مزایای قوانین حفاظت از دادهها
بررسی وضع قوانین حفاظت از دادههای شخصی جمعآوری شده توسط پلتفرمهای آنلاین حاکی از آن است که استفاده از این قوانین مزایای زیادی به همراه دارد.
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران |
بررسی وضع قوانین حفاظت از دادههای شخصی جمعآوری شده توسط پلتفرمهای آنلاین حاکی از آن است که استفاده از این قوانین مزایای زیادی به همراه دارد.
سعید میرشاهی - شرکت آمریکایی مایکروسافت در ادامه ارایه گزارشهای یکطرفه و ضد ایرانی، بار دیگر گزارش مشروحی از اتهامات سایبری به ایران منتشر کرد و مدعی تشدید و تسریع حملات سایبری ایران به اسراییل شد. گزارشی که در رسانههای غربی بازتاب زیادی داشت.
زینب مرزوقی - 23 آذر ماه بود که گزارشی با عنوان «گزارش یک تخلف در بازار موبایل» از صفحه نقد روز منتشر شد. در آن روزها از تخلف و شیوه عجیب خریدوفروش آیفون توسط شرکتی گفتیم که در بازار موبایل آنقدرها خوشنام نبود و همصنفیهایش مردم را از پیش خرید گوشی برحذر میداشتند. این شرکت با وعده فروش آیفون13 تنها با 20 میلیون تومان، افراد بسیاری را برای پیشخرید آیفون جذب کرده بود. در آن روزها یکی از کاربران توییتر قصه اعتماد به این شرکت را نوشته و گفته بود در قرارداد اولیه این شرکت متعهد میشود پس از 60 روز یک دستگاه آیفون13 پیشخرید شده را تحویل خریدار دهند. وقتی به سراغ این شرکت در بازار چارسو رفته بودیم، یک روز از فک پلمب آن گذشته بود. ظاهرا کارکنان شعبه چارسو به همصنفیهایشان گفته بودند که شرکت به دلیل عدم رعایت شئونات در روز جمعه سیاه توسط مقام قضایی پلمب شده است. اما باز هم هم صنفیهایشان این ادعا را باور نکرده و جریان را جدیتر از یک پلمب برای عدم رعایت شئونات میدانستند.
وقتی سراغ شعبه چارسو را از دیگر همصنفیهایشان گرفتم؛ گفتوگوی جالبی میان من و یکی از مغازهداران فعال در چارسو شکل گرفت. چند باری پرسید که با چه منطقی قرار است اعتماد کنم و چه تضمینی وجود دارد که واقعا گوشی وعده داده شده تامین شود؟ چند مرتبهای در جریان این گفتوگو، مرا از پیشخرید گوشی آیفون توسط کوروش کمپانی برحذر کرد و درنهایت هم گفت پول خودت است اما اعتماد به شرکتی که ادعا دارد زیرقیمت بازار کالا را تامین میکند، عاقلانه نیست! در آن گزارش، از این گفتیم که بسیاری از مردم از طریق تبلیغ سلبریتیها به این شرکت اعتماد کرده بودند و برخی هم از روی طمع، با این خیال که آیفون زیر قیمت خریداری میکنند و در زمان گرانی دلار، میتوانند آیفونها را بفروشند به سراغ این شرکت رفته بودند. دو ماه پیش، حواشی این شرکت آنقدرها فضای مجازی را پر نکرده بود، برای همین ترجیح دادیم تا با احتیاط بیشتر از فعالیت این شرکت بگوییم و عنوان شرکت کوروش کمپانی را در آن گزارش«ک.ک» یاد کرده بودیم.
