تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران |
علی شمیرانی - عادت کردهایم که اخبار و آمار جرایم مرتبط با فضای سایبری را صرفا از زبان دستگاههای مجری قانون و پلیس بشنویم و مثلا هر روز مشتی آمار در خصوص کشف دستگاههای استخراج رمزارز، مالباختگان اینترنتی، دستگیری مجرمان سایبری و رشد جرایم را بخوانیم و بیآنکه علت و ریشه اصلی را بدانیم از کنار این اخبار رد شویم.
مداخلات دولتی همچنان بخش نامطلوب فعالیتهای اقتصادی است. طی حدود ۱۱ماه گذشته که پروسه صدور و تمدید کارتهای بازرگانی به سامانه جامع تجارت منتقل شده، نهتنها فرآیند کار تسهیل نشده که طولانی نیز شده است.
تورم مقررات از مسیر دولت الکترونیک دوبرابر شد. راهاندازی انواع و اقسام سامانهها در راستای ایجاد دولت الکترونیک نه تنها منجر به بهبود محیط کسبوکار نشده که به اعتقاد فعالان اقتصادی، آشفتگی و اختلالات بسیاری را در روند فعالیت آنها ایجاد کرده است.
تعدد مجوزهای لازم برای کسبوکار، پیچیدگی و زمانبر بودن فرآیندهای اخذ آنها و بوروکراسی این بار خود را در قالب سامانههای دستگاهها و سازمانهای مختلف نمایان کرده است. ارزیابیها حاکی از این است که دلیل تورم سامانهها نبود یک نظم یا شاید نبود طرحی جامع از نحوه تحقق دولت الکترونیک است. برخلاف آنچه گفته میشود، بسیاری از مقررات ضدکسبوکار نه تنها برطرف نشده که با اسم رمز «دولت الکترونیک» در عمل به «سامانه»ها کوچ کرده است. به عقیده فعالان اقتصادی، تعدد سامانهها به سه دلیل مشکلساز است.
نخست اینکه کشور در این بخش از زیرساختهای قوی برخوردار نیست، دوم اینکه این سامانهها عموما ارتباط مستمر و موثری با یکدیگر ندارند و سوم اینکه برای مهار آنها محدودیتی وضع نشده است.
محیط کسبوکار قربانی حجم عظیمی از سامانههای الکترونیکی است. پس از اظهارنظر تعدادی از روسای اتاقهای بازرگانی درباره تعدد بیدلیل سامانهها در فضای اداری، بهتازگی رئیس سازمان امور تملیکی از سامانه دیگری خبر داده که در این سازمان طراحی شده تا به مجرایی برای دریافت مجوز و استعلامات تبدیل شود. رویکردی که به شدت در بین مدیران دولتی شایع بوده و در سالهای اخیر گسترش یافته است.
افزایش چشمگیر تعداد سامانههای دولتی در شرایطی مورد انتقاد فعالان اقتصادی قرار گرفته که برخی از اعضای حاضر در نشست شورای روسای اتاقهای استانی به طنز از لزوم تاسیس وزارت سامانهها به منظور انسجامبخشی و هماهنگسازی فعالیت و ماموریت هر کدام از این سامانهها، صحبت به میان آوردهاند.
برخی از فعالان اقتصادی معتقدند سامانهها در فضای اقتصاد ایران عامل «درگیری و آشفتگی در فرآیند تسهیل کسبوکار» هستند. پیشتر نیز جمال رازقی رئیس اتاق بازرگانی شیراز گفته بود در فرآیند کسبوکار شخصی خود با دستکم ۲۰ سامانه روبهروست که در روند کسب یک مجوز دخالت دارند. وضعیتی که نه تنها موجب سهولت فعالان اقتصادی در دسترسی به مجوز از طرق هوشمند نشده که تنها به جای میزهای واقعی، افراد را از سامانهای به سامانهای دیگر حواله میدهد.
این اتفاق در شرایطی رخ داده که امسال با عنوان «مانعزدایی و پشتیبانی از تولید» نامگذاری شده ولی تعدد سامانهها، تولید مقرره و بخشنامه در کنار مداخلات دولتی همچنان بخش آزاردهنده فعالیت اقتصادی است و بخش خصوصی از آن گله دارد.
