ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

۴۹۵ مطلب با نشانه «weblog» ثبت شده است

تحلیل


غلط کردیم؛ پیامک‌های تبلیغاتی را برگردانید

يكشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۰۲ ب.ظ | ۲ نظر

چند وقت پیش تلویزیون نشون می‌داد ژاپنی‌ها با ورود زیاد پری‌های دریایی به ساحل کشورشون مواجه شدن که خب بر خلاف ظاهر نرم و نازکشون بسیار هم کشنده و خطرناک هستن. بعد شروع کردن به کشتار پری‌های مزاحم.

بعد از مدتی متوجه شدن از وقتی کار کشتار پری‌ها رو شروع کردن نه تنها تعدادشون کم نشده بلکه روز به روز در حال افزایش هم هستن! خلاصه رفتن سراغ دانشمندا و گفتن برید ببینید جریان چیه ما هر چی اینارو می‌کشیم اینا نسلشون بیشتر داره می‌شه.

نتیجه تحقیق دانشمندا واقعا جالب بود. اونا فهمیدن پری‌های دریایی برای حفظ نسلشون به محض احساس خطر و کم شدن جمعیتشون به شکل طبیعی تولید مثلشون رو به شدت افزایش می‌دن!

بعد هم گفتن اینا رو دیگه نکشین، به جاش باید اینا رو خیلی با احتیاط و عزت و احترام، جوری که نترسن و یهو به فکر تشدید تولید مثل بیفتن، بغل کنید ببرید با کشتی کلی دورتر رهاشون کنید، تا شاید مشکل حل شد. اتفاقا این روش جواب هم داد!

حالا این چه ربطی به حوزه ICT داره. عرض شود خدمتتون آقا من جزو اوندسته از آدمایی بودم که قبلا درخواست قطع پیامک‌های تبلیغاتی رو داده بودم و خدا رو شکر مدت‌ها بود از شر این پیامک‌ها راحت بودم.

اما چشمتون روز بد نبینه که از دو هفته قبل پیامک‌های سفر به کوش‌آداسی و ویژه آقایان و دیپلم مفتی بگیرید و فروش مسواک قسطی و کاشت مو و خدمات دندانپزشکی و لاغری و انواع مسابقات صنار بده آش به همین خیال باش و جوانسازی پوست و حراج بزرگ کلاهبرداران و شرکا و لازک چشم و هزار و یک مزخرف دیگه امان منو بریده.

با دوستای دیگه هم که حرف میزدم متوجه شدم اونا هم به طرز خفنی بیچاره شدن از دست این پیامک‌ها. نشستم ببینم خب علتش چیه؟ این مزخرفات که مدتی بود به دستم نمی‌رسید، اما چی شده که جبران تمام اون مدت رو دارن یکجا می‌کنن و شبانه روزی دارن حمله می‌کنن؟

یه کم که تحقیق کردم فهمیدم، علتش راه‌اندازی سامانه لغو پیامک‌های تبلیغاتی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات بوده! یعنی من موندم این پیامک‌ها برای بقای خودشون ظاهرا مثل سوسکا و همین پری‌های دریایی عمل کردن که به محض مواجهه با مرگ، مقاوم‌تر شدن و بدتر این که بیشتر هم شدن.

حالا می‌خواستم خدمت دوستان سازمان رگولاتوری عرض کنم، بنده شخصا غلط کردم درخواست دادم این پیامک‌های تبلیغاتی رو مهار کنید! اونا هفته‌ای سه چهارتا به دستم می‌رسید اما الان شده روزی سه چهارتا. خواهشا حالا که نمیشه این دوستان ارسال‌کننده پیامک‌های مزاحم رو مهار کرد، مثل پری‌های دریایی خیلی با عزت و احترام باهاشون رفتار بشه و اجازه بدین همه چیز به روال سابق برگرده!

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصرارتباط)

ایرانیان مبدع هک‌درمانی و بلاک‌درمانی

يكشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۳ ق.ظ | ۰ نظر

در فضای مجازی ایران به واسطه مشکلات و چیزهایی که پاسخی براشون وجود نداره، شاهد ظهور و بروز پدیده‌های جدیدی هستیم.

مثلا اگه یه خانم لباس مناسبی نپوشید و تلویزیون مجبور به سانسور شد، اگه یه بازیکن به تیم فوتبال ما گل زد، اگه یه داور خارجی اشتباه کرد، اگه کسی روی رونالدو خطا کرد و کلی موارد دیگه که مستحضر هستید، یه عده ایرانی هستند که خوب می‌دونن چطور باید این آدمای بی‌عقل رو بیدارشون کرد و نشوند سرجاشون.

برای همین روش جدیدی به نام فحش‌درمانی یا توهین‌درمانی در پیش گرفته می‌شود. برخی از ایرانی‌های معتقد به این روش درمانی، اینقدر مرده و زنده طرف رو به زبان‌های مختلف مورد تکریم قرار می‌دن، که طرف اگه به کل از شبکه‌های اجتماعی و اینترنت حذف نشه، حداقلش اینه که دیگه صفحش رو برای مدتی مسدود می‌کنه.

منم اول معتقد بودم توهین‌درمانی جواب نمی‌ده. اما حالا می‌بینم انگار داره جواب می‌ده و خب یه سری آدم به این ترتیب ادب می‌شن و بیشتر مراقب لباس، طرز حرف زدن و طرز بازی کردن خودشون می‌شن و کاملا می‌فهمن که تو هر بازی فوتبال که آدم نباید به هر تیمی خواست گل بزنه.

در عوض اما یه دسته دیگه از ایرانی‌ها هستن که معتقدن این روش خیلی زشته و برای ما خوب نیست که تو دنیا به عنوان فحاش و هتاک شناخته بشیم. برای همین بازم یه عده‌ای از مردم نشستن فکر کردن و به روش بلاک‌درمانی رو آوردن. روش این گروه هم به این ترتیب هست که با هم قرار گذاشتن تا وقتی قانون کار خاصی در این مورد نمی‌کنه، از این به بعد هر کی حرف بد زد، چون نمی‌دونیم کی هست که تو دهنش فلفل بریزیم، بلاکش کنیم. یعنی اینقدر همه حذفش کنن تا خودش تو اینترنت تنها بمونه و بمیره!

حالا چند وقتی هست یه روش دیگه هم تو فضای مجازی ایرانی ابداع شده که اونم در نوع خودش کم نظیر هست. در این روش بعضی آدما هرجا کارشون گیر بیفته برای اینکه صداشون تو رسانه‌ها بپیچه و به گوش مسوولان مربوطه برسه، سراغ هک‌درمانی رفتن. یعنی مثلا طرف وقت بیمارستان می‌خاد بهش نمی‌دن بعد میزنه سایت اونجا رو میاره پایین و خلاصه صداشو به گوش مسوولان بیمارستان و سایرین هم می‌رسونه.

البته برای این روش هنوز راه مقابله‌ای پیدا نشده و نمی‌دونم با اینا دیگه باید چیکار کرد. خب اینا یه کم خطرناک هم هستن بزنی بلاکشون کنی یهو میزنن هکت می‌کنن. برای همین شاید باید روش هک‌پاتک‌درمانی در پیش گرفت. یعنی هرکی هک کرد یه هکر استخدام کنی اونو هک کنه تا ادب بشه و به این می‌گن هک‌پاتک‌درمانی.

خلاصه خدا می‌دونه ابداع بعدی ایرانی‌ها تو فضای مجازی چی خواهد بود.

عزت زیاد

آق فری

منبع:عصرارتباط

ساخت پوکمون ملی آغاز شد

دوشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۱۴ ق.ظ | ۰ نظر

یعنی خدا به داد ما برسه که هر چیز جدیدی تو دنیا بیاد، اعم از غذا، مد، مدل مو، آهنگ، بازی، فیلم، سرگرمی و خلاصه هر چیز جدیدی که تو دنیا بیاد، قبل از این که تو کشور سازندش فراگیر بشه تو ایران یه سری ملت راه می‌فتن دنبالش و تا شورش رو در نیارن ول کن نیستن.

اما وقتی خوب فکر می‌کنم، می‌بینم مشکل فقط برخی مردم نیستن، برخی مسوولان هم از همین مدل پیروی می‌کنن.

مثلا خبر میاد اینترنت چیزها تو یه روستا در آمریکا راه‌ افتاد، صبحش یه نفر مصاحبه می‌کنه ما به زودی وارد مبحث اینترنت چیزها می‌شویم. یا خبر میاد بالن اینترنتی قراره تازه راه بیفته، عصر همون روز یکی تو ایران اعلام می‌کنه ساخت بالن اینترنتی در دستور کار قرار گرفت. یا مثلا مجری خبر تلویزیون میگه شبکه نسل 5 در یک آزمایشگاه اجرا شد و محققان امیدوارند تا 100 سال دیگه فراگیر بشه که یهو می‌گه، بینندگان عزیز به خبری که هم‌اکنون به دست من رسید توجه فرمایید، یک مسوول اعلام کرد کار ساخت شبکه نسل 5 موبایل در کشور آغاز شد.

از اینا اینقدر زیاده که از کت و کول می‌افتم بخام همشو بنویسم. تازه کل نشریه هم پر می‌شه. حالا با مدیرای هفته‌نامه حرف زدم گفتن شاید یه ویژه‌نامه با عنوان چاخان‌نامه منتشر کردیم.

بگذریم، حالا خبر رسیده یه بازی به نام پوکمون‌گو تو چندتا کشور اومده که خب برخی از هموطنان ما که قبل از آمریکایی‌ها به فیلم‌های هالیوود دسترسی پیدا می‌کنن و هیچ مانع و فیلتری هم مانع دستیابی اونها به هیچی نمی‌شه، وارد عمل شدن و کار نصب و بازی آغاز شد.

یعنی من دیگه یه چیز رو فهمیدم و اون اینکه هر محصولی که یه شرکتی تو دنیا بسازه، قبل از این که مرحله آزمایشیش رو تموم بکنه، اشکالاتش دربیاد و قبل از این که به فکر قیمت گذاری رو محصولش بیفته و قبل از این که به فکر صادرات و ایجاد شبکه توزیع تو دنیا باشه، ایرانی‌ها سه سوته اینجا براش نمایندگی جعلی درست می‌کنن، شبکه می‌زنن، محصولاتش رو پیش فروش می‌کنن، سایت می‌زنن و خلاصه کلی کار دیگه.

این وسط برخی مسوولای دولتی هم خب بیکار نمی‌شینن و بلافاصله به فکر ساخت نسخه ملی و بومی اون محصول می‌افتن. اونم نه یه نهاد و دو نهاد، هر کی می‌تونه یکی برای خودش راه میندازه.

خلاصه از اول هفته هی دارم تو اخبار می‌گردم ببینم کجا تیتر می‌زنن "ساخت پوکمون ملی آغاز شد". البته هنوز ناامید نشدم و می‌دونم دیر و زود داره ولی سوخت و سوز قطعا نداره.

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصر ارتباط)

ایران صادرکننده گوشی آیفون می‌شود؟

يكشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۰۵ ق.ظ | ۰ نظر

احتمالا همه در جریان موضوع ساماندهی قاچاق موبایل و در راس آنها ساماندهی گوشی آیفون هستید. تو چند روز گذشته یک حمله گازانبری از سوی مسوولان ستاد مبارزه با قاچاق و تعزیرات به بازار موبایل در دستور کار قرار گرفته و اینطور که می‌گن، تا چند روز دیگه گوشی‌های قاچاق تو شبکه فعال نمی‌شن و احتمالا کاربرایی که این گوشی‌ها رو خریدن می‌تونن از دوربینش استفاده کنن، باهاش بازی کنن، برن تو اینترنت یا ازش به عنوان یک هارد اکسترنال استفاده کنن. خلاصه هر کاری میشه کرد جز تماس گرفتن باهاش.

این وسط اما ظاهرا گوشی آیفون به علت آنچه نداشتن نمایندگی راستکی عنوان شده، در صدر گیر دادن قرار گرفته. همین چند وقت پیش بود که یکی از مدیرای درگیر طرح ساماندهی قاچاق موبایل گفته بود به زودی و در صورت فعال نشدن گوشی در شبکه‌های مخابراتی، یک گوشی 2 میلیونی قیمتی بیشتر از 200 هزار تومن پیدا نخواهد کرد.

البته در مورد آیفون که بر عکس شده و خبر فعال نشدنش باعث شده یه 200 هزار تومنی روش بره و فروشنده‌ها الان بساط کردن که هر کی آیفون می‌خاد زود بخره که آتیش زدیم به مالمون.

بماند که این وسط خبر رسید که فقط آیفون نیست که نمایندگی نداره و خیلی از برندهای دیگه هم نماینده راستکی ندارن، اما از بد حادثه قرعه به نام آیفون افتاده تا بیشتر از بقیه فروش بره!

اینم می‌دونیم که آیفون با وجود قیمت بالاش از جمله گوشی‌ها مورد علاقه ایرانی‌ها هست. این یعنی آیفون زیاد وارد می‌شه تو کشور و یه مدتی تو انبار می‌مونه تا فروش بره.

حالا من یه سوالی برام پیش اومده. الان فرض کنیم تا شب اجرای طرح توقف قاچاق موبایل، یه عده از ایرانی‌ها بدو بدو رفتن یه تعدادی خریدن، بعد تکلیف بقیه گوشی‌های آیفون که تو انبارها و در حال ترخیص از مبادی قاچاق هستن چی می‌شه؟ اینجا فکر کنم دو حالت پیش میاد، یا همچنان می‌شه با یه کلک‌هایی گوشی رو فعال کرد یا نمی‌شه.

اگه فعال شد که هیچ، یه شغلی به نام فعال‌سازی گوشی قاچاق ایجاد می‌شه و یه نونی گیر ایشان. اگه هم فعال نشد که به قول اون مسوول گوشی 2 میلیونی با افت قیمت، 200 هزار تومن می‌شه. خب این که خیلی ضرر هست اونوقت. بعد با خودم گفتم فکر کن آق فری، اگه تو جای قاچاقچی بودی چیکار می‌کردی؟

بعد گفتم خب اگه ایران صادرکننده آیفون بشه که ضررش خیلی کمتر از یک میلیون هشتصد هزار تومن می‌شه! عزیزان قاچاقچی می‌تونن گوشی‌های باد کرده رو به کشورهای همسایه با قیمت به مراتب بیشتر از 200 هزار تومن صادر کنن.

خلاصه که فکر کنم چیز زیادی نمونده که صادرکننده گوشی آیفون و یه سری گوشی‌های دیگه بی‌نمایندگی در ایران بشیم.

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصرارتباط)

خداوندا ما را در پناه خود امن و محفوظ بفرما. با ذکر این دعا، ایرانیان را به خواندن ادامه مطلب دعوت می‌کنم. هفته قبل رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت از رصد سلامت بهداشتی رستوران‌ها با استفاده از اپلیکیشن جدیدی خبر داد که مردم می‌توانند در سراسر کشور وضعیت بازرسی و سلامت بهداشت هر رستورانی را متوجه شوند.

به گفته ایشان با داشتن این اپلیکیشن مردم به خوبی متوجه می‌شوند که رستورانی که به آن مراجعه می‌کنند به چه صورت و چه مقدار بازرسی بهداشتی شده است و امتیاز سلامت آن به چه صورت است.

بعد برای خبرنگار پرسش پیش آمده که اگر رستورانی در این اپلیکیشن نبود تکلیف چیست که اینطور پاسخ گرفته، این به معنای آن است که مراحل بازرسی این رستوران‌ها هنوز کامل نشده است.

خب از اینجا به بعد آق فری وارد می‌شود تا به زبان ساده علت ساخت این اپلیکیشن مفید را تشریح کند.

