ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

۴۹۵ مطلب با نشانه «weblog» ثبت شده است

تحلیل


نظر بدهید!

پنجشنبه, ۳ شهریور ۱۳۸۴، ۰۱:۳۹ ب.ظ | ۳ نظر

قسمت نظرات خوانندگان سایت نیز فعال شد تا ارتباط سایت با مخاطبان کاملاً و تا حد امکان به شکل ساده دو طرفه شود. لذا با نظرات پیشنهادات و انتقادات خود ما را به سمت دستیابی به سایتی بهینه راهنمایی و هدایت کنید.قطعاً شما نیز می توانید با ارسال مطالب و پیشنهاد سوژه به ما کمک کنید.

با تشکر

چرا سایت iranwsis به روز نمی شود؟

پنجشنبه, ۳ شهریور ۱۳۸۴، ۱۱:۲۶ ق.ظ | ۱ نظر

علی شمیرانی – سایت iranwsis در حوزه فناوری اطلاعات و همانطور که از نامش پیداست در مباحث مربوط به جامعه اطلاعاتی سایت شناخته شده ای محسوب می شود. علت این اعتبار و نام آشنایی هم بیشتر به خاطر وجود اساتیدی است که در پس این سایت حضور داشته و به انتشار مقالات علمی و معتبر می پردازند. داخل پرانتز بگویم که تعدادی از این بزرگواران از اساتید خود من نیز بوده و هستند.

اما این سایت ظاهراً آخرین بار در 30 خرداد سال جاری به روز شده و هنوز در صفحه اول این سایت متن مصاحبه و عکس دکتر خوارزمی باقی مانده است. این در حالی است که ما فاصله چندانی با فاز دوم اجلاس WSIS قرار نداریم و تا آنجا که من می دانم قرار نیست از این سایت به شکل فصلی استفاده شود.

قطعاً این سایت به علت جایگاه و پشتوانه ای که دارد می تواند به تحلیل و گاه حتی جهت دهی در بحث جامعه اطلاعت کشور تبدیل شود و با ارایه مطالب قوی به بررسی نقاط ضعف و قوت این مبحث در کشور بپردازند.

امید است مشکل خاصی در به روز رسانی این سایت وجود نداشته باشد و سایت iranwsis.org نیز به زودی به جایگاه قبلی خود بازگردد.

امکانات جدید در راه است

چهارشنبه, ۲ شهریور ۱۳۸۴، ۰۷:۱۲ ب.ظ | ۱ نظر

علی شمیرانی – مدتی است که وبلاگ به روز نشده و کلی خاک گرفته بود خلاصه ما تار عنکبوت کنار زدیم تا به اینجا رسیدیم. عرض شود که اینجا به علت گرد گیری هوا زیاد مساعد نیست فقط این رو بگم که سایت دارای نواقصی بود که با همت متخصصان داخلی این نواقص در حال برطرف شدن بوده و به زودی برکات تغییرات جدید را در سایت مشاهده خواهید کرد.

از جمله این تغییرات جدید می توان به افزودن امکان قرار دادن کامنتس (اظهار نظر) اشاره کرد. که حتماً‌ منتظر نظرات شما خواهیم بود. لینک ارسال مطلب هم در راه است و تغییرات دیگر که در فازهای بعدی توسعه سایت ITanalyze.ir اعمال خواهد شد.

بم هنوز زنده است

شنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۸۴، ۰۵:۳۱ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - روز گذشته بم بودیم. وقتی رسیدیم شب بود. ما مهمان شهردار جوان بم بودیم. ما را به هتل آزادی بم هدایت کردند. به هتل که رسیدیم یک ماشین عروس جلوی در پارک بود. در لابی هتل آقایان نشسته بودند و در سالن دیگر نیز خانم ها بودند. درحال نوشتن فرم های ورود به هتل که بودیم داماد داشت با میهمانان عروسیش روبوسی و حال و احوال می کرد.

وسایل را در اتاق گذاشتیم و به گوشه ای از لابی رفتیم تا شام بخوریم. همانطور که نشسته بودیم فردی به ما نزدیک شد و پرسید شما مهمان شهردار هستید و وقتی پاسخ مثبت ما را گرفت سر تکان داد و از ما دور شد. چند لحظه بعد شهردار بم به همراه مرد میان سال لاغر اندامی با ریش های نسبتاً بلند به سمت ما آمدند و خود را معرفی کردند.

بعد از سلام و احوال پرسی چشمان کنجکاو همه منتظر سکوت شهردار جوان بود تا پرسش ها را مطرح کنند. من بلافاصله شروع کردم.

آقای شهردار اوضاع چطور پیش می رود؟ آیا از میزان کمک ها و رسیدگی ها کم شده یا نه؟

شهردار: فردا صبح خودتان می توانید وضع شهر را ببینید. البته کمک ها در حال انجام است ولی خوب مشکلاتی هم وجود دارد.

فردی که کنار شهردار نشسته بود سکوت سنگینی داشت. به شهردار گفتم شما کسی از خانواده خود را ازدست داده اید؟

شهردار: من نه. در خانه ما همه سقف ها فرو ریخت به جز سقفی که با خانواده در آنجا خوابیده بودیم. بعد رو به مردی که کنارش نشسته بود کرد و گفت: ولی متاسفانه ایشان دو فرزندشان را از دست دادند. مرد سرش را به پایین انداخت و برای لحظه ای همه در سکوت فرو رفتیم. حالا می شد فهمید سکوت سنگین او برای چه بوده است.

چند لحظه بعد از شهردار پرسیدم چند درصد از خانه های مردم ساخته شده؟ خیلی خوشبین بودم و فکر می کردم با آن کمک هایی که از داخل و خارج کشور شده کارها کلی جلو رفته ولی پاسخ شهردار چیز دیگری بود.

او گفت فقط ده درصد از خانه های بم به طور کامل ساخته شده است آن هم با فشار و کمک خود مردم. ناباورانه به شهردار نگاه می کردیدم که دوباره گفت: فردا صبح خودتان می توانید وضع شهر را ببینید.

بعد شهردار رو به ما کرد و سوالی پرسید که مرا بیشتر ناراحت کرد. شهردار پرسید: راستی از جریان شهر الکترونیکی بم که صحبتش مطرح شد شما خبری دارید؟

نفس عمیقی کشیدم. هیچکس پاسخی به سوال او نداد و من از خودم پرسیدم وقتی شهردار بم چیزی نمی داند چه کسی ممکن است در جریان ماجرا باشد. از شهردار خواستیم به جمع میهمانان عروسی بازگردد.شهردار نیز از ما خداحافظی کرد و به لابی هتل یعنی محل برگزاری عروسی بازگشت و ما منتظر طلوع آفتاب ماندیم.

صبح شد. من قبلاً به بم نرفته بودم ماشین به راه افتاد و من چشم به دو سوی جاده منتظر رسیدن به میان شهر بم بودم غافل از آنکه ما تقریباً از سوی دیگر شهر به آنسوی شهر رفته بودیم و تو گویی هنوز به شهری نرسیده ای و در جاده هستی. از عظمت و ابهت ارگ بم که من پیش از این فقط عکسش را دیده بودم نیز چیزی جز یک تپه شنی بزرگ بر جا نمانده بود و دیگر از همهمه توریست ها با دوربین ها و لباس های خاصشان هم خبری نبود.

در راه بازگشت روی تکه دیواری به جا مانده از بم کسی نوشته بود" خدایا چرا بم"

به هتل برگشتیم تا وسایل را جمع کنیم و برویم. روی دیوار عکسی توجهم را جلب کرد. عکس دخترکی را نشان می داد که رو به دوربین لبخندی بر چهره دارد، پشت دخترک و در میان آوارها در تکه ای زمین نسبتاً صاف خط کشی ها بازی"لی لی" پیدا بود. زیر عکس نوشته بود"بم هنوز زنده است."

شوخ طبعی مدیران با خبرنگاران

سه شنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۸۴، ۰۴:۳۰ ب.ظ | ۰ نظر

محمد رجبی - پیرو مقاله قبلی با عنوان به نام خاتمی به کام پرتقال فروش، دیروز (16/5/84) اطلاعیه و خبری در رسانه ها درج گردید مبنی بر آنکه به خبرنگاران و تولید کنندگان نرم افزار، لپ تاپ با بهترین نام تجاری و کیفیت جهانی و مورد تائید سازمان استاندارد ایران و به قیمت 762،000 تومان به مناسبت روز خبرنگار تقدیم می گردد و گذشته از شرایط سهل ، تحویل فوری و عدم منت هدیه و … این در حالی است که سرانجام یک میلیون دلار اهدایی ریاست جمهوری سابق پس از گذشت 5/1 سال نامعلوم است و انجمن صنفی روزنامه نگاران هنوز نمی داند چه نوت بوکی را تحویل خواهد داد.

ولی قیمت 1،100،000 تومان و متعاقب آن 800،000 تومان نقد را از خبرنگاران مطالبه می کند!! (و صد البته دست استکبار جهانی و عوامل پنهانی و دخالتهای بیگانگان را نیز تکرار می کند)

اگر با نرخ بهره بانکی حساب کنیم و بهره 1،000،000 دلار در عرض یکسال و نیم را از رقم عرضه لپ تاپ های دبیرخانه جشنواره مالتی مدیا و مجمع ناشران الکترونیک کم کنیم آنگاه می توانستند به یکهزار خبرنگار لپ تاپ ها را به قیمت 425،500 تومان بدون احتساب هدیه تحویل داده و اگر هدیه را نیز بپذیریم ( یعنی همان 1،000،000 دلار را !) آنگاه می توانستند به 1،624 نفر خبرنگار لپ تاپ رایگان هدیه کنند.

همکاران عزیر خبرنگارم، جای حرص خوردن نیست، شوخی ایی بود که زمان خنده اش تمام شد.

محمد خوانساری، مجری طرح ملی لینوکس فارسی مرکزIT پیشرفته شریف در گفت‌‌‏وگو با ایلنا، با اشاره به اینکه حدود 3 هزار و 500 میلیون ریال بودجه برای انجام ده پروژه طرح ملی لینوکس فارسی در سال جاری موردنیاز است، گفت: اختصاص 350 میلیون ریال برای یک پروژه IT طی یک سال، رقم زیادی نبوده و مجریان این پروژه در تلاش هستند با حداقل هزینه، طرح را به اتمام برسانند.

خوانساری، در ادامه افزود: شورای عالی اطلاع‌‏رسانی در راستای حمایت از تحقیقات در بخش خصوصی بودجه‌‏ای به استفاده‌‏کنندگان از نرم‌افزارهای متن باز و آزاد اختصاص داده تا به راحتی بتوانند با بهینه‌‏سازی و سفارشی کردن نرم‌‏افزارهای آزاد و متن باز به فعالیت خود ادامه دهند.

وی خاطرنشان کرد: جزئیات این بودجه و نحوه پرداخت آن در سایت اطلاع‌‏رسانی TAKFA.IR موجود بوده و برای اجرای آن از حدود یک ماه و نیم پیش کار گروه متن باز تشکیل شده است.

مدیر طرح ملی لینوکس فارسی مرکز IT پیشرفته شریف گفت: برای این که سیستم عامل لینوکس بتواند در کشور رشد و گسترش داشته باشد باید دولت از شرکت‌‏های خصوصی فعال در این عرصه حمایت کرده و بازار مناسب تولید محصولات با استفاده از این سیستم عامل را فراهم سازد.

روز قلم به دستان مبارک!

دوشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۸۴، ۰۱:۱۳ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – امروز کلی تماس و SMS های سرشار از لطف و محبت دوستان و همکاران به دستم رسید که خوب خوشحال شدم که دوستان بنده را مورد لطف و عنایت خودشان قرار دادند.

به خصوص زمانی بیشتر تعجب کردم که SMS هایی از کسانی دریافت کردم که سال هاست به علل مختلف با آنها در تماس نبودم ولی امروز فهمیدم که اگرچه سال هاست که با برخی در تماس نیستم ولی به هیچ وجه از یاد آنها نرفتم.

به هر حال می خواستم به نوبه خود به تک همکاران قلم به دست خود در همه حوزه ها تبریک گفته و برایشان آرزوی بهروزی، سربلندی و توفیق کنم.

راستی هروقت می گویند قلم به دست و از این چیزها یاد مطلبی از ابراهیم نبوی می افتم که نوشته بود ببخشید مگه بقیه قلم به پا هستند که به ما می گویند قلم به دست! روز خبرنگار به همه مبارک.

تکنولوژی اطلاع رسانی و رابطه ها!

شنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۸۴، ۰۶:۱۱ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – در خبر ها آمده که چهارمین نمایشگاه تکنولوژی اطلاع رسانی و ارتباطات (وبه قول متولیان اصفهانی برگزار کننده این نمایشگاه ICT 2005 ) با استقبال مواجه نشد.

مجبورم برای توضیح منظورم اندکی به عقب یعنی چیزی بیش از ده سال قبل باز گردم . به زمانی که پدیده ای جدید با نام اختصاری ICT (Information and Communication Technology) در دنیا به وجود آمد. تا آنجا که من از زبان اساتید و انواع و اقسام مسوولان IT باز شنیده ام از این فناوری با نام فناوری اطلاعات و ارتباطات نام برده اند نه تکنولوژی اطلاع رسانی و ارتباطات. ولی این که در شهر مهم و بزرگی همچون اصفهان آن هم بعد از این همه سال از به کار گیری ترجمه ای مشخص برای ICT و آن هم برای چهارمین سال برگزاری ، معادل تکنولوژی اطلاع رسانی برای IT استفاده می شود، امری است که در جای خود نیاز به تامل دارد. باز جای شکرش باقی است که نگفتند نمایشگاه بین المللی تکنولوژی اطلاع رسانی. چون در این مملکت اگر فقط و فقط از کشور مسلمان و همسایه عزیز یعنی افغانستان هم در یکی از نمایشگاه های کشور شرکت کند ما به آن لقب بین المللی می دهیم.

به اعتقاد من مشکل انتخاب نامی نادرست برای IT به ما مطبوعاتی ها برمی گردد. به تعبیری مطبوعات با سال ها نوشتن و نوشتن ظاهراً هنوز حتی نتوانسته اند کاری کنند که نام این فناوری درست به کار رود حالا چه رسد به کاربردهای آن! بیچاره مطبوعاتی ها!

گروهان به جای خود! عقب گرد!همه باید تنبیه شوید ما به ده سال قبل باز می گردیم و از اول تمرین می کنیم. مفهوم بود؟

دست هایتان را به آسمان بلند کنید

چهارشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۸۴، ۱۱:۵۸ ق.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – گل بود به سبزه نیز آراسته شد. دست هایتان را به آسمان بلند کنید البته این بار نه فقط برای دعا بلکه برای تلاش جهت ارسال یک sms ناقابل. چند روزی است که ارسال sms هم در این مملکت دچار مشکل شده. چند روز پیش نیز یکی از آن مقامات آگاه که در صورت افشای نامش دچار مشکل خواهد شد و لذا مجبور است پشت نام آگاه و مطلع حرف بزند گفته بود مشکلات جدید sms در تهران به وضعیت بد شبکه و واگذاری های جدید مربوط می شود.

با این تفاسیر حلقه اماکن موجود جهت امکان برقراری هر نوع ارتباط در تهران تنگ تر وتنگ تر می شود و در صورت ادامه این وضعیت اگر بچه دارید که خوب موضوع حل است و کسانی هم که بچه ندارند می توانند تلفن همراه خود را به عنوان وسیله ای جهت بازی و سرگرمی در اختیار بچه دیگران قرار دهند و به زمانی بازگردید که اصلاً موبایلی در کار نبود.

خلاصه آنکه این روزها برای ارسال sms باید دستتان را به آسمان بلند کنید و مثل دستگاه های طلایاب که روی زمین می چرخانند و دنبال ذرات طلا می گردند، شما نیز باید دست هایتان را به آسمان بلند کنید و در جست و جوی ذره ای سیگنال باشید. کمی به چپ کمی به راست کمی جلو کمی عقب نشد نه؟ دوباره امتحان کنید این بار زاویه دستتان را چند سانت عوض کنید و از اول تلاش کنید.

کمی هم صبور باشید. برای ارسال یک sms نیم ساعت وقت چیز زیادی نیست که شما خودتان را ناراحت می کنید.

وزیر ICT هم معلوم شد

چهارشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۸۴، ۰۹:۴۲ ق.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – ظاهراً آقای کهزادی بر اساس آخرین شنیده ها حکم وزارت ارتباطات را دریافت خواهد کرد. وی پیش از این معاون طرح وبرنامه صدا و سیما بوده و از روزهای قبل نیز بحث وزارت وی مطرح بود.

اما گذشته از این موارد یکی از نزدیکان ایشان آقای محمد خانی رییس سندیکای مخابرات است که قطعاً‌ بسیاری از شما با چهره و نقطه نظرات ایشان در خبرگزاری ایسنا به کرات برخورد داشته اید.

به هر حال جابجایی دولت و جاگیری دولت جدید مدتی فعالیت های کشور را به تاخیر خواهد انداخت که خوب تا حدودی هم طبیعی است. امیدوارم در دولت بعدی امور به مراتب بهتر از گذشته پیش برود.

به نام خاتمی به کام پرتقال فروش

سه شنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۸۴، ۰۵:۲۱ ب.ظ | ۰ نظر

محمد رجبی - با توجه به تبلیغات مفصل و درج اخبار متعدد درخصوص هدیه ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران به جامعه خبرنگاران کشور و پس از گذشت حدود یک و نیم سال و شنیدن ادله ای که بیشتر به دروغگویی شبیه بود تا بیان واقعیت های تاخیر در عرضه لپ تاپ ها، پیرو درج آگهی ثبت نام برای اخذ لپ تاپ ها در روزنامه های کثیرالانتشار از جمله روزنامه همشهری امروز (11/5/84) و روزنامه ایران دیروز، با انجمن صنفی خبرنگاران تماس گرفتم که فرمودند هر خبرنگار بایستی 1،100،000 تومان بپردازد که البته 300،000 تومان آن از سوی ریاست جمهوری بعنوان هدیه قبلاً پرداخت شده است ( یک و نیم سال پیش) و این درحالی است که امروزه لپ تاپ های دارای مارک مشهور جهانی و با کیفیت و با مشخصات روز را می توان از بازار تک فروشی بدون هدیه ریاست جمهوری و بدون یک و نیم سال انتظار و بدون منت و با سرویس و گارانتی خوب را 810،000 تومان خریداری نمود.

بدیهی است اگر قرار باشد در تیراژ 1000 عدد یکجا خرید انجام گیرد صد در صد قیمت کمتری را می توان گرفت.

قبل از نوشتن این مختصر ، از دو سه شرکت معتبر خصوصی استعلام قیمت کردم، باور می کنید که قیمت برای یکصد عدد را بین 724،000 تومان تا 760،000 تومان اعلام کردند؟

بنظر شما درسته که در فصل گرمای تابستان، دنبال پرتقال فروش بگردیم؟ یا بهتر است برویم و لپ تاپ خودمان را تهیه و نه منت انجمن صنفی را بر دوش کشیده و نه اینکه راضی به زحمت ایشان باشیم ؟

استقبال گرم شما را می فشاریم

دوشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۸۴، ۰۵:۲۵ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - حتماً اگر روز گذشته به سایت مراجعه کرده بودید متوجه کم آوردن پهنای باند شدید درست مثل زمانی که نتایج کنکور را اعلام می کنند. این اتفاق نیز در پی اسقبال گرم شما هموطنان عزیز در اقصا نقاط دنیا به ویژه هموطنان داخلی رخ داد.

لذا نظر به اینکه سایت را با مراجعات پی در پی خود منهدم کردید مدیریت سایت از روز گذشته با آقای کردستانی در شرکت گوگل و امید پیریار در شرکت ebay تماس گرفته و به دنبال انتقال سایت روی هاست آنها هستیم. البته موبایل بیل گیتس در دسترس نبود که یکی از دوستان گفت برای سفر تفریحی فعلاً رفته کره ماه این رو گفتم که یک وقت فکر نکنید اومده ایران که موبایلش در دسترس نیست. اگرچه گفتند می تونیم شماره ایشون رو در کره ماه بدیم ولی به علت هزینه بالا و اینکه ما فعلاً به اونجا اورجینیشن نداریم بی خیال موضوع شدیم.

خوب شوخی کافیه با عرض پوزش از مشکل فنی در سایت و امید الکی به این که دوباره سایت دچار مشکل نشود اسقبال گرم شما را صمیمانه می فشاریم!

فرصت هایی که رفت و وعده هایی که عملی نشد

شنبه, ۸ مرداد ۱۳۸۴، ۰۴:۴۵ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – در روزها ، ماه ها و حتی سال های گذشته مسوولان و مدیران فناوری اطلاعات کشور در هر گوشه ای از دولت وعده های متعددی دادند که برخی عملی شد، برخی به تعویق افتاد و برخی نیز اصلاً‌عملی نشد.

اگرچه هنوز دولت و مدیران دولتی سر کارشان هستند وهنوز هم احتمال اجرای برخی ازوعده ها (در خوش بینانه ترین حالت) وجود دارد . به همین منظور باید تا پایان کار منتظر ماند و صبر کرد. ولی بعد از این مدت می توان روی فرصت های که سوخت و از دست رفت و وعده هایی که عملی نشد راحت تر کار کرد. به هر حال در شرایط فعلی گفته می شود که دولت در حال گذار است و در این زمان نقد و بررسی به شکل دیگری تعبیر می شود.

ولی این موضوعی است که قطعا ً‌از سوی رسانه ها جای بحث و بررسی دارد. بررسی کارنامه دولت آقای خاتمی در راستای توسعه و کاربری فناوری اطلاعات وارتباطات در تمامی ارکان دولت آن هم فارغ از گرایشی.

به هر حال هر طرح و پروژه ای نقاط ضعف و قوتی دارد که باید بررسی شود.

چیییییی دااااش اگه نمی خوای ما بریم!

يكشنبه, ۲ مرداد ۱۳۸۴، ۱۱:۵۳ ق.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - آقا پول در آوردن تو این مملکت زیادی راحت شده است. طرف تا 4 تا کلام چیز یاد می گیره فکر می کنه استاد شده و باید ماهی چند صد هزار تومان حقوق بگیره. تازه به محض این که بهش بگی بالای چشمت ابرو میگه "چیییییی داداش اگه نمی خوای ما بریم". فرقی نمی کنه زن باشه یا مرد.

طرف هنوز نمی دونه آی تی رو باید با "ث" سه نقطه نوشت یا "س" سه دندونه می خاد باهاش عین امپراتور چین برخورد بشه. زمان ما یعنی همین چند سال پیش که خداییش وضع اینجوری نبود. جواب هم روشنه.

