ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

۴۹۵ مطلب با نشانه «weblog» ثبت شده است

تحلیل


ایرانسل اطلاع رسانی می کند!

دوشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۸۵، ۰۶:۳۱ ب.ظ | ۴۹ نظر

ایرانسل سرانجام به این نتیجه رسید که باید یک روابط عمومی داشته باشد. بر اساس آخرین شنیده ها اپراتور دوم تلفن همراه در شرایطی که زمان چندانی به اجرای تعهداتش باقی نمانده ظاهراً با کارکرد روابط عمومی و اطلاع رسانی آشنا شده و اقدام به تشکیل روابط عمومی کرده است.

بر این اساس احتمالاً به زودی (هفته آینده) نخستین نشست خبری این کنسرسیوم برگزار می شود و از هم اکنون نام خبرنگارانی که به این جلسه دعوت خواهند شد ثبت شده است. باید منتظر ماند و دید روابط عمومی این اپراتورکه تا کنون اهمیت چندانی به مطالب مطروحه در جراید نشان نمی داد چه کارکردی خواهد داشت.

تسلیت به یک همکار

شنبه, ۷ مرداد ۱۳۸۵، ۱۰:۱۱ ب.ظ | ۲ نظر

علی شمیرانی - با تاثر متوجه شدم پدر همسر ایمان بیک، دوست و همکار قدیمی ام درگذشته است. به ایمان و خانواده عزیزاش تسلیت گفته و برای آن مرحوم نیز طلب مغفرت دارم.روحش شاد.

روابط عمومی های ارزان

شنبه, ۷ مرداد ۱۳۸۵، ۱۰:۱۱ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – پدیده ها و شنیده های حوزه آی تی را ظاهراً پایانی نیست. متاسفم که دایماً از مسایل بد و ناراحت کننده در این حوزه می نویسم ولی خوب این ها واقعیاتی هستند که به نظر می رسد گریزی نیز از آنها نیست. اخیراً شما (به عنوان روزنامه نگار در حوزه IT) این امکان را دارید که یا به صورت خشکه یا غیر خشکه و از طرق ارضا کننده دیگری برخی از روابط عمومی ها را به همکاری با خود ترغیب کنید.

به این معنی که روابط عمومی مجموعه مورد نظر به محض کسب اولین خبر آن را تایپ کرده و با یک پیک برایتان ارسال کند تا بعداً شما نیز از خجالت خوش خدمتی وی در بیایید. البته موضوع همکاری یک روابط عمومی به همین جا ختم نمی شود وی باید مراقب کسانی هم که شما سفارش وی را می کنید نیز باشد.

این که گفتم یعنی چه؟ این یعنی این که روابط عمومی مذکور باید هوشمندانه مراقب باشد تا هر رسانه ای احیاناًٌ خبری را زودتر از روابط عمومی کسب کرد مراتب را به اطلاع نشریه مطبوع خود رسانده تا آنها نیز از قافله جا نمانند و یک وقت یک خبر را نخورند(به اصطلاح ما مطبوعاتی ها)

باور کنید این یک استان واقعی است . و جالب است بدانید این خوش خدمتی چندان هم گران نیست. راستی روسای دفاتر برخی از مسوولان را نیز می توان به این جماعت جدید اضافه کرد به هر حال ایشان وظیفه تعیین وقت ملاقات و از این جور حرف ها را دارند درست مثل برخی از منشی دکترها که می توانند به شما همان روز مراجعه وقت دیدن دکتر را بدهند و هم می توانند بگویند برو 6 ماه دیگر بیا.

در این موارد اگر حرف بزنید بنده خدا را از نان خوردن می اندازید اگر هم که چیزی نگویید طرف شیطنت خود را ادامه میدهد. شما باشید چه می کنید؟ لطفاً نگویید خوب تو هم حق حساب بده چون من هرگز چنین کاری نخواهم کرد.عجیب روزکار غریبی است.

مافیای وب

شنبه, ۷ مرداد ۱۳۸۵، ۱۰:۱۰ ب.ظ | ۱ نظر

علی شمیرانی - مافیای وب این دو کلمه رو دوباره نوشتم تا عمیق تر به آن توجه کنید. تصور شما از شنیدن مافیای وب چیست؟مثلاً آیا مافیای وب یعنی کسی که همه در وب از او حساب می برند؟یا مافیای وب یعنی کسی که خیلی کار درسته؟ یا شاید کسی را می گویند که ترافیک زیادی روی سایت خود دارد؟

از کلمه مافیای مجازی همین چیزها به ذهن من می رسد.دیروز یکی از دوستان میگفت یکی از همین مافیاها! جلوی وی را گرفته که آره اگر بخواهی توی وب سری توی سرا دربیاری باید با ما هماهنگ باشی! خلاصه کلی مخ این جوون رو کار گرفته بود که آره و از این حرفا ما اگه بخوایم حال یکی رو توی وب بگیریم اساسی می گیریم.

من هر چی با خودم کلنجار رفتم نتونستم بفهمم منظور از مافیای وب یعنی چی و اصولاً مافیای وب چه اقدامات تخریبیی می تواند داشته باشد.

ولی خدا رو شکر می کنم که وب این فرصت را به برخی داد تا هر چند توهمی و کاذب به جایی برسند و خدای ناکرده عقده ای نشده و خطری برای جامعه نشدند.جالب آن که خود آقای مافیا به تازگی وارد وب شده است .در این دنیای وب کارا هم اخباری می چرخد.

حواله رسانی به شیوه الکامپ

چهارشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۸۵، ۰۸:۵۳ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - روز گذشته با یک پرسش عادی به ستاد به اصطلاح اطلاع رسانی(حواله رسانی) شرکت نمایشگاه های بین المللی یا همان مجری دولتی الکامپ دوازدهم زنگ زدم. پرسش ساده واضح و کوتاه بود.تا امروز چند شرکت در نمایشگاه حاضر شده اند؟

من به این ترتیب دور خوردم. اول به آقای فرهانی مدیر الکامپ وصل شدم که مرا به سخنگوی بی اطلاع نمایشگاه یعنی آقای بختیاری مدیر روابط عمومی حواله داد وی نیز به شکل اتوماتیک اول اظهار بی اطلاعی کرد و بعد مرا به اکرمیان معاون نمایشگاه حواله داد دفتر ایشان نیز با تعجب که چرا با آنجا تماس گرفته ام مرا به آقای احمدی نامی به عنوان مدیر نمایشگاه های داخلی خودشان حواله داد.دفتر آقای احمدی نیز بر اساس رویه شرکت سهامی نمایشگاه ها بنده را مجدداً به آقای فراهانی حواله داد و وقتی با اعتراض من مواجه شد که ایشان بنده را به شما حواله داده است با خونسردی من را به سخنگوی الکامپ! یعنی آقای بختیاری حواله داد.

من که خود را در دور باطل می دیدم ناگهان یاد لبخند رییس دفتر جناب آقای قوام شهیدی مدیر عامل شرکت نمایشگاه ها افتادم که به من می گفت اگر روزی به مشکل برخورد کردید با من تماس بگیرید البته قبل از انعکاس موضوع در نشریاتی که در آنها کار میکنم.

با ناامیدی گوشی را برداشته و با آقای مولوی رییس دفتر ایشان تماس گرفتم و موضوع را گفتم ایشان نیز از من دلجویی کرده و مرا به یک ساعت بعد حواله داد. بعد از یک ساعت تماس گرفتم آرام گفت من در جلسه هستم و مرا به نیم ساعت دیگه حواله داد بعد از نیم ساعت هم که کلی زنگ و اس ام اس برایش فرستادم جوابی نداد و ظاهراً مرا به درک حواله داد.

بله این است اطلاع رسانی به شیوه الکامپ دولتی و شرکت نمایشگاه های بین المللی .

و اما سخنی با شما جناب آقای قوام شهیدی

وقتی حضوری با برخورد گرم جنابعالی مواجه شدم تصورم بر این بود که با توجه به مشکلاتی که به شما به عنوان یک روزنامه نگارمنتقل کردم ترتیب اثری هرچند کوچک در نحوه عملکرد زیر مجموعه شما ببینم که ظاهراً زیادی خوشبین بوده ام.