چند روزی میشود که دوباره نام این شرکت بر سر زبانها افتاده است اما وضعیت از دو ماه گذشته، بهمراتب بدتر است و آنگونه که معلوم است مدیرعامل کوروشکمپانی از کشور خارج شده است. سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس امنیت اقتصادی فراجا درباره پرونده تشکیلشده برای این شرکت گفته است: «با بررسیهای صورتگرفته مشخص شد که اعضای این شرکت با تبلیغات گسترده و سوءاستفاده از برخی چهرههای شناختهشده (سلبریتیها) با تبلیغ فروش گوشی تلفن همراه به قیمت پایین با دریافت مبالغی با وعده تحویل ۴۵ روزه اقدام به ثبتنام از شهروندان کردهاند. با اقدامات صورتگرفته یکی از اعضای اصلی این شرکت بازداشت شده و دو نفر دیگر تحت تعقیب هستند و با هماهنگی دستگاه قضایی تمام اموال متهم اصلی پرونده توقیف شد. افرادی که اقدام به ثبتنام گوشی از این شرکت کردهاند با به همراه داشتن مدارک و مستندات خود به منظور تشکیل پرونده و انجام اقدامات بعدی پلیس امنیت اقتصادی فراجا واقع در ابتدای مرزداران مراجعه کنند. راهاندازی پلیس امنیت اقتصاد دیجیتال به ما این امکان را میدهد که با رصدهای صورتگرفته مانع از فعالیت مجرمان در این حوزه شویم.»
واکاوی فعالیت کوروشکمپانی و آنچه که رخداده است، سه جنبه وجود دارد. البته که پیشفرض تمام این سه جنبه؛ سوءاستفاده و شیادی صاحبان این شرکت است. جنبه اول اعتماد بیمورد و ناآگاهی مردم به نحوه فعالیت این شرکت است. کلاهبرداری پانزی شیوهای از کلاهبرداری است که به فرد وعده داده میشود که سرمایه اولیه او با سود چند برابر به او عودت داده میشود. معمولا سود سرمایهگذاران اولیه با پول سرمایهگذاران دوم پرداخت میشود و از طریق این روش، اعتماد سایر افراد جلب میشود. شکل فعالیت این شرکت نیز شبیه به کلاهبرداری پانزی بود. درست است که سرمایهای در کار نبود و افراد با ثبتنام و دادن 20 میلیون پول منتظر تحویل گوشی میماندند اما خرید گوشیهای هر دوره ثبتنام شده، با پول دوره بعدی صورت میگرفت؛ تا جایی که اعتماد افراد جلب شود و افراد بیشتری برای ثبت نام اقدام کنند. تامین گوشی برخی افراد نیز برای اعتمادسازی صورت گرفته بود. بعد از اعتمادسازی از راه تامین گوشی و البته تبلیغ از طریق چهرهها و بیلبوردهای شهر؛ درنهایت در یک تاریخی، تامین گوشی برای ثبتنامکنندگان متوقف میشود و پول مردم به جیب زده میشود!
شاید بیراه نیست که قدیمیترها گفتهاند: «هیچ ارزانی بیعلت نیست.» کوروشکمپانی اولین و آخرین شرکتی نیست که فعالیتش شائبهدار است. اما براساس چه عقل و منطقی مردم دستگاهی که در بازار بالای 35 میلیون تومان است، باید 20 میلیون تومان عرضه شود؟
در چند روز گذشته، بسیاری ادعا کردند پیش از برملا شدن کلاهبرداری این شرکت، عجیب بودن نحوه فعالیت آن را به آشنایانشان اطلاع داده بودند. یک کاربر در توییتر نوشته بود یکی از دوستانش هرچه سرمایه داشت را فروخته و 93 دستگاه گوشی آیفون را از شرکت کوروشکمپانی پیش خرید کرده بود و برای شب عید منتظر بود این دستگاهها را وارد بازار کند. پیشخرید 93 دستگاه یعنی دادن بالای یک میلیارد تومان پول به صاحبان شرکت. یعنی دقیقا آنچه صاحبان شرکت به دنبالش بودند؛ اعتماد بالای مردم برای پرداخت پولهای هنگفت و درنهایت کلاهبرداری از آنها. کار به جایی رسیده بود که مردم روی تامین آن دستگاهها از سوی کوروشکمپانی، سرمایهگذاری کرده بودند و تنها برای تامین یک دستگاه به سراغشان نمیرفتند، بلکه سرمایهشان را تمام و کمال در اختیار این شرکت قرار دادند تا از طریق گوشیهای تامینشده از سوی این شرکت به سودآوری برسند.