ببینید معنی اپلیکیشن مذکور که از طریق سایت markazsalamat.behdasht.gov.ir قابل دسترس هست اینه که به کمک آن می‌تونید از میزان سلامت، بهداشت، آلودگی و میکروبی بودن رستوران و غذای مورد استفاده مطلع بشید. ببینید گیج نشید یه وقت، موضوع خیلی ساده هست، منظور اینه که مثلا یه رستوران رتبه بهداشتش پایین هست و یکی بالا و به کمک این اپلیکیشن شما می‌تونید تصمیم بگیرید غذای ارزان با میکروب بیشتر بخورید یا غذای متوسط با میکروب متوسط یا غذای گران و احتمالا بدون میکروب بخورید!

حالا دیدین درک این مطلب چقدر ساده بود. پس لطفا سوال براتون پیش نیاد که "اپلیکیشن تایید سلامت بهداشتی رستوران‌ها" به چه دردی می‌خوره! خب همونطور که مشخصه هر رستورانی تا یه حدی می‌تونه بهداشت رو رعایت کنه و وزارت بهداشت هم ظاهرا مشکلی با این قضیه نداره، حالا انتخاب با شماس که برید بخورید و مسموم بشید یا نشید.

اگرم گوشی هوشمند ندارید و جایی هستید که اینترنت وصل نیست، خدا به همراه شما باشد.

حالا یه دنیا سوال داره مثل موریانه مغزم رو می‌خوره. اول این که مگه بهداشت اونم در مورد غذا، اندازه داره؟ اگه رستورانی محیط بهداشتی نداره مگه اصلا باید باز بمونه؟ نمونه جهانی این اپلیکیشن در کدام کشور به بهره‌برداری رسیده و اگر نرسیده بنده سریعا برم ثبت جهانی کنم و از عواید این ایده مادام العمر بهره‌مند بشم.

حالا که متوجه دعای اول این متن شدین بیایید همه باهم دوباره آن را زمزمه کنیم که خداوندا ما را در پناه خود امن و محفوظ بفرما.

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصرارتباط)

اینترنت ارزان و پرسرعت/کاریکاتور

دوشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۵۸ ب.ظ | ۰ نظر

یعنی یه وقتایی آدم یه چیزایی می‌شنوه که نیازش به انواع محصولات زراعی از جمله چغندر رو رفع می‌کنه، چون روی سر آدم سبز می‌شه و قابل استفاده هست.

ماجرای جدید ایرانسل رو هم که این روزها خواجه حافظ شیرازی هم در جریانش قرار گرفته. همون ماجرای لو رفتن اطلاعات مشترکان رو عرض می‌کنم.

اووووه! بیا ببین از اول هفته این رسانه‌ها چه کولی بازی و قشقرقی راه انداختن، هر کی ندونه فکر می‌کنه حالا چیچی شده و میلیون‌ها نفر خدای ناکرده کشته شدن.

نه بابا چیز خاصی نبوده، ماجرا خیلی ساده بوده، اطلاعات 20 میلیون نفر به شکل یکجا لو رفته. تازه اطلاعات هم چیز مهمی نبوده و شامل نام و نام خانوادگی و شماره ملی و آدرس منزل و کدپستی و این جور چیزای اولیه بوده.

تازه اطلاعات هم از طریق بنده خدا ایرانسل درز نکرده، همش تقصیر یه کارمند خاطی تو یه نهادی بوده که این اطلاعات به راحتی دستش بوده و برده سر چهارراه فروخته.

اینا که چیزی نیست برای این که بدونید این رسانه‌ها چه شلوغ کاری هستن، بد نیست بدونید تازه تمام این اطلاعات مال 2 سال و نیم قبل بوده! توجه داشته باشید موضوع خیلی قدیمی و نخ‌نما هست.

حالا این اطلاعات مفید و قانع کننده رو کی گفته باشه خوبه؟ آقای وزیر ارتباطات تو مجلس فرمودن.

من نمی‌دونم این وسط 20 میلیون نفر مهم نیستن، عامل درز اطلاعات مهم نیست، خود اطلاعات مهم نیست یا این که مال سال‌های خیلی خیلی دور یعنی 2 و نیم سال گذشتش مهم نیست؟

بذارید بچسبم به همین مورد آخری یعنی قدیمی بودن اطلاعات. شما می‌دونید تو زمان 2 و نیم سال چقدر اتفاق ممکنه رخ بده؟ یه کاربر بیکاری پرسیده بود یعنی چی که این اطلاعات مال گذشته بوده؟ یعنی طرف اسمش فریدون رحمتی بوده تو این مدت رفته تغییرش داده کرده غضنفر جباری؟ خونه رو هم فروخته؟ و باقی اطلاعات رو هم رفته تغییر داده و کلا یه هویت جدید برای خودش درست کرده؟

جالبه که بدونید، در تایید قدیمی بودن اطلاعات و بی ارزش بودنشون، یه موضوع خیلی عملیاتی‌تر رو مطرح کردن و گفتن، اون 20 میلیون سیم‌کارت دیگه الان یا باطل شدن یا سوختن.

باورتون میشه توی دو سال و نیم 20 میلیون نفر ییهویی تصمیم به دور انداختن سیم‌کارتشون گرفته باشن؟ من که هر چی بیشتر دقت می‌کنم، می‌بینم احتمال اول که اون 20 میلیون تغییر هویت داده باشن و خونشونم عوض کرده باشن بیشتره!

به هر حال وقتی منطقی حرفا رو می‌خونم می‌بینم درست می‌گن، اطلاعات مال 2 سال و نیم قبل بوده و خیالم راحت می‌شه.

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصرارتباط)

افشای اطلاعات 20 میلیون مشترک/ کاریکاتور

سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۵۹ ب.ظ | ۰ نظر

متن پیامک‌های لو رفته مشترکان ایرانی!

يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۲۰ ب.ظ | ۰ نظر

علیرضا لبش: این روزها خبر می رسد که اطلاعات مشترکین یکی از اپراتورهای تلفن همراه در یک ربات در فضای مجازی در اختیار همه افراد جامعه قرار گرفته است.

ما از اپراتورها به خاطر انتتشار اطلاعات مشترکین تشکر می کنیم اول به خاطر اینکه در راستای شفاف سازی به جای رو کردن فیش حقوقی مدیرعامل و معاونان، در یک حرکت ابتکاری اطلاعات مشتریانش را رو کرده است و دوم  به خاطر اینکه این اطلاعات قبلا در اختیار موسساتی قرار می گرفت که پول هنگفت به این شرکت پرداخت می کردند ولی الان این اطلاعات ملی شده و در اختیار تمام ملت قرار گرفته است.

قبلترها اگر شما شماره این اپراتور تلفن همراه داشتید، پیامک هایی شبیه به این دریافت می کردید:

نمی خوای انگلیسی رو مثل بلبل!!! صحبت کنی؟ روزی ۱۰۰ تومن!!!
نمی خوای بنز برنده شی؟؟؟ روزی ۲۰۰ تومن
هراز تا سکه می دیم!!! روزی ۱۵۰ تومن
آخرین اخبار ورزشی! روزی ۱۰۰ تومن
آخرین اخبار مصدومان فرودگاه ترکیه!!! روزی ۳۰۰ تومن

اما امروز دیگر همه شماره و اطلاعات شما را دارند و باید منتظر پیامکهایی شبیه به این باشید:
بیا دو تا بربری برای صبحانه ببر. یکی اشانتیون بگیر. نانوایی سر کوچه.
چرا هنوز مجردی؟ نمی خوای سر و سامون بگیری؟ پیدا کردن همسر خوب روزی ۱۰۰۰ تومن! صغری خانوم سرکوچه ای.
این قدر ول نگرد، آمار بیکاری رو زیاد نکن. برو در مغازه آقات کار کن. وزارت کار و امور اجتماعی
اوضات خیلی بی ریخت شده. آمارت رو دارم. بیا برنامه ماه عسل یا با گریه و کتک میارمت. احسان
دیشب کجا بودی به ۲۰۰۰۹۰ پیامک ندادی؟ اگه می خوای زن و بچه ات نفهمن کجا بودی روزی ۵۰۰ تومن.
شنیدم می شینی فیلمای کمال تبریزی و اصغر فرهادی رو می بینی، ای ...! اگه می خوای فحش ات ندم بشین فیلمای فونتریه رو ببین . مسعود فراستی
آخرین اخبار محله! روزی ۲۰۰ تومن. اصغرآقا بقالی سر کوچه 
می خوای اجاره نامه ات رو تمدید کنی یا بلند میشی؟ روزی ده هزار تومن بده یه خونه بهتر برات پیدا کنم. بنگاه املاک بی خانمان
به تو چه که من از پرسپولیس رفتم. دفعه بعد بیای توی پیجم فحش بدی به همه می گم که قبلا استقلالی بودی. اینم توی مشخصاتت نوشته بودی. طارمی.
تیم ملی ایسلند کسی رو نداره. به باشگاه هواداران تیم ملی ایسلند بپیوندید. روزی ۱۰۰ یورو.  هر روز قرعه کشی یک دستگاه.
بیا آشغالاتو بذار دم در. ساعت ۹ شده. شهرداری
اگه میخوای فیش حقوقی ات رو رو نکنیم، روزی ۱۰۰۰۰۰۰ تومن. شرکت مدیرسازان فردا با مسئولیت محدود.
من با مازراتی سوارا کاری ندارم، تو پراید داری، اما رسوایی ۲ رو ندیدی؟ واقعا که! مسعود ده نمکی
۲ میلیارد دلار از دارایی هاتو آمریکا برده اما هنوز به کمپین نپیوستی؟ تا حاج کاظم رو ناراحت نکردی عدد ۲۰ رو پیامک کن. پرویز پرستویی.
اگه جنس خوب می خوای بیا پارک محل. ساقی.
آیا می دانید در آمریکا از هر ۹ نفر ۸ نفر داغان و خراب هستند؟! اگر می دانید شماره ۲ را پیامک کنید و اگر نمی دانید به بیلبوردهای خیابان ها بیشتر توجه کنید. (منبع:مهر)

پهنای باندی که پاگنده خورد!

يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۱۰ ق.ظ | ۰ نظر

هفته گذشته در کمال تاسف و تاثر، به شدت خفنی مطلع شدیم، "باد اسپنسر" بازیگر ایتالیایی که در تلویزیون ایران به اسم "پاگنده" معروف بود، در سن ۸۶ سالگی درگذشت.

بازگشت به رسم فوت کردن در گوشی تلفن!

پنجشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۱۸ ب.ظ | ۰ نظر

وزیر محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات اعلام کرده از این به بعد برای روستاها حداقل کارکرد 200 دقیقه مکالمه و برای شهرها حداقل کارکرد 330 دقیقه مکالمه در نظر گرفته می‌شود. به این معنی که حتی اگر مشترکان کمتر از این میزان از خطوط استفاده کنند، ملزم به پرداخت هزینه به ازای این دقایق هستند. به معنای دیگر ما چه با تلفن حرف بزنیم و چه حرف نزنیم باید هزینه این مقدار مکالمه را پرداخت کنیم. خب حالا که در هر صورت ناچاریم دست در جیب مبارک کنیم:

آیا شایسته نیست لااقل به همین میزان 200 یا 330 دقیقه به فک و فامیل و در و همسایه زنگ بزنیم و آنها را از خواب بیدار کنیم؟

آیا بهتر نیست هفته‌ای یک باز به شهین خانم اینا زنگ بزنیم و درباره خواهر شوهرش به بحث و تبادل نظر بپردازیم؟

آیا ارزنده نیست که از حال پدر پدر‌بزرگ دوست برادرزاده‌مان که چند هفته است بستری شده باخبر شویم؟

آیا زیبا نیست که مانند قدیم برای پر کردن اوقات فراغت به تصادف یک شماره را بگیریم و از صمیم دل فوت کنیم؟

آیا می‌دانید که پسر برادر پری خانم اینا این هفته به خدمت سربازی اعزام شده است و ادب حکم می‌کند که برای همدردی با پری خانم با او تماس بگیریم؟

آیا از میزان سرطان زا بودن امواج تلفن همراه و خواص درمانی تلفن ثابت آگاهی دارید؟

آیا می‌دانید که خانم‌های آریایی زمانی به صحبت کردن با تلفن مشهور بودند و مدتی است که این شهرت و اعتبار جهانی لکه‌دار شده و در حال فراموشی است؟ ننگ بر ما.

پس همین حالا گوشی‌های تلفن را بردارید و تا قرآن آخر پولی را که مخابرات از شما می‌گیرد، با تلفن صحبت کنید باشد که یر به یر شوید.

سعید طلایی

جام‌جم

کی گفته من نیاز به مو، توانبخشی و لیزر دارم؟

دوشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۳ ق.ظ | ۰ نظر

من مجبورم به شما خواننده گرامی خبر بدی بدم. بر اساس آمار 145 میلیون سیم‌کارت تو کشور واگذار شده. خب حتما میگین این کجاش بد بود. عرض می‌کنم خدمتتون عجله نکنید. خاطر مبارکتون هست که این پیامک‌های تبلیغاتی چه دماری از روزگار ملت در آورد و حتی نزدیک بود وزیر ارتباطات از وزارت خداحافظی کنه که قول یه ساماندهی داده شد و از این چیزا که بلدین.

حالا اون ساماندهی و سامانه و هر کاری آقایون قرار بود بکنن، به راحتی آب خوردن رفت هوا. چطوری؟ اینطوری که دیگه تبلیغ کننده‌ها برای اونکه نه از جایی مجوز بگیرن، نه گیر بهشون بدن که این متن پیامک اشکال داره و برای کی میخای بفرستی و اصلا صلاحیت داری و هزار گیر و گور دیگه، راه افتادن با یکسری سرشماره تلفن ثابت هوشمند و از یه سری شماره موبایل خودشون به راحتی پیامک می‌فرستن.

فکر کنم دارین متوجه عرض بنده می‌شید که تقریبا 145 میلیون پیامک تبلیغاتی بلقوه که اتفاقا هیچ کاری هم باهاشون نمی‌تونید بکنید، در انتظار شما هست! پس باید صبور باشن چون اینطور که پیداست کاری از دست وزارت ارتباطات و ارشاد و شورای عالی فضای مجازی هم بر نمیاد.

اما من روی حرفم با اون آدم نمی‌دونم بگم دانا یا نادانی هست که داره پولشو با این تبلیغات پیامکی هدر می‌ده. دوست عزیز! فرق پیامک با تبلیغات تو روزنامه و تلویزیون اینه که هر پیامک اصولا به دست یک نفر خاص می‌رسه. یعنی هر پیامک رو فقط یک نفر می‌خونه نه ده، صد یا هزار نفر. افتاد؟!

حالا شما همینطوری هرتی صد هزارتا پیامک می‌پاشی به سمت مردم، خب اونوقت نمی‌گی خب به دست کی می‌رسه، بچه هست، بزرگ هست، خانمه یا آقا؟

آقا مثلا بنده یه خروار مو دارم، پیامک کاشت موی شما به چه درد من می‌خوره؟ من توانمند هستم، پیامک توانبخشی شما به چه درد من می‌خوره؟ آخه چی بگم، خیر من نیاز به لیزر هم ندارم. من نیاز به دریافت مدرک پولی دیپلم هم ندارم، لیسانس گرفتم. من نیاز به آهنگ مجانی هم ندارم، خودم موسیقی ساز هستم. قصد شرکت در کنکور ارشد هم ندارم، به جان خودت آنتالیا و کوش آداسی هم نمی‌رم و خلاصه یه کم دقت کنی، متوجه می‌شی داری سرمایت رو می‌ریزی تو چاه.

خلاصه دوست عزیز! ما که حریف مسوولان نمی‌شیم، خواستم خیلی منطقی و دوستانه و دلسوزانه با خودتون حرف بزنم، اون پولی که می‌خای دور بریزی رو به جاش پسته بخر شب ببر خونه همه دور هم بخورید. از ما گفتن، دیگه خود دانی.

