ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

۴۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هوش مصنوعی» ثبت شده است

تحلیل


درگذشت هیوبرت دریفوس، فیلسوف هوش مصنوعی

دوشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۱۱ ق.ظ | ۰ نظر

ترجمۀ: محمد معماریان مرجع: NYTimes - هیوبرت دریفوس، فیلسوف سرشناس، ۲۲آوریل در ۸۲سالگی بر اثر سرطان درگذشت. دریفوس را بیشتر با کتاب تاثیرگذارش، «آنچه کامپیوتر نمی‌تواند انجام دهد»، می‌شناسند، کتابی که ابتدا مایۀ عذاب و درنهایت الهام‌بخش محققان هوش مصنوعی شد. اما دریفوس در نیم‌قرن گذشته مشارکت بیشتری در فلسفه داشت. شان کلی، استاد فلسفۀ هاروارد، دربارۀ او گفته است: «اغراق نیست اگر بگوییم دسترسی فیلسوفان انگلیسی‌زبان به متفکرانی همچون هایدگر، مرلوپونتی و میشل فوکو به لطف ترجمه و تفسیرهایی است که ابتدا دریفوس عرضه کرد.»

نیویورک تایمز — هیوبرت ‌ال. دریفوس، فیلسوفی که در سال ۱۹۷۲ با کتاب آنچه کامپیوتر نمی‌تواند انجام دهد۱ مایۀ عذاب و در نهایت الهام‌بخش محققان هوش مصنوعی شد، روز ۲۲ آوریل در خانه‌اش در برکلی (ایالت کالیفرنیا) درگذشت. او ۸۲ سال داشت.

دانشگاه کالیفرنیا در برکلی، جایی که او مدت‌ها استادش بود، سرطان را علت فوت او اعلام کرد.

پروفسور دریفوس در اواخر دهۀ ۱۹۵۰ هنگام تدریس در ام‌آی‌تی به هوش مصنوعی علاقمند شد. او اغلب با دانشمندانی وقت می‌گذراند که سعی داشتند ماشین‌هایی خردورز از رایانه‌ها بسازند.

او در مصاحبه‌ای در سال ۲۰۰۵ با وبلاگ «فول‌تیلت‌بوگی» خاطرۀ آن دوران را چنین بازگو کرد: «آن‌ها می‌گفتند که می‌توانند رایانه‌ها را چنان برنامه‌نویسی کنند که مثل انسان‌ها هوشمند باشند. آن‌ها سر کلاسم می‌آمدند و کمابیش حرفی در این حدود می‌زدند: ما دیگر نیازی به افلاطون و کانت و دکارت نداریم. این‌ها فقط اهل حرف‌اند، ولی ما اهل عمل و تجربه‌ایم. ما می‌خواهیم واقعاً کاری کنیم.»

او افزوده بود: «واقعاً می‌خواستم بدانم آیا از پسش برمی‌آیند؟ اگر برمی‌آمدند، خیلی مهم بود. اگر هم نه، پس انسان‌ها متفاوت از ماشین‌ها بودند و این خیلی مهم بود.»

در سال ۱۹۶۵ پس از گذراندن مدتی در مؤسسۀ رَند، کیمیا و هوش مصنوعی۲ را منتشر کرد: حمله‌ای بی‌امان به کارهای آلان نول و هربرت سیمون، دو تن از برجسته‌ترین پژوهش‌گران هوش مصنوعی در رَند. پس از آن هم اثر دیگری منتشر کرد که به همان اندازه تحریک‌آمیز بود: آنچه کامپیوتر نمی‌تواند انجام دهد: نقد خِرد مصنوعی.

پروفسور دریفوس استدلال می‌کرد که رؤیای هوش مصنوعی بر پایۀ چند پیش‌فرض مخدوش است و مهم‌ترینِ آنها عبارت است از این ایده که: مغز مشابه سخت‌افزار رایانه و ذهن مشابه نرم‌افزار رایانه است.

در این دیدگاه، بشر با افزودن بیت‌های اطلاعات و بازآرایی‌شان طبق رویه‌ای که پیرو قواعد پیش‌بینی‌پذیر است، تصویری دقیق از دنیا می‌سازد.

