ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

۱۰۶۱ مطلب با موضوع «e-government» ثبت شده است

تحلیل


مردم از دولت الکترونیکی چه می‌خواهند؟

دوشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۸۵، ۱۰:۳۱ ب.ظ | ۱ نظر

مترجم: سیدمیثم لطفی - بزرگراه فناوری - با ورود به قرن سوم میلادی و افزایش روابط سیاسی بین کشورها، دولت‌ها کوشیدند با توسعه مبحثی به‌نام دولت الکترونیکی (e-government) ضمن پاسخ‌گویی هرچه بیشتر و بهتر به نیازهای مخاطبان خود امنیت بیشتری را در دستگاه‌های دولتی ایجاد کنند. دولت الکترونیکی که در اصل اشاره به استفاده بخش‌های مختلف دولتی از فناوری اطلاعات دارد قادر است روابط با شهروندان، بازرگانان و دیگر بازوهای دولت را گسترش دهد. این سامانه نسبت به تعامل فعال دولت و شهروندان (G2C) و یا دولت با شرکت‌های تجاری(G2B) که بیشتر بر انتشار اطلاعات از طریق اینترنت تمرکز می‌کنند، فعالیت‌های خود را انجام می‌دهد. به‌طور کلی دولت الکترونیکی استفاده سهل و آسان از فناوری اطلاعات به‌منظور توزیع خدمات دولتی به‌صورت مستقیم و 24 ساعته در تمام روزهای هفته به مشتری است که این عامل باعث شده تا تمایل مسؤولان بلندپایه کشورها برای نصب و راه‌اندازی چنین سیستم‌هایی افزایش یابد. برای توضیح و شفاف‌سازی هرچه بیشتر فعالیت‌های دولت الکترونیکی، خبرگزاری سی‌ان‌ان گفت‌وگویی را با مایک هرنون(Mike Hernon) انجام داده است. مایک هرنون هم‌اکنون معاونت دولت الکترونیکی در ایالت نیویورک آمریکا را برعهده دارد که تمامی نرم‌افزارها و خدمات دولت الکترونیکی را در مرکز GovWorks پشتیبانی می‌کند. وی پیشتر فرماندار ایالت بوستون و کلمبیا در آمریکا بود که با این گفت‌وگو می‌کوشد اهمیت دولت الکترونیکی را بیش از پیش برای همگان نمایان کند.


در جامعه‌ای که زیر نظر دولت الکترونیکی اداره می‌شود همه فعالیت‌ها به‌صورت الکترونیکی و دیجیتالی کنترل می‌شود وگروه‌های فعال در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌توانند ارتباط نزدیک و صمیمانه‌ای با دولت الکترونیکی داشته باشند

تعریف شما از دولت الکترونیکی چیست؟
دولت الکترونیکی استفاده صحیح و آسان از فناوری ارتباطات و اطلاعات برای عرضه خدمات دولتی به مشتریان به‌صورت شبانه‌روزی در هر موقع از سال است. افرادی که این خدمات را دریافت می‌کنند می‌توانند یک فرد عادی، بازرگان و یا یکی از اعضای کابینه دولت باشند. باید اظهار کرد، دولت الکترونیکی خدمات خود را در ساده‌ترین حالت ممکن به کاربران عرضه می‌کند و در آن واحد به دولت امکان می‌دهد تا این خدمات را در ارزان‌ترین حالت ممکن به‌دست‌ مشتریان خود برسانند. نخستین مرحله از خدمات دولت الکترونیکی عرضه خطوط اینترنت بر روی رایانه‌های شخصی است که در این میان گفته می‌شود کیوسک‌های خیابانی اینترنتی و تلفن‌های همگانی متصل به اینترنت مهم‌ترین تحولاتی از این دست است که در سه تا پنج سال آینده اجرا خواهد شد. بزرگ‌ترین آرزو و انتظار من از دولت الکترونیکی برقراری ارتباطی صمیمانه و بیشتر بین مردم و دولت است. هرچه که در این زمینه دولت کارآمدتر می‌شود و خدمات بیشتری را به‌دست مردم می‌رساند، ارزش آن در نزد شهروندان بیشتر خواهد شد و در کنار آن آرزوهای مقامات دولتی به حقیقت نزدیک‌تر می‌شود.
نقش یک مدیر در مراکز دولتی و یا وزارتخانه‌ها چگونه از نقش مدیران در مراکز خصوصی مجزا می‌شود؟
اگر بخواهیم این دو دسته مدیر را با یکدیگر مقایسه کنیم، بی‌شک مدیران بخش عمومی فعالیت بیشتری را نسبت به مدیران بخش خصوصی انجام می‌دهند. من به‌عنوان یکی از مدیران بخش عمومی سعی می‌کنم با استفاده از توان خود سیری صعودی را در فعالیت‌های روزانه خود دنبال کنم و این روند را در زندگی مردم به‌وجود آورم. اگرچه همه‌ روزه طرح‌های کامپیوتری و شبکه‌ای فراوانی به من پیشنهاد می‌شود، من معمولا پروژه‌های الکترونیکی که آموزش، امنیت عمومی و توسعه اقتصادی را شامل می‌شود ترجیح می‌دهم. هر یک از این فضاها نقشی مهم و حیاتی در جامعه ما دارند که در جای خود می‌توانند ضمن ترکیب با دستاوردهای نوین فناوری ارتباطات و اطلاعات نتایجی چشمگیر را به‌دنبال داشته باشند.
شما برای تایید هویت شخصی افراد در دولت الکترونیکی و فضای مجازی در سطح کلان چه روشی را مناسب‌تر می‌دانید؟
تمامی بخش‌های مختلف ارتباط میان مردم و دولت‌ها باید زیر نظر دولت الکترونیکی انجام شود و به‌وسیله این ابزار مورد تهدید قرار نگیرد. امنیت و پوشش اطلاعات شخصی افراد دو مسئله‌ای است که بیشترین اهمیت را در دولت الکترونیک دارد و باید بیش از دیگر مقوله‌ها به آن پرداخته شود. دولت الکترونیکی باید به گونه‌ای فعالیت‌های خود را دنبال کند که اطمینان و اعتماد عمومی و ملی را در مقابل ترس و واهمه اجتماعی به‌دنبال داشته باشد. یک قانون محافظه‌کارانه توانمند و قوی نخستین گام برای ایجاد اعتماد ملی محسوب می‌شود. شهروندان یک جامعه باید مطمئن باشند که اطلاعات آن‌ها تنها با اهدافی مشخص مورد استفاده قرار می‌گیرد و هرگز از آن‌ها سوءاستفاده نمی‌شود. قوانین صریح و روشنی که در این زمینه موجود است و جزئیات آن به اطلاع کاربران می‌رسد می‌تواند علاوه بر تامین اهداف عموم مردم، اهداف دولتی را نیز محقق سازد.
در کشور آمریکا چگونه می‌توانیم فعالیت‌های فناورانه فدرال، ایالتی و محلی را با یکدیگر هماهنگ کنیم تا بتوانیم منبع اطلاعاتی دقیق و بدون مشکلی را تشکیل دهیم؟
همان‌طور که در قوانین ما مشخص شده، زمانی که بازوهای مختلف دولتی با هم و در کنار هم کار می‌کنند، شهروندان بهتر از هر زمانی تحت حمایت قرار می‌گیرند. آن دسته از گروه‌های دولتی که در زمینه فناوری ارتباطات و اطلاعات فعالیت‌ می‌کنند مثل کنسول فدرال CIO، مرکز اطلاعات ایالتی ملی(NASIRE) و مرکز فناوری‌های همگانی فعالیت‌های شهروندان در این زمینه را تسهیل می‌کنند. برای اینکه دولت‌ها در این زمینه بتوانند اهداف خود را محقق سازند، باید فعالیت‌های آن‌ها در بخش‌هایی نظیر خدمات مردمی افزایش یابد. مسئله مهم‌تری که در این زمینه وجود دارد توجه به سهام‌داران فناوری است. افرادی که در زمینه فناوری ارتباطات و اطلاعات به‌عنوان سهام‌دار فعالیت می‌کنند باید به‌عنوان بخشی از چرخه دولت الکترونیکی محسوب شوند. هدف اصلی دولت الکترونیکی عرضه خدمات بهتر و بیشتر است و در این سیر فناوری انتقال پیدا نمی‌کند و به همین خاطر مدیران دولتی در هر طبقه‌ای که هستند باید با هم فعالیت کنند.
به نظر شما دولت الکترونیکی در آینده چگونه می‌تواند بر روی جرم‌ و جنایت‌ تاثیر بگذارد و هم‌اکنون چه نتایجی از این روند به‌دست آمده است؟
دولت الکترونیکی و تاثیرات آن برای کاهش میزان جرم و جنایت در جامعه بسیار زیاد است که متاسفانه تاکنون کمتر به آن پرداخته شده و توجه خاصی به آن نشده است. برای کاهش‌های چشمگیر تخلفات در جامعه به‌وسیله دولت الکترونیکی دلایل فراوانی وجود دارد، اما تطابق فناوری با امنیت عمومی امری است که به‌وضوح در این زمینه دیده می‌شود. یکی از فعالیت‌های قابل ‌ملاحظه‌ای که دولت الکترونیکی می‌تواند انجام دهد، ایجاد ارتباط دولت با دولت(G2G) است. مراکز دولتی با انتقال اطلاعات بین خود در سطح محلی، ایالتی و کشوری می‌توانند همکاری‌های بیشتری را با یکدیگر انجام دهند و بدون برگزاری جلسات هفتگی تاثیرات خود را در این زمینه برجای بگذارند. بسیاری از تبه‌کاران فراری که شامل قاتلین نیز می‌شوند در روند ارتباط الکترونیکی دولت با دولت شناسایی شده و به این وسیله امنیت اجتماعی برقرار می‌شود. این ظرفیت می‌تواند در سال‌های آینده افزایش پیدا کند و به‌عنوان شبکه‌ای عمومی در سطح کشور به اجرا دربیاید. دولت‌هایی که خود را با فناوری تطابق می‌دهند به‌عنوان بخشی از این شبکه عظیم وارد عمل می‌شوند که نتیجه آن جمع شدن متخلفان از سطح شهر و خیابان‌ها خواهد بود. نکته‌ مهمی که این روند به‌دنبال دارد آن است که،‌ جمع‌آوری متخلفان از سطح شهرها به کمک دولت الکترونیکی باعث می‌شد تا ماموران پلیس زمان آزاد بیشتری پیدا کنند تا بتوانند امنیت بیشتری را برای عموم مردم حاصل کنند.
مقامات دولتی که در سراسر آمریکا فعالیت می‌کنند در تلاشند تا امکانات بیشتری را برای تماس مردم با شماره‌های ضروری عرضه کنند. به هر‌حال با گسترش روزافزون تلفن‌همراه در بین مردم مشخص شده که ایجاد مراکز ارتباطی و فناوری در نقاط مختلف شهر برای شماره‌گیری خودکار با مراکز اورژانس کم‌کم ارزش خود را از دست داده است. دولت برای تسهیل کردن تماس با مراکز اورژانسی چه خدماتی را در نظر گرفته است؟
تلفن‌های همراه و دیگر ابزارهای مخابراتی بی‌سیم امروزه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین وسایل در دولت الکترونیکی محسوب شده‌اند. براساس اطلاعات منتشر شده از سوی سازمان حفظ امنیت عمومی آمریکا، 40 درصد افرادی که با شماره اضطراری 911 تماس حاصل کرده بودند از تلفن‌همراه استفاده کرده بودند. دولت آمریکا با استفاده از نوآوری‌های جدید خود در این زمینه می‌کوشد تا به هنگام برقراری تماس با تلفن‌همراه، ظرف مدت زمانی بسیار کوتاه محل تماس را مشخص کند. هم‌اکنون در دولت آمریکا ضرب‌العجلی مشخص شده که تا پیش از رسیدن به آن باید این طرح عملی شود. من فکر می‌کنم که در آینده‌ای نه‌چندان دور ما این توانایی را پیدا خواهیم کرد که به هنگام برقراری تماس با شماره 911، کارشناسان ما بتوانند محل برقراری تماس را مشخص و در زمانی کوتاه خود را به آن‌جا برسانند.
آن دسته از کارمندان دولتی که با فناوری‌های کنونی خود را تطابق داده‌اند و از آن‌ها استفاده می‌کنند چگونه می‌توانند از مزایای دولت الکترونیکی بهره‌مند شوند؟
فناوری امروزه به‌گونه‌ای طراحی می‌شود که کارمندان دولتی را در هر سطحی که هستند پوشش می‌دهد. با این روند تمامی کارمندان دولتی می‌توانند به‌جای آنکه بخش عظیمی از وقت روزانه خود را به کاغذبازی‌ها اختصاص دهند،‌ کارهای خود را بسیار منظم‌تر با کامپیوتر انجام دهند. امروزه دلایل بسیار موجهی وجود دارد که به‌کمک آن‌ها می‌توان بر لزوم رشد و گسترش دولت الکترونیکی تاکید کرد. طبق آمارهای رسمی، ماموران پلیس شهر بوستون آمریکا سالانه بیش از 40 هزار ساعت با سیستم‌های عکس‌برداری‌های امنیتی و... کار می‌کنند و از طریق شبکه‌ای گسترده با ماموران پلیس دیگر شهرها در ارتباط هستند. در سطح ملی، یکی از مراکز دولت آمریکا سیستمی طراحی کرده که طی آن کارمندان این مرکز خواهند توانست که روزانه زمان بیشتری را به مخاطبان خود اختصاص داده و تمامی کارهای خود را به‌صورت خودکار انجام دهند. عرضه خدمات بهتر و داشتن مخاطبان راضی‌تر نتیجه راه‌اندازی درست و صحیح دولت الکترونیکی است.
آیا پیشنهادی دارید تا به واسطه آن کارشناسان جهانی بتوانند با نصب و راه‌اندازی دولت الکترونیکی از مزایا و خدمات کسب و کار الکترونیکی استفاده کنند؟
من فکر می‌کنم که امروزه تمایل مدیران سیستم‌های بین‌المللی برای استفاده از خدمات دولت الکترونیکی به میزان زیادی افزایش پیدا کرده است. در طول زمانی که به‌عنوان فرماندار شهر بوستون فعالیت می‌کردم موفق شدیم که در یک دوره زمانی سه ساله بیش از نیمی از خانه‌ها را از خدمات دولت الکترونیکی بهره‌مند سازیم. خوشبختانه همواره افرادی هوشمند در جامعه وجود دارند که تمایل دارند برای ارگان‌های دولتی فعالیت کنند،‌ اما من فکر می‌کنم که ماموران دولتی باید بیشتر توجه خود را به نیروهای خارج از دستگاه‌های دولتی معطوف سازند. این امر به دولت‌ها امکان می‌دهد تا هر گونه خدمات و امکاناتی را که در اختیار دارند آسان‌تر در اختیار مردم قرار دهند و رضایت بیشتری را برای کارهای خود کسب کنند.
فناوری اطلاعات باید از دولت الکترونیکی پشتیبانی کند، اما شما فکر می‌کنید که عواملی نظیر فرهنگ و مردم چگونه می‌توانند در این رویه تاثیر بگذارند و موفقیت آن را به‌دنبال داشته باشند؟
گروه‌های فعال در زمینه فناوری ارتباطات و اطلاعات باید بسیار دقیق باشند و به همه بخش‌ها رسیدگی کنند، اما در عین حال باید توجه داشت که این گروه‌ها الزاما نباید جزء صاحبان دولت الکترونیکی در یک جامعه محسوب شوند. اگرچه در جامعه‌ای که زیر نظر دولت الکترونیکی اداره می‌شود همه فعالیت‌ها به‌صورت الکترونیکی و دیجیتالی کنترل می‌شود، گروه‌های فعال در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌توانند ارتباط نزدیک و صمیمانه‌ای با دولت الکترونیکی داشته باشند و سرعت انتقال اطلاعات آن‌ها را بیشتر کنند. این بزرگ‌ترین موفقیتی است که دولت الکترونیکی به‌دنبال خواهد داشت.
مسؤولان همواره می‌کوشند در راهبرد طرح جامعه اطلاعاتی و دولت الکترونیکی کوچک‌سازی حجم را بیش از دیگر موارد مد نظر قرار دهند تا با کوچک‌سازی دستگاه‌های دولتی بتوانند مزایای بیشتری را در این زمینه از آن خود کنند. دولت الکترونیکی می‌تواند به بسترسازی و آماده‌سازی زیرساخت‌های یک جامعه ایده‌آل بپردازد و تولی‌گری دولت الکترونیکی به‌دست دستگاه‌های دولتی صورت گیرد. باید توجه داشت اگر دولت الکترونیکی محقق شود پدیده‌های دیگری مانند دیپلماسی الکترونیکی یا دیپلماسی دیجیتال هم شکل می‌گیرند. با شکل‌گیری زیرساخت پیشرفته فناوری ارتباطات و اطلاعات امکانات و فرصت‌هایی پدید می‌آید که تمام بخش‌ها و عناصر جامعه را به بهره‌گیری از این فرآیند برای تحول بنیادین وامی‌دارد. این فرآیند جامعه را به سمتی سوق خواهد داد که بسیاری از مولفه‌هایش با جامعه متعارفی که ما می‌شناسیم متفاوت است. این‌گونه است که جامعه اطلاعاتی شکل می‌گیرد و به‌تدریج به سمتی می‌رود که مهم‌ترین فعالیت‌های اجتماعی انسان نظیر کار، تولید، خرید، فروش، معاشرت، آموزش و پژوهش و... ازمحیط‌های فیزیکی به عرصه‌های دیجیتال منتقل می‌شوند.

خانه داوری پروژه دیگری که بی‌نتیجه ماند

دوشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۸۵، ۱۰:۱۸ ب.ظ | ۰ نظر

سعید کریمی - بزرگراه فناوری - فناوری اطلاعات به‌عنوان انقلاب دوم در زمینه صنعت بروز کرده و در قرن جاری تمام شئون جامعه را دربر گرفته است، بنابراین با توجه به این تحول بزرگ حقوق مالکیت فکری ابعاد تازه‌ای به‌خود گرفته و دعاوی رایانه‌ای وارد مرحله جدیدی شده است.

از سوی دیگر مقایسه میان دعواهایی که در دادگاه‌های دادگستری مطرح می‌شود با دعواهایی که به داوری ارجاع می‌شود چه از لحاظ هزینه‌ای و چه از لحاظ زمانی، نشان‌دهنده نقش شوراهای حل اختلاف در تسریع رسیدگی به دعواهای مطرح شده است.
بر همین اساس، با توجه به مطالب ذکر شده ایجاد یک خانه داوری رایانه‌ای برای رسیدگی سریع‌تر به دعاوی افراد حقیقی و حقوقی در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات ضروری به‌نظر می‌رسد که البته ناگفته نماند، این نکته از دید مسؤولان ریزبین حوزه فناوری اطلاعات کشورمان پنهان نمانده است. این مسؤولان سال 81 در طی یکی از سفرهای خارجی خود و پس از بازدید از سازمان جهانی حقوقی "مالکیت فکری" (WIPO) تصمیم به ایجاد مرکزی به‌عنوان خانه داوری رایانه در ایران گرفتند. قرار بود این خانه به مرکزی برای رسیدگی به دعاوی رایانه‌ای اعم از سخت‌افزار، نرم‌افزار، مخابرات، اینترنت و نیز آثار ادبی و هنری باشد. طرفین دعوا با مراجعه به این مرکز به‌جای مراجعه به مراکز قضایی می‌توانستند شکایت خود را مطرح کنند و آن مرکز نیز براساس قوانین و قواعد داوری سازمان جهانی حقوق مالکیت فکری (WIPO)، اختلاف میان دو طرف را رفع و حکمی صادر می‌کرد که طبق آیین دادرسی مدنی اجرای حکم برای طرفین دعوی لازم‌الاجرا بود.
براساس ایده اولیه این مرکز، اگر یکی از طرفین دعوا حکم را اجرا نمی‌کرد، طرف دیگر می‌توانست از دادگاه‌های کشور دستور اجرا دریافت کند زیرا رای این مرکز مانند رای دادگاه باید اجرا می‌شد.
پس از بازگشت مسؤولان حوزه IT کشور از سفر خارجی مذکور این طرح با ایده‌های مطرح شده به‌عنوان یکی از پروژه‌های طرح توسعه کاربری فناوری اطلاعات کشور (تکفا) معرفی شد.
شورای عالی اطلاع‌رسانی به‌عنوان دستگاه مسؤول پروژه و بیش از 10 نهاد دولتی و خصوصی به‌عنوان همکار آن انتخاب شدند.
این مسؤولان هدف از تاسیس این مرکز را بررسی کارشناسانه اختلافات حقوقی رایانه‌ای و مسایل مربوط به حقوق مالکیت فکری از سه طریق داوری، مصالحه و کارشناسی عنوان کرده بودند به این امید که مرکز تبدیل به مرجع حل اختلاف آشنا به مسایل فنی و تجاری در موضوع دعوا شده، طرفین در انتخاب مرجع حل اختلاف مشارکت کنند و در نتیجه اختلاف سریع‌تر و دقیق‌تر حل و فصل شده و با عملکرد موفقیت‌آمیز، مرکز بتواند مسؤولیت بین‌المللی در منطقه پیدا کند و از داوران بین‌المللی نیز استفاده کند.
اما علی‌رغم پیش‌بینی بودجه 400 میلیون ریالی از سوی تکفا برای این پروژه و براساس اطلاعات موجود در کتاب "گزارش پروژه‌های تکفا" اجرای پروژه مذکور که از سال 81 آغاز شده بود هیچ‌گاه به پایان نرسید و در کتاب مورد نظر نیز طول مدت معینی برای اجرای آن در نظر گرفته نشده بود این درحالی است که نصرا... جهانگرد دبیر سابق شورای عالی اطلاع‌رسانی آبان‌ماه سال 83 خبر از ایجاد خانه‌ داوری تا پایان آن سال داده بود.
اگرچه این مرکز در دی‌ماه همان سال با نام "موسسه دعاوی رایانه‌ای و حقوق مالکیت فکری" به ثبت رسید، اما هیچ‌یک از پرونده‌های رایانه‌ای تاکنون نتوانسته‌اند از خدمات آن استفاده کنند.
امیر صادقی‌نشاط یکی از مسؤولان این پروژه علت تاخیر در راه‌اندازی آن را عدم تامین اعتبارات مورد نیاز می‌داند و معتقد است، موسسان این نهاد باید وجوهی را برای راه‌اندازی آن پرداخت می‌کردند که تاکنون این امر محقق نشده و موجب تاخیر در عملیاتی شدن این پروژه شده است.
سازمان ثبت اسناد کشور، شورای عالی انفورماتیک، انجمن شرکت‌های انفورماتیک، بانک صادرات، خانه کتاب (وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)، شرکت سروش رسانه، موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی، مرکز تحقیقات مخابرات ایران و همچنین انجمن ارایه‌دهندگان خدمات اینترنت، نهادهای دولتی و خصوصی موسس و حمایت‌کننده این مرکز بوده‌اند که براساس گزارش تکفا، تنها حمایت شورای عالی انفورماتیک، مرکز تحقیقات مخابرات و خانه کتاب عملی شده و به‌نظر می‌رسد دیگر نهادهای ذکر شده، نقشی در اجرای آن نداشته‌اند. حال، علت عدم همکاری سازمان‌های مذکور و یا راهکارهای جلوگیری از عدم مسوؤلیت‌‌پذیری این نهادها در این پروژه چه بوده، سؤالی است که برای نگارنده نیز بی‌پاسخ مانده و تلاش‌ها برای دریافت جواب آن‌ها از مجری پروژه تا لحظه تنظیم این گزارش بی‌نتیجه مانده است.
اما به اعتقاد برخی از کارشناسان عدم تامین اعتبارات تنها دلیل عملیاتی نشدن این پروژه نبوده است و به گفته یک مقام آگاه که خواستار عدم ذکر نام خود بود، اختلاف نظر شورای‌عالی اطلاع‌رسانی به‌عنوان کارفرما با مجری بر سر دامنه عملکرد این موسسه نیز یکی دیگر از دلایل عدم راه‌اندازی این موسسه بود که البته گفتنی است تلاش‌ها برای دریافت جزئیات بیشتر در این خصوص نیز بی‌نتیجه ماند.
براساس مقررات داوری این موسسه، این خانه به‌عنوان شورای حل اختلاف در دعاوی رایانه‌ای محسوب می‌شود اما شاکیان باید با توافق یکدیگر به موسسه مراجعه کنند و شکایت و دعاوی افراد باید با حضور هر دو طرف در خانه داوری مطرح شود و تنها در صورتی، فردی می‌تواند به تنهایی به این موسسه مراجعه کند که در قرارداد خود با شخص دیگر، این نهاد را به‌عنوان مرجع حل اختلاف ذکر کرده باشد.
و بالاخره اینکه تدوین مقررات داوری، مصالحه و کارشناسی مرکز داوری، طراحی سازمان و تشکیلات اداری و مشخص شدن جدول و روش‌های تامین هزینه‌های مرکز از جمله دستاوردهای این پروژه تاکنون بوده است و براساس شنیده‌ها درحال حاضر پی‌گیری آن به‌عنوان کارفرما به معاونت فناوری اطلاعات وزارت ارتباطات واگذار شده است.

مروری بر پروژه دادگاه الکترونیکی

دوشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۸۵، ۱۰:۱۱ ب.ظ | ۰ نظر

سعید کریمی - بزرگراه فناوری - آیا می‌دانید 55 درصد مراجعات مردم به شعبه‌های دادگاه برای اطلاع از وضعیت پرونده خود است؟ آیا می‌دانید افزایش سرعت رسیدگی به شکایات، میلیاردها ریال صرفه‌جویی در هزینه‌های قوه قضائیه و کاربران را به همراه خواهد داشت؟ آیا می‌دانید چگونه می‌توان از صرف وقت برای پیدا کردن اوراق گم شده برخی پرونده‌های قضایی جلوگیری کرد؟

و آیا می‌دانید دادگاه الکترونیکی می‌تواند باعث افزایش یک و نیم برابری سرعت رسیدگی به پرونده‌های قضایی شود؟ این پرسش‌ها و شاید ده‌ها پرسش دیگر که ناشی از کاستی‌های موجود در سیستم قضایی به‌دلیل عدم استفاده از فناوری اطلاعات در امور جاری آن نهاد است، که سعی شده در این گزارش به آن پرداخته شود.
تابستان سال 80 رییس قوه قضائیه ماموریت بررسی مشکلات و مسایل موجود در این قوه را به تیمی 19 نفره متشکل از شش کارشناس مسایل سیستمی و 13 کارشناس حقوقی با حضور در مجتمع «شمیران» به بررسی سیستمی، گردش پرونده در آن محل پرداختند.

نتیجه تلاش یک‌ساله این گروه که 400 میلیون ریال هزینه دربر داشت، 13 جلد کتاب شامل 11 جلد مطالعات استراتژیک، یک جلد مطالعات تطبیقی از 20 کشور جهان و یک جلد کتاب «تحلیل و بررسی وضعیت موجود و راهکارهای آینده» بود.

در این کتاب‌ها با استفاده از ماتریس و دیاگرام مسایل و مشکلات بر سر راه توسعه قضایی کشور به تصویر کشیده شده بود و هشت استراتژی مهم برای مرتفع شدن آن‌ها پیشنهاد و بر همین اساس طرح 10 ساله توسعه قضایی ارایه شد.

مکانیزه کردن قوه قضائیه یکی از هشت استراتژی مهمی بود که برای توسعه قضایی کشور پیشنهاد شده بود و به‌منظور محقق شدن این امر چندین پروژه تعریف شد. «دادگاه‌های الکترونیکی» یکی از پروژه‌های تعریف شده در این طرح بود.
مختصات پروژه دادگاه الکترونیکی

بر این اساس شناخت وضعیت موجود جریان پرونده‌های قضایی، طراحی و ساخت نرم‌افزار، نصب، آموزش و راه‌اندازی سامانه مدیریت پرونده در مجتمع الکترونیکی، راه‌اندازی ابتدایی سامانه در چند مجتمع تهران و استان منتخب و به تبع آن راه‌اندازی کامل سامانه مذکور در همه واحدهای قضایی به‌عنوان مراحل کلان پروژه تعریف شده است.

طولانی شدن روند دادرسی و نامعلوم بودن عوامل دخیل و تعیین میزان تاثیر هر یک از عوامل، یکسان عمل نشدن به آیین دادرسی در سطح کشور و سلیقه‌ای عمل‌ کردن آن، گم شدن اوراق از برخی پرونده‌ها و ناتوانی در تهیه گزارش‌های مختلف مورد نیاز مدیران عالی و میانی قوه قضائیه و ارایه آمارها و اطلاعات واقعی، از جمله دلایل طراحی پروژه «دادگاه الکترونیکی» بود.

مسؤولان پروژه دادگاه الکترونیکی فعالیت خود را از تابستان 81 با هدف افزایش سرعت و بهبود دقت رسیدگی به پرونده‌ها، کاهش هزینه، جلوگیری از ورود داده‌های تکراری، خودکارسازی عملیات دادگاه‌ها و همچنین امکان دسترسی سریع و آسان به سوابق قضایی افراد در سراسر کشور آغاز کردند.

این تیم با استفاده از آمارها و نتایج به‌دست آمده از بررسی مجتمع شمیران روش‌های اولیه را طراحی کرده و به کمک چند قاضی مجرب مدنی از شعبه شهیدبهشتی، شناخت تکمیلی در این خصوص را آغاز کردند.
آغاز عملیات پایلوت طرح

زمستان سال 82، پیش‌نمایش اولیه (Demo) سیستم نرم‌افزاری آیین دادرسی مدنی الکترونیکی آماده و راه‌اندازی شد، بعد از یک ماه و نیم بررسی و مشخص شدن مشکلات و ضعف‌‌های سیستم، طراحی مجدد آن آغاز شد تا اینکه در یکم تیرماه سال 83 و پس از استقرار سه شعبه دادگاه مدنی مجتمع صدر در ساختمان عدالت، با حضور آیت‌ا... هاشمی شاهرودی رییس قوه قضائیه، استفاده عملیاتی از این پروژه آغاز شد. سال گذشته مدیر پروژه دادگاه الکترونیکی طی مصاحبه‌ای با یکی از رسانه‌ها خبر از الکترونیکی شدن کلیه محاکم تهران طی سال‌های 84 و 85 داده بود که البته این وعده تاکنون محقق نشده است و به اعتقاد برخی از کارشناسان، عدم تسلط کاربران قضایی به تایپ یکی از دلایل نهادینه نشدن این امر است.

طی 15 ماه فعالیت این دادگاه بیش از یک‌ هزار و 600 پرونده به آن ارجاع شد که برای 400 پرونده نیز حکم صادر شده است.

مهرماه سال 84 و پس از پایان فعالیت آزمایشی این پروژه و مستقل شدن مجتمع عدالت، این مجتمع به‌عنوان نخستین دادگاه مدنی الکترونیکی فعالیت خود را به‌صورت کاملا مکانیزه آغاز کرد.

اما پس از راه‌اندازی دادگاه مدنی الکترونیکی نوبت دادسراهای کیفری بود تا مکانیزه شوند. دادسرای قم نخستین دادسرای کیفری کشور بود که در بهمن‌ماه سال 84 برای این منظور انتخاب شد.

از همان زمان فعالیت‌ها برای مکانیزه کردن مرکز مورد نظر آغاز شد که البته با توجه به تجربه دادگاه مدنی الکترونیکی، 70 درصد کار انجام شده بود و تنها برخی تغییرات لازم بود تا کار اجرایی این فاز نیز آغاز شود. این امر با همکاری دو قاضی از دادسرای کیفری و همچنین دادگستری استان تهران پی‌گیری شد اما تغییرات مورد نظر نزدیک به شش ماه طول کشید و فعالیت اجرایی این طرح به‌صورت پایلوت از نیمه تیرماه سال جاری آغاز و براساس پیش‌بینی‌های کارشناسان حداکثر ظرف سه ماه آینده به‌طور کامل راه‌اندازی خواهد شد که با آغاز به‌کار کامل این دادسرا، پروژه «دادگاه الکترونیکی» به‌طور کامل اجرایی خواهد شد.
توسعه برنامه پروژه دادگاه الکترونیکی در کشور

اما به گفته مسؤولان این پروژه هم‌زمان با فعالیت‌های اجرایی دادگاه الکترونیکی، از سه ماه گذشته کار توسعه این سیستم در شهرستان‌ها نیز آغاز شده و در شهرستان‌های گرگان، زنجان، اردبیل، یزد و شیراز نصب و راه‌اندازی شده است و بر همین اساس هفته گذشته رییس قوه قضائیه به سیستم دادگاه‌های عمومی و جزایی شهرستان گرگان وصل و برخی از پرونده‌های موجود در آن‌جا را مورد بازدید و بررسی قرار داد. بنا به اظهارات مسؤولان امر این سیستم تا پایان سال جاری تقریبا در تمام شهرهای بزرگ کشور نصب خواهد شد و درحال حاضر بودجه مورد نیاز برای فراهم آوردن تجهیزات مورد نیاز 10 شهر نیز تامین شده است.
برآورد مالی اجرای دادگاه الکترونیکی

از آن‌جایی که این پروژه یکی از نخستین پروژه‌هایی است که موجب شده تا قوه قضائیه از فناوری اطلاعات به‌صورت کاربردی استفاده کند، شاید بتوان آن را یکی از گران‌ترین پروژه‌های فناوری اطلاعات در کشور دانست.

اگرچه تلاش برای کسب اطلاع از میزان بودجه اختصاص‌یافته و یا خرج شده در این پروژه بی‌نتیجه ماند اما براساس مدارک موجود، بودجه اجرای آن قسمتی از تکفا و قسمتی از بودجه‌های جاری کشور تامین شده است.

بر این اساس 53 میلیارد و 700 میلیون ریال از سوی طرح توسعه کاربری فناوری اطلاعات (تکفا) برای پروژه دادگاه الکترونیکی پیش‌بینی شده بود و کارشناسان در سال آینده بین 130 تا 140 میلیارد ریال تنها برای تامین تجهیزات آن بودجه پیش‌بینی کرده‌اند.

طراحی نرم‌افزار این پروژه در نخستین بهره‌برداری نزدیک به 10 میلیارد ریال هزینه داشته و به تبع آن بقیه بودجه‌های پیش‌بینی شده صرف تهیه شبکه‌های LAN و VPN برای آن نهاد در سطح کشور خواهد شد.
دادگاه الکترونیکی و بهره‌وری

به ادعای مدیر پروژه دادگاه‌های الکترونیکی، پروژه‌های مشابه که در کشورهای آمریکا و آلمان اجرا شده به عظمت این پروژه نیست و حتی کشور مالزی از قوه قضائیه خواسته تا سیستم دادگاه الکترونیکی این کشور را راه‌اندازی کند.

به اعتقاد وی اجرای این پروژه با صرفه‌جویی در تعداد پرونده‌های برگشتی و تجدیدنظر موجب افزایش 50 درصدی بهره‌وری و کارایی قوه قضائیه خواهد شد.

بنا به گفته وزیر دادگستری حدود 50 درصد پرونده‌های مورد بررسی در دادگاه‌های عادی در تجدیدنظر برگشت می‌خورند، اما علی‌رغم رسیدگی روزانه به شش پرونده در دادگاه‌های الکترونیکی، عدم برگشت این پرونده‌ها از دادگاه تجدیدنظر از عوامل تسریع جریان کار قضایی محسوب می‌شود.

مروری بر پروژه خزانه‌داری الکترونیکی

دوشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۸۵، ۱۰:۰۵ ب.ظ | ۰ نظر

سعید کریمی - بزرگراه فناوری - درحال حاضر دسترسی خزانه دولتی به درآمدها و یا پرداخت بودجه‌های مختلف به ذی‌حساب‌ها از سوی خزانه چندین روز طول می‌کشد، درحالی که در صورت مکانیزه شدن و برقراری ارتباط Online میان بانک‌ها، سازمان مدیریت، استان‌ها و معاونت هزینه وزارت اقتصاد، این روند تنها یک روز به‌طول خواهد انجامید و این امر موجب صرفه‌جویی بسیار قابل‌ ملاحظه وقت و هزینه و همچنین افزایش 20 درصدی بهره‌وری خواهد شد.

معاونت هزینه و خزانه‌داری وزارت اقتصاد دارای شش اداره کل است که اموال دولتی، خزانه، ذی‌حسابی، تمرکز و تلفیق، نظارت بر اجرای پروژه و اوراق بهادار از جمله این ادارات است. اواخر سال 81 و به‌منظور یک‌پارچه‌سازی فعالیت‌های معاونت مذکور، پیشنهاد طراحی و پیاده‌سازی «خزانه‌داری الکترونیکی» از سوی شرکت سهامی خدمات ماشین محاسب الکترونیکی به مسؤولان وزارت اقتصاد ارایه شد.

با موافقت معاون وقت وزارت اقتصاد نیز، مطالعه روی این پروژه آغاز شد که این اساس با بررسی قوانین مالی کشور و قوانین حاکم بر اداره‌های کل‌ معاونت خزانه‌داری به همراه شرح وظایف پروژه تعریف و 40 زیرسیستم برای ادارات مختلف در معاونت مذکور پیشنهاد شد.

بهمن‌ماه سال 81 این پروژه به‌عنوان یک پروژه ملی در طرح توسعه و کاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات (تکفا) به تصویب رسید. در پایان همان سال طی قراردادی میان شرکت سهامی خدمات ماشین محاسب الکترونیکی و وزارت اقتصاد فعالیت روی آن با هدف مکانیزه کردن کلیه فرآیندهای دریافت و پرداخت و کنترل‌های مالی و تهیه گزارش عملکردهای کاربردی، مدیریت بر اموال دولت و تهیه و توزیع اوراق بهادار و غیره آغاز شد.

نظارت مالی بر درآمد و هزینه‌های دولت براساس این طرح مکانیزه‌سازی، تعامل اطلاعاتی میان معاونت هزینه و اداره‌های تابعه در استان‌ها با بانک مرکزی و سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور نیز در طرح مذکور دیده شد.
نتایج اجرای پروژه

در اجرای این پروژه نتایج کیفی و کمی متفاوتی پیش‌بینی شد که سرعت‌دهی به روند کارها، بالا بردن دقت عمل به‌علت استفاده از کامپیوتر، به‌کارگیری کامپیوتر در کارهای عملیاتی ساده و تکراری و آزادسازی کارکنان فنی جهت اخذ تصمیم‌های کارشناسی را می‌توان به‌عنوان نتایج کیفی آن نام برد.

اما از جمله نتایج کمی پیاده‌سازی این پروژه می‌توان به تهیه و تنظیم صورتحساب عملکرد بودجه به‌صورت مکانیزه، تسهیل در ارایه لایحه توزیع بودجه کل کشور، اعمال کنترل بر بودجه عمومی کل کشور، بانک‌ها و بیمه‌ها و همچنین تسهیل و هماهنگ‌ بودن ذی‌حسابان در زمینه قوانین و مقررات مالی یکسان اشاره کرد.
انتخاب پیمانکار

از آن‌جایی که این پروژه زیرمجموعه طرح‌های تکفا محسوب شده و در تکفا نیز شرکت‌های دولتی امکان اجرای پروژه‌ها را نداشتند، شرکت سهامی خدمات ماشین محاسب الکترونیکی که وابسته به وزارت اقتصاد بود، تلاش کرد تا شرکت‌های پیمانکاری که توانایی اجرای چنین پروژه‌ای را دارند یافته و کار را به آن‌ها واگذار کند.

به گفته مسؤولان امر، اصلی‌ترین معیار انتخاب پیمانکاران توانایی فنی بوده و توانایی‌های مالی و پرسنلی از دیگر معیارهای مورد نظر برای این انتخاب بوده است.

پس از سه ماه تلاش و بررسی 10 متقاضی، دو شرکت برای انعقاد قرارداد انتخاب شدند و در نهایت به‌علت اختلاف‌ نظر این قرارداد با دانشگاه تربیت‌مدرس و شرکت بنیاد سیستم وابسته به بنیاد مستضعفان امضا و مقرر شد ظرف مدت 16 ماه پروژه اجرایی شود. هم‌زمان با تلاش‌های مذکور نیز چهار کمیته راهبری، هدایت، نظارت و کنترل پروژه برای پی‌گیری فعالیت‌های صورت گرفته توسط پیمانکاران شرکت خدمات ماشین محاسب تشکیل شد.
شناخت سیستم‌های اطلاعاتی، مطالعه تطبیقی روی کشورهای کانادا، استرالیا و مالزی در این زمینه و طراحی سیستم دو سال به‌طول انجامید و در دی‌ماه سال 84 مرحله آزمایشی پروژه به پایان رسید.
نخستین بهره‌برداری

با همکاری معاونت هزینه و خزانه‌داری و همچنین خزانه‌داری کل کشور در فروردین‌ماه سال 85 پروژه‌های طراحی شده برای دو معاونت «اموال دولتی» و «اداره تمرکز و تلفیق» با اطلاعات واقعی به بهره‌برداری رسید، سپس استفاده از پروژه‌های دیگر معاونت‌ها یکی پس از دیگری و با اطلاعات واقعی آغاز شد. به گفته مسؤولان مربوطه نسخه آزمایشی این پروژه تا پایان شهریورماه سال جاری در تمامی شهرستان‌های کشور راه‌اندازی خواهد شد و تا پایان مهرماه به بهره‌برداری کامل خواهد رسید.
تاخیر 15 ماهه در بهره‌برداری و دلایل آن

براساس قراردادی که در سال 82 به امضا رسیده بود، این پروژه باید تا دی‌ماه سال 83 به بهره‌برداری می‌رسید و این درحالی است که پروژه مذکور با تاخیری 15 ماهه در مرحله بهره‌برداری کامل قرار دارد.

به‌عقیده کارشناسان، نبود فرهنگ مکانیزاسیون و آماده نبودن جامعه برای تغییرات، کمبود متخصص برای انجام اجرایی فعالیت‌ها، کشمکش‌های غیرتخصصی و تاخیر در تصمیم‌گیری‌ها، اشتباه در اولویت‌بندی کارها و عدم مستندسازی بهنگام از جمله دلایل تاخیر در اجرای این پروژه بوده است.
تغییر دادن دامنه تعریف پروژه‌ها به‌علت طولانی شدن فرآیند انجام آن‌ها و کمبود خلاقیت و نوآوری نیز از دیگر مواردی است که کارشناسان از آن به‌عنوان دلایل تاخیر اجرای این پروژه ذکر می‌کنند.

اما موارد ذکر شده تنها مشکلات بر سر راه اجرای این پروژه نبود. شرکت بنیاد سیستم وابسته به بنیاد مستضعفان که یکی از طرف‌های قرارداد انجام پروژه بود، در سال 83 منحل شد و شرکت خدمات ماشین محاسب الکترونیکی مجبور شد برای جلوگیری از توقف روند اجرایی پروژه قراردادی را با جهاد دانشگاهی صنعتی شریف به امضا برساند که جهاد دانشگاهی نیز با استفاده از نیروهای شرکت منحل شده بنیاد سیستم، ادامه کار را پی گرفت.

ولی این پایان اجرای پروژه خزانه‌داری الکترونیکی نبود. از آن‌جایی که پروژه‌ها در زمان لازم به اتمام نرسید، پیمانکاران نیز از ادامه کار سر باز زدند.

فروردین‌ماه سال 85، جهاد دانشگاهی صنعتی شریف بعد از یک سال‌ و نیم فعالیت با اعلام به‌صرفه ‌نبودن فعالیت‌ها، از ادامه کار خودداری و پس از آن در خردادماه سال جاری دانشگاه تربیت‌مدرس نیز به‌همین دلیل فعالیت خود را متوقف کرد.

البته این کنارکشیدن‌ها پس از طراحی و تولید پروژه صورت گرفت و شرکت خدمات ماشین محاسب الکترونیکی به منظور راه‌اندازی، نگهداری و پشتیبانی پروژه، با جذب نیروهای متخصصی که روی این پروژه کار کرده بودند اقدام به تشکیل یک تیم کرد.
بودجه مورد نیاز اجرای پروژه

بودجه این طرح از محل طرح تکفا تامین شده است و براساس گزارش منتشر شده از سوی شورای عالی اطلاع‌رسانی، مبلغ ابلاغ شده از طرف طرح توسعه کاربری فناوری اطلاعات برای این منظور بیش از 32 هزار میلیون ریال بوده است اما این درحالی است که مسؤولان پروژه این مبلغ را تکذیب می‌کنند.

به گفته آنان برای اجرای پروژه خزانه‌داری الکترونیکی تنها هفت میلیارد ریال از سوی طرح تکفا ابلاغ شده است که تاکنون پنج میلیارد و 600 میلیون ریال آن تخصیص یافته است.

به گفته یک مقام آگاه، در این زمینه حتی درخواست مسؤولان پروژه برای دریافت مبلغ بیشتری برای اجرای آن با پاسخ منفی مواجه شده بود.
آخرین وضعیت پروژه

در این پروژه برای هر یک از اداره‌های کل معاونت هزینه و خزانه‌داری یک پروژه تعریف شد که در مجموع شش پروژه برای اجرای «خزانه‌داری الکترونیکی» تعریف و برای هر یک از پروژه‌ها تعدادی زیرسیستم طراحی شده بود.

از حدود پنج ماه پیش نیز دو زیرسیستم از سه زیرسیستم پروژه "اموال دولتی" به بهره‌برداری کامل رسیده و زیرسیستم سوم به درخواست وزارت اقتصاد درحال تغییر مهندسی است.

زیرسیستم‌های پروژه "تمرکز و تلفیق" از دو ماه پیش به بهره‌برداری رسیده و هم‌اکنون درحال به‌روزرسانی برخی قسمت‌‌هاست.
از پنج زیرسیستم طراحی شده برای پروژه "ذی‌حسابی"، سه مرحله به‌طور کامل به بهره‌برداری رسیده و دو زیرسیستم نیز زیر تست است که تا پایان ماه آینده به بهره‌برداری کامل خواهد رسید.

در همین حال سه زیرسیستم از پنج زیرسیستم طراحی شده برای پروژه "اوراق بهادار" با اطلاعات واقعی درحال کار است و دو زیرسیستم در مرحله اجرای آزمایشی قرار دارد که براساس پیش‌بینی‌های صورت گرفته این دو نیز تا پایان شهریورماه سال جاری به بهره‌برداری کامل خواهد رسید.
از 9 زیرسیستم پروژه "نظارت بر اجرای بودجه"، شش عدد درحال اجرای آزمایشی بوده و اجرای آزمایشی سه تای آن به پایان رسیده و تا شهریورماه به بهره‌برداری کامل خواهد رسید. و بالاخره از شش زیرسیستم طراحی شده برای پروژه «خزانه»، چهار مرحله درحال انجام کار با اطلاعات آزمایشی است و دو عدد درحال تولید است.
همچنین طراحی چگونگی ارتباط Online پروژه‌های مذکور با هم از یک سو و برقراری ارتباط مراکز استان‌ها با تهران از سوی دیگر به پایان رسیده که اجرای عملیاتی آن ظرف سه ماه آینده به پایان خواهد رسید.

بیمه الکترونیکی، آنچه خوبان همه دارند

دوشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۸۵، ۰۹:۵۶ ب.ظ | ۰ نظر

سید میثم لطفی - بزرگراه فناوری - بیمه پیمانى است که بر پایه آن شرکت بیمه‌گر تعهد مى‌کند در برابر مقدار پولى که فرد یا شرکت دیگرى به او پرداخت مى‌کند، زیان وارد شده به بیمه‌گذار را در پى رویدادى ناخواسته جبران کند. پولى را که بیمه‌گذار به بیمه‌گر مى‌پردازد، حق بیمه و آنچه را که بیمه مى‌شود، موضوع بیمه مى‌نامند.

شرکت‌هاى بیمه سرمایه‌اى را که از بیمه‌گذاران دریافت مى‌کنند در کارهاى بازرگانى و خدماتی وارد مى‌کنند تا از پس هزینه‌هاى ناشى از زیان‌هاى بزرگ، مانند سقوط هواپیما، غرق ‌شدن کشتى، سیل، زمین‌لرزه و آتش‌سوزى‌هاى گسترده برآیند. البته بیشتر آن‌ها قراردادهایى را به شرکت‌هاى بیمه‌اى بزرگ‌تر و گاهى شرکت‌هاى بین‌المللى مى‌بندند و به آنان حق بیمه پرداخت مى‌کنند. بنابراین، آن‌ها با بیمه ‌کردن مردم براى آن‌ها آرامش مى‌آورند و خود با بیمه کردن بخشى از سرمایه خود در شرکت‌هاى دیگر به آرامش دست پیدا مى‌کنند.
تاریخ بیمه

همه‌ قوم‌ها و تمدن‌ها کوشیده‌اند به شیوه‌اى زیان‌هاى رسیده به‌خود را کاهش دهند. گفته می‌شود که بازرگانان چینى براى پشتیبانى از یکدیگر و جلوگیری از خطر غرق ‌شدن کشتی‌های باری خود در توفان‌ها یا دزدى‌هاى دریایى یا هر رویداد ناگوار دیگرى که در دریا رخ می‌داد، بارهایشان را بین چند کشتى پخش مى‌کردند و چنین مى‌اندیشیدند که اگر یک کشتى در یک روز غرق شود یا آسیب ببیند، همه‌ کشتى‌ها که در چند روز به دریا مى‌روند، همگى آسیب نخواهند دید. آن‌ها از این راه از زیان ناشى از غرق شدن کشتى‌ها یا دزدیده شدن کالاهایشان مى‌کاستند.
پس از این جریان سال‌ها گذشت تا اینکه ایتالیایى‌ها بیمه دریایى را به انگلستان بردند و بعد در آغاز سده‌ هفدهم میلادى بازرگانان انگلیسى و کشتى‌داران در کافه‌اى به نام لویدز در نزدیکى بارانداز لندن گرد هم آمدند. آن‌ها هم‌پیمان شدند تا در سود و زیان دریانوردى با هم سهیم باشند. خطر رویدادهاى ناخواسته براى برخى از آن افراد بیشتر بود، چراکه بار بیشترى داشتند یا بار آن‌ها ارزشمندتر بود. از این‌رو آن‌ها باید هزینه بیشترى پرداخت مى‌کردند و در واقع بار خود را از این راه بیمه مى‌کردند. آن‌ها از پایه‌گذاران بنیاد بیمه لویدز شدند که مهم‌ترین مرکز بیمه دریایى شد. این بنیاد اکنون نیز به کار بیمه مى‌پردازد و یکى از بنیادهاى مشاوره و پژوهش‌هاى بیمه جهان است.
پیامدهاى پس از جنگ جهانى دوم به گسترش بیمه‌هاى اجتماعى انجامید. بین سال‌هاى 1880 تا 1890 برنامه‌ بیمه اجتماعى در آلمان اجرا شد تا برنامه سوسیالیست‌ها را خنثى کند. آن بیمه شامل بیمه حوادث ناشى از کار، بیمه بیکارى، بیمه‌ ازکارافتادگى و سالمندى بود. در انگلستان نیز هنگامى که قانون بیمه ملى در سال 1911 به تصویب رسید، قانونى گذاشته شد تا کارگران در برابر بیمارى، بیکارى و پیرى بیمه شوند. گسترش شهرنشینى و رشد و گسترش صنایع، تمرکز کالا در انبارها در سده‌ بیستم میلادی باعث زیاد شدن خطر و ضرورت توسعه‌ بیمه‌هاى گوناگون شد.
روش‌های سنتی بیمه به مرور زمان شکل گرفت تا آن‌جا که هر کشوری برای خود سیستم مرکزی بیمه راه‌اندازی کرد تا به این وسیله بتواند شهروندان خود را در مقابل هرگونه اتفاقی ایمن کند. با وجود اینکه این سیستم‌ها هر کدام بخشی از نیازهای مردم را پاسخ می‌گفتند، برخی کارشناسان فناوری تصمیم گرفتند تا با راه‌اندازی سیستم جدیدی با نام "بیمه الکترونیکی" خدمات بهتر و ارزنده‌تری را در اختیار مردم قرار دهند.
بیمه در دنیای تمام الکترونیکی

به عقیده بسیاری از کارشناسان اینترنت را باید بزرگ‌ترین سامانه‌ای دانست که تاکنون به‌دست انسان طراحی، مهندسی و اجرا شده ‌است. این شبکه عظیم جهانی در ابتدا با انگیزه همکاری، دسترسی چندسویه به منابع، مهارت‌های محاسباتی و امکان‌پذیری کار در زمینه‌های بین‌رشته‌ای علوم و مهندسی شروع شد و تنها از اواسط دهه ۱۹۹۰ اینترنت به‌صورت یک شبکه همگانی و جهانی درآمد. وابسته شدن تمامی فعالیت‌های بشر به اینترنت در مقیاسی بسیار عظیم و در زمانی چنین کوتاه حکایت از آغاز دوران تاریخی نوینی در عرصه‌های گوناگون علوم، فناو‌ری و به‌خصوص در نحوه تفکر انسان دارد. شواهد زیادی در دست است که از آنچه اینترنت برای بشر خواهد ساخت و خواهد کرد، تنها مقدار بسیار اندکی به واقعیت درآمده ‌است،‌ ولی با این وجود برخی افراد معتقدند که بسیاری از دستاوردهای کنونی اینترنت نیز بسیار قابل توجه است و توانسته مزایای فراوانی را برای عموم مردم به‌دنبال داشته باشد. از جمله این خدمات اینترنتی که امروزه در بیشتر کشورهای جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد بیمه الکترونیکی است. اگرچه امروزه ساختار بیشتر سیستم‌های بیمه‌ای جهان برپایه اطلاعات استوار است، این صنعت با سرعت بسیار کمی خود را با فناوری‌های نوین و دیجیتالی هماهنگ می‌کند و کمتر دیده می‌شود که اجازه ورود فناوری را به این عرصه بدهد. به‌منظور نشان دادن تاثیرات ارزنده فناوری بر بیمه موسسه مرکزی بیمه بریتانیا در نوامبر سال 2000 مطالعات گسترده‌ای در این‌باره انجام داد. در این بررسی‌ها مشخص شد تنها 5/0 درصد خدمات بیمه‌ای تجاری بریتانیا به کمک سیستم‌های الکترونیکی انجام می‌شوند که این رقم در عصر پیشرفته امروزی بسیار ناچیز است.
بیمه الکترونیکی به معنای عام به‌عنوان کاربرد اینترنت و فناوری اطلاعات در تولید و توزیع خدمات بیمه‌ای اطلاق می‌شود و در معنای خاص، آن را می‌توان به‌عنوان تامین یک پوشش بیمه‌ای از طریق بیمه‌نامه‌ای دانست که به‌صورت آنلاین درخواست، پیشنهاد، مذاکره و قرارداد آن منعقد می‌شود.
امروزه بزرگ‌ترین مراکز عرضه‌کننده خدمات بیمه الکترونیکی در آمریکا و اروپا واقع شده‌اند و این درحالی است که دولت استرالیا می‌کوشد با سرمایه‌گذاری‌های فراوان خود را از این خدمات بهره‌مند سازد. استفاده از فناوری اطلاعات در صنعت بیمه باعث افزایش ظرفیت تولید، تخصصی ‌شدن فعالیت‌ها و بهبود سرعت و کیفیت خدمات شده است. در عصر حاضر یکی از مهم‌ترین آثار رشد و توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات پدیده تجارت الکترونیکی است که بهترین فرصت‌ برای صنعت بیمه و مشارکت آن در بازارهای جهانی به‌حساب می‌آید. کارشناسان این روزها دریافته‌اند که فناوری اطلاعات به صنعت بیمه شکل منعطف و متحولی بخشیده و آن را مجبور به ترک قید و بندها، مقررات سنتی و تطابق‌ با پیشرفت‌های جهانی کرده است.
اینترنت،‌ متولی بیمه‌ الکترونیکی

امنیت تبادلات و تعاملات در اینترنت یکی از موضوعاتی است که اخیرا مورد توجه بسیاری از مراکز دنیا قرار گرفته است. امروزه سؤال‌های زیادی مطرح می‌شود از جمله: "SSL چیست؟ امنیت خریدهای اینترنتی چگونه و توسط چه شرکت‌هایی تضمین یا بیمه می‌شود؟ و این تضمین‌ها چه حد و حدودی دارند؟" باید توجه داشت که بزرگ‌ترین وظیفه در زمینه بیمه الکترونیکی به عهده اینترنت است. این ابزار به شرکت‌های بیمه‌ای که به‌تازگی وارد بازار شده‌اند امکان می‌دهد از فرآیند پرهزینه و طولانی‌مدت راه‌اندازی شبکه‌های سنتی فروش پرهیز کرده و شبکه‌های اجتماعی را با شکستن موانع سازمانی و جغرافیایی سازمان‌دهی مجدد کنند.
تجارت، کسب‌وکار و هر نوع تبادل اطلاعات یا معامله در شبکه‌های گسترده جهانی و در عین حال پیچیده امروز نیازمند امنیتی بدون قید و شرط و بی‌همتاست. در راستای ایجاد و حفظ این امنیت منحصربه‌فرد در اینترنت، بسیاری از شرکت‌ها به ارایه خدمات زیرساخت‌های هوشمندانه‌ای روی آورده‌اند که براساس آن‌ها مردم بتوانند به تبادل اطلاعات بپردازند و در فضایی کاملا امن با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و بر هم تاثیر بگذارند.
SSL شیوه‌ای است استاندارد در رمزدار کردن و انتقال داده‌ها، پروتکلی است که به هنگام رد و بدل کردن اطلاعات، داده‌ها را با استفاده از کلیدهایی ویژه به‌صورت رمز در‌می‌آورد به‌طوری که در فاصله (زمانی / مکانی) میان انتقال داده‌ها کسی امکان دسترسی به محتوای اطلاعات شما را ندارد. زمانی که صحبت از رد و بدل کردن اطلاعات محرمانه یا شخصی به میان می‌آید، لازم است که طرفین مکالمه یا معامله از امنیت موجود مطمئن باشند تا با خیال راحت اطلاعات محرمانه خود را در اختیار طرف مقابل قرار دهند. کارشناسان معتقدند، در هر موردی که ایجاب می‌کند باید از SSL استفاده کرد و برای اطمینان دادن به طرفین، این موضوع به اطلاع کاربران از آن سایت برسد. برای مثال با ذکر این موضوع مهم که کلیه تبادلات و تعاملات الکترونیکی کاربر توسط یک شرکت معتبر اینترنتی به نوعی بیمه شده یا مورد حمایت قرار گرفته است.
یکی از مثال‌های خوبی که می‌توان در زمینه بیمه الکترونیکی به آن اشاره کرد مربوط به شرکت Verisign می‌شود. این شرکت بزرگ روزانه ۱۴ میلیارد دلار معامله را در سراسر جهان انجام می‌دهد و در این میان براساس گواهینامه‌های خاص موجود،‌ تا سقف۲۵۰ هزار دلار از معاملات آن تحت پوشش خدمات بیمه الکترونیکی قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر Verisign از ارایه خدمات زیرساخت‌های هوشمند خود و بیمه‌ الکترونیکی مطمئن است. بنابراین شرکت‌های بسیاری Verisign را برای امور تجاری خود انتخاب کرده‌اند. این شرکت سه میلیارد معامله تلفنی را در روز مورد حمایت خود قرار می‌دهد. همان‌طور که می‌دانید بسیاری از معاملات هنوز به‌صورت بسیار قوی از طریق تلفن انجام می‌شود و در این میان گفته می‌شود که این خطوط توانسته‌اند امکان ۱۰۰ میلیون دلار تجارت الکترونیکی را در روز برای شرکت مذکور ایجاد کنند.

در تجارت الکترونیکی برخورداری از گواهینامه‌های معتبر و بین‌المللی در کنار بیمه‌های الکترونیکی بسیار مهم است. Verisign یکی از شرکت‌هایی است که این گواهینامه‌ها را به سایت‌ها می‌دهد، ‌در این میان باید توجه داشته باشیم که شرکت‌ها مجبورند با مسؤولیت محدود تا حدی که برای آن‌ها تعیین شده قراردادهایشان را تنظیم کنند و بیش از ارقام تعیین شده تحت پوشش بیمه‌های الکترونیکی قرار نمی‌گیرد. با این شیوه سایت‌های اینترنتی و مراکز فعال در زمینه کامپیوتر و اینترنت خواهند توانست با پشتوانه بیمه الکترونیکی فعالیت‌های خود را انجام دهند.
تامین اجتماعی الکترونیکی

بیمه الکترونیکی یکی از مهم‌ترین عوامل برای نشان دادن حمایت‌های فناوری از کاربران عصر حاضر محسوب می‌شود و به‌همین خاطر مسؤولان در بیشتر مواقع کوشیده‌اند تا خدمات گسترده‌ای را به سیستم مرکزی بیمه‌های الکترونیکی بیفزایند. از جمله سرویس‌هایی که امروزه به این سیستم افزوده شده تامین اجتماعی الکترونیکی است. اگرچه این سرویس تاکنون تنها در برخی کشورهای جهان مورد استفاده قرار گرفته و هنوز در مراحل آزمایشی خود به‌سر می‌برد، اخباری که از گوشه و کنار دنیا منتشر می‌شود نشان داده که این قبیل ابزارها تا چه اندازه می‌تواند در افزایش نفوذ فناوری و بالا رفتن میزان پذیرش جانب عامه مردم مفید واقع شوند.
این طور که گفته می‌شود، رضایتمندی بیشتر و کاهش هزینه‌ها مهم‌ترین اهدافی هستند که تامین اجتماعی الکترونیکی به‌واسطه آن‌ها شکل می‌گیرد. تامین اجتماعی الکترونیکی در حقیقت گامی در جهت شکل‌دهی سازمان پاسخگوست که نمودهای عینی و گام‌های مشخص در این مسیر نیز به‌واسطه خدمات ارایه شده نمایان می‌شود تا کاربران دریابند که این سرویس نیز می‌تواند برای آن‌ها مفید واقع شود. به‌عقیده بسیاری از کارشناسان توجه به ملزومات اجرای طرح مکانیزه ‌شدن خدمات بیمه الکترونیکی و تامین اجتماعی الکترونیکی امری ضروری است و اتوماسیون تامین اجتماعی تضمین آینده‌ای روشن برای بیمه‌شدگان و حرکتی در راستای تحقق سیاست دولت الکترونیکی خواهد بود.
اجرای طرح سیستم بیمه‌ الکترونیکی، سیستم جامع بیمارستانی، سیستم تلفیق و کارنامه سوابق کشوری بیمه‌شدگان، سیستم جامع مالی و اداری، پورتال تامین اجتماعی الکترونیکی و مدیریت شبکه ابزارهای هوشمند، از جمله مهم‌ترین خدمات الکترونیکی هستند که زیر نظر بیمه الکترونیکی اداره می‌شوند.
با طراحی و اجرای سیستم جامع بیمارستانی، همه مراحل سرپایی و بستری بیماران و پردازش اطلاعات مربوطه به‌وسیله این سیستم انجام می‌گیرد که شامل بخش‌های درمانگاه، داروخانه، رادیولوژی، فیزیوتراپی، آزمایشگاه، بستری، ترخیص، برنامه‌ریزی، مدیریت سیستم و گزارش‌های MIS می‌شود. در خصوص سیستم تلفیق و کارنامه سوابق کشوری بیمه‌شدگان نیز باید گفت، این سیستم کارنامه کشوری سوابق بیمه‌ای بیمه‌شدگان را که نتیجه تجمیع، پردازش و تلفیق سوابق قطعی آن‌ها نزد تمام شعب بیمه است تولید می‌کند. کارنامه شعبه‌ای سوابق بیمه‌ای بیمه‌شدگان پیش‌تر تولید و به رویت آنان رسیده و بخش زیادی از اظهارات و اعتراضات احتمالی آنان جمع‌آوری و در سطح شعب به آن‌ها رسیدگی شده است.
با اینکه پرداخت حق بیمه‌، دریافت بیمه‌نامه و فرآیند پرداخت خسارت می‌تواند به‌صورت کاملا الکترونیکی انجام شود،‌ در برخی از کشورها محدودیت‌های نظارتی و فنی ممکن است اجازه انجام کامل عملیات الکترونیکی را ندهد. در سطح جهانی برای پشتیبانی از تحقق پرداخت حق بیمه و توزیع بیمه‌نامه به‌صورت آنلاین مقررات به‌طور مداوم در حال اصلاح بوده و روزبه‌روز تمهیدات جدید برای آن رو به فزونی است. در تعریف به مفهوم عام حدود یک درصد از 5/2 تریلیون دلار حق بیمه جهانی از طریق بیمه الکترونیکی انجام می‌شود، ولی اگر مفهوم خاص را در نظر بگیریم، این رقم کمتر خواهد بود. بیمه الکترونیکی بنا به دلایل مختلفی در افزایش کارآیی موثر است. این قبیل خدمات هزینه‌های مدیریت و اداری را از طریق فرآیند اتوماسیون کسب‌وکار کاهش داده و اطلاعات مدیریتی را بهبود می‌بخشد. همچنین از این طریق کارمزد پرداختی به‌واسطه‌ها از طریق فروش مستقیم بیمه‌نامه به مشتری کاهش می‌یابد.
اینترنت به شرکت‌های بیمه تازه‌‌وارد به بازار امکان می‌دهد که از فرآیند پرهزینه و طولانی راه‌اندازی شبکه‌های سنتی فروش پرهیز کنند و شرکت‌های خدمات مالی و اینترنتی نیز از حضور اینترنتی خود برای اضافه ‌کردن کالاهای بیمه‌ای به مجموعه کالاهای موجود بهره ‌برند.
محصولاتی برای بازاریابی و توزیع اینترنت روی اینترنت مناسب هستند که می‌توان آن‌ها را به‌صورت استاندارد تعریف و با تعداد محدودی از پارامترها تشریح و نرخ‌گذاری کرد. در این خصوص بیمه عمر، اتومبیل، مسؤولیت خصوصی و خانواده از جمله این موارد هستند. البته این بدان معنا نیست که دیگر محصولات بیمه‌ای از فرصت‌های فراوانی که تجارت الکترونیکی در اختیارشان می‌گذارد برای بهبود کیفیت خدماتشان استفاده نکنند، بلکه باید جهت مطرح‌ کردن استاندارد محصولات تلاش شود. فروش بیمه از طریق اینترنت به مصرف‌کننده، فشار لازم را برای جذب مشتریان بالقوه ندارد، زیرا تجربه شعار "بیمه فروختنی است نه خریدنی" نشان داده که بدون فشار فیزیکی نماینده یا بازاریاب، این امکان وجود دارد که مصرف‌کنندگان بیمه کمتر یا با ارزش پایین بخرند. بنابراین وجود همه یا برخی از شرایط فروش آنلاین بیمه را دچار مشکل خواهد کرد.
از آن‌جا که قرارداد بیمه از طریق اینترنت نیاز به مبادله اطلاعات، به‌ویژه اطلاعات شخصی افراد دارد، مصرف‌کنندگان اغلب از اینکه اطلاعات شخصی آن‌ها فاش شود نگرانی دارند. در چنین شرایطی زمانی که توسط نماینده‌ای اطلاعات لازم داده شود، در صورت تخلف می‌توان از آن طریق پی‌گیری کرد، اما وقتی انتقال این اطلاعات از طریق اینترنت صورت گیرد،‌ دیگر در پشت مونیتور کسی نیست که مسؤولیت آن ‌را بپذیرد.
بیشتر شرکت‌های بیمه نمایندگان را به جای بیمه‌گذاران مشتری خود می‌دانند، بنابراین پیش‌بینی اینکه خرید مستقیم بیمه از طریق اینترنت جایگزین نمایندگان شود، مشکل است. بنابراین بسیاری از بیمه‌گران پذیرفته‌اند که صرفا اطلاعات بیمه‌نامه و آ‎موزش بیمه‌ای را در وب‌سایت خود بیاورند و فروش واقعی خود را به‌عهده واسطه‌های بیمه‌ای بگذارند. همچنین بیمه الکترونیکی به‌عنوان کانال جدید توزیع محصولات بیمه‌ای ایجاب می‌کند که فرآیند مبادلات با شتاب بیشتری انجام شوند و به‌همین خاطر فرصت‌های زیادی برای کلاهبرداری و تقلب ایجاد می‌شود. بنابراین نهادهای نظارتی باید متدهای نظارتی را کنترل کنند تا از این طریق بتوانند در جهت منافع مصرف‌کنندگان واکنش سریع نشان دهند. از سوی دیگر ارتباط امن اینترنتی ابزار مهمی برای توسعه همکاری‌های بین‌المللی میان نهادهای نظارتی برای بهبود امنیت بازارهای بیمه محسوب می‌شود.

از نظر نهادهای نظارتی در کشورهای رو به توسعه، عمده نگرانی‌ها مربوط به فعالیت‌های خارج از مرز و نحوه حفاظت از منابع مصرف‌کنندگان در سایر حوزه‌های قضایی است. البته بسیاری از کشورها جهت ارایه خدمات در داخل کشور اخذ مجوز را ضروری کرده‌اند و از این‌رو فعالیت خارج از مرزی در بیمه‌های اشخاص و محصولات بیمه‌ای انبوه توسعه نیافته است. از آن‌جا که فروش بیمه از طریق اینترنت زمینه برای کلاهبرداری بیمه‌ای و پولشویی را افزایش می‌دهد، وضع مقررات و نظارت از اهمیت زیادی برخوردار است. بیمه الکترونیکی یک هدف آشکار برای عملیات پولشویی محسوب می‌شود. بنابراین به‌کارگیری تدریجی کانال اینترنت در ابتدا برای معرفی محصولات بیمه‌ای، نرخ، شرایط آن و آموزش بیمه‌ای مصرف‌کنندگان و به‌تدریج با رفع مشکلات مذکور فروش بیمه‌های استاندارد شده اشخاص از طریق اینترنت می‌تواند ابزار مناسبی جهت عرضه بیمه با خدمات بهتر و قیمت پایین‌تر باشد.

پروژه‌های ناتمام ICT در وزارت بهداشت

دوشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۸۵، ۰۹:۴۰ ب.ظ | ۰ نظر

سعید کریمی - بزرگراه فناوری - وظیفه اولیه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ارایه خدمات پزشکی و درمانی به تمامی نقاط کشور است، اما از آن‌جایی که پزشکان ماهر تنها در برخی از شهرهای بزرگ مستقر شده‌اند،گاه بیماران برای درمان مجبور به ترک دیار خود هستند. از سوی دیگر، از آن‌جایی که مردم سابقه پزشکی مشخصی ندارند، در برخی موارد مجبور به اجرای آزمایش‌های تکراری و تکراری می‌شوند.

فناوری اطلاعات و ارتباطات با توجه به توانمندی‌های فرامکانی خود می‌تواند نقش قابل ملاحظه‌ای را در برطرف کردن مشکلاتی از این دست و عملی ‌کردن وظایف وزارت بهداشت ایفا کند.
شاید بر همین اساس بود که مسؤولان وزارت بهداشت به فکر استفاده از این فناوری افتادند و در سال 81 نیز فعالیت اجرایی روی آن‌ها را آغاز کردند.
اما با توجه به شرایط موجود بسیاری از این پروژه‌ها طبق برنامه زمان‌بندی پیش نرفته و البته تلاش‌ها نیز برای گرفتن پاسخی در خصوص علت این موضوع به نتیجه نرسید. اگرچه تلاش‌های ما برای برقراری ارتباط با مسؤولان وزارت بهداشت بی‌نتیجه ماند، لیکن بر اساس اطلاعات موجود به بررسی آخرین وضعیت برخی از طرح‌های این وزارتخانه پرداختیم که در پی می‌آید.
بانک اطلاعات تجهیزات و امکانات پزشکی

پروژه "بانک اطلاعات تجهیزات و امکانات پزشکی" یکی از پروژه‌هایی است که مسؤولان وزارت بهداشت به امید شناسنامه‌دار کردن تجهیزات پزشکی و ایجاد بانک اطلاعاتی آن‌ها را در سال 81 آغاز کرد. کارشناسان برای اجرای پروژه بانک اطلاعات تجهیزات و امکانات پزشکی، هفت سال زمان پیش‌بینی کرده بودند که بر این اساس این پروژه باید تا دو سال و نیم دیگر به پایان برسد.
بر اساس آمار موجود در شورای عالی اطلاع‌رسانی تاکنون نزدیک به یک میلیارد و 65 میلیون ریال در قالب طرح تکفا (توسعه و کاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات) برای اجرای این پروژه ابلاغ شده است، اما تنها دستاوردهای آن تاکنون، تهیه فراخوان پروژه، بررسی شرایط موجود و تهیه و شناسایی نیازمندی‌های پروژه بوده است. حال اینکه با توجه به شرایط فعلی آیا پروژه مذکور ظرف دو سال و نیم آینده به نتیجه برسد یا نه، پرسشی است که پاسخ آن مشخص نیست.
بانک اطلاعات دارو و غذا

"بانک اطلاعات دارو و غذا" نیز یکی دیگر از پروژه‌های وزارت بهداشت و درمان است که مانند پروژه قبل عملیات اجرایی آن در سال 81 آغاز شد.
مسؤولان ذی‌ربط در آن زمان این پروژه را تعریف کردند تا بانک اطلاعاتی در زمینه غذا و دارو ایجاد کنند و به کمک آن بر کیفیت فعالیت‌ها و فرآیندها کنترل بهتری داشته باشند و به آسانی گزارش‌‌های مدیریتی ایجاد کنند.
بر اساس اطلاعات موجود برای اجرای این پروژه شش سال زمان پیش‌بینی شده بود، به‌همین منظور یک میلیارد و 950 میلیون ریال از سوی طرح تکفا به وزارت بهداشت ابلاغ شد.
اما علی‌رغم اینکه تنها یک سال و نیم به انتهای زمان پیش‌بینی شده برای اجرای این پروژه باقی مانده، بر اساس آخرین اطلاعات موجود تاکنون تنها فراخوان این پروژه تهیه و شرایط موجود مورد بررسی قرار گرفته است.
سامانه پزشکی از دور

اما دیگر پروژه‌ای که شاید اجرای آن می‌تواند یکی از اصلی‌ترین رسالت‌های وزارت بهداشت را عملی کند، سامانه پزشکی از دور(e-health) است. مسؤولان ذی‌ربط در وزارت بهداشت در آغاز اجرای این پروژه اهداف متنوع و زیادی پیش‌بینی کرده بودند.
بهبود روند مراقبت از بیمار، دسترسی بهتر به مدارک پزشکی و اطلاعات، ارایه برنامه‌های آموزش از راه دور و تبادل اطلاعات و یافته‌های حاصل از تحقیقات پزشکی تنها بخشی از این اهداف بود. این پروژه نیز قرار بود شش ساله به پایان برسد، یعنی تنها یک سال و نیم از عملیاتی شدن آن باقی مانده است. اما تلاش ما برای یافتن دستاوردی از این پروژه بی‌نتیجه ماند و بر اساس اطلاعات موجود، "ارایه توصیه‌های لازم برای مراحل بعدی درمان" تنها دستاورد دست‌اندارکاران اجرای این پروژه تا به امروز بوده است. ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که برای اجرای این پروژه بیش از دو میلیارد و 700 میلیون ریال از سوی طرح توسعه و کاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات ابلاغ شده است.
تقویت شبکه داخلی دانشگاه‌های علوم پزشکی

شاید بتوان پروژه‌های "توسعه تقویت شبکه داخلی دانشگاه‌های علوم پزشکی" و "دو برابر کردن پهنای باند دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی علوم پزشکی" را به‌عنوان تنها پروژه‌های عملیاتی وزارت بهداشت معرفی کرد. برخی کارشناسان معتقدند علت اینکه پروژه‌های مذکور در همان نخستین سال آغاز به پایان رسیده، وابستگی کم آن‌ها به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بوده است.
برای اجرای این پروژه‌ها در مجموع مبلغی نزدیک به دو میلیارد و 400 میلیون ریال در قالب طرح تکفا ابلاغ شده است.
بر این اساس تهیه گزارش وضع موجود و مطلوب ارتباطات پهنای باند دانشگاه‌ها، ارتقای خطوط اینترنت برای دانشگاه‌ها و همچنین ایجاد بستری کاملا مطمئن از لحاظ امنیتی و قابل اطمینان از لحاظ دایمی بودن از جمله دستاوردهای اجرای این پروژه‌هاست.
کتابخانه دیجیتالی

سال 81 را می‌توان سال ICT در وزارت بهداشت دانست چون تمامی پروژه‌های حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در این سال آغاز شد.
مسؤولان وزارت بهداشت درست در همین سال، کنار تمامی پروژه‌هایی که به آن‌ها اشاره شد، تصمیم به راه‌اندازی یک کتابخانه الکترونیکی گرفتند که بتواند کلیه خدمات کتابخانه‌های سنتی را ارایه دهد.
زمانی که این پروژه آغاز شد، کارشناسان پیش‌بینی کردند که اجرای آن بعد از شش سال یعنی در سال 1378 به پایان برسد و در همین راستا سه میلیارد و 900 میلیون ریال از سوی تکفا به آن‌ها ابلاغ شد.
اما بر اساس شواهد موجود به‌دلایلی که هنوز اعلام نشده است، این پروژه نیز مانند برخی دیگر از پروژه‌های وزارت بهداشت در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، بعید است که در موعد مقرر به پایان برسد. بر اساس اطلاعات به‌دست آمده مسؤولان اجرای این پروژه در خصوص دستاورد اجرای آن گفته‌اند: «با اجرای کامل این پروژه امکان امانت بین کتابخانه‌ای، اشتراک منابع در داخل هر دانشگاه و مابین دانشگاه‌های مورد نظر فراهم خواهد شد.»
بانک اطلاعات پزشکی

امکان جمع‌آوری و دسته‌بندی اطلاعات، امکان مدیریت منابع (انسانی، مالی، اطلاعاتی و تجهیزاتی) و امکان استخراج گزارش‌های مدیریتی، از جمله اهدافی بود که دست‌اندرکاران اجرای پروژه بانک اطلاعات پزشکی برای پروژه مورد نظر خود پیش‌بینی کرده بودند.
این پروژه نیز از جمله پروژه‌های شش‌ساله‌ای بود که در حال حاضر یک سال و نیم از اجرای کامل و عملیاتی شدن آن باقی مانده است.
اما جالب آنکه پروژه «بانک اطلاعات پزشکی» دستاوردهای روشن‌تری نسبت به زمان سپری شده آن ارایه داده است.
طراحی و پیاده‌سازی سامانه بانک اطلاعات بیمارستانی و خدمات بهداشتی و نظارت بر اجرای پروژه، ورود اطلاعات و کنترل نرم‌افزار و آموزش در دانشگاه مورد آزمایش (پایلوت) و برقراری ارتباط با مراکز ذی‌ربط از جمله دستاوردهای اجرای این پروژه است.
برخی کارشناسان معتقدند اگر روند فعالیت اجرای این پروژه مانند قبل باشد، شاید بتوان به اتمام آن در زمان مقرر امیدوار بود.
این پروژه نیز از تکفا بی‌نصیب نبوده و مبلغ هفت میلیارد و 150 میلیون ریال از سوی طرح توسعه کاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات برای اجرای آن ابلاغ شده است.
پرونده الکترونیکی بیمار

این پروژه، آخرین پروژه وزارت بهداشت در حوزه ICT است که مانند دیگر پروژه‌ها عملیات اجرایی آن در سال 81 آغاز شد و مسؤولان هشت سال زمان برای عملیاتی شدن آن پیش‌بینی کرده بودند.
مسؤولان شورای عالی اطلاع‌رسانی 52 میلیارد و 400 میلیون ریال برای اجرای این پروژه ابلاغ کردند تا امکان ثبت و نگهداری اطلاعات سلامت بیماران، ایجاد پرونده الکترونیکی یکپارچه و دسترسی به سوابق پزشکی بیمار فراهم شود.
سال گذشته مدیران اجرای پروژه، دستاوردهای اجرای آن را اعلام کردند. که از آن جمله می‌توان به "راه‌اندازی زیرسامانه‌های اطلاعاتی بیمارستان"، "آغاز مرحله اجرا و استقرار سامانه‌های شناسایی شده" و "راه‌اندازی سامانه اطلاعاتی مطب پزشکان، داروخانه‌ها، آزمایشگاه و مراکز عکسبرداری" اشاره کرد.
اطلاعات تایید نشده

حدود سه ماه قبل یک مقام آگاه در گفت‌وگو با خبرنگار ما، خبر از توقف فعالیت پروژه‌های ICT در وزارت بهداشت داد. در عین حال یک مقام آگاه دیگر هفته گذشته به خبرنگار ما گفت: وزارت بهداشت تصمیم به آغاز دوباره تلاش‌ها برای به نتیجه رساندن پروژه‌های ICT این وزارتخانه دارد.
این در حالی است که تلاش ما برای برقراری ارتباط با مسؤولان جدید و پیشین وزارت بهداشت در حوزه ICT تاکنون بی‌نتیجه مانده و به تبع آن یک سؤال مهم نیز بی‌پاسخ که سرانجام نهایی پروژه‌های تعریف شده و هزینه‌های صورت گرفته به کجا رسیده است؟

این موضوعی است که منتظر پاسخ درخور آن از سوی مسؤولان وزارت بهداشت هستیم.