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصرارتباط)

کاهش قیمت اینترنت با پای مرغ و ملخ

يكشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۸ ق.ظ | ۰ نظر

اون هفته فقط پای مرغ وسط قیمت اینترنت کشیده نشده بود که اونم با حرفای یکی از مدیرای وزارت ارتباطات به وسط اومد.

مدیر عامل جدید شرکت زیرساخت برای اونکه یک خبرنگار رو قشنگ شیرفهم بکنه که چرا قیمت اینترنت تو ایران گرونه و مثلا تو یه کشور دیگه ارزون، به ارزان قیمت بودن پای مرغ در ایران و گرانی آن در کشور چین پرداخته و گفته: این موضوع به جریان عرضه و تقاضا در کشور برمی‌گردد چرا که عرضه و تقاضا در میزان قیمت تاثیرگذار است.

به عبارت دیگه ایشون گفته تو ایران چون کاربر و مصرف اینترنت کم هست پس اینترنت گرون میشه و اگه کاربرا بیشتر بشن قیمت هم میاد پایین. حالا من موندم مگه خود همین وزارت ارتباطات نمیگه کاربرای اینترنت ایران از وقتی دولت رو تحویل گرفتن چندین برابر و پهنای باند هم چند ده هزار برابر شده، اما راز این که پس چرا قیمت‌ها همچنان اون بالا گیر کردن و پایین نمیان رو من نمی‌فهمم.

البته یه چیزی هم بگم، من هنوز نفهمیدم چیزی مشتری کم داشته باشه منطقا باید ارزون باشه یا گرون؟

اما حالا که ایشون یه مثال پای مرغی زدن و نشون دادن که در جریان مسایل غیر اینترنتی هم هستن، خب شاید بشه از همین طریق اینترنت رو ارزون کرد. ایشون می‌گن تو چین قیمت پای مرغ خیلی گرون‌تر از ایران هست، حالا من رفتم یه تحقیق کردم فهمیدم پای مرغ که باز تو ایران یه قیمتی داره، اما چیزایی مثل سوسک و ملخ و خلاصه انواع حشرات و گربه و از این جور چیزا که اصلا تو ایران قیمت نداره و مفت هست.

یعنی در واقع به جای پای مرغ می‌شد مثال حشره‌جات رو زد که تو ایران راحت برای خودشون در تردد هستن و نه کسی می‌خره نه می‌خوره، اما تو چین هم می‌خرن هم می‌خورن! پس به این نتیجه می‌رسیم اینترنت برای ما باید گرون باشه و برای اونا ارزون!

این که شوخی بود اما می‌خواستم بگم حالا که اینطوره ما می‌تونیم برای کاهش قیمت اینترنت روی صادرات حشرات و گربه و خیلی موجودات دیگه به چین و در مقابل دریافت اینترنت رایگان از اونا، حساب کنیم. تازه من یه تحقیقی کردم و فهمیدم تو چین تقریبا هر جنبده‌ای خورده می‌شه و چینی‌ها از موجودات پرنده فقط هواپیما نمی‌خورن، از موجودات دریایی فقط زیردریایی نمی‌خورن و از موجودات روی زمین هم فقط تانک نمی‌خورن.

پس تا دیر نشده و این پتانسیل گسترده از دست نرفته، خیلی سریع قرارداد تبادل حشرات و اینترنت رو پیگیری کنیم که اجرایی بشه و هم ما از شر این موجودات مزاحم راحت بشیم هم اینترنت ارزونی داشته باشیم. باز بگید این آق فری چیزی نمی‌فهمه!

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصرارتباط)

فضای مجازی و چشمان زنی که نخ می‌سازد

چهارشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۵۲ ب.ظ | ۰ نظر


چشمان زنی در اصلاندوز استان اردبیل نخ تولید می‌کند. خبر کوتاه اما غیر قابل باوری که دیروز دست به دست شد و در صدر اخبار فضای مجازی و محاوره‌های عمومی قرار گرفت.
 یکی از پایگاه های خبری استان اردبیل ۱۶ خرداد ماه خبری را با مستندات عکس و فیلم روی صفحه برد که لرزه به تن مخاطبان انداخت و در صفحات مجازی بارها و بارها دیده شد.
حتی شنیدن این خبر موجب می‌شد که مخاطبان به سایت‌های مختلف مراجعه کنند تا فیلم زنی که چشم راستش نخ تولید می کند را ببینند.
در این خبر با عنوان «حادثه حیرت انگیز در قوه بینایی بانوی اصلاندوزی/چشمی که نخ تولید می‌کند+عکس و فیلم» این پایگاه خبری به مصاحبه با زنی ۲۳ ساله از قشلاق قنبرلوی اولیا اشاره می‌کند که به یکباره متوجه شده است، چشم چپش نخ تولید می‌کند.
در این خبر به دلیل مستنداتی که ضمیمه شده است مخاطبان بارها و بارها ماجرای این زن را مرور کرده و از خود پرسیده‌اند آیا چنین چیزی امکان پذیر است؟
طبق اظهارات این زن و خانواده وی حدود ۲۵ روز است با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کند و بعد از تحمل سردردهای طولانی مدت از چشم راست خود نخ بیرون می‌کشد.
وی گفته است:حادثه زمانی اتفاق افتاد که ابتدا طرف راست چشمم دچار خارش شد و  احساس کردم خاک تو چشمم فرو رفته اما رفته رفته با درد بسیار شدید از ناحیه راست سر مواجه شدم .پس از درد شدید یک نوع علف خشکیده (قیلپین) به مدت ۵ روز از چشم راستم بیرون می آمد و بعد از آن تاکنون شاهد خروج انواع نخ از این چشمم هستم.
خانواده نگران سامیه را به نزد پزشک می‌برند اما جالب آن که بر اساس اظهارات خانواده وی به محض خروج از روستا تولید نخ متوقف می‌شود. موضوعی که تحلیل و بررسی بیشتر این خبر و صحت و سقم آن را تاکید دارد.

تکذیب بدون ذکر نام
به محض درج این خبر نه تنها هیچ نهاد متولی ورود منطقی برای بررسی صحت و سقم آن نداشته بلکه پایگاه خبری تحلیلی رسانه که راوی این خبر بوده است، روز بعد تکذیبیه‌ای از یک متخصص چشم دریافت می‌کند.
در این خبر با عنوان «بیرون آمدن نخ به جای اشک، نمی تواند صحت داشته باشد/ نخ در چشمان این زن، جاسازی شده است» تمامی اظهارات تکذیب شده و تمامی این موضوع یک اقدام نمادین و نمایشی برای جلب توجه عنوان شده است.
در خبر اصلی اشاره شده است که خانواده این زن از مسئولان استمداد کمک کرده اند اما چشم پزشکی که این اقدام را نمایشی خوانده حتی حاضر نشده است خود را معرفی کند.
کاظم پارسا همسر سامیه در مصاحبه ای که داشته عنوان کرده است که کسی از همسرش حمایت نمی‌کند و مراجعه به متخصصان نیازمند هزینه است اما مسئله این است که بلافاصله بعد از درج این خبر به جای بررسی دقیق و فنی آن به مانند روال همیشه مسئولان و کارشناسان به تکذیب از اساس یک موضوع پرداخته و مسئولیت را برای خود تمام شده می‌دانند.

دعوت از بانوی مدعی جهت معاینه تخصصی
در این خصوص رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان از بررسی علمی و تخصصی این پرونده خبر داد.
فرهاد پورفرضی در گفتگو با خبرنگار مهر با تاکید به اینکه این پدیده مغایر با یافته‌های علمی است، تصریح کرد: با این وجود برای اینکه ادعای این خانم بررسی شود گروه چشم دانشگاه در نظر دارد ظهر امروز نسبت به معاینه تخصصی اقدام کند.
وی افزود: ما حتی وسیله ایاب و ذهاب برای این خانم و خانواده وی هماهنگ کردیم تا در اردبیل حاضر شوند و مورد معاینه قرار گیرند.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان تولید موادی مصنوعی و زاید توسط بدن را مغایر با یافته‌های علمی دانست و تاکید کرد: بارها ادعاهای این چنینی از جمله بیرون آمدن شیشه از بدن مطرح شده اما بعد از بررسی دقیق مشخص شده است که این کار تعمدی بوده و خود فرد اقدام به جاسازی کرده است.
به گفته پورفرضی ادعایی مطرح شده که از چشم این بانونی اصلاندوزی نخ بیرون می آید و ما برای بررسی دقیق آن تمامی امکانات را تجهیز کردیم تا ظهر امروز معاینات انجام شود.
پورفرضی در عین حال به نکته قابل توجهی نیز اشاره کرد که خود می تواند پرده از راز زنی که از چشمش نخ بیرون می‌آید، بردارد.
وی افزود: این خانم ادعا دارد که نخ فقط در منزل وی از چشم خارج می‌شود و خارج از منزل خروج نخ متوقف می‌شود.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان با تاکید به اینکه نمی‌توان دستگاه‌های پیشرفته را به محل سکونت این خانم برد، اضافه کرد: ما منتظر هستیم که خانواده وی اقدام کرده و به اردبیل بیایند تا بررسی و معاینات تخصصی انجام شود.
به گفته پورفرضی هر چند گروه چشم دانشگاه صحیح بودن این ادعا را دور از واقع می‌داند اما تنها بعد از معاینه تخصصی می‌توان ادعای این بانوی اصلاندوزی را رد و یا تائید کرد.
خبرگزاری مهر نتیجه معاینات این  بانوی اصلاندوزی را پیگیری کرده و اخبار مورد تائید مسئولان را انعکاس خواهد داد.

ایران قهرمان کارت هوشمند جهان!

چهارشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۵۴ ق.ظ | ۰ نظر

نمی‌دونم هفته قبل در جریان قرار گرفتین یا نه، از کارت هوشمند خودرو هم رونمایی شد که علی‌القاعده کلی هم دلیل برای بودنش وجود داره.

اما امروز می‌خام بهتون یه مژده بدم و اونم این که ما نمی‌دونم تا حالا رکورد زدیم یا نه ولی اگه مسوولان یه پیگیری کوچولو بکنن شاید مقام قهرمانی صدور انواع کارت هوشمند در جهان رو ثبت کرده باشیم و خودمونم هنوز خبر نداشته باشیم.

بعد به فکر افتادم یه سرچ ریز توی گوگل بکنم ببینم اصلا ما چند تا کارت هوشمند تو کشور داریم. اما بذارید روش تحقیقم رو بهتون بگم چطور بود. بعد از این که کلمه کارت هوشمند رو توی گوگل تایپ کنید، به شما چهار پیشنهاد کارت هوشمند ملی، کارت هوشمند رانندگان، کارت هوشمند سلامت و کارت هوشمند خودرو ارایه می‌شه.

اما یه وقت فکر نکنید همین چهار تا هستا! من اومدم یه شیطونی کوچیک کردم تو گوگل، که کلی اطلاعات جالب‌تر بهم داد. من اومدم بعد از عبارت «کارت هوشمند» به ترتیب حروف الفبا رو وارد کردم تا ببینم گوگل دیگه چه پیشنهاداتی بهم می‌ده.

مثلا زدم کارت هوشمند ا، بعد زدم کارت هوشمند ب، بعد پ، ت، ث، ج، چ و همینطور تا آخر ن، و، ه، ی!

بی هیچ شوخی‌ای نتایج اینه که خدمتون عرض می‌کنم تا بدونید ما چقدر کارت هوشمند داریم:

کارت هوشمند امدادخودرو، کارت هوشمند استخر، کارت هوشمند ایرانخودرو، کارت هوشمند اتوبوس، کارت هوشمند بازرگانی، کارت هوشمند بازنشستگی، کارت هوشمند بیمه سلامت، کارت هوشمند پایان خدمت، کارت هوشمند پیام نور، کارت هوشمند پایه یک، کارت هوشمند پایانه، کارت هوشمند تلفن، کارت هوشمند تامین اجتماعی، کارت هوشمند تخفیف، کارت هوشمند جانبازان، کارت هوشمند جاده‌ای، کارت هوشمند حمل و نقل،‌ کارت هوشمند حوزه علمیه، کارت هوشمند حضور و غیاب، کارت هوشمند خودرو، کارت هوشمند خدمت سربازی، کارت هوشمند دیابت، کارت هوشمند دانشجویی، کارت هوشمند دانش‌آموزی، کارت هوشمند سلامت، کارت هوشمند شهروندی، کارت هوشمند شیر، کارت هوشمند صنایع دستی، کارت هوشمند بیماران صعب العلاج، کارت هوشمند طرح ترافیک، کارت هوشمند عوارض،‌ کارت هوشمند عشایر، کارت هوشمند فرهنگیان، کارت هوشمند فنی حرفه‌ای، کارت هوشمند فدراسیون ووشو، کارت هوشمند قالی بافی، کارت هوشمند کارگران ساختمانی، کارت هوشمند کامیون، کارت هوشمند گردشگری، کارت هوشمند گازوییل، کارت هوشمند مخابرات، کارت هوشمند ملی، کارت هوشمند نظام مهندسی، کارت هوشمند ناوگان مسافربری و کارت هوشمند هلال احمر!

آآآه نفسم گرفت. البته حتما شما هم متوجه شدین ما تو بعضی حروف الفبا مثل ژ و ی و برخی دیگه از حروف متاسفانه هنوز عقب هستیم و خب مسوولان باید تلاش کنن که کشورهای دیگه یه وقت از ما جلو نزنن. خب حالا برگردین بالا بشمارید ببینید چند تا کارت هوشمند داریم و البته هنوزم داره اضافه می‌شه.

بشمارید دیگه ببینید چشمتون درد نمی‌گیره؟! باشه خودم می‌گم، البته اگه اشتباه نکنم فعلا یه 45 تایی کارت هوشمند داریم که همینجا جا داره تشکر بکنم از مسوولان به خاطر این رکورد و من دیگه حرفی ندارم.

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصرارتباط)

اندر حکایت هتاکی در فضای مجازی/کاریکاتور

يكشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۱۳ ب.ظ | ۰ نظر

کارتونیست هلندی

 

عجایب انتخاب عکس ایرانی‌ها در تلگرام/طنز

دوشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۴۳ ق.ظ | ۰ نظر

من هم در تلگرام عضو هستم. چون ممنوع و فیلتر نیست و نیاز به فیلترشکن نداره، خیلی شفاف اول متن گفتم که بدونید خلاصه خیلی عقب نیستم از دنیا.

خب تو این گروه‌های تلگرامی خیلی‌ها همدیگه رو اصلا نمی‌شناسن و خب نمی‌دونن کسی که داره حرفی می‌زنه آدم شوخی هست، جدی هست، مسوول هست یا هر چی. اما یه چیزی تو این گروه‌های مختلف تلگرام که هستم خیلی رو مخم هست و اون شیوه انتخاب عکس کاربری بعضی از مردم هست. یکی از اون مواردی که نمی‌دونم باید بخندم یا ناراحت بشم، عکسایی هست که توش کاربره نیشش تا بناگوشش باز هست.

البته ما ایرانی‌ها عکسای اینطوری کمتر داریم، اما یه بابایی هست تو یکی از گروه‌ها که منم عضوشم هست که خیلی رو مخه. طرف کل صورتش دهن هست و تازه خندیده و اون عکس رو گذاشته روی تلگرامش.

بعد هر بار بحث جدی می‌شه اینم با اون عکس خندانش میاد و حرف می‌زنه. خب آدم هنگ می‌کنه الان قیافه خندان تو رو ملاک قرار بده یا لحن مطلب رو که جدی هست یا نه. از اون بدتر پدر یکی از اعضای گروه فوت کرده بود اینم با همون قیافه خندان گفته بود عرض تسلیت!

