«کارت سوخت». این اصطلاح حالا گویی تبدیل شده است به سمبل «آب در غربال کردن» دولتهای ایران، یکی پس از دیگری. «آب در غربال کردنی» که برای فرار از تگنای مصرف بالای بنزین در ایران انجام میشود اما به هیچ نتیجهای نمیرسد. «مصرف بالای بنزین» و «قاچاق بنزین» حالا تبدیل شده است به دردسر دولتها که یکی پس از دیگری طرحی میدهند و بدون اینکه منتظر نتیجه طرح باشند، دولت دیگری میآید و همه رشتههای قبلی را پنبه میکند. نتیجه یک شبه تصمیم گرفتن کابینهها، میشود گیر کردن در باتلاقی به اسم «مصرف بالای بنزین».
به گزارش «انرژی امروز» تیر ماه ۱۳۸۶ برای اولین بار طرح هدفمندی مصرف بنزین در کشور به اجرا درآمد. خودروها ملزم به دریافت کارت سوخت شدند و تمامی جایگاههای عرضه بنزین و گازئیل کشور هم مجهز به دستگاههای پین پد.
در همان دوران گفته شد که محمود احمدی نژاد برای اجرای این طرح کارت سوخت، بیش از ۵۰۰ میلیارد تومان هزینه کرد. اما از همان موقع هم زمزمههای بی رغبتی مردم برای استفاده از کارت سوخت بلند بود. تا این که در خرداد ماه سال ۱۳۹۴ دولت اول حسن روحانی، دستور به توقف سهمیه بندی بنزین داد. بنزین تک نرخی شد و به این ترتیب استفاده از کارت سوخت هم دیگر جایگاه قبلی خود را از دست داد.
همان موقع هم دولت اعلام کرد که مردم کارت سوخت خود را نگه دارند، و امسال هم از ابتدای سال زمزمههای احیای مجدد کارت سوخت در راهروهای مجلس و دولت شنیده شد. تا این که بالاخره پس از کش و قوس فراوان بین دولت و مجلس، احیای مجدد کارت سوخت در دستور کار دولت قرار گرفت.
در شهریور ماه امسال میزان مصرف بنزین در کشور به ۱۲۰ میلیون در روز رسید. دولتیها هر چه حساب کتاب کردند که بتوانند این میزان مصرف سوخت را به افزایش سفرهای تابستانی نسبت دهند، امکان پذیر نشد. تا بالاخره عنوان شد که روزانه ۳۰ تا ۴۰ میلیون لیتر بنزین قاچاق میشود.
بنابراین این بار دولت و مجلس عقل خود را روی هم گذاشتند تا بلکه بتوانند راهکاری برای جلوگیری از قاچاق بنزین ارائه کنند. اولین راهکاری که به فکر مسوولان رسید افزایش قیمت بنزین و رساندن آن به قیمتی بود که حداقل فاصله را با قیمت بنزین در کشورهای همسایه داشته باشد.
البته از همان روزهای اول طرح این مسئله مخالفتهای کارشناسان هم در خود دولت و هم در مجلس و هم در خارج از قوه مجریه و مقننه مطرح شد.
کارشناسان هشدار دادند هر گونه افزایش قیمت بنزین در ایران میتواند عواقب اجتماعی و اقتصادی مخربی بر دهکهای پایین جامعه داشته باشد.
از سویی کارشناسان ناتوانی دولت و نهادهایی چون نیروی انتظامی را در کنترل قاچاق پیش کشیدند و این که دولت میخواهد بار کم کاری خود در بخش کنترل مرزها را به دوش دیگر اقشار جامعه به خصوص اقشار کم درآمد بگذارد.
همین امر باعث شد تا دولت و مجلس تاکید داشته باشند که قیمت بنزین فعلا افزایش نخواهد یافت. از این رو این بار بحث سهمیه بندی بنزین مطرح شد. بحثی که خود دولت در سال ۹۴ بساط آن را برچیده بود.
حالا دولت تصمیم گرفته است روزانه به هر نفر که کارت سوخت دارد ۲۰ لیتر بنزین تعلق گیرد. این فرد آزاد است تمامی بنزین موجود در کارت سوخت خود را مصرف کند و یا آن را با نرخ آزاد به دیگران بفروشد.
بهروز نعمتی، سخنگوی هیات رییسه مجلس، میگوید: قطعا با توجه به مشکلات اقتصادی امروز مردم و گرفتاری های آنها اقدامی غیر کارشناسی و غیر مدیریتی است و در مقطع کنونی مدیر عاقل چنین تصمیمی اخذ نمی کند.
نعمتی طرح اختصاص ۲۰ لیتر بنزین به هر نفر را با طرح هدفمندی یارانهها مقایسه میکند و میگوید: به تمام مردم به یک نسبت یارانه اختصاص یافت، اما پس از مدتی دولت و مجلس به این فکر افتادند که تعداد یارانه بگیران را کاهش دهند، اما نتوانستند این اقدام را عملیاتی کنند، چرا که حقی برای مردم ایجاد شده بود و عملا مجلس و دولت نتوانستند در این زمینه توافقی داشته و تعداد یارانهبگیران را کاهش یابند و تنها به اقشار آسیب پذیر جامعه یارانه پرداخت شود.
نعمتی معتقداست دولت اگر بخواهد حتی دهک های بالای درآمدی را نیز از لیست دریافت این میزان بنزین حذف کند، باز هم مشکل جدید برای جامعه به وجود خواهد آمد.
با این حال برخی از نمایندگان مجلس و کارشناسان اقتصادی استفاده از کارت سوخت را در وضعیت فعلی جامعه تنها راه حل جلوگیری از قاچاق بنزین میدانند.
اسد الله قره خانی، سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه در واقع در کشورهای دیگر قیمت بنزین ۳۰ برابر ایران است که با این قیمت ها هر فردی برای قاچاق و صادرات بنزین وسوسه می شود، میگوید: باید جلوی قاچاق سوخت گرفته شود که مهمترین عامل برای جلوگیری از قاچاق کارت سوخت است حتی اگر قیمت سوخت افزایش نیابد.
نماینده مردم علی آبادکتول در مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه با بازگشت کارت سوخت سهمیه بندی خود به خود مطرح می شود، اظهار داشت: اگر شخصی کارت سوخت داشته و روزانه ۱۰ باک بنزین زده و خالی کند دیگر کارت سوخت معنایی ندارد، لذا در ابن بخش بار دیگر با استفاده از کارت سوخت سهمیه بندی معنا پیدا می کند.
هدایتالله خادمی با اشاره به شائبه افزایش نرخ بنزین در بودجه ۹۸، گفت: در شرایط فعلی اقتصادی به هیچ وجه نباید قیمت حاملهای انرژی به ویژه بنزین را افزایش داد چرا که افزایش قیمت بنزین، گران شدن بسیاری از مایحتاج زندگی مردم را به دنبال دارد و بر این اساس جامعه کشش و ظرفیت افزایش قیمت بنزین را ندارد.
با وجود کاهش ۵۰ درصدی قیمت فرآوردههای نفتی در بازارهای جهانی طی چند ماه گذشته هنوز تکلیف هنوز قیمت بنزین در ایران مشخص نیست و پس از خروج میلیونها لیتر بنزین قاچاق در ۵ ماهه نخست سال حالا سناریوهای مختلفی برای تعیین تکلیف این فرآورده وجود دارد ؛هرچند برخی از اعضای کمیسیون کمیسیون انرژی مجلس از احتمال دو نرخی شدن بنزین خبر دادند اما کارشناسان اقتصادی نیز معتقدند شناور و یا هر گونه افزایشی برای قیمت بنزین در شرایط کنونی نمی تواند به نفع اقتصاد کشورمان باشد.