سعید کریمی - هفته نامه بزرگراه فناوری - هفته پیش بود که گذرم به یکی از بیمارستان‌های پایتخت افتاد. جای شما اصلا خالی نبود، پر بود از شکایت و نارضایتی، یکی می‌گفت بیمار ما یک آزمایش را چند بار باید تکرار کند، یکی می‌گفت چقدر باید هزینه آزمایش‌های تکراری را بدهم، یکی دیگر می‌گفت در این هفته بیمارم را پیش سه دکتر بردم و هر کدام یک نظر متفاوت و سه نسخه مختلف دادند، امروز که آوردمش این‌جا دکتر گفت حساسیت است و با یک "آنتی‌هیستامین" خوب می‌شود. آخر چرا باید این‌جور باشد؟ مگر بیمار یکی نیست یا اینکه...
همین‌طور که روی صندلی انتظار نشسته بودم و داشتم به صحبت‌های بیماران و همراهانشان گوش می‌دادم با خود گفتم، ای کاش یکی بود این حرف‌ها را به گوش مسؤولان می‌رساند. همین موقع یکی گفت آقا چند شب پیش ماهواره داشت یک برنامه علمی پخش می‌کرد، بیماری رفته بود دکتر، هر دو (دکتر و بیمار) کارت‌های هوشمند خودشان را روی دستگاه کارت‌خوان گذاشتند، دکتر بعد از ویزیت بیمار، نسخه را در کامپیوتر شخصی خود تایپ و آن را در کارت هوشمند بیمار ذخیره کرد و البته یک عکس و آزمایش نیز برای او نوشت، بیمار از اتاق دکتر بیرون آمد و در اتاق کناری پشت یک کامپیوتر نشست که به اینترنت وصل بود و از طریق آن توانست از نزدیک‌ترین رادیولوژی و آزمایشگاهی که نزدیک خانه‌اش بود و وقت آزاد داشت، نوبت بگیرد.
از طرف دیگر از این طریق توانست متوجه شود که داروهایش در کدام داروخانه موجود است تا به کمک کارت هوشمندش داروها را به‌صورت الکترونیکی بخرد.

در همین حین فردی گفت چی می‌شد ما هم می‌توانستیم این کار را در کشورمان انجام بدهیم. همان فردی که داشت موضوع را تعریف می‌کرد گفت اگر باقیش را برایت تعریف کنم چه می‌گویی و ادامه داد: اما در آینده و بعد از توسعه پروژه قرار است بیمار بعد از آزمایشگاه و رادیولوژی و انجام دستور دکتر، دیگر برای گرفتن جواب به آن‌جا برنگردد، چراکه جواب آزمایش و عکس‌های رادیولوژی به‌صورت اسکن شده به پست الکترونیکی خود و دکترش ارسال خواهد شد.

یکی دیگر گفت: اینکه چیزی نیست، یکی از دوستان ما در دانمارک بیمه شده، نروژ عکس گرفته و آلمان رفته دکتر، دکتر هم عکس و هم بیمه بیمار را قبول کرده یعنی این سه کشور از این نظر به هم وصل شده بودند!

همین امر بهانه‌ای شد تا به بررسی این موضوع در کشورمان بپردازیم و ببینیم مسؤولان ذی‌ربط در خصوص مسایلی که ذکر شد و عنوان دقیق‌تر آن پرونده الکترونیکی بیمار است، چه کرده‌اند؟

بعد از پرس‌وجوهایی که انجام دادم، متوجه شدم در کشور ما نیز پروژه‌ای در این زمینه در حال انجام بوده که سعی شده طی گزارشی که در پی می‌آید، به وضعیت آن پرداخته شود.
آغاز تلاش‌ها

اوایل سال 81 بود که مسؤولان حوزه سلامت کشورمان تصمیم گرفتند پروژه‌ای به‌نام "پرونده الکترونیکی سلامت بیمار" را اجرا کنند و قرار بود پس از عملیاتی شدن آن امکان ثبت و استفاده یکپارچه از اطلاعات بیماران را که از قبل تولد تا زمان مرگ آن‌ها ثبت شده است، فراهم شود.
از این‌رو فعالیت‌های اجرایی این پروژه آغاز و در نخستین گام اقدام به تدوین اهداف چشم‌اندازهای آن کردند.

"امکان ثبت و نگهداری اطلاعات سلامت بیماران"، "دسترسی به سوابق پزشکی بیمار و انجام امر تشخیص و تجویز بر اساس آن"، "ایجاد زیرساخت اطلاعاتی و فنی مناسب برای روان شدن سیر اطلاعاتی و در یک کلام صرفه‌جویی در زمان هزینه" از جمله اهدافی بود که از سوی مسؤولان ذی‌ربط برای این پروژه دیده شده بود.
مطالعات اولیه روی پروژه تکفاب (توسعه و کاربری فناوری اطلاعات در بهداشت)

اگرچه تلاش‌ها برای تماس با مسؤولان پیشین و جدید در وزارت بهداشت این هفته نیز بی‌نتیجه ماند اما بر اساس بررسی‌های صورت گرفته و به گفته یک مقام آگاه شش ماهه نخست سال 81 صرف مطالعه روی این پروژه شده است.
بر این اساس گفته می‌شود مبلغی معادل 600 میلیون ریال هزینه این مطالعات شده که نتیجه آن 20 مجلد در زمینه‌های مختلف بوده است که خروجی مطالعات مذکور در دسترس نیست.

یکی از کارشناسان پروژه پرونده الکترونیکی بیمار، معتقد است بینش و هدف از طراحی و راه‌اندازی این سامانه در وهله اول ایجاد زیرساخت اطلاعاتی و فنی مناسب برای خدمات اورژانس پزشکی است و در این پروژه قسمت‌های مختلف بیمارستان‌ها به‌طور هم‌زمان و به‌صورت الکترونیکی به ارایه خدمات خواهند پرداخت.
به گفته این کارشناس، در حال حاضر سالانه مبلغی معادل 200 میلیارد ریال برای ثبت مشخصات بیمار در کاربرگ‌های متعدد و جداگانه هزینه می‌شود که اجرای این پروژه می‌تواند نقش مهمی در ثبت یکپارچه و الکترونیکی اطلاعات بیمار و جلوگیری از فرآیندهای تکراری داشته باشد.
آغاز فعالیت‌های اجرایی

اما بعد از انجام مطالعات و مشخص شدن راه، نوبت به آغاز فعالیت‌های اجرایی رسید و مسؤولان تصمیم گرفتند کار را در دو بخش "سخت‌افزاری و زیرساخت" و "نرم‌افزار و محتوا" دنبال کنند.

مسؤولان وزارت بهداشت در بخش نخست با هزینه‌ای بالا اقدام به کشیدن فیبرنوری به بیمارستان‌های امام خمینی تهران و دانشگاه تبریز کردند.
بررسی وضعیت توان داخلی

اما در حوزه نرم‌افزار، مسؤولان در ابتدا اقدام به بررسی توان علمی و فنی داخلی برای تولید محتوای مبتنی بر وب کردند. در این راستا در سال 82 کارگروهی تشکیل شد و از 10 شرکت بزرگ نرم‌افزاری که در زمینه تولید نرم‌افزارهای بیمارستانی فعالیت می‌کردند، دعوت شد تا توانایی خود را در خصوص تولید نرم‌افزاری با قابلیت اتصال به پورتال ارایه دهند.

اما به گفته نمایندگان شرکت‌های حاضر در کارگروه، امکان تولید این نرم‌افزار با قابلیت‌های خواسته شده در داخل وجود ندارد.
به گفته یک مقام آگاه، مسؤولان تکفاب در فازی از اجرای این پروژه با دعوت از متخصصان ایرانی که در کشورهای دیگر روی نرم‌افزارهای بیمارستانی کار کرده‌بودند، اقدام به تشکیل کارگاه آموزشی برای انتقال این دانش به شرکت‌های داخلی کردند که این اقدام نیز بی‌نتیجه ماند.
آغاز مرحله‌ای جدید

از این‌رو هیچ‌یک از تلاش‌ها برای استفاده از توان داخلی جهت تولید نرم‌افزار مورد نظر به نتیجه‌ای نرسید و به‌همین منظور مسؤولان پروژه تصمیم به پیدا کردن راه‌ چاره‌ای دیگر برای به اتمام رساندن کار گرفتند و آن خرید نرم‌افزار از کشورهای دیگر بود.
در این مرحله، پروژه وارد فاز جدیدی شد. کارشناسان تلاش خود را با محوریت دو موضوع آغاز کردند. اول آنکه کشور مورد نظر فناوری تولید این نرم‌افزار را داشته و دوم اینکه مخالفتی با انتقال دانش فنی آن به داخل کشور نداشته باشد. به گفته یک مقام آگاه که خواستار عدم ذکر نام خود بود، از میان کشورهایی که دارای این فناوری بودند، تنها کشور سنگاپور حاضر بود شرایط کشورمان را بپذیرد.
اما این روند، یعنی متوجه شدن اینکه توان علمی تولید این نوع از نرم‌افزار در داخل وجود ندارد و یافتن کشوری که شرایط داخلی را قبول کند، حدود دو سال به طول انجامید و بالاخره در اواخر سال 83 پیش‌نویس تفاهم‌نامه‌ای برای خرید نرم‌افزار سنگاپوری آماده شد.
مروری بر تفاهم‌نامه

در مرحله بعد از تفاهم، اورژانس بیمارستان امام‌خمینی(ره) تهران، اورژانس بیمارستان امام خمینی(ره) تبریز و اورژانس مرکز طبی کودکان به‌عنوان سه پاپلوت اجرای نرم‌افزار مذکور پیش‌بینی شد.

بر مبنای این تفاهم‌نامه قرار شد لیسانس نرم‌افزار از کشور سنگاپور خریداری شود.

همچنین بر اساس این تفاهم‌نامه، علاوه بر دریافت لیسانس نرم‌افزار، انتقال چرخه حیات بومی‌سازی، توسعه اجرای اختصاصی نرم‌افزار و پیاده‌سازی محصول نهایی در پاپلوت‌های منتخب این پروژه در قالب ارایه خدمات حرفه‌ای IT توسط مشاوران خارجی و داخلی تکمیل خواهد شد.
قابلیت‌های نرم‌افزار

اما یکی از مواردی که شاید خیلی مدنظر کارشناسان بود، امکاناتی بود که این نرم‌افزار در اختیار کاربران قرار می‌داد. مدیریت اطلاعات بیمار، سیستم وقت‌دهی، مشاوره بالینی، تجویز الکترونیکی نسخه و کنترل دارو و داروخانه از جمله امکاناتی است که قرار بود از طریق این نرم‌افزار به مخاطبان ارایه شود. ولی موارد اشاره شده تنها ویژگی‌های موجود در این نرم‌افزار نبود و از دیگر ویژگی‌های آن می‌توان به نگهداری سوابق بیمار، مدیریت اعمال مقررات بیمه، ارتباط متخصصان پزشکی و دسترسی چندمنظوره اشاره کرد.
زمان و هزینه اجرای تفاهم‌نامه

اما در این پیش‌نویس اشاره‌ای به ریز زمانبندی اجرای پروژه و یا هزینه آن نشده است.

شنیده‌ها حاکی است برای اجرای این تفاهم‌نامه مبلغی در حدود 10 تا 20 میلیارد ریال پیش‌بینی شده بود.

از سوی دیگر از آن‌جایی که اجرای پروژه "پرونده الکترونیکی بیمار" از سال 81 آغاز شده و بر اساس برنامه‌های اولیه قرار بود تا سال 87 به پایان برسد، به این ترتیب چهار سال برای اجرای این تفاهم‌نامه در نظر گرفته شده بود.

بعد از تهیه پیش‌نویس تفاهم‌نامه مذکور، چهار ماه طول کشید تا کارشناسان مرکز تحقیقات توسعه ICT سلامت بتوانند نظر کارشناسان سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور را برای اجرای این پروژه تامین کنند.
در تیرماه سال 84 و پس از تامین نظر کارشناسان سازمان مدیریت، ترابی نماینده وقت وزیر بهداشت در امور فناوری اطلاعات و ارتباطات طی نامه‌ای پیش‌نویس تفاهم‌نامه را به‌منظور تخصیص بودجه مورد نیاز اجرای آن برای دکتر صدیق، مدیرکل دفتر علوم تحقیقات و فناوری سازمان مدیریت ارسال کرد که این تفاهم‌نامه تاکنون از سوی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور تایید نشده است.
توقف پروژه و دلایل آن

پس از عدم تخصیص بودجه مورد نیاز از سوی سازمان مدیریت، فعالیت‌های این پروژه از آبان‌ماه سال گذشته به‌طور کامل متوقف شد، ولی برخی از کارشناسان اختصاص نیافتن بودجه را تنها علت توقف این پروژه نمی‌دانند.
ایشان معتقدند یکی از اصلی‌ترین دلایل توقف آن، وجود چند متولی در پروژه مذکور است.
وزارت بهداشت، مرکز صنایع نوین وزارت صنایع و معادن و مرکز تحقیقات مخابرات ایران برخی از سازمان‌هایی بودند که ادعای تولی‌گری اجرای این پروژه را داشتند. از سوی دیگر برخی از کارشناسان معتقدند، اجرای این پروژه موجب انحصارگرایی و به‌وجود آمدن محدودیت برای کاربران می‌شود چراکه تمامی بیمارستان‌ها و مراکز درمانی موظف به نصب و استفاده از یک نرم‌افزار هستند.
این در حالی است که به گفته برخی از کارشناسان این پروژه، اجرای این پروژه قرار نیست محدودیت ایجاد کند، بلکه با اجرای آن استانداردهایی برای تبادل اطلاعات تعریف خواهد شد و بیمارستان‌ها و یا مراکز درمانی امکان استفاده از سیستم‌عامل‌ها و نرم‌افزارهای مختلف را خواهند داشت.
طرح انسجام

اما کارگروه سلامت الکترونیکی شورای عالی فناوری اطلاعات نیز بعد از گذشت حدود دو ماه از آغاز فعالیت خود و بر اساس تلاش‌ها و تحقیقاتی که برخی از اعضای آن ظرف یک سال و نیم گذشته انجام داده بودند، اقدام به ارایه طرح انسجام خواهد کرد. بر اساس این طرح با بررسی استانداردهای موجود، چگونگی بومی‌سازی آن‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد.
ظرف دو ماه آینده شمای طرح که همان کدهای استاندارد شده است، آماده بهره‌برداری می‌شود و پیش‌بینی می‌شود و ظرف یک سال آینده پایلوت "پرونده الکترونیکی سلامت بیمار" در کشور از سوی این کارگروه اجرایی شود.
به گفته مسؤولان این کارگروه یکی از ویژگی‌های این پروژه قابل استفاده بودن آن با هر نرم‌افزار و سیستم‌عامل است.

فناوری اطلاعات و حاکمیت مطلوب

شنبه, ۷ مرداد ۱۳۸۵، ۰۹:۲۴ ب.ظ | ۱ نظر

مونا صداقت - بزرگراه فناوری - حاکمیت یک مفهوم جدید نیست بلکه از زمان تمدن بشر وجود داشته است. به‌طور خیلی ساده حاکمیت به معنای فرآیند تصمیم‌گیری و اجرای تصمیمات است. حاکمیت می‌تواند به صورت‌های حاکمیت مشارکتی، حاکمیت بین‌المللی، حاکمیت ملی و حاکمیت محلی باشد.
از آن‌جا که حاکمیت فرآیند تصمیم‌گیری و اجرای تصمیمات است، بازیگرانی که به‌طور رسمی و یا غیررسمی در این تصمیم‌گیری‌ها و اجرای آن‌ها نقش دارند، در کانون تمرکز هستند. دولت یکی از این ایفاکنندگان نقش در حاکمیت است. براساس سطحی که دولت حاکم در آن قرار دارد بازیگران متفاوتی به ایفای نقش می‌پردازند. به‌عنوان مثال در نواحی روستایی، مالکان، انجمن کشاورزان، شرکت‌های تعاونی، NGOها، موسسات تحقیقاتی، رهبران مذهبی، موسسات مالی، بخش‌های سیاسی، ارتش و غیره نقشی در حاکمیت دارند. این وضعیت در نواحی شهری پیچیده‌تر است. در شکل 1 ارتباط بین افرادی که در حکومت‌های نواحی شهری ایفای نقش می‌کنند نشان داده شده است. در سطح ملی علاوه بر بازیگران فوق، رسانه‌ها، کسانی ‌که در پارلمان فعالیت می‌کنند، شرکت‌های چندملیتی و غیره نیز در تصمیم‌گیری‌ها و اجرای تصمیمات نقش عمده‌ای بازی می‌کنند. همۀ این بازیگران غیر از دولت و ارتش بخشی از جامعه متمدن هستند. در برخی از کشورها علاوه بر جامعه متمدن، سندیکای جرایم سازمان‌یافته مانند مافیای دولتی نیز بر تصمیم‌گیری‌ها تاثیرگذار هستند به‌ویژه در نواحی شهری و در سطح ملی.
در برخی از نواحی روستایی ممکن است تصمیم‌گیری‌ها توسط خاندان‌های قدرتمند در آن نواحی انجام شود. این‌گونه تصمیم‌گیری‌های غیررسمی معمولا با اقدامات غلط و نادرست همراه است.
خصیصه‌های حاکمیت مطلوب
یک حاکمیت مطلوب هشت مشخصه و ویژگی دارد: 1- مشارکت، 2- بر مبنای موافقت عمومی، 3- مسؤول و قابل اطمینان، 4- شفافیت، 5- پاسخ‌گو، 6- موثر و کارآمد، 7- برابری و فراگیری و 8- مطیع قوانین حاکم.
1- مشارکت: مشارکت همگانی مرد و زن در امور جامعه کلید اصلی حاکمیت مطلوب است. مشارکت می‌تواند مستقیم و یا به‌واسطه نماینده‌های قانونی باشد. مشارکت باید با آگاهی و سازمان‌یافته صورت گیرد و این به معنای آزادی تجمع و بیان از یک سو و جامعه متمدن سازمان‌یافته از سوی دیگر است.
2- بر مبنای توافق عمومی: جامعه‌ای که در آن بازیگران بسیاری با نظرات متعدد ایفای نقش می‌کنند، حاکمیت مطلوب جهت رسیدن به یک اجماع و توافق عمومی است بر سر اینکه بهترین منافع برای جامعه چیست و چگونه به‌دست می‌آید. این تنها می‌تواند از درک تاریخی، فرهنگی و مفاهیم اجتماعی در جامعه مفروض به‌دست آید.
3- مسؤول و مطمئن: مسؤول و قابل اطمینان بودن از ملزومات کلیدی یک حاکمیت مطلوب است. نه‌تنها موسسات دولتی بلکه بخش خصوصی و تشکیلات جامعه مدنی نیز باید در برابر عموم مردم و کلیه ذی‌نفعان رسمی مسؤول باشند. اینکه کی در برابر چه کسی مسؤول است بسته به اینکه تصمیمات و اقدامات انجام شده در داخل و یا خارج یک سازمان انجام گرفته، متفاوت خواهد بود. به‌طور کلی یک سازمان و یا موسسه در برابر کسانی‌که متاثر از تصمیمات و و اقدامات آن هستند، مسؤول است. مسؤول بودن را نمی‌توان بدون شفافیت لازم از پیش برداشت.
4- شفافیت: شفافیت به این معناست که تصمیماتی که اخذ و اجرا می‌شوند از قوانین و مقررات پیروی کنند. همچنین شفافیت به این معناست که اطلاعات به‌طور آزاد در دسترس کسانی ‌که تحت تاثیر این تصمیمات و اجرای آن هستند، قرار گیرد. علاوه بر این یعنی اینکه اطلاعات کافی و لازم به شکلی ساده و قابل فهم تهیه شود و در اختیار همگان قرار گیرد.
5- پاسخ‌گویی: در یک حاکمیت مطلوب تشکیلات حاکم در بازه زمانی منطقی پاسخ‌گوی شهروندان و افراد ذی‌نفع هستند.
6- موثر و کارآمد: حاکمیت مطلوب به این معناست که تشکیلات حاکم بتواند نتایجی را تولید کند و دستاوردهایی را ارایه دهد که احتیاجات جامعه را برآورده سازد و در عین حال بهترین منابع را در اختیار آن‌ها قرار دهد. همچنین مفهوم کارآمدی در یک حاکمیت مطلوب استفاده مقبول از منابع طبیعی و حمایت از محیط زیست را نیز تحت پوشش قرار می‌دهد.
7- برابری و فراگیری: مطلوب بودن یک حاکمیت در این است که همه اعضا احساس کنند که در آن سهیم هستند و از مسیر اصلی آن کنار گذاشته نمی‌شوند. این مسئله نیازمند این است که همه گروه‌ها، به‌خصوص قشر آسیب‌پذیر، این فرصت را داشته باشند که وضعیت خود را بهبود بخشند.
8- قوانین حاکم: یک حاکمیت مطلوب دارای چارچوب‌های قانونی است که به شکلی عادلانه و بی‌طرفانه اجرا شود و همچنین به‌طور کامل از حقوق بشر حمایت کند. اجرای عادلانه قانون نیازمند دادگاه قضایی مستقل و نیروی انتظامی قدرتمند و فسادناپذیر است.
آنچه در بالا آمده نشان‌دهنده آن است که حاکمیت مطلوب آرمان و هدفی است که رسیدن به آن بسیار دشوار است. امروزه کشور‌های اندکی به آرمان حاکمیت مطلوب نزدیک شده‌اند. به هر حال جهت تضمین توسعه پایدار بشری، باید اقداماتی در جهت رسیدن به این ایده‌آل و حقیقی کردن آن صورت گیرد.
به‌طور کلی از یک حاکمیت مطلوب انتظار می‌رود که در راستای بهبود وضعیت زندگی شهروندانش تلاش کند. تفاوت یک حاکمیت مطلوب و یک حاکمیت نامطلوب در این است که حاکمیت نامطلوب در جهت به‌دست آوردن منافع شخصی و خصوصی خود است، درحالی‌ که حاکمیت مطلوب منافع مردم را در نظر می‌گیرد. با وجود یک حاکمیت مطلوب توزیع اطلاعات به‌طور متناسب برای عموم مردم است، اما حاکمیت نامطلوب بسیاری از اطلاعات را از دسترس مردم عادی دور نگه می‌دارد. در این حالت اطلاعات فقط برای عده‌ای خاص قابل دسترس است که آن‌ها نیز جهت منافع خود از آن بهره می‌برند و این در نهایت با اساس یک حاکمیت مطلوب که تصمیم‌گیری‌های آن وابسته به کیفیت و دقت اطلاعات در تصمیم‌گیری‌ها است، مغایر است.
جهت رسیدن به یک حاکمیت مطلوب راهکارهای متعددی برای دولت‌ها و بازیگران آن‌ها وجود دارد. یکی از راه‌حل‌های موثر جهت رسیدن به حاکمیت مطلوب، فناوری اطلاعات است. فناوری اطلاعات ترکیبی است از دو مفهوم کلیدی فناوری و اطلاعات. اطلاعات به‌طور کل مفهوم گسترده‌ای دارد و به محتوا مربوط می‌شود درحالی ‌که فناوری ابزاری است جهت نظارت و مدیریت محتوا. فناوری همچنین عنصر اصلی در پردازش تبادل اطلاعات است. تاثیر اطلاعات در انجام تصمیم‌گیری‌های درست جهت دست‌یابی به حاکمیتی مطلوب وابسته به فناوری و استفاده از آن در ساده‌تر کردن اطلاعات است. کاملا آشکار است که فناوری بدون وجود اطلاعات هیچ معنایی نخواهد داشت.
از جمله مزایایی که فناوری اطلاعات در رسیدن به یک حاکمیت مطلوب می‌تواند داشته باشد ایجاد وب‌سایت‌هایی جهت به اشتراک گذاشتن اطلاعات به‌روز است. همان‌طور که پیش‌تر گفتیم از مواردی که منجر به یک حاکمیت مطلوب می‌شود شفاف‌سازی عملکردها، برنامه‌ها و طرح‌های دولت برای عموم مردم و شهروندان است. از طریق ایجاد وب‌سایت‌های دولتی عموم مردم در نقاط مختلف یک کشور می‌توانند از عملکرد دولت و حکومت خود در زمینه‌های متعدد باخبر شوند. از طریق این وب‌سایت‌ها می‌توان به یکی دیگر از مشخصه‌های حاکمیت مطلوب که همان فراگیر بودن است، دست یافت. از طریق وب‌سایت‌های متعلق به دولت، همه شهروندان می‌توانند در نظرخواهی‌ها شرکت کنند و نظراتشان را در مورد موضوعاتی که تحت تاثیر آن هستند به‌طور آنلاین از طریق وب‌سایت‌ها ارسال کنند. همچنین با الکترونیکی کردن اسناد و مدارک دولتی و قرار دادن آن‌ها بر روی اینترنت، به‌روزرسانی آن‌ها ساده‌تر و سریع‌تر انجام خواهد گرفت و این کمک شایانی در به‌دست آوردن اطلاعات به‌روز جهت تصمیم‌گیری‌های درست، خواهد بود.

ICT به کمک سالمندان می‌آید

شنبه, ۷ مرداد ۱۳۸۵، ۰۸:۵۶ ب.ظ | ۰ نظر

سیدمیثم لطفی - بزرگراه فناوری - زمانی که در اوایل دهه 1990 فناوری‌های صوتی و تصویری عرضه شدند، با استقبال قابل ملاحظه‌ای از جانب مردم مواجه شدند و همین امر موجب شد تا تمایل شرکت‌ها برای تولید دستگاه‌های جدیدتر در این زمینه افزایش یابد. با وجود اینکه این دستگاه‌ها جذابیت فراوانی برای مردم داشتند و تاکنون نمونه آن‌ها دیده نشده بود، در ابتدا قشر کهنسال جامعه تمایل چندانی به استفاده از آن‌ها نشان ندادند و تصور می‌کردند که خرید این‌گونه وسایل استفاده چندانی برای آن‌ها نخواهد داشت.

با گذشت مدت‌زمانی کوتاه و نمایان شدن مزایای بی‌شمار دستگاه‌های صوتی و تصویری کم‌کم افراد کهنسال نیز به این وسایل جذب شدند و طولی نکشید که بیشتر آن‌ها نیز این قبیل وسایل را خریداری کردند. هجوم چشمگیر قشر کهنسال جامعه نسبت به وسایل یاد شده در آن زمان تعجب همه را به‌خود برانگیخته بود و به یکی از مهم‌ترین عوامل در بالا رفتن میزان تولید خدمات شرکت‌های فعال در این حوزه شد. اگرچه هم‌اکنون چندین سال از آن ماجرا می‌گذرد، جمع زیادی از کارشناسان تصور می‌کنند که ممکن است به‌زودی اتفاقی مشابه رخ دهد. این روزها دستگاه‌های صوتی و تصویری نظیر رادیو، تلویزیون و... جذابیت خود را از دست داده‌اند و مثل اوایل دهه 1990 محبوب همه مردم نیستند، ولی با این حال روی کار آمدن مقوله‌ای با اسم فناوری ارتباطات و اطلاعات موجب شده تا جایگزینی مناسب برای ابزارهای صوتی و تصویری پیدا شود. بسیاری از کارشناسان معتقدند، ورود به هزاره سوم و افزایش نفوذ دستاوردهای نوین فناوری در بین مردم موجب شده تا افراد کهنسال نیز با اشتیاق فراوان به‌سمت این وسایل هجوم آورند و آن‌ها را برای گذران زندگی روزانه خود لازم و ضروری بدانند.
توجه سالمندان به فناوری
وقتی که دو سه سال پیش انفجار فناوری رخ داد و بیشتر کشورها بر آن شدند تا با حداکثر سرعت خود را به قافله نوپای فناوری اطلاعات ملحق کنند، سازمان بازنشستگان ایالت نیوجرسی(New Jersey) آمریکا از جمله مراکزی بود که به سختی توانست وارد این دور شود. درحالی که سازمان بازنشستگان نیوجرسی به گفته کارشناسان وقت نیاز به 30 میلیارد دلار بودجه داشت تا بتواند خود را به فناوری‌های نوین روز مجهز سازد، در آن زمان تنها یک‌سوم این بودجه تامین شده بود. امروزه شورای سرمایه‌گذاری این ایالت طرح جدیدی ارایه داده که به‌موجب آن می‌توان بازنشستگان و سالخوردگان را نیز وارد دنیای سایبر کرد.
این‌طور که مروری بر وضعیت کشورهای مختلف نشان می‌دهد، بیشتر مراکز حامی حقوق بازنشستگان در سراسر دنیا می‌کوشند فعالیت مشابهی را نظیر مرکز نیوجرسی انجام دهند تا میزان استفاده آن‌ها از فناوری‌های نوین افزایش یابد. با پایان یافتن دهه 1990 و آشنا شدن عموم مردم با دستگاه‌های الکترونیکی، سیستم آموزش بازنشستگان ایالت تگزاس آمریکا تصمیم گرفت تا 7/2 میلیارد دلار و یا سه درصد بودجه 90 میلیارد دلاری خود را صرف تطابق فناوری اطلاعات و ارتباطات با افراد کهنسال کند. در این میان دو ایالت آریزونا و نیویورک برای نخستین بار موفق شدند که با خرید برخی دستگاه‌ها و توزیع آن‌ها در بین قشر سالخورده جامعه آن‌ها را با اهداف جامعه اطلاعاتی و سایبر آشنا سازند.
روند توسعه فناوری در بین سالخوردگان به‌قدری با سرعت پیش رفت که طولی نکشید بیش از 50 مرکز حامی حقوق بازنشستگان در آمریکا اهداف خود را با توجه به فناوری اطلاعات طراحی کردند و تنها در سال گذشته میلادی 8/9 میلیارد دلار و یا 11 درصد کل بودجه خود را در این راه صرف کردند. درحال حاضر این مراکز می‌کوشند که با سرمایه‌گذاری 34 میلیارد دلاری برای راه‌اندازی مراکز عرضه‌کننده خدمات فناوری و الکترونیکی بر میزان فعالیت‌های خود در این حوزه افزایش دهند و این درحالی است که گفته شده تا پایان سال 2006 میلادی میزان کلی سرمایه‌گذاری سازمان‌های بازنشستگی آمریکا در زمینه فناوری ارتباطات و اطلاعات تا 128 میلیون دلار افزایش خواهد یافت که این رقم به‌طور کلی 2/7 درصد از سرمایه کلی آن‌ها را شامل می‌شود.
بازنشستگان و سرمایه‌گذاری در فناوری
سرمایه‌گذاری بخش‌های بازنشستگی آمریکا برای نخستین بار از ایالت نیوجرسی این کشور آغاز شد و پس از گذشت مدتی به دیگر ایالت‌ها نیز رسید. اما بسیاری از محققان و کارشناسان بر این باورند که مقامات ایالت نیوجرسی بزرگ‌ترین تاثیر را در این زمینه برجای گذاشته‌اند، زیرا اگر آن‌ها این روند را آغاز نکرده بودند ممکن بود نفوذ فناوری‌‌های جدید در این کشور با تاخیر زیادی مواجه شود و سالخوردگان نتوانند خود را با این حرکت سریع هماهنگ کنند. برای آنکه این خدمات به‌صورت هماهنگ و عادلانه در منازل توزیع شود تا این قشر از جامعه بتوانند لذت بیشتری را از دوران بازنشستگی خود ببرند، سال‌ها قبل تلاش‌هایی آغاز شده بود. برخی کارشناسان معتقدند که فعالیت که به نوعی حرکتی اقتصادی نیز محسوب می‌شد از سال 1989 آغاز شد. در آن زمان بسیاری از شرکت‌ها با دید اقتصادی تمرکز خود را به افراد سالمند منعطف کرده بودند و می‌کوشیدند با عرضه خدمات بهتر و بیشتر به آن‌ها سود اقتصادی بیشتری را به‌خود اختصاص دهند.
دیل آن ریس(Dale Anne Reiss) که مدیریت مرکز Ernst & Young را برعهده دارد در این‌باره اظهار داشت: ما هم‌اکنون درحال غرق شدن در مسایل مالی هستیم. بانک‌ها درحال عرضه وام‌های سنگین به مشتریان خود هستند و بسیاری از شرکت‌های حامی حقوق بازنشستگان می‌کوشند که با راه‌اندازی یک بنگاه اقتصادی جدید سود بیشتری را به جیب بزنند. شاید با اندکی تفکر بتوانیم وقایع دهه 1980 را به خاطر بیاوریم که در آن زمان همه مردم از حقوق یکسان برخوردار بودند و حتی کهنسالان نیز می‌توانستند به اندازه دیگر اقشار جامعه از فناوری‌ها و دستاوردهای نوین وقت بهره ببرند.
اگر بخواهیم وضعیت مراکز و سازمان‌های بازنشستگی را با اعداد و ارقام بررسی کنیم، امروزه معلوم شده که بیشتر این شرکت‌ها به‌طور سالانه تنها نزدیک به هشت درصد درآمدهای خود را به بخش فناوری اختصاص می‌دهند که این امر با توجه به رشد و توسعه روزافزون این فناوری‌ها بسیار کم است. در این میان بسیاری از مدیران برای افزایش سرمایه‌گذاری در این بخش شدیدا مخالفت می‌کنند و بر این باورند که اگر افراد کهنسال به امکانات و تجهیزات فناوری ارتباطات و اطلاعات دسترسی پیدا کنند توانایی استفاده از آن‌ها را نخواهند داشت و به درستی نمی‌توانند نحوه استفاده از آن را بیاموزند.
تیموتی برت(Timothy Barrett) مدیر اجرایی مرکز بازنشستگی San Bernardino گفته است: به‌طور واضح و آشکار مشخص است که هزینه خدمات عرضه شده برای بازنشستگان بسیار زیاد است و آن‌ها توانایی استفاده از این خدمات را در بیشتر مواقع ندارند. درحالی که برای مرکز ما 6/4 میلیارد دلار بودجه در نظر گرفته شده است، هشت درصد آن را ما هم‌اکنون به بازنشستگان اختصاص داده‌ایم که طی آن می‌کوشیم خدمات فناورانه خود را با قیمت پایین‌تری به‌دست مردم برسانیم. برای آنکه ما به این اهداف دسترسی پیدا کنیم، تنها کافی است که سرمایه‌گذاران اقدام به خرید ما کنند تا در کنار اینکه منابع مالی ما را تامین می‌کنند، خودشان نیز به سود اقتصادی بالایی برسند.
برای مثال مرکز حمایت از حقوق بازنشستگی آلاسکا به تازگی 500 میلیون دلار سرمایه‌گذاری کرده تا با فعالیت بیشتر بر روی پنج عاملی که عوامل خطرساز برای سالخوردگان محسوب می‌شوند، امنیت بیشتری را به قشر سالخورده جامعه عرضه کند. مایکل الیور(Michael Oliver) که یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاران مرکز حمایت از حقوق بازنشستگی آلاسکا محسوب می‌شود، سالانه 15 تا 17 درصد سود به‌دست آورد.
سیستم آموزشی مرکز بازنشستگان کالیفرنیا به تازگی اعلام کرده است که با افزایش فعالیت‌های خود در حیطه فناوری ارتباطات و اطلاعات می‌کوشد سهم 6/4 درصدی خود از سرمایه‌گذاری در این بخش را به 6 درصد افزایش دهد تا سالخوردگان و بازنشستگان این ایالت بتوانند از خدمات بهتر و بیشتری بهره‌مند شوند. اگرچه این طرح در ظاهر می‌تواند مزایای فراوانی را به‌دنبال داشته باشد، برخی کارشناسان از اجرای آن احساس نگرانی کرده‌اند. این‌طور که گفته‌ می‌شود، بسیاری از کارشناسان در هراسند که اجرای این طرح عظیم ممکن است سود اقتصادی چندانی را به‌دنبال نداشته باشد و باعث شود تا تمایل سرمایه‌گذاران برای حضور در این عرصه کاهش یابد. یکی از خدمات بزرگی که قرار است مقامات کالیفرنیا به بازنشستگان خود عرضه کنند بهداشت الکترونیکی است. با اجرای این طرح، از این پس تمامی بازنشستگان این منطقه می‌توانند به سادگی از خدمات بهداشتی و درمانی استفاده کنند و در صورت بروز هرگونه بیماری ظرف کوتاه‌ترین زمان ممکن به بهترین خدمات پزشکی دست یابند. علاوه بر آن، هر یک از بازنشستگان ایالت کالیفرنیا در این طرح خواهند توانست بدون رفتن به مراکز درمانی آخرین وضعیت جسمانی خود را به اطلاع پزشکان متخصص برسانند.
فرصت فناوری برای کهنسالان
از جمله مواردی که توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات بین افراد کهنسال باید به آن توجه شود ایجاد فرصت برای آن‌هاست. به‌عبارت دیگر، مسؤولان و مجریان طرح‌های مختلف فناوری اطلاعات باید در تلاش باشند با ایجاد فرصت‌های مناسب برای بهره‌گیری از دستاوردهای نوین فناوری، به سالخوردگان و بازنشستگان امکان دهند تا در شرایطی ایمن،‌ به‌سادگی بتوانند وسایل و امکانات فناورانه و جدید را وارد زندگی روزمره خود کنند و به این وسیله اطمینان آن‌ها از جامعه سایبر افزایش یابد. این‌طور که دیده می‌شود، در برخی موارد شرکت‌های فناوری تا 65 درصد کل بودجه خود در یک سال را وام گرفته‌اند تا به‌واسطه آن بتوانند در قبال عرضه خدمات مختلف به افراد پیر سود اقتصادی فراوانی را از آن خود کنند. اگرچه این امر تا حدودی می‌تواند روند عرضه خدمات الکترونیکی به سالمندان را تسهیل کند، باید توجه داشت که دید اقتصادی به آن می‌تواند مشکلات فراوانی را به‌دنبال داشته باشد و بازدهی کلی را پایین بیاورد. برای از میان برداشتن این مشکل باید مسؤولان نظارت بیشتری را بر این عرصه داشته باشند تا شرکت‌های مختلف با دید اقتصادی به خدمت‌رسانی نپردازند.
آخرین اطلاعاتی که در پایان مطالعات و بررسی‌های اخیر به‌دست آمده است نشان‌دهنده آن است، هر کجا که شرکت‌ها در زمینه عرضه خدمات الکترونیکی به بازنشستگان سرمایه‌گذاری کرده‌اند ظرف مدت‌زمانی کوتاه سرمایه‌گذاری آن‌ها مفید واقع شده و سود فراوانی را برای آن‌ها به‌دنبال داشته است که البته باید در نظر داشت که تبلیغات نیز می‌تواند در این زمینه مفید واقع شود تا تمایل شرکت‌ها برای سرمایه‌گذاری در این زمینه بالا رود.
به‌طور کلی باید رشد اقتصادی و اجتماعی و گام‌های ارزنده‌ای که در زمینه فناوری برداشته شده و در کنار آن، آمادگی مردم برای پذیرش معیارهای شناخته شده فناوری و تن‌ دادن به ارزش‌های آزموده جهانی در این زمینه به‌دقت مورد بررسی قرار گیرد تا سالمندان به اندازه همه مردم جامعه بتوانند از دستاوردهای فناوری استفاده کنند.
باید توجه داشت که نشان توسعه شهرها داشتن ساختمان‌های بلند و بلندمرتبه‌سازی است، اما مسئله‌ای که از آن مهم‌تر به‌نظر می‌رسد داشتن امکانات و تسهیلات یکسان برای تمامی اقشار جامعه است که این امر می‌تواند به‌عنوان یکی از شاخصه‌های توسعه شهرها به‌حساب آید. در این میان نمونه‌های بسیار مناسبی وجود دارد که می‌توان به آن‌ها اشاره کرد. برای مثال، دولت بریتانیا با اجرای طرحی جامع به تمام بازنشستگان و سالخوردگان خود امکان می‌دهد تا نشان دهد که فناوری تا چه اندازه توانسته بر زندگی آن‌ها تاثیر بگذارد. در این طرح بزرگ که به همت دو شرکت BT و مایکروسافت اجرا می‌شود بیش از 1500 کارشناس فناوری ارتباطات و اطلاعات به سراغ کهنسالان بریتانیایی می‌روند و میزان تاثیرات فناوری را بر زندگی آن‌ها بررسی می‌کنند. قرار است در این برنامه که Age Concern نام گرفته تمام سالخوردگان بریتانیایی توانایی خرید خود از فروشگاه‌های آنلاین را نشان دهند که در کنار این مسئله قرار است شرایط لازم برای یک زندگی مناسب و راحت برای این افراد فراهم آید. در کنار این طرح، کارشناسان سیار اتوبوسی که با کامپیوترهای پیشرفته تجهیز شده را در شهرهای مختلف بریتانیا به حرکت درخواهند آورد تا مردم را با این قبیل فناوری‌ها آشنا کنند. در آمارهای منتشر شده آمده است، هم‌اکنون 44 درصد بریتانیایی‌های بالای 50 سال هیچ دسترسی به کامپیوتر ندارند. بیشتر کهنسالان می‌کوشند با استفاده از اینترنت امکانات مناسب برای سفرهای تفریحی خود را پیدا کنند و یا تاریخچه‌ای از خود و خانواده را ترسیم و در اختیار دیگر کاربران قرار دهند.
علاوه بر این، محققان آمریکایی امیدوارند با بررسی‌های بیشتر در زمینه فناوری ارتباطات و اطلاعات، جامعه اطلاعاتی را به عاملی کارآمد برای سالمندان تبدیل کنند. این دانشمندان موفق به ساخت عینک‌هایی شده‌اند که با نصب دوربین‌های بسیار کوچک و مینیاتوری بر روی آن، امکان دیدن را برای افراد کهنسال که به کم‌بینایی مبتلا هستند فراهم می‌کند. کهنسالان نابینایی که تا به‌حال از این فناوری استفاده کرده‌اند به آسانی توانسته‌اند اشیایی را که تا به‌حال امکان دیدن آن‌ها را نداشتند به‌طور واضح مشاهده کنند.
در اخبار دیگر آمده است، دولت بریتانیا پس از نه ماه مطالعه و بررسی اعلام کرده بازنشستگان و سالخوردگانی که از معلولیت‌های جسمی شدید رنج می‌برند، برای تغییر سیستم کنونی به تلویزیون‌های دیجیتالی نیاز به‌ کمک‌های اساسی دارند. مطالعاتی که به‌تازگی برروی 400 خانواده ساکن در شهر بولتون(Bolton) صورت گرفته نشان داده که 74 درصد ساکنان این شهر که به تلویزیون‌های دیجیتالی دسترسی داشته‌اند برای تنظیم این دستگاه‌ها مشکل دارند. در این میان، با سپری شدن چهار هفته از زمان نصب تلویزیون‌های دیجیتالی در این منطقه رقم یاد شده به 20 درصد کاهش پیدا کرده و 98 درصد هم از ‌دست‌یابی به این فناوری جدید احساس خرسندی کرده‌اند. دولت بریتانیا قصد دارد از سال 2008 میلادی طرح تغییر سیستم آنالوگ تلویزیون‌های خود به سیستم دیجیتالی را آغاز کند و تا سال 2012 این طرح را به‌پایان برساند.
این‌ مطلب و ده‌ها خبر دیگر که در این زمینه منتشر شده نوید آن را می‌دهد که سالمندان و بازنشستگان می‌توانند در آینده نزدیک سهم بیشتری از این جهان پهناور را در جامعه مجازی به‌خود اختصاص دهند.

دولت الکترونیکی و حکومت داری خوب

شنبه, ۷ مرداد ۱۳۸۵، ۰۸:۵۰ ب.ظ | ۰ نظر

چکیده - در این مقاله ابتدا به بررسی ابعاد و ویژگیهای دولت الکترونیک ، مزایا و آثار ناشی از استقرار آن و تأثیر به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در عملکرد حکومتها می پردازیم و سپس حکومت داری خوب به عنوان مقوله ای جامع و ارزشمند در حوزه نوسازی دولت مورد بررسی قرار خواهد گرفت . در ادامه نیز به ارتباط میان دولت الکترونیک و حکومت داری خوب اشاره خواهد شد و به نقاط پیوند میان این دو مقوله اشاره می شود. پس از مطالعه این نوشتار، خواننده درخواهد یافت که دولت الکترونیک ابزاری مناسب به منظور تحقق عینی حکومت داری خوب است.

مقدمه

دولت الکترونیک به معنای فراهم کردن شرایطی که دولتها بتوانند خدمات خود را به صورت شبانه روزی و در تمام ایام هفته به شهروندان ارائه کنند. این امر در سالهای اخیر به طور جدی در دستور کار دولتها قرار گرفته و دولتمردان هوشمند نیروهای خود را در راه تحقق چنین شرایطی بسیج کرده اند و درصدد برآمده اند که فرایندهای سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی را با کمک فناوری نوین ارتباطات و اطلاعات اصلاح کرده و از این طریق به شیوه کارآمد تری به ارائه خدمات به شهروندان بپردازند . در عصر جدید ، حکومت داری خوب ، حکومت در دسترس است و لازمه بهتر حکومت کردن دسترسی سریع و آسان شهروندان به اطلاعات و خدمات کیفی است . حکومت‌داری خوب ، حکومتی است که با سرعت بیشتر ، هزینه کمتر و کارایی بیشتر‌، خدمات خود را به طیف گسترده تری از شهروندان ارائه کند .

تعریف دولت الکترونیک

به کارگیری و گسترش دولت الکترونیک غالباً در جهت انجام تغییرات در فرایندهای دولتی نظیر تمرکز زدایی ، بهبود کارایی و اثر بخشی است . اصولاً تعریف واحدی درباره دولت الکترونیک وجود ندارد و این مسأله ناشی از ماهیت پویا و متغیر فناوری است . امروزه به استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات به منظور بهبود کارایی و اثر بخشی ، شفافیت اطلاعات و مقایسه پذیری مبادلات اطلاعاتی و پولی در درون دولت ، بین دولت و سازمانهای تابعه آن،بین دولت و شهروندان و بین دولت و بخش خصوصی دولت الکترونیک اطلاق می شود . ( صفری و همکاران 1382 ). اکنون به چند تعریف از دولت الکترونیک اشاره می شود ؛

- دولت الکترونیک عبارت است از تعهد به استفاده از فناوری مناسب برای ارتقای ارتباطات دولت با شهروندان و سازمانهای وابسته به دولت و به عبارتی گسترش دموکراسی ، ارتقای شأن و منزلت انسان ، حمایت از توسعه اقتصادی ، توسعه عدالت اجتماعی و بهبود کیفیت ارائه خدمات به مردم (www.ejeg.com http:// ) .

- دولت الکترونیک ، شیوه ای برای دولتها به منظور استفاده از فناوریهای جدید است که به افراد ، تسهیلات لازم برای دسترسی مناسب به اطلاعات و خدمات دولتی ، اصلاح کیفیت آنها و ارائه فرصتهای گسترده برای مشارکت در فرایندها و نمادهای مردم سالار می دهد . ( رضایی و داوری 1383 )

اهداف، ضرورتها و مزایا

همانگونه که از تعاریف دولت الکترونیک برمی آید ، هدف از ایجاد چنین دولتی بهره گیری از فناوری جدید به منظور ارائه خدمات بهتر به شهروندان و نیز بازسازی درونی دولت است . متأسفانه در برخی از کشورها و سازمانها تصور می شود که دولت الکترونیک صرفاً با قراردادن یک رایانه روی میز هر کارمند تحقق می یابد و یا در مواردی اتوماسیون اداری با دولت الکترونیک جابه جا می شود . درحالی که دولت الکترونیک اهداف گسترده تری را دنبال می کند و در جست جوی راهی برای ایجاد تحول بنیادین در سازوکارانجام امور در دولت و تغییر رابطه حکومتها با شهروندان و سایر اجزای جامعه مدنی است .

یکی از مهمترین فرصتهایی که فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی پیش روی ما قرار می دهند ، امکان استفاده از این فناوری برای مهندسی مجدد معماری دولت و قابل دسترس تر ، کارآمدتر و پاسخگوتر ساختن آن است . استفاده از این نوآوریها در فرایند اداره امور جامعه موجب پدیدار شدن واقعیتی به نام دولت الکترونیک شده است . دولت الکترونیک لازمه حکومت بر جامعه اطلاعاتی است . به عبارتی برای حکومت بر جامعه اطلاعاتی و مدیریت آن نیاز به خلق دولت الکترونیک است و نمی توان با ساختار و فرایندهای سنتی جامعه اطلاعاتی را به خوبی مدیریت کرد ( صدوقی :1382 )
امروزه عوامل مختلفی دست در دست یکدیگر داده اند تا دولتها را وادار به تجربه شکل جدیدی از اداره جامعه بکنید . انتظارات افراد در مورد خدمات و محصولات و نیز نحوه و کیفیت ارائه آن به طور روزافزون در حال تغییر است و دولت نیز باید پاسخگوی این نیازها و انتظارات باشد . آنان خواهان این هستند که ساعات کار موسسات دولتی افزایش یابد و هر زمان که خواستند بتوانند کارهای خود را انجام دهند ، در صفها معطل نشوند ، خدمات با کیفیت تری دریافت کنند ، خدمات و محصولات ارزانتری به دستشان برسد و مواردی از این دست که پاسخگوترین شکل دولت برای این انتظارات در حال حاضر دولت الکترونیک است . دولتها همچنین برای جذب سرمایه ، کارگران ماهر ، گردشگران و سایر موارد با یکدیگر در رقابت هستند و بدین منظور به امکانات جدیدی نیاز دارند که دولت الکترونیک این امکانات را فراهم می کند . به طور خلاصه، رشد فناوریهای جدید ، تغییر انتظارات شهروندان و بنگاههای اقتصادی و سرمایه گذاری بنگاههای اقتصادی در بخش فناوری اطلاعات از جمله مهمترین عواملی است که ضرورت برپایی دولت الکترونیک را تشکیل می دهد ( رضایی و داوری 1383 ). دولت الکترونیک برای کیفیت خدمات رسانی به شهروندان ، فرصتهای خوب زیادی را ایجاد می کند . شهروندان قادرند به جای چند روز یا چند هفته ظرف چند دقیقه یا چند ساعت اطلاعات یا خدمات مورد نظر خود را دریافت کنند. شهروندان ، شرکتها و سازمانهای وابسته به دولت می توانند بدون استخدام وکلای دادگستری و حسابداران گزارشهای خواسته شده را دریافت کنند .کارمندان دولت می توانند به سادگی و به صورت کارآمد مانند کارکنان دنیای تجارت امور خود را انجام دهند . یک استراتژی مؤثر در زمینه استقرار دولت الکترونیک به بهبودهای قابل ملاحظه ای از قبیل موارد ذیل در دولت منجر خواهد شد؛

* تسهیل خدمت رسانی به شهروندان؛

* حذف رده هایی از مدیریت دولتی ( کوچک سازی اندازه دولت )؛

* تسهیل اخذ اطلاعات و خدمات توسط شهروندان و شرکتها و همچنین سازمانهای وابسته به دولت؛

* تسهیل فرایندهای کاری سازمانها و کاهش هزینه ها از طریق ادغام و حذف سیستم های اضافی و موازی.
نمادهای مورد استفاده در دولت الکترونیک

نمادهای دولت الکترونیک نشان دهنده این است که یک دولت الکترونیک می تواند بخشها و افراد را با یکدیگر مرتبط سازد ؛

1- G2C (GOVERNMENT TO CITIZEN) ( تعامل میان دولت و شهروندان ): مهمترین و گسترده ترین نوع کاربرد دولت الکترونیک ، رابطه دولت با شهروندان و بالعکس است . این رابطه شامل اخذ اطلاعات از سوی شهروندان از سازمانهای دولتی وارائه خدماتی از سوی دولت به شهروندان به شیوه الکترونیک است

2- G2G (GOVERNMENT TO GOVERNMENT) ( تعامل میان سازمانهای دولتی ): دراین نوع رابطه، سازمانهایی که در زمینه های مختلف به اطلاعات نیاز دارند، می توانند از طریق شبکه های موجود به این اطلاعات دسترسی یافته وخدمات خود را سریع تر به شهروندان ارائه کنند .

3- G2B (GOVERNMENT TO BUSINESS) ( تعامل میان سازمانهای دولتی و بخش خصوصی ): این نوع رابطه ، اولین رابطه ای بود که توسعه پیدا کرد که در این راستا پرداخت مالیات ، اخذ آمار و اطلاعات‌، ارائه تسهیلات و نحوه اخذ مجوزهای مختلف محتوای این نوع تعامل را شکل می دهد .

4- G2E (GOVERNMENT TO EMPLOYEES) ( تعامل میان دولت و کارمندان دولت ): اطلاعات پرسنلی کارکنان ، دریافت خدمات پرسنلی و سایر اطلاعات قابل مبادله میان سازمانهای دولتی و کارکنان دولت در این چارچوب قرار می گیرند . این چهار نوع کاربرد ، ستونهای اصلی دولت الکترونیک تلقی می شود و در واقع این ارتباطات است که روح دولت الکترونیک را تشکیل می‌دهد‌.
استراتژی استقرار دولت الکترونیک

اولین گام در تدوین استراتژی دولت الکترونیک تعریف آن است . بدین معنا که سیاستگذاران باید بدانند که دقیقاً در پی دست یافتن به چه چیزی هستند . دولت الکترونیک ظرفیتهای بالایی برای ایجاد ارتباطات الکترونیک بین دولت و شهروندان ، دولت با بخش خصوصی و اجزای مختلف درون دولت دارد . هر حکومتی با توجه به شرایط خاص خود می تواند در هنگام تدوین استراتژی دولت الکترونیک مورد نظر خود ، قلمرو نفوذ و گسترش این پدیده را تعریف کند . پس از این مرحله باید نسبت به تدوین استراتژی اقدام شود. این استراتژی از این لحاظ حائز اهمیت است که

برنامه های عملی مهندسی مجدد فرایندها و رویه ها را به گونه ای که در راستای دولت الکترونیک و حمایت کننده آن باشد ، هدایت کرده و همچنین گامهای اولیه حرکت را تعیین می سازد .این استراتژی باید دربرگیرنده مراحل ذیل باشد ؛ ( لاوری :2003 )

* تعریف ساختار دولت الکترونیک و اجزا و عناصر کلیدی آن؛

* تعیین مخاطبان و کاربران دولت الکترونیک؛

* ترسیم چشم اندازی که به سادگی قابل درک باشد و دربرگیرنده نتایج مورد انتظار از دولت الکترونیک باشد؛

* تعیین اهداف عملیاتی که قابل سنجش و قابل اندازه گیری باشند؛

* تعیین خط مشی های لازم به منظور حمایت از تحقق مطلوب دولت الکترونیک؛

* تعریف شیوه ای که میزان آمادگی سازمانی برای استقرار دولت الکترونیک را تعیین کند؛

* تعریف فرایند و مراحل استقرار دولت الکترونیک.
فرایند استقرار دولت الکترونیک

به منظور تحقق دولت الکترونیک مدل های مختلفی پیشنهاد شده است ، به عنوان نمونه مؤسسه گارتنر که یک شرکت مشاوره بین المللی است ، مدلی چهار مرحله ای را معرفی کرده است . در این مدل دولت الکترونیک از آغاز تا پایان چهار مرحله را پشت سرخواهد گذارد(باکس:2001) .

مرحله اول: در این مرحله اطلاعات عمومی درباره معرفی خدماتی که سازمانهای دولتی ارائه می کنند ، بر روی اینترنت به مردم ارائه می شود .این اطلاعات غالباً به صورت جزوات الکترونیک ارائه می شود. در این مرحله در دسترس بودن فرایندهای حکومتی و نیز تشریح و شفاف سازی نحوه انجام امور برای مردم ارزش تلقی می‌شود . سازمانهای دولتی نیز می توانند اطلاعات آماری خود را از طریق ابزارهای الکترونیکی با یکدیگر مبادله کنند.

مرحله دوم: در این مرحله تعامل میان دولت و شهروندان قدری توسعه می یابد و مردم می توانند پرسشهایی را از طریق پست الکترونیکی مطرح سازند و فرم های مورد نظر را به منظور دریافت خدمات دولتی از طریق اینترنت دریافت کنند. این امر به صرفه جویی در زمان وهزینه شهروندان منجر

می شود . در این مرحله مردم فقط در ساعات اداری می توانند به دریافت خدمات الکترونیک بپردازند. به علاوه در این مقطع سازمانهای دولتی از طریق ایجاد شبکه های محلی به مبادله اطلاعات می پردازند .

مرحله سوم: در این مرحله فناوری مورد استفاده پیچیده تر شده و ارزشهای مورد نظر مردم نیز افزایش می یابد . بدون اینکه نیازی به مراجعه مردم به ادارات باشد ، آنها می توانند خدمات خود را از طریق شبکه های الکترونیک دریافت کنند . تمدید گواهینامه ، پرداخت مالیات ، اخذ گذرنامه و امثال این خدمات در این مرحله بدون حضور شهروندان به دفاتر مربوطه انجام می شود .این مرحله به لحاظ مسائل امنیتی از پیچیدگی بیشتری برخودار است و وجود امضاهای الکترونیک برای ارائه خدمات ضروری خواهد بود . برای گذار از این مرحله سازمانهای دولتی به قوانین و مقررات جدیدی برای ارائه خدمات بدون کاغذ به شهروندان نیازمندند .

مرحله چهارم: این مرحله زمانی تحقق می یابد که کلیه سیستم های اطلاعاتی یکپارچه شوند و شهروندان با مراجعه به یک پایگاه واحد بتوانند کلیه خدمات مورد نظر را دریافت کنند . رسیدن به این مرحله مستلزم ایجاد تغییر اساسی در فرهنگ، فرایندها و ساختار سازمانهای دولتی است . در این مرحله صرفه جوییهای قابل ملاحطه ای در هزینه های ارائه خدمات صورت می گیرد و رضایت شهروندان به حداکثر خود می رسد.

اینک ، پس از ترسیم شمایی کلی از دولت الکترونیک و تبیین ابعاد مختلف آن به تشریح مفهوم حکومت داری خوب می پردازیم.
مفهوم حکومت داری خوب

سازمانها و افراد مختلف براساس نوع نگرش و نگرانیهای خود ، تعاریف متعددی از حکومت داری خوب ارائه کرده اند که هر یک بیانگر بخشی از این مفهوم است . قبل از بررسی تعاریف موجود در این زمینه شاید تعریف واژه حکومت داری ضروری باشد . براساس تعریفی کلان ، حکومت داری عبارت است از فرایندی که به واسطه آن مؤسسات دولتی به اداره امور عمومی می پردازند ، منابع عمومی را مدیریت کرده و از حقوق افراد جامعه حمایت می کنند (www.unhchr.ch http://) و بنا به تعبیری دیگر حکومت داری عبارت است از شیوه به کارگیری قدرت در مدیریت توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور (جانسون :1997 ). در تعریف اخیر حکومت داری مستقیماً با مدیریت فرایند توسعه پیوند می یابد و بخش عمومی و خصوصی را به طور توأم دربرمی گیرد . برخی از صاحبنظران تعریف گسترده تری از حکومت داری ارائه کرده اند . به زعم آنان حکومت داری فرایندی است که از طریق آن به طور جمعی مسائل مبتلا به جامعه را حل کرده و نیازهای جامعه را برطرف می کنیم . طبق این دیدگاه ، حکومت داری صرفاً شامل دولت نمی شود بلکه بخش خصوصی و افراد و گروههای جامعه مدنی را نیز دربرمی گیرد و سیستم ها ، رویه ها و فرایندهایی که به نوعی در امر برنامه ریزی ، مدیریت و تصمیم گیری دخیل هستند را نیز شامل می شود. ( www.unescap.org http://)

با عنایت به تعاریف پیش گفته و درک عمومی از مفهوم حکومت داری، می توان گفت که حکومت داری خوب (GOOD GOVERNANCE)، برکیفیت و نحوه انجام وظیفه حکومت داری تأکید می کند . براساس یکی از تعاریف ارائه شده ، حکومت داری خوب عبارت است از انجام وظایف حکومت به شیوه ای عاری از فساد ، تبعیض و در چارچوب قوانین موجود . در این تعریف ، حکومت داری خوب به عنوان انجام وظایف حکومت به شیوه ای منصفانه مورد توجه قرار گرفته است .

طبق تعریفی دیگر، حکومت داری خوب عبارت است از رعایت شفافیت ، پاسخگویی و برابری در فرایند برآورده کردن نیازهای مردم ( www.developmentgateway.com http:// )

در واقع پرسش اساسی در قلمرو حکومت داری خوب این است که آیا دستگاههای حکومتی قادرند به گونه‌ای اثربخشی شرایط یک زندگی مطلوب را اعم از برخورداری از بهداشت کافی ، غذای کافی ، مسکن و آموزش مناسب ، نظام قضایی بی طرف و امنیت را فراهم سازند ؟ با این دیدگاه و براساس تعاریف متعددی که از حکومت داری خوب ارائه شده است می توان گفت حکومت داری خوب عبارت است از؛ فرایند تدوین و اجرای خط مشی های عمومی در زمینه های اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی با مشارکت سازمانهای جامعه مدنی و با رعایت اصول شفافیت ، پاسخگویی و اثربخشی به گونه ای که ضمن برآوردن نیازهای اساسی جامعه ، به تحقق عدالت ، امنیت و توسعه پایدار منابع انسانی و محیط زیست منجر شود .

ویژگیهای حکومت داری خوب: درباره ویژگیهای حکومت داری خوب نیز همچون تعریف این واژه، دیدگاههای مختلفی ارائه گردیده است . می توان گفت که کاملترین فهرست مختصات حکومت داری خوب توسط برنامه توسعه ملل متحد (UNDP) ارائه شده است البته سایر مراجع ذیربط نیز از جمله کمیسیون اقتصادی و اجتماعی ملل متحد برای آسیا و اقیانوسیه (اسکاپ) و بانک توسط آسیا فهرست جامعی از عناصر حکومت داری خوب ارائه کرده اند .

مشارکت ، قانون مداری ، شفافیت ، پاسخگویی ، توجه به خرد جمعی ، اثر بخشی و کارآیی ، مسئولیت مالی ، برابری ، دیدگاه استراتژیک و اصلاح مدیریت دولتی مجموعه ویژگیهای حکومت داری خوب را تشکیل می دهد .
نهضت حکومت داری خوب

ظهور مفاهیمی از جمله حکومت داری خوب ، بیانگر نقش در حال تغییر حکومتها در اداره جوامع و تغییر نگرش نسبت به کارکرد حکومت در جهان امروز است . در حال حاضر حتی در اقتصادهای مبتنی بر بازار نیز از حکومتها انتظار می رود که چند وظیفه عمده را به خوبی انجام دهند ؛ حفظ ثبات اقتصاد کلان ، تأمین کالاها و خدمات عمومی ، توسعه زیرساختهای اقتصادی و فنی ، جلوگیری از رکود بازار ، توسعه برابری و عدالت اجتماعی و کنترل فساد اداری و اقتصادی . اگر به این فهرست صیانت از حقوق بشر ، توسعه پایدار منابع انسانی و محیط زیست را اضافه کنیم ، یقیناً در راستای موج جهانی غنی سازی وظایف دولت حرکت خواهیم کرد . با توجه به آنچه تحت عنوان حکومت داری خوب عنوان شد می توان دشواری مدیریت توسعه مورد نیاز امروز را به خوبی احساس کرد . اگر در گذشته توسعه به معنای محدود بالا بودن نرخ رشد اقتصادی بود ، امروزه متغیرهای کیفی پیچیده ای در ارزیابی عملکرد دولتهای در مسیر توسعه ملاک عمل قرار گرفته‌اند. به عنوان مثال کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، عواملی از جمله دموکراسی ، مشارکت ، برابری ، مدیریت زیست محیطی و حفاظت از محیط زیست ، صیانت از حقوق بشر ، قانون محوری ، ارائه خدمات مطلوب به مردم ، شفافیت و پاسخگویی ، امنیت ، صلح ، مدیریت تعارض ، ارتقای سطح آگاهی شهروندان و دولت الکترونیک را معیارهای ارزیابی حکومتها معرفی کرده است . از سویی به نظر می رسد که تحقق یک حکومت‌داری خوب تا حدی به میزان تحقق این امر در سطوح بین المللی بستگی دارد.اگر با دیدگاهی نظام گرایانه به این مقوله بنگریم در خواهیم یافت که متغیرهای کلان محیط بین المللی از جمله سلامت نظام تجارت بین الملل ، شفافیت فرایندهای مالی ، سلامت نظام پولی جهان و درجه سلامت سازمانهای بین المللی در حوزه سیاسی و قضایی می تواند در روند تحقق حکومت داری خوب در کشورهای جهان تأثیرات قابل ملاحظه ای داشته باشد . با این ملاحظات برخی از اقداماتی که می تواند جوامع را در مسیر حکومت داری خوب قرار دهد ، اشاره می شود ؛

* جایگزین کردن فرآیندهای اداری ساده ، شفاف و کارآمد با رویه های کند و ناکارآمد فعلی؛

* تعریف روشن تر وظایف و مأموریتهای مؤسسات دولتی به منظور پرهیز از انجام کارهای موازی وکاهش هزینه ها؛

* معقول تر ساختن ساختار فعلی، سازمانهای دولتی؛

* اصلاح سازمانهای محلی و منطقه ای و تعریف مجدد روابط آنها با سازمانهای مرکزی در راستای مرکز زدایی؛

* کاهش کاغذ بازی و مبارزه جدی با فساد اداری؛

* ارتقای کیفیت خدمات بخش دولتی؛

* اصلاح قوانین و مقررات و نظام حقوق و دستمزد در بخش خصوصی؛

* تحقق دولت الکترونیک از طریق به کارگیری فناوری اطلاعات در دستگاههای دولتی؛

* اصلاح نظامهای مدیریتی ، به ویژه توجه به شایستگی در انتخاب ، انتصاب و ارتقای مأموران دولتی؛

* اصلاح نظام بودجه ریزی و نظام مالیاتی؛

* تمرکز بر نتایج حاصل از خط مشی های توسعه اقتصادی در راستای توسعه پایدار منابع انسانی ، گسترش عدالت اجتماعی و به فعلیت درآوردن ظرفیتهای اقتصادی و استفاده بهینه از منابع موجود.

دولت الکترونیک

با نگاهی گذرا به تعاریف ، اهداف ، عناصر و ماهیت دولت الکترونیک و حکومت داری خوب ، رابطه صریح میان این دو مفهوم به روشنی نمایان می شود . دولت الکترونیک ابزاری است که سعی دارد با به کارگیری دانشها و فنون جدید اطلاعات و ارتباطات فاصله میان دولت و مردم را کاهش داده و به شهروندان کمک کند تا خدمات مورد نیاز خود را با هزینه کمتر ، با سرعت بیشتر و با کیفیت مطلوبتر از سازمانهای دولتی دریافت کنند . تعقیب چنین اهدافی دقیقاً در راستای آرمانهایی قرار دارد که طرفدارن حکومت داری خوب به دنبال تحقق آن هستند . توسعه مشارکت شهروندان و سایر اجزای جامعه مدنی ، ارتقای سطح پاسخگویی دستگاههای اجرایی دولت و کارکنان آنها ، شفافیت فرآیندهای کاری ، افزایش سطح آگاهیهای عمومی ، ارتقای میزان کارایی و اثربخشی فعالیتهای سازمانهای دولتی ، کاهش هزینه ها و اندازه دولت ، گسترش عدالت اجتماعی از طریق دسترسی برابر شهروندان به اطلاعات و منابع عمومی ، نظارت مستقیم مردم و باز بودن باب انتقاد و پیشنهاد برای بخش غیر دولتی و شهروندان از جمله آرمانهای مستتر در ایده حکومت داری خوب است و جالب است که دولت الکترونیک با توجه به ظرفیت بالایی که در درون آن نهفته است بخش قابل ملاحظه ای از آنچه برای رسیدن به اهداف حکومت داری خوب ضروری است را داراست . دولت الکترونیک در جست جوی فراهم ساختن فرایندها و ساختارهایی است که بتواند از طریق به کارگیری نیروهای بالقوه فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطوح مختلف حکومت و به طور کلی در بخش عمومی ، حکومت داری خوب را توسعه و بهبود بخشد ( فینگر و پیکاد :2003 ).

دولت الکترونیک با دگرگون ساختن رابطه میان دولت و شهروندان از دولت دیوان – محور به دولت شهروند – محور ، نوسازی دولت از طریق فرآیندهای مبتنی بر فناوریهای جدید ، بالا بردن سرعت و کیفیت ارائه خدمات ، کاهش کارهای موازی و غیرضروری ، تغییر ساختار های بلند سازمانهای دولتی به ساختارهای تخت تر با لایه های کمتر و تغییر تدریجی فرهنگ حاکم بر سازمانهای دولتی به سوی توجه و تمرکز بر مشتری و نیازهای او فرصتهای بی شماری را به منظور تحقق عینی حکومت داری خوب فراروی دولتمردان و جامعه قرار می دهد . امروزه حکومت داری خوب ، حکومت در دسترس است و برای حصول به چنین شرایطی دولت الکترونیک با امکانات گسترده ای که در اختیار ما قرار می دهد ، دولت را به درون منازل و محیطهای کار می برد و از این پس خدمات در جایی ارائه می شود که مردم در آن قرار دارند . در واقع دولت الکترونیک از فناوری اطلاعات برای انجام اصلاحات از طریق تقویت شفافیت ، حذف فاصله و شکاف میان دولت و شهروندان و توانمند سازی افراد برای مشارکت در فرآِیندهای سیاسی استفاده می کند که بر زندگی آنها تأثیر می گذارد.

ظهور فناوریهای جدید در عرصه اطلاعات و ارتباطات به بهبود سطح رفاه جوامع ، دسترسی راحت تر به خدمات دولتی ، دسترسی به فرصتهای آموزشی و شغلی ، فرصتهای تفریحی و بهره گیری بهتر از اوقات فراغت و از همه مهمتر فراهم شدن زمینه حکومت داری خوب منجر شده است . دولت الکترونیک فرصتی برای احیای حکومتها فراهم کرده است . این پدیده از طریق بهره گیری از دستاوردهای جدید علمی در پی تحقق بخشیدن به ساختارها و فرآیندهایی است که حکومت داری خوب را در تمامی سطوح گسترش دهد. ( اوکوت یوما :2003 )

دولت الکترونیک می تواند تحولی عظیم در اشکال سنتی اداره امور جامعه به وجود آورده و نحوه ارتباط میان دولت و شهروندان را دگرگون سازد. این پدیده با فراهم ساختن امکاناتی که شهروندان و سازمانهای جامعه مدنی بتوانند نظارت مردم سالارانه خود را برفرآیندهای مختلف بخش عمومی اعمال کنند ، در حقیقت یکی از ابزارهای کلیدی برای رسیدن به آرمانهای حکومت داری خوب را به جوامع ارزانی داشته است . دولت الکترونیک شرایطی را فراهم می سازد که صدای همه شهروندان به گونه ای برابر به گوش دولتمردان برسد و این به معنای تحقق نمونه ای بلوغ یافته از مردم سالاری است که به لطف فناوری اطلاعات حاصل شده است . نوعی از مردم سالاری که طرفداران حکومت داری خوب به دنبال برپایی آن هستند . استقرار دولت الکترونیک به گسترش راههایی منجر می‌شود که از طریق آن اطلاعات به طور عمودی و مورب جریان می یابد و بنابراین، بخش گسترده ای از جامعه را در برمی گیرد و حجم بیشتری از اطلاعات میان دولت و اجزای جامعه مدنی و همچنین بین سازمانهای دولتی جریان خواهد یافت .

دولت الکترونیک معادلات قدرت را از تمرکز دولت بر حوزه های خاص به توزیع آن در میان اجزای مختلف جامعه و شهروندان تغییر می دهد و حتی آن را به میان گروهها و احزاب مخالف تسری می دهد . سیاستگذاران از وجود نقطه نظرات شهروندان بیشتر آگاه شده و می توانند دیدگاههای آنان را در فرآیند خط مشی گذاری دخیل سازند . آنها در می یابند که چشمان بی شماری نظاره گر عملکرد آنها هستند و از سویی مخفی کردن مسائل از انظار عمومی کار دشواری خواهد شد . دولت الکترونیک زمینه گفتمان مستقیم میان شهروندان و مقامات دولتی را فراهم می کند و بدین ترتیب اثر این نوع ارتباطات به مراتب بیشتر از شیوه های سنتی رابطه میان دولت و شهروندان خواهد بود و این امر به تحقق پاسخگویی و مسئولیت پذیری بیشتر در سازمانهای بخش عمومی کمک قابل ملاحظه ای خواهد کرد . جدول شماره یک الگوی مشارکت شهروندان در دولت الکترونیک و حکومتهای سنتی را مقایسه می کند (نث : 2002 )
نتیجه گیری

ارتباط میان دولت الکترونیک و حکومت داری خوب به قدری نزدیک است که برخی صاحبنظران معتقدند که دولت الکترونیک اگر نهایتاً به حکومت داری بهتر منجر نشود هرگز رسالت خود را به انجام نرسانیده است . دولت الکترونیک شیوه ای است برای حصول اطمینان از اینکه همه شهروندان به گونه ای یکسان از فرصت مشارکت در تصمیماتی برخوردارند که به نوعی بر وضعیت و کیفیت زندگی آنها تأثیر می گذارد. این شکل جدید ازحکومت داری ، شهروندان را از مصرف کنندگان منفعل خدمات دولتی به بازیگران فعال تبدیل می‌کند که می‌توانند درباره نوع خدماتی که به آن نیاز دارند اظهار نظر کنند . دولت الکترونیک امکانات گسترده ای را برای عینیت یافتن آرمانهای حکومت داری خوب فراهم می کند و با به کارگیری فناوریهای جدید ارتباطی و اطلاعاتی به بهبود فرایندهای ارائه خدمات در بخش عمومی ، تسریع ارائه خدمات به شهروندان ، پاسخگوتر شدن مأموران دولتی ، شفاف شدن اطلاعات ، کاهش فاصله میان مردم و دولتمردان ، مشارکت اثربخش تر شهروندان و اعضای جامعه مدنی در فرایند تصمیم‌گیری عمومی ، گسترش عدالت اجتماعی از طریق فرصتهای برابر افراد برای دسترسی به اطلاعات و .... کمک شایانی می کند و حکومتها چنانچه بخواهند در مسیر تحقق حکومت داری خوب حرکت کنند باید به ابزار نیرومندی همچون دولت الکترونیک مسلح باشند.

منابع و ماخذ

-1 رضایی ، حمیدرضا و علی داوری ،«دولت الکترونیک» ماهنامه تدبیر ، شماره 146 ، تیر1383 .

-2 صدوقی مرادعلی «فناوری در خدمت خوب حکومت کردن» نشریه دنیای اقتصاد 9/2/82 .

-3 صفری حسین و همکاران «مدل بلوغ دولت الکترونیک وزارت بازرگانی ایران» فصلنامه دانش مدیریت شماره 63 زمستان 1382 .

‌4 - «چشم انداز دولت الکترونیک مالزی» مدیریت توسعه فناوری اطلاعات ،مرکز توسعه فن آوری و نوسازی اداری

(http://www.modiriat.ir/)

5- Backus, Michiel , “E-governance in Developing countries” , IICD research, brief-NO1, March 2001.

2- Lowery ,Liza ,”Developing a successful E- government strategy “,http://unpan1.un.org/

3-Nath, Vikas ,”Digital Govrnment Models : moving towards good governance in developing countries”, http://www.innovation.cc/

4- “what is Good Governance?” , (2003) “http://www.unhchr.ch/

5- “the Elements of Good Governance” , Asian Development Bank, (2005) , http://www.ADB.org /topics/

6- “what is Good Governance? , “http://www.unescap.org/

7-Johnson ,Isable ,“Redefining the concept of Governance” , http://www.acdi-cida.gc.ca/

8- Okot-uma, Rogers , “Electronic Governance :Re-Inventing Goood Governance”,(2001) http://www.worldbank.org/

10- Finger, Matthias, “from E-government to E-governance?toward a Model of E-governance “http://www.ejeg.com/

مردم از دولت الکترونیکی چه می‌خواهند؟

دوشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۸۵، ۱۲:۵۳ ب.ظ | ۰ نظر

میثم لطفی - بزرگراه فناوری - با ورود به قرن سوم میلادی و افزایش روابط سیاسی بین کشورها، دولت‌ها کوشیدند با توسعه مبحثی به‌نام دولت الکترونیکی (e-government) ضمن پاسخ‌گویی هرچه بیشتر و بهتر به نیازهای مخاطبان خود امنیت بیشتری را در دستگاه‌های دولتی ایجاد کنند. دولت الکترونیکی که در اصل اشاره به استفاده بخش‌های مختلف دولتی از فناوری اطلاعات دارد قادر است روابط با شهروندان، بازرگانان و دیگر بازوهای دولت را گسترش دهد. این سامانه نسبت به تعامل فعال دولت و شهروندان (G2C) و یا دولت با شرکت‌های تجاری(G2B) که بیشتر بر انتشار اطلاعات از طریق اینترنت تمرکز می‌کنند، فعالیت‌های خود را انجام می‌دهد. به‌طور کلی دولت الکترونیکی استفاده سهل و آسان از فناوری اطلاعات به‌منظور توزیع خدمات دولتی به‌صورت مستقیم و 24 ساعته در تمام روزهای هفته به مشتری است که این عامل باعث شده تا تمایل مسؤولان بلندپایه کشورها برای نصب و راه‌اندازی چنین سیستم‌هایی افزایش یابد. برای توضیح و شفاف‌سازی هرچه بیشتر فعالیت‌های دولت الکترونیکی، خبرگزاری سی‌ان‌ان گفت‌وگویی را با مایک هرنون(Mike Hernon) انجام داده است. مایک هرنون هم‌اکنون معاونت دولت الکترونیکی در ایالت نیویورک آمریکا را برعهده دارد که تمامی نرم‌افزارها و خدمات دولت الکترونیکی را در مرکز GovWorks پشتیبانی می‌کند. وی پیشتر فرماندار ایالت بوستون و کلمبیا در آمریکا بود که با این گفت‌وگو می‌کوشد اهمیت دولت الکترونیکی را بیش از پیش برای همگان نمایان کند.