آذرماه وقتی برای تهیه گزارش میدانی به سراغ این شرکت رفتم، افراد بسیاری را دیدم که با وجود اینکه با مشقت و حضور ضابط قانون، گوشیشان را تحویل گرفته بودند اما باز هم برای ثبتنام یک دستگاه گوشی دیگر به شعبه صادقیه شرکت مراجعه کرده بودند. با این استدلال که از طریق خرید گوشی زیرقیمت بازار، هم پول و سرمایهشان باقی میماند و هم به سود قابل ملاحظهای میرسند.
شاید بتوان گفت وقتی کوروشکمپانی به خود اجازه فعالیت و حضور گسترده برای کلاهبرداری داد که مردم بدون هیچ تحقیق و بیهیچ منطقی سرمایه و پولهای هنگفتشان را به آن سپردند. یعنی صاحبان و مالکان کوروش کمپانی روی اعتماد بیجا حساب باز کرده بودند.
جنبه دوم اما حضور سلبریتیها و چهرهها برای تبلیغ این شرکت بود. کوروشکمپانی برای اعتمادسازی به سراغ چهرهها و سلبریتیها رفته بود. این یعنی از یک سو خود کوروشکمپانی برای حضور این سلبریتیها هزینه مادی کرده بود و از سوی دیگر هم سلبریتیها برای تبلیغ این شرکت هزینه معنوی کرده و از اعتبارشان برای جلب و جذب خریداران استفاده کرده بودند. این جنبه از ماجرا اما برای سلبریتیها دوسرباخت است. اگرچه پول تبلیغشان را گرفتهاند اما در جریان کلاهبرداری کوروشکمپانی بازنده هستند؛ چرا که مردم زیادی به اعتبار تبلیغ و حضورشان در شرکت کوروش کمپانی، به این شرکت اعتماد کرده بودند.
جنبه سوم در تحلیل ماجرای کوروشکمپانی، ضعف نهادهای نظارتی است. با وجود اینکه دو ماه گذشته، برخی از مردم از طریق شکایت توانسته بودند به دستگاههای وعده داده شده برسند و ضابط قضایی نیز از ثبتنامیهای جدید جلوگیری میکرد اما مالکان و صاحبان این شرکت تحت پیگرد قضایی قرار نگرفتند و البته این شرکت همچنان از طریق حساب اینستاگرامی و بیلبوردهای تبلیغی در سطح شهر به تبلیغات خود ادامه داد. بدیهی و منطقی این بود که دو ماه گذشته پس از مراجعه مردم به نهادهای نظارتی و امنیتی، صاحبان این شرکت به دلیل کلاهبرداری ممنوعالخروج شوند یا لااقل به طور کل فعالیت این شرکت متوقف شود اما این اتفاق نیفتاد و همچنان سایت، صفحه اینستاگرام و شعب کوروشکمپانی فعال بودند. پرسش اصلی در بررسی این مساله این است که دلیل عدم نظارت نهادهای مربوطه در دوماهی که فعالیت کوروشکمپانی به طور واضحی شائبهدار بود، چیست؟
بدون شک کوروشکمپانی اولین و آخرین شرکتی نخواهد بود که از طریق اعتمادسازی و هزینهتراشی برای چهرهها و سلبریتیها، کلاه از سر مردم برمیدارد. اما نقش نهادهای نظارتی در جریان فعالیت چنین شرکتهایی چیست؟ آیا تنها به این بستگی دارد که در ابتدا مردم برای از دست دادن سرمایه خود شاکی شوند و پس از اینکه کار از کار بگذرد به سراغ صاحبان چنین شرکتهایی میروند؟ سهم سلبریتیها و چهرهها در از دست رفتن پول مردم چقدر است و آیا نباید از طریق قانون به سراغ چهرههایی رفت که در اعتمادسازی چنین شرکتهایی دخیل بودند و پرسش اصلی این است که نهادهای نظارتی چرا پس از وقوع حادثه باید ورود کنند و در تمام این مدت، به شرکتی مانند کوروشکمپانی اجازه فعالیت دهند. (منبع:فرهیختگان)
دکتر علیقلی گنجی* - امروزه نقش پلتفرمها در زندگی افراد جامعه بسیار تاثیرگذار و در عین حال انکارناپذیر است. در این میان، پلتفرمهای اشتراکگذاری محتوا در کشور، از اقبال قابل توجهی در میان کاربران ایرانی برخوردار شدهاند.
