نمایندگان در ادامه جلسه علنی امروز-یکشنبه- مجلس شورای اسلامی مواد دیگری از لایحه قانون تجارت را تصویب کردند؛ بنابر ماده ۱۹۵؛ حراجی عبارت است از عرضه مال با قیمت پایه مشخص و فروش آن به بالاترین قیمت پیشنهادی به صورت حضوری و یا برخط.
بر اساس ماده ۱۹۶؛ مؤسسه حراجی شرکتی تجارتی است که اموال منقول اشخاص را از طریق حراجی به فروش میرساند.
بنابر ماده ۱۹۷؛ تأسیس و بهره برداری از مؤسسات حراجی موضوع این فصل و هرگونه اشتغال به عملیات حراجی به کسب مجوز از وزارت صنعت، معدن و تجارت منوط است؛ شرایط صدور مجوز و نحوه نظارت، نحوه فعالیت و برگزاری جلسه حراجی و همچنین تعرفه اجرت مؤسسه حراجی به موجب این آیین نامه ای است که ظرف مدت ۶ ماه از تاریخ تصویب این قانون به وسیله وزارت مذکور تهیه می شود و به تصویب هیأت وزیران می رسد.
نمایندگان در ماده ۱۹۸ مقرر کردند؛ مؤسسه حراجی مکلف است علاوه بر دفاتر قانونی دفتر الکترونیک دیگری به نام دفتر حراجی داشته باشد؛ در این دفتر هویت متقاضیان فروش اموال، نوع اموال، تصویر اسناد ارائه شده برای اثبات مالکیت یا استحقاق متقاضی، آگهی ارائه شده در خصوص فروش، نتیجه برگزاری عملیات حراجی و هویت خریدار در صورت فروش کالاها، به ترتیب وقوع و مطابق آیین نامه موضوع ماده (۱۹۷) این قانون در آن ثبت و ضبط شود.
بر اساس ماده ۱۹۹ مقرر شد؛ مقرر شدمؤسسه حراجی، مدیر یا مدیران و کارکنان آن، اقربای نسبی درجه اول و دوم از طبقات اول و دوم و اقربای نسبی درجه اول و دوم آنان، اشخاص حقوقی که مؤسسه حراجی بیش از پنج درصد(۵%) سهم آن را دارا باشد و اشخاصی که بیش از پنج درصد سرمایه مؤسسه حراجی را دارا باشند، به شکل مستقیم یا غیر مستقیم، حق شرکت در مزایده کالاهای به فروش گذاشته شده از طریق مؤسسه حراجی را ندارند. در غیر این صورت، مؤسسه حراجی علاوه بر لغو مجوز به جزای نقدی به میزان مال خریداری شده محکوم می شود. کلیه معاملات موضوع این ماده باطل است.
در ماده ۲۰۰ مقرر شد؛ مؤسسه حراجی قبل از دریافت مال یا استیلای بر آن به نحوی که قابل تسلیم به خریدار باشد، حق اجرای تشریفات حراجی و فروش آن را ندارد. همچنین مؤسسه حراجی باید در حدود متعارف اطمینان حاصل نمایید که طبق اسناد ارائه شده از سوی متقاضی از قبیل سند مالکیت، فاکتور خرید، سند وثیقه، بارنامه، قبض انبار وقبض وثیقه و نیز استعلام از مراجع ذیربط عند الاقتضاء مانع قانونی بر انتقال مال وجود ندارد.
بنابر این ماده، استعلام از سامانه موضوع ماده (۱۹۰) این قانون ضروری است. در صورت تخلف مؤسسه حراجی از مقررات این ماده، وی مسؤول خسارات وارد شده می باشد.
بر اساس ماده ۲۰۱؛ تعیین قیمت پایه در صورتی که مالک مال متقاضی فروش باشد با توافق او تعیین میشود. در مواردی که در این قانون فروش مال به مؤسسه حراجی ارجاع شده است، تعیین قیمت پایه بر عهده مؤسسه حراجی است. در این خصوص، مؤسسه حراجی تکالیف و مسؤولیت کارشناس رسمی دادگستری را دارد.
در ماده ۲۰۲ مقرر شد؛ مؤسسه حراجی مبلغ حاصل از فروش را پس از کسر هزینه حراجی و سایر هزینه هایی که حسب مورد در قانون پیش بینی شده است، با رعایت ماده (۲۱۸) این قانون به ذی نفع پرداخت و قبض رسید آن را أخذ می کند. در صورتی که نقل و انتقال اموال مشمول مالیات باشد، مؤسسه حراجی قبل از پرداخت مبلغ نسبت به کسر آن اقدام می کند در غیر این صورت مسؤول پرداخت است.