تعریف شما از دولت الکترونیکی چیست؟
دولت الکترونیکی استفاده صحیح و آسان از فناوری ارتباطات و اطلاعات برای عرضه خدمات دولتی به مشتریان به‌صورت شبانه‌روزی در هر موقع از سال است. افرادی که این خدمات را دریافت می‌کنند می‌توانند یک فرد عادی، بازرگان و یا یکی از اعضای کابینه دولت باشند. باید اظهار کرد، دولت الکترونیکی خدمات خود را در ساده‌ترین حالت ممکن به کاربران عرضه می‌کند و در آن واحد به دولت امکان می‌دهد تا این خدمات را در ارزان‌ترین حالت ممکن به‌دست‌ مشتریان خود برسانند. نخستین مرحله از خدمات دولت الکترونیکی عرضه خطوط اینترنت بر روی رایانه‌های شخصی است که در این میان گفته می‌شود کیوسک‌های خیابانی اینترنتی و تلفن‌های همگانی متصل به اینترنت مهم‌ترین تحولاتی از این دست است که در سه تا پنج سال آینده اجرا خواهد شد. بزرگ‌ترین آرزو و انتظار من از دولت الکترونیکی برقراری ارتباطی صمیمانه و بیشتر بین مردم و دولت است. هرچه که در این زمینه دولت کارآمدتر می‌شود و خدمات بیشتری را به‌دست مردم می‌رساند، ارزش آن در نزد شهروندان بیشتر خواهد شد و در کنار آن آرزوهای مقامات دولتی به حقیقت نزدیک‌تر می‌شود.
نقش یک مدیر در مراکز دولتی و یا وزارتخانه‌ها چگونه از نقش مدیران در مراکز خصوصی مجزا می‌شود؟
اگر بخواهیم این دو دسته مدیر را با یکدیگر مقایسه کنیم، بی‌شک مدیران بخش عمومی فعالیت بیشتری را نسبت به مدیران بخش خصوصی انجام می‌دهند. من به‌عنوان یکی از مدیران بخش عمومی سعی می‌کنم با استفاده از توان خود سیری صعودی را در فعالیت‌های روزانه خود دنبال کنم و این روند را در زندگی مردم به‌وجود آورم. اگرچه همه‌ روزه طرح‌های کامپیوتری و شبکه‌ای فراوانی به من پیشنهاد می‌شود، من معمولا پروژه‌های الکترونیکی که آموزش، امنیت عمومی و توسعه اقتصادی را شامل می‌شود ترجیح می‌دهم. هر یک از این فضاها نقشی مهم و حیاتی در جامعه ما دارند که در جای خود می‌توانند ضمن ترکیب با دستاوردهای نوین فناوری ارتباطات و اطلاعات نتایجی چشمگیر را به‌دنبال داشته باشند.
شما برای تایید هویت شخصی افراد در دولت الکترونیکی و فضای مجازی در سطح کلان چه روشی را مناسب‌تر می‌دانید؟
تمامی بخش‌های مختلف ارتباط میان مردم و دولت‌ها باید زیر نظر دولت الکترونیکی انجام شود و به‌وسیله این ابزار مورد تهدید قرار نگیرد. امنیت و پوشش اطلاعات شخصی افراد دو مسئله‌ای است که بیشترین اهمیت را در دولت الکترونیک دارد و باید بیش از دیگر مقوله‌ها به آن پرداخته شود. دولت الکترونیکی باید به گونه‌ای فعالیت‌های خود را دنبال کند که اطمینان و اعتماد عمومی و ملی را در مقابل ترس و واهمه اجتماعی به‌دنبال داشته باشد. یک قانون محافظه‌کارانه توانمند و قوی نخستین گام برای ایجاد اعتماد ملی محسوب می‌شود. شهروندان یک جامعه باید مطمئن باشند که اطلاعات آن‌ها تنها با اهدافی مشخص مورد استفاده قرار می‌گیرد و هرگز از آن‌ها سوءاستفاده نمی‌شود. قوانین صریح و روشنی که در این زمینه موجود است و جزئیات آن به اطلاع کاربران می‌رسد می‌تواند علاوه بر تامین اهداف عموم مردم، اهداف دولتی را نیز محقق سازد.
در کشور آمریکا چگونه می‌توانیم فعالیت‌های فناورانه فدرال، ایالتی و محلی را با یکدیگر هماهنگ کنیم تا بتوانیم منبع اطلاعاتی دقیق و بدون مشکلی را تشکیل دهیم؟
همان‌طور که در قوانین ما مشخص شده، زمانی که بازوهای مختلف دولتی با هم و در کنار هم کار می‌کنند، شهروندان بهتر از هر زمانی تحت حمایت قرار می‌گیرند. آن دسته از گروه‌های دولتی که در زمینه فناوری ارتباطات و اطلاعات فعالیت‌ می‌کنند مثل کنسول فدرال CIO، مرکز اطلاعات ایالتی ملی(NASIRE) و مرکز فناوری‌های همگانی فعالیت‌های شهروندان در این زمینه را تسهیل می‌کنند. برای اینکه دولت‌ها در این زمینه بتوانند اهداف خود را محقق سازند، باید فعالیت‌های آن‌ها در بخش‌هایی نظیر خدمات مردمی افزایش یابد. مسئله مهم‌تری که در این زمینه وجود دارد توجه به سهام‌داران فناوری است. افرادی که در زمینه فناوری ارتباطات و اطلاعات به‌عنوان سهام‌دار فعالیت می‌کنند باید به‌عنوان بخشی از چرخه دولت الکترونیکی محسوب شوند. هدف اصلی دولت الکترونیکی عرضه خدمات بهتر و بیشتر است و در این سیر فناوری انتقال پیدا نمی‌کند و به همین خاطر مدیران دولتی در هر طبقه‌ای که هستند باید با هم فعالیت کنند.
به نظر شما دولت الکترونیکی در آینده چگونه می‌تواند بر روی جرم‌ و جنایت‌ تاثیر بگذارد و هم‌اکنون چه نتایجی از این روند به‌دست آمده است؟
دولت الکترونیکی و تاثیرات آن برای کاهش میزان جرم و جنایت در جامعه بسیار زیاد است که متاسفانه تاکنون کمتر به آن پرداخته شده و توجه خاصی به آن نشده است. برای کاهش‌های چشمگیر تخلفات در جامعه به‌وسیله دولت الکترونیکی دلایل فراوانی وجود دارد، اما تطابق فناوری با امنیت عمومی امری است که به‌وضوح در این زمینه دیده می‌شود. یکی از فعالیت‌های قابل ‌ملاحظه‌ای که دولت الکترونیکی می‌تواند انجام دهد، ایجاد ارتباط دولت با دولت(G2G) است. مراکز دولتی با انتقال اطلاعات بین خود در سطح محلی، ایالتی و کشوری می‌توانند همکاری‌های بیشتری را با یکدیگر انجام دهند و بدون برگزاری جلسات هفتگی تاثیرات خود را در این زمینه برجای بگذارند. بسیاری از تبه‌کاران فراری که شامل قاتلین نیز می‌شوند در روند ارتباط الکترونیکی دولت با دولت شناسایی شده و به این وسیله امنیت اجتماعی برقرار می‌شود. این ظرفیت می‌تواند در سال‌های آینده افزایش پیدا کند و به‌عنوان شبکه‌ای عمومی در سطح کشور به اجرا دربیاید. دولت‌هایی که خود را با فناوری تطابق می‌دهند به‌عنوان بخشی از این شبکه عظیم وارد عمل می‌شوند که نتیجه آن جمع شدن متخلفان از سطح شهر و خیابان‌ها خواهد بود. نکته‌ مهمی که این روند به‌دنبال دارد آن است که،‌ جمع‌آوری متخلفان از سطح شهرها به کمک دولت الکترونیکی باعث می‌شد تا ماموران پلیس زمان آزاد بیشتری پیدا کنند تا بتوانند امنیت بیشتری را برای عموم مردم حاصل کنند.
مقامات دولتی که در سراسر آمریکا فعالیت می‌کنند در تلاشند تا امکانات بیشتری را برای تماس مردم با شماره‌های ضروری عرضه کنند. به هر‌حال با گسترش روزافزون تلفن‌همراه در بین مردم مشخص شده که ایجاد مراکز ارتباطی و فناوری در نقاط مختلف شهر برای شماره‌گیری خودکار با مراکز اورژانس کم‌کم ارزش خود را از دست داده است. دولت برای تسهیل کردن تماس با مراکز اورژانسی چه خدماتی را در نظر گرفته است؟
تلفن‌های همراه و دیگر ابزارهای مخابراتی بی‌سیم امروزه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین وسایل در دولت الکترونیکی محسوب شده‌اند. براساس اطلاعات منتشر شده از سوی سازمان حفظ امنیت عمومی آمریکا، 40 درصد افرادی که با شماره اضطراری 911 تماس حاصل کرده بودند از تلفن‌همراه استفاده کرده بودند. دولت آمریکا با استفاده از نوآوری‌های جدید خود در این زمینه می‌کوشد تا به هنگام برقراری تماس با تلفن‌همراه، ظرف مدت زمانی بسیار کوتاه محل تماس را مشخص کند. هم‌اکنون در دولت آمریکا ضرب‌العجلی مشخص شده که تا پیش از رسیدن به آن باید این طرح عملی شود. من فکر می‌کنم که در آینده‌ای نه‌چندان دور ما این توانایی را پیدا خواهیم کرد که به هنگام برقراری تماس با شماره 911، کارشناسان ما بتوانند محل برقراری تماس را مشخص و در زمانی کوتاه خود را به آن‌جا برسانند.
آن دسته از کارمندان دولتی که با فناوری‌های کنونی خود را تطابق داده‌اند و از آن‌ها استفاده می‌کنند چگونه می‌توانند از مزایای دولت الکترونیکی بهره‌مند شوند؟
فناوری امروزه به‌گونه‌ای طراحی می‌شود که کارمندان دولتی را در هر سطحی که هستند پوشش می‌دهد. با این روند تمامی کارمندان دولتی می‌توانند به‌جای آنکه بخش عظیمی از وقت روزانه خود را به کاغذبازی‌ها اختصاص دهند،‌ کارهای خود را بسیار منظم‌تر با کامپیوتر انجام دهند. امروزه دلایل بسیار موجهی وجود دارد که به‌کمک آن‌ها می‌توان بر لزوم رشد و گسترش دولت الکترونیکی تاکید کرد. طبق آمارهای رسمی، ماموران پلیس شهر بوستون آمریکا سالانه بیش از 40 هزار ساعت با سیستم‌های عکس‌برداری‌های امنیتی و... کار می‌کنند و از طریق شبکه‌ای گسترده با ماموران پلیس دیگر شهرها در ارتباط هستند. در سطح ملی، یکی از مراکز دولت آمریکا سیستمی طراحی کرده که طی آن کارمندان این مرکز خواهند توانست که روزانه زمان بیشتری را به مخاطبان خود اختصاص داده و تمامی کارهای خود را به‌صورت خودکار انجام دهند. عرضه خدمات بهتر و داشتن مخاطبان راضی‌تر نتیجه راه‌اندازی درست و صحیح دولت الکترونیکی است.
آیا پیشنهادی دارید تا به واسطه آن کارشناسان جهانی بتوانند با نصب و راه‌اندازی دولت الکترونیکی از مزایا و خدمات کسب و کار الکترونیکی استفاده کنند؟
من فکر می‌کنم که امروزه تمایل مدیران سیستم‌های بین‌المللی برای استفاده از خدمات دولت الکترونیکی به میزان زیادی افزایش پیدا کرده است. در طول زمانی که به‌عنوان فرماندار شهر بوستون فعالیت می‌کردم موفق شدیم که در یک دوره زمانی سه ساله بیش از نیمی از خانه‌ها را از خدمات دولت الکترونیکی بهره‌مند سازیم. خوشبختانه همواره افرادی هوشمند در جامعه وجود دارند که تمایل دارند برای ارگان‌های دولتی فعالیت کنند،‌ اما من فکر می‌کنم که ماموران دولتی باید بیشتر توجه خود را به نیروهای خارج از دستگاه‌های دولتی معطوف سازند. این امر به دولت‌ها امکان می‌دهد تا هر گونه خدمات و امکاناتی را که در اختیار دارند آسان‌تر در اختیار مردم قرار دهند و رضایت بیشتری را برای کارهای خود کسب کنند.
فناوری اطلاعات باید از دولت الکترونیکی پشتیبانی کند، اما شما فکر می‌کنید که عواملی نظیر فرهنگ و مردم چگونه می‌توانند در این رویه تاثیر بگذارند و موفقیت آن را به‌دنبال داشته باشند؟
گروه‌های فعال در زمینه فناوری ارتباطات و اطلاعات باید بسیار دقیق باشند و به همه بخش‌ها رسیدگی کنند، اما در عین حال باید توجه داشت که این گروه‌ها الزاما نباید جزء صاحبان دولت الکترونیکی در یک جامعه محسوب شوند. اگرچه در جامعه‌ای که زیر نظر دولت الکترونیکی اداره می‌شود همه فعالیت‌ها به‌صورت الکترونیکی و دیجیتالی کنترل می‌شود، گروه‌های فعال در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌توانند ارتباط نزدیک و صمیمانه‌ای با دولت الکترونیکی داشته باشند و سرعت انتقال اطلاعات آن‌ها را بیشتر کنند. این بزرگ‌ترین موفقیتی است که دولت الکترونیکی به‌دنبال خواهد داشت.
مسؤولان همواره می‌کوشند در راهبرد طرح جامعه اطلاعاتی و دولت الکترونیکی کوچک‌سازی حجم را بیش از دیگر موارد مد نظر قرار دهند تا با کوچک‌سازی دستگاه‌های دولتی بتوانند مزایای بیشتری را در این زمینه از آن خود کنند. دولت الکترونیکی می‌تواند به بسترسازی و آماده‌سازی زیرساخت‌های یک جامعه ایده‌آل بپردازد و تولی‌گری دولت الکترونیکی به‌دست دستگاه‌های دولتی صورت گیرد. باید توجه داشت اگر دولت الکترونیکی محقق شود پدیده‌های دیگری مانند دیپلماسی الکترونیکی یا دیپلماسی دیجیتال هم شکل می‌گیرند. با شکل‌گیری زیرساخت پیشرفته فناوری ارتباطات و اطلاعات امکانات و فرصت‌هایی پدید می‌آید که تمام بخش‌ها و عناصر جامعه را به بهره‌گیری از این فرآیند برای تحول بنیادین وامی‌دارد. این فرآیند جامعه را به سمتی سوق خواهد داد که بسیاری از مولفه‌هایش با جامعه متعارفی که ما می‌شناسیم متفاوت است. این‌گونه است که جامعه اطلاعاتی شکل می‌گیرد و به‌تدریج به سمتی می‌رود که مهم‌ترین فعالیت‌های اجتماعی انسان نظیر کار، تولید، خرید، فروش، معاشرت، آموزش و پژوهش و... ازمحیط‌های فیزیکی به عرصه‌های دیجیتال منتقل می‌شوند.

گفت و گو با رؤیا آقا بابازاده

پژوهشگروکارشناس نانوتکنولوژى

یوسف ناصرى- نانوتکنولوژى یا فناورى نانو یکى از تکنولوژى هاى نوین است و انتظار مى رود بازار ۱۰ سال آینده آن به مرز هزار میلیارد دلار برسد. نانو واحد مقیاسى در حد یک میلیاردیم متر است و تلاش براى دستیابى به این سطح از فناورى هاى بسیار ریز به شدت ادامه دارد.

مطابق برآوردها اگر کشور ما بتواند در این زمینه سرمایه گذارى سالیانه چندمیلیون دلارى انجام دهد در بازار آینده این فناورى قادر خواهد بود یک درصد معادل ۱۰ میلیارد دلار از بازار جهانى را به دست آورد. در گفت وگو با دکتر رؤیا آقا بابازاده، عضو هیأت علمى پژوهشگاه صنایع رنگ به بحث در مورد ضرورت سرمایه گذارى کشور ما در این حوزه از فناورى پرداخته شده است که در پى مى آید.

در حال حاضر حدود ۳۰ کشور دنیا در حوزه نانوتکنولوژى فعال هستند و پیش بینى شده در ۱۰ سال آینده بازار هزار میلیارد دلارى محصولات نانو شکل بگیرد. اگر فرض براین باشد که این بازار تحقق پیدا کند احتمال موفقیت ایران در چه حوزه هایى از این تکنولوژى نوین قابل تصور است؟

با آنکه کشورهاى فرانسه، ایالات متحده، ژاپن، آلمان و بریتانیا دراین زمینه پیشتاز هستند و کشورهاى چین و هند هم دراین زمینه به طور جدى فعالیت مى کنند ولى کشورى مثل «لیتویا» هم وجود دارد که در زمینه نانوتکنولوژى پیشتاز است. شاید اصلاًندانیم که در دنیا چنین کشورهایى وجود دارند. با این حال آمارهاى جهانى نشان مى دهند که این کشورهاى کوچک و ناشناخته هم به اندازه اى فعال هستند که نام آنها در سایت هاى بین المللى بیاید.

مطرح شدن نام برخى کشورها الزاماً به آن معنانیست که تعداد پژوهشگران و کیفیت کار آنها چشمگیر شود و به قول معروف اجتماع علمى درچنین جوامعى به وجود آمده باشد؟

وقتى فعالیت هاى آنها در آمارها مى آید، یعنى حد تحقیقات این کشورها به مرحله اى رسیده که دیگر مى توانند جزو آمارها بیایند. موقعى که این کشورهاى کوچک در این زمینه سرمایه گذارى مى کنند، نشان مى دهد این قضیه بسیار جدى تر از آن چیزى است که ما تصور مى کنیم. در چنین وضعیتى، ماکه درآمدهاى هنگفت حاصل از فروش نفت را داریم باید در این زمینه با هوشیارى بیشترى اقدام کنیم.

تا به حال در کشور ما در زمینه نانوتکنولوژى سرمایه گذارى هایى صورت گرفته و بهتر است این کار را ادامه دهیم. امکان دارد در مسیرى که حرکت مى کنیم اشتباهى هم صورت گرفته باشد ولى باید سعى کنیم این خطاها را رفع کنیم تا به آن هدفى که مى خواهیم، برسیم. مثلاً همین مقوله بین رشته اى بودن نانوتکنولوژى باعث مى شود به کار و فعالیت گروهى روى بیاوریم و با همکارى یکدیگر، توسعه علمى کشور را پیش ببریم. براى مثال متخصصان فیزیک، شیمى و علوم پایه در زمینه تئوریک مى توانند به من کمک کنندو در ادامه هم مى توانم از متخصصان صنایع، بازرگانى و محیط زیست هم کمک بگیرم. با این نوع همکاریها بهتر مى توان در جنبه هاى بازاریابى و خطرات زیستى این تکنولوژى دست به کار شد. وقتى متخصصان چند رشته مختلف در کنار هم کار کنند محصولى هم که تولید مى شود یک محصول با کیفیت و برخوردار از تکنولوژى نوین است. چنین محصولى موردقبول مهندسان ایرانى قرار مى گیرد. چون به جهت علمى ،کارکرد و ساختارى آزمایش هاى لازم روى آن انجام شده و مى تواند در بازار فروش با استقبال روبرو شود.

احتمال دارد تحقق آن بازار پیش بینى شده براى کشور ما هم به صرفه باشد که در این زمینه سرمایه گذارى کنیم؟

باید اجازه بدهیم در مراکز تحقیقاتى و آزمایشگاههاى ما، تحقیقات لازم انجام بشود. در مرحله بعد با تبدیل این تحقیقات به اختراع و محصول است که مشترى عمده ما یعنى صنایع بایستى قانع شوند که این نوع محصول را در تولیدات شان به کار بگیرند. الآن مراحل تحقیق و تست تولیدالیاف ضدچروک و ضد لک تمام شده و حتى برخى تولید کننده ها که از نظر اقتصادى، وضعیت بهترى دارند آماده سرمایه گذارى دراین زمینه هستند. اگر این تولید کننده هاى بزرگ دنیا در این زمینه دچار ضرر و زیان شوند در زمینه هاى دیگر آنقدر سود دارند که به توسعه این فناورى کمک کنند یا دولتها ممکن است کمک هاى مالى لازم را به آنها ارائه دهند.

در بازارهاى اروپا پیراهن هایى با تکنولوژى نانو تهیه و عرضه شده است و یا جوراب هایى به فروش مى رسد که ضد بو و ضد حساسیت هستند ولى قیمت آنها چندبرابر جوراب هاى معمولى است.

بنابراین قیمت این نوع جورابها به حدى نرسیده که با استقبال مردم روبرو شود. پیراهن هاى ضدچروک و ضد لکه هم با قیمت هاى بالا به بازار آمده است. اما تا وقتى «مدگرایى » رایج است و مشترى هم هرساله به دنبال تغییر «مد» لباس است، استفاده از لباس هاى گرانقیمت ضدچروک رواج پیدا نمى کند. در حالى که این نوع لباسها دیگر به شست وشو و اتوکردن نیاز ندارند و رنگ آنها تغییر نمى کند. اما به دلیل تغییر مد، اروپایى ها ترجیح مى دهند از همان لباس هاى معمولى استفاده کنند.

پس مدگرایى در تضاد با این فناورى جدید قرار مى گیرد؟

دقیقاً در تضاد قرار مى گیرد. برداشت من این است که به خاطر این ویژگى ها، کاربردهاى خاصى براى استفاده از این نوع الیاف پیدا کنیم. یکى از این کاربردها که با سلامت جامعه هم ارتباط دارد استفاده از الیاف نانویى در تهیه روپوش ها و لباس هایى است که در کارخانه هاى تولید موادغذایى موردنیاز است. اگر تمام کارگران این کارخانه ها ، روپوش هایى بپوشند که ضد لک، ضد چروک و ضد باکترى است و امکان آلوده شدن مواد غذایى و کارگران را از بین ببریم، به ارتقاى سلامت جامعه کمک کرده ایم.

این کاربردها، کاربردهاى جذاب و سودمندى است ولى ما توانمندى آن را داریم که دراین زمینه ها سرمایه گذارى کنیم؟

اتفاقاً در ایران تحقیقات لازم در این زمینه دارد انجام مى شود ولى باید توجه داشت که فرهنگ سازى هم مقوله بسیار مهمى است . اگر ما به گونه اى فرهنگ سازى کنیم و همه افراد لباس هایى را خریدارى کنند که با استفاده از فناورى نانو، دیگر چروک نمى شود ولى قیمت آن بالاتر از لباس هاى معمولى است. ممکن است مادرى این جور لباسى براى فرزندش بخرد ولى همان بچه اگر موقع بازى فوتبال با زمین برخورد کند لباس ضدچروکش پاره مى شود و قابل استفاده نیست . به عبارت دیگر از چنین الیافى در مراکز تجارى، صنعتى و یا در لباس آتش نشانان استفاده کنیم. ما مى توانیم با بهره گیرى از فناورى نانو، لباس هایى بسازیم که ضد آتش باشد. اگر چه الآن هم پارچه ضدآتش تولید مى شود ولى تا دماى خاصى گرما را تحمل مى کند. احتمالاً با این فناورى مى توانیم لباس هاى مقاومتر تولید کنیم. با این کار مى توانیم باعث شویم آتش نشانان در اطفاى حریق، راحت تر فعالیت خود را انجام دهند. از این فناورى مى توان در تهیه لباس هاى نیروى انتظامى استفاده کرد و باعث شد لباس هاى این نیرو کمتر دود بگیرد و کثیف بشود. بنابراین با چنین عملى، نیروى انتظامى ما مرتب تر و منظم تر خواهد بود و ضمناً هزینه شست وشو هم پایین مى آید. رنگ لباس نیروى انتظامى هم ثابت است و تابع مد نیست. اگرچه هزینه پارچه گرانتر است ولى در مقابل هزینه شست وشو ندارد، همواره تمیز و مرتب مى ماند و نیازى به تعویض مکرر لباس نیست. بنابراین دقیقاً مى توان حساب کرد که تولید لباس نیروى انتظامى با استفاده از فناورى نانو مزیت دارد یا نه.

به بیان دیگر شما مى خواهید بگویید دهک هاى بالاى درآمدى مشتریان بالقوه کاربرى هاى عمومى این تکنولوژى هستند؟

دهک هاى پایینى هم مى توانند از این نوع محصولات استفاده کنند ولى لازم نیست که حتماً بدانند که جنس این محصولات از نوع نانو است.

اما شما بحث فرهنگ سازى را مطرح کردید؟

فرهنگ سازى به این معنا نیست که ما به صورت مکرر در همه رسانه ها کلمه نانو را به کار ببریم. اگر خانم خانه دارى یک وسیله و دستمال پاک کننده اى خریدارى کند که با آن بتواند هم چربى هاى دیوار آشپزخانه را پاک کند و هم آن دستمال تا یک ماه کثیف نشود، چه نیازى دارد که بداند با فناورى نانو آن را درست کرده اند یانه. براى او مهم این است که این محصول با قیمت مناسب به دست او برسد.

این فرهنگ سازى در حوزه عمومى به چه صورت بهتر است انجام شود؟

در این زمینه مى توان از متخصصان حوزه علوم انسانى دعوت کرد تا در مورد این مسائل و اینکه تأثیرات جانبى این تکنولوژى چیست بررسى لازم به عمل آورند. به هر حال، این تکنولوژى جدید، خطراتى هم دارد که باید بررسى شود ولى بسیارى از مشکلات و خطرات قابل حل است. اطلاعات لازم در این زمینه باید در کنار مباحث فرهنگ سازى به مردم منتقل شود. در برخى موارد مى توانیم محصول بهترى به جامعه عرضه کنیم ونام نانو را هم نیاوریم. چون تکرار نام نانو باعث مى شود یکسرى سوءاستفاده از آن بشود.

من خودم وارد مغازه اى شدم که اسم نانو روى یک محصول درج شده بود. اگر یک فرد عادى و غیرمتخصص، آن محصول را ببیند، فروشنده هم از کمبود آگاهى او استفاده مى کند و قیمت جنس نانویى و غیرنانویى را مى گوید. مشترى هم فرضاً از رسانه ها شنیده که جنس نانویى چه مزایایى دارد ولى نمى داند که واقعاً آن محصولى که نام نانو روى آن هست با استفاده از فناورى نانو ساخته شده است یا خیر.

در همان مغازه، وقتى که بیشتر دقت کردم متوجه شدم که آن جنس، نانویى نیست و فقط در اسم شرکت از کلمه نانو هم استفاده شده بود. بنابراین ممکن است فروشندگانى باشند که با استفاده از عدم اطلاع دقیق مردم به دنبال سودجویى باشند.

با توجه به این موضوع، باید نتیجه گرفت که فرهنگ سازى هم نباید انجام شود؟

البته باید بدانیم فرهنگ سازى را براى چه محصولاتى و چگونه انجام دهیم.

وقتى افراد جامعه از سواد تخصصى لازم در زمینه فناورى نانو برخوردار نیستند نمى توانند محصولات نانویى را از غیر آن متمایز سازند؟

اقدام مهمى که در این زمینه باید انجام داد این است که قوانینى تدوین کنیم و شرایطى را براى به کارگیرى کلمه «نانو» در نظر بگیریم. باید در مورد استفاده از کلمه نانو حساس باشیم. وقتى ما فرهنگ سازى مى کنیم ولى در عوض اجازه مى دهیم که هر کسى و به هر شکلى از این کلمه استفاده مى کند، جامعه باید ضررش را متحمل شود. در حالى که در بسیارى از موارد لازم نیست که در این زمینه تبلیغ مستقیم داشته باشیم.

در چه مواردى این تبلیغ، ضرورى است؟

در سطح مدیران باید تبلیغ ما علمى، مستند و مبتنى بر اعداد و ارقام باشد؛ چه مدیران بخش هاى دولتى و چه مدیران بخش هاى خصوصى و بایستى آنها را تشویق به سرمایه گذارى کرد. براى آشنا شدن محققان هم باید تبلیغ کافى انجام شود تا آنها علاقه مند شوند و علم و تخصص خود را در این زمینه به کار گیرند. چون ما، در این مورد پتانسیل هاى خوبى داریم. الآن، مراکز تحقیقاتى دنیا دنبال جذب محققان، دانشجویان و فارغ التحصیلان جوان ما هستند. بنابراین، از این نظر پتانسیل علمى بالایى داریم. ما باید امکانات لازم را در اختیار آنها قرار بدهیم و از این طریق، محققان بتوانند با استفاده از این امکانات، توانمندى هاى خود را در داخل کشور به کار گیرند.

از گفته هاى شما مى توان نتیجه گرفت در حوزه عمومى نباید تبلیغ خاصى در خصوص نانوتکنولوژى انجام شود؟

من نباید را مطرح نمى کنم. مى توانیم دسته بندى کنیم که اگر در این زمینه ما تبلیغ مى کنیم تا چه حد اطلاعات بدهیم، حوزه تبلیغى مان زیاد باشد یا نه و اصولاً در چه برنامه هایى مى توان به تبلیغ و ترویج این تکنولوژى پرداخت.

مى خواهید بگویید تبلیغ عمومى باشد ولى نظارت و بازرسى در مورد شیوه و چگونگى به کارگیرى کلمه نانو هم در نظر گرفته شود؟

بله؛ تبلیغ عمومى هم باید زمانش مشخص باشد. مثلاً ۲ درصد از برنامه هاى صبح تلویزیون به تبلیغ نانو اختصاص داده شود ولى در برنامه هاى شبانه و علمى درصد این تبلیغ بالا برود. در اخبار علمى هم باید مشخص بشود چه مقدار باید به این مقوله توجه شود. همه این موارد بایستى تجزیه و تحلیل بشود. چون وقتى فرهنگ سازى مى کنیم مجبور هستیم نقاط ضعف و منفى و خطرات را هم بگوییم. بالاخره ما مى دانیم که ذرات نانو از اندازه سلول هاى پوست انسان ریزتر است.

اگر انسان با مواد نانو کار مى کند باید مراقب باشد این ذرات جذب پوست ما نشود. حتى این ذرات مى توانند از مجراى تنفسى انسان عبور کنند و جذب ریه بشوند. چون ریه ما ساختارى دارد که مى تواند این نوع ذرات راجذب کند.

موقعى که بیش از اندازه اطلاعات بدهید، بایداین اطلاعات را هم منتشر کنید و ممکن است مردم نسبت به این تکنولوژى، واکنش منفى نشان دهند. در حقیقت این کار، اثر منفى روى فرهنگ سازى بر جاى مى گذارد. در این حالت باید تعادلى برقرار کنیم و افرادى که قرار است از فناورى نانو استفاده کنند حتماً باید مخاطراتش را بدانند تا خودشان را از خطر حفظ کنند.

تصور مى کنید بازار داخلى ما در چه بخش هایى متقاضى به کارگیرى محصولات نانویى خواهد بود؟

در صنایع اصلى ما مثل پتروشیمى و خودرو مى توانند به صورت گسترده از این فناورى استفاده کنند. مخصوصاً در ساخت خودرو در بسیارى از بخش هایش مى توانیم استفاده کنیم. از پوشش روى شیشه که الآن مطرح است به عنوان ضدبخار و ضدمه. در رنگ ماشین مى توان با افزودن درصد خاصى از مواد نانویى مقاومت به خراش ، سایش و رنگ پریدگى را افزایش دهیم ولى براقیت و کیفیت و زیبایى آن هم کاهش پیدا نکند. در اگزوز خودرو با استفاده از این تکنولوژى مى توانیم به تقلیل آلودگى هوا کمک کنیم. براى تهویه هواى داخل اتومبیل و مقاومت بیشتر داشبورد هم از این فناورى مى شود استفاده کنیم. در تهیه صندلى خودرو هم مى توان از پارچه اى استفاده کرد که ضدلک باشد و در این صورت نیازى به روکش اضافه نخواهد بود. در بحث مصرف دارو هم مى توان نانوروبات هایى ساخت که مقدار دارو را مستقیمآً به موضع مورد نظر انتقال مى دهند و مى توانیم از پخش شدن مواد دارویى در بدن جلوگیرى کنیم.

براى مثال مى توانم بگویم که سالیان متمادى است که ما از «دوده» در تولید لاستیک اتومبیل استفاده مى کنیم. سایز و اندازه دوده در مقیاس نانویى است. در گذشته هم نمى گفتند که چون دوده اندازه اش اینگونه است آن را در تولید لاستیک به کار گیرید. مى گفتند چون دوده باعث افزایش خواص لاستیک مى شود آن را اضافه کنید. حالا ما باید بیاییم ببینیم «دوده» به چه دلیل، خواص لاستیک تولید شده را افزایش مى دهد. نه اینکه فقط اسم را عوض کنیم و بگوییم با افزایش نانوکربن و نانوگرافیک مى توان کیفیت لاستیک را ارتقا داد. به هر حال، نانوکربن همان دوده است. اما صرفاً با تغییر اسم، موفقیت به دست نمى آید. ما اگر ویژگى دوده را کشف کنیم و بدانیم این ماده نانویى به چه شکل تأثیرگذار است یک مرحله جلوتر هم مى توانیم برویم. بالاخره وقتى الآن ۱۰ درصد دوده اضافه مى کنیم، زمانى که ویژگى آن را کشف کنیم با توجه به بررسى هاى علمى که انجام داده ایم مى توانیم ۵ درصد از این ماده را به کار گیریم و صرفه جویى هایى به عمل بیاوریم و به همان کیفیت دست پیدا کنیم.

با توجه به تخصص و تجربه تان و شناختى که از امکانات مرتبط با این علم و تکنولوژى دارید، سرمایه گذارى در چه حوزه مشخصى مى تواند پتانسیل علمى جامعه را به صورت بالفعل درآورد و بازدهى قابل توجهى به دنبال داشته باشد؟

نانوتکنولوژى یک فناورى در حال رشد است و در هیچ کشورى با قاطعیت مشخص نکرده اند که باید در چه بخشى از این تکنولوژى اولویت گذارى کنند. در کشور ما هم فعالیت هاى خوبى صورت گرفته ولى اولویت هاى تحقیقاتى چند بار جابه جا شده است. الآن اولویت هایى در وزارت علوم و مراکز تحقیقى کشور تعیین شده ولى باید این قابلیت را داشته باشیم که در صورت لزوم این اولویت ها را تغییر دهیم. الآن تحقیقات بنیادى ما در زمینه بیوتکنولوژى در حال انجام است و باید فعالیت در این زمینه را ادامه داد. در کنار تحقیقات بنیادى ، باید به تحقیقات کاربردى توجه کنیم و به اصطلاح بازارنگر هم باشیم. چون این تحقیقات کاربردى و تولید محصول است که مى تواند موفقیت ما را تضمین کند.

به همین دلیل مى گویم که باید تحقیقات را ادامه داد و اولویت هاى مختلف را هم در نظر بگیریم.

هنگامى که ما اولویت هاى اصلى را در صنایع پتروشیمى، گاز و خودرو تعیین مى کنیم باید وارد جزئیات این اولویت هاى تعیین شده نیز بشویم. همان کارى که کره جنوبى، ایالات متحده، چین و تایوان انجام داده اند. ژاپن هم در ابتدا به صورت عام اولویت هایش را تعریف مى کرد. با توجه به موفقیت ژاپنى ها در زمینه میکروالکترونیک، منطقى است که اولویت هاى خود را در این بخش از میکرو به واحد کوچکتر نانو برسانند.

مثلاً در زمینه خودروسازى مى توان گفت سالیان متمادى است پیل سوختى وارد بازار شده ولى هنوز قیمت آن به حدى نرسیده است که بازارپسند باشد و مردم حاضر باشند به جاى سوخت هاى فسیلى از پیل سوختى استفاده کنند.

بنابراین در چنین وضعیتى باید وارد حوزه هاى تحقیقاتى مختلف بشویم و منتظر باشیم مطالعات و طرح هاى تحقیقاتى ما به نتیجه برسد تا ما بدانیم چه توانمندى هایى در زمینه پیشبرد نانوتکنولوژى داریم. یک موقع هست که توانایى انسانى داریم ولى توانایى تجهیزاتى را نداریم و بایستى توانایى تجهیزاتى را ایجاد کنیم. به همین دلیل ما الآن به طور قاطع نمى توانیم اولویت هاى کشور را در زمینه نانوتکنولوژى نام ببریم و بگوییم الزاماً برنامه ریزى ها و سرمایه گذارى هاى ما باید بر چنین مواردى تأکید کند.

منبع : ایران

دولت دیجیتال

دوشنبه, ۱ اسفند ۱۳۸۴، ۰۴:۳۰ ب.ظ | ۰ نظر

دکتر علی صباغیان - اشاره همانطور که تاکنون تجارت الکترونیکی شرایط جدید تجاری در بسیاری از بخش ها از جمله بخش های سنتی ایجاد کرده ، اکنون نیز انتظار می رود که طی چند سال آینده اینترنت تحولات عمیقی در ساختار ، مدیریت و مفهوم خدمات دولتی به وجود آورد. هر چند هنوز دولت الکترونیکی در عهد طفولیت خود قرار دارد ، اما آثار آن در شیوه ای که برخی دولت ها برای انجام وظایف اصلی خود همچون جمع آوری مالیات ، اجرای مقررات و حتی امور دفاعی مورد استفاده قرار داده اند از قبل به خوبی آشکار شده است.

همچنین از هم اکنون در مقیاس کوچکتر البته با پیامدهای بلند مدت بالقوه مهم تاثیر اینترنت بر فرایند سیاسی و تعامل بین مردم و نمایندگانشان آغاز شده است. به همین دلیل کنفرانس توسعه و تجارت سازمان ملل متحد در گزارش سال 2001 خود تحت عنوان «تجارت الکترونیکی» و گزارش توسعه 2001 به این امر توجه کرده و بخش پنجم گزارش مزبور تحت عنوان «به سوی دولت دیجیتال» را به این موضوع اختصاص داده است. این مقاله با استفاده از مطالب این بخش و به منظور آشنایی بیشتر خوانندگان همشهری با زوایای پدیده اینترنت به ویژه در عرصه زندگی سیاسی و اجتماعی تهیه شده است.

***

به طور کلی می توان دولت الکترونیکی را به عنوان کاربرد فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی ، به ویژه اینترنت به منظور تقویت دسترسی به خدمات دولتی و توزیع آن ها به نفع شهروندان ، شرکت ها و کارمندان بخش عمومی تعریف کرد.

کاربرد فناوری های اطلاعاتی فی نفسه امری جدید نیست، چراکه موسسات دولتی از اولین و بزرگ ترین مصرف کنندگان این فناوری ها بوده اند. با وجود این ، به کارگیری تعداد زیادی از رایانه های بزرگ برای اخذ عوارض ، جمع آوری مالیات و یا حتی قراردادن یک رایانه شخصی بر روی میزهر یک از کارمندان بروکراسی سنتی را به یک دولت دیجیتال تبدیل نمی کند.بلکه این اینترنت با ظرفیت پالایش است که مرزهای زمان و مکان را در می نوردد و اطلاعات ارزشمندی را از منابع بی شماری به طور مجازی را گردهم می آورد و از این طریق امکان تجدید ساختار و شبکه بندی خدمات دولت را فراهم می نماید و این خدمات دولتی را مطابق با خواست مصرف کنندگان شفاف و کارآمد می سازد. با این وجود سرعت کلی دمسازی دولت ها با اینترنت به طور قابل ملاحظه ای کندتر از سرعتی است که بخش خصوصی با آن خود را با اینترنت تطبیق می دهد. دلایل این امر مسایل زیر است:

اولاً گستردگی و پیچیدگی عملیات دولت یکی از دلایل اصلی کندی نسبی توسعه دولت دیجیتال است. بسیاری از سازهمان های دولتی خدماتی راعرضه می کنند که به بخش اعظم جمعیت کشور مربوط می شود. به علاوه بسیاری از خدمات ارایه شده توسط سازمانهای دولتی از قبیل آموزش و پرورش از نظر سیاسی و اجتماعی حساس هستند. همچنین در ارایه خدمات دولتی سطوح مختلف سازمان که نسبت به سطوح بالاتر پاسخگو هستند ذیمدخل می باشند. این سازمان ها از جمله موسسات مجری قانون نمی توانند حتی مدت اندکی که برای ایجاد ساختارهای دولت الکترونیکی لازم است کار خویش را تعطیل کنند.

ثانیاً - نابرابری در دسترسی به اینترنت یک موضوع برای نگرانی جدی سیاسی است.

دولت ها نمی توانند مشتریان خدمات خود را انتخاب کنند بلکه آن ها باید خدمات خویش را به طور برابر در اختیار همه شهروندان قرار دهند. امروزه حتی در کشورهایی که دسترسی گسترده ای به اینترنت دارند تنها نیمی از جمعیت در خانه‌های خود به اینترنت متصل هستند. از آنجا که موسسات دولتی باید خدمات خویش را به طور یکسان در اختیاز همه مردم قرار دهند آنها قادر نیستند تا زمانی که بخش اعظم جمعیت جامعه به اینترنت دسترسی پیدا کنند به سازمان‌های کاملاً الکترونیک تبدیل شوند.

بر این اساس ، تاسیس دولت دیجیتال به ویژه در کشورهای در حال توسعه ارتباط عمیقی به سیاست های بهبود دسترسی مردم به اینترنت پیدا می کند.

ثالثاً - تفاوت های اساسی بین انگیزه ها و موانع پیش روی موسسات دولتی و فعالان بخش خصوصی وجود دارد. برای یک شرکت خصوصی که بارقابت گسترده اینترنتی، سایر شرکت ها مواجه است. نفی اینترنت یک انتخاب جذاب نیست. این در حالی است که موسسات دولتی که با مشتریان انحصاری روبه رو هستند هرگز مقیدبه رقابت گسترده با اینترنت نیستند. البته فعالان بخش عمومی همچون برخی از شرکت های راه‌آهن و هواپیمایی که با رقابت تجاری مستقیم و غیر مستقیم رو به رو هستند از این قاعده کلی کندی حرکت موسسات دولتی به سمت بره گیری از خدمات اینترنتی مستثنی هستند.دلیل این امر هم این است که این شرکت ها برای آن که بتوانند با رقبای خویش هماوردی کنند مجبور به استفاده از اینترنت هستند.

و بالاخره این که عوامل سازمانی و فرهنگی نیز در کندی حرکت دولت ها به سمت دیجیتالی شدن موثر می باشند. ساختار هرمی موسسات دولتی نسبت به ساختارهای افقی و منعطف موجود در شرکت های بخش خصوصی دمسازی کمتری با اینترنت دارد. افزایش شفافیت و پاسخگویی که از مستلزمات ذاتی انتقال از سازمان سنتی به سازمان دیجیتال است توسط موسسات دولتی به دلایل مشروع همچون مسایل امنیتی یا به دلیل خطلات بالقوه آن برای ساختار بروکراسی خطرناک جلوه می کنند. التبه با این وجود ؟ ادعای مربوط به رقابت بین ادارات یا سطوح مختلف دولتی برای افزایش پاسخ گویی در مورد طرح های مربوط به دولت دیجیتال گسترش یافته است.

اگر چه دلایل فوق نسبت به کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به میزان معتبر هستند اما تردیدی نیست که کشورهای در حال توسعه در راه حرکت به سمت دیجتالی شدن با مشکلات گسترده دیگری همچون فقدان زیربناهای ارتباطی ، دانش ضعیف رایانه ای و بی سوادی عمومی ،‌عدم آگاهی نسبت به پتانیسل های اینترنت و مقررات دست و پاگیر که استفاده از اینترنت را محدود می کند مواجه هستند.

همچنین اگر چه کاربرد اینترنت و به طور کلی فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در مدیریت عمومی برای این بخش منافع مالی خالص زیادی به دنبال دارد اما در بسیاری از کشورهای در حال توسعه سرمایه گذاری در این بخش هزنیه های بالایی را بر بودجه های آن ها تحمیل می کند.

با این وجود به رغم مشکلاتی که فراروی دولت ها برای استفاده از اینترنت در ارایه خدماتشان وجود دارد، دولت دیجیتال به یک پدیده در حال گسترش همچون تجارت الکترونیکی تبدیل شده است.

برای نمونه در ماه اوت سال 2000 گزارش منتشره از سوی موسسه تحقیقاتی فاستر برآورد کرده است که تا سال 2006 دولت آمریکا حدود 15 درصد مالیات و درآمدهای خود را از طریق اینترنت جمع آوری خواهد کرد.

این میزان افزایش حکایت از آن دارد که سرعت گسترش پدیده دولت دیجیتال در این مدت سه برابر میزان سال 2000 خواهد بود. گزارش یاد شده همچنین برآورد کرده است که تا سال 2006 موسسات دولتی آمریکا سالانه 333 میلیون پرونده از طریق اینترنت ثبت خواهند کرد . در آوریل سال 2000 گروه مطالعاتی گارتنر پیش بینی کرد که هزینه های دولت آمریکا (در سطوح فدرال - ایالتی و محلی) در طرح های دولت دیجیتال از 1.5 میلیارد دلار در سال 2000 به 6.2 میلیارد دلار در سال 2005 افزایش یابد.

انتظار این که این روند در سایر مناطق جهان با همان سرعت و به همان دلایل که تجارت الکترونیکی از آمریکا به سایر کشورهای توسعه یافته و سپس در حال توسعه سرایت کرد، گسترش یابد باید یک انتظار منطقی به نظر می رسد.

دولت سیار فرصتی برای کشورهای در حال توسعه

يكشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۸۴، ۰۹:۵۰ ب.ظ | ۰ نظر

فتحی عبدالرقیب* - در حال حاضر پیشرفت در فناوری موبایل و شبکه های بی سیم یک رسانه جدید برای ارائه خدمات دولتی به شهروندان ایجاد کرده است.این پیشرفت ها اصطلاحاً دولت سیار نامیده شده است.

در این مقاله، نخست مقایسه ای بین دولت الکترونیک و دولت سیار در کشورهای در حال توسعه انجام شده سپس به نقش آمادگی مردم و عواملی که به عنوان مانع تحقق دولت سیار از آنها یاد می شود، بررسی خواهیم کرد . در پایان وضعیت پیشرفت ارتباطات موبایل در این کشورها و چند نمونه از کاربردهای دولت سیار در کشورهای در حال توسعه مثل ترکیه و جمهوری چک و فیلیپین مورد توجه قرار خواهیم داد.

کلیدواژه‌ها: فناوری بی سیم- دولت الکترونیکی- دولت سیار-کشورهای در حال توسعه
مقدمه

در دهه آخر قرن بیستم دولت های سراسر جهان روند ایجاد دامنه وسیع از خدمات الکترونیکی بوسیله فناوری های اطلاعات به خصوص، کاربردهای مبتنی بر اینترنت شروع پایه گذاری کردند. این پیشرفت ها در کشورهای کم توسعه یافته با نرخ آهسته تر اتفاق افتاد و وقتی که دولت ها استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات افزایش می دهند، خواسته های عموم برای خدمات فعالتر افزایش می یابد.

دولت الکترونیکی، شهروندان را قادر می سازد تا به شکلی مؤثر در فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و جامعه اطلاعاتی مشارکت داشته باشند و صرفه جویی در هزینه و زمان برای دولت، مردم و بخش تجارت را به دنبال خواهد داشت. علاوه بر این، کاربران خدمات اطلاعاتی دولت، از خدماتی با کیفیت بالاتر و یکپارچه و کارآمد و همیشگی برخودار خواهند بود. شهروندان نیاز به اطلاعات دارند و گاهی این اطلاعات برای آنها حیاتی است. ارائه اطلاعات در زمان مناسب برای عموم، موجب تقویت دموکراسی در کشور ها می شود..

پیشرفت در موبایل و فناوری های بی سیم نه فقط بعضی از کاربردها و خدمات دولت الکترونیکی که به وسیله دستگاه های سیار تهیه خواهد شد توسعه می دهد بلکه روش ها برای کاربردها و خدمات جدید باز می کند.

فناوری های موبایل ثابت میکند که موبایل یک راه بسیار مهم برای ارائه اطلاعات فوری به شهروندان است. هدف تلاشهای دولت الکترونیکی استفاده از به کار بردن همه شکل های نوآوری و فناوری اطلاعات و ارتباطات، برای انجام بهتر وظایف اساسی دولت است. در حال حاضر پیشرفت در فناوری موبایل، با تلفن های موبایل مجهز به اینترنت PDA(Personal Digital Assistant)، و شبکه های بی سیم یک رسانه جدید برای تحویل دادن خدمات دولتی به شهروندان با فعالیت بیشتر خلق کرده است.این پیشرفت های که رسانه نو برای تحویل دادن خدمات دولتی به شهروندان خلق کرده است، دولت سیار نامیده شده است.
تعاریف و رویکرد دولت سیار:

- دولت سیار(Mobile Government [m-government]): استراتژی و پیاده سازی آن که با استفاده از همه انواع فناوری های بی سیم و موبایل، خدمات ، کاربردها و دستگاه های سیار برای بهبودی منافع گروه های مختلف که با دولت الکترونیکی سرو کار دارند، شامل شهروندان، شرکت ها و واحدهای دولتی]1[ .

- دولت سیار: استراتژی و پیاده سازی خدمات دولتی به وسیله یک سکوی موبایل برای تأمین کاربران خود (هم مردم و هم کارمندان) با استفاده از خدمات اطلاعات از هرجا و در هر وقت]2[.

گسترش فعالیت ها به دستگاه های بی سیم، کشورهای که می خواهند سرمایه های عظیمی را در پیاده سازی دولت الکترونیکی خرج کنند، قادر می سازد در عملیات و خدمات خود از طریق فراهم کردن اطلاعات حقیقی و تازه برای کارمندان دولت سیار، از طریق فراهم کردن دامنه وسیعتر از گزینه ها برای شهروندان، برای تعامل با دولت، فعال باشد. برای این کشورها پیاده سازی دولت سیار مزیتی ارزش افزوده برای انتقال داده ها و مکانیزم مبادله بین واحدهای دولت فراهم می کند.

کشورهای که هنوز شروع نکردند یا در مراحل اولیه استراتژی دولت الکترونیکی و پروسه های پیاده سازی هستند، شاید بر حسب نوع مسایل که دولت با آن مواجه هست مزیت های بیشتری داشته باشند. در کشورهای درحال توسعه کاربردهای دولت سیار می توانند روش کلیدی برای رسیدن به شهروندان و پشتیبانی از تبادل اطلاعات باشد به ویژه وقتی که در روستاهای دور افتاده استفاده شود. در این کشورها با ناکافی بودن زیر ساختارهای مخابراتی و قبول بیشتر تلفن های موبایل قابلیت رسیدن به روستاهای دور افتاده می توان یک مزیت مهم دولت سیار به حساب آورد. [1]

دولت الکترونیکی و دولت سیار:

دولت الکترونیکی و دولت سیار دو چیز جدا از هم نیست. دولت الکترونیکی استفاده از همه فناوری ها برای ارائه خدمات به شهروندان و بهتر کردن فعالیتهای دولت است. اما دولت سیار به استفاده از فناوری های سیار همچون تلفن های موبایل، PDAs و شبکه های بی سیم برای تحویل دادن خدمات محدود میشود. اضافه بر این، دولت سیار یک انتخاب بهتر در مقایسه با دولت الکترونیکی درتحویل دادن خدمات و اطلاعات عمومی به مردم نتیجه بر قابلیت دسترسی در هر جا و در هروقت است.

دولت سیار جایگزین دولت الکترونیکی نمی شود، بلکه یک مکمل برای آن به حساب می آید. در حالی که دستگاه های موبایل روش سریعتر و آنی برای تحویل دادن اطلاعات به شهروندان فراهم می کنند، محدودیت های دارد. تلفن موبایل رسانه اصلی دولت سیار درنظر گرفته می شود ولی قابلیت انتقال اطلاعات با حجم زیاد را ندارد. مانند(short message service) SMS که می تواند فقط تا 160 کاراکتر را انتقال دهد؛ در حالی که پست الکترونیکی می تواند مقدار خیلی بزرگ اطلاعات انتقال دهد. این محدودیت ها، خدمات دولت سیار را به کاربردهای ساده ولی خیلی حیاتی محدود می کنند.[[3

تفاوت دولت سیار با دولت الکترونیکی در چند نکته زیر خلاصه می شود:

1- اطلاعات خصوصی: کامیپوتر می تواند بین چند تا کاربر مشترک شود، ولی دستگاه موبایل برای یک کاربر طراحی شده است.

2- همیشه روشن: برخلاف کامیپوترهای شخصی بیشتر دستگاه های موبایل همیشه روی حالت روشن سوئیچ می شوند.

3- قاقبلیت حمل: دستگاه های موبایل برای بُردن طراحی شده اند و همیشه همراه کاربر است، یکی از کاربردهای آن ارائه اطلاعات لحظه ای به کاربران است[4].

عوامل پیدایش دولت سیار:

عوامل مؤثر حرکت از دولت الکترونیکی به فعالیت های دولت سیار، علاوه بر افزایش انتظارات مردم از خدمات دولت، شامل تغییرات در زیر ساختهای فناوری و پیشرفت در خدمات ارتباطات موبایل است. تحولات فنی می توان زیر سه گزینه اصلی در نظر گرفت، نفوذ دستگاه موبایل، همگرایی اینترنت سیمی و شبکه های ارتباطی بی سیم و حرکت به سمت خدمات نسل سوم ارتباطات بی سیم و خدمات شخصی سازی، خدمات مبتنی بر مکان است .
1- نفوذ دستگاه موبایل:

دستگاه های موبایل در حال حاضر نقش های مؤثری در زندگی روزانه ما دارد، در اواخر سال 2001 تقریباً 14% جمعیت جهان از موبایل استفاده می کرده اند. حجم نفوذ دستگاه های موبایل فشار شدیدی روی پیاده سازی دولت سیار می آورد، چون کاربران خواستار دریافت و دسترسی به خدمات دولتی درهر جا و در هر وقت خواهند بود.
2- پدیدار شدن اینترنت سیار:

ارتباطات صوتی در هر جا ودر هر وقت یکی از فاکتورهای اساسی رشد تلفن های موبایل بوده است. ارتباطات داده ای در حال حاضر برای مشتری و شرکت های زیاد خیلی جذاب شد. شرکت ژاپنی بنام NTTDOCOMO یک مدل برای اتصال کاربران موبایل به اینترنت ایجاد کرده است. آنها می توانند از طریق تلفن های موبایل خود نامه های الکترونیکی را رد و بدل کنند،آهنک زنگ زدن(tone ringing) را داونلود کنند، به اطلاعات مبتنی بر موقعیت دسترسی داشته باشند، خرید ساده انجام دهند و اخبار را بخوانند.
3- خدمات و کاربردهای اینترنتی سیار:

خدماتی که اینترنت سیار ارائه می دهد به چهار دسته تقسیم می شوند: تعاملات، اطلاعات، پایگاه های داده و تفریح. این خدمات شامل اخبار، قیمت پورس ها، اطلاعات مبتنی بر موقعیت، بانکداری سیار(m-banking)، SMS و رزرو کردن بلیط هستند.[1]
4- افزایش انتظارات مردم از خدمات دولتی:

معمولاً مردم خدمات جدید vh با دسترسی آسان و استاندارد بالا می خواهند. مردم وقتی درک می کنند که بعضی از خدمات جدید در بخش تجاری وجود دارد انتظارشان از خدمات دولتی بیشتر می شود. برآورده کردن این نیاز مستلزم فعالیت و پشتکار بیشتر کارکنان داردو آنها نیز به اطلاعات صحیح و به موقع و با دسترسی آسان و بدون محدودیت مکانی، نیاز دارند[4].
آمادگی مردم :

آمادگی مردم اشاره به وضعیتی است که در آن مردم قادر به دسترسی و استفاده از فناوری ارتباطات و اطلاعات و اینترنت به طور مرتب هستند. در حالی که آمادگی در خیلی از کشورهای توسعه یافته بالا است، وضعیت درکشورهای در حال توسعه فرق می کند .

مردم در کشورهای در حال توسعه قادر به دسترسی به فناوری های اطلاعات و ارتباطات با ترتیب مشخص نیستند. و در بعضی مواقع مردم قارد به دسترسی به ICT به طور کلی نیستند. سطح پایین آمادگی مردم نتیجه چند تا عامل است، مانند پایین بودن سطح آموزش و دانش، نبودن زیر ساختار فناوری ... و غیره. علاوه بر این استفاده از اینترنت نیاز به مجموعه پیچیده از اطلاعات و دانش فناوری دارد، نیازهای مشخص مثل برق، خطوط ارتباط، کامیپوترها و در بیشتر حالات تسلط بر زبان انگلیسی وجود دارد. این نیازها در کشورهای در حال توسعه مشکل برآورد می شود. بدون آمادگی مردم، خیلی از کاربردهای دولت الکترونیکی نمی توان پیاده سازی کرد. و اگر پیاده سازی شدند موفق نمی شود و اهداف را محقق نمی کنند.

از طرف دیگر، دولت سیار نمی تواند فرصت های زیادی را که دولت الکترونیکی فراهم می کند، محقق سازد. کاربردهای دولت سیار با استفاده از دستگاه های سیار مثل تلفن های موبایل قابل دسترس هستند. هزینه این دستگاه های سیار پایین است. علاوه بر این استفاده از این دستگاه ها ساده است. این به هر شخصی معمولی اجازه می دهد که از آن برای دسترسی به اطلاعات استفاده کنند. دولت ها می توانند از این فرصت برای بهتر رسیدگی به مردم خود استفاده کنند[3].

خصوصیات و ویژگی های دولت سیار:

استفاده از فناوری ها و کاربردهای سیار، دولت سیار را از هر پیشرفت های دیگر در بخش دولتی که از فناوری های جدید استفاده می کند، شامل دولت الکترونیکی، جدا می کند.

براساس پژوهشهای متعدد که درباره کاربردهای دولت سیار و استفاده آنها انجام شده است، چند تا عامل جدا کننده می توانند به این شکل مشخص شوند: دقت بهتر و شخصی سازی(personalization) در هدف گیری کاربران و در تحویل دادن محتوا، مناسبتر بودن قابلیت دسترسی و در دسترس بودن و وسیعتر بودن دائره کاربران.

1- قابلیت دسترسی ودر دسترس بودن مناسبتر: (power of pull)

- دولت سیار استفاده از خدمات دولتی درونخطی توسط مردم را بیشتر می کند. مردم می توانند از خدمات دولت یدرونخطی "نه فقط در هر وقت"، ولی" در هر جا" بهره مند شوند.

- دستگاه های سیار همیشه روشن هستند. این را از کامپیوترهای شخصی متفاوت می کند که بیشتر دستگاه های سیار همیشه روشن سوئیچ میشوند.

- دستگاه های موبایل به عنوان یک دستگاه قابل حمل که همیشه همراه کاربران است، کاربردها میتوانند برای تأمین کردن اطلاعات آنی به کاربران طراحی شوند.

2- دقت بهتر و شخصی سازی در هدف گیری کاربران و تحویل دادن محتوا: (power of push)

- یک کامیپوتر میتواند بین چند تا کاربر به اشتراک گذارده شود، ولی دستگاه های سیار برای استفاده یک کاربر طراحی شدند. این به این معنی است که اطلاعات شخصی می تواند به وسیله آن یک دستگاه خاص کاربرخاص در "هرزمان" برسد.

- دولت سیار استفاده از خدمات دولتی درونخطی بوسیله مردم با استفاده از دستگاه شخصی‌تر افزایش میدهد.

3- بزرگتر و وسیعتر بودن جامعه کاربر: (power of reach)

- دولت سیار از راه دستگاه های سیار، به تعداد بیشتری از مردم خدمات ارائه می کند.

- دولت سیار به یک مجموعه متعدد از مخاطبین(audience) شامل مردمی که تجربه یا خبرگی کار با کامیپوترها و اینترنت ندارند، ولی کاربران فعال از ارتباطات موبایل هستند، خدمات ارائه می دهد[2].

کاربردهای دولت سیار:

کاربردهای دولت سیار می توان به سادگی با تبدیل کاربردهای دولت الکترونیکی به یک سکوی جدید، یا با ایجاد کاربردهای جدید که با خصوصیات دستگاه موبایل هماهنگی داشته باشد، ایجاد شوند. کاربردهای نوع اول کاربردهای بهینه(Upgraded) شده، و کاربردهای نوع دوم کاربردهای ابتکاری(innovative) نامیده اند.
1- کاربردهای بهینه شده:

با توجه به کاربردهای مختلف دولت های آروز دارند کاربردها و خدمات خود را برای مقابله با فشارهای ناشی از انتظارات مردم و فشارهای فناوری ارتقا یا بهبود بخشند. این شامل کاربردهای دولت سیار که مکملی برای کاربردهای دولت الکترونیکی هستند نیز می شود؛ این کاربردها نباید به عنوان یک فرایند یا خدمت جدید تلقی شوند، بلکه در واقع به عنوان یک مکمل برای روش تقلیدی موجود تحویل دادن خدمت دولتی به مردم است. در نتیجه این مجموعه از خدمات، ارزش کاربردهای دولت الکترونیکی با توجه به مؤلفه کاربرد در «هر جا» و مولفه «هر وقت» بهبود می یابد.
2- کاربردهای ابتکار ی:

این مجموعه ای از کاربردهای دولت سیار به کاربردهای تعلق دارد که روی کاربردهای دولت الکترونیکی موجود بنا نمی شوند و فقط می توانند با استفاده از کاربردهای سیار ساده تر شوند. تعریف جدید ارزش که با پیاده سازی کاربردهای سیار و این مجموعه از خدمات خلق شده متکی بر کاربردهای دولت الکترونیکی نمی شوند و ارزش واقعی از خود قابلیت تحرک بدست می آورد[2].
دولت سیار فرصتی برای کشورهای در حال توسعه:

موبایل یا ارتباطات بی سیم در خیلی از کشورهای درحال توسعه نفوذ دارد (شکل 1). ارتباطات بی سیم رقیب اصلی خطوط تلفن های ثابت - که مخصوص دولت در کشورها درحال توسعه است- می باشد. با اینکه در خیلی از مناطق، گرفتن یک خط تلفن ثابت سال ها طول می کشد و هزینه های زیاد صرف می شود، مردم امروز می توانند به سادگی یک ارتباط تلفن موبایل با خریدن یک کارت موبایل و یک دستگاه موبایل داشته باشند.

سیستم تلفن موبایل می تواند بدون هیچ مشکل و سرمایه سنگین که در کابل های تلفن خرج می شود، دور کشور برپا شود.این سیستم علاوه بر کاهش هزینه و نفوذ خیلی بالا تلفن موبایل امکان انتخاب را برای مردم بهتر و آسانتر می سازد. مردم در مناطق دور افتاده - جایی که داشتن ارتباط تلفن رویا بوده است- اکنون می توانند همه مزایای تلفن و خدمات اضافی مثل SMS دسترسی به اطلاعات با استفاده از تلفن های موبایل خود داشته باشند. بنابراین اینترنت بی سیم به نظر می رسد که انتخاب بهتری برای کشورهای در حال توسعه است؛ بخصوص وقتی که تعداد تلفن های موبایل از تعداد کل کامپیوترهای شخصی و تلفن های ثابت فزونی می گیرد.

با در نظر گرفتن این عوامل وکاهش یا نبودن آمادگی برای دولت الکترونیکی و افزایش استفاده از تلفن های موبایل در کشورهای درحال توسعه و عوامل مثل از قابلیت وسیع دسترسی به تلفن های موبایل، سادگی استفاده و کاهش هزینه های استفاده و مالکیت، دولت سیار راه مناسبتری برای ارائه خدمات و تعامل با مردم به نظر می رسد. پیشرفت در فناوری های موبایل ودامنه فراگیری استفاده از آن در کشورهای در حال توسعه، به آمادگی مردم برای برپایی دولت سیار کمک می کند.

علاوه بر این، کشورهای در حال توسعه بخصوص کشورهای که هنوز فرایند دولت الکترونیکی شروع نکرده اند یا در مراحل اولیه پیاده سازی هستند، امکان استفاده از کاربردهای نوع اول (کاربردهای بهینه شده) دولت سیار بدون تحمل هزینه های زیاد پیاده سازی را دارند. به این معنی که این کاربردها که برای کشورهای توسعه یافته ارزش افزوده ایجاد می کند، برای کشورهای که هنوز خدمات الکترونیکی ارایه نداده اند ارزش جدید خلق می کند.
مثال های از کاربردهای دولت سیار در کشورهای در حال توسعه [3] :

1- ترکیه: در ترکیه تلفن های موبایل خیلی خوب نفوذ کرده اند ، 23.3 ملیون از 69.6 ملیون جمعیت ترکیه (34%) دارای تلفنهای موبایل هستند، در مقایسه با 4.3 ملیون (6%) کاربران اینترنتی. در ترکیه کاربردهای سیار متعددی وجود دارد که بیشتر آنها روی فناوری SMS متمرکز هستند؛ برای مثال، در استان "سیسای" فناوری SMS بوسیله شهروندان برای پرداخت مالیات و رای دادن(m-voting) استفاده می شود.

2- جمهوری چک: در جمهوری چک تلفن های موبایل در 95% از جمعیت 10 ملیونی این کشور نفوذ کرده است. بیشتر کاربردهای دولت سیار به خصوص برای ارائه اطلاعات به شهروندان در حوادث طبیعی وبحرانها شروع و آزمایش شده است. برای مثال در سال ها قبل آژانس ها مربوط به حوادث طبیعی(طوفان ها وزلزله وغیره) از شبکه های از بلندگوها برای آگاه دادن مردم استفاده می کردند،که هزینه های بالا بر دولت تحمیل می کرد. در سال های اخیر SMS جایگرین این سیستم شده است وثابت کرده که این سیستم سیار مناسبتر وکارآمدتر است.

3- فلپین: نفوذ تلفن موبایل در فلپین 23.8% است.وبیشتر کاربردها در این کشور از فناوری SMS استفاده می کنند. برای مثال، سرویسی که توسط کمسیون خدمات مدنی(CSC)که هدف آن افزایش کارآیی وسرعت تحویل خدمات بوده است، به بهره برداری رسید. مردم از این سرویس بعنوان یک سلاح برای فشار آوردن روی آژانس های دولتی برای حرکت بسوی این هدف استفاده می کنند. قبل از این، خدمات با استفاده از ابزارهای الکترونیکی دیگرمانند پست الکترونیکی و تلفن ارائه می شد. ولی علاوه بر محدودیت ها وهزینه های بالا این ابزار ها ، استفاده از این خدمات آسان نبود؛ با ورود SMS در سال2001،CSC فرستادن شکایات را ساده کرد، زیراکه استفاده از SMS ارزانتر و سریعتر است.

نتیجه گیری:

تحولات در فناوری ها و خدمات اینترنتی منجر به پیشرفت های در تلاشهای دولت الکترونیکی برای تهیه خدمات به شهروندان و شرکت ها شده است. پیشرفت در خدمات و فناوری های مرتبط به دولت الکترونیکی با سرعت قابل ملاحظه در کل جهان در حال وقوع است.

یکی از پیشرفت های انقلابی، استفاده از فناوری های بی سیم در فعالیت های دولتی است. تعداد مردم که با تلفن های همراه به اینترنتی سیار دسترسی دارند به سرعت افزایش می یابد، دسترسی به موبایل "هر جا" و "هر وقت"- یک جزء معمول زندگی روزانه خواهد شد، و دولت مجبور خواهد شد فعالیت های خود را با خواست های کاربران برای تعامل بهتر و آسانترمنطبق سازد.

با وجود اینکه دولت سیار علاوه بر خصوصیات منحصر به فرد، نسبت به دولت الکترونیکی ارزش افزوده برای کشورهای پیشرفته ایجاد می کند، برای کشورهای در حال توسعه نتیجه بر عوامل زیر فرصت خلق ارزش جدید با استفاده از کاربردهای نوع اول (کاربردهای بهینه شده) دولت سیار بدون تحمل هزینه های زیاد پیاده سازی این کاربردها با استفاده از رسانه سیمی و با ارزش بیشتر را دارد:

افزایش استفاده از تلفن های موبایل در کشورهای درحال توسعه،

- کاهش یا نبودن آمادگی برای دولت الکترونیکی،

- کاهش هزینه های استفاده و مالکیت،

- سادگی استفاده،

- قابلیت وسیع دسترسی به تلفن های موبایل
منابع و مراجع:

1. Ibrahim Kushchu, M. Halid Kuscu; From E-government to M-government: Facing the Inevitable; Mobile Government Lab (mGovLab); 2004.

2. Ibrahim Kushchu, Chester Borucki; A Mobility Response Model for Government; Mobile Government Lab (mGovLab); May 2004.

3. Farshid Ghyasi, Ibrahim Kushchu; Uses of Mobile Government in Developing Countries, Copyright May 2004 © mGovLab.

4. Betty Yu, Ibrahim Kushchu; Evaluating Mobility for Citizens; Copyright May 2004 © mGovLab.

5. Information for Development Program (infoDev) of the World Bank; the United Nations ICT Task Force; and the Wireless Internet Institute (W2i), a Division of World Times, Inc.,2003.

* منبع : انسان گلوبال

شهر الکترونیکى در مرز محال

يكشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۸۴، ۰۸:۴۴ ب.ظ | ۰ نظر

معصومه وروانى - شهر الکترونیکى آرزوى بسیارى از جوانان نوجویى است که سر و کارشان فقط و فقط کامپیوتر است و نرم افزار و عجبا که این جماعت وارثان تمدن گل و بلبل شاعر مسلک ایرانى هستند و این قرابت و نزدیکى میان آخرین نسل ایرانیان زمانه امروز حتى در ذهن و مخیله بسیارى نمى گنجد و باور نمى کنند که بازماندگان حافظ و سعى هر کدام بالقوه و البته بسیارى بالفعل تکنسین هاى چیره دست دنیاى دیجیتال و نرم افزارهاى مجازى شده باشند. گرچه میان «سعدى» بودن و «حافظ» شدن وفضاى لایتناهى کامپیوتر پارادوکس و تضاد غیرقابل انکارى است اما این فرهنگ تطبیق پذیرى ایرانى با دنیاى روز و «فرزند زمان خویشتن» بودن ما ایرانى ها بسیار حیرت آور و کم نظیر است. گرچه سهم مان از تجلیات تمدن هزاره سوم به مراتب کمتر از لیاقتمان است. چنانکه گفته اند سهم ایرانیان از دنیاى الکترونیک تنها ۲ درصد است و در علم و استفاده از نرم افزار بسیار عقب مانده هستیم. چرا؟
دولت الکترونیک

ساز و کار اصلى شهر الکترونیک حضور و وجود دولت الکترونیک است. در ایران اینگونه است و باقى دنیا را نمى دانم. دلیل این ادعا آن است که چون بخش خصوصى و لایه هاى مدنى ایران همچنان در خم اول بوروکراسى پیر و عقب مانده و سنگین دولتى وامانده و ضعیف است و یاراى حرکتى انفرادى را ندارد و تکیه اش همین عروس پیر هزار ساله است. پس باید دولت در امرى پیشگام و پیشقدم شود تا لاجرم بخش خصوصى و مدنى را با خود به ورطه ماجرا بکشاند. اما در حال حاضر خود دستگاه دولتى مانع اصلى شکل گیرى دولت الکترونیک است.

در این باره حرفهاى «معصوم فردیس» شنیدنى است. او که رئیس سازمان تنظیم مقررات کشور است، مى گوید: «وضعیت هرم انسانى در دولت یاراى پاسخگویى به تکنولوژى امروزى را ندارد چرا که با آمار ۴۵ درصد کارکنان زیر دیپلم نمى شود طرح دولت الکترونیک را عملى کرد. به همین خاطر حاکمیت براى معنى دار کردن خود باید به آموزش منابع انسانى خود بپردازد. او لازمه خدمت رسانى به مردم در دنیاى نوین را داشتن کیفیت بالا و ارائه سرویس هاى به روز شده مى داند و مى گوید: «پرداختن به رژیم تعرفه داینامیک ایجاد فضاى لازم براى بخش خصوصى که رسالت تنظیم روابط بخش دولتى و خصوصى قرار گیرد، به همراه فرهنگ سازى در بدنه دولت مبنى بر اینکه بخش خصوصى رقیب نیست و همکار است لازمه رسیدن به یک دولت الکترونیک کارآمد است.»

اما مدیر عامل مجتمع فنى تهران در این باره نظر دیگرى دارد. او مى گوید: «همیشه در مقابل دولت الکترونیک، بحث شهروند الکترونیک نیز مطرح بوده که متأسفانه در کشورمان از این موضوع مهم غفلت مى شود.» دکتر سعید سعادت معتقد است «براى استحکام و قوام دولت الکترونیک به برنامه استراتژیکى براى شهروندان نیاز داریم، این برنامه در واقع از ابتدا شهروند را براى زندگى در عصر دیجیتال آماده مى کند.»

از منظر او «اگر مردم را براى زندگى در عصر دیجیتال آماده نکنیم، بحث شهروند الکترونیکى تحقق نیافته و در نهایت این طرح با شکست مواجه مى شود. از این رو دولت باید سرمایه گذارى عمده اى را در این حوزه و به ویژه براى کودکان انجام دهد و آنها را براى زیستن در این عصر و در واقع دولت الکترونیکى آماده کند.»

در جست وجوى شهر الکترونیک

مهمترین مزایاى ایجاد شهر مجازى صرفه جویى در هزینه هاى اقتصادى و رفاه بیشتر شهروندان است که با ایجاد ارتباط میان مصرف کننده و تولیدکننده به رشد اقتصادى کمک مى کند. در این باره مهندس «رضا صیامى نمین» مسؤول شبکه محلى دانشگاه شهید بهشتى مى گوید: «نداشتن سرویس اینترنت با معنا و مفهوم اصلى، عامل اساسى در به تأخیر افتادن سرویس هاى الکترونیک است و متأسفانه در ایران به اینترنت به عنوان سرویس پیشرفته نگاه نمى شود و در اجراى زندگى مردم رسوخ پیدا نکرده است در حالى که لزوم ایجاد شهرک هاى مجازى در کلان شهر تهران به دلیل ساختار غیر استاندارد آن ضرورى به نظر مى رسد، و از آنجایى که هنوز دولت الکترونیک محقق نشده است و همه کارها مستلزم داشتن رفت و آمد و ثبت روى کاغذ است، وجود اینگونه شهرهاى الکترونیکى رفت و آمدها را کاهش داده و هزینه ها را مى کاهد.»

با این همه از منظر بسیارى از کارشناسان براى محقق شدن یک شهر الکترونیکى در ایران مسائل و مشکلات فراوانى وجود دارد. چنانکه مهندس «صیامى» مى گوید: «نسبت کیفیت و قیمت خدمات اینترنتى و کامپیوترى در ایران نسبت خوبى نیست. گرانى سرویس ها با هزینه هاى زیادى که صرف مى کنند، سرویس هاى مطلوبى نیست و سرویس بى کیفیتى عموماً ارائه مى دهند که نشان دهنده پایین بودن اینترنت از لحاظ فنى است.»

مسؤول شبکه محلى دانشگاه شهید بهشتى معتقد است «وجود سرویس هاى الکترونیکى مستلزم نوعى هماهنگى بین حداقل امکانات اساسى مثل شهردارى، آتش نشانى و نیروى پلیس است تا سرویس هماهنگى را به شهروندان ارائه دهند و مدیریت مطمئن موردنیاز را دراختیار مردم قراردهند.»

ازطرفى، بسیارى از کارشناسان امور اینترنت و فضاهاى مجازى معتقدند براى تشکیل یک شهر الکترونیکى به «بک بون» مخابراتى براى ارائه اینترنت پرسرعت نیاز است و وجود سرویس هاى ADSL و اینترنت دائمى بدون قطعى از ضروریات ایجاد شهرک هاى الکترونیکى است و باید دراین شهر مراکز مخابراتى ارتقا یابد نه ظرفیت تعداد مشترکان، چرا که با نبود زیرساخت هاى شبکه نمى توان به شاخ و برگ شهر مجازى رسید و باید سیستم حمایت کننده اى براى برآوردن توقعات کاربران از اینترنت وجودداشته باشد.

در این باره مهندس صیامى مى گوید: «وجود مدیریت هاى متفاوت در اجزاى مختلف شهر الکترونیکى عاملى برنیاز به سازمان و سیستم هماهنگ کننده است و عدم هماهنگى یک سرویس با سرویس دیگر باعث اخلال درعملکرد کل سیستم مى شود و سرویس جامع با ارزیابى مداوم سیستم اجزا را هماهنگ مى کند و زیر سیستم ها نیز با سلیقه خود، سیستم را ارائه مى دهند.»

او مى افزاید: «درحال حاضر زیرساخت هاى لازم براى ایجاد یک شهر الکترونیکى نه تنها درتهران بلکه در کل ایران مهیا نیست. به عنوان مثال دارا بودن کدملى براى تمام شهروندان نیازى است که با مهیانشدن آن اجراشدن شهر الکترونیک با مشکل مواجه خواهد شد.»

به همین خاطر سازمان دهى در سایر سازمان هاى کشورازجمله گام هاى ابتدایى در اقدام به راه اندازى شهر مجازى است.

شهر الکترونیک فقط حرف است

این که شهر الکترونیک در ایران در چه مرحله اى قراردارد را باید از زبان معاون فناورى اطلاعات وزارت ارتباطات شنید. او مى گوید: ایجاد شهر الکترونیک در تهران صرفاً درحد گفتار مطرح شده است. اما طرح مربوطه باید به شکل کلان و با اختصاص اعتبارات تعریف شود.

مهندس «عبدالمجید ریاضى» معتقداست: «ایجاد شهر الکترونیک در شهر بزرگى مانند تهران کاملاً معنا و مفهوم دارد زیرا در شهرهاى کوچک با جمعیت کم که فراهم کردن دسترسى ها و نیازمندى ها قابل تأمین است، معنایى نخواهدداشت.»

او یادآور مى شود: «ایجاد شهر الکترونیک در شهرتهران با توجه به این که براى انجام هرکار، ساعت ها وقت مردم تلف مى شود، موضوع قابل طرحى است، اما طرح مربوطه باید به شکل کلان و با اختصاص اعتبارات تعریف شود و اجراى این طرح قطعاً در بسیارى از مسائل اجتماعى تأثیرگذار خواهدبود و آسایش جامعه را به دنبال دارد و با راحت تر شدن زندگى مردم بحث عدالت بهتر و قابل اجراست چرا که امکانات به طور مساوى دراختیار همه قرارخواهدگرفت.

با این همه او معترف است که «ایجاد شهر الکترونیک در تهران صرفاً در حد گفتار مطرح شده است، اما آنچه تاکنون در وزارت ارتباطات دراین رابطه مطرح شده، بحث ایجاد دولت الکترونیک، بهداشت، تجارت و آموزش الکترونیک در مقیاس کلى و ملى است اما همه این موارد مى توانند بخش مهمى از شهر الکترونیک باشد که ابتدا در تهران پیاده سازى شود.»