تولد مبارک استاد

شنبه, ۳ تیر ۱۳۸۵، ۰۴:۴۷ ب.ظ | ۱ نظر

علی شمیرانی – نمی دانم کسانی که این مطلب را می خوانند تا چه حد دکتر یونس شکرخواه را می شناسند مثلاً تا به حال با وی از نزدیک نشست و برخاست داشته اند یا نه؟

من هم سر کلاس های استاد بوده ام، چند سفر هم با هم بودیم و در جایی نیز افتخار همکاری با وی را دارم. البته من هیچ گاه دانشگاه علامه نبودم ولی از شاگردانش به کرات شنیده بودم که اگرچه وی هیچ گاه در کلاس هایش حضور و غیاب نمی کند، ولی نشستن در کلاس های وی به قدری جذاب است که هیچ کس حاضر به غیبت نمی شود.یکی از شاگردانش به من می گفت هر وقت فرصت داشته باشم به عنوان مهمان به کلاس هایش می روم و هربار یک چیز جدید یاد می گیرم.

دکتر شکرخواه زود صمیمی می شود و یک غریبه چند لحظه ای که درکنارش می نشیند گویی عمری وی را می شناسد. دکتر همه را خیلی سریع و بعد از زمانی کوتاه از آشنایی به اسم کوچک صدا می کند و کسی در حضور وی احساس غریبی نمی کند و همین ویژگی منحصر در شخصیت اوست که به سرعت جایش را در دل دیگران باز می کند.

فرقی ندارد، هیچ کس نباید از دست وی دلگیر باشد چون دکترآنقدر با ظرافت با دیگران برخورد می کند که به هیچ وجه جایی برای ناراحتی در دل کسی باقی نمی گذارد.

برای همین می خواهم با چند جمله کوتاه بخشی از شناخت خود از استادم دکتر شکرخواه را در یکی از زیباترین سالهای زندگی یک انسان یعنی 50 سالگی اش بگویم.

شوخ طبع است.

کم حرف می زند.

زیاد سیگار می کشد.

یک دایره المعارف است.

ابایی از پرسیدن آنچه نمی داند ندارد.

وزن دقیق او را نمی دانم ولی سال ها همین قدر مانده است.

فعلاً همین به هر حال تولدت مبارک استاد.اگرچه خیلی دوست داشتم در مراسم تولدت حضور می داشتم ولی دعوت نشدم. اما فکر کنم اگر هر کس درحد من می خواست در مراسم تولدت باشد استادیوم آزادی جای مناسبی به نظر می آمد!

الکامپ نفس من بید!

دوشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۸۵، ۱۰:۲۷ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – الکامپ هم داستان جالبی دارد.بعد از کلی درگیری که الکامپ خوب نیست ما تشویق نمی کنیم ، ما در جریان نیستیم ،نمی دانیم و نمی آییم حالا ورق بر می گردد، زندگی شیرین می شود و الکامپ شکوهمند!

می گویند سیاست پدر و مادر ندارد. ظاهراً الکامپ سیزدهم وجه المصالحه الکامپ دوازدهم قرار گرفت و این بار سیزده به داد رسید. البته اگر در الکامپ سیزدهم دبه در نیاید.

اگرچه مشخص نیست مشخصاً چه شد و چه گذشت که الکامپ شیرین شد ولی الکامپ خوب است. ما هم از این که چنین شد خوشحال شدیم و ای کاش این اتفاق زودتر می افتاد و گره ای را که می شد با دست باز کرد با دندان باز نمی کردند.

تولید بی ام و با همکاری شرکت دام و طیور

شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۸۵، ۱۲:۴۹ ب.ظ | ۱ نظر

علی شمیرانی - معاون وزیر صنایع به واردات 80درصد گوشی توسط تنها یک وارد کننده اشاره و افزود: ما نباید بازار خود را اختصاص به واردات دهیم حجم بازار گوشی تلفن همراه کشور بیش از یک میلیارد دلار است.

جمله فوق را همانطور که پیداست معاون وزیر صنایع گفته است. عبارت ایشان مثل این است که بگوییم چون کل واردات بی ام و توسط یکنفر به کشور انجام میشود و از این بابت نیز پول خوبی نصیب واردکننده می شود پس بهتر است ما برای مقابله یا این واردکننده خودمان بی ام و در کشور تولید کنیم تا هم به رقیبی برای شرکت بی ام و تبدیل شویم و هم دست این واردکننده را از بازار کوتاه کنیم.

من نمی دانم این آقایی که 80 درصد واردات گوشی به کشور را انجام می دهد کیست ولی ظاهراً مسوولان وزارت صنایع وی را شناسایی کرده و اتفاقاً حجم وارداتش به کشور را نیز می دانند. از اینجا به بعد دو حالت پیش می آید یا این فرد کار غیر قانونی می کند یا قانونی.

اگر غیر قانونی است که خوب قطعاً باید برخورد شود و به مطبوعات هم اعلام شود که مافیای واردات گوشی تلفن همراه شناسایی شد. اما اگر طرف قانونی کار می کند، بعید می دانم که برای شکستن انحصار وی می بایست به فکر تولید گوشی در داخل کشور بیافتیم. آنهم یک شبه. یعنی دولت اول تعرفه را بالا برد و بعد اعلام کرد امسال تولید را آغاز می کنیم تا به این ترتیب گوشی دست همه آمده و عده ای یک شبه ره صد ساله بروند.

همانطور که ذکر شد این مثل این است که به سراغ تولید بی ام و برویم چون فقط یک نفر دارد سود آن را می برد.

به هر حال با این توجیه تعجبی ندارد اگر ببینیم فردا تفاهمنامه تولید بی ام و در ایران با کنسرسیومی متشکل از شرکت دام و طیور و شرکت چوب و کاغذ بسته شد.

حتماً می گویید این تفاهم نامه چه ربطی به دام و طیور وچوب و کاغذ دارد؟ خوب من هم در پاسخ می گویم هر کس گفت تولید موبایل چه ربطی به موسسه سروش رسانه دارد من هم می گویم تولید بی ام و چه ربطی به شرکت دام و طیور دارد.

DHL دوباره سرویس می دهد

سه شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۸۵، ۰۴:۴۶ ب.ظ | ۰ نظر

بر اساس آخرین خبر که روز گذشته در همشری درج شده بود اعلام شد که شرکت پستی DHL مجدداً عرضه خدمات خود به ایران را از سر گرفته است و همچون گذشته محموله های آمریکایی از این کشور برای ایران ارسال می شود.

شایعات مدیریتی

چهارشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۸۵، ۰۳:۲۸ ب.ظ | ۰ نظر

شایعات در خصوص جابجایی مدیر عامل ایرانسل این روزها قوت بیشتری گرفته و به موضوعی در جامعه IT کشور تبدیل شده است.

پیش از این مقام آگاه مهربون که مطبوعات را در جریان شایعات و تغییرات گذاشته و ایشان را از جهالت در می آورد به چند خبرگزاری گفته بود حدود دو هفته پیش مدیرعامل فعلی ایرانسل "مهندس دزفولی" به همراه چند تن از نمایندگان مجلس برای عزیمت به آفریقای جنوبی و اطلاع از نحوه روند فنی پروژه در کشور آفریقای جنوبی در فرودگاه مهرآباد حاضر شدند و زمانی که کارت پرواز را دریافت کردند بنا به دلایلی از خروج این گروه از کشور ممانعت به عمل آمد.

به گفته وی، دلیل این امر وجود محدودیت هایی بود که از سوی سازمانهای متبوع برخی از اعضای هیات مدیره این شرکت به آنها تحمیل شده است.

مقام آگاه مهربون افزود: به همین دلیل بنیادی ها این قضیه را بهانه قرار دادند که نباید مدیرعامل یک شرکت خصوصی نظامی باشد چرا که نظامی بودن مدیرعامل شرکت، محدودیت های تجاری را برای ایرانسل به دنبال خواهد داشت.

در حال حاضر آقایان "کهزادی" و "رستگار" از مدیران ارشد گروه مخابراتی پرمند ،" غفاریان" رییس هیات مدیره شرکت مخابرات ایران و "جراحی" معاون و مشاور سابق وزیر دفاع از جمله کاندیدهای ریاست بر ایرانسل هستند. لیکن بر اساس جدیدترین شایعات که از طرف یک مقام آگاهتر اعلام شده شانس غفاریان برای این پست بیشتر از بقیه شده است.

تحریم پستی

سه شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۵، ۰۹:۳۳ ب.ظ | ۰ نظر

شرکت بزرگ و بین المللی پست DHL از یک هفته قبل ارایه هرگونه خدمات پستی به کشور ایران را به حالت تعلیق در آورده است .

این شرکت با انتشار یک بیانیه که می توانید متن آن را در این صفحه ببینید ، اعلام کرده است که به دلایل غیر قابل پیش بینی و تا اطلاع ثانوی پست هرگونه مرسوله به ایران را متوقف کرده است .

شرکت DHL یک شرکت امریکایی است و دفتر مرکزی آن در واشنگتن قرار دارد.