بنابر ماده ۲۰۳؛ در مواردی از جمله مواردی که فروش در غیر روز و ساعت معین یا در غیر محلی که به موجب آگهی تعیین شده به عمل آید؛ مؤسسه حراجی بدون جهت قانونی مانع خرید کسی شود و یا بالاترین قیمتی را که خواسته است رد کند؛ در مواردی که اطلاع یا إذن دادستان ضروری است کالا را بدون اطلاع دادستان با إذن أو بفروش برساند؛ خریدار طبق ماده (۱۹۹) این قانون ممنوع از خرید بوده باشد؛ تعیین قیمت پایه به میزان نامتعارفی کمتر از قیمت متعارف در مواردی که تعیین قیمت بر عهده مؤسسه حراجی باشد و مؤسسه حراجی با دیگران برای اخلال در عملیات حراجی به هر نحو تبانی کرده باشد؛ مؤسسه حراجی در مقابل ذی نفع مسؤول پرداخت خسارات است.
بنابر ماده ۲۰۴؛ موسسه حراجی نمی تواند از فروش اموالی که طبق قوانین و مقررات فروش آن به مؤسسه حراجی ارجاع شده است خودداری کند. در صورت تخلف، مجوز فعالیت مؤسه لغو و مؤسه حراجی تا ۳ سال از ثبت خود در دفتر ثبت تجارتی ممنوع می باشد.
در ماده ۲۰۵ مقرر شد؛ در شهرستانهایی که مؤسسه حراجی تشکیل نشده و حسب قوانین و مقررات فروش به مؤسه حراجی ارجاع شده است، متقاضی حراج می تواند فروش کالا را از واحد اجرای ثبت اسناد و املاک مستقر در محل درخواست کند. در این موارد، واحد اجرای ثبت با رعایت مقررات و تشریفات بیان شده در این فصل کالاها را میفروشد.
بنابر ماده ۲۰۶؛ در خصوص اموال منقولی که فروش آن طبق این قانون به مؤسسات حراجی ارجاع شده است، رعایت تشریفات و احکام مقررشده در مواد (۲۰۷) تا (۲۲۰) این فصل ضروری است.
نمایندگان در ماده ۲۰۷ مقرر کردند؛ قبل از انجام هر گونه حراجی، آگهی فروش باید در روزنامهای که آگهیهای موسسه حراجی در آن قید میشود و یا سامانه الکترونیک مؤسسه حراجی، و نیز سامانه یکپارچه حراجی منتشر شود. بنابر این ماده؛ آگهی حراجی باید در مؤسسه حراجی به نحوی که در دید عموم باشد، تا اتمام عمیات حراجی الصاق شود. آگهی مذکور باید اطلاعاتی از جمله؛ مشخصات مؤسسه حراجی، نوع مال موضوع حراجی و توصیف اجمالی آن، روز و محل و ساعت شروع حراجی و قیمتی را که حراجی از آن شروع می شود، در بر داشته باشد.
بنابر تبصره این ماده؛ وزارت صنعت، معدن و تجارت مکلف است حداکثر ظرف مدت یک سال از تاریخ لازم الاجراء شدن این قانون، با راهندازی سامانه یکپارچه حراجی، امکان ثبت آگهیهای حراج موضوع این ماده را به نحوی که اطلاعات آن به شکل روزامد برای عموم قابل دسترسی باشد فراهم کند. آگهیهای مندرج در سامانه باید تا اتمام عملیات حراجی بر روی سامانه قابل دسترس باشد.
در ماده ۲۰۸ مقرر شد؛ فاصله انتشار آگهی تا روز حراج نباید از ۱۵ روز کمتر و از یک ماه بیشتر باشد. چنانچه افراد مالک یا متقاضی مایل به تبلیغ بیشتری برای اموال مورد حراج باشند با نظارت مؤسسه حراجی میتوانند به هزینه خود در جراید و غیره آگهی نمایند. در صورت اخیر، مفاد آگهیهای انجام شده نباید متفاوت با آگهی منتشر شده از سوی مؤسسه حراجی باشد
بنابر ماده ۲۰۹؛ مؤسسه حراجی مکلف است قبل از فروش مال از طریق حراجی مراقبت کامل نماید که تشریفات لازم به ویژه مندرجات آگهی طبق مقررات صحیحا انجام شده باشد، در هر صورت، عدم رعایت تشریفات موجب ابطال عملیات حراج نیست، مگر این که وجود تبانی بین مؤسسه حراجی و خریدار محرز گردد. مسئولیت خسارات ناشی از عدم رعایت تشریفات مقرر بر عهده مؤسسه حراجی و خریدار با سوء نیت است.
بر اساس ماده؛ ۲۱۰ حراج باید در محل مؤسسه حراجی صورت گیرد. در صورت تراضی بین مالک و متقاضی فروش، می توان محل دیگری برای حراجی تعیین کرد.