کدام شهر الکترونیک

آنچه مسلم است، هنوز ملزومات ایجاد شهر الکترونیک در تهران مهیا و فراهم نشده و على رغم آنکه ساخت و احداث این فضاى مجازى موجب سرعت بخشیدن به تمام کارهایى مى شود که سیستم فشل بوروکراسى دولتى در انجام آنها ناتوان است، اما هنوز نیاز به این امر میان مسؤولان و دولتمردان به صورت یک امر ضرورى، متصور و متجلى نشده است. حال آنکه خود آنها نیز مى دانند که در شرایط کنونى روزانه بسیارى از اوقات مردم با ایستادن در صف ها تلف شده و بسیارى از هزینه هاى شهرى درجهت کنترل ترافیک، عبور و مرور و یا انجام مراحل ادارى تلف مى شود. حال آنکه ایجاد شهر الکترونیک به عنوان راه حلى اساسى براى بهبود این وضع در سطح کشورهاى دنیا مطرح است و عملاً بسیارى از دولتها و کشورها به آن مبادرت مى ورزند.

شهر الکترونیک دسترسى الکترونیکى شهروندان به شهردارى، ادارات دولتى، بنگاههاى اقتصادى و کلیه خدمات فرهنگى و بهداشتى شهرى به صورت شبانه روزى را قابل اطمینان و امن مى کند. این شهر از بستر پیشرفته اطلاعات مخابراتى برخوردار است، به صورتى که مى توان ازطریق کامپیوتر با خانه ها، مدارس، ادارات و غیره ارتباط برقرارکرد.

این درحالى است که جامعه ما بویژه دولت هنوز توانایى برقرارى بسیارى از زیرساخت هاى لازم براى احداث چنین شهرمجازى را ندارد و از آن جمله مى توان به نبود امنیت لازم و فرهنگ مناسب آن اشاره کرد. نکته دیگر بحث آموزش است که کمابیش از سوى برخى از دانشگاهها آغاز شده و اما همچنان در ابتداى راه است. ضمن آنکه باید قوانین و مقررات مربوط به این شهر را تدوین و تصویب کرد که چنین اتفاقى لااقل در چندسال آینده بعید به نظرمى رسد، چه ما ایرانى ها همواره عادت داریم مظاهر تمدن را - آن هم سطح و نه درعمق _ بجوییم و هرگز سراغ ریشه ها نمى رویم الا به ضرورت. ظاهراً ضرورت دست یافتن به یک شهر الکترونیکى همچنان در بسترى از شایدها و بایدها گرفتار است و فعلاً نمى توان این خواب شیرین را درعالم واقع تعبیر کرد!
منبع : ایران

هر اتاق مرکز جهان است

جمعه, ۲۰ آبان ۱۳۸۴، ۰۱:۱۰ ب.ظ | ۰ نظر

سید محمد مهدی شهیدی - این بیت از شعر اوکتاویو پاز شاعر و متفکر بلند آوازه مکزیکی، هر چند در دورانی سروده شده که «جامعه اطلاعاتی» هنوز تولد نیافته بود، اما به گونه‌ای پیشگویانه، جامع‌ترین تعریف از دوران نوینی را ارائه کرد که بشر قرن بیست و یکمی تحت عنوان جامعه اطلاعاتی بدان پای نهاده است. عصری جدید که فناوری اطلاعات معماری نوینی از روابط فرد بـــــا جامعه، دولت و دیگر افراد درانداخته که در آن مفهوم «شهرونـــــد سنتی» به‌واسطه افزایش سطوح دسترســـــی انسان و توسعه حوزه آزادی‌های فردی به مفهوم «شهروند الکترونیکی» تحول یافته است.

تعریف و تبیین رابطه فـــــرد با دولت یا حکومت، تلاش فلاسفـــــه و اندیشمندان تمام اعصار بوده است؛ از افلاطون و هگل که رای به برتری حکومت داده‌اند تا روسو، لاک و میل که انسان را رب‌النوع عالم دانسته‌اند.

اینک و در آغاز دوران جدید که تمام اشکال زندگی در آن با پسوند الکترونیکی شناخته و تعریف می‌شود، بار دیگر اندیشمندان و متفکران جوامع به تعریفی جدید از روابط شهروندی مشغول شده‌اند تا در پرتوی آن سایر روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ملت‌ها با خود و یکدیگر تعیین و تبیین شوند.

در دوران جدیدی که اقبـــــال یافته‌ایم تا همزمان با زیست در آن، شکل‌دهنده و معمار آن نیز باشیـــــم، دسترسی به حجم وسیع اطلاعـــــات و برخورداری از امکانـــــات و ابزارهای نوین فناوری ارتباطـــــی، افق جدیـــــدی را پیش روی ملت‌هـــــا و دولت‌هـــــا گشوده است؛ چشم‌اندازی که خصوصا بـــــرای ما کشورهای در حال توسعه، قابلیت آن را دارد کــــه با فاصله‌ای اندک بــــا ملل توسعه یافتــــه، بتوانیم به همان اندازه در آن مشارکت داشته و فرهنگ و ارزش‌های خود را با حضور در معماری آن حک کنیم. در چشم‌انداز آینده‌ای که در حال ساختن آن هستیم، 3 پدیده اساسی به چشم می‌خورد:

گسترش پدیده جهانی شدن که به اعتقاد برخی نظریه‌پردازان سرنوشتی مشترک را برای مردمان تمام جــــوامع رقم می‌زند؛ آزادی گردش سرمایه که منجر به کاهش شدید تصدی دولت‌های ملی می‌شود و همه‌گیر شدن برخی جرایم بین‌المللی و مشکلات زیست‌ محیطی که افزایش همگرایی‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای را به همراه دارد.

در پرتــــوی این 3 پدیده که خود ناشی از فناوری اطلاعــــات هستند و در عین حــــال توسعه IT را در سراسر ارض مسکون تقویت می‌کنند، مفهوم شهروند زیر عنوان شهرونــــد الکترونیکی بـــــه‌گونه‌ای بنیادی دستخوش تغییر و تحول شده و می‌شود.

در جامعـــــه‌ای که اقتصـــــاد، سیاست، حکومت و سایر موارد، متاثر از اطلاعات و فناوری است و مرزهای ملـی درهم نوردیده شده و سرمایه‌های ملی مفهوم گذشتـــــه را ندارد، ملیت و ملی‌گرایـــــی و فرهنگ و فرهنگ‌پرستی وابسته به مسائل جهانی شدن است.

در وضعیتـــــی که تجارت خارج از مرزهای ملی به سهولت و راحت‌تـــــر از داخل کشور صورت می‌گیرد و سیاست و اقتصاد آن تابعی از مسائل سیاسی و اقتصادی کل دنیاست، کار در محیط‌های کاری مفهوم گذشته را ندارد و کار از راه دور و کار در خانه طرفداران بیشتری پیدا کرده است. دولت‌ها روز به روز در حال کوچک شدن هستند و وظایف به بخش خصوصی و کوچک‌تر ارجاع می‌شود.

آموزش، دیگر تابع وضعیت اقلیمی، سیاسی و فرهنگی کشور نیست و ما با پدیده جهانی شدن آموزش و آموزش از راه دور مواجهیم.

بــــا چنین تفاسیری، رابطه سنتــــی شهروند- حکومت دچــــار تحــــولی اساســــی شــــده است. از یک سو مفهوم شهروندی در پرتوی IT دچار تحول شده و سطح دسترسی و حقوق بالقوه اجتماعی آن افزایش پیدا کرده است و از سوی دیگر مفهوم دولت در پرتوی فناوری اطلاعات دستخوش تغییر شده و سطح اقتدار آن کاهش یافته است.

از این رو هر واسطی که بخواهد ارتباط شهروند و دولت را در پرتوی IT تعریف کند، باید این افزایش و کاهش را در حوزه حقوق و اختیار شهروند و دولت مدنظر قرار دهد.

حال اگر دموکراسی را به عنوان تجربه موفق بشری، واسط شهروند و دولت تعریف کنیم، «دموکراسی الکترونیکی» واسط میان شهروند الکترونیکی و دولت الکترونیکی است. به عبارت دیگر بدون شهروند الکترونیکی نمی‌توان تصوری از دولت یا حکومت الکترونیکی داشت .

چالشها و مشکلات فناوری اطلاعات در ایران

شنبه, ۱۴ آبان ۱۳۸۴، ۰۶:۰۵ ب.ظ | ۰ نظر

حسن رهگشای - باگسترش کاربرد فناوری اطلاعات در کشور و تدوین طرحهایی جهت توسعه این کاربریها نظیر طرح تکفا( توسعه کاربردی فناوری اطلاعات) و تعریف انبوهی از پروژه های نرم افزاری و سخت افزاری در بخشهای مختلف دولتی و خصوصی، امروزه شاهد به ثمر نشستن بخشی از این پروژه ها در کشور هستیم.
اما این که انجام این پروژ ها تا چه حد به گسترش کاربرد فناوری اطلاعات در کشور کمک نموده است، نیازمند بررسی و ارزیابی جامع هر یک از پروژه ها بر اساس اهداف از پیش تعیین شده می باشد تا بتوان با توجه به مشکلات و کاستیهای موجود در این زمینه، در تعیین اهداف و برنامه ریزی های آینده نگرش واقع بینانه و بهتری ایجاد نمود. در این مقاله سعی شده است تا به برخی از چالشها و مشکلاتی که در عرض این چند سال گریبانگیر فناوری اطلاعات در کشور بوده ، اشاره شود:
1- وجود نهادهای موازی در تصمیم گیری ، برنامه ریزی و مدیریت IT در کشور

در کشور ما در حال حاضر نهادهای مختلفی نظیر شورای عالی فناوری اطلاعات،معاونت فناوری اطلاعات وزارت ICT،شورای عالی اطلاع رسانی،شورای عالی انفورماتیک،نظام صنفی رایانه ای و... در زمینه برنامه ریزی ومدیریت IT فعالیت می نمایند که هر یک به نوبه خود تلاشها و خدمات ارزنده ای در طول این چند سال انجام داده اند که در این مجال فرصت اشاره به آنها وجود ندارد.

اما در یک دید کلی با توجه به تصمیمات گرفته شده جهت حذف نهادهای موازی باز شاهد بروز مواردی هستیم که بیانگر این است که چالشهای موجود در این زمینه هنوز به قوت خود باقی است.

به عنوان مثال بر اساس قانون، شورای عالی فناوری اطلاعات ، مسئولیت هدایت و ساماندهی فناوری اطلاعات در کشور را بر عهده دارد ولی از سوی دیگر می بینیم که شورای عالی اطلاع‌رسانی به راه خود ادامه داده و شروع به تدوین مرحله دوم طرح تکفا(تکفا2) نموده و حتی در این راستا با یک شرکت خارجی قراردادی را به امضا رسانیده است که مصداق بارز موازی کاری در مدیریت IT کشور می باشد.
اما چیزی که مسلم است، با توجه به اینکه گسترش کاربرد فناوری اطلاعات نیازمند دید کلان ، برنامه ریزی واحد، قانون گذاری و بستر سازی مناسب از یک طرف و نیازسنجی ، امکان سنجی و نظارت دقیق هر یک از سازمانها و شرکتهای دولتی و خصوصی به عنوان کارفرما از طرف دیگر می باشد، وجود یک نهاد متمرکز که تمام امکانات مادی و معنوی جهت بستر سازی ، قانون گذاری و برنامه ریزی را دارا باشد، از اهمیت بالایی برخوردار است. با وجود این نهاد ، فعالیت سایر نهادها در این زمینه در صورت موازی کاری و مشابهت جز هدر دادن منابع مادی و انسانی کشور ثمری در پی نخواهد داشت.

البته این بدین معنا نمی باشد که افراد متخصص و دلسوز در سایر نهادهای دیگر کنار گذاشته شوند، بلکه هدف این است که با تمرکز این نیروها در یک نهاد مشترک امکان مدیریت و برنامه ریزی بهتری جهت توسعه فناوری اطلاعات در کشور بوجود آید.
2- رعایت نکردن استاندارهای تعریف شده در تعریف و نیازسنجی پروژه، استانداردهای فنی و استانداردهای پشتیبانی ، نگهداری و توسعه پروژه ها

در چند سال گذشته با برنامه ریزی های صورت گرفته، اکثر نهادهای دولتی و خصوصی اقدام به تعریف پروژه های نرم افزاری مختلف برای خود نموده اند. فارغ از این که نیازسنجی این پروژه ها تا چه حد دقیق بوده و با چه اهدافی صورت گرفته است، در برخی از موارد به دلیل عدم رعایت استانداردهای موجود ، شاهد بروز مشکلاتی میان کارفرمایان و مجریان، و یا نقصها و اشکالات گسترده در پروژه ها بوده ایم.

نقصها و مشکلات موجود در پروژه ها در بیشتر موارد باعث نوعی سردرگمی و نیز اخلال در روند کاری و یا اطلاع رسانی سازمانها شده، به گونه ای که هم باعث بدبینی در توانایی فناوری اطلاعات در انجام امور و هم باعث صرف هزینه های دیگر جهت رفع این مشکلات شده است. این حقیر جهت حل این گونه مشکلات موارد زیر را پیشنهاد می نمایم:

1-2- یکی از چارچوبها و فرآیندهای موجود در انجام پروژه ها، فرآیند RUP (Rational Unified Process) می باشد.در این فرآیند 4 فاز زمانی وجود دارد که عبارتند از: فاز شناخت مسئله(Inception) ، فاز ارائه راه حل(Elaboration)، فاز پیاده سازی(Construction) و فاز انتقال(Transition). دو فاز اول را فاز مهندسی و دو فاز بعدی را فاز تولید می نامند. در دنیا هم اکنون به دلیل اهمیت نیازسنجی و تحلیل و طراحی پروژه ها، دو نوع قرارداد جهت انجام پروژه ها منعقد می گردد. یکی برای فاز مهندسی و دیگربرای فاز تولید.

سازمانها معمولا با شرکتهایی که نقش مشاور را ایفا می کنند قرارداد فاز مهندسی می بندند و این شرکتها با مدل کردن رفتار و نیازمندیهای سازمان، جزییات کامل پروژه را تحلیل و طراحی می نمایند.این کار سبب خواهد شد تا پروژه دقیقا در راستای اهداف و نیازمندیهای سازمان طراحی و پیاده سازی گردد و از صرف هزینه های اضافی جهت بازنگری و پیاده سازی مجدد جلوگیری به عمل آید. همچنین در صورتی که حتی کار به مرحله پیاده سازی هم نرسد، خروجی فعالیتهای انجام گرفته در قالب مستندات دقیق ذخیره می گردد تا در زمان مقرر پروژه بر اساس این مستندات پیاده سازی گردد. هم اکنون تحلیگران سیستم در کشوری نظیر آمریکا بیشترین افراد را از حیث شغلی دارا می باشند.
مشکل اساسی دیگری که با انجام این کار برطرف می شود، این است که در حال حاضر قرادادهایی که جهت انجام پروژه های نرم افزاری منعقد می شود، معمولا در راستای طرح پیشنهادی شرکتها(Proposal) می باشد.در این طرحها معمولا شرکتها به دلیل اینکه تحلیل دقیق نیازمندیهای پروژه هم زمانبر است و هم هزینه بر ، انجام این کار را در فاز تحلیل و طراحی در نظر می گیرند و طرح پیشنهادی آنها شامل جزییات کلی پروژه است و تخمین هزینه و زمان قرارداد نیز بر همین مبنا انجام می گیرد، ولی در حین قرارداد با جزییات بیشتر و یا نیازهای جدیدتری مواجه می شوند که چون این نیازها در متن قرارداد در نظر گرفته نشده است، باعث بوجود آمدن مشکلاتی برای شرکتهای مجری و نیزکارفرمایان خواهد شد.
2-2- برون سپاری پیاده سازی، مشاوره و نظارت بر حسن انجام کار، یعنی استفاده هم زمان از دو مجموعه، یکی به عنوان مجری و دیگری به عنوان مشاور و ناظر.این مطلب از این جهت اهمیت دارد که بعضی از سازمانها تشکیل گروه و یا واحدی به عنوان نرم افزار می نمایند که وظیفه این گروه مشاوره ، نظارت و یا پیاده سازی پروژه های نرم افزاری است. تجربه ثابت نموده است برون سپاری کارها به خصوص انجام پروژه های نرم افزاری باعث می شود :

الف- هزینه های سازمان به دلیل عدم استفاده از نیروهایی که تامین هزینه و تعریف کار برای آنان جزء دغدغه های یک سازمان می باشد، کاهش یابد.

ب- سطح مشاوره،نظارت و پیاده سازی پروژه ها به دلیل استفاده از افرادی که تسلط و آشنایی کامل با مباحث مربوطه دارند افزایش یابد.

ج- پروژه وابسته به فرد یا افرادی که ممکن است بنا به دلایل مختلف روزی از سازمان بروند، نباشد.
3-2- بعضی از شرکتها معمولا به جهت کاهش هزینه و یا روابط پشت پرده اقدام به واگذاری انجام کار به یک شخصیت حقیقی و نه حقوقی می نمایند که این امر باعث بروز مشکلات عدیده ای خواهد شد که جداً باید از آن پرهیز گردد. به عنوان مثال در زمان اجرای پروژه و یا زمان پشتیبانی بنا به دلایل مختلف ممکن است فرد به دلیل گرفتاری و یا مشغله زیاد نتواند به تعهدات خود عمل نماید و باعث بروز اخلال در روند کاری یک مجموعه گردد. این مشکل در شرکتها به دلیل ماهیت آن که از اعضای مختلف تشکیل گردیده، بوجود نخواهد آمد.

4-2- توجه به مستند سازی تمام مراحل انجام کار. هم اکنون در دنیا 30 درصد از هزینه پروژه بابت مستند سازی در نظر گرفته می شود که در کشور ما کارفرمایان به دلیل کاهش دادن هزینه ها معمولا به این امر مهم توجهی نمی کنند و تغییر و توسعه پروژه ها را با مشکل مواجه می سازند.

3- کمبود نیروی انسانی متخصص در انجام پروژه های نرم افزاری

منابع انسانی مهمترین رکن توسعه و پیشرفت در جوامع بشری هستند. در کشور ما با توجه به گسترش روزافزون کاربرد IT و نیازهای که در حال حاضر و یا در آینده جهت پیاده سازی پروژه های مربوطه وجود دارد، کمبود نیروی متخصص یکی از چالشهای عمده می باشد که برنامه ریزی و آینده نگری دولت در رفع این مشکل باید از اولویتهای کاری دولت قرار گیرد. دولت می تواند با برنامه هایی نظیر افزودن دانشگاهها و موسسات آموزشی در زمینه رشته های مختلف IT ، پرورش اساتید متخصص به منظور تامین کادر آموزش و هیات علمی مراکز آموزش IT و برنامه ریزی جهت جلوگیری از مهاجرت نخبگان ومتخصصان IT. علاوه بر این متاسفانه همین تعداد نیروی متخصص نیز بنا به دلایل زیر توانایی کافی جهت پاسخگویی به نیازهای فعلی را ندارند. این دلایل عبارتند از:
1-3- ضعف نظام آموزشی در دانشگاهها به دلایل مختلف نظیر قدیمی بودن محتوای آموزشی،کاربردی نبودن و یا بازاری نبودن محتوای تدریس شده در دانشگاه به گونه ای که دانشجویان را دچار نوعی دوگانگی در برخورد با محتوای آموزشی دانشگاه و نیاز بازار و جامعه می نماید وکمبود اساتید متخصص که بتوانند علاوه بر آشنایی با مفاهیم آموزشی جدید در درس مربوط به خود بر ابزار و روشهای نوین تولید نرم افزار نیز تسلط و یا آشنایی داشته باشند.
2-3- عدم تسلط کافی متخصصان کشورمان بر ابزارها و تکنولوژی های تولید نرم افزار: در کشور ما متاسفانه به دلیل عدم رعایت قانون مالکیت معنوی ، انواع نرم افزار به راحتی و با هزینه پایین در اختیار علاقمندان قرار می گیرد.همچنین غفلت متخصصان از تمرکز بر روی یک نقش(Role) در تولید نرم افزار موجب این شده است تا در تولید یک نرم افزار یک نفر تمام نقشهای مختلف از قبیل تحلیل گر سیستم، طراح بانک اطلاعاتی، برنامه نویس و ... را یکجا بر عهده بگیرد که با توجه به تخصصی شدن نقشهای مختلف در فرآیند تولید نرم افزار در دنیا نظیر نقشهای مختلف در فرآیند RUP و یا مدارکی که شرکت مایکروسافت در رشته های مختلف اعطا می کند، توجه به این موضوع که متخصصان ما به جای پراکندگی در زمینه آشنایی و تسلط بر ابزار مختلف، بطور تخصصی در یک شاخه فعالیت نمایند، از اهمیت بسزایی برخوردار است.

4- برخوردار نبودن فناوری اطلاعات از جایگاه مناسب در بین دولت و مردم

با توجه به ارزش کاربرد فناوری اطلاعات در کاهش هزینه ها، افزایش بهره وری، کاهش ترافیک، صرفه جویی در زمان، کاهش آلودگی هوا، کمک به رشد عدالت اجتماعی با توجه به ارزش بالای عدالت در جامعه اسلامی ایران و دهها مزایای دیگر ، امروزه در کشور در حوزه های مختلف فناوری اطلاعات نظیر دولت الکترونیکی ، آموزش الکترونیکی، تجارت الکترونیکی و ... شاهد ارائه بعضی از خدمات سنتی ، در قالب خدمات نوین هستیم. این که ارائه خدمات نوین تا چه حد فراگیر شده ، یا کیفیت این گونه خدمات تا چه حد است و یا مردم چقدر از امکانات موجود بهره می گیرند، از زوایای مختلف کمی و کیفی قابل بررسی می باشد تا بتوان با شناسایی مشکلات و تلاش جهت حل آنها، کاربرد فناوری اطلاعات در کشور را فراگیر نمود. در ذیل به برخی از مشکلات موجود در این زمینه اشاره شده است:
1- 4- عدم توجه و یا آشنایی کافی مسئولان و مدیران دولتی به مقوله فناوری اطلاعات : با توجه به روند توسعه جهانی و تشکیل جوامع اطلاعاتی امروزه دسته بندی کشورها بر مبنای شاخص دیجیتالی که معیاری جهت ارزیابی توانمندیهای کشورها در امر استفاده ار فناوری اطلاعات و ارتباطات می باشد، صورت می گیرد.باتوجه به این مطلب سرمایه گذاری بر روی فناوریهای نو از قبیل فناوری اطلاعات از چند دهه گذشته جزء اولویتهای توسعه کشورها به شمار آمده و امروزه در حوزه های مختلف نظیر تجارت الکترونیکی شاهد گردش مالی عظیمی در این حوزه هستیم، که کشور ما با توجه به نو بودن فناوری اطلاعات، در صورت توجه بیشتر دولتمردان و حمایت مادی و معنوی آنان از گسترش کاربردهای فناوری اطلاعات ، توانایی رسیدن به سطوح بالاتر در این عرصه را دارا می باشد ، که این مهم عزم ملی و همکاری تمام ارگانها و سازمانها را می طلبد.

2- 4- پایین بودن سطح سواد دیجیتالی جامعه : در کشور ما در حال حاضر روز به روز ارائه خدمات الکترونیکی در حال گسترش است ولی به دلیل عدم اطلاع و آشنایی مردم با این خدمات، استفاده از این خدمات هنوز فراگیر نشده است. با توجه به این که علت اصلی این موضوع پایین بودن سطح دانش مردم می باشد ، توجه بیشتر به امر آموزش کاربرد فناوری اطلاعات در جامعه باید جزء برنامه های اصلی دولت قرارگیرد. این آموزش می تواند از طرق مختلف انجام پذیردکه عبارتند از:
1-2-4- آموزش و پرورش: با توجه به تعداد فراگیران در این مکان، افزودن محتوای آموزشی جدید نظیر دوره های ICDL و بازنگری مداوم محتوای آموزشی که در حال حاضر در آموزش و پرورش تدریس می گردد،در کنار تجهیز مدارس به امکانات سخت افزاری و نرم افزاری مناسب باید از اولویتهای اصلی بهبود آموزش IT در آموزش و پرورش قرار گیرد.
2-2-4- آموزشگاههای رایانه: امروزه وضعیت آموزش در اکثر آموزشگاههای رایانه کشور هم از جهت کیفیت و هم از جهت هزینه های آموزشی از وضعیت مطلوبی برخوردار نمی باشد. در این میان آموزشگاهها نیز با مشکلاتی نظیر کمبود دانش جو مواجه هستند که می توان مشکلات آموزشگاهها را از طرق مختلف نظیر الزام سازمانها و دستگاههای دولتی به پرسنل خویش جهت فراگیری دوره های آموزشی نظیر ICDL و سپردن امر آموزش به آموزشگاههایی که تمام امکانات لازم جهت برگزاری دوره های آموزشی را دارا هستند، برطرف نمود.نکته قابل توجه در این زمینه رعایت عدالت و ضوابط(نه روابط) در انتخاب آموزشگاهها توسط سازمانهای دولتی می باشد.
3-2-4- رسانه های ارتباطی نظیر صدا و سیما ، مجلات، روزنامه ها وغیره: استفاده از تمام ظرفیتهای رسانه های ارتباطی مخصوصا صدا و سیما در امر آموزش ، فرهنگ سازی و تشویق مردم به استفاده از خدمات نوین می تواند نقش ارزشمندی در افزایش سطح سواد دیجیتالی جامعه ایجاد نماید.
3- 4- وجود اشکالات و نقایص فنی و محتوایی در پروژه هایی که ماهیت اطلاع رسانی دارند نظیر سایتهای اطلاع رسانی: امروزه در کشور شاهد راه اندازی انبوه زیادی از سایتهای متعلق به سازمانهای دولتی و خصوصی هستیم. اما چیزی که در این میان مشهود است کیفیت پایین سایتها از جهات مختلف فنی، ساختاری وگرافیکی می باشد. همچنین با توجه به ارزش اطلاعات به عنوان زیر بنای جامعه اطلاعاتی، شاهد این هستیم که محتوای موجود در سایتها، بطور کامل و مرتب بروزرسانی نمی شود که با توجه به مشکلات موجود، الزام دارندگان سایت در برطرف کردن اشکالات فنی سایتها تا یک دوره زمانی مشخص، پشتیبانی محتوایی دائم سایتها با تغییر نگرش سازمانها به رسانه سایت ، افزایش قابلیتهای سایت از لحاظ افزودن بخشهای جدید درقالب سیستمهای تعاملی و اطلاعاتی و اهمیت دادن به توسعه قابلیتهای سایت می تواند تا حد زیادی باعث گسترش کاربرد این سایتها توسط کاربران اینترنتی شود.
4- 4- بالا بودن هزینه تجهیزات سخت افزاری و ملزومات مربوط به کاربرد IT نظیر تعرفه اینترنت: اولین قدم جهت گسترش و خانگی کردن کاربردهای فناوری اطلاعات ، وجود یک کامپیوتر خانگی مناسب می باشد. امروزه هزینه تهیه یک کامپیوتر خانگی برای خیلی از اقشار جامعه ، هزینه سنگینی می باشد که با تقویت و گسترش تولید داخلی، اعطای تسهیلات خرید کامپیوتر توسط سازمانها و شرکتها به پرسنل داخلی خود،اعطای تسهیلات بانکی مناسب جهت تامین هزینه خرید کامپیوتر و مواردی از این قبیل باعث تشویق هر چه بیشتر مردم جهت کاربرد فناوری اطلاعات خواهد شد. همچنین تعرفه بالای استفاده از اینترنت و نبود بستر مناسب ارتباطی از دیگر عوامل دخیل در بی مهری و بی توجهی مردم در استفاده از خدمات اینترنتی می باشد.
5- عدم حمایت کافی از بخش خصوصی به عنوان سربازان اصلی توسعه IT در کشور

در کشور ما شاید به جرات بتوان گفت فعالیت بخش خصوصی در فناوری اطلاعات، به نسب سایر حوزهای صنعت و فناوری از سهم بیشتری برخوردار است که این را باید به فال نیک گرفت و تمام ابزارهای مادی ومعنوی را جهت تقویت هر چه بیشتر این بخش به خدمت گرفت.

اما متاسفانه در حال حاضر بخش خصوصی فعال در زمینه IT جهت ادامه حیات خود با مشکلات گوناگونی مواجه هستند نظیر :

1- 5- عدم ارائه تسهیلات مناسب و سریع به بخش خصوصی جهت تولید محصولات نرم افزاری که مصداق بارز آن دریافت تسهیلات در قالب طرح تکفا می باشد که به دلیل تعلل و یا در نظر گرفتن روابط به جای ضوابط شرکتها را در دریافت تسهیلات با مشکلات جدی مواجه ساخت.

2- 5- تعهدات سنگینی که کارفرمایان در هنگام عقد قرارداد بر دوش مجری می گذارند. این گونه کارفرمایان که عموما سازمانهای دولتی هستند به دلیل برخورداری از مشاوران حقوقی خود و نیز با توجه به دید منفی که متاسفانه درکشور نسبت به بخش خصوصی وجود دارد، معمولا قراردادها را طوری تنظیم می نمایند که حداکثر تعهد بر دوش مجری و حداقل تعهد بر دوش کارفرما باشد.

شرکتها هم چون معمولا از مشاوران حقوقی در این زمینه برخوردار نمی باشند، به دلیل وجود رقبای دیگر و دغدغه ای که جهت تامین درآمد مورد نیاز خود دارند، حاضرند با هر شرایطی قراداد ببندند که این موضوع حتی اگر شرکت را به لحاظ مالی دچار مشکل ننماید، ولی از جهت روانی دارای بار منفی زیادی بوده و استرس برآمدن از عهده تعهدات را همواره در طول مدت پروژه بر روی دوش مجری قرار خواهد داد.

3- 5- عدم رعایت انصاف و عدالت در برگزاری مناقصه ها و در نظر گرفتن روابط به جای ضوابط در تعیین برنده مناقصه

4- 5- تکثیر غیرمجاز نرم افزارهای تولید شده

5- 5- و سایر چالشهای دیگر نظیر کمبود نیروی انسانی متخصص، تعجیل کارفرمایان در انجام پروژه و مواردی از این قبیل که نتیجه این مشکلات تاثیر منفی در ارائه خدمات نرم افزاری خواهد گذاشت و باعث خواهد شد:

الف - شرکتهای نرم افزاری به دلیل محدودیت منابع از رویکرد توسعه تکنولوژی به منظور آشنایی با ابزار و روشهای نوین تولید نرم افزار غافل شوند، که این غفلت با توجه به تحول و تنوع سریع نرم افزار در دنیا توان رقابت و صادرات را از شرکتهای داخلی سلب می نماید.

ب- رویکرد مشتری مداری که نتیجه آن رضایتمندی مشتریان است، از برنامه ها و اهداف شرکت کنار گذاشته شود.

ج- قیمت محصولات نرم افزاری به دلیل تامین هزینه های سنگینی که شرکتها با آن مواجه هستند افزایش یابد.

د- شرکتهای نوپا و کوچک به دلیل عدم توانایی در مواجهه با شرکتهای بزرگتر به مرور زمان حذف گردندکه این مسئله باعث بروز پیامدهای ناگواری در جامعه نظیر بیکاری، سرخوردگی و ... خواهدشد.

ه- کیفیت تولیدات نرم افزاری کاهش یابد.
در پایان توجه خوانندگان را به این مطلب جلب می نمایم که بیان مشکلات فوق به منزله سیاهنمایی از اوضاع فناوری اطلاعات در کشور نبوده، بلکه هدف نقد وضعیت موجود و ارائه راهکار در بعضی از موارد بوده است که امید است بتوان با همکاری و همفکری تمام دلسوزانی که در این زمینه فعالیت می نمایند،آینده روشنی را در عرصه فناوری اطلاعات در کشور رقم زد.
منبع: ایتنا

على محمد آقازمانى - هر اندازه که فناورى روز به افق هاى جدیدى دست مى یابد، دگردیسى جدیدى در فرایند شکل گیرى سازمان ها و نهاد هاى سنتى در حوزه هاى مختلف ایجاد مى شود. سازمان هاى الکترونیکى، یکى از پدیده هاى اخیر سرزمین هاى دیجیتالى محلى و بین المللى است که دولت هاى الکترونیکى جالبى را پدید آورده اند. دولت هایى که قصد ارتباط با مخاطبان در فرمت هاى غیرحضورى، با توجیه سهولت و تسریع در امر ارتباطات و اطلاع رسانى و خدمات رسانى بهینه دارند.

• • •
سازمان هاى الکترونیکى
(e_organizations)، سازمان هایى هستند که ماموریت کلى آنها، نیل به هدف، در راستاى عملکردهاى الکترونیکى منسجم، هماهنگ و نیمه متمرکز است. یک کاربرد فزاینده از کسب و کار الکترونیکى که توجه رسانه ها را خیلى جلب نکرده است، استفاده از اینترنت صرفاً براى اداره یک سازمان در حال فعالیت است. در واقع میلیون ها سازمان وجود دارند که کالایى را تحت اینترنت نمى فروشند اما کاربردهاى کسب و کار الکترونیکى را براى بهبود ارتباطات با سهامداران داخلى و خارجى و انجام بهتر فعالیت هاى کسب و کار سنتى استفاده مى کنند. بهتر است قبل از اینکه بتوانیم درباره سازمان هاى الکترونیکى و اینکه چطور آنها بر مباحث رفتار سازمانى تاثیر مى گذارند حرفى بزنیم، مطالبى که درباره سازمان هاى الکترونیکى منحصر به فرد است را بیان کنیم. این مطالب در شش قانون جدید کسب و کار الکترونیکى خلاصه مى شوند:

۱- هیچ قانونى وجود ندارد که توسط همه پذیرفته شده باشد.

۲- مزیت به پیشتازان مى رسد. به مصداق دنیاى واقعى، پرنده اى که اول به طعمه برسد آن را مى گیرد.

۳- موفقیت به سرعت از دست مى رود. هرچقدر سرعت داشته باشید باز به اندازه کافى سریع نیستید. قبلاً «بزرگ، کوچک را مى بلعید» اما امروز «سریع، کند را مى بلعد».

۴- قیمت ها تحت فشار دائمى قرار دارند. هزینه پایین تر ساختار سازمان هاى مبتنى بر اینترنت به آنها اجازه مى دهد تا محصولاتشان را نسبت به سازمان هاى سنتى پایین تر قیمت گذارى کنند. و اینترنت مقایسه خرید فورى را (در سایت هاى مقایسه- خرید از قبیل «pricescan.com» و «ebay.com») فراهم مى کند

۵- مکان مطرح نیست. در گذشته افرادى را که سازمان ها استخدام مى کردند، تولیدکنندگان و مشتریان عموماً توسط محیط جغرافیایى تعیین مى شدند. براى مثال، سازمان ها کارکنان خود را ترغیب مى کردند که در نزدیکى محل کار خود زندگى کنند. اکنون کارفرمایان در محل هاى دور به بهترین و باهوش ترین افراد دسترسى دارند و افراد با استعداد هرگز مجبور به ترک محل سکونتشان براى تعقیب فرصت هاى شغلى به مکان هاى خیلى دور نیستند.

۶- اطلاعات منسجم همه چیز است. اینترنت و اینترانت ها روشى را که اطلاعات به درون سازمان ها انتقال پیدا مى کرده اند تغییر داده اند. سیستم هاى اطلاعات باز و منسجم، سلسله مراتب هاى سازمانى سنتى را دور مى زنند و براى کارمندان و مدیران کار پیگیرى پروژه ها را تسهیل، تصمیم گیرى درونى را همگانى و سازمان ها را به تولیدکنندگان، شریکان و مشتریان متصل مى کنند.

علاوه بر این شش تفاوت، بایستى آنچه را که تناقض سازمان الکترونیکى نام دارد مطرح کرد. سازمان هاى الکترونیکى همچنین به خاطر اینکه دو فرایند متناقض با هم را در یک زمان به انجام مى رسانند، منحصر به فرد محسوب مى شوند. آنها انزواى کارمندان را افزایش مى دهند در عین اینکه اجتماع آنها را هم فراهم مى کنند.
• انزواى اجتماعى
اینترنت انزواى اجتماعى را به وجود مى آورد، و این اثرات زیادى بر رفتار کار دارد. اما تعدادى از متخصصان در طراحى اطلاعات و کار استدلال کرده اند که اینترنت همچنین گروه هاى افراد هم فکر و هم سلیقه را ایجاد مى کند. اینترنت شبکه هاى اجتماعى را با شکستن موانع سازمانى و جغرافیایى ساخت دهى مجدد مى کند. اینترنت به کارمندان اجازه مى دهد تا به سهولت با دیگران در سازمانشان و خارج از آن همکارى کنند. براى مثال، تصمیمات اخیر توسط شرکت هاى «فورد موتورکو» و «دلتاایرلاین» این بوده است که به کارکنانشان کامپیوترهایى ارائه کنند که بتوانند با یک حق عضویت به اینترنت دسترسى پیدا کرده به طورى که توانایى شان را براى ارتباط با همدیگر افزایش داده و احساس همکارى را بین آنان تسهیل کند و مدیریت نیز بتواند به آسانى با آنان ارتباط برقرار سازد. البته این امر همچنین باعث مى شود که کارکنان آسانتر شکایات را با هم درمیان گذاشته به گونه اى که بتوانند به طور گروهى در مقابل مدیریت متحد شوند.

اثرات سازمان هاى الکترونیکى بر کارمندان به چه صورتى است؟ سازمان هاى الکترونیکى بر کارمندان خود تاثیرات فراوان مثبت و منفى بسیارى مى گذارند. یکى از مهم ترین تاثیرات منفى و نقاط ضعف سازمان هاى الکترونیکى، نبود ارتباط فیزیکى و عاطفى و روانى کارمندان با روساى واحدها و حس نکردن سایه یک big brother به قول آمریکایى ها، بر سر کارشان است. البته تجارب برخى از سازمان هاى موفق در امور الکترونیکى را نباید فراموش کرد. شرکت گوگل با ایجاد اتاق هاى گفت وگو و کافى شاپ هاى مجلل مزین به مبل هاى توپى شکل، ساعت هاى کارى آزاد کارکنان خود را در این اماکن شکل مى دهد و بستر را براى ارتباط فیزیکى کارکنان با یکدیگر فراهم مى کند. در شرکتى که صدها نفر فقط در ساختمان مرکزى آن مشغول به کار هستند و سازمان الکترونیکى تمام عیارى شکل گرفته است، ایجاد و مدیریت تعامل فیزیکى کارکنان در محیط هاى فارغ از فرمت هاى دیجیتالى اصل بسیار مهم تلقى مى شود.

خب اینجا این پرسش پیش مى آید که آیا رهبرى در یک سازمان الکترونیکى متفاوت از یک سازمان سنتى است؟ مدیران سازمان هاى الکترونیکى که در هر دو این سازمان ها کار کرده اند، این تفاوت را تائید مى کنند. قطعاً در سازمان هاى الکترونیکى، رفتار سازمان مدیران و اصول مدیریتى با دگردیسى خاصى همراه مى شود. مدیران در امر مدیریت سازمان هاى الکترونیکى، قائل به چهار تفاوت مى شوند. وجود چشم اندازى از آینده، انعطاف پذیرى و توانایى براى تامین انتظارات بالا از جمله این ۳ محور است.

تمرکز بر آینده نگرى: بنیانگذار شرکت «پرایس لاین دات کام» مى گوید مسائل امروزى را فراموش کنید: شما به مرحله اى رسیده اید که بایستى دائماً بر ایجاد مسائل آینده متمرکز شوید. این مستلزم رهبرى مبتنى بر چشم انداز و یک درک عمیق است از اینکه چطور فناورى، در حال تغییر شغل رهبر است. بهترین رهبران یک نقشه ذهنى از صنعت، فرصت ها و ضعف ها ترسیم مى کنند و آنها این نقشه ذهنى را دائماً بررسى مى کنند. رهبرى مبتنى بر چشم انداز بى تردید در هر سازمانى مهم است. اما در یک محیط پرجنب و جوش افراد نیاز بیشترى به چنین رهبرانى دارند. قوانین و سیاست ها و رویه هایى که سازمان هاى سنتى تر را ترسیم مى کنند جهت را به کارمندان نشان داده و عدم اطمینان را براى آنها کاهش مى دهند، اینچنین دستورالعمل هاى رسمى شده اى معمولاً در سازمان هاى الکترونیکى وجود ندارند. بنابراین وظیفه مدیران الکترونیکى این خواهد بود که از طریق چشم اندازشان، جهت حرکت را ارائه دهند.

حفظ انعطاف پذیرى: رهبران الکترونیکى نیاز به انعطاف پذیرى بالایى دارند. آنها مجبورند تا با فراز و نشیب ها سازگارى داشته و زمانى که متوجه مى شوند که کار به درستى انجام نمى شود، سازمانشان را تغییر جهت بدهند. آنها مجبور هستند تا تجربه اندوزى را تشویق کنند.

چیره شدن بر انتظارات بالا: سرانجام رهبران الکترونیکى در یک دنیایى با انتظارات بالا زندگى مى کنند. سرمایه گذاران خصوصاً در شرکت هاى «دات کام» انتظار رشد سریع سرمایه شان را دارند و زمانى که یک کسب و کار الکترونیکى عمومى مى شود به طور شگفت انگیزى انتظارات بالاى بازار، به رهبران براى انجام تعهدات فشار زیادى وارد مى آورند. بازار براساس انتظارات و نه واقعیات شکل مى گیرد.

ساختار الکترونیکى: تئورى اقتضایى (Contingency Theory) فیدلر را فراموش کنید. سازمان هاى الکترونیکى منحصراً به ساختارهاى ارگانیک متکى هستند. آنها نیاز شدید به ارتباطات عمودى، افقى، مورب، تیم هاى فراسلسله مراتبى و وظیفه اى و رسمیت پایین براى کسب انعطاف پذیرى و آزادى عمل دارند. سازمان هاى الکترونیکى مبتنى بر ساختارهاى تیمى هستند که حول پروژه ها طراحى مى گردند. این سازمان ها نیاز به کارمندانى دارند، که تحمل ابهام را داشته و بتوانند در آشوب رشد کرده و مهارت هاى تیمى قوى را دارا باشند. در حقیقت یک نوع مدیریت مارتیسى (Matrix Management) در این سازمان ها که ساختار الکترونیکى دارند حاکم است.

• • •

در سازمان هاى الکترونیکى کارمندیابى بسیار مهم است. کارمندانى که توانایى کار فکرى پرمشقت و تحت فضاى دیجیتالى را ندارند و شدیداً عاطفى هستند، مناسب این کار نیستند. اکثر شرکت هاى کسب و کار الکترونیکى یک روش تهاجمى را براى استخدام افراد به کار مى گیرند. آنها مدیران ارشد را بیش از شرکت هاى سنتى درگیر این مسئله مى کنند و به طور فعال ترى متقاضیان باصلاحیت را جست وجو مى کنند. جامعه پذیر کردن کارمندان با مبانى کسب و کار الکترونیک از اهمیت بسزایى برخوردار است. این شکل حتى براى افرادى که در سطح مدیریتى نیز به کار گرفته مى شوند نیز وجود دارد. اگرچه این افراد از تجربه کارى بالا برخوردارند، و چون از محیط هاى کارى سنتى آمده اند، بنابراین مدتى طول مى کشد تا با حال و هواى سازمان هاى الکترونیکى سازگار شوند. استفاده از تجارب سازمان هاى الکترونیکى موفق غربى، کشور را در مسیر الکترونیکى شدن سازمان ها و نیل به دولت الکترونیک پاسخگو بهتر هدایت مى کند که باید به آن توجه کافى مبذول داشت. ایجاد مرکز مدیریت سایت هاى دولتى ایران در وب، نخستین گام در شکل گیرى سازمان هاى الکترونیکى در ایران به شمار مى رود.

منبع:روزنامه شرق

خدمات الکترونیکی ، یک سرویس با چند مدیریت

سه شنبه, ۲۶ مهر ۱۳۸۴، ۱۲:۲۸ ب.ظ | ۰ نظر

سعید کریمی - طی سالهای اخیر و با گسترش خدمات الکترونیکی لزوم ایجاد دفاتری برای ارائه خدمات الکترونیکی بیش از پیش شد.

به همین منظور بود که دولت اجازه تاسیس دفاتر خدمات الکترونیکی را به عنوان پیشخوان دولت الکترونیکی به وزارت ارتباطات داد و در نهایت این ماموریت به شرکت پست واگذار شد.

ازسال اجرای مصوبه دولت تاکنون، شرکت پست اقدام به ارائه مجوز به 157 نفر جهت تاسیس دفاتری تحت عنوان دفاتر خدمات ارتباطی کرد، از جمله خدماتی که در این دفاتر ارائه می شود می توان به خدمات تلفن همراه، پست و تلفن ثابت اشاره کرد.

با تاسیس این دفاتر انتظار آن می رفت،به مرور زمان تمام سازمان ها خدمات خود را از طریق این مراکز ارائه کنند، اما با گذشت زمان این انتظار برآورده نشد و به موازات این دفاتر ، مراکز دیگر توسط برخی از نهادها تاسیس شد.

یکی از این مراکز دفاتر خدمات دولت الکترونیکی هستند که مجوز خود را از نیروی انتظامی دریافت کرده اند که تعداد این دفاتر کمتر از 50 مرکز هستند .

از جمله خدماتی که در این دفاتر ارائه می شود می توان به ارائه عدم خلافی اتومبیل، صدور و یا تعویض گذرنامه، صدور یا تعویض گواهینامه و صدور دفترچه آماده به خدمت اشاره نمود.

اما این سوال که نیروی انتظامی بر چه اساسی اقدام به تاسیس چنین دفاتری نموده، تاکنون از سوی مسوولان آن نهاد بی پاسخ مانده است.

ولی کار به اینجا ختم نمی شود، شنیده ها حاکی است شهرداری و شرکت بیمه نیز در صدد هستند که در اقدامی موازی دفاتری را جهت ارائه خدمات الکترونیکی مرتبط با سازمان خود تاسیس نمایند.

این در حالی است که برخی از نهادها مانند وزارت نیرو و نفت در اقدامی اقتصادی و منطبق با مصوبه دولت اقدام به مذاکره با دفاتر خدمات ارتباطی جهت ارائه خدمات خود در آن مراکز کرده اند.

کارشناسان معتقدند تمام این سرویس ها را می توان در دفاتری تحت عنوان دفاتر جامع خدمات الکترونیکی ارائه نمود که این امر، هم موجب صرفه جویی اقتصادی و هم باعث جلوگیری از اتلاف وقت مردم می شود.

به اعتقاد کارشناسان انجام اینگونه موازی کاری ها علاوه بر خسارات و صدمات ذکر شده، مصوبه هیات دولت را نیز زیر سوال می برد.

با این وجود متولیان شرکت پست نیز در پاسخ به این سوال که چرا اقدامی در برابر اینگونه موازی کاری ها انجام نمی دهند؟ می گویند، اگر چه وزارتICT طبق مصوبه دولت باید خدمات الکترونیکی را ارائه کنند اما عملا اهرمی برای جلوگیری از اینگونه موازی کاری ها ندارند.

اگر این روند ادامه پیدا کند پیش بینی می شود مردم برای دریافت هر خدمت الکترونیکی باید به مراکز مختلف مراجعه کنند که این امر اقتصادی نبوده و نتیجه ای جز تبدیل سازمانها به مراکز کوچکتر و در نهایت سردرگمی مردم نخواهد داشت.

طبق آخرین آمار ارائه شده از سوی پست در نتیجه موازی کاری ها در ارائه خدمات الکترونیکی تاکنون 13 دفتر خدمات ارتباطی تقاضای تعطیلی دفاتر خود را تحویل داده اند.

با این تفاسیر به نظر می رسد دولت می بایست هر چه سریعتر وارد عمل شده و برای جلوگیری از این گونه موازی کاری ها که می تواند نتایجی از قبیل سردرگمی مردم ، اتلاف انرژی،وقت و سرمایه را در پی داشته باشد چاره ای بیندیشد.

فناوری اطلاعات و ارتباطات چیست؟

چهارشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۸۴، ۱۱:۲۳ ب.ظ | ۴ نظر

در پنجاه سال گذشته بروز تحولات گسترده در زمینه کامپیوتر و ارتباطات، تغییرات عمده ای را در عرصه های متفاوت حیات بشری به دنبال داشته است. انسان همواره از فناوری استفاده نموده و کارنامه حیات بشری مملو از ابداع فناوری های اطلاعات و ارتباطات که از آنان به عنوان فناوریهای جدید و یا عالی، یاد می شود بیشترین تاثیر را در حیات بشری داشته اند.
دنیای ارتباطات و تولید اطلاعات به سرعت در حال تغییر بوده و ما امروزه شاهد همگرایی آنان بیش از گذشته با یکدیگر بوده، بگونه‌ای که داده‌ها و اطلاعات بسرعت و در زمانی غیرقابل تصور به اقصی نقاط جهان منتقل و در دسترس استفاده کنندگان قرار می‌گیرد.
ICT یافناوری‌‌اطلاعات‌وارتباطات( Information & Communication Technology)، بدون شک تحولات گسترده ای را در تمامی عرصه‌های اجتماعی و اقتصادی بشریت به دنبال داشته و تاثیر آن بر جوامع بشری بگونه‌ای است که جهان امروز به سرعت در حال تبدیل شدن به یک جامعه اطلاعاتی است. جامعه ای که در آن دانایی و میزان دسترسی و استفاده مفید از دانش، دارای نقشی محوری و تعیین کننده است. گستره کاربرد و تاثیرات آن در ابعاد مختلف زندگی امروزی و آینده جوامع بشری به یکی از مهمترین مباحث روز جهان مبدل شده و توجه بسیاری از کشورهای جهان را به خود معطوف کرده است
اما در تعریف فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌توان گفت؛ فناوری عبارت است از گردآوری، سازماندهی، ذخیره و نشر اطلاعات اعم از صوت، تصویر، متن یا عدد که با استفاده از ابزار رایانه‌ای و مخابرات صورت پذیرد.
صرفنظر از تعاریف متنوع و دامنه وسیع کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در بخشهای مختلف زندگی بشری، دسترسی سریع به اطلاعات و انجام امور بدون در نظر گرفتن فواصل جغرافیایی و فارغ از محدودیتهای زمانی محوری ترین دستاورد این فناوری است.
می‌توان از ارتباطات مطمئن و در دسترس بصورت کارآمد، به عنوان بخشی از ابزار مطرح سازی مشکلات جهانی بهره‌گرفت. ممکن است فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی به تنهایی گرسنه‌ها را سیر نکند، گرسنگی را ریشه کن نکند، یا مرگ و میر کودکان را نکاهد، اما عواملی بیش از پیش و با اهمیت هستند که رشد اقتصادی و برابری اجتماعی را به حرکت درمی‌آورند.
فناوری اطلاعاتی و ارتباطی؛ تولید، تنوع و توزیع کارآمد محصولات کشاورزی را مقدور می‌سازد و امکان عرضه خدمات اولیه بهداشتی به افراد بسیار نیازمند مناطق محروم از تسهیلات بهداشتی را فراهم‌تر می‌سازد. همچنین به آموزگاران این امکان را می‌دهد که دانش خود را به دورافتاده‌ترین نقاط این سیاره برسانند. دسترسی به فناوری اطلاعات می‌تواند ایجاد شرکتهای کوچک و گروه بندی فقیرترین و دورافتاده‌ترین مناطق جهان را تقویت کند و به آنها کمک کند و بخش عمده بازارهای داخلی و جهانی را به هم پیوند دهد.
فناوری اطلاعات امکان جهش زیر ساختهای فقیر را طوری فراهم ساخته که دوری از بازارها دیگر عامل زیان نیست و کانالهای توزیع ناکارآمد، دیگر از میان رفته و به گذشته‌ها متعلق می‌شوند.

فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌تواند تاثیر بسیار زیادی در بهبود حکومت گردانی برجای گذارد، می‌تواند به مردمی که دورافتاده، زبان بسته و غیر قابل بروز بوده‌اند صدایی بدهد که بتوانند صرف نظر از جنسیت و مکان زندگی خود سخن بگویند. با این اوصاف با پذیرش قدرت فراوان فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در بهبود و اعتلای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم، باید آن را محور تمام راهبردهای توسعه قرار دهیم.
بر همین اساس نظریه‌هایی مانند ایجاد دولتهای الکترونیکی، شهرهای الکترونیکی، آموزش الکترونیکی، و تجارت الکترونیکی مطرح گردید و ظرف چند سال اخیر در برخی از کشورها پیشرفتهای قابل توجهی نموده است. مزایای عملی شدن این نظریه‌ها استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات را به یک بحث جهانی و قابل توجه جوامع مختلف مبدل کرده که یکی از آنها، بحث ایجاد دولتهای الکترونیکی است.
دولتهای الکترونیکی:

کاربرد شبکه اینترنت توسط سازمانهای دولتی جهت ارایه خدمات و اطلاعات به مردم، شرکتها و سایر سازمانهای دولتی یکی از تعاریف دولت الکترونیکی است.

متخصصان و کارشناسان، دولت الکترونیکی را سازمانی مجازی بدون ساختمان و دیوار توصیف می‌کنند که خدمات دولتی را بدون واسطه بصورت 24 ساعته و هفت روز هفته به مشتریان ارایه می‌دهد.

به عبارتی دولت الکترونیکی به مجموعه ارتباطات الکترونیکی میان دولت، شرکتها و شهروندان و کارکنان دولت که از طریق شبکه اینترنت برقرار می‌شود اطلاق می‌گردد.
مزایای دولت الکترونیکی:

از جمله مزایایی که برای دولت الکترونیکی برشمرده شده عبارت است از:
1- افزایش اختیارات شهروندان از طریق دسترسی به اطلاعات و اداره موثرتر امور دولتی .
2- بهبود ارتباطات میان سازمانهای دولتی با تجارت و صنعت و سایر سازمانهای دولتی .
3- افزایش دقت و شفافیت در کارهای دولتی .
4- رشد درآمدهای دولت و کاهش هزینه‌های آن .
5- ارتقاء کارآیی سیستم‌های اقتصادی و ایجاد شفافیت برای جذب سرمایه‌گذاریهای خارجی و پشتیبانی در کشورهای در حال توسعه .
6- ایجاد احساس بهتر در مشارکت اجتماعی و اصلاح تصمیم‌گیریها و پیاده‌سازی برنامه‌های توسعه.
زمینه‌های کاربرد دولت الکترونیکی:

دولت الکترونیکی دارای کاربردهای متفاوتی است که می‌توان آنها را در 4 گروه زیر دسته‌بندی کرد:

ارتباط دولت با شهروندان (از اطلاع رسانی به مردم تا پرداخت صورت حسابهایی مانند قبوض آب، برق، تلفن، و جریمه های ترافیکی از طریق شبکه اینترنتی را شامل می شود)

ارتباط دولت با تجارت و صنعت(مانند صدور مجوز و گواهی نامه ها، انجام خرید و فروش کالا و خدمت از طریق اینترنت)
ارتباط دولت با کارکنان(هدف ارایه اطلاعات به کارکنان دولتی با استفاده از شبکه های داخلی دولتی - اینترانت- اطلاعاتی مانند اطلاعات پرسنلی، مزایا، بازنسشتگی پرسنل و آخرین اخبار مربوط به فعالیت ها و درخواستهای سایر کارکنان انجام می گیرد)
ارتباط دولت با دولت(ارتباط سازمانهای دولتی با یکدیگر از طریق شبکه های داخلی است)
شهرهای الکترونیکی:

در تعریف شهر الکترونیکی گفته شده:
ارایه دسترسی الکترونیکی شهروندان به شهرداری و اماکن مختلف شهری به صورت شبانه روزی و هفت روز هفته به شیوه ای با ثبات، قابل اطمینان، امن و محرمانه شهر الکترونیکی نام دارد.
با عملی شدن نظریه ایجاد شهرهای الکترونیکی شهروندان می‌توانند از طریق اینترنت هر زمان یا هر مکان به اطلاعات و یا خدمات آموزشی، تفریحی، تجاری، اداری و بهداشتی دسترسی پیدا کنند.
مزایای شهر الکترونیکی:

شهر الکترونیکی دارای شرح وسیعی از عملکردها، قابلیتها و مزایا می‌باشد که بصورت اختصار به موارد زیر می‌توان اشاره نمود:
1- فراهم آوردن خدمات اینترنت با کیفیت و سرعت بالا برای شهروندان و بهبود زندگی مردم با افزایش آگاهی آنان از فرایندهای شهری و همچنین امکانات شهر و تسهیل انجام فعالیت های شهری.

2- دسترسی 24 ساعته مردم به خدمات شهری

3- کاهش ترافیک شهری و به تبع آن کاهش آلودگی هوای شهر به دلیل کم شدن رفت و آمدها

4- صرفه جویی در وقت و انرژی

5- کاهش فساد اداری
پروژه های شهرهای الکترونیکی در ایران :

مدتی است در کشور ما نیز به این مهم توجه شده که در این زمینه می توان به پروژه‌های شهرهای الکترونیکی کیش و مشهد اشاره کرد.

سند راهبردی شهر الکترونیکی مشهد در 500 صفحه تنظیم و تحویل شهرداری آن شده است. این سند در راستای اهداف سند توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات قرار دارد و از این جهت که زمینه اجرای عملیات شهر الکترونیکی مشهد را بر اساس اصول علمی جهان راهبردی می کند حائز اهمیت است.

برای پیاده سازی اصولی طرح شهر الکترونیکی و هوشمند کیش به عنوان پایلوت کشور، از یک شرکت ایرلندی با تجربه برای تدوین طرح راهبردی فناوری اطلاعات و ارتباطات کیش استفاده شده است.

نمایندگان این شرکت تا پایان اردیبهشت ماه سال جاری (1383) در جزیره مستقر خواهند شد و فعالیت خود را آغاز خواهد کرد. این شرکت ایرلندی تا شش ماه آینده طرحی بر اساس مطالعه و تحقیق و تحلیل از وضعیت جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی کیش ارایه خواهد کرد.
آموزش الکترونیکی:

آموزش الکترونیکی نوع جدید از آموزش و مبتنی بر فناوری است که در آن نیازی به حضور دانشجویان در کلاسهای برنامه ریزی شده نیست. به عبارتی این نوع آموزش استفاده از اینترنت برای یادگیری می باشد که از طریق ارتباطات اینترنتی و مرورگر در هر زمان و یا مکانی می توان به این مقصود دست یافت.

مفاد آموزشی در آموزش الکترونیکی با آموزش سنتی متفاوت است، بطوری که در آموزش الکترونیکی 40 تا 50 درصد متن آموزشی از طریق استاد و بقیه درس از طریق همکاری و ارتباط مستمر دانشجویان تعیین و تدوین می‌شود.

در برخی تعاریف آموزش الکترونیکی به سه دسته اصلی شامل: یادگیری شخصی، یادگیری جمعی و کلاسهای مجازی تقسیم شده است:
یادگیری شخصی :

در یادگیری شخصی، فرد رشته مورد علاقه خود را انتخاب و در اینترنت به جستجو و تحقیق در باره آن می‌پردازد.
یادگیری جمعی:

در یادگیری جمعی نیز سعی بر استفاده از ابزارهای مختلفی چون سالنهای تبادل نظر و گفتگوی اینترنتی است. دانشجویان به طور همزمان در اینترنت حضور یافته و در مورد موضوعات درسی و یا تمرینها و تحقیقات ارایه شده از طرف استاد به بحث و تبادل نظر می‌پردازند.
کلاسهای مجازی:

از کلاسهای مجازی به عنوان بهترین و موثرین شیوه آموزش الکترونیکی نام برده شده است. در این روش معلم و شاگرد تصویر یکدیگر را رویت و تبادل نظر می‌کنند.
مزایای آموزش الکترونیکی:

مزایای آموزش الکترونیکی با توجه به افزایش قابلیت‌های آن ارتقاء می‌یابد ولی بطور کلی می‌توان به اهم موارد آن اشاره کرد:
1- پویایی دانشجویان در حین آموزش و ترغیب به امر پژوهش و در واقع ادغام امور آموزشی و پژوهشی در یکدیگر در حین فراگیری.

2- حذف مشکل استاد محوری.

3- حذف فاصله و بُعد مکان و قابل دسترس بودن اطلاعات تمامی رشته‌های علمی در حداقل زمان ممکن و در هر نقطه .

4- عدم اختصاص مطالب آموزشی به قشر خاصی و امکان استفاده عموم افراد اعم از بیکار، شاغل و ... .

5- صرفه جویی در زمان و هزینه.

6- افزایش نیروی انسانی مجرب و همگام با فناوری روز.
گفتنی است، در مقابل مزایای این روش یک ایراد نیز توسط بعضی کارشناسان مطرح شده، ارتباطات اجتماعی کمتر دانشجویان در حین تحصیل است.
تجارت الکترونیکی:

تجارت الکترونیکی به عنوان یکی از مباحث مهم فناوری اطلاعات و ارتباطات مورد تاکید کارشناسان بوده و با سرعت در حال جایگزین شدن تجارت سنتی است و بسیاری از کشورها بهره‌مندی از آن را سرلوحه استراتژیهای بازرگانی خود قرار داده‌اند.
خرید و فروش و تبادل هر گونه کالا، خدمات و یا اطلاعات از طریق شبکه‌های رایانه‌ای یا انجام مبادلات تجاری در یک قالب الکترونیکی،‌‌ از تعاریفی است که برای تجارت الکترونیکی بیان شده است.
در کل نظام داد و ستد الکترونیکی اولین مشخصه آن سرعت، دقت، صحت، کنترل آمار و ارقام و استفاده صحیح از فرمهای استاندارد مربوطه بسیار حائز اهمیت می‌باشد و برای تصحیح اشتباهات ثبتی فرصت کوتاه است. با این وجود کارشناسان معتقدند که به صرف وجود برخی خطرات نمی توان از کارایی بالا و دستاوردهای مهم اقتصادی تجارت الکترونیکی چشم پوشید و استفاده از آن را برای سود بردن از گردونه تجارت جهانی الزامی می دانند و معتقدند استفاده از این فناوری جدید نیازمند ایجاد بسترهای فکری و فرهنگی برای پذیرش آن از طرف جامعه، رفع موانع حقوقی و قانونی و تامین پیش نیازهای سخت افزاری و نرم افزاری است.
مزایای تجارت الکترونیکی:

گستره مزایای تجارت الکترونیکی روز به روز افزایش می‌یابد و هر سال سهم بیشتری از تجارت جهانی توسط تجارت الکترونیکی انجام می‌شود. از اهم مزایای تجارت الکترونیکی می‌توان موارد زیر را برشمرد:
در خرید و فروش کالاها و ارایه خدمات فروش سهولت فراوانی وجود دارد.
مشتری از قدرت انتخاب بالایی برخوردار می شود و می‌تواند به فروشگاههای مجازی زیادی سرزده کالای مورد نظر خود را انتخاب کند. بین 21 تا 70 درصد در هزینه های مختلف فعالیتهای تجاری از قبیل تهیه اسناد و فاکتورهای خرید و فروش صرفه جویی می‌شود. فواصل جغرافیایی حذف می‌شود
لازم به ذکر است، به رغم مزایایی که تا کنون برای همگانی شدن تجارت الکترونیکی عنوان شده، خطراتی نیز در این شیوه داد و ستد نوین وجود دارد که دزدی الکترونیکی یکی از آنهاست، بگونه‌ای که رمزهای نقل و انتقال وجوه یا کالاها، شناخته شده و از حسابی به حساب دیگر منتقل شود.
گرچه تدابیر مختلفی به کار رفته و کنترلهای متعددی در مراحل مختلف به عمل آمده تا در حد قابل قبولی نظام تجارت الکترونیکی اطمینان بخش باشد (حتی، برخی موسسات و شرکتهای بیمه‌ای اقدام به بیمه کردن خطرات دستبردهای رایانه‌ای کرده‌اند)، لهذا گهگاه گزارشهایی در خصوص بروز تخلفات، و سرقتهای الکترونیکی داده می‌شود که کارشناسان و متخصصین امور تجارت الکترونیکی با برپایی همایشهای بین‌المللی و نشستهای تخصصی درصدد بوده‌اند که با اعمال شیوه‌های نوین و اطمینان بخش مانند تمهید حصول اطمینان در امضاهای الکترونیکی و روشهای دیگر از بروز تخلفات جلوگیری به عمل آورند

فاصله دیجیتالی، نمادی از بی‌عدالتی در جهان را به رخ خواهد کشید وزمینه جنگهای ناخواسته‌ای را ممکن است تحمیل نماید. برای تشخیص فاصله دیجیتالی، ذکر فقط این نکته کافی است که در حال حاضر، حجم اطلاعاتی که بین اروپا و آمریکا جابجا می‌شود ، حدوداً 162 گیگا بیت در ثانیه و مجموعه اطلاعات جابجا شده بین خاورمیانه و آمریکا 7% گیگا بیت در ثانیه است. هیمن مثال به تنهایی، فاصله دیجیتالی بین اروپا و خاورمیانه را از نظر دسترسی به اطلاعات 231 برابر نشان می‌دهد. به عنوان مثالی دیگر، تعداد کاربران اینترنت در کشورها 7/1 میلیون نفر و در کشور کره جنوبی 27 میلیون نفر است.

تغییرات اساسی در طول تاریخ بشر که تحت عنوان “موج ” از آنها یاد می‌شود را می‌توان به 4 دوره یا موج تقسیم بندی نمود.

موج اول: عصر کشاورزی

اولین اختراع بشر آتش بوده است که تقریباً چهار میلیون سال قبل از میلاد حضرت مسیح شناخته شد. 2500 سال بعد بشر موفق به اختراع دوم خود که ابزار بود شده است. فاصله بین دو اختراع نشان از بدوی بودن بشر اولیه دارد بعدها اختراعات جدیدتری به تناوب رشد و تمدن بشر بوجود آمد تا اینکه زمینه تغییر اساسی یعنی موج اول فراهم شد و جامعه کشاورزی شکل گرفت. جمعیت جهان در سالهای قبل از میلاد حضرت مسیح بسیار کم بود و حتی هزار سال بعد از میلاد آن حضرت به 300 میلیون نفر رسید اولین تغییر در جامعه انسانی که به موج اول یا جامعه کشاورزی و یا عصر کشاورزی لقب یافته است، قبل از میلاد حضرت مسیح شروع شده و عمری 29500 ساله ای داشته است. هدف از ایجاد این موج حل مشکلات معیشتی و غذایی بشر آن زمان بوده است.

موج دوم عصر صنعت:

اما بعد از ایجاد موج اول و گذشت تقریباً سه هزاره از آن، موج بعدی که انقلاب صنعتی بود آغاز شد. هدف از موج دوم یعنی عصر صنعت یا انقلاب صنعتی تولید مواد و ابزار کار بوده است. در موج اول که نیروی کار متکی بر بازوان افراد بود، بشر از پس مشکلات بزرگ برنمی‌آمد و نیاز جدیدی در جامعه بوجود آمد که تغییرات اساسی را می‌طلبید عمر موج دوم هم که دوران موفقی را سپری کرده است به 500 سال می‌رسد و دوران آن از نظر تئوری سپری شده است. با این وجود متاسفانه بسیاری از کشورهای جهان که نتوانسته‌اند توسعه موفقی را در طول انقلاب صنعتی بگذرانند هنوز در این عصر صنعتی بسر می‌برند و درگیر رفع مشکلات خود از طریق توسعه و بکارگیری صنعت هستند. در موج دوم بشر، موفقیتهای شگرفی بدست آورد و اختراعات مهمی در این عصر در خدمت بشر قرار گرفت و باعث شد تا وضعیت آموزش‌، بهداشت، اقتصاد و فرهنگ جوامع نسبت به جامعه کشاورزی شکل بهتری بگیرد و توسعه کمی و کیفی خوبی داشته باشد. یکی از تاثیرات مهم این موج افزایش جمعیت جهان همراه با رفاه بیشتر و جلوگیری از مرگ و میر زیاد مردم بوده است که سابقاً در اثر وبا، بیماریهای فراگیر، بلاهای آسمانی و امثال آن جان خود را از دست می‌دادند. اختراعات درصدسال پایانی موج دوم و بخصوص از سال 1900 میلادی به بعد باعث تغییرات وسیعی در مشاغل کشاورزی که تا آن زمان تقریباً 90% کل مشاغل را شامل می‌شد را چنان تغییر داد که بعضی از کشورها مانند ایران این تعداد مشاغل کشاورزی به 17% و در کشورهای توسعه یافته به 4 تا 7% رسیده است.
در هر صورت اختراعات مهمی مانند ماشین بخار،‌راه آهن، هواپیما، تلفن، برق، رادیو، تلویزیون، پلاستیک، ترانزیستور و دهها اختراع دیگر به همراه ایجاد سازمانها و تشکیلات مدنی و موسسات آموزشی بستری فراهم نمود تا انسان بتواند به اهداف موج دوم که تهیه ابزار کارر بود دست پیدا کند و مشکلات موج اول را برطرف نماید. در موج دوم نیازهای جدیدی دیده شد که دیگر امکان حل آن با دیدگاه قبلی امکانپذیر نبود.
موج سوم؛ عصر اطلاعات:

بعد از اختراع رایانه و سرعت توسعه مخابرات و ارتباطات بشر نیاز به تغییر جدیدی را درک نمود و آن چیزی جز دسترسی به اطلاعات و دانش نبود. هدف از موج سوم، دسترسی به اطلاعات و دانش با استفاده از ابزار فناوری اطلاعات مانند رایانه، شبکه‌های متنوع محلی و جهانی و اینترنت به همراه توسعه نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای مورد نیاز عصر اطلاعات بوده است. عمر موج سوم که آنرا عصر دانش و بعضاً جامعه اطلاعاتی نیز می‌گویند، نزدیک به 50 سال می‌باشد.
همانطور که ملاحظه می‌شود، نیاز به تغییرات از مقطعی به مقطع بعدی و از موجی به موج بعدی با هدف بوده است و طول عمر ماندگاری آن بستگی به سرعت رسیدن به اهداف آن موج داشته است. به عنوان مثال موج سوم برای آن بوجود آمد که با توسعه صنعت در موج دوم، نیاز بود اطلاعات بیشتری از نقطه‌ای به نقطه‌ دیگر منتقل شود و بشر نیاز بیشتری به دانش داشت و لذا تولید، توزیع و استفاده از اطلاعات محور این تغییر قرار گرفته و اینترنت و رایانه برای این خدمت بکار گرفته شدند که توسعه آنها همچنان به جلو می‌رود. با توجه به اهمیت و سرعت زیاد توسعه موج سوم، بعضی از دانشمندان فکر می‌کردند که این تغییر اساسی برای سالیانه درازی دوام خواهد داشت. اما رشد فوق‌العاده فناوری و حضور فناوریهای جدیدی مانند اینفوتکنولوژی (فناوری اطلاعات)، نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی، و توانایی بشر در تسلط مطلق براتم باعث شد تا این مرحله با شتاب بیشتری به جلو برود و انتظار جدیدی در حال شکل‌گیری شود. البته برای گذر از موج سوم و رسیدن به موج چهارم مشکلات زیادی وجود دارد که یکی دیگر از آنها پدیده جدید فاصله دیجیتالی بین کشورهای می‌باشد. این مشکل در جای خود مهم می‌باشد و درصورت عدم توجه به آن مشکلات بزرگی را برای جهان بوجود خواهد آورد و احتمالاً از شتاب فوق‌العاده توسعه فناوری اطلاعات خواهد کاست. ورشکستگی شرکتهای عظیم رایانه‌ای – مخابراتی مانند دات کام (.COM) یکی از این نشانه‌ها می‌باشد.
موج سوم با آمدن رایانه مطرح شد وبخصوص وقتی رایانه‌های شخصی توانستند درخدمت مردم قرار گیرند، فضای تولید وانتشار اطلاعات وتولیددانش توسعه یافت و شکل جدیدی به خود گرفت. بکارگیری رایانه وهمراهی آن بااینترنت ، تغییرات مهمی درجهان بوجودآورد. کامپیوتردرسال 1948 میلادی‌ اختراع شد و اینترنت در سال 1968 مطرح و در سال 1970 ارتباط 5 نقطه را برقرار کرد. در سال 1974 پروتکل (TCP) معرفی شد و در سال 1984 هزار پایگاه در روی آن ایجاد گردید. در سال 1989 نر‌م‌افزار وب بوجود آمد و 4 سال بعد نرم‌افزار (Mosaic) پا به عرصه تحولات نوین گذاشت. در سال 1995، بحث تجارت الکترونیکی مطرح شد و بعد از آن شاهد سرعت رشد فوق‌العاده این صنعت هستیم. رشد اینترنت بیشتر از تخیل بشر بوده است. زیرا به عنوان مثال در حالی که در سال 1977 فقط 111 پایگاه در اینترنت وجود داشت در سال 1987 این تعداد به 10 هزار پایگاه رسید. این افزایش بصورت نمایی ادامه پیدا کرد بطوریکه در سپتامبر سال 2002 میلادی این تعداد به بیش از 200 میلیون پایگاه رسیده است.
تعداد کاربران اینترنت نیز به شدت در حال افزایش می‌باشد، بطوریکه از سپتامبر 2001 که تعداد کاربران 407 میلیون بوده تا سپتامبر 2002 این رقم به 840 میلیون نفر در 218 کشور رسیده است. پیش‌بینی می‌شود تا سال 2005، این رقم به حدود 2 میلیارد نفر برسد و تا سال 2020 بیش از 80% افراد روی کره زمین، دسترسی به اینترنت داشته باشند. با بررسی آمارهای فوق نتیجه می‌شود که سرعت گذر موج سوم بسیار زیاد است و تاخیر در همراه شدن با این پدیده عواقب خطرناکی خواهد داشت. لذا اگر مردم کشورما قادر به تهیه رایانه نیستند و یا امکان دسترسی برایشان فراهم نیست، این مشکل مشکلی ملی می‌باشد که باید مسئولین به فکر چاره کار باشند. بقیه کشورهای جهان منتظر ما نخواهند ماند و به جلو می‌روند. و هر روز فاصله دیجیتالی ما با کشورهای پیشرو بیشتر می‌شود. بنابراین باید هرچه زودتر با اطلاع رسانی مناسب، برای جبران عقب ماندگی موجود، در این زمینه گامهای بلندی برداشت.
فاصله دیجیتالی، نمادی از بی‌عدالتی در جهان را به رخ خواهد کشید وزمینه جنگهای ناخواسته‌ای را ممکن است تحمیل نماید. برای تشخیص فاصله دیجیتالی، ذکر فقط این نکته کافی است که در حال حاضر، حجم اطلاعاتی که بین اروپا و آمریکا جابجا می‌شود ، حدوداً 162 گیگا بیت در ثانیه و مجموعه اطلاعات جابجا شده بین خاورمیانه و آمریکا 7% گیگا بیت در ثانیه است. هیمن مثال به تنهایی، فاصله دیجیتالی بین اروپا و خاورمیانه را از نظر دسترسی به اطلاعات 231 برابر نشان می‌دهد. به عنوان مثالی دیگر، تعداد کاربران اینترنت در کشورها 7/1 میلیون نفر و در کشور کره جنوبی 27 میلیون نفر است. با احتساب جمعیت و درنظر گرفتن ضریب نفوذ اینترنت در کره جنوبی که نزدیک به 42 درصد و در کشور ما 5/2 درصد است، حداقل فاصله دیجیتالی ما با آنها حدود 30 برابر می‌باشد. در چنین شرایطی، قطعاً مشخص می‌شود که برای رسیدن به جامعه مجازی ایده‌ال هنوز راه طولانی در پیش داریم، و معلوم می‌شود که تغییر اساسی، بدون توجه به تاخیر بخشی از جهان بوجود خواهد آمد و تا دو دهه دیگر برای قسمتهایی از جهان توسعه یافته، عصر مجازی یا جامعه مجازی قابل لمس خواهد بود. مشکلات سرراه رسیدن به تغییرات اساسی، عموماً انسانی هستند و اگر بدون توجه به ظرفیت تغییر در انسان این فناوریها به جلو برود، ممکن است خسارات ناشناخته‌ای داشته باشد و بشریت را تهدید کند و لذا با دقت و آگاهی از فضای موجود گام به جلو گذاشت.
موج چهارم؛ عصر مجازی:

پیش‌بینی می‌شود که تا 20 سال آینده بشر در “عصر مجازی” یا در چهارمین مقطع اساسی تحول تاریخ خود که موج چهارم نیز نامیده می‌شود، قرار خواهد گرفت. موج چهارم در حقیقت فرم توسعه یافته عصر اطلاعات و دانش است که دیگر مشکل عمده بشر در زمینه تامین معاش، تهیه ابزار و دسترسی به دانش و اطلاعات حل شده است و نیاز به تغییر و تحول بزرگتری در جامعه بوجود آمده است. با شروع موج چهارم، بشر جامعه جدید و عصر نوینی را آغاز خواهد کرد که اکثر امور در آن جامعه بصورت مجازی خواهند بود،‌ این عصر جدید بنام عصر مجازی شناخته خواهدشد.
در عصر مجازی بیشتر امور بشر بصورت غیر فیزیکی قابل انجام است، مثلاً برای خرید از فروشگاهی دوردست و حتی در کشوری دیگر نیاز به حضور فیزیکی خریدار و فروشنده در یک مکان ثابت نیست، برای آموختن دانش، نیاز به رفتن مدارس سنتی و یا دانشگاهایی مانند دانشگاه‌های فعلی نخواهد بود، یک استاد در آن واحد می‌تواند در منزل دانشجو در دهها کشور و مکان دیگر آموزش مجازی دهد این حضور بقدری طبیعی خواهد بود که دانشجو حضور استاد را در منزلش درک می‌کند و احساس تخیلی حقیقی در دانشجو بوجود می‌آید. پول فیزیکی وجود نخواهد داشت،‌ دوربینهای مخصوصی که به سیستم فتومتریک مجهز هستند،‌ از روی قرنیه چشم افراد را شناسائی می‌کنند و لذا نیاز به داشتن کارت شناسائی و کارت اعتباری نیز نخواهد بود و بصورت خودکار بسیاری از مسائل روزمره امروزین بشر انجام می‌شود. بازرگانی مجازی رونق زیادی خواهد یافت و امکان عرضه کالا در هر زمان و در هر کجا،‌ در اولین فرصت ممکن امکانپذیر خواهد شد. تولید انبوه محدود می‌شود و تولید کالاهای غیرفیزیکی افزایش چشم‌گیری خواهند یافت.
از جمله کالاهای غیر فیزیکی فروش اطلاعات،‌ موسیقی و فیلم هستند که هم اکنون بخش بزرگی از درآمد دولت آمریکا از همین کالاهای غیر فیزیکی می‌باشد. در عصر مجازی، تمام اموری که این روزها با پیشوند (e) مطرح می‌شوند دارای پیشوند مجازی (Cyber) خواهند شد. مثلاً‌بانکداری مجازی جایگزین بانکداری الکترونیکی، پول مجازی جایگزین پول الکترونیکی، بازرگانی مجازی جایگزین بازرگانی الکترونیکی،‌ آموزش مجازی جایگزین آموزش الکترونیکی و نهایتاً دولت مجازی جایگزین دولت الکترونیکی که در موج سوم مطرح شده‌اند، خواهد شد. هزاران شغل جدید مجازی جایگزین شغلهای سنتی و الکترونیکی امروزه خواهند شد و تعداد مشاغل مورد نیاز بیشتر از جمعیت روی کره زمین خواهد شد. نتیجه ابتدایی این تحول آن است که فردگرائی و دیکتاتوری از جوامع حذف و کار گروهی و تفکر جمعی که از طریق رسانه‌ای مانند وب [1] سازماندهی خواهدشد، جایگزین می‌شود. دانش محوری، اساس اداره جوامع مجازی خواهد شد. و آموزش در طول عمر به عنوان اولین نیاز اولیه بشر مطرح خواهد شد و تقریباً تمام امور اداره جوامع امروزی تغییر خواهد کرد و جهان جدیدی جایگزین جهان فعلی می‌شود که در آن امکان انجام عدالت و داشتن رفاه بیشتر برای همه فراهم می‌باشد.
در عصر مجازی، تغییرات اساسی در رفتار بشر بوجو خواهد آمد و بعضی از صفتهای بد مانند دروغگویی، کلاه برداری،‌قتل و غارت و تجاوز به حقوق دیگران و امثال آن به دلیل علنی بودن همه امور بشر قابل رویت و پیگیری خواهد بود. مردم در جهان مجازی، فرصت شناخت بهتری از جهان و فلسفه وجودی انسان خواهند داشت و به نحو بهتری تربیت خواهند شد و چون از نظر تئوری در عصر مجازی مشکلات معیشتی و تهیه ابزار کار و دانش و اطلاعات وجود ندارد، توجه به مسائل معنوی و مذهب افزایش خواهد یافت.
یکی از مشکلات موجود برای رسیدن به عصر مجازی، مشکل روانی بشر است که در مقابل تغییر، عموماً واکنش منفی نشان می‌دهد. این واکنش، همین حالا هم مشکلاتی را در جهان بوجود آورده است و مربوط به یک کشور خاص هم نیست. مثلاً در کشور امریکا، فناوری بسیار جلوتر از سواد عمومی جامعه به جلو می‌رود، یعنی مردم آمریکا با وجودی که ابزارهای مناسبی در اختیار دارند، از آنها استفاده مناسب نمی‌کنند. در حقیقت سیستم آمریکا عقب‌تر از تحولات تکنولوژیکی حرکت می‌کند. لذا، ‌آنها برنامه آموزشهای عمومی در معرفی حتی تکنولوژیهای موجود را هم ندارند. برای همین در حالی که 70 درصد مردم آمریکا امکان دسترسی به شبکه‌های با پهنای باند زیاد را هم اکنون دارند و تا پایان سال 2002 این امکانات برای 90 درصد آنها فراهم است فقط 9 درصد مردم آن هم با ضریب پایین‌تر از این شبکه استفاده می‌کنند.
لذا، مشخص می‌شود که آموزش و ایجاد فرهنگ یکی از مسائل مهم در توسعه فناوری اطلاعات می‌باشد که باید مشکلات مرتبط با آن شناخته و حل شود. مشکل بعدی حتی در کشورهای توسعه یافته، مربوط به افراد سالخورده و مسوولین سابقه‌دار که تجربیات سنتی را با خود دارند و تسلیم فناوری‌های نوین نمی‌شوند و در مقابل تغییر می‌ایستند و مراحل توسعه را با تاخیر مواجه می‌سازند، می‌باشد. در جوامع سنتی و عقب افتاده، این وضع به مراتب بدتر است و عدم اطلاع حاکمان دولتها از مزایای این پدیده‌ها سبب تاخیر در توسعه دانش و رشد اقتصادی در آن جوامع می‌شود. از اینگونه اشکالات و مسایل، در طول تاریخ بشر فراوان دیده شده و این مشکلات ادامه هم خواهد داشت. وظیفه دانشمندان و محققین است که اینگونه مسایل را در جامعه مطرح و در حد توان از مسئولین بخواهند تا استفاده از آنها را در جامعه عملی سازند.
برای کشوری مانند ایران که هنوز در وسطهای موج دوم قرار دارد و موج سوم را هم جذب و درک نکرده است، اطلاع از وضعیت جهان در عصر مجازی بسیار با اهمیت می‌باشد. شاید مسؤلین اداره کشور با اطلاع از اتفاق عصر مجازی به بحرانی بودن وضعیت کشورمان در این زمینه پی‌ببرند و با حرکت پرشتاب، توسعه فناوری اطلاعات و انداختن اندیشه موج چهارم،‌ برنامه‌ای پرشی برای عبور سریع از موج سوم و رسیدن به موج چهارم را تدارک دید. در صورت موفقیت در چنین برنامه‌ای، می‌توان بخشی از عقب ماندگی را جبران و حتی از بسیاری از کشورهایی که هنوز با این مفاهیم آشنایی ندارند جلو افتاد.