چون اون موقع اصولاً تنوع مطبوعات این قدر زیاد نبود که شما بخای کلی هم ناز کنی و ادا و اطوار در بیاری. یا کارت خوب بود و تو کار می موندید یا اینکه نه جایت رو تحویل فرد دیگری می دادید تازه اگر کسی شما رو معرفی نکرده بود و تازه هم آمده بودی که کار یاد بگیری که وضع به کلی متفاوت بود چون حساب کارت با کرام الکاتبین بود.

تو مطبوعات اون موقع ها اصلاً راه نمی دادند سری تو سرا دربیارید. تازه گاهی اوقات بعضی ها که خب حسادت هم می کردند سعی می کردند تا مسخره ات کنند و با شوخی وغیره بی انگیزه ات کنند. ولی کسی که به کار علاقه داشت می بایست همه این سختی ها رو تحمل می کرد از جمله این که یک دفعه بعد از یک ماه مطالبی رو که تهیه کرده بودید بدون اینکه حتی برای یک بار به طور کامل خوانده بشه به سطل آشغال ریخته می شد و بعد می گفتند همه را از اول و با دقت بیشتری تهیه کن. تازه خیلی وقت ها اصلاً نمی گفتند اشکال کارت کجاست. علت هم روشن بود چون مطبوعات تعدد امروز را نداشتند.

ولی امروز.... امروز وضع به گونه ای دیگر شده است. مطبوعات زیاد شده اند. آنقدر زیاد که از زیر سطح مبتدی تا حرفه ای ترین شکل موجود روزنامه و خبرگزاری وجود دارد و خوب این رسانه ها نیز به خبرنگاران زیر سطح مبتدی تا حرفه ای احتیاج دارند. در مطبوعاتی که سردبیرش هنوز شناختی از مطبوعات و کارمطبوعاتی ندارد جا برای هر کسی پیدا می شود و همه می توانند مشغول به کار شوند.

خلاصه در چنین شرایطی است که اگر این روزها به کسی بگویید بالای چشمت ابرو، چشم هایش اندازه یک بشقاب گرد و بزرگ می شود و میگه "چیییییی داااااش اگه نمی خوای ما بریم" تازه زیاد که گیر بدید طرف خط و نشان هم می کشه که اگه وضع به همین منوال پیش بره احتمالاً کاردیت میکنه و میفرستت سینه بهشت زهرا!

آقا عجیب روزگاری شده عجیب!

سرطان گلدکوئست

چهارشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۸۴، ۱۰:۴۷ ق.ظ | ۱ نظر

علی شمیرانی – از همان روزهای اولیه آغاز به کار گلدکوئست بود که در روزنامه ها نسبت به فعالیت آنها مشکوک شده و در مورد آن چندین و چند مقاله و گزارش نوشتیم. در آن روزها وضع به کلی متفاوت بود. گلدکوئستی ها تهدید می کردند. یکی از همکاران را تهدید کردند که خواهر کوچکش را در راه مدرسه می دزدند. یکی دیگر را نیز تهدید کردند که وقتی در خانه نیست منزلش را به آتش می کشند.

حتی عکس ما را در یک سایت اینترنتی گذاشتند و زیر آن نوشتند این افراد خائنان به کشور هستند و مانع توسعه تجارت الکترونیکی در ایران می شوند!

خلاصه این شبکه رفته رفته و مثل یک غده سرطانی بدخیم که راهی برای مقابله با آن وجود ندارد رشد کرد و رشد کرد. شبکه ای که با روشی خاص و بدون استفاده از هیچ امکانات تبلغاتی و رسانه ای به بهترین وجه ممکن جای خود را در میان خانوارهای ایرانی باز کرد. به جرات می توان گفت آنگونه که نام گلدکوئست در ایران جا افتاد نام شرکتی که شبانه روز از صدا و سیما تبلیغ می کرد جا نیافتاد.

به هر حال امروز گلدکوئستی ها دیگر تهدید نمی کنند و هر آنچه که بخواهید می توانید به راحتی در مطبوعات درج کنید.ولی چند سال پیش به محض نوشتن یک مقاله کوتاه به راحتی شماره موبایلت در اختیار گلدکوئستی ها قرار می گرفت و از یک ویزیتور معمولی گرفته تا مشاور حقوقی آنها زنگ می زد و با تهدید و تطمیع حرف می زدند می گفتند اگرمایل باشید شما را می بریم هنگ کنگ و فعالیت شرکت را از نزدیک نشانتان می دهیم تا ببینید همه کارهای ما قانونی است و بعد که به ایران بازگشتیم برای همه بنویسید که کار ما درست است.

اما جالب است که در شرایطی که هر نهاد مسول و غیر مسوول فعالیت گلدکوئستی ها را ممنوع کرده این شبکه همچنان مشغول به کار است و گاه احساس می شود راهی برای توقف آنها وجود ندارد. درست مانند یک سرطان.

لطفاً بی خیال شو

يكشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۸۴، ۰۴:۱۵ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - یکی از اصولی ترین وظایف یک خبرنگار پیگیری وعده ها و اخباری است که اصطلاحاً به "می شود" ختم شده و مربوط به آینده است.

اما به این مهم از سوی خبرنگاران و بنابر دلایل مختلفی کمتر توجه می شود. یکی از این دلایل کمی تجربه است. یکی دیگر از دلایل فقدان یک حافظه قوی تاریخی (بازهم از اصول مهم حرفه خبرنگاری ) است. یکی دیگر از این دلایل به نداشتن آموزش صحیح باز می گردد.

اما در کنار این دلایل نسبتاً موجه دو دسته دیگر نیز باقی می ماند. یک دسته خبرنگارانی که خود را به فراموشی می زنند یا یک جوری با موضوع کنار می آیند! و یک دسته از خبرنگاران که پیگیر موضوع می شوند. در این مدت از کار و با تجربه اندکی که به دست آورده ام به محض اینکه پای صحبت یک مسوول می نشینم به راحتی می توانم تشخیص دهم که تمام حرف های طرف صحت دارد ، بخشی کذب و بخشی درست است یا آنکه نه تمام آنها کذب محض است.

لذا بعد از خروج از محل می دانم که چه سوژه ای جای کار دارد و به زودی دچار مشکل خواهد شد و یکی پس از دیگری وعده ها دود می شوند و به هوا می روند. این خصیصه و اخلاق کاری من نیز باعث ناراحتی خیلی ها (منظور کسانی که وعده سر خرمن می دهند و یا اشکالی در کارشان پیش می آید) شده است.

لذا وقتی موضوعی را پیگیری می کنی که دارای مشکلی است یا تهدید می شوی، یا تطمیع می شوی یا تلطیف! حتماً می گویید این تلطیف دیگر چه صیغه ای است؟ مورد اول و دوم یعنی تهدید و تطمیع که معرف حضور هست . اما در مورد تلطیف! تلطیف زمانی است که می بینید فرد مسوول با صدایی ناراحت و به شدت غم آلوده به شما می گوید تو را به خدا بی خیال شو. البته بعضی نیز با صدای ضعیف و دردناک نمی گویند بی خیال شو و با لحنی دیگر خواهش می کنند که فعلاً پیگیر موضوع نباشی.

و این بدترین زمان ممکن است که تو را با یک تعارض مواجه می کند. زمانی که با مشکل یا مساله ای برخورد می کنی که از یک طرف حس حرفه ای ، رسالت کاری و تلاش برای خدمتی هر چند کوچک جهت رفع یک مشکل تو را فرا گرفته و در مقابل صدای ناراحتی که به تو می گوید لطفاً بی خیال شو یا لطفا پیگیر این موضوع نباشید.

واقعاً تصمیم گیری در چنین شرایطی سخت است. ولی به راستی نمی دانم چرا اصلا باید چنین وضعی پیش بیاید؟ چرا برخی از مسولان به محض برخورد با پرسشگری ها و پیگیری های یک خبرنگار باید ترش کنند و او را تهدید، تطمیع و یا تلطیف کنند؟ واقعاً ریشه و اشکال کار در کجاست؟

آیا کارکرد رسانه ها از بین رفته است؟

شنبه, ۲۵ تیر ۱۳۸۴، ۰۱:۱۰ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – دیروز موتور یکی از این دوستان رو به علت تخلف وحشتناک! ورود ممنوع گرفتند. بدبخت خیلی دلم براش سوخت. چون با اون موتور کار می کرد. ولی قسمت حال گیریش جایی بود که گفت موتورش برای سه ماه توقیف می ماند. این دیگه خیلی بد بود.

ولی تموم نشده قسمت خیلی بدترش مانده. دوستم می گفت حساب کرده دیده با این موتوری که اون داره، خرج پارکینگی که به زور و برای سه ماه موتورش رو در اونجا توقیف کردن، بیشتر از قیمت خود موتور می شود.

ولی بازم قسمت بدتراز این هم مانده. اون می گفت تازه اگر همه این مکافات ها که سه ماه نتونی کار کنی و پول پارکینگ رو هم بدی و باز هم تحمل کنی بلای دیگری سرت میاد و صد در صد یا یک قطعه ای از روی موتورت کم میشه یا داغونش میکنن و تحویلت میدن. و تو مگه جرات داری حرف بزنی و مگه اصلاً می تونید حرفتون رو ثابت کنید.

کمی به چشم های درمانده اش خیره شدم و نفس عمیقی کشیدم. بنده خدا اوضاعش کاملاً به هم ریخته بود. جالبه که دوستان فکر می کنند که چون من خبرنگار هستم می تونم همه مشکلات و مفاسدی رو که باهاشون برخورد می کنند حل کنم. ای کاش می تونستم واقعاً این کار رو انجام بدهم ولی افسوس.

خلاصه فردای آن روز با یکی دو تا از دوستانی که در حوزه اجتماعی بودند حرف زدم و شرایط رابرایشان توضیح دادم. یکی از آنها حرفی زد که خیلی ناراحت ونگرانم کرد. آقای خبرنگار گفت روی این موضوع چند باری کار شده است ولی نتیجه ای در کار نیست حتی چند گزارش تصویری هم صدا و سیما گرفته و فاییده ای نکرده.

خلاصه بنا بر اصرار من دوباره پیگیر قضیه شد و پاسخ گرفت که یکشنبه آینده به مناسبت ولادت حضرت زهرا(س) موتورها رو آزاد می کنیم. ولی به این موضوع پاسخی داده نشد که واقعاً این طرح های غیر کارشناسی که در آن هزینه پارکینگ بیشتر از هزینه موتور سیکلت می شود را چه کسانی و چگونه می دهند؟

به راستی زمانی که کارکرد رسانه ها از بین می رود و چنین مشکلی نادیده گرفته می شود چه می توان کرد؟ آیا باید باور کنیم که مطبوعات کارکرد خود را از دست داده اند؟ تکلیف مردم بیچاره این وسط چیست؟

منتظر وزیر مخابرات هستم

شنبه, ۲۵ تیر ۱۳۸۴، ۱۱:۲۹ ق.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - دیروز تو تاکسی نشسته بودم که یک دفعه یکی از مسافران وارد بحث سیاسی شد. البته در ماشین چندکارشناس دیگر مسایل سیاسی هم خوشبختانه حضور داشتند. خودتان که می دانید ما ایرانی ها اتفاقاً در زمینه جامعه شناسی، فلسفه، تاریخ، ادبیات، حمل ونقل تا نانو تکنولوژی و غیره سررشته داریم. ولی آن روز بحث در مورد سیاست بود و چه بحث آبکی داغی هم بود. کارشناسان سیاسی حاضر داشتند در مورد اعضای کابینه رییس جمهور بحث می کردند که بله آقا اصولاً باید وزیرایی باشند که به کار مردم رسیدگی کنند.