در ماده ۲۱۱ مقرر شد؛ لایحه تجارت حراج اموال فاسدشدنی، حیوانات، طیور و اموالی که دارای قیمت بازاری یا بورسی هستند، میتواند بدون رعایت تشریفات، در محل وقوع اموال و با اطلاع دادستان یا نماینده او به عمل آید.
بنابر ماده ۲۱۲؛ حراجی به نحو حضوری و یا برخط است و در یک جلسه و در وقت اداری برگزار می شود.
بنابر این ماده؛ شرکت در عملیات حراجی برای عموم آزاد است. مؤسسه حراجی مکلف است پنج روز قبل از تاریخ تعیین شده برای فروش مال، آن را به نحو مناسب و متعارفی به رؤیت مشتریانی که مراجعه می کنند برساند. درخواست مالک یا متقاضی حراجی برای تقدم و تأخر در فروش اموال موضوع حراجی پذیرفته میشود.
بر مبنای ماده ۲۱۳؛ فروش از طریق موسسه حراجی به صورت نقدی است، شخصی که در نتیجه ارائه پیشنهاد بالاترین قیمت، خریدار واقع می شود باید تمام قیمت را نقدأ تسلیم کند.
بنابر این ماده؛ اگر خریدار از پرداخت وجه خودداری نماید یا تقاضای فروش نسیه کند و ذینفع فروش نسیه را قبول نکند، مال با رعایت تشریفات مقرر مجددا به حراج گذارده می شود. در این صورت متقاضی می تواند برای هزینه حراج مجدد به مستنکف رجوع کند، به علاوه چنانچه مال به قیمت پایین تری به فروش رسد، خریدار مستنکف، مسئول تفاوت است و در صورت عدم فروخته شدن مال مبلغ یک دهم پیشنهادی به عنوان مجازات در حق ذی نفع از مستنکف قابل وصول است. در مواردی که فروش مال به جهت تسویه دین باشد متقاضی حراجی صرفا می تواند در حدود طلب خود فروش به وعده را اجاره دهد.
نمایندگان در ماده ۲۱۴ مقرر کردند؛ در خصوص اموال سریع الفساد یا اموالی که نگهداری آن هزینه نامتناسبی تحمیل می کند و یا در صورتی که مصلحت صاحب کالا چنین اقتضاء نماید و دسترسی به صاحب کالا در موارد مذکور وجود نداشته باشد، هرگاه امکان فروش نقدی وجود نداشته باشد، با اجازه دادستان یا نماینده او می توان پرداخت بهای اموال را به وعده قرار داد. تبصره- اموال مذکور در این ماده در صورت إذن دادستان مشمول ممنوعیت ماده (۱۹۹) این قانون نمی باشد.
بنابر ماده ۲۱۵؛ هزینه حراج بر عهده متقاضی است. متقاضی می تواند پس از فروش مال هزینه های پرداخت شده را از عواید ناشی از فروش بردارد.
نمایندگان در ماده ۲۱۶ مقرر کردند؛ اگر مال مورد حراج به فروش نرسد، متقاضی می تواند مجددا تقاضای حراج کند. حراجهای بعدی نیز تابع تشریفات مقرر در این قانون است، لکن متقاضی نمی تواند هزینه بیش از دوبار حراج را از محل فروش مال مطالبه کند.
بنابر ماده ۲۱۷؛ در مواردی که فروش مال برای وصول طلب است، چنانچه در حراجی دوم نیز مال به فروش نرسد متقاضی می تواند مال مورد حراجی را به قیمتی که ارزیابی شده است، به ازای طلب خود قبول کند.
بنابر ماده ۲۱۸؛ مؤسسه حراجی پس از فروش مال، طلب متقاضی و هزینه های حراج را از محل حاصل فروش به متقاضی پرداخت می کند و چنانچه مبلغ اضافه ای باقی بماند، آن را به مالک و در صورت عدم حضور مالک یا عدم احراز مالکیت وی در حساب مربوط به صندوق مؤسسه حراجی نزد یکی از بانکهای مجاز دولتی به نام ذینفع، به صورت کوتاه مدت تودیع و مراتب را به وی اطلاع می دهد
در ماده ۲۱۹ مقرر شد؛ تجارت دادستان یا نمایندگان او می توانند در هر زمان با حضور در مؤسسات حراجی از جزئیات اقدامات مؤسسه در خصوص هر یک از معاملات و عملیات حراجی کسب اطلاع کنند. این امر نباید موجب اخلال در روند عادی فعالیت موسسه حراجی گردد.