پروفسور دریفوس، تابع پدیدارشناس فرانسوی موریس مرلوپونتی و فیلسوف آلمانی مارتین هایدگر بود و درآمدهای گران‌سنگی بر آثار هر دو مرد فیلسوف نگاشت. او دیدگاه متفاوتی دربارۀ انسان و تعاملاتش با دنیای پیرامونش داشت.

او اصرار داشت که هیچ مجموعه‌ای از حقایق عینی خارج از ذهن بشر وجود ندارد. تجربۀ یادگیری نزد انسان، تا حدی یک تعامل فیزیکی با محیط مجاور است، و تفسیر انسان از دنیا در یک فرآیند بازنگری دائمی از فیلتری می‌گذرد که جبر اجتماعی بر آن حاکم است.

او می‌گفت هوش مصنوعی با مسألۀ «شعور عامّه»۳ دست به گریبان می‌شود: آن مخزن گستردۀ حقایق و اطلاعاتی که مردم معمولی انگار به ارث بُرده‌اند، و برای استنباط‌هایشان و یافتن راه‌شان در میانۀ دنیا از آن بهره می‌گیرند.

«ادعاها و امیدهای فعلی به سیر پیشرفتِ الگوهایی که رایانه‌ها را هوشمند می‌سازند، مثل آن اعتقادی است که ادعا می‌کند بالا رفتن از درخت یعنی پیشرفت به سمت رسیدن به ماه.» او این را در ذهن وَرای ماشین: قدرت شهود و تجربۀ انسانی در عصر رایانه۴ (۱۹۸۵) نوشت، کتابی که در آن با برادر کوچکش استوارت (استاد مهندسی صنعتی در دانشگاه برکلی) همکاری کرده بود.

قلمرو محققان هوش مصنوعی با خصومت شدید به استقبال انتقادات او رفت چون آنها کماکان مطمئن بودند که با قدرتمندتر شدن رایانه‌ها، موفقیت در چنگ آنهاست.

رُخ ندادن آن اتفاق، سند تبرئۀ پروفسور دریفوس بود. و زمانی بیشتر تبرئه شد که آن حوزه استدلال‌های او را هم به کار گرفت که در ویراست دوم آنچه کامپیوتر نمی‌تواند انجام دهد در ۱۹۷۹ و آنچه کامپیوتر هنوز نمی‌تواند انجام دهد در ۱۹۹۲ بسط داده شده بودند.

هیوبرت لِدِرِر دریفوس، مشهور به بِرت، در ۱۵ اکتبر ۱۹۲۹ در تِرِه‌هوت (ایالت ایندیانا) به دنیا آمد. پدرش استنلی در کار عمده‌فروشی مرغ و ماکیان بود و مادرش که ایرن لدرر نام داشت خانه‌دار بود.

مربی مناظرات دانش‌آموزی در دبیرستان وایلی او را تشویق کرد تقاضانامۀ ثبت‌نام برای هاروارد بفرستد، که هیوبرت گمان می‌کرد در انگلستان است چون آدرسش در کمبریج بود. او بیشتر به دانشکدۀ دیگری در کمبریج علاقه داشت که گمان می‌کرد استعدادش برای تولید مواد منفجرۀ دست‌ساز و منفجر کردن‌شان از راه دور را تقویت خواهد کرد.

او در مصاحبه‌ای در مؤسسۀ مطالعات بین‌المللی در دانشگاه برکلی در سال ۲۰۰۵ گفت: «می‌خواستم به ام‌آی‌تی بروم چون فکر می‌کردم به من کمک می‌کنند بمب‌های بهتری بسازم.»

در نهایت به هاروارد تن داد که در آنجا ابتدا فیزیک خواند اما پس از نشستن پای یک سخنرانی فیلسوف آمریکایی سی.آی.لویس رشته‌اش را عوض کرد.