بررسی آمار نصب این برنامهها و ضریب نفوذی که در میان عامه افراد جامعه دارند، به تنهایی مبین این مهم است که تمام اقشار مردم در هر سن و جایگاهی را به نوعی درگیر خود کردهاند. اما عدم درک صحیح ماهیت پلتفرم(سکو) و نقش واسطهای آن توسط قانونگذار و مجری، موضوع مهمیاست که نمیتوان به سادگی از آن عبور کرد. اهمیت این موضوع تا بدانجاست که در صورت عدم توجه بهجا و بهموقع، ممکن است آینده پلتفرمها در ایران را به سوی انحراف سوق دهد. با این رویکرد در متن حاضر به تعیین مسئولیتهای مدنی و کیفری پلتفرمها در ایران از منظر حقوقی پرداخته شده و این مهم که پلتفرمهای محتوایی تا کجا میتوانند از بار پذیرش مسئولیت معاف باشند را مورد واکاوی قرار دادهایم.
در اصطلاح حقوقی مسئولیت یعنی فرد باید در مقابل اعمال خود پاسخگو باشد. به عبارت دیگر، مسئول کسی است که مورد سوال واقع میشود و باید پاسخگو باشد. در مواردی که شخص مجبور به جبران خسارتی باشد که به دیگران وارد کرده است، میگویند که او مسئولیت مدنی دارد.
اما در تعریف مسئولیت کیفری، میتوان گفت که شخص به دلیل رفتارهایی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است، باید پاسخگو باشد و در چنین شرایطی ممکن است به تحمل مجازات محکوم شود. در خصوص مسئولیت کیفری پلتفرمها، باید گفت با توجه به خلاءهای قانونی در فضای سایبر در رویههای قضائی به جهت استناد به قواعد کلی جزائی، شاهد محکومیت پلتفرمها با عناوینی نظیر مباشرت و یا معاونت بودهایم. محکومیت پلتفرمهای «دیوار» و «آپارات» در مراجع قضایی، بهترین نمونه است.
ولی با توجه به ماده 751 قانون جرایم رایانهای که مسئولیت ارائهدهندگان خدمات میزبانی از جمله پلتفرمها را صرفاً در صورت عدم ترتیب اثر به دستور کارگروه تعیین مصادیق جرایم رایانهای یا مقام قضائی رسیدگیکننده به پرونده مبنی بر وجود محتوای مجرمانه در سامانههای رایانهای تعیین کرده است، بیانگر آن است که پلتفرمها به محض آگاهی از محتوای مجرمانه مکلفاند که این محتوا را حذف کنند و به نظر میرسد مسئولیت دیگری ندارند. اما اگر در اثر بیاحتیاطی و بی مبالاتی محتوا باقی ماند و دیگران به محتوا دسترسی یافتند، فقط به دلیل این بیاحتیاطی مجازات خواهند شد.