نمایندگان در ماده ۲۲۰ مقرر کردند؛ در مواردی که حسب قوانین و مقررات فروش به مؤسسه حراجی ارجاع گردیده است، مؤسسه حراجی باید پنج روز قبل از فروش و فورا پس از فروش به نحو مقتضی مراتب را به اطلاع مالک برساند. متقاضی فروش باید اطلاعات مربوط به مالک را طبق مستندات موجود به مؤسسه حراجی اعلام کند. در ماده ه ۲۲۱ لایحه قانون تجارت مقرر کردند؛ قرارداد اجاره به شرط تملیک (لیزینگ) قراردادی است که طبق آن شخصی مال متعلق به خود یا مالی را که طبق قرارداد تامین به او واگذار شده است به دیگری اجاره می دهد. به نحوی که در پایان مدت اجاره یا هر زمان که شروط مندرج در قرارداد تحقق یابد، مستأجر مورد اجاره را مالک گردد.
نمایندگان در ماده ۲۲۱ این لایحه مقرر کردند: قرارداد تامین قراردادی است که به موجب آن شخصی مالی را از شخص دیگری که تامین کننده نام دارد، به قصد اجاره دادن آن به شرط تملیک خریداری کرده است و بر اساس تبصره ۲ هر قرارداد دیگری نیز که متضمن نتیجه اجاره به شرط تملیک باشد، تابع مقررات این فصل است؛ اگر چه عنوان آن اجاره به شرط تملیک نباشد.
بنابر ماده ۲۲۲؛ اشتغال به عملیات واسپاری (لیزینگ) منوط به کسب مجوز از بانک مرکزی است.
همچنین بر مبنای ماده۲۲۳؛ قرارداد اجاره به شرط تملیک بدون تأمین کننده فرض میشود، مگر این که ثابت شود موجر مورد اجاره را از تأمین کننده خریداری کرده است.
نمایندگان در ماده ۲۲۴ مقرر کردند؛ چنانچه موجر مال را طبق قرارداد تامین، تهیه کرده باشد، این موضوع باید در سند مالکیت آن مال درج گردد. همچنین هر مالی که موجر در خصوص آن قرارداد اجاره به شرط تملیک منعقد می کند این موضوع باید در سند مالکیت آن مال درج شود.
بر مبنای ماده ۲۲۵؛ قرارداد اجاره به شرط تملیک، حداقل باید شامل موارد هویت موجر، هویت مستأجر، هویت تأمین کننده در صورت وجود، مشخصات مال مورد اجاره، مدت قرارداد، مبلغ اجاره و شیوه پرداخت آن باشد.
نمایندگان در ماده ۲۲۶ مقرر کردند؛ تعیین مدت قرارداد برعهده طرفین است، لکن این مدت نمی تواند از سی درصد( ۳۰%) عمر متعارف موضوع قرارداد کمتر باشد در غیر این صورت، دادگاه، به درخواست مستأجر، مدت قرارداد را تا حداقل مذکور در این ماده افزایش میدهد و اجاره بها را متناسب با آن تعیین می نماید.
بنابر ماده ۲۲۷؛ کلیه تعهداتی که تأمین کننده طبق قرارداد تامین در مقابل خریدار بر عهده گرفته است، در صورت انعقاد قرارداد اجاره به شرط تملیک، از سوی مستأجر نیز قابل مطالبه است. موجر مکلف است یک نسخه از قرارداد تأمین را به ضمیمه قرارداد اجاره به شرط تملیک به مستأجر تحویل دهد.
بنابر ماده ۲۲۸؛ پس از انعقاد قرارداد اجاره به شرط تملیک، موجر و تأمین کننده نمی توانند مفادی از قرارداد تامین را که با حقوق مستأجر در ارتباط است تغییر دهند، مگر با رضایت مستأجر.
در ماده ۲۲۹ تصویب شد؛ هزینه های تعمیر و نگهداری و همچنین انجام تکالیفی که طبق قوانین و مقررات مربوط به اجاره بر عهده موجر میباشد، در قرارداد اجاره به شرط تملیک بر عهده مستأجر خواهد بود.
بنابر ماده ۲۳۰ مقرر شد؛ قبول مال زمانی صورت می گیرد که مستأجر انطباق مال با قرارداد را به موجر اطلاع دهد یا پس از داشتن فرصتی مناسب برای آزمایش آن را رد ننماید.
بنابر تبصره این ماده؛ هرگونه شرطی که تشخیص تخلف از مفاد قرارداد یا انطباق مورد اجاره با شرایط مورد توافق را بر عهده موجر یا تأمین کننده یا اشخاص ثالث تعیین شده از سوی آنان قرار دهد، باطل است.
در ماده ۲۳۱ مقرر شد؛ حقوق قراردادی موجر بدون رضایت مستأجر قابل انتقال به غیر است. در صورت انتقال حقوق مزبور، مستأجر میتواند به هر آنچه که میتوانست علیه موجر تمسک کند علیه منتقل الیه نیز استناد کند، تصرفات موجر در حدی که با حق مستأجر منافات داشته باشد باطل است.
بنابر ماده ۲۳۲؛ تعهدات موجر قابل واگذاری نیست، مگر با رضایت مستأجر، مع ذلک مستأجر نمیتواند در مواردی که انتقال موجب ورود ضرر به او نیست یا نفع متعارفی از عدم انتقال عاید او نمیشود، با این انتقال مخالفت نماید.
در ماده ۲۳۳ مقرر شد؛ حقوق و تعهدات قراردادی مستأجر قابل انتقال به غیر نیست، مگر با رضایت موجر و رعایت حقوق اشخاص ثالث. موجر نمیتواند در مواردی که انتقال موجب ورود ضرر به او نیست یا نفع متعارفی از عدم انتقال عاید او نمیشود، با این انتقال مخالفت نماید.
بنابرماده ۲۳۴؛ هریک از موجر و تأمین کننده در برابر مستأجر مستقلا مسؤول ضمان درک کل مال مورد اجاره هستند.
در ماده ۲۳۵ تصویب شد؛ مستأجر باید از مورد اجاره به نحو متعارفی بهره برداری کند. چنانچه طبق قرارداد دستورالعمل خاصی برای نگهداری مال تعیین شده باشد، مستاجر مکلف است طبق دستورالعمل مذکور عمل نماید.
در هر صورت دستورالعمل توافق شده برای نگهداری نمیتواند غیر متعارف باشد و در صورت غیر متعارف بودن این دستورالعمل، معیار تخلف مستأجر از نگهداری مال عرف است.
بر مبنای ماد۲۳۶؛ وجه التزام تأخیر یا عدم اجرای تعهد، خسارت تأخیر، جریمه دیر کرد یا هر عنوان دیگری که برای دریافت خسارت از مستأجر در قرارداد پیش بینی می شود و میزان مبلغ پیش پرداخت مستأجر نمی تواند از سقف نرخهایی که به پیشنهاد بانک مرکزی و تصویب شورای پول و اعتبار به این منظور تعیین می شود بیشتر باشد. هرگونه توافقی بیشتر از نرخهای اعلام شده باطل است، ولی موجب بطلان قرارداد نمی شود.
بنابر ماده ۲۳۷؛ مستاجر مکلف است مطابق قرارداد نسبت به پرداخت اقساط اقدام نماید. چنانچه در طول مدت اجاره مستاجر ۴ قسط متوالی را نپردازد، موجر حق فسخ قرارداد را دارد. هر توافتی که در این مورد شرایط سختگیرانه تری را مقرر کند، باطل است، ولی موجب بطلان قرارداد نمی شود. تبصره- چنانچه عدم پرداخت اقساط به دلیل حادثه غیرقابل پیش بینی غیر قابل رفع باشد، مدت بروز حادثه مذکور به مهلت مذکور در این ماده اضافه میگردد.
بنابر ماده ۲۳۸؛ موجر می تواند در قرارداد امکان بازرسی و بازدید از مورد اجاره را شرط نماید. لکن این شرط نباید با استفاده متعارف مستأجر در تعارض بوده یا تکالیف غیر متعارفی را بر او تحمیل نماید. هزینه بازرسی و بازدید از مورد اجاره بر عهده موجر خواهد بود.
بر مبنای ماده ۲۳۹؛ مستاجر مکلف است هرگونه اتفاقی را که منجر به کاهش شدید ارزش مورد اجاره شده است، در مدت ۳۰ روز به موجر اطلاع دهد.
در ماده ۲۴۰ تصویب شد؛ در پایان مدت اجاره، موجر مکلف است نسبت به تنظیم اسناد مالکیت مورد اجاره به نام مستاجر یا شخصی که او معرفی می کند اقدام نماید. موجر جز در موارد مصرح در این فصل نمی تواند از انجام این تعهد استنکاف یا انجام آن را به انجام تعهدات غیر متقابل مستأجر، همانند پرداخت خسارت و جریمه، موکول نماید.
بنابر ماده؛ ۲۴۱ حق مستأجر نسبت به عین مستاجره مقدم بر حق بستانکاران موجر است. بستانکاران مستاجر قبل از حصول مالکیت مستاجر نسبت به عین مستأجره حقی نسبت به عین آن ندارند.
بر مبنای ماده ۲۴۲؛ پس از تحویل مورد اجاره و قبول آن از سوی مستأجر جبران هرگونه خسارت وارده بر مورد اجاره بر عهده مستأجر است، مگر اینکه خسارت وارده به حوادث خارجی غیر قابل پیش بینی غیر قابل رفع مستند باشد و در قرارداد شرط مسئولیت مطلق مستأجر نشده باشد.
بنابر ماده؛ ۲۴۳ چنانچه مورد اجاره تلف شود، قرارداد منفسخ میشود. هرگاه تلف مورد اجاره بر اثر حادثه غیرقابل پیشبینی غیر قابل رفع باشد، مستأجر مسؤولیتی در قبال تلف عین مستاجره ندارد، لکن نمیتواند اجرت المسمیهای پرداخت شده قبلی را مطالبه کند و چنانچه از بابت اجرت المسمای ایام تصرف مبلغی بدهکار باشد، باید تسویه نماید.
در ماده ۲۴۴ مقرر شد؛ هرگاه تلف مورد اجاره مستند به مستأجر باشد، مستأجر مسؤول جبران زیانهای وارد شده به عین مستاجره است و نمی تواند اجرت المسمی های پرداخت شده قبلی را مطالبه کند و چنانچه از بابت اجرت المسمای ایام تصرف مبلغی بدهکار باشد، باید تسویه نماید.
بنابر ماده ۲۴۵؛ چنانچه طرف مورد اجاره منتسب به ثالث باشد، وی مکلف است خسارات وارد شده به موجر و مستأجر را جبران کند. در هر صورت، مجموع خسارات پرداختی از سوی شخص ثالث نمیتواند از قیمت کل مال تلف شده بیشتر باشد.
بر اساس ماده ۲۴۶؛ موجر نمی تواند جز در مورد عدم رعایت تکالیف مستاجر مطابق مقررات این فصل، حق فسخ قرارداد را شرط کند.
بر مبنای ماده ۲۴۷؛ درج هرگونه شرط در قرارداد که برای مستأجر مزایایی کمتر از مزایای مندرج در این فصل مقرر کند باطل و بلااثر است. بطلان شرط سبب بطلان قرارداد نمی شود.
بنابرماده ۲۴۸؛ موارد سکوت در این فصل تابع مقررات قانون مدنی عقد اجاره است.
نمایندگان در ماده ۲۴۹ تصویب کردند؛ نمایندگی توزیع قراردادی است که به موجب آن شخصی که تأمینکننده نامیده میشود در برابر شخص دیگر که توزیعکننده نامیده می شود تعهد می کند کالا یا کالاهایی را، به نحو مستمر، برای او تأمین کند تا وی بتواند آنها را در منطقه جغرافیایی توافق شده به نام و حساب خود به فروش رساند.
بنا بر ماده ۲۵۰؛ قرارداد نمایندگی توزیع میتواند به شکل انحصاری یا غیرانحصاری منعقد شود. درصورتی که طبق قرارداد نمایندگی توزیع تامینکننده نیز مجاز باشد که در منطقه جغرافیایی مورد توافق کالا را مستقیما عرضه کند، قرارداد منعقد شده "قرارداد نمایندگی توزیع مشترک" نامیده می شود.
در ماده ۲۵۱ مقرر شد؛ چنانچه در قرارداد نمایندگی توزیع قلمرو جغرافیایی عرضه کالا تعیین نشده باشد، در قراردادهای توزیع بینالمللی کشور محل اقامت توزیعکننده و در قراردادهای توزیع داخلی شهر محل اقامت توزیعکننده به عنوان (قلمرو جغرافیایی عرضه کالا) محسوب است.
همچنین در ماده ۲۵۲ تصوب شد؛ مواد (۹۳) تا (۹۸) و (۱۰۷) این قانون درخصوص قرارداد نمایندگی توزیع نیز مجری است.
بنابر ماده ۲۵۳؛ توزیعکننده مجاز نیست هیچ اقدامی به نام ویا حساب تأمینکننده انجام دهد، مگر اینکه در آن مورد خاص بر وکت توزیعکننده توافق شده باشد.
در ماده ۲۵۴ مقرر شد؛ اگر در طول مدت اجرای قرارداد نمایندگی توزیع، توزیعکننده مشتریانی را به تأمینکننده معرفی کند تا نامستقیما کالا را از او خریداری کنند، مستحق اجرت متعارف طبق شرایط نماینده تجارتی خواهد بود، مگر اینکه در قرارداد برخلاف آن توافق شده باشد. در هر صورت این اقدام توزیعکننده موقعیت او را به نماینده تجارتی تغییر نمیدهد.
بنابر ماده ۲۵۵؛ درصورتی که قرارداد نمایندگی توزیع انحصاری منعقد شده باشد، تأمینکننده نمیتواند در منطقه جغرافیایی عرضه کالا برای شخص دیگری غیر از توزیعکننده تأمین کلا کند یا خود کالا را به شکل مستقیم یا غیرمستقیم به مشتریان منطقه مذکور بفروشد. در غیر این صورت مسئول جبران خساراتوارده به توزیع کننده خواهد بود.
همچنین بنابر این ماده؛ توزیعکننده نیز نمیتواند بدون اجازه کتبی تأمینکننده به ارائه، تولید، بازاریابی و یا فروش هر نوع کالایی که رقیب کالاهای موضوع قرارداد است در منطقه جغرافیایی عرضه کالا اقدام کند. چنانچه توزیعکننده در خارج از منطقه مذکور فعالیت داشته باشد یا کالاهای دیگری نیز عرضه کند که رقیب کالای موضوع قرارداد نمایندگی توزیع محسوب نشود، باید تا ۳۰ روز پس از وقوع این امر، تأمینکننده را در جریان فعالیت خود قرار دهد.
بنابر تبصره این ماده؛ در صورتی که تأمینکننده مشتریان خاصی را در منطقه جغرافیایی عرضه کلا از سابق داشته و به هنگام قرارداد نیز مشخصات و میزان فروش به آنان را به توزیعکننده اعلام کرده باشد، استمرار تأمین کالا برای مشتریان مزبور به میزان اعلام شده از حکم این ماده مستثنی است.
نمایندگان درماده ۲۵۶ مقرر کردند؛ چنانچه توزیعکننده در زمان انعقاد قرارداد توزیع اقدام به ارائه، تولید، بازاریابی یا فروش مستقیم و یا غیرمستقیم کالایی میکند، باید فهرست آنها را تهیه و به تأمینکننده تسلیم کند. همچنین در صورتی که تأمینکننده در منطقه جغرافیایی مذکور توزیعکننده دیگری دارد و یا خود مستقیما کالای موضوع قرارداد را توزیع میکند، باید این امر را به اطلاع توزیعکننده برساند.
بنابر ماده ۲۵۷؛ چنانچه تأمینکننده در منطقه جغرافیایی عرضه کالا خدمات پس از فروش ارائه میکند، نماینده توزیع مکلف است تمای تمهیدات لازم برای ارتباط مشتری با واحد مذکور را فراهم کند. چنانجه تامینکننده در منطقه جغرافیایی عرضه کالا خدمات پس از فروش ارائه نمیکند، نماینده توزیع مکلف است خریدار را از این امر مطلع کند، هرگونه توافقی خلاف مفاد این ماده باطل است.
بر مبنای ماده ۲۵۸ این قانون؛ تعیین نحوه تبلیغ و محتوای آن در منطقه جغرافیایی عرضه کالا از اختیارات توزیعکننده است، مگر اینکه تأمینکننده نوع خاصی از تبلیغات را در قرارداد ممنوع یا مخالفت تبلیغات مذکور با حسن شهرت یا سیاست بازاریابی خود را به نماینده اعلام کرده باشد. در هر صورت توزیعکننده مکلف است قبل از اقدام به تبلیغ نمونه آن را برای تأمینکننده ارسال کند.
بنابر ماده ۲۵۹؛ هزینه شرکت در نمایشگاهها و هزینه تبلیغات انجام شده ازسوی هر یک از طرفین قرارداد به عهده خود او خواهد بود. مگر آن که ترتیب دیگری در قرارداد پیشبینی شده باشد.
بنابر ماده ۲۶۰؛ تأمینکننده مکلف است بر طبق قرارداد، تمامی کالاهای سفارش داده شده ازسوی توزیعکننده را تأمین کند. رد سفارشات توزیعکننده به نحو غیرمتعارف نقض تعهدات تأمینکننده تلقی خواهد شد.
در ماده ۲۶۱ مقرر شد؛ طرفین میتوانند حداقل میزان فروش تضمین شده را در قرارداد پیشبینی کنند. در این صورت طرفین باید تلاش متعارف برای رسیدن به حداقل فروش تضمین شده را به عمل آورند.
بنابر ماده ۲۶۲؛ توزیعکننده میتواند توزیعکننده و یا نمایندگانی را برای کار توزیع و فروش کالا در منطقه جغرافیایی عرضه کالا به کار گیرد، مگر اینکه تأمینکننده او را از این کار منع کرده باشد. تمامی شرایطی که برای توزیعکننده اصلی از سوی تامینکننده تعیین شده است درخصوص توزیعکنندگان فرخی و نمایندگان توزیعکننده اصلی نیز لازم الرعایه است. مسئولیت توزیعکنندگان و با نمایندگان فرعی بر عهده توزیعکننده اصلی خواهد بود. توزیعکننده مکلف است مراتب مذکور را به تأمینکننده اطلاع دهد.
در ماده ۲۶۳ مقرر شد؛ در مواردی که تأمینکننده کالا در ایران اقامتگاه یا شعبهای نداشته باشد، توزیعکننده مکلف است هرگونه تغییر در قوانین و مقرراتی را که به نحوی مرتبط با موضوع قرارداد است از قبیل قوانین و مقررات گمرکی، فنی، ایمنی و محیط زیستی به اطلاع او برساند.