بهانه های واهی، استدلال های غلط
با وجود آنکه در برنامه ششم توسعه مجلس به دولت اجازه مجوز افزایش قیمت قیمت این فرآورده های نفتی را داده، اما به علت شرایط اقتصادی حاکم تاکنون دولت دست به عصا رفتار کرده است.
غلامحسین حسنتاش کارشناس اقتصاد انرژی معتقد است افزایش قیمت بنزین به هیچ وجه نمیتواند راهگشا باشد چراکه بررسیها نشان داده حتی در صورت افزایش ۱۰۰ درصدی قیمت تنها و ۵ تا ۷ درصد مصرف این فرآورده کاهش خواهد یافت
وی معتقد است :حل مسئله بنزین و افزایش مصرف آن در داخل کشور ایران نیازمند سالها تلاش و برنامه ریزی میان مدت و بلند مدت دولت برای بهینه سازی مصرف انرژی است به این معنا که اگر یارانه ای که صرف مصرف بنزین می شود اختصاص به تولید اتومبیل های با بازدهی بالا شود میتواند در کاهش مصرف سوخت اثرگذار باشد.
همزمان با بالا گرفتن بحث سهمیه بندی بنزین، برخی به مقایسه میزان مصرف سوخت در ایران و برخی کشورهای دیگر پرداختند و اینکه چون قیمت بنزین در این کشورها بالاست، حتی با وجود جمعیت مساوی و یا بیشتر با ایران، میزان مصرف سوخت در آنها پایین است.
حامد قدوسی، کارشناس انرژی معتقد است مقایسه میزان مصرف سوخت به خصوص بنزین در ایران با کشورهایی چون ترکیه یا چین، اساسا اشتباه است.
قدوسی میگوید: در برخی کشورها (مثلا خیلی کشورهای اروپایی)، خودروهای سواری اساسا بنزین مصرف نمیکنند و دیزلسوز هستند. بنابراین تعجبی ندارد که مصرف سرانه بنزینشان پایین باشد.
قدوسی در ادامه میگوید: مصرف بنزین به شدت تابع شرایط فضایی (Spatial) و مشخصات شهرسازی و توزیع محل و اقامت در کشورهای مختلف است. مصرف سرانه سوخت در آمریکا بسیار بالا است (آمریکا به تنهایی بیش از ده درصد نفت خام دنیا را در باک ماشینها میسوزاند) چون ساختار شهری عمدتا مسطح و پراکنده است و فاصله محل زندگی و کار زیاد است. اروپا مصرف خیلی کمتری دارد چون جمعیت بیشتر در شهرهای بزرگ متمرکز است و فاصله محل زندگی و کار کم و فشرده است.
وی در یاداشتی در کانال تلگرام خود نوشته است: مصرف سرانه بنزین مستقیما تابع در دسترس بودن حمل و نقل عمومی است. مصرف سوختهای حمل و نقل تابع مشخصات سطح زمین هم هست. کشور مسطحی مثل هلند امکان خیلی بیشتری برای تردد با دوچرخه دارد تا شهری مثل استانبول یا تا حدی تهران که روی تپه و پستی و پلندی هستند.
از سویی مصرف سوخت تابع هزینه خرید و نگهداری خودروهای کممصرف و میزان دسترسی خریدار به چنین خودروهایی است.
به این ترتیب به نظر میرسد دولت هنوز در بالاتکلیفی بزرگی قرار گرفته است. هرچند استفاده از کارت سوخت الزامی شده و احتمالا سهمیه بندی سوخت، با هر نرخی و مقداری، اجرا خواهد شد، اما هنوز از سوی هیچ نهادی و سازمانی و وزارتخانهای، هیچ طرح مطالعه شده و کارشناسی برای کنترل میزان مصرف سوخت کشور ارائه نشده است.