اعمال این تحریم می تواند هشداری باشد برای برخوردهای جدید در زمینه ارتباطات ...

آیا نوکیا در ایران می ماند؟

شنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۸۵، ۱۱:۵۵ ق.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - شرکت نوکیا در زمینه تجهیزات مخابراتی و گوشی های تلفن همراه سهم نسبتاً بزرگی از بازار ایران دارد.

اگرچه نمایندگان داخلی و خارجی این شرکت در ضیافت های خود تنها مایل به صحبت در مورد رنگ و مدل گوشی های این شرکت هستند و هیچ تمایلی به پاسخ پرسش های مربوط به تجهیزات مخابراتی و برخی دیگر از مسایل خود ندارد.

Nokia_logo.jpg

اما طی روزهای گذشته اخبار متعدد و نه چندان خوبی از شرکت نوکیا در ایران منتشر می شود که به نوعی حکایت ازعدم سازگاری این شرکت با طرح ها و سیاست های داخلی کشور دارد.

این اخبار از اوایل سال جاری در کشور به شکل رسمی و غیر رسمی منتشر شده و می شود و به نظر می رسد رضایت چندانی از عملکرد این غول تجهیزات مخابراتی در ایران وجود ندارد و با این روند بعید نیست که از سهم نوکیا از بازار ایران به میزان قابل توجهی کاسته شود.

این که اخبار مذکور چه بوده اند و احتمالاً بر سر نوکیا چه خواهد آمد موضوعی است که طی یک مقاله و در روزهای آتی به آن خواهم پرداخت.

مدیران کمیاب ایرانسل

چهارشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۸۵، ۱۲:۵۵ ب.ظ | ۱ نظر

علی شمیرانی – مدیران کنسرسیوم موسوم به ایرانسل آخرین بار در حوالی میدان آرژانتین و در یکی از اتاق های بنیاد رویت شدند. به گفته شاهدان عینی که بنده نیز یکی از آنها هستم از آن پس مدیران کمیاب این کنسرسیوم دیگر دیده نشدند و کسی از سرنوشت آنها خبری ندارد.

البته در آن زمان هم اقتضای کاری ایشان ایجاب کرد که تعدادی از خبرنگاران را به حضور طلبیدند چون در آن موقع باید مقدمات کنار گذاشتن ترک سل را فراهم می کردند. این اتفاق افتاد و از آن تاریخ به بعد صلاح ندیدند خبرنگاری را درجریان پس رفت یا پیش رفت کار خود قرار دهند. این یادگاری باشد برای همکاران خبرنگار که آقایان ایرانسلی تنها وقتی نیاز ببینند و احتیاج داشته باشند خبرنگاران را احضار می کنند تا هر آنچه که صلاح می بینند به آنها بگویند.

پروژه اپراتور دوم یک پروژه ملی است که توسط شرکت های دولتی برگزار می شود و از این بابت هیچ توجیهی برای عدم اطلاع رسانی مشاهده نمی شود ولی از آنجا که از مجلس شورای اسلامی و وزارت ارتباطات (لااقل به عنوان ناظران) نیز خبری در خصوص اقدامات احتمالی انجام شده توسط این کنسرسیوم به بیرون درز نمی کند و خود آقایان ایرانسلی نیز از این بابت احساس بدی ندارند، لذا حساب کار دست روزنامه نگاران نیز آمده است.

اما بر اساس آخرین شنیده ها ظاهراً مدیران ایرانسل قصد دارند طی روزهای آتی خبرنگاران را مشاهده کنند و از مخفیگاه خود بیرون بیایند که تا آن موقع ما نیز منتظر می مانیم تا دستور احضار به دستمان برسد!

عجیب روزگاریست!

معاون زیرک

چهارشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۸۵، ۱۱:۰۲ ق.ظ | ۱ نظر

علی شمیرانی – دکتر کمال محامد پور معاون آموزشی و پژوهش وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات بر خلاف سمت، ظاهر و اظهارات خودش مبنی بر این که خود را یک دانشگاهی می داند فردی بسیار حاذق و زیرک است.

دو روز قبل یکی از جذاب ترین گفت و گوهای دوران کاریم را با وی تجربه کردم و تو گویی او خود سال ها یک خبرنگار بوده است. محامد پور بسیار زیرکانه به هر پرسش ما به گونه ای پاسخ می داد که راه را برای هر نوع نقد و انتقاد می بست و انگار خوب می دانست با پاسخی که به ما می دهد هیچ کاری نمی توانیم بکنیم.

در آن مصاحبه به غیر از من بیک و شریف هم بودند و البته یک نماینده از روابط عمومی وزارتخانه نیز بود.

در یک کلام محامدپور کم نیاورد. من با افراد زیادی در سمت های مختلف از سیاسی گرفته تا ورزشی گفت و گو کردم و این یک مورد چیز دیگری بود و بر خلاف آموزش اساتیدم مبنی بر عدم واگذاری جریان مصاحبه به مصاحبه شونده ، این اتفاق رخ داد و این محامد پور بود که جریان مصاحبه را در دست گرفته بود.

او کاملاً خونسرد و با لبخند پاسخ پرسش های ما را می داد انگار تمام پرسشها و پاسخ ها را از قبل حفظ کرده بود. هر جا هم که می گفتیم چرا فلان کار را نکردید می گفت شما پیشنهاد بدهید ما بررسی و اجرا می کنیم. یا وقتی می گفتیم چرا از چند روزنامه نگار برای حضور در فلان جا یا تدوین فلان برنامه استفاده نکرده اید می گفت فضا هنوز آنقدر برای حضور شما فراهم نشده است و این کار را خواهیم کرد.

بعداً از یکی از دوستان شنیدم که وی یکی از کاندیدهای وزارت نیز بوده است.

خبری که مفقود شد

سه شنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۸۵، ۰۶:۴۱ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - خبر مربوط به انحصار تجهیزات مخابراتی کشور در دست سه شرکت اروپایی که روز گذشته به نقل از یک مقام آگاه روی سایت خبرگزاری فارس قرار گرفته بود و در سایت ITanalyze و سایت های دیگر نیز به آن لینک داده شده بود به ناگاه و به صورت غیر متعارف از روی سایت این خبرگزاری حدف شد. این درحالی است که خبرگزاری ایلنا نیز به شکلی ظاهراً هماهنگ ادامه خبر خبرگزاری فارس را پیگیری کرده و به نقل از غفاریان به نتایج جالبی دست یافته بود که طی روزهای آتی به شکل مفصلی به تحلیل این دو خبر خواهم پرداخت.

سال نو مبارک!

سه شنبه, ۱ فروردين ۱۳۸۵، ۰۱:۲۱ ب.ظ | ۳ نظر

علی شمیرانی – از صمیم قلب سالی سرشار از عشق، دوستی، برکت، موفقیت، شادکامی و سعادت برای همه آرزومندم.امیدوارم هر کس به هر آنچه که می خواهد برسد.

تشکر از راهنمایان

شنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۸۴، ۰۶:۱۴ ب.ظ | ۱ نظر

علی شمیرانی - وقتی نقدی می کنم و پس از آن انتقادی می بینم که غیر مستقیم و به خصوص از سر عصبانیت مطرح می شود مطمئن می شوم که به هدف زده ام. وقتی از من انتقادی توهین آمیز و بی پایه می شود در حقیقت یک علامت دریافت می کنم و دیگر شک به خود راه نمی دهم که در مسیر درستی قرار دارم و ظاهراً دست برجایی گذاشته ام که خوشایند برخی نیست.

از این رو به راهم قاطعانه ادامه خواهم داد و وقتی به چیزی که می گویم اعتقاد دارم، یک توهین نباید بتواند مانع ادامه راهم شود.در بخش Comments سایت هر روز مواردی از عصبانیت ها و حسادت ها می بینم که به من قدرت نوشتن می دهد. بنابراین از دوست یا دوستانی که در قسمت اظهار نظر به من توهین می کنند تشکر می کنم شما به من راه درست را نشان می دهید.

می گویند، این بادهای مخالف است که بادبادک را به آسمان می برد.

عرض پوزش

شنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۸۴، ۱۲:۰۹ ب.ظ | ۴ نظر

علی شمیرانی - سایت آی تی آنالیز بنا به دلایلی به مدت سه روز به روز نشد که از این بابت از همه پوزش می طلبم. علت این موضوع هم باشد برای وقتی دگر. فقط همین قدر بگویم که بنا به دلایلی می بایست به مدت سه روز کلیه ارتباطات روزمره شخصی و غیر شخصی را متوقف می کردم و به تعبیری اجازه انجام کاری را نداشتم(حتی ارتباطات تلفنی و غیره)

بار دیگر از کلیه همراهان و غیر همراهان پوزش طلبیده و از صمیم قلب برای همه و همه آرزوی بهروزی و سربلندی می کنم.