بنابر ماده ۲۶۴؛ توزیعکننده در قیمتگذاری کالا بری فروش آن آزادی عمل دارد، مگر اینکه بر خلاف آن توافق شده با قیمتگذاری و به نحوی باشد که موجب خدشهدار شدن شهرت و اعتبار کالا شود. درصورت اخیر، توزیعکننده اصلی و فرعی و نمایندگان آنها حسب مورد مکلف به رعایت قیمتهای توافق شده با اعلام شده ازسوی تامینکننده هستند.
نمایندگان در ماده ۲۶۵ مقرر کردند؛ هرگونه فروش، تبلیغ، بازاریابی یا واگذاری نمایندگی در خارج از منطقه جغرافیایی برای توزیعکننده ممنوع است. توزیعکننده مکلف است تمامی درخواست هایی را که از بیرون منطقه جغرافیایی عرضه کالا دریافت میکند به تامینکننده ارسال کند. همچنین توزیع کننده موظف است درخصوص درخواست مشتریانی که اطلاع دارد هدف آنها توزیع در خارج از منطقه جغرافیایی است طبق حکم این ماده عمل کند.
بنابر ماده ۲۶۶؛ توزیعکننده مجاز است تمامی علائم تجارتی، اسامی تجارتی و یا هر نوع علائم دیگر مربوط به تأمینکننده کالا را صرفا به منظور شناساندن و تبلیغات کالاها، در منطقه جغرافیایی عرضه کالا مورد استفاده قرار دهد، حق استفاده مذکور پس از انقضاه یا هر نوع خاتمه قرارداد منتفی می شود. باوجود این، توزیعکننده پس از ختم یا انقضای قرارداد نیز میتواند کالایی را که با علائم تجارتی تأمینکننده نزد او موجود است به فروش رساند.
بنابر ماده ۲۶۷؛ توزیعکننده در منطقه جغرافیایی عرضه کالا، باید هرگونه دعوایی را که ازسوی اشخاص ثالث در ارتباط با حقوق مالکیت فکری موضوع قرارداد مطرح شده است، همچنین هرگونه اقدامی را که تهدید با نقض مالکیت مذکور باشد به تأمینکننده اطلاع دهد.
بر مبنای ماده ۲۶۸؛ توزیعکننده مکلف است به هزینه خود و در تمام طول مدت قرارداد موجودی کافی از تولیدات تأمینکننده و لوازم یدکی آن را که برای نیازهای عادی منطقه جغرافیایی عرضه کالا لازم است نگهداری کند. ضرفین می توانند میزان موجودی مذکور را بالاتر از میزان متعارف تعیین کنند.
در ماده ۲۶۹ مصوب شد؛ طرفین مکلف هستند تمامی استاد، مدارک و اطلاعات لازم و مربوط به اجرای مطلوب قرارداد توزیع را در حد متعارف و بدون دریافت هیچگونه هزینهای در اختیار یکدیگر قرار دهند.
بنابر ماده ۲۷۰؛ چنانچه قرارداد نمایندگی توزیع در مورد تخفیف خاص برای توزیعکننده نسبت به لیست قیمت کالاها ساکت باشد، توزیعکننده مستحق همان تخفیفی خواهد بود که تأمینکننده به سایر توزیعکنندگان و برای کالاهایی با کیفیت مشابه اعطاء می کند.
بنابر ماده ۲۷۱؛ با انقضاء یا خاتمه قرارداد، توزیعکننده مکلف است تمامی ابزار تبلیغاتی و سایر اسناد و مدارک و نمونه هایی را که تأمین کننده در اختیار وی قرار داده است عودت کند.
در ماده ۲۷۲ مقرر شد؛ پس از انقضاء با خاتمه قرار داد، تأمینکننده باید تمامی کالای موجود نزد توزیعکننده را مرجوع کند و وجوه و با اسناد تجارتی دریافت شده بابت آنها را عودت دهد، مشروط بر اینکه این نوع از کالاها جزء آن دسته از محصولاتی باشد که هنوز توسط تأمینکننده به فروش می رسد و در شرایط مناسب و دارای بستهبندی اولیه باشد. در هرحال توزیعکننده میتواند کالاهای باقیمانده را بر اساس قرارداد و شرایط متعارف به فروش رساند. این حکم مانع الزام تأمینکننده به استرداد کالاهای باقیمانده و باز پس دادن وجوه و یا اسناد تجارئی دریافت شده مطابق مقررات این ماده نیست.
نمایندگان در ماده ۲۷۳ مقرر کردند؛ هر کس برخلاف واقع ادعای نمایندگی توزیع از طرف دیگری کند، علاوه بر مهر و موم (پلمب) محل نمایندگی و جبران خسارات وارد شده به جزای نقدی درجه ۳محکوم می شود.