گفت و گو با پدیدآورنده ایمیل

يكشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۸۴، ۱۲:۲۶ ب.ظ | ۰ نظر

علیرضا صالحی* - زمانی که با فشردن یک دکمه، یک ایمیل در کمتر از یک ثانیه سراسر دنیا را می‌نوردد و به مقصد می‌رسد، شاید باورکردن این مطلب سخت باشد که برای رد و بدل نخستین پیام الکترونیک بین دو کامپیوتر که در کنار یکدیگر نیز قرار داشتند، تلا‌ش زیادی صورت گرفته‌است! و شاید این علا‌مت ؛ آن‌قدر عادی شده‌است که فراموش کرده‌ایم، تا سی سال قبل نشانه‌ای که اکنون برابر و معادل با ایمیل، اینترنت، و ... فرض می‌شود، وجود نداشته‌است. بیش از سی سال قبل، ریموند تاملینسون، نخستین ایمیل را از طریق چیزی شبیه ماشین تحریر تایپ کرد و روی شبکه‌ای فرستاد که به مثابه یک واسطه، چند کامپیوتر محدود را به هم متصل می‌نمود. این کامپیوترها در کنار یکدیگر بودند. اما این موفقیت چنان اهمیتی داشت که به سرعت فراگیرشد و در اندک زمانی، همه کسانی که به نحوی به شبکه آرپانت متصل بودند، شروع به ارسال پیام‌هایشان کردند. پدیدآورنده ایمیل هم نمی‌دانست که اهمیت این نوآوری تا چه حد است و قطعاً پیش‌بینی نمی‌کرد روزی ایمیل، اسباب دردسر بسیاری می‌شود. زیرا بهترین وسیله برای ارسال ویروس، اسپم، جاسوس‌افزار و... همین ایمیل است. باری، این‌بار پس از چیزی حدود چهار ماه مذاکره و گفت‌وگو، موفق شدیم مصاحبه‌ای اختصاصی را با تاملینسون ترتیب دهیم. البته انجام دادن این مصاحبه بدون مساعدت Michael Bourne، مسئول روابط عمومی شرکت Mullen که زحمت کلیه ارتباطات را تقبل کرد، مسیر نمی‌شد که در همین جا از ایشان مجدداً تشکر می‌کنیم و شما را به خواندن این گفت‌وگو دعوت می‌نماییم.

شبکه: سؤال اول را این‌گونه آغاز می‌کنم: ایمیل چگونه متولد شد؟

تاملینسون: در پاییز سال 1971، وقتی که اولین برنامه ارسال ایمیل را نوشتم.
● چگونه به فکر نوشتن برنامه‌ای به این منظور افتادید؟

○ این فکر از زمانی در من به وجود آمد که روی یک برنامه نرم‌افزاری کارمی‌کردم. این برنامه قرار بود پیام‌هایی را به سایر کاربران آن کامپیوتر برساند. من روی یک کامپیوتر اشتراک زمانی کار می‌کردم. آن کامپیوتر هم با استفاده از برنامه‌ دیگری، فایل‌هایی را روی شبکه آرپانت، شبکه‌ای که منجر به پیدایش اینترنت گردید، منتقل می‌کرد. درواقع من این دو فکر، یعنی ارسال پیام و ارسال فایل را با یکدیگر ترکیب کردم و سعی کردم ایمیل را همانند یک فایل از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگری بفرستم. البته بهتر است این موضوع را هم بگویم که در سال 1971 که من به‌عنوان مهندس، در شرکت Bolt Beranek and Newman یا BBN کار می‌کردم (و هنوز هم آن‌جا شاغل هستم)، آن شرکت برنده قرارداد ایجاد شبکه آرپانت شد. قرار بود آرپانت شبکه‌ای باشد که از طریق آن دانشمندان و متخصصان به‌وسیله کامپیوتر با یکدیگر در ارتباط باشند.

● اولین emailها چگونه فرستاده شدند؟ آیا ارسال ایمیل در آن موقع فقط جنبه شخصی داشت؟

○ طرز استفاده از ایمیل به سرعت توسط کسانی که به کامپیوترهای متصل به شبکه آرپانت دسترسی داشتند، تغییر یافت. در آوریل 1972 اولین پروتکل رسمی برای ارسال ایمیل روی شبکه تدوین شد. طبیعی است که نخستین کاربردهای ایمیل با امور بازرگانی و کاری مرتبط بود. مثلاً تنظیم قرار یک جلسه یا پرسیدن سؤالات فنی. اما به سرعت مشخص شد که ایمیل می‌تواند شخصی نیز بشود، برای پرسیدن سؤالات غیرفنی نیز به کار رود و خلاصه به خاطر کاربرد آسانی که دارد، می‌تواند جهت استفاده‌های عمومی به‌کار گرفته شود.
● آیا می‌توانم بگویم که بین استفاده‌های اولیه از ایمیل و استفاده‌هایی که امروز از آن می‌شود، تفاوتی حاصل شده است؟

○ نخستین کاربردها نیز چندان متمایز از کاربردهای امروزی نبودند. البته به دلیل اندک بودن پهنای باند، فقط پیام‌های متنی قابل تبادل بودند و نامه‌ها همانند امروز مملو از چیزهای مختلف و انواع ضمایم نبودند. درنتیجه چیزهایی مانند سؤالات فنی، دریافت اطلاعات، اعلان‌های مختصر، تغییر ساعات جلسه، و چیزهایی از این دست، متن اصلی نامه‌ها را تشکیل می‌دادند.

ممکن است به‌طور مختصر نحوه کارکرد و چگونگی ارسال نخستین ایمیل را بیان کنید؟

○ بله. من دو نرم‌افزار داشتم. یکی از آن‌ها به نام SNDMSG وظیفه ارسال پیام از کامپیوتر مبدا را به دیگر کاربران مستقر روی همان کامپیوتر برعهده داشت. نرم‌افزار دیگری نیز به نام CPYNET می‌توانست فایل‌ها را از طریق شبکه به کامپیوترهای دیگری ارسال کند. پیام‌ها در یک فایل کامپیوتری، (مثلاً همان صندوق‌پستی امروزی یا mailbox) ذخیره می‌شدند تا کاربر همان کامپیوتر بتواند پس از ‌login ‌کردن، آن‌ها را مطالعه کند. من فکر کردم که اگر بتوان پیام‌های کاربران را با ترکیبCPYNET و SNDMSG به کاربران کامپیوترهای دیگر رساند، کار جالب و مفیدی انجام شده است و این کار را انجام دادم. برای جدا کردن نام کامپیوتری که کاربر دیگر روی آن واقع است، از نام کاربری که اکنونlogin کرده نیز از علامت @ استفاده نمودم. سپس این برنامه‌ها پیشرفت بیشتری کردند و می‌توان گفت در حال حاضر تنها چیزی که از ایمیل اولیه باقی مانده، همین علامت @ است.
● آیا نوشتن این نرم‌افزار، نخستین پروژه شما بود؟

○ خیر. من قبل از آن در حدود چهار سال و نیم در شرکت BBN کار می‌کردم و روی پروژه‌های دیگری نیز فعالیت داشتم.
● آیا همه نرم‌افزار ارسال ایمیل را خودتان کدنویسی کردید؟

○ اگر چه برنامه‌هایی که گفتم از قبل موجود بودند، ولی من هم برنامه را از ابتدا نوشتم. البته بعداً برای آن‌که آن را به سرعت با پروتکل رسمی جایگزین کنم، از کمک همکارانم استفاده کردم.
● فکر می‌کنید اکنون چه تعدادی از مردم از ایمیل استفاده می‌کنند؟

○ نمی‌دانم. شاید هیچ‌کس رقم دقیق آن را ندارند. شاید چیزی در حدود چند صد میلیون. ولی بعید می‌دانم که در حد چند میلیارد باشد.
● آیا شما استفاده از کلمه email را برای ارسال پیام روی شبکه، پیشنهاد کردید؟

○ در واقع تا چند سال پس از ابداع ایمیل، کسی به آن email نمی‌گفت. ما به آن فقط پیام (message) می‌گفتیم. بعد از چند سال، بعضی از مردم به ارسال پیام روی شبکه، نامه‌الکترونیکی یا Electronic mail گفتند. یعنی می‌خواستند مشخص کنند که نامه را از طریق شبکه می‌فرستند، نه از طریق کاغذ و پست معمولی. این عنوان سپس مختصر شد و به صورت email درآمد.
● چطور شد که از علامت @ استفاده کردید؟

○ ببینید، من در آن موقع به دنبال کاراکتری روی صفحه کلید بودم که نام کاربر را از نام کامپیوتر مجزا کند. من یک کاراکتر منفرد و خاص می‌خواستم تا آدرس فرستنده را از متن نامه متمایز کند و خواننده نامه به آسانی آن را تشخیص دهد. در ضمن کاراکتری می‌خواستم که از آن در اسامی افراد استفاده نشده باشد. برای همین، نمی‌خواستم مثلاً از خط فاصله یا چیزهایی شبیه آن استفاده کنم. علامت ؛ واجد هر دو ویژگی بود. همچنین @ را در انگلیسی at-sign (یا Commercial at) می‌خوانند که می‌توانست به این معنی باشد: "کاربری روی آن کامپیوتر:

User at computer" همچنین در همین جا لازم است در مورد یک اشتباه رایج توضیح دهم. همان‌گونه که گفتم من به دنبال علامت مناسبی روی صفحه کلید بودم و آن را پیدا کردم. حال آن‌که بعضی از مردم اشتباهاً تصور می‌کنند که علامت @ را من ابداع کرده‌ام. در حالی که قبلاً وجود داشت و فقط من از آن استفاده کردم.
● آیا متن نخستین ایمیل ارسالی خودتان را به یاد دارید؟

‌○‌ آن متن را دقیقاً به خاطرندارم. ولی موضوع آن توضیحی بود که درباره علامت ؛ نوشته بودم و کاربرد آن را توضیح داده بودم.
● اکنون ایمیل به قلب اینترنت و شبکه تبدیل شده است. چه زمانی شما متوجه شدید که ایمیل در واقع جریان عظیمی را به راه انداخته است؟

○ خوب، شاید تا سال 1994 من ایده‌ای در این مورد نداشتم و قطعاً روزی که نخستین ایمیل را فرستادم، به این موضوعات فکر نمی‌کردم. اما از 1994 به بعد که شبکه‌ها و اینترنت به سرعت گسترش یافتند، متوجه شدم که ایمیل می‌تواند چه نقش بزرگ و مؤثری داشته باشد.
● شما خودتان چقدر از ایمیل استفاده می‌کنید و ایمیل چقدر زندگی شما را تغییر داده است؟

○ استفاده من از ایمیل هم همانند مردم دیگر است. اما می‌توانم بگویم که ایمیل از دو جنبه زندگی من را تغییر داده است: نخست آن‌که روش کاری من و ارتباط با دیگران را عوض کرده است؛ همان‌گونه که زندگی بسیاری از مردم دنیا را عوض کرده است. دیگر آن‌که از این بابت موردتوجه واقع شده‌ام و کاری انجام داده‌ام که زندگی دیگران را عوض کرده است. اما این قضیه باعث تغییر شخصیت یا باورهای من نشده است.
● بسیاری از مردم، ابداع شما را همسنگ پیدایش صنعت چاپ یا اختراع تلگراف می‌دانند. زیرا آن ابداعات هم نحوه ارتباطات را متحول کردند. نظر شما در این‌باره چیست؟

○ این مقایسه بسیار جالب است. اما در دنیایی که فناوری به سرعت تغییر می‌کند و نوآوری‌ها یکی بعد از دیگری از راه می‌رسند، ایده‌های خوب به سرعت با ایده‌های بهتر جایگزین می‌شوند. شاید دشوار باشد که بتوان این موارد را با یکدیگر مقایسه کرد. زیرا آن ابداعات مدت‌های طولانی پابرجا بودند و باعث تغییرات گسترده و شگرفی در تاریخ بشریت شدند. من ابداعی کردم که نحوه ارتباطات را تغییر داد. ولی نمی‌توانم بگویم که همانند تلگراف یا چاپ بوده است. البته بهتر است در این مورد دیگران قضاوت کنند.
● پیش‌بینی شما در مورد آینده ایمیل چگونه است؟

○ خیلی ساده بگویم که نمی‌دانم چه اتفاقی خواهد افتاد. اما شاید ایمیل به عنوان یکی از مشخصه‌های فردی ما شناخته شود. ضمن آن‌که باید پروتکل‌های ارسال ایمیل را برای مبارزه با اسپم‌ها و هرزنامه‌ها و سایر موارد مزاحم بهینه کرد. در ضمن، افزایش پهنای باند شبکه‌ها می‌تواند ایمیل را به یک رسانه تبدیل کند.
● آینده ویروس‌هایی که از طریق ایمیل منتشر می‌شوند را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

○ ویروس‌های کامپیوتری شباهت زیادی به ویروس‌های بیولوژیکی دارند. من فقط می‌دانم که همان‌گونه که ویروس‌های واقعی برای انتقال یافتن، به یک محیط (مانند هوا) احتیاج دارند، ایمیل نیز بستر بسیار مناسبی برای انتشار ویروس‌های کامپیوتری است و فکر نمی‌کنم، در کوتاه‌مدت، بتوان با انتشار ویروس‌ها از طریق ایمیل مبارزه کرد. به هر حال ویروس‌ها طی این سال‌ها به نحو مناسبی با بستر ارتباطی خود، یعنی ایمیل و پروتکل اینترنت، تطبیق یافته‌اند.
● به عنوان آخرین سؤال بفرمایید که در حال حاضر روی چه پروژه‌هایی کار می‌کنید؟

○ پروژه‌ای که اکنون روی آن کار می‌کنم، استفاده از شبکه برای گردهمآوردن اعضای یک تیم کاری در یک فضای مجازی است. به نحوی که بتوانند به سادگی از یکدیگر بیاموزند، با هم تعامل داشته باشند و دانسته‌هایشان را تبادل کنند. پروژه دیگری هم در دست دارم. آن پروژه مربوط به آزمودن این فکر است که آیا می‌توان از شبکه برای بهینه‌کردن برنامه‌ریزی‌های لجستیک استفاده کرد یا خیر؟ یعنی بتوان ارتباطات و حرکت‌های افراد و تجهیزات را به نحوی بهینه کرد که هزینه‌ها کاهش یابد و افراد و تجهیزات در زمان مناسب در محل خودشان قرار بگیرند.
● با تشکر از شما.

○ من هم از شما متشکرم و خوشحال می‌شوم اگر نسخه چاپ‌شده‌ای از این گفتگو را به آدرس من ارسال نمایید.

*گفتگوی اختصاصی ماهنامه شبکه با ریموند تاملینسون، پدید آورنده ایمیل

خورشید در سرزمین هاى دیجیتالى غروب نمى کند

چهارشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۸۴، ۰۵:۰۹ ب.ظ | ۱ نظر

على محمد آقازمانى - افزایش سطح کسب و کار براساس شاخص هاى فناورى اطلاعات و ارتباطات ، تاثیر مستقیمى در ارتقاى اشتغال مولد و ارتقاى سطح بهره ورى در فناورى هاى روز شده است. فرایندى که رسانه هاى نسل سوم براى ساکنان دهکده جهانى مک لوهان به ارمغان آورده است، نقشى به مراتب بیش از اختراع برق ادیسون در چند سده پیش داشته است. ارزش افزوده اى که فناورى اطلاعات در حوزه هاى گوناگون براى فعالان خود به ارمغان آورده ، تاکنون در تاریخ علم و تجارت بى سابقه بوده است. در حقیقت، پول در سرزمین هایى است که امروزه از آنها به سرزمین دیجیتال نام مى برند. پولى که بر خلاف روش هاى سنتى کسب درآمد ، به ۲ مولفه بنیادى نیاز ندارد: یکى سرمایه گذارى کلان و دیگرى ، مکان و زمان خاص! امروز ، بر درآمد و روش هاى درآمدزایى بزرگان فناورى اطلاعات دنیا نگاه مى کنیم. امیدواریم نام یک شرکت ایرانى هم حداقل تا ۲۰ سال آینده در فهرست برترین هاى آى تى جهان قرار بگیرد.

• سهام هاى میلیاردى

در فهرست باشگاه ثروتمندان جهان، هم چون چند سال اخیر، نام پدر سیستم عامل هاى دنیا ، بیل گیتس به چشم مى خورد. ۴۵ میلیارد دلار سرمایه، رقمى است که مجله مشهور فورچونwww.fortune.com در سال ۲۰۰۴ براى رهبر مایکروسافت اعلام کرد. حضور گیتس در صدر باشگاه ثروتمندان و عدم تغییر در رتبه وى در ۵ سال اخیر، نشان دهنده ارزش و نوع اثربخشى فراگیر سرمایه هاى موجود در فناورى اطلاعات است که بیشترین حجم گردش مالى سال هاى اخیر را در حوزه صنعت و تجارت به خود اختصاص داده است. بیش از یک سوم کل گردش تجارت جهانى در سال گذشته، متعلق به حوزه فناورى اطلاعات و رسانه هاى دیجیتال بود که این مسئله، هشدار بزرگى براى کشورهاى دور افتاده از تجارت الکترونیک

commerce -e به شمار مى رود. براساس گزارش گلدن ساچز، در سال ۲۰۰۵ میلادى، انتظار مى رود که سقف هزینه هاى صرف شده در بخش تبلیغات آن لاین online advertising به ۲/۱۸ میلیارد دلار برسد و از این راه ، هزاران سایت معتبر وب که رقم بازدیده کننده اى بیش از ۱ میلیون HIT در روز دارند، بزرگان صنایع و تجارت جهان را به سمت و سوى این بازار پرطمع جذب کنند. بیش از ۵۰ میلیون سایت اینترنتى که تا اوایل سال ۲۰۰۵ براساس گزارش www.webhosting.info راه اندازى شده است ، میلیون ها دلار را به جیب شرکت هاى ارائه دهنده hosting و شرکت هاى طراحى وب کرده است. حجم بالاى اشتغال زایى که در ۲۰ سال اخیر در حوزه رسانه هاى نسل سوم ایجاد شده است، تاکنون با هیچ مقطع تاریخى قابل مقایسه نیست. شرکتى مثل گوگل ، سایت به ظاهر کوچک www.google.com را با امکانات بى نظیرى که در اختیار کاربران خود قرار مى دهد و همگى اکثراً رایگان است، با ۱۱۰۰ کارمند در ۲۰ کشور جهان مدیریت مى کند. جالب آن است که برخى از این کارمندان، فقط در خانه خود نشسته اند و پس از ارائه گزارش کارى ماهانه خود ، حقوقشان روى کارت هاى اعتبارى صادر مى شود. در حالى که یک بار هم به دفتر گوگل مراجعه نکرده اند. وضع در مایکروسافت و یاهو و آمازون نیز تقریباً چنین است. کاهش هزینه هاى فیزیکى و سربارى که قبلاً براى شرکت هاى تمام فیزیکى ایجاد مى شد، این بار کم و به این ترتیب ، رقم نهایى تولید یک محصول از سوى فروشنده، بسیار کمتر از رقم هاى تولیدى در سال هاى گذشته است. وضع در صنعت سخت افزار نیز به این ترتیب است. تا پایان سال ۲۰۰۵ میلادى، تعداد ۷۹۵ میلیون گوشى تلفن همراه توسط شرکت هاى ممتازى چون نوکیا ، سونى، ال جى و زیمنس در جهان به فروش رفته است و پیش بینى مى شود که این رقم به ۹۰۰ میلیون گوشى تلفن همراه در سال ۲۰۰۶ بالغ شود. یعنى از هر ۷ نفر در دنیا، یک نفر صاحب موبایل است. با رشد اینترنت در کشورهاى مختلف جهان ، امروز به راحتى مى توان ادعا کرد که از هر ۶ نفر، یک نفر روزانه به اینترنت متصل مى شود و ۱۵ درصد کل جمعیت ۶ میلیاردى کره خاکى ، داراى یک نشانى پست الکترونیک فعال هستند. یعنى ۱۵ درصد جمعیت کره زمین آن لاین و در دسترس الکترونیکى هستند! آیا این باور را ۳۰ سال پیش نیز مى توانستیم به ذهن خطور دهیم ؟ مایکروسافت در ۲۰ سال فعالیت خود با فراز و نشیب هاى فراوانى روبه رو بوده است. از dos6.2 تا ویندوز لانگهورن ، غول نرم افزارى دنیا را در ۳۱ اوت ۲۰۰۵ میلادى، با ۲۹۴ میلیارد دلار ارزش سهام مواجه کرده است. اینتل و IBM هر یک با ۱۵۷ و ۱۲۹ میلیارد دلار ارزش سهام، در رتبه هاى دوم و سوم بعد از مایکروسافت قرار دارند. سهام بزرگان وب سایت در اینترنت نیز رو به افزایش است. گوگل، ۲۸۸ دلار به ازاى فروش هر سهم خود در آمد دارد و خرده فروشى ebay.com نیز ۴۸ دلار قیمت هر سهم خود را تعیین کرده است و ۳ برابر خرده فروشى amazon.com ، یعنى به مقدار ۵۸ میلیارد دلار سرمایه در اختیار دارد.

• درس هاى دیجیتالى

گسترش فعالیت هاى متنوع و تجارى سایت هاى مشهور وب ، درآمدهاى مضاعفى را به جیب صاحبان امپراتورى هاى دیجیتال ، سرازیر کرده است و بر رونق سرزمین دیجیتالى افزوده است. بسیارند کسانى که راه کسب و کار را در قرن بیستم، از اساتید مدرسه هاى آموزش عالى تجارت و اقتصاد هاروارد و کمبریج یاد گرفتند. اما الان ، مدرسه گوگل ، یاهو و آمریکن آن لاین، با رفتار سازمانى الکترونیکى e- organizational behavior خود ، درس درآمدزایى را در دهکده جهانى به کاربران یاد مى دهند. این درس، بر ۳ مولفه کلى خلاصه مى شود: نوآورى ، نوآورى، نوآورى. بله، نوآورى رمز بقا و پیروزى در دنیاى کنونى مشهور به موج سوم تافلر است. ارزش افزوده ، کاربردى کردن خلاقیت، مدیریت بهینه مدرن، بسیج نیروهاى مادى و معنوى در برنامه ریزى مبتنى بر هدفى که پیتر دراکر www.peterdrucker.com آن را ابداع کرد، همه و همه در چارچوب این مولفه راهبردى خلاصه شده است. محصولات نوآورى هاى اینترنتى اخیر که توسط چند شرکت بزرگ ارائه خدمات وب ایجاد شده است، نشان دهنده بارز تبلور فکرهاى دیجیتالى در سال هاى آغازین هزاره سوم است. هزاره اى، که امروز نام هزاره دیجیتالى Digital Millennium)) براى آن ثبت شده است. گوگل با راه اندازى بیش از ۱۲ لابراتوار در حال توسعه و ارائه بیش از ۳۰ کاربرد مختلف براى کاربران میلیونى خود، درآمد نجومى وب مدار خود را در سیلیکون ولى براساس خدمات جست وجوى وبى ، ارتقا مى دهد. هر چند وقت یک بار، یک سرویس جدید از گوگل، تاثیر مستقیمى در افزایش سهام این شرکت گذاشته است و امروز که سرویس جست وجوى نقشه هاى ماهواره اى برخى از نقاط اروپا و آمریکا، توسط این شرکت ارائه شده است ، هزاران نفر از سرویس ماهانه این خدمات بهره جسته اند. یک عده با پرداخت ماهانه ۲۰ تا ۴۰۰ دلار در سال از سوریس گوگل ارث http://earth.google.com استفاده مى کنند و از کیلومترها بالاتر، ساختمان خود را مشاهده مى کنند و از یک طرف هم ، مراکز نظامى کره جنوبى از پخش تصاویر توانایى نظامى خود از طریق این سرویس خشمگین مى شوند. سرقت ۵ میلیارد دلارى موسیقى دیجیتال در وب در سال گذشته نیز از جمله مخرب ترین نقش فناورى دیجیتالى در اقتصاد به شمار مى رود که در کنار فعالیت هاى هکینگ و دزدى هاى دیجیتال میلیون دلارى در اروپا و آمریکاى شمالى، درس هاى غیراخلاقى دنیاى دیجیتال در حال افزایش است. اگرچه بسیارى از کشورها، سالانه میلیون ها دلار صرف مقابله با هرزه نگارى در صفحات وب مى کنند، اما همچنان تجارت سکس در وب، پول خوبى را در جیب استکبار اینترنتى مى ریزد.

• بازار دیجیتال ایران

سرزمین دیجیتالى ایران در حال شکل گرفتن است. از اواخر دهه شصت که بحث سازندگى و پایان جنگ تحمیلى و تقویت بخش خصوصى در دستورکار سران نظام قرار گرفت، افق هایى در تدوین و استقرار نظام آى تى مدار کشور با تشکیل شوراى عالى انفورماتیک ایران www.shci.ir شکل گرفت که بعداً با ایجاد شوراى عالى فناورى اطلاعات و تغییر نام وزارت پست و تلگراف و تلفن به وزارت فناورى اطلاعات و ارتباطات هدفمند شد. برگزارى حداقل ۱۰ دوره نمایشگاه بین المللى اله کامپ ، اله سیت، نمایشگاه بین المللى مخابرات و تدوین طرح توسعه و کاربرد فناورى اطلاعات ایران یا تکفا www.takfa.ir از جمله نمونه کارهاى ساختارى صورت گرفته در زمینه استقرار سرزمین دیجیتالى در ایران است. دولت الکترونیک ایران از پایان دوره ریاست جمهورى آقاى هاشمى تا پایان دوره ریاست جمهورى آقاى خاتمى ، بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان در قالب طرح تکفا و از سوى سازمان مدیریت و برنامه ریزى کشور ، فقط براى توسعه سایت هاى دولتى وب ایران در اینترنت بودجه دریافت کرد و میلیاردها تومان نیز براى توسعه تحقیق و توسعه برنامه هاى نرم افزارى و سخت افزارى بخش خصوصى که محرک دولت الکترونیک ایران است ، ظرف این سال ها پرداخت گردید. گسترش ۵۶ هزار کیلومترى کابل فیبرنورى در ایران در سال جارى، بخشى از بسترسازى هاى سرزمین دیجیتالى در ایران زمین به شمار مى آید که نوید آینده اى درخشان را براى فعالان این بخش به ارمغان مى آورد.

• • •

به نظر مى رسد، رسیدن به سرزمین هاى دیجیتالى، نیاز به اکتشاف عجیب ندارد. این سرزمین ها کشف شدنى نیست بلکه ساختنى است و شهرک هاى دیجیتالى را مانند نمونه هاى خارجى آن، باید به همت و تلاش متخصصان ایرانى راه اندازى کرد. این تلاش، نیازمند برنامه ریزى کلان و مدون و هوشمند دولت و توجه به نیازهاى مختلف کشور در عرصه هاى گوناگون است. اعطاى بودجه هاى کلان وقتى قابل توجیه است که نیازهاى مربوطه در جهت گسترش بستر الکترونیکى شدن شهرها و روستاهاى کشور به سوى سرزمین دیجیتال گام بردارد.

دولت الکترونیکی همچنان مهجور

شنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۸۴، ۰۶:۰۵ ب.ظ | ۰ نظر

مینو مومنى - فناورى اطلاعات و توزیع گسترده امکانات الکترونیکى و کامپیوترى طى سال هاى اخیر تحول عمده اى را در بخش هاى مختلف خدماتى و بازرگانى به وجود آورده و به نوعى این فناورى وارد گستره حکومت ها شده و نوع جدیدى از حکومت کردن و راهبرى سیاست هاى مختلف را در بسترهاى اجتماعى، فرهنگى و حتى سیاسى را به وجود آورده است.

دولت الکترونیکى امروزه تعاریف متعددى را در برمى گیرد اما شاید یکى از تعاریف جامع آن استفاده از آى تى و آى سى تى براى ارائه خدمات و اطلاعات مورد نیاز شهروندان در بخش هاى مختلف اقتصادى و سیاسى و اجتماعى باشد که در عین حال به بهبود سیستم هاى فعال درون دولتى نیز کمک مى کند. براساس آخرین گزارش ها هنوز هیچ کشورى به سطح ارائه خدمات دولت الکترونیکى به طور ایده آل و واقعى نرسیده اما تلاش هاى متعددى توسط کشورهاى مختلف - خصوصاً کشورهاى پیشرفته و توسعه یافته - در این عرصه صورت گرفته و بسیارى از کشورهاى در حال توسعه نیز با بهره گیرى از تجربیات و نتایج به دست آمده از نمونه هاى انجام گرفته چنین مسیرى را در پیش گرفته اند.

• دسترسى به اطلاعات آزاد یا ممنوع

کارشناسان براى استقرار دولت الکترونیک در یک مجموعه حکومتى مزایاى متعددى را برمى شمارند. مدیریت دولتى کارآمد و مناسب، افزایش سطح و سرعت دسترسى شهروندان به اطلاعات مورد نیاز، ارائه خدمات دولتى از طریق تکنولوژى کامپیوتر و شبکه به شهروندان و بى نیازى به حضور فیزیکى، حذف فرآیندهاى بوروکراتیک که آفت بسیارى از سیستم هاى ادارى سنتى است و همچنین ارائه خدمات به مردم بدون داشتن محدودیت هاى زمانى و مکانى. یک کارشناس مدیریت اطلاعات در این زمینه اعتقاد دارد: «دولت الکترونیکى در واقع آنچه را که ایده آل و هدف یک حکومت گرى خوب یا یک سیستم اداره مناسب کشورى است ارائه مى دهد. از این طریق نه تنها شهروندان به بسیارى از اطلاعات مورد نیاز خود به سرعت و دقت دسترسى پیدا مى کنند بلکه مى توانند از این طریق موضوع نظارت گرى خود بر بدنه دولتى را در جوامع دموکراتیک کاملاً پیش ببرند. دولت الکترونیک همچنین موضوع حرکت امور در داخل بدنه دولت را نیز دچار تحولات گسترده مى کند. در جوامعى که ادارات و سازمان هاى آن اسیر قوانین و مسیرهاى دست و پاگیر ادارى هستند و کاغذ همچنان به عنوان یک عامل مهم شناسایى به کار مى رود استقرار دولت الکترونیک کاملاً به چشم مى آید و سطح رضایت شهروندان و حتى کارکنان خود دولت را نیز تا میزان قابل توجهى افزایش مى دهد.»

موضوع دسترسى شهروندان به اطلاعات یکى از پرچالش ترین بحث هاى جوامع امروزى است. این که شهروندان تا چه اندازه مى توانند به اطلاعات موجود در دستگاه هاى دولتى دسترسى داشته باشند و تا چه مقدار افشاى این اطلاعات مى تواند به سود و صلاح یک کشور باشد یک بحث حقوقى مفصل را طلب مى کند اما امروزه با گسترده شدن سطح خدمات تنوع اطلاعات موجود در دستگاه هاى دولتى بسیار بالا رفته و در عین حال این دسته از اطلاعات براى بسیارى از امور عمومى و غیرامنیتى شهروندان یک ضرورت به شمار مى رود.براى اشاره و بیان چنین موردى مى توان از مثال هاى داخلى استفاده کرد: از چند سال قبل که موضوع ارائه کد ملى به شهروندان ایرانى به وجود آمده تلاش بسیارى صورت گرفته تا این کد یا شماره ملى به عنوان یک سند هویتى براى شهروندان و یک مرجع بزرگ اطلاعاتى براى دولت باشد. امروزه برخى نهادهاى دولتى ارائه برخى خدمات خود را منوط به داشتن کد ملى کرده اند، در نیروى انتظامى به عنوان مثال و در بخش هایى مثل گرفتن گذرنامه و یا گواهینامه ارائه کارت و کد ملى الزامى است با این حال بسیارى از شهروندان هنوز از کد ملى محرومند به همین دلیل در بسیارى از ادارات گذرنامه بخش هایى راه اندازى شده تا کد ملى به متقاضیان ارائه شود اما این بخش ها به دلیل آنکه از سوى سازمان ثبت احوال در ادارات گذرنامه مستقر شده اند هنوز از قابلیت انطباق با سیستم هاى داخلى این نیرو را ندارند. بسیارى از شهروندان براى دریافت شماره ملى که به تایید سازمان ثبت رسیده باید ساعت ها در پشت باجه هاى مخصوص منتظر بمانند تا یک شماره ملى تایید شده روى کاغذ معمولى به آنها ارائه شود تا آنها آن شماره را به چند قدم آن طرف تر به مسئولان گذرنامه ارائه دهند. در واقع همین کار را مى توان با فراهم کردن دسترسى نیروى انتظامى به بانک اطلاعاتى سازمان ثبت به راحتى انجام داد.
• ارائه اطلاعات و حضور فیزیکى

استقرار دولت الکترونیک در واقع حذف بسیارى از موارد وقت گیر و مزاحم در مسیر خدمات رسانى به شهروندان است. هم اکنون شهروندان زمان بسیار زیادى را صرف امور ادارى خود مى کنند. پرداخت هزینه یک قبض برق، انجام یک معامله و... موارد ساده اى هستند که روزانه زمان زیادى از شهروندان را به خود اختصاص مى دهند. و این در واقع جزء موارد عادى به حساب مى آید و در مواردى مثل انجام معاملات بازرگانى بزرگ، ترخیص یک کالا و یا شرکت در یک مناقصه وضعیت به مراتب پیچیده تر و زمان برتر است. به جز این موضوع ارائه اطلاعات به متقاضیان و شهروندان نیز مطرح است. چندى قبل اعلام شد که بسیارى از سفرهاى درون شهرى به دلیل دریافت اطلاعات صورت مى گیرد، در واقع یک شهروند صرفاً براى اطلاع از یک موضوع مجبور به حضور فیزیکى در محل مربوطه و انجام پرسش از مسئول یا شخصى در آن واحد مورد نظر است. یک کارشناس مدیریت اطلاعات در این باره مى گوید: اعتقاد به حضور فیزیکى شهروندان در یک مکان ادارى همچنان بزرگترین معضل واحد هاى دولتى ماست در واقع یکى از مراحلى که قبل از استقرار سیستم دولت الکترونیکى مورد نیاز است این است که نیاز به حضور فیزیکى متقاضیان و ارباب رجوع تا حد ممکن کاهش یابد. استفاده از منابع اطلاع رسانى غیرکامپیوترى مثل تلفن، فاکس و... در این زمینه کاملاً مهجور است چراکه شهروند تصور مى کند که از این طریق اطلاعات مورد نیاز مثلاً براى تعویض یک پلاک ماشین به او ارائه نمى شود و او مجبور است براى یافتن مدارک مورد نظر خود مستقیماً به یکى از مراکز راهنمایى و رانندگى مراجعه کند که این کار نه تنها زمان قابل توجهى از او را به هدر مى دهد بلکه باعث ازدحام و مشکلات دیگرى نیز براى واحد مربوطه مى شود. به گفته کارشناسان این یکى از مشکلات فرهنگى جامعه ما نیز هست که اطلاعات را صرفاً از یک منبع فیزیکى و انسانى معتبر مى داند چنانکه نمونه آن را در آدرس پرسیدن هاى مداوم شهروندان از یکدیگر مى توان دید. هر چند تابلوهاى اطلاعاتى متعددى امروزه در سطح شهرهاى بزرگ و در بخش هاى مختلف نصب شده اما همچنان شهروندان ترجیح مى دهند که مقصد خود را از یک شخص بپرسند چراکه براى گفته هاى شخص اعتبار بیشترى قائل هستند حتى به رغم این که چندین بار با اطلاعات نادرست به بیراهه رفته باشند.
• هویت دیجیتالى

امروزه بسیارى از کشورهاى جهان موضوع ارائه دولت الکترونیکى و اطلاعات مورد نیاز را از طریق سیستم هاى کامپیوترى دنبال مى کنند. وب سایت هاى دولتى در این کشورها به جز آنکه اطلاعات مربوط به خدمات خود را به شهروندان و متقاضیان ارائه مى دهند کارهاى اجرایى این ادارات را نیز به انجام مى رسانند. در واقع دولت الکترونیک به یک مفهوم پخش کردن سطح پیشخوان دولتى تا خانه ها و محل هاى کار شهروندان است به طورى که آنها به هیچ وجه نیاز به مراجعه حضورى براى هیچ کارى نداشته باشند. براى این منظور نیاز به شناسایى شهروندان از طریق آن لاین یک ضرورت است. آنچه امروزه تحت عنوان ارائه اصل گواهینامه، شناسنامه یا کارت ملى به عنوان شناساننده هویت افراد در بخش هاى دولتى مورد استفاده قرار مى گیرد در روى شبکه با تعیین هویت افراد از روى امضاى دیجیتالى انجام مى گیرد. امضاى دیجیتالى امروزه یکى از امن ترین و قابل اطمینان ترین روش هاى موجود براى تعیین هویت افراد روى اینترنت و شبکه است و از این طریق سازمان ها و ادارات خدمات دهنده پى مى برند که متقاضى خدمات آنها در آن سوى مانیتور همانى هست که خود مى گوید یا نه. امضاى الکترونیکى امروزه از چنان قابلیتى برخوردار است که حتى سیستم هاى مالى و بانکى نیز از آن براى تعیین هویت استفاده مى کنند. در کشور ما موضوع امضاى الکترونیکى از سوى وزارت بازرگانى در حال پیگیرى است و به رغم اینکه طى سال هاى اخیر بودجه هاى فراوانى نیز براى این موضوع هزینه شده و مراحل ادارى مختلفى نیز صورت گرفته هنوز از امضاى الکترونیکى خبرى نیست. در یک سیستم امضاى الکترونیکى شهروندان با مراجعه به مراکز متعددى که در سطح شهر براى این منظور در نظر گرفته شده مراجعه مى کنند و درخواست خود را براى داشتن یک امضا ارائه مى کنند سپس امضاى آنها از طریق این مراکز به یک مرکز بزرگتر منتقل مى شود و هر بار که از طریق اینترنت آنها نیاز به تشخیص هویت داشته باشند نمونه درخواست با نمونه اى که در بانک اطلاعاتى این مرکز وجود دارد مطابقت داده شده و اجازه بهره بردارى صادر مى شود.

• • •

به گفته یکى از کارشناسان ترافیک در حدود ۷۰ درصد ترافیک بخش هاى مرکزى شهر تهران به دلیل انجام امور بانکى است. بانک ها یکى از پرمراجعه ترین اماکن دولتى هستند که به دلیل همین ازدحام وقت بسیارى را نیز به هدر مى دهند. موضوع دولت الکترونیکى و تعمیم آن به بدنه بانکى - بانکدارى الکترونیکى _ شاید یکى از راهکارهاى موثر و قابل توجه در این زمینه باشد با این همه به گفته بسیارى از کارشناسان فناورى اطلاعات و همچنین برخى مقامات مخابراتى بانک ها در ارائه خدمات الکترونیکى به شهروندان بسیار کند عمل مى کنند. هم اکنون مراحل پرپیچ و خم بانکى بسیارى از مشکلات شهروندان به حساب مى آید و با وجود آغاز برخى تبلیغ ها تحت عنوان بانکدارى الکترونیک حتى مسئولان بانک ها نیز مى دانند با چنین سطحى از خدمات با بانکدارى الکترونیکى سال ها فاصله دارند. به گفته یکى از مشتریان وقتى بانک ها هنوز نمى توانند موجودى حساب شما را روى اینترنت ارائه دهند چگونه مى توانند مدعى ارائه بانکدارى الکترونیکى باشند؟ به هر حال موضوع دولت الکترونیک و فرآیندهاى مرتبط با آن هنوز یکى از چالش هایى است که شاید دستگاه هاى دولتى ما به آن نرسیده اند اما به نظر مى رسد با توجه به سرعت روزافزون استقرار فناورى اطلاعات بسیارى از نهادها و سازمان هاى دولتى براى کارایى و افزایش بهره ورى و سود خود هم که شده به سمت بهره گیرى از این خدمات روى آورند.

فنلاند پیشتاز فناوری اطلاعات و ارتباطات

پنجشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۸۴، ۱۰:۰۵ ق.ظ | ۰ نظر

کشور فنلاند از نظر زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات یکی از پیشتازان عرصه جهانی است. صنعت مخابراتی این کشور دارای اعتبار جهانی است، به طوری که شرکتهایی همچون: نوکیا، وایسالاو اینسترومنتاریم از ابتکار عمل بالایی در این عرصه برخوردارند. در اواسط دهه 1990 شرکتهای مزبور در محدوده های کوچک نرم‌افزاری مشغول فعالیت بودند. در همین زمان باادغام برخی شرکتهای کوچک با یکدیگر و ایجاد شرکتهای بزرگتر، برنامه هایی برای انجام فعالیتهای تخصصی تر شروع شد و رفته رفته در اواخر دهه مزبور، نتایج تلاشهای انجام شده پدیدار شد. پس از اندک زمانی برخی از شرکتهای حرفه ای پا به عرصه وجود گذاشتند که اندک زمانی جایگاه مناسبی را دربازار بورس هلسینکی به خود اختصاص دادند. درواقع در عرض کمتر از یک دهه، این شرکتها بیست برابر بزرگتر شده اند. اغلب شرکتهای فعال در عرصه الکترونیک این کشور بر محصولات نهایی متمرکز شده اند. این شرکتها بیش از دو سوم کل سرمایه گذاری در زمینه فعالیتهای پژوهشی را به خود اختصاص داده اند. هم اکنون این کشور افق تازه ای را برای توسعه بازیهای رایانه ای و استفاده از آنها در تجارت گشوده است.
یکی از مهمترین ویژگیهای صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور فنلاند، توسعه شراکت تجاری از طریق صدور پروانه فعالیت به شرکتهای فعال در کشورهای دیگر است که از سادگی، سرعت و شفافیت بالایی برخوردار است.
برهمین اساس، یکی از اهداف دولت فنلاند افزایش شرکتهای فعال در عرصه جهانی فناوری اطلاعات و ارتباطات به عدد صد در سال 2007 است.
مهمترین چالشهای کنونی این کشور در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات عبارتند از: افزایش سطح کاربری و کسب منافع بیشینه در این حوزه. بخشهای مالی و ارتباطی بیشترین سهم را در بخش دیجیتال در این کشور به خود اختصاص داده اند. رفته رفته فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان بخش جدایی ناپذیر زندگی مردم فنلاند مطرح می شود.
در سال 2000، مرکز پژوهشهای فنی فنلاند (وی.تی.تی) طرحی ده ساله را برای توسعه و بـه کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات ارایه کرد.
مهمترین اهداف این طرح را ایجاد محیطهای انسانی خلاق ، یادگیری و الگوبرداری نظامهای کاری از یکدیگر، روانی شبکه ها و معماری خدمات در بر می گیرد. مشارکت در پروژه های تحقیقاتی اروپایی از اهمیت حیاتی برخوردار است.
در دسامبر 2001، طرحی عملیاتی برای توسعه دولت الکترونیک بر خط ارایه شد که درسالهای 2002 و2003 گروهی توسط هیات مشورتی جامعـه اطلاعاتی و با ریاست نخسـت وزیر وقت تاسیس و به فورموله کردن برنامه های مزبور همت گماشت. با استفاده از مشاوران زبده، طرحی جامع برای توسعه فناوری اطلاعات وارتباطات با تمرکز بر دولت بر خط و تحقق ارایه خدمات عمومی در نیمه دوم دهه کنونی تهیه شد. مراحل اول این کار که آموزش بیش از یک چهارم مدیران دولتی و تربیت 1000 نفر متخصص بود در سال 2003 شروع شد. هم اکنون بیش از 5500 نفر متخصص زبده فناوری اطلاعات و ارتباطات در فنلاند مشغول فعالیت هستند که نرخ رشد سالانه آن 15 تا 20 درصد است.
با همه پیشرفتهای فنلاند در عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات، محدودیتهایی همچون: مجراهای فروش ضعیف، کالاهای نامناسب برای فروش اینترنتی، تعداد کم مشتریان و مشکلات لجستیکی باعث شده است تا تجارت الکترونیک در این کشور از رونق چندانی برخوردار نباشد. یکی از مهمترین چالشهای کنونی دولت فنلاند، فراگیری روشهای مناسب برای به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در بخشهای خدماتی همچون خرده فروشی و بهداشت است. دولت خود را موظف به بهبود کارایی و کاهش هزینه ها برای کاهش دریافت مالیات از شهروندان کرده است. رونق کسب و کار به توسعه شبکه های جدیدتر و آگاهی بیشتر شهروندان از روشهای همکاری و مشارکت در فرایندهای دیجیتال بستگی خواهد داشت. موفقیت فنلاند در این عرصه ها، مستلزم بهبود مهارتهای شهروندان تشخیص داده شده است. در این زمینه، سیاستهای زیر درنظر گرفته شده است. براین اساس، مدیریت دانش از نقش محوری برخوردار است.
نقش آفرینی معقول در فرایند جهانی شدن؛

افزایش جدی منابع و سرمایه مورد نیاز برای توسعه فعالیتهای پژوهشی و همزمان، کسب درآمد از این طریق؛

افزایش سرمایه انسانی و اجتماعی برای گذار به جامعه ای اطلاعاتی و ایفای نقش ممتاز در سطح اتحادیه اروپا؛
ایجاد نظام یادگیری مادام العمر؛
نقش آفرینی به عنوان آزمایشگاه جامعه اطلاعاتی اروپا.

نظام نوین بانکداری

در شرایط کنونی، نظام بانکداری همچون بسیاری از نظامهای کسب و کار به شدت از توسعه فناوری اطلاعات و ارتباط تاثیر پذیرفته است. بانکداری الکترونیک به معنای یکپارچه‌سازی تمامی فعالیتهای قابل ارایه از طریق بانکها بااستفاده از فناوری نوین اطلاعات و ارتباطات است. این قابلیت باعث پیدایش رونق و تسهیلات قابل ملاحظه ای در امور تجاری و مالی شده است. تفاوتهای اساسی بانکداری نوین مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباط بانکداری سنتی را می توان در جدول شماره یک مشاهده کرد:

تبادل الکترونیک وجوه به عنوان ابزاری برای انجام خدمات نوین بانکی، بدون جابه‌جایی فیزیکی پول و بدون تبادل اسناد کاغذی صورت می گیرد. انتقال وجوه در این رویکرد به صورت زیر توسط کمیسیون قانون تجارت بین المللی سازمانهای ملل متحد (UNCT KAL) تعریف شده است:
فرایندی که در آن یک یا بیش از یک عملیات در فرایند کار که پیش از این بااستفاده از کاغذ انجام می شد بااستفاده از روشهای الکترونیک انجام می شود.
نظامهای انتقال الکترونیک وجوه به سه سطح مشتری، بین بانکی و کارتهای پلاستیکی تقسیــم می شود. هرکدام از موارد مزبور را مـی توان به صورت خلاصه زیر تشریح کرد:
سطح مصرف کننده: بخشی از بانکداری که مربوط به ارایه خدمات به مصرف کنندگان و مشتریان نهایی است که از شیوه هایی همچون: ماشین خودپرداز و انتقال پول در محل خرید تلفنی، اینترنتی و نرم افزارهای خانگی صورت می گیرد.
بیـن بانکــی : انتقال الکترونیک وجوه در سطح بین بانکها که از مشهورترین شیوه های آن می توان به شبکه جهانی سوئیفت اشاره کرد. البته برخی کشورها نظیر امریکا، انگلستان و مالزی از شیوه های ویژه ای در داخل کشور استفاده می کنند. سوئیفت شبکه ای تعاونی است که تسهیلات و خدمات ویژه ای را از طریق مراکز رایانـه ای در سراسر دنیا ارایه مــی دهد.
کارتهای پلاستیکی : انتقال الکترونیک از طریق کارتهای بدهکار، اعتبار هزینه و هوشمند است که باتوجه به ماهیت به صورت پیش پرداخت یا بدهکاری انجام می شود.

الهام گرفتن از هشت پادر طراحی روبوت ها

دانشمندان به تازگی دریافته اند که هشت پا فقط برروی دو بازوی خود در کف دریا راه مـی رود. این کشف، ایده جدیدی را در میان دانشمندان روبوتیک برای طراحی و ساخت روبوت های نرم و انعطاف پذیر بارور ساخته است.
دانشمندان دانشگاه برکلی کالیفرنیا بر این عقیده اند که می توان ماهیچه های مصنوعی را براساس نحوه حرکت هشت پا ساخت.
هشت پا هنگام راه رفتن روی دوپای خویش، شش پای دیگر را در زیر خود به صورت آویزان نگه می دارد. علاوه براین، حرکت به صورت بسیار نرم و سیال صورت می گیرد. از نظر دانشمندان، هشت پا الگوی خوبی برای ساخت روبوت هایی است که در آنها قطعات سخت وجود ندارد.
هم اکنون نمونه ای از چنین بازویی ساخته شده که شامل لوله ای است که در درون آن فنری کار گذاشته شده است. این مجموعه نسبت به جریان الکتریکی حساس است و به حرکت در می آید. لوله مزبور دارای قابلیت کوتاهترشدن، بلندتر شدن و خمیده شدن در جهات مختلف است. پژوهشگران امیدوارند که بااستفـاده از قابلیت انعطاف پذیری این روبـوت ها، از آنها برای ماموریتهای دشواری که از روبوت های معمولی برنمی آید، استفاده کنند.

منبع: ماهنامه تدبیر

به سوی برنامه ریزی همه جانبه الکترونیکی

شنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۸۴، ۱۰:۱۵ ق.ظ | ۰ نظر

مقوله شکاف دیجیتالی موجود بین کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه و عقب مانده، با توجه به اهمیت روزافزون آن، اخیراً زیاد مورد توجه محافل گوناگون فکری- سازمانی قرار گرفته است.

واقعیت این است که کشورهای توسعه یافته با دسترسی به سرمایه کافی، فناوری های نوین ارتباطی- اطلاعاتی، منابع انسانی غنی و مدیریت پیشرفته و متخصص، سهم قابل توجهی از بازار فناوری ها را به خود اختصاص داده اند. در حالی که کشورهای عقب مانده، هنوز گرفتار بحث های اولیه، نگاه غیرسیستمی به موضوع و در برخی مواقع فقر مالی هستند.

در آفریقا، فقر نقش عمده و مهمی در بررسی علل عقب ماندگی رشد اینترنت ایفا می کند. به گونه ای که هزینه اتصال ماهانه به اینترنت در آفریقا از درآمد متوسط ماهانه یک فرد فزونی می گیرد. درحالی که هزینه های دسترسی به اینترنت در آمریکا، تنها یک درصد متوسط درآمد ماهانه فرد است.

موضوع گفت وگوی حاضر پیرامون این مسأله است که با چه برنامه ریزی ها و سیاستگذاری ها در زمینه آموزش کاربردی فردی - اجتماعی در به کارگیری فناوری های نوین ارتباطی- اطلاعاتی و گسترش استفاده از این امکان در عرصه های مختلف جامعه و همچنین با چه نوع حمایت مؤثر دولت می توان این شکاف دیجیتالی را کم کرد و در جهت دستیابی به توسعه همه جانبه، گام های جدی برداشت.

گروه اندیشه

معصومه کیهانی

* آقای دکتر، برای استفاده موثر از فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات و همگانی شدن آن در جهت دستیابی به توسعه، چه برنامه های آموزشی فردی- اجتماعی کاربردی را پیشنهاد می کنید؟

- من ابتدا به این موضوع اشاره می کنم که فناوری های اطلاعات و ارتباطات تنها شامل اینترنت نیست بلکه پخش مستقیم برنامه های تلویزیونی از طریق ماهواره و سایر امکاناتی که هنوز فناوری های آنها در ایران خیلی جا نیفتاده است را در برمی گیرد و اما درمورد توسعه آموزش در جامعه و در دسترس قرار دادن فناوری های نوین ارتباطی- اطلاعاتی باید بگویم که این مشکل فقط مشکل ما نیست و حتی در کشورهای خیلی پیشرفته هم وجود داد. اصولاً آدم ها از یک سنی خیلی تمایل به یادگیری جدید ندارند. مخصوصاً اگر به آن زمینه خاص، نیاز نداشته باشند یا حداقل احساس نیاز نکنند. به همین دلیل یک فاصله ای بین نسل ها بوجود می آید. نسلی که با کامپیوتر با سرعت بسیار زیاد کار می کند و نسل دیگری که حتی ممکن است تحصیلاتش نیز به مراتب بالاتر از اولی باشد ولی کاملاً از کامپیوتر و از این امکانات دور است و به اندازه آن نسل قبلی توانایی استفاده از این وسایل را ندارد و این در واقع، همین بحثی است که تحت عنوان سواد رقومی در دنیا شروع و مطرح شده است. یعنی اگر در گذشته، درصد بیسوادی و تحولاتش را درکشورهای مختلف دنبال می کردیم، آن زمان این مبحث جدید، مطرح نبود که عنوانش درصد بیسوادان رقومی است و مقصود از بیسوادان رقومی همین افرادی هستند که کم و بیش با این تحولات بیگانه اند. موضوع، نه تنها در ایران، بلکه در همه جای جهان مطرح است. گزارش هایی من دارم حاکی از این که در کشورهایی مثل نروژ و ژاپن دولت ها با اختصاص بودجه ای مشخص، برنامه ریزی هایی را آغاز کرده اند که این شکاف سواد رقومی را در جامعه کاهش دهند و حتی در حال حاضر نتایج عمومی شدن این امکانات را کم و بیش می توان دید. مثلاً من، در سفری به بلژیک، چند ماه پیش شاهد بودم که در ساندویچ فروشی ها، یک اینترنت در اختیار مشتری قرار می گرفت که هنگام غذا خوردن، بتواند در آخرین لحظه، ای میلش را هم ببیند. طبیعی است پیرمردی که نشسته و غذا می خورد زمانی که می بیند مردم از اینترنت استفاده می کنند، حس می کند که چیزی را نمی داند و اگر در آنجا نبود، شاید این احساس را نمی کرد؛ چون اصلاً حرفه اش ربطی به این موضوع ها نداشت.

در واقع، می خواهم بگویم این نگرانی که در سؤال شما هست که در دسترس همگان قرار دادن این فناوری ها را چگونه می توان در سطح جامعه توسعه داد، درست و جدی است که نه تنها ما با مسائل زیادی در این زمینه مواجه ایم بلکه کشورهایی نیز که این دنیای گذرا را طی کرده اند و دارای سیستم هستند هم با این مشکل مواجه اند.

* من فکر می کنم به هر حال یک مقدار مشکل ما با آنها متفاوت است. چون همانگونه که شما اشاره کردید، سیستم و نظام بندیهایی که آنجا وجود دارد و عادت و روش هایی که مردم دارند، این تفاوت نسل ها که می فرمایید در زاویه فراگیری دیده می شود؛ با آنچه در جامعه ما می گذرد، بسیار فرق دارد.

- همین طور است. درست است که این تفاوت ها وجود دارد. من می خواستم بگویم که این مسأله من و شما نیست، مسأله جهانی است. منتهی در ایران، شاید ابعادش وسیع تر است ضمن این که از این طرف هم فاصله در ایران شاید به اندازه آنها نیست. یعنی مقدار کمی امکانات در دسترس است.

حالا چه اتفاقی ممکن است این امکانات را توسعه بدهد. به نظر من دو بعد دارد. یک بعدش، بعد فرهنگی است. برای مثال، وقتی بانک های ایرانی این امکانات را در اختیار مردم گذاشتند که بتوانند از طریق اینترنت در خانه شان، آخرین صورت حساب بانکی خود را روی مانیتور نگاه کنند خود این یعنی یک فرهنگ سازی.چندی پیش اعلام شد که یک شبکه اتصال میان بانکی در ایران می خواهد ایجاد شود که بسیاری از عملیات بانکها را بتوان در هر بانکی انجام داد، خود این یعنی، نشان دادن این که چنین پدیده ای، چه مزایایی دارد. این کار، از هر کلاس رسمی و ثبت نامی وسیع تر و موثرتر است. اگر این عملیاتی که قرار است در مورد بانکها اتفاق بیفتد، اجرا شود، دو تا سه سال دیگر تمام کسانی که در ایران حساب بانکی دارند، با این سیستم به نوعی درگیر می شوند و وقتی هم که درگیر شدند دنبال آن می روند تا بیشتر مسائل مربوط به این قضیه را یاد بگیرند.

بعد دیگر مسأله این است که من به هر حال شاهد برنامه های رسمی تری هستم. مثلاً وزارت آموزش و پرورش با همه تلاشش سعی می کند که امکانات اینترنت را در مدارس فراهم بکند. بخشی از اطلاعات من هم، خبرهای روزنامه همشهری است. منتهی باید جدی تر به این مسأله پرداخت. ما در ایران یک مشکلی داریم و آن این است که در مدارس ما تهیه سخت افزارها یک طرف قضیه است و بکارگیری آن، یک طرف دیگر است. در بسیاری از آزمایشگاههای مدارس ما، قفل است و به ندرت آن را بازمی کنند. بیشتر مراقب هستند که چیزی نشکند و آسیب نبیند تا این که استفاده شود. مدیر مدرسه بیشتر به این که، این آزمایشگاه را دارد، دلش خوش است نه به این که چند درصد از این وسایل و آزمایشگاه ها استفاده می شود. الان این مسأله فرهنگی خاص جامعه ماست. باید روی این مقوله کار شود که اگر مدارس کامپیوتر را وارد می کنند به گونه ای باشد که بچه هایی که این امکانات را در خانه ندارند، در مدرسه به واقع بتوانند با اینها کار کنند.

* اگر اجازه دهید، آقای دکتر من اینجا یک تأکیدی بکنم .نکته ای که شما فرمودید در مورد آموزش، خیلی جدی است که اگر آموزشی می خواهد انجام شود بهتر است از همان دوره دبیرستان شروع شود. چراکه به این ترتیب بسیار تأثیر گذارتر و فراگیرتر خواهد بود.

- همین طور است، حتی شاید بتوانیم یک کمی عقب تر از دوره دبیرستان برویم، دوره راهنمایی و حتی دبستان، چه اشکالی دارد؟

* به هر حال، اگر بخواهیم قدم به قدم جلو برویم، در شرایط فعلی، دبیرستان های ما با این مقوله، فاصله جدی دارند. این است که اگر در این مرحله هم این قضیه بتواند اجرا شود، خیلی خوب است. طبیعی است، بعد می تواند مراحل پایین تر را نیز دربر بگیرد.

- من هم با شما موافقم. در واقع، ما احتیاج به یک برنامه ریزی چندجانبه داریم. مثلاً من دیدم دستگاهی در داخل ایران ساخته شده به مراتب ارزانتر از کامپیوتر که فقط می شود توسط آن با اینترنت کار کرد. به نظر من بد نیست، به جای اینکه، یک مدرسه را با بودجه قابل توجهی متصل به اینترنت بکنیم، با آن وسیله ساخت ایران بتوانیم این مشکل را حل کنیم.

* این وسیله، جدید است آقای دکتر؟

- من آگهی اش را در روزنامه دیده ام. با این دستگاه بدون نیاز به کامپیوتر، مستقیم از طریق تلویزیون و تلفن می توان به اینترنت وصل شد. این، یک نکته است. نکته دیگری که در ابتدای صحبت هایم، اشاره کردم یادمان باشد که فناوریهای ارتباطی- اطلاعاتی، همه را دربرمی گیرد نه فقط یکی از آنها را. در واقع فشار و اختلال در ارتباط یک جامعه می تواند منتهی به اختلالات اجتماعی شود. ما نمی توانیم روی اینترنت خیلی کار کرده و برنامه ریزی کنیم ولی در مورد ماهواره این کار را نکنیم و ماهواره را به شدت منع کنیم. اینها باید متعادل و متوازن انجام بشود. یعنی، نمی تواند اینها از همدیگر تفکیک شود و در واقع، ما باید سیاستگذاری های کلان ارتباطی را برای کشورمان اجرا بکنیم تا در نتیجه، آن فرهنگ لازم برای بکارگیری درست این امکانات فراهم شود.

وجود اینها فی نفسه به مفهوم توسعه نیست. می دانید که این سوءتفاهم که هر چقدر این امکانات بیشتر باشد منتهی به توسعه می شود، درست نیست و به نظر من یک مقدار هم ناشی از عدم آشنایی اندیشمندان ارتباطات غربی با زبان رسانه های کشورهای در حال گذار است. چه بسا وجود رسانه ها در یک جامعه ای، مخل حتی توسعه باشد.

* بله؟، ما بحث تکثر را در جهت دستیابی به توسعه داریم که درمقابل قضیه ای است که شما می فرمایید.

-بله ،این مسأله با بحث تکثر متفاوت است. بنابراین وجود این سخت افزارها به تنهایی کافی نیست. اینها وقتی می تواند مؤثر باشد که در یک جامعه، برای مثال، عقلانیت توسعه پیدا کند. در حال حاضر، خود باوری یکی از ابزارهای کلیدی توسعه محسوب می شود. می گویند هر جامعه ای که عزت نفس اش را از دست دهد، اگر همه امکانات اقتصادی را هم داشته باشد، به توسعه دست نمی یابد.

هر گاه بتواند این امکانات را در راستای خودباوری، عقلانیت و تبدیل شدن خلاقیت و نوآوری به ارزش به کار گیرد، این اتفاق می افتد.

بنابراین، اگر چنین مجموعه ای از سخت افزاری و نرم افزاری به هم بیامیزد، این شرایط و بستر مناسبی برای توسعه، فراهم می شود.

* بحث اقتصادی مسأله و عدم دسترسی افراد به کامپیوتر و اساساً سیستم اینترنت را چگونه ارزیابی می کنید؟ به عبارت دیگر از این بعد، با چه نوع برنامه ریزی می توان تعداد کاربران اینترنت را افزایش داد؟

- این کار را متخصصین باید برنامه ریزی کنند. من در لابه لای صحبتم اشاره کردم که می شود با خرید دستگاه ساده تر، تعداد بیشتری امکانات را توزیع کرد. یک زمانی در ایران، ما ساعت آزاد مدارس را به سواد آموزی بزرگسالان اختصاص می دادیم که یک پرداخت جدایی برای فراش مدرسه و سایر امکانات را به دنبال داشت. ولی دیدید که چراغ های مدارس تا پاسی از شب روشن بود و بزرگسالان در آنها سواد آموزی می کردند. این یک نگاه بود که چگونه از فضایی که شب خالی است و بهره وری خاصی ندارد، می توان استفاده کرد. ما شاید در حال حاضر در کشور خودمان به یک چنین نوآوری های در حال گذر نیاز داریم. ولی می توانیم کاری کنیم که در واقع صرفاً این چنین نباشد که یک نفر در کلاسی ثبت نام کرده، هزینه پرداخت کند و در ساعت مقرری، کار با اینترنت را در سطح اولیه یاد بگیرد.

من نمی دانم، چرا نباید فکر کنیم که این همه مسجدی که ما در ایران داریم، در ساعات غیر نماز، می توانند عملاً برای به کارگیری چنین امکانات قابل استفاده باشند. قطعاً امکاناتی اگر مشارکت مردم را طلب کنیم همان طور که این مساجد مفروش یا با پول مردم محله چلچراغ خریده می شود می توان با پول همان مردم محله، برایش یک چنین امکاناتی تهیه کرد. به نظر من باید در این مورد برنامه ریزی کرد. منتهی ابتدا باید بر این باور بود که مردم عاقل هستند و خودشان می دانند باید چکار کنند. مهم این است که ما این امکانات را در دسترس آنان قرار دهیم. به جای اینکه مکرر بگوییم این را ببین و آن را نبین، این را بخوان و آن را نخوان، بکن، نکن؛ به او آموزش دهیم که در واقع چگونه می تواند از این امکانات درست استفاده کند.

* سؤال آخرم به نقش دولت برمی گردد. آنچه مسلم است دولت می تواند در برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های کلان در زمینه ارتباطات، از به کارگیری هر چه فراگیر فناوریهای نوین ارتباطی- اطلاعاتی و گسترش به جا و مؤثر در جهت توسعه حمایت کند. البته گاهی مطرح می شود که ما به لحاظ فقر مادی، مشکل داریم و یا مسایل دیگری عنوان می شود. شما به عنوان محقق و استاد علوم ارتباطات اجتماعی، مشکلات عینی ما را در زمینه برنامه ریزی و سیاستگذاری در این مقوله، چگونه بررسی می کنید؟

- قطعاً امکانات اقتصادی و مادی در این مورد سهم دارد. اما الزاماً یک سهم اولیه نیست. شما در حال حاضر، اگر کشوری مثل هند را - که می دانیم وضعیت اقتصادی انبوه جامعه هند، وضعیت خاصی است- در نظر بگیرید می بینید که هند در جهان از نظر تولید نرم افزار، در جایی قرار گرفته که به زودی می تواند حرف اول را بزند و از بزرگترین صادرکنندگان نرم افزارهای کامپیوتری در دنیا خواهد شد و همچنین می دانید که در بسیاری از شهرهای هند مثل بمبئی، مردم در خیابان ها می خوابند و بسیار هم فقیرند. بنابراین مشاهده می کنید کشوری که بسیار فقیر است؛ البته به تکنولوژی دست یافته و این موضوع را ما قبول داریم که تا این اندازه در این زمینه پیشرفت کرده است. من فکر می کنم که با توجه به شاخص توسعه انسانی، ما در حال حاضر در قسمت بالای میانی جهان قرار داریم . مثلاً فاصله ما با مالزی خیلی زیاد نیست؛ این عامل اقتصادی، خیلی مهم نمی باشد.

واقعیت این است که من دو، سه تحقیق سنگین در این ۱۰ سال اخیر در مورد این مباحث داشته ام. تحقیقات من در ایران نشان می دهد که ما اصولاً دچار یک سردرگمی عمیق هستیم و در واقع، عامل بازدارنده ما مسأله سردرگمی حکومتی در باب این فناوری است.

و شواهد این سردرگمی را ما دیده ایم. فرض کنید اگر ویدئو را به عنوان آغازی از این قضیه در نظر بگیریم برخورد دهه۶۰ ما با ویدئو و برخورد دهه ۷۰ ما با ماهواره، تداوم همین سردرگمی هاست. این سردرگمی بسیار مهم است و می تواند تأثیرات بسیار مخربی در اینکه ما در دنیا، جای خودمان را پیدا کنیم یا عقب بمانیم، ایجاد کند. این نکته مهمی است که باید به آن بیشتر توجه شود.

مثال می زنم، فرض کنید ما در سال های اخیر، در خیلی از سخنرانی ها و نوشته ها شنیده ایم که اینترنت منبع فساد است. حالا وقتی ما این حرف را تکرار کردیم، حتی اگر در مساجد بی پول مردم، امکانات را هم فراهم کردید، آن فردی که خیلی اهل مطالعه نیست و تعدادشان هم در ایران زیاد است، وقتی شنیده اینترنت، منبع فساد است، مطمئن باشید که اجازه نخواهد داد که دختر دانش آموزش از اینترنت استفاده کند، حتی در مسجد.

ببینید، به واقع ما در این مورد سردرگم هستیم و این سردرگمی ما سبب می شود که حواسمان نباشد که وقتی ما چیزی را یک جانبه منفی می کنیم، بعد خیلی باید زحمت بکشیم تا آن را مثبت نشان دهیم.

این سردرگمی بیشتر عامل است تا فقر اقتصادی.

آخرین نکته این است که متأسفانه در ایران، یک مشکل دیگری نیز داریم و آن اینکه سیاستگذاری در این گونه حوزه ها را افرادی انجام می دهند که این تخصص را ندارند. من در مصاحبه های دیگر هم گفته ام که در ایران محققین برای خودشان، کار خودشان را می کنند و مردم هم کار خودشان را می کنند.

* بله متأسفانه هر کسی کار خودش را می کند و به دیگری کاری ندارد.

- متأسفانه، این خیلی بد است. سیاستگذاری را نباید دولت مردان انجام دهند سیاستگذاری را باید افراد متخصص اندیشمند با شهامت که خیلی رضایت دولت مردان برای آنها اهمیت ندارد و بلکه در پی انجام کار درست هستند، دنبال و مطرح کنند. اگر این افراد، مداخله کنند، این سیاستگذاری ها جواب می دهد. برخی مواقع هم، اگر دولت مردان متخصصین را به کار می گیرند، می بینیم که متخصص تا زمانی که مطیع است امکان ادامه همکاری دارد. اینها به هم اتصال دارد و حلقه هایی است که توی هم افتاده و تا این حلقه ها با هم نگاه نشود، ما نمی توانیم این نوع مشکلات را حل کنیم و عبور کنیم.

دولت الکترونیکی و زندگی شهروندان

شنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۸۴، ۱۰:۰۸ ق.ظ | ۰ نظر

مترجم: حسن نورائی بیدخت - بسیاری ازدولتها هنگامی که ناچار شده اند میان حرکت در راستای ابر بزرگراه اطلاعات یا توقف در کنار گذرگاه های فرعی تکنولوژی، یکی را برگزینند، همراه شدن با موج اینترنت را انتخاب کرده اند. اینترنت و سایر فن آوری های اطلاعات و ارتباطات علاوه بر یاری رساندن به زمامداران برای رقابت در اقتصاد جهانی، می توانند دولت ها را تقویت نموده و آنها را در زمینه حکومت کارسازتر- که برای بسیاری ازرهبران گزینه های جالب توجهی به شمار می روند- کمک نمایند. در برخی از این کشورها، از اینترنت حتی برای افزایش شفافیت،کاهش فساد و پاسخگوتر ساختن دولت در قبال شهروندان نیز استفاده می کنند.

ولی حکومتگران همواره اهل این نیستند که به دنبال کسب رهنمود اینترنتی مخالفان باشند. کنترل اطلاعات همواره سنگ بنای حکومت ها بوده است و آنها طبیعتاً نسبت به شبکه اینترنت مشکوک هستند. دسترسی عمومی به اینترنت می تواند بخش های عظیمی از جامعه را از دسترسی به اطلاعات و تصاویر ممنوعه برخوردار سازد یا مخالفت مردم عادی را تشدید کند و این چیزی است که پیش از این در بسیاری از کشورهایی که کاربران اینترنتی آنها روبه گسترش دارند و با دولت ها به چالش برمی خیزند اتفاق افتاده است. در نتیجه، این رژیم ها طرح های پیشرفته ای در زمینه سانسور به اجرا درمی آورند تا از ناراضیان اینترنتی خود یک گام جلوتر باشند.

این موارد رقابت و همچشمی تکنولوژیک، با قراردادن انقلابیون بالقوه و توده های دموکراسی طلب در برابر حکومت های مصمم به اعمال نظارت بر شهروندان، به مثابه یک مسابقه تسلیحاتی اینترنتی است. در واقع داستان های مربوط به ناراضیان قدرتمند اینترنتی که با ایمان به ماهیت دموکراتیک تکنولوژی تقویت گردیده اند، این اندیشه را بسط داده است که اینترنت رژیم های خودکامه را بی اثر می سازد. بنابراین، این که طرفداران حقوق بشر و سازمان های طرفدار آزادی مطبوعات علناً حمله به اینترنت را به عنوان نقض سرنوشت آشکار دموکراتیزه شدن فن آوری محکوم می کنند، چندان تعجب آور نیست.

ولی سانسور تکنولوژیک و طفره رفتن از آن در عین حال که به بحث آزادی سیاسی مربوط می گردد، صرفاً بخشی از یک چیستان (پازل) رو به رشد بزرگتر را نمایان می سازد. اینترنت حتی اگر به سقوط خودکامگی هم کمک کند، تجلی نوین آن را دگرگون می کند. اگرچه برنامه های دیگر، تبلیغات را سانسور و اشاعه می دهند ولی ابتکار دولت الکترونیک که بوروکراسی را تغییر شکل می دهد، اطلاعات آموزشی و بهداشتی را منتشر می سازد، ارتباط مستقیم میان مقام های مسئول و توده مردم را افزایش می دهد، عملاً کیفیت زندگی شهروندان را بهبود می بخشد و شفافیت را تقویت می کند. تلاش های فعالان و دولت های خارجی برای حمایت از «هکر»ها و قهرمانان اینترنتی در کشورهای خودکامه شاید عنوان هایی به دست آورد ولی کار عادی تر پشتیبانی از برنامه های دولت الکترونیک، همانا تقویت اصلاحات پایدار است.

تأثیر اینترنت بر اقتصاد

از دیرباز، حکومت های خودکامه در کشورهای در حال توسعه در ازای برخورداری از حق حاکمیت، ثبات و رفاه اقتصادی به وجود آورده اند. رژیم های خودکامه و نیمه خودکامه از جمله رژیم های چین، مالزی و سنگاپور پیش از این تلاش خود را روی صنایع فن آوری اطلاع رسانی داخلی که اقتصاد محلی را به تحرک وامی دارد، متمرکز ساخته اند. مالزی از مدت ها پیش «ابردالان چندرسانه ای» خود را به صورتی پناهگاهی برای شرکت های فن آوری درآورده و آن را با امتیازات مالیاتی و سیاست های عدم سانسور برای سرمایه گذاران تکمیل کرده است. ویتنام در عین حال که سرگرم اصلاحات اقتصادی است، قصد دارد «اقتصاد دانش» مبتنی بر جماعت کارآمدی از برنامه نویسان را توسعه بخشد. حتی رژیم های خودکامه ای همچون میانمار (برمه) که نسبتاً از انواع فن آوری های ارتباطات و اطلاع رسانی بیمناک هستند، غالباً بر پرداختن به برخی صنایع کلیدی درآمدساز از جمله توریسم تأکید می ورزند.

از سوی دیگر، برخی کشورهای خودکامه علاقه چندانی به گسترش دسترسی به اینترنت در درون مرزهای خود ندارند. کوبا که به واسطه یک تحریم در انزوا قرار گرفته و از گسترش کاربری اینترنت هراس دارد بر آن شده است تا فعالیت های تجاری و رقابت را در صنعت کوچک اینترنت خود محدود سازد. کاربری اقتصادی اینترنت در کوبا از الگوی کلی این کشور در خصوص تفکیک بخش های داخلی و خارجی آن متابعت کرده است و لذا بخش اعظم کاربری اینترنت در زمینه صنایع توریستی و صادراتی قرار داشته است.میانمار که به خاطر سوابق نامطلوب حقوق بشر خود از سوی بسیاری از دولت ها و سرمایه گذاران خارجی طرد شده است در پرداختن به توسعه فن آوری اطلاع رسانی کند بوده است. طبق یک فرمان صادر شده در سال ۱۹۹۶، مالکیت حتی یک تلفن ثبت نشده(چه برسد به یک کامپیوتر) غیر قانونی است و مجازات زندان دارد.

با وجود این، اگر حکومت های خودکامه بخواهند در اقتصاد جهانی مشارکت جویند با فشار بسیاری مواجه خواهند شد تا سرمایه گذاران خارجی و توسعه مبتنی بر بازار در بخش های اینترنتی را بپذیرند. میانمار تحت فشار اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسه آن) می کوشد تا قوانین سخت گیرانه مربوط به فن آوری اطلاع رسانی خود را تعدیل نماید. نهادهایی چون بانک جهانی و صندوق بین المللی پول اکنون مقررات زدایی در بخش ارتباطات و باز کردن درهای آن به روی سرمایه گذاری خارجی را تشویق می کنند. موجودیت هایی چون سازمان تجارت جهانی نیز در ازای پذیرش عضویت این کشورها، انجام برخی اصلاحات را از آنها خواستار می گردند. به طور مثال، چین ناگزیر شد برای پیوستن به این سازمان با سرمایه گذاری خارجی در بخش ارتباطات راه دور خود موافقت کند.این گونه اصلاحات به نوبه خود می تواند نفوذ دولت در بخش های کلیدی اقتصاد را کاهش و رشد محلی در صنایع اینترنتی داخلی را گسترش دهد.