به هر حال مردم خسته شده اند و باید یک تکانی به مملکت داد البته قبل از آنکه از بیرون تکانمان بدهند.

خلاصه در مورد هر وزیر و ویژگی هایش بحثی شد که چون مربوط به حوزه کاری من نبود متاسفانه تمام آن اطلاعات گرانقیمت را فراموش کرده و از دست دادم.

ولی ناگهان یکی از کارشناسان حاضر در تاکسی گفت من که فقط منتظر معرفی وزیر مخابرات! هستم. چون این وزارتخانه بسیار مهمی است، من یکدفعه گوش هام به قدری تیز شد که باهاش می شد درخت قطع کرد چون بد جوری کنجکاو شده بودم که چرا این پیر مرد یکدفعه میان این همه وزیر صاف رفت سراغ وزیرمخابرات!

خلاصه پیر مرد در ادامه گفت این وزیر باید خیلی قوی باشه تا ببینیم می تونه این مشکل موبایل ها رو درست کنه یا نه!؟ تو این دولت که فقط حرفش رو زدند. خدا کنه وزیر مخابرات خوبی بیارند سرکار! چون این مساله مهمیه.

آی IT،IT،IT

چهارشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۸۴، ۱۰:۵۵ ق.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – این روزها دیگر روزهای آخر کار دولت محسوب می شود و قرار است یک خانه تکانی در دولت انجام شود. لذا در این اوضاع واحوال برخی از مدیران دولتی نیز سعی دارند تا به هر ترتیبی شده به نوعی خود را مطرح کنند تا دولت بعدی از طرف در یک گوشه کناری استفاده کند.

چون هر چی باشه مدیر معروفی که هی باهاش مصاحبه می شود. خلاصه تو این روزها از بعضی مدیران هر چی بپرسید جواب میدهند. از اینکه IT چه چیز خوبی وباید وقتش را زیاد کرد گرفته تا آخرین استانداردهای امنیتی در عالم مجازی. این وسط شعور مخاطبان و این چیزها نیز اصلاً ملاک نیست آخه این ملت مگه این چیزا رو می فهمند؟!

شما هی بگو توسعه IT ، لزوم توجه و هی IT،IT کنن تا همه فکر کنند که شما IT را می شناسید و اتفاقاً‌ مدیر بسیار خوبی هم هستید. دوباره بگویید به نظر من IT، من فکرمی کنم IT، آی IT،IT،IT باز IT ،IT ، IT نون و پنیر و IT من مدیر خوبیم! IT خوب بلدم چون IT باید توسعه پیدا کند اصلا همه باید IT را توسعه دهند و من مدیر خوبی هستم.

اصولاً IT من مدیر خوبی هستم. خلاصه اگر از شما پرسیدند به نظر شما برای تحقق اهداف جامعه اطلاعات (ی فراموش نشود خدای ناکرده) چیست؟ بگویید بله البته IT من مدیر خوبی هستم به خدا.

اما یکی از دوستان که دستی هم در سیاست و عالم پولوتیک دارد می گفت: اصولاً هر مدیری و هر فردی که در جایگاه کاری خود درست و صادقانه خدمت کرده باشد هیچ وقت بیکار نمی ماند. ولی مدیرانی که مساله دارند و با پول بیت المال... باید...

من که کاری به این کارها ندارم آقا این IT من مدیر موفقی هستم ها بعد نگی نگفتا!

انتقاد ممنوع!

دوشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۸۴، ۰۵:۰۳ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – این روزها انتقاد کردن ممنوع شده است. حرف که بزنید به کل ماجرا از بالا تا پایین یکدست رنگ متالیک سیاسی می زنند که چون دولت در حال تغییر و تحول است لطفاً‌چشم و دهان خود را ببندید تا این چند روز هم بگذرد.

اما به غیر از این ایراد فصلی که به انتقادات گرفته می شود این روزها می توان انتقادات را به شکل دیگری نیز زیر سوال برد. برای نمونه وقتی از چیزی انتقاد می کنید شما را متهم به این می کنند که لابد یک چیزی گیر آورده اید یا چیزی را از دست داده اید که این گونه انتقاد می کنید.

این مسایل نیزعمدتاً از سوی کسانی مطرح می شود که یا مورد انتقاد واقع شده اند یا غیر مسقیم منافع مالی و شخصی شان در معرض خطر و تهدید قرار گرفته است. فلذا با اسامی مستعار و غیر مستعار و تحت عنوان دوست و آشنا سعی می کنند شما را از گفته و مسیری که در آن قرار دارید منحرف کنند.

لذا از همین جا باید اعلام کرد که تحت یک قانون عمومی یعنی اگر انتقاد می کنید یا چیزی گرفته اید یا چیزی از دست داده اید می توان نسخه تمام انتقادات را پیچید. اگرچه این نوع از توهین ها و انتقادات به شکل مسقیم انجام نمی شود ولی به هر حال اگر کسی روزی به شما نتقاد کرد به او بگویید حتماً‌ ریگی در کفش دارد یا اینکه دنبال منافع شخصی است.

لیکن مسوولان و مدیرانی که سعی دارند با فرافکنی و فرار به جلو، شکلی تدافعی در برابر انتقادات بگیرند یا همه را به کیش خود پندارند، باید بدانند که بهترین و موثرترین روش در مواجهه با انتقادات این است که به جای آسمان و ریسمان به هم بافتن و فرافکنی، به ارایه پاسخ منطقی و شایسته بپردازند. مسلماً‌ هیچ کس بی عیب و اشکال نیست و گاه اعتراف به نقصان ها ، کاستی ها و ضعف های احتمالی و تلاش در جهت رفع آنها خود بهترین روش مواجهه با انتقادات است.

راز صندلی توی پارک!

شنبه, ۱۸ تیر ۱۳۸۴، ۱۰:۲۴ ق.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – هوا خیلی گرم بود و ماشین خراب. تو کوچه که می خواستم راه بیافتم یک SMS به دستم رسید. از طرف یکی از دوستان بود نوشته بود در دسترس نیستی لطفاً با من تماس بگیر.

با اینکه می دونستم تو منطقه ما که یک کیلومتر هم بیشتر با وزارت ICT فاصله نداره تلاش برای زنگ زدن با موبایل بی فایده است ولی همونطور که رانندگی می کردم با موبایل هم ور می رفتم. بی فاییده بود 10 دقیقه بعد جلوی تعمیرگاه بودم.

مکانیک طبق معمول شروع کرد به خالی بندی که اوه اوه ماشین ترکیده شناس بیاری موتورش منفجر نشده باشه و از این حرفا. من که این حرفها برایم عادی بود. چون می دونستم این چیزا رو میگه که مخ من رو برای یک عددی تو مایه های 200 هزار آماده کنه ولی آخر سر بگه20 هزار تا منم کیف کنم و خدا رو شکر کنم که ماشینم نترکیده و پیش خودم بگم مرسی مکانیک راستگو!

از همین جا بود که داستان ما شروع شد! من شروع کردم به شماره گرفتن. حالا دیگه نیم ساعتی گذشته بود. ولی انگار اون منطقه اصلاً داخل کشور نبود و به هیچ وجه آنتن یافت نمی شد. دیگه کلی اعصابم به هم ریخته بود و تو این فکر بودم که به خاطر این عصبانیت و مشکل زخم معده از شرکت مخابرات شکایت کنم که تعمیرکار راستگو! گفت این جا که نمی تونی با موبایل صحبت کنی.

گفتم اصلاً؟ گفت نه. گفتم چیکار کنم 45 دقیقه پیش یکی از دوستان زنگ زده کار فوری داشته!

گفت جلوتر یک پارک هست. گفتم خوب! گفت اگه میخای حرف بزنی باید بری کنار صندلی دوم توی پارک وایستی! اون صندلی سبزه! فقط اونجا می تونی با موبایلت حرف بزنی!

یک لحظه زمین و هوا دور سرم چرخید چشم هایم سیاهی رفت. فکر کردم سر کارم گذاشته . گفتم شوخی نکن .گفت والا راست میگم. خیلی برام سخت بود که بتونم حرفای مکانیک راستگو! را باور کنم. ولی آهسته آهسته و با تردید به سمت پارک قدم زدم و همین طور شماره می گرفتم ولی بی فاییده بود. حالا دیگه به پارک رسیده بودم صندلی سبز رو دیدمش رفتم کنارش بهش چسبیدم شماره گرفتم..... او خدا گرفت گرفت.

بوووووووووق بیییییییییق (مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد. نه ریسپانس به پیج شما) حالا رفیقم در دسترس نبود. با فک آویزان برگشتم به سمت تعمیرگاه. تعمیرکار راستگو گفت شانس آوردی موتور نترکیده بود قابلی نداره میشه 20 هزار تا.

تو راه برگشتن داشتم با خودم فکر می کردم زنگ بزنم از مخابرات بخواهم نقاطی را که در آنجا می توان با موبایل حرف زد به مردم بگویند. البته صندلی توی پارک هم باید به اون لیست اضافه بشود.

اطلاعیه شورای اطلاعاتی فناوری

پنجشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۸۴، ۱۲:۱۴ ب.ظ | ۰ نظر

محمد رجبی - اولاً دور و بر ما همه چیز سفید است و خنک.

دوماً ، نه کسی به کسی کار دارد نه ما به کسی.

سوماً، اصلاً از این منظر که ما می بینیم، کس دیگری نیست!!

چهارماً، این ما نیستیم که سرمان را در برف کرده ایم بلکه این شما هستید که متوجه نیستید همه جا برف آمده است حتی روی سر من و شما.

پنجماً توهین نکنید و برای اذهان عمومی توضیح بدهید که بلدرچین دیده اید نه کبک .

ششماً قنبرک ما، بیخودکی که قنبرک نشده، عزیز کرده همه هست خصوصاً آنکه به نمایندگی دبیر المپیاد معلم شورای انفورماتیک آمده بود و هم صد عنوان دیگر که چون وارد مسائل و... خصوصی قنبرک می شود به شما ربطی ندارد،

هفتماً، خیلی ها دیگر هم آمده بودند که موضوعش کاملاً شخصی بوده و از سر کنجکاوی به آنجا آمده بودند. حالا چرا خندان آمدند و با لب و لوچه آویزان رفتند به خودشان ربط دارد.

هشتماً به ما چه که در متن سخنرانی رئیس جمهور در مراسم و حواشی اشاره ایی به یک خدمتگزار، حالا بگیریم وزیر یا وکیل نشده بود. نهماً حالا دیدید خوب شد که به رسانه ها و خبرنگاران بی ظرفیت محل نگذاشتیم، اگر گذاشته بودیم که حتماً خودشان را خراب می کردند. دهماً اصل و اساس درست بود و آن هم مشارکت دادن همگانی بود!! یازدهم خوب است دست از بازی و تفرقه در سال همبستگی بردارید خدا را درنظر داشته باشید!!

دوازدهم از این به بعد در نظام صنفی با آشی که پخته ایم خدمتتان خواهیم بود.

سیزدهماً عدد نحسی است نمی گویم . خوب این هم برای اذهان و خوانندگان

پهلوان،بزن زنگوله را

سه شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۸۴، ۰۵:۲۲ ب.ظ | ۰ نظر

واقعاً آدم این روزها باید یک نفس بکشه و صد شکر بجابیاره.