آنتن های پرنده

سه شنبه, ۹ اسفند ۱۳۸۴، ۱۰:۲۳ ق.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – اختلال در شبکه موبایل کشور این روزها با پدیده جدیدی مواجه شده که گاه موجبات سرگردانی کاربران را فراهم آورده است. از این بابت برخی از کاربران به تصور این که اشکال از گیرنده (گوشی موبایل) بوده و ربطی به فرستنده( شرکت ارتباطات سیار) ندارد به سراغ تعمیرکاران موبایل رفته و خواستار رفع اشکال آن شده اند. برخی از تعمیرکاران سود جو نیز کمی باد داخل گوشی گرفته و چند قطره از کشف زکریای رازی را روی گوشی ریخته و به سلامت. روز از نو روزی از نو

این روزها علاوه بر مشکلات قبلی یعنی مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد و ... در برخی از نقاط تهران آنتن شما به یک باره می پرد و تو گویی که اصلاً در این ابر شهر هنوز شبکه موبایلی دایر نشده است. خلاصه آنکه آنتن مربوطه می پرد و پس از آنکه مشترک مورد نظر را پر پر کرد دوباره به لانه خود یعنی گوشی من و شما باز می گردد . چند قدم دیگر که می روی آنتن هوس می کند دوباره بپرد و چرخی بزند و کاربر را مجبور کند کمی در خیابان حرکات موزون انجام دهد و رژه برود تا آنتن را دوباره به سمت خود بکشد.

ما که به بی تفاوتی مسوولان و عدم اطلاع رسانی ایشان و ارزش قایل نشدن برای مشترکان داریم عادت می کنیم به هر حال وقتی سرویس انحصاری می گیرید و فعلاً هم جایگزینی وجود ندارد، خوب همین است که همین است شما می خواهی استفاده کن نمی خواهی نکن. این به مخابرات چه ربطی دارد.

بعضی از آقایان مسوول هم که ظاهراً با خودشان آنتن BTS حمل می کنند که هرگاه خبرنگاران به ایشان می گویند آقا وضع شبکه خراب است در کمال ... می گویند ما که مشکلی نداریم یا آن که مشکلی به ما گزارش نشده! این آقای مسوول احتمالاً به غیر از 4 دیواری اتاق راحتش از زیر مجموعه خود خبر ندارد که چندین بار و چندین ماه است که مردم گزارش اختلال می دهند و هیچ خبری نیز نمی شود وسرانجام دست از پا درازتر از پیگیری موضوع خسته می شوند.

گاهی اوقات دوستانم مرا متهم به بیخیالی و کم کاری می کنند و می گویند پس چرا در روزنامه نمی نویسی آقا این آنتن ها مشکل دارد نکنه تو ازشون آنتن می گیری که صدات در نمیاد! من هم در پاسخ می گویم " نرود میخ آهنین در سنگ."

شما مهلت بدهید درست می شود. بابا بندگان خدا تازه شروع به کار کرده اند و همش 10 سال از آغاز به کارشان می گذرد. این مردم عجب رویی پیدا کرده اند عزیزم شما مگر 60 ماهه به دنیا اومدی که اینقدر عجله داری یک مقدار صبر کنی تموم میشه دیگه چیزی نمونده! ما هم اشتباه می کنیم اینقدر انتقاد می کنیم خلاصه ما خبرنگارها خیلی بی انصافی می کنیم. ما آنقدر انتقاد کرده ایم که برخی ضد ضربه شده و با روش های عجیب و غریب نهایت عدم اطلاع رسانی را به نحو مطلوب انجام می دهند. تازه ما که هیچ، ما اصلاً ابزار قانونی نداریم، نمایندگان مجلس هم دنبال این موضوع افتاده اند و آنها هم نتوانسته اند کاری از پیش ببرند. پس عجله نکنید 10 سال زمان زیادی نیست.

استخدام الف گذار

پنجشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۸۴، ۰۶:۳۰ ب.ظ | ۵ نظر

علی شمیرانی - به فردی جهت قرار دادن الف نیاز داریم! این فرد باید به شکل شبانه روزی در میان کلمه اینترنت الف بگذارد. به این ترتیب فرد مستخدم هر جا در مطبوعات خبری مطلبی چیزی به نقل از مسوولان وزارت ارتباطات و سایر مسوولان دید که راجع به طرح اینترنت ملی است می بایست یک الف در میان آن گذاشته و آن را تبدیل به اینترانت ملی کند.

به این ترتیب دو اتفاق مهم می افتد اول آن که نام طرح مذکور که به کرات غلط تکرار می شود اصلاح شده و از طرف دیگر زحمت برخی از همکاران مطبوعاتی را نیز کم می شود.

خاموشی مجمع تشکل ها را خاموش کرد

سه شنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۸۴، ۰۵:۴۴ ب.ظ | ۰ نظر

ITanalyze.ir - چندی پیش خبری از روابط عمومی سازمان نظام صنفی رایانه ای به مطبوعات ارسال شد که در این خبر ضمن اشاره به دیدار اعضای هیات مدیره سازمان با خاموشی رییس اتاق بازرگانی ایران، به نقل از وی اعلام کرده بودند که فعالیت های مجمع تشکل های IT می بایست متوقف شود.

این دستور علیرغم بحث ها و مخالفت هایی که مجمع تشکل های ICT با سازمان نظام صنفی داشت به سرعت شکل علملیاتی به خود گرفت و دیگر هیچ صدایی از اعضای مجمع مذکور بلند نشد اگرچه هنوز هم زمزمه هایی از طرف برخی از اعضای این مجمع به گوش می خورد که "فعلاً ترجیح می دهیم سکوت کنیم" لیکن این موضوع با توجه به موضع گیری های قبلی اعضای مجمع تشکل های ICT چندان قابل اعتنا نبوده و این مجمع تقریباً تشکیل نشده به کار خود پایان می دهد.

اگرچه گفته می شود اصناف هم جنس عضو اتاق بازرگانی می توانند اقدام به تشکیل کنفدراسیون یا چیزی شبیه به آن کنند لیکن چنین تشکیلاتی اختیارات قانونی و ابزار اجرایی همچون نهادی به نام سازمان نظام صنفی رایانه ای را نخواهد داشت.

این در حالی است که پیش از این یکی از اعضای تشکل مذکور خبر از تکذیب جزییات این دیدار داده بود که این اتفاق هیچ گاه رخ نداد.

احتمال تکذیب جزییات دیدار نظام صنفی با خاموشی

چهارشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۸۴، ۰۳:۵۸ ب.ظ | ۰ نظر

ITanalyze.ir – شنیده شده که برخی از فعالان نهاد موسوم به مجمع تشکل های IT که از آن با عنوان کنفدراسیون تشکل های IT نیز نام برده می شود در صدد بررسی مشروح گفت و گوهای اخیر هیات مدیره سازمان نظام صنفی رایانه ای با خاموشی رییس اتاق بازرگانی ایران برآمده و در این بررسی ها طی ملاقات یکی از اعضای خود با خاموشی به این نتیجه رسیده اند که مطالب مطروحه از سوی سازمان نظام صنفی رایانه ای مبنی بر در خواست خاموشی جهت ابطال فعالیت های این تشکل صحت ندارد.

بر این اساس ظاهراً یکی از اعضای این تشکل اعلام کرده که قصد دارد طی روزهای آتی به اعلام جزییات بیشتری در خصوص دیدار اخیر اعضای هیات مدیره سارمان نظام صنفی با رییس اتاق بازرگانی ایران در قالب یک نشست مطبوعاتی بپردازد.

لازم به ذکر است طی روزهای گذشته خبری از روابط عمومی سازمان نظام صنفی رایانه ای به مطبوعات ارسال شد که در این خبر ضمن اشاره به دیدار اخیر اعضای هیات مدیره سازمان نظام صنفی با خاموشی، به نقل از وی اعلام کرده بودند که فعالیت های مجمع تشکل های IT می بایست متوقف شود.

این در حالی است که تا کنون هیچ یک از اعضای مجمع مذکور که طی هفته های گذشته مصاحبه های مطبوعاتی مختلفی در مخالفت با اقدامات سازمان نظام صنفی داشتند، طی روزهای اخیر هیچ واکنشی نسبت به درج این خبر در مطبوعات نشان نداده اند.

ایجاد تسهیلات برای دلال های عزیز

يكشنبه, ۹ بهمن ۱۳۸۴، ۰۲:۵۲ ب.ظ | ۱ نظر

علی شمیرانی – وزارت ارتباطات برای ثبت نام های این دوره سیم کارت سنگ تمام گذاشته است. امروز هم در ادامه ارایه تسهیلات ویژه در رادیو از طرف معاون فنی شرکت پست شنیدم که می گفت: برای آن دسته از هم وطنان عزیز(منظورش دلال های عزیز بود) که قصد دارند به صورت انبوه ثبت نام کنند شعب پستی ویژه ای در نظر گرفته شده و سایر هم وطنانی(بخوانید مصرف کنندگان اصلی) که قصد ثبت نام سیم کارت را دارند باید به شعب دیگری مراجعه کنند.

خلاصه آنکه انبوه نویسان تلفن همراه بدانند که برای ایشان تسهیلات ویژه ای در نظر گرفته شده که یک وقت خدای ناکرده در صف ها و پشت چند مصرف کننده که وقت مجموعه را برای خرید یک سیم کارت می گیرند و تازه فرم هایشان را هم اغلب اشتباه پر می کنند، معطل نشوند.

خلاصه اینجا کار برعکس نانوایی ها شده یعنی کسانی که یکی می خواهند باید در صف بایستند و آنهایی هم که چند تا می خواهند بی صف بفرمایند جلو که یک وقت خاطر گرامی مکدر نشود.

برخی از مسوولان طاقت دیدن بی رونقی بازار سیاه را ندارند.

حکایت غریب بخش خصوصی و دولت

جمعه, ۷ بهمن ۱۳۸۴، ۰۳:۳۰ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – برخی از مسوولان ظاهراًٌ همه را سرکار گذاشته اند. قریب به چند سال است که همه و همه شب و روز دارند یک حرف تکراری را به خورد این ملت می دهند که دیتا سنتر چیز خوبی است و وقتش را باید بیشتر کرد و اصولاً چیز ضروری است!

آقایان تا کی می خواهند مسوولیت را با کلی گویی و بی فایده حرف زدن بگذرانند.آیا دیتا سنترها با شرایط خاص و حساس این مملکت این قدر کم ارزش و بی اهمیت است که ما سال ها به جای عمل و ارایه راه کار های عملی فقط حرف از ضرورت توسعه بزنیم.

برخی چگونه رویشان می شود پس از سال ها بروز انواع مشکل پشت تریبون بروند و بگویند دیتا سنتر ها را باید توسعه داد. مسوول و مسوولان محترمی که از خوبی های دیتا سنتر می گویید، آقایان راه اندازی دیتا سنترها وظیفه بنده نیست بلکه وظیفه خودتان است. آخر با حلوا حلوا که نمی توان دهان مردم را شیرین کرد.

از آن طرف بخش خصوصی هم که در این مملکت داستان غریبی دارد.

هر جا دولت دعوت به همکاری در پروژه ای را از بخش خصوصی به عمل نمی آورد، بخش خصوصی زمین وزمان را به هم می ریزد که آی ایهالناس توان بخش خصوصی نادیده گرفته شد و مملکت را به چشم آبی ها دادند و بردند و خوردند و....

آنوقت آنجا هم که دولت کاری به بخش خصوصی واگذار می کند زمزمه سر می دهند که بخش خصوصی نمی تواند به تنهایی پیش برود و دولت موظف است حمایت کند و ...

سه شرکت خصوصی مجوز دیتا سنتر را مدتی است گرفته اند و هنوز معلوم نیست چه می کنند وقتی هم که می پرسید آقا خروجیتان چه بوده می گویند آقا نمی صرفد هزینه ها بالاست و دولت باید چنین کند و چنان.

خوب اگر دولت می خواست خودش دیتا سنتر راه اندازی کند که دیگر نیاز به ده دست دلال نبود. خودش می رفت و این کار را می کرد. اگرچه حالا هم دیر نشده و از آقایان مسوولان استدعا می شود بیش از این بیهوده گویی نکنند و خود وارد عمل شوند تا شاید اگر مشکلی پیش نیاید تا چند دهه آینده به جایی برسیم.

بخش خصوصی هم بهتر است از این پس و با مطالعه قبل از اجرار هر پروژه هر وقت دیدند توان انجام کاری را دارند وارد عمل شوند.اگرچه از نهاد ناظر و صادر کننده مجوز دیتا سنترها یا همان سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی وزارت ارتباطات نیز انتظار می رفت با اجرای درست وظایف سازمانی خود تکلیف پروژه هایی زیربنایی و حساس همچون دیتا سنترها را هر چه سریع تر به نتیجه روشنی برساند نه آنکه خود نیز تبدیل به بخشی از مشکل شود.

من نمی دانم چگونه است که هرموقع زمان خروجی و به بار نشستن یک طرح مهم در این کشور فرا می رسد متولیان طرح تازه یاد اطلاع رسانی و بیان هزار و یک مشکل موجود می افتند! آیا این انصاف است مسوول محترم بخش دولتی و خصوصی؟

اگرچه بخش خصوصی همیشه هم این گونه که ذکر شد نبوده و اتفاقاً تجربیات موفق نیز کم نداشتند. لیکن در برخی موارد وضعیت همان گونه است که ذکر شد.

نگران آنچه نمی دانی نباش

شنبه, ۱ بهمن ۱۳۸۴، ۰۴:۲۴ ب.ظ | ۲ نظر

علی شمیرانی - عرض شود برخی از دوستان این روزها بابت مطلب نقل شده از طرف سرکار خانم میرخانی به بنده لطف فرموده و نخستین سالگرد آغاز به کار سایت آی تی آنالیز را تبریک می گویند. یکی از دوستان نیز از من پرسیده که اصلاً مگر این سایت یک ساله شده است؟

عرض شود اگر منظور از سایت همان صفحه اولیه با آن ظاهر دوست داشتنی باشد که دوستم آرش کریم بیگی طراحی کرده بود می توان با چند روز این ور آن ور قبول کرد که آغاز به کار سایت تقریباً به همان روزها باز می گردد ولی اگر منظور شکل فعلی و رسمی سایت باشد که توسط دوست دیگرم یعنی کاوه برهمند طراحی شد، زمان آغاز به کار سایت را می توان اوایل سال آینده در نظر گرفت.

خلاصه آنکه خودم هم دقیقاً نمی دانم.حکیمی گفته"نگران آنچه نمی دانی نباش بلکه نگران چیزهایی باش که فکر می کنی می دانی!"

چارلز شولز نیز می گوید:" در زندگی نه هدفی دارم، نه مسیری، نه منظوری، و نه حتی معنایی. با این همه شادم و این نشان می دهد که یک جای کار ایراد دارد!"

این سایت یکساله

چهارشنبه, ۲۸ دی ۱۳۸۴، ۱۱:۲۲ ب.ظ | ۱ نظر

راحله میرخانی- یکسال پیش در چنین شبی در وبلاگم خبر از راه اندازی سایت گروهی آی تی آنالایز دادم، اگر اشتباه نکنم امروز اینجا باید یکساله شده باشد.(درسته آقای سردبیر؟)

علی شمیرانی که تا سال پیش همین موقع ها مخالف سرسخت وب و وبلاگ نویسی و سایت بود ناگهان در حرکتی خودجوش و شاید در رقابت با دوستان دیگر سایت خود را راه اندازی کرد تا از قافله وبلاگستان فارسی عقب نماند.

در روزهای نخست راه اندازی این سایت، صحبت از وبلاگ گروهی آی تی نویسان بود و ظاهرا به تازگی این مجال فراهم شده تا اینجا تریبونی آزاد برای نقد و بررسی حواشی IT کشور باشد. بی مناسبت ندیدم اولین پست خود را در این وبلاگ با تبریک یکسالگی آی تی آنالایز آغاز کنم، آقای شمیرانی پس کیک و شمع یکسالگی کجاست؟

موج جدید فیلترینگ ، بی بی سی هم فیلتر شد

چهارشنبه, ۲۸ دی ۱۳۸۴، ۰۹:۰۲ ب.ظ | ۱۴ نظر

موجی جدیدی از فیلترینگ با فیلتر کردن بخش فارسی سایت خبری بی بی سی از امروز آغاز شد. فیتلر کردن سایت بی بی سی که یکی از پر بیننده ترین سایتهای فارسی زبان در میان کاربران ایرانی است باعث اعتراض بسیاری از انها شده است به طوریکه به گفته مدیران برخی از شرکتهای ISP ، امروز بسیاری از مردم در تماس با این شرکتها درباره دلیل فیلتر شدن بی بی سی سوال می کنند و از این امر بسیار ناراضی هستند . بسیاری از سایتهای خبری دیگر نیز مانند انتخاب و بخش نظرهای سایت صبحانه در این روزها به جمع فیلتر شده ها اضافه شده اند .