حکومت های خودکامه از فن آوری ارتباطات و اطلاع رسانی از جمله اینترنت نیز جهت پیشبرد اهداف بزرگتر توسعه بهره می جویند. به طور مثال، نهاد «فدراسیون زنان سراسر چین» که تحت الحمایه دولت است، زنان روستایی را یاری می رساند تا از طریق سازمان های محلی که به اینترنت دسترسی دارند، اطلاعات بهداشتی دقیق و روز آمد کسب نمایند. این فدراسیون از طریق سایت شبکه خود درباره مسایل مختلفی چون تجاوز و بدرفتاری همسران، راهنمایی هایی در اختیار زنان قرار می دهد. در کوبا که در آن دسترسی عمومی به اینترنت محدود است، مقام های کشور ابتکارات بهداشتی اینترنتی را دنبال کرده اند. شبکه «اینفومد» یکی از قدیمی ترین شبکه های وزارت بهداشت کوبا، مراکز درمانی کشور را به هم مرتبط می سازد. مصر کشور نیمه خودکامه ای است که در صدد سانسور اینترنت برنیامده است و می کوشد سایت هایی برای آموزش روستاییان ایجاد کند.

کار آمد ساختن حکومت

در کشورهایی که از توسعه فن آوری ارتباطات و اطلاع رسانی استقبال می کنند، خودکامگی دیگر قلمرو دیکتاتوری های قدیمی و بوروکراسی های متزلزل نیست. حکومت ها با اجرای سیاست های دولت الکترونیک (از قبیل پیوند دادن صنایع کلیدی با سازمان های فدرال) می توانند توسعه اینترنت را در راستای حکومت به اهداف خود هدایت کنند. در نتیجه، حکومت های خودکامه رفته رفته سال های بی کفایتی و بیهودگی را کنار گذارده ، بوروکراسی های دست وپاگیر را حذف کرده و از طریق برقراری ارتباط بیشتر با استان های دورافتاده، حاکمیت مرزی را تحکیم می بخشند. این پیشرفت ها ظاهراً با دموکراتیزه کردن تضاد دارد اما گسترش برنامه های اینترنتی دولت می تواند رژیم ها را شفاف تر نیز نموده و به شهروندان امکان دهد که دیدگاه های خویش درباره عملکرد دولت را مستقیماً ابراز کنند.

بویژه کشور نیمه خودکامه سنگاپور در اصلاح تشکیلات اداری و تغییر شیوه تعامل دولت باشهروندان خود، سرآمد جهان بوده است. بخش فن آوری ارتباطات و اطلاع رسانی سنگاپور یکی از پویا ترین بخش های جهانی در این زمینه است و این کشور- شهر به بالا بودن میزان رسوخ اینترنت در میان ملت خودمباهات می کند. چراکه حدود ۱/۲ میلیون تن از جمعیت ۵/۴ میلیونی این کشور به اینترنت دسترسی دارند. عمده ترین بخش صنعت اینترنت سنگاپور برنامه شهروند الکترونیک آن است که خدمات بخش های مختلف دولت را یکپارچه ساخته و آنها را به نحو مطلوبی در اختیار کاربران قرار می دهد. هر اقدامی را که مستلزم تعامل با دولت باشد می توان از طریق اینترنت انجام داد و فهرست این اقدامات روز به روز گسترده تر می شود. به طور مثال در بخشی از سایت اینترنتی شهروند الکترونیک که به امور ازدواج مربوط می گردد، مراجعه کنندگان می توانند آگهی یک ازدواج مدنی یا اسلامی را درج کنند، فهرستی از قاضی های بخش را جستجو کنند، برنامه های مشاوره قبل و بعد از ازدواج رامشاهده کنند و حتی فهرستی از بیمارستان های ارایه دهنده مشاوره مسایل ژنتیکی به دست آورند. حزب حاکم سنگاپور با به کارگیری اینترنت جهت افزایش پاسخگویی دولت و بالا بردن سطح کیفی زندگی، میزان رضایت مردم از دولت را افزایش داده است.

البته سنگاپور یک مورد خاص به شمار می رود چرا که فقط ۵/۴ میلیون جمعت دارد و یک کشور مطلقاً دیکتاتوری به حساب نمی آید. مثلاً احزاب مخالف این کشور در انتخاباتی که مطابق قانون اساسی برگزار می گردد شرکت می جویند.

در بخشی از گزارش حقوق بشر ۲۰۰۱ وزارت خارجه آمریکا آمده است که «قانون اساسی سنگاپور آزادی بیان و آزادی اندیشه را تضمین کرده و در عین حال، اعمال محدودیت های رسمی در مورد این حقوق را نیز مجاز شمرده است.» به طور مثال، آن دسته از سایت های شبکه که از نظر دولت سنگاپور سیاسی تلقی می گردند باید در نهادهای ذی ربط به ثبت برسند. رسانه های رسمی کشور که دیدگاه های غیرانتقادی را مطرح می سازند از حضور اینترنتی چشمگیری برخوردارند. بیشتر گروه های جامعه نیز از آنجا که مایلند روابطی با حزب حاکم «اقدام مردم» داشته باشند از اینترنت به گونه ای مطلوب نظر دولت استفاده می کنند. هنگامی که شماری از مردم از طریق اینترنت به انتقاد از این حزب پرداختند، مسئولان این حزب با اعمال ضوابط تازه ای نسبت به آنان واکنش نشان دادند. اعمال قدرت دولت معمولاً به کمک فناوری های ارتباطات و اطلاع رسانی تقویت می گردد چرا که این فناوری ها دولت را در زمینه نوگرایی فعالیت های آن یاری بخشیده و کانال های ارتباطی تازه ای میان دولت و مردم باز می گشاید.

در مقایسه با کشورهای بزرگ و دارای تشکیلات اداری عریض و طویل، کشورهای کوچک و توانمندی چون سنگاپور عموماً می توانند از مزایای فناوری دولت الکترونیک به گونه ای سریع تر بهره مند شوند. با وجود این، بسیاری از رژیم های خودکامه به سرعت و با قاطعیت به طرح های دولت الکترونیک روی آوردند. در مصر، چشمگیرترین کاربری اینترنت نه توسط گروه های مخالف بلکه توسط دستگاه های دولتی صورت می گیرد. طی دو دهه گذشته، مصر دستگاه های دولتی منطقه ای خود را مجهز به کامپیوتر کرده و آنها را از طریق اینترنت به هم متصل ساخته است. این کشور در حال حاضر دارای یک سایت شبکه مرکزی است که حدود ۵۰۰ نهاد دولتی مختلف بدان متصل هستند. در آوریل ۲۰۰۱، مصر از ایجاد یک دولت الکترونیک برای ارائه خدمات مدنی و پیشبرد همکاری بین سازمان های دولتی خبر داد.چین که در توصیف به کارگیری فناوری های ارتباطات و اطلاع رسانی در کلیه جنبه های (سیاسی، اقتصادی و اجتماعی) زندگی از اصطلاح «اطلاعاتی شدن» استفاده می کند، در حال اجرای طرح یک دولت الکترونیک است. همه وزیران کابینه چین علاوه بر اجرای پروژه گسترده ای به نام دولت اینترنتی برای ارائه خدمات و اطلاعات به توده مردم و در زمینه مقابله با فساد، با شرکت های خصوصی تشریک مساعی می نمایند. آنان با انجام مناقصه های اینترنتی تهیه و خرید کالا، می توانند دست واسطه ها را کوتاه کرده و رشوه خواری را از میان بردارند.

دولت الکترونیک مزایای عمده ای برای شهروندان رژیم های خودکامه دارد. البته این برنامه ها می توانند حکومت های خودکامه را نیز تقویت بنمایند. مخصوصاً اگر این برنامه ها حاکمیت مرکزی را بهبود بخشند. برخی دولت ها شاید فقط به ظاهر به یک حکومت پیشرفته علاقه مند باشند. با وجود این، فقط به دلیل محاسبات تردیدآمیز قدرت نیست که مقام های این کشورها ابتکارات دولت الکترونیک را دنبال می کنند. اصلاح طلبان داخلی شاید برآن شوند که از این تدابیر به عنوان مبنایی برای آزادسازی سیاسی، اگر نه دموکراتیزه کردن کامل، استفاده کنند. به طور مثال، در چین، مقام های میان مرتبه تمایل خویش به استفاده از اینترنت جهت افزایش شفافیت و پاسخگویی دولت را نشان داده اند.

نویسنده :شانتی کالاتیل

مترجم: حسن نورائی بیدخت

شکاف دیجیتالی

شنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۸۴، ۱۰:۰۲ ق.ظ | ۰ نظر

شکاف دیجیتالی به معنای وجود نابرابری در دسترسی و استفاده از فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی (ICT) بین کشورهای توسعه یافته و عقب مانده است. آمار نشان می دهد که از هر دو نفر آمریکایی، یک نفر به شبکه اینترنت متصل است، حال آنکه از هر۲۵۰ نفر آفریقایی، تنها یک نفر به شبکه متصل می باشد.

برخی صاحبنظران معتقدند که تعداد کاربران اینترنتی در هر جامعه ای، معرف وضعیت فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی در آن کشور است. برای مثال در همین آفریقا، تنها یک میلیون کاربر اینترنتی وجود دارد که این رقم در انگلیس، بالاتر از ۱۰ میلیون نفر است. چرا که در آمریکا هر کارمند می تواند با پرداخت یک ماه حقوق خود یک کامپیوتر خریداری نماید و به اینترنت اتصال پیدا کند. اما در بنگلادش، یک کارمند باید حقوق ۸ سال را پس انداز کند تا از کامپیوتر و اتصال به اینترنت برخوردار گردد. رئیس کمیسیون ارتباطات هند که نهاد مستقل نظام دهی ارتباطات در این کشور را سرپرستی می کند، در سخنرانی اخیر خود در ۱۳ ژانویه ۲۰۰۳ در کنفرانس منطقه ای آسیا و اقیانوسیه برای تدارک «کنفرانس عالی سران جهان در باره جامعه اطلاعاتی» اظهار داشت که آسیا با بیش از ۳ میلیارد جمعیت که بیش از نصف جمعیت جهان است از ۶۰۰ میلیون کاربران اینترنت در جهان، تنها ۱۵۰ میلیون کاربر اینترنتی دارد.

اما واقعیت این است که ایجاد شکاف دیجیتالی بین کشورهای غنی و فقیر به نبود حداقل امکانات زیربنایی مثل سطح پایین سواد و آموزش و درآمد سرانه و ساختار فرهنگی- اجتماعی در کشورهای عقب مانده و کمتر توسعه یافته، بر می گردد. در این چارچوب، ارزیابی دکتر کاظم معتمدنژاد و دکتر یونس شکرخواه را در زمینه تأثیر شکاف دیجیتالی بر کشورهای عقب مانده و راه حل های کاهش این شکاف، جویا شده ایم که از نظر خوانندگان گرامی می گذرد

اکنون در گفتمان اروپایی ارتباطی مفاهیمی مثل «تکنولوژی برای دربرگیری اجتماعی» باعث شده

تا همه نهادها برای بهره ور ساختن جوامع تحت پوشش خود به طرزی جدی تر به فرایند پرکردن شکاف دیجیتالی بپردازند

* شکاف دیجیتالی بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه و تأثیر آن بر عمیق تر شدن عقب ماندگی کشورهای توسعه نیافته را چگونه ارزیابی می کنید؟

- دکتر معتمدنژاد: «شکاف دیجیتال» کنونی مورد بحث در جهان امروز، مظهر نابرابری دیرین امکانات ارتباطی و اطلاعاتی جهان است، که از دهه ۱۹۵۰ تاکنون در مباحثه های سازمان ملل متحد و بویژه یونسکو مطرح بوده است. برای مقابله با این نابرابری در اوایل دهه ۱۹۶۰، از سوی یونسکو معیارهایی در باره استانداردهای توسعه یافتگی وسایل ارتباط جمعی، شامل حداقل ۱۰ روزنامه روزانه، ۵ گیرنده رادیو، ۲ صندلی سینما و ۲ گیرنده تلویزیون (برای ۱۰۰ نفر جمعیت) در نظر گرفته شد که تاکنون این حداقل ها جز در مورد رادیو و در برخی از کشورهای در حال توسعه در مورد تلویزیون، هیچ کدام از این معیارها در باره مطبوعات و سینما تحقق نیافته است.

از دهه ۱۹۸۰، به حداقل ضریب نفوذ تلفن برای هر ۱۰۰ نفر جمعیت نیز توجه خاصی معطوف شد و با در نظر گرفتن آن که اکثر کشورهای آسیایی و آفریقایی و آمریکای لاتین در این زمان، حتی از داشتن یک دستگاه تلفن برای هر ۱۰۰ نفر جمعیت هم برخوردار نبودند، به دستیابی به ضریب های ۱ دستگاه، ۵ دستگاه و ۱۰ دستگاه برای هر ۱۰۰ نفر جمعیت، به نسبت وسعت عقب ماندگی های آنها توجه پیدا شد و هنوز هم گفته می شود که تعداد تلفن های توکیو یا نیویورک از تمام تلفن های کشورهای آفریقایی جنوب صحرا بیشتر است.

* اکنون در مورد دسترسی به اینترنت نیز مانند موارد مذکور، نابرابری ها و عدم تعادل های موجود بین کشورهای پیشرفته و کشورهای در حال توسعه، طرف توجه جهانی قرار گرفته اند و به سبب آن که رشد استفاده از اینترنت در کشورهای توسعه یافته با برخورداری آنها از ضریب های بالای نفوذ تلفنی و امکانات کامپیوتری، به طور بسیار سریع صورت می گیرد و کشورهای کمتر توسعه یافته یا توسعه نیافته از تلفن و کامپیوتر لازم برخوردار نیستند، شکاف ارتباطی و اطلاعاتی مربوط به آن که به «شکاف دیجیتالی» (شکاف عددی، رقمی یا الکترونی) مشهور شده است، وسیع تر و عمیق تر از شکاف های مربوط به وسایل ارتباط جمعی و تلفن است.

- دکتر شکرخواه: وقتی صحبت از شکاف دیجیتالی می کنیم در واقع باید ببینیم از کدام زاویه به این موضوع نگاه می کنیم. اگر از زاویه نیویورک و توکیو و لندن به مسأله نگاه می کنیم، خوب، همه چیز بر وفق مراد است و دنیا کاملا مجازی به نظر می رسد. اما از منظر موزامبیک و مالی و غیره، زندگی به روال سابق ادامه دارد. این حقیقت تلخ از زاویه آخرین گزارش های سازمان ملل، منظورم گزارش توسعه انسانی است، بیشتر چهره می نماید. طبق تازه ترین گزارش ها، کشورهای صنعتی که تنها ۱۵ درصد جمعیت زمین را شکل می دهند، ۸۸ درصد کاربران اینترنت هستند. اما همین رقم برای آسیا که یک پنجم جمعیت جهان را تشکیل می دهد به ۵ درصد هم نمی رسد و تلخ تر اینکه در کل آفریقای ۷۳۹ میلیونی، فقط ۱۴ میلیون خط تلفن وجود دارد و این یعنی کمتر از منطقه منهتن آمریکا.

در همین آفریقا فقط یک میلیون کاربر اینترنتی هست و مقایسه کنید این رقم را با کاربران اینترنت در انگلیس که بالاتر از ۱۰ میلیون نفر است.

در بحث شکاف دیجیتال بدبختی در اینجاست که همه چیز هم به سخت افزارها مربوط نمی شود. سواد هم نقش دارد و همینطور زبان. یعنی حتی اگر امکانات سخت افزاری هم برقرار و مساوی باشد، موانع دیگری مثل زبان وجود دارد. وقتی چهارپنجم محتوای اینترنت انگلیسی است و در دنیا از هر ده نفر، یک نفر انگلیسی می داند، حالا تکلیف بهره برداری از محتوا چه خواهد شد؟

* به نظر شما، مهمترین اثر نامطلوب شکاف دیجیتالی و عدم استفاده مناسب از فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات در چه بخشی از جامعه نمود بیشتری دارد؟

- دکتر شکرخواه: من فکر می کنم آسیب های شکاف دیجیتالی یکی در اقتصاد بسیار زیاد است و دیگری در آموزش. از نظر اقتصادی، کارشناسان این رشته بسیار صاحبنظرتر از من هستند و مقولات مرتبط با اقتصاد و پایه و تجارت الکترونیک را می توانند توضیح دهند.

اما از نظر آموزشی باید بگویم تکنولوژی های موسوم به ICT بسیار قابل انعطاف و مؤثرند. من به پروژه معروف هندی ها اشاره می کنم که ببینید کار با این تکنولوژی های ICT چقدر ساده است. هندی ها پروژه ای را برای بچه های خیابانی دهلی اجرا کردند که به پروژه حفره ای در دیوار معروف شد

(Hole in the wall). آنها در این پروژه مونیتورهای کامپیوترها را در چند خیابان دهلی در دیوار کار گذاشتند و از متعلقات کامپیوتر فقط ماوس، کلیدهای کیبورد و جوی استیک ها در اختیار این بچه های خیابانی قرارگرفت و یک اپراتور هم کار اتصال اینترنت را از درون یک کیوسک به عهده داشت. جوابی که این پروژه داد همه را بهت زده کرد. این بچه های خیابانی خودشان بدون آموزش،کلیک کردن و بازکردن منوها و کشیدن Icon را یاد گرفتند. آنها حتی کار با Paint و Word را هم خودشان یاد گرفتند و این در واقع یک آموزش بود که در آن مطلقا از معلم خبری نبود. خوب حالا شما خودتان خسارت ناشی از نبودن Ictها را برای آموزش محاسبه کنید. از داشتن حفره های دیواری تا داشتن پارک های تکنولوژیک و شهرهای شبکه ای و غیره. هرکدام، تأثیرگذاری های خاص خود را بر آموزش می گذارند.

* برای مهار کردن این شکاف دیجیتالی و یا حداقل برای کاهش این شکاف، چه نهادهایی مسئول ترند و چه باید کرد؟

- دکتر معتمدنژاد: برای مقابله با شکاف دیجیتالی در سال های اخیر از سوی سازمان ملل متحد و مخصوصا شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان، سیاست ها و برنامه های خاصی پیش بینی شده اند. در اعلامیه کنفرانس سران جهان به مناسبت آغاز هزاره سوم میلادی که در سپتامبر ۲۰۰۰، در محل سازمان ملل متحد در نیویورک تشکیل شد، بر مقابله با شکاف مذکور، تأکید فراوان شده بود. «گروه مطالعاتی ملل متحد در باره تکنولوژی های اطلاعات و ارتباطات» در راه توسعه و پیشرفت یک اقتصاد «معرف محور» جهانی، که از پاییز ۲۰۰۱ به فعالیت پرداخته است نیز به ترمیم شکاف دیجیتال توجه زیادی معطوف ساخته است. «برنامه ملل متحد برای توسعه» هم یک «برنامه فرصت دیجیتال» برای کمک به کشورهای در حال توسعه در این زمینه به اجرا گذاشته است.

* آقای دکتر، لطفا در مورد این کمک ها توضیح بیشتری بفرمایید.

- این کمک های مختلف شامل کمک تکنولوژی، کارشناسی، برنامه ریزی و تولید محتواست که بیشتر به کشورهای فقیر و عقب مانده تعلق می گیرد. در این گروه، شش کمیته تخصصی در شش زمینه کار می کنند. آنها در مناطق مختلف دنیا، قطب های اطلاعاتی ایجاد کرده اند که به آنها کمک می کند. این قطب ها از عده ای داوطلب در جنوب شرقی آسیا، در کشورهای عربی، حتی آسیای مرکزی، اروپا و آمریکای لاتین تشکیل شده اند و در آنها متخصصان کشورهای مختلف و مسئولین ارتباطات کشورها جمع می شوند و در مورد اینکه برای این جوامع چه کمک هایی می توان کرد، پیشنهادهایی می شود. ولی در ایران، متأسفانه ما با اینها هیچ تماسی نداریم.

* علت این عدم تماس چیست؟

- نبود هماهنگی در کارها. اما در ادامه بحث، باید بگویم یونسکو نیز از آغاز سال ۲۰۰۱، با ایجاد «بخش جامعه اطلاعاتی» در حوزه ارتباطات و اطلاعات خود، برنامه «اطلاعات برای همه» را اجرا می کند که یکی از هدف های مهم آن، تأمین دسترسی همگانی و عادلانه به اطلاعات الکترونی است.

گروه ۸ کشور بزرگ صنعتی جهان نیز از تابستان ۲۰۰۱ با تأسیس یک گروه مطالعاتی و عملیاتی در مورد مقابله با شکاف دیجیتال؛ در این زمینه فعالیت های خاصی را آغاز کرده است. بانک جهانی نیز در برنامه توسعه اطلاعات خود به این امر توجه مخصوص دارد. کنفرانس عالی سران جهان در باره جامعه اطلاعاتی که در پاییز سال آینده در ژنو تشکیل خواهد شد نیز یکی از اهداف مهم خود را جلب همکاری جهانی دولت ها و مؤسسات خصوصی و سازمان های غیردولتی برای از میان بردن شکاف دیجیتال تعیین کرده است.

اما با وجود تمام این برنامه ها و کوشش ها و فعالیت ها، در شرایط جدید توسعه سرمایه داری جهانی که بر مقررات زدایی و خصوصی سازی و آزادسازی فعالیت های اقتصادی و جهانی سازی هر چه بیشتر زمینه های صنعتی، تجاری، فرهنگی، ارتباطی و اطلاعاتی استوار شده است و منافع شرکت های بزرگ فراملی عملا بر منافع مردم جهان، چیره گردیده است موفقیت برنامه ها و سیاست های سازمان های بین المللی دولتی و غیردولتی برای ایجاد شرایط ضروری برای توسعه ارتباطات و اطلاعات در کشورهای در حال توسعه، چشم انداز امید بخشی ندارد. تجربیات چند دهه اخیر راجع به توسعه شکاف اقتصادی بین کشورهای پیشرفته صنعتی و کشورهای عقب مانده غیرصنعتی که نشانگر عمیق تر شدن فاصله سطح زندگی ۲۰ درصد جمعیت ثروتمند کشورهای پیشرفته و ۸۰ درصد جمعیت فقیر کشورهای آسیایی و آفریقایی و آمریکای لاتین شده است، خوش بینی ها را در این زمینه افزایش نمی دهد.

- دکتر شکرخواه: من فکر نمی کنم که بتوان برای پرکردن شکاف دیجیتالی، فرد یا نهادی را بدون مسئولیت دانست، هرچند که در اکثر کشورهای جهان PTT یا همان وزارتخانه های پست و تلگراف و تلفن که بیشتر حالا به وزارت ارتباطات و تکنولوژی تغییر نام داده اند، نقش محوری تری دارند. اما در هرحال، اکنون در گفتمان اروپایی ارتباطی مفاهیمی مثل «تکنولوژی برای دربرگیری اجتماعی» باعث شده تا همه نهادها برای بهره ور ساختن جوامع تحت پوشش خود به طرزی جدی تر به فرایند پرکردن شکاف دیجیتالی بپردازند و طبعا وقتی پای بحث مسایلی چون در برگیری تکنولوژیک یک جامعه پیش می آید، بحث مدل های دسترسی هم مطرح می شود و برای اینکه نهادهای مختلف مدل های خودشان را تسری بدهند، نوعی مشارکت بیشتر پدید می آید و بحث مالکیت، دولتی بودن، خصوصی بودن و سایر مباحث دسترسی در همین نقطه به یک نقطه بهینه می رسد. منظورم این است که فرضا اگر نقطه و یا مدل بهینه دسترسی فراهم شود، آیا به سواد دسترسی نیاز نداریم؟ حالا نقش آموزش و پرورش و آموزش عالی در ایجاد سواد دیجیتالی برای دسترسی به اطلاعات و بهره وری از آن چیست؟ پس همان طور که ملاحظه می کنید اصلا نمی توان به نگاه های بخشی و یا تونلی، به طرف پرکردن شکاف دیجیتال رفت.

من فکر می کنم با حذف اولین حلقه نظریه لرنر که همان حرکت از روستا به شهر باشد، چهار مرحله بعدی آن، یعنی سوادآموزی (وعلی القاعده این بار سوادآموزی دیجیتال)، در معرض رسانه ها قرار گرفتن، مشارکت اقتصادی و مشارکت سیاسی حالا کاملا معنی دار است و بنابر این معتقدم پرکردن شکاف دیجیتالی از طریق تنها یک نهاد یا بخش امکان پذیر نیست.

گفت و گو : معصومه کیهانی(ایران)

تعریف نانوتکنولوژی و آشنایی با آن

چهارشنبه, ۹ شهریور ۱۳۸۴، ۱۰:۰۸ ق.ظ | ۴ نظر

نانوتکنولوژی، فناوری جدید است که تمام دنیا را فرا گرفته است و به تعبیر دقیق تر «نانو تکنولوژی بخشی از آینده نیست بلکه همه آینده است» . در این نوشتار سایتnano بعد از تعریف نانوتکنولوژی و بیان کاربردهای آن دلایل و ضرورت های توجه به این فناوری را آورده است:
•••
• تعریف نانوتکنولوژی و آشنایی با آن
نانوتکنولوژی، توانمندی تولید مواد، ابزارها و سیستم های جدید با در دست گرفتن کنترل در سطوح ملکولی و اتمی و استفاده از خواص است که در آن سطوح ظاهر می شود. از همین تعریف ساده بر می آید که نانوتکنولوژی یک رشته جدید نیست، بلکه رویکردی جدید در تمام رشته هاست. برای نانوتکنولوژی کاربردهایی را در حوزه های مختلف از غذا، دارو، تشخیص پزشکی و بیوتکنولوژی تا الکترونیک، کامپیوتر، ارتباطات، حمل و نقل، انرژی، محیط زیست، مواد، هوافضا و امنیت ملی برشمرده اند.
کاربردهای وسیع این عرصه به همراه پیامدهای اجتماعی، سیاسی و حقوقی آن، این فناوری را به عنوان یک زمینه فرا رشته ای و فرابخش مطرح نموده است. هر چند آزمایش ها و تحقیقات پیرامون نانوتکنولوژی از ابتدای دهه 80 قرن بیستم به طور جدی پیگیری شد، اما اثرات تحول آفرین، معجزه آسا و باورنکردنی نانوتکنولوژی در روند تحقیق و توسعه باعث گردید که نظر تمامی کشورهای بزرگ به این موضوع جلب گردد و فناوری نانو را به عنوان یکی از مهم ترین اولویت های تحقیقاتی خویش طی دهه اول قرن بیست و یکم محسوب نمایند .
استفاده از این فناوری در کلیه علوم پزشکی، پتروشیمی، علوم مواد، صنایع دفاعی، الکترونیک، کامپوترهای کوانتومی و ... باعث شده که تحقیقات در زمینه نانو به عنوان یک چالش اصلی علمی و صنعتی پیش روی جهانیان باشد. لذا محققین، اساتید و صنعتگران ایرانی نیز باید در یک بسیج همگانی، جایگاه، موقعیت و وضعیت خویش را در خصوص این موضوع مشخص نمایند و با یک برنامه ریزی علمی دقیق و کارشناسانه به حضوری فعال و حتی رقابتی سالم در این جایگاه، عرض اندام و ابراز وجود نمایند و برای چنین کاری طراحی یک برنامه منسجم، فراگیر و همه جانبه اجتناب ناپذیر است.
• نانوتکنولوژی و کاربردهای آن
علوم و فناوری نانو، عنصری اساسی در درک بهتر طبیعت در دهه های آتی خواهد بود. از جمله موارد مهم در آ ینده، همکاری های تحقیقاتی میان رشته ا ی، آموزش خاص و انتقال ایده ها و افراد به صنعت خواهد بود. بخشی از تاثیرات و کاربردهای نانوتکنولوژی به شرح زیر می باشد:
_ تولید، مواد و محصولات صنعتی: نانوتکنولوژی تغییر بنیانی مسیری است که در آینده، موجب ساخت مواد و ابزارها خواهد شد. امکان سنتز بلوک های ساختمانی نانو با اندازه و ترکیب به دقت کنترل شده و سپس چیدن آنها در ساختارهای بزرگ تر، که دارای خواص و کارکرد منحصربه فرد باشند، انقلابی در مواد و فرآیندهای تولید آنها، ایجاد می کند. محققین قادر به ایجاد ساختارهایی از مواد خواهند شد که در طبیعت نبوده و شیمی مرسوم نیز قادر به ایجادشان نبوده است. برخی از مزایای نانوساختارها عبارتست از: مواد سبک تر، قوی تر و قابل برنامه ریزی، کاهش هزینه عمر کاری از طریق کاهش دفعات نقص فنی، ابزارهایی نوین بر پایه اصول و معماری جدید، بکارگیری کارخانجات مولکولی یا خوشه ا ی که مزیت مونتاژ مواد در سطح نانو را دارند.
- پزشکی و بدن انسان: رفتار مولکولی در مقیاس نانومتر، سیستم های زنده را اداره می کند. یعنی مقیاسی که شیمی، فیزیک، زیست شناسی و شبیه سازی کامپیوتری، همگی به آن سمت درحال گرایش هستند.
ـ فراتر از سهل شدن استفاده بهینه از دارو، نانوتکنولوژی می تواند فرمولاسیون و مسیرهایی برای رهایش دارو ( Drug Delivery) تهیه کند، که به نحو حیرت انگیزی توان درمانی داروها را افزایش می دهد.
ـ مواد زیست سازگار با کارایی بالا: از توانایی بشر در کنترل نانوساختارها حاصل خواهدشد. نانومواد سنتزی معدنی و آلی را مثل اجزای فعال، می توان برای اعمال نقش تشخیصی (مثل ذرات کوانتومی که برای مرئی سازی بکار می رود) درون سلول ها وارد نمود.
ـ افزایش توان محاسباتی به وسیله نانوتکنولوژی: ترسیم وضعیت شبکه های ماکرومولکولی را در محیط های واقعی ممکن می سازد. اینگونه شبیه سازی ها برای بهبود قطعات کاشته شده زیست سازگار در بدن و جهت فرآیند کشف دارو، الزامی خواهد بود.
ـ دوام پذیری منابع: کشاورزی، آب، انرژی، مواد و محیط زیست پاک
نانوتکنولوژی چنان چه ذکر شد، منجر به تغییراتی شگرف در استفاده از منابع طبیعی، انرژی و آب خواهد شد و پس ا ب و آلودگی را کاهش خواهد داد. همچنین فناوری های جدید، امکان بازیافت و استفاده مجدد از مواد، انرژی و آب را فراهم خواهند کرد. در زمینه محیط زیست، علوم و مهندسی نانو، می تواند تاثیر قابل ملاحظه ا ی، در درک مولکولی فرآیندهای مقیاس نانو که در طبیعت رخ می دهد، در ایجاد و درمان مسایل زیست محیطی از طریق کنترل انتشار آلاینده ها، در توسعه فناوری های «سبز» جدید که محصولات جانبی ناخواسته کمتری دارند و ی ا در جریانات و مناطق حاوی فاضلاب، داشته باشد. لازم به ذکراست، نانوتکنولوژی توان حذف آلودگی های کوچک از منابع آبی (کمتر از 200 نانومتر) و هوا (زیر 20 نانومتر) و اندازه گیری و تخفیف مداوم آلودگی در مناطق بزرگ تر را دارد. در زمینه انرژی، نانوتکنولوژی می تواند به طور قابل ملاحظه ا ی کارآیی، ذخیره سازی و تولید انرژی را تحت تاثیر قرار د ا د ه مصرف انرژی را پایین بیاورد .
به عنوان مثال، شرکت های مواد شیمیایی، مواد پلیمری تقویت شده با نانو ذرات را ساخته اند که می تواند جایگزین اجزای فلزی بدنه اتومبیل ها شود. استفاده گسترد ه از این نانوکامپوزیت ها می تواند سالیانه 5/1 میلیارد لیتر صرفه جویی مصرف بنزین به همراه داشته باشد . یا انتظار می رود تغییرات عمده ا ی در فناوری روشنایی در 10 سال آینده رخ دهد. می توان نیمه هادی های مورد استفاده در دیودهای نورانی (LEDها) را به مقدار زیاد در ابعاد نانو تولید کرد. در آمریکا، تقریبا «20درصد کل برق تولیدی، صرف روشنایی (چه لامپ های التهابی معمولی و چه فلوئورسنت) می شود. مطابق پیش بینی ها در 10 تا 15 سال آینده، پیشرفت هایی از این دست می تواند مصرف جهانی را بیش از 10درصد کاهش دهد که 100 میلیارد دلار در سال صرفه جویی و 200 میلیون تن کاهش انتشار کربن را به همراه خواهدداشت .
ـ هوا و فضا: محدودیت های شدید سوخت برای حمل بار به مدار زمین و ماورای آن، و علاقه به فرستادن فضاپیما برای ماموریت های طولانی به مناطق دور از خورشید، کاهش مداوم اندازه، وزن و توان مصرفی را اجتناب ناپذیر می سازد. مواد و ابزارآلات نانوساختاری، امید حل این مشکل را به وجود آورده است.» نانوساختن «( Nanofabrication ) همچنین در طراحی و ساخت مواد سبک وزن، پرقدرت و مقاوم در برابر حرارت، مورد نیاز برای هواپیماها، راکت ها، ایستگاه های فضایی و سکوهای اکتشافی سیاره ا ی یا خورشیدی، تعیین کننده است. همچنین استفاده روزافزون از سیستم های کوچک شده تمام خودکار، منجر به پیشرفت های شگرفی در فناوری ساخت و تولید خواهد شد. این مسئله با توجه به اینکه محیط فضا، نیروی جاذبه کم و خلأ بالا دارد، موجب توسعه نانوساختارها و سیستم های نانو _ که ساخت آنها در زمین ممکن نیست- در فضا خواهدشد.
ـ امنیت ملی: برخی کاربردهای دفاعی نانوتکنولوژی عبارتند از: تسلط اطلاعاتی از طریق نانوالکترونیک پیشرفته بعنوان یک قابلیت مهم نظامی، امکان آموزش موثرتر نیرو، به کمک سیستم های واقعیت مجازی پیچیده تر حاصله از الکترونیک نانوساختاری، استفاده بیشتر از اتوماسیون و رباتیک پیشرفته برای جبران کاهش نیروی انسانی نظامی، کاهش خطر برای سربازان و بهبود کارآیی خودروهای نظامی، دستیابی به کارایی بالاتر (وزن کمتر و قدرت بیشتر) موردنیاز در صحنه های نظامی و در عین حال تعداد دفعات نقص فنی کمتر و هزینه کمتر در عمر کاری تجهیزات نظامی، پیشرفت در امر شناسایی و در نتیجه مراقبت عوامل شیمیایی، زیستی و هسته ا ی، بهبود طراحی در سیستم های مورد استفاده در کنترل و مدیریت عدم تکثیر سلاح های هسته ا ی، تلفیق ابزارهای نانو و میکرومکانیکی جهت کنترل سیستم های دفاع هسته ا ی. در بسیاری موارد، فرصت های اقتصادی و نظامی مکمل هم هستند. کاربردهای درازمدت نانوتکنولوژی در زمینه های دیگر، پشتیبانی کننده امنیت ملی است و بالعکس.
- کاربرد نانوتکنولوژی در صنعت الکترونیک: ذخیره سازی اطلاعات در مقیاس فوق العاده کوچک، با استفاده از این فناوری می توان ظرفیت ذخیره سازی اطلاعات را در حد یکهزار برابر یا بیشتر افزایش دهد و نهایتا به ساخت ابزارهای ابرمحاسباتی به کوچکی یک ساعت مچی منتهی شود.
ظرفیت نهایی ذخیره اطلاعات به حدود یک ترابیت در هر اینچ ربع برسد، و این امر موجب می شود که ذخیره سازی 50 عدد DVD یا بیشتر در یک هارد دیسک با ابعاد یک کارت اعتباری شود. ساخت تراشه ها در اندازه های فوق العاده کوچک به عنوان مثال در اندازه های 32 تا 90 نانو متر، تولید دیسک های نوری 100 گیگا بایتی در اندازه های کوچک نیز می باشد.
• تاریخچه فناوری نانو در جهان
چهل سال پیش Richard Feynman، متخصص کوانتوم نظری و دارنده جایزه نوبل، درسخنرانی معروف خود در سال 1959 با عنوان» آن پایین فضای بسیاری هست «( Ther is plenty of room in the bottom ) به بررسی بعد رشد نیافته علم مواد پرداخت. وی درآن زمان اظهار داشت :» اصول فیزیک، تا آنجایی که من توانایی فهمش را دارم، بر خلاف امکان ساختن اتم به اتم چیزها حرفی نمی زنند. «او فرض را بر این قرار داد که اگر دانشمندان فرا گرفته اند که چگونه ترانزیستورها و دیگر سازه ها را با مقیاس های کوچک بسازند، پس ما خواهیم توانست که آنها را کوچک و کوچک تر کنیم. در واقع آنها به مرزهای حقیقی شان در لبه های نامعلوم کوانتوم نزدیک خواهند بود به طوری که یک اتم را در مقابل دیگری به گونه ای قرار دهیم که بتوانیم کوچکترین محصول مصنوعی و ساختگی ممکن را ایجاد کنیم.
• با استفاده از این فرم های بسیار کوچک چه وسایلی می توانیم ایجاد کنیم؟
Feynman در ذهن خود یک» دکتر مولکولی «تصور کرد که صدها بار از یک سلول منحصربفرد کوچک تر است و می تواند به بدن انسان تزریق شود و درون بدن برای انجام کاری یا مطالعه و تایید سلامتی سلول ها و یا انجام اعمال ترمیمی و به طور کلی برای نگهداری بدن در سلامت کامل به سیر بپردازد. در بحبوبه سالهای صنعتی کلمه» بزرگ از «اهمیت ویژه ای برخوردار بود. مثل علوم بزرگ، پروژه های مهندسی بزرگ و غیره حتی کامپیوترها در دهه 1950 تمام طبقات ساختمان را اشغال می کردند. ولی از وقتی Feynman نظرات و منطق خود را بازگو کرد، جهان روندی به سوی کوچک شدن در پیش گرفت. Marvin Minsky تفکرات بسیار باروری داشت که می توانست به اندیشه های Feynman قوت ببخشد. Minsky پدر یابنده هوش های مصنوعی دهه 70-1960 جهان را در تفکراتی که مربوط به آینده می شد، رهبری می کرد. در اواسط دهه 70، Eric Drexler که یک دانشجوی فارغتالتحصیل بود، Minskey را به عنوان استاد راهنما جهت تکمیل پایان نامه اش انتخاب کرد و او نیز این مسئولیت را بر عهده گرفت. Drexler سبت به وسایل بسیار کوچک Feynman علاقه مند شده بود و قصد داشت تا در مورد توانایی های آنها به کاوش بپردازد. Minskey نیز با وی موافقت کرد. Drexler در اوایل دهه 80، درجه استادی خود را در رشته علوم کامپیوتر دریافت کرده بود و گروهی از دانشجویان را به صورت انجمنی به دور خود جمع نموده بود. او افکار جوانترها را با یک سری ایده ها که خودش نانوتکنولوژی» نامگذاری کرده، مشغول می داشت. Drexler اولین مقاله علمی خود را در مورد نانوتکنولوژی مولکولی (MNT) در سال 1981 ارایه داد. او کتاب Engin of Creation:The Coming Era of Nanotechnology را در سال 1986 به چاپ رساند. Drexler تنها درجه دکتری در نانوتکنولوژی را در سال 1991 از دانشگاه MIT دریافت داشت. او یک پیشرو در طرح نانوتکنولوژی است و هم اکنون رییس استیتو Foresight و Research Fellow می باشد.
• تعیین بودجه های کلان در کشورهای صنعتی برای تحقیقات در زمینه نانوتکنولوژی
بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه (در حدود 30 کشور)، برنامه هایی را در سطح ملی برای پشتیبانی از فعالیت های تحقیقاتی و صنعتی نانوتکنولوژی تدوین و اجرا می نمایند. زیرا نانوتکنولوژی به عنوان انقلابی در شرف وقوع، آینده اقتصادی کشورها و جایگاه آنها در جهان را تحت تاثیر جدی قرار خواهد داد و این مسئله در این کشورها توسط صاحب نظران و محققان تبیین شده و برای مدیران اجرایی به صورت یک امر شفاف و قطعی درآمده است. در بخشی از این کشورها، در یکی دو سال اخیر تحرکات شدیدی از طرف دولت ها برای سرعت بخشیدن به توسعه نانوتکنولوژی صورت گرفته و فعالیتهایی که تا قبل از این به صورت خودجوش توسط محققان انجام می گرفته است، با تشویق و حمایت های مستقیم دولت ادامه یافته اند که در این قسمت نمودار ستونی میزان سرمایه گذاری دولت ها آورده شده است:
• اهمیت مطرح شدن طرح
همانگونه که اشاره شد بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال پیشرفت، برنامه هایی را برای پشتیبانی از فعالیت های تحقیقاتی و صنعتی نانوتکنولوژی تدوین و اجرا می نمایند. اما یک سئوال مهم برای کشور ما و بسیاری از کشورها که هنوز به نانوتکنولوژی به عنوان تمدن آینده علمی توجه کافی نکرده اند، این است که آیا باید با این روند همراه شد یا نه؟ توجه به فضای بسیار بزرگ و در حال ایجاد نانوتکنولوژی و حجم وسیع فعالیت های مربوط به آن در دنیا، این باور را به انسان القاء می کند که دیر یا زود باید آینده را دید و برای ورود به آن اقدام نمود.
• ورود کشورها به عرصه نانوتکنولوژی اجتناب ناپذیر است
بسیاری از صاحب نظران و محققان، نانوتکنولوژی را مساوی آینده دانسته اند. به عنوان نمونه کمیته مشاوران رییس جمهور آمریکا در علوم و فناوری در تایید برنامه ملی نانوتکنولوژی برای سال 2001، از نانوتکنولوژی به عنوان محور آینده جهان یاد می کند. به دلیل تاثیرات این فناوری بر اکثر فناوری های موجود، عقیده صاحب نظران این است که متخصصان رشته های مختلف بدون گرایش به مباحث مقیاس نانو در دهه های آینده فرصتی برای رشد نخواهند داشت و شکوفایی بسیاری از فناوری های مهم ازجمله فناوری اطلاعات و بیوتکنولوژی به عنوان دو دستاورد بسیار عظیم قرن بیستم بدون بهره گیری از نانوتکنولوژی دچار اختلال خواهند شد. از این جهت این مسئله برای دانشگاهیان، محققان و مسئولان هر کشور امری حیاتی است.
ـ دلایل اساسی ضرورت ورود کشور به عرصه نانوتکنولوژی
علاوه بر موضوع فوق، می توان دلایل زیر را برای اجتناب ناپذیری ورود کشورهایی چون ایران اقامه نمود:
ـ تاثیر اساسی نانوتکنولوژی در رشد و پیشرفت بسیاری از فناوری ها
ماهیت فرارشته ای علوم و فناوری نانو به عنوان توانمندی تولید مواد، ابزارها و سیستم های جدید با دقت اتم و مولکول، موجب تعریف کاربردهای بسیار زیادی در عرصه های مختلف علمی و صنعتی شده است. برای نانوتکنولوژی کاربردهای بسیاری را در حوزه های دارو و غذا و بهداشت، درمان بیماری ها، محیط زیست، انرژی، الکترونیک، کامپیوتر و اطلاعات، مواد، ساخت و تولید، هوافضا، بیوتکنولوژی و کشاورزی و امنیت ملی و دفاع برشمرده اند. به همین دلیل بر تمام فناوری ها تاثیر گذاشته و دیر یا زود باید شاهد محصولات آنها بود. به عنوان نمونه در بخش پزشکی و بهداشت، یک زمینه کاری بسیار مهم، سیستم توزیع دارو در داخل بدن می باشد. مصرف دارو در حال حاضر به صورت حجمی است در حالی که سلول های خاصی از بدن نیازمند آن می باشند. در روش جدید دارو با وسایل ترزیق متفاوت با امروزه به صورت مستقیم به سمت سلول های مشخص جهت گیری شده و دارو به محل نیاز تحویل داده می شود. با همین مکانیزم، بیماری های بزرگ و کوچک در آغاز شکل گیری قابل تشخیص و درمان خواهند بود. یا در بخش مواد، پروژه هایی در دست کار می باشد که موادی با وزن بسیار کم و خواص بسیار مناسب تولید شوند. کاربرد این مواد در ساختمان، خودرو، هواپیما و بسیاری از ملزومات زندگی انسان ها دیده خواهد شد. بنابراین عرصه بسیار وسیع نانوتکنولوژی که زندگی انسان ها را نیز در برخواهد گرفت، خود القاءکننده این نتیجه خواهد بود که نمی توان به روی آن چشم بست.
ـ تاثیر نانوتکنولوژی بر امنیت جهانی
از نظر دفاعی، نانوتکنولوژی برای کشورها، هم فرصت است هم تهدید. به لحاظ کاربردهای بسیار زیادی که این فناوری می تواند در امور نظامی داشته باشد، گرایش زیادی در بخش دفاعی کشورها به تحقیق و توسعه نانوتکنولوژی صورت گرفته است. این کاربردها از لباس های مانع خطر تا پرنده های بسیار کوچک، تجهیزات اطلاعاتی و بسیاری موارد دیگر است که هم اکنون با حمایت وزارتخانه های دفاع کشورهایی چون آمریکا، ژاپن و برخی کشورهای اروپایی به صورت پروژه های تحقیقاتی در حال انجام هستند. از این جهت این فناوری برای کشورها یک تهدید محسوب می شود. اما برای کشورهایی که بتوانند با استفاده از روند موجود، جایگاهی را در آینده امنیت جهانی برای خود در نظر بگیرند، یک فرصت خواهد بود. با توجه به اینکه این کاربردها بسیار متنوع هستند، هر کشوری می تواند زمینه ای را برای پیشگامی در جهان سهم خود نماید و در آینده رقابت های بین المللی نقشی داشته باشد.
ـ شکل گیری بازارهای بسیار بزرگ
شواهد موجود نشان می دهد که درصد بالایی از بازارهای محصولات مختلف متکی بر نانوتکنولوژی خواهد بود و به همین دلیل دولت ها و شرکت های بزرگ و کوچک به دنبال کسب جایگاهی برای خود در این بازارها هستند. میهیل روکو، رییس کمیته علوم و فناوری نانو در ریاست جمهوری آمریکا طی مقاله ای در ماه می سال 2001، پتانسیل نانوتکنولوژی برای تغییر چشمگیر در اقتصاد جهانی را یادآوری نموده است. بر مبنای پیش بینی وی و بخش دیگری از صاحب نظران در ده الی 15 سال آینده نانوتکنولوژی بازار نیمه هادی را به طور کامل تحت تاثیر قرار خواهد داد. خبرهایی نیز که اخیرا از شرکت های اصلی سازنده پردازنده های کامپیوتر در آمریکا و ژاپن منتشر شده است، از ورود پردازنده های حاوی یک میلیارد نانوترانزیستور تا قبل از 10 سال آینده حکایت دارد. به عنوان مثال شرکت اینتل اعلام نموده است که در سال 2007 پردازنده های متکی بر نانوترانزیستور را با قدرت و سرعت بسیار بیشتر و مصرف کمتر نسبت به آخرین دستاوردهای امروزی نیمه هادی ها وارد بازار خواهد کرد. در بخش دارو نیز پیش بینی شده است تا 10 الی 15 سال آینده نیمی از این صنعت متکی بر نانوتکنولوژی خواهد بود که خود نیاز به وسایل تزریق جدید و آموزش های پزشکی روزآمد خواهد داشت یا در مورد موادشیمیایی، فقط ذکر بازار 100 میلیارد دلاری کاتالیست ها که تا 10 سال آینده به طور کامل متکی بر کاتالیست های نانوساختاری خواهد بود برای نشان دادن اهمیت بحث کافی است.
از هم اکنون بازار بزرگی برای بکارگیری مواد جدید در محصولات فعلی در حال شکل گیری است. موادی که می توانند خواص جدید و فوق العاده ای به محصولات موجود بخشیده و موجب کاهش قیمت آنها شوند. به عنوان نمونه نانولوله های کربنی ( Carbon Nanotubes ) با وزن بسیار کمتر و استحکام بسیار بیشتر نسبت به موادی چون فولاد، بخش زیادی از صنایع را در آینده تحت تاثیر قرار خواهد داد. در کنار این پیش بینی ها، این سئوال باید مطرح شود که جایگاه کشورهایی که به نانوتکنولوژی دسترسی ندارند، در بازارهای آینده و اقتصاد جهانی چه خواهد بود. با توجه به اینکه سهم هر کشور یا بنگاه در زمان شکل گیری یک بازار تثبیت می شود، زمان سرمایه گذاری برای رسیدن به جایگاه مناسب، همین امروز است.

مترجم‌: محمداسماعیل‌ ریاحی‌ - طی‌ سالهای‌ 1984 تا 1988، مجموعه‌ای‌ از مطالعات‌ در زمینه‌ آینده‌علم‌ و فن‌آوری‌ در اروپا، از سوی‌ 235 مرکز پژوهشی‌ اروپایی‌ انجام‌شد. این‌ مطالعات‌ به‌ کمک‌ کمیسیون‌ اروپایی‌ برنامه‌ موسوم‌ به‌FAST صورت‌ گرفت‌.
هدف‌ این‌ مطالعات‌، تعیین‌ اولویتهای‌ جدید برای‌ سیاستگذاری‌در زمینه‌ علم‌ و فن‌آوری‌ اتحادیه‌ کشورهای‌ اروپایی‌، از طریق‌ تجزیه‌و تحلیل‌ ضرورتها و پیامدهای‌ اقتصادی‌ ـ اجتماعی‌ توسعه‌ بلندمدت‌علمی‌ و فنی‌ اروپا بود. این‌ مطالعات‌ بر روی‌ تغییر شکل‌ و دگرگونی‌خدمات‌ و فن‌آوری‌ جدید، کارکرد ارتباطات‌، آینده‌ نظام‌ غذایی‌اروپا، توسعه‌ یکپارچه‌ و هماهنگ‌ منابع‌ تجدید شونده‌ و روابط میان‌فن‌آوری‌، اشتغال‌ و کار متمرکز شده‌ است‌. همچنین‌، مطالعات‌مذکور، تجزیه‌ و تحلیلهای‌ مربوط به‌ اقتصاد کلان‌ وفن‌آوری‌،الگوهای‌ آینده‌ برای‌ سرمایه‌گذاری‌ بر روی‌ تحقیق‌ وتوسعه (R&D)، جهانی‌ کردن‌ اقتصاد و قراردادهای‌ همکاری‌ بین‌شرکتهای‌ تجاری‌ نهادینه‌ کردن‌ و کاربرد سنجش‌ فن‌آوری‌ در سطوح‌ملی‌ و اروپایی‌ را در برداشت‌.

دو پیام‌ عمده‌
حاصل‌ این‌ مطالعات‌ دو پیام‌ عمده‌ و مهم‌ در زمینه‌ آینده‌ علم‌ وفن‌آوری‌ اروپا بود؛ نخست‌ اینکه‌، طی‌ بیست‌ سال‌ گذشته‌، امکانات‌عظیمی‌ در جهت‌ رشد اقتصادی‌ و اجتماعی‌ نوین‌ مرتبط با توسعه‌ وپیشرفتهای‌ علمی‌ و فنی‌ مورد بهره‌برداری‌ قرارنگرفته‌ بود. تأخیرها وتعویقها، ناکامیها و شکستها و موانع‌ ایجاد شده‌، به‌ علت‌ توجه‌ اندک‌به‌ سازوکارهایی‌ بود که‌ انتشار و کاربرد دانش‌ و فن‌آوری‌ جدید راتحت‌ تسلط و کنترل‌ قرار داده‌ بودند. این‌ میزان‌ توجه‌ برای‌ ابداع ‌فرایندها و روشها و تولید محصولات‌ به‌ هیچ‌ روی‌ کافی‌ نیست‌.بنابراین‌، صنایع‌، دانشگاهها و دولتهای‌ اروپایی‌ باید به‌ نوآوریهایی‌اولویت‌ دهند که‌ به‌ کاربرد مفیدتر و یکپارچگی‌ گسترده‌ترفن‌آوریهای‌ موجود و نوین‌، هم‌ درکشورهای‌ اتحادیه‌ اروپا و هم‌ درسراسر جهان‌، منجر خواهند شد. این‌ نوآوریها باید در ارتباط باقیمت‌، کیفیت‌ و توانایی‌ رقابت‌ با دیگران‌ باشد تا بتواند تقاضاهای‌اقتصادی‌ و اجتماعی‌ ویژه‌ در سطوح‌ محلی‌، ملی‌، اروپایی‌ وبین‌المللی‌ را برآورده‌ سازد.
دوم‌ اینکه‌، اروپایی‌ کردن‌1 فن‌آوری‌، صنعت‌ و اقتصاد، به‌ طورقابل‌ ملاحظه‌ای‌ تحت‌ تأثیر جهانی‌ شدن‌ روزافزون‌ فن‌آوری‌ واقتصاد و نیز یک‌ جنگ‌ ویرانگر بین‌ امریکا، ژاپن‌ و اروپای‌ غربی‌ به‌منظور در دست‌گرفتن‌ رهبری‌ فنی‌ و اقتصادی‌ جهان‌ خواهدبود. برای‌ جلوگیری‌ از تضعیف‌ اروپای‌ فنی‌ در (بازار جهانی‌) با (راهبرد2و اولویتهای‌ جهانی‌) صرفا سیاستگذاری‌ درمحدوده‌ اروپا در زمینه‌علم‌ و فن‌آوری‌ به‌ تنهایی‌ کافی‌ نخواهد بود. اروپاییها باید خطمشی‌ وسیاستگذاری‌ توسعه‌ اقتصادی‌ مشترکی‌ را طراحی‌ کرده‌ تحقق‌بخشند که‌ برداشت‌ و تصویری‌ واضح‌ از نقشهای‌ مربوط به‌ قراردادهای‌ بخش‌ خصوصی‌ در سطح‌ اروپا و جهان‌ وبرنامه‌های‌مورد حمایت‌ ـ بویژه‌ در بخشهای‌ مربوط به‌ فن‌آوری‌ عالی‌ـ را دربرداشته‌ باشد. به‌ طور کلی‌، آینده‌ اروپا به‌ موازنه‌ و تعادل‌ میان ‌راهبردهای‌ اروپایی‌ و جهانی‌ و نیز میزان‌ جهت‌ یافتگی‌ وتعیین‌موقعیت‌ ونیز تحقق‌ این‌ راهبردها از سوی‌ سازمانهای‌ خصوصی‌ وعمومی‌، بستگی‌ دارد.
موارد مذکور اگرچه‌ دو پیام‌ عمده‌ این‌ مطالعات‌ هستند، اما تنهاپیامهای‌ مطالعات‌ کمیسیون‌ اروپایی‌ نیستند. مطالعات‌ مذکور، دامنه ‌گسترده‌ای‌ از نتایج‌ و پیشنهادها را نیز ارائه‌ کرده‌اند. بسیاری‌ از نتایج‌در بیست‌ و دو نکته‌ اصلی‌ و برجسته‌ در زمینه‌ آینده‌ علم‌، فن‌آوری‌،اقتصاد و جامعه‌ اروپا جمع‌بندی‌ و ترکیب‌ شده‌اند. این‌ نکات ‌برجسته‌ ـ که‌ به‌ طور خلاصه‌ در این‌ مقاله‌ مورد بررسی‌ قرار می‌گیرندـ بر محور سه‌ موضوع‌ اصلی‌ دسته‌بندی‌ شده‌اند:
الف‌) تاثیر متقابل‌ میان‌ کار انسانی3، تولید، توسعه‌خدمات‌ ونظامهای‌ ارتباطی‌ نوظهور؛
ب‌) توسعه‌ و پیشرفت‌ در زمینه‌ کشاورزی‌، غذا و منابع‌ طبیعی‌؛
ج‌) جست‌وجو برای‌ یافتن‌ قواعد جدید در زمینه‌ علم‌، فن‌آوری‌و جامعه‌، هم‌ در اروپای‌ سازمان‌ یافته‌ و هم‌ در اقتصاد جهانی‌ در حال‌ظهور.
الف‌) کار، تولید، خدمات‌ و ارتباطات‌
نخستین‌ دسته‌ از نتایج‌ درخصوص‌ آینده‌ کار انسانی‌ و تولید، تغییردرماهیت‌ خدمات‌ و ظهور نظامهای‌ ارتباطی‌ نوین‌ است‌. فرصتهای‌مغتنمی‌ در جهت‌ توسعه‌ صنعتی‌ و اجتماعی‌ ـ سازمانی‌4 خاص‌ اروپاپیدا شده‌ است‌. اعتراضها و مخالفتهای‌ عمده‌ در این‌ جامعه‌ بسیارپیشرفته‌ صنعتی‌، تحریک‌ و استفاده‌ از قابلیتها و تواناییهای‌ انسانی‌ راموجب‌ شده‌ فرایندهای‌ سازمانی‌ پیچیده‌ و آسیب‌پذیر را به‌ کنترل‌ درخواهدآورد.

1ـ تغییر در شالوده‌های‌ فنی‌ و صنعتی‌
شالوده‌های‌ فنی‌ و صنعتی‌ اقتصادهای‌ پیشرفته‌، پس‌ از تغییرات‌ساختاری‌ دهه‌ 1990، دستخوش‌ تغییر و تحول‌ شده‌ امکانات‌جدیدی‌ برای‌ رشد اقتصادی‌ و اجتماعی‌ فراهم‌ آورده‌اند. بیوتکنولوژی‌ و فن‌آوریهای‌ ارتباط دوربرد5، از جمله‌ منابع‌ و عوامل‌اصلی‌ تغییر خواهند بود. این‌ تغییرات‌ همچنین‌ از خودکاری‌6 تشدیدشده‌ و کاربرد اطلاعات‌7، از ترکیب‌ روزافزون‌ میان‌میکروالکترونیکها، موادجدید و فن‌آوری‌ نوری‌ (حرکت‌ به‌ سوی‌اپتوماترونیک‌ها8) و از تقاضاها برای‌ سطوح‌ عالیتری‌ ازاستانداردهای‌ محیطی‌، کارپژوهی‌9، سلامتی‌ و کیفیت‌ ناشی‌ خواهندشد.
امکانات‌ و قابلیتهایی‌ در جهت‌ توسعه‌ و گسترش‌ برخی‌ ازموضوعها، بویژه‌ در چند حوزه‌ مشخص‌ مورد انتظار و قابل‌ پیش‌بینی‌است‌: طراحی‌ بسیار خوب‌ نظامهای‌ خودکار و متمرکز اطلاعات‌ ونظامهایی‌ که‌ عمدتا به‌ سوی‌ تواناییها و نیازهای‌ مصرف‌کنندگان ‌جهت‌گیری‌ شده‌اند (فن‌آوریهای‌ انسان‌ مدارانه‌10)، توسعه‌ و بسطنسل‌ جدیدی‌ از عناصر سازنده‌ و تشکیل‌ دهنده‌ (نسل‌اپتوماترونیک‌ها) و معرفی‌ ابزارها و تجهیزات‌، فرایندها و تولیدات‌ نوینی‌ که‌ برای‌ مصرف‌کنندگان‌، مشتریان‌، محیط و نسلهای‌ بعدی‌دوستانه‌تر و کم‌ خطرتر باشد.

2ـ افزایش‌ شدت‌ توجه‌ به‌ علم‌
یک‌ چنین‌ توسعه‌ای‌، بشدت‌ با اهمیت‌ روزافزون‌ دانش‌ در ارتباطخواهدبود. شدت‌ علم‌ (میزان‌ دانش‌ به‌ کارگرفته‌ شده‌ در فرایندها11، تولیدات‌ و خدمات‌) نه‌ تنها در صنایع‌ مشتری‌ مدار و متراکم‌ از دانش‌نظیر صنایع‌ داروسازی‌ بلکه‌ به‌ طور واقعی‌ و عملی‌ نیز افزایش‌خواهد یافت‌. انعکاس‌ اهمیت‌ روزافزون‌ دروندادهای‌ دانش‌ رامی‌توان‌ در میزان‌ هزینه‌های‌ در تحقیق‌ و توسعه‌ (R&D) توسط مؤسسات‌ صنعتی‌ و در تعداد قابل‌ توجه‌ دانشمندان‌ و مهندسان‌درگیر در فعالیتهای‌ تحقیق‌ و توسعه‌ در کشورهای‌ پیشرفته‌ ـ که‌ انتظارمی‌رود از این‌ میزان‌ هم‌ بیشترشود ـ مشاهده‌ کرد. برآورد شده‌ که‌ کارکنان‌ تحقیق‌ و توسعه‌ درکشوری‌ چون‌ آلمان‌ طی‌ سی‌سال‌ آینده‌ از

3/2 درصد از کل‌ جمعیت‌ فعال‌ به‌ 4 درصد افزایش‌ خواهد یافت‌.
درطی‌ بیست‌تاسی‌ سال‌ آینده‌، دانش‌ جدید شالوده‌ بیشترفن‌آوریهای‌ نوآورانه‌ و مبدعانه‌ای‌ نظیر فن‌آوری‌ مغز12،بیوچیپس‌13، پیوند اندامهای‌ بدن‌، استنتاج‌ و استنباط ماشینی‌، موادغذایی‌ جدید، مواد فوق‌ رسانا، تغییر ژنتیک‌ اندامها و ایستگاههای‌فضامداری‌14 خواهد بود. در مجموع‌، هزینه‌های‌ صرف‌ شده‌ درزمینه‌ علم‌ افزایش‌ یافته‌ اولویتها و انتخابهای‌ مرتبط با تحقیق‌ و توسعه‌در پرتو نیازها و اهداف‌ جامعه‌ تعیین‌ خواهدشد.
3ـ سازمانها در صف‌ مقدم‌
سازمانها به‌ عنوان‌ یک‌ جنبه‌ کلیدی‌ از آینده‌ در حال‌ ظهور هستند، اماعلومی‌ نظیر فیزیک‌، شیمی‌ و زیست‌شناسی‌ ـ که‌ فن‌آوری‌ نوین‌فعلی‌ بر آنها متکی‌ است‌ ـ برای‌ تضمین‌ کارایی‌ بهینه‌ سازمانها بسنده‌نیستند.
مدیریت‌ کارامد سازمانهای‌ تولیدی‌ و خدماتی‌، مستلزم‌ تواناییهاو فعالیتهای‌ جدیدی‌ در جهت‌ کنترل‌ کار کردهای‌ بینابین‌ و میانجی‌ وروابط بین‌شخصی‌ درون‌ سازمان‌ و بین‌ سازمانهاست‌.
بنابراین‌، قابلیت‌ اعتماد، کارایی‌ و اثربخشی‌ و توانایی‌ نظامهای‌سازمانی‌ و پیچیده‌، صرفا به‌ پیشرفت‌ در علوم‌ فیزیکی‌، طبیعی‌،مهندسی‌ و کاردانی‌ و مهارت‌ بستگی‌ نداشته‌ و بلکه‌ عملکرد بهینه‌سازمانها، به‌ طور روزافزونی‌ به‌ علومی‌ نظیر زبان‌شناسی‌، نشانه‌شناسی‌15، روان‌شناسی‌ شناختی‌، علوم‌رفتاری‌، جامعه‌شناسی‌سازمانها و جامعه‌شناسی‌ صنعتی‌ وابسته‌ خواهند بود. شالوده‌فرارشته‌ای‌16 گسترده‌تری‌ در دانشگاهها، کارخانه‌ها و ادارات‌ موردنیاز است‌. یک‌ چنین‌ شالوده‌ای‌ باید بر روی‌ پیوند از نو تجدیدشده‌ای‌ بین‌ فیزیک‌، شیمی‌، زیست‌شناسی‌ و علوم‌ انسانی‌ ـ اجتماعی‌پی‌افکنده‌ شود. همچنین‌، علوم‌ انسانی‌ و اجتماعی‌ باید به‌ عنوان‌بخش‌ ضروریتری‌ از سیاستگذاری‌ در زمینه‌ علم‌ فن‌آوری‌ برای‌کشورهای‌ اتحادیه‌ اروپا در نظرگرفته‌ شوند.
4ـ انتقادها و اعتراضهای‌ چهارگانه‌ نسبت‌ به‌ خدمات‌
تمامی‌ تغییرات‌ و دورنماهای‌ اشاره‌ شده‌، در جهت‌ یک‌ دگرگونی‌کلان‌ نظام‌ اقتصادی‌، به‌ یکدیگر نزدیک‌ شده‌ و گردهم‌ می‌آیند و آن‌عبارت‌ است‌ از: انتقال‌ کشورهای‌ پیشرفته‌ به‌ اقتصاد مبتنی‌ برخدمات‌.هم‌ اکنون‌، فعالیتهای‌ خدماتی‌ هم‌ بر حسب‌ اشغال‌ و هم‌ بر حسب‌سهم‌ از تولید ناخالص‌ ملی‌ (G.N.P)، تقریبا دو برابر مهمتر ازفعالیتهای‌ صنعتی‌ هستند. سهم‌ فعالیتهای‌ خدماتی‌ در سال‌ 2000حدود هفتاد درصد از G.N.P در اکثر کشورهای‌ توسعه‌ یافته‌ اروپایی‌خواهد بود. این‌ انتقال‌ و دگرگونی‌ کلان‌، چهارچالش‌ عمده‌ را برای‌اروپا ایجاد خواهد کرد. کشورهای‌ اروپایی‌ در جهت‌ رودررویی‌ بااین‌ چالشها، ناچارند اقدامات‌ زیر را به‌ عمل‌ آورند:
ــ این‌ کشورها باید در اشکال‌ جدیدی‌ از تولید خدمات‌ مهارت‌پیدا کنند. این‌ اشکال‌ جدید نیازمند نوآوری‌ درسطح‌ مدیریت‌، توجه‌بیشتر به‌ روشهای‌ مشارکت‌ خدماتی‌ مصرف‌کنندگان‌ درطراحی‌ وتولید خدمات‌، نوآوریهای‌ سازمانی‌ مهم‌ هم‌ در درون‌ خانواده‌ها وهم‌ درون‌ تشکیلات‌ شغلی‌ و معاملات‌ تجاری‌ و تغییرات‌ در اقتصاد غیررسمی‌ است‌.
ــ باید بین‌ فن‌آوریهای‌ اطلاعاتی‌ و ارتباطی‌ با خانواده‌ها پیوندموفقیت‌آمیزی‌ ایجاد کنند. به‌ جز در فرانسه‌، در سایر کشورهای‌اروپایی‌ تله‌ماتیک‌17 خانگی‌ و تله‌ماتیک‌ به‌ عنوان‌ خدمات‌ عمومی‌،دوران‌ طفولیت‌ را پشت‌ سر می‌گذارد. گرچه‌ خدمات‌ جدید کمیاب ‌و نادر هستند اما با این‌ حال‌ امکانات‌ و استعدادهای‌ نوآوری‌ قابل‌ملاحظه‌ و چشمگیر است‌. تجربیات‌ و آزمایشهایی‌ که‌ شالوده‌ وپایگاه‌ آنها اروپایی‌ است‌، از جمله‌ ابزارهایی‌ خواهند بود که‌ از طریق‌آن‌ می‌توان‌ نوآوری‌ را تحریک‌، تشویق‌ و ترویج‌ کرد.
ــ باید خطر تشدید نابرابریهای‌ فنی‌ و اقتصادی‌ بین‌ مناطق‌ درکشورهای‌ اتحادیه‌ اروپا توسط تغییرات‌ ایجاد شده‌ در نظام‌ خدمات‌را ـ بویژه‌ از طریق‌ توسعه‌ و اشاعه‌ خدمات‌ مبتنی‌ بر فن‌آوریهای‌اطلاعاتی‌ و ارتباطی‌ برطرف‌ کنند.
ــ باید هماهنگی‌ و همکاری‌ مستحکمی‌ در سطح‌ اروپایی‌، میان‌راهبردهای‌ ملی‌ درجهت‌ بین‌المللی‌ کردن‌ و جهانی‌ کردن‌ فعالیتهای‌خدماتی‌ ایجاد نمایند. شکل‌دهی‌ مجدد به‌ اقتصاد جهان‌، ازطریق‌بین‌المللی‌ شدن‌ و جهانی‌ شدن‌ روزافزون‌ خدمات‌ ترغیب‌ می‌گردد؛به‌ این‌ معنی‌ که‌ دیگر، رقابتهای‌ جهانی‌ به‌ شرکتها و مؤسسات‌ تجاری‌محدود نخواهد بود و بلکه‌، شامل‌ رقابت‌ مستقیم‌ میان‌ ملتها نیزخواهد بود. از این‌ رو، همکاری‌ و مشارکت‌ اتحادیه‌ اروپا در این‌حوزه‌، اهمیت‌ حیاتی‌ خواهدداشت‌.
مسأله‌ نهایی‌ این‌ است‌ که‌ با وجود انتقال‌ کلان‌ به‌ سوی‌ اقتصادمبتنی‌ برخدمات‌، به‌ نظر نمی‌رسد که‌ آماده‌ و مشتاق‌ برای‌ طراحی‌ وتحقق‌ بخشیدن‌ خطمشی‌ نوآوری‌ خدماتی‌ باشند. فرهنگ‌ تحقیق‌ وتوسعه‌ (R&D) و نوآوری‌، تحت‌ سلطه‌ جهت‌گیری‌ به‌ سوی‌ ابزارهاو تجهیزات‌ قرارگرفته‌ است‌ و هنوز در بیشتر محافل‌ نظام‌ خدمات‌ به‌عنوان‌ خدمتگزاران‌ صنعت‌ در نظرگرفته‌ می‌شوند. در صورتی‌ که‌ این‌نگرش‌ غالب‌ باشد، احتمالا اکثر تلاشها در جهت‌ تمرکز بر تحقیق‌ وتوسعه‌ صنعتی‌ ـ و در نظرگرفتن‌ سهم‌ اندکی‌ از تحقیق‌ و توسعه‌درزمینه‌ خدمات‌ ـ خواهد بود. در صورت‌ تداوم‌ این‌ الگو، ممکن‌است‌ جوامع‌ ما شانس‌ خود را برای‌ بهره‌برداری‌ از امکانات‌ واستعدادهای‌ موجود به‌ بهای‌ نوآوری‌ در نظام‌ خدماتی‌ ویژه‌ اروپا ـبخصوص‌ در زمینه‌ آموزش‌ و تربیت‌، مواد غذایی‌، معماری‌ وتندرستی‌ ـ از دست‌ بدهند.
5ـ پیدایش‌ شرکتهای‌ فراصنعتی‌18
شرکتها و مؤسسات‌ تجاری‌ در حال‌ تغییر و تحول‌ هستند. بر طبق‌مطالعات‌ FAST، نوع‌ جدیدی‌ از شرکت‌ ـ شرکت‌ فراصنعتی‌ ـ درحال‌ ظهور است‌ و در آینده‌ گسترش‌ پیدا خواهدکرد. شرکتهای‌فراصنعتی‌ تغییرات‌ ساختاری‌ در فعالیتهای‌ تولیدی‌ و خدماتی‌ و نیزپیوند متقابل‌ آنها را منعکس‌ می‌کنند. شرکتهای‌ فراصنعتی‌ دارای‌ویژگیهای‌ زیر هستند:
ــ سازوکارهای‌ درونی‌ و بیرونی‌ برای‌ رشد (مانند منابع‌ انسانی‌ وشبکه‌ ارتباطی‌)؛
ــ شکلهای‌ قابل‌ انعطافتری‌ از تشکیلات‌؛
ــ شکل‌ جدیدی‌ از مدیریت‌ با سلسله‌ مراتب‌ کمتر؛
ــ الگوهای‌ جرح‌ و تعدیل‌ نوین‌؛
ــ گرایش‌ به‌ اینکه‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شرکت‌ جهانی‌ فعال‌ در بازارهای‌جهانی‌، هم‌ از جنبه‌ تولیدات‌ و هم‌ ازجنبه‌ مواد خام‌ مطرح‌ باشند.
الزامات‌ و پیامدهای‌ ظهور شرکتهای‌ فراصنعتی‌، به‌ طور ویژه‌ای‌به‌ فعالیتهای‌ تحقیق‌ و توسعه‌ یک‌ سازمان‌ و مدیریت‌ فن‌آوری‌ ومنابع‌ انسانی‌ آن‌ مربوط می‌شود. شرکتهای‌ فراصنعتی‌، تمایل‌ دارند تابخش‌ وسیعی‌ از فعالیتهای‌ خود را در این‌ زمینه‌ها متمرکز سازند.هدف‌ آنها به‌ حداکثر رساندن‌ انعطافپذیری‌ در وضعیت‌ متغییر جهانی‌است‌؛ در همان‌ حالی‌ که‌ سطح‌ ضروری‌ کنترل‌ روی‌ کارکردهاوفعالیتهای‌ آشکارشان‌ را دارا هستند. بنابراین‌، شبکه‌های‌ متغییر چندناحیه‌ای‌19 و چندبخشی‌20، احتمالا به‌ امور عادی‌ بدل‌ شده‌ به‌صورت‌ قاعده‌ و قانون‌ درمی‌آیند. ساختار و ارتباطات‌ سازمانی‌ ابعادکلیدی‌ شرکتها خواهند بود و از همین‌ روی‌ است‌ که‌ طراحی‌، توسعه ‌و گسترش‌ و کنترل‌ نظامهای‌ ارتباطی‌ اروپایی‌ در پانزده‌ تابیست‌ سال‌آینده‌ دارای‌ اهمیت‌ راهبردی‌ خواهدبود.

6ـ نظامهای‌ ارتباطات‌
نظامهای‌ ارتباطی‌ اروپا طی‌ پانزده‌ تا بیست‌ سال‌ آینده‌، نتیجه‌ تعدادزیادی‌ از منافع‌ و راهبردهای‌ متضاد ـ ملی‌، خصوصی‌ و بخشی‌ ـ دردرون‌ ساختاری‌ از فرایندهای‌ شتابان‌ جهانی‌ شدن‌ و بین‌المللی‌ شدن‌و روابط قدرت‌ خواهد بود. اکثر منابع‌ مالی‌ و انسانی‌ محدود اروپا به‌مصرف‌ فن‌آوری‌ خواهد رسید تا در زمینه‌ پیکارها و مبارزات‌ فنی‌مربوط به‌ تجهیزات‌، روساختها، تولیدات‌ شبکه‌ها، هنجارها واستانداردها موفقیتهایی‌ به‌ دست‌ آید. با این‌ حال‌، فن‌آوری‌، تنها یک‌عنصر ـ گرچه‌ یک‌ عنصر حیاتی‌ ـ از فرصتها و موقعیتهای‌ مناسب‌،مسائل‌ و راه‌ حلهای‌ بعدی‌ است‌. بنابر یک‌ چشم‌انداز مربوط به‌ اروپا،دو حوزه‌ و زمینه‌ اساسی‌ در آینده‌ وجود دارند؛ تعریف‌ نقش‌21 وحوزه‌ منافع‌ عمومی‌ در نظامهای‌ ارتباطات‌ و تعریف‌ و ترویج‌22منافع‌ عمومی‌ اروپایی‌ در حوزه‌ ارتباطات‌.
در هر دو زمینه‌، اتحادیه‌ اروپا به‌ علت‌ تفاوت‌ روساختها،شبکه‌ها و قوانین‌ ملی‌ نمی‌تواند خطر گسترش‌ یک‌ نظام‌ ارتباطی ‌نامنسجم‌ و ناقص‌ را بپذیرد. بنابراین‌ تلاشهایی‌ در زمینه‌ هماهنگی‌،عادی‌سازی‌23 و یکسان‌سازی‌ موارد مذکور، می‌تواند راهبرد آنی‌مناسبی‌ باشد. همین‌ راهبرد در جهت‌ همکاری‌ ویکپارچگی‌ میان‌تولیدکنندگان‌ تجهیزات‌، تهیه‌کنندگان‌ ملل‌ و مصرف‌کنندگان‌ قابل‌اجراست‌.
در هر حال‌، تعریف‌ و ترویج‌ علایق‌ عمومی‌ و منافع‌ مشترک‌ مربوط به‌ اروپا، از مقولات‌ روساختها، تجهیزات‌ و شبکه‌ها فراترمی‌رود. باید در نظر داشت‌ که‌ بین‌المللی‌ کردن‌24 و جهانی‌ شدن‌روزافزون‌ نظامهای‌ ارتباطی‌، تولیدکنندگان‌ و گردانندگان‌ عمده‌ (یعنی‌سازندگان‌ و عرضه‌کنندگان‌ خدمات‌) را تحت‌ فشار قرارخواهدداد تادر جهت‌ دستیابی‌ به‌ بازارهای‌ بزرگ‌ جهانی‌ و بسط راهبردهای‌گسترده‌تر از راهبردهای‌ جهت‌ داده‌ شده‌ اروپایی‌، به‌ رقابت‌ بپردازند. در چنین‌ وضعیتی‌، مراجع‌ و مسؤولان‌ اروپایی‌ (دولتها و مجالس‌قانونگذاری‌) باید اصول‌ الهام‌بخش‌ و ترغیب‌ کننده‌ای‌ را بر مبنای‌دستاوردهای‌ تجربیات‌ اجتماعی‌ گسترده‌ و متنوع‌ اروپایی‌ تعریف‌ و تشریح‌ نمایند و هنجارها و معیارها و نیز شیوه‌های‌عمل‌پذیرفتنی‌تری‌ را وضع‌ و تثبیت‌ کنند. تنها از طریق‌ چنین‌ شیوه‌ای‌است‌ که‌ می‌توان‌ به‌ اهداف‌ چندگانه‌ای‌ نظیر؛ حق‌ برخورداری‌ واستفاده‌ از نوآوری‌، خودمختاری‌ متصدیان‌ و گردانندگان‌، قابلیت‌دسترسی‌ اجتماعی‌ به‌ نظامهای‌ جدید، تنوع‌ فرهنگی‌ و جهانشمولی‌ وعمومیت‌ خدمات‌ دست‌ یافت‌ و تعریف‌ و ترویج‌ منافع‌ عمومی‌مشترک‌ اروپایی‌ را محقق‌ ساخت‌.