الحمدا... که بالاخره این طلسم بزرگ هم شکسته شد و تکلیف اپراتور دوم موبایل روشن شد.البته همین که برخی مسائل اینقدر شفاف وواضح!!؟؟وبدون هیچگونه ابهام!؟! در روزهای پایانی توسط برخی از دست اندرکاران و مسئولین محترم با عجله یکی پس از دیگری داره انجام می شه جای شکر داره ولی خب بالاخره ما که از قدیم الایام به کنجکاوی و برخی اوقات هم به فضولی در کار بزرگان متهم می شدیم جا داره این روزهای آخر یکی دوتاسوال یواشکی بپرسیم که امیدوارم دوستان،جواب بدن.

چند هفته قبل که در اخبار، در مورد مناقصه سیستم Billing موبایل گفتند که شرکت صاایران برنده مناقصه شده وچون هم قیمتش پائین تر بوده(نکنه یک وقت شک کنی که نفر دوم مثلاًحدود چند ده میلیارد تومان ارزانتر داده بود) و هم امتیاز فنی اش بالاتربوده گفتیم خدا رو شکر که بنده خدا صاایران،اگرنتونست برنده مناقصه اپراتور دوم بشه لااقل به یک نون دیگر رسید.چون زحمت زیاد می کشه.البته نمی دونم چرا آن موقع آقای مقدس رئیس محترم هیئت مدیره مخابرات والبته بازوی توانمند و مدیریت کارآمد و یار غار وزیر محترم از دهنش دررفت وگفت چون نمی شد 2 تا پروژه بزرگ مثل اپراتور دوم و مناقصه(160میلیارد تومانی)Billing را به یک شرکت بصورت همزمان داد،وچون برنده بودن ترک سل بدلیل عدم پاسخگوئی مسئولین آن کاملاً کنسل شد ما این یکی را به صاایران دادیم.البته از خدا پنهون نیست،از شما چه پنهون سوغاتی های اپراتور دوم خیلی بدشانسی ایجاد کردن)

بالاخره خدا روزی همه را می رسونه.صاایران که وسیله است.مخصوصاً اینکه صاایران همون شرکتیه که یادم چند سال پیش وقتی یکی از آدم های فضول مثل من صحبت از برخی روابط(زبونتو گاز بگیر)مدیر دیتای وقت و شرکت Tellabs کرد و البته معلوم نشد که کجا گوشش رو گرفتن که پیداش نیست حرفی بزنه،ارتباط شرکت خصوصی (ژرف نگر)نماینده کمپانی مذکور به عنوان فروشنده قطع شد واز آن به بعد صاایران به عنوان نماینده رسمی وارد میدان شد و فروشنده همان تجهیزات و البته با پشتیبانی فنی قویترو بدون تشریفات قانونی از قبیل مناقصه همان جنسها را می فروشد.

اگر خدای نکرده،ذهنت آمده است و خیال کردی پشت پرده ای هست و بعضی از این خیمه شب بازیها را مردم آخر وقت که خسته می شن می بینن وبعد هم لذت می برن وکاری به پشت صحنه آنان ندارن خدا ایشاا... هدایتت کنه.اینها همشون فقط قصد خدمت دارن،از رئیس مرکز تحقیقات که زحمت تحقیقاتشو می کشه،تا رئیس هیئت مدیره مخابرات که زحمت مصاحبه ها وجفت و جور کردن هاشون رو می کشه تا مدیر پروژه که خالصانه تلاش های شبانه روزی را کرده تا بالاخره در محیطی سالم و بدور از هر گونه غل و غش مناقصه را برگزارکند و بگیر برو بالا.

همه بنده خداها بدون هیچگونه چشم داشتی(ویالااقل بگم چشم داشت قابل توجهی)برای من و تو و 70 میلیون ایرانی زحمت کشیدن،خدا خیرشون بده،قبول باشه،التماس دعا!!!

انشاء ا... دولت آقای احمدی نژاد مثل وعده هایی که داده قاطع باشه و بیاد این همه زحمت دوستان را یک جا جبران کنه چون از دست ما که برای جبران زحمات دوستان کاری بر نمی آید.

اما ظاهراً دوستان ما در صاایران با یک حرکت کاملاًغافلگیرانه و جهش بلند توانستند در طی یکی دو هفته هزاران پرسنل مجرب و کارآزموده را جذب نموده تادیگر شک وشبهه ای مبنی بر اینکه پس چی شد؟ مگه آقا نفرموده بودن که ما 2 پروژه بزرگ را به یک شرکت نمی دهیم؟بوجود نیاد.

البته شبهه ای که نیست،نکنه یک وقت به سرت بزند و فکر کنی خدای نکرده،زبونم لال،هفت قرآن به میان ممکن است مثلاًیک وقتی شرکت صاایران چون داشته یک امکان خوبی را برای خدمت به مردم از دست می داده مثلاً مورد رحم و مروت دوستانه قرار گرفته که اگر سر پروژه اپراتور دوم دستی به سر و گوش موافقین خودش در وزاتخانه و شرکت مخابرات کشیده و مثلاً ممکن است این حامیان سینه چاک که زمین و زمان را دوختند که علیرغم مخالفت بسیاری از دست اندرکاران صنعت که هی داد زدند آقا به پیر،به پیغمبر این قرارداد به نفع کشور نیست،صف مدافعین در کمیسیون های تشکیل شده از معاونین وزیرو مشاورین و خدم و حشم و.......به نوبت می آمدند که خیر آقا،اگر این یکی نشود اصلاً مردم ایران روی خوش در موبایل نمی بینند و آنقدروقیحانه دفاع غلط کردند که بالاخره سر و صدای مجلس درآمد و ناچار شد در مقابل حضرات بایستند و توقف آنرا با شرایط وقت خواستار شوند.

البته خدا از شما نگذره،اگر فکر کنید آن معاون محترمی که چند وقت برای فرصت مطالعاتی به مالزی مشرف شده بودند و یکهو سر این پروژه تشریف آوردند را به چیزی متهم کرده باشم ها! نه اصلاً منظورم چنین چیزی نیست.

بهرحال آنچه مهم است اینست که مردم بیچاره،بی صبرانه منتظرن ببینن بالاخره کی می شه که یک موبایل درست و حسابی که در هر مکالمه 4 دفعه قطع نشه دستشون می آید و الا کسی به بقیه کاراش کاری نداره،بنده خداها نشستن دارن ماستشون رو می خورن.خدا کمکشون کنه.

اهدای رایانه به تمام ایرانی ها

دوشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۸۴، ۱۰:۵۵ ق.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - موسسه پول و ثروت فراوان اعلام کرد قصد دارد به هر ایرانی یک رایانه بدهد. این موسسه پس از اجرای طرح های بزرگ این بار در نظر دارد به هر ایرانی یک رایانه بدهد. پس از هم اکنون با در دست داشتن شناسنامه و زنبیل خود بشتابید تا کامپیوتر خود را زودتر از بقیه بگیرید.

از زور خوش باوری و خوشحالی تو پوست خودم نمی گنجم. لذا با چشمانی که حالا اندازه دهانم باز شده و با دهانی که حالا روی زمین افتاده منتظر اخبار تکمیلی می مانم.

60 ماه بعد... آقا کسی شماره موسسه پول و ثروت فراوان رو داره؟ چطور مگه؟ آخه 60 ماه پیش گفته بودند که قصد دارند به همه رایانه بدهند. من رایانه ام را می خواهم. گوشی تلفن را برداشته و شماره می گیرم.

بوووووق... بیییییق... (راستی در آن زمان هم هنوز اختلال موبایل رفع نشده) بله بفرمایید؟ سلام آقا این رایانه ها که 60 ما پیش قول دادید چه شد؟ شما؟

من خبرنگار هستم.بسیار خوب دوست عزیز شما لطف کنید مواردی را که می گویم یادداشت کنید تا پاسخ شما را بدهیم: 1- سوالات خود را مکتوب و از طریق پست کند پا ارسال فرمایید2- فتوکپی شناسنامه خود و اقوامتان را ارسال کنید3- عکس تمام قد، نیم قد و قد سر از خودتان را به پیوست ارسال کنید4- یک لیوان اشک مورچه هم همراه داشته باشید 5-

آقا من فقط یک سوال ساده کردم.نمیشه آقا ما مسوولیت داریم باید شما رو بشناسیم یا نه...

گوشی را قطع می کنم خوب تابلو بود که طرف نمی خواهد پاسخ دهد.

یک هفته بعد تیتر یک خبر،

موسسه پول و ثروت فراوان اعلام کرد: به هر ایرانی یک خانه با تجهیزات هوشمند ارایه می کنیم!

چه می توان گفت. واقعاً هدف از عنوان طرح هایی این چنین چیست؟ راستی چرا خبرنگاران روی این وعده ها حساس نمی شوند؟

زردی من از تو سرخی تو از من

يكشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۸۴، ۰۶:۲۳ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - نشست خانوادگی فناوری اطلاعات هم برگزار شد. این نشست تقدیر از مدیران دولتی بود که به ناچار چند تا خصوصی هم دعوت شده بودند. خلاصه تقدیر از خودمون اینا بود ولی جلوی چشم جمع.

خیلی جالب بود کسانی که بالای پانل بودن به هم دیگه لوح می دادند و از هم دیگر برای برگزاری این نشست و زحماتی که در کنار هم کشیده بودند تشکر می کردند.

من فکر می کنم اگر هزار نشست ملی، غیر ملی، خانوادگی یا غیر خانوادگی هم برگزار بشود باز هم نتیجه همین شود. ولی ظاهراً این بار قرار بود جلوی جمع به مراتب بزرگتر و با حضور خبرنگاران و عکاسان بیشتر دوباره تجدید خاطره شود. خلاصه زردی من از تو سرخی تو از من! من از تو تشکر می کنم تو از من تشکر کن. دوباره من از تو تشکر می کنم تو از من تشکر باز دوباره...

جالب آنکه از وزارت ICT که ظاهراً مسوول IT کشور شده است هیچ اثری یافت نشد و جالب تر اینکه معاون وزیر ارتباطات به نیابت از رییس شورای عالی انفورماتیک بالا رفت و گزارش تن نما ببخشید نماتن را داد!

از جماعت خبرنگاران هم یک نفر بالا رفت.آخر این چیزها چه دخلی به خبرنگاران دارد آنها فقط باید از ما عکس بگیرند و حرف های ما را چاپ کنند. زیاد هم حرف بزنند دخلشان را می آوریم و از طریق سازمان آگهی ها کارمان را پیش می بریم. بعضی از خبرنگارها هم خوشبختانه اصلاً توی باغ که نیستند هیچ تو خیابان نزدیک باغ هم نیستند.

ببخشید آقا اصلاً این حرف ها به شما چه ربطی دارد ما یک خانواده بزرگ و خوب هستیم که حرف دیگران هم برایمان مهم نیست بقیه بروند به کار خودشان برسند.

شما هم همینطور بفرمایید آقا! اگه می تونید شما هم خانواده تشکیل بدهید.

هممون قربون همدیگر بریم !

يكشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۸۴، ۰۴:۳۵ ب.ظ | ۰ نظر

محمد رجبی - در نشست ملی فناوری اطلاعات که در تاریخ 12/4/84 در محل اجلاس سران برگزار شد ، برگزارکنندگان نشست ، خود را مورد تقدیر و تشکر قرار دادند.

در فضای صمیمی و خانوادگی نشست ملی فناوری اطلاعات که در حضور جمع کثیری از غریبه های صنف IT تشکیل شد هر چند آشنا نبود ، پدر خانواده ، پسر را می بوسید و پسر پدر را ، این قربان آن می رفت و آن تصدق این.

خلاصه آنقدر فضای لطیف و با محبتی حکمفرما بود ( که الهی خودم قربون همشون برم ) که رئیس جمهور محترم فراموش نمود بشنود که نظام صنفی رایانه با آراء 10 استان از 28 استان کشور ! شکل گرفته و همونهایی که همه مون فداشون بشیم و بشید چقدر زحمت کشیدند تا همین 10 استان نیز آمادگی احراز شرایط همراه المپیاد فیزیک بنمایند.

لازم به ذکر است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز که زحمات طاقت فرسا و پروژه های بزرگی را در راستای خط و دستور زبان فارسی در محیط دیجیتالی متحمل شده است و یکی از هدایای به رئیس جمهور آینده قلمداد شد نیز افتخار حضور نداده در عوض سازمان تبلیغات اسلامی بخاطر کسب 850 میلیون تومان بودجه و بلاتکلیفی آن ، لوح سپاس و تقدیر دریافت نمود.

نشست گزارش ملی فناوری اطلاعات ، ببخشید نشست ملی گزارش فناوری اطلاعات ، نه ببخشید نشست ملی انجمن شرکتهای انفورماتیک در حالی خاتمه یافت که تمامی دست اندرکاران صنف IT با حضوری فعال ، شاداب و صمیمی ، نمی توانستند خرسندی خود را پنهان نمایند.

لازم به ذکر است درفاصله زمانی ساعت 8 شب شنبه 11/4/84 تا 9 صبح یکشنبه 12/4/84 آنقدر پروژه های مختلف IT به بار نشسته و کامل شده است که وقتی مدیر کل محترم سازمان برنامه و بودجه از اجرا و اتمام پروژه ها خبر میداد ، انگشت حیرت چند نفر از مدیران شرکتهای IT خصوصا دولتی لای دندانهایشان قطع شد که البته سرعت فناوری اطلاعات آنقدر زیاد است که اینها پیشش هیچ است .

عمو جان می گفت اونور آب انگشت که سهله ، وقتی مدیران گزارش میدهند ساق پایشان را هم گاز می گیرند.

جالب آنکه جناب آقای ابطحی ، استثناً در جمع دیجیتالی ها از دوربین دیجیتالی موبایلش هیچ استفاده ای نکرد و خوب البته ادب ایشان که میدانند پیش قاضی ، ملق بازی نباید کرد جای تشکر دارد.

در پایان مراسم در حالیکه مدیران شرکتهای بسیار بزرگی ! که با قدمت کمتر از تکفا ( زیر 3 سال ) شکل گرفته و آشنا و شریف هستند آفتابی نشده ، مدیران بی عرضه و پیر و پاتال IT کشور نیز که متاسفانه ، بیش از 90% بازار بدون رانت بخش خصوصی کشور را در دست دارند بی اعتنا به لوحهای تقدیر سالن را ترک کردند ، چه آنکه لوح نماینده که سهله ، لوح اصل نیز اثری در کسب و کار و اهداف آنها ندارد.

البته خوب این سوای معدودی است که هم ستاد انتخابات تشکیل میدهند و حمایت مالی میدهند و حمایت می گیرند و ... که درجوامع پیشرفته و مترقی ، سیاست و اقتصاد جزء انفکاک ناپذیر است و طبیعی است !

فراموش نشود که مدیریت برگزاری نشست ، هفته قبل از خجالت خبرنگاران حوزه IT با لوح و سکه در آمده بود و فاتح خبرها نیز به نمایندگی از خبرنگاران ، لوح تقدیر دریافت نمود ، و اما اونکه جایش خالی بود فتحعلی اویسی بازیگر سینما و تلویزیون بود که بگوید " دیجیتالم کجا بود" تا به پاس خدمات ارزشمندش در فرهنگ سازی !! لوح تقدیر بگیرد.

خلاصه آنکه اگر بودید دمتان گرم و اگر نبودید جایتان خالی ! رشد دیجیتالی را داشته باشید .

راستی وزیر و دستگاه ICT کجا بودند ؟

خالی از لطف نیست که طبق آخرین دستاورد دانشمندان اگر فردی پنج برابر سرعت نور دور درختی بچرخد می تواند باسن خود را مشاهده کند.

قربان همه بروم!

چهارشنبه, ۸ تیر ۱۳۸۴، ۱۰:۲۷ ق.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - دیشب نشست اصحاب قلم و غیر قلم حوزه IT برگزار شد. یعضی ها خانوادگی شرکت کرده بودند و برخی نیز مجردی. بعضی ها هم از نگهبان جلوی در نشریه تا بالا را با خودشان آورده بودند.

ولی حیف شد چون فکر کنم فقط خبرنگاران حوزه حوادث جایشان خالی بود. از خبرگزاری گیرنا 15 نفر از خبر گزاری اونا 65 نفر از روزنامه اقتصادی 7 نفر و از یک هفته نامه 5 نفر. از سایر جاها نیز 128 نفر حضور پیدا کرده بودند.

خلاصه بعد از آنکه مقدمات صحبت های اولیه برگزار شد. نوبت تقدیر و اهدای جوایز رسید. همه جایزه گرفتند. از کسی که یک ربع قبل وارد حوزهIT شده بود تا خبرنگار محیط زیست! همه و همه جایزه گرفتند و من یک لحظه احساس کردم آقای مظلوم در دلش گفت قربان همه بروم! همه عزیزان دل برادر هستید! تازه بعد هم گفتند بروید دم در اگر کسی را پیدا کردید بگویید تا اسمش را بخوانیم. من یک لحظه با خودم گفتم نکنه یکی مدیر پذیرش هتل رو بیاره که خوب این اتفاق نیافتاد. ولی اگر می آمد جایزه می گرفت!

خلاصه قرار بود دیشب یک خبرنگار هم به نمایندگی از طرف جمع از رییس جمهور جایزه بگیرد که خوب کسی انتخاب نشد. من که فکر می کنم اگر قرار بود رای گیری بشه هیچ کس انتخاب نمی شد چون فکر می کنم همه به خودشان رای می دادند.(این شوخی بود) ولی این موضوع هم جالب شده بود.

مگه من چمه؟

دوشنبه, ۶ تیر ۱۳۸۴، ۰۵:۱۹ ب.ظ | ۰ نظر

محمد رجبی - عجب بدبختی گیر کردیم ها، یکهو یک شبه نظام راه میندازند، انتخابات برگزار می کنند، رئیس می شوند و ... بعدش ما را که برای خودمان کسی هستیم به هیچ کجا حساب نمی کنند، یکی نیست بگه عزیز دل برادر، شماها کجا بودید که حالا فکر می کنید هر چی انجمن و اتحاد و سندیکا و بقالی و چقالی و دفتر و دستک است بایستی جمع شود و فقط سوپرمارکت شما که اسمش را نمی دانم نظاری صنفه؟، صنف نظامی؟ ، نظامی مظلومه؟ ، نظام صنفیه؟ و... نمی دانم هر چی که هست باقی بماند و یکه تازی کند.

اصلاً بالاغیرتاً شما فکر نمی کنید که ما چقدر جلوی زن و بچه مان شرمنده می شیم؟ جواب خاله جان را چی بدهم! اصلاً چرا شما رئیس، خوب من رئیس! میدونید چیه؟ حالا که این طور شد همه چی قاطی پاطی، یا ما هم بازی یا هیچکی.

حسنی زنگ زده، می گه تقصیر خودمانه، هی به اینها پیله کردیم حالا هم کاسه و کوزه مان را جمع کردند، بهش گفتم کور خوندند، اون که جمع کردن کاسه و کوزه الکامپ بود که ارزی و ریالی جمعش کردند بعدشم مگه ما بیدیم که از این بادها بلرزیم، ما زنده و روشنیم و صد سال پاینده، حریف آقا خاموشه ما نمی شند که یک عمر رئیس هر چی تاجر و بقال و چقال و سوپری است اونموقع می خوان حریف ما بشوند؟

من خودم وقتی که وزیر بودم ، فرقی نمی کند، معاون وزیر بودم کلی عقب جلو می کردیم، حالا، چی بگم ، ولش کن یک مشتری پیدا کردم ببینیم می شه ...

شما تغییری حس می کنید؟!

دوشنبه, ۶ تیر ۱۳۸۴، ۰۵:۱۸ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - دیروز توی حیاط محل کار وایستاده بودم که دیدم یکی بلند بلند میگه چی؟ چی میگی؟ الو! یه بنده خدایی تا کمر از پنجره محل کار آویزون شده بود تا بتونه 4 کلام با به اصطلاح تلفن همراهش صحبت کنه. آخه سمت این محل کار ما نقطه کور مادرزاد به حساب میاد و شما برای اینکه بتونید با تلفن صحبت کنید باید یا خودتون رو در وضعیت خطرناک قرار بدهید( مثل آویزان بودن از پنجره!) یا اگر تو حیاط باشید دو حالت پیش میاد. یا باید ژیمناستیک کار کرده باشید که بتوانید درجا به بدنتان انواع و اقسام کش و قوس ها رو بدهید یا این که عین مرغ پرکنده و مثل آدمای دیونه هی تو حیاط بدوید تا یک جای مناسب گیر بیارید که فقط بگویید قطع کن من می گیرمت!

خدا را شکر می کنیم که انتخابات تمام شد! چون گفته بودند مشکل تلفن همراه حل می شود ولی من که تغییری احساس نمی کنم. چشم و گوش آقایان مخابرات هم پر از این حرف و حدیث هاست و ظاهراً گفتن این موضوع که چرا مشکل اختلال های تلفن همراه برطرف نمی شود؟ مثل این که انگار دارید کلی هیچی می گویید!

چند روز پیش خواستم از یکی از هموطنان عزیز که با آویزان شدن از پنجره و به خطر انداختن زندگی خود! قصد صحبت با موبایل داشت یک عکس بگیرم که نشد. ولی سعی می کنم یک روز این صحنه خطرناک رو شکار کنم! شرط می بندم عکس سال می شود.

ولی نگران نباشید چون اختلال های تلفن همراه به زودی (مثلاً طی همین هیچ وقت جاری) بر طرف می شود.

قدرت!

يكشنبه, ۵ تیر ۱۳۸۴، ۱۰:۱۷ ق.ظ | ۰ نظر

محمد رجبی – یک عدد پژو 206 نرسیده به سه راه سلفچگان، کنار جاده چپ کرده است و پارچه ایی جنازه یا جنازه ها را کنار لاشه اتومبیل از دید پنهان نموده و عده ای نیز در حال کمک رسانی به مجروحان و جمع کردن قطعات اتومبیل، چندکیلومتر آنطرف تر هلیکوپتر ایران خودرو در کنار جایگاه پلیس روی زمین ولو شده و حمام آفتاب می گیرد.

1-کیفیت پائین قطعات اتومبیلهای ساخت داخل قاعدتاً نمی تواند فقط شامل دستگیره، آفتابگیر و صندلی باشد. امکان دارد چسب های لنت ترمز، کله گاوی، چرخ دنده های دیفرانسیل و... از کیفیت بسیار پائین برخوردار باشند با این تفاوت که اثر خرابی آن قفل کردن ناگهانی چرخها و سپس...

2-ماشین فعلی و قبلی اینجانب، کارت طلایی ایران خودرو داشته و دارد، اما پس از سه سال، همان اشکالات ماه دوم پابرجاست و علیرغم کارت طلایی و سرویس رایگان، بهترین راه مراجعه به تعمیرگاههای غیر مجاز !! قدیمی محله خودتان است.

3-ناراحت نشوید، کلیه ماشینها بیمه پارسیان دارد با دو شعبه یکی تهران یک مشهد
و اما:

1-هر کسی نمی تواند مجوز بگیرد و با آژیر و چراغ گردان در شهر حرکت کند الا پلیس، آمبولانس، آتش نشانی و ... ایران خودرو

2-هر کسی نمی تواند مجوز پرواز هواپیما ، هلیکوپتر و ... برای پایتخت بگیرد الا ..... ایران خودرو

3- هرکسی نمی تواند فرکانس بیسیم با پوشش شهری و استانی داشته باشد الا پلیس، نیروهای امنیتی، ارتش و ... ایران خودرو

4-این سه تای بالایی را بی خیالش شوید، از بانک و بانک داری بگوئید. اگر مشتری بانک پارسیان بنزهای تازه از راه رسیده ایران خودرو را تجربه فرمائید.

نتیجه گیری:

1- دومتن هر دو هم با 4 بند و بدون ارتباط با یکدیگر

2- شما چه کار به کار مردم دارید سرتان به کار خودتان مشغول باشد.

انتخابات و الکامپ تمام شد

يكشنبه, ۵ تیر ۱۳۸۴، ۱۰:۱۳ ق.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - انتخابات تمام شد البته اگر صدا و سیما لطف کرده و رضایت دهد. از صدا و سیما انتقاد دارم چون ول کن نیست و طوری گزارش انتخابات را می دهد که همه را شاکی می کند. گزارش های ساده کم محتوا و از قبل معلوم که خدا می داند کی تمام می شود.

اما دیروز واکنش دوستان و همکاران بسیار جالب و در مواردی ناراحت کننده بود. دیروز بعضی ناراحت، بعضی نیمه خندان، بعضی بی تفاوت و متاسفانه بعضی ها به شدت عصبانی بودند. البته این گروه آخر که خیلی عصبانی بودند طوری حرف می زدند که انگار کلی روی نتیجه انتخابات و پیروزی آقای هاشمی سرمایه گذاری کرده بودند. به اعتقاد من ناراحتی با عصبانیت کاملاً فرق دارد ومن احساس می کردم برخی از این افراد عصبانی احتمالاً پست یا مقام مهمی را از دست دادند!

خوب از سیاست بگذریم. راستی ظاهراً نمایشگاه الکامپ امروز تمام می شود! این دیگه از اون نمایشگاه ها بود. ولی یک سخن با مخالفان برگزاری الکامپ توسط شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی داشتم. آقایان دیدید که نمایشگاه الکامپ بالاخره برگزار شد. شما فکر کردید برگزاری یک نمایشگاه یک کار علمی با برنامه ریزی ، دشوار و پیچیده است؟ خیر اصلاً هم این چنین نیست! برگزاری یک نمایشگاه که کاری ندارد یک سالن را می گیرید، داخل آن را پارتیشن می کنید و بعد می فروشید.

دیگه نگران هیچ چیزی نباشید چون خودش برگزار می شود. این دوستان مخالف فکر کرده اند می توانند مانع برگزاری این نمایشگاه شوند.خیر آقایان! مسوولان اگر بخواهند این نمایشگاه را با حضور 10 شرکت و حتی همزمان با انتخابات ریاست جمهوری برگزار می کنند.

خلاصه آن که برگزاری این نمایشگاه پیام روشنی نیز برای مسوولان نمایشگاه جیتکس دبی داشت که برگزاری نمایشگاه تخصصی آنطور هم که شما فکر می کنید کار سختی نیست و به زودی نمایشگاه جیتکس در آستانه فروپاشی قرار خواهد گرفت چون به هر حال قیمت غرفه های ما ارزان تر از جیتکس است. ولی راستی خارجی ها و شرکت های بزرگ با آن که می دانند ما اینقدر غرفه هایمان را ارزانتر از عرب های گرانفروش! می فروشیم، چرا به نمایشگاه الکامپ ما نمی آیند؟!

همه ترک پست کرده اند!

يكشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۸۴، ۱۱:۳۱ ق.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - این روزها کسب اخبار برای خبرنگاران کمی دشوار شده انگار این چند روزه چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی نفس ها در سینه حبس شده و همه منتظر نتیجه انتخابات هستند. جالب آنکه گاهی اوقات به نظر می رسد که همه در ستادهای انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری مشغول همکاری بوده و به طور کامل ترک پست کرده اند.

امروز هم بعد از اعلام نتایج اتفاق جالبی افتاده و خبرگزاری ها نیز تا ساعت 12 ظهر و بر خلاف همیشه خبری روی سایت خود ارسال نکرده اند. یکی از خبرنگاران نیز می گوید برای دریافت اخبار واطلاعات جدید با وزارت کشور، استانداری و فرمانداری تماس گرفته و این طور پاسخ شنیده که فعلاً همه مرخصی هستند. امیدوارم این هفته تکلیف این انتخابات روشن شود تا همه سر کارشان برگردند و دوباره کارها شروع شود. اما جالب آنکه خیلی از مسوولان نیز یک دفعه و به طور اتفاقی نیاز شدید به مرخصی در هفته گذشته پیدا کردند که روز شنبه مرخصی این مدیران بد حال! به پایان رسیده و علی القاعده می بایست از دیروز سرکارشان باشند.

شورای عالی فناوری اطلاعات !

يكشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۸۴، ۱۱:۲۹ ق.ظ | ۰ نظر

محمد رجبی - جهانگرد چهارم اعلام کرد که تکفای 28 با تکفاهای 1 تا 27 تفاوت اساسی داشته و با بهره گیری از تکفاهای کشورهای آفریقایی و بهره گیری از کارشناسان کشور بورکینافاسو، در حال تهیه می باشد.

وی درخصوص تولی گری شورای عالی اطلاع رسانی، وزارت ICT، شورای عالی انفورماتیک، شورای عالی فناوری اطلاعات، شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت صنایع و معادن، سازمان نظام مهندسی، اتحادیه صادر کنندگان نرم افزار، مجمع ناشران الکترونیک، مرکز حمایت از صنایع نوین، دبیرخانه جدیدالتاسیس حفظ حقوق مولفین و مصنفین نرم افزار و 1232 شورا و دبیرخانه و تشکل که طی 40 سال اخیر ( از سال 1382 تا کنون) تشکیل شده است اعلام نمود که این بحث ادامه دارد و امیدواریم با تشکیل هشتاد و پنجمین شورای عالی، متولی صنعت نرم افزار مشخص شود. وی ابراز کرد با تشکیل شورای جدید، وظایف شورای عالی اطلاع رسانی منحصر خواهد شد به فعالیتهای فرهنگی در شاخه ICT ، با حذف زیرساختها و نرم افزار و سخت افزار و فقط در در قلمرو 200 متری چهارراه شهید بهشتی تهران.

لازم به ذکر است سلجوقی پنجم ، معاون فنی دبیرخانه که همچون اجداد کریمش (مانند خسرو سلجوقی) رک و بی پرده و در عین حال ملایم سخن می گوید، اظهار داشت ما همه سرکار هستیم انشاءالله شما هم سرکار باشید، ضمن آنکه فعلاً شور می کنیم و قرار نیست کسی کار انجام دهد. همین مشورت و شورا کفایت می کند.

شب به خیر ترک سل!

چهارشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۸۴، ۰۸:۲۲ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - از حدود 10 روز پیش به این طرف همین طور اخبار متعدد در مورد ترک سل شنیده می شود که این ترک سل وقتی ندارد ، ترک سل باید تکلیف را روشن کند ، ترک سل به توافق نمی رسد و احتمالاً همین روزها می گویند اصلاً این ترک سل از کجا پیداش شد و کی راهش داد به ایران.

این روزها هر کی با هر سمت و مسوولیتی یک چیزی حواله ترک سل می کند. حالا دیگه خبری هم از مقامات آگاه هم نیست. خوب یادم هست که روزهای اول ورود ترک سل یک عده تحت عنوان مقام آگاه و مقام ناشناس دم از حمایت و ضرورت حضور ترک سل می زدند ولی امروز ظاهراً ترک سل هیچ پایگاه موافقی در کشور ندارد و همه اخبار واصله از ترک سل عمدتاً‌ منفی است. حتی وزیر ارتباطات که زمانی تبعات ناشی از جمع کردن تشکیلات ترک ها را زیاد و زیان آور می دانست نیز حالا می گوید بیش از این نمی توانیم منتظرشان بمانیم.

یادم هست یکبار که از وزیر ارتباطات پرسیدم اگر ترک سل از ایران برود مقدمات برگزاری یک مناقصه و انتخاب یک اپراتور دیگر چه قدر طول می کشد گفت شاید حداقل 2 سال زمان ببرد. البته شاید روی برنده دوم مناقصه حسابی باز شده باشد ولی باتغییرات در شرایط برنده اول وضعیت کمی متفاوت شده است.

به هر حال ظاهراً باید غزل خداحافظی را برای ترک ها خواند.

IBM موفق به اخذ استاندارد ایران شد

چهارشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۸۴، ۱۱:۰۰ ق.ظ | ۰ نظر

محمد رجبی - مدیرعامل شرکت IBM در کنفرانس مطبوعاتی تازه های فناوری و کیفیت در IBM اعلام نمود با تلاش شبانه روزی و زحمات طاقت فرسای متخصصان این شرکت، بالاخره توانستیم برای نوت بوکهای تولیدی خود موفق به اخذ گواهی کیفیت استاندارد ایران و تائیدیه فنی شرکت تحقیقاتی صنایع انفورماتیک ایران شویم و با این وجود، امیدواریم سهم بازار بیشتری از کامپیوترهای قابل حمل را کسب نمائیم.

وی در پاسخ به سئوال یکی از خبرنگاران درخصوص جایگاه شرکت HP/Compaq در قیاس با فروش و کیفیت محصولات IBM اظهار داشت آنها نیز اقدامات گسترده ای را انجام داده اند تا کیفیت مطلوب را برای پرینترهای تولیدی خود بدست آورند ولیکن خبر دقیقی از تائیدیه استاندارد ایران ندارم. آنچه که محرز است درصورت عدم اخذ تائیدیه استاندارد ایران و شرکت تحقیقاتی قطعاً موفق به ورود به بازار بزرگ کشور ایران نخواهند بود.

لازم به ذکر است در اقدامی اساسی و به منظور حفظ حقوق شهروندان ایرانی ( اگر همه شان نه، حداقل حقوق کارکنان شرکت تحقیقاتی صنایع انفورماتیک)! از سال 1384 برای واردات نوت بوک، سرور و پرینتر، بایستی گواهی استاندارد از شرکت مذکور اخذ شود.

علت اختلال های تلفن همراه فاش شد

چهارشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۸۴، ۱۰:۴۶ ق.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – بالاخره علت اصلی اختلال های تلفن همراه در تهران فاش شد. امروز مدیر ارتباطات سیار در گفت و گو با روزنامه ایران اعلام کرد اختلال های تلفن همراه در تهران به علت انتخابات و افزایش ترافیک شبکه است! چندی پیش نیز روابط عمومی این شرکت طی اطلاعیه ای از مردم خواسته بود تا با تلفن همراه خود کمتر حرف بزنند تا به این ترتیب از مشکلات این شبکه کاسته شود.

خوب پس با این تفاسیر به نظر می رسد که شبکه تلفن همراه دیگر هیچ مشکلی ندارد و خوب با نصب ده ها هزار آنتن! در شهر تهران ماموریت شرکت ارتباطات سیار نیز به پایان رسیده است. بعد از انتخابات نیز احتمالاً‌ به خاطر پیام ها و تماس های تبریک به رییس جمهور منتخب و از طرفی پیام های خسته نباشید به هفت کاندید بر جا مانده از پیروزی ترافیک شبکه بالا می رود. بعد از آن هم احتمالاً لابی ها برای انتخاب اعضای کابینه ترافیک را بالا می برد.

بعد از آن هم خوب حدود 24 تا وزیر باید شروع کنند زنگ بزنند این طرف و آن طرف تا معاونان و مدیران کل خود را انتخاب کنند و نتیجه آنکه ترافیک شبکه بالا می رود.

بعد از آن هم احتمالاً به انتخابات شورای شهر نزدیک می شویم و بعد از آنهم انتخابات مجلس و همین طور سایر انتخابات و...

پس لطفاً ‌روزنامه نگاران و کاربران تلفن همراه دیگر سوالی در خصوص دلایل اختلال در وضعیت تلفن همراه نپرسند چون خوب تقصیر انتخابات است و خوب انتخابات را هم نمی توان برگزار نکرد که.

من و شون پن

سه شنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۸۴، ۰۵:۲۰ ب.ظ | ۰ نظر

مثل اینکه این یارو شون پن آمده ایران که فقط با مردم عکس یادگاری بگیرد وبرود. نمی دانم عکس های این هنرپیشه هالیوودی را در سایت ها وروزنامه های مختلف دیده اید یا نه؟ فکر کنم این بابا فقط با من عکس نگرفته که احتمال می دهم دیشب آمده باشد سراغم که من هم خوب بیرون از محل کار جایی جلسه بودم که من را پیدا نکرده است!

خلاصه آدم جالبیه به هیچ کس جواب نمی دهد و از همه سوال داره. روزی هم که به ایران آمده بود رویترز به شوخی تیتر زده بود " هیچ کس در نماز جمعه تهران شون پن را نشناخت". به هر حال اگر همین روزها عکسش را در کنار گوریل انگوری شهر بازی تهران هم دیدید تعجب نکنید و مطمئن باشید عکس مونتاژ نیست! راستی اگر او را در شهر دیدید بگویید من امروز جایی نمی روم.(یک چیزی به ذهنم رسید این بمب گذاری های اخیر آیا نمی تواند بی ارتباط با ورود این هنرپیشه آمریکایی به ایران باشد؟ چون دو سه روز بعد از ورود وی به ایران بمب گذاری ها به وقوع پیوسته است!)

روابط عمومی زیادی سنتی!

دوشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۸۴، ۱۰:۳۵ ق.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - هنوز هم روابط عمومی هایی هستند که الگوهای 3 دهه قبل را حفظ کرده اند و انگار نه انگار که حالا دیگر سرعت به یکی از عناصر قرن حاضر تبدیل شده است. یکی از این روابط عمومی ها روابط عمومی شرکت ارتباطات سیار است. من که هیچ گاه پاسخ مشخصی از این روابط عمومی دریافت نکرده ام. باور بفرمایید این موارد عین حقیقت است که می گویم. چندی پیش به روابط عمومی ارتباطات سیار زنگ زدم و تنها سوالی را که می توان از این دوستان پرسید مطرح کردم. پرسیدم اختلال های تلفن همراه چه زمانی برطرف می شود؟ کارشناس محترم روابط عمومی فرمودند لطفاً پرسش خود را مکتوب ارسال فرمایید.

یک لحظه به روزهای اولیه کار خود و خاطرات استادان روزنامه نگاری از سال های دور بازگشتم که در آن دوران برخی از روابط عمومی ها چه چیزها که نمی خواستند .

به وی گفتم این یک پرسش که چیزی نیست که شما می فرمایید مکتوبش کنم. در ضمن ما همچین روالی نداریم که وقت مجموعه خود را بگیریم که یک سوال را تنظیم کنند مهر بزنند امضا کنند تا شما به آن پاسخ دهید. بعد هم به او گفتم تجربه کاری من نشان می دهد که روابط عمومی ها عمدتاً به دو دلیل به خبرنگاران پاسخ نمی دهند و یا آنها را سر می دوانند.اول آنکه احتمالاً اتفاق بدی در آن مجموعه افتاده و روابط عمومی مایل به باز کردن موضوع در مطبوعات نیست و دوم آنکه اصولاً اقدامی در مجموعه مذکور صورت نپذیرفته که روابط عمومی حاضر به پاسخ گویی نیست و یا باید برود پاسخ ها را بسازد. در نهایت نیز وقتی می گویند چیزی را مکتوب بفرستید معنا و مفهوم آن این است که هیچ پاسخی به شما داده نخواهد شد.

وی گفت : شما دارید زود قضاوت می کنید شما مطلب را مکتوب بفرستید ما باید پرسش را مکتوب داشته باشیم تا بتوانیم به آن پاسخ دهیم.

من که می دانستم جوابی در کار نخواهد بود گفتم من می گویم شما بنویسید تا این طوری مکتوب شود.

کارشناس هم مکثی کرد و گفت : بفرمایید!

اگرچه حدسم درست بود و بعد از یک ماه پاسخی واصل نشد. خلاصه دو روز قبل این بار به مدیر روابط عمومی شرکت ارتباطات سیار زنگ زدم و گفتم ، وعده مسوولان آن شرکت مبنی بر رفع اختلال های تلفن همراه به پایان رسیده لذا با توجه به اینکه نغییری در وضعیت آنتن دهی مشاهده نمی شود می خواستم پاسخ شما را بدانم.

آقای مدیر گفت: من به عنوان روابط عمومی نمی توانم در این مورد موضع گیری کنم ! چون موضوع فنی است و باید مسوولان فنی به آن پاسخ بدهند.

گفتم فکر می کنم به عنوان روابط عمومی شما باید اطلاعات به روزی در مورد سازمان خود داشته باشید تا در چنین مواردی پاسخ های لازم را بدهید.

او گفت: شما تلفن نشریه خودتان را بدهید تا هماهنگ کنم یکی از مسوولان با شما صحبت کند. جالب اینکه ایشان فرمودند من به یکی از همکارانم نامه میزنم تا یکی از مسوولان را برای شما هماهنگ کند!!!

خلاصه من که حوصله نداشتم به او توضیحات بالا را بدهم که یک روابط عمومی به چه دلیل به خبرنگاران پاسخ نمی دهد و از طرفی هم این توضیحات را بی فایده می دیدم، به او گفتم دوست محترم بنده خبرنگار سالنامه نیستم که شما می خواهید نامه نگاری کنید به کارمند اتاق بغلی که او هم این موضوع را در کارهایش قرار دهد.من خبرنگار روزنامه هستم!

آقای مسوول که ظاهراً از این حرف من خوشش نیامده بود گفت: بدون هماهنگی نمی شود و مسوولان منتظر هماهنگی ما هستند.

القصه که این ایشان رفته تا یک نفر را هماهنگ کند و خوب شما هم می توانید پایان این داستان را حدس بزنید.

با این جریان روابط عمومی مذکور یاد آن جوک معروف می افتم که طرف آخرش میگه" پس من اینجا چیکارم!"

لطفاً به جای وعده عمل کنید

يكشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۸۴، ۰۵:۴۶ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - طرح "برچسب استاندارد " کارتهای اینترنتی در سراسر کشور اجرا می‌شود. این خبر امروز روی سایت ایرنا قرار گرفت. وعده ای قدیمی که مدت هاست ازسوی انجمن صنفی ISP ها مطرح می شود و تقریباً‌هر چند وقت یکبار هم به ملت یاد آوری می کنند که بله به زودی انجام می دهیم.

البته انجمن شرکت های انفورماتیک هم در این مورد مدتی است که وعده های متعددی داده است و باید دید کدام یک از این دو انجمن سریع تر برچسب ها را عرضه می کنند.

اما یک نکته دیگر در مورد انجمن صنفی ISP ها این که انجمن مربوطه از سال های دور (فکر می کنم قبل از انقلاب!) قرار بوده شرکت های زیر مجموعه خود را لطف کرده و رتبه بندی کنند تا این طوری قیمت شرکت "زیر پله رایانه" با شرکت "غول رایانه" یکی به کاربران انداخته نشود و محاسن دیگری که چون به سال ها قبل باز می گردد و چشم هایم ضعیف شده نمی توانم آن ها را به خاطر بیاورم. به هر حال دیگر تعجبی نمی کنم اگر سال آینده هم خبری با این عناوین بشنوم که " طرح "برچسب استاندارد " کارتهای اینترنتی در سراسر کشور اجرا می‌شود" یا " شرکت های ارایه کننده خدمات اینترنتی(ISP ها) به زودی رتبه بندی می شوند"

فناوری اطلاعات در کشور توسعه می یابد!

يكشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۸۴، ۰۵:۰۹ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - به گزارش خبرگزاری اونا مهندس گفت: با تلاش هایی که طی سال های آینده در کشور انجام می شود ما در زمینه فناوری اطلاعات و صد البته ارتباطات توسعه خواهیم یافت.

وی با اشاره به اجرای اقداماتی در این خصوص افزود: در این زمینه مسوولان در تلاشند و انصافاً اقدامات خوبی در این زمینه صورت پذیرفته است.

مهندس همچنین با تاکید بر تاثیرات فناوری اطلاعات و ارتباطات در بخش های مختلف کشور اظهار داشت: فناوری اطلاعات موجب از بین رفتن دو عنصر زمان و مکان شده و منشا تحولات زیادی در زندگی بشر شده است.

وی در پایان گفت : باید مسایلی همچون تجارت الکترونیکی، بانکداری الکترونیکی، دولت الکترونیکی هر چه سریع تر در کشور توسعه یابد تا شاهد تحولات مهمی در کشور باشیم چراکه امروزه استفاده از فناوری اطلاعات گریز ناپذیر شده است.!!!

باور بفرمایید هنوز هم که هنوزه از این دست از مصاحبه های بی سر و ته که فاقد هر گونه ارزش خبری است در برخی از رسانه ها پیدا می شود.اخباری که معلوم نیست با چه هدف و منظوری تهیه می شود واین سوال را در ذهن متبادر می کند که آیا هدف فقط سیاه کردن چند ورق کاغذ است یا ...

یکسری بدیهیات و اطلاعات که به حدود یک دهه قبل مربوط می شود. واقعاً چرا هنوز باید شاهد این نوع از اخباری بود که هیچ دردی را که دوا نمی کنند هیچ بلکه آه از نهاد ها هم بلند می کند که آخه این که خبر نشد دلبندم!

بعضی ها هم فکر میکنند این طوری بیشتر خبر تولید می کنن و متعاقباً پول بیشتری گیرشان می آید و در نهایت معروف هم می شوند ولی من که اینطور فکر نمی کنم. اراکی ها یه مثل جالب دارند که میگه " آمو جان (یعنی عمو جان) پول در آوردن به گیوه پاره کردن نیست" راست میگن به خدا این قدیمی ها.(من اراکی نیستم)