مرور اقداماتی از قبیل آنچه سازمان اموال تملیکی برای راهاندازی و بهرهبرداری از سامانه مجوزها انجام داده، نشان میدهد هنوز تا به ثمر نشستن ایده دولت الکترونیک در ایران راه زیادی در پیش است. سلیقه شخصی در طراحی و توسعه سامانههای اعطای مجوز در کنار فهم نابالغ از دولت الکترونیک موجب شده تا مسیر تسهیل مجوز به راهی تازه برای آزمون و خطای سیاستگذار تبدیل شود. سامانهسازی که در سالهای اخیر به عنوان راهی برای توسعه دولت الکترونیک در دوایر اداری و دستگاههای اجرایی توسعه پیدا کرده، به عقیده فعالان اقتصادی به سه دلیل مشکلساز است: نخست اینکه کشور در این بخش از زیرساختهای قوی برخوردار نیست، دوم اینکه این سامانهها عموما ارتباط مستمر و موثری با یکدیگر ندارند و سوم اینکه برای مهار آنها محدودیتی وضع نشده است.
ترکیب این سه موضوع و تجربه عملی دولت در استفاده از سامانهها برای جمعآوری اطلاعات، اعطای مجوز و رصد بنگاهها به ظهور ایدههایی نظیر وزارت سامانهها در ذهن فعالان اقتصادی منجر شده است. تورم سامانهها در کسبوکار به اعتقاد جمال رازقی رئیس اتاق شیراز خارج از تحمل است و علی فیروزی رئیس مرکز پایش محیط کسبوکار، ضعف در کارکرد این سامانهها را به نابالغ بودن دولت الکترونیک در ایران ربط میدهد.
ارزیابیها حاکی از این است که تورم مقررات با اسم رمز «دولت الکترونیک» دوبرابر شده است و عملا بوروکراسی تغییر شکل داده و خود را در قالب «سامانه»ها نمایان کرده است. مانعتراشیهایی که پیش از این بهصورت کاغذی مانع کسبوکار بودند، این بار در بستر سامانههای متعدد نمایان شده است. درباره چرایی تورم سامانهها در ایران، نظر دکتر داود سوری را جویا شدیم. این اقتصاددان معتقد است: «اینجا کفه سنگین به نفع بوروکراسی اداری سنگینی میکند. دلیل تورم سامانهها نبود یک نظم یا شاید نبود طرحی جامع از نحوه تحقق دولت الکترونیک است. موضوعی که مقصر آن خود دستگاه بوروکراسی است. خب دولت چه کند؟
طبیعتا برای این کار (اعطای مجوز بهصورت آنلاین و هوشمند و ...) باید بدانیم چه اطلاعاتی در سامانه لازم است جمعآوری شود و چطور بین کسانی که به این اطلاعات نیاز دارند، توزیع شود. تصور من این است که دولت باید مرکز دادهای را طراحی و پیاده کند و بعد مراکز مختلف از این پایگاه داده استفاده کنند تا کار به سرانجام برسد. الان اما هر نهادی یا هر بخشی به ایجاد یک پایگاه داده جدا اقدام کرده است که الزاما همه آنها به هم متصل نیستند. به همین دلیل هم هست که زمینه چندپارگی کارها و تکرار آنها را ایجاد کرده است که مدام مدارک و اسناد را در فرمتهای مختلف از متقاضیان میخواهد. این تنوع زیاد طبیعتا مشکل ایجاد میکند.»
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: «برخلاف آنچه گفته میشود، بسیاری از رویههای اداری هنوز به رویههای الکترونیک تبدیل نشده است. خیلی اوقات در کنار رویههای مرسوم رویههای الکترونیک هم ایجاد شدهاند؛ البته برخی جاها هم انصافا شاهد توسعه دولت الکترونیک هستیم. ولی چه بخش خصوصی چه دولت اگر در این زمینه میخواهد کاری انجام دهد، لازم است ابتدا استانداردی را مشخص کند و بستر را به نوعی برای تعامل بین سامانههای مختلف فراهم کند. این اتفاق اگر بیفتد دیگر نیاز نیست اطلاعاتی که یکبار در سامانهای بارگذاری شده، دوباره در سامانهای دیگر هم آپلود شود.
مثلا اگر سامانه سازمان ثبتاحوال اطلاعات شما را دارد، با یک سیستم تعاملی دیگر نیازی نیست اطلاعات ثبتاحوال خود را در سامانهای دیگر دوباره وارد کنید. میتوان برای تحقق این هدف، شروع به ساخت یک دیتابیس کرد. این کار هم با ایجاد پرونده مبتنی بر شماره ملی هر فرد قابلیت اجرایی شدن دارد. تدوین استانداردهای مربوطه هم کار مهم دیگری است که باید انجام شود.»
تورم سامانهها به جای دولت الکترونیک
رازقی در این باره به «دنیایاقتصاد» میگوید: «ما به این وضعیت عنوان جنگ سامانهها دادهایم. هرروز هم بدتر میشود. وزارت بهداشت چند سامانه دارد. وزارت اقتصاد چند سامانه. وزارت صمت هم چندین و چند سامانه. من واقعا تعجب میکنم از طراحان این سامانهها. آیا این دوستان فکر میکنند بخش خصوصی بیکار است چند نفر را استخدام کند که فقط بین این سامانهها سرگردان شود؟ الان ما در مجموعه وزارت صمت برای یک مجوز با دو سامانه درگیریم. سامانه توسعه تجارت و سامانه جامع انبارها که باید در هر دو اطلاعات خود را ثبت کنیم.
منتها این دو سامانه به هم وصل نیستند و دردسرهای بخش خصوصی را در بخش اداری پیچیدهتر کرده است. همین اتفاق در مورد وزارت اقتصاد و وزارت بهداشت هم رخ داده است. من تصور میکنم ما با یک کاسبی بزرگ در حوزه تولید سامانهها روبهرو هستیم که درآمد دارد و مدام تعداد سامانههای بیشتری را به دستگاه اداری تحمیل میکند. این مغازه شش دهنه که مدام کسبوکارش هم رونق میگیرد، در راستای تسهیل کسبوکار نیست. ما هر روز با این سامانهها درگیریم و از تعدد سامانهها کلافهایم.»
رازقی با انتقاد از این رفتار متضاد دستگاههای اداری افزود: «هر دستگاه اداری بیتوجه به تبعاتی که تولید این سامانهها دارد، ۵، ۱۰ یا ۱۵ سامانه ساخته و به این ترتیب وضعیتی پیچیده را برای مراجعان خود ایجاد کرده است. این رویکرد مفهوم سامانه را نیز بیاعتبار کرده است. این رویکرد خیلی شبیه کاری است که در مورد قرارگاه مرغ و خرما و... اتفاق افتاده است. اقداماتی که فایده چندانی نداشتهاند. به شخصه فکر میکنم روند فعلی سامانهها عمدتا ناشی از طراحی کسانی است که دولت الکترونیک را توسعه میدهند. این تنها تصوری است که من دارم. برای ثبت نام دریافت گازوئیل شما باید هم در سامانه وزارت صمت ثبت نام کنید هم در سامانه وزارت نیرو هم در سامانه صمت هم در جاهای دیگر. این چه دولت الکترونیکی است که ما داریم؟ ما سال گذشته به واسطه اتفاقاتی که در نتیجه تغییر و تحول سامانه توسعه تجارت رخ داد، دو ماه تمام نتوانستیم کارت بازرگانی صادر کنیم.»
دولت الکترونیک هنوز نابالغ است
تا به ثمر نشستن ایده دولت الکترونیک راه زیادی در پیش است. علی فیروزی رئیس مرکز ملی پایش محیط کسبوکار معتقد است دولت الکترونیک در ایران فعلا نابالغ است و تا به چارچوب دقیق خود برسد، زمان نیاز دارد. فیروزی در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» تاکید میکند: «شما باید متناسب با بلوغ یک جامعه در حوزه دولت الکترونیک، خوراک دولت الکترونیک فراهم کنید. وقتی ما مثلا با اینترنت ۱۲۸کیلوبایتی روبهرو هستیم، طبیعتا بحث از هوشمندسازی و یکپارچهسازی اطلاعات به جوک شبیه است.
ما باید به همان اندازه از دولت الکترونیک انتظار داشته باشیم که بستر آن فراهم شده باشد.» فیروزی درباره ابزار سامانههای هوشمند که در سالهای اخیر در بین وزارتخانهها و دستگاههای اداری به شدت محبوبیت یافته نیز معتقد است: «این تب بهزودی میخوابد. مثل هر پدیده تازهای چند صباحی شدت میگیرد و بعد کمرنگ میشود. الان تب اینکه برای هر کاری یک سامانه داشته باشیم، همه را گرفته است.
اصل کاری که باید سامانهها کنند، این است که کار مردم را راه بیندازند. ما هنوز سند (eGIF) را که مبنایی برای طراحی و اجرای فیلدها در سامانههاست اجرا نکردهایم. تا استانداردهای اولیه این حوزه رعایت نشود، نمیتوان به ارتباط سامانهها با هم امید چندانی داشت.»
عباس پورخصالیان - "ستاد" واژه ای جنگی است و این روزها، ستاد وزارت کشور برای برگذاری سه انتخابات: 1) سیزدهمین دورۀ انتخابات ریاستجمهوری، 2) دومین انتخابات میان دورهای پنجمین دورۀ مجلس خبرگان رهبری، به¬علاوۀ 3) ششمین دورۀ انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا؛ در هماهنگی با ستادکرونا و صدها ستاد یاری رسان
در حالی قیمت گذاری اجناس وارداتی در فروشگاههای اینترنتی مورد اعتراض خریداران است که این روزها با افزایش شمار بیماران کرونایی و ورود به پیک های مختلف این بحران شاهد تعطیلی فروشگاه های فیزیکی و رشد آمار خریداران کسب و کارهای مجازی هستیم.
فاطمه رحیمی- بانکهای مرکزی دنیا برای رقابت با بازار بیتکوین به میدان آمدهاند و اخیرا خبرهایی در مورد عرضه یورو و دلار دیجیتال توسط بانکهای مرکزی مطرح شده است. پس از تایید خبر عرضه یوان دیجیتال به بازار، بانک مرکزی اتحادیه اروپا اعلام کرد در مورد عرضه یوان دیجیتال که ارزی دیجیتال با پشتوانه بانک مرکزی است، مورد بررسی قرار خواهد داد.
طبق یک تحقیق در اتحادیه اروپا، شناسایی و درک چهار لایه شناختی در شبکه عصبی مغز انسان به ما کمک می کند تا دریابیم چرا افراد اخبار جعلی را باور می کنند و چرا علاقه ای به تحلیل عمیق و مناسب این نوع اخبار ندارند.
بسیاری از اخبار جعلی بسیار مضحک و بی منطق هستند و هیچ پس زمینه درستی ندارند. اما باز هم خوانندگان این خبرها را باور می کنند و با به اشتراک گذاشتن آن در شبکه های اجتماعی به انتشار هر چه گستردهتر این دست خبرها کمک می کنند. این روند در یک سال اخیر و همزمان با شیوع گسترده ویروس کرونا بیشتر شده و خانه نشینی بسیاری از افراد موجب افزایش تمایل به انتشار اخبار جعلی شده که این امر باعث بیاعتمادی به دانشمندان و مقامات رسمی شده است. سوالی که در این زمینه پیش آمده آن است که چرا مردم اخبار جعلی بی پایه و اساس را باور می کنند و چرا اجازه می دهند این اخبار فهم و درک آنها را از جهان شکل دهد. چه سازوکارهایی در ذهن افراد شکل می گیرد که باعث اعتماد به چنین اخباری می شود؟
پاسخ به این سوالات در شبکه عصبی مغز افراد نهفته است. اتحادیه اروپا برای بررسی دقیق این موضوع بودجه اجرای تحقیقی را تامین کرده که تحت نظارت و مدیریت محققان بلغارستانی در حال انجام است. هدف از انجام این پژوهش بررسی و شناسایی عملکرد لایه های شناختی مغز است تا مشخص شود آنها چگونه اخبار دروغ را مدیریت و پردازش می کنند و چه عواملی باعث می شود اشخاص این اخبار را باور کنند.
این تحقیق نشان می دهد که شناسایی و درک چهار لایه شناختی در شبکه عصبی مغز انسان به ما کمک می کند تا دریابیم چرا افراد اخبار جعلی را باور می کنند و چرا علاقه ای به تحلیل عمیق و مناسب این نوع اخبار ندارند. این لایه ها عبارتند از شناخت انگیزه، زمینه های تفکر، معادل سازی و تاکید و علیت سیستمی.
*۱. شناخت انگیزه
اولین لایه شناختی که باید مورد توجه قرار بگیرد، شناخت انگیزه است. این لایه نشان می دهد برداشت ما از خود در ارتباط با دیگران چگونه است و چه درکی از این موضوع داریم و همچنین تعیین می کند که ما چقدر تحت تأثیر اطلاعاتی که دریافت می کنیم قرار می گیریم.
همین لایه شناختی توضیح می دهد که چرا هر فرد به افرادی که در حلقه آشنایان اجتماعی خودش قرار دارد، اعتماد بیشتری دارد و عقائد و نظراتش را با همین افراد به اشتراک می گذارد. معمولاً اخبار و اطلاعات ارسالی این گروه توسط ما موجه و قابل اعتماد است. همچنین اخبار منتشر شده توسط محققان معتبر یا دولت هم به همین دلیل مورد پذیرش ما قرار می گیرد.
شناخت انگیزه لایه ای شناختی است که روندهای شبکه های اجتماعی را هم توضیح می دهد. ما وقتی مطلبی را در محیط آنلاین می خوانیم، احتمال پذیرش آن در صورت انتشار از سوی یک حساب کاربری تایید شده و دارای تصویری مناسب و حرفه ای از کاربر و شرحی مفصل و حرفه ای از احوالات وی بیشتر است. اما مطالب منتشر شده توسط حساب های کاربری ناشناس و بدون تصویر و شرح مناسب را چندان باور نمی کنیم. تعداد به اشتراک گذاری مطالب، تعداد لایک ها و اظهارنظرها و نیز بر روی شکل گیری تصویر کلی مد نظر ما در مورد هر مطلب تاثیرگذار است.
افرادی که قصد انتشار اخبار جعلی را دارند، می توانند از این سازوکارها سوءاستفاده کنند و مردم را فریب دهند. خالقان اخبار جعلی ابتدا اسناد رسمی منتشر شده دولت ها و مقامات و نهادهای معتبر را بازنشر کرده و در ادامه بخش هایی از آنها را به گونه ای تفسیر و تعبیر می کنند که با معنای واقعی آنها در تضاد کامل باشد.
این سازوکار بارها و بارها مورد استفاده قرار گرفته و به عنوان مثال،اوایل شیوع کرونا از سندی رسمی که توسط وزارت بهداشت ایتالیا منتشر شده بود برای بازنشر خبری دروغ در مورد ممنوع شدن کالبدشکافی فوت شدگان در اثر ابتلا به ویروس کرونا استفاده شد. این در حالی بود که در اصل سند به این موضوع اشاره ای نشده بود و تنها بخشی از آن به غلط به شکلی تفسیر و تعبیر شده بود تا خبر دروغ مدنظر استخراج شود.
از همین شیوه برای انتشار خبری دروغ در مورد تمدید سیاست های قرنطینه تا بهار سال ۲۰۲۱ در ایتالیا استفاده شده بود. این بار بیانیه نخست وزیر ایتالیا بدین منظور دستکاری شده بود.
* ۲. زمینه های تفکر
لایه شناختی دوم زمینه های تفکر نام دارد. وقتی ما اطلاعاتی را دریافت کرده یا در مورد چیزی فکر می کنیم، ذهن ما از طرح های مفهومی از پیش تعریف شده برای زمینه سازی در مورد آن و درک نهایی موضوع استفاده می کند. همین طرح ها تعیین کننده موافقت یا مخالفت با موضوعات مختلف خواهد بود.
قالب های فکری افراد در این زمینه بسیار وابسته به ذهنیت آنهاست و پس زمینه زندگی هر فرد، تجارب و عادات اجتماعی او در این زمینه کاملاً نقش آفرین است. هر بار ما چیزی می آموزیم که موید باورهای ذهنی قبلی باشد، آن را صحیح تصور کرده و در ذهنمان ذخیره می کنیم. اما اگر آموزش های جدید بر ضد باورهای قبلی ما باشد در برابر آن موضع می گیریم.
از همین رو اگر خبری جدید با تصورات ذهنی قبلی ما سازگار باشد، آن را پذیرفته و به حافظه می سپاریم تا دیدگاه های قبلی ما تقویت شود. در غیر این صورت داده های جدید را نمی پذیریم تا از ایجاد تضاد شناختی و سردرگمی ذهنی جلوگیری شود.
بنابراین اگر از قبل گرایشات راست گرایانه داشته باشیم، روایت های راست گرایانه از رویدادهای مختلف را بیشتر می پذیریم. بر همین اساس روایت رسانه های دست راستی از بد بودن یا خطرناک بودن مهاجرانی که از راه دریا به اروپا می رسند را به راحتی باور می کنیم. افراد معتقد به این طرز تفکر شاهد ته نشین شدن این نوع روایت ها در ذهن خود و تقویت آن از طریق مطالعه اخبار موید این دیدگاه هستند. چنین افرادی خبر جعلی پیاده شدن مهاجران در منطقه امبریای ایتالیا را که اصلاً به دریا دسترسی ندارد، به راحتی باور می کنند. در مقابل افرادی که از قبل دارای پیش زمینه های چپ گرایانه و متفاوتی در قبال مهاجران هستند نسبت به چنین اخباری بدبینی دارند و به راحتی آنها را نمی پذیرند.
یکی از جالب ترین مثال ها در این زمینه انتشار گسترده ویدئویی در مورد تشدید امکان ابتلا به کرونا به علت تشعشعات دکل های نسل پنجم تلفن همراه بوده است. این ویدئو اولین بار توسط یک تلویزیون آنلاین به نام kla.tv در سوئیس منتشر شد. در این ویدئو به طور مکرر از تصاویر مردی در حال سرفه با دستکش و کاپشن استفاده شده بود که تصویری غالب در ذهن افراد در مورد زمستان است که معمولاً با سرماهوردگی و انفولانزا همراه است. در ادامه در این تصاویر از دکل های مخابراتی نسل پنجم هم استفاده شده بود تا به دروغ بین این دو پدیده ارتباط برقرار شود.
*۳. معادل سازی و تاکید
این لایه شناختی مربوط به چگونگی و نحوه اطلاع رسانی به مردم است. به عنوان مثال نحوه انعکاس آمار مبتلایان به کرونا در هر کشور تصور و برداشت ما از وضعیت آن کشور در این زمینه را شکل می دهد. اگر بیان شود از ابتلای شیوع ویروس کرونا در یک کشور صدها هزار نفر مبتلا شده اند تصوری منفی از آن کشور در ذهن ما شکل می گیرد. اما اگر تاکید شود که از این افراد تنها ۵ درصد فوت شده اند، تصور ما متفاوت و تا حدی مثبت خواهد بود. این دو خبر تصوراتی متفاوت را در ذهن ما شکل می دهند که به واکنش های متفاوتی منجر می شود.
معادل سازی ذهنی ما از اخبار دریافتی و تاکید برای ته نشین شدن آن در ذهن هم به باورپذیری اخبار دستکاری شده کمک می کند. به عنوان مثال خبری منتشر شد که بر اساس آن در بیمارستان های ایتالیا زنان مجبور به استفاده از ماسک های حفاظتی در زمان تولد نوزادانشان شده اند. اما به این نکته اشاره نشد که این اجبار در بیمارستان های فرانسه، اسپانیا، کانادا و ژاپن هم وجود داشته و از همین طریق جوی منفی در مورد ایتالیا ایجاد شد. همین تاکید بر ضرورت ماسک زدن دانش آموزان ایتالیایی بدون اشاره به اجرای این پروتکل در برخی کشورهای دیگر اروپایی باعث ایجاد بدبینی به مقامات ایتالیایی شد.
* ۴. علیت سیستمی
آخرین لایه شناختی که به درک علت پذیرش اخبار جعلی کمک می کند، علیت سیستمی است. این لایه را می توان با علیت مستقیم مقایسه کرد، سازوکاری مبنایی که همه ما ناخودآگاه برای یادگیری چیزهای جدید و معنا سازی از جهان به کار می بریم. علیت مستقیم درک رابطه متقابل دو رویداد را برای ما ممکن می کند، زیرا ما یک رویداد را علت و دیگری را معلول تلقی می کنیم. مثلاً علت گریه یک نوزاد را گرسنگی او می دانیم یا چرخاندن کلید را در قفل عامل بازشدن آن می دانیم.
اما سازوکارهای علی و معلولی وجود دارند که درک و مشاهده آنها به صورت سریع و شفاف ممکن نیست. به عنوان مثال می توان به موضوع نژادپرستی اشاره کرد. همچنین برخی امور فنی مانند ارتباطات بی سیم یا اثرات مصرف داروها بر بدن را نمی توان به صورت واضح مشاهده کرد.
منتشرکنندگان اخبار جعلی از روابط علی و معلولی مبهم برای باورپذیرکردن ادعاهای خود استفاده می کنند.
به عنوان مثال، گرمایش کره زمین اثرات مخرب نامحسوسی بر زندگی ما داشته است. اما این اثرات برای اکثر مردم ملموس و محسوس نیست. لذا منتشرکنندگان اخبار جعلی این موضوع را به طور کلی دروغ می دانند. در این زمینه کار به جایی رسید که دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا مدعی شد چون در سرمای هوا در پاییز و زمستان تغییر ملموسی رخ نداده، پس گرمایش زمین هم آن طور که ادعا می شود بد نیست. این مثالی ملموس از لایه شناختی علیت سیستمی است. باید توجه داشت که گرمایش زمین پدیده ای بسیار پیچیده است که آن را به شیوه های عادی علت ومعلولی نمی توان توضیح داد.
*نتیجه گیری
باید توجه داشت که انتشار اخبار جعلی و پذیرش آن حاصل وجود لایه های شناختی متعددی است که افراد را به پذیرش اخبار مذکور وادار کرده و آنها را در این زمینه اقناع می کند. درک سازوکارهای منتهی به تاثیرگذاری این لایه های شناختی به ما کمک می کند تا از خود در برابر پذیرش اخبار جعلی حفاظت کنیم و بهتر بتوانیم این خبرها را شناسایی و حذف کنیم. همچنین باید توجه داشت که به منظور افزایش توان افراد برای حفاظت از خود در برابر اخبار جعلی باید به آنها آموزش های بیشتری داده شود.(منبع:فارس)
علی شمیرانی - تقریبا روزی نیست که در اخبار خارجی در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات اثری از برخورد دولتهای مختلف با غولها و شرکتهای فعال در این بخش یافت نشود. عمده این برخوردها نیز به مسایلی همچون انحصارگرایی، اخبار جعلی، بدرفتاری با کارکنان، سانسور، کمفروشی، جاسوسی از کاربران و غیره مربوط میشود.
ظهور شبکه های اجتماعی و انتشار اخبار جعلی به معضلی جدی برای دموکراسی در همه کشورها تبدیل شده است. تاثیر بر رای دهندگان و منحرف کردن مسیر سیاسی کشورها با استفاده از فناوری هایی همچون دیپ فیک و تاکتیک های روانشناختی همچون بمباران خبری منجر به افزایش منازعات اجتماعی و کاهش اعتماد عمومی به نهاد حاکمیت شده است.