او یک مدرک کارشناسی فلسفه در ۱۹۵۱ گرفت که پایان‌نامه‌اش را دربارۀ علیّت در مکانیک کوانتوم نوشته بود، و یک مدرک کارشناسی ارشد در ۱۹۵۲ گرفت. پیش از تکمیل دکترایش در ۱۹۶۴ با رساله‌ای پیرامون ادموند هوسرل (فیلسوفی که بعداً با وصف «کسالت‌بار» رهایش کرد)، دوره‌هایی پژوهشی را در فرایبورگ (آلمان)، لووِه (بلژیک) و ایکول‌نُرمال‌سوپریور (فرانسه) گذراند تا آخرین دستاوردهای فلسفۀ قاره‌ای را جذب کند.

پس از بازگشت به ایالات متحده، در دانشگاه برندایس و ام‌آی‌تی تدریس کرد و با همسر اولش که پاتریشیا آلن نام داشت، بامعنا و بی‌معنا۵ اثر مرلو پونتی را ترجمه کرد که در ۱۹۶۴ منتشر شد. او در ۱۹۶۸ به دانشکدۀ فلسفۀ دانشگاه برکلی پیوست.

ازدواج اولش با طلاق تمام شد. از خانوادۀ او علاوه بر برادر کوچکش استوارت که استاد بازنشستۀ مهندسی صنعتی در دانشگاه برکلی است، همسرش ژِنِویِو بویسیه‌دریفوس و دو فرزندش استفنی و گیبریل مانده‌اند.

پروفسور دریفوس در ادامۀ راه خود نقش مهمی در تبیین فلسفۀ قاره‌ای بازی کرد، از جمله در میشل فوکو: فرای ساختارگرایی و هرمنوتیک۶ (۱۹۸۲) که با همکاری پُل رینبو نوشت، و هستی در جهان: شرحی بر قسمت اول از هستی و زمان هایدگر۷ (۱۹۸۹). او با مارک راتال، استاد فلسفه در دانشگاه کالیفرنیا-ریورساید، سردبیر چندین کتاب راهنما دربارۀ وجودگرایی، پدیدارشناسی و فلسفۀ هایدگر بود.

شان کلی، استاد فلسفۀ هاروارد، اخیراً در وب‌سایت فلسفۀ دیلی‌نوس نوشت: «اغراق نیست اگر بگوییم دسترسی فیلسوفان انگلیسی‌زبان به متفکرانی همچون هایدگر، مرلوپونتی و میشل فوکو به لطف ترجمه و تفسیرهایی است که ابتدا دریفوس عرضه کرد.»

در سال‌های بعد، او به سوژه‌های جدیدی توجه کرد. همراه با پروفسور کلی، اثری دربارۀ ادبیات خلق کرد که غافلگیرانه پرفروش شد: همۀ چیزهای درخشان: مطالعۀ آثار کلاسیک غربی برای یافتن معنا در عصر سکولار۸ (۲۰۱۱). او در هماوردی ماهرانه: مقالاتی پیرامون پدیدارشناسی روزمره از ادراک و کنش روزمره۹ (۲۰۱۴)، مجموعه‌مقالاتی که همراه با پروفسور راتال سردبیرش بود، بینش‌های حاصل از پدیدارشناسی را به کار گرفت تا در اخلاقیات و کنش غیربازتابی کندوکاو کند.

نیکلاس فرن برای کتاب فلسفه: جدیدترین پاسخ‌ها به قدیمی‌ترین پرسش‌ها۱۰ (۲۰۰۶) بحث هوش مصنوعی را در مصاحبه‌ای با پروفسور دریفوس پیش کشید که گفت: «دیگر به رایانه‌ها فکر نمی‌کنم. به نظرم، من بُردم و قصه تمام شد. آن‌ها دست کشیده‌اند.»

 

پی‌نوشت‌ها:

* این مطلب در تاریخ ۲ می ۲۰۱۷ با عنوان Hubert L. Dreyfus, Philosopher of the Limits of Computers, Dies at 87 در وب‌سایت نیویورک تایمز منتشر شده است و وب‌سایت ترجمان در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶ این مطلب را با عنوان «هیوبرت دریفوس، فیلسوف هوش مصنوعی، درگذشت» ترجمه و منتشر کرده است.

[۱] What Computers Can’t Do

[۲] Alchemy and Artificial Intelligence

[۳] Common Knowledge

[۴] Mind Over Machine: The Power of Human Intuition and Expertise in the Era of the Computer

[۵] Sense and Non-Sense

[۶] Michel Foucault: Beyond Structuralism and Hermeneutics

[۷] Being-in-the-World: A Commentary on Heidegger’s ‘Being and Time, Division I

[۸] All Things Shining: Reading the Western Classics to Find Meaning in a Secular Age

[۹] Skillful Coping: Essays on the Everyday Phenomenology of Everyday Perception and Action

[۱۰] Philosophy: The Latest Answers to the Oldest Questions

(منبع: سایت ترجمان)

دانشمندان تلاش می‌کنند تا بتوانند با استفاده از هوش مصنوعی، میلیاردها کلمه‌ای که طی دهه‌های گذشته در قالب کلمات ثبت شده‌اند را مورد تحلیل قرار دهند و در پژوهشی، بیش از 30 میلیارد کلمه را بررسی کردند.

به گزارش فارس، انسان همواره به کلمات نوشته شده بسنده کرده است تا از این طریق بتواند تاریخ را ثبت کند و آنچه پیرامونش اتفاق می‌افتد را برای آیندگان به یادگار بگذارد.

دانشمندان هم‌اکنون پروژه‌ای را در اختیار گرفته‌اند تا با استفاده از هوش مصنوعی بتوانند میلیاردها کلمه‌ای که طی دهه‌های گذشته در قالب کلمات ثبت شده‌اند، مورد تحلیل قرار دهند و از این طریق بتوانند الگوهای دقیقی به دست آورند.

بر اساس این پروژه گروهی از محققان دانشگاه بریستول 35 میلیون مقاله که طی 150 سال گذشته در بیش از 100 روزنامه انگلیسی به چاپ رسید را به صورت ساده و پیچیده مورد تحلیل قرار دادند و این اتفاق از طریق فرآیند یادگیری ماشینی صورت گرفت.

سیستم‌های رایانه‌ای پیشرفته در این پروژه بیش از 30 میلیارد کلمه را شناسایی کردند و در تحلیل‌های ساده محققان موفق شدند اتفاقات بزرگ از جمله جنگ و بیماری‌های همه‌گیر را شناسایی کنند.

سیستم مشابه به رایانه‌ها امکان داد تا بتوانند به صورت بصری در مورد هنر و حتی استدلال‌های مرتبط با یک موضوع تحلیل کنند و یاد بگیرند.

محققان همچنین با استفاده از این تکنیک موفق شدند صعود و فرود اتفاقات مختلف بین سال‌های 1800 تا 1950 میلادی را به خوبی تحلیل کنند. به عنوان مثال در این بررسی دانشمندان توانستند کاهش استفاده از انرژی بخار و روی کار آمدن جریان الکتریسیته را تشخیص دهند و حتی متوجه شوند در سال 1898 میلادی این اتفاق به اوج خود رسیده است.

در بخش دیگر این پروژه تحقیقاتی دانشمندان با استفاده از هوش مصنوعی توانستند افراد مشهور را به اخبار مرتبط کنند و از این طریق دریابند هر یک از اتفاقات چگونه و توسط چه افرادی ایجاد شده‌اند.

گام های گوگل به سمت هوش مصنوعی

شنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۴۱ ب.ظ | ۰ نظر

شرکت گوگل با راه اندازی یک مرکز تحقیقات تخصصی جدید در اروپا فعالیت خود را در حوزه هوش مصنوعی توسعه می دهد.

به گزارش  ایرنا از بی بی سی، این دفتر تحقیقاتی جدید که در زوریخ قرار دارد، فعالیت خود را بر سه حوزه آموزش ماشین، درک زبان طبیعی و درک رایانه ای متمرکز کرده است.
امانوئل موگنت که قرار است این گروه تحقیقاتی را هدایت کند گفت: بخش عمده این تلاش ها صرف آموزش عقلانیت به ماشین ها می شود. ما برای افزایش اعضای گروه، هیچ محدودیتی نداریم و فقط عامل محدود کننده ما، استعداد همکاران است.
به گفته وی آموزش ماشین ها اکنون به یکی از عملیات محرمانه گوگل در بسیاری از محصولات آن از جمله فیلترهای هرزنامه، ترجمه متن و محصولات جدیدی همچون دستیار مجازی گوگل و خودروهای بدون راننده، بدل شده است.
یک کودک چهار ساله با استفاده از قوه عقلانیت خود درباره دنیای پیرامون اطلاعات کسب می کند و بدین ترتیب بدون این که بزرگترها به او گفته باشند، می داند که برای مثال گاوها پرواز نمی کنند. هدف گوگل ایجاد یک بانک اطلاعاتی است که رایانه ها با استفاده از آن بدیهیات دنیای ما را درک کنند.
با توجه به این که کاربران موضوع موردنظر خود را به زبان طبیعی جستجو می کنند، گوگل همواره برای فهماندن زبان طبیعی به ماشین ها در تلاش بوده است اما در واقع موتور جستجوی گوگل فقط واژه های کلیدی را با متون مختلف تطبیق داده و نتایج را در اختیار کاربر گذاشته است. به همین علت دومین هدف گوگل در این مرکز تحقیقاتی این است که امکان درک منظور کاربران را به طور واقعی برای ماشین ها فراهم کند.
در نهایت محققان این مرکز تلاش می کنند روش های یادگیری ماشین ها را به درستی درک کنند تا بتوانند هوش مصنوعی را در زمینه های مختلف به کار بگیرند.
بدین ترتیب قرار است مرکز تحقیقاتی زوریخ به بزرگترین مرکز تحقیقاتی گوگل در خارج از آمریکا بدل شود.

 خودروساز ژاپنی از تکنولوژی هوش مصنوعی برای افزایش تمرکز حواس رانندگان و همینطور کاهش آمار تصادفات خبر داده است.
کمپانی های خودروسازی از تکنولوژی و همینطور فناوری های جدیدی در محصولات خود استفاده می کنند تا نه تنها بتوانند نگاه مخاطبان بیشتری را به خود جلب کنند بلکه بر امنیت محصولات خود نیز افزوده و آمار تصادفات را کاهش دهند.
میتسوبیشی، خودروساز ژاپنی از ورود هوش مصنوعی به خودروهای خود خبر داده که می تواند تمرکز رانندگان در حین رانندگی را افزایش داده و در صورت هر گونه حواس پرتی به آنها هشدار دهد. ورود هوش مصنوعی به خودروهای ژاپنی در حالی است که نسل آینده خودروها، خودروهایی بدون سرنشین خواهند بود که می توانند امنیت جاده ها و کاهش تصادفات را رقم بزنند.
تولید کنندگان شرکت خودروسازی میتسوبیشی الکترونیک یکی از گروه های زیرمجموعه میتسوبیشی معتقدند با کمک فناوری می توان به حفظ یا افزایش تمرکز راننده ها پرداخت. برای مثال با کمک این فناوری جدید می تواند هر گونه حواس پرتی یا خستگی در راننده ها را تشخیص و هشدار داد.
برای اولین بار در صنعت خودروسازی جهان، میتسوبیشی الکترونیک از فناوری جدیدی استفاده می کند که از توانایی یادگیری الگوریتم لازم برای آنالیز اطلاعات وسیله های نقلیه مانند سرعت یا چگونگی رانندگی، علائم حیاتی راننده ها مانند ضربان قلب، شیوه تنفس یا چرخش سر استفاده کرده و می تواند هر گونه خطری را قبل از وقوع آن به راننده ها هشدار دهد.
این تکنولوژی با استفاده از اطلاعاتی که در رانندگی های قبلی جمع آوری کرده، رانندگی عادی را با پیش بینی های الگوریتمی که شخص در حال رانندگی است مقایسه کرده و در صورت هر گونه بی احتیاطی یا حواس پرتی به راننده هشدار می دهد. مهندسان میتسوبیشی معتقدند، این فناوری و تکنولوژی جدید تا ۶۶ درصد از خطا و همینطور حواس پرتی در رانندگان می کاهد.
به گزارش مهر فناوری هوش مصنوعی جدید در نمایشگاه «Tokyo Motor Show» رونمایی و بر خودروها نصب خواهد شد تا خودروهای جدید با هدف کاهش آمار تصادفات و همینطور حفظ جان رانندگان وارد بازار خودروسازی شوند.

درس‌های «واتسون» درباره مغز انسان

سه شنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۳۴ ب.ظ | ۰ نظر
ما همواره از دانش و یافته‌های خود استفاده می‌کنیم تا هوش مصنوعی بالاتری طراحی کنیم. اما به این فکر کرده‌اید که هوش مصنوعی درباره هوش انسان چه چیزی به ما یاد می‌دهد؟ یکی از باهوش‌ترین مغزهای متفکر ماشینی، ابرکامپیوتر واتسون شرکت IBM است که در سال 2011 مهم‌ترین دستاورد خود را در زمینه سیستم رایانش شناختی به معرض نمایش گذاشت و توانست تفکر خلاقانه را در یک فضای روباتیک خلق کند.
Engadget- استیو آبراهامز، رییس بخش توسعه واتسون IBM می‌گوید: اوج موفقیت ما در زمینه هوش انسانی، توانایی ما در ایجاد خلاقیت در مغز ماشینی است. من به عنوان یک متخصص هوش مصنوعی، باید بدانم که مردم چگونه کار می‌کنند و یکی از بزرگ‌ترین قطعات پازل برای درک نحوه کار کردن افراد این است که خلاقانه فکر کنیم. 
واتسون که به تازگی بخش دیگری به عنوان واتسون آشپز را اضافه کرده است، با تحلیل غذاها و ذخیره دستور پخت غذاهای مختلف، همانند یک آشپز ماهر دستور غذاهای جدید می‌دهد.
حال با توجه به این که واتسون را به عنوان یک ابرکامپیوتر خلاق و پیشرفته می‌شناسیم، می‌خواهیم بدانیم که چیزهایی را می‌توانیم از آن یاد بگیریم:
 ابهام اثر مغز
در نبود اطلاعات، تمایل به اجتناب از گزینه‌هایی داریم که در مورد آنها زیاد نمی‌دانیم یا اعتماد به نفس کافی برای انتخاب آن گزینه نداریم. دانشمندان رفتارشناس این تمایل را «اثر ابهام» می‌گویند که یک بایاس شناختی یا تعصب شناختی در زمانی که قدرت تصمیم گیری ما به دلیل نبود اطلاعات تحت الشعاع قرار می‌گیرد، به وجود می‌آید.  به طور مثال، برخی سرمایه گذاران پول خود را کمتر در بخش‌های ریسک پذیر سرمایه می‌کنند و بیشتر تمایل دارند روی چیزهای سرمایه گذاری کنند که قابلیت پیش بینی بیشتری دارند. 
بایاس‌های شناختی و یافتن اطلاعات در زمانی که به جریانی شک داریم، به ما کمک می‌کنند که بهترین و آگاهانه ترین تصمیم را بگیریم. 
 علاقه به تایید شدن
یکی از مواردی که باعث شد واتسون بتواند خود را به عنوان یک سرآشپز ماهر مطرح کند، مقاومت در برابر سوگیری (Bias) مورد تایید واقع شدن است. 
یکی دیگر از سوگیری‌هایی که خیلی از ما مستعد آن هستیم، تمایل به تایید شدن یا تمایل به جست وجوی شواهدی است که ما را برای انجام کاری تایید می‌کنند. این سوگیری یا شاید قفل ذهنی، بر روشی که ما را به حل مشکل هدایت می‌کند، تاثیرگذار است. به طور مثال، زمانی که در حال تایپ یک واژه کلیدی در موتور جست وجو هستیم، زمانی که موتور جست وجو یک سری کلمات پیش فرض را شبیه به آنچه مدنظر ماست، ارایه می‌ دهد، خود بر تمایل ما به تایید شدن تاثیر می‌گذارد.