7ـ مصرف‌کننده‌25 به‌ عنوان‌ نوآور26
مقوله‌ مصرف‌کننده‌، در حال‌ شکل‌گیری‌ و پدیدارشدن‌ در رأس‌مسائل‌ و موضوعهای‌ مربوط به‌ نوآوری‌ است‌. تغییرات‌ جاری‌ درنظام‌ تولید و شالوده‌های‌ فنی‌ و اجتماعی‌ ـ سازمانی‌ نظامهای‌اقتصادی‌ پیشرفته‌ نشانگر آن‌ است‌ که‌ مصرف‌کننده‌ نه‌ تنها قادر است‌،بلکه‌ در واقع‌ در حال‌ تبدیل‌ شدن‌ به‌ یک‌ (نوآور) نیزمی‌باشد.
(مصرف‌کننده‌ به‌ عنوان‌ نوآور) یک‌ مقوله‌ کاملا جدید نیست‌.برای‌ مثال‌، نمونه‌های‌ تاریخی‌ نشان‌ می‌دهند که‌ در حوزه‌ ارتباطات‌، فن‌آوری‌ ـ تقریبا به‌ طور نظام‌مند ـ به‌ منظوری‌ غیر از آنچه‌ از سوی‌پیشگامان‌ و برنامه‌ریزان‌ پیش‌بینی‌ می‌شد، مورد استفاده‌ قرارمی‌گرفته‌است‌. برای‌ نمونه‌، تلفن‌ با هدف‌پخش‌ کردن‌ موسیقی‌ اپرا ابداع‌ شده‌بود.
احتمالا نقش‌ مصرف‌کننده‌ به‌ عنوان‌نوآور در آینده‌ گسترش‌خواهد یافت‌، چراکه‌ به‌ برکت‌ دانش‌ و فن‌آوری‌ جدید، به‌ طورروزافزونی‌ دستیابی‌ به‌ توسعه‌ و گسترش‌ فرایندها، تولیدات‌ وخدمات‌ نوین‌ امکانپذیر خواهدبود. در چنین‌ وضعیتی‌، مصرف‌کنندگان‌ و مشتریان‌ سازمانمند و متشکل‌، نقش‌ بسیار مهمی‌را ایفاء خواهند کرد؛ شبیه‌ آنچه‌ در جنبش‌ فضای‌ سبز و جنبش‌مصرف‌کنندگان‌ دیده‌ شده‌ است‌. اگرچه‌ دشوار است‌ که‌ بگوییم‌ این‌پدیده‌ به‌ ایجاد تغییری‌ معنادار در فرایند نوآوری‌ منجر می‌شود اما بااین‌ حال‌ ممکن‌ است‌ انگیزه‌ای‌ را در جهت‌ افزایش‌ کیفیت‌ نوآوری‌ ایجاد نماید.

8ـ کار انسانی‌ در محیط فنی‌ پیشرفته‌
کار و فعالیت‌ نیروی‌ انسانی‌ در کانون‌ جریانات‌، چشم‌اندازها وموضوعهایی‌ که‌ تاکنون‌ توصیف‌ شد، قراردارد. مطالعات‌ FASTنشان‌می‌دهد که‌ کار انسانی‌ می‌تواند مرز و حدفاصلی‌ برای‌ نوآوری‌در سازمان‌ و تشکیلات‌ فن‌آوری‌، آموزش‌27 و اقتصاد باشد. اندازه‌ وحد کار انسانی‌، به‌ طراحی‌ و شیوه‌ اجرا و نیز عملکرد نظامهای ‌تولیدی‌ نوین‌ بستگی‌ خواهدداشت‌. شرایط و مقتضیات‌ مورد نیازبرای‌ این‌ نوع‌ از نظام‌ تولیدی‌، در جهت‌ تقویت‌ آینده‌ رقابت‌ جویانه‌محصولات‌ تولید شده‌ اروپایی‌ در بازار بین‌المللی‌، به‌ شرح‌ مواردزیر است‌:
ــ این‌ نظام‌ تولیدی‌ باید محصولاتش‌ را به‌ صورت‌ مجتمع‌28،متناسب‌ با نیازها و خواسته‌های‌ مصرف‌کنندگان‌ و با کیفیت‌ تولیدنماید.
ــ این‌ نظام‌ تولیدی‌ باید خدمات‌ حفاظتی‌ و نگهداری‌ کارامد وکافی‌ فراهم‌ نماید.
ــ این‌ نظام‌ تولیدی‌ باید محصولاتی‌ با انعطافپذیری‌ بالا ومتناسب‌ با زمان‌ تولید کند.
در حال‌ حاضر، عمدتا نظامهای‌ تولیدی‌ از رویکرد (فن‌محوری‌)29 الهام‌ می‌گیرند. در این‌ رویکرد، نظامها و نیز مشکلات ‌تولید، صرفا از لحاظ وضعیت‌ و مناسبات‌ فنی‌ و مهندسی‌ طراحی‌ وتجزیه‌ و تحلیل‌ می‌شوند. اساسا هدف‌ فن‌آوری‌ نوین‌، افزایش‌یکپارچگی‌ و هماهنگی‌ فرایندهای‌ تولید به‌ سطوح‌ بالاتر است‌. نقش‌منتسب‌ به‌ نیروی‌ انسانی‌ به‌ سادگی‌ نشان‌ می‌دهد که‌ چگونه‌ بایدمقتضیات‌ خودکاری‌ و یکپارچگی‌ فن‌آوری‌ را تغییر داده‌ اصلاح‌ وتعدیل‌ نماییم‌. مفهوم‌ C.I.M (تولید یکپارچه‌ کامپیوتری‌30)پیشرفته‌ترین‌ توصیف‌ و حالت‌ از رویکرد فن‌محوری‌ است‌

‌1ـ کاملا متناسب‌ تولید در مقیاس‌ کوچک‌ و تولید انبوه‌

1ـ کاملا متناسب‌ تولید در مقیاس‌ کلان‌ است
2ـ مبتنی‌ بر وضعیت‌ و شرایط است‌

2ـ مبتنی‌ بر توانایی‌ و امکانات‌ فنی‌ است‌
3ـ مشارکت‌وحضور معنادار کار مستقیم‌ و بی‌واسطه‌

3ـ ابزاری‌ است‌ که‌ به‌ ظاهر شبیه‌ قدرت‌ مطلق‌ و همه‌ جا حاضر است‌
(مشارکت و حضور نسبی کار غیرمستقیم جنبی)
4ـ طراحی‌ از قبل‌ تعیین‌ شده

‌4ـ طراحی‌ مقطعی‌ با مشارکت‌ مصرف‌کننده‌
5ـ تولید از قبل‌ تعیین‌ شده

‌5ـ سازمان‌ و تشکیلات‌ تولیدی‌ قابل‌ انعطاف‌ و انطباقپذیر
6ـ یکپارچگی‌ کامل‌ فنی

‌6ـ یکپارچگی‌ مبتنی‌ برچهارچوب‌ تصمیم‌گیریهای‌ غیر متمرکز خودمختار‌
7ـ خودکاری‌ کاملا سنجیده‌ و اندازه‌گیری‌ شده

7ـ‌ خودکاری‌ متغیر مورد استفاده‌ به‌ عنوان‌ یک‌ ابزار
8ـ کنترل‌‌بسیارفراوان‌ و تمام‌ وقت‌ فرایند تولید توسط انسان‌

8ـ کنترل‌ سنجیده‌ و اندازه‌گیری‌ شده‌ فرایند تولید از طریق‌ کامپیوتر
9ـ فلسفه‌ مسلط و حاکم‌:

9ـ فلسفه‌ مسلط و حاکم‌:
‌تقویت‌ تواناییها وامکانات‌ سازمانی‌ و انسانی‌ از طریق‌ فن‌آوری‌

برتری‌ و تفوق‌ مهندسی‌ فنی

در نتیجه‌ رویکرد فن‌ محوری‌، فن‌آوریهای‌ خودکار اولیه‌، برجایگزین‌ کردن‌ کارکنان‌ و نیروی‌ انسانی‌ توسط ماشینها ودستگاههای‌ فنی‌ متکی‌ بودند. در حال‌ حاضر، فن‌آوریهای‌ اطلاعاتی‌و ارتباطی‌ نوین‌، به‌ خودکاری‌ای‌ منجر شده‌اند که‌ به‌ عنوان‌ یک‌ ابزارارتباطی‌ برای‌ نظامهای‌ پیچیده‌ (مؤثر برهم‌) در نظر گرفته‌ می‌شوند.این‌ نوع‌ از خودکاری‌، مستلزم‌ اشکال‌ جدیدی‌ از یکپارچگی‌فن‌آوریها، مهارتها و عوامل‌ سازمانی‌ است‌ ـ یک‌ رویکرد (انسان‌مدارانه‌)31. هدف‌ رویکرد انسان‌ مدارانه‌ (یا انسان‌ محور)، توسعه‌نظامهای‌ تولیدی‌ انسان‌مدار مبتنی‌ بر توازن‌ و تعادل‌ بین‌ منابع‌ انسانی‌،قابلیتها و تواناییها، فن‌آوریها و تشکیلات‌ قابل‌ انطباق‌ و توافقی‌است‌. مفهوم‌ CHIM در حوزه‌ تولید کالاها، طراحی‌ و تولید،منعکس‌ کننده‌ رویکرد انسان‌ مدارانه‌ است‌ (جدول‌ شماره‌ 2)
نظامها و فن‌آوریهای‌ انسان‌ مدارانه‌، تقریبا در بسیاری‌ از شرکتها ومؤسسات‌ تجاری‌ ـ بویژه‌ توسط شرکتهای‌ کوچک‌ و متوسط که‌ یک‌نوع‌ تولید تخصص‌ شده‌ قابل‌ انعطاف‌ را بسط و گسترش‌ داده‌اند ـطراحی‌ و به‌ کارگرفته‌ شده‌اند. این‌ نوع‌ از تولید تلاش‌ می‌کند تاحداکثر انعطافپذیری‌ را برای‌ واکنش‌ نشان‌دادن‌ به‌ تغییرات‌ بازار، ازطریق‌ به‌ کارگیری‌ ترکیب‌ بهینه‌ای‌ از کار مهارتهای‌ دستی‌ و ابزارهای‌ماشینی‌ قابل‌ انعطاف‌ به‌ وجود آورد.
فن‌آوریها و نظامهای‌ انسان‌ مدارانه‌ علاوه‌ بر مزایای‌ خود، تأثیرمطلوب‌ و رضایت‌ بخشی‌ بر روی‌ سطح‌ و کیفیت‌ اشتغال‌ نیز خواهندداشت‌. این‌ گونه‌ تأثیرات‌ بسیار خوشایند و رضایت‌بخش‌ خواهندبود چراکه‌ دورنمای‌ اشتغال‌ دهه‌ آینده‌ در کشورهای‌ اتحادیه‌ اروپانگران‌ کننده‌ است‌.

9ـ سناریوهای‌ اشتغال‌ در اروپا
سطح‌ بالای‌ بیکاری‌ (بیش‌ از هفت‌ درصد جمعیت‌ فعال‌)، احتمالا به‌عنوان‌ مشکل‌ اصلی‌ اروپا در دهه‌ 1990 باقی‌ خواهد ماند. مطالعات‌FAST، برخی‌ از سناریوهای‌ آزمایشی‌ و احتمالی‌ مربوط به‌ اشتغال‌در اروپا را توصیف‌ و تشریح‌ کرده‌اند. تداوم‌ وضع‌ موجود درسناریویی‌ به‌ نام‌ (اشتغال‌ نامطمئن‌)36 منعکس‌ شده‌ است‌.محتملترین‌ سناریو، یعنی‌ (مشاغل‌ برای‌ شایسته‌ترینها)37 بر اصول‌رقابت‌ جهانی‌ مبتنی‌ است‌. کم‌ احتمالترین‌ سناریو، یعنی‌ (درآمد برای‌همه‌)38 بر تفکیک‌ بین‌ دستمزد کار و درآمد و نیز بر تقسیم‌ و توزیع‌جهانی‌ حداقل‌ درآمد پایه‌ مبتنی‌ است‌. به‌ هر حال‌، اگر سناریوی‌(مشاغل‌ برای‌ همه‌)39 یا سناریوی‌ (دولت‌ رفاه‌ بازبینی‌ شده‌)40 موردتوجه‌ قرارگیرند، ممکن‌ است‌ در حوالی‌ سال‌ 2000، مشکل‌ جدیدی‌از اشتغال‌ کامل‌ ایجاد شود. در سناریوی‌ مشاغل‌ برای‌ همه‌،مداخله‌دولت‌ و کنترل‌ شدیدتر بازار کار از عوامل‌ ضروری‌ هستند و درسناریوی‌ دولت‌ رفاه‌ بازبینی‌ شده‌، اشکال‌ جدیدی‌ از اشتغال‌ کامل‌ ازطریق‌ نوآوریهای‌ مهم‌ در نظامهای‌ رفاهی‌ فعلی‌ به‌ دست‌ می‌آید.
دورنماهای‌ اشتغال‌ در سال‌ 2000
دورنماهای‌ ویژه‌ برای‌ اشتغال‌ و نوع‌ مشاغل‌ در سال‌ 2000، ازبخشی‌ به‌ بخش‌ دیگر و نیز در درون‌ گروههای‌ شغلی‌ مختلف‌،متفاوت‌ خواهدبود.
برای‌ مشاغل‌ مدیریت‌، تحقیق‌ و توسعه‌ (R&D)، مراقبت‌41 ونگهداری‌42، فعالیتهای‌ مربوط به‌ تعمیرات‌ و مرمت‌سازی‌ و مشاغل‌مربوط به‌ ارائه‌ خدمات‌ عمومی‌ و خدمات‌رسانی‌ به‌ خانواده‌ها،می‌توان‌ آینده‌ روشن‌ و نویدبخشی‌ را پیش‌بینی‌ کرد. گروههایی‌ ازافراد موسوم‌ به‌ (کارگران‌ مغزی‌)43 یا نوآوران‌ سیستم‌ (نظیرمهندسان‌، طراحان‌ و برنامه‌ریزان‌، تحلیل‌گران‌ سیستم‌، کارشناسان‌نرم‌افزار و خودکاری‌، متخصصان‌ حفاظت‌ و نگهداری‌ و مشاوران‌ وکارشناسان‌ حقوقی‌ و مالی‌) دسترسی‌ آسانتری‌ به‌ بازار کار خواهند داشت‌.
همچنین‌، دورنماهای‌ امیدوارکننده‌ و نویدبخشی‌ برای‌ مشاغل‌آموزشی‌، بهداشت‌، خدمات‌ شهری‌ و مشاغل‌ متنوع‌ متعلق‌ به‌ (نقاط مبهم‌)44 خدمات‌ غیررسمی‌ به‌ افراد، خانواده‌ها و شرکتهای‌ تجاری‌پیش‌بینی‌ می‌شود. ]اصطلاح‌ نقاط مبهم‌ نشانگر جایی‌ است‌ که‌ در آن‌بیکاری‌ در سطح‌ نسبتا بالایی‌ است‌.م‌[. خدمات‌ مربوط به‌ نقاط مبهم‌طیف‌ گسترده‌ای‌ از خدمات‌ ارتباطی‌ تا مراقبت‌ شخصی‌ و از کمک‌ مالی‌ متقابل‌ و تا نهادها و انجمنهای‌ داوطلبانه‌ و افتخاری‌ رادربرمی‌گیرند.

جدول‌ 2 برخی‌ از نتیجه‌گیریهای‌ کلی‌
* چشم‌اندازهای‌ مثبت‌ که‌ سیاستگذاری‌ علمی‌ و فنی‌ اتحادیه‌ اروپا باید از آن‌ بهره‌برداری‌ کند:
· حوزه‌های‌ مربوط به‌ اشکال‌ جدیدی‌ از توسعه‌ اقتصادی‌ ـ اجتماعی‌:
ــ کار انسانی‌ و طراحی‌ وتوسعه‌ نظامها و فن‌آوریهای‌ جهت‌داده‌ شده‌ به‌ سوی‌ انسان‌ مداری‌؛
ــ خدمات‌ اجتماعی‌ و ارائه‌ آن‌ به‌ خانواده‌ها؛
ــ نوآوری‌ در (زیست‌ مدیریت‌)32 یعنی‌ استفاده‌ از منابع‌ طبیعی‌ برای‌ تولید کالاها و خدمات‌ مادی‌33 (غذا و
غیر غذا) و غیر مادی‌34؛
ــ نوآوری‌ قانونی‌35 و نظم‌ بخش‌.
· حوزه‌های‌ مربوط به‌ حفاظت‌ و تقویت‌ آزادی‌ عمل‌ درازمدت‌ اروپاییها در سطح‌ جهانی‌:
ــ توسعه‌ علوم‌ شناختی‌؛
ــ نسل‌ جدیدی‌ از ابزارها ودستگاههای‌ اپتوماترونیک‌؛
ــ رشد نظامهای‌ خدماتی‌ تولیدکننده‌؛
ــ هماهنگی‌ و سازگاری‌ اروپاییها در تجهیزات‌ ارتباطی‌ و ارتباط دوربرد، روساختها و شبکه‌ها.
* نگرانیها وعلایق‌ آینده‌ که‌ سیاستگذاری‌ علمی‌ و فنی‌ اتحادیه‌ اروپا باید برای‌ مواجهه‌ با آنها سهیم‌ گردد:
ــ غلبه‌ و تسلط احتمالی‌ نظامهای‌ فن‌محوری‌ به‌ عنوان‌ مانعی‌ در گسترش‌ و توسعه‌ رویکرد انسان‌ مدارانه‌؛
ــ پیشرفت‌ ناچیز در زمینه‌ فرارشته‌ای‌ کردن‌ علوم‌ و تفکیک‌ و جدایی‌ روزافزون‌ بین‌ علوم‌ فیزیکی‌ و طبیعی‌ از یک‌ سو و علوم‌انسانی‌ و اجتماعی‌ ازسوی‌ دیگر؛
ــ افزایش‌ نابرابریهای‌ ناحیه‌ای‌ در درون‌ و میان‌ کشورهای‌ عضـو اتحادیه‌ اروپا و نیز کشورهای‌ کوچک‌ کم‌ توسعه‌یافته‌ اروپا طی‌ ده‌ تا پانزده‌ سال‌ آینده‌بر اثر فن‌ آوریهای‌ نوین‌؛
ــ افزایش‌ روزافزون‌ دستیابی‌ نابرابر به‌ منافع‌ و مزایای‌ ناشی‌ از هزینه‌های‌ علمی‌ و فنی‌ نوین‌ برحسب‌ گروههای‌ اجتماعی‌ متفاوت‌؛
ــ گرایش‌ به‌ سمت‌ کاستن‌ از هزینه‌های‌ عمومی‌ تحقیق‌ و توسعه‌ (R&D)؛
ــ کاهش‌ نسبی‌ نقش‌ ملتها در توسعه‌ فنـی‌ در سطح‌ جهانی‌، همـراه‌ با افزایش‌ روزافزون‌ تصمیمـات‌ اخـذ شده‌ از سوی‌ شبکه‌های‌ جهانی‌ شرکتهای‌
تجاری‌ چندملیتی‌؛ تحت‌ این‌ شرایط، مشکل‌ روزافزون‌ (تعریف‌ و ترویج‌ منافع‌ عمومی‌ درمضامین‌ علمی‌ و فنی‌) ممکن‌است‌ به‌ یک‌ وظیفه‌ دشوارتبدیل‌شود؛
ــ تضادهای‌ احتمالی‌ میان‌ جست‌وجو برای‌ ایجاد یک‌ فضای‌ یکپارچه‌ و هماهنگ‌ علمی‌ و صنعتی‌ اروپایی‌ با راهبردهای‌ جهانی‌ بخش‌ خصوصی‌.

در پایان‌ قرن‌، اتحادیه‌ اروپا می‌تواند شاهد یک‌ حرکت‌ نزولی‌ درمشاغل‌ روستایی‌ (در حدود 5/2 میلیون‌ واحد) باشد. در سال‌ 2000،از میان‌ 5/4 میلیون‌ نفر کشاورز اتحادیه‌ کشورهایی‌ شامل‌ اسپانیا،پرتغال‌ و یونان‌، احتمالا 50 درصد در ایتالیا و نواحی‌ سه‌گانه‌مدیترانه‌ای‌ فرانسه‌ جای‌ می‌گیرند. از این000/250/2 کشاورز، 64درصد تنها به‌ صورت‌ پاره‌وقت‌ و در سطح‌ بخورونمیر کار خواهندکرد، 20 درصد دیگر گرچه‌ به‌ صورت‌ تمام‌ وقت‌ کار می‌کنند، امافقیر محسوب‌ می‌شوند، تنها 6 درصد به‌ گروه‌ کشاورزان‌ غنی‌ و دارامتعلق‌ خواهند بود. برعکس‌، تنها 20 درصد از کشاورزان‌ (000/900نفر) در انگلستان‌ (از جمله‌ ایرلند شمالی‌)، دانمارک‌، بلژیک‌،لوگزامبورگ‌، بخش‌ Schlewigholstein آلمان‌ و نواحی‌ از فرانسه‌ غیراز نواحی‌ سه‌ گانه‌ مدیترانه‌ای‌ و سه‌ گانه‌ جنوبی‌ فرانسه‌، جای‌می‌گیرند. ازاین‌ 000/900 نفر، 60 درصد به‌ صورت‌ تمام‌ وقت‌مشغول‌ به‌ کار بوده‌ تقریبا نصف‌ آنها غنی‌ و دارا خواهند بود.
نگرانیها و دلواپسیهای‌ مشابهی‌ نسبت‌ به‌ دورنمای‌ اشتغال‌ برای‌کارگران‌ غیر ماهر بالای‌ 50 سال‌ نیز باید ملحوظ نمود. سهم‌ آنها ازکل‌ جمعیت‌ بین‌ سالهای‌ 1985 تا 2020 به‌ طور متوالی‌ و مداوم‌افزایش‌ خواهد یافت‌ ـ بویژه‌ در آلمان‌، به‌ گونه‌ای‌ که‌ در این‌ کشورسهم‌ آنها از 2/37 درصد از کل‌ جمعیت‌ در سال‌ 1985 به‌ 3/49 درصد در سال‌ 2020 افزایش‌ می‌یابد.
در حال‌ حاضر، تنها نیمی‌ از جمعیت‌ فعال‌ در گروه‌ سنی‌ 50 ـ64 ساله‌ شاغل‌ هستند که‌ اکثریت‌ آنها کارگران‌ پاره‌ وقت‌ یا کارفرماهستند. برای‌ کسانی‌ که‌ در پنجاهمین‌ سال‌ زندگی‌، شغلشان‌ را ازدست‌ می‌دهند، انطباق‌ و سازگاری‌ برای‌ ورود به‌ درون‌ یک‌ حوزه‌جدید شغلی‌، مهم‌ و دشوار خواهدبود. براثر کمبود احتمالی‌ نیروی‌کار در پایان‌ قرن‌ حاضر، ممکن‌ است‌ فرصتهای‌ جدیدی‌ برای‌ افرادبالای‌ 50 سال‌ در برخی‌ از کشورهای‌ اروپایی‌ نظیر آلمان‌، دانمارک‌ وبلژیک‌ برای‌ دریافت‌ دستمزد کار (نظام‌ کارمزدی‌) به‌ وجود آید. بااین‌ حال‌، مطمئنا مشکلاتی‌، حتی‌ برای‌ کارکنان‌ کارآزموده‌ و مجرب‌،در ارتباط با ویژگیها و خصوصیات‌ شغل‌ موردنیاز در پایان‌ قرن‌،ایجاد خواهد شد. فن‌آوریها و نظامهای‌ جهت‌یافته‌ براساس‌ رویکردانسان‌ مدارانه‌، می‌توانند در کمک‌ به‌ افراد مسنتر برای‌ منطبق‌ شدن‌ بانوع‌ جدیدی‌ از کار، نقش‌ مثبتی‌ را ایفاء نمایند.
ارزیابی‌ تأثیرات‌ همه‌ جانبه‌ و کلی‌ فن‌آوری‌ نوین‌ بر حجم‌اشتغال‌، کارپیچیده‌ای‌ است‌. با وجود بررسیها و تحلیلهای‌ جداگانه‌مهمی‌ که‌ در درون‌ اتحادیه‌ کشورهای‌ اروپایی‌ (نظیر مطالعه‌ صورت‌گرفته‌ در آلمان‌ و بررسی‌ گروه‌ مطالعه‌ مشاغل‌ درانگلستان‌) و خارج‌از اروپا (نظیر مطالعه‌ توصیف‌ شده‌ در گزارش‌ لئونتیف‌ ـ واچین‌45) انجام‌ شده‌ است‌، باز هم‌ اختلاف‌نظر وجود داشته‌ و باقی‌خواهد ماند.برداشت‌ و درک‌ کلی‌ این‌ است‌ که‌ تاثیر ترمیمی‌ و سازگارانه‌ در سطح‌ملی‌ ـ اما نه‌ به‌ طور کلی‌ ـ با اهمیت‌ و کارساز بوده‌ ناپایداری‌ وبی‌ثباتی‌ در مشاغل‌ و بخشهای‌ گوناگون‌ وجود خواهدداشت‌. طی‌ده‌تا پانزده‌ سال‌ آینده‌، در حدود ده‌ تا پانزده‌ میلیون‌ نفر از ساکنان‌اتحادیه‌ کشورهای‌ اروپایی‌، در زمینه‌ اشتغال‌ موقعیتی‌ دشوار ووضعیت‌ بحرانی‌ خواهندداشت‌.
ب‌) کشاورزی‌، غذا و منابع‌ طبیعی‌
مجموعه‌ دیگر از دستاوردهای‌ حاصل‌ از مطالعات‌ FAST، برموضوع‌ آینده‌ منابع‌ کشاورزی‌ و طبیعی‌ متمرکز شده‌ است‌. یکی‌ ازحوزه‌های‌ اصلی‌ شناخته‌ شده‌ این‌ مطالعات‌، نیاز به‌ رویکرد یکپارچه‌و هماهنگ‌ نسبت‌ به‌ توسعه‌ روستایی‌ است‌. چنین‌ رویکردی‌،مستلزم‌ تقویت‌ سیاستگذاری‌ غذایی‌ به‌ منظور جهت‌گیری‌ به‌ سمت‌خواسته‌ها و نیازهای‌ مصرف‌کننده‌ (مشتری‌مدار) و استفاده‌ بهینه‌ اززمینهای‌ اروپایی‌، مبتنی‌ بر بهترین‌ ترکیب‌ ممکن‌ از فرآورده‌های‌مادی‌ و غیرمادی‌ خواهدبود.
مجموعه‌ دیگری‌ از دستاوردهای‌ حاصل‌ از این‌ مطالعات‌، درارتباط با گشودن‌ دورنماها و چشم‌اندازهایی‌ برای‌ مدیریت‌ منابع‌ دراتحادیه‌ اروپا، مدیریت‌ منابع‌ در سطح‌ جهان‌ و بویژه‌، مسأله‌ حفاظت‌و بهره‌برداری‌ از تنوع‌ زیستی‌ جهان‌ است‌:
1ـ تنوع‌ و کیفیت‌
در سالهای‌ آینده‌، تنوع‌ و کیفیت‌ به‌ عنوان‌ نیروهای‌ محرک‌ وبرانگیزاننده‌ توسعه‌ کشاورزی‌ ـ صنعتی‌ در کشورهای‌ پیشرفته‌ عمل‌خواهند کرد. طی‌ بیست‌ سال‌ آینده‌ در اروپا، تقاضا برای‌ موادغذایی‌از لحاظ حجم‌ و کمیت‌ ثابت‌ خواهد بود و یا حتی‌ ممکن‌ است‌کاهش‌ یابد. این‌ وضعیت‌ به‌ دلایلی‌ چند از جمله‌: رشد پایین‌جمعیت‌، درصد بالای‌ سالخوردگان‌ با نیازهای‌ غذایی‌ اندک‌ و کاهش‌فعالیت‌ جسمانی‌ و عضلانی‌ بر اثر استفاده‌ از فن‌آوریهای‌ کاهش‌دهنده‌ نیروی‌ کارانسانی‌، ایجاد خواهدشد. از لحاظ هزینه‌موادغذایی‌، انتظار می‌رود افزایش‌ ناچیزی‌ در حدود 5/0درصد درهر سال‌ رخ‌ دهد و در کشورهای‌ فقیرتر اتحادیه‌ اروپا، بازارها درزمینه‌ تولیدات‌ دامی‌ رشد خواهند کرد.
با توجه‌ به‌ در حال‌ رشد بودن‌ میزان‌ تولیدات‌ کشاورزی‌ و ثابت‌ماندن‌ سطح‌ تقاضا برای‌ مواد غذایی‌، سرمایه‌گذاری‌ بر روی‌ تولیدات‌و محصولات‌ غیر خوراکی‌، از سوی‌ بسیاری‌ از صاحبنظران‌ به‌ عنوان‌راه‌ حل‌ مشکلات‌ کشاورزی‌ اروپا مطرح‌ شده‌ است‌. اما به‌ طور کلی‌با این‌ وضعیت‌ باید با احتیاط برخوردکرد. تولید انرژی‌ و موادشیمیایی‌ تنها به‌ منزله‌ این‌ است‌ که‌ از زمینی‌ که‌ در مقیاس‌ وسیع‌مستعد و حاصلخیز است‌، استفاده‌ کنیم‌ و این‌ امر تحت‌ شرایط فنی‌ واقتصادی‌ موجود یا احتمالی‌ در آینده‌، غیر مفید و غیر اقتصادی‌خواهدبود. با این‌ حال‌، (زیست‌ ـ انرژی‌)46 (برای‌ نمونه‌ گاز متان‌ناشی‌ از فراورده‌های‌ جانبی‌ یا انرژی‌ حاصل‌ از سوختن‌ چوب‌)تحت‌ شرایط محلی‌ معین‌ دراتحادیه‌ اروپا، دارای‌ دورنمایی‌ روشن‌است‌، بویژه‌ اگر این‌ امر، به‌ صورت‌ بخشی‌ از یک‌ طرح‌ یکپارچه‌ وهماهنگ‌ توسعه‌ درآید. تولید زیست‌ ـ انرژی‌ معادل‌ 5 تا 10 درصداز کل‌ تقاضای‌ انرژی‌ توسط اتحادیه‌ کشورهای‌ اروپایی‌ است‌ ـ گرچه‌با تفاوتهای‌ برجسته‌ و آشکار در میان‌ کشورهای‌ عضو اتحادیه‌ اروپا.
دورنماها و چشم‌اندازهای‌ امیدبخش‌ دیگری‌ در اروپا، در زمینه‌بهره‌برداری‌ از زمین‌ در خصوص‌ تولید روغنها47 و چربیها48، موادشیمیایی‌ خالص‌ و بویژه‌ محصولاتی‌ نظیر پلاستیکهای‌ قابل‌ تجزیه‌ ازنظر شیمیایی‌، الیاف‌ نساجی‌ و مشتقات‌ آهار49 برای‌ مواد چسبنده‌ وپلاستیک‌ وجود دارند. برآورد می‌شود مجموع‌ ظرفیت‌ تولید زیست‌ـ انرژی‌ نزدیک‌ به‌6/5 تا 4/6 میلیون‌ تن‌ باشد؛ با در نظرگرفتن‌ اینکه‌(بیواتانل‌)50 به‌ عنوان‌ تقویت‌ کننده‌ اکتان‌51 مورد استفاده‌ قرار نگیرد.این‌ سطح‌ از تولید تقریبا برابر با سه‌ میلیون‌ هکتار یا 2 تا 3 درصد ازحوزه‌ زمینهای‌ کشاورزی‌ مورد استفاده‌ دراتحادیه‌ کشورهای‌اروپایی‌ است‌ و نشاندهنده‌ دو برابر شدن‌ زیست‌انبوهی‌52 مورداستفاده‌ کنونی‌ ازسوی‌ بخشهای‌ صنعتی‌ است‌.
از جمله‌ نیروهای‌ مهمی‌ که‌ حامی‌ و پشتیبان‌ تقاضای‌ روبه‌ تزایدبرای‌ مواد خام‌ کشاورزی‌ در صنایع‌ غیر خوراکی‌ است‌، مقتضیات ‌جدید مربوط به‌ حفاظت‌ از محیطزیست‌، بویژه‌ محصولات‌ مورداستفاده‌ عمومی‌ که‌ از نظر شیمیایی‌ قابل‌ تجزیه‌ شدن‌53 هستند نظیرصابونها و کیسه‌های‌ پلاستیک‌ هستند. عامل‌ محرک‌ و برانگیزاننده‌دیگر، دورنمای‌ ارائه‌ شده‌ مربوط به‌ بهره‌برداری‌ و استخراج‌ کامل‌ ازتنوع‌ و تعین‌54 بیومولکولها از طریق‌ بیوتکنولوژی‌ پیشرفته‌ است‌.

2ـ سیاستگذاری‌ غذایی‌ جهت‌یافته‌ به‌ سوی‌ مصرف‌کننده‌ یامشتری‌مدار
مطالعات‌ FAST پیش‌بینی‌ می‌کنند که‌ در آینده‌، خطمشی‌ وسیاستگذاری‌ غذایی‌ای‌ اجرا و محقق‌ خواهد شد که‌ عمدتادرخدمت‌ منافع‌ مصرف‌کنندگان‌ جهت‌ یافته‌ است‌. اتحادیه‌ اروپا، درحوزه‌ موادغذایی‌، فعالیتهای‌ زیادی‌ را انجام‌ داده‌ است‌ تا پشتیبانی‌ ومصونیت‌ مصرف‌ کننده‌ را تضمین‌ و تأمین‌ نماید. طی‌ سالهای‌ آینده‌،مواجهه‌ بین‌ مواد غذایی‌ و مصرف‌کننده‌، در مرکز یک‌ سیاستگذاری‌غذایی‌ مستحکمتر در سطح‌ اروپا، مشاهده‌ خواهد شد. توفیقات‌ این‌سیاستگذاری‌ بر حسب‌ توانایی‌ آن‌ به‌ پاسخگویی‌ نسبت‌ به‌ تقاضای‌ روبه‌ تزاید برای‌ غذای‌ سالمتر با قیمتهای‌ معقول‌ و متناسب‌، سنجیده‌خواهدشد. دولتها، همواره‌ درگیر بررسی‌ و تنظیم‌ و کنترل‌ به‌ منظورتضمین‌ کردن‌ این‌ نکته‌ بوده‌اند که‌ مصرف‌کنندگان‌ دریافت‌ کننده‌موادغذایی‌ای‌ باشند که‌ سالم‌، مغزی‌ و کافی‌ است‌. بنابراین‌، پیش‌بینی‌می‌شود در طراحی‌ و توسعه‌ محصولات‌ غذایی‌ توجه‌ افزونتری‌ به‌کیفیت‌، سلامتی‌ و مفید بودن‌ معطوف‌ خواهدشد. علاوه‌براین‌،مراقبتها و نظارتهای‌ کارامدتری‌ در جهت‌ جلوگیری‌ از انجام‌دادن‌تخلفات‌ غذایی‌ توسط کشاورزان‌ و دامداران‌ (برای‌ مثال‌ سوءاستفاده‌هورمونی‌ حیوانات‌)، به‌ عمل‌ آورندگان‌ غذاها (برای‌ مثال‌ آلودگی‌ یافساد روغن‌ خوراکی‌)، دولتها (برای‌ نمونه‌ کنترل‌ موقعیتهایی‌ که‌ درآن‌ غذا آلوده‌ به‌ مواد رادیو اکتیو می‌شود) به‌ عمل‌ خواهد آمد. منابع‌ وامکانات‌ بیشتری‌ برای‌ تغذیه‌، آموزش‌ و اطلاع‌رسانی‌ به‌ مصرف‌کننده ‌اختصاص‌ داده‌ خواهدشد.
در نهایت‌، مطالعات‌ FAST پیش‌بینی‌ می‌کنند کسانی‌ که‌ تمایل‌دارند شاهد تغییرات‌ بنیادیتری‌ در سیاستگذاریهای‌ مربوط به‌دامداری‌ و حیوانات‌ و استفاده‌ از کودهای‌ شیمیایی‌ و سموم‌ دفع‌آفات‌ باشند، فشار شدیدی‌ را وارد خواهند کرد تا از مقدار و میزان‌چربی‌ و نیترات‌ و آلودگی‌ مشتقات‌ بکاهند و مهمتر از آن‌،مصرف‌کنندگان‌ را از قیمتهای‌ بالای‌ مواد غذایی‌ برهانند.
3ـ بهره‌برداری‌ بهتر از زمین‌
اگرچه‌ فراورده‌های‌ غذایی‌ با حجم‌ وسیع‌، به‌ عنوان‌ محصولات‌اصلی‌ زمینها باقی‌ خواهند ماند، با این‌ حال‌، در پی‌گرفت‌ کوششهای‌به‌ عمل‌ آمده‌ در زمینه‌ افزایش‌ بازده‌ در هکتار، در حوالی‌ سال‌ 2000،حدود 10 میلیون‌ هکتار از زمینهای‌ کشورهای‌ اتحادیه‌ اروپا اضافی‌خواهندبود، مگر اینکه‌ رویه‌ها و شیوه‌های‌ (کشت‌ یکپارچه‌ و مزارع‌پهناور)55 در سطح‌ وسیعی‌ انجام‌ گیرد و یا اینکه‌ راههای‌ عمده‌دیگری‌ غیر از تولید مواد غذایی‌ برای‌ بهره‌برداری‌ از زمینها درپیش‌گرفته‌ شود.
در بسیاری‌ از محافل‌، به‌ کشت‌ یکپارچه‌ و مزارع‌ پهناور درکشاورزی‌، با نظر مساعد نگریسته‌ می‌شود، چراکه‌ این‌ نوع‌ کشت‌ به‌دنبال‌ خود مزایایی‌ نظیر: چشم‌انداز و منظره‌ جذاب‌، آلودگی‌ کمترآب‌ و خاک‌، سلامتی‌ و بهزیستی‌ حیوانات‌، تنوع‌ و گوناگونی‌حیوانات‌ و گیاهان‌ وحشی‌ و... را در پی‌ خواهدداشت‌.
با این‌ حال‌، یکپارچگی‌ اراضی‌56 با فشارها و محدودیتهایی‌مواجه‌ خواهد شد. علاقه‌ و اشتیاق‌ کشاورزان‌ در دفاع‌ و حفاظت‌ ازدرآمدهای‌ خود کاملا واضح‌ است‌. علاوه‌ براین‌، ساخت‌ نسبتاانعطافناپذیر مالکیت‌ زمین‌ و میزان‌ بالای‌ مالیات‌، مشکلاتی‌ را درجهت‌ گسترش‌ کشت‌ و کار برای‌ جبران‌ بازده‌ پایینتر ایجاد خواهدکرد. درآینده‌، میزان‌ مصرف‌ روبه‌ کاهش‌ میانجی‌ها (کودهای‌شیمیایی‌، انرژی‌، خوراک‌ و تغذیه‌) ازطریق‌ سطوح‌ پایینتر یارانه‌ وحمایت‌ مالی‌، تشویق‌ و تقویت‌ خواهدشد. بنابراین‌، پژوهشگران‌ به‌درستی‌ پیشنهاد کرده‌اند که‌ فن‌آوریهایی‌ برای‌ کشاورزی‌ با بازده‌ کمترو پایینتر مورد توجه‌ قراربگیرند.
4ـ توسعه‌ یکپارچه‌ و هماهنگ‌ روستایی‌
یکپارچگی‌ و هماهنگی‌ توسعه‌ روستایی‌، امری‌ ضروری‌ است‌. دراتحادیه‌ اروپا، چندین‌ هزار روستای‌ زراعی‌ کوچک‌، بدون‌ آینده‌مشخص‌ و روشن‌، درمعرض‌ تهدید و خطر قرارگرفته‌اند. به‌ بیانی‌واضحتر، در صورتی‌ که‌ حوزه‌های‌ روستایی‌ پرت‌ و دور افتاده‌اتحادیه‌ اروپا، به‌ شکل‌ کنونی‌ باقی‌ بمانند، با نقاط ضعف‌ و نقایص ‌روزافزونی‌ مواجه‌ خواهند شد از جمله‌ اینکه‌:
ــ دورافتاده‌ و پراکنده‌ از مراکزپژوهشی‌ هستند و از این‌ رومکانهای‌ مناسبی‌ برای‌ اجرا و آغاز نوآوریهای‌ فنی‌ محسوب‌نمی‌شوند.
ــ در بخشهایی‌ که‌ نیازمند شدت‌ و عمق‌ پایین‌ فنی‌ است‌تخصص‌ یافته‌اند و تحت‌ سلطه‌ شرکتهای‌ تجاری‌ کوچک‌ هستند.
ــ دسترسی‌ اندکی‌ به‌ سطوح‌ بالای‌ کارآموزی‌، آموزش‌ وشبکه‌های‌ اطلاع‌رسانی‌ دارند.
مسائل‌ و مشکلات‌ مذکور، به‌ وضوح‌ در نواحی‌ کمتر توسعه‌یافته‌ اتحادیه‌ اروپا که‌ تعدادشان‌ دو برابر شده‌ است‌ به‌ همراه‌ یونان‌،اسپانیا و پرتغال‌ که‌ 20 درصد از کل‌ جمعیت‌ اتحادیه‌ اروپا را تشکیل‌می‌دهند، وخیمتر است‌. تقریبا تمامی‌ این‌ نواحی‌ از میزان‌ بالای‌بیکاری‌ و فضای‌ ناکافی‌ اشتغال‌57 رنج‌ می‌برند. آینده‌ حوزه‌های‌روستایی‌ اتحادیه‌ اروپا، دیگر نمی‌تواند شبیه‌ به‌ گذشته‌شان‌ که‌ دراطراف‌ تولید محصولات‌ زراعی‌ و دامی‌ متمرکز شده‌ بود، در نظرگرفته‌ شود؛ اگرچه‌ کشاورزی‌، جنگلداری‌، به‌ عمل‌آوری‌تولیدات‌ دامی‌ و زراعی‌ و مراقبت‌ مناسب‌ از چشم‌اندازها و مناظر ومحیطزیست‌، از اجزای‌ ?-----

EXTENDED BODY:

احمد شعبانی* - توجه به فناوری اطلاعات در دهه آخر قرن بیستم را مبتنی بر توسعه عملی زمینه‌های فناوری در آزمایشگاه‌های پژوهشی و تا حدودی دانشگاه‌های توسعه‌یافته دانسته‌اند، در حالی که در آغاز هزاره جدید، فناوری اطلاعات به نحوی گسترده راهکارهای عملی خود را در زمینه‌های زندگی اجتماعی مانند دولت الکترونیکی، سلامت و بهداشت الکترونیکی، و آموزش الکترونیکی جستجو کرده و این امر به مرور ساختار حاکمیتی دولت‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

دسترسی به اطلاعات مراقبت‌های پزشکی نیز، یک حق ابتدایی و اساسی عامه مردم است .فراهم‌آوری امکانات و منابع انسانی کافی به همراه تجهیزات مناسب الکترونیکی در همه جا و بویژه نقاط دور دست و محروم،‌کاری دشوار و پرهزینه می‌باشد. با بهره‌جویی از فناوری مخابراتی و اطلاعاتی، افراد جامعه قادر خواهند بود از دسترسی یکسان به خدمات بهداشتی و پزشکی الکترونیکی به منظور حفظ سلامت خویش بهره‌مند شوند و فرایند مراقبت‌های بهداشتی و درمانی خود را به نحو مناسب‌تری اداره کنند. کاربرد اساسی دیگر این روند، کمک به پیشگیری و کنترل بیماری‌های واگیردار، راهنمایی منابع انسانی متخصص در درمان، و تسریع در فرایند ارائه خدمات بهداشتی و پزشکی است (المدرسی، 1382).

بر این مبنا، بهره‌جویی از ساختار دولت الکترونیکی نیاز به برنامه‌های دقیق در حوزه نرم‌افزاری مانند تجارت الکترونیکی، آموزش الکترونیکی، و پزشکی الکترونیکی دارد. در این مقاله، به دیدگاه جهانی در خصوص پزشکی الکترونیکی پرداخته شده و سپس برنامه‌های مقدماتی این حوزه در کشور مورد بررسی قرار گرفته است.

کلیدواژه‌ها: بهداشت الکترونیکی/ پزشکی الکترونیکی/ تکفاب/ جامعه اطلاعاتی ایران

1. دیدگاه جهانی درباره بهداشت و پزشکی الکترونیکی

تأکید بر برنامه‌‌های پزشکی الکترونیکی در طول چند سال اخیر، به منزله دستاوردی از حوزه جامعه اطلاعاتی، به مرور از توفیق و کامروایی بیشتری برخوردار می‌گردد و فزونی می‌یابد. در این زمینه چند سند عمده، مورد ارزیابی ناظران مسائل اطلاعاتی است که به طور طبیعی دیدگاه‌های مربوط به مدرک، سند، و منابع چاپی را در حوزه پزشکی، در دهه آتی دگرگون خواهد ساخت. نخستین سند عمده که بر وظایف دولت الکترونیکی برای کشورهای آسیایی و اقیانوسیه تأکید ورزیده اعلامیه «توکیو در هزاره سوم» میلادی است که اولویت‌های منطقه را در دوازده ماده تشریح نموده و به دولت الکترونیکی، بازرگانی الکترونیکی، آموزش و بهداشت الکترونیکی توجه دارد (شکرخواه، 82). بی‌شک تأکید سازمان‌ها و اجلاسیه‌های منطقه‌ای بر حوزه‌های تخصصی برنامه‌های الکترونیکی، راهبردی اجرایی از سوی حاکمیت و دولت‌های عضو را در بردارد. در ابعاد بین‌المللی، پیش‌درآمد ساختار مزبور را «کوفی عنان» در سخنرانی افتتاحیه خویش در اجلاس جامعه اطلاعاتی به تاریخ نوامبر 2003 میلادی به این قرار تذکر ‌می‌دهد:

ما در گذر از یک تحول تاریخی هستیم، تحول در شیوه زندگی، یادگیری، کار، ارتباطات، و فعالیت اقتصادی ... همه با توان فوق‌العاده فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی آشناییم: از تجارت گرفته تا درمان از راه دور، آموزش و پرورش گرفته تا حفظ محیط زیست.

آینده صنعت فناوری اطلاعات در دست جهان توسعه‌یافته (که بازارهای آن اشباع گردیده) نیست، بلکه آینده آن در دست میلیون‌ها نفری است که در جهان درحال‌توسعه‌اند و هنوز دست انقلاب اطلاعاتی به آن‌ها نرسیده است. بهداشت الکترونیکی، تحصیل الکترونیکی،‌ و دیگر کاربردهای فناوری اطلاعاتی و ارتباطی زمینه تازه‌ای برای رشد است (عنان، 1382).

با این گفته‌ها می‌خواهیم بر نقش منابع و مأخذ اطلاعاتی در کشورهای در حال توسعه، به انضمام جایگاه صنعت فناوری اطلاعات در تحقق رفاه و سعادت بیشتر از طریق توسعه منابع علمی و روزآمدسازی آن‌ها تأکید کنیم. همین دیدگاه را در اندیشه‌های برخی از عالمان جهان در خصوص اهمیت نقش علم به طور کلی و بهداشت و پزشکی الکترونیکی به طور خاص، می‌توان دریافت. مثلاًً «لوچیانو مایانی» به منزله دبیرکل «سرن»[1] در سخنرانی افتتاحیه خویش در اجلاس «نقش علم در جامعه اطلاعاتی» به نحو گسترده‌ای از ظرفیت‌های فناوری اطلاعاتی در عرصه بهداشت عمومی و توسعه برنامه‌ریزی برای آن سخن رانده است. «مایانی» به جنبه‌های عامیانه و همگانی تصوری از فناوری اطلاعاتی و ارتباطی اندیشیده تا فواید آن به همراه مزیت‌های ارتباطی اشاره می‌کند. این مزایا مبتنی بر حوزه‌های متنوعی هستند، از جمله آموزش، بهداشت،‌ محیط زیست، توسعه اقتصادی، و فناوری‌‌های توان‌بخشی (مایانی، 1382). از دیدگاه وی فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی را می‌توان در عرصه‌هایی از بهداشت عمومی، در اولویت قرار داد. بر این مبنا، اطلاعات بهداشتی عنصری در برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری‌های مدیریتی تلقی می‌شود و در توان‌بخشی به جامعه در حال توسعه، کمک درخوری می‌نماید.

این گونه نگرش‌های نو به مرور توجه دانشمندان علوم مختلف و از آن جمله حوزه اطلاع‌رسانی را برانگیخت؛ در «پیش‌نویس نهایی بیانیه اصول اجلاس عالی سران جهان درباره جامعه اطلاعاتی» در 9 دسامبر 2003 میلادی، مواد 2، 25، و 51 به زمینه‌های گسترش پزشکی الکترونیکی تخصیص یافت و به توانمندی‌های این حوزه اشارات چشمگیری داشت.

در ماده 2 با عنوان «چالش پیش روی ما»، سخن از مهار توانمندی‌های فناوری اطلاعاتی و ارتباطی برای دستیابی به اهداف توسعه‌ای مندرج در «اعلامیه هزاره» می‌رود، که مبتنی است بر از بین بردن فقر مطلق و گرسنگی، تأمین امکان تحصیلات ابتدایی برای همه جهانیان، تقویت برابری زن و مرد و قوت بخشیدن به زنان، کاستن از مرگ‌و‌میر کودکان، بهبود سلامت مادران، مبارزه با ایدز و ویروس اچ آی وی، مالاریا و دیگر بیماری‌ها، تضمین پایداری محیط زیست، و توسعه همکاری جهانی برای رسیدن به توسعه، به منظور دست یافتن به جهانی سرشار از صلح، عدالت، و رفاه. آنچه در چالش مزبور مشهود است توجه به دردها و آلام انسانی درجهان فقیر و کشورهای درحال‌توسعه می‌باشد، که فناوری اطلاعاتی برای آن‌ها یک ابزار گران و فراتر از دسترس محسوب می‌گردد، و انطباق زمینه‌های مذکور با توسعه اطلاعاتی برای جهان در حال توسعه، بسیار دشوار تلقی می‌شود.

در ماده 25 بر برابری و عدالت اطلاعاتی تأکید شده و این برابری را مبتنی بر تقویت و اشتراک دانش جهانی به‌منظور دستیابی به توسعه از طریق فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی، و علمی می‌داند. راه دستیابی به این برابری استفاده از فناوری‌های کمکی تلقی گردیده، به قسمی که در طرح جهانی و ساختار ارتباطی، طریق مناسبی را جلوه‌گر سازد.

در نهایت ماده 51 بر نقش دولت‌ها در اشاعه منابع اطلاعاتی تأکید می‌کند و متذکر می‌شود: استفاده از فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی باید در جهت ایجاد منافع در همه جنبه‌های زندگی روزمره باشد. کاربردهای فناوری اطلاعاتی و ارتباطی در عملیات و خدمات دولت، اطلاعات بهداشتی و درمانی، آموزش و پرورش، اشتغال، حفظ محیط‌‌زیست و مدیریت منابع طبیعی، ... دارای اهمیت بالقوه است(پیش‌نویس بیانیه...، 1382).

از یک دیدگاه کلی می‌توان گفت که آنچه از منظر جهانی در حوزه‌های اطلاعات بهداشتی و پزشکی مورد تأکید واقع شده بهره‌جویی از فناوری اطلاعاتی در تأمین دسترسی عامه به و مواد مزبور است. این اطلاعات باید در مسیرهای عمومی و همگانی، به منزله ابزار سلامتی و بهبود در شرایط زندگی مردم قرار گیرد تا به مرور در راه توسعه ملی واقع شود. «تیموتی اوانز» مشاور فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان بهداشت جهانی بر این اعتقاد است که بحث بهداشت الکترونیکی، پاسخ به نیاز افرادی است که به طیف وسیعی از برنامه‌های کاربردی نیاز دارند. از جمله مهم‌ترین این تأثیرات، جمع‌آوری و مجتمع‌کردن برنامه‌های کاربردی در یک یا چند شبکه در سطح ملی (یا حتی در سطح جهانی) است. به این ترتیب یک شبکه، اطلاعات روزآمد بالینی‌ـ بهداشتی را در کوتاه‌ترین زمان ممکن در سراسر گیتی در دسترس قرار می‌دهد(اوانز، 1382).

2. دیدگاه ملی درباره بهداشت و پزشکی الکترونیکی

نگرش ملی در زمینه بهداشت و پزشکی الکترونیکی در جامعه ایران بر مبنای آیین‌نامه هیئت وزیران و طرح «تکفا» در 15 تیر 1382 به طور رسمی شکل گرفت. براساس این آیین‌نامه و تصمیم‌‌گیری هیئت وزیران مقرر شد که مصوبات آن هیئت در جلسه مورخ 9 تیر 1381 و بنا به پیشنهاد شماره 53188/105 مورخ خرداد ماه 1381 سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور، آیین‌نامه نحوه اجرای فعالیت‌های مشخص به منظور گسترش کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور را در ماده شماره 3 این آیین‌نامه برنامه‌های هفت‌گانه‌ای همراه با پروژه مربوطه به عنوان اولویت‌های برنامه عملیاتی فناوری ارتباطات و اطلاعات کشور اعلام شد و در بند «ج» به حوزه طرح گسترش کاربرد فناوری ارتباطات در آموزش عالی و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اشاره شد و به منزله یکی از راهبردهای ملی به تصویب رسید. بر این قرار دولت، سلامت و بهداشت الکترونیکی را در چارچوب یکی از مسائل اهم برای دستگاه‌های اجرایی مطرح ساخت. در این مصوبه، تعهدات دولت جمهوری اسلامی ایران در دو جنبه توسعه سخت‌افزاری و خلاقیت نرم‌افزاری تجلی یافته است. در این زمینه به راهکارهای علمی موجود در جامعه اطلاعاتی ایران در برنامه توسعه سوم و چهارم جمهوری اسلامی ایران اشاره می‌شود.

الف. طرح جامع اطلاع‌رسانی نظام پزشکی کشور مبتنی بر زیرساختار اطلاعات مکانی جی‌آی‌اس)[2].

گسترش فناوری ارتباطات و اطلاعات در نظام پزشکی کشور از عوامل حیاتی در خدمات اطلاعاتی دولت الکترونیکی در جامعه اطلاعاتی ایران محسوب می‌شود. این روند براساس پروژه مصوب موسوم به «طرح جامع اطلاع‌رسانی نظام پزشکی کشور مبتنی بر زیرساختار اطلاعات مکانی (جی‌آی‌اس)» است که از این پس آن را «طرح جامع اطلاع‌رسانی» می‌خوانیم. این طرح براساس تخصیص اعتبار تبصره 13 قانون بودجه سال 1381 مبتنی بر موافقت‌نامه‌های سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، قابلیت توسعه دارد. اولویت‌دهی این طرح از نظر آن سازمان برای طرح مزبور، از اجزای ماده 7 موافقت‌نامه اجرایی تلقی شده و «جهت‌دهی فعالیت‌های مشترک بخشی به کمیته‌های فرابخشی و تفکیک وظایف» شمرده شده است(موافقت‌نامه‌های اخیر...، 1382). خروجی «طرح جامع اطلاع‌رسانی نظام پزشکی کشور» در چارچوب جامعه اطلاعاتی ایران به قرار زیر تعیین شده است:

- ایجاد سیستم‌های نرم‌افزاری ثبت و جمع‌آوری اطلاعات پزشکی در رده‌های نیروی انسانی، تجهیزات پزشکی، ساختمان‌ها، بیمارستان‌ها، طبقه‌بندی بیماری‌ها و نیاز بخش‌های مذکور بر مبنای استانداردهای بین‌المللی بهداشتی ـ درمانی.

- ارائه آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌های لازم در خصوص اخذ استاندارد، نگهداری، مدیریت و انتشار داده‌های بهداشتی‌ـ درمانی بر مبنای استانداردهای بین‌المللی در سطح ملی؛

- به‌روز نگهداری و ارائه اطلاعات از طریق وب به کلیه ذینفعان و درخواست‌کنندگان

- ارائه گزارش‌های مرتبط با پراکندگی بیماری‌های مختلف، توزیع نیروی انسانی، توزیع فضاهای درمانی (تخت‌های بیمارستانی،‌ توزیع دارو و تجهیزات بیمارستانی)، و ... از طریق پایگاه اطلاع‌رسانی؛

- تهیه طرح نظام جامع‌ اطلاع‌رسانی پزشکی کشور شامل مراحل: اخذ، مدیریت و ارائه اطلاعات پزشکی کشور (بیمه‌ها، خدمات درمانی، و ...)، نرم‌افزارها، سخت‌افزارها، و ساماندهی زیر ساخت‌های لازم تا سطح شناخت و امکان‌سنجی؛

- تهیه استانداردها و ساختار اجرایی مدیریت پروژه « نظام جامع اطلاع‌رسانی پزشکی مبتنی بر ساختار اطلاعات مکانی (جی‌آی‌اس)» شامل کلیه بخش‌های دخیل، وظایف و نقش آن‌ها براساس مطالعات طرح نظام جامع اطلاع‌رسانی پزشکی(برنامه‌های تکفا، 1382).

آنچه از این دستورالعمل آشکار می‌شود انتقال برنامه‌های پراکنده پزشکی و بهداشتی کشور به یک سیستم جامع اطلاعاتی مبتنی بر فناوری اطلاعات است که زمینه‌های دسترس‌پذیری را در جهات علمی و خدماتی براساس استانداردهای موجود بین‌المللی و ملی در حوزه بهداشتی ـ درمانی ارتقا می‌دهد

ب. برنامه راهبردی توسعه کاربری فناوری ارتباطات و اطلاعات بهداشتی‌ (تکفاب)

طرح راهبردی ملی توسعه کاربری فناوری ارتباطات و اطلاعات بهداشتی به استفاده از فناوری‌های جدید در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، دانشگاه‌های علوم پزشکی و سازمان‌های تابعه مربوط می‌شود. هدف اصلی این طرح، برقراری ارتباط بین‌ ارائه خدمات بهداشتی با قابلیت‌های فناوری جدید می‌باشد تا موارد زیر فراهم شوند:

- حمایت از بیمار و ارائه خدمات طراحی‌شده برای او به طور مناسب، سریع و بی‌وفقه؛

- حمایت از پرسنل از طریق ارتباطات الکترونیکی مؤثر، آموزش و مدیریت بهتر، کاهش زمان دستیابی به اطلاعات ضروری (یادداشت‌ها، نتایج آزمایش‌ها)، و افزایش نیروهای خبره و متخصص؛

- بهبود مدیریت و تحویل سرویس‌ها با ارائه اطلاعات مفید برای حمایت از تحقیقات بالینی، اطلاعات مدیریتی و نظارتی.

این طرح بر دانشگاه‌ها، سازمان‌های تابعه و مراکز ارائه خدمات متمرکز می‌شود، ولی در عین حال قصد دارد هم‌راستا با پیشرفت‌هایی که در حوزه خدمات فناوری ارتباطات و اطلاعات به وقوع می‌پیوندد، ارتباط لازم به وجود آید تا دو نوع خدمات با هم یکپارچه شوند و در یک زمینه ماهوی، آماده کار باشند. هسته اصلی راهبرد طرح این است که کنترل بیشتری بر فرایند مدیریت منابع، مدیریت اجرایی و تحویل اطلاعات، و همچنین امور مربوط به فناوری ارتباطات و اطلاعات اعمال گردد. در این صورت رهبری و هدایت فناوری ارتباطات و اطلاعات بهداشتی[3] توانمند می‌گردد و با اجرای محلی و ملی که براساس معیارهای عدالت اجتماعی هستند منطبق خواهد شد.

اجرای این طرح از ابتدای سال 1382 پیش‌بینی شده و قوت‌‌های آن بر مبنای وجود منابع انسانی متخصص و مستعد، و منابع علمی قابل توجه در اکثر مراکز، بیان شده است. فرصت‌های موجود مشتمل بر اجرای پروژه‌هایی است همچون «اچ‌بی‌‌آی» و اچ‌آی‌سی و تجارب ارزنده پزشکی راه دور که در سال‌های اخیر در دفتر توسعه و هماهنگی اطلاع‌رسانی معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، درمان، و آموزش پزشکی حاصل شده. فرصت مناسب است تا در زمینه روزآمد شدن به کارگیر تکنولوژی نوین در اطلاع‌رسانی پزشکی یک حرکت جهشی در از بین بردن فاصله زیاد جهان پیشرفته با علوم روز کشور برداشته شود و در این زمینه به استانداردهای جهانی دسترسی حاصل گردد.

بینش طرح در رابطه با فناوری اطلاعات و ارتباطات این است که کلیه فعالیت‌های حوزه بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را با قابلیت‌های فناوری جدید اطلاعاتی مرتبط سازد. نمونه‌های عملی برای مقاصد طرح به قرار زیرند:

1. برای بیماران، در خدمات بهداشتی و درمانی دارای فناوری ارتباطات و اطلاعات، تأثیرات مستقیم و قابل رؤیتی در نحوه تعامل آن‌ها با سیستم بهداشت، و تجربه آن‌ها به عنوان مشتریان خدمات سلامتی موجود است. بر این قرار که سوابق مربوط به بیمار همیشه و به سرعت در دسترس کارکنان قرار خواهد گرفت و کیفیت سوابق تغییری نخواهد کرد. در عوض بیماران نیز با مشاهده سیستم‌های فناوری ارتباطات و اطلاعات با کیفیت بالا،‌ به کارکنان مطمئن‌تر می‌شوند و به همه سؤالات پزشکان پاسخ می‌دهند و به جدیدترین پروتکل‌های تجویزی و درمانی و نیز به آخرین یافته‌های دانش پزشکی و تخصص بالینی اعتماد می‌کنند و پروتکل‌های مراقبت از راه دور بیمار در دسترس قرار می‌گیرند.

2. متخصصان بهداشت، سیستم‌های جدید، سریع، و ایمن فناوری ارتباطات و اطلاعات را در اختیار خواهند داشت تا از کار روزمره آنان پشتیبانی کنند. بدین ترتیب آنان قادر خواهند بود پیشینه بیمار مورد نظر را بازبینی، طرح‌های مراقبت از وی را برنامه‌ریزی، داروها را تجویز، آزمایش‌ها را بررسی، و نتایج آن را سریعاً و به راحتی مشاهده کنند. با توجه به این نکات، زمانی که به بیمار اختصاص می‌دهند به طور مؤثر در راه تأمین سلامتی، و مراقبت با کیفیت بالا بر اساس جدیدترین سوابق الکترونیکی که صحت و امنیت آن‌ها نیز منظور شده صرف خواهد شد.

3. برای مدیران بهداشت، تأمین‌داده‌های صحیح و معتبر (مالی و بالینی)، تعیین نیروی کاری بهتر، و اداره منابع ناقص راحت‌تر می‌شود. نظارت بالینی افزایش می‌یابد و سطح کیفیت مراقبت از بیماران ارتقا می‌یابد. سلامت عمومی، طرح‌ریزی خدمات برای مردم، و نیز خدمات آماری و تحلیلی براساس داده‌های باکیفیت، بهتر خواهد بود. همچنین اطلاعات، به طور ایمن و بلافاصله در اختیار متخصصان قرار می‌گیرد.

توسعه تکفاب براساس سه مرحله (زیربنا، خدمات کاربردی، و اجرای آن) تعریف شده است. در «زیربنا»ی مقدماتی، تعریف استانداردهای داده‌ها، استانداردهای تبادل، امکان مشاوره پزشکی از طریق رایانه‌های شخصی، و استانداردهای لازم برای حفظ اسرار بیماران در نظر گرفته شده. «خدمات کاربردی» آن مشتمل بر بررسی ایجاد خدمات پرونده‌های بهداشتی ملی، و استفاده از «ایکس‌ام‌ال» مبتنی بر مشخصه سیستم «ئی‌پی‌آر» با استفاده از استانداردهای قابل تغییر است. بخش‌های بعدی طرح در دو مرحله و با توجه به راهبرد‌‌های زیر پیشنهاد شده است:

مرحله اول: 1383-1382

1. زیربنا

- امکان دستیابی به پهنای باند لازم (حداقل 64 کیلوبایت در ثانیه) برای مراکز بهداشتی، و افزایش به پهنای باند 2 مگابایت در ثانیه میان مراکز اصلی؛

- قابلیت دسترسی به داده‌های معتبر برای همه کارکنان بهداشتی با توجه به سطوح مسئولیتی، و ایجاد سیستم تهیه فهرست‌های بهداشتی در سطح ملی.

2. خدمات کاربردی

- خدمات ملی پیوسته اورژانس؛

- خدمات ملی پیوسته اطلاعات خاص پزشکی؛

- خدمات ملی نظام اطلاعات دارویی و غذایی؛

- پایلوت خدمات پرونده سلامتی ملی؛

- پایلوت خدمات ملی تحلیلی پرونده بهداشتی- درمانی؛

- پایلوت تهیه مطالب و آموزش به شیوه الکترونیکی؛

- بررسی خدمات ملی منابع الکترونیکی پزشکی از طریق کتابخانه مجازی.

مرحله دوم: 1389- 1384

1. زیربنا

- دستیابی به پهنای باندی که در سرعت‌های توصیه‌شده در شبکه‌های محلی و نواحی گسترده دیگر، جوابگوی نیازها باشد؛

- مکانیسم‌های دستیابی امن (مثل کارت‌های هوشمند) برای مردم.

2. خدمات کاربردی

- خدمات ملی ثبت سلامتی به همراه داده‌های مهم و لینک‌های ارجاعی به سیستم‌های شبکه جهانی محلی برای دستیابی کامل به سابقه؛

- خدمات شناسنامه الکترونیکی بهداشتی؛

- خدمات ملی تجویز نسخه الکترونیکی به همراه کارآیی کامل برای متخصصان بالینی و خود بیمار به صورت پیوسته.

براساس طرح توسعه تکفاب، روند اطلاع‌رسانی پزشکی به صورت ملی و با توجه به توانمندی‌های استان‌ها، امکان تحقق پیدا می‌کند (برنامه استراتژیک ...، 1382). این طرح بر حسب ساختار یک دبیرخانه با توجه به همکاری نزدیک با واحدهای مسئول، قابلیت تحقق می‌یابد. این طرح اینک در سه استان آذربایجان شرقی، بوشهر، و کهگیلویه و بویراحمد به صورت آزمایشی در حال اجرا می‌باشد و صورتجلسات و نتایج آن در پایگاه وب تکفاب موجود است. آنچه به منزله کارکردی در طرح ملی تکفاب مشهود است محور حرکت طرح در اجزای مختلف آن، و به قرار زیر می‌باشد و مسئولان برای آن براساس معرفی هر محور و مبحث کلیدی، چاره‌اندیشی نموده‌اند:

- محور آموزش الکترونیکی،

- محور کتابخانه دیجیتال و خدمات اطلاعات تحقیقات،

- محور خدمات اطلاعات بالینی و نسخه الکترونیکی،

- محور خدمات اطلاعات مدیریت.

نتیجه‌گیری

آن چه از طرح جامع اطلاع‌رسانی و برنامه راهبردی توسعه کاربرد فناوری و اطلاعات بهداشتی دولت جمهوری اسلامی ایران استنتاج می‌شود مبتنی بر برنامه‌های کلیت‌نگر در ساختار زیربنایی و توسعه آموزش منابع انسانی است که می‌تواند اجزای مسائل بهداشتی و پزشکی الکترونیکی را در دهه هشتاد شمسی دربرگیرد. از تجارب ممالک توسعه‌یافته آشکار است که نیاز روزافزون عامه جوامع مزبور به اطلاعات الکترونیکی سلامتی، روبه فزونی دارد؛ چنانچه در جامعه آمریکا مردم از طریق شبکه جهانی وب به طور کلی در هزاره جدید در جستجوی چهار دسته از منابع اطلاعاتی بوده‌اند که عبارت‌اند از: علائق شخصی، درباره سلامتی، مطالب دولتی، و مسائل مذهبی.

طبق تحقیقات جدیدی که در تابستان 2002 میلادی صورت گرفته، هفتاد و سه میلیون نفر آمریکایی در مقطع زمانی مزبور به دنبال اطلاعات الکترونیکی درباره سلامتی بوده‌اند، در حالی که در پاییز سال 2000 میلادی حدود پنجاه و دو میلیون نفر از اطلاعات الکترونیکی سلامتی بهره برده‌اند که این ارقام رشد چشمگیری را نشان می‌دهند. همچنین 81 درصد، جستجوی خود را با یک موتور جستجو یا سایت‌های اطلاع‌رسانی مثل«یاهو!»، «ام‌اس‌ان»، و «ای‌اُ‌اِل» شروع کرده و بقیه مستقیماً به سراغ سایت‌های مربوط به سلامتی رفته‌اند. گزارش شده که 82 درصد از افراد از اطلاعات سلامتی یافته‌شده، راضی بوده‌اند. از هر سه نفر یک نفر می‌گوید کسی را می‌شناسد که اطلاعات سلامتی موجود در اینترنت، به او کمک کرده است، و از هر صد نفر، دو نفر فردی را می‌شناسند که از این اطلاعات آسیب دیده است. اغلب جستجوها برای اطلاعات سلامتی مربوط به بیماری‌های خاص، کنترل وزن، و اطلاعات درباره دستور استفاده از داروها بوده است. همچنین، جستجو در خصوص سلامت روانی و مباحث حساس پزشکی رو به افزایش است)بشاش، 1381).

تمام موارد مذکور مبین ترویج اطلاعات سلامت الکترونیکی در جامعه اطلاعاتی نوین در هزاره جدید است. بر این مبنا دولت جمهوری اسلامی ایران به تبعیت از اعتقاد راهبردی سازمان بهداشت جهانی، باید جنبه‌های آموزشی و شبکه‌سازی را به منزله چشم‌انداز نوین توسعه بهداشت و پزشکی الکترونیکی تا پایان قرن حاضر شمسی بر اصول و مبانی زیر متمرکز کند:

1. آموزش: سرمایه‌گذاری در بخش‌های آموزش بهداشتی‌- درمانی برای پزشکان متخصص و عمومی، پرستاران، و امدادگران؛

2. سازگاری: تدارک زیرساخت‌های فنی استاندارد برای کشور و بالطبع سازمان‌های مختلف به منظور اتصال به شبکه جهانی بهداشت؛

3. کاربرد فناوری‌های نوین در امر بهداشت: مبتنی بر سرمایه‌گذاری بیشتر در حوزه تحقیقات پزشکی؛

4. شبکه‌سازی: قابلیت برقراری ارتباط جهانی و ملی در حوزه بهداشت و درمان، فارغ از محدوده جغرافیایی.

منابع

- (1382)، «برنامه‌های تکفا: نظام پزشکی کشور». تکفا. سال اول. شماره 4 (اردیبهشت 1382)، ص 162.

برنامه استراتژیک توسعه کاربری فناوری ارتباطات و اطلاعات بهداشتی (تکفاب). سایت تکفاب: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی. (WWW.Takfab.hbI.Ir) [بهمن 1382].

بشاش، محمود. «آنها در جستجوی چه هستند؟» در وب سایت خود را به یک مرکز درآمد تبدیل کنید. کتاب الکترونیکی در سایت محمود بشاش (WWW.mahmoodb.com) [پاییز 1381].

پیش‌نویس بیانیه اصول اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی، نسخه 15 آذر. سایت ایران و جامعه اطلاعاتی. (WWW.Iranwsis.org) آذر 1382.

تیمونی، اوانز. «بهداشت الکترونیکی وارد می‌شود». عصر ارتباط. شماره 46 (20 دی 1382)، ص 9.

شکرخواه، یونس (بی‌تا). «بررسی تطبیقی محتوای اعلامیه‌های کنفرانس منطقه‌ای: تدارک اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی». سایت ایران و جامعه اطلاعاتی (WWW.Iranwsis.org) [آذر 1382].

‌عنان کوفی (بی‌تا). «سخنرانی کوفی عنان، دبیرکل سازمان ملل متحد، در اجلاس عالی سران جهان درباره جامعه اطلاعاتی». سایت ایران و جامعه اطلاعاتی. (WWW.Iranwsis.org) [آذر 1382].

لوچیانومایانی (بی‌تا). «سخنرانی لوچیانومایانی، دبیرکل CERN در مراسم اختتامیه اجلاس نقش علم در جامعه اطلاعاتی. سایت ایران و جامعه اطلاعاتی. (WWW.Iranwsis.org) [آذر 1382].

المدرسی، محمدتقی (1382) «ICT فناوری بیطرف و جامعه مبتنی بر اطلاعات» ماهنامه تجارت الکترونیک و رایانه. شماره 8 (آذر، ص 18.

«موافقت‌نامه‌های اخیر دستگاه‌های اجرایی درخصوص پروژه‌های برنامه‌های تکفا». تکفا. سال اول. شماره 4 (اردیبهشت 1382)، ص 156.
پی‌نوشت‌ها
1. CERN

2. GIS (Geographic Information System)

3. HICT (Health Information & Communication Technology)

* استادیار گروه کتابداری و اطلاع‌رسانی دانشگاه اصفهان

منبع: سایت مرکز مدارک و اطلاعات علمی ایران

راه طولانى تا ایجاد دولت الکترونیکی (1)

سه شنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۸۴، ۰۶:۲۸ ب.ظ | ۰ نظر

جواد دلیری - «خدمات دولت الکترونیکى» عنوانى است که روى پارچه نوشته هاى ساده یا تابلوهاى ورودى مقابل دفاتر تازه تأسیس در گوشه و کنار شهر نقش بسته است. دفاتر خدمات دولت الکترونیکى مراکزى است که چندسالى است براى ارائه خدمات دولتى روى شبکه هاى رایانه اى و اینترنتى ایجاد شده است، اما خدمات همچنان سنتى ارائه مى شود.

پرده دوم:

ساعت ۱۱ صبح، یکى از ۵۰ دفتر خدمات دولت الکترونیکى در تهران پر است از مراجعه کنندگان که براى صدور گذرنامه آمده اند یا تعویض گواهینامه و یا گرفتن بر گه عدم خلافى ... در دفتر «خدمات دولت الکترونیکى» تنها سه رایانه وجود دارد. یکى از آنها فقط پرینت برگه خلافى مى دهد. یکى روى میز مدیر دفتر قرار دارد و آن یکى هم به مراجعه کنندگان سرویس مى دهد... مراجعه کنندگان زیر لب غرغر مى کنند... یکى مى گفت، گفته بودن سه هفته اى گواهینامه مى دهند اما سه ماه است گواهینامه ام به دستم نرسیده است دیگرى پاسخ مى داد، از صبح اینجایم، هنوز کارم راه نیفتاده است.

پرده سوم:

در یک کشور اروپایى زندگى مى کند. قبوض برق، آب و تلفن خود را با استفاده از رایانه اش در منزل پرداخت مى کند، بلیت مسافرتش را با فشار چند کلیک و اتاق مورد نظرش را در هتل شهر مقصد رزرو مى کند، پول نقد با خود همراه نمى برد، نگران کمبود پول هم نیست، براى دانشگاهش هم نیازى ندارد در صف انتخاب واحد دانشگاه بایستد....

* * *

در جهان مدرن، دولت الکترونیکى در برگیرنده توسعه و به کارگیرى زیر ساختهاى اطلاعاتى و همچنین تدوین و اجراى سیاستها، قوانین و مقررات لازم براى کاهش فرایند هاى ادارى است. اما در ایران، این «دولت جدید»، وضعیتى متفاوت دارد. برخلاف نام الکترونیکى آن، نقطه اتصال مردم و دولت که باید از طریق رایانه باشد، همچنان سنتى است. در حالى که نبایدنیازى به مراجعه حضورى و فیزیکى به مراکز خدماتى باشد افراد باز هم باید به مراکز خدماتى بروند.

طرح خدمات دولت الکترونیک در حقیقت آغازى براى استفاده آسان از فناورى اطلاعات به منظور توزیع خدمات دولتى یا سازمانى به صورت مستقیم به ارباب رجوع است و به علت خواص چنین شبکه اى باعث خواهد شد این خدمات در تمام شبانه روز و خارج از ساعات ادارى ارائه شود. امروز بسیارى از کشورهاى در حال توسعه و در حال گذار در تلاشند تا با تدوین و اجراى پروژه هاى دولت الکترونیک خود را با واقعیات و محیط جدید منطبق سازند و از مزایاى آن بهره گیرند. واقعیت این است که اگر طرحهاى دولت الکترونیک به گونه اى کارآمد و هدفمند طراحى و اجرا شوند مى تواند اصلاحات نهادى عمیقى را در بخش دولتى و اصلاح دولت به عمل آورند.

دولت الکترونیک برخلاف رویکردى که در بسیارى از کشورهاى در حال توسعه و بویژه خاورمیانه مشاهده مى شود، قرار دادن رایانه به مقامات و کارمندان دولتى، اتوماتیک کردن رویه هاى عملى قدیمى یا صرفاً ارائه اطلاعات نهادها و وزارتخانه ها روى وب سایت یا ایجاد وب سایت وزارتخانه اى نیست. به اعتقاد صاحبنظران ارتباطى دولت الکترونیک استفاده از فناورى ها واطلاعاتى و ارتباطى براى متحول کردن دولت وفرآیند حکومت گرى از طریق قابل دسترسى تر، کارآمدتر و پاسخگو تر کردن آن است. رضا خسروى کار شناس فناورى ارتباطات و اطلاعات مى گوید: «دولت الکترونیک استفاده سهل و آسان از فناورى اطلاعات به منظور توزیع خدمات دولتى به صورت مستقیم به مشترى، به صورت ۲۴ ساعته و در هفت روز هفته است. دولت الکترونیکى در صدد استفاده از فناورى اطلاعات و ارتباطات در جهت ارائه اطلاعات و خدمات به شهروندان، بخش هاى اقتصادى، کارمندان دولت و سایر قسمت هاى دولتى اطلاق مى شود.

مفهوم دولت الکترونیک در پى ظهور وگسترش فناورى هاى نوین ارتباطى و از جمله اینترنت گسترش پیدا کرد. تغییر ات گسترده و عمیقى که اینترنت برابعاد گوناگون زندگى انسانها، از روابط انسانى گرفته تا کار، آموزش، تفریح، خرید و.... داشته، لزوم ارائه خدمات نوین و کیفى که پاسخگوى نیازها و انتظارات شهروندان جامعه اطلاعاتى آینده باشد را نمایان مى سازد. سیر تحول و توسعه دولت الکترونیک جدا از گسترش و توسعه شبکه اینترنت نیست. همانطور که اینترنت با سرعت فراوان و دسترسى آسان تر توسعه مى یابد، دولتها نیز به طور فزاینده اى به این فناورى به عنوان ابزارى جهت کاهش هزینه ها، ارتقا، بهبود ارتباطات میان بخش هاى دولت و مردم افزایش کارایى در میان سیستم هاى بروکراتیک دولتى و تشویق مشارکت شهروندان در فرایندهاى دولتى مى نگریستند. نخستین بارى که از دولت الکترونیک به طور رسمى نام برده شد، در طول مدت ریاست جمهورى کلینتون در آمریکا بود.

اما تفکر و ایده دولت الکترونیک محدود به آمریکا نیست زیرا در سایر کشورهاى پیشرفته و در حال توسعه نیز، نیاز براى تغییرات و تحولات جدى در بخش دولتى احساس مى شود.

علاوه بر این، دولت الکترونیکى مزایاى مهمى براى شهروندان، مشاغل و دولت ها در سرتاسر جهان به وجود آورده است. اگر چه این فناورى هنوز دوره نوجوانى خود را طى مى کند ولى قابلیت هاى انعطاف ناپذیر اینترنت شامل پتانسیل بالاى آن براى کاستن فوق العاده هزینه ها، افزایش سود، گسترش موارد قابل دسترس، از بین بردن فاصله هاست. خسروى کارشناس ارتباطات مى گوید: «دولت الکترونیک، شاهد مدیریت کارآمدى خواهد بود، خدمات دولتى بهترى به شهروندان ارائه مى شود، تعامل بهترى با شهروندان و بخش هاى بازرگانى و صنعتى به وجود مى آورد، از طریق خدمات به مردم، در هر زمان و هر مکان ارائه مى شود، تسهیلات در اختیار شهروندان قرار مى گیرد، انجام امور دولتى با شفافیت بیشترى انجام مى شود، مسؤولیت پذیرى از سوى بخش هاى دولتى مشاهده خواهد شد، مخاطب بخش هاى دولتى دیگر جمع نبوده، بلکه فرد است، کاهش بوروکراسى ادارى و کاغذبازى در ادارات از دیگر مزایاى دولت الکترونیکى است.