هنوز هیچ کس هیچ حدسی درباره دلیل فیلتر شدن سایت بی بی سی پرشین نزده اما مساله مهم این است که سایت بی بی سی یکی از معدود سایتهای فارسی زبان خارج از کشور بود که تا حدودی اخبار آن توسط مدیران دولتی و خبرگزاریها پذیرفته شده بود . حالا به چه دلیل این سایت نیز به خیل سایتهای مسدود شده پیوسته را هنوز هیچ کس نمی داند .

باز هم از محسنات راهنمایی و رانندگی

سه شنبه, ۲۷ دی ۱۳۸۴، ۰۶:۲۴ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – چند روز پیش در خیابان در حال گذر بودم که دیدم یک راننده در حال بحث و گفت و گو با یکی از ماموران راهنمایی و رانندگی است. این روزها این صحنه ها برای همه عادی شده است.

طرف می گفت فراموش کرده که کمربند ایمنی خود را ببندد و مامور مربوطه هم فقط می گفت، گواهینامه کارت ماشین.

همین طور که داشتم به منظره پر ترافیک شهر و این ماجرا نگاه می کردم موتور سواری را دیدم که اتفاقاً قانون را به خوبی رعایت کرده بود و کلاه ایمنی هم بر سر داشت. اتفاقاً موتور سوار هم شاهد جر و بحث طرفین بود و انگار ته دلش داشت حال می کرد.

البته موتور سوار تنها نبود. او یک بچه 3 یا 4 ساله را روی باک موتور سوار کرده بود و پشت او هم خانمی با چادر و نوزادی در بغل نشسته بود و صد البته که به جز راننده هیچکش کلاه ایمنی نداشت چون طبق قانون ایرادی ندارد!

من نمی دانم چگونه است که در این مملکت می توان یک نوزاد چند روزه را روی موتور دو چرخ بی هیچ مشکلی سوار کرد آنوقت اگر کسی در این شهر پرترافیک کمربند ماشین چهار چرخ خود را نبندد باید جریمه شود!

خدا وکیلی این چه رسمی است یکی به من بگه و من را هم از جهل نجات دهد. خدا وکیلی این یعنی محافظت از جان مردم؟

هفته آینده شورای عالی اطلاع رسانی به یکی از سازمانهای قدیمی کتابخانه ملی در خیابان مطهری کوچ می کند .ساختمانی که تا حدودی بازسازی شده و منتظر رئیس جدید خود می ماند تا طرح دکوراسیون و رنگ و لعاب اطاق خود را مشخص می کند.

"جهانگرد" با سیاست و بودجه حداقلی که توانست جذب کند ، جریان مفصلی را به راه انداخت که هر چند عده ای نیز از این خوان بی بهره کنار رفتند لیکن حرکت نمادین و تبلیغی و ایده پروری مناسبی را برای جلب توجه بدنه دولت و سیاستگزاران به حوزه فن آوری اطلاعات و ارتباطات بوجود آورد.

علی رغم تمامی نقاط ضعف و قوت و کاستی ها و فرقها ، برگ برنده ای بود برای دولت خاتمی که با کمترین ها خوش درخشید و چهره مثبت تبلیغی و جوان پسندی را با جلوه گری فن آوری روز ارائه نمود.

شانس جهانگرد همین بس که انگشت شمار همکارانی را در جمع کوچک دبیرخانه داشت که مخلصانه زحمت کشیدند تا آبرومندانه برنامه تکفا به جلو برود و از سر مسالمت و دوستی ، کارشکنی ها و کینه ها را از سر بگذرانند.

آیا دبیر جدید از حمایت های همه جانبه رئیس جمهور جدید برخوردار خواهد بود؟
امضا محفوظ

به ISP ها خسارت ندهید

دوشنبه, ۱۲ دی ۱۳۸۴، ۰۶:۳۷ ب.ظ | ۲ نظر

علی شمیرانی – آقا من این جریان خسارت گرفتن ISP ها و ICP های عزیز را از شرکت مخابرات در هنگام اختلال شبکه اینترنت کشور یا قطع فیبر نوری درک نمی کنم. تا آنجا که من می دانم آقایان ISP و ICP یک واسطه بیشتر نیستند.

جالب است که هر وقت هم اینترنت قطع می شود مدعی ضرر و زیان شده و خواستار جبران آن از سوی مخابرات می شوند ولی این که این خسارت چگونه و چرا به این واسطه های عزیز وارد می شود روشن نیست. بر اساس منطق کسانی که فی الواقع از مشکلات اینترنت در کشور متضرر می شوند مصرف کنندگان یا همان کاربران نهایی هستند نه واسطان ارسال خدمات.

مگر ISP ها و ICP ها به کاربران خود خسارت می دهند که از مخابرات خسارت می خواهند. سری قبل هم که مخابرات حدود 70 در صد هزینه آبونمان این شرکت ها را بخشید چیزی عاید مصرف کنندگان نشد حالا هم اگر خسارتی در کار باشد باز هم قطع و یقین چیزی به دست مصرف کننده نخواهد رسید.

مثل این است که دولت چیزی را وارد کشور کند که مردم با خوردن آن تلف شوند آنوقت توزیع کنندگان سراغ دولت بروند بگویند باید به ما خسارت بدهی و بعد هم مبلغ را در جیب مبارک بگذارند و گور...

تا آنجا که من می دانم ISP ها و ICP ها در قرارداد خود با مخابرات مواردی را بابت خسارت در چنین مواقعی در نظر گرفته اند ولی آیا کاربری هم که کارت اینترنت می خرد قراردادی دارد که بابتش بتواند خسارتی بگیرد؟

سفارشی نویسی

دوشنبه, ۱۲ دی ۱۳۸۴، ۰۶:۱۸ ب.ظ | ۱ نظر

علی شمیرانی – با سلام خدمت کلیه دوستان و با پوزش از تاخیر طولانی در به روز رسانی بخش وبلاگ. به هر حال همه کم و بیش از اوضاع و احوال هم خبر داریم و می دانیم این روزها هر کس در گوشه ای سر در گریبان خود دارد و مشغول است.

مدتی بود که مطلبی در ذهن داشتم و مترصد فرصتی برای نوشتن چند خطی درباره آن که خوشبختانه مجال یافتم.عرض شود در حوزه مطبوعات و به خصوص حوزه کاری خودمان یعنی IT نوآوری و خلاقیت را ظاهراً پایانی نیست!

این روزها اتفاقات جالبی می بینم که ظاهراً روز به روز نیز شکل نهادینه تری به خود می گیرد و قبح آن نیز کمرنگ تر می شود. به هر حال همه شنیده و دیده ایم زمانی که یک ضد ارزش هر روز تکرار می شود رفته رفته به ارزش تبدیل می شود.

این روزها شاهد نوعی سفارشی نویسی در برخی از رسانه ها هستم. انگار باید وا‍‍ژه مقدس روزنامه نگاری و کار حرفه ای را بوسید و آثارش را در کتاب ها و کلام قدیمی ها یافت. برخی حرمت را قورت داده اند و یک آب هم رویش نوشیده اند. البته برخی نیز بسیار قبل تر فاتحه کاراصیل روزنامه نگاری را خوانده اند. حالا رفته رفته می فهمم که چرا در مطبوعات موسفید کم داریم.

مو سفیدها می روند چون برخی از مو سیاه ها را نمی فهمند. بگذریم خلاصه آنکه هر کس قیمتی دارد یکی با یک کمربند، یکی با یک کیف و یکی با یک سکه غلام حلقه به گوش صاحبان قدرت زیرک می شود که از نادانی ، ارزان فروشی و کم تجربگی برخی از همکاران روزنامه نگار نهایت بهره را می برند. حقیقتش خسته شدم این قدر درباره کم فهمی و کج فهمی برخی از همکاران خود نوشتم.

من همه جا نیستم و لی گاه و بی گاه از برخی مدیران دولتی و خصوصی چیزهایی از نحوه تعامل و برخورد با روزنامه نگاران می شنوم که زبانم قفل می شود و از این که روزنامه نگار هستم خجالت می کشم.

من تا به حال ندیده بودم که نشریه ای ستونی برای پاچه خواری داشته باشد که حالا می بینم. من تا به حال ندیده بودم که مدیر مسوولی درآمدزایی از طریق آگهی را شرط استخدام یک روزنامه نگار بداند که حالا می بینم. من ندیده بودم که با تلفن یک مقام خصوصی یا دولتی روزنامه نگاری مثل موم نرم شود که دیدم.

خلاصه این قصه سر دراز دارد و در یک یا چند مطلب خلاصه نمی شود. بنا دارم در مجموعه مطالبی آفت ها و آلودگی های حرفه روزنامه نگاری را با تمام دلخوری های احتمالی بنویسم.

خلاصه آن که حالا می فهمم چرا در مطبوعات موسفید کم داریم. افسوس و لعنت به شهوت شهرت طلبی.

به یاد همکاران از دست رفته

سه شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۸۴، ۱۰:۳۳ ب.ظ | ۰ نظر

مرو ای دوست

مرو ای دوست

مرو از دست من ای یار

که منم زنده به بوی تو

به گل روی تو

مرو ای دوست

مرو ای دوست

بنشین با من و دل

بنشین تا برسم اگر

به شب موی تو

تو نباشی

چه امیدی

به دل خسته من

تو که خاموشی

بی تو به شام و سحر چه کنم

با غم تو ...
می توانید این ترانه را در کلیپ " هواپیمای c130 " در سایت ایران کلیپ بشنوید.

ایها الناس این خبر غلط است

يكشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۸۴، ۰۲:۵۰ ب.ظ | ۱ نظر

علی شمیرانی - ایها الناس به خدا خبر ایران کمترین تعداد کاربران اینترنت در خاورمیانه را دارد غلط است. امروز و برای هزارمین بار این خبر غلط را روی خبر گزاری مهر (اینجا) دیدم. اگر از دوستان کسی به همکارارن خبرگزاری مهر دسترسی دارد اطلاعات لازم را در اختیار این دوستان بگذارند.

وزارت بازرگانی پاسخ دهد

چهارشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۸۴، ۰۵:۳۵ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – این نمایشگاه الکامپ هم برای خودش داستانی پیدا کرده است. انجمن شرکت های انفورماتیک از یک طرف و مجموعه ای با عنوان سندیکای تولید کنندگان رایانه نیز از طرف دیگر هر دو قصد برگزاری این نمایشگاه را دارند.

محمد حسین محبی , رییس هیات رییسه سندیکای تولیدکنندگان فناوری اطلاعات ، درگفت و گو با ایلنابه موضوع جالبی اشاره کرده و گفته "دلیل هیاهوی الکامپ یازدهم ، درگیری مجریان آن یعنی انجمن شرکت‌‏های انفورماتیک با تعزیرات حکومتی به واسطه گران‌‏فروشی بود که منجر به پرداخت جریمه بیست میلیارد ریالی از سوی انجمن شرکت‌‏های انفورماتیک شد و به دنبال آن انجمن به جای حل مشکل ایجاد شده اقدام به تحریم الکامپ یازدهم کرد."

این سندیکا در نهایت به شکلی شعار گونه از همه تشکل‌‏ها دعوت کرده تا بنا بر شایستگی و جایگاه خود در عرصه IT ، به گونه‌‏ای در برپایی الکامپ دوازدهم مشارکت کنند که برای اولین بار این الکامپ بتواند جایگزین جی تکس شود!

با صحت و سقم این ادعا که الکامپ را جیتکس می کنیم کاری نداریم.چون بنده نیز از همین جا ادعا می کنم الکامپ را رقیب سبیت می کنم. از طرفی نیز شنیده ها و اخبار حکایت از آن دارند که انجمن شرکت های انفورماتیک نیز بیکار ننشسته و مشغول پیشبرد کارهای نمایشگاهی خود برای برگزاری الکامپ دوازدهم است.

یکی از دوستان انجمنی نیز می گفت ما آنقدر در گیر کارهای عملی هستیم که فرصت پاسخ به صحبت های این چنینی (سندیکای تولیدکنندگان فناوری اطلاعات) را نداریم.

در این میان آنچه مسلم است این است که به هر حال برگزاری یکی از بزرگترین نمایشگاه های این مملکت چه از لحاظ وسعت و چه از لحاظ مخاطب قطعاً منافع مادی قابل ملاحظه ای دارد که بر کسی پوشیده نیست. به هر حال دعواها همیشه بر سر یک سری منافع است و اگر منافعی در کار نبود کسی هم کاری به کار چیزی نداشت.

خلاصه آنکه این در گیری ها و وعده وعیدها از طرفی نیز به سوژه جالبی برای رسانه ها تبدیل شده و هر از چند گاهی یک مصاحبه و خبر از این طرف و آن طرف شلیک می شود. اما آنچه جای پرسش و به عبارتی ختم کلام را دارد این است که چرا وزارت بازرگانی و مشخصاً شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی رسماً مجری الکامپ دوازدهم را معرفی نمی کند؟

آیا وزارت بازرگانی خود راساً قصد برگزاری الکامپ را دارد؟(کاری را که در دوره قبل و در گذشته نیز انجام می داد) یا آنکه وزارت بازرگانی در حال سبک و سنگین کردن پیشنهادات طرفین درگیر است تا از این اختلاف نظرها بهترین حالت ازان خود کند؟

به هر حال برای روشن شدن موضوع وزارت بازرگانی می بایست جواب مشخصی در زمانی عاجل به این پرسش بدهد که الکامپ را چه نهاد و یا نهادهای خصوصی و احتمالاً دولتی برگزار خواهد کرد.

روی تلخ فناوری

چهارشنبه, ۹ آذر ۱۳۸۴، ۱۱:۰۷ ق.ظ | ۱ نظر

علی شمیرانی - فناوری اطلاعات و ارتباطات و پدیده ای موسوم به اینترنت منشا تحولات زیادی در زندگی بشر شده اند. اما این فناوری های نوین که برخی در برابر آن باچشم های بسته آغوش گشوده اند، تهدیدهای پیدا و پنهان زیادی نیز در خود نهفته دارند. اگرچه از فرصت های موجود در به کار گیری این فناوری کم گفته نشده و این رویه ادامه نیز خواهد داشت.

اما اجازه دهید تا در یک سلسله از مطالب به آن روی توسعه فناوری اطلاعات یعنی تهدیدهای نهفته در آن نیز پرداخته شود. اگرچه برخی از دوستان زمانی که من با آنها در خصوص مشکلات و تهدیدها صحبت می کنم من را مورد سرزنش قرار داده و می گویند تو که می دانی در ایران زیاد به اینترنت روی خوش نشان نمی دهند واین کار تو باعث می شود که به این موضوع بیشتر دامن زده شود.

این حرف را قبول کرده و در عین حال رد می کنم چرا که به هر حال خوب یا بد و مدیریت شده یا نشده این فناوری به کشور وارد شده و باید با آن تعامل لازم را داشت.

به هر حال به زودی نگارش این مطالب را آغاز خواهیم کرد و منتظر نظرات شما نیز می مانیم.

موضوعات وبلاگ متنوع است

چهارشنبه, ۹ آذر ۱۳۸۴، ۱۱:۰۳ ق.ظ | ۲ نظر

ITanalyze.ir - دوستان و خوانندگان گرامی نظر به ارسال پیام های متعدد و اظهار تعجب از بی ارتباطی برخی از مطالب موجود در بخش وبلاگ به اطلاع میرساند که در بخش وبلاگ صرفاً به مسایل پیرامون فناوری اطلاعات پرداخته نشده و این بخش مباحث عمومی را نیز در بر می گیرد.

با این تفاسیر اگر اشکالی به استفاده عمومی از بخش وبلاگ می بینید رهنمون لازم را صادر فرمایید.

با تشکر

پیاز می خواهید یا سیگار!

چهارشنبه, ۲ آذر ۱۳۸۴، ۰۵:۱۴ ب.ظ | ۸ نظر

علی شمیرانی - چراغ های قطار مترو از دور نمایان می شود. باید سریع خودم را به حالت آماده باش در بیاورم. خیلی فوری پول ها و موبایلم را به جیب داخل کاپشنم منتقل کرده و زیپش را تا ته می بندم. تعداد مسافران منتظر در ایستگاه نشان می دهد که باید مقاومت بیشتری کنم.

قطار می ایستد، درها باز می شود و مسافرانی که در ایستگاه منتظر بودند بی آنکه معطل پیاده شدن مسافران داخل قطار شوند خود را به داخل واگن ها پرتاب می کنند و از هر دو طرف لباس مردم است که کش می آید. بعد از بسته شدن درها به بیرون که نگاه می کنی چند دکمه و قلاب های زیپ آثار به جا مانده از این جابجایی هستند.

داخل که می شوی آه و ناله است که از هر سو بلند می شود. یکی می گوید دستم دستم. یکی می گوید آقا پام له شد چرا مثل وحشیا سوار میشی و یک پیر مرد شهرستانی هم با لهجه خاصی معلوم نیست به ملت چه می گوید ولی می توان حدس زد که یا فحش می دهد یا نفرین می کند.

فشارها از عقب روبه افزایش است باید خود را به یک پناهگاه برسانم. یک مرد قوی هیکل کل میله وسط راهروی قطار را بغل کرده و چسبیده و انگار فقط گودزیلا می تواند ذره ای او را جا به جا کند. میله وسط را بیخیال می شوم سعی می کنم به هر زحمتی که شده به سمتی بچرخم و خود را به جایی متصل کنم که یکدفعه پایم به یک مانع می خورد.

جوان لاغر و معتادی زیر پای ملت چمباتمه زده و برای خود حال می کند من نمی دانم این بابا اون پایین چیزی جز دی اکسید کربن و گاز های سمی نصیبش میشه که نشستن و مردن رو به ایستادن و زنده ماندن ترجیح می دهد. حالا سعی می کنم سمت دیگر را امتحان کنم که مردی با سیبیل های پهن یک گونی سنگین را بی توجه به عالم و آدم روی پاهایم می گذارد. حالا حسابی قفل شده ام.

انگار یکی داره دستم را تکون می دهد. اول فکر کردم آن جوان معتاد است که دارد برای نجات زندگیش از من طلب کمک می کند تا بلندش کنم وبه زندگی برگردانمش. به زحمت سرم را به سمت او می چرخانم ولی نه او نبود طرف عین خیالشم نیست شایدم تا حالا مرده باشه!

به سمت دیگر نگاه می کنم یک مرد قد کوتاه است. او دستم را تکان نمی داد بلکه دائماً داشت عرق روی پیشانیش را با آستین لباس من پاک می کرد. کاری از دستم بر نمی آید سرم را بالامی کنم. نزدیک بود دماغم به دماغ روبرویی بخورد. یک لحظه مرگ را جلوی چشم هایم دیدم طرف انگار تا خرخره کباب کوبیده با 2 کیلو پیاز خورده بود و داشت نکیر و منکر را جلوی چشمم می آورد. دارم جوان مرگ می شوم باید به هر بدبختی شده خود را نجات می دادم. ذره ای گردنم را به سمت دیگر می چرخانم که یک دفعه مردی با سیبیل های زرد جلوی چشمم می بینم. بوی تند سیگاری که انگار بلعیده بود داشت نفسم را تنگ می کرد.

باید تلاش می کردم.موضوع مرگ وزندگی بود. سعی می کنم از قدرت جوانی استفاده کرده و دستم را به میله ای برسانم تا از آن طریق از این مهلکه نجات پیدا کنم. دستم که به میله می رسد یک کارگر با سر و وضع خاکی انگار تکیه گاه خوبی پیدا کرده و بی آن که به من نگاه کند خود را روی دست من ولو می کند. اول گفتم مقاومت می کنم ولی فاییده نداره طرف خیلی قوی هیکل بود به ناچار باید تکیه گاهش را خراب می کردم دستم شل شد و میله را رها کردم طرف هم یک تکانی خورد و دوباره خود را سفت کرد.

حالا دیگر دستم را هم نمی توانم به سمت خودم برگردانم مانده ام بین زمین و هوا و هی فشار جمعیت داره من را کج و کج تر می کند.پاهایم بین گونی و آن جوانک معتاد مانده و صورتم بین سیگار و پیاز گیر کرده است. حالا دیگر چاره ندارم یا باید پیاز را انتخاب می کردم یا سیگار را و تصور کنید اگر در آن شرایط دور از جانتان بویی از کسی در برود چه فاجعه ای به وقوع خواهد پیوست.

به هر طرف هم که نگاه می کردم هیچ راه فراری نمی دیدم . از کولرهای توی قطار هم که فقط صدا در می آید و از باد خبری نیست. انگار کولرها را برعکس کار گذاشته اند و باد فقط بیرون می رود چون وقتی جلوی ایستگاه مترو می ایستم باد خنکی به صورتم می خورد در همین لحظات پایان زندگی و نفس های آخرم بود که خوشبختانه به ایستگاه مقصد رسیدم. پایین که رفتم، برگشتم و به صورت مسافرانی که پیاده شدند نگاه کردم، همه مثل لبو شده بودند.

صدای مرا از تهران پایتخت کشور ایران می شنوید!

موضوع هاستینگ را جدی بگیرید

چهارشنبه, ۲ آذر ۱۳۸۴، ۱۰:۵۹ ق.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – این نه برای اولین بار بوده و نه برای آخرین بار خواهد بود که سایت های ایرانی با تهدید هاستینگ های آمریکایی مواجه می شوند. نمی دانم در این خصوص مسوولان را باید اهمال کار شناخت و گفت با کندی و سستی حرکت می کنند یا موضوع را جور دیگری تعبیر کرد.

ولی به هر حال این سایت های ایرانی هستند که به شکل فله ای و یک شبه از دست می روند و هیچ اظهار نظری نیز از مسوولان و متولیان دولتی در این مورد به گوش نمی رسد. به نظر شما مسوول دولتی ما تا چه زمانی باید شاهد وقوع حوادثی از این دست باید باشیم بی آنکه بتوانیم کوچکترین واکنشی نشان دهیم.

اگرچه این موضوع با توجه به تاکید دولت ها در اجلاس جهانی جامعه اطلاعات مبنی بر حق دسترسی آزاد و بدون تبعیض به اطلاعات، یعنی نقض آشکار تعهدات بین المللی از سوی آمریکایی ها و شاید بد نباشد که در این زمینه حتی دستگاه دیپلماسی کشور در بالاترین سطح ممکن به طرح موضوع مربوطه در محافل بین المللی پرداخته و با استفاده از هر ابزاری حتی انتشار بیانیه نسبت به تداوم این روند نگران کننده هشدار لازم را بدهند.

بازی تازه شروع شده است.

مصاحبه با میلتون مولر

شنبه, ۲۸ آبان ۱۳۸۴، ۱۲:۱۹ ق.ظ | ۱ نظر

علی شمیرانی – ما توانستیم به شکل کاملاً اتفاقی آقای میلتون مولر نظریه پرداز بحث راهبری اینترنت و سردبیر سایت آیکان واچ را نیز پیدا کرده و با وی مصاحبه ای نیز بکنیم.

مصاحبه با مولر نیز مصاحبه خوبی شد و به زودی تنظیم خواهد شد.
muler.jpg

تونسی ها ایران را دوست دارند

جمعه, ۲۷ آبان ۱۳۸۴، ۰۵:۱۹ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – در کشور تونس هرچه بیشتر با مردم حرف می زنی بیشتر متوجه علاقه آنها به ایران می شوید. اگرچه برخی از آنها ایران را فقط از طریق تلویزیون های خود می شناسند و به همین علت به محض آنکه متوجه ایرانی بودن ما می شوند انبوهی از پرسش ها را طرح می کنند. اگرچه در بسیاری از نقاط دنیا برخورد خارجی ها با ایرانی ها توام با پرسش های متعددی می شود ولی جنس این پرسش ها در هر نقطه دنیا اندکی با هم متفاوت است.

اینجا تونسی های زیادی را دیدم که پس از ارایه اطلاعاتی اندک از سوی من و با آشنایی قبلی که با ایران داشتند با هیجان می گویند که عاشق زندگی در ایران هستند. آنها می گویند کشور شما تنها کشور اسلامی در دنیاست که قواعد اسلام در آن به خوبی به اجرا در می آید.

در تونس زنها اجازه داشتن حجاب را ندارند و اگر کسی حجاب داشته باشد قادر به ورود به دانشگاه، یافتن شغل و گاه حتی یافتن همسر نخواهد بود. تونسی ها اصلاً نمی توانند تصور کنند که در ایران همه خانم ها حجاب دارند و مسایل غیر اخلاقی نیز در آن همچون سایر نقاط دنیا و حتی کشورهای اسلامی نیست.

آنها می گویند ای کاش ما نیز کشوری همچون شما داشتیم.

راستی زبان این مردم نیز عجیب است.آنها با هم به زبان فرانسوی، عربی، انگلیسی و گاه ایتالیایی و آلمانی صحبت میکنند. گاه نیز حرف هایشان مخلوطی از همه این زبان ها است! از این بابت من حسابی به آنها حسودی می کنم.

راستی یک موضوع جالب دیگر این که آیا می دانستید ژاک شیراک رییس جمهور فرانسه اصلاً تونسی است!

این را یک تونسی می گفت. او می گفت شیراک حتی عربی را به روانی صحبت می کند چون مادر او تونسی است.