خب اگه عرض تسلیت، خنده دیگه برای چی هست. خوشحالی؟ داری مسخره می‌کنی یا ناراحتی؟! خلاصه عکس خندان به نظرم استفاده بشه خیلی مساله‌ساز می‌شه.

بعضی‌ها هم عکس حیوانات می‌ذارن. خب اینم تاثیر دوگانه می‌ذاره روی ذهن مخاطب، ملت دارن بحث جدی می‌کنن، بعد می‌بینی فلان کاربر با عکس قورباغه هم داره یه مباحثی رو مطرح می‌کنه، خب من الان باید بحث جدی شما رو ملاک قرار بدم یا اون قورباغه که با زبونش داره چشمش رو تمیز می‌کنه؟!

بعضی‌ها هم عکس کارکترهای کارتونی می‌ذارن. مثلا کارآگاه گجت، دامبو، گربه نره، هاچ و از این عکسا. خب هر کدوم از این عکسا یه حسی رو منتقل می‌کنن که گاه با پیامی که دارن می‌دن همخوانی نداره.

بعضی‌ها هم عکس سه ماهگی خودشون رو میذارن که آدم هی تو دلش میگه این نوزاده چی میگه این وسط، همش هم حرف می‌زنه.

بعضی‌ها هم عکس کل خانواده رو می‌ذارن. که آدم نمی‌دونه طرف اون آقای پیری که عصا دستشه هست، اون خانمه سمت چپی، اون پسربچهه که زبون درآورده یا اون نوزاده که بغل خانم راستیه هست، هستن؟!

بعضی‌ها هم نمیدونم فازشون چی هست که یا عکس کاملا تار می‌ذارن یا نصف نیم‌رخ. یعنی تو عکس فقط دماغ طرف معلوم هست؟ خب این یعنی نمی‌خای هویتت لو بره؟ با دماغت حال می‌کنی یا چی؟ خب نذاری که سنگین‌تر هستی.

خلاصه همه اینا رو گفتم که در انتخاب عکس کمی دقت داشته باشید، چون ممکنه دیگران رفته رفته دچار یه بیماری به اسم اختلال دوقطبی بشن! از ما گفتن بود.

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصرارتباط)

گزینه کار راه‌اندازی به نام؛ دایورت کن

دوشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۵۵ ب.ظ | ۰ نظر

هفته گذشته روز جهانی ارتباطات بود و کلی جشن برگزار شد، از این دور همی‌های الکی گرفته تا افتتاح هزاران طرح که نمی‌شه سر و تهشو پیدا کرد.

کانال‌های مختلف تلویزیون هم پر شده بود از برخی مدیرای وزارت ارتباطات که مثلا از طرف مجری‌ها داشتن خیلی خشن! به چالش کشیده می‌شدن. طرف سوال می‌کرد فلان پروژه به کجا رسید، مدیره جواب می‌داد خدمات گسترده‌ای انجام شده!

بعد من به عنوان مخاطب با دهان و چشم باز منتظر بودم مجری گیر بده که خب یعنی دقیقا چیکار کردین، که مجری می‌گفت، پرسش بعدی من درباره مشکل پیامک‌های تبلیغاتی هست، مدیره هم جواب می‌داد، در این مورد هم اقدامات زیادی انجام شده و ما همیشه در کنار مردم عزیر کشور هستیم و رضایت اونها بسیار برای ما مهم هست.

و بعد مجری طبق معمول می‌گفت، خیلی متشکر، وقت برنامه رو به پایان هست و خدانگهدار! خب مثلا با این تیپ مصاحبه‌ها انتظار داریم مردم واقعا از پای تلویزیون تکون نخورن!؟ کانال عوض نکنن و یهو سراغ ماهواره نرن که شاید مشکلاتشون رو کانالی اونور آبی پخش کنه؟

ظاهرا این روزها تو حوزه ICT از گزینه کار راه‌اندازی به نام دایورت کن، استفاده مطلوب زیادی میشه. خب به هر حال مدیرای این حوزه اگه با گزینه دایورت آشنا نباشن کی می‌خاد باشه؟

اما برای اونایی که ممکنه ندونن باید گفت، دایورت یک کلمه انگلیسی هست به معنی انتقال که بیشتر تو گوشی‌های موبایل کاربرد داره. مثلا وقتی کسی نخاد کسی باهاش تماس بگیره شمارش رو دایورت می‌کنه رو یه شماره دیگه و اون شماره می‌تونه به تماس‌ها پاسخ بده.

اما یه مدل دایورت هم هست که بهش می‌گن دایورت کن تو باقالیا. یعنی هر کی زنگ می‌زنه رو یه شماره‌ای که اصلا کسی جواب نمی‌ده یا اصلا خراب یا ناقص هست دایورت می‌شه و دست ملت دیگه به هیچی بند نیست.

حالا انگار به غیر از موبایل، گزینه دایورت تو ذهن برخی مدیرای ICT هم کاربرد پیدا کرده. این همه شرکت و مدیر و رسانه صبح تا شب دارن فریاد می‌زن، فلان چیز چی شد، بهان کار به کجا رسید، ما داریم از بین می‌ریم و ... بعد مدیرای محترم که گویی بیشتر وقتشون خارج از کشور هستن، اصلا به روی مبارک نمیارن و با هم قرار گذاشتن دایورت کنن.

اما آقایون یک چیز رو مد نظر قرار نمی‌دن که این دایورت با دایورت موبایل یه فرق بزرگ داره. تو دایورت موبایل فقط یک نفر دایورت می‌شه اما تو اخبار رسانه‌ها هزاران نفر دارن می‌بینن و می‌خونن و خب دایورتشون احتمالا هزینه بردار هست.

یه حسی خیلی قوی داره بهم میگه، مدیری که داره این مطلب رو می‌خونه الان یه پوزخند زده و تو دلش میگه، این آق فری هم عجب آدم سرخوشیه و بعد هم دایورت می‌کنه، می‌ره سراغ همایش یا سفر بعدی!

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصرارتباط)

رییس جدید آیکان کی بود؟ لال بود؟

يكشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۱۸ ب.ظ | ۰ نظر

در آخرین روزهای هفته قبل خبری روی سایت وزارت ارتباطات رفت که متعاقب آن برخی سایت‌ها و خبرگزاری کشور که فرق چندانی با سایت‌های خبرخوان‌ ندارن، بلافاصله کار کپی و پیست آن را آغاز کرده و تیترهای پرطمطراقی زدن.

من واقعا از فلسفه وجود یک همچین سایت‌ها و خبرگزاری‌هایی در عجبم. خب آخه اگه قرار بود هر کی هر جا هر چی گفت و نوشت، به طرفه‌العینی کپی شود، خب چه فرقی می‌مونه میون یک خبرگزاری با یک سایت خبرخوان؟ خب سایت خبرخوان که اتفاقا بهتر هم هست. تو این سایت‌های خبرخوان بنده خدا یه ربات هست که می‌گرده هر چی خبر و قصه و داستان هر گوشه‌ای پیدا می‌کنه بدون این که کوچکترین تغییری تو هیچ بخشی ایجاد کنه، خیلی امانتدارانه و کامل منتشر می‌کنه.

ولش کن بذارید برسم به اون خبره که گفتم. دو هفته قبل وزیر ارتباطات به همراه تنی چند، راهی ژنو سوییس شده بودند تا همتایان خود و جهانیان رو از پیشرفت‌های شگفت‌انگیز کشورمان در عرصه ICT آگاه کنند. من که نبودم اما میگن موقع سخنرانی وزیر ارتباطات ما، یک دفعه یک حصن و حصاری ایجاد شده بود و حضار هم مات و مبهوت بدون این که پلک بزنن و بتونن از جاشون بلند بشن، تا انتهای سخنرانی رو گوش دادن.

به همین دلیل بعد از سخنرانی سیلی از تقاضا برای دیدار با هیات ایرانی روانه شده که از جمله اونها، وزیر ارتباطات به وزرای ارتباطات الجزایر، اوگاندا و ارمنستان که روابط فناورانه گسترده‌ای با ایران دارند، وقت ملاقات داد. محور نشست‌ها هم که حتما معرف حضور هست، «توافق بر توسعه همکاری‌های فیمابین!» یعنی من عاشق این جمله هستم، اگرچه هیچوقت نفهمیدم از توش چی در میاد یا اومده؟!

اما دبیر کل ITU هم با وزیر ارتباطات ما دیدار کرد و جان کلام حرفاش این بود که ایران کشور مهمی هست، بعد هم یه عکس یادگاری با هم گرفته بودن و رفتن جلسه پرکار بعدی.

جلسه بعدی اما دیدار با رییس سازمان مهم آیکان بوده. تو عکسی که روی سایت وزارت ارتباطات گذاشته بودن البته من نفهمیدم رییس آیکان کدوم یکی بوده، هر چی تو اینترنت گشتم دیدم هیچ‌کدوم شبیه رییس جدید آیکان نیستن. حالا چند تا احتمال می‌دم یا رییس جدید آیکان بوتاکس کرده یا چاق‌تر شده و عکسای تو اینترنت قدیمی هست، خلاصه من پیدا نکردم کی رییس آیکان بوده.

بعد توی خبر بعد از ارایه گزارش عملکرد وزیر ارتباطات اومده بود که در مورد افزایش تعداد روت‌سرورها در ایران توافق شد. توجه داشته باشین که "صرفا توافق شد" . حالا من همش تو فکرم در این دیدار به این مهمی چرا یک جمله هم از مدیر عامل آیکان اصلا نقل نشده. مگه بنده خدا لال بوده یا شایدم خجالتی. شایدم حرف زده مترجم متوجه نشده نمیدونم خلاصه، حالا این برام سوال بود چون آخه از اونطرف رییس ITU کلی حرف زده و تازه از وزیر دعوت کرده یه سفرم برن تایلند.

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصرارتباط)

فاصله مجازی! /کاریکاتور

شنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۱۰ ب.ظ | ۰ نظر

اثر فرهاد بهرامی ریکانی  
 

ICT یا I see tea

دوشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۱۰ ق.ظ | ۱ نظر

امروز خیلی حس طنزم کوک نیست. چون واقعا موندم بعضی از این مسوولان ICT کشور دقیقا با خودشون چه فکری می‌کنن که اینطوری هستن.

راستی تا به حال با خودتون فکر کردین اگر بیکاری جرم بود چی می‌شد؟ منظورم از بیکاری، بیکاران و جویای کارهای کشور نیست. منظورم مدیرای بیکار هست.

مدیرایی که اصلا معلوم نیست چند ساله دارن دقیقا چیکار می‌کنن. اتفاقا تو حوزه ICT از این مدیرا زیاد داریم. مدیرایی که به قول یکی از دوستانم، ICT رو نه معادل ارتباطات و فناوری اطلاعات که همانطور که آن را می‌خوانیم معادل I See tea می‌دانند، یعنی "من چایی می‌بینم."

مدیرانی که محل کارشان مدت‌هاست مثل یک قهوه‌خانه شده که دور هم جمع می‌شوند، چای می‌بینند و چای می‌نوشند و با همین بساط و دوستان، دورهمی مسافرت داخلی و خارجی می‌روند و آنجا هم چای می‌بینند و چای می‌نوشند و برنامه‌ریزی می‌کنند، سفر بعدی کجا بروند و سفر هم که نیستند وقتشان را در جلسه و همایش و سمینار و دید و بازدیدهای بی‌سرانجام باز هم چای می‌بینند و چای می‌نوشند و اوقات می‌گذرانند.

اما واقعا تا به حال دیده و یا شنیدید که در کشور ما مدیری به خاطر انجام ندادن هیچ کار موثر و مشخصی برکنار شده باشد؟ یه لحظه هم که شده بیایید تصور کنیم، بیکاری مدیران جرم بود. در آن صورت مثلا می‌شد سرزده به محل کار مدیری رفت و گفت دقیقا در همین لحظه و مکان داری چیکار می‌کنی؟ یا به محض این که از سفر فرنگ که اتفاقا این روزها کار ثابت بسیاری از مدیرای ICT شده رفت و پرسید، همین الان بگو دقیقا رفتی اونجا چی برای کشورت آوردی؟ طرف هم تا اومد بگه بحث‌های بسیار مفصلی انجام شد و قرار گذاشتیم بازم همدیگرو ببینیم که مذاکره کنیم و از این حرفا، همونجا یقشو گرفت و یک امتیاز منفی تو کارنامش چسبوند و تا اطلاع ثانوی ممنوع‌السفرش کرد.

خداییش تو خارج یه مدیر، چوب کبریت از اداره ببره خونش یا یه لیوان آب اضافه تو یه سفر بخوره، رسانه‌ها رسوای عالم می‌کننش، طرف برکنار می‌شه، جریمه هم می‌ده و تقریبا برای همیشه از صحنه سیاست حذف می‌شه.

اما اینجا چی؟ مدیره برای کشور و حوزه کاریش همونقدر ایفای نقش می‌کنه که یه بچه تو مهدکودک. البته یه فرق اساسی با هم دارن، اون بچه تو مهد کودک خوابیده حداقل ضرر به کشور نمی‌زنه، اما مدیره پول مملکت رو داره خرج تفریح و سرگرمی و سفرهاش می‌کنه. البته این حداقل‌ترین ضرری هست که می‌زنه. وگرنه تعریف کلی پروژه‌های الکی و بی‌جهت، تصویب قوانین و مقررات به نفع شرکت‌های دوست و فامیل رو شاخش هست.

خلاصه که ما نفهمیدیم بعضی از مدیران این حوزه، تو کار ICT هستن یا I see tea؟

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصرارتباط)

محمودها همشون پر کار هستن

يكشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۵:۱۷ ب.ظ | ۰ نظر

بعضی از ما مردم که وقتی می‌ریم تو اینترنت اسممون می‌شه کاربر، خیلی عجیب هستیم و اصلا نمی‌دونیم از یک مدیر اجرایی تو این کشور چی باید بخایم. طرف کم کار کنه، می‌ریزن سرش که ای بابا تو چرا می‌خوری می‌خابی، پاشو یه کاری بکن و از این انتقادات.

حالا برعکسش دیگه نمی‌دونم چه صیغه‌ای هست. طرف زیاد هم که کار کنه باز این کاربرا میان تو صفحه اجتماعیش و داد و بیداد و متلک می‌ندازن که تو چرا اینقدر کار می‌کنی و همه جا هستی؟

نمونه اخیرش وزیر ارتباطات هست. بنده خدا آدم به این رسانه‌ای و پرکاری، که لحظه به لحظه هر کاری می‌کنه و هر جا می‌ره با تلفن، شبکه‌اجتماعی و از طریق سایت روابط عمومی، مصاحبه با خبرنگاران داخلی و خارجی و خلاصه تمام ابزارهای ارتباطی همه چیز رو اطلاع‌رسانی می‌کنه.

یعنی می‌شه بهش لقب آنلاین‌ترین وزیر دولت فعلی و تمام دولت‌های قبلی رو داد. یعنی هر کس بخاد بدونه همین الان که دارین این مطلب رو می‌خونید آقای واعظی کجا هست، خبرگزاری اول نه دوم نه سومی حتما، پیداش می‌کنید که الان تو فرودگاه مهرآباد رفته پیشواز یا بدرقه، یا در حال مذاکره برای تاکید بر توسعه همکاری‌های فیمابین هست، یا خارج هست، یا مراسم افتتاح هست، یا سفر استانی هست، یه وقتایی هم البته تو وزارت ارتباطات هست.

اینو گفتم که یه وقت فکر نکنید وزیر ارتباطات حواسش به وزارت ارتباطات نیست. اتفاقا هست.