البته عده کمی هم بر این عقیده هستند که در مواردی که پلتفرمها از درآمد تولیدکننده محتوا سهم داشته باشند در مسئولیت آن نیز شریک هستند که به نظر استدلال ضعیفی است. برای رد این استدلال مثالی میزنیم. فرض کنید شما فروشگاهی را برای عرضه محصولات مجاز و قانونی در اختیار شخصی قرار میدهید و طی یک قرارداد آن شخص متعهد میشود در ازای اینکه این فضا در اختیارش قرار گرفته است 10 درصد درآمد از فروش خود را به مالک فروشگاه پرداخت کند. حال با استدلال فوق اگر طرف قرارداد در مغازه خود کالای قاچاق بفروشد آیا قاضی باید مالک مغازه را شریک یا معاون جرم بداند؟
در خصوص مسئولیت مدنی پلتفرمها نیز همیشه باید به قواعد حقوقی خصوصیات فضای سایبر، اقتضائات خاص و کارکرد ذاتی پلتفرم توجه کرد و نمیتوان مبنای کلی در خصوص مسئولیت مدنی پلتفرمها تعیین کرد، ولی به نظر میرسد میتوان اصل تقصیر را در اکثریت موارد حاکم دانست.
با توجه به ماهیت پلتفرمها و عملکرد آنها میتوان گفت، پلتفرم بستری دو یا چند سویه است که تعامل و تطبیق بین متقاضی و تامین کننده بیرونی را در چارچوب یکسری قواعد مدیریت میکند. با توجه به این تعریف باید دقت داشته باشیم که پلتفرمها بستری را برای ارتباط کاربران ایجاد میکنند و نقش اصلی آنها، واسطه بودن است و اگر به این موضوع دقت کافی نداشته باشیم در تعیین مسئولیت آنها دچار اشتباه خواهیم شد. ولی نباید پلتفرمها را نیز بدون مسئولیت دانست. طبق قوانین جاری و اصول حقوقی پذیرفته شده در حقوق ایران باید به اصل تقصیر توجه کرد. یعنی اگر پلتفرم دچار تقصیری بود آنگاه مسئولیت را به میزان تقصیر، به او نسبت دهیم. در غیر اینصورت پلتفرم را فاقد مسئولیت بدانیم.
در همین راستا، با توجه به تفاوت مدل کسب و کاری پلتفرمها و مسئولیت مدنی، پلتفرمهای اشتراک محتوا را مورد بررسی قرار میدهیم .این پلتفرمها غالباً نقشی در ارائه اطلاعات و محتوا ندارند. ماهیت آنها به گونهای است که با ایجاد سایت و اپلیکیشن، مکانی را برای اشتراک گذاری اطلاعات متنی، صوتی یا تصویری دیگران فراهم میکنند. هدف از ایجاد این پلتفرمها از نگاه فنی، ایجاد امکان اشتراک، اعلام نظرات و ارسال مطالب است و عموما تأمین کننده محتوا، کاربران هستند و پلتفرم به جز نقش زمینه سازی و تحقق امکان بارگذاری و اشتراک اطلاعات، نقش دیگری ندارد.
در این صورت یا باید نقش و کارکرد این پلتفرمها را همانند حقوق آمریکا به عنوان حامل و انتقال دهنده صرف اطلاعات تقلیل داد که البته در حقوق انگلستان نیز همین نظر حاکم است. ولی در مقابل، برخی قائل به این نظر هستند که نقش این پلتفرمها در حقوق ایران همانند ناشرین تلقی میشود. بنابراین مطابق قانون حاکم، پلتفرم اشتراک محتوا، مسئول هرگونه خسارت وارده خواهند بود.
به عبارت دیگر، مطابق قانون مطبوعات، ناشرین در قبال مطالبی که منتشر میکنند ولو اینکه متعلق و منتسب به خودشان نباشد، مسئولیت دارند. اما در واقع مقایسه عملکرد این پلتفرمها با ناشرین صحیح به نظر نمیرسد. زیرا لازمه انتشار، اعمال نوعی تصدیق صریح یا ضمنی محتوای بارگذاری شده است، درحالیکه پلتفرمها هیچ نقشی در تأیید محتوا ندارد و مسئولیت اصلیِ عمل بر عهده کسانی است که اقدام به عرضه و بارگذاری اطلاعات و محتوا میکنند. اینگونه پلتفرمها اصولاً از مسئولیت مدنی مبرا هستند و نباید ایشان را به خاطر صرف ایجاد امکانِ بارگذاری محتوا، مسئول قلمداد کرد.
این قابلیت، جزو خصوصیات ذاتی و اقتضائات خاص فضای سایبر است مگر اینکه پلتفرم اقدام به ویرایش مطالب و محتوا کرده باشد که در این صورت، به عنوان ناشر و ارائه کننده محتوا قلمداد شده و مسئولیت ایشان در زمره این گروه تحلیل خواهد شد. بطور مثال اگر شخصی مطالب یا تصویری را که مالکیت معنوی آن متعلق به دیگری است را در این پلتفرمها منتشر کند، مسئولیت جبران خسارت به عهده کاربر بارگذاری کننده اطلاعات است.
البته در بسیاری مواقع، پلتفرمهای محتوا مقرراتی را تنظیم میکنند که حاوی الزامات و تعهداتی نسبت به کاربران است که مسئولیت هرگونه سوءاستفاده از مطالب مزبور و هرگونه ادعای احتمالی را به عرضه کننده محتوا تذکر میدهد. همین طور قسمتی تحت عنوان ارجاع شکایات و تخلفات، پیش بینی شده است که مخصوص دریافت گزارشاتی است که اشخاص مدعی و متضرر به آن ارسال میکنند. البته باید توجه داشت اگر از عملکرد پلتفرم خسارتی به اشخاص وارد شود که به علت تقصیر پلتفرم باشد مسئولیت خواهند داشت.
اما برای تحقق مسئولیت مدنی نیز باید میان ضرر و خسارت با عملکرد پلتفرم رابطه سببیت وجود داشته باشد و به این نکته دقت داشت که منظور از سببیت در فضای سایبر، سببیت فنی است که برای تحقق آن اثبات ارتباط فنی و تخصصی میان عمل ارتکابی و عامل ارتکاب کافی است. بطور مثال اگر در پلتفرمی، اشتراک گذاری اطلاعات کاربر با پرداخت وجه مجاز باشد و به جهت نقص پلتفرم این محتوا به رایگان در اختیار کاربران قرار گیرد، در این صورت پلتفرم مسئول جبران خسارت خواهد بود.
برای درک بهتر مسئولیت پلتفرمها در کسب و کارهای مختلف به چندین نمونه به عنوان مثال اشاره میکنیم: فروش یک کالای مسروقه به عنوان کالای دست دوم و کارکرده؛ قصور یا تقصیر پرستار خصوصی در مراقبت از مریض؛ ورود خسارت به خودرو توسط تعمیر کار و یا موارد مشابه.
با بررسی موارد این چنینی به طور کامل مشخص است که اگر واسطه بودن پلتفرم را نپذیریم آنگاه مسئولیت تمام موارد گفته شده بر عهده پلتفرم است و با چنین بار مسئولیتی دیگر هیچ پلتفرمی قادر به ادامه حیات نخواهد بود. ولی از طرفی عدم مسئولیتپذیری کامل پلتفرمها نیز در مواردی با انصاف و عدالت سازگار نیست و میتواند حقوق کاربران را تضییع کند.
در اولین مثال ذکر شده قاضی دادگاه میتواند با رجوع به قوانین عامه در موارد کیفری به جهت تسهیل در وقوع جرم، حکم به معاونت پلتفرم صادر کرده و یا با پذیرش واسطه بودن پلتفرم حکم به برائت آن صادر کند. در دیگر موضوعات حقوقی نیز تمام یا قسمتی از پرداخت خسارت را متوجه پلتفرم بداند یا با پذیرش ماهیت و نقش واسطهای پلتفرم بر علیه او حکمی صادر نکند.
برای درک بهتر پذیرش مسئولیت پلتفرمها در صورت وجود تقصیر نیز مثال دیگری میزنیم: به عنوان مثال اگر سامانهای که نقش معرفی آزمایشگاهها به افراد جهت نمونهبرداری از کاربران در منزل و محل کار را به عهده دارد، نسبت به معرفی افرادی که از مراجع ذیربط دارای صلاحیت تایید شده نباشند اقدام کند به جهت اینکه تقصیر کرده است باید مسئولیت کیفری و مدنی آن را بپذیرد. ولی اگر به جهت اشتباه و قصور مسئول مربوطه در زمان نمونه برداری و عدم رعایت نکات ایمنی و بهداشتی به شخصی آسیب وارد شود، پلتفرم مسئول نخواهد بود.
از اینرو به نظر میرسد نبود قانونی مشخص در این حوزه و همچنین عدم وجود زیرساختهای لازم جهت جلوگیری از وقوع جرم در بسترهای اینترنتی باعث بروز مشکلات گستردهای میشود. برای تشریح زیرساختهای لازم به این مثال بسنده میکنیم که چنانچه برای پلتفرمهای فروشگاهی این امکان وجود داشت که از طریق APIهای صادره از مراجع ذیربط، قاچاق بودن کالا را تشخیص دهند و علی رغم وجود این سرویس به کنترل محصولات قابل فروش در پلتفرم خود اقدام نمیکردند، آنگاه قانون آنها را مسئول میدانست. آنچه تعیین کننده است، توجه به این مهم است که قانونگذار باید برای پلتفرمها، تکالیف عمومی و حسب ماهیت کسب و کار پلتفرمها، تکالیف اختصاصی تعیین کند تا ضمن حفظ نظم عمومی از تضییع حقوق کاربران نیز جلوگیری کنند.
اما این نکته را همیشه باید مد نظر داشت که حتی در مواردی که تکالیف لازم تعیین شود و پلتفرم به تکالیف خود عمل نکند، ولی در عین حال شناسایی کاربر متخلف ممکن باشد، باید ابتدا کاربر را مسئول دانست و تا در حد امکان باید نقش عامل اصلی زیان را در جبران خسارت، برجسته کرد و پلتفرم را معاف دانست.(منبع:عصر ارتباط)
* مدیرکل دفتر حقوقی، بازرسی و پاسخگویی به شکایات سازمان فناوری اطلاعات ایران
احمد محمدغریبان - روند هکها سامانهها و پلتفورمهای دولتی و خصوصی و متعاقب آن توقف ارایه خدمات و ایجاد اختلال در امور کشور و حراج میلیونی دادههای مردم، مساله جدیدی برای پرداختن ندارد و با وقوع هر هک عمده، مسایل، ابهامات، کاستیها و وعدههای تکراری، برای مدتی طرح شده و سپس به فراموشی سپرده میشود تا هک بعدی.
علی شمیرانی - حفاظت از دادههای خصوصی کاربران در ایران، برخلاف بسیاری از کشورها، نزدیک به دو دهه بلاتکلیف مانده است. اما پس از شوک یک هک بزرگ دیگر در کشور، هفته قبل شورای عالی فضای مجازی به عنوان فرمانده امنیت سایبری کشور، اعلام کرد که سرانجام، مصوبه حفاظت از حریم خصوصی کاربران فضای مجازی را تدوین و به ذینفعان دولتی و خصوصی ابلاغ کرد.
میلیاردرها مدتهاست که وجود دارند، اما سلاطین فناوری امروز با ثروتمندان گذشته فرق دارند. با خواندن درمورد پناهگاههای آخرالزمانی، راهکارهای خونآشامگونه برای طول عمر بیشتر، اعلامیههای عجیبوغریب در رسانههای اجتماعی، برنامههای اختصاصی فضایی، و جاهطلبیها برای ساخت جهان مجازی، یادمان میرود آنها بازیگران سریالهای واقعنما یا شخصیتهای قسمت جدید فیلم «انتقامجویان» نیستند.