یاهو از آن دست شرکتهایی است که زمانی برای خودش کسی بود و سالها در جهان یکهتازی کرد، ولی به یکباره زمین خورد و فقط نامی از آن باقی ماند. در این گزارش به تاریخچه یاهو میپردازیم و علت شکست آن را بررسی میکنیم.
به گزارش ایسکانیوز؛ زمانی «یاهو» برای خودش بر و بیایی داشت؛ مسنجرش را با آن صدای جالبی که داشت، همه به یاد میآورند. یاهو مسنجر پنجره جدیدی از ارتباطات را برای کاربران اینترنت باز کرد. یاهو در آن زمان طلایی، پربازدیدترین سایت در وب بود و ۱۲۵ میلیارد دلار ارزش داشت. همزمان هم موتور جستوجو بود، هم سرویس ایمیل، هم پیامرسان و هم یک سرویس میزبان وب. در شرایطی که وب در مرحله نوپایی خود (وب 1.0) بود، یاهو بیبر و برگرد غول اینترنتی جهان به شمار میرفت. اما این شرکت پنج سال پیش (سال ۲۰۱۷) کل خدماتش را به قیمتی کمتر از پنج میلیارد دلار به شرکت مخابراتی «ورایزون» فروخت!
چطور ممکن است شرکت بزرگی مثل یاهو به چنین روزی بیفتد؟ مدیریت یاهو چه کار میتوانست بکند تا از چنین سرنوشتی جلوگیری کند؟ آیا ممکن است اتفاقی مشابه برای یکی از غولهای فناوری امروز مثل گوگل بیفتد؟ برای پاسخ به این سوالات باید به سه دهه عقبتر برگردیم.
گوگل برای یک میلیون دلار؟ نه ممنون
در اوائل دهه ۱۹۹۰، هر سازمانی که از راه میرسید برای خودش یک وبسایت راهاندازی میکرد. پس کلی گزینه در فضای اینترنت وجود داشت، اما یک کاربر معمولی اینترنت که هزینه اتصال اینترنتش را به صورت دقیقهای پرداخت میکرد، چگونه میتوانست تصمیم بگیرد که کجا وبگردی کند؟
«جری یانگ» (سمت چپ) و «دیوید فیلو»، بنیانگذاران یاهو به همراه «مادلین آلبرایت»، وزیر امور خارجه آمریکا
«دیوید فیلو» و «جری یانگ»، بنیانگذاران یاهو در ژانویه ۱۹۹۴ «راهنمای جری و دیوید» را به شبکه جهانی وب معرفی کردند: فهرستی از سایتهایی که توسط انسان نوشته شده بود. ۲ ماه بعد، این نام جذاب به «Yahoo» تغییر کرد. زمانی که یاهو اسم و رسمی پیدا کرد و محبوب دل کاربران شد، این شرکت از کشانی که میخواستند سایتشان به فهرست یاهو اضافه شود، پول درخواست کرد.
یک سال بعد، یاهو یک موتور جستوجوی داخلی اضافه کرد. این موتور جستوجو در سال ۱۹۹۶ با موتور «آلتاویستا» جایگزین شد که یکی از اولین موتورهایی بود که از «خزنده وب» برای کشف وبسایتهای بیشتر در آن زمان استفاده میکرد. خزنده وب یک برنامه کامپیوتری است که توانایی مرور و ثبت اطلاعات را از وبسایتها به صورت خودکار دارد.
یاهو وقتی خیالش از محبوب شدنش در میان کاربران راحت شد به سراغ این رفت که کاربرش را بیشتر به خودش مشغول کند و برای اینکه کاربر زمان بیشتری را در سایت یاهو صرف کند، با داستانهای خبری، نقشهها و بخش بچهها به نام «یاهولیگان» او را سرگرم کرد. و با این کار به یک «پرتال وب» تبدیل شد.
یاهو در سال ۱۹۹۷ مشتری محبوبش RocketMail را خرید و عناوین مهم دیگر یاهو ایمیل و اتاقهای چت عمومی را به صفحهاش اضافه کرد.
اما داستان زمانی بامزهتر میشود که در سال ۱۹۹۸، لری پیج و سرگئی برین، بنیانگذاران گوگل، پیشنهاد کردند که سیستم رتبهبندی صفحه خود را به یاهو بفروشند؛ آن هم یک میلیون دلار! و یاهو لگد به بختش زد و این پیشنهاد را در جا رد کرد.
البته در ان زمان رد این پیشنهاد منطقی بود، چون ابزاری که سایتها را به طور خودکار اضافه و رتبهبندی میکرد، برخلاف استراتژی مالی یاهو کار میکرد و یاهو دوست نداشت از پولی که از این طریق به جیب میریخت، بگذرد. از سوی دیگر، چون آلتا ویستا و چند شرکت دیگر هم از سوی گوگل این پیشنهاد را گرفته بودند و آن را رد کرده بودند، یاهو هم اجباری در خرید گوگل نمیدید. یا در واقع، سیستم گوگل را نخرید تا رقبایش هم به فکر خرید آن نیفتند.
در اوائل سال ۱۹۹۹، یاهو توانست از مازاد سود کلانی که داشت، دو شرکت گران قیمت بخرد. یکی از آنها شرکت GeoCities، یک سرویس میزبانی وب بود که سومین سایت محبوب در آن زمان به شمار میرفت و یاهو با پرداخت ۳/۵۷ میلیارد دلار از سود سهامش آن را خرید.
همسایه من نمیشی؟
GeoCities انقلابی بود که به جوانان اجازه داد تا خود را در وب بیان کنند. این سایت چیزی بیش از یک سرویس میزبانی ساده بود: با ویژگیها و ابزارهای جامعهمحور برای ایجاد آسانتر وبسایتها، میتوان آن را به عنوان پدر رسانههای اجتماعی در نظر گرفت. در سال ۱۹۹۹، این سایت سومین سایت محبوب در وب بود. جئوسیتیز در اوج محبوبیت به یاهو فروخته شد و همین موضوع آن را از ریشههای اجتماعی خود دور کرد و در عصر وب 2.0 نامربوط شد.
جئوسیتیز در اواخر سال ۱۹۹۴ توسط «دیوید بونت» و «جان رزنر» به عنوان یک سرویس میزبانی وب دیگر به نام «اینترنت بورلی هیلز» راهاندازی شد. در ژوئن سال بعد، شروع به ارائه یک طرح رایگان با فضای ذخیرهسازی سخاوتمندانه ۲ مگابایتی به کاربران کرد، اما این تنها آغاز راه بود.
از کاربرانی که به آنها «روستانشینان» میگفتند، خواسته شد تا در «محلههایی» تحت عنوان «کاپیتول هیل» برای چت در مورد دولت، سیاست و عقاید، «هالیوود» برای تبادل نظر در مورد فیلم و تلویزیون و «پاریس» برای صحبت در مورد شعر و هنر ثبتنام و فعالیت کنند. با افزایش کاربران این سایت، محلهها به حومه کشیده شدند و کلی عناوین دیگر به آن اضافه شد.
هر محله ای تالار گفتوگو، گفتوگوی زنده و حتی فهرستی از تمام صاحبخانه هایی که هر روز تولد خود را جشن میگرفتند، داشت. نشانی اینترنتی پیشفرض هر سایت شامل نام محله و شمارهای بود که به آن «آدرس خیابان» گفته میشد. در دسامبر ۱۹۹۵ تعداد روستانشینان آن به ۲۰ هزار نفر رسید و هر ماه بیش از ۶ میلیون نفر از این صفحه بازدید میکردند.
این سرویس در سایت یاهو محلههایی را برای نمایش اخبار مرتبط ایجاد کرد. ولی در عرض ۲ سال این محلهها حذف شدند و جئوسیتیز به یک سرویس میزبانی عمومی تبدیل شد.
دومین شرکت Broadcast.com بود که یاهو با فروش ۵/۷ میلیارد دلار از سهامش آن را خرید. این سایت یک سرویس پخش رادیویی محبوب بود که سودی برای صاحبش «مارک کیوبن» نداشت.
کیوبن با فروش سهامش، آن را به یاهو فروخت و میلیاردر شد. یاهو نام آن را به «Yahoo! Broadcast» تغییر داد و به کاربرانش امکان داد که به مجموعه صوتی گوش کنند. اما این سرویس تا سال ۲۰۰۳ بیشتر دوام نیاورد و با اوج گرفتن ویدئو در فضای اینترنت، کم کم افول کرد. در همان زمان این قرارداد به یکی از بدترین خریدهای مرتبط با وب یاهو لقب گرفت.
یاهو تا سال ۲۰۰۰ متوجه نشد که با رد پیشنهاد گوگل چطور به بخت و اقبالش لگد زده است، چون بعد از اینکه تصمیم گرفت از گوگل به عنوان ارائه دهنده موتور جستوجویش استفاده کند، هر سال برایش ۷ میلیون دلار آب خورد.
برعکس، این معامله برای گوگل آمد داشت و نه تنها باعث شد گوگل از نظر مالی خودش را بالا بکشد، بلکه آن را به نامی آشنا تبدیل کرد.
یاهو در ادامه مسیرش در سال ۲۰۰۱ مدیرعاملش را عوض کرد و «تیموتی کوگل» جایش را به «تری سمل» داد.
علی بابا و ۴۰ درصد سهامش
تری سمل قبل از اینکه به یاهو برود، به عنوان مدیرعامل استودیوی «برادران وارنر» حسابی مشهور شده بود، اما او هیچ تجربهای از دنیای فناوری نداشت و انتخاب او توسط یاهو نشان میدهد که این شرکت در آن زمان خودش را فقط به اندازه یک ارائه دهنده محتوا یا چیزی که امروزه به عنوان یک شرکت وب 1.0 شناخته میشود، قبول داشت.
سمل مدت کوتاهی بعد از اینکه به یاهو راه پیدا کرد، با برین و پیج ملاقات کرد و پیشنهاد خرید گوگل را داد؛ گوگلی که به لطف حراج کلمات کلیدی جستوجو برای تبلیغ کنندگان سودآور شده بود. بنیانگذاران گوگل گفتند که در ازای این شرکت یک میلیارد دلار میخواهند. سمل فرصت برای فکر کردن خواست. ولی زمانی که دوباره جلسه ملاقاتی شکل گرفت و سمل اعلام کرد که با این قیمت موافقت کرده، برین و پیج تقاضایشان را به سه میلیارد دلار تغییر دادند. این مبلغ برای یاهو خیلی زیاد بود، آن هم در روزهای پس از ترکیدن حباب دات کام.
از اینجا بود که گوگل به کابوس شبانههای یاهو تبدیل شد و یاهو برای اینکه با این غول بجنگد، خودش را به آب و آتش زد. در سال ۲۰۰۲، شرکت «اینکتومی» را خرید که نتایج جستوجوی این شرکت را بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰ ارائه میکرد. سال بعد «اورچر سرویس» (Overture Services) را خرید که در یک مناقشه حقوقی با گوگل بود، چون ظاهراً سیستم حراج کلمات کلیدی را که گوگل استفاده میکرد (و از آن درآمد زیادی کسب میکرد) ثبت اختراع کرده بود.
یاهو همه چیزهایی را که باید برای مبارزه با گوگل میداشت، داشت، اما سالها طول کشیده بود تا آنها را با چنگ و دندان به دست آورد و گوگل فقط با عرضه تبلیغات جستوجو ره هزار ساله را یک شبه طی کرده بود.
به طور مثال یاهو خیلی زودتر از گوگل ایمیل را راهاندازه کرده بود و زمانی که گوگل جیمیل را معرفی کرد، یاهو شرکت Oddpost را خرید. Oddpost اولین شرکتی بود که ویژگیهای خاص یک سرویس گیرنده وب مثل «درگ اند دراپ» (drag-and-drop) و منوی کلیک راست را در اختیار داشت. سرویسی که این شرکت برای یاهو به ارمغان آورد «میل» Mail بود که حدود ۲۵۰ میلیون کاربر را به مشتریان یاهو اضافه کرد.
در سال ۲۰۰۵، تب وب 2.0 همه شرکتهای اینترنتی را فراگرفته بود و همه سعی داشتند با سایتهایی که اشتراکگذاری انواع مختلف رسانه را آسان میکرد، کاربران را به سمت خود بکشانند. یاهو در این دوران هم پیشتاز بود. «فلیکر» را خرید که محبوبترین سایت اشتراکگذاری تصویر در جهان بود و به کاربران امکان میداد تصاویر بیشتری را با کیفیت بالاتر آپلود کنند. این سایت به طور تصاعدی در حال رشد بود و یاهو با ۲۵ میلیون دلاری که بابت شرکت فلیکر داد، توانست کلی خاطرخواه در میان کاربران اینترنت پیدا کند.
یاهو به غیر از سرویس فلیکر، سرویسی را نیز به نام «یاهو ۳۶۰» راه انداخت. زمانی که فیسبوک فقط برای دانشجویان در دسترس بود، ۳۶۰ جایگزین بالغتری برای مایاسپیس (MySpace) بود که میتوانست جانشین معنوی جئوسیتیز اصلی و اجتماعی دیده شود.
یاهو ۳۶۰ در زمان خودش ویژگیهای جالب و منحصر بهفردی داشت؛ مانند «گروههای» مختلف دوستان برای اشتراکگذاری انتخابی و «blast»هایی که اساسا نسخههای متنی داستانهای ویدئویی امروزی بودند. این سرویس توسط باگهایی متوقف شد که هرگز برطرف نشدند و بارها توانایی فنی نیروی انسانی یاهو را زیر سوال بردند. هنگامی که فیسبوک برای همه در دسترس قرار گرفت، ۳۶۰ شروع به از دست دادن کاربران کرد و بدون خروج از مرحله بتای باز بسته شد.
و اما تاثیرگذارترین خرید یاهو در سال ۲۰۰۵ بود که برخلاف همیشه یک محصول نبود. این بار یاهو یک میلیارد دلار در گروه تجارت الکترونیک خصوصی چینی یعنی «علی بابا» سرمایهگذاری کرد و ۴۰ درصد از سهام آن را خرید. اعتماد یاهو به علی بابا مانع از ادغام این دو شرکت شد و همین موضوع بعدها تاریخ اینترنت را به سمت و سوی دیگری تغییر داد.
این در و آن در زدنهای یاهو تمامی نداشت و در سال ۲۰۰۶ برای اینکه فیسبوک را هم به دست آورد، پیشنهاد یک میلیارد دلاری به آن داد که البته مارک زاکربرگ، مدیرعامل فیسبوک، آن را نپذیرفت. به غیر از این، شرکت دیگری که یاهو میتوانست با قیمتی مشابه آن را تصاحب کند، یوتیوب بود. ولی گوگل زودتر از یاهو دست جنباند و آن زمان یوتیوب را به قیمت ۱/۶۵ میلیارد دلار خرید.
تا سال ۲۰۰۷، نوآورانهترین سرویس یاهو مسلماً یاهو مسنجر بود که نسخه وب با آرشیو مکالمه آنلاین را دریافت کرد و به ۹۴ میلیون کاربر رسید. در آن سال، سمل سمتش را ترک کرد و «جری یانگ»، یکی از بنیانگذاران شرکت، جایگزین او شد.