حالا اینا رو چرا گفتم. اخیرا اغلب پست‌های جدید وزیر ارتباطات به موضوعاتی از جمله «مراسم کلنگ زنی پل ریلی ایران و آذربایجان»، «دریافت نشان دوستی ایران و آذربایجان»، «دیدار با وزیر کشاورزی جمهوری آذربایجان»، «امضای اسناد همکاری ایران و ترکیه» اختصاص داشته که کاربرای همیشه در صحنه و قدر نشناس! هم اومدن یه سری کامنت گذاشتن زیر این پست‌ها که به خدا همشونم واقعی هست و یه وقت فکر نکنید من از خودم نوشتم. یکی نوشته «ما آخرش نفهمیدیم شما وزیر چی هستین؟» یکی دیگه نوشته «آقای واعظی خواهشا یه فکری هم برای این کارگرهای افغان در کشور بکنید که برگردن کشورشون ...» و یکی هم تو این مایه‌ها گفته که «اینترنت رو درست کردین که حالا رفتین سراغ گندم» و از این حرفای عجیب و غریب.

یعنی به قول جناب خان این وزیر یکی از کلیدی‌ترین اعضای کابینه دولت روحانی هست که من موندم اگه نبود، دولت این خلاء رو چطوری می‌خواست پر کنه. هااااا تا حالا به اینجاش دیگه فکر نکرده بودین که اگه دولت، محمود واعظی وزیر ارتباطات رو نداشت چی می‌شد. اصلا محمودها همشون پرکار هستن، قبول ندارین؟

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصرارتباط)

وزارت ارتباطات خارجه و وزارت ارتباطات داخله

شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۵۴ ق.ظ | ۰ نظر

شبنم کهن چی-خبرگزاری فارس و پیش از آن مهر در یک ماه گذشته طی انتشار اخبار کوتاهی به من کمک کردند تا یقین کنم «ارتباطات» نام برازنده ای برای وزارتخانه ای است که واعظی وزیرش است. شما نگاه کنید به یادداشت کوتاه فارس یا تقویمی که مهر از دیدارهای خارجی آقای وزیر منتشر کرده تا متوجه شوید این وزیر قَدَر چطور در حوزه های مختلف با افراد متفاوت ارتباط برقرار می کند. وزیر محبوب ما آنقدر مهارت های ارتباطی اش خوب است که رییس کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و روسیه، همچنین کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و ترکیه، ایران و جمهوری آذربایجان، ایران و اندونزی، ایران و فیلیپین و ایران و بلغارستان است.
به هر حال ارتباطات، ارتباطات است. وزیرمان با همتایان و سفرای کشورهایی مانند چین، اتریش، ایتالیا و مجارستان، ارمنستان، ویتنام و افغانستان نیز ارتباط خوبی برقرار کرده است. وی به حدی دارای مهارت و جایگاه است که کلنگ پل ریلی ایران و آذربایجان را هم زده است. اینجا، در این کلنگ زنی ایشان با یک تیر دو هدف را زده اند؛ ارتباط از طریق گپ وگفت با مسوولان آذربایجان، ارتباط از طریق ریل با آذربایجان. که این خودش حاوی اهمیت زیادی است.
مرد پر کار کابینه تلاش می کند در راس هیات های اقتصادی و البته در دیدار با وزرای امور خارجه حتی گردشگری هر طور شده صحبت از ICT را به میان بکشد و درخواست همکاری در زمینه ارتباطات، فناوری و مخابرات  را مطرح می کند. شما فکر می کنید کار آسانی است؟ خودتان را بگذارید جای آقای وزیر ببینید چقدر سخت است هنگام کلنگ زنی پل ریلی ایران و آذربایجان شما از اینترنت و زیرساخت و ماهواره و مخابرات صحبت کنید. لذا اینطوری نباشید که دور نشسته باشید و بگویید... . 
با توجه به مهارت آقای محمود واعظی به نظرم ایجاد یک وزارتخانه دیگر در کنار وزارت ارتباطات فعلی الزامی است؛ وزارت ارتباطات خارجه که کسی بهتر از آقای واعظی نمی تواند اداره اش کند و وزارت ارتباطات داخله. برای اینکه حقی از زحمات آقای وزیر ناحق نشود و ایشان هم از زیر بار فشار موجود بیرون کشیده شود، به هر حال بهتر است کسی هم به فکر اختلالات اینترنت در داخل کشور باشد. همچنین به فکر سر و سامان دادن به امور زیرساختی و حل مشکلات مربوط به داخل باشد. ظلم است اگر با این حجم از درگیری های سنگین آقای وزیر ارتباطات از وی بخواهیم کمی هم به ما برسد.
البته کمی که بهتر فکر می کنم می بینم بهتر است در راستای کوچک کردن بدنه دولت و ره گیری پیام رهبری درباره اقتصاد مقاومتی، وزارت امور خارجه، اقتصاد و جهاد کشاورزی را با وزارت ارتباطات ادغام کنیم و وزارت معظمی بسازیم تحت عنوان وزارت خارجه و امور مربوط. اینطوری از تمام ظرفیت های فعلی یک جا استفاده می کنیم.(منبع:فناوران)

آماده همکاری برای پست مدیریتی ICT

سه شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۲۸ ق.ظ | ۰ نظر

«مژده مژده، بدینوسیله اعلام می‌شود، اینجانب آمادگی پذیرش پست‌های مدیریتی در سطوح خیلی بالای ICT را داشته و دارای رزومه و تجربیات گسترده جهانی هستم. علاقه‌مندان برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانند با من تماس بگیرند.»

این متن یه آگهی هست که من برای خودم تهیه کردم و به زودی می‌خام در چندین نشریه منتشر کنم. به نظر شما متنش خوبه یا نه؟ چون کلی وقت گذاشتم روش. حتما میگین منو چه به رزومه و تجربیات جهانی؟ الان عرض می‌کنم خدمتتون.

واقعیت اینه که من بعد از مدت‌ها خوندن متن مصاحبه‌ها و سخنرانی برخی از مدیرای حوزه ICT، راز کارشون رو از اساس و پایه یاد گرفتم.

لطفا اصلا هم نخندین، چون ممکنه ساده به نظر برسه اما بسیار موثر و کار راه‌انداز هست. خواهشا بازار کار رو خراب نکنید. راز کار اینجاست که شما باید روزنامه‌ها و سایت‌های حوزه ICT رو بخونید، اما نه بخش اخبار داخلیشون رو که همش پر از سیاه‌نمایی و اخبار مشکلات الکی کشور هست، بلکه بخش اخبار خارجی رو باید بخونید.

بعد همینطور که مطالعه می‌کنید، هر چی دیدین خارجی‌ها ساختن، متن خبر رو حفظ می‌کنید، بعد گوشی رو بر می‌دارید و با یک رسانه داخلی مصاحبه می‌کنید و همونایی که خارجی‌ها ساختن رو جلوش یه ملی، بومی یا داخلی می‌ذارید و کار تمام هست. البته اگه می‌خاید خیلی کلاسش بالاتر باشه اگه از کلمه ملی استفاده کنید، توی بیشتر رسانه‌ها با عکستون کار می‌شه.

مثلا تا دیدین گوگل اینترنت بالنی ساخت، فردا صبحش می‌تونید اعلام کنید پروژه ساخت اینترنت بالنی ملی در دستور کار قرار گرفت. یا مثلا دیدن فیس‌بوک اینترنت ماهواره‌ای ساخت، صبحش می‌گین کار ساخت اینترنت ماهواره‌ای ملی به زودی آغاز شد. یا این اواخر هم تو خبرا خوندم که شرکت SpaceX موشکی ساخته که وقتی رفت فضا و کارش تموم شد، می‌تونه دوباره فرود بیاد و قابل استفاده مجدد باشه. البته اسم این طرح رو هنوز نمی‌دونم درست چی بذارم ولی فکر کنم طرح "موشک خودبرگردان ایستای ملی" خوب باشه و میشه به رسانه‌ها خبرش رو اعلام کرد.

خلاصه به شکلی که عرض کردم خدمتتون می‌شه تلگرام ملی، توییتر ملی، اینستاگرام ملی، گوگل ملی، خلاصه هر کی هر کاری تو دنیا کرد و کارش گرفت، ما هم از فردا صبحش می‌ذاریم تو دستور کار. لابد میگید خب نتیجش چی؟

اینم سوال هست آخه؟! چقدر ساده هستین واقعا! کی به نتیجه کار داره، شما پروژه بزن بره پی کارش، اگه به نتیجه نرسید می‌تونی بگی خب بودجه نبود، قوانین مشکل داشت، دانش فنی کافی نبود، نیروی انسانی نداریم و از این مشکلاتی که خب دروغ هم نگفتین. بازم می‌گم تازه اگه کسی، روزی، جایی، چیزی گفت، اونوقت شما هم این جوابا رو می‌دین. خب بابا ناسلامتی شما مدیر هستین قرار نیست که همه کارا رو خودتون بکنید. عجبا!

فقط ای کاش تو صنایع دیگه مثلا خودروسازی، هواپیمایی، فضایی، ورزشی و خیلی‌های دیگه، مدیرایی مثل حوزه ICT داشتیم. اونوقت دیگه هیچ کمبودی نداشتیم و مثل این حوزه، تمام فناوری‌ها و دستاوردهای نوین در اختیار ما بود.

با این که راز کارم رو گفتم، اما همچنان اعلام می‌کنم، آماده همکاری هستم، علاقه‌مندان تماس بگیرن.

عزت زیاد

آق فری

(منبع:فناوران اطلاعات)

بمباران ایران توسط تلگرام/کاریکاتور

چهارشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۷:۰۱ ب.ظ | ۰ نظر

«46 درصد کاربران تلگرام، ایرانی هستند». این خبری است که این روزها زیاد درباره آن سخن گفته شده و حالا سوژه یک کاریکاتور تازه هم شده است.

تنها روش قطع پیامک تبلیغاتی/طنز

سه شنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۲۹ ب.ظ | ۰ نظر

سعید طلایی - مشترک گرامی در صورتی که قبض خود را پرداخت نکرده‌اید ننگ بر شما. اما با این حال می‌توانید با پرداخت از طریق نرم افزار فلان‌پرداخت بهمان‌گستر ایرانیان از نیم درصد تخفیف ویژه بهره مند شوید.

فرض کنید که قرار است امروز یک نفر برایتان مبلغ صدهزار تومان واریز کند. توجه بفرمایید که فرض محال محال نیست. طبیعتا شما در تمام ۳۶۰۰ ثانیه در هر ساعت شش دانگ حواستان به تلفن همراهتان است تا پیامک واریز را دریافت کنید. درست در همین شرایط است که اپراتور همراه شما با فرکانس دو پیامک در دقیقه پیاده‌روی روی اعصاب شما را شروع می‌کند و آن قدر پیام تبلیغاتی و غیر تبلیغاتی به دلتان می‌بندد که به قول عزیزی، پیام دانتان پاره شود. به طور مثال:

ساعت ۱۱:۴۷

مشترک گرامی در صورتی که قبض خود را پرداخت نکرده‌اید ننگ بر شما. اما با این حال می‌توانید با پرداخت از طریق نرم افزار فلان‌پرداخت بهمان‌گستر ایرانیان از نیم درصد تخفیف ویژه در مکالمات درون‌شبکه بهره‌مند شوید.

ساعت ۱۱:۴۸

مشترک گرامی برای دریافت آواهای انتظار با صدای چنگیز صدادار کافیست عدد ۷۵۷۶۳ را به همین شماره ارسال نمایید.

ساعت ۱۱:۴۹

مشترک گرامی اگر قبض خود را پرداخت نموده‌اید که از شما متشکریم در غیر صورت و در صورت تمایل به تاخیر بیشتر در پرداخت، برای ارسال شرخر مربوطه به درب منزل شما گزینه ۱ را ارسال فرمائید.

ساعت ۱۱:۵۰

مشترک گرامی، آیا در بزرگترین نظرسنجی دربی شرکت می‌کنید؟ اگر خواهش کنیم چطور؟

خب در همین مواقع است که خون انسان به جوش آمده و حواله کردن ناسزاهایی از قبیل «پدر ژپتو» و «مادرتخصصی» هم تاثیری در کنترل خشم نخواهد داشت.

اپراتورهای همراه اخیرا مدعی شده‌اند که با ارسال پیامک به سامانه *۸۰۰# پیامک‌های تبلیغاتی شما غیرفعال خواهد شد اما بدانید و آگاه باشید که پیامک‌های روان‌فرسای خود اپراتورها به هیچ عنوان شامل این گزینه نمی‌شود و برای غیرفعال کردن آن‌ها تنها روش پیشنهادی مهرآباد پاسخگوست:

 

مواد لازم جهت روش پیشنهادی:

دیوار، یک عدد

قدرت تکلم، به میزان لازم

گوشی تلفن همراه، یک عدد

قندشکن، یک فروند

دست، دست کم دو دانه

 

مراحل انجام روش پیشنهادی:

ابتدا برای فوران خشم درونی سر خود را چهار مرتبه با زاویه مناسب به دیوار کوبیده و ناسزا بپراکنید.

سپس گوشی همراه خود را به پشت روی میز قرار دهید تا شاهد این منظره نباشد.

با استفاده از قندشکن گوشی خود را به ۲۴ قسمت مساوی تقسیم کنید. (برای این کار می‌توانید طول گوشی را به ۶ قسمت و عرض آن را به ۴ قسمت تقسیم نمایید.)

در حالی که زیر لب به ناسزا گفتن ادامه می‌دهید هر قسمت را توسط یکی از دستانتان به گوشه ای پرتاب نمایید.

تبریک می‌گوییم.

شما از این به بعد هیچگونه پیام تبلیغاتی از اپراتور خود دریافت نخواهید نمود و می توانید با طیب خاطر و روان آسوده به زندگی بپردازید.(منبع:مهر)

ایران رتبه نخست ICT در جهان را دارد

دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۵۰ ب.ظ | ۰ نظر

من تازگی‌ها دارم به یه نتایجی می‌رسم. به نظرم حق ما ایرانی‌ها فقط تو ورزش کشتی و فوتبال خورده نمی‌شه و این حق‌خوری به جاهای دیگه هم در حال سرایت هست.

مثلا شما این ITU (اتحادیه جهانی ارتباطات راه دور) یا یه سری از این نهادهای بین‌المللی که هر چند وقت یه بار گزارشی از وضعیت پیشرفت کشورها تو حوزه ICT می‌دن و اعصاب ما رو خرد می‌کنن، نگاه کنید.

اینا چند ساله هی رتبه ما رو بین کشورهای جهان روی 140 و 130 و در بعضی پارامترهای ICT در بهترین وضعیت روی رتبه 116 و این حدودا اعلام می‌کنن. خب ما هم ساده، از کجا خبر داریم تو بقیه کشورها چه خبر هست که اینا هی می‌گن چه نشسته‌اید که دنیا از شما جلو زده و شما ته جدول هستین. اصلا از کجا معلوم این رتبه‌ها پولی نباشه، الان که اینو گفتم باید برم رتبه عربستان و قطر رو که خیلی تو خرید رتبه دست به جیب هستن رو یه چک بکنیم ببینیم اونا چندم هستن مثلا؟

حالا من چرا شک کردم که حق ما داره خورده می‌شه. شما برید ببینید تو چند سال اخیر مثلا ظرفیت اینترنت کشور ما چند هزار برابر شده. خب برید سرچ کنید "ظرفیت اینترنت" یا مثلا "افزایش پهنای باند" خودتون ببینید چند صدتا خبر پیدا می‌کنید.

خب حرف من اینه که آقایون سازمان جهانی یعنی این همه پیشرفت ما نباید باعث بشه ما از کشورهای دست چندم آفریقایی حداقل کلی جلوتر بیفتیم؟ به نظر شما یه جای کار نمی‌لنگه؟

اصلا بیخیال ظرفیت اینترنت و افزایش پهنای باند و ارایه اینترنت نسل 4، من برای این که شک شما هم برطرف بشه چند تا مثال دیگه می‌زنم. آقا اینترنت نسل 5 مثلا چطوره؟ این که هنوز کسی تو دنیا اصلا درست نمی‌دونه چی هست، ولی ما در ایران شروع کردیم، اسنادشم موجوده!

قبوله، اینم هیچ. اینترنت چیزها یا به قول وزارت ارتباطی‌ها اینترنت اشیاء چی؟ خداییش چندتا کشور تو دنیا دولت‌هاشون ادعا دارن که کار رو شروع کردن؟ اما ما تو ایران شروع کردیم، اسنادشم موجوده!

باشه اگه بازم شک دارید توسعه خدمات ابری، بیگ‌دیتا و فناوری‌های فضایی چی؟ خب بابا آقایون سازمان جهانی، لامصبا ما اینا رو هم شروع کردیم که، اسنادشم که موجوده!

من نمی‌دونم چند تا مثال دیگه باید بزنم ولی این دیگه مثال آخر هست که نشون می‌ده در حق ما داره اجحاف می‌شه و اگه کسی قبول نکنه، معلومه که دستش با این سازمان‌های جهانی حق‌خور تو یه کاسه هست.

آقایون! هفته قبل وزارت ارتباطات اعلام کرد، اینترنت بالنی هم در دستور کار هست! اینو دیگه چی می‌گید؟ اصلا ببینم فناوری جدیدی تو کشورهای پیشرفته مونده که ما نداشته باشیم؟ چرا خب رتبه ما رو اول نمی‌کنید، خب حق‌خوری از این تابلوتر؟ آخه چرا سازمان‌های جهانی اعتبار رتبه‌بندی‌های خودشونو زیر سوال می‌برن؟

خلاصه من کاری به حرف این سازمان‌ها ندارم و یک حرف می‌زنم، «ایران رتبه نخست ICT در جهان را دارد» البته روی کاغذ. ههههه! خنده داره؟ خب همه کارها اولش رو کاغذه بعد میاد در مرحله اجرا دیگه. همینطوری شانسی که یه چیزی درست نمی‌کنن بعد یهو بگن ما یه چیزی اختراع کردیم.

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصرارتباط)

وی زن نداشت

شنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۴:۰۹ ب.ظ | ۰ نظر

شبنم کهن چی- وی زن می خواست. زن نمی یافت. آنچه در اینستاگرام می یافت اکانت های فیک پروتز شده بود. در توییتر هم دنبال زن نگشت چون خانمی هشداری در توییتر منتشر کرده بود و گفته بود من برای پسرم دختری که اکانت توییتر دارد نمی گیرم. زیرا که بی ادب هستند و درباره همه چیز اظهار نظر می کنند و کمپین راه می اندازند. شما هم نگیرید خوب نیست. مادر وی هم که اسکرین شات این هشدار تاریخی را در تلگرام دیده بود، زن توییتر دار را اکیدا ممنوع کرده بود. فیس بوک هم نتوانست زنش دهد. چون کاربران فعالیت شان در فیس بوک کم شده بود.
در لینکدین هم همه دخترها مهندس، پزشک، کارشناس بودند و به درخواستش جواب ندادند. چون وی لینکدینش به روز نبود. پینترست هم زن خارجی داشت. رفت فرم سایت های همسریابی را پر کرد و منتظر شد. 
با معیارهایش زن در سایت های همسریابی نیافت. علاوه بر این وزارت ورزش و جوانان اعلام کرد سایت ها زن غیرمجاز می دهند. از سایت ها زن نگیرید. فقط از ما زن بگیرید. 
وی رفت تبیان. اما بعد فهمید تبیان هم مجوز همسریابی ندارد. وی سرگردان مانده بود؛ اینستاگرام همه فیک، توییتر همه بی ادب، فیس بوک همه کهنه، پینترست همه خارجی، لینکدین همه متخصص، سایت ها همه بی مجوز! گرشاد هم که می گفت همه خیابان های شهر برای اینکه دنبال زن بگردید تحت نظر است. 
دختر همسایه هم برای او زن نمی شد چون توییتری بود. هم دانشگاهی ها هم همه شبکه باز. ازدواج فامیلی هم مورد تایید مادرش نبود چون در کانال تلگرامی عقد دخترعمو و پسرعمو روی ابرها نوشته بود بهتر است پای تان روی زمین سفت باشد تا روی ابرها و از خیر ازدواج فامیلی بگذرید. وی سرگردان مانده و نمی داند این عریضه به کجا برد که آقا ما زن از کجا پیدا کنیم؟ 
هی می خواهد مشکلش را طی نامه ای برای رییس جمهور بنویسد اما هی می بیند عضو کابینه آقای رییس جمهور وعده می دهد به زودی وضعیت سایت های همسریابی را ساماندهی می کنیم. هی جلسه پشت جلسه. هی وعده پشت وعده. تنها خروجی عضو کابینه هیات دولت اعلام خبر غیرمجاز بودن فعالیت سایت ها و کانال های همسریابی است.
اینطوری است که مردد مانده که آیا نامه بنویسد به مجلس و از نمایندگان مجلس بخواهد وزیر جوانان را استیضاح کنند که چرا به جوانان نمی گوید از کجا همسر پیدا کنند؟ (منبع:فناوران)

چگونه اینترنتی ازدواج کنیم؟!

شنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۱۰ ب.ظ | ۰ نظر

رضا احسان‌پور - وب‌سایت همسریابی می‌تواند معانی متفاوت و کاربردهای مختلفی داشته باشد، از جمله:

۱- وب‌سایتی که هر وقت همسر کسی گم می‌شود، می‌توان با مراجعه به آن وب‌سایت، همسر مورد نظر را پیدا کرد.

گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را

درون وب‌سایت همسریابی، ای دوست!

۲- وب‌سایتی که خانم‌های محترم می‌توانند به‌وسیله آن، در هر لحظه از مکان دقیق حضور همسرهایشان اطلاع پیدا کنند. این کار کمک شایانی به جلوگیری به دوتا شدن شلوار آقایان، بدون اطلاع خانم‌ها می‌کند.

تو ای قلی! کجایی!؟ که رخ نمی‌نمایی

بترس از اینکه شلوار تو شود دوتایی!

۳- وب‌سایتی که به‌وسیله آن می‌توان همسر دلخواه و مورد نظر آینده را پیدا و با او، با اجازه بزرگترها ازدواج کرد.

الا ای آهوی وحشی کجایی؟

که دارم با تو قصد آشنایی!

که من تنهام و سرگردان و بی کس

بیا تا با تو من وصلت کنم پس!

اگر منظور از وب‌سایت همسریابی همان گزینه سوم باشد، این وب‌سایت‌ها مزایای بسیاری دارد. خواستگاری رفتن، دنگ و فنگ، مشکلات و زحمت‌های خاص خودش را دارد که وب‌سایت‌های همسریابی بسیاری از این موارد را برطرف می‌کند؛ از جمله:

داماد لازم نیست برای هر بار که به قصد همسریابی، خواستگاری می‌رود، گل و شیرینی بخرد و به آرایشگاه برود. می‌تواند یک عکس زیبا برای پروفایلش در آن انتخاب کند. با یک آیکون گل، شبیه همین آیکون‌های یاهو مسنجر، می‌شود یک مجلس خواستگاری را برگزار کرد. به این ترتیب با کاهش هزینه‌های همسریابی، جوانان بیشتری ترغیب به ازدواج می‌شوند.

عکس روی تو چو در صفحه آن افتاد

خواستگاران، همه درخواست برایت دادند!

۲- عروس و خانواده عروس لازم نیست از چند روز قبل از مراسم خواستگاری، خانه را مرتب کرده و میوه و شیرینی تهیه کنند؛ یا مدام نگران آمدن مهمان‌های سرزده باشند! نهایت اتفاقی که ممکن است بیفتد، این است که برق یا اینترنت برای مدتی قطع شود که خب آن هم امری است طبیعی.


عروس و داماد می‌توانند هر چقدر که می‌خواهند با هم صحبت کنند و از هم شناخت پیدا کنند. می‌شود به رسم معمول که یک کودک را همراه عروس و داماد به پارک و یا جایی که می‌خواستند بروند صحبت کنند می‌فرستادند، الان هم یک بچه کنار دست عروس و یا داماد حین کار با بنشیند.

گوش نامحرم نباشد جای بعضی حرف‌ها

پس لذا باید کنارت بچه‌ای باشد به زور!


۴- می‌توان آرشیو تمام مکالمات عروس و داماد را سیو کرد و قول و قرارهایی که با هم می‌گذارند را نگه داشت؛ که فردا کسی نتواند زیر تعهداتش بزند و اگر خدای ناکرده کارشان به بحث و دعوا کشید، بتوان به این آرشیو مراجعه و بین آنها به عدالت قضاوت کرد.

مجو درستی عهد از جهان سست نهاد

لذا مکالمه را آرشیو باید کرد!


۵- دیگر لزومی ندارد داماد برای رفتن به جلسه خواستگاری، معطل دیگران و وقت آزادشان بماند؛ می‌تواند جلسه خواستگاری را در هر ساعت از شبانه روز برگزار کند.

با علاقه، صبح و ظهر و عصر و شب

توی چت مشغول همسریابی‌ام!


داماد و یا عروس می‌توانند همزمان در چند جلسه خواستگاری حضور داشته باشند. این‌کار نه تنها بازدهی و سرعت در رسیدن به نتیجه را بالا می‌برد، بلکه امکان انتخاب از میان چند گزینه و گزینه‌های دیگر را فراهم می‌سازد که به این ترتیب فرد می‌تواند با دید بازتری اقدام به گزینش کند. حتی امکان مقایسه آنلاین بین گزینه‌ها و مشخصاتشان وجود دارد.

حضور خلوت انس است و دوستان

نگار، هانیه، مینا و قس علی هذا!


۷- داماد لازم نیست حضوری به جلسه خواستگاری برود؛ همین باعث می‌شود که اگر داماد و خانواده‌اش از وسائل حمل‌ونقل عمومی استفاده می‌کرده‌اند، هزینه‌های خانواده کاهش پیدا کند و اگر از وسیله شخصی استفاده می‌کرده است، دیگر احتیاجی به رانندگی نیست و به این ترتیب علاوه بر کمک به مشکل ترافیک، از آلودگی هوا و سوراخ شدن لایه اوزون جلوگیری می‌شود و آمار تصادفات شهری و کشته‌شدگان کاهش می‌یابد.

گرچه دوریم ولی همسر من خواهی شد

بعد منزل نبود مانع همسریابی!

(منبع:هفته‌نامه نماینده)

آقا اجازه! شورای رقابت جا موند

دوشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۰۶ ق.ظ | ۱ نظر

هفته قبل خبر آمد شورای رقابت قصد دارد در نخستین جلسه کاری خود در سال جاری که ۲۳ فروردین ماه برگزار می‌شود بازار اینترنت پرسرعت را بررسی می‌کند.

با خوندن این خبر کوتاه اما مغز بنده رگ به رگ شد. اینم بگم که در مواقع بسیار خاص در مورد من یه همچین اتفاقی رخ می‌ده! این شورای رقابت خیلی پدیده جالبی هست. با این که تا حالا فقط دو تا رییس از سال 88 یعنی آغاز به کار خودش داشته، یه جور رابطه عشق و نفرت با حوزه ICT داره.

نمی‌دونم از کجا و چطور می‌شه آمار تصمیمات مرتبط با حوزه ICT شورای رقابت رو درآورد، اما می‌دونم که این شورا یه وقتایی اینقدر عاشق حوزه ICT میشه که همش بهش ورود می‌کنه و بعد ییهو سال‌ها یادش می‌ره اصلا چیزی هم به اسم ICT در کشور وجود داره.

مثلا یه زمانی در جریان دعواهای مخابرات و رگولاتوری، یکدفعه موضوع برای شورای رقابت بسیار مهم شد و رییس قبلی هزار و یک مستند و دلیل قانونی ارایه کرد که کار سیاست‌گذاری کلان در قیمت‌گذاری ICT فقط به عهده اونها هست. البته در نهایت هم مشخص نشد شورای رقابت دقیقا چه کاری در ارتباط با این وظیفه خودش کرد.

حالا که وارد سال 95 شدیم، دوباره این شورا (البته نمی‌دونم چرا و چگونه) یاد حوزه عریض و طویل ICT افتاده و معلوم نیست چیو قراره تو بازار اینترنت پر سرعت بررسی کنه. حالا ما هم منتظر می‌مونیم بررسی کنه، ببینیم چیکار می‌خاد بکنه، چون اصلا معلوم نیست به نتیجه روشنی برسه و اگر هم رسید اصلا کسی اجرا می‌کنه و اگر کسی اجرا نکرد اصلا این شورا کاری ازش بر میاد و حال پیگیری هم داره یا نه؟

اما من یه فکر بهتر دارم. همین هفته قبل شورای عالی فضای مجازی زد 4 تا شورای عالی مرده و زنده که باهاش موازی کاری می‌کردن رو فرستاد هوا. منم یهو یاد دوران دبستان خودم افتادم که هر وقت مشقامو نمی‌نوشتم، با تکنیک مرسوم جا به جایی بین میز بچه‌ها، معلم رو می‌پیچوندم و دست آخر یکی از بچه مثبت‌های کلاس منو لو می‌داد که آقا اجازه! مشقای فریدون رو ندیدین و منو به باد هوا می‌فروخت، حالا منم به شورای عالی فضای مجازی می‌خام بگم آقا اجازه! شورای رقابت در جریان این حذفیات اخیر از قلم افتاد و جا موند.

از من گفتن بود والا این شورای رقابت هم داره موازی کاری می‌کنه، اگه فردا به حرف من نرسیدن، حالا خود دانید.

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصرارتباط)

شما فشار رو به من نشان بده اول!

پنجشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۲۰ ق.ظ | ۰ نظر

هفته گذشته من جیگرم برای وزیر ارشاد کباب شد. حالا بگو چرا؟ همش به خاطر وزیر ارتباطات بود. ماجرا از جایی شروع شد که فردای روز انتخابات که نه اینترنت قطع شد نه موبایل‌ها نه تلگرام و این چیزا، وزیر ارتباطات گفت، ما (یعنی دولت) جلوی فشارها رو گرفتیم و نذاشتیم اینترنت رو قطع کنن.

آقای وزیر ارتباطات 5 بار دیگه هم اینو هر جا رسید گفت. خلاصه اینقدر گفت و گفت و گفت که تو رسانه‌ها دیگه نوشتن واعظی مچکریم و تو قهرمان انتخاباتی و از این چیزای خوب خوب.

از اونطرف وزیر ارشاد هم دید مثل این که جواب می‌ده. اونم شروع کرد به گفتن این که بله ما وزرا بودیم که جلوی بستن اینترنت ایستادیم و اگه ما نبودیم نمی‌شد و از این حرفا.

آقا این بنده خدا یک کلام اینو گفت، اوه اوه، از فرداش از در و دیوار دیگه کم مونده بود تکذیبیه بیاد. چراغ اول تکذیب رو دبیر کمیته فیلترینگ روشن کرد و گفت: این حرفا چیه؟ کدوم فشار؟ آقای وزیر ارشاد این حرفا چیه می‌زنید شما و آخر سرم گفت همش جوسازی هست.

هنوز نصف روز از حرفای دبیر کمیته فیلترینگ نگذشته بود که نوبت دبیر شورای‌عالی فضای مجازی رسید. اونم به کل هر گونه فشار برای قطع اینترنت رو تکذیب کرد و گفت، هیچ جلسه‌ای برای مسدود سازی اینترنت در ایام انتخابات نداشتیم. البته ناگفته نماند دبیر شورا هم اینو یه جورایی در پاسخ به حرفای وزیر ارشاد گفت!

حالا داشته باشید این وسط هیچکس کاری به وزیر ارتباطات اصلا نداشت. خلاصه هنوز نصف روز از حرفای دبیر شورای‌عالی فضای مجازی نگذشته بود که نوبت رییس پلیس فتا شد که ایشون هم تو یه نشست خبری در پاسخ به سوال خبرنگارا در خصوص حرفای وزیر ارشاد گفت: هیچ فشاری برای بستن اینترنت نبود!

از اون به بعد هم دیگه وزیر ارشاد هیچی نگفت. خلاصه این وسط معلوم نشد چی شد که وزیر ارتباطات قهرمان شد و وزیر ارشاد هم که همون حرفای وزیر ارتباطات رو زده بود، بارها تکذیب شد!!

من از این موضوع چند تا چیز فهمیدم. اول این که وزیر ارتباطات وقتی بگه فشار بوده خیلی فرق داره با وزیر ارشاد که بگه فشار بوده. دوم این که انگار حرفای وزیر ارشاد بیشتر از وزیر ارتباطات دیده و خونده می‌شه! سومین احتمال اینه که انگار روی وزیر ارشاد حساسیت بیشتره تا وزیر ارتباطات. چهارم اینکه من اصلا نفهمیدم این فشاره که هر دو وزیر راجع بهش حرف زدن پس از کدوم ناحیه بوده؟

کمیته فیلترینگ و شورای‌عالی فضای مجازی و پلیس فتا همه گفتن، فشاری در کار نبوده. خلاصه تهش یاد اون بنده خدایی افتادم که یه زمانی خیلی معروف شد تو اینترنت و می‌گفت شما شهرداری رو به من نشان بده اول. حالا منم برام همین سوال پیش اومده که شما فشار رو به من نشان بده اول، تا ما هم بدونیم کدوم فشار از ناحیه کی بوده که حال دفع شد و اینترنت بر قرار موند. من دیگه حرفی ندارم. پیشاپیش هم سال نو مبارک!

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصرارتباط)

باباها فیلتر می‌شوند

سه شنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ۰۶:۱۲ ب.ظ | ۰ نظر

دبیر شورای‌ عالی فضای مجازی گفت: خود خانواده‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها و شرکت‌ها هستند که باید نقش فیلتر را ایفا کنند.

پوریا عالمی با توجه به گفته این مقام مسئول در روزنامه شرق نوشت:

«به همین مناسبت ما به بابامان گفتیم: بابا شما فیلتری؟

بابای ما گفت: فیلتر خودتی. این چه وضع حرف‌زدنه بچه؟

ما گفتیم: دبیر شورای‌ عالی فضای مجازی گفته شما فیلتر باشی. حالا که شما فیلتری، من می‌خواستم فیلترشکن نصب کنم، خواستم در جریان باشی.

بابای ما گفت: یعنی چی پسر؟ تو می‌خواهی بابات را بشکنی؟

ما گفتیم: بله. در ضمن من از امروز شما را به‌ عنوان فیلتر هی دور می‌زنم.

بابای ما گفت: این حرف‌ها یعنی چی؟

ما گفتیم: در ضمن ما از فیلتر که رد شویم به همه‌ چیز دسترسی داریم. یعنی من شما را که بشکنم، هر چی توی ذهنت هست می‌توانم ببینم. در ضمن به جیبت هم دسترسی نامحدود دارم.

بابای ما گفت: شما از قول بنده به دبیر شورای‌ عالی فضای مجازی بگو بابای ما تو زندگی عادیش ما را فیلتر نکرده و هر چی بوده برای ما توضیح داده که خودمان عقل‌رس بشویم. الان هم گول این حرف را نمی‌خورد که شما مسئولیت را از دوش خودت ‌برداری و بیندازی روی دوش ما. دقیقا مثل اداره کتاب ارشاد که می‌خواست مسئولیت ممیزی کتاب‌ها را از دوش خودش بردارد و توپ را بیندازد توی زمین ناشرها، تا بین ناشر و نویسنده مشکل ایجاد شود.

ما گفتیم: حرف‌هات قشنگه بابا. ولی مقام مسئول گفته شما فیلتر باشی و من هم دیگر فیلترشکن را روت نصب کردم... د برو که رفتیم... با اجازه.»

اینترنت قطع نشد، من معتاد موندم!

دوشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۰۸ ب.ظ | ۰ نظر

یعنی من همیشه با دو تا استرس مواجه هستم. یکی این شارژ گوشیم، که نپره یکی این اینترنتم،که مختل نشه. دیگه پذیرفتم که معتادم و نیاز به درمان دارم. اما توی ایران نه کمپ ترک اعتیاد به اینترنت داره نه قرصی دارویی جایی می‌فروشن آدم بخوره. تازه اگرم کمپ باشه باید مراقب باشم کتک نزنن، چون شنیدم توی بعضی کمپ‌ها با شلنگ می‌زنن تا همه چیز رو فراموش کنی و بشی یه آدم جدید!

خلاصه که از کار و زندگی افتادیم توی این اینترنت. چند روز پیش توی یه فروشگاه بزرگ دیدم یارو زده استخدام فروشنده ساده بدون داشتن بازی کلش! به خدا راست می‌گم می‌خواستم عکس بگیرم که گفتم شاید شاکی بشن.

ولی یه لحظه یاد خودم افتادم که یعنی منم اینقدر توی اینترنت می‌چرخم، نکنه فردا پس فردا دیگه هیچ‌کس بهم کار نده جایی و از نون خوردن بیفتم. ولش کن بابا، بیکارم که شدم یارانه هست، پول شارژ اینترنت و یه لقمه نون در ماه که می‌شه.

اما واقعیت خودم یه وقتایی از خودم بدم میاد. از صبح اول وقت تا بوق سگ، من سرم توی موبایل و کامپیوتر هست. لامصب، یه زمانی یاهو مسنجر فقط بود. می‌رفتی اونجا می‌چرخیدی، مخی می‌زدی! بعدم آدم می‌رفت دنبال چهار تا کارش. الان قربونش برم آدم از فیس‌بوک در میاد، میره تو توییتر، از اونجا می‌ره اینستاگرام، بعد میره تلگرام،‌ توی تلگرام هم که صد تا کانال هست از بروبچ محله بگیر تا کانال خنده‌پاره، اخبار جیز، چاخان‌نیوز و هزار جور کانال دیگه که وقتی به تهش می‌رسی یه دو ساعتی گذشته و تو دنیا کلی اتفاق افتاده.

بعد دوباره مجبوری از اول بری تو فیس‌بوک و توییتر و اینستا و غیره ببینی عکس و پست جدید چی می‌گه. خب شما جای من باشی به من حق نمی‌دی. خب آدم باید اجتماعی باشه یا نه؟ باید در جریان همه چیز باشه یا نه؟ فردا ملت یه تیکه کلامی گفتن که تو نفهمیدی و نگاهشون کردی، مسخره نمی‌شی؟

ولش کن بابا. خلاصه من نزدیکای انتخابات که بود با خودم یه قراری گذاشتم. گفتم من که آدم بشو نیستم و عمرا بیخیال تغییر و تحولات دنیا و دوستان و هموطنانم میشم، ولی حالا که انتخابات نزدیک هست و اینترنت می‌ره قاطی باقالیا و قطع می‌شه، منم سعی می‌کنم هر طور شده از این فرصت استفاده کنم و اعتیادمو بذارم کنار.

آقا خلاصه من رفته بودم تو این مایه‌ها که از سه روز قبل انتخابات که احتمال اینترنت رقصش شروع می‌شه دیگه تمام اکانت‌هامو پاک کنم و بعدشم برم تو فاز مقاومت برای ترک اعتیاد. روز دوشنبه هفته قبل بود که زدم همه اکانت‌هامو پاک کردم که با خیال راحت بدون اینترنت یه باشگاهی برم یه وقتایی خودمو تو آیینه نگاه کنم و از این عشقولانه‌ها.

دیگه منتظر نشستم اینترنت قطع بشه که دیدم اهههه، اینترنت قطع نشددد! آقا منو می‌گی داغون شدم. بر و بچ تو اینترنت داشتن خودشونو تیکه پاره می‌کردن و اصلا هم قطع نمی‌شدن، منم تا الان درگیر ساختن دوباره اکانت‌هام هستم و دیگه وقت ناهار خوردن هم ندارم.

واقعا با تشکر از مسوولان که برای سه روز هم شده اینترنت رو نفرستادن هوا که ما هم بریم دنبال زندگیمون!

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصرارتباط)

زنده باد فراموشی

شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۲:۳۳ ب.ظ | ۰ نظر

شبنم کهن چی- من برنامه های جدید را دوست دارم. همراه با برنامه های جدید همیشه درصد بالایی از امیدواری به بهبود و اصلاح وضعیت وجود دارد. روزهای خوب امیدواری، روزهای آخر سال است که همه دستگاه های دولتی برنامه های جدید خود را برای سال آینده اعلام می کنند. بعد ما انگار که هر بار ریست می شویم (معادل فارسی اش شروع مجدد است، البته با سلام به آقای امیری، ستون پایین صفحه!) و خوشحال می شویم. ریست شدن ما البته دلیل دارد، این راهکاری برای قرار دادن حافظه ما در موقعیت مناسب است. و موقعیت مناسب، موقعیتی است که ما چیزی به خاطر نیاوریم، زنده باد فراموشی. ما تمرین های سختی کرده ایم که حافظه مان را به اندازه حافظه ماهی تقلیل دهیم.
 ایام قدیم می رفتیم جست وجو می کردیم تا راهکاری برای تقویت حافظه مان پیدا کنیم و همیشه هم در صدر فهرست نتایج جست وجو «نصرت» بود. اما حالا مقالات تقویت حافظه، افزایش ماندگاری داده ها در حافظه، چگونه بیشتر به خاطر بسپاریم و غیره را فراموش کرده ایم. چون دیدیم سلامت روان مان را به مخاطره می اندازد. مدتی که به مخاطره روان مان گذشت و حرص خوردیم، علی مصفای فیلم «چیزهایی هست که نمی دانی» را الگو قرار دادیم و بخشی از دیالوگش را به عنوان دکمه هشدار سردر حافظه مان نصب کردیم: «رهاش کن رییس!». و اینگونه رستگار شدیم و وقتی با برنامه های جدید دستگاه های دولتی روبه رو شدیم، ریست شده لبخند زدیم و گفتیم:
« واقعا! چه خوب!». 
آخرین نمونه از زیست ماهی وارمان، مواجهه با خبری با این تیتر بود: «مصوبه ای برای ارایه اینترنت با کیفیت، منبع: آی تی آنالایز برگرفته از اینستاگرام آقای وزیر ارتباطات». آقای وزیر در اینستاگرام خود برنامه های جدید این وزارتخانه را در سال 95 اعلام کرده است. ایشان گفته اند: «در راستای حفظ حقوق شهروندی کاربران اینترنت و لزوم دریافت خدمات باکیفیت و ... مصوبات جدیدی را در کمیسیون تنظیم مقررات لازم الاجرا کردیم». خب! خودتان قضاوت کنید اگر ما تمرین نکرده بودیم در مواجهه با چنین برنامه های «جدیدی» ماهی باشیم، به سلامت روان مان آسیب نمی خورد؟ یک لحظه ماهی را کنار گذاشته خودم شوم باید بگویم که از زمانی که یادم می آید اینترنت در ایران پذیرفته شد و راه افتاد، همیشه برنامه این بوده کیفیت اینترنت را افزایش دهند؛ در عوض لنگر افتاد، کوسه رد شد، آشوب شد، امنیت کشور مهم شد، انتخابات شد...خلاصه هر چی شد اینترنت هی مختل شد، قطع و وصل شد و ما به فنا رفتیم. بهتر نیست ماهی شویم و تاریخچه کیفیت اینترنت در ایران را از یاد ببریم و از آقای وزیر تشکر کنیم و با امیدواری به استقبال سال نو برویم؟ (منبع:فناوران)

پدر صاحب بچه‌ها و قبوض اپراتورها

سه شنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۴، ۰۹:۴۴ ق.ظ | ۰ نظر

هفته قبل خاطر مبارکتون باشه در مورد صدور شصت، هفتاد تا مجوز اپراتوری نوشتم و گفتم همینطوری پیش بره باید کتاب راهنمای انتخاب اپراتور منتشر بشه و برای انتخاب اپراتورهای برتر هم دیگه باید روی ظرفیت استادیوم آزادی حساب باز کرد.

این هفته داشتم دنبال موضوع جدید می‌گشتم که دیدم، اههه وزارت ارشاد هم دست به جیب شد و برای اینکه از صدا و سیما کم نیاره آتیش زد به مجوزهاش.

ماجرا از این قرار بود که صدا و سیما برای خودش یه سری مجوز تلویزیون اینترنتی داد، بعد وزارت ارشادی‌ها هم گفتن خب پس ما اینجا چه کاره‌ایم ما هم فعلا شش تایی مجوز ویدیوی درخواستی صادر می‌کنیم. از نظر فنی جفت این مجوزها یکی هستن، اما روش تفکیک و تقسیم کارشون خیلی جالب هست. اونایی که مجوز صدا و سیما رو دارن فقط باید فیلمای تولیدی این سازمان رو پخش کنن. اونایی که مجوز ارشاد رو دارن فقط باید فیلم‌های سینمایی و سریال‌های شبکه‌های خانگی و این چیزا رو پخش کنن.

از اونطرف من نگرانم یه وقت مثلا کانون پرورش فکری هم نیاد وسط بگه منم مجوز اپراتورهای پخش کارتون رو صادر می‌کنم. وزارت ورزش بیاد بگه منم مجوز اپراتورهای پخش برنامه‌های ورزشی صادر می‌کنم. وزارت صنعت بیاد بگه منم مجوز اپراتورهای پخش فیلم‌های صنعتی، تجاری و معدنی رو صادر می‌کنم، آموزش و پرورش مجوز اپراتورهای پخش فیلم‌های آموزشی، سازمان میراث مجوز فیلم‌های گردشگری و خلاصه شما اسم هر کدوم از وزارتخونه‌ها و سازمان‌های دولتی و غیر دولتی رو ببینید، متوجه می‌شین که هر کدوم پتانسیل خاص خودشونو برای صدور مجوزهای اپراتوری دارن.

این وسط گل سر سبد هم که وزارت ارتباطات خودمون هست که ماشالا جایی نیست که از نظرش برای صدور مجوز پنهان مونده باشه.

این وسط خلاصه شورای عالی فضای مجازی هم اگه یه وقتی تشکیل جلسه داد و اگه یه وقتی موضوع بازی‌های رایانه‌ای تو دستور کار نبود و موضوع دیگه‌ای مثل انتخابات هم در پیش نبود و سایر پرونده‌های باز و بلاتکلیف از شبکه ملی اطلاعات گرفته تا غیره رو هم بسته بود، میان و برای ساماندهی به این نبرد صدور مجوز، اقدام به تدوین پیوست فرهنگی برای تک‌تک مجوز‌ها می‌کنه!

اما یه چیز رو من نگران هستم که شاید روزی در آینده باعث مشکل بشه و اون ما مردم یا همون مصرف‌کننده‌ها هستیم. مثلا خانم خونه دوست داره سریال قلب یخی رو ببینه، باید بره ببینه در مجوز کدوم اپراتور مجوز پخشش هست. بعد آقای خونه حال میکنه یه بار دیگه هزاردستان رو ببینه، اونم باید بره ببینه کدوم اپراتور مجوزش رو داره. این وسط پسر خانواده هم میخاد ورزشی ببینه و دختر خانواده هم صنایع دستی و اون ته تغاریه هم کارتون دوست داره.

خب این پدر صاحب بچه‌ها که استاد می‌شه بخاد به خواست هر کدوم یه مجوز بگیره. تازه ممکنه هر کدومشون یه جور سیم‌کارت داشته باشن و از چند جا هم اینترنت گرفته بشه و خلاصه به اندازه یه کتابچه در ماه، پدر صاحب بچه‌ها باید بره قبض فیلم و سیم‌کارت و اینترنت واریز کنه.

خلاصه از ما گفتن تا دیر نشده شما هم فکر کنید مجوز چه اپراتوری رو می‌تونید صادر کنید وگرنه از غافله جا موندین. چیه لابد فکر کردین می‌خام بگم تا دیر نشده به این وضعیت سامان بدن مسوولان، نه خیرم، هرگز!

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصر ارتباط)

نیاز به کتب‌ راهنمای انتخاب اپراتور

سه شنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۴، ۰۹:۵۸ ق.ظ | ۰ نظر

این روزها اینقدر مجوز فعالیت به اپراتورها دارن می‌دن و روی هر پروژه هم چندین نهاد دارن کار می‌کنن که باعث شد من به کمک قوه تخیلم بتونم آینده رو تا حدودی پیش‌بینی کنم.

مثلا تو خبرها اومده بود که قراره 50 تا شرکت جدید اپراتور مجازی بشن، بعد فکرش رو بکنید میخاید از یکی از این اپراتورها شماره بگیرید. خب نیاز به یه کتاب هست که توش بگردین ببینین این 50 تا اپراتور کجاها خدمات می‌دن، قیمت‌هاشون چطوره، مقایسشون بکنید. بعد می‌بینید خب کار سخت هست و باید یه کتاب راهنمای انتخاب اپراتور مجازی بخرید که توش بهتون گفته چطور باید مراقب باشید بهترین خدمات رو بگیرید.

یا مثلا کلی موتور جستجوی جدید تو راه هست. اینقدر که براشون قرار جشنواره انتخاب بهترین‌ها رو بذارن. حالا شما فرضا می‌خاید بدونید کدومشون خوب هستن. خب بازم احتمالا به یک کتاب راهنما نیاز هست که بعد از معرفی انواع موتورهای جستجو به شما بگن هر کدوم برای چه کاری مفید هستن.

یا مثلا کلی شرکت و دانشگاه دارن روی طرح فیلترینگ هوشمند کار می‌کنن. فرض کنید شما می‌خواید یه فیلترشکن بخرید. اول باید بدونید تو منطقه و شرکت اینترنتی شما از کدوم فیلترینگ هوشمند استفاده می‌شه تا فیلترشکن متناسب با اون رو بخرید. خب احتمالا عملکرد هر کدوم از اینا با هم تفاوت دارن. طبیعی هست که در این مورد مجوز چاپ کتاب راهنمای استفاده از فیلترشکن که نمی‌دن، اینجا کار یه مقدار سخت می‌شه و باید توی تلگرام و اینجور جاها سوال کنید تا ببینید دیگران چه تجربیاتی در این خصوص دارند!

البته خوب که فکر می‌کنم می‌بینم چه اشکالی داره الان این همه بانک و موسسه مالی مجاز و غیر مجاز داریم و تقریبا به ازای هر ده ایرانی یه چیزی شبیه به بانک وجود داره و مردم هم مشکلی باهاش ندارن. خب چه اشکال داره مثلا الان هر کدوم از ما ممکنه تو خونه ده پونزده تا کارت بانکی داریم. اینم روش.

گذشته از این ولی یه چیزی ذهنم رو مشغول کرده. من نگران برگزاری جشنواره ICT تو سال‌های آینده هستم. خب این همه مجوز و شرکت وجود دارن و دایم هم دارن بیشتر می‌شن و میخان بیان ببینن جایزه می‌گیرن یا نه؟ اینجاشو فکر کردن مسوولان که کجا میخان جشنواره برگزار کنن. تازه یک مسوول گفته برنامه دارن که 9 هزار شرکت جدید هم تو حوزه ICT ایجاد بشه!

بعد با خودم گفتم چه فکر عجیبی. خب تا وقتی استادیوم آزادی رو داریم می‌تونیم تا حدود 95 هزار مجوز تو حوزه ICT صادر کنیم، پنج هزار نفر باقی مونده هم مدیرا و کارمندای دولتی و رسانه‌ها باشن.

اینجا بود که فهمیدم واقعا هیچ مشکلی وجود نداره و زیرساخت‌های کشورمون برای همه این موارد پیش‌بینی‌های لازم رو کرده، خیالم که راحت شد، رفتم خوابیدم.

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصرارتباط)

آقای وزیر، قبول من یک پرنده‌ام

شنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۴، ۰۲:۱۶ ب.ظ | ۰ نظر

شبنم کهن چی- من در حالت خوش بینانه ای می گویم آقای وزیر ارتباطات عزیزمان به صورت زیرپوستی برای ما خبرنگاران حوزه فناوری اطلاعات و مخاطبان رسانه هایمان، تست آلزایمر ترتیب داده است. این تست با هر خبر پیچیده تر می شود تا ما یقین کنیم آلزایمر داریم یا نداریم. از آنجا که ما وظیفه مان روشنگری و شفاف سازی امور است، بنده بر خود لازم دیدم دریافت خوش بینانه خویش از اظهارنظرهای گاه و بی گاه آقای وزیر را با شما در میان بگذارم.
در میان گذاشتن کلا خوب است باعث می شود با دریافت نظرات و نگاه های متفاوت ما دید بهتری نسبت به مسایل پیدا کنیم. و از آنجایی که فیلترینگ مساله مهمی برای من و البته بسیاری از کاربران اینترنت است، بیایید نظراتمان را در مورد اظهارات آقای وزیر با هم در میان بگذاریم، شاید بنده دریافت نادرستی دارم که فکر می کنم ایشان تست آلزایمر گذاشته است. و اگر شما هم با من موافق بودیم، وزیرمان را بیش از این ناامید نکنیم و ضمن مرور بایگانی اخبار، جدول کلمات متقاطع حل کنیم و کتاب بخوانیم و کندر بخوریم تا حافظه مان تقویت شود.
آقای وزیر سال گذشته گفت فیلترینگ هوشمند در سه فاز اجرا خواهد شد. پایان فاز اول را هم بعد از مدتی خبر داد و گفت وارد فاز دوم شدیم. بعد آمد گفت قرار است مناقصه فیلترینگ برگزار کنیم تا این پروژه اجرا شود. بعد آمد گفت از دانشگاه ها دعوت کردیم پژوهش کنند. من این سیر اطلاع رسانی و عملکرد آقای وزیر را رصد کردم و به این نتیجه رسیدم که ایشان برای ما تست آلزایمر گذاشته. خبر را مثل سیب می چرخاند و هی یک گام به عقب می رود ببیند ما یادمان هست که فاز اول این پروژه اجرا شده بود یا خیر؟ ایشان قطعا می خواهند دقت ما را بسنجند ببینند برای ما سوال پیش می آید که پروژه ای که فاز اولش اجرا شده و به گفته معاون ایشان 110 میلیارد تومان هم پول بالایش رفته، چطور دوباره به مناقصه و دعوت به همکاری گذاشته می شود؟ بعد از ما ناامید شدند و لابد با خودشان گفتند به صورت واضح مساله را به عقب برگردانند بلکه ما تکان بخوریم؛ گفتند از دانشگاه ها درخواست کردیم برای اجرای این پروژه تحقیق کنند. قصدشان لابد این بوده که ما به خودمان بیاییم و بپرسیم مگر پژوهش قبل از اجرا نیست؟ و اجرا بعد از مناقصه نیست؟ و مناقصه پیش از اتمام یک فاز برگزار نمی شود؟ ما خوشحال طور به جای اینکه سوال کنیم، هر بار گل سخنان آقای وزیر را تیتر کردیم و خبر منتشر شد. آقای وزیر باید افسرده شده باشد از حافظه ما. اما آقای وزیر، فراموشی جرم نیست و فراموشکار مجرم نیست. ته تهش بیمار است. هر کسی ممکن است دچار فراموشی شود و یادش نیاید چه کار کرده یا نکرده. حتی جانوران هم دچار فراموشی می شوند. من خودم یک پرنده معصوم بی گناه را سراغ دارم که یادش می رود چی را از کجا برده کجا گذاشته است. و به خاطر این فراموشی مورد تمسخر هم قرار می گیرد. با تستی که شما برگزار کردید -البته از صمیم قلب امیدوارم که واقعا این سیر عملکرد و اطلاع رسانی صرفا جهت برگزاری تست آلزایمر بوده باشد- من احساس می کنم همان پرنده ام که یادش نیست بالاخره فیلترینگ هوشمند سه فاز داشت یا چی؟ اصلا مناقصه برگزار شد یا نه؟ یا تازه داریم پژوهش می کنیم که سیستم فیلترینگ هوشمند را تعریف و پروژه را اجرا کنیم. 
آقای وزیر! من یک پرنده ام؟ باشه قبول. اما شما دیگر بیایید تست آلزایمر را کنار بگذارید و بگویید ماجرای فیلترینگ هوشمند واقعا چه بود و چه هست. (منبع:فناوران)

مقام آگاه شیطون و دلال بلا!

سه شنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۴۳ ق.ظ | ۰ نظر

همیشه از بچگیم یعنی از زمانی که یادگرفتم روزنامه‌ها رو بخونم، آخه زمان ما اصلا اینترنتی نبود که سایت و تلگرامی هم باشه، دوست داشتم مقام آگاه باشم.

اول که کوچیکتر بودم فکر می‌کردم "مقام آگاه" اسم و فامیل یه آقایی هست که همه چیو می‌دونه، مقام آگاه هر چی می‌گفت سریع تیتر گنده می‌خورد براش. منم تو عالم بچگیم هی می‌گفتم خب این مقام آگاه چقدر آدم مهمی هست، چون تو همه زمینه‌ها مشغول به کاره از حوزه‌های نفتی گرفته تا بازار و دولت و همه جا هست و کلی هم جنجال می‌سازه با حرفاش.

بعدتر که بزرگتر شدم فهمیدم نه بابا مقام آگاه اسم و فامیل کسی نیست. مقام آگاه کسی هست که اسمشو به یه رسانه نمی‌گه اما خبر رو می‌ده ولی گاهی هم شیطونی می‌کنه.

هفته قبل یه مقام آگاه که به نظرم خیلی شیطون هست، خبر از دستگیری یه دلال معروف مخابراتی داد. ظاهرا این دلاله اینقدر بد بوده و کارای بد بد می‌کرده که رد پاش از سه دولت قبل تا الان توی خیلی از پروژه‌های مخابراتی بوده.

به گفته مقام آگاهه این دلاله هر کی رو می‌خواسته وسوسه کنه که کارش رو راه بندازه می‌بردشون سفر، استخر و شهربازی و بعد کلی هم بستنی و ساندویچ و پیتزا هم براشون می‌خریده. اونا هم گول می‌خوردن و به جاش 100 میلیون یورو قیمت پروژه‌ها رو الکی بالاتر می‌زدن برای این دلال بلا.

خلاصه اون مقام آگاه شیطون پته دلال بلا رو می‌ریزه روی آب. البته هر روز یه تیکش رو.

حالا چرا می‌گم مقام آگاه شیطون بهش، خب چون این مقام آگاه اسم خودشو نمی‌گه. تازه من می‌گم خب بابا اگه دلاله اینقدر بده و کلی مدیر دولتی رو از قبل تا الان گول زده چرا اسم کامل دلال و مدیرا رو نمی‌گه.

این یه دلیل برای شیطون بودن مقام آگاه. دلیل دومم اینه که هی ریز ریز اطلاعات می‌ده این مقامه. یعنی می‌خاد تا حد امکان موضوع رو داغ داغ نگه داره.

دلیل سومم اینه که این مقام آگاهه، اخبار رو کمی تا قسمتی جهت‌دار در اختیار رسانه‌ها قرار می‌داد. یعنی می‌گفت آقایون در جریان باشن که پای حکم مدیر متخلف دولتی رو آقای فلانی امضا کرده!

ای بابا، خب حکم آقای فلانی رو کی امضا کرده، حکم اون آقا که حکم آقای فلانی رو امضا کرده رو کی امضا کرده؟! خب همینطوری بریم جلو لابد برای تخلف یه مدیر، کل دولت باید عوض بشه؟

البته تو این ماجرای دلال مخابراتی و غیره حال مقام آگاه یه کم گرفته هم شدا، چون بعدا معلوم شد این مدیر متهم، از دستان مدیران فعلی جایزه خدمت هم دریافت کرده!

حالا شما هم به تیتر من یا به حرف من رسیدین که چرا می‌گم مقام آگاه شیطون و دلال بلا!

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصرارتباط)

فیلترینگ همسران به جای فیلترینگ هوشمند

دوشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۴، ۰۲:۲۴ ب.ظ | ۰ نظر

علی زراندوز - موضوع فیلترینگ هوشمند از آن جمله موضوعاتی است که درباره آن بسیار بحث شده است. با توجه به بودجه 110 میلیارد تومانی آن راهکارهای جدیدتر و مدعیانی برای این بودجه ایجاد شده است.

 معاون وزیر ارتباطات گفت: بیش از 110 میلیارد تومان قرار داد برای فیلترینگ هوشمند با متخصصین در بحث فیلترینگ بسته شده است. پس از اعلام این خبر، نمایندگان مختلفی از اقشار متفاوت جامعه که در بحث فیلتریگ کوشا هستند، ضمن تماس با خبرنگار مهر آباد مراتب اعتراض خود را از درنیامدن کلاهی از این نمد، اعلام کردند. در ادامه توجه شما را به صحبت های این اقشار جلب می نماییم:
نماینده پدرها: داداش پس این همه زحمتی که ما واسه از راه به در نشدن این پسر می کشیم کشکه دیگه؟ این همه درباره کولر خاموش کردن ما پدرها جک ساختن ولی ما خم به ابرو نیاوردیم ... چرا؟ چون کولر خاموش کردن رد گم کنی بود! ما تو تابستون کولر و تو زمستون شوفاژ و بخاری ها رو خاموش می کنیم که جوونهامون بلرزن و بپزن و متوجه خاموش کردن مودم نشن! ما پدرها به این می گیم: فیلتر از بیخ!
نماینده مادرها: آقا واقعا که ... توی حرف و کلام ، همین طوری هی بهشت رو می ذارین زیر پای مادران ولی بحث بودجه نقدی که میشه، پولها رو می دین دست بقیه؟! می خوام ببینم این آقایونی که 110 میلیارد بودجه گرفتن، یه شب میان یواشکی جیب های و کیف ها و زیر متکا و توی کشوها و لای کتابها و مجله های بچه های منو بگردن که خدایی نکرده، زبونم لال، روم به دیوار، اگه از این چیزهای مشکوک پیدا شد، سریع بچه رو ببندیم به تخت و ترکش بدیم؟!
نماینده همسرها: وای ... خاک عالم! 110 میلیارد بودجه اومد و رفت و هیچی اش به ما خانم های زحمت کش که از وقتی شوهرمون میاد خونه تا وقتی که میره داریم گوشی شو زیر و رو می کنیم ، نرسیده؟ این همه پول رو دادین واسه فیلتر کردنی که با یه فیلتر شکن مجانی یا نهایتا 4 هزار تومنی شکسته می شه؟! ولی ببینم، شما تا حالا شنیدین مردی بتونه روی خانومش فیلتر شکن نصب کنه که گوشی اش رو چک نکنه؟ نه دیگه! تکنولوژی به این نفوذ ناپذیری تو هر خونه ای وجود داره و شما این همه پول بی زبون رو ... حیف که دیگه باید برم گوشی آقامونو چک کنم وگرنه ...

(منبع:مهر)