مهندس نصرالله جهانگرد، دبیر شوراى عالى اطلاع رسانى مى گوید: «در تهران با جمعیت سیالى بالغ بر ده میلیون نفر مواجه هستیم، همچنین دو میلیون خودرو، ترافیک سنگین تزاحم و تلاقى از هم گسیختگى فراوانى را به وجود آورده است.»

جهانگرد این پرسش را مطرح مى کند که «کاربران و شهروندان چه نیازهایى دارند و در این زمینه با دو مسأله روبرو هستیم؛ اول توسعه شهرى و دوم خود فناورى اطلاعات براى پشتیبانى از توسعه شهرى.» جهانگرد ادامه مى دهد: فناورى اطلاعات و ارتباطات مى تواند کلیه خدمات شهرى را در فضاى مجازى توسعه دهد و با ایجاد طرح جامع و ارتباط بخشى بین کانون هاى مختلف تصمیم گیرى جامع را در این میان به وجود آورد.

مزایاى استفاده از فناورى اطلاعات و ارتباطات براى توسعه شهرى تسهیل و افزایش اثربخشى برنامه ریزى شهرى، مشارکت بهتر در برنامه ریزى و افزایش مقبولیت اجتماعى، بهبود شرایط اکولوژیکى و محیط زیست شهرى، مدیریت مناسب ترافیکى، کارآیى و کاربرد شهروند محور فضاى زندگى و دسترسى بهتر به اطلاعات سازه ها و مبلمان شهرى است.

با این حال، در راه تحقق و پیاده سازى دولت الکترونیک موانع بسیارى اعم از محدودیت مهار فنى و تکنولوژى، دشوارى هاى اقتصادى و مالى، نگرش هاى موجود در جامعه در سطح مسؤولان و دستگاه هاى اجرایى کشور گرفته تا شهروندان و عموم جامعه و غیره قابل مشاهده است.

على خسروى، کارشناس ارتباطات مى گوید: در میان مسؤولان، برنامه ریزان و نیز افکار عمومى جامعه هنوز ضرورت تحقق دولت الکترونیک به طور کامل درک نشده است و مدیران بلندپایه سازمان هاى دولتى، در عمل از برنامه ریزى هاى انجام شده در جهت بسترسازى براى تحقق دولت الکترونیک حمایت لازم را به عمل نمى آورند. لذا این مسأله نیازمند تدابیر برنامه هایى به منظور تغییر نگرش ها در این خصوص است.

مهندس جهانگرد مى گوید: «به دلیل اینکه دسترسى به این تکنولوژى تاکنون محدود بوده، با کمبود دانش و مهارت، فقدان انگیزه بر جایگزینى روش هاى سنتى و عادت و گاه اجبار شهروندان در کسب خدمات رودررو مواجه بوده ایم.»

على محقر، رئیس اداره IT وزارت کشور هم نکته اى دیگر مى گوید. او تصریح مى کند: مشخص شدن برنامه همراه با زمان بندى و هزینه هاى مربوطه، الزام مدیران تمام دستگاه هاى دولتى و غیردولتى در به کارگیرى فناورى هاى اطلاعاتى در انجام وظایف محوله و تخصیص اعتبار بر اساس برنامه جامع، از اولویت هاى اصلى توسعه در این حوزه محسوب مى شود.

او بر وجود دستگاهى به عنوان متولى فناورى اطلاعات و ارتباطات در ایران تأکید دارد، چرا که به اعتقاد او در صورت وجود دستگاه اصلى و برنامه مشخص، بودجه و اعتبارات نقش مهمى را در ایجاد فرهنگ و توسعه دولت الکترونیکى خواهد داشت. ضمن آنکه ماهیت و عملکرد دولت الکترونیکى به گونه اى است که در کوتاه مدت نه تنها سرمایه گذارى هاى انجام شده را برمى گرداند، بلکه سودآورى هاى فراوانى براى دستگاه هاى دولتى و بنگاه هاى خصوصى به بار خواهد آورد.

محقر، رئیس اداره IT وزارت کشور معتقد است: بودجه توسعه طرح دولت الکترونیکى باید در بخش تکمیل شبکه فیبر نورى کشور، پایگاه هاى داده ملى، سیستم هاى ماهواره اى در مراکز استان ها و شهرستان ها، برج هاى IT در شهرستان ها، آموزش هاى کوتاه مدت و تخصصى، تخصیص یابد.

وى ادامه مى دهد: همچنین تکلیف و الزام قانونى جهت اختصاص درصدى از بودجه دستگاه هاى دولتى یا عمومى و حتى خصوصى بویژه توسعه سخت افزارى و نرم افزارى IT در همان دستگاه باید صراحتاً در قانون آورده شود.

بنابراین، در صورت درک ویژگى ها و مختصات جامعه اطلاعاتى آینده و جایگاه و نقش ایران در این عرصه از سوى مدیران و برنامه ریزان شاهد اجرا و پیاده سازى اصولى و صحیح دولت الکترونیک در جامعه خواهیم بود. از دیگر سو رسانه هاى جمعى اعم از رادیو و تلویزیون و مطبوعات مى بایست با اطلاع رسانى مناسب نسبت به آگاه سازى افکار عمومى شهروندان در خصوص مفاهیم و مزایاى دولت الکترونیکى اقدام کرده تا شرایط پیاده سازى دولت الکترونیکى تسهیل شود. ایجاد و نگهدارى شبکه هاى اطلاع رسانى و پایگاه اطلاع رسانى هزینه هاى بالایى را بویژه براى کشورهاى در حال توسعه در بر دارد.

لذا فراهم کردن بسترهاى پیاده سازى و تحقق دولت الکترونیک هزینه هاى سنگینى را بر دوش جامعه و شهروندان خواهد گذاشت، زیرساخت هاى لازم در این زمینه در بسیارى از جوامع مهیا نیست. عمده ترین بستر پیاده سازى دولت الکترونیک، اینترنت است که فراهم کردن امکانات مناسب در این زمینه ضرورى و اجتناب ناپذیر است.

منبع: ایران

راه طولانى تا ایجاد دولت الکترونیکی (2)

سه شنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۸۴، ۰۶:۲۳ ب.ظ | ۰ نظر

جواد دلیرى -اگر در زندگى مدرن روزمره نمى توان هیچگونه تصورى از زندگى بدون انرژى برق یا آب داشت، دیر یا زود اینترنت نیز این نقش را به عهده خواهد گرفت، یعنى نمى توان بدون استفاده از اینترنت و خدمات مبتنى بر آن زندگى کرد.

بر اساس گزارش منتشر شده توسط وزارت ارتباطات و فناورى اطلاعات، مى توان ادعا کرد که اغلب وزارتخانه هاى کشور وارد مرحله اول از دولت الکترونیک شده اند و یا اینکه اقداماتى را در راستاى نیل به این هدف آغاز کرده اند، ولى در حال حاضر ۱۴ درصد از سازمانهاى اصلى دولتى حتى فاقد آدرس اینترنتى هستند، ۷۸ درصد داراى وب سایتهاى ابتدایى بوده و تنها ۸ درصد [یعنى دو مورد] داراى سایت پیشرفته اند و هیچ یک از سایتهاى دولتى در مرحله تعاملى، تراکنشى و یا مرحله یکپارچگى قرار ندارند. هیچگونه خدمات دولتى یا پرداخت در حال حاضر از طریق وب سایتهاى دولتى ایران قابل اجرا نیست. اکثر سازمانهاى دولتى موجود حتى فاقد ارتباط با سازمانها و شرکتهاى تابعه خود هستند و تنها برخى از آنها داراى ارتباط با بخشى از سازمانها یا شرکتهاى زیرمجموعه خود هستند.

ایده دولت الکترونیک بدین منظور مطرح شد که دولت و شهروندان بتوانند ارتباط نزدیک ترى با یکدیگر داشته باشند و مردم جامعه نیز در تعیین سرنوشت اجتماعى شان نقش داشته باشند. به همین دلیل، یکى از منافع مورد انتظار در انجام پروژه هاى مرتبط با فناورى ارتباطات و اطلاعات، بهبود کارایى در ادارات است.

از دیگر مزایاى دولت الکترونیک، ارتقاى کیفیت و حجم خدمات و نیز افزاش قابلیت دسترسى به اطلاعات دولتى است. دولت الکترونیک به دلیل داشتن ویژگیهایى مانند سریع تر شدن تعاملات، افزایش مسؤولیت پذیرى و پاسخگویى و پردازش سریع تر باعث مى شود تا علاوه بر کارایى ناشى از صرفه جویى در هزینه ها و منابع کیفیت خدمات نیز افزایش یافت.

دکتر على اکبر جلالى استاد دانشگاه علم و صنعت مى گوید: افزایش کیفیت خدمات دولتى، به روز شدن این خدمات، بهبود وضعیت شهروندان، افزایش پاسخگویى، تمرکز خدمات دولتى بر نیازهاى شهروندان، کاهش هزینه ها، آسانى ارتباطات، کاهش اندازه دولت، کاهش تخلفات، افزایش مشارکت مردم و اداره مؤثرتر حکومت همگى از آثار مثبت دولت الکترونیک است.

واقعیت این است که اگر طرحهاى دولت الکترونیک به گونه اى کارآمد و هدفمند طراحى و اجرا شوند، مى توان اصلاحات نهادى عمیقى را در بخش دولتى و اصلاح دولت به عمل آورد، اما دولت الکترونیک در برخى از کشورها تاکنون نتوانسته به مفهوم واقعى خود نزدیک شود. در بسیارى از کشورها از جمله ایران رویدادى که تاکنون شاهد آن بوده ایم، این مسأله محدود به خریدارى سخت افزار براى ادارات و دوایر و تشکیل فرایند اتوماسیون ادارى و تغییر روشهاى سنتى و یا در بهترین موارد، گذاردن اطلاعات محدود در وب سایتهاى سازمان یا وزارتخانه ها است.

در صورتى که هدف اصلى یک دولت الکترونیک، استفاده از فناورى اطلاعات در جهت تغییر ساختار دولت براى بالا بردن قابلیت دسترسى به دولت براى مراجعان و پاسخگویى و ازدیاد بازدهى کارى آن به سمت توسعه است. راهى که از طریق استفاده از فناورى اطلاعات به انجام مى رساند. چنین طرحى جز با ارائه یک ساختار قوى و همکارى تمام بخشهاى یک دولت و فراهم سازى بستر مناسب محقق نخواهد شد. در نتیجه اجراى آن تنها با ایجاد وب سایت هاى دولتى و انتشار اخبارى از فعالیتهاى سازمانى امکانپذیر نیست.

مدل دولت الکترونیک به صورتى چندلایه تنظیم شده که حتى در کشورهاى پیشرفته نیز برخى لایه هاى پیشرفته آن پایه ریزى نشده است، اما صرفاً براى ادعا و عنوان هم که شده، دولت الکترونیک نیازمند حداقلهایى است که حتى از مراحلى چون مکانیزاسیون و اتوماسیون بالاتر است.

بنابر تصمیم دولت، کلیه سازمانهاى دولتى موظف شده بودند تا پایان سال ۸۲ وب سایت مربوط به خود را راه اندازى کرده و اطلاعات مورد نیاز ارباب رجوع را در آن قرار دهند.

طبق مصوبات، استقرار سیستم هاى مکانیزه در زمینه فعالیت هاى دستگاههاى اجرایى، استقرار شبکه اطلاع رسانى اینترنتى، درج آدرس اینترنتى در سر برگ ها، قرار دادن اطلاعات مورد نیاز در شبکه هاى اطلاع رسانى، راه اندازى پایگاه اینترنتى مردم از سوى سازمان مدیریت از جمله اقداماتى است که در این راستا باید انجام مى گرفت.

اما على رغم این مصوبات کافى است به صورت گذرا سرى به دفاتر خدمات دولت الکترونیک بزنید، متوجه مى شود تنها براى گرفتن یک فرم نیازمند زمانى طولانى هستید، پس از پر کردن فرم تازه از شما، شماره کد ملى مى خواهند که اگر نداشته باشید، باید ساعتها وقت زمان بگذارید. همه این کارها با یک شبکه رایانه اى قابل حل است اما هنوز در خیلى جاها سنتى است.

مشخص است در برخى جاه ها پیچیدگى فرآیند کارهاى ادارى با ایجاد دفاتر دولت الکترونیکى کاملاً بیشتر شده است. این درست مشابه فرآیندى است که بانکهاى ما در رایانه اى کردن امور انجام مى دهند. آنها یک بار تمامى مراحل کار را در رایانه وارد مى کنند و یک بار هم به صورت دستى این کار را انجام مى دهند در حالى که در گذشته کل این مراحل صرفاً به صورت دستى انجام مى گرفت. تردید در پیاده سازى دولت الکترونیکى و ایجاد کار به صورت نصفه و نیمه نه تنها هیچ فایده اى براى ایجاد سهولت و سرعت در کارنداشته بلکه حلقه اى به حلقه هاى بروکراتیک و سنتى مى افزاید. همین سازمان ثبت احوال، چندین سال است براى کسب اطلاعات مربوط به مردم هزینه بسیارى را صرف کرده است و چندین سال است براى اعلام این شماره به مردم راههاى مختلفى در پیش گرفته مى شود. با این حال هنوز یا بسیارى از مردم شماره هاى ملى خود را نمى دانند یا هنوز کارت ملى خود را نگرفته اند.

در آمریکا، ارائه خدمات به صورت اینترنتى در مقایسه با سایر روشهاى ارائه خدمات ۷۰ درصد براى دولت مرکزى صرفه جویى در پى داشته است. تجدید گواهینامه از طریق اینترنت ۲ دلار هزینه در پى دارد در حالى که با سایر روش ها این هزینه ۷ دلار است. در آلاسکا هزینه ثبت نام اتومبیل ۷‎/۷۵ دلار بوده که استفاده از سیستم اینترنتى، این مبلغ را به ۹۱ سنت کاهش داده است. در برزیل از هر ۱۰ نفر، ۸ نفر برگه هاى مالیاتى خود را به صورت اینترنتى ارسال کرده اند که در نتیجه آن دولت برزیل ۱۰ میلیون دلار در هزینه هایش صرفه جویى کرد. دولت شیلى به علت استفاده از سیستم هاى یکپارچه الکترونیکى ۲۰۰ میلیون دلار صرفه جویى در هزینه ها داشته است. اما ایران در میان ۱۷۸ کشور جهان در رتبه ۱۱۵ قرار دارد. ایران در این رتبه پایین تر از کشورهاى کوچکى مانند سریلانکا، گرانادا، سوریتام، آلبانى، ویتنام، هندوراس و ... قرار دارد. حمیدرضا ریاحى مشاور دبیر شوراى عالى اطلاع رسانى توضیح مى دهد: ایجاد ارتباط الکترونیکى بین دستگاههاى مختلف، مبتنى بر یک دستور اجرایى و حکومتى نیست که به صرف اعلام شوراى عالى اطلاع رسانى یا هر مقام دیگرى محقق شود. دستگاههاى اجرایى در قالب برنامه تکفا هر کدام موظف هستند در وهله اول نگرش خود را به کاربرى فناورى ارتباطات و اطلاعات از یک ابزار به موجد و ستبر توسعه تغییر دهند و سپس با بهره گیرى از برنامه هاى جامع بخشى سیستم هاى خود را ارتقا دهند که این تغییرات به الزامات زیادى از جمله فرهنگ سازى، قوانین و مقررات ساختار هاى جدید سازمانى علاوه بر زیر ساخت هاى گوناگون فنى و دسترسى نیاز دارد. به گفته او در هیچ جاى دنیا این تحولات یک دفعه اتفاق نیفتاده که اکنون ما انتظار داشته باشیم در طول زمان نسبتاً کوتاه برنامه تکفا این تحول در نگرش ها و در نهایت ارتباط یکپارچه بین نهادهاى مختلف برقرار شده باشد.

او تغییر نگرش رأس هرم مدیریتى کشور را در زمینه به کارگیرى آى تى اولویت مى داند.

* * *

از شواهد پیداست تا قوام یافتن چنین رؤیایى که در جاى جاى شهر دفاتر خدماتى الکترونیکى مستقر باشند و با یک «کلیک» کارها انجام شود، فاصله بسیار داریم چرا که این دفاتر بیش تر شبیه یک دفتر پستى عمل مى کنند و بودجه چند میلیاردى این طرح تاکنون به طورى عمل کرده که شما مدارک را دستى به این دفاتر مى دهید، گذرنامه و گواهینامه را باز دستى دریافت مى کنیم در حالى که باید این کار از منزل و از طریق اتصال به یک شبکه و بدون حضور فیزیکى انجام پذیرد. هرچند مسؤولان اعلام کرده اند دولت الکترونیک تا پایان برنامه چهارم بطور کامل محقق مى شود که باید دید این تحقق تا چه حد کامل خواهد بود. باید ماند و دید که از این رو یا تا واقعیت چه مقدار فاصله داریم، پایان برنامه چهارم توسعه؟ ... امیدوار باشیم؟

منبع: ایران

سازمان مدیریت و پروژه هایی که به تعویق می افتد

سه شنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۸۴، ۰۵:۴۹ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – سازمان مدیریت و برنامه ریزی از جمله نهادهایی است که نقش مهمی در پیشرفت پروژه های کشور داشتته و دارد. اما این سازمان بنا بر دلایلی که هنوز چرایی آن مشخص نیست موجبات کندی، تعویق و گاه حتی متوقف شدن برخی از پروژه های خرد و کلان در حوزه IT شده است.

یک نمونه مشخص و همه ساله ازعدم تامین منابع از سوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی به منابع طرح توسعه و کاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات (تکفا) مربوط می شود. پیش از این و در اخبار نیز اعلام شد که تلاش های نهادی همچون شورای عالی اطلاع رسانی در سال گذشته نهایتاً منجر به جذب تنها نیمی از بودجه این طرح شد و این که چرا باید برای جذب تنها نیمی از بودجه مصوب و قانونی این گونه تلاش و پیگیری به عمل آید موضوعی است که سازمان مدیریتی ها باید به آن پاسخ دهند.

اما کم نیستند پروژه هایی که این روزها به علت عدم تامین اعتبار از سوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی به تعویق افتاده اند.

از آن جمله می توان به طرح های ICT وزارت آموزش و پرورش اشاره کرد. به گفته معاون وزیر آموزش و پرورش طرح هایی همچون اتوبوس اینترنتی و تجیهیز مدارس از نظر این وزارتخانه آماده است ولی به دلیل تامین نشدن اعتبار به تعویق افتاده اند.به گفته وی سال گذشته تنها 30 درصد از طرح تجهیز مدارس تامین شده است.

موضوع دیگر به تعویق افتادن پروژه های گام اول توسعه وزارت ICT است. بر این اساس سال گذشته وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات 5 تفاهمنامه مختلف را با 4 وزارتخانه و قوه قضائیه تحت عنوان گام اول توسعه به امضا رسانید که این تفاهمنامه باید تا پایان مردادماه سال جاری به بهره برداری برسد که به دلیل تأمین نشدن اعتبارات لازم از سوی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی این کار به تعویق خواهد افتاد.

اعتبار تفاهمنامه‌‌های گام اول توسعه از محل اعتبارات وزارتخانه فناوری اطلاعات و ارتباطات تأمین خواهد شد اما اجازه جابجایی این اعتبارات باید از سوی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی صادر شود که علیرغم قول‌های داده شده این امر تا کنون محقق نشده است.

نمونه دیگر به تعویق مکرر در اجرای طرح سیستم عامل ملی و باز هم به دلیل عدم تامین اعتبار باز می گردد. در این خصوص نیز خوانساری مدیر اجرایی پروژه سیستم‌عامل ملی گفته است" نتیجه مناقصه 10 پروژه طرح سیستم‌عامل، مشخص شده است اما به دلیل تأمین نشدن اعتبار از سوی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی امکان اعلام نتایج مشخص شده، وجود ندارد."

مورد دیگر به پارک فناوری اطلاعات پردیس باز می گردد. یکی از دلایل تاخیر در افتتاح پارک فناوری پردیس عدم تامین بودجه موردنیاز جهت انجام این پروژه بوده است.

اما عدم تامین اعتبارات توسعه ICT کشور با توجه به ماهیت همیشه در تغییر این فناوری و جایگاه ویژه نهادی همچون سازمان مدیریت و برنامه ریزی می تواند صدمات قابل توجهی را متوجه کشور، برنامه ریزی های آتی و توسعه این فناوری کند. موارد فوق تنها نمونه ای از پروژه های به تعویق افتاده از سوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی هستند که اخبار مربوط به آنها به دلیل جایگاه این سازمان و نگرانی برخی از مسوولان از احتمال تعویق های طولانی تر همواره به عنوان یک مقام آگاه مطرح می شود.

به هر حال و به قول رییس مرکز تحقیقات مخابرات وقتی پروژه ای همچون شارع 2 چیزی حدود 5 سال به طول می انجامد و جهان فناوری به سرعت دستخوش تغییرات می شود، آیا می توان با همان طرح ، برنامه و تجیزات پیش بینی شده کار را اجرایی کرد یا آن که نه وضع به کلی متفاوت شده است؟

کلیات سند دولت الکترونیکی به تصویب رسید

سه شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۸۴، ۰۳:۴۱ ب.ظ | ۰ نظر

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شهر ، مجتبی جعفری رییس مرکز فناوری اطلاعات ریاست جمهوری با بیان این مطلب گفت: در تنظیم این سند 180 مورد فعالیت هایی که در زمینه دولت الکترونیکی انجام گرفته بود مورد مطالعه قرار گرفت ودر این سند دورنمایی از دولت الکترونیکی ترسیم شده است.

وی افزود: سعی شده است این سند چشم انداز بیست ساله نظام را پوشش دهد که هدف از این کار تعیین یک نقشه راه کلی جهت انجام فعالیت های آینده در زمینه دولت الکترونیکی است.

براساس این گزارش مجتبی جعفری برقراری ارتباط سازمانی بین دستگاههای مختلف که در حوزه دولت الکترونیکی فعالیت می کنند وهمچنین ایجاد یکپارچگی برنامه ها و تامین وفاق مورد نیاز در این عرصه از جمله اهداف تنظیم و تصویب این سند بوده است

وی تصریح کرد: این سند به ابعاد کلان ایجاد دولت الکترونیکی و پیامدهایی که بعد از ایجاد دولت الکترونیک باید بوقوع به پیوندند، پرداخته است.

رییس مرکز فناوری اطلاعات ریاست جمهوری تاکیدکرد: در این سند به عوارضی که ممکن است ورود به این عرصه برای کشور بوجود آورد مدنظر قرار گرفته و تهیه ملزومات مورد نیاز جهت تحقق دولت الکترونیکی و حداقل کردن عوارض آن از جمله ویژگی های این سند می باشد.

وی خاطر نشان کرد: نمونه ای در همین چهارچوب برای فناوری اطلاعات ریاست جمهوری تهیه گردیده که درحال تهیه RFP های نرم افزاری آن هستیم.

مجتبی جعفری در خصوص طرح شبکه گسترده دولت گفت: این طرح به منظور ارتباطات دولت با دولت تهیه شد، و تاکنون در 22 استان کشور اجرایی شده است.

براساس این گزارش مجتبی جعفری دبیر شورای عالی امنیت فضای تبادل اطلاعات در بخش دیگر از سخنان خود در خصوص سند امنیت فضای تبادل اطلاعات گفت: طبق بند ج ماده 44 قانون برنامه سوم تهیه این سند به عهده دولت گذاشته شده است که تاکنون این سند تنظیم و به تصویب دولت رسیده است و به دستگاههای اجرایی ابلاغ شده ومراتب اجرایی آن آغاز گردیده است.

وی افزود: خط مشی اساسی تهیه این سند تامین آسودگی خاطر در همه زمینه های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی مردم در فضای تبادل اطلاعات است.

وی خاطر نشان کرد: اتکا به توانایی های داخلی خصوصا بخش خصوصی که درحوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات فعالیت می کنند از دیگر خط مشی های این سند است.

مجتبی جعفری در خصوص نحوه اجرایی این سند گفت: طبق تصویب دولت، مجری این سند سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور است ودفتر فناوری اطلاعات ریاست جمهوری وظیفه نظارت بر اجرای آن جهت تحقق اهداف این سند را بر عهده دارد.

وی افزود: علاوه بر موارد ذکر شده کمیسیونی نیز در دولت پیش بینی شده است که مشکلات موجود بر سر راه اجرایی شدن این سند را بررسی کند.

فناوری اطلاعات و ارتباطات، عصای دست فقرا

پنجشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۸۴، ۱۰:۰۸ ق.ظ | ۰ نظر

برگردان:عباس زندباف - مارتی اوپ‌دکور برای گروه بین‌المللی "وان‌ورلد" کار می‌کند و می‌گوید خلاصی یافتن از فقر با چند تلنگر موشی (ماوس)آغاز می‌شود. اماآیا پروژه ‌های اجتماعی اینترنتی می‌توانند بازار را نیز خود همراه کنند؟

به راستی برای تهیدستان روستا‌نشین سراسر جهان از رایانه، تلفن و اینترنت چه کاری ساخته است؟ بنیاد‌ها، دولت‌ها وشرکت های خصوصی میلیون میلیون خرج برنامه‌های ICT4D(فناوری اطلاعات و ارتباطات در خدمت توسعه) می‌کنند، اصطلاحی که سازمان ملل ضرب کرده است برای از میان برداشتن شکاف میان جهان توسعه یافته و در حال توسعه به کمک فناوری. اما آیا این چنین سرمایه‌گذاری‌هایی صرفه‌ی اقتصادی دارد و سودی به بار می‌آورد؟

نگارنده در سال 2003 برای گروه بین‌المللی "وان ورلد" چندین بررسی موردی در کشور‌های رو به توسعه‌ی جنوب آسیا، جنوب آفریقا و آمریکای مرکزی انجام داده است و به بازدید بیش از 20 پروژ‌ه‌ی ICT4D رفته است که هر یک محیط اجرایی و هدف‌های خاص خود را داشته‌اند. هدف از این کار دست یافتن به تصویری روشن از چگونگی کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در جامعه‌ی مدنی و ارزیابی اثرات آن بر موانع اصلی توسعه مثل فقر بود.پروژه‌ها متنوع بود و از ارایه‌ی تجهیزات بی‌سیم به عشایر و آموختن طرز کار با رایانه به کودکان آلونک‌نشین گرفته تا آموزش راه‌اندازی وبگاه (وب‌سایت) به سازمان‌های غیر دولتی(NGO) و پخش اینترنتی برنامه‌های رادیویی را در بر گرفت. بودجه‌ی بسیاری از پروژ‌ه‌ها ناچیز بود و حتی پولی برای پرداخت حقوق کارکنان پروژه در بساط نبود. در واقع بررسی موردی معطوف به پروژ‌ه‌هایی نبود که به نوعی گل‌های سر‌سبد باشند. درکل عدم ثبات یکی از بزرگ‌ترین معضلات پروژه‌ها بود. بدون ثبات نه می شود برای تحقق حداکثر قابلیت‌ها برنامه‌ریزی کرد و نه می‌توان به آینده امیدوار بود.

در این نوشتار به سه بررسی موردی متفاوت و نکاتی درباره‌ی چگونگی اجرای پروژ‌های همانند آن‌ها در آینده، پرداخته شده است. پرسش این است که در جنوب اقتصادی جهان چه کسانی می‌توانند از دسترسی به فناوری اطلاعات (ICT) به بهره‌ای دست یابند و چه اثراتی در قلمرو توسعه‌ی انسانی رخ می‌دهد.
شفافیت

در جهان رو به توسعه، فساد و آلودگی‌های مالی از جمله موانع اصلی رشد اقتصادی‌اند شفاف‌سازی و مسئولیت‌پذیر کردن هر چه بیشتر نهاد‌های دولتی در مبارزه علیه‌ی فقر اهمیت فراوانی دارد.

درسان‌سالوادر در پایتخت السالوادر دو نفر از دفتر کوچک‌شان و با اتکا به سلاحی نیرومند یعنی اینترنت دست به مبارزه علیه‌ی فساد دولتی زده‌اند. لینداهمبای (کارشناس علوم سیاسی و اهل آمریکا) و خایمه‌لوپز (کارشناس سامانه‌های اطلاعاتی اهل السالوادر) به کمک اینترنت، وبگاه‌ها و نامه‌های الکترونیکی به سرعت و با خرج اندکی می‌توانند به انبوهی از مخاطبان خود در مورد فساد سازمان‌ها و ادارات دولتی اطلاع رسانی کنند بی آن که در معرض انتقام‌جویی معمول پیامد این گونه کارها باشند.

این دو نفر بیش از پانزده سال است که از طریق اینترنت سرگرم مبارزه با فساد هستند.سازمان‌ آن‌ها که "پروبیداد لاتین آمریکا" نام دارد اطلاعات تمامی منابع مربوط به فساد در آمریکای لاتین را گردآوری و منتشر می‌کند، 750 خبرنگار گزارش گر فساد‌ها را پوشش می دهد، هشدار‌های گوناگون به جاهای مختلف ارسال می کند، از خبرنگاران تحت پیگرد حمایت می‌کند و به گونه‌ای خستگی ناپذیر در پی کشف فساد است.

یکی از جالب‌ترین بخش‌های وبگاه آن‌ها "تالار فساد" نام دارد و در آن فهرست تمامی رئیس جمهور‌های پیش آمریکای لاتین که دولت‌های‌شان به خاطر مصونیت‌های قانونی یا فقدان مقررات دستخوش فساد فراوان بوده است ارائه شده است.

فعالیت‌های "پروبیداد" کمابیش به تمامی در عرصه‌‌ی مجازی اینترنت انجام می‌شود اما اثرات آن بسیار فراتر از دنیای مجازی است. هشدار‌هایی که طی سالیان سال صادر کرده‌انددولت‌هایی را به اعتراف در مورد فساد و معذرت خواهی واداشته است و بسیاری از روزنامه‌نگاران را نیز از بند خلاص کرده است.

یکی از جالب‌ترین شاهد‌های اثر‌گذاری "پروبیداد" تبادل (وانتشار) نامه‌ای الکترونیکی با لوچیوگوتیرز، رئیس جمهور اکوادور و یکی از ستارگان "تالار فساد" است که به خاطر خویشاوندگرایی در امور حکومتی در کانون توجه‌ی "پروبیداد" قرار گرفته یود. یکی از علل اصلی فقر که جنبه‌ی فردی دارد عدم تخصص افراد و در نتیجه دسترسی نداشتن به فرصت‌ها است. آشنایی با رایانه و سایر فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی مانند تلفن همراه ابزار با ارزشی برای کاریابی بسیاری از افراد فقیراست.

مدیر مدرسه‌ی "دیپالایا" که ویژه کودکان آلونک‌نشین در دهلی (هندوستان) است می‌گوید " امروزه روز، آشنایی با رایانه مانند آشنایی با الفبا است." هدف از آموزش رایانه ایجاد اعتماد به نفس در دانش آموز و افرایش توان‌مندی آن‌ها برای حضور در بازار کار است.

دانش‌آموزان نوجوان هفته ای سه ساعت آموزش می‌بینند و طرز کار با DOS، ویندوز، ماکروسافت آفیس، مرور‌گر‌های اینترنتی و پست الکترونیک را فرا می گیرند. بزرگسالان و افراد ترک تحصیل کرده هم می‌توانند در این دوره‌ها شرکت کنند.در این مدرسه مانند بسیاری از مدرسه‌های دیگر جهان نمی‌خواهند با آموختن مهارت‌های رایانه‌ای به کودکان طبقات فقیر جامعه، برنامه نویس یا کارشناس فناوری اطلاعات پرورش دهند. هدف آن است که این کودکان با آموختن مهارت‌های رایانه‌ای برای ادامه‌ی تحصیل یا یافتن کارهای مناسب‌تر انگیزه داشته باشند.

در پروژه‌ی دیگری برای آموختن مهارت‌های رایانه‌ای که "تکنوکلاب" نام دارد و در کاستاریکا به اجرا در آمده است یکی از آموزگاران درباره‌ی انگیزه‌سازی و امکان پیشرفت فارغ‌التحصیلان این دوره‌ها می‌گوید: "این بچه‌ها وقتی بخواهند در فروشگاهی کار کنند دیگر لازم نیست به سراغ شغل نظافت‌گری و جارو‌ کشیدن بروند. مبانی کار با رایانه را یاد‌ گرفته‌اند می‌توانند صندق‌دار بشوند."
دسترس پذیری

بارزترین شاهد اثر‌گذاری مثبت فناوری‌های نو در زمینه‌ی توسعه‌‌ی انسانی را می‌توان در زندگی عشایر "وان گوجار" و در اقامتگاه قشقایی‌شان در پارک ملی "شیوالیکس" در اوتارانچال (هندوستان) مشاهده کرد. عشایر "وان گوجار" هرتابستان گاو‌میش‌های خود را به کوهستان های هیمالیا می‌برند و چون یکجا‌نشین نیستند دست‌شان ار کمک و برنامه‌های دولت کوتاه می‌ماند.

به همین دلیل سازمان غیر دولتی و بومی RLEK که پانزده سال است برای احقاق حقوق عشایر "وان گوجار" فعالیت می‌کند برای کمک به عشایری که در اعماق جنگل‌ها به سر مىبرند و از جاده ها و روستاها دورند به فناوری ارتباطات متوسل شده است. این فناوری ارتباطی نه تلفن همراه و آنتن های ماهواره ای است نه خطوط اینترنتی پرسرعت ، بلکه دستگاه بی سیم ساده ای مانند دستگاه های "واکی- تاکی" است. این سازمان غیر دولتی هشتاد گوشی ساده ا ز این نوع در اختیار عشایر قرار داده است و وزارت مخابرات هندوستان هم دو طیف بسامدی به این کار اختصاص داه است.

طالب حسین یکی از افراد عشایر می گوید " در حوداثی که برای آدم پیش می آید بی سیم جان آدم را نجات می‌دهد". برای مثال برای نجات جان پسر بچه ای که از درخت افتاده بود افراد فوریت های پزشکی را با بی سیم خبر کردند. با بی سیم می توان از بریدن غیر قانونی درخت ها ، شکارچیان غیر قانونی و آتش سوزی جنگل جلوگیری کرد. البته کاربرد اصلی بی‌سیم هم ارتباط گرفتن عشایر با همدیگر است. طالب می‌گوید " بی‌سیم به ما کمک می‌کند از حقوق طبیعی‌مان در جنگل‌ها حفاظت کنیم و در برابر زورگویی جنگل بانان نیز مقاومت کنیم."
کمبود نقدینگی

کمابیش تمام پروژه‌هایی که بازدید کردم در کاهش فقر اثراتی داشته‌اند اما دشوارترین چالش فرآروی آن‌ها دست‌یابی به ثبات مالی بلند مدت است. منابع اصلی تأمین اعتبار این پروژه‌ها سازمان‌های خیریه‌ی بین‌المللی ، سازمان‌های توسعه دو جانبه و چند جانبه و بخش خصوصی است. در السالوادر ، دولت در آمدهای حاصل از خصوصی‌سازی بخش مخابرات را با هدف آن که شهروندان این کشور به فناوری دسترسی داشته باشند در برنامه‌های کلان سرمایه گذاری کرده است.

اما با همه ی این احوال تمام پروژه‌هایی که بررسی کرد‌ه‌ام دستخوش معضلات شدید مالی‌اند و این موضوع به خصوص در مورد پروژه‌های آموزشی صدق می‌کند.برخی از مراکز آموزشی متکی به کارکنان داوطلب‌اند ، بسیاری هم با بودجه‌های بخور و نمیر کار می‌کنند و برخی هم امیدی به بقا ندارند.

علت چیست ؟ پاسخ را باید در واپسین سال‌های دهه ی 1990 جست که برای نخستین بار و در اوج رونق فناوری اطلاعات بحث "فاصله ی دیجیتالی" بین جهان توسعه یافته و در حال توسعه مطرح شد و اطلاعات و خدمات رایانه‌ای و اینترنتی در بخش ICT4D به عنوان دارایی‌ های سود آور تلقی شدند.

برای گروه‌ها و برنامه‌های محلی به آسانی می‌‌توان اعتبار خرید تجهیزات و خطوط ارتباطی لازم را تهیه کرد. اما پس از چند سال که پول‌ها ته کشید معضلات سر بر مىآورند. حقوق کارکنان را باید پرداخت و سخت افزارها و نرم افزارها نیاز به نگه‌داری و ارتقا دارنددر اغلب موارد با فروش خدمات یا اطلاعات نمی‌توان این هزینه‌ها را پوشش داد .

"اینفوسنتروس" ها در السالوادر به وضوح نمونه‌ای هستند از چالش بین ارائه خدمات به فقرا و خودکفایی.
بازار تهیدستان

موسسه‌های اینفورسنتروس از جمله سازمان‌هایی بودند که توانستند از دولت پول یا در واقع وام بگیرند. به اینفوسنتروس‌ها (اینترنت سرا) به امید سود آور بودن شان وام دادند. پول ها صرف خرید سخت افزار و خطوط اینترنت شد و مقداری هم صرف تولید مطالب اینترنتی در زمینه‌های توسعه انسانی شد.

اما این کار موفقیت چندانی نداشت.از چهل اینفوسنتروس فقط دوازده‌تای شان وضعیت خوبی داشتند. به هنگام سررسید قسط‌های وام دولت، چاره‌ای نبود جز متوقف کردن تمامی فعالیت های غیر انتفاعی. کارکنان بخش تولید مطالب مربوط به توسعه‌ی انسانی را نیز مازاد اعلام کردند.

اکنون اینفوسنتروس ها به کافه های اینترنتی در استطاعت افراد ثروتمند تبدیل شده‌اند و در نواحی فقیرو روستایی از آن‌ها خبری نیست. مأموریت اولیه "همگانی کردن دسترسی به دانش" نیز‌، دست کم به طور موقت‌، به دست فراموشی سپرده شده است. برخی فعالیت ها در زمینه ی ICT4D نیز از لحاظ درآمد زایی موفقیت آمیز بوده‌اند. پروژه تلفن روستایی گرامین در بنگلادش نمونه‌ای مشهور از این موفقیت‌ها است. در این پروژه به زنان روستایی فقیر وام خرید تلفن همراه می دهند. آنها نیز تلفن همراه شان را به هم روستائیان خود برای کسب و کار و یا تماس‌های اضطراری اجاره می‌دهند. درآمد حاصل از این کار هم از قسط وام بیشتر است.

مبنای این الگو هم نگرش "قاعده هرم" (BOP) است که محمد یونس بنیان گذار بانک گرامین به بهترین وجه به کار گرفته است.

نگرش "قاعده هرم" معطوف به پایین‌ترین لایه‌ی هرم جمعیتی جهان است که 4 میلیارد نفر در سراسر جهان را در بر می‌گیرد که درآمد سالانه‌اشان از 1500 دلار کمتر است. با توسعه بازارهای مناسب نیازهای این لایه، تولید فرآورده‌ها و خدمات متناسب با الگوی مصرف آنها و افزایش قدرت خریدشان تا حد زیادی می‌توان زندگی ‌شان را بهبود داد. این نگرش هم رواج روز افزونی در جهان یافته است.
گام های کوچک ، دست آوردهای بزرگ

هنگامی که داشتم این مقاله را می‌نوشتم پیامی به زبان اسپانیایی روی صفحه نمایشگر رایانه‌ام پدیدار شد. آنتونی یکی از دانش آموزان تکنوکلاب در کاستاریکا از طریق برنامه رایگان"یاهو مسنجر" داشت احوال مرا می‌پرسید در باره‌ی دیدار اخیرش از موزه ملی کودکان با هم گپ زدیم و برای اش عکس خودش را که در کارستاریکا گرفته بودم فرستادم.

آنتونی اهل حومه فقیرنشین کلان شهر‌ سان خوزه در کاستاریکا است و اگر هم بخت با وی یاری می‌کرد می‌توانست وارد مدرسه‌ای شود بعید بود که در آن کار با رایانه را یاد بگیرد. پولی هم نداشت که از کافه‌های اینترنتی استفاده کند.

آموختن طرز کار کردن با رایانه و ارتباط با مردم سایر کشورها گشایشی در زندگی کودکان ایجاد می‌کند. در مدرسه پیشرفت می‌کنند ، آداب معاشرت شان بهبود پیدا می‌کند و بهتر می‌توانند دیدگاه‌های خود را بنویسند. اعتماد به نفس و استقلال شان هم زیاد می‌شود. آنتونی به صورت داوطلبانه تعمیر رایانه را فرا گرفت و آن قدر اعتماد به نفس پیدا کرد که پیام کوتاهی برای کسی که نمی‌شناسد و در آن، سوی جهان زندگی می‌کند بفرستد تا اوضاع زندگی در جاهای دیگر با خبر شود.

همین مثال کوچک هم نشان می‌دهد که سازمان‌های وام دهنده ، دولت‌ها و بخش خصوصی باید همچنان به برنامه‌هایی مانند تکنوکلاب کمک مالی بدهند برنامه‌هایی که وضعیت مالی چندان خوبی ندارند.
خوش بین می توان بود اگر ....

بررسی‌های موردی و رایزنی‌هایی که در هفت کشور رو به توسعه در سه قاره جهان انجام داده‌ام مرا به ابن اطمینان رسانده است که فناوری اطلاعات و ارتباطات برای فقرا مفید است.

در بخش توسعه این اتفاق نظر وجود دارد که اطلاعات، دانش و ارتباطات نقشی حیاتی در فرآیندهای دگرگونی اجتماعی و اقتصادی ایفا می کنند. اما فناوری نو فقط ابزاری برای تقویت فرایندهای اطلاعاتی و ارتباطی هستند ، همین و بس. حال این پرسش پیش مىآید که تحت چه شرایطی می توان به بهترین وجه از این ابزارها بهره گرفت ؟ پژوهشی که انجام داده‌ام سه نتیجه در این زمینه به دست می‌دهد.

نخست آن که فناوری ها باید با بستر اطلاعات و ارتباطی مورد نظر همساز باشند. در زیمبابوه سازمانی برای زنان روستایی ، رایانه‌های شخصی بسیار جدیدی فراهم کرد تا بتوانند به اینترنت وصل شوند. اما کسی در ادارات این سازمان در آن قسمت نبود که به این زنان بی‌سواد کار بااین رایانه‌ها را یاد بدهد. بنابراین رایانه ها ماه‌ها در انبار خاک خوردند. در حالی که تجربه‌ی بی‌سیم های ".واکی - تاکی" در عشایر "وان گوجار" به خوبی نشان می‌دهد که با فناوری ساده می‌توان به اهداف بزرگی دست یافت.

دوم آن که فناوری‌های مورد نظر باید در فعالیت های "متعارف" حوزه اطلاعات و ارتباطات جا بیفتند. یا دست کم در کنار رسانه‌های سنتی قرار گیرند تا این تصور پیش نیاید که قرار است راهی به کلی جدید پیموده شود.

سوم آن که باید امنیت مالی وجود داشته باشد. به آسانی می‌توان پول بیشتری صرف فعالیت‌های ICT4D کرد اما توزیع بهتر بودجه طی مدت اجرای پروژه ، واقع نگری در حوزه‌ی پیش‌بینی درآمد زایی‌ها ، سرمایه گذاری در زمینه امکان سنجی و انجام بررسی‌های بنیادی است که به تحقق انتظارات مورد نظر کمک می‌کند.

در دهه‌ی 1990 حباب فعالیت های پر رونق فناوری اطلاعات ترکید اگر برای ICT4D نیز همین پدیده رخ دهد بسیار تاسف آور خواهد بود.

منبع: www.tcwmagazine.com

بودجه سال 1384 و محورهای اصلی آن

پنجشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۸۴، ۰۹:۵۸ ق.ظ | ۰ نظر

مهنازرنجبر - بخش ارتباطات و فناوری اطلاعات در سال 1383 با تغییرات زیادی روبرو بود. ازنیمه دوم سال 1382 فعالیتهای لازم برای تفکیک سه شرکت زیر ساخت ، ارتباطات داده و ارتباطات سیار از شرکت مخابرات ایران آغاز شد و در شهریور ماه سال1383 اساسنامه سه شرکت ،پس از بررسی در مجلس شورای اسلامی ابلاغ شد . اساسنامه شرکت مخابرات ایران نیز به عنوان شرکت مادر تخصصی برای بررسی به مجلس تقدیم شد و پس از بررسی های لازم در سال 1383 به تصویب رسید و به این شرکت ابلاغ شد. همان گونه که اشاره شد ، فرآیند فوق در سال 1382 آغاز شده بود ازاین رو با این تصور که روند بررسی و تصویب اساسنامه شرکت ها به این میزان طولانی نخواهد شد و در سال 1382 به تایید رسیده و ابلاغ خواهد شد، بودجه سال 1383 شرکت ها به طور مجزا بررسی ، تدوین و به تصویب رسید.

همان گونه که در تدوین بودجه هر سال اهداف مشخصی در نظر گرفته می شود، در بودجه سال 1383 نیز، اهدافی از جمله، توسعه شبکه های پستی و مخابراتی کشور و بهبود ضریب دسترسی مردم به خدمات پایه در این دو بخش مدنظر قرار گرفته بود. ضمن آن که برای توسعه و بهبود کیفیت خدمات پستی و مخابراتی اصلاحاتی از جمله ایجاد سازمان های جدیدی همچون سازمان تنظیم مقررات ، سازمان فضایی و فعالیت در زمینه آزادسازی و خصوصی سازی در ساختار بخش پیش بینی شده بود. در این رابطه فعالیت هایی نیز در جهت شکل گیری و توسعه دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات ( ICT ) در روستاها آغاز شده که ادامه این فرآیند جزء اهداف اساسی برنامه چهارم و بودجه سال1384 شرکت های مخابراتی و پستی است.

از جمله اهداف اصلی دیگر ،در سال 1383 ، با توجه به سیاست هایی همچون آزادسازی و خصوصی سازی طراحی و گسترش شبکه زیر ساخت کشور برای تسهیل شرایط ورود و فعالیت شرکت های مخابراتی غیر دولتی بود.

اهداف کمی دیگر ی که در بخش مخابرات می توان به آن اشاره کرد، تعداد تلفن های مشغول بکار است؛ تعداد تلفن ثابت مشغول به کار در پایان سال 1382، 15340805 شماره با ضریب نفوذ 23.06درصد بود که در پایان سال 1383 پیش بینی می شد به 18702822شماره با ضریب نفوذ 27.64درصد برسد اما در پایان سال 17788765 شماره با ضریب نفوذ 26.3 درصد محقق گردید و این پیش بینی برای سال 1384 دستیابی به 20788765 شماره تلفن ثابت مشغول به کار با ضریب نفوذ 30.9 در صد است.

تلفن سیار مشغول به کار در پایان سال1382 ،3449876 شماره بود که برای سال 1383 ،5149984 شماره با ضریب نفوذ 7.61 درصد پیش بینی شده بود اما در مجموع تا پایان سال 1383 ، 5075678 شماره با ضریب نفوذ 7.5 درصد تحقق یافت. برای سال 1384 نیز پیش بینی می شود تعداد 3300000 شماره با ضریب نفوذ 14.4 درصد مشغول به کار شود.

علاوه بر اهداف فوق ، برای فراهم آوردن شرایط رقابتی بین بخش های مخابراتی غیر دولتی طرح تنظیم مقررات مورد تاکید قرار گرفت و به منظور تدوین ضوابط و مقررات فعالیت های بخش غیر دولتی و دولتی، سازمان تنظیم مقررات رادیویی ایجاد شد.

در تدوین بودجه سال 1384 آنچه بیش تر مورد نظر قرار گرفت ، ثبات تعرفه ها در سال 1384، توسعه شبکه های ICTو ارتقاء کیفیت خدمات بخش ، شروع رسمی فعالیت شرکت های مادر تخصصی و استقلال بودجه ای شرکت های زیر مجموعه ، صدور مجوزهای مربوط به فعالیت بخش ها ی غیر دولتی ، کوچک سازی بخش دولتی و استفاده از بخش غیر دولتی برای انجام امور ، فراهم آوری شرایط لازم برای حضور در بازار بورس و حرکت به سمت آزاد سازی در بخش و شفاف سازی روابط میان شرکت ها برای حضور رقابتی شرکت های دولتی و عیر دولتی ، است.

بودجه سال 1384 با شرایط فوق و بر اساس اهداف ذیل طراحی شد؛

1- دایری تلفن ثابت به میزان 3 میلیون شماره
2- دایری تلفن همراه به میزان 3.3میلیون شماره
3- افزایش ضریب نفوذ تلفن ثابت به 32 و همراه به 11 درصد
4- دایری 185 درگاه پر سرعت ارتباطات داده و افزایش تعداد حدود یک میلیون کاربر جدید
5- راه اندازی 2هزار دفتر ICTروستایی و 342 دفتر ICTشهری به منظور ارائه خدمات پستی ، مخابراتی و پست بانکی توسط بخش خصوصی و تعاونی
6- بهبود رتبه کشور در بخش ICTدر سطح منطقه و بین الملل از 75 به 65
از جمله محورهای اصلی که در بودجه سال 1384 همچون بودجه سال 1383 وجود دارد می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

1- ایجاد شرایط لازم از جمله تدوین و به روز رسانی قوانین و مقررات آزادسازی و خصوصی سازی

2- توسعه بخش و ارائه خدمات پایه در سطح کشور

3- کاهش زمان انتظار دریافت خدمات و بهبود کیفیت آنها

4- تعیین و تنظیم ضوابط و تعرفه های اتصال متقابل

5- آغاز به کار کمیسیون تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی ، سازمان تنظیم فضایی و شورای عالی فناوری اطلاعات با مسئولیت ریاست جمهوری

6- ایجاد و گسترش دفاتر ICT شهری و روستایی در سراسر کشور برای ارائه خدمات ارتباطی و فناوری اطلاعات و سایر خدمات دولت توسط بخش غیر دولتی به عنوان گیشه دولت در مجموع با توجه به شرایط ، اهداف و محورهای فوق و پس از طی یک فرآیند طولانی لایحه بودجه سال 1384 تدوین شد. در سال 1383 با توجه به این که شرکت ها در ابتدای مسیر تفکیک شدن از یکدیگر قرار داشتند هیچ فرآیند مشخص و شفافی که نحوه تعامل بین شرکت ها را مشخص کند و روابط فی مابین آنها را تعیین نماید وجود نداشت ، لذا بر اساس تجارب سال های گذشته و بررسی های تقریبا کارشناسی این روابط به صورت آزمون و خطا تعریف شد و صحیح یا غلط بودن آن منوط به اجرایی شدن بودجه سال 1383 گردید.

در مجموع بودجه سال 1384 به صورت زیر تدوین شد و به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.

درآمدهای سال 1384بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات معادل 31822 میلیارد ریال برآورد شده که نسبت به درآمدهای سال 1383 ،30326 میلیارد ریال، حدود 5 درصد رشد نشان می دهد که دلیل عمده آن رشد منفی درآمدهای شرکتهای مخابرات ایران ، ارتباطات داده و زیر ساخت است. در سال 1383با توجه به این که بودجه شرکت های مخابراتی به دلیل تعریف نشده بودن روابط ، چندان واقعی مشخص نشده بود ، پس از گذشت یک سال سعی شد روابط دقیق تر و کارشناسی تر تعریف شود و مشکلاتی که شرکت ها طی سال 1383 با آن روبرو شدند در بودجه سال 1384 حتی المکان مرتفع شود لذا درآمدها و هزینه ها واقعی تر دیده شده است.

هزینه های بخش در مقایسه با سال 1383 از رشد 18 درصدی برخوردار است و از رقم 19709 میلیارد ریال به 23172 میلیارد ریال رسیده است که با توجه به رشد و توسعه بخش و استفاده از فناوری های جدید و تورم موجود منطقی به نظر می رسد. اما سود بخش در سال 1384 در مقایسه با سال 1383 حدود 7درصد کاهش یافته که یکی از دلایل آن رشد بالاتر هزینه ها نسبت به درآمد و نامتناسب بودن رشد این دو بوده است اما یکی از موارد دیگری که می توان در این خصوص به آن اشاره کرد بحث تعریف نشده بودن روابط شرکت ها و نداشتن مبنای مشخصی برای بودجه ریزی شرکت های جدید در سال 1383 است.

منبع: www.tcwmagazine.com

کارنامه مخابرات در سالی که گذشت

پنجشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۸۴، ۰۷:۰۵ ق.ظ | ۰ نظر

مهناز رنجبر - برنامه سوم توسعه با تمام نقاط قوت و ضعفش به پایان رسیداما بخش های اقتصادی تا چه حد توانستند اهدافی راکه برای خود در برنامه تعیین کرده بودند محقق نمایند. بی شک بخشی که سیاست های مناسب تر و واقع بینانه تری را اتخاذ کرده توانسته درصد بالاتری از اهداف مشخص شده را محقق نماید.
در برنامه سوم توسعه برای بخش مخابرات نیز مشابه سایر بخش های اقتصادی اهدافی مشخص شده بود که عمده آن ها عبارت بودند از :

- تنظیم انحصارات موجود در بخش و ایجاد زمینه رقابتی کردن فعالیت ها از طریق عرضه خدمات پستی و مخابراتی توسط بخش غیر دولتی( مواد 28 و35)

- انجام اصلاحات ساختاری و تشکیلاتی به منظور گذر ازوضعیت انحصاری موجود به وضعیت رقابتی و آزاد سازی فعالیتهای ارتباطی (ماده 1)

- انتزاع وظایف حاکمیتی از قوانین شرکت ها و تقویت حاکمیت و کاهش تصدی گری دولت(ماده 2)

- ساماندهی شرکت های تابعه وزارت و اصلاح قوانین و مقررات جهت تبدیل شرکت های دولتی پست و مخابرات به شرکت های مادر تخصصی و کوچک کردن اندازه دولت و واگذاری تصدی های بخش خصوصی ( ماده 4)

- اعطای مجوز های لازم جهت ایجاد شبکه (غیر مادر ) به صورت موازی با شبکه های موجود توسط بخش خصوصی (بند الف ماده 124)

- اعطای مجوز واگذاری قسمتی از فعالیت های شرکت های دولتی مخابراتی به بخش خصوصی( بند الف ماده 124)

- اعطای مجوز برای جابجایی اعتبار و درآمد بین شرکت های مخابرات استانی و ایران در جهت کمک به استانهای زیان ده ( ماده 125)

- ملکف شدن وزارت خانه به ایجاد زیر ساخت های ارتباطی و شاهراه های اطلاعاتی لازم با پهنای باند کافی و گسترده (ماده 103)
آنچه در این اهداف بیش ازهمه به چشم می خوردحرکت به سمت رقابتی شدن ، کاهش تصدی های دولت و ایجاد شرایط برای حضور سایر شرکت های رقیب در عرصه خدمت رسانی است.

اما در سال 1383 که سال پایانی برنامه سوم و سال تدوین برنامه چهارم بود باید اهداف تعیین شده در برنامه سوم محقق می شد و برنامه چهارم بر اساس دستاوردهای این برنامه تدوین می گشت.

در سال 1383 در راستای اهداف برنامه سوم توسعه مقرر شده بود ‏ بهره بردار دوم تلفن همراه فعالیت خود را با ارائه سیم کارت تلفن همراه در سال 1383 آغاز نماید، خدمات تلفن همراه اعتباری از نیمه دوم سال 1383‏ ‍‎‏ ارائه شود، فعالیت بخش خصوصی برای ارائه خدمات تلفن ثابت آغاز گردد‏ ، سه شرکت جدید سیار ،ارتباطات داده و زیر ساخت به طور مستقل از مخابرات ایران شروع به کار نمایند و سا زمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی فعالیت خود را آغاز نماید و ... .

از مجموعه اهداف فوق سه شرکت سیار ، ارتباطات داده و زیر ساخت از شرکت مخابرات ایران تفکیک شدند و به طور مستقل فعالیت خود را آغاز نمودند و شرکت مخابرات ایران نیز به یک شرکت مادر تخصصی تبدیل گشت و وظیفه سیاست گذاری ، هدایت و نظارت گروه مخابرات را به عهده گرفت. سازمان تنظیم مقررات نیز فعالیت خود را رسما در نیمه دوم سال 1383 آغاز نمود ، اما این که در این مدت کوتاه توانسته کارنامه موفقیت آمیزی داشته باشد جای بررسی و تامل دارد هرچند موفقیت و یا عدم موفقیت این سازمان نمی تواند تنها نتیجه سیاست های این سازمان باشد و باید سایر شرکت های تابعه وزارت خانه نیز این سازمان را با وظایف تعریف شده بپذیرند و سیاست ها و تصمیم های اتخاذ شده این سازمان را لازم الاجرا بدانند.

بخش خصوصی نیز به ارائه خدمات تلفن ثابت در برخی شهرها از جمله تهران ،کرج ، تبریز ، ارومیه ، بندر عباس و ... پرداخت اما نتایج به دست آمده نشان می دهد این بخش در ارائه خدمات تلفن ثابت چندان موفق نبوده و عدم موفقیت نیز ناشی از عوامل زیادی از جمله نحوه واگذاری فعالیت ، زیر ساخت ها ی موجود و ... بوده است.

خدمات تلفن همراه اعتباری نیز که قرار بود در نیمه دوم سال 1383 ارائه شود همچنان در سال 1384 در حال تجهیزامکانات است و به نظر نمی رسد در موعد مقرر بتواند سیم کارت های مشخص شده را ارائه نماید. بهره بردار تلفن همراه اعتباری علاوه بر این که برای خرید تجهیزات لازم مشکلات خاص خود را دارد، همکاری های لازم از سوی شبکه دولتی مخابرات را نیز نداشته و نتوانسته به طور مطلوب از امکانات موجود سود جوید.

بهره بردار دوم تلفن همراه نیز دچار دگرگونی های زیادی شد. قرارداد بهره بردار دوم تلفن همراه با نظارت مسئولین ذیصلاح کشور منعقد شد و در حالی که طرف خارجی خود را برای راه انداز ی شبکه آماده می نمود و در نیمه دوم سال 1383، متقاضیان منتظر دریافت خدمات از این بخش بودند ، صحیح بودن یا نبودن قرارداد منعقد شده و بررسی مصالح امنیتی کشور توسط افراد ذیصلاح تا پایان سال 1383 به طول انجامید و هنوز هم شرایط کاملا مشخص و قطعی نیست .

مشکل عمده برای فعالیت بهره بردار دوم در سال 1383نحوه انعقاد قرارداد و مفاد آن بود که تقریبا در اواخر سال 1383 این مشکلات با تغییرات بسیار زیادی که اعمال شد مرتفع شد. این تغییرات ،‏ قرارداد را با شکل اولیه آن که مورد تفاهم دو طرف بود بسیار متفاوت نمود اما علی رغم تغییرات موجود ، طرف خارجی قرارداد جدید را پذیرفت و آمادگی خود را برای شروع فعالیت اعلام کرد اما با توجه به مشکلاتی که در ایران وجود دارد هنوز فعالیت ها شروع نشده است و در عملی شدن یا نشدن این پروژه تردید وجود دارد.

از اهداف دیگری که مخابرات در سال 1383 داشت پاسخگویی به 5.6 میلیون تقاضای تلفن همراه بود که بر اساس قرعه کشی تا پایان سال حدود هفتصد هزار شماره از آن محقق شد اما با توجه به تجهیزات و امکانات موجود ، با وارد شدن نزدیک به هفتصد هزار مشترک به شبکه مخابراتی کشور ، کیفیت ارتباطات به طور محسوسی کاهش یافت که این موضوع حتی با استفاده از تجهیزات جدید نیز مرتفع نشد و شدت نیز یافت . پیش از ثبت نام سیم کارت تلفن همراه هیچ برآورد صحیحی از تعداد متقاضیان صورت نگرفت شاید یکی از توجیهات غیر قابل پیش بینی بودن رفتار مردم باشد (هر چند در چنین شرایطی هم باید بهترین و بدترین حالت ممکن را در نظر گرفت و بر اساس آن و توانایی موجود برنامه ریزی نمود ) اما آنچه قابل سنجش بود چگونگی توانایی امکانات و تجهیزات موجود برای پاسخگویی به متقاضیان و قابلیت ارتقاء شبکه از نظر کیفی با توجه به شرایط اقتصادی ، سیاسی و فنی مخابرات بود. در مجموع به نظر می رسد مشکل اصلی همان مشکل همیشگی علاج واقعه پس از وقوع است.

در سال 1383 علاوه بر موارد فوق باید سند برنامه چهارم نیز تهیه می شد . تدوین سند از سال 1383 آغاز گشت و چندین نسخه اولیه به عنوان سند بخش فناوری اطلاعات تدوین شد و مورد ویرایش قرار گرفت اما نسخه نهایی آن هنوز آماده نشده و مقرر شده تا پایان اردیبهشت 1384 نهایی گردد.

با توجه به موارد فوق ،بخش مخابرات در سال 1383 نتوانسته اهداف خود را محقق نماید و مواردی را نیز که اجرا نموده موفقیت چندانی به همراه نداشته است ، در مجموع سال پایانی برنامه سوم سال چندان خوبی برای بخش مخابرات نبوده است به امید آن که سال 1384 ، سال آغازین برنامه چهارم توسعه ، سال تحقق اهداف محقق نشده سال 1383 و سال دست یابی به جایگاهی مناسب تر در سطح کشورهای هم ردیف باشد.

همایش فرهنگ، فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه، چندی پیش به همت موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی با همکاری دبیرخانه شورای عالی اطلاع رسانی، سازمان همیاری اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاه ها، دفتر مدیریت طرح و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات آموزش و پرورش و دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در محل تالار ابن خلدون این دانشکده برگزار شد.

در این همایش، مهندس نصرالله جهانگرد (دبیر شورای عالی اطلاع رسانی)، دکتر رضا داوری اردکانی (رئیس فرهنگستان علوم)، دکتر قربان بهزادیان نژاد (رئیس موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی) مهندس مهدی نویدادهم (رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش)، دکتر عباس منوچهری (دبیر علمی این همایش) و جمعی از فعالان حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات حضور داشتند.

گزارش تهیه شده از این همایش را از نظر می گذرانید:

سوادمان نقص پیدا کرده است

مهندس نصرالله جهانگرد، دبیر شورای عالی اطلاع رسانی سخنران افتتاحیه این همایش با اشاره به اینکه برنامه توسعه چهارم کشور تاکید ویژه ای در بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات ICT دارد گفت: ICT به عنوان موتور توسعه در برنامه های بلندمدت و میان مدت کشورمان مطرح است و در این میان تعریف ICT، قلمروهای آن و تاثیراتی که می تواند داشته باشد از مهم ترین موضوعات آن است. وی افزود: به واسطه شدت نفوذی که پدیده اینترنت در جامعه داشته، ما ضمن تهدیدانگاری در همه شئون جامعه به تدریج فرصتی پیدا کردیم تا به فرصتهای آن نگاه کنیم و نوعی فرصت انگاری در مورد این موضوع به وجود آمد. در مواجهه با پدیده های جدید با دو رویکرد تهدیدانگاری و شیفتگی روبه رو هستیم که این دو رویکرد احتیاج به تدبیر و تدبر دارد تا به بهره مندی از فرصتها دست یابیم، بنابراین نیازمندیم پدیده جدید و چالش های آن را بشناسیم تا بتوانیم چگونگی رفتارمان را در اتخاذ مواضع پیدا کنیم.وی افزود: در سالهای ۸۳ و ۱۹۸۴ میلادی، رایانه در دنیا به صورت مستقر و مستقل در یک نقطه بوده است، اما پس از این سالها با رشد الکترونیک شاهد اتفاقات جدید در حوزه ICT بودیم. پدیده رایانه در سیستم های مخابراتی به کار گرفته شد و پیوندی بین رایانه و مخابرات به وجود آمد که سبب ورود جوامع به عصر اطلاعات شد و پدیده شبکه حاصل این پیوند بود.

جهانگرد در ادامه تاکید کرد: توسعه در بکارگیری ICT در بخشهای مختلف اجتماعی و اقتصادی امروز به سطحی از پیچیدگی و نفوذ رسیده که برآورد می شود که اگر کشورها از این موضوع غفلت کنند در حقیقت از مبحثی که قریب به ۷۰درصد تولید ناخالص ملی را متاثر ساخته غافل شده اند که این موضوع در دهه آینده مشکل ساز خواهد بود.

جهانگرد، از سرمایه انسانی به عنوان مهم ترین چالش توسعه نام برد و افزود: در کشورهای شبیه ما نیروی انسانی مهارت بسیار کمی دارد و فرار مغزها نیز یک پدیده عمومی در بین کشورهای مختلف است و این در حالی است که خروج یک نفر فارغ التحصیل در سطح دکتری از کشور موجب جابجا یی یک میلیون دلار فرصت است. آمریکا به این مبحث توجه جدی داشته و امروز این کشور به عنوان منبع تعامل جهانی در مبحث ارتباطات شده و در حقیقت امروز «هاب» مبادله اطلاعات و ارتباطات دنیا، آمریکاست.

وی مبحث بکارگیری فناوری اطلاعات را مهمتر از بخش فناوری دانست و گفت: طی دو دهه گذشته بین ما و محیط پیرامون مان، گسست خطرناکی شکل گرفته و با دشمن انگاری، ارتباط علمی و پژوهشی، قطع شده و فقدان یک ارتباط و تعامل صحیح با پیرامون موجب شده که تصور کنیم هرچه می گوییم صحیح است و در نتیجه سوادمان نیز نقص پیدا کرده است.

وی با اظهار تاسف از این که طی دو دهه گذشته هیچ محصول فکری جدیدی در حوزه علوم انسانی نداشته ایم، گفت: این موضوع بسیار خطرناک است، بنابراین هرچه زودتر باید کاری کنیم که این خلاء پر شود.

شکاف فرهنگی،

مهم ترین عامل ایجاد شکاف دیجیتالی

مهندس مهدی نویدادهم، معاون وزیر آموزش و پرورش سخنران بعدی این همایش بود. وی گفت: ارزشها و ضدارزشهای هر جامعه می تواند هم به عنوان عامل پیش برنده و هم به عنوان مانعی در بحث فناوری ایفای نقش کند. وی افزود: فناوری توسعه در عصر حاضر لازم و ملزم هم هستند و ارتباط دوسویه و افزایش یابنده ای خواهند داشت. وی اظهار داشت: توسعه، زمینه فناوری و فناوری، زمینه بسط توسعه را فراهم می کند و اکثر کشورها با درک این قضیه سرمایه گذاری در بخش فناوری را از آموزش و پرورش آغاز کرده اند.

نویدادهم تصریح کرد: کشورهایی می توانند میدان دار توسعه باشند که از فناوری استفاده بهینه ای کنند و جوامعی که این کار را انجام ندهند، قطعا حاشیه نشینان دهکده جهانی خواهند بود.

وی ادامه داد: اگر فرهنگ را مجموعه ای از باورها، نگرشها و ارزشهای اجتماعی بدانیم که در بستر زمان و مکان شکل گرفته است، قطعا دستیابی به توسعه و فناوری اطلاعات، وام دار جامعه خواهد بود. وی گفت: توسعه و بسط فناوری اطلاعات و ارتباطات بیش از آن که، به زیرساخت های مخابراتی نیاز داشته باشد، نیازمند زیرساخت های فرهنگی است و منظور از زیرساخت های فرهنگی، تاسیسات و تجهیزات فرهنگی نیست، بلکه منظور باورها و نگرشهای مردم است.

معاون وزیر آموزش و پرورش افزود: در آخرین تئوری های توسعه بیان شده که منابع انسانی و سرمایه انسانی، اصلی ترین عامل و دلیل توسعه اند و توسعه یافتگی تنها توسط انسانهای توسعه یافته محقق می شود. وی افزود: چنین انسان هایی می توانند زمینه بسط توسعه و فناوری اطلاعات را در کشور فراهم کنند.وی، با بیان این که فرصت ها و تهدیدهایی فراوانی فراروی دستیابی انسان فرهیخته و بسط فناوری و تحقق توسعه همه جانبه بر مبنای چشم انداز ۲۰ساله کشور وجود دارد، اظهار داشت: فرهنگ جامعه ما از آسیب های زیادی رنج می برد و اگر برای حل آنها چاره اندیشی نشود، ایران با داشتن IT و یا بدون آن تفاوت زیادی نخواهد داشت.

فلسفه فناوری اطلاعات

دکتر سیدمحمدرضا حسینی بهشتی، در سخنرانی خود تحت عنوان فلسفه فناوری اطلاعات و پرسشهای فلسفی در عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات با اشاره به نام گذاری عصر حاضر به عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات گفت: فناوری اطلاعات در سده گذشته حوادث زیادی را پشت سر نهاده و فیلسوفان گذشته تحت تاثیر چنین حوادثی به بنیانهای فناوری پرداخته اند.

وی افزود: در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات، تعابیر گوناگونی همچون هوش مصنوعی طرح می شود که بار سنگینی با خود همراه دارد و در مقابل آن نیز جبهه گیری هایی به وجود آمده است. برخی آن را در مسیر افسون زدایی از عالم به تعبیر ماکس وبر دیدند. آنچه در این میان مطرح است این که آیا تفاوتی میان هوش مصنوعی و هوش انسانی وجود دارد، آیا ما باید ذهن انسانی را نوعی از همان سیستمی بدانیم که در رایانه ها به کار می رود.

حسینی بهشتی ادامه داد: برخی مطرح کرده اند که اندیشه انسانی، قابل تعمیم به کاری که در رایانه ها انجام می شود، نیست.

وی با متفاوت خواندن خط مشی های انسانی و شیوه عمل رایانه ها گفت: انسان ها در برخورد با مسائل، از قوه حدس برخوردارند و ما با یک نگاه کل گرایانه روبه رو هستیم و از منظر کل و پیوند میان جزء و کل، امور را درمی یابیم و کل به عنوان حاصل جمع این اجزا مطرح است. در رایانه ها هر آنچه که به عنوان مسئله مطرح است، به عناصر داده تبدیل می شود که این نگاه کل گرایانه در آن مطرح نیست.این استاد دانشگاه افزود: عناصر خلاقیت و التفات ذهنی، مسئله بازاندیشی و تامل و استفاده از احساس در اندیشه نیز از مباحثی است که از بحث رایانه ها خارج است.

جهان فرهنگی کاربران اینترنت

در ادامه این همایش، دکتر مسعود کوثری، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در سخنرانی خود تحت عنوان «جهان فرهنگی کاربران اینترنت» ، با اشاره به افزایش روزافزون کاربران اینترنت و وب لاگ ها و شبکه های دوست یابی اظهار داشت: در برخی از جنبه ها شمار کاربران ایرانی (اعم از داخل کشور یا خارج از کشور) طی دهه اخیر به تعداد قابل توجهی رسیده است تا جایی که در وب لاگ نویسی رتبه پنجم و در شبکه های دوست یابی رتبه سوم را به خود اختصاص داده اند.

وی، منظور از مفهوم جهان فرهنگی را جهان نشانه های فرهنگی عنوان کرد و گفت: افراد جامعه ای خاص در آن جهان زندگی می کنند و کنش های اجتماعی آنان از این نشانه های فرهنگی الهام گرفته است.

وی افزود: مفهوم جهان فرهنگی با توجه به مفهوم جهان زندگی «هابر ماس» ساخته شده است. منظور او از جهان زندگی، جهان معانی و ارزش هایی است که مردم یک جامعه درون آن زندگی می کنند و کنش های اجتماعی آنان از این باورها و ارزش ها سرچشمه گرفته است. بخشی از این جهان زندگی، جهان فرهنگی است که مردم یک جامعه از آن متأثر هستند و دین، هنر، فلسفه و... نقش مهمی در ساختن این جهان فرهنگی دارند.

دکتر کوثری گفت: این جهان، جهانی به طور کامل ذهنی نیست که قابل مشاهده و بررسی تجربی نباشد، و می توان در جاهای مختلف نشانه های این جهان فرهنگی را در معنای عام آن مشاهده کرد. از دیگر سو، کاربران اینترنت با توجه به ایفای همزمان نقش مخاطب و تولید کننده در وب لاگ ها و شبکه های دوست یابی، به خوبی جهان فرهنگی خود را با نشانه هایی که آگاهانه یا ناآگاهانه به کار می گیرند، بیان می کنند.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: می توان با کمک گرفتن از نشانه های فرهنگی موجود در وب لاگ ها و شبکه های دوست یابی، این جهان فرهنگی را بازآفرینی کرد و از این طریق به جریان ها و مدهای فکری رایج بین جوانان که مهم ترین کاربران این شبکه ها هستند پی برد.

سرمایه فکری و اینترنت

دکتر مهدی منتظر قائم، استاد گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران نیز در این همایش طی سخنانی با اشاره به «سرمایه فکری و اینترنت» گفت: باید جهان جدید را جهان جامعه اطلاعاتی دانست که در آن محوریت تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات مورد قبول همگان قرار گرفته است.

وی افزود: امروزه اطلاعات از طریق شبکه های رایانه ای در دسترس همه قرار گرفته و به صورت کالایی ارزشمند ظهور یافته است. ویژگی انقلاب تکنولوژی، کاربرد گسترده اطلاعات در تولید و پردازش اطلاعات است.وی با اشاره به سرمایه اطلاعات و علم و سرمایه ساختاری به عنوان دو نمود سرمایه فکری، اظهار داشت: برای ساده سازی مباحث فناوری اطلاعات و ارتباطات باید سه محور اخذ دانش جدید، پردازش دانش جدید درون سازمان و تبدیل دانش جدید به ثروت جدید را بررسی کرده و می توان گفت فناوری اطلاعات و ارتباطات، اینترنت، وبلاگ ها و هر سه محور را با دگرگونی مواجه کرده است. البته دانش جدید با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در درون سازمان می تواند دانش جدید را به محصول جدید تبدیل کند.

وبلاگی شدن فرهنگ

دکتر هادی خانیکی، استاد دانشگاه و مشاور رئیس جمهور، در دومین روز برپایی این همایش بر تشریح مفهوم «وبلاگی شدن فرهنگ» گفت: نگاه رسانه ای به مسئله وبلاگ نویسی در ایران و نتیجه گیری از نسبت میان این پدیده و تأثیر آن بر حوزه فرهنگ و این که آیا وبلاگ یک رسانه محسوب می شود یا نه، دغدغه صاحب نظران علوم ارتباطات است.وی گفت: من در عالم واقع وبلاگ را به عنوان رسانه جدیدی تعریف می کنم که ضمن پیچیدگی درهم تنیده است و باعث کنش های دیگر اجتماعی نیز می شود.

وی افزود: برای گریز از فشارهای سیاسی و اجتماعی، تمایل به استفاده از نام های مستعار در وبلاگ های ایرانی بیشتر است. وبلاگ های ایرانی امکان گفت وگویی شدن فرهنگ را بیشتر از رسانه های مکتوب فراهم کرده اند.

این استاد دانشگاه گفت: فرهنگ از طریق رسانه ها منتقل می شود و به همین دلیل از دیوارنویسی غارها تا فرهنگ شفاهی و مکتوب نمی توانیم رسانه ای شدن فرهنگ را نادیده بگیریم.

مشاور رئیس جمهور افزود:با توجه به نقش وبلاگ ها در قیاس با سایر رسانه ها در کشورمان، آنچه فرضیه ما برای توضیح رسانه ای تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در ایران می شود، فرضیه معروفی با عنوان انقلاب بزرگ و رسانه کوچک است که صحیح بودن این فرضیه در انقلاب اسلامی بیشتر نمایان شد.

فرهنگ غیررسمی و ارتباطات

در ادامه این همایش دکتر محمدرضا تاجیک، در سخنرانی خود با اشاره به مفهوم «فرهنگ غیررسمی» تصریح کرد: در جامعه به طور جدی با پدیده ای تحت عنوان فرهنگ غیررسمی مواجه هستیم که در بسیاری از موارد گزاره های آن جدی تر از فرهنگ رسمی جلوه می کند.وی افزود: این فرهنگ غیررسمی با توسعه ارتباطات و جهانی شدن و انفجار اطلاعات در حال تشدید است و اگر چاره ای اندیشیده نشود، فرهنگ رسمی ما را با چالش مواجه خواهد کرد.

وی تصریح کرد: فرهنگ غیررسمی ناظر به ارزش ها، عقاید و هنجارهایی است که به صورت خودجوش سربرآورده است و برای افرادی است که می خواهند خارج از چارچوب های مشخص و تعیین شده، ایده ها و هنجارهای خود را داشته باشند. فرهنگ رسمی و غیررسمی با انبوهی از هنجارهای رسمی و غیررسمی مواجه هستند که در این میان هنجارهای غیررسمی از درون جامعه و به طور غیررسمی تکوین می یابند.تاجیک اضافه کرد: در جامعه ما نوعی تضاد و تعارض میان فرهنگ رسمی و فرهنگ غیررسمی نمایان است. تعارض فرهنگی به شکل بی اعتمادی نسبت به مسئولان و وجود روحیه قانون گریزی، تبادر می یابد و مردم در این شکل به رعایت هنجارهای غیررسمی تمایل بیشتری نشان می دهند.

وی با عنوان این که امروزه جهانی شدن به درون فضاهای بسته و نفوذناپذیر، رخنه کرده است، گفت: در این شرایط دیگر فرهنگ رسمی نمی تواند جایگاهی مطلق پیدا کند، در این فضا، همه حوزه های استحفاظی در هم می ریزد و هر فرهنگی در فضایی قرار می گیرد که امکان حضور فرهنگ های دیگر نیز به راحتی در آن وجود دارد و در این فضا دیگر برون وجود ندارد و موقعیت های مجمع به موقعیت های بشری تبدیل می شود. دنیای بسته فرهنگ های رسمی بر روی سایر فرهنگ ها گشوده می شود. پس ثبات و خصوصیات فرهنگی کماکان ازبین می رود و نوسان و سیالیت و اختلاط جایگزین می شود.

وی اظهارداشت: در چنین فضایی، باورداشتن به فرهنگ دنیایی خاص و دفاع از آن در برابر سایر فرهنگ ها بسیار دشوار می شود و افراد آن دچار بحران هویت و معنا می شوند که به تعبیری موجب ناامنی وجودی افراد می شود.وی در پایان گفت: باید تلاش کرد تا فرهنگ و گفتمان رسمی در جامعه بتواند به صورت پویایی بازتولید داشته باشد و فاصله خود را با فرهنگ غیررسمی کمتر کند تا در آینده شاهد چالش های جدی در این زمینه نباشیم.

فناوری اطلاعات و تعلیم و تربیت

دکتر محمود مهرمحمدی، استاد دانشگاه تربیت معلم نیز در ادامه این همایش به سخنرانی درباره فناوری اطلاعات و تعلیم و تربیت پرداخت و مفروضات و پیش فرض هایی را در بسط مساله فناوری اطلاعات و ارتباطات و ارتباط آنها با موضوع تعلیم و تربیت ارایه کرد.وی در پیش فرض نخست با اشاره به تکنولوژی و ابزارهای مرتبط، به ارتباط تکنولوژی با هوش و حواس انسان پرداخت که به اعتقاد وی این تکنولوژی در سایه خلاقیت بشر و در خدمت منویات آدمی است که نباید اجازه مختل شدن هوش و حواس توسط تکنولوژی با همه ابزارهای آن را داد.

دکتر مهرمحمدی افزود: مصداق این حکم را باید در تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات و تعلیم و تربیت در نظام آموزش و پرورش جست وجو کرد. از آن جا که پرورش با شاکله انسان سروکار دارد و تعلیم و تربیت، وجدانی و مسئولیت آفرین است پس باید با به کارگیری این تکنولوژی در نظام آموