودیتها و قطعیهای اینترنت شد. در حالی که تا پیش از شهریور ماه سال گذشته، کاربران برای ورود به فیسبوک، توییتر، یوتیوب، تلگرام و کلابهاوس به سراغ ویپیانها میرفتند، اما از آن زمان با اضافه شدن اینستاگرام، واتساپ، گوگلپلی و بسیاری از دیگر سرویسهای گوگل به این فهرست، عملا کاربران برای دسترسی به اغلب شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای پرکاربر ناچار هستند که دست به دامن ابزارهای فیلترشکن شوند. با این اوصاف است که ویپیان به پرتکرارترین کلیدواژه کاربران ایرانی در جستوجوهای اینترنتی تبدیل شده و حتی آنها حاضرند هزینههای گزافی برای خرید این ابزارها بپردازند تا بتوانند به اینترنت آزاد دسترسی داشته باشند. بررسیهای وبسایت top10vpn نشان میدهد که در طول مدت بیستودوم سپتامبر تا سیویکم اکتبر سال گذشته میلادی، تقاضا برای دسترسی به خدمات ویپیان در اوج خود بوده است. این تقاضا که در ابتدای اعتراضات نسبت به زمان مشابه در سال گذشته افزایش 2164درصدی داشته، در طول یک ماه پس از آن رشد سالانه 3082 درصدی را تجربه کرده است. این آمارها نشان میدهند که از آن زمان تا حالا، متوسط تقاضای روزانه برای استفاده از خدمات ویپیان در ایران بالا مانده و رشد حداکثری 951 درصدی را نسبت به زمان مشابه سال قبل به ثبت رسانده است.(دنیای اقتصاد)
رئیس پلیس فتا استان اصفهان گفت: بررسی آمار استان از سال ۱۳۹۷ تاکنون نشان میدهد که سطح جرائم در فضای مجازی رشد پنج برابری داشته و این بیانگر روند تصاعدی جرائم است.
سرهنگ سیدمصطفی مرتضوی با حضور در دفتر خبرگزاری تسنیم در اصفهان در ارتباط با وضعیت امنیت سایبری در استان اصفهان اظهار داشت: امنیت سایبری از چند منظر قابل بررسی است؛ گزارشات و مشاهدات مردمی، گزارشات بزهدیدگان و رصدگران فضای مجازی از جمله آن است که هر کدام معنای متفاوتی را ارائه میدهد.
وی افزود: برآیند این دیدگاهها نشان میدهد که سطح جرائم در فضای مجازی در همه حوزهها در حال افزایش است؛ این افزایش در بخش رصدگری مربوط به افزایش توان رصدی است اما در عین حال در سایر حوزهها مثل گزارشات مردمی نیز شاهد روند صعودی جرائم هستیم.
رئیس پلیس فتا استان اصفهان با اشاره به این افزایش عنوان کرد: بررسی آمار استان اصفهان از سال 1397 تاکنون نشان میدهد که سطح جرائم در فضای مجازی رشد پنج برابری داشته و این بیانگر روند تصاعدی جرائم است؛ 48 درصد از جرائم ثبت شده در دو ماه گذشته مربوط به شهر اصفهان و 52 درصد مربوط به سایر شهرستانهای استان است.
وی با بیان اینکه این روند در آیتمهای مختلف متفاوت است، گفت: در حوزه جرائم اخلاقی برخلاف جرائم اقتصادی با کاهش مواجه هستیم و در حوزه جرمیابی و رصدگری پلیس در فضای مجازی به دلیل افزایش توان رصدی و تغییر راندمان جرمیابی و قدرتسازی، روند صعودی مشاهده میشود و این افزایش محسوس است.
مرتضوی در ارتباط با دلایل افزایش جرائم سایبری بیان کرد: افزایش نفوذ فضای مجازی در جامعه، افزایش کاربران فضای مجازی، ضعف آموزشی، نقش قانون و پیشگیری قانونی و حکمرانی فضای مجازی از دلایل وقوع این روند صعودی هستند.
وی تصریح کرد: امروزه قدرت دست کسی است که بتواند حکمرانی فضای مجازی را راهبری کند اما ما هنوز در این حوزه مشکل داریم؛ منظور از حکمرانی، تعریف قوانین و قواعد نحوه استفاده، نحوه عرضه و حیطهبندی فضای مجازی است که به طور عمده به حاکمیت و سیاستگذاران برمیگردد.
رئیس پلیس فتا استان اصفهان با اشاره به مصادیق حکمرانی فضای مجازی در کشور عنوان کرد: در حال حاضر اپراتورهای ما مدیریت محلی یا شهری ندارند و به صورت کشوری و تحت تاثیر حکمرانی اداره میشوند؛ اگر همین اپراتورها نقش خود را در پیشگیری از وقوع جرائم ایفا کنند، میتوانیم شاهد ثابت ماندن یا حتی کاهش جرائم در برخی حوزهها باشیم.
وی با بیان اینکه عرضه لینکهای آلوده در بستر شبکههای اجتماعی بومی از مشکلات کنونی ما است، گفت: اگر این شبکههای اجتماعی بتوانند به سرعت شناسایی هوشمندانه لینکهای آلوده را در بستر شبکههای خود اعمال و آنها را مسدودسازی کنند، میتوانند در پیشگیری از وقوع جرائم بسیار اثرگذار باشند.
مرتضوی با اشاره به اقشار آسیبپذیر جامعه از جرائم سایبری عنوان کرد: مقوله کودکان از نظر فرهنگی و اجتماعی بسیار مهم و حساس است اما برخلاف میزان بالای جرائم در سنین کودکی و نوجوانی گزارشات کمتری از این حوزه به پلیس ارسال میشود.
وی ادامه داد: جوانان امروز به وبگردی علاقه بسیاری دارند و زمان زیادی را در فضای مجازی صرف میکنند و اگر جرائمی را ببینند، اثرپذیر شده و گذر میکنند؛ حتی اگر این قشر بزهدیده نیز بشوند کمتر به پلیس و سیستم قضائی مراجعه میکنند و به همین دلیل آمار دقیق و شفافی در این حوزه وجود ندارد.
رئیس پلیس فتا استان اصفهان تصریح کرد: بیشتر مرتکبین جرائم سایبری در سنین 19 تا 25 سال قرار دارند و از 26 سال به بالا در رتبههای بعدی قرار دارند.
وی در ارتباط با نقش باندهای سازمانیافته در وقوع جرائم سایبری بیان کرد: در حوزه جرائم اقتصادی و برداشتهای غیرمجاز، باندهای سازمانیافته بیشتر مشاهده میشوند اما سایر جرائم مثل جرائم اخلاقی و اجتماعی بیشتر به صورت انفرادی بوده و موضوعاتی همچون هتک حیثیت، تشویش اذهان عمومی، افترا و سو استفادههای اخلاقی بیشتر به دلیل ضعف آموزش و عدم آگاهی از قوانین و مقررات است.
مرتضوی با تاکید بر نقش آموزش در پیشگیری از جرائم سایبری اظهار داشت: یکی از مشکلات عمده و خلاهای جامعه امروزی، آموزش فضای مجازی و سواد رسانهای است و هیچ نهادی به صورت تخصصی در این حوزه ورود پیدا نکرده و حاکمیت نیز شرح وظیفه مشخص و واضحی در این زمینه نداشته است.
وی اضافه کرد: این درحالی است که نقش نهادهای مختلف در این زمینه در سند افتای جمهوری اسلامی که در سال 1388 تنظیم و ابلاغ شده، مشخص شده است.
رئیس پلیس فتا استان اصفهان با بیان اینکه دنیای ما در آینده نزدیک بسیار وابسته به هوش مصنوعی خواهد بود و اکنون در حال پیشروی به سمت جامعه هوشمند هستیم، گفت: یکی از اهداف کلی فراجا هوشمندسازی است و به طبع آن پلیس فتا نیز به این مسئله ورود کرده و در تلاش برای یکپارچه سازی سامانههای خود و هوشمندسازی در حوزه رصد، محتوا و پیشبینی جرائم است؛ نتیجه این اقدامات در بازخوردها و عملکرد پلیس فتا مشخص میشود.
وی با شاره به تاثیر فیلترینگ در کاهش جرائم سایبری بیان کرد: امروزه قدرتمندترین کشورها و آنهایی که حکمرانی فضای مجازی را در دست دارند، از بزرگترین فیلترکنندگان دنیا هستند؛ از این رو نباید با این مقوله به طور احساسی برخورد شود و باید نسبت به آن نگاه منطقی داشته باشیم.
مرتضوی با بیان اینکه یکی از روشهای پیشگیری از جرم مسدودسازی منابع جرمی است که از خارج از کشور مدیریت میشوند، گفت: این منابع تابع قوانین کشور ما نیستند و نمیتوان به صورت قانونی با آنها برخورد کرد و میتوان همچون سایر کشورها در نگاه اول روش مسدودسازی را در نظر گرفت.
وی ادامه داد: از زمان فیلترینگ برخی شبکههای اجتماعی، در وقوع بعضی از جرائم همچون جرائم اخلاقی به شدت روند کاهشی مشاهده میشود چراکه عمده مشکل ما در جرائم اجتماعی و اخلاقی متاثر از شبکههای اجتماعی خارجی بود اما این مورد در پلتفرمهای داخلی با کاهش محسوس روبهرو بوده و در جرائم اجتماعی 7 درصد و در ایجاد مزاحمتها 47 درصد کاهش مشاهده میشود؛ این نشان میدهد که محیط مورد استفاده کاربران در ارتکاب جرم اثرگذار است.
رئیس پلیس فتا استان اصفهان تاکید کرد: سیاست کاری پلیس ورود به حریم خصوصی افراد نیست ولی در حوزههای عمومی شرح وظیفه دارد و قانونگذار نیز تکالیف پلیس و شهروندان را در این حوزه مشخص کرده است؛ پلیس در حوزه فعالیتهای عمومی کاربران رصد و نظارت دارد.
وی خاطرنشان کرد: تقاضای ما از شهروندان این است که بر قانون جرائم رایانهای در کشور مروری داشته باشند چراکه میتوان با این کار دید مناسبی نسبت به چگونگی فعالیت در فضای مجازی پیدا کرد؛ همچنین در شرایطی که از آموزش در حوزه فضای مجازی غفلت میشود، بررسی درگاه اینترنتی پلیس فتا و استفاده از محتواهای آموزشی آن توصیه میشود.
مرتضوی افزود: واحد فوریت سایبری در اصفهان به صورت کارآمد و 24 ساعته مدیریت میشود و شهروندان میتوانند به صورت تلفنی و یا از طریق درگاه پلیس فتا، تخلفات و ابهامات خود را اعلام کنند.
جواد شاملو - مشی حکمرانی امام خمینی و رهبر انقلاب بر مبنای رابطه با مردم بوده و هست. در این حکمرانی، رهبر مردم را امین خود میداند و آنها را به چشم دستیار حکمرانی خود نگاه میکند.
نایب رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: مردم صرفا برای سرگرمی در پلتفرم های جهانی حضور ندارند؛ بلکه شبکه های اجتماعی بستر فعالیت های اقتصادی برای هزاران کسب وکار و ابزار تحقیق و پژوهش هزاران دانشجو و استاد در کشور است.
به گزارش ایسنا، صدیف بدری در تذکری شفاهی در جریان جلسه علنی امروز مجلس شورای اسلامی، خطاب به رئیس جمهور و وزیر ارتباطات، بیان کرد: تکلیف فیلترینگ و محدودیت های بی نتیجه اعمال شده در پلتفرم ها و سکوهای اجتماعی جهانی را یکبار برای همیشه روشن کنید. با چه منطقی تصمیم گرفته شده در شرایط اقتصادی کنونی، با تداوم سیاستهای شکست خورده در حوزه اینترنت، از جیب مردم، ۵۰ هزار میلیارد تومان به حساب کاسبان فیلترینگ واریز شود؟
وی در ادامه اظهار کرد: فراموش نکنید مردم صرفاً برای سرگرمی در پلتفرم های جهانی حضور ندارند، بلکه شبکه های اجتماعی بستر فعالیت های اقتصادی برای هزاران کسب وکار و ابزار تحقیق و پژوهش هزاران دانشجو و استاد در کشور است.
نماینده مردم اردبیل در مجلس تصریح کرد: چرا مردم باید ماهانه هزاران میلیارد تومان هزینه کنند تا به پلتفرم هایی دسترسی داشته باشند که وکلا و مسئولان حرف های خود را در آنجا می زنند؟ آیا درست است که مردم برای شنیدن حرف های مسئولان نیز نیازمند فیلترشکن باشند و ماهانه هزینه زیادی را برای خرید فیلترشکن صرف کنند؟
برای شنیدن صدای مردم فیلترشکنتان را خاموش کنید
رئیس مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت ارتباطات خطاب به نماینده مجلس منتقد فیلترینگ سکوهای اجتماعی خارجی، گفت: برای شنیدن صدای مردم کافی است فیلترشکنتان را خاموش کنید.
محمد احسان خرامید مشاور و رئیس وزیر و رئیس روابط عمومی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در واکنش به صحبتها و انتقادات صدیف بدری نایبرئیس کمیسیون عمران مجلس یازدهم نسبت به فیلترینگ پیامرسانهای خارجی، در صفحه شخصی خود نوشت:
«آقای بدری عزیز، برای شنیدن صدای مردم کافی است فیلترشکنتان را خاموشکنید و تشریف بیاورید توی پلتفرمهای داخلی که هم سرعت اینترنتتان بیشتر شود و هم صدای مردم کشور را در پیامرسانها و شبکههای اجتماعی کشور بشنوید.»
عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور با بیان اینکه دولت از سود حاصل از فروش فیلترشکن آگاه است، گفت: وقتی یک سبزی فروشی باز می شود، بلافاصله برای او کد مالیاتی ایجاد میکنند. پس برای تجارت فیلترشکن آیا کد مالیاتی منظور شده است و آیا دولت این صنف را به رسمیت شناخته یا نه؟
احمدعلیرضا بیگی در گفت و گو با خبرنگار شفقنا در رابطه با تداوم فیلترینگ فضای مجازی، گفت: این کار بی احترامی به حقِ دانستن مردم است. به بهانه اینکه مثلا ممکن است فضای مجازی تبعاتی داشته باشد، انسدادی را به جامعه تحمیل میکنند که بدون پشتوانه منطقی است. فیلترینگ فضای مجازی همانند این است که چون احتمال می دهیم ممکن است بچهای میخی را داخل پریز فرو کند و دچار برق گرفتگی شود، برای همین کل برق ساختمان را قطع و در تاریکی زندگی کنیم.
با تکنولوژی نمیتوان مبارزه کرد
وی در ادامه با بیان اینکه فضای مجازی، جایگزینی ندارد، اظهار کرد: با تکنولوژی نمی توان مبارزه کرد. دنیا به این سمت می رود که بهره مندی مردم از اینترنت، فارغ از مجرای دولت ها صورت بگیرد، پس آن زمان چه کاری می توانیم انجام دهیم؟ الان اینترنت را از طریق ماهواره در اختیار مردم قرار میدهند پس نیازی نیست تجربههای گذشته را دوباره را تکرار کنیم.
آمار بالای مهاجرت شرکتهای دانش بنیان با فیلترینگ فضای مجازی
آقای بیگی با اشاره به تاثیر فیلترینگ در مهاجرت شرکتهای دانش بنیان، گفت: به خاطر فقدان اینترنت و خلایی که وجود دارد، شرکتهای دانش بنیان در حال کوچ کردن هستند که این مهاجرت هم مرحله به مرحله انجام می شود؛ یعنی ابتدا دکهای را در یکی از کشورهای همسایه ایجاد می کنند ولی در ادامه ناچار میشوند که تمام تجارت خود را به آن کشور منتقل کنند. بنابراین در حال حاضر بخشی از آمارهای وحشتناکی که از مهاجرت ارائه می شود، به خاطر همین وضعیت فیلترینگ و مهاجرت شرکتهای دانش بنیان است.
دولت از درآمد حاصل از فروش فیلترشکن آگاه است
وی همچنین با اشاره به سود حاصل از فروش فیلترشکن، بیان داشت: این پول در گردش که از فروش فیلترشکن حاصل می شود، با اطلاع دولت اتفاق میافتد. مگر می شود تجارتی در این حجم راه بیفتد و دولت از آن بیاطلاع باشد؟ وقتی یک سبزی فروشی باز می شود، بلافاصله برای او کد مالیاتی ایجاد میکنند، پس برای تجارت فیلترشکن آیا کد مالیاتی منظور شده است و آیا دولت این صنف را به رسمیت می شناسد یا نه؟
انسداد فضای مجازی به انفجار میانجامد
آقای بیگی با بیان اینکه انسداد، هیچ وقت نتیجه نداده و به انفجار می انجامد، خاطرنشان کرد: ما در زمان جنگ تحمیلی، وقتی قصد داشتیم آثار تخریبی بیشتری را در مواضع دشمن ایجاد کنیم، از «خرج گود» استفاده می کردیم؛ یعنی انسدادی را در موضع ایجاد و روی آن را با «تی ان تی» مسدود می کردیم که اثر تخریبی آن به مراتب بیشتر از تخریبی بود که بدون ایجاد انسداد رخ می داد. در حال حاضر هم فیلترینگ فضای به چنین وضعیتی شباهت دارد و تخریب بیشتری را سبب خواهد شد.
نتایج آزمون بینالمللی پرلز ۲۰۲۱ اعلام شده این آزمون پیشرفت سواد خواندن را میسنجد. دانش آموزان ایرانی در آزمون پرلز ۲۰۲۱ در توانایی خواندن، نمره ۴۱۳ را کسب کردند که در حد معیار بینالمللی پایین است.ایران جز کشورهای انتهای جدول در آزمون پرلز است و کشورهای اردن، مصر، مراکش و آفریقای جنوبی بعد از ایران قرار دارند. نمره عملکرد دانشآموزان ایران در پرلز ۲۰۱۶، ۴۲۸ بوده است.
ترکیه، قطر، امارات، بحرین، عربستان ، آذربایجان و عمان در مقایسه با ایران وضعیت بهتری دارند.
در ایران، یک درصد دانشآموزان به معیار پیشرفته (۶۲۵)، ۷ درصد به معیار بالا (۵۵۰)، ۲۹ درصد معیار متوسط (۴۷۵) و ۵۹ درصد به معیارپایین (۴۰۰) دست مییابند قابل ذکر است که نمره ۴۰۰ حداقل معیار و پایینترین سطح انتظارات خواندن است و تلاش کشورها باید رساندن تمام دانشآموزان به این معیار باشد.
نمودار عملکرد دانشآموزان ایرانی از سال 2001 تا 2021
به گزارش رکنا، آزمون پرلز، مطالعه بین المللی پیشرفت سواد خواندن، در 35 کشور جهان و برای مقطع سنی بین 9 تا 10 سال (تقریبا کلاس چهارم ابتدایی ) برگزار شده است. این آزمون مهارت سواد خواندن را در میان دانش آموزان این مقطع سنی اندازه گیری و مقایسه می کند. دلیل انتخاب این جمعیت این است که این مرحله نقطه ی گذار مهمی از نظر رشد کودکان در مهارت خواندن تلقی می شود. در بیشتر کشورها انتظار می رود که بچه ها تا پایان کلاس چهارم ابتدایی چگونه خواندن را یاد گرفته باشند. این آزمون برای اولین بار در سال 2001 (1379) برگزار شده است و بعد در سال های 2006 (1384) و 2011 (1389) و 2016 (1395) به فاصله ی 5 سال یکبار برگزار شده است. هدف نهایی این انجمن ارتقای سطح یادگیری در درون نظام های آموزشی جهان و بهبود سیاست ها و برنامه ریزی های آموزشی در جهت پیشرفت سواد خواندن است.
علی زرافشان ، معاون اسبق آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش در گفت و گو با رکنا، همه دنیا متاثر از کرونا شد؛ لذا فرصت ها و تهدیدهایی برای آموزش رقم خورد، گفت: اینکه آموزش و پرورش ها مجبور شدند آموزش را به سمت استفاده دوگانه از فضای مجازی و فضای واقعی پیش ببرند و هم معلم ها شایستگی هایشان را در به کارگیری فناوری اطلاعات و فضای مجازی افزایش دادند، فرصت های خوبی بود که برای سیستم های آموزشی دنیا رقم خورد.
وی در ادامه افزود: برای مثال در ایران شبکه شاد و مدارس مجازی راه اندازی شدند؛ لذا نوعی تمایل برای تولید محتوا فراهم شد. سوی منفی این ماجرا، افت آموزش و یادگیری دانش آموزان بود که نتیجه اش را دیدیم. انتقال از آموزش حضوری و رو در رو با معلم به آموزش غیر حضوری، برای دانش آموزان افتی را دی پی داشت مطالعات جهانی آن را کاملا روشن شده است.
اوایل کرونا، 36 درصد دانش آموزان ایرانی، بعد از 10 سالگی قادر به خواندن متن ساده هم نبودند
علی زرافشان با تاکید بر اینکه بانک جهانی در سال 2020، در این خصوص، مطالعه ای با عنوان فقر یادگیری انجام داده است، گفت: در این مطالعه فقط بر روی عامل شایستگی های خواندن دانش آموزان تمرکز شده است. در این گزارش نشان داده شد که به طور متوسط 57 درصد دانش آموزان جهان، پایه چهارم، یعنی 10 سالگی، را طی می کنند؛ اما قادر به خواندن متن ساده نیستند! در واقع این بچه ها، حداقل شایستگی خواندن را کسب نمی کنند. این یعنی به تبع آن، حداقل شایستگی ریاضیات، علوم و سایر دروس را هم کسب نمی کند و دلیل آن است که دانش آموز حتی نمی تواند متن این دروس را بخواند تا در نهایت مفهوم آنها را درک کند.
وی افزود: در سال 2020، که زمان آن مربوط به اوایل شروع کرونا است، سهم ایران از این 57 درصد، 36 درصد بود؛ یعنی 36 درصد دانش آموزان ابتدایی ایران، کلاس چهارم را تمام می کنند در حالی که حداقل شایستگی خواندن را فرا نمی گیرند.
امسال فقر یادگیری در ایران به 44 درصد رسید
زرافشان در ادامه تاکید کرد: این گزارش در سال 2022 تکرار شد و در گزارش سال جدید، این نسبت از 57 درصد به 70 درصد افزایش پیدا کرد. در حالی که در هدف گذاری این مطالعه اینگونه پیش بینی شده بود که در سال 2030، کشورها بتوانند این فقر یادگیری را به نصف، کاهش دهند؛ یعنی ایران باید به رقم 18 درصد در سال 2030 برسد که با توجه به عقب ماندگی کشورها در دوران کرونا، این مهم قطعا به تعویق می افتد.
معاون اسبق آموزش متوسط وزارت آموزش و پرورش گفت: اگرچه گزارش کامل 2022 هنوز منتشر نشده است؛ ولی گزارش اولیه که رقم 70 درصد را نشان می دهد، ثابت می کند که با همان نسبت، فقر یادگیری در ایران به 44 درصد افزایش پیدا کرده است. این نشان دهنده آن است که اگر با همین روال مثل دوران کرونا آموزش ها را مجازی ادامه دهیم، انتظار می رود که عدم دستیابی به شایستگی های پایه و حداقل های شایستگی، باعث شود که بچه ها در سالهای آینده با ضعف شدیدی از آموزش و پرورش فارغ التحصیل شوند.
دست فیلترینگ و تعطیلی مدارس بر گلوی دانش آموزان
او با تاکید بر اینکه همین دانش آموزان، با همین فقر آموزشی، به دوران دانشجویی می رسند و تاثیر آن در آینده به وفور دیده خواهد شد و با همین میزان توانمندی به سالهای بالا تر می روند؛ یعنی ما با نسلی مواجه خواهیم شد که در واقع شایستگی هایش به حداقل ممکن کاهش پیدا کرده است و برای جبران این مهم، آموزش و پرورش باید دست به اقدامات جدی بزند، گفت: در تعطیلی های اخیر، یک مسئله به مسائل قبلی آموزش و پرورش اضافه شده که موضوع فیلترینگ اینترنت و کاهش پهنای باند است که اگر محتوای مجازی هم وجود داشته باشد، امکان دسترسی وجود ندارد.
وی گفت: در شهرستان ها، اوضاع دسترسی به اینترنت از تهران هم نامناسب تر است؛ لذا آموزش و پرورش باید فکری جدی در خصوص برخوردهای انفعالی اش در برابر ستادی که در خصوص تعطیلی مدارس می گیرند بکند. آموزش و پرورش با رویکردی جدید و جدی باید اعلام کند که به جای تعطیلی مدارس، لازم است سیستم حمل و نقل عمومی گسترش داده یا از تردد ماشین های شخصی جلوگیری شود.
علی زرافشان ضمن تاکید بر اینکه تاثیر فیلترینگ را نیز نباید روی تعلیم و تربیت نادیده گرفت، گفت: باید مسئولان آموزش و پرورش در موضع مطالبه گری قرار بگیرند و هم از مسئولان مخابرات کشور و هم استانداری که مسئول تعطیلی مدارس است، بخواهند که تعطیلی مدارس را سهل ترین راه در دوران آلودگی هوا نپندارند.
2 سال آینده، 50 درصد دانش آموزان بعد از کلاس چهارم، حتی نخواهند توانست یک متن ساده را بخوانند
وی افزود: باید به ازای خسارتی که به نسل آینده کشور وارد می شود، آموزش و پرورش در موضع مطالبه قرار بگیرد. اینکه در مصاحبه ها می بینیم که مسئولان اظهار تاسف می کنند، کافی نیست و به درد نمی خورد. مدارس نباید هدف اول و فوری ارگان های تصمیم گیرنده قرار بگیرند. با تعطیلی مدارس، از آلودگی هوا کاسته نشد در نتیجه فایده ای ندارد.
زرافشان در پایان گفت: برای دو سال آینده، باید منتظر این باشیم که بیش از 50 درصد دانش آموزانمان به حداقل شایستگی هم دست پیدا نکنند.
حمیدرضا عسگری - سرعت وصف نشدنی تبادل اطلاعات و گسترش شبکه های مجازی موجب بروز برخی مسائل در حوزه کشور داری در سراسر جهان گردید و کشورها هرکدام به نحوی با این فضا چالش و اصطحکاک داشته ودارند. همین مسئله موجب به کارگیری ابزاری از سوی آنها به عنوان "فیلترینگ " گردید.
در کشور ما نیز این رویه تحت عنوان "فیلترینگ هوشمند" طی یک دهه اخیر با گسترش نفوذ اینترنت در میان کاربران ایرانی شکل و شمایل رسمی به خود گرفته و چندین نهاد و سازمان برای خود دارد که هریک به نحوی با معیارهایی که برای فعالیت در فضای مجازی تعریف کرده اند، بخشی از محدودیت های اینترنتی را عهده دار هستند.
اما وجه مشترک و استدلال اصلی این نهادها و سازمان ها بر حفظ"امنیت ملی و سلامت اخلاقی" نهاده شده است. حال این سئوال پیش می آید که آیا واقعاً این فیلترینگ هوشمند قادر به تأمین این فرایض هست یا خیر؟!
اهمیت پاسخ به این سئوال از این بابت است که هرگونه محدودیت و به قولی فیلترینگ هوشمند در عرصه های مختلف با هزینه های مادی و معنوی بسیاری همراه است و اساساً باید دید بحث هزینه و فایده در اجرای این مدل کنترلی به چه صورت است.
طی یکسال گذشته شاهد فیلترینگ گسترده شبکه های اجتماعی در کشورمان بوده ایم.امری طبیعی است که مسئولان و متولیان این حوزه گزارشی به مردم بدهند و از میزان دسترسی ها و یا پیشگیری و محافظت از امنیت ملی و اخلاقی کشور و جامعه اطلاع رسانی کنند.
هرچند که چنین رویه هایی درکشورمان رسم نیست، اما در سوی دیگر این ماجرا مردم قرار دارند که هزینه های سنگینی را به لحاظ مالی و اخلاقی پرداخت کرده اند. بحث مالی این ماجرا با ایجاد محدودیت برای شبکه های اجتماعی که در آن بیش از10 میلیون نفر به کسب و کار اینترنتی مشغول بودند مشخص است.
اما در بعد اخلاقی با وجود بیش از چند فیلترشکن نصب شده روی گوشی تلفن همراه افراد، دسترسی آنها به محتوای ناسالم و بعضاً غیراخلاقی به شدت افزایش یافته است. ضمن اینکه باید اذعان داشت که نصب این فیلترشکن ها و اتصال آن به اینترنت بعضاً ناخواسته کاربر را در قالب یک تیزر تبلیغاتی با مسائلی مواجه می سازد که به هیچ وجه برای سلامت اخلاقی افراد خانواده مناسب نیست.
امروز شما کمتر کسی را می بینید که روی گوشی تلفن همراه خود فیلترشکن نداشته باشد، به گونه ای که بسیاری به طور ماهانه هزینه ای بین 100 تا 200 هزارتومان برای داشتن فیلترشکن پرسرعت اختصاص می دهد. گفته می شود بار مالی این فیلترشکن ها برای کشور رقمی بین 40 تا 50 هزار میلیارد تومان می باشد، اما مشخص نیست که پول آن به جیب چه شخص و یا گروهی می رود!.
آیا این مبلغ نجومی از سرمایه ملی به هدر نمی رود و به جیب سودجویان و فرصت طلبان واریز نمی شود. آیا به لحاظ مالی چنین رویه ای برای فیلترینگ هوشمند معقول است. جدای از مسائل مالی، بحث امنیت اخلاقی جامعه بسیار با اهمیت تر از قیمت ماهانه فیلترینگ است. درحال حاضر نوجوانان و حتی کودکان زیر 5 سال ارتباط عمیقی با گوشی تلفن همراه و فضای مجازی دارند؛ مواجهه و درگیر شدن فرزندان با محتوای غیر اخلاقی که به هیچ وجه مناسب سن و سال آنها نیست چه عواقبی برای خانواده درپی خواهد داشت و آیا کسی پاسخگوی تبعات آن برای جامعه هست؟! شاید گفته شود که این بحث نیمه خالی لیوان را پیش کشیده است، لذا از دست اندرکاران و متولیان این امر تقاضا می شود دستاورد و نتایج مثبت اعمال این رویه از فیلترینگ هوشمند را بیان کنند تا ابهامات موجود برطرف گردد. (منبع:آفرینش)
مدتهاست ویپیانها (VPNها) در بین کاربران اینترنت محبوب شدهاند، زیرا به طور بالقوه به آنها اجازه میدهد محدودیتهای اعمالشده توسط دولتها را دور بزنند.
به گزارش عصر ارتباط سایت دیجیتال اینفورمیشن نوشت، از سوی دیگر اما بسیاری از دولتهای ملی سعی کردهاند برای دسترسی به اینترنت محدودیتهایی اعمال کنند که آزادی شهروندان را کمتر کند.
این امر، VPNها را به ابزاری مفید برای اطمینان از اینکه افراد از اطلاعات ضروری محروم نمیشوند، تبدیل میکند. با وجود این واقعیت، حدود 14 کشور دنیا در تلاشند تا دسترسی به VPNها را به طور کامل محدود کنند.
چین، پاکستان، هند، ایران، عراق، مصر، ترکیه، امارات، روسیه، بلاروس، تانزانیا، عمان و میانمار در این فهرست قرار دارند. اوگاندا تنها کشوری است که تا کنون این محدودیتها را حذف کرده و به کاربران اینترنت اجازه میدهد با لحاظ کردن همه موارد، بار دیگر از VPN استفاده کنند.
این دادهها از طریق موسسه سرفشارک (Surfshark) که اخیرا مطالعهای درباره استفاده از VPN در بین کاربران اینترنت در کشورهای مختلف انجام داده، منتشر شده است.
با توجه به موارد ذکرشده، باید توجه داشت که محدودیتهای VPN همچنان بر حدود 3.7 میلیارد نفر در سراسر جهان تاثیر میگذارد. این میزان، تقریبا 47.3 درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهد.
با توجه به اینکه 10 کشور از 14 کشوری که در حال حاضر استفاده از VPN را ممنوع میکنند، در آسیا واقع شدهاند، جمعیت این قاره پهناور نیز تحتتاثیر قرار گرفته است.
تخمین زده میشود دولتها مانع استفاده حدود 71.6 درصد مردم ساکن در آسیا از ویپیانها شدهاند. اگرچه بیشتر کاربران، راههایی برای دور زدن محدودیتها پیدا کرده و از VPNها استفاده میکنند.
نکته مهم این است که چندین کشور دیگر به طور بالقوه میتوانند دسترسی به اینترنت را محدود کنند.
موسسه Surfshark نام این کشورها را تنها به دلیل نداشتن دادههای قطعی در فهرست خود قرار نداده است. به عنوان مثال، کرهشمالی محدودیتهای زیادی برای استفاده از اینترنت اعمال میکند؛ به طوری که به ندرت، وبسایتی برای کاربران اینترنت در این کشور شرق آسیا در دسترس است. با این حال، هیچ مدرک روشنی وجود ندارد که نشان دهد استفاده از VPN به طور خاص محدود شده است.
عربستان سعودی، تایلند، اندونزی، قزاقستان و ترکمنستان، تنها برخی از کشورهایی هستند که ممکن است از استفاده از VPN جلوگیری کنند اما شواهد در بهترین حالت، غیرقابل قطعی هستند.
این واقعیت که همه این کشورها در آسیا حضور دارند، ممکن است نشان دهد تنها اقلیت کوچکی از مردم در این قاره، یعنی کسانی که در ژاپن، کره جنوبی و تعداد انگشتشماری از کشورهای دیگر زندگی میکنند، میتوانند آزادانه از VPN استفاده کنند. این وضعیت، نگرانکننده است، زیرا بیانگر وضعیت وخیم آزادی اینترنت در آسیاست که بسیار بدتر از بقیه جهان است.
معصومه شیری - برخی از کشورها به منظور حفظ حاکمیت سایبری خود، استفاده از شبکههای خصوصی مجازی (VPN) یا فیلترشکنها را ممنوع یا محدود کردهاند. در این گزارش به معرفی این کشورها پرداختهایم.
این روزها استفاده از اینترنت و شبکههای اجتماعی به بخش جدایی ناپذیری از زندگی مردم تبدیل شده است، به طوری که حتی تصور گذراندن یک روز بدون اینترنت هم برای همه ما سخت و آزاردهنده است .با گسترش روز افزون اینترنت نگرانیها در مورد تهدیدات ناشی از آن نیز افزایش پیدا میکند. به همین منظورتمام کشورها تلاش میکنند متناسب با این فضا مقررات و قوانین خود را به روز کنند تا علاوه بر حفظ حاکمیت سایبری خود از خطرات احتمالی و بحرانیهای امنیتی که ممکن است برای کشورها به وجود بیاید درامان باشند.
یکی از حوزههای مهمی که در برخی از کشورها با محدودیت و بعضا ممنوعیت همراه شده است استفاده از شبکههای خصوصی مجازی (VPN) یا فیلترشکنها است. ابزاری که با رمزگذاری ترافیک اینترنت، میتواند هویت آنلاین کاربران را پنهان کند.
اگرچه فهرست کشورهایی که استفاده از فیلترشکن را به طور کامل ممنوع میکنند کوتاه است، اما کشورهای هستند که با وضع قوانینی خاص استفاده از این ابزار را به شدت تنظیم و کنترل میکنند. به همین دلیل، جدای از دانستن اینکه در کدام کشورها استفاده از VPNها ممنوع یا محدود شده است، دانستن دلیل آن نیز جالب است. در این گزارش به بررسی این موضوع پرداختهایم.
**چین
وضعیت حقوقی: کاملاً تنظیم شده
چین مدتهاست که دسترسی به تعداد زیادی از وبسایتها و برنامههای خارجی را در داخل مرزهای خود ممنوع کرده است به طور مثال استفاده از شبکه اجتماعی فیس بوک و همچنین موتورجستجوی گوگل در این کشور ممنوع است. از آنجایی که استفاده از VPN میتواند این ممنوعیتها را دور بزند، دولت چین به منظور حفظ «حاکمیت سایبری» خود استفاده از شبکههای خصوصی مجازی (VPN) را در این کشور ممنوع اعلام کرده است.
این ممنوعیت توسط وزارت صنعت و فناوری اطلاعات چین (MIIT) در سال ۲۰۱۸ اجرا شد و استفاده از VPNها را غیرقانونی و جرم دانست. بر این اساس دولت چین بر روی شرکتهای ارائه دهنده خدمات VPN تمرکز کرده است تا از دسترسی شهروندان چینی به وب سایتهای مسدود شده مانند فیس بوک، توییتر و یوتیوب جلوگیری کند.
پروژه دیوار آتش بزرگ چین یا پروژه سپر طلایی اوایل سال ۱۹۹۶ توسط وزارت امنیت عمومی چین شروع به فعالیت کرد که بر اساس آن دسترسی به بسیاری از صفحات وب و حتی روشهای دور زدن فیلترینگ، محدود شده است.
لازم به ذکر است که چینیها از شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای داخلی کشور خود استفاده میکنند.
**ترکیه
وضعیت حقوقی: تا حدی مسدود شده
با مسدود شدن برخی از وبسایتها و پلتفرمهای رسانههای اجتماعی در ترکیه، بسیاری از شهروندان ترکیه به استفاده از VPNها روی آوردند. با وجود افزایش محبوبیت VPNها در ترکیه، دولت ترکیه به صراحت استفاده از VPNها را ممنوع نکرد. اما در سال ۲۰۱۶، دولت قانونی را تصویب کرد که به آن اجازه میداد دسترسی به اینترنت و وب سایتها را محدود کند.
طبق این قانون، دولت میتواند از ارائهدهندگان خدمات اینترنتی بخواهد دسترسی به وبسایتهایی را که تهدیدی برای امنیت ملی یا نظم عمومی محسوب میشوند، مسدود کنند. اما در عمل، استفاده از VPN در ترکیه محدود نیست و دولت تلاشی برای مسدود کردن VPN یا محدود کردن استفاده از آنها نکرده است.
**روسیه
وضعیت حقوقی: ممنوعیت کامل
دولت روسیه در سال ۲۰۱۷ قانونی را تصویب کرد که استفاده از شبکههای خصوصی مجازی (VPN) و سرورهای پراکسی ناشناس را محدود میکند. براین اساس VPNها ملزم به رعایت سرویس فدرال برای نظارت بر ارتباطات، فناوری اطلاعات و رسانههای جمعی هستند و از کمک به کاربران برای دسترسی به لیست سیاه وب سایتهای ممنوعه روسیه منع میشوند. و اگر شرکتهای ارائه دهنده سرویس VPN از این قانون پیروی نکنند جریمه میشوند.
دولت روسیه نگرانی در مورد امنیت ملی و خطر سرقت اطلاعات توسط هکرها را به عنوان دلایل ممنوعیت استفاده از شبکههای خصوصی مجازی (VPN) و سرورهای پراکسی ناشناس ذکر کرده است.
**بلاروس
وضعیت حقوقی: ممنوعیت کامل
بلاروس نیز مانند بسیاری از کشورهایی که تلاش میکند به منظور حفظ «حاکمیت سایبری» در داخل مرزهایش و نگرانی از روند انتشار اخبار جعلی استفاده از شبکههای خصوصی مجازی (VPN) را محدود کند. در سال ۲۰۱۶، این کشور بالاخره اقدام به ممنوعیت تمام ناشناسکنندههای اینترنتی کرد، که علاوه بر VPN و پراکسیها Torها را نیز شامل میشود.
همچنین قوانین بلاروس به صراحت اعلام میکنند که استفاده از VPNها در این کشورممنوع هستند و کسانی که از آنها استفاده میکنند مجازات میشوند.
**کره شمالی
وضعیت حقوقی: ممنوعیت کامل
استفاده از VPN برای شهروندان کره شمالی غیرقانونی است، اما گردشگران مجاز به استفاده از آنها هستند. کره شمالی به دلیل محدودیت شدید دسترسی به اینترنت شناخته شده است که تنها اجازه دسترسی به تعداد محدودی وب سایت و آدرس IP را به شهروندانش میدهد.
آنچه در کره شمالی بهعنوان اینترنت در دسترس است، در واقع شبکه اینترانت داخلی است که البته کاربران چندانی ندارد. بیزنس اینسایدر در گزارشی نوشته است تعداد دستگاههای متصل به اینترنت در این کشور شفاف نیست و آمار دقیقی از کاربران اینترنت وجود ندارد. همچنین در اختیار داشتن رایانه بهعنوان یکی از وسایل مورد نیاز برای دسترسی به اینترنت، در این کشور مستلزم تأیید توسط دولت است!
**ترکمنستان
وضعیت حقوقی: ممنوعیت کامل
استفاده از VPNها در کشور ترکمنستان غیرقانونی هستند. دولت ترکمنستان وبسایتهای متعددی را مسدود کرده و همچنین افرادی را که VPN روی تلفنهای همراه خود نصب کردهاند، جریمه میشوند. اخیراً، دولت قانونی تحت عنوان «امنیت سایبری» را تصویب کرده است که براساس آن محتواهای اینترنتی که تهدیدی برای امنیت ملی تلقی شوند، محدود میشود.
**اوگاندا
وضعیت حقوقی: تا حدی مسدود شده
در حالی که اکثر کشورهای موجود در این لیست به دلیل حافظت از حاکمیت سایبری استفاده از VPN را ممنوع کرده اند، دلیل ممنوعیت این ابزار در کشور اوگاندا در نوع خود جالب و عجیب است. در سال ۲۰۱۸، دولت این کشور تصمیم گرفت از کاربرانی که میخواهند از سایتها و رسانههای اجتماعی استفاده کنند، مالیات دریافت کند.
اگرچه این مالیات ناچیز ۲۰۰ شیلینگ اوگاندا (حدود ۰.۰۵ دلار) بود، اما کاربران برای اجتناب از پرداخت مالیات شروع به استفاده از VPNها کردند. این امر منجر به جنگ دولت با ارائه دهندگان خدمات VPN شد. به طوری که به ارائه دهندگان خدمات اینترنت (ISP) دستور داد تا کاربران مصرف کننده VPN را مسدود کنند.
**عراق
وضعیت حقوقی: ممنوعیت کامل
در روزهای جنگ با گروه تروریستی داعش، عراق به عنوان بخشی از استراتژی دفاعی خود به ممنوعیت و محدودیتهای اینترنتی متوسل شد. این محدودیتها شامل ممنوعیت استفاده از VPNها بود. چرا که دولت عراق نگران بود که استفاده از VPNها برای پنهان کردن فعالیتهای آنلاین گروههای تروریستی استفاده شود و نظارت بر اقدامات آنها را برای آژانسهای امنیتی دشوار کند. در نتیجه، دولت عراق از سال ۲۰۱۴ استفاده از VPN را برای همه، از جمله افراد، مشاغل، شرکتها و موسسات غیرقانونی اعلام کرد.
**امارات
وضعیت حقوقی: کاملاً تنظیم شده
دولت امارات متحده عربی وبسایتهایی را که دسترسی به محتوایی را که با قوانین، اخلاقیات و آداب و رسوم محلی آنها در تضاد است، مسدود میکند. از این رو استفاده از VPN برای دسترسی به چنین محتوایی از نظر فنی خلاف قانون است و متخلفان ممکن است با زندان یا جریمه نقدی روبرو شوند. با این حال، هیچ کس تا به حال به دلیل دسترسی به یک وب سایت یا استفاده از VPN برای دسترسی به خدمات و محتوای قانونی مجاز دستگیر یا جریمه نشده است.براساس تصمیم سازمان تنظیم مقررات مخابرات کشور امارات وبسایتهای با محتوای قمار، دوستیابی و توهینهای مذهبی یا فرهنگی و... مسدود هستند. اما در این کشور استفاده از VPN برای مشاغل، مؤسسات شرکتی و بانک ها خلاف قانون نیست.(منبع:آنا)
رئیس پلیس آگاهی فراجا از کاهش پنج درصدی وقوع کلاهبرداری در کشور خبر داد و گفت که با بهرهگیری از سامانه سرآمد بیش از دوهزار شماره کارت و حساب بانکی در اختیار کلاهبرداران مسدود شده است.
سردار محمد قنبری در تشریح وضعیت عملکرد معاونت مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی فراجا در سال ۱۴۰۱ اظهارکرد: با توجه به اینکه شایعترین جرم در این حوزه مربوط به کلاهبرداری تلفنی و کارت به کارت است، در این بازه زمانی تعداد ۸۶۴ فقره سیم کارت و ۶۷۸ فقره سریال گوشی تلفن همراه مسدود شده است.
وی با اشاره به اینکه تعداد دو هزار و ۸۵۲ شماره کارت و حساب بانکی در اختیار کلاهبرداران از طریق سامانه سرآمد تعلیق و مسدود شده است، افزود: اجرای طرح مستمر کشف پیشدستانه منجر به کشف ۲۱۱ پرونده و دستگیری ۵۶۳ متهم شد.
رئیس پلیس آگاهی فراجا با بیان اینکه در سال گذشته بیش از ۱۷ هزار متهم در حوزه جعل و کلاهبرداری دستگیر شدهاند، اظهارکرد: ۵۷ محکوم متواری و تحت تعقیب در شش استان کشور در قالب طرح محکومان متواری و تحت تعقیب شناسایی و دستگیر شدند.
وی تصریح کرد: با اجرای طرح عملیات در پاتوق عرضه مدارک جعلی طی دو مرحله در مرداد و دی ماه ۱۴۰۱ در سراسر کشور ۲۳۳ نفر دستگیر و ۱۵ هزار و ۴۳۳ فقره انواع اسناد جعلی رسمی عادی و اقلام تقلبی کشف شد.
قنبری همچنین از انسداد و همچنین فیلتر ۸۰۰ فقره از پیجهای اینستاگرام، سیم کارتها و حسابهای بانکی در فضای مجازی که اقدام به فروش و تبلیغ مدارک جعلی کرده بودند خبر داد و گفت که ۳۰ متهم نیز در این خصوص دستگیر شدند.
رئیس پلیس آگاهی فراجا با اشاره به کاهش وقوعات کلاهبرداری در کشور گفت: بر اساس آمار ارائه شده طی این بازه زمانی تعداد پرونده های تشکیل شده نسبت به مدت مشابه سال قبل پنج درصد کاهش داشته است.
بر اساس اعلام پایگاه خبری پلیس، وی از عموم مردم خواست چنانچه مواردی مانند درخواست های تلفنی و یا حضوری افراد ناشناس برای انجام هرگونه عملیات بانکی، انتقال وجه، کارت به کارت و ارائه رمز اول و دوم کارت عابر بانک را با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ درمیان بگذارند.
قنبری در پایان سال گذشته را سال پر تلاشی برای پلیس آگاهی دانست و گفت: با اجرای طرحهای مختلف توانستیم جرایم سازمان یافته را کاهش دهیم که امیدواریم بتوانیم با برنامهها و طرحهای مختلف بیش از پیش امنیت را برای مردم عزیز فراهم کنیم.
رئیس پیشین سازمان فناوری اطلاعات گفت: حاکمیت امروز ما باید یاد بگیرد که خواستههایش در گذشته واجد معنا بوده، اما امروز دیگر با روح زمانه همخوان نیست. دیگر با خواستههای نسل جوان، خواستههای مردم همخوانی ندارد و اگر بخواهد همچنان لجاجت کند، بدتر خواهد شد و اگر هم میخواهد آن اتفاق پیش نیاید باید همراهی بوجود بیاید.
جمعه شب گذشته امیر ناظمی، رئیس پیشین سازمان فناوری اطلاعات در برنامه تلویزیونی «تفاوط» از شبکه اصفهان حضور پیدا کرد و در خصوص سیاستگذاریهای اینترنتی به گفتگو پرداخت.
به گزارش خبرآنلاین، در سالهای اخیر وضعیت اینترنت بهگونهای بوده است که با تقاضا و حساسیت افکار عمومی نسبت به سیاستگذاریهای مربوط به اینترنت، همراه بوده است. امیر ناظمی معاون پیشین وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات درباره این موضوع حساس و راهبردی در برنامه «تفاوط» شبکه اصفهان به گفتگو پرداخت. متن گفتگوی ناظمی در این برنامه در زیر آمده است.
در فضای فناوری و اطلاعات داخل، بسیار از موضوع دادگاه تیکتاک یا همان جلسه استماع و مورد جدیدتری که در خصوص فراخان سم آلتمن، مدیر عامل OpenAI، به کنگره آمریکا است، شنیده میشود. آن هم برای تبعاتی که ChatGPT برروی زندگی و حریم شخصی مردم آمریکا دارد که با واکنشهای بسیار سریعی همراه بوده؛ چرا که چنین فناوری در آن اکوسیستم شکل گرفته و رشد کرده.
سوالی که وجود دارد این است که، نسبت ایران با چنین فناوریهایی که با فاصلهای به زندگی افراد وارد شده و جامعه و حاکمیت را تحت تأثیر قرار میدهد چیست. آیا قرار است همیشه در وضعیتی واکنشی، همراه با تصمیم گیریهای عجولانه باقی بمانیم و یا با دیدی باز بر مسیر تصمیمگیری میکنیم؟
ناظری در این خصوص گفت: میتوان موضوع مطرح شده را از جنبههای مختلفی بررسی کرد.ای مبحث بنده را به شدت به یاد کتاب آلیس در سرزمین عجایب میاندازد که در همان ابتدا به گربه برخورد میکند، از او میپرسد «من باید از کدام طرف بروم؟» و گربه در پاسخ میگوید «کجا میخواهی بروی؟» و آلیس جواب میدهد «نمیدانم» و گربه در جواب میگوید «پس از هر طرف بروی فرقی ندارد».
به نظر بنده ما در چنین وضعیتی هستیم. وضعیتی که سیاستگذاری و سیاستگذاران ما نسبت به عوابق تصمیماتی که میگیرند، آگاه نیستند. شاید بسیار شیفته برخی ایدهآلها هستیم که نسبتی به واقعیت ندارند. ولی در حوزه سیاست گذاری همیشه گفته میشود عاقلانه رفتار کردن یعنی توازن بین آن چیزی که مطلوب شما و آن چیزی که توانمندی شما است.
در حقیقت ممکن است خیلی چیزیها در مطلوبیت شما باشد. برای مثال شما زمانی که میخواهید به خانه برگردید، نخواهید از ماشین استفاده کنید، بلکه پرواز کنید و بروید؛ ولی آیا توانمندی آن را هم دارید. حال اگر توانمندی آن را نداشته باشید و شروع کنید به شعار دادن کنید و بگویید «من فقط و فقط میخواهم پرواز کنم و بروم»، نتیجه چه میشود؛ نتیجه آن احتمالا چیزی جز تمسخر توسط دیگران نیست و راه حل شما کار آمد نخواهد بود و یحتمل آن مسیر بازگشت به خانه را هم از دست خواهید داد. وضعیت سیاستگذاری در ایران امروز ما، چیزی مشابه به این است. یعنی پر از ایدهآل و مطلوبهایی که در قالب شعار گفته میشود، اما با واقعیت زیست ما الزاما تناسبی ندارد و باعث ایجاد مشکل میشوند.
ناظمی در خصوص مفهوم «حکمرانی» چنین گفت: حکمرانی که امروزه ما بکار میبریم، مفهومیست در حقیقت تشکیل شده از دو مفهوم اصلی «حقِ تصمیمگیری» است. یک نظام حکمرانی میگویید چه کسی حق چه تصمیمی را دارد.
برای مثال، در یک بنگاه، مدیرعامل حق چه تصمیم گیریهایی را دارد، هیئت مدیره چه تصمیمهایی را میگیرد، سقف تصمیمگیریهای آنها چقدر است. این میشود نظام حکمرانی آن شرکت و قاعدتاً شرکتهای مختلف، نظام حکمرانی مختلف دارند و خیلی وقتها هم طیفبندی میشود و میگوییم برخی شرکتها این طرف طیف قرار دارند و برخی دیگر در طرفی دیگر. همین موضوع هم برای کشورها وجود دارد.
نظام حکمرانی یک کشور یعنی چه کسی حق چه تصمیمی را دارد و قاعدتا باید یک سری اصول را رعایت شود. برای مثال اصل برابری مسئولیت با اختیارات، یعنی به همان اندازه که اختیار وجود دارد باید پاسخگو بود. پس اگر یک تصمیمی گرفته شد که آن را نقض کرد، به این معنی است که نظام حکمرانی به خوبی رعایت نشده و در حقیقت نظام حکمرانی مناسب نیست و همین هم در سطح بین المللی وجود دارد و چندین مدل حکمرانی وجود دارد.
زمانی که یکی از این مدلهای حکمرانی انتخاب میشود در واقع باید تمام الزامات آن را بپذیرید و نمیتوانید بگویید من از این حکمرانی قسمتی از آن را برمیدارم و در مدلی دیگر قسمتی دیگر از آن را انتخاب میکنم. این دو به علت وجود تناقض با یکدیگر نتیجه مطلوبی نخواهد داشت و شما را به نتیجه درستی نمیرسانند.
اگر برگردیم و ببینم که مطلوبیتها در گذشته چه بوده، در قدیم شاید بین حکمرانی و حاکمیت تفاوتی وجود نداشت و یک حاکمیت ثابت بود. در یک طرف حاکمیت وجود داشت و در طرفی دیگر مردم. اما در مفهوم حاکمیت از ترجمه Governance، ترکیب بین این دو است.
علت به وجود آمدن این ترکیب، زمانی بوده است که حاکمیتها آنقدر قدرت داشتند که سیاستها را بگذارند و مردم در آن چهار چوب حرکت و پی روی کنند. اما امروزه، دوران چنین حاکمیتهایی سر آمده است و ما با انبوهی از بازیگران غیرحاکمیتی و غیردولتی در دنیا روبهرو هستیم. مانند سازمانهای مردم نهاد و یا شرکتهایی که امروزه بسیار قدرتمند شدهاند.
به قول کیسینجر که در کتاب جدید خود، درباره هوش مصنوعی به همراهی اشمیت با هم نوشتهاند و ترجمه فارسی آن هم چند ماه پیش منتشر شد، شرکتها و پلتفرمهای امروزی تأثیرشان از بسیاری از وزارت خانهها در دنیا بیشتر شده است و حتی برروی سیاستها و زندگی مردم تأثیرگذارند و این یک واقعیت است.
اگر آن را بپذیریم آن وقت باید کمی تغییر در خواستههایمان بوجود آید و دیگر تصوری که در گذشته نسبت به حاکمیت داشتهایم را نداشته باشیم، که حاکمیت یک سیاستی را قرار میدهد و توانمندی آن را دارد که جامعه را به سمت آن بکشاند. این چنین حاکمیتهایی دیگر منقرض شده است و اساسا وجود خارجی ندارند. این موضوع را اگر در حاکمیت آمریکا مطابقت قرار دهیم، مانند جلسه دادگاه تیک تاک یا همان جلسه استماع، دیگر نیازی به دادگاه نیست، نیازی هم به حضور ایلان ماسک در جلسه نبود و به راحتی میتوانستند آن را فیلتر کنند و آن را ببندند.
علت این چنینی نبودن آن، این است که آن نظام حکمرانی فهمیده است که در دنیای امروز فقط حاکمیتها نیستند که بتوانند فرمان بدهند و اساسا آن سیاستی که به دست میآید حاصل تجمیع و برآیند تصمیمهای بازیگران مختلفی است که متشکل از بخشهای گوناگون مانند جامعه، شرکتها، سازمانهای مردم نهاد و ... است. جامعه باید همراه شما باشد و اگر شما و یا سیاست هایتان را قبول نداشته باشد، شانسی برای آن سیاست نمیتوانیم قائل باشیم.
اگر واقعا به دنبال شنیدن حرف مردم هستیم و به مردم سالاری ایمان داریم، آن وقت نمیتوانیم نقش این بخشهای مختلف را نادیده بگیریم؛ آن هم در حالی که امروزه درباره آن حرف میزنیم، نمونهها و نمودهایی در نظام حکمرانی ما وجود ندارد. برای مثال شورای فضای مجازی که داریم، اساسا در آن نمایندگانی از بخشهای خصوصی و یا نمایندههایی از کاربران در آن حضور ندارند و تمام صندلیها دست نهادهای حاکمیتی داده شده است. زمانی که ما چنین وضعیتی رو به رو هستیم آن وقت باید تردید کنیم.
در زمینه اینترنت، اگر نگاهی به بیست سال اخیر در خصوص فراگیری آن داشته باشیم، از زمانی که اینترنت دایال آپ تا اینترنت خانگی پرسرعت و میزان دسترسی بالای مردم به اینترنت به واسطه اینترنت همراه؛ همیشه دچار مشکل یا ابهاماتی در خصوص برقراری اینترنت بودهایم. در واقع برای مثال اگر یک پدیده اجتماعی یا یک شبکه اجتماعی مسلط بر جامعه میشد، حاکمیت، دولتهای مختلف، نهادهای گوناگون و ... به استقبال مسئله نمیرفتند و به شکل واکنشی با آن مواجه میشودند و تصمیماتی هم که گرفته میشد نتیجهبخش نبوده است. پلتفرمها را از راههای مختلف فیلتر کردند، چرا که مشکلات امنیتی برای ما ایجاد میکردند و همچنان این مسئله ادامه دارد.
در حال حاضر در این وضعیت فعلی، میزان مصرف فیلترشکنها در اقشار مختلف نسبت به آن پلتفرمها بیشتر شده است. در این زمینه ایدههای بسیار بوده است که یکی از آنها استفاده از جایگزینهای داخلی بود و این ایدهای است که سال هاست وجود دارد. برای مثال در بحث حمل و نقل عمومی این ایده وجود دارد. یعنی یک سرویس بومی سازی شده وجود دارد و همه مردم از آن استفاده میکنند. از قبیل موضوعات دیگری مانند خرید آنلاین، تماشای فیلم و سریال که در کنار تلویزیون رسمی شکل گرفته است هم چنین دیده میشود. اما در خصوص شبکههای اجتماعی این موضوع حل نشده باقی مانده است.
استفاده از پلتفرمها خارجی به صورت آزادانه، که در برخی مواقع باعث ایجاد بحرانهای امنیتی شده است و این طبیعی است که حکومتها در مواجه با چنین بحرانهایی تصمیمات سختی میگیرند. چه مسیری را برای آینده باید طی کنیم که دوباره به جایی نرسیم که فاکتورهای امنیتی به فاکتورهای اجتماعی و اقتصادی غلبه کنند. آیا باید به مسیر استفاده از پلتفرمهای داخلی قرار بگیریم. آیا باید ارتباطمان را با جهان قطع کنیم آن هم به دلیل آفتها و آسیبهایی که اینترنت برای جامعه ما دارد؟
ناظمی در این خصوص گفت: بنده هم موافق هستم که کم و بیش این رفتارها را میدیدیم و میبینیم. اما معتقد هستم تفاوتهایی هم وجود دارد. برای مثال سال ۹۳ اینترنت ۳G در ایران حرام بود و سرویس ۳G داده نمیشد. در آن زمان اگر به کسی گفته میشد تماشای فیلم و سریال، خرید اینترنتی و حمل و نقل را در بستر اینترنت انجام خواهید شد، احتمالا به شما میگفتند این امر غیر ممکنه و یک خیال خوش است. اما در واقع این اتفاق رخ داد آن هم در کمتر از ۳ یا ۴ سال.
واقعیت این است که در ایران داریم زندگی میکنیم که پر از منابع انسانی خلاق است که اگر همراه بشود با یک سیاستگذاری درست، امکان پذیر است. اما اگر همراه بشود با شعار، احتمالا همان کسانی که باید بسازند، متوجه میشوند که این یک شعار است. برای مثال شعارهایی مانند بومی سازی هر سرویس، بومی سازی شبکه اجتماعی و یا بومی سازی سیستم عامل، بلافاصله شک میکنند و در آن زمان چه کسی میخواهد آن را بسازد.
او افزود: در ابتدای برنامه از موفقیتهای کشورهایی مانند چین و غیر گفته شد. در خصوص موفقیت ما در این زمینه و انتخاب راه حل بین آن ها، بنده معتقد هستم که بله میتوانیم موفق بشویم. ما میتوانیم یک راه حل که بین مسیر توانمندی و جذابیت وجود دارد، پیدا کنیم، اما با روش چین خیر. به دلیل اینکه در دنیا با ۳ الگوی حکمرانی جهانی رو به رو هستیم. در حقیقت زمانی که در مورد الگوی حکمرانی صحبت میکنید میتوانید کشورهای مختلف را در این ۳ گروه تقسیم بندی کنید:
۱- چند جانبهگرایی که ایده اصلی آن این است که دولتها دارای حاکمیت برروی اینترنت کشور خودشان هستند و در کشور خود قدرت تصمیم گیری نسبت به آن را دارند. برای مثال میتوانند تصمیم بگیرند که اینترنت خود را فیلتر کنند یا نکنند. کشورهایی مانند چین، روسیه به طور خاص طرفدار این الگو هستند.
زمانی که پذیرای چند جانبهگرایی باشیم باید سازمان ملل متحد و نهادهای زیر مجموعه آن را به رسمیت بشناسیم. مشکلی برای چین و روسیه ایجاد نمیکند. چرا که عضو شورای امنیت هستند و به نوعی در حقیقت توان محافظت از خود را دارند و میتوانند وارد دیالوگ با ابر شرکتها و دیگر کشورها بشوند. ما اگر بپذریریم که روابط بین کشوری است، ارتباطات هم باید بین کشوری تعریف بشود. برای مثال، کسانی که طرفدار چند جانبه گرایی هستند، به علت پذیرا بودن حاکمیت ملی، هر نوع حملاتی از کشورهای دیگر را هم به مثابه یک جنگ تلقی میکنند.
تکه مورد علاقه آن حاکمیت را برمیداریم، ولی تبعات آن را دوست نداریم بپذیریم. نه دوست داریم به قواعد بین المللی و جهانی بپیوندیم و هیچ پروتکل جهانی را نپذیرفتیم. برای مثال قانون GDPDR که اتحاده اروپا آن را تسویب کرده که از حریم خصوصی شهروندان حفاظت کند.
این قانون در هر کشوری مصوب نشده و خود کشور ها، حتی کشورهای غیر اروپایی آن را پذیرفته اند. آیا ما پذیرای این قسمت هستیم یا خیر. در مثال دیگر در خصوص حملاتی که صورت میگیرد آن را میپذیریم و هر نوع حملهای که انجام شود، چه به نفع ما و چه به ضرر ما، باید نسبت به آن هم پاسخگو باشیم. اینها نمونههایی از ناسازگاری در مسئله حکمرانی.
۲- چند ذینفعی که آمریکاییها طرفدار و پرچمدار آن هستند. در این دیدگاه، اینترنت فقط یک امری نیست که دولتها حق داشته باشند در مورد آن نظر بدهند. کاربران، شرکتها و غیر هم میتوانند نسبت به آن نظر دهند. به همین علت است که ساختاری مانند ساختار I can به وجود آمده و هر کدام از آنها کارگروههایی دارد. برای مثال زمانی که دولتها کنار یکدیگر جمع میشوند تا برای موضوعی تصمیم گیری کنند، به یک نظر میرسند. هر گروه جداگانه تصمیم میگیرد. جنس حکمرانی آمریکا، کشوری نیست و بازیگران غیر دولتی دارد.
ما باید حرف این بازیگران غیر دولتی را گوش بدهیم. پذیرش آن برای ما در ایران مناسب نیست. جدا از دیدگاه نوع نظام سیاسی، در واقع خلاف منافع ملی است. دلیل آن هم این است که وقتی شما نگاه میکنید قویترین شرکتها برای آمریکا است. درست است که در ظاهر درست نباشد، اما منطق درستی است. اما این منطق نمیتواند به نفع همه کشورها باشد و در واقع جانبه گرایی آمریکا را تقویت میکند. پیام این الگو هم این خواهد بود که اگر حملاتی هم صورت گرفت، حسابش از حاکمیت جدا است.
برای مثال جلسه استماع هم ناشی از همان پیش فرض است. چرا باید یک کمپانی از یک کشور دیگر را برای کنگره خود دعوت کنند که در این جلسه حضور داشته باشد. چرا رئیس جمهور آن کشور را دعوت نمیکنند. علت آن این است که طرفدار چند ذی نفعی هستند و با آن به طور مستقیم وارد مذاکره میشوند. اگر میخواهیم در نظام حکمرانی جهانی نقش بازیگری داشته باشیم و خواستههای خودمان را جلو ببریم، باید این بازیگران را ایجاد کنیم. نه اینکه هرروز به بهانههای مختلف جلو رشد و پیشرفت آنها را بگیریم. باید اجازه بدهیم بزرگتر شوند و رشد کنند.
۳- نوع دیدگاه سوم نوعی نگاهی ترکیبی بین هر دو دیدگاه است و بیشتر کشورهای اروپایی آن را پذیرا هستند. در این نگاه پیشنهاد آنها ذیل سازمان ملل، نهادی باشد که اگرچه صندلیهای آن به حاکمیتهای کشورهای مختلف اختصاص داده شده است، اما صندلیهایی را هم به شرکتها و سازمانهای غیر دولتی داده میشود.
سوال اصلی این است، زمانی که میخواهیم درباره این موضوعات صحبت کنیم اول از همه باید ساختاری داشته باشیم، یعنی از بین این الگوها باید یکی را انتخاب کرد و پیش گرفت.
در هر یک از آنها هم چیزایی ممکن است دست بدهید و نتوانیم تمام مطلوبات خود را داشته باشید. در واقع در هر الگویی مانند هر معامله ای، هر مذاکرهای یک سری چیزهایی از میدهید و یک سری چیزهایی میگیرد و کنترل پذیری صد درصدی معنای خارجی ندارد و نمیتواند چنین چیزی وجود داشته باشد.
زمانی بود که کشورها بر این باور بودند که باید به مرزهای خود توجه کنند، اما بعدها متوجه شدند حکمرانی فقط این چنین نیست و بلکه باید یک سری جاها را آزاد بگذارند. آن چیزی که ما برای توسعه نیاز داریم توازن بین قدرت حکومت و قدرت مردم و جامعه است.
اگر توازنی باشد که قدرت حکومت را صد درصد کنی و جامعه را صفر، توسعه صورت نمیگیرد و به سمت استبداد میرود. از سوی دیگر همه قدرت را هم به جامعه بدهید باز هم توسعه صورت نمیگیرد، چرا که به سمت آشوب میروید و هرج و مرج صورت میگیرد. همه سختی سیاست گذاری، راه رفتن در این دالان باریک است. فرقی ندارد درباره اینترنت حرف بزنید، درباره خودرو حرف بزنید و یا در مورد سوخت حرف بزنید. دنیای امروز یک حرف دارد برای توسعه، باید توانست برروی این مرز باریک حرکت کرد. باید بعضی زمانها دست برداریم از این کنترل کردن ها.
حاکمیت امروز ما باید یاد بگیرد که خواستههایش در گذشته واجد معنا بوده، اما امروز دیگر با روح زمانه همخوان نیست. دیگر با خواستههای نسل جوان، خواستههای مردم همخوانی ندارد و اگر بخواهد همچنان لجاجت کند، بدتر خواهد شد و اگر هم میخواد آن اتفاق پیش نیاید باید همراهی بوجود بیاید. اگر به سه الگوی گفته شده بازگردم، قاعدتا من از جمله کسانی هستم که طرفدار الگوی اروپایی هستند. به این علت که الگوهای چین و روسیه برای آنها جوابگو بوده و مناسب شرایط آنها بوده است.
برای مثال برای کشوری که کل جمعیت آن ۸۰ الی ۸۵ میلیون است چطور میخواهد یک موتور جست و جو مانند بایدو داشته باشد که لازمه کابران آن ۱۵۰ میلیون کاربر است. این شعاری است که مطلوبیتی با واقعیتها ندارد.
تفاوت بعدی آنها این است که چین و روسیه عضو شورای امنیت هستند، آیا ایران هم عضو آن است و یا حتی هنوز نسبت به برخی ساختارهای سازمان ملل مشکل داریم و پذیرای آنها نیستیم.
سومین تفاوت که وجود دارد توانمندی فنی است. توانمندی فن چین در تولید ناخاصی داخلی که در دنیای امروز و در حال رقابت با آمریکا و اتحادیه است، با تولید ناخالصی داخل ما که امروزه به زیر ۲۰۰ میلیاد دلار رسیده ایم. تقریبا تولید ناخالص داخل ما برابر با سودشرکت آرامکو در سال گذشته است. شما چطور میخواهید با چنین استراتژی و سیاست جلو بروید.
استراتژی باید عقلانی باشد و دید که چه توانمندیهایی و چه آرزوهایی وجود دارد و مسیری بین آنها پیدا کرد. زمانی که آرزو هایتان با توانمندی هایتان فاصله زیادی دارند، پس شما نمیتوانید موفق شوید.
راه حل این است که میتوان ایرانی را تصور کرد که تحریم نداشته باشد، شرکتهای بزرگ خارجی دفاتر خود را در کشور داشته باشند. ولی آن ایران به یک مدرن سازی در زمینه حکمرانی هایش نیاز دارد. برای مثال همان جلسه استماع در ایران تعریف نشده است. در آن جلسه دو نماینده دموکرات در جلسه حضور دارند و اول از همه دیدگاههای روشن خود را بیان میکنند.
ما در نظام سیاسی چنین چیز را اصلا قبول نداریم و نمیتوانیم متصور آن باشیم که از نمایندگاه اصولگرا و اصلاح طلب با یکدیگر نشسته و ارائه میدهند. نکته بعدی این است که از آن شرکت میآیند و صحبت میکنند و اگر امکان داشته باشد آن را تبدیل به قانون و مقررات میکنند. جالب است بدانید که در آمریکا بیشتر قوانینی که نوشته شده دو اسمه هستند. برای مثال یکی از قانونهای قدیمی آن ها، قانون بایدل هست که در واقع بای و دل که هر دو سناتور بودند و از دو جناح متفاوت بودند و برای به اجماع رسیدن، لایهها را از دو طرف ارائه میکردند.
آیا ما اساسا نظام لایه دوگانه داریم و آیا پذیرای آن هستیم و یا اصلا مجلس ما میپذیر که نظام دو گانه برای حوزه فناوری داشته باشیم. وقتی چنین ویژگیهایی را در نظام حکمرانی خود نداریم، چطور انتظار داریم دیگر کشورها به ما گوش بدهند. ما هنوز با خودمان تعیین تکلیف نکرده ایم و هنوز نمیدانیم کدام نظام حکمرانی را بپذیریم.
راه حل مسدود سازی که در یک سال گذشته تشدید پیدا کرده است. ما دو شبکه اجتماعی بزرگ واتس اپ و اینستاگرام که در ایران فعال بودند، فیلتر کردیم. آیا این راه حل جوابگو بوده است یا خیر. فیلترینگ باعث استفاده جامعه از فیلترشکن شده است. همین امر باعث میشود تا از دسترسی به محتوای پاک و تمیز دور شویم و در واقع شاه کلیدی به همه داده شده که به هر نوع محتوایی دسترسی پیدا کنند.
همچنین امنیت فضای مجازی به مخاطره انداخت شده. چرا که تک تک فیلترشکنها جزو ابزارهای جاسوسی و بد افزار هستند. تضعیف فضای سایبری یک کشور بسیار خطر ناک خواهد بود و الان بیشتر وسایل مردم جامعه تبدیل به یک بد افزار و ابزاری برای جاسوسی شده است.
همچنین امکانی به وجود آمده که باندهای غیر قانونی فعالیت کنند و از پول فروش فیلترشکن میتوانند قدرتهای دیگر را پیدا کنند و نرم افزارهای دیگری را تولید کنند. این اتفاقی است که در آمریکا، سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۳ زمانی که مشروبات الکلی ممنوع شد، افتاد. اما اتفاقات مخرب تری پیش آمد. زمانی که شما گروههایی را به وجود میآورید که زیر زمینی درآمد زیادی کسب میکنند، پیش زمینه موضوعی خطرناک را فراهم کرده اید.
این سیاست فیلترینگ، ما را به جای درستی نمیرساند، بلکه از آن جایی که هستیم به مراتب بدتر میکند. نکته بعدی در خصوص فیلترینگ، زمانی که پلتفرمی فیلتر میشود تولید و استفاده از محتوای بد و نامناسب بیشتر میشود. برای مثل محتواهای پورنوگرافی بعد از فیلترینگ تلگرام بیشتر از ۱۰ برابر شد. یعنی اجازه داده نمیشود محتوای تمیز دیده شود و آن افراد فعالیت کنند و به مرور زمان کنار بروند.
چالشهای مشترکی که وجود دارد فقط برای ما نیست و در برخی موارد مشکلات دیگر کشورها هم هست. برای مثال در بحث فیلترینگ، پورنوگرافی تقریبا در همه دنیا ممنوعیت دارد و در حقیقت فیلترینگ سفت و سختی برای آن انجام میشود؛ اضافه بر آن موارد مخدر، سو استفاده از کودکان، خرید فروش اسلحه و تبادل اطلاعات تروریستی، همه اینها از نوع موارد هستند. اما راه حلهایی هم برای آنها وجود دارد. میتوان جلوی این مسائل را به صورت بین المللی گرفت و گزارش داد و همکاریهای این چنینی برای کنترل اینترنت صورت داد. اگر مشکل از چالشهای مشترک هم نیست. پس مشکل کجاست که به سراغ فیلترینگ میرویم.
به نظر بنده مشکل در دو زمینه بیشتر نیست. اولین زمینه این است که ما چهارچوبهای فکریمان همچنان نوعی از کنترل شدیدی را میپسندد که حتی فیلترینگ هم آن کنترل را به ما نمیدهد. دیگری احتمالا از مطالب سیاسیای است که دوست نداریم منتشر بشود.
در این دو زمینه باید در حاکمیت و جامعه تغییر ایجاد کنیم و باید یاد بگیریم و بالغتر بشویم. حاکمیت باید اجازه بدهد تا در جامعه سازمانهای غیر دولتی ایجاد شوند و همچنین جامعه یاد بگیره باید برای حرف زدن از این سازمانها استفاده کند. حاکمیت باید اجازه بدهد جامعه کارزار داشته و ایجاد کند، از طرف دیگر جامعه باید یادبگیرد از طریق کارزار اقدامات داشته باشد. این حرکت باید زمانی بالاخره صورت بگیرد.
دادستان کل کشور با بیان اینکه ما در حوزه برخورد با بیحجابی یک نقص قانونی داشتیم که لایحهای برای برطرف شدن آن تنظیم و تحویل دولت شده است، گفت: دولت پس از انجام اصلاحاتی لایحه را تقدیم مجلس کرده است و انتظار میرود که مجلس این قانون را تصویب و نهایی کند.
به گزارش فارس محمدجعفر منتظری اشاعه ولنگاری و بیحجابی را بحثی فرهنگی دانست و افزود: دستگاه قضا به وظایف خود در این حوزه عمل میکند.
وی با بیان اینکه ما در این رابطه یک نقص قانونی داشتیم که لایحهای برای برطرف شدن آن تنظیم و تحویل دولت شده است، ادامه داد: دولت پس از انجام اصلاحاتی لایحه را تقدیم مجلس کرده است و انتظار میرود که مجلس این قانون را تصویب و نهایی کند.
منتظری اضافه کرد: بخشی از مشکلاتی که در برخورد با بیحجابی وجود دارد به نقص قانونی برمیگردد و البته خود مردم هم در این زمینه مسئولیت دارند.
دادستان کل کشور تصریح کرد: چنانچه مشخص شود کسانی در جهت کشف حجاب و ولنگاری خط دشمن را دنبال میکنند دستگاه قضایی و امنیتی برخورد خواهند کرد.
وی در پایان گفت: فیلتر برخی شبکههای اجتماعی مصوبه لازمالاجراست و تا زمانی که مدیران شبکههای اجتماعی حاضر نشوند مقررات ما را بپذیرند شرایط ادامه خواهد داشت.
پویا نعمتالهی - چندی قبل وزیر محترم ارتباطات گفت که فقط دو سرویس اینترنتی در کشور فیلتر شدهاند. از نظر این مقام دولتی، دهها پلتفرم خارجی برای ارتباط با خارج از کشور وجود دارد. این گزارهها به دنبال القای چه مفهومی هستند؟
قطعا تعداد سرویسهای اینتنرتی مسدودشده، بیشتر از «دو سرویس» است اما چرا آقای وزیر از عدد دو استفاده کرده است؟
یک پاسخ میتواند این باشد که عدد مذکور ناظر بر تعداد سرویسهای پرکاربرد است. به عبارتی، تلگرام و واتساپ بهعنوان دو سرویس بزرگ و مورد اقبال ایرانیان، «تهدید» شناخته شده و مسدود شدهاند. بقیه سرویسهای فیلترشده البته موقعیت تهدیدکننده نداشته و از استقبال عامه شهروندان ایرانی نیز برخوردار نبودهاند.
پاسخ دوم نیز میتواند ناظر بر تعابیر تقلیلگرایانه باشد. عدد دو در بین اعداد حالت ویژهای دارد. این عدد درواقع اولین عدد بعد از یک است و هر مدلولی را از حالت منفرد خارج میکند اما درعینحال هنوز آن مدلول را به کثرت نمیرساند؛ بنابراین در مرز بین قلت و کثرت قرار میگیرد.
عدد بعد از دو (یعنی عدد سه) میتواند مصداق «تعدد» قرار گیرد. وقتی دو سیب داریم نمیتوانیم بگوییم تعدادی سیب داریم، ولی اگر سه سیب داشته باشیم، میتوانیم بگوییم که «تعدادی سیب» داریم.
استفاده از عدد دو از سوی وزیر ارتباطات نیز به دنبال تلقین همچنین حسی است. قرار است یک مقام رسمی و عالیرتبه دولتی اعلام کند که میزان فیلتریزاسیون دستگاه متبوع وی بههیچوجه آمار بالایی نیست، به همین خاطر باید از تعابیر حداقلی بهره گرفت و ذکر عدد دو نیز در این چارچوب قابلفهم است. درعینحال وزیر محترم به چند اپلیکیشن و برنامه اشاره میکند. بهطور ویژه چندین عنوان از آنها منحصر به سیستم ios است و با توجه به سهم احتمالی بالای 80درصدی اندروید در ایران، اساسا چنین برنامهها و اپلیکیشنهایی برای استفاده در کشور موضوعیت چندانی ندارند یا حداقل اینکه وزیر مملکت نمیتواند آن را بهعنوان یک اپلیکیشن مورد قبول رقابتی برای قاطبه دارندگان گوشی هوشمند محسوب کند.
با این اوصاف، ذکر دو نکته دیگر لازم است:
ابتدا اینکه فیلترشدن یا فیلترنشدن هر اپلیکیشن یا پیامرسان یا شبکه اجتماعی، بستگی به میزان حمایت و استقبال کاربران دارد. اپلیکیشن بهخودیخود هیچ محتوایی تولید نمیکند بلکه محتوای آن از سوی کاربران تولید و منتشر میشود.
اگر همین الان یکی از همین پیامرسانهای غیرفیلترشده خارجی مورد استقبال جمیع مردم قرار گیرد و مثلا شهروندان تصمیم به مهاجرت به آن را بگیرند، آنگاه بهزودی آن پیامرسان (یا شبکه اجتماعی) احتمالا زیر تیغ حساسیت دستگاههای مربوطه قرار گرفته و به سرنوشت سایر پیامرسانهای محبوب خارجی دچار خواهد شد. مشکلی با اسامی یا قابلیتهای پیامرسانها وجود ندارد. واتساپ بههیچوجه قابلیتهای تلگرام را نداشت اما به دلیل فیلتر تلگرام بود که محبوب شد و درنهایت تیغ فیلترینگ بر گردنش مالیدند. بهطور مشابه این اتفاق در ناصیه هر پیامرسان دیگری است که مردم به آن روی خوش نشان دهند.
دوم آنکه ساختار موجود به پدیده جایگزینی اعتقاد دارد. وزیر در همین مصاحبه اخیرش گفته زمانی که یک پیامرسان خارجی با محدودیت مواجه میشود، باید زمینه جایگزینی پیامرسانهای داخلی را فراهم کنیم. او اضافه کرده که پلتفرمهای داخلی اکنون توانایی میزبانی از مردم را دارند. بنابراین هرگاه یک پیامرسان داخلی عرض اندام میکند، این هماوردطلبی به بهای خاموشی اجباری چراغ عمر یک پیامرسان خارجی خواهد بود. پیامرسانی که به بودجه عمومی وصل است و از پول مردم ارتزاق میکند، درعینحال همان مردم را از دسترسی به آن پیامرسانی که انتخاب کردهاند، به اجبار محروم میکند. یکی فیلتر میکند تا دیگری رشد کند. یکی پول میگیرد تا رقابتی نباشد و یکی فیلتر میشود تا آنکه رقابتی نیست، به زور در صحنه رقابت باقی بماند. حداقل انتظاری که در این موارد میتوان داشت، این است که دست از بازیکردن با روح و روان مردم بردارند و مردم را با وعده رفع فیلتر قریبالوقوع برخی از پلتفرمهای خارجی سر کار نگذارند. (روزنامه شرق)
امروز بیست و هفتم اردیبهشت ماه مصادف است با روز جهانی ارتباطات.
به گزارش آیتی آنالیز اگر فرض و فلسفه روز جهانی ارتباطات را بر ارایه و تداوم برقراری ارتباطات بگذاریم، قاعدتا این روز را نیز باید به کسانی که در این راه سرمایهگذاری کردهاند و با خرید انواع خطرات به جان خود، در کنار ارایه خدمات به کاربران، لقمه نانی هم در میآورند! تبریک گفت!
کار روزگار در کشور ما بر عکس شده است و مسوولان ارتباطی مشغول انسداد و بستن و کندی دسترسی به اینترنت و طبقهبندی آن هستند و عدهای نامسوول هم مشغول تخلف! و فروش خدمات دور زدن طبقات و فیلترینگها و موانع هستند!
این که به کدامیک از این دو دسته باید تبریک و خسته نباشید گفت، خود طنز تلخی شده است.
مدیر یک استودیو بازیسازی گفت: صنعت بازی مانند صنایع دیگر به اینترنت نیاز دارد؛ اما به دلیل پایین بودن سرعت اینترنت و تحریمهای خارجی دچار چالش شدهایم.
امین شهیدی مدیر یک استودیو بازیسازی در گفتوگو با آنا اظهار کرد: صنعت بازیسازی یکی از مهمترین صنایعی است که در دنیای امروز جریان دارد. در هر خانهای به خصوص در قشر متوسط جامعه ویدئو گیم یک تا سومین سرگرمی است که مورد استفاده قرار میگیرد. وقتی مخاطب جدی برای صنعت گیم وجود دارد و ظرفیتهای خوبی هم در این حوزه داریم، باید بتوانیم تولیدات ایرانی داشته باشیم. در واقع از این میزان توجه و بازاری که از نظر فرهنگی و هم اقتصادی وجود دارد، بهره ببریم.
وی درباره چالشها و مشکلاتی که بر سراه بازیسازان وجود دارد، بیان کرد: در ایران برخلاف کشورهای دیگر نگاه مثبتی به صنعت گیم وجود ندارد و به آن صرفا به عنوان یک سرگرمی توجه میشود. صنعت گیم هم همانند صنایع دیگر میتواند دارای وجهههای منفی و مثبتی باشد. ما میتوانیم با توجه درست به این صنعت بزرگ، بهترین استفاده را از آن داشته باشیم. امروز به جایی رسیدیم که توجه لازم به صنعت بازی نمیشود و جزو گفتمان عمومی کشور نیست. یعنی در رسانههای جمعی، سیاستگذاریها، تصمیمات حاکمیتی و نگاه فرهنگی اجتماعی کشور جایگاهی که باید داشته باشد را ندارد. توجه لازم وقتی نباشد، سرمایه گذاری، جذب مخاطب و رفع موانع احتمالی اتفاق نمیافتد.
**امروز بازیسازان درگیر رفع نیازهای اولیهاند
شهیدی درباره تحریمهای موجود بیان کرد: صنعت ویدئو گیم مانند صنایع دیگر به اینترنت نیاز دارد و ما در ایران به دلیل پایین بودن سرعت اینترنت ضربه میخوریم. از طرفی درگیر تحریمهای خارجی و فیلترینگ هم هستیم. اکثر سیستمهای مدیریت پروژه، سیستمهای ارتباط جمعی برای پیشبرد پروژه، موتورهای مختلف بازیسازی که هسته اصلی این صنعت هستند، انواع و اقسام نرمافزارها و سیستمهای آموزشی بینالمللی یا تحریم هستند یا فیلتر. استودیوهای بازیسازی بیشتر از اینکه روی پروژهها یا بخش مالی و اقتصادی آن وقت بگذارند، درگیر رفع نیازهای اولیه هستند. این باعث میشود خیلی از بازیسازان و متخصصان این حوزه که سالها در ایران تحصیل کردند، کار کردند و تجربه به دست آوردند مجبور به مهاجرت شوند.
بازیساز ایرانی درباره راهکارهایی که میتواند به صنعت گیم کمک کند، خاطرنشان کرد: برنامههایی مثل رویداد بازی جینو در نمایشگاه اینوتکس جزو فرصتهایی هستند که باعث بیشتر دیده شدن این صنعت میشوند. ابته این برنامهها جای کار بیشتری دارند اما برای نقطه شروع خوب هستند. امید دارم صنعت بازی در فضاهای جدی جامعه دخیل شود تا بتوانیم مخاطب آن را بسنجیم و توجه بیشتری به آن داشته باشیم. به صنعت گیم صرفا به عنوان یک سرگرمی نگاه نکنیم.
در همین رابطه: وزیر ارتباطات: سرعت اینترنت موبایل ۵۰درصد افزایش یافت!
فاطمه امانگاه: انقلاب اطلاعاتی که روزی کاستلز از آن صحبت میکرد، امروز با رشد هوش مصنوعی و ظهور چت جیپیتی به نقطه اوج خود رسیده است. روند رشد تکنولوژی و گسترش گستره حکمرانی که روز به روز وسیعتر و غیرقابل کنترلتر میشود به چالش جدیای برای دولتها تبدیل شده است. گردآوری و تحلیل اطلاعات پیرامون اتباع و محدوده سرزمینی در موضوعات مختلف یکی از لوازم حکمرانی کارآمد و موثر است. در عصر اطلاعات دولتها برای اینکه گستره حکمرانی شان را در وجوه مختلف جامعه بسط دهند از ابزار تکنولوژیک برای کسب و تحلیل اطلاعات استفاده میکنند. این مسیر از طرفی کار را برای دولتها آسانتر میکند اما از طرف دیگر غیرقابل کنترل بودن برخی وجوه تکنولوژی و نبرد اطلاعاتی که میان دولتها ایجاد شده، از خطر حمله نظامی به مرزهای یک کشور خطرناکتر شدهاست.
حکمرانی، سرگردان از سرعت گسترش فناوریها
ماهیت پیچیده، متغیر و غیرمتمرکز فناوریهای جدید نیازمند نوع جدیدی از حاکمیت است تا بتواند پاسخگوی چنین مواردی ازجمله؛ پویایی بهم پیوسته، سرعت پیشرفت و ماهیت همافزای فناوریهای درحال ظهور، تاثیر بینالمللی فناوریها و مفاهیم اجتماعی گستردهتر و ماهیت سیاسی فناوریها باشد.
فناوریهای درحال ظهور نه تنها حاکمیت خود فناوریها را به چالش میکشد بلکه به سیاستها، روشها و مکانیزمهای حفاظت اجتماعی هم احتیاج دارد. این فناوریها به ما این اطمینان را میدهند که جایگزین خلاقیتهای انسانی نخواهد شد، هرچند این مورد درباره هوش مصنوعی چندان هم صدق نمیکند. همچنین این فناوریها ادعا میکنند که باعث بقای مشارکت دموکراتیک و سازمانهای شهروندی میشوند که این ادعا درخصوص شبکههای اجتماعی تاحدی صادق است. مثلا پژوهشهایی که در این حیطه انجام شده نشان میدهد، شبکههای اجتماعی حتی بر گرایش سیاسی و چگونگی کنش سیاسی افراد هم تاثیر گذار است.
یکی از مهم ترین مولفههای فناوریها بحث ماهیت سیاسی آنهاست. اساسا هیچ کدام از نرمافزارها بیطرف نیستند. ایدههایی که پشت این فناوری هاست، ایدئولوژی سازندگان آنها، هنجارها و ارزشهای محیطی که این فناوریها در آنجا توسعه پیدا میکنند همگی بر نحوه استفاده و نتایج این فناوریها تاثیر میگذارد. همین مسئله کار را برای دولتها در مواجهه با این فناوریها حساس و سخت میکند. اگر این نرمافزارها زاده کشور دیگری باشند معادله برای دولت پیچیدهتر خواهدشد. اینکه اساسا دولتها چه سیاستی را برای حکمرانی مجازی خود اتخاذ کردهاند و کارشناسان چه راهحل هایی را برای حل این بحران پیشنهاد میدهند، محل بحث ماست.
نبرد میان دولتهای قوی و ضعیف
دولتها برای اینکه جایگاه نهادی خود را حفظ کنند و به عبارتی نهاد نهادها باشند، باید دست بالا را در تمام مسائل داشته باشند و حالا که گفته میشود عصر، عصر اطلاعات است برای حفظ بقای خود باید بزرگترین نهاد اطلاعاتی انحصاری را بسازند. دولت قوی دولتی است که بتواند بیشترین اثرگذاری را در سطح جامعه داشتهباشد و تمام اطلاعات شهروندان(با حفظ حق حریم خصوصی) و حیطه سرزمینی خود را انحصارا در اختیار داشته باشد. دولتهای ضعیفی که از مشروعیت کافی برخوردار نیستند در جهان کنونی شبکهای شده در معرض زوال قرار میگیرند. این تهدید نه فقط از سوی جامعه بلکه از سوی دولتهای دیگر هم صورت میگیرد. با این پیش فرض که وجود دولت امری لازم و واجب برای بقای جامعه است میتوان پذیرفت که این حق مسلم و منطقی دولتهاست که به سمت کنترلگری به معنای حکمرانی و مدیریت عرصه دیجیتال بروند.
امروز تمام دولتها بلااستثنا با این بحران مواجه شدهاند و عمدهترین و مهمترین اقدامی که در این خصوص انجام دادهاند تدوین سیاستهای جدید متناسب با توسعه تکنولوژی و سیاستگذاری در حوزه حکمرانی اطلاعات است. دولتها برای مدیرت و تحلیل اطلاعات تلاش میکنند تا پلتفرمها را با خود همراه کرده و آنها را به اصطلاح زیر چتر خود قرار دهند. اگر پلتفرم مورد نظر زاده همان کشور باشد که کار سادهتر است و گاهی این ارتباط فراتر از یک همکاری ساده پیش میرود. مثلا ایلان ماسک از دسترسی کامل دولت آمریکا به اطلاعات توییتر و فیسبوک خبر میدهد.
درحالت دیگر که پلتفرم از کشور دیگری آمده و حاضر به همکاری با دولت کشور مقصد است هم تا حد خوبی منافع ملی یک ملت قابل حفاظت است. در واقع زمانی که پلتفرمها به عنوان نهادهای غیردولتی با دولتی وارد همکاری میشوند، سیاستهای کشوری که در ان فعالیت میکنند را در این همکاری در نظر می گیرند.
در نتیجه نمیتوان پلتفرمها را به مثابه یک نهاد غیردولتی منفک از دولت مرکزیشان دانست. دقیقا اینجا ردپای سیاست به وضوح دیده میشود. حالا این حالت را تصور کنید که پلتفرم حاضر به همکاری با دولت مقصد نشود. مثل تیکتاک در آمریکا یا تمام پلتفرمهای آمریکایی در ایران. در این حالت چه اتفاقی رخ میدهد؟
ممنوعیت، محدویت یا تلاش برای مذاکره؟
تیک تاک اپلیکیشن اشتراکگذاری ویدیو که متعلق به یک شرکت چینی است و محبوبیت فراوانی در سراسر جهان پیدا کرده است. به دلیل نگرانیهای امنیتی مدتی است مورد انتقاد قرار گرفته و از سوی برخی کشورها با مسئله ممنوعیت فعالیت روبه رو می شود.
محبوبیت تیکتاک در میان مردم ایالات متحده یعنی دسترسی دولت چین به حجم گستردهای از دادههای شهروندان آمریکایی و این یک تهدید امنیتی برای کاخ سفید است. آمریکا بیمناک از تهدید علیه امنیت ملی و نگران از این حجم کاربر آمریکایی فعال در این برنامه به این نتیجه رسیده تا واکنش خود را به رویدادهای در حال پیشرو نشان دهد و جنگی اقتصادی و تجاری را راه اندازد. این واکنشها در دولت ترامپ در سال ۲۰۱۸ آغاز شد؛ دقیقا پس از محدود و ممنوعکردن شرکت مخابراتی هواوی. اما به طور مطلق نمیتوان گفت که آمریکا فقط به دلیل امنیت ملی دست به اعتراض علیه تیکتاک زده بلکه باید فراتر از آن را دید و آن، نقش آشکار موفقیت چین فراتر از مرزهاست. پس میتوان تصمیم آمریکا در این خصوص را یک تصمیم نسبتا سیاسی دانست.
آمریکا یک قدم پیشتر رفته و تلاش کرد تا با مذاکره با نماینده این اپلیکشن اظهارات خود را ثابت کند. با این وجود ادعای آمریکا مبنی بر به خطر افتادن امنیت ملی آمریکا ثابت نشده اما لایحه ممنوعیت این اپلیکشن در مجلس سنا تصویب شد. تگزاس، مریلند، آلاباما و یوتا از جمله بیش از ۲۵ ایالتهای آمریکا هستند که به کارکنانشان دستور دادهاند تا از تیکتاک در دستگاههای ایالتی استفاده نکنند.
به علاوه هند، تیکتاک و دهها اپلیکیشن چینی دیگر را با این ادعا که به طور بالقوه برای امنیت و یکپارچگی کشور زیان آور هستند در ژوئن ۲۰۲۰ در همه دستگاهها ممنوع کرد.
افغانستان، بلژیک، کانادا، انگلیس و استرالیا هم از جمله کشورهایی هستند که تیکتاک را برای کارمندان دولت و در برخی از این کشورها در گوشیهای شخصی هم ممنوع اعلام کردهاند. همچنین فرانسه نیز کارمندانش را از داشتن برنامه تیکتاک، توییتر و اینستاگرام منع کرده است. مجلس ملی این کشور هم قوانین تازهای در خصوص کنترل و ساماندهی فضای مجازی تصویب کردهاست.
علاوه بر این با رونمایی از محبوبترین نرمافزار هوشمصنوعی، جتجی پی تی، تعدادی از کشورها از جمله ایتالیا و چین، استفاده از این هوش مصنوعی را ممنوع اعلام کردند. نبود هیچ چهارچوب حقوقی و جمعآوری اطلاعات بدون محدودیت از جدیترین خطرات اطلاعاتی جتجیبیتی به شمار میرود که تمام دولتها را ملزم میکند سیاستگذاری حوزه اطلاعات خود را به روز کرده و موضع خودشان را مشخص کنند.
با تمام این توضیحات فعلا استراتژی محدود و ممنوع سازی، جدیترین راهی است که دولتها برای کنترل فضای مجازی اتخاذ کردهاند. اما نباید از این مهم غافل شویم که اکثر کشورهایی که توانستهاند از این استراتژی با موفقیت استفاده کنند، مسئله اقناع افکارعمومی را نادیده نگرفتهاند و آن را ضامن حفظ سیاستگذاری خود دانستهاند.
فیلترینگ؛ از چاله به چاه؟
فیلترینگ نام آشنایی است که جامعه ایران سالهاست با آن دستوپنجه نرم میکند و این اواخر که با پلتفرمهای محبوبی مثل اینستاگرام و واتساپ گلاویز شده، آوازه شهرتش بیشتر هم شدهاست. تا اینجای بحث که به لزوم سیاستگذاری و کنترلگری دولت بر فضای مجازی و تجربه سایر کشورها اشاره کردیم، پذیرفتیم که دولت حق دارد از این حق انحصاری کسب و تحلیل اطلاعات استفاده کند.
اما صراحتا باید دو نقد مشخصمان را در نوع محدودسازی پلتفرمها در کشورمان اعلام کنیم؛ اول اینکه فیلترینگ یک روش نصفه و نیمه هزینهزا است چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ اطلاعاتی. دوم، در بحث محدودسازی پلتفرمها توسط دولت اساسا هیچ توجهی به اقناع افکار عمومی نشده و مشخصا جامعه ایران مورد بی احترامی قرار گرفتهاست.
با اینکه بدافزار بودن خاصیت ویپیان نیست و این موضوع در مورد همه اپلیکیشنها صدق میکند اما فیلترینگ شبکههای اجتماعی پر کاربر باعث شده اکثر کاربران به ویپیانها و اپلیکیشنهای ناشناس روی بیاورند. این اپلیکیشنها ممکن است دسترسیهای غیرمتعارفی مثل مکان و لیست مخاطبان را بگیرند و از این اطلاعات سوءاستفاده کنند. گروهی از پژوهشگران با تحقیقات گسترده چندماهه متوجه شدند که سارقان اطلاعات از اجزای یک مجموعه نظارتی به نام SecondEye و زیرساخت استفاده میکنند. با این حال این اجزا از طریق یک نصب کنندهی قانونی دریافت نمیشوند بلکه از طریق نصبکنندههای تروجانیزهشده نرمافزار VPN (که در ایران نیز توسعه یافتهاند) دریافت شدهاند.
عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات گفته بود: «فیلترشکنها منبع بدافزارها روی گوشی مردم شدهاند و به همینخاطر وزارت ارتباطات قصد دارد با ایجاد سرویسهای مورد نیاز مردم، کاری کند که نیاز مردم برای استفاده از فیلترشکن کمتر شود.»
باتوجه به فیلترینگ چند پلتفرم پر کاربر در ایران و افزایش شمار استفادهکنندگان از vpn، سعید نقوی، عضو هیأتمدیره اتحادیه فناوران رایانه از افزایش ۳ هزار درصدی تقاضا برای خرید vpn در مهرماه گذشته خبر میدهد و میگوید: گزارشها نشان میدهد دامنه جستوجوی کاربران ایرانی برای دریافت فیلترشکن یک رکورد تاریخی را ثبت کرده است و این تقاضا بعد از قطعی تلگرام تجربه نشده بود و این خطر جدیای برای کاربران فضای مجازی محسوب میشود. فیلترینگ به عنوان راهی برای حفاظت اطلاعات کاربران از پلتفرمهایی بود که با ایران همکاری نداشتهاند، با این حال نمیتوان تضمین کرد، فیلترشکنها این مسیر را دور نزنند. دور زدنی که علاوه بر ایجاد هزینه مادی به اعتمادعمومی هم ضربه زدهاست.
در چند روز گذشته خبری مبنی بر اینکه آمریکا استفاده از فیلترشکنهای ساخت کره شمالی، ونزوئلا، ایران، چین، روسیه و کوبا را ممنوع اعلام کرده و برای آن مجازات تعیین کرده، توجه کاربران فضای مجازی را به خود جلب کردهاست و میتواند منبعی برای پذیرش تئوری بالا باشد. با اینکه بالاتر اشاره کردیم که اکثر کشورها، حتی آنهایی که وعده آزادی فضای مجازی را میدهند از روش محدودسازی استفاده میکنند اما سنگینی این محدودیت بیشتر از اینکه روی دوش فیلترینگ سنگینی کند، به قانون به مثابهی یک ابزار کنترلگر متوسل شدهاست.
سیاستی مدام در حال به روزرسانی
همانطور که مطرح شد با گسترش فضای مجازی سطوح مختلف اجتماعی در گستره جهانی پیوند یافته و مفهوم مرز جغرافیایی رنگ باخته و معنای قلمرو سرزمینی حاکمیت متحول شده است. فضای مجازی مدام درحال تغییر و تحول است و نمیتوان به قانونی که چندین سال قبل در این حوزه نوشتهشده، اکتفا کرد. همچنین از آنجا که امروز فضای مجازی جز جدانشدنی زندگی بشر است باید توجه به جامعه و مخاطب متغیر اصلی این سیاستگذاری باشد. نتیجتا میتوان گفت مسئله اقناعسازی و احترام به مخاطب یکی از مهمترین ارکان حکمرانی فضای مجازی است. اما آنچه امروز شاهدش هستیم تصمیماتی فراقانونی است که بحث توضیح و اقناع افکار عمومی را کاملا نادیده گرفته است. بیستوهفتم شهریورماه 1401 طرحی با عنوان "سند راهبردی جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی" تصویب شد که البته نقدوبررسی این طرح موضوع بحث ما نیست اما در همین طرح هم به کرامت انسانی و آزادی مسئولانه و مشارکت اجتماعی اشاره شده است اما آنچه امروز رخ داده است حتی از برنامهریزی مصوب هم فاصله دارد.
ایجاد یک شرایط موقتی و غیرقطعی که هم مردم و هم مسولین از آینده آن بی اطلاع هستند و عملا هرکسی تقصیر را به گردن دیگری میاندازد، ضربه جبران ناپذیری را به اعتماد و رضایت عمومی وارد کرده است. فیلترشکنها که امروز به ابزار ضروری برای استفاده از این فضا بدل شدهاند، به مثابه ابزاری برای دورزدن محدویتها یا به عبارت دیگر دور زدن قانون روزبه روز درحال تکثیر هستند. باتوجه به اینکه حکمرانی مجازی امروز به یک چالش بزرگ برای تمام دولتها بدل شده و اگرچه این چالش برای کشورما بیش از سایر کشورها مورد توجه قرار گرفته است، باید دید نهاد مربوطه کی قرار است سیاستهای این حوزه را به روزکرده و یک پاسخ قطعی و مشخص به افکار عمومی بدهد؟ (منبع: نسیم آنلاین)
ابوالقاسم رحمانی- عشقتکنولوژیها حتما دقیقتر و بقیه هم حتما در حد پیگیری اخبار و شنیدن تحولات دنیای فناوری در جریان فاصله امروز ما با بسیاری دیگر از کشورها هستند.
چه آنهایی که پا از کشور بیرون گذاشتهاند و طعم دسترسی آزادانهتر به فضای مجازی و اینترنت را چشیدهاند و چه آنهایی که به لطف ویپیان و دور زدن این قسم از محدودیتها ولو مقطعی و کند، دستشان به چیزهایی رسیده و استفادهای از دنیای تکنولوژی بردهاند.
حقیقتش را بخواهید، چند روز پیش که اخبار منتشرشده از رویداد بزرگ گوگل را پیگیری میکردم و پس و پیش آن به الباقی اخبار دنیای تکنولوژی سرک میکشیدم و بعد هم نگاهی به وضعیت دسترسی خودمان به فضای مجازی و اینترنت میانداختم، در ذهنم مرور میشد که اگر گردانندگان و متولیان آن رویدادها و غولهای دنیای تکنولوژی از دغدغه مردم ایران در ارتباطات با فناوریها و دسترسی به اینترنت مطلع باشند یا بشوند و بدانند که سطح عالی خواستههای ما و قله آرزوهای ما کف داشتههای آنها در سالیان خیلی پیشتر بوده، حتما خواهند گفت: «ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجا!» و درست هم هست.
هر روز با ترس عدم دسترسی به کیفیت مطلوب اینترنت، سرعت پایین، فیلترینگ و عدم دسترسی، قطعی و کندی و هزار جور گیر و گرفت پا در فضای مجازی بگذاری و بین این پیامرسان و آن صفحه وب و این باگ و آن ناامنی و خلاصه اینطور اذیتها سردرگم باشی و بدتر از اینها، امیدی هم به بهبود وضعیت نداشته باشی، کمترین حال سرخوردگی و بزرگترین تصمیم حداقل برای آنهایی که نانی از این فضا میبرند و دستی بر آتش دنیای تکنولوژی دارند و سری در سرها، مهاجرت و ترک کشوری است که در سطح حکمرانی فضای مجازی مثل خیلی دیگر از سطوح، هیچ برنامهای ندارد.
وزیر در پاسخ به بدی وضعیت اینترنت به منابع تست سرعت ارجاع میدهد و بالکل چیزی را هم گردن نمیگیرد، الباقی تصمیمگیران هم که پشت دیوار صیانت سنگر گرفتهاند و ککشان هم نمیگزد که چند جوان قید آینده خودشان و کشورشان را زدند یا بیخیال کسبوکار مجازی و توسعه آن شدند یا رخت سفر بستند و در همین حواشی کشور خودمان مشغول خدمت به غیر شدند.
خلاصه اینکه کاش آماری بود و البته که هست و کاش کسی نگران میشد و دغدغه حفظ داشت و بهبود شرایط؛ اگر نه، کافی است یک نگاهی به رویدادهای بزرگ برندهای اصلی دنیای تکنولوژی بیندازید و اخبار روزانه مربوط به هوش مصنوعی و از این قسم مسائل را مرور کنید تا ببینید ما کجاییم در این بحر تفکر و آنها کجا!
بعد از سقوط 3 پلهای اخیر، ایران در رتبه 82 شاخص آمادگی شبکه ارتباطی در 4 محور کلان توانمندی فنی، شهروندان، حکمرانی و کارایی وضعیت کشورها قرار گرفت
مقدمه آنقدر تلخ و گزنده بود که برای ادامه نیازی به روایت این سرخوردگی در دنیای مجازی و سطح نازل توقعات و نیازهای ما و سطح عالی دنیا نیست. بنابراین بیحرف پس و پیش پای صحبتهای یکی از پژوهشگران فضای مجازی و دنیای فناوری مینشینیم و روایتی از مسیر آمده و جایی که ایستادهایم را مرور میکنیم.
عمادالدین پاینده، پژوهشگر فضای مجازی در ارتباط با جایی که ما در دنیای فناوری هستیم و جایی که دنیا ایستاده و برای ما دست تکان میدهد به «فرهیختگان» گفت: «بحث سرعت اینترنت و توسعه کیفیت اینترنت فراتر از چیزی است که در کشور ما عادت کردهایم آن را صرفا بهسرعت دانلود یا آپلود تقلیل دهیم. از یک جایی به بعد توسعه کیفیت اینترنت به معنای وارد شدن به حیطههای فناورانه جدید است که در آن تنها فاکتور آپلود و دانلود تعیینکننده نیست، بلکه پایداری و توان عملیاتی مطرح است.
شاخصهایی مثل شاخص تاخیر یا شاخص پینگ است که مثلا اگر در شاخص پینگ پایداری نداشته باشید و پینگ مناسبی نتوانید فراهم کنید کلا زیستبوم گیمرها و استریمینگ نخواهید داشت. طبیعتا عمده کسبوکارهای نوظهوری که بر بستر اینترنت شکل میگیرند، کسبوکارهایی هستند که بهطور فزایندهای به سمت و سوی این چند حوزه سرگرمی، بازی و بهطور کلی خدماتی که ترافیک اینترنت بیشتری را مصرف میکند، حرکت میکنند و نیاز به اینترنت باکیفیت دارند.
اگر به دنبال این هستیم و که جایگزینی برای سرویسهای ویدئوی درخواستی خارجی مثل یوتیوب به صورت پایدار و با افق بلندمدت فراهم کنیم، افق بلندمدت این سرویسها اساسا شکل نمیگیرد مگر اینکه ما سرعت کیفیت و پایداری اینترنت را فراهم کنیم. این نموداری که میبینید در واقع نسل چهارم، نسل پنجم، حتی فراتر از آن جلوتر AR و VR (فناوری واقعیت افزوده و فناوری واقعیت مجازی) را نشان میدهد که اینها اساسا در فضایی که اینترنت پایدار باکیفیت با پهنای باند بالاتر از ۱ گیگابیت بر ثانیه و تاخیر بسیار کم (کمتر از ۱ میلیثانیه) نداشته باشیم، میسر نمیشود.
این چیزی نیست که رویکرد سیاسی به آن داشته باشیم یا بخواهیم آن را امنیتی یا فرهنگی تفسیر کنیم. با هر سبک و سیاقی بخواهیم وارد شویم از نظر توسعه فناوری وارد حوزه پیشگامان توسعه فناوری در اینترنت شویم یا حتی در هوش مصنوعی سرویسهای پردازش تصویر که جزء مهمترین فناوریهایی هستند که الان در جهان هم زیربنای دولتهای هوشمند است؛ یعنی برای خدمترسانی بین مردم و دولت یا حاکمیت اصطلاحا فناوریهای دولتیار(Govtech) است، یا فناوریهای رگتک(Reg-tech) است، یکی از اصلیترین محورها متکی بر زیرساخت مناسب برای پردازش تصویر است.
این هم نیازمند کیفیت پایدار اینترنت، هم به لحاظ ساختار پهنای باند و هم به لحاظ زیرساختهای دیگر مثل ذخیرهسازی ابری، زیرساخت رایانه ابری است. نمودار نشان میدهد میتوان با بررسی وضعیت اینترنت کشور را جایابی کرد که کجای این نمودار قرار داریم. با میانگین سرعت و پهنای باندی که در کشور داریم وضعیت مناسبی نیست؛ یعنی به صورت انباشته و مستمر از این مسیر عقب افتادهایم و باید جبران کنیم؛ روند پیشرفتی که تا سال ۹۹ بهخصوص در اینترنت همراه طی کردیم با جاماندن از اینترنت همراه در نسل پنجم و عدم توسعه فیبرنوری در اینترنت ثابت که موضوعی است که سالها با آن درگیر هستیم و حتی دولت قبل هم درنهایت ترجیح دادند به جای اینکه تلاش ویژهای روی فیبر انجام شود، روی اینترنت همراه سرمایهگذاری کنند ولی نتیجهای که درنهایت ما شاهد بودیم ما با اشباع ظرفیت مواجه شدیم.
نکته مهمی که میتوان بدان اشاره کرد این است که بعد از گذشت ۸ ماه از ماجرای فیلترینگ و محدودسازی پلتفرمهای خارجی که عمده ترافیک اینترنت کشور را به خود اختصاص میدادند، مجددا به مساله اشباع ظرفیت دچار شدهایم؛ یعنی مدتی ترافیک ما افت پیدا کرد که البته بعد از آن اتفاق طبیعی بود اما الان تقریبا به حالت عادی خود برگشته و شاهد رشد ترافیک ملی و ترافیک بینالملل هستیم.
یعنی ماجرای اشباع ظرفیت و عقبماندگی از توسعه ظرفیت اینترنت دوباره خود را نشان میدهد. در رأس مشکلاتی که داریم این موضوع حیاتیتری نسبت به فیلترینگ یا پیگیری تصمیمات سیاسی و غیرلازم است. فیلترینگ را میتوان در درجه چندم اهمیت قرار داد در مقایسه با روند توسعه فناوری در کشور و ارتقاء موثر و پایدار زیرساختهای حیاتی گذار به وب نسل سوم.
مساله دیگری که میتوان بدان اشاره کرد بحث تست سرعت است، اسپیدتست سایتی غیررسمی برای سنجش سرعت اینترنت است که معمولا سرعت آپلود و دانلود را نشان میدهد، از هر جای جهان که استفاده کنیم و درخواست دهیم.
اخیرا آقای وزیر در پاسخ به یک کاربر که گلایه نسبت به کاهش سرعت اینترنت داشت، ایشان ارجاع دادند که رتبه ما در سایت تست سرعت ارتقا پیدا کرده است. استناد به این سایت تا چه اندازه میتواند معتبر باشد؟ به نظر میرسد صاحبنظران حوزه فنی استناد به این سایت بهعنوان شاخص توسعهای در حوزه اینترنت بهخصوص اقتصاد اینترنت و توسعه فناوری، استنادی غیرمعتبر و غیرتخصصی محسوب میشود.
از یک سو، شاخصهای متعددی وجود دارد نظیر شاخص آمادگی شبکه ارتباطی (NRI) و شاخص توسعه فاوا (IDI) که بهواسطه نظارت نهادهای بینالمللی(سازمان ملل متحد) روی آنها، استمرار بلندمدت و دقت روششناختی فراگیر بهصورت مرتب وضعیت توسعه اینترنت در کشورهای مختلف را در شاخصها و ابعاد مختلف رصد و پایش میکنند.
فیالمثل، شاخص آمادگی شبکه ذیل چهار محور کلان توانمندی فنی، شهروندان، حکمرانی و کارایی وضعیت کشورها را ارزیابی میکند که کشور ما در سال ۲۰۲۲ نسبت به سال ۲۰۲۱، هم از حیث نمره و هم از نظر رتبه تنزل پیدا کرده است.
جایگاه ایران از رتبه ۷۹ به ۸۲ رسیده است که در این میان یکی از پایینترین نمرات ایران اختصاص دارد به زیرشاخص کاربست فناوریهای نوین و بهطور خاص میزان سرمایهگذاری در توسعه فناوریهای نوظهور آینده همچون هوش مصنوعی، زنجیره بلوکی و... . واقعیت این است که در ارزیابی توسعه وضعیت اینترنت و زیستبوم متناظر آن میبایست به این قبیل شاخصها ارجاع دهیم.
سایت اسپیدتست هم به لحاظ روشی مورداستفاده و هم فرآیندی که برای سنجش سرعت اینترنت به کار میگیرد، در سطوح سیاستی قابل استناد نیست؛ روال کار به این شکل است که اپراتورها و شرکتهای ارائهدهنده خدمات اینترنت هر کدام سرورهایی را داخل این سایت ثبت میکنند و وقتی درخواست به این سایت میدهیم به سرور اپراتور ارائهدهنده خدمات اینترنتی که از آن استفاده میکنیم، وصل میشود.
با اتصال به سرور، سرعت اینترنت کاربر را با فرض اینکه از شبکه داخلی استفاده کند به او ارائه میدهد؛ یعنی من نمیتوانم آماری از کیفیت و سرعت اینترنت خود با فرض اتصال و استفاده از شبکه بینالمللی به دست بیاورم مگر اینکه تنظیمات سایت را بهصورت دستی روی یک سرور بینالمللی قرار دهم. با انجام این کار، مشاهده میکنیم سرعت دانلود و آپلودی که نمایش داده میشود به میزان چشمگیری کاهش پیدا میکند.»
همچنان برنامه قابلتوجهی برای حکمرانی در فضای مجازی نداریم
یکی دیگر از حوزههای فناورانه که خیلی مرتبط با اینترنت است و ما در آن دچار عقبماندگی هستیم یعنی آن زمانی که باید روی آن کار و سرمایهگذاری میشد، جذب منابع خارجی و تعامل سازنده واقعی با بخش خصوصی، میشد انجام نشده است، توسعه مراکز داده است.
این مسائل روز نیز تناسبی دارد از این جهت که دو هفته پیش همه پیامرسانهای ما یکباره دچار اختلال شدند. در حد نصف روز این امر تداوم داشت. علتی که برای آن ذکر شد قطع برق بود.
این برای یک اکوسیستمی که میخواهد پایداری در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و اقتصاد دیجیتال داشته باشد، قرار است تجارتها با یک وضعیت پایداری به لحاظ زیرساخت و فنی مواجه باشند و بتوانند از آن استفاده کنند و بتوانند کسبوکار خود را روی آن بنا کنند که عدم قطعیت مهمترین مشکلی است که میتواند کسبوکارها را دچار مشکل کند. عدم قطعیت مالی، اقتصادی در کشور وجود دارد و یک شکل آن هم عدم قطعیت فناورانه یا تکنولوژیک است.
فکر میکنم از اواخر دولت قبل، وزارت ارتباطات آقای جهرمی نزدیک به 7-6 سالی است که برنامه تمرکززدایی از مراکز داده را داریم. اینکه مراکز داده ما بهصورت متمرکز نباشند، در جاهای مختلفی باشند. مراکز داده در نگهداری و تجدید آنها، بازسازی، تجدید، تعمیرات، بهروزرسانی سرمایهگذاری شود و بخش خصوصی در مراکز داده درگیر شود و بتواند بهصورت اقتصادی اداره کند، یعنی ما نخواهیم دائما تعرفههای دولتی و انواع یارانههای مختلف را تزریق کنیم.
اتفاقی که افتاده این است که ما برای یک هدف کوتاهمدت که توسعه پیامرسانها یا آماده کردن زیرساخت برای اینکه پیامرسانها بتوانند از کاربران بیشتری میزبانی کنند فشار غیرقابلتوجیهی را به مراکز داده وارد کردیم، یارانههای بسیار هنگفتی در حوزه هم ابرانتقال و هم IXP و هم مراکز داده در اختیار اکوسیستم بهخصوص پیامرسانها قرار دادیم و نتیجه این شد که الان به نقطه بحرانی اکوسیستم مرکز داده رسیده است، یعنی از یک برنامه توسعه برخوردار نیست و وضعیت فعلی وضعیت تضعیفشدهای است و برای اینکه این وضعیت رو به رشد باشد هم سرمایهگذاری و هم تجهیزات مورد نیاز است و هم توسعه ظرفیت و هم تمرکززدایی نیاز است که هیچ یک از این موارد تا الان انجام نشده است.
این یکی از محورهای فناورانه دیگر است که به نظر میرسد بدان توجه نشده است. از اجزا و سطوح مختلف اکوسیستم، از شرکتهایی که در حوزه محتوا فعالیت دارند، استریمرها و شرکتهای توزیع استریم، در حوزه گیم بخواهند فعالیت کنند تا شرکتهایی که میخواهند خدماتی بدهند که با فضای بینالمللی ارتباط دارند و مخاطبان و کاربران بینالمللی جذب کنند، همه اینها در گرو پایداری و هم توسعه مستمر مراکز داده است.
اتفاقی که در چند سال اخیر در کشورهای منطقه افتاده است، در امارات مرکز داده بسیار بزرگ و بهروز تجهیز و تاسیس شده است و الان شرکتهای بزرگ بینالمللی ترافیک خود را داخل این مراکز داده میزبانی میکنند؛ همینطور مرکز داده عمان که معروف است و شرکت متا آنجا میزبانی میکند و برنامه قابل توجهی که عربستان برای توسعه مراکز داده دارد، آینده اینترنت را میتوان بهنحوی در حوزه مرکز داده و میزبانی و ذخیرهسازی دانست.
در این زمینهها ما به مشکل خوردیم. اینجا به مسالهای میتوان اشاره کرد، درواقع علیرغم عدمتوسعه ظرفیتها و ناکارآمدیهایی که در طول سالیان اخیر شاهد بودهایم، تلاشهای قابلتقدیری هم برای کمک به برخی شرکتهای مهم و موفق کشور در حوزه رایانش ابری و ذخیرهسازی شد که اگر به ثمر بنشیند میتوانیم انتظار موفقیت بیشتر را در این زمینه داشته باشیم.
یکی از شرکتهای داخلی ما بود که توانست در سطح بینالمللی کسبوکار خود را توسعه دهد و مشتری جذب کند و البته بهطور ناجوانمردانهای گرفتار تحریمهای خارجی شد. به این جنس کسبوکارها بیشتر نیاز داریم. بنابراین در حوزه فناوریهای مبتنیبر اینترنت چند ماژول مهم وجود دارد که در مقایسه با کشورهای درحال توسعه از حیث فناوری اطلاعات و ارتباطات عقب افتادهایم و توسعه لازم را در زمان مناسب انجام ندادهایم: توسعه فیبر نوری و زیرساخت باکیفیت و پایدار ثابت، گذار به توسعه نسل پنجم و نهایتا مراکز داده که آن حائز اهمیت بسزایی است.
یک بحث دیگر هم بحث فناوریهای نوظهور یا فناوریهای لبه است که این روزها مکررا درباره آن صحبت میشود. این فناوریها بهنحو عمیقی نیاز به اینترنت پایدار دارد مثل متاورس، بازیهای جدید و وب نسل سوم! وب نسل سوم کاملا با این موضوع گره خورده و گذر به این وب را دائم به تعویق میاندازیم.
به چیزهای دیگری توجه کردیم که منابع محدود است، این منابع محدود برای اینکه به نیازهای ما تخصیص پیدا کند، نیازمند اولویتبندی است. این اولویتبندی را جاهایی قرار دادیم که زمان و فرصت و امکان سرمایهگذاری را در بخشهای مهمتری از ما گرفته است. همین قضیه در مورد هوش مصنوعی هم صادق است. در هوش مصنوعی هم شرکتهای ما نیازمند توسعه ظرفیت فناورانه و استفاده از سختافزارهای بهروز هستند.
ما برای واردات این سختافزارها دچار مشکل هستیم، در این زمینه دولت حتما میتوانست کمک کند و تسهیلگری انجام دهد و هم علاوهبر بحث زیرساخت حرکت کردن به سمت توسعه این موتورهای هوش مصنوعی قوی که الان شاهد هستیم. مثال بارز آن چت 4.0 GPT است که شاهد هستیم رباتهای مسلط بر گفتار و نوشتار و هم رباتهای مبتنیبر تصویر رواج پیدا کرده و مردم از آنها استفاده میکنند.
یکی از جدیدترین نسلهای محصولات مبتنیبر هوش مصنوعی رباتهای هوش مصنوعی هستند که با استفاده از دادههایی که ورودی از کاربر است، خروجیهای مبتنیبر هوش مصنوعی است و بر عرصه یادگیری ماشین تولید شده را در اختیار کاربر میگذارند.
این یک مدل گفتار و نوشتاری است، در واقع ربات زبانی است. مدلهای دیگر این ربات در حوزه تصویر و عکس و ویدئو و دستیار صوتی وجود دارند. اساسا ظرفیت پردازشی که نیاز است، پیشنیازهایی که وجود دارد تا چنین محصولاتی متولد شود.
علیرغم ظرفیتهای قابل توجه و ارزشمندی که در حوزه هوش مصنوعی در شرکتهای تحلیل متن به گفتار و گفتار به متن فعالیت میکنند و همچنین در حوزه تحلیل و پردازش تصویر کار میکنند و هم در حوزه ویدئو در کشور، برای اینکه بتواند محصولات نسل جدید متولد شود از یک سو به زیرساخت یکپارچه و تجمیعی کلانداده نیاز داریم و هم به بحث مشکلی میرسیم که در زیرساختهای سختافزار و ذخیرهسازی و فضای ابری داریم.
حداقل 5-4 سالی است که چنین ضعفی وجود دارد و روند توسعه آن در خیلی از کشورها شروع شده ولی در کشور ما بهنظر میرسد این قضیه نادیده گرفته شده است. اگر بخواهم دقیقتر صحبت کنم در بحث هوش مصنوعی آن چیزی که بدان اکتفا کردیم تولید مقالات و اسناد بوده است.
مساله دیگری که خیلی اهمیت دارد زیرساخت داده کشور است. در طول یک دهه اخیر مساله یکپارچهسازی داده، مالکیت داده، اشتراکگذاری دادههای دولتی و ملی و امکان استفاده تجاری کسبوکارها از این دادهها را نتوانستیم فراهم کنیم.
این یکی از مهمترین محورهایی است که در اکوسیستم نوآوری در سراسر جهان کسبوکارها روی آن سرمایهگذاری میکنند و هم به لحاظ توسعه اقتصادی و هم بهلحاظ توسعه بازار کار نوآوری و اشتغال و سایر مزایایی که میتواند برای کاربران و دولت و بخش خصوصی داشته باشد، خیلی اثربخش و برجسته است، ولی در کشور ما شاهد هستیم همچنان مشخص نیست؛ زیرساخت داده نهادهای دولتی به یک اندازه از بلوغ نرسیده و نهادها عدمتعادلی در گپ و شکاف به لحاظ کیفیت و نحوه مدیریت دادهها دارند.
بحث شکاف و عدمتعادل زمانی خود را بیشتر نشان میدهد که بخش خصوصی یا استارتاپهای ما بخواهند از این دادهها برای خلق ارزش استفاده کرده، این دادهها را بازیابی کنند و در چرخه مجدد قرار دهند و مجددا از آنها استفاده کرده و خدماتی روی آنها تعریف کنند ولی کاملا رویکرد مقطعی و سلیقهای است. هر توفیق و اتفاق مثبتی در این حوزه افتاده غالبا مبتنیبر رویکردی سیستماتیک و یکپارچه نبوده است.
اگر قائل به توسعه شبکه ملی اطلاعات هستیم اینجا یکی از مصادیق شبکه ملی است یعنی شبکه ملی به این معنا که یکپارچهسازی دادهها اتفاق افتد، به این معنا که فرصت در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد که بتواند بهصورت ارگانیک و بدون نیاز به تعامل چانهزنیهای غیرضروری از این دادهها استفاده کرده و خلق ارزش کند. موضوع سندباکسها در کشور یکی از مصادیق این قضیه هستند که عملا نتوانستیم به یک جمعبندی موفقیتآمیزی برسیم.
روشها و استراتژیهای نوآور دیگری نیز برای تجاریسازی و آزادسازی دادهها برای استفاده در بخش خصوصی، اهداف تجاری و توسعه زیستبوم کسبوکارهای نوپا وجود دارد. با این همه، ما همچنان برنامه و قانونی در این حوزه و به تبع آن رشد قابلتوجهی در این حوزه نداریم.» (منبع:فرهیختگان)
موج فیلترینگهایی که به دنبال حوادث پاییز سال گذشته به راه افتاد، شمار زیادی از پلتفرمها را در بر گرفت که به مرور از تعدادشان کاسته شد. چند بازی محبوب اینترنتی، پلتفرمهای شبکه اجتماعی و فروشگاه نرمافزار گوگل و گوگل پلی. از میان تمام پلفترمهای فیلترشده، گوگلپلی حکایت دیگری داشت.
اغلب پلتفرمهایی که در جریان این حوادث فیلترشدند، پیرو ملاحظات امنیتی در حوزه رد و بدل شدن اطلاعات بسته شدند. در تمام این پلتفرمها یا عناصر اغتشاشگر با یکدیگر در ارتباط بودند و یا جبهه رسانهای دشمن در جهت تشویق به خشونت و آموزش آشوبگری و اغوای عناصر داخلی به حضور در عملیاتهای خیابانی فعالیت میکردند. اما گوگلپلی ماهیت ارتباطی نداشت. پلتفرمهای بازاری اساسا از نظر اطلاعاتی کمآزارند.
نه دیتابیس گستردهای دارند که مورد آنالیز قرار گیرد و نه امکان برقراری ارتباط در درون آنها وجود دارد. فیلترینگ گوگلپلی، ریشه در شیطنت خود این پلتفرم داشت. گوگلپلی روبیکا را مضر تشخیص میداد و تهدید به پاک کردن آن از گوشی کاربران میکرد. این اقدام میتوانست مانعی جدی برای سوپراپ ایرانی باشد؛ اما پس از چند روز، روبیکا طی اطلاعیهای اعلام کرد که با تغییرات صورترفته، مشکل این نرمافزار با گوگلپلی حل شده است.
اما باز هم خبری از رفع فیلتر گوگلپلی نبود. این در حالی است که تهدید امنیتی خاصی متوجه رفع مسدودیت آن نبود و حتی وزیر ارتباطات که علاقه زیادی به کوچ مردم به پلتفرمهای ایرانی دارد، با رفع فیلتر آن موافق بود.
او گفته بود: «تلاش ما این است که سرویس هایی که مورد نیاز مردم است و مشکل ویژه ای ندارند مثل گوگل پلی که تا شهریور ماه باز بود و استفاده می شد و با توجه به شرایط امنیتی کشور و بنا به نظر مراجع امنیتی، محدودیت هایی روی آن اعمال شد، باز شود».
بعدها چندباری پیش آمد که بتوان بدون فیلترشکن به گوگلپلی متصل شد، اما وزارت ارتباطات اعلام میکرد خبری از رفع فیلتر نیست و این دسترسیهای موقتی آزادانه، تنها به دلیل اختلال و انجام برخی عملیاتها در شبکه است.
وزیر ارتباطات همین پنج شنبه گذشته در حاشیه نمایشگاه اینوتکس بر موضع خود تأکید کرد و گفت: «نظر وزارت ارتباطات بر رفع فیلتر گوگل پلی است».
موافقت وزارت ارتباطات با رفع فیلتر گوگلپلی
این همان وزارت ارتباطاتی است که از موضعش در مورد شبکههای اجتماعی یا پیامرسان کوتاه نمیآید و تأکید میکند شرط رفع فیلتر اینستاگرام و واتساپ، تنها پاسخگویی به دولت ایران و پایبندی به قواعد مرسوم و حتی گشایش دفتر نمایندگی در داخل کشور است. زارعپور در بازدید از اینوتکس گفته: «در حوزه شبکه اجتماعی و پیامرسان همچنان که بارها اعلام شده از فعالیت هر پلتفرم و سکوی خارجی در جمهوری اسلامی استقبال میکنیم مشروط بر اینکه به قواعد خودشان پایبند و نسبت به اتفاقهایی که در آن میافتد پاسخگو باشند. اگر این شرایط فراهم شود دستشان را به گرمی میفشاریم و آماده همکاری هستیم. باید در ایران دفتر بزنند و در مقابل اتفاقی که در پلتفرمشان رخ میدهد پاسخگو باشند. در شهریور و مهر سال گذشته، در پلتفرم اینستاگرام از فروش سلاح گرفته تا ساخت آن و انواع روشهای خرابکارانه آموزش میدهند، در صورتی که براساس قواعد اینستاگرام اینها جزو موارد ممنوعه است و باید با آن برخورد کند؛ اما این اتفاق رخ نداد، وقتی به قواعد خودشان پایبند نباشند و ما نتوانیم حقوق مردم را پیگیری کنیم طبیعی است مانند خیلی از کشورها که برای مردمشان ارزش قائل هستند، اجازه فعالیت به آنها ندهیم».
مجهول بودن علت امتداد مسدودیت
صاحب این گفتههای سفت و سخت هم با رفع فیلتر گوگلپلی موافق است. ما هم وقتی به دنبال دلیلی برای امتداد مسدودیت این پلتفرم میگردیم، عقلمان به جایی قد نمیدهد.
زمانی که گوگلپلی فیلتر نبود هم پلتفرمهای متعددی خصوصا «بازار» و «مایکت»، به خوبی فعالیت میکردند؛ جای خود را باز کرده بودند و کاربران زیادی داشتند. پس دلیل فیلترینگ گوگلپلی، نمیتواند سیاست سیاه ایجاد انحصار در راستای تأمین بازار پلتفرمهای داخلی باشد. دلایل امنیتی هم که نمیتواند دامن این پلتفرم را بگیرد. تنها توجیه محتمل، همین است گوگلپلی نتواند جلوی فعالیت پلتفرمهای داخلی را بگیرد. این توجیه ناکافی است چراکه این اتفاق، سابقه چندانی ندارد. در عوض امتداد فیلترینگ این پلتفرم، لطمههای سنگینی به فعالان عرصه فناوری و ساکنان دنیای صفر و یکها زده است.
سایه سیاه فیلترینگ بر صنعت ویدئوگیم
اکوسیستم استارتاپی از محدودیتهای اینترنتی آسیب زیادی دیده است و فیلتر گوگلپلی یکی از مضرترین اقدامات برای این زیستبوم است. یکی از عرصههایی که بر اثر این اقدام رو به زوال رفته اکوسیستم بازیسازی است. طفل نوپایی که پیش از این هم اوضاع جالبی نداشت. عدم امکان رقابت محصولات ایرانی که بعضا بازیکنان برای خریدشان مجبور به پرداخت هزینهاند با بازیهای خارجی که بعضا در نهایت کیفیت به صورت کاملا رایگان در اختیار بازیکن قرار میگیرد، عدم وجود پلتفرم فروش مناسب، عدم وجود زیرساختها باعث شده بود تولید بازی در ایران بسیار محدود باشد.
شرکتهای بازیسازی معمولا کوچکاند و بیشتر در ساخت بازیهای موبایلی فعالیت میکنند. در چنین شرایطی، واضح است که مسدودیت مهمترین پلتفرم عرضه سیستم عامل اندروید چه ضربه مهلکی برای این تولیدکنندگان است. مسئلهای که نظرسنجی سازمان نظام صنفی رایانهای کشور نیز آن را تأیید میکند. بر مبنای این نظرسنجی، اغلب بازیسازان معتقدند فیلترینگ گوگلپلی باعث زیان بسیار کاربران آنها بوده است. همچنین تنها ۳ درصد آنها اذعان کردهاند کاربران آنها زیر ۲۵ درصد کاهش داشته است. مجموعا ۷۰ درصد تولیدکنندگان گفتهاند پس از فیلترینگ این پلتفرم، کاربران آنها بیش
از ۵۰ درصد زیرش داشتهاند.
در پاسخ به سؤال «آیا فکر میکنید بازار یا مایکت میتواند جایگزین گوگلپلی باشد؟»، تمام پاسخدهندگان به اتفاق گفتهاند: «قطعا خیر!». اغلب تولیدکنندگان معتقدند در استورهای داخلی روند رو به رشدی ندارند و اغلب آنها میگویند فیلترینگ گوگلپلی آن یا مارکتینگ آنها را کلا تعطیل کرده و یا کیفیت آن را پایین آورده است.
سؤال اینجاست که این سیاست پرهزینه تا کی قرار است بدون هیچگونه توضیحی ادامه پیدا کند؟ تولید بازی رایانهای یا ویدئوگیم، یک فرصت بینظیر فرهنگی، اقتصادی و تجاری است. بازیسازی ایران استعداد زیادی دارد که تا به امروز شدیدا نادیده گرفته شده است.
بازی کردن به عنوان یک عنصر نهادینه شده در زندگیهای امروزی، بعضا از اساس امری مذموم در نظر گرفته میشود در حالی که هم واقعیتی غیرقابل تغییر است و هم با استفاده از روشهای سرگرمآموزی، میتواند از حالت مذموم خارج شود. ساخت ویدئوگیم، یک فرصت بینظیر برای فرهنگسازی، نمایش و صدور تاریخ و نقاط پرافتخار دوران معاصر است. ویدئوگیم صنعتی اشتغالزاست که بسیار بیشتر از فیلم و سریال میتواند مؤثر باشد.
ما در ایران ۴۱ میلیون گیمر داریم که ۳۵ میلیون نفر از آنها با موبایل بازی میکنند. ویدئوگیم تنها یکی از عرصههای زیستبوم فناوری است که از مسدودیتهای اندیشهنشده، اینچنین آسیب میبیند و حیف میشود. (منبع:روزنامه رسالت)
عضو کمیسیون عمران مجلس، «اقتصاد» را یکی از عوامل اصلی مهاجرت دانست و گفت: وقتی کسب درآمد با شرافت، به مشکل برمی خورد و سوداگری برجسته می شود، کسانی که این وضع را مشاهده می کنند، به دنبال کشورهایی می گردند که قدر آنها را بیشتر بداند.
علی آذری در گفتوگو با خبرنگار شفقنا با اشاره به وضعیت مهاجرت، گفت: طبق آمارها، ما در زمینه پذیرش مهاجر از سوی کشورهای توسعه یافته از جمله ضعف در مدیریت توسعه در حوزه های گردشگری، مشکلاتی داریم البته این مسئله خیلی برای ما مهم نیست و مهاجرت پذیری را می توانیم جایگزین حوزه نفت کنیم؛ یکی از راه های انجام تاکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر عدم توسل به نفت، تقویت حوزه گردشگری است تا بتوانیم حوزه پذیرش مهاجران و گردشگر را بالا ببریم.
وی در ادامه به دلایل افزایش مهاجرت ایرانیان خصوصاً نخبگان به خارج از کشور، اشاره کرد و گفت: تورم موجب ایجاد حالت تحقیر، بین درآمد با شرافت و سوداگری میشود. وقتی کسب درآمد با شرافت، به مشکل برمی خورد و سوداگری برجسته می شود، کسانی که این وضع را مشاهده می کنند، به دنبال کشورهایی می گردند که قدر آنها را بیشتر بداند. طبق آمارهای مرکز پژوهش های مجلس و رصدخانه مهاجرت، کادر درمان بسیار به کشورهای اطراف مهاجرت میکنند که یکی از دلایل آن «تورم» است؛ بنابراین مجلس و دولت باید برای مدیریت تورم اقدام کنند.
آذری با اشاره به شرکتهای دانشبنیان، گفت: ما در شرکت های دانش بنیان وضعیت مطلوبی داریم، اما در دو حوزه سرمایهگذاری داخلی و خارجی و هم حوزه چالش اینترنت با مشکل مواجه هستند که باید توسط دولت و مجلس رفع شود تا از مهاجرت شرکتهای دانشبنیانهای جدید و نخبگان جلوگیری کنیم.
وی بهبود کیفیت زندگی را از دیگر دلایل افزایش مهاجرت دانست و عنوان کرد: امروز علم به روز است یعنی «ذهن مقایسه» در تمام جوامع بشری حاکم است و اسباب و لوازم مقایسه مثل شبکه های اجتماعی در دسترس است؛ بنابراین نخبگان میتوانند وضعیت خودشان را از لحاظ معیشت و اقتصاد با کشورهایی مثل کویت و عمان مقایسه کنند که باعث می شود به دنبال بهبود وضعیت زندگی برای خودشان باشند.
ارینب سیفی - با ورود اینترنت ماهوارهای به جهان و فراگیر شدن آن به عنوان نسل جدیدی از اینترنت که محدودیتی در استفاده از آن در سراسر دنیا وجود ندارد، موضوع فیلترینگ با چالشهای جدی مواجه میشود و احتمالا مسیر سیاستگذاری اینترنت را در کشورها را تغییر میدهد.
به گزارش ایرنا دوازدهمین نمایشگاه بینالمللی نوآوری و فناوری اینوتکس ۲۰۲۳ با هدف افزایش مشارکت بین شرکتهای دانش بنیان و فناور داخلی و خارجی و در راستای همافزایی، جذب سرمایه و شبکهسازی زیستبوم فناوری کشور با حضور ۴۵۰
.مجموعه از ۱۹ تا ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ در پارک علم و فناوری پردیس برگزار شد
برای دومین بار در این نمایشگاه بخشی با عنوان «فروم حکمرانی» با هدف نگاهی به مسیر سیاستگذاری نوآوری و فناوری کشور اجرا شد. در روز اول نمایشگاه در این بخش چهار پنل با موضوع فیلترینگ برگزار شد. در یکی از این پنلها که با موضوع «امکانپذیری فیلترینگ در جهان استارلینک» با حضور «محمدصادق نصراللهی» عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع)، «حسین میرزاپور» بنیانگذار آزمایشگاه داده و حکمرانی، «یاسر خوشنویس» نویسنده و فعال حوزه علم و فناوری و «رضا غیابی» مدیرعامل شرکت فرصت آفرین برگزار شد به ابعاد مختلف این موضوع پرداخته شد.
جهان استارلینکی؛ از تصور تا واقعیت
موضوع با این سوال آغاز شد که جهان استارلینکی، دنیایی که در آن اینترنت ماهوارهای با کیفیتی بهتر از سایر انواع اتصالات اینترنتی و بدون هیچگونه محدودیتی در دسترس مردم در سراسرجهان قرار میگیرد به چه شکل است و آیا در اساس این امر امکانپذیر است یا خیر؟
در ابتدای این بحث، «حسین میرزاپور» بنیانگذار «آزمایشگاه داده و حکمرانی در پاسخ به این سوال گفت: اگر منظور از جهان استارلینکی این است که با آمدن اینترنت ماهوارهای قواعد حکمرانی بر اینترنت و موضوعاتی که در IGF یا انجمن حاکمیت اینترنت (Internet Governance Forum) یا اجلاسهای شبیه به آن مطرح میشود و بحث میشود، تغییر بنیادین میکند و یا اتفاقات ویژهای در دنیا میافتد، من هنوز تصویر کاملاً روشنی از آن ندارم. من این عنوان را بیشتر ژورنالیستی میدانم تا چیزی که واجد معنای رادیکال و اساسی باشد. به این دلیل که در چند دهه اخیر خاستگاه فناوریهای انقلابی(Disruptive Technology) شرکتهایی است که در خاک ایالات متحده آمریکا ثبت شدهاند و به طور ویژه این گونه شرکتها در ایالت کالیفرنیا مستقر هستند.
رقابت برای بقا در دنیای اینترنت
میرزاپور در ادامه صحبتهایش با اشاره به نوظهور بودن فناوری اینترنت ماهوارهای گفت: به نظر من هنوز خیلی زود است که بگوییم این فناوری به تنهایی میتواند یک تغییرات رادیکالی را در جهان به وجود بیاورد. همانطور که با ظهور تلویزیون ماهوارهای بعد از دوره تلویزیونهای کابلی عدهای انتظار داشتند که تحول بنیادینی در سطح دنیا اتفاق بیفتد اما چیزی که در حال وقوع است این است که تلویزیونهای ماهوارهای به سرعت دارند سهم خود را به VODها و UCGها و سرویسهایی که بر مبنای اینترنت است میدهند.
این صرفا یک فصل جدیدی اضافه میکند به رقابتهایی که کشورها برای بقا در دنیای دیجیتال دارند. تا قبل از این گوگل این موضوع را تشدید کرد که بقیه متوجه شدند که موتور جستجوگر چه چیز مهم و نیاز اساسی است. بعد از آن متا به این رقابت وارد شد و اینترنت ماهوارهای هم یک فناوری جدید است که در رقابتهای در عرصه حکمرانی دنیا به خصوص حکمرانی فضای مجازی دامن میزند و دولتها به تکاپو میافتند تا یک هویت، حیثیت و سهمی را برای بقای خودشان پیدا کنند.
جهان استارلینکی عنوانی ژورنالیستی است
«رضا غیابی» مدیرعامل شرکت فرصتآفرین درمورد تصویر جهان استارلینکی گفت: من هم مانند دکتر میرزاپور موافقم که اصطلاح جهان استارلینکی یک عنوان ژورنالیستی است.
اما تصور وجود جهان استارلینکی که جهان ما ایرانیها را این رویا که به یک اینترنتی دسترسی داشته باشیم که محدودیتی نداشته باشد متحول میکند، برای ما خوشایند است. در غیر این صورت این هم یک پدیده نوظهور در جهان فناورانه است که هنوز عده زیادی نمیدانند چطور باید از آن استفاده کنند، چگونه از آن در بیزینس استفاده کنند و نمیدانند چطور در بازی خود این معادله را نیز به حساب بیاورند.
بنابراین از آنجا که این فناوری جدید است یک بازهای اجازه فعالیتهای آزادانه بدون رگلاسیون را میدهد که این برای نوآوران جامعه اتفاق بسیار خوبی است و برای این عده خوشایند است که یک دورهای از یک فناوری دیگری استفاده کنند که همه ابعاد آن شامل تنظیمگیری نشده باشد.
دعوای تاریخی بین فیلترکننده و فیلترشونده
«یاسر خوشنویس» فعال حوزه علم و فناوری در رابطه با جهان استارلینکی گفت: من به این دلیل که در زمینه مطالعات تکنولوژی فعالیت کرده و اخیراً هم کتابی با عنوان نبرد سیمها منتشر کردهام که زمینه تاریخی فناوریهای ارتباطی در ایران را بررسی کردم میخواهم یک مثال تاریخی بزنم این دعوا، رقابت یا تنشی بین فیلتر کننده و فیلتر شونده است که همیشه بوده و احتمالاً حتی از عصر باستان هم وجود داشته است.
در دوره مشروطه نیروهایی که مقاومت میکردند مانند ستارخان و باقرخان دسترسی به تلگراف مرکزی نداشتند، پیکی را به باکو یا بادکوبه در آذربایجان میفرستادند و تلگراف میزدند به آیات عظام در نجف و کسب تکلیف میکردند که چه کنند. این یک تنش قدیمی است.
از همان اوایل دهه هشتاد که بحث فیلترینگ مطرح شد اهل فکر این را گفتند که اگر شما سطح تکنولوژی فیلترینگ خود را یک گام بالا ببرید سطح تکنولوژیهای فرار از فیلترینگ هم یک گام بالا میرود. و این مسیر به احتمال زیاد پایانی نخواهد داشت. برای مدت کوتاهی از فناوری اینترنت آزاد استارلینک استفاده میشود و بعد از مدتی کشورها راهی را برای محدود کردن این نوع اینترنت هم پیدا میکنند. بنابراین این دعوا ادامه خواهد داشت.
استارلینک آمریکایی ابزاری برای تحریم بیشتر ایران
غیابی در پاسخ به سوالی در مورد سابقه تاریخی آمریکا در حذف اپلیکیشنهای مختلف برای ایرانیها و احتمال تکرار آن در ارائه زیرساختی مانند اینترنت ماهوارهای گفت: این ابزار دیگری است برای اینکه در گفتوگویی که میان ملل شکل میگیرد، صدای خالق این تکنولوژی که آمریکا است بلندتر کند.
داما شما تصور کنید ما که در این اتاق هستیم و قرارمان بر این است که همه برای سرنوشت هم و هرکسی به اندازه توانش تصمیم بگیرد. اگر من از این اتاق خارج شوم این اختیار را به بقیه دادهام که برای سرنوشت من تصمیم بگیرند. ایران در حال حاضر این کار را کرده است. ایران از صحنه بینالملل به مقدار قابل توجهی خارج شده و بعد به آمریکا اجازه داده است تا برایش تصمیم بگیرد. طبیعی است که این تصمیمگیری به نفع ما نیست چون وظیفه ذاتی دولتمردان آمریکایی تضمین منافع ملی کشور خودشان است.
ایران باید به این گفتوگو برگردد و باید سعی کند خودش را نشان دهد تا بتواند منافع ملی یا فناوری ملی و نوآوری خود را به دست بیاورد. استراتژی که ایران برای خودش ترسیم کرده است این است که زمین بازی خودش را داشته باشد که استراتژی بلند پروازانهای است و طبیعتاً آمریکا خدمات خود را از ایران دریغ میکند. بنابراین باید گفتوگو صورت بگیرد و ایران به اندازه نفوذ خود در جهان بتواند حقوق نوآوران خود را تضمین کند. یعنی در مسدود شدن اپلیکیشنهای اپاستور برای ایران همان قدر که دولتمردان آمریکایی مقصر هستند، ایرانیها هم مقصر هستند.
فناوریهای اینترنت در انحصار چین و آمریکا
میرزاپور در مورد اینکه آیا مذاکره با آمریکا برای رفع محدودیتها و دسترسی به فناوریهای اینترنت امکانپذیر است؟ توضیح داد: سوال سختی است چون تا گفتوگو انجام نشود، نمیتوان پاسخ قطعی داد. این البته تنها مختص ایران هم نیست و تا قبل از ایران و روسیه، چین این بازی را شروع کرد.
یک زمانی مساله اول چین بود بعد از آن رضا غیابی مدیرعامل شرکت فرصت آفرین روسیه و بعد ایران، اما اکنون در دورهای هستیم که اروپاییها هم صدایشان درآمده است. نه از این منظر که با موضوع فیلترینگ مواجه هستند بلکه از این منظر که دقیقا جایگاه آنها در دنیای اینترنت و فناوری کجاست.
مکرون در مراسم افتتاحیه اجلاس IGF در سال ۲۰۱۸ گفت که یک مدل آمریکایی و یک مدل چینی برای اینترنت وجود دارد و ما به دنبال راه سومی هستیم. این در اروپایی است که از بعد از جنگ جهانی دوم متحد کامل آمریکا بوده است. در جلسهای دیگر که با حضور سفرای فرانسه در کل دنیا در پاریس برگزار شد گفت ما چشم باز کردیم و دیدیم که جوانانمان شهروند مجازی ایالات متحده شدهاند. یعنی حتی اروپاییها که کاملاً متحد راهبردی ایالات متحده هستند هم احساس میکنند در جغرافیای دیجیتال در حال گم شدن هستند و حضور پررنگ ندارند. به نظر میرسد در این رقابت تاریخی فضا خیلی تهاجمیتر از مذاکره بوده و خیلی جدی سرعت رقابتها بالا رفته است.
جامعهای عاشق نوآوری اما با محدودیت غیابی درباره چالشهای پیش روی فیلترینگ در مواجهه با اینترنت استارلینک گفت: انصافا باید باور کنیم که عرصه رسانه را باختهایم. سهم ایرانیها در بین کشورهایی که شبکههای اجتماعی در آنها تشکیل شده است بسیار کم است و شاید اصلاً وجود ندارد ولی مساله این است که این برگرفته شده از فناوری است. و فناوریهایی که آمریکا در آن از ما پیشی گرفته است به این واسطه است که از نظر فناوری یک روزی از ما جلوتر بوده از مزیت رقابتی فناوریاش استفاده کرده و چون رشد بسیار زیادی هم در فناوریهای نوظهور وجود دارد به راحتی پیشرفت کرده است.
با جامعهای که در آن تلفن هوشمند چیزی حدود ۶۹ درصد ضریب نفوذ دارد و اینترنت چیزی حدود ۸۴ درصد ضریب نفوذ دارد و مردمی که این میزان علاقه به فناوریهای جدید دارند چطور میتوان این جامعه را محدود کرد. اجرای فیلترینگ و به طبع آن استفاده از فیلترشکن موجب شد تا تعداد کاربرانی که به اینترنت مطلقاَ آزاد دسترسی دارند، بیشتر شود. کودک من به محتوایی دسترسی دارد که من نمیخواهم تا بیست سالگی آن را ببیند. من فکر میکنم پیامرسانهای داخلی ما موفقتر بودند اگر واتسآپ فیلتر نمیشد. اگر تلگرام باز بود اینها شانس بهتری داشتند به خاطر اینکه برندشان با برند دولت گره نمیخورد و میتوانستند با مزیت رقابتی که ایجاد میکنند موفق شوند. عرض من این است که فیلترینگ اینترنت میبایست هوشمندانه و مطابق با عرف ما انجام میشد و عرف هم یعنی آن چیزی که اکثریت جامعه میخواهد. جامعه ما جامعه اخلاقمداری است.
فیلترینگ در دست کیست؟
دکتر میرزاپور در رابطه با موضوع چالش فیلترینگ و اینترنت ماهوارهای استارلینک در کشور گفت: تصور شخصی من از دنیایی که هیچ گریزی نخواهد، بسیار جذاب است. دنیایی که در آن هیچ قوه قهریه، قدرت مرکزی و هیچ دولتی مداخله نکند و آن دست نامرئی خودش کار کند و همه چیز را پیش ببرد بدون نیاز به هیچ ناظری. اما به هر دلیل به نظر میرسد که حداقل اکنون در عرصهای که هستیم فارغ از تمام بحثهای سیاسی در تمام دنیا همانطور که در واقعیت یک سری اشرار وجود داشتند در دنیای مجازی هم حضور دارند و همه کشورها سطحی از فیلترینگ را دارند. این مساله مطلق است و محل بحث نیست. محل بحث سطح، نحوه اعمال و مشروعیت کسی است که به اصطلاح دکمه فیلترینگ را در دست دارد. طبیعتاَ وقتی ما امکان این گفتوگوها را نداشته باشیم یا کم داشته باشیم، بحث صفر و یکی میشود.
استارلینک؛ برای رفع عطش اینترنت آزاد
نصراللهی در پایان این گفتوگو با تصور اینکه اینترنت استارلینک به ایران وارد شود گفت: اگر فرض کنیم استارلینک در ایران فراگیر بود و در واقع اشل اقتصادی منطقی آن میتوانست به مردم خدمات بدهد با توجه به اتفاقی که در مورد فیلترینگ افتاد که دو شبکه اجتماعی که بعد از فیلترینگ، تلگرام جایگزین آن در زیست مجازی در عرصه شبکههای اجتماعی در ایران شدند. طبق آمارها از اردیبهشت ۱۳۹۷ و فیلترینگ تلگرام ضریب نفوذ آن کاهشی شده و ضریب نفوذ اینستاگرام افزایشی میشود تا این اواخر که به ضریب نفوذ ۷۰ درصد هم میرسد و از آن طرف تلگرام تقریبا یک ضریب نفوذ ۳۰ درصد را توانسته است کسب کند .در این مقطعی که قرار داریم و مجبور شدیم یک شوکی وارد کنیم از طریق فیلترینگ طبیعی بود که اگر چنین پروژهای در ایران راهاندازی میشد به شدت مورد استقبال قرار میگرفت از این جهت که آن عطش اینترنت آزاد را رفع میکرد. این میتوانست اتفاق عمیقی را رقم بزند در آن مقطع و به شدت مورد توجه قرار میگرفت و فیلترینگ را از نظر امنیتی بی اثر میکرد. چون فیلترینگ در لایه مجرا و محتوا بود در حالی که کل اقتدار ما را که دسترسی بود از دسترس ما خارج میکرد.
کاربری دلپذیر در زیستبوم مجازی داخلی
نصراللهی در ادامه صحبتهایش با اشاره به ظرفیتهای پیامرسانهای داخلی گفت: نکته بعدی اینکه احتمالاً ما به سمت نوع دیگری از فیلترینگ که پیشرفتهتر بوده و متناسب با این تکنولوژی باشد میرفتیم. برای مثال ممکن بود بتوان در ترمینالها اختلال ایجاد کرد یا ضبط و جلب ترمینالها را داشت.
اما فکر میکنم زیست مجازی مردم بعد از فیلترینگ به خصوص در یک ماه اخیر تا حدی تغییر کرده و به اصطلاح مردم با رشد پیامرسانهای داخلی با این وضعیت کنار آمدند. از طرفی دیگر تا حدودی فتیله برخورد با فیلترشکنها پایین کشیده شده است و تقریباَ میتوانیم بگوییم یک زیستبوم جدی در پیامرسانهای داخلی اتفاق افتاده است.
بنابراین به نظر من این سرمایه را باید جدی گرفت و میشود به مرور نوع نگاه کاربر را تغییر داد، شاید بتوان این را تبدیل به یک تجربه کاربری دلپذیر کرد ، آن هم با ارزش افزودههایی که در پیامرسانهای داخلی ایجاد کنیم که در نمونههای خارجی آن اصلاً این امکان وجود نداشت. اگر این اتفاق با روند درست و مناسب پیش برود و برای مثال پنج سال دیگر هم استارلینک بیاید کاربر ایرانی تجربه دلپذیر و عادتگونه زیستبوم داخلی داشته باشد، شاید در آن زمان تهدید کنندگی استارلینک به قوت و قدرت امروز نباشد.
رشیدی کوچی عضو کمیسیون امور داخلی و شوراهای مجلس نوشت: فیلترینگ حضور مردم در شبکههای اجتماعی خارجی را کم نکرده، فقط باعث ایجاد زحمت و هزینه برای مردم شده است.
به گزارش جماران؛ عضو کمیسیون امور داخلی و شوراهای مجلس در توئیتی از ایجاد فیلترینگ در کشور انتقاد کرد.
جلال رشیدی کوچی نماینده مردم مرودشت، پاسارگاد و ارسنجان و عضو کمیسیون امور داخلی و شوراهای مجلس در توئیتی نوشت: قبلا هشدار داده بودم، تنها دستاورد فیلترینگ ایجاد بازار مکاره و پررونق خرید و فروش فیلترشکن است.
فیلترینگ حضور مردم در شبکههای اجتماعی خارجی را کم نکرده، فقط باعث ایجاد زحمت و هزینه برای مردم شده است.
همین داستان برای آیفون ۱۴ هم صادق است.
وزیر ارتباطات باید پاسخگو باشد.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات گفت: در هفته بعد ۳ میلیون پوشش فیبرنوری را جشن میگیریم و در ۱۰ شهر شروع به سرویسدهی میکنیم همچنین سرعتهای چندصد مگابیت بر ثانیه را در دسترس مردم خواهیم گذاشت.
به گزارش خبرگزاری فارس از پردیس، عیسی زارعپور وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در حاشیه بازدید از نمایشگاه اینوتکس 2023 در جمع خبرنگاران در رابطه با رفع فیلترینگ اظهار کرد: در مورد فیلتر یا رفع فیلتر، یک کمیته ۱۳ نفره تصمیم میگیرند که وزارت ارتباطات نیز یک عضو از آن کمیته است، با پیگیریها در اسفندماه سال گذشته، نزدیک به ۳۰۰ سایت و سرویس و ۱۰۰ بازی با همراهی که این کمیته انجام داد، رفع فیلتر شدند.
وی ادامه داد: همچنین ریاست محترم جمهور در حکم دبیر جدید شورای عالی فضای مجازی یک بندی را قید کردند در این رابطه که باید در مصادیق و سیاستهای فیلترینگ که در سالهای گذشته وضع شده، بازنگری انجام شود که این مسأله در دستور کار مرکز ملی فضای مجازی است.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات بیان کرد: در حوزه شبکههای اجتماعی و پیامرسانها همانطور که قبلا اعلام شد، ما از فعالیت هر پلتفرم و سکوی خارجی در جمهوری اسلامی ایران استقبال میکنیم، مشروط بر اینکه به قواعد خودشان پایند باشند و در ایران دفتر ایجاد کرده و در قبال اتفاقاتی که در پلتفرمشان رخ میدهد، پاسخگو باشند که در اینصورت دست آنان را به گرمی میفشاریم و مادامی که این اتفاق رخ ندهد، مانند سایر کشورها، امکان فعالتشان وجود ندارد.
زارعپور در رابطه با فیلترینگ اینستاگرام بیان کرد: در پلتفرم اینستاگرام در ایام شهریور و مهر سال گذشته از فروش سلاح تا آموزش ساخت کوکتل مولوتف و انواع روشهای خرابکاری در آن ترویج داده میشد، در حالی که بر اساس قواعد خود اینستاگرام این موارد جزو موارد ممنوعه است و خود پلتفرم باید برخورد کند اما این اتفاق نیفتد.
وی بیان کرد: پلتفرمها وقتی به قواعد خودشان پایبند نباشند و ما نتوانیم حقوق مردم را پیگیری کنیم، طبیعی است که مانند سایر کشورها که برای مردم خود ارزش قائل هستند، ما نیز اجازه فعالیت به آنها ندهیم.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ادامه داد: چند وقت قبل مشاهده کردید که در کشور امریکا در رابطه با برنامه «تیک تاک» ۵ ساعت و ۳۷ دقیقه جلسه استماع برگزار شد و مسؤولان این کشور، چقدر با حساسیت در مورد حفظ حریم خصوصی مردم و اثری که این برنامه، بر روی افکار عمومی و روی جوانان این کشور دارد با حساسیت کار را دنبال میکردند و هماکنون حتی در برخی ایالتهای امریکا «تیک تاک» برای مردم نیز ممنوع شده، دنیا نسبت به فضای مجازی خود حساس است و ایران نیز از این قاعده مستنثنی نیست.
زارعپور همچنین در مورد پروژه فیبر نوری بیان کرد: خبر خوبی که برای مردم داریم پروژه فیبر نوری است که در این راستا در هفته بعد ۳ میلیون پوشش را جشن میگیریم و در ۱۰ شهر شروع به سرویسدهی میکنیم و سرعتهای چندصد مگابیت بر ثانیه را در دسترس مردم خواهیم گذاشت.
وی همچنین در مورد تعرفههای اینترنت گفت: فعلا تصمیمی در رابطه با افزایش تعرفه اینترنت ندارم، اپراتورها پیشنهادهایی دادند که در حال بررسی مسأله هستیم.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در خصوص رفع فیلتر گوگل پلی خاطر نشان کرد: برای رفع فیلتر گوگل پلی در حال تعامل با کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه که متولی تصمیم گیری فیلتر و رفع فیلتر هر پلتفرمی میباشد هستیم؛ نظر وزارت ارتباطات این است که رفع فیلتر گوگل پلی به نفع کاربران میباشد و این مسئله را دنبال میکنیم.
زارعپور وزیر در خصوص حملات سایبری بیان کرد: حملات DDOs در سه ماه پایانی سال گذشته نسبت به مدت مشابه ۳ تا ۴ برابر شده بود که با تمهیدات شرکت ارتباطات، با آن مقابله شد. حجم حملات سایبری در تمام کشورها افزایش پیدا کرده و باید ساز و کارهای مناسبی برای مقابله با آن درنظر گرفت.
به اعتقاد فعالان حوزه کسب و کارها بسیاری از پستهای سازمانی به دلیل مهاجرت افراد از سازمانها و یا کشور خالی مانده که این امر برای سازمانها ضربه زننده است.
به گزارش ایسنا، در سومین روز از برگزاری نمایشگاه اینوتکس در بخش استیج اینوتکس، پنلی با موضوع "شرکتها با جای خالی متخصصان چه میکنند؟ برگزار شد.
علی آب روشن مدیر جذب و توسعه منابع انسانی یکی از کسب و کارهای فناوری در این پنل گفت: مهاجرت نیروی متخصص در کسب و کارها به دو گونه مهاجرت از کشور و مهاجرت از یک کسب و کار خود را نشان داده است و ما به عنوان یک شرکت و کسب و کار، در این شرایط باید تمام تمرکز خود را به روی این امر متمرکز کنیم که در کمترین زمان ممکن از نیروی متخصص شرکت بهرهوری و ارزش افزوده ایجاد کنیم.
وی ادامه داد: در حال حاضر افراد، به سازمانها متعهد نیستند بلکه تمرکز آنها بر روی خودشان و اهدافشان است و این رویکرد سبب شده که حتی در دنیا ماندگاری افراد متخصص در سازمانها به کمتر از دو سال کاهش یاید.
آب روشن، ادامه داد: شرکتها برای ماندگاری افراد متخصص و کلیدی خود از چندین استراتژی بهره میبرند که یکی از این استراتژیها اعطای وامهای کلان و سهام شرکت به این افراد است.
وی با تاکید بر اینکه مهاجرت یک فرد از کشور به کشور دیگر و یا از سازمانی به سازمان دیگر بسیار به شرکت ضربه میزند گفت: سازمانهایی که کسب وکار آنها فرد محور است میتوانند برای بهرهمندی از توان افراد مهاجر خود دور کاری مادام العمر داشته باشند.
وی با ابراز تاسف از اینکه بسیاری از جایگاههای تخصصی در سازمانها در حال خالی شدن هستند، خاطرنشان کرد: تجربه نشان داده غالبا افرادی که تخصص و مهارت بیشتری در کارشان دارند، به دنبال مهاجرت هستند.
در این پنل همچنین امیر آذری مدیر دپارتمان تخصصی یکی از شرکتهای فناور گفت: متاسفانه ما با توجه به اینکه در اصفهان فعال هستیم، با کمبود نیروی متخصص مواجه هستیم، چرا که در حال حاضر ما با چالش مهاجرت فیزیکی و مهاجرت مجازی مواجه هستیم.
وی با بیان اینکه، مهاجرتها عمدتا یا برای کسب تجربه جدید و یا به دلیل عدم ثبات اقتصادی در کشور است، اضافه کرد: این بیثباتی اقتصادی و به ویژه فیلترینگ اینترنت که از مهرماه شروع شد، یک ناامیدی در استارتاپها ایجاد کرده است.
آذری ادامه داد: عدم ثبات اقتصادی اثر مستقیم بر روی برنامههای توسعهای شرکت و مهاجرت افراد از کشور و نیز شرکتی به شرکت دیگر شده است.
وی با بیان اینکه استارتاپها و شرکتها از بیثباتی اقتصادی بسیار ضربه خوردهاند گفت: ما نیروی قابل توجهی در کشور داریم اما الان وقت صحبت کردن نیست، وقت عمل دولت و حاکمیت است.
محمدحسن آصفری، نماینده مردم اراک در مجلس اظهار کرد: درآمد و گردش مالی کاسبان فیلترینگ در سال بیش از 50 هزار میلیارد تومان است؛ یک ریال هم مالیات نمیدهند.
به گزارش دانشجو، محمدحسن آصفری، نماینده مردم اراک در مجلس اظهار کرد: درآمد و گردش مالی کاسبان فیلترینگ در سال بیش از ۵۰ هزار میلیارد تومان است؛ یک ریال هم مالیات نمیدهند.
وی گفت: فضای مجازی در کشور ما ول و رهاست. چطور میشود واتساپ، اینستاگرام، تلگرام و شبکههای مجازی که هیچ تعهدی به ایران ندارند، رها و بدون نظارت باشند؟
آصفری افزود: کشورهای خارجی پلتفرمهایی راه اندازی کردند که هیچ تعهدی به جمهوری اسلامی ندارند؛ نمونه آن را در اغتشاشات اخیر مشاهده کردیم.
وی گفت: اینکه پلتفرمهای خارجی درآمد بسیار بالایی دارند و یک ریال هم مالیات نمیدهند یک معضل جدی است.
عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس بیان کرد: با فیلتر کردن پلتفرمها و شبکههای اجتماعی مسائل حل نمیشود.
وی افزود: وزیر ارتباطات اطلاع دارد چه کسانی فیلترشکنها را میفروشند و وابسته به کجا هستند؟
«برای انجام پروژهها نیرو نداریم»، «سهم ایران در بازار منطقه، بلعیده میشود»، «پروژهها به دلیل افزایش قیمت دلار بزرگ و توان شرکتها کم شده است»، این جملهها را «محمد دین محمد آذری» رئیس کمیسیون ساخت مراکز داده سازمان سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران میگوید. گرچه به گفته خودش چشمانداز امیدوارکنندهای از آینده ندارد، اما همچنان برای بهبود شرایط حوزه فاوا تلاش میکند و در نشستهای مختلف راهکار ارائه میدهد. دست آخر هم میگوید: «یکی باید بخش خصوصی را نجات دهد.»
«محمد دین محمد آذری» در گفتوگو با روابط عمومی سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران با بیان این که مشکلات فیلترینگ همچنان پا برجاست، گفت: فیلترینگ به نوعی تثبیت شد و برخلاف اظهارات دولتیان که میگفتند، با آرام شدن شرایط، فیلترینگ برطرف می شود، متاسفانه این گونه نشد. در همه جای دنیا و در شرایط امنیتی، قواعدی وجود دارد که در چه شرایطی، اینترنت قطع میشود و مردم همه میدانند هنگامی که وضعیت به یک نقطه خاص برسد، اینترنت قطع خواهد شد و با عادی شدن شرایط، اینترنت به وضعیت قبلی باز می گردد؛ اما هنگامی که در اینجا اینترنت قطع میشود و با توجه به این که قانونی در این زمینه نداریم، همچنان در شرایط بلاتکلیفی به سر میبریم.
آذری با اشاره به استفاده گسترده مردم از فیلترشکنها، گفت: هنگامی که یک نیاز از راه اصولی خود پوشش داده نمیشود، مردم به دنبال راهکاری برای آن خواهند بود و این راهکار به استفاده از فیلترشکن انجامید. در حال حاضر شاهد استفاده گسترده از فیلترشکن و برقراری اینستاگرام و واتس اپ هستیم؛ در این میان تنها فیلترشکن به ما افزوده شد. فیلترشکنها نه برای دادههای ملی و نه خصوصی، مناسب نیستند. حتی کنترل فرزندانمان را دشوار میکند. از سویی دیگر چون فیلترشکنها خارجی محسوب میشوند حجم ترافیک هم بالا است و این گونه بودجهای از مردم کسر شده و به جیب فروشندگان اینترنت واریز میشود؛ حتی شاید فروشندگان اینترنت خود به نوعی طرفدار عدم رفع فیلترینگ اینترنت باشند.
رئیس کمیسیون ساخت مراکز داده سازمان نصر تهران، در همین ارتباط اظهار کرد: موضوع بعدی این که فیلترینگ و قطعی اینترنت به کجا منجر شد؛ در نشست اخیر خود در پژوهشگاه، این پرسش برای حاضران مطرح بود که چرا سیاستهای سازمان فناوری اطلاعات و دولت در حوزه قطب مراکز داده یا حوزه گسترش مراکز داده به گسترش خدمات ابری یا همکاری با کشورهای خارجی و جذب سرمایه گذار در این حوزهها منجر نشده است؟ پاسخ آن روشن است چون ما دارای ثبات بازار نیسیتم، قانونگذاری روشن نداریم، تعهد و ضمانت دولت بر پایدار بودن این سرویسها وجود ندارد، هنگامی که امکان دارد اینترنت بنده در هر روز قطع و وصل شود، با فیلترینگ روبرو شوم و فردی هم وجود نداشته باشد که بتوان به سخن او اتکا کرد؛ هنگامی که با این بیثباتی بازار روبرو هستیم، اهداف مورد نظر هم تحققق نمییابند.
او افزود: آثار وضعیت اخیر اینترنت پس از 6 ماه، موجب شد تا سرمایهگذاری و پروژههای تعریف شده در حوزه شبکه ملی اطلاعات مانند قطب مراکز داده، پروژههای افزایش فروش و سرمایهگذاری در حوزه مراکز خدمات ابری و جذب سرمایهگذاریهای خارجی محقق نشود.
آذری در پاسخ به این پرسش آیا پایشی درباره کاهش حجم سرمایهگذاری پس از اختلالات اخیر اینترنت، صورت گرفته است، توضیح داد: خیر در این بخش پایشی انجام نشده، اما مسئله این است که بازار مراکز داده در دنیا دارای یک رشد صعودی است و ما شاهد حجم سرمایهگذاری هواوی در افغانستان، پاکستان و یا دیگر شرکتهای بزرگ در هند، عراق و سوریه هستیم. اپراتورها و شرکتهای بزرگ اینترنتی و سازندگان بزرگ مراکز داده در واقع می خواهند حوزه خدمات ابری خود را به کشورهای خاورمیانه توسعه بدهند و در حال سرمایهگذاریهای بزرگ هستند. شما دو بازار بزرگ کشورهای عربستان و ترکیه را مشاهده کنید که به لحاظ جمعیتی، فرهنگی و تعداد کاربر با آنها اشتراکاتی داریم و محاسبه میکنید که دارای چه رشد صعودی هستند، در حالی که حتی پروژههای ملی ما اجرایی نمیشوند، این خود نماینگر اُفت است. در دنیایی که رو به پیشرفت است، ثبات یعنی عقب ماندن؛ و این جزو بدیهیات است.
آذری درباره فعالیت و عملکرد کمیسیون زیرساخت مراکز داده سازمان نصر تهران در تعامل با نهادهای حاکمیتی برای بهبود شرایط کسبوکارهای این اکوسیستم، گفت: کمیسیون ما یک پله عقبتر است؛ چون مخاطب مستقیم موضوع اینترنت و فیلترینگ، کمیسیون اینترنت و انتقال داده به ریاست آقای یوسفیزاده است؛ اما ورای آنها، اگر کمیسیون انتقال داده و بازار خدمات ابری کشور، فعال و رو به رشد نباشد، بازار ما هم یک پله پس از آنها اثرپذیر است؛ چون کمیسیون ما یعنی زیرساخت مراکز داده، مراکز داده را میسازیم و تجهیزات آن را وارد میکنیم، بنابراین پروژههای ما هم در این شرایط با رکود روبرو میشود.
اجرای پروژهها متوقف شده است
او ادامه داد: از سال گذشته با وجود همه مشکلات به ویژه نوسان نرخ ارز، شاهد هستید که همه پروژهای تعریف شده، موجب زیان پیمانکاران شد؛ چون قرارداد پیمانکار با دلار 38 هزار تومان منعقد و با دلار بیش از 50 هزار تومان تحویل داده شد. اکنون افرادی که در مناقصات برنده شده و در اوایل کار قرار دارند، آن را متوقف کردهاند؛ چون در صورت اجرا 30 تا 40 درصد متضرر میشوند. حتی پیمانکار حاضر است که 5 درصد ضمانت او به اجرا گذاشته شود، چون بهتر از زیان 30 درصدی است.
آذری در پاسخ به این پرسش که آیا چنین قراردادهایی مشمول تعدیل نرخ ارز نمیشوند، گفت: متاسفانه بخشنامههای تعدیل نرخ ارز شامل حوزه فناوری اطلاعات نمیشوند و این موضوع هم برای کارفرمایان چند شفاف نیست. کارفرما هم چندان تعهدی به جبران خسارت پیمانکار ندارد. اکنون حتی پیمانکاران در مناقصات دولتی شرکت نمیکنند، چون امکان برآورد قیمت دلاری در این شرایط وجود ندارد. بنابراین یک رکود فاحشی در نتیجه اتفاقات رخ داده بر بازار حاکم شده است.
رئیس کمیسیون ساخت مراکز داده سازمان نصر تهران در بخش دیگری از گفتوگوی خود اظهار کرد: حالا نگاهی به این سوی فیلترینگ اینترنت داشته باشیم، به عنوان مثال همراه اول یا دیگر اپراتورهای بزرگ همچون آسیاتک، دارای چندین طرح مراکز داده و پروژههای بزرگ هستند. خود همراه اول تصمیم داشت 5 تا 10 مرکز داده احداث کند؛ اما همه این طرحها به دلیل بلاتکلیف بودن شرایط هم از لحاظ اقتصادی، سیاسی و هم به دلیل غیرقابل اعتماد و اطمینان بودن دولت در حوزه فناوری اطلاعات و اینترنت، همه این طرحها متوقف شده است.
الزامات دو بخش حاکمیتی و خصوصی برای بهبود شرایط
آذری درباره این موضوع که با توجه به مشکلات موجود و پیچیده بودن شرایط؛ راهکار عبور از مقطع کنونی چیست، گفت: باید سیاستگذاری درستی انجام داد، متعهد بود، منافع همه ذینفعان را لحاظ کرد، از تصمیمگیریهای آنی خودداری کرد و در کمیسیونها از افراد متخصص بهره برد. ما در کارگروه فیلترینگ اینترنت که یک کارگروه یا کمیته عالی کشور است تنها وزیر ارتباطات از جنس این حوزه است که او هم تنها دارای حق یک رای است. این کارگروه دارای 12 یا 13 عضو بوده و مشخص است که مطالبات واقعی محقق نمیشوند. حالا باید یک اتفاق چند بار رخ دهد تا ما تبعات آن را بشناسیم؟ در اساس باید نگاه را تغییر داد. به طور مثال اگر در نقطهای شبنامه پخش شود، قلم و کاغذ را ممنوع نمیکنند. با سیاستهای بگیر و ببند و انقباضی، اهداف محقق نمیشوند. باید در این زمینه کار اصولی انجام داد و از متخصصان استفاده شود و پاسخگوی مردم باشیم.
او در توضیح این موضوع که مخاطب تمام مطالبات بیان شده، بخش حاکمیت است و این که بخش خصوصی در این میان چگونه میتواند ایفاگر نقشی اثرگذار باشد، گفت: بخش خصوصی میتواند راهنمایی کند، راهکار و مشاوره ارائه دهد. بخش خصوصی میتواند همچون امروز تحمل کند، اما این تحمل دارای یک آستانه است. متاسفانه در حال حاضر در کارگروههای موجود سازمان فناوری اطلاعات و پژوهشگاه؛ بسیار کم میتوانیم از نظرات بخش خصوصی استفاده کنیم؛ چون بخش خصوصی احساس میکند که نظر او پرسیده نمیشود و یا در صورت پرسیده شدن هم شنیده نمیشود و کسی هم آن را اجرایی نمیکند. همین که بخش خصوصی متحمل این زیانها میشود و آن را پرداخت میکند این خود نخستین و بزرگترین کار است.
آذری درباره چشمانداز و شرایط آینده با «نااُمید» توصیف کردن آن، گفت: دیگر امیدوار نیستم، متاسفانه ما به جای حل مشکل از آن عبور میکنیم . این سنگ همچنان کف جوی باقی خواهد ماند و بار دیگر همین اتفاق رخ میدهد؛ همچنان که ما در سالهای گذشته شاهد چنین حوادث و اتفاقاتی بودیم و اکنون تنها بار دیگر تکرار شده است؛ اگر سطح تعاملات افزایش پیدا کند و از تجربیات گذشته درس بگیریم، امیدوار میشویم اما صرفا موضوعات را به فراموشی بسپاریم، بار دیگر شاهد همین اتفاقات خواهیم بود.
او ادامه داد: حتی خود بخش خصوصی تصور میکند با وجود تلاشهایی که انجام میدهد، نتیجه نگرفته است. آیا برای همه مکاتباتی که توسط لایههای هیئت مدیره خود سازمان نصر صورت گرفت، پاسخی دریافت و یا پیشرفتی حاصل شد؟ آیا به حوزههای مختلف؛ اینترنت، فیلترینگ، نوسان نرخ ارز و مواردی از این دست، پاسخگویی درستی صورت گرفت؟ بنابراین همه این موارد به مشکلات قبلی اضافه شد. شما در یک نگاه کلی شاهد افزایش حجم مشکلات هستید و در این میان از توان بخش خصوصی کاسته میشود. آیا در این شرایط میتوان امیدوار بود؟ همواره با افزایش نرخ دلار، توان شرکتها کاهش پیدا میکند چون عمده خریدهای ما به صورت ارزی است، هنگامی که از ارزش پول یک کشور کم میشود؛ یعنی از سرمایه بخش خصوصی کم میشود. اکنون بخش خصوصی برای شرکت در مناقصات به شدت دارای مشکل است؛ پروژهها به دلیل افزایش قیمت دلار بزرگ شده، اما توانمندی شرکتها کم شده است. همه این موارد صاحبان کسب و کار را به این نتیجه میرساند که باید برای شرایط خود چارهای بیاندیشد.
شرکتها به یکدیگر نیرو قرض میدهند
این فعال حوزه فاوا با اشاره به مهاجرت نیروهای متخصص، گفت: مهاجرت نیروهای متخصص به شدت افزایش پیدا کرده است؛ همه همکاران ما چه در شرکتهای خصوصی، خصولتی و سازمانهای دولتی، همه جویای نیروی متخصص هستند نیروهای همه مهاجرت میکنند و ما برای انجام پروژهها نیرو نداریم؛ حتی در برخی موارد شرکتها به یکدیگر نیرو قرض میدهند. یک شرکت بخش خصوصی با همه این مشکلات تا چه اندازه توان ماندن دارد.
اودر پایان گفت: متاسفانه همکاران دارای شرایط بسیار بدی هستند و به دشواری میتوانند حقوق پرسنل خود را تامین کنند و با این شرایط باید فکر اساسی کرد آسیب این مشکلات به خود ما باز میگردد. پیشتر هم اعلام کردم سهم ایران در بازار منطقه در حال بلعیده شدن توسط کشورهای همسایه و شرکتهای بزرگ فعال در این حوزه است. ایران به عنوان یک کشور باثبات در منطقه میتواند گذرگاه عبور همه فیبرهای نوری باشد و به کشورهایی مانند عراق، افغانستان و سوریه که اصلا زیرساخت ندارند، سرویس ارائه دهد. متاسفانه به دلیل تعلل ما در این موارد و عدم سیاستگذاریهای کلان، عدم تعامل اتاق بازرگانی، ما نتوانستیم پروژهای بینالمللی بگیریم و این پروژهها توسط کشورهای همسایه بلیعده شده و شاهد از دست رفتن سهم ایران از بازار منطقه هستیم؛ یکی باید بخش خصوصی را نجات دهد.
رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری از جرائم سایبری پلیس فتا فراجا با اشاره به استفاده کودکان و نوجوانان از فیلترشکن گفت: فیلترشکن زمینه را برای دسترسی کودکان و نوجوانان جهت قرار گرفتن در معرض محتوای نامناسب فراهم میکند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی پلیس فتا سرهنگ علیمحمد رجبی رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری از جرائم سایبری پلیس فتا فراجا یادآور شد: با توجه به سن کمتر کودکان و محدودیت درک آنها از محیط اطراف و خطرات آن، محتوای نامناسب انتشار یافته در فضای مجازی به شدت میتواند صدمات جبران ناپذیر روحی و روانی برای کودکان و نوجوانان به همراه داشته باشد.
وی متون یا تصاویر حاوی خشونت و پرخاشگری، تصاویر جنسی و هرزه نگاری را از مصادیق محتوای نامناسب برای کودکان و نوجوانان برشمرد و افزود: متأسفانه والدین به واسطه مشغله کاری یا کماطلاعی، نسبت به محتوای قابل دسترسی کودکان و وجود برنامههای فیلتر شکن در گوشی فرزندشان بیاطلاع هستند. این بیاطلاعی و عدم نظارت صحیح گاهی اوقات تبعات جبران ناپذیری به همراه دارد.
سرهنگ رجبی گفت: مهمترین پیامد استفاده از فیلترشکنها از سوی کودکان و نوجوانان، دیدن محتوایی است که ذهن کم تجربه و کم اطلاع آنها به هیچ وجه آمادگی تحلیل آن را ندارد و این امر میتواند باعث انحرافات اخلاقی، سردرگمی، ترس و اضطراب، قرار گرفتن در معرض خشونت یا تجاوز، افزایش اختلالات جنسی، آموزش غلط، وسواس فکری و… در کودکان و نوجوانان کم سن و سال شود.
این مقام انتظامی ادامه داد: مشغولیت ذهنی در کودکان و نوجوانان باعث اختلال در ساعات خواب و بیداری، غذا خوردن، انجام کارها، سلامت جسمانی، سلامت فکری، ارتباطات خانوادگی و سایر امور زندگیاش شده و حتی افت تحصیلی را در پی دارد.
سرهنگ رجبی ریشه رفتارهای نامناسب و اضطراب در کودکان و نوجوانان، یا عذاب وجدان را از تأثیرات در معرض محتوای نامناسب قرار گرفتن در فضای مجازی دانست و به خانوادهها توصیه کرد: والدین حتماً نسبت به نصب و استفاده کودکان و نوجوانان از فیلترشکن حساسیت لازم را داشته باشند و نگذارند کودکان و نوجوانان از فیلترشکن که درک درستی از این ابزارها ندارند، استفاده کنند تا آسیبهای جدی تربیتی را به حداقل برسانند.
رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری پلیس فتا فراجا یادآور شد: بسیاری از اپلیکیشنها و نرم افزارهای فیلترشکن عرضه شده، بدافزارهایی هستند که توسط مجرمان سایبری و جهت سوءاستفاده از کاربران ارائه شدهاند و آسیب زدن به کودکان و نوجوانان هدف این مجرمان است.
وضعیت صنعت دیجیتال مارکتینگ در ایران قرمز است. درواقع، موجودی است که همه شریانهای حیاتی اش را قطع کردهاند و از آن انتظار نفس کشیدن دارند. شرایط اینترنت در ایران، فیلترینگ داخلی و تحریمهایی که دسترسی به ابزارها و بسترهای جهانی بازاریابی آنلاین را قطع کردهاند، موجب شدهاند این حوزه در ایران به کما برود و فعلا امیدی به احیای آن نیست. درحالی که بازار جهانی این صنعت به حدی رشد خواهد کرد که اندازهاش تا سال 2030 به 1.5 تریلیون دلار میرسد.
به گزارش تجارتنیوز، دیجیتال مارکتینگ زیر تیغ فیلترینگ و قطعی اینترنت در ایران، مرد و زنده شد؛ آن هم با تنفس مصنوعی و با ترس و لرز از قطعیهای دوباره و چندباره.
کارشناسان این حوزه مستأصل از این وضعیت هنوز هم نمیتوانند با اطمینان از زنده بودن این حوزه حرف بزنند. از نیمه دوم سال گذشته تاکنون، برندهای کوچک و بزرگ فعال در حوزه دیجیتال مارکتینگ آسیبهای کمرشکنی را متحمل شدهاند که جبرانشان سالها طول میکشد. حالا با شرایط کنونی، سوال بزرگ این است: دیجیتال مارکتینگ در ایران آیندهای دارد؟
رضا شیرازی، مدیرعامل و موسس یک سایت مارکتینگ دیجیتال صنعت دیجیتال مارکتینگ در ایران را ناقص میداند و معتقد است تا زمانی که محدودیتها رفع نشود، وضعیت آینده صنعت دیجیتال مارکتینگ در ایران یک وضعیت منفی است. در ادامه گفتگوی کامل با او را بخوانید.
«فعالیت دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی آنلاین نیازمند زیرساختهایی اساسی از جمله اینترنت پرسرعت است. اما این مورد نه تنها بهبود پیدا نکرده، بلکه اختلالات آن از سال گذشته تاکنون، روبه افزایش بوده است.
مورد بعدی ابزارهای بینالمللی هستند که به علت تحریمهای خارجی، بازاریابان آنلاین به این ابزارهای مورد نیاز دیجیتال مارکتینگ دسترسی ندارند. فعالیت در بسترهای جهانی دیجیتال مارکتینگ هم مهمترین زیرساخت برای این صنعت است؛ اما در ایران این بسترها، با فیلترینگ داخلی مواجه شدهاند.
همچنین، بسیاری از کانالهای بازاریابی دیجیتال مانند فیسبوک که کانال اول بازاریابی در جهان است، در ایران فیلتر شدهاند، اینستاگرام هم که یکی از بسترهای اصلی برای این نوع فعالیت است، از دسترس کاربران ایران خارج شده است.
در داخل کشور، به اندازه کافی موانع برای جلوگیری از رشد دیجیتال مارکتینگ وجود دارد؛ تحریمها و اختلالات اینترنت هم باعث میَشوند که دیجیتال مارکتینگ در ایران، یک فعالیت ناقص باشد.
در نتیجه اگر فردی بخواهد در این حوزه کار کند به بسیاری از رسانهها و ابزارهایی بینالمللی نیاز دارد که در دنیا مرسوم هستند؛ اما در ایران یا تحریم هستند یا فیلتر شدهاند.
پس میتوانیم این نتیجه را بگیریم که وضعیت فعلی دیجیتال مارکتینگ در ایران بسیار منفی است. طی دو سال اخیر هم بهدلیل فیلترینگهای داخلی، افت شدیدی را تجربه کرده است.»
«به عقیده من، صنعت دیجیتال مارکتینگ ایران آینده روشنی ندارد، چون تغییر مثبتی نمیبینیم. آن اثری که دیجیتال مارکتینگ میتواند روی رشد یک کسبوکار بگذارد و باعث توسعه آن بشود، در دنیا ترند روبه رو رشدی است و بودجههایی که شرکتهای بینالمللی به آن اختصاص میدهند، هرساله افزایش مییابد. اما در ایران عملا فضایی برای رشد وجود ندارد. زیرا فضا، فضای کوچککننده است تا فضای رشد و بزرگ شدن.
تحریمهای خارجی هم موجب شده تا کسبوکارهای ایرانی نتوانند تبلیغات محلی روی پلتفرمهای مانند اینستاگرام و گوگل ادز داشته باشند.
هر زمانی که برای توسعه و ایجاد بسترهای مناسب برنامهریزی شد، این صنعت رشد کرده است. در ایران نیز از آنجایی که دولت بیشتر در بسترسازی دخیل است باید در این زمینه اقدامات موثری انجام دهد. اما دیدگاه مثبتی در دولتها به رشد دیجیتال مارکتینگ و بهطور کلی فضای آنلاین وجود ندارد. بهعنوان مثال، در دولت دهم وزیر ارتباطات وقت معقد بود که سرعت اینترنت بالای 128 کیلوبایت نیاز نیست و با وجود این دیدگاه در دولت، بازاریابی دیجیتال در ایران عملا معنی ندارد.
البته رواج موبایلهای هوشمند در سالهای اخیر باعث شد که قشری که در این فضا فعالیت میکنند، گسترش پیدا کند و استفاده از فضای آنلاین محدود به رده سنی جوان نباشد. این موضوع موجب شد که دیجیتال مارکتینگ در دولت دوازدهم کمی رونق بگیرد.
در سالهای فعالیت آن دولت، همچنین کمی حجم فیلترینگ کاهش یافته بود و بسترسازی صورت گرفت که در نهایت به رشد نسبی این صنعت در ایران منجر شد. اما باز هم سرعت رشد آن با سرعت رشد دیجیتال مارکتینگ در جهان قابل مقایسه نبود. اما در دولت سیزدهم شاهد سقوط این صنعت آنلاین هستیم.
اگر شرایط فعلی ثابت بماند، وضعیت دیجیتال مارکتینگ به مرور وخیمتر خواهد شد. در حال حاضر نیز با توجه به شرایط کنونی، فعالیت دیجیتال مارکتینگ در ایران نصفونیمه و ناقص است.»
«آمار دقیقی درباره حجم بازار دیجیتال مارکتینگ و میزان ضرر کلی که کسبوکارهای این حوزه متحمل شدند، وجود ندارد، چراکه حجم این بازار احتمالا بسیار کوچک است. شرکتهای فعال دیجیتال مارکتینگ نسبت به حجم بازار خود برخی برآوردها را انجام دادند، اما تاکنون آماری منتشر نشده است.»
اینکه فعالان بازار دیجیتال مارکتینگ در ایران آمار حوزه کاری خود را ندارند میتواند نشانهای از نوسانات شدید این بازار باشد. تغییرات مداوم و نبود ثبات موجب شده که اندازه گیری حجم بازار مشکل شود.
این مسئله در حالی است که طبق برآوردها، اندازه بازار جهانی دیجیتال مارکتینگ تا 2030 به 1.5 تریلیون دلار میرسد و بسیاری از کشورهای درحال توسعه مانند هند و کشورهای اقیانوسیه در رشد آن سهیم هستند. اما معلوم نیست که ایران از بازار آینده این صنعت بزرگ، سهمی داشته باشد.
یک استاد دانشگاه و مدرس رسانه های اجتماعی گفت:مدلی که ما در ارتباط با محدودکردن فضای مجازی، پلتفرم ها و اپلیکیشن ها در کشور دنبال می کنیم در چارچوب هیچ کدام از مدل های مرسوم در دنیا نیست.
حمید ضیایی پرور در گفت وگو با قدس آنلاین اظهار می دارد: امروز هر کاربر ایرانی حداقل ۱۰ فیلترشکن بر روی گوشی خود نصب کرده است و یکی از مشاغل پردرآمد این روزها در ایران هم همین وی پی ان فروشی و فیلترشکن فروشی است که بر اساس گزارش های رسمی و غیررسمی گردش مالی و سود چند هزار میلیارد تومانی را نصیب فروشندگان آن می کند.
این کارشناس فضای مجازی با اشاره به اینکه اشخاص و استارتاپ هایی در داخل و خارج کشور در حال فروش همین وی پی ان ها هستند و به نظر می رسد در حال حاضر به یک موضوع مرسوم تبدیل شده است، می افزاید: خرید و فروش فیلترشکن نه این که قانونی باشد، اما به نوعی عرف شده است، به گونه ای که حتی وزیر پیشین ارتباطات هم در مجلس گفته بود که ما فهرست فروشندگان وی پی ان را در اختیار داریم و اگر مجلس بخواهد در اختیارش قرار می دهیم!ضیایی پرور ادامه می دهد: به عبارتی خود دولت می داند چه کسانی فروشنده این فیلترشکن ها هستند، اما نمی خواهد با آن ها برخورد کند و به نظر می رسد دولت، مخابرات و اپراتور ها از این قضیه ناراضی نیستند؛ چرا که منبع درآمد بسیار خوبی است که به جیب این ارگان ها در حال سرازیر شدن است.
وی با اشاره به اینکه پیدا کردن سرور این وی پی ان ها کار سختی نیست، ضمن اینکه تراکنش های مالی این خرید و فروش ها با کارت بانکی داخلی است، ادامه می دهد: تا زمانی که بحث فیلتر و فیلترینگ وجود داشته باشد خرید و فروش فیلترشکن هم رونق دارد. ما دامنه فیلترینگ را آنقدر گسترش داده ایم که مردم برای کارهای روزمره و عادی خودشان هم مجبور به استفاده از فیلترشکن هستند؛ کاربر داخلی مجبور است از فیلترشکن استفاده کند و در نتیجه هزینه پهنای باندی را هم که دو برابر شده است بپردازد.
وی می گوید: برخی افراد برای ارتباطات و یا کسب و کار خود به اپلیکیشن های کاربردی نیاز دارند که در حال حاضر مسدود هستند و برای رفع نیاز خود مجبورند از هر راهی حتی خرید فیلترشکن برای راه اندازی آن ها استفاده کنند.
وی با اشاره به اینکه در دنیا پروتکل های خاصی برای فیلترکردن سایت ها وجود دارد؛ اما در هیچ یک از کشورها پلتفرم ها به صورت عام فیلتر نمی شود، عنوان می کند: در آمریکا و انگلیس و برخی کشورهای پیشرفته پروتکل هایی برای اعمال محدودیت در چهار مورد خشونت، تبعیض نژادی، مواد مخدر، اسلحه و همچنین پورنوگرافی کودکان اعمال می شود که این پروتکل ها مشترک بین اغلب کشورهای دنیا است؛ درحقیقت فیلترینگ مرسوم در دنیا که ما هم علاقه داریم به آن استناد کنیم در همین چهار مورد است.
ضیایی پرور با تأکید بر اینکه به طور کلی مسدود کردن وب سایت ها و اپلیکیشن ها مگر در مواردی که همه به آن اذعان دارند یعنی همان چهار پروتکل اشاره شده تصمیم بخردانه ای نیست، ادامه می دهد: برخی از طرفداران فیلترینگ عنوان می کنند که باید پروتکل های فیلترینگ را هم ببندیم، یعنی به گونه ای این فیلترینگ انجام شود که هیچ کس نتواند از آن استفاده کند، یعنی به نوعی جرم انگاری کنیم که هرکس از آن استفاده کرد، مجرم شناخته شود، اما این چاره کار نخواهد بود.
وی در پایان می گوید: به عقیده بنده باید شرایطی فراهم شود که پلتفرم های پرکاربرد و اجتماعی جهانی که مطابق استانداردهای جهانی در حال فعالیت هستند آزادانه بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند؛ وقتی نیاز مردم را فیلتر می کنیم افراد به هر شیوه ممکن راهی پیدا می کند و از این فیلتر عبور خواهد کرد.
دستیار قالیباف گفت: در حکمرانی فضای مجازیمان کلی دستگاه مرتبط با حوزه فضای مجازی داریم که دارند کار میکنند، ولی خروجی آنها قبل فیلترینگ و بعد فیلترینگ هر دو ناکارآمد بوده است.
محمد سعید احدیان دبیر کل حزب پیشرفت و عدالت ایران اسلامی است و دستیار سیاسی رئیس مجلس گفت: ما در حکمرانی فضای مجازیمان کلی دستگاه مرتبط با حوزه فضای مجازی داریم که دارند کار میکنند ولی خروجی آنها قبل فیلترینگ و بعد فیلترینگ هر دو ناکارآمد بوده است. یک زمانی میگفتند که به خاطر فیلترینگ مشکلات داریم فیلتر کردیم و چندین ماه هم الان فیلتر بود، فرقی کرد؟ همچنان نرخ ارز را دارند کانالهای تلگرامی پر قدرتتر از قبل بالا پایین میکنند چون ما واتساپ را بستیم و مردم کوچ کردند به تلگرام، برخی به نرمافزارهای داخلی رفتند خداروشکر، اما بخشی هم به تلگرام رفتند و قدرت تلگرام بیشتر شده است. با این حال شما در صحبتهای مسئولین میبینید که میگویند کانالهای تلگرام دارند نرخ ارز تعیین میکنند.
وی افزود: این نظام حکمرانی در حکمرانی فضای مجازی، در حکمرانی اقتصادی، در حکمرانی حوزه فرهنگی و ... باید متحول بشوند، منظور بنده همان لایههای میانی نظام هستند.
به گفته وی در حکمرانی فضای مجازیمان کلی دستگاه مرتبط با حوزه فضای مجازی داریم که دارند کار میکنند، ولی خروجی آنها قبل فیلترینگ و بعد فیلترینگ هر دو ناکارآمد بوده است. یک زمانی میگفتند که به خاطر فیلترینگ مشکلات داریم فیلتر کردیم و چندین ماه هم الان فیلتر بود، فرقی کرد؟ همچنان نرخ ارز را دارند کانالهای تلگرامی پر قدرتتر از قبل بالا پایین میکنند، چون ما واتساپ را بستیم و مردم کوچ کردند به تلگرام، برخی به نرمافزارهای داخلی رفتند خداروشکر، اما بخشی هم به تلگرام رفتند و قدرت تلگرام بیشتر شده است. با این حال شما در صحبتهای مسئولین میبینید که میگویند کانالهای تلگرام دارند نرخ ارز تعیین میکنند. (منبع: فارس)
غلامرضا نوری قزلجه* - نگارنده معتقد است با توجه به تحریمهای موجود امکان فعالیت رسمی پلت فرمهای خارجی در ایران وجود ندارد و جمله وزیر همانا بسته شدن آنها را تایید میکند.
یکی از مباحثی که درنسخ اول طرح صیانت پیگیری میشد این بود که اصلا پلتفرمهای خارجی (نلگرام،واتس آپ،اینستاگرام) باید مسدود شوند؛ ما یکمقدار دربرابر این موضوع ایستادگی و مقاومت کردیم و گفتیم اینکار بهیکباره قابل انجام نیست و باید در این خصوص تعاملی کار کنیم. در ویرایشهای بعدی، ادبیات متن به این شکل تغییر پیدا کرد که پلتفرومهای خارجی باید در ایران دفتر به ثبت برسانند. محمد حسن خرامید مدیرکل روابط عمومی وزارت ارتباطات در توئیتی به نقل از عیسی زارعپور وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات نوشت: «پلتفرمهای مسدود شده اگر دفاترشان در ایران تاسیس شود، و تابع قوانین کشور مبتنی بر حفظ حقوق مردم باشند، رفع فیلتر خواهند شد.» بهعبارت دیگر بهظاهر، جمله این بود که آنها دفتر ثبت و فعالیت کنند، ولی فیالواقع همان خواسته و ورژن قبلی بود که اینها باید تعطیل شوند. زیرا باتوجه به تحریمهایی که الآن وجود دارد، پلتفرمهای خارجی بهطور قطع نمیتوانند بهصورت رسمی در ایران فعالیت خود را شروع کنند و بهطور طبیعی درحقیقت حکم به بسته شدن است و تعطیلی آنها را تایید میکند. منتهی با یک ظاهر خوب و با یک شرطی که فعلا نشدنی است.
البته بهنظر میآید با تعاملات میشود در این زمینه قدم برداشت. بهعبارت دیگر اگر بحث تحریمها برداشته شود، آنها میتوانند در ایران دفتر داشته باشند و فعالیت بکنند، ولی در شرایط تحریمی هم بهنظر میرسد اگر مسئولان ذیربط یک رفتار تعاملی با این پلتفرمها در پیش بگیرند میتوانند اگر مقصودشان این است که آنها باز باشند و به فعالیت خود ادامه دهند و فیلترشان برداشته شود و با رعایت حال و هوای شرایط کشور ما کار بکنند. این موضوع در شرایط کنونی شدنی است ولی هیچ ارادهای برای آن نیست.
از آنجا که با تقابل همیشه شکست خوردیم اما هربار تعامل کردیم موفق شدیم. باید برای پیشرفت تعامل با صاحبان تکنولوژی داشته باشیم و بتوانیم خودمان را با آن وفق دهیم و از این هم نترسیم که مغلوب خواهیم شد؛ زیرا سطح دانش در این حوزه به همراه نیروی انسانی در کشور بسیار مناسب است. از این رو باید از خودمان سوال کنیم چرا غالب نشویم؟ میتوانیم در این فضا داشتههایمان از فرهنگ و آنچه که داریم و به آن افتخار میکنیم و به آنها از لحاظ دین و اعتقاد باور داریم، به نمایش بگذاریم. بنابراین ما میتوانیم غالب شویم. از این رو باز این سوال را مطرح میکنم چرا تعامل نمیکنیم. در آخر باید گفت ظاهرا اراده فقط برای بستن صددرصد اینهاست و این جملهای هم که از طرف وزیر محترم گفته شده، مساوی است با همان بسته شدن چون همانطور که گفته شد مفهوم این جمله در شرایط تحریمی همان بسته شدن است. (منبع:خبرآنلاین)
*نماینده مجلس یازدهم و عضو کمیته مشترک طرح صیانت
رئیس پلیس فتا خوزستان از شگرد جدید شیادان سایبری در سرقت ارزهای دیجتال کاربران از طریق فیلترشکن های جعلی هشدار داد.
علی حسینی رئیس پلیس فتا استان خوزستان در گفتوگو با خبرنگار فارس درباره برخی از جرائم فضای مجازی اظهار کرد: اخیرا مجرمین سایبری با طراحی برنامههای مخرب و جعلی در قالب فیلترشکن (VPN) به دنبال نفوذ به گوشیهای تلفن همراه و سرقت دارایی ارزی و ریالی کاربران هستند.
وی در همینن ارتباط بیان کرد: یکی از این موارد مجرمانه، بدافزار OpcJacker است که از طریق فیلترشکنهای جعلی در تلفنهای کاربران نصب و اقدام به سرقت از اطلاعات کاربری و مالی دارندگان ارز دیجیتال میکند.
رئیس پلیس فتا استان خوزستان اضافه کرد: یکی از عملکردهای مخرب بدافزار OpcJacker این است که هر فعالیتی که کاربر روی رایانه یا تلفن همراه خود انجام میدهد، ثبت میکند. به این صورت که قادر به گرفتن اسکرین شات از صفحه نمایش کاربر است و به آن اجازه می دهد تا هر گونه اطلاعات حساس افراد مانند رمز عبور، شماره کارت اعتباری و سایر اطلاعات شخصی کاربر که روی صفحه نمایش داده میشود، ضبط کند.
وی خاطرنشان کرد: افرادی که در حوزه خرید و فروش یا نگهداری ارزهای دیجیتال بدون دانش کافی و با غفلت از امنیت آن وارد میشوند باید بدانند که ورود به دنیای ارز رمزها دانش و تخصص خود را میطلبد و هر گونه بیدقتی یا اعتماد در این ارتباط مساوی با از دست رفتن سرمایه آنها است.
حسینی گفت: توصیه پلیس فتا به هموطنان عزیز این است که جهت جلوگیری از نصب بدافزار بر روی تلفن همراه چند نکته مهم رعایت شود: اول اینکه به هیچ وجه بدون اطلاعات و مهارت کافی وارد مباحث ارز دیجیتال نشوید. دوم اینکه اپلیکیشنها و برنامههای مورد نیاز خود را از اپ استورها و مراکز معتبر دانلود کنید. همچنین حتماً به مجوزهای درخواستی هنگام نصب یک اپلیکیشن دقت کنید. در آخر هم اینکه از یک آنتی ویروس و برنامه امنیتی بر روی تلفن همراه خود استفاده کنید.
رئیس پلیس فتا استان خوزستان در پایان سخنان خود به همطنان توصیه کرد: کاربران اینترنت برای ارتباطگیری و گزارش موارد مجرمانه در فضای مجازی میتوانند به آدرس سایت پلیس فتا www.cyberpolice.ir قسمت مرکز فوریتهای سایبری مراجعه و یا با شماره تماس این مرکز 096380 تماس بگیرند.
نماینده اراک در مجلس، در واکنش به اینکه رییسی در دوران انتخابات مدعی بود که مخالف فیلتر است اما حالا با تاکید بر اینکه پلتفرمهای خارجی باید در ایران دفتر داشته باشند عملاً رفع فیلتر را منتفی کرد، گفت: موافق این اظهارات رییسی هستم، در حقیقت کشورهای خارجی که در فضای مجازی پلتفرم و یا سرورهایی دارند باید به قوانین جمهوری اسلامی ایران متعهد شوند و نباید به هر صورت که میخواهند فعالیت داشته و درآمد بالا بدون پرداخت مالیات داشته باشند. از طرفی تعهدی به قوانین جمهوری اسلامی ندارند و نظارتی بر آنها صورت نمی گیرد در نتیجه این پلتفرمها نباید اجازه فعالیت داشته باشند.
به گزارش منیبان، محمدحسن آصفری افزود: البته باید زیرساختهای داخلی را تقویت کنیم که خودمان اینترنت بومی و داخلی داشته باشیم و اصلا احساس نیاز نسبت به پلتفرمهای خارجی نشود. اما اینکه پلتفرمها را آزاد بگذاریم که فعالیت داشته باشند و حتی بعضاً آموزش ساخت کوکتل مولوتوف و مباحث امنیتی در آنها منتشر شود بحث دیگری است. علاوه بر این برخی از این پلتفرمها درآمدهای بیش از ۵۰ هزار میلیاردی دارند و حاضر نیستند یک ریال مالیات بدهند در این شرایط هیچ کشوری موافق اینگونه فعالیت پلتفرمها نیست. حتی کشور فرانسه که مهد آزادی است هفته پیش تصویب کرد که پلتفرمهای خارجی باید به قوانین دولت پایبند باشند.
وی با اشاره به عواقب فیلتر کردن تصریح کرد: البته بنده معتقد هستم که با فیلتر کردن مشکل حل نمیشود چرا که امروز دنیای انتشار اخبار و اطلاعات است و اگر فیلتر کنیم پولش به جیب فروشندگان فیلترشکن میرود کما اینکه این افراد در حال حاضر درآمدهای سرسامآور دارند.
جدیدترین دادههای منتشر شده از سوی وبسایت شدوسرور (Shadow Server)، که در حوزه امنیت سایبری فعالیت میکند، نشان میدهد که در حالحاضر، ایران رتبه چهارم آلودهترین کشورهای جهان به بدافزارها را به خود اختصاص داده است.
سیاست فیلترینگ وزارت ارتباطات و حامیان طرح صیانت رواج فیلترشکن ها را به همراه داشته و منجر به این حجم رواج بدافزارها برای دسترسی بسیاری از مردم به اپلیکیشن های جهانی شده است.
این بنیاد، بهصورت روزانه فضای نت را رصد کرده و بر اساس منابع مختلف و معتبر، آلودگی دستگاههای مختلف در سراسر دنیا را بر اساس آیپی (IP) کشورها پالایش میکند. چارتهای منتشر شده از سوی این وبسایت حاکی از آن است که در حال حاضر، ایران، با ۸۸ هزار و ۲۶۳ آیپی، چهارمین کشور آلوده جهان به بدافزارها است که نسبت به یک ماه پیش، افزایش فزاینده بیش از دوبرابری داشته است.
بر اساس گزارش وبسایت کارنگ، اطلاعات شدوسرور در اواسط ماه مارس ۲۰۲۳، تعداد آیپیهای آلوده شناسایی شده برای ایران را ۴۰ هزار و ۵۵۲ مورد گزارش کرده بود که در مقایسه با ۸۸ هزارو ۲۶۳ مورد ماه جاری، پایینتر بوده است. در ماه مارس، ایران در رده ششم کشورهای آلوده به بدافزار بوده که در یک ماه اخیر، با افزایش دوبرابر آلودگیها، دو پله صعود کرده است.
کشورهای هند، اندونزی و ویتنام، به ترتیب با ۵۷۷.۶، ۹۶.۵ و ۹۱ هزار مورد آلودگی، سه کشور آلودهتر از ایران هستند. هند، مدتهاست که در این لیست صدرنشین است اختلاف فاحشی نیز با دیگر کشورهای آلوده جهان به بدافزار دارد.
تعداد کاربران اینترنت ایران در این گزارش، بر مبنای آمار سال ۲۰۲۱ میلادی، ۵۹.۲ میلیون کاربر عنوان شده، که از این تعداد کاربر، ۸۸۲۶۳ آیپی آلوده به بدافزار گزارش شده است.
دلیل این حجم بالای آلودگی و رشد فزاینده آن از سپتامبر سال ۲۰۲۲ میلادی تاکنون، محدودیتهای اعمال شده در اینترنت و فیلتر برخی از شبکههای اجتماعی محبوب در جریان اعتراضات بوده که میزان استفاده از ویپیان بین کاربران ایرانی را به شدت افزایش داده است.
ایران در بسیاری از گزارشهای منتشر شده از سوی دیگر وبسایتهای فعال در حوزه امنیت سایبری نیز بهعنوان نخستین کشورهای آلوده به بدافزار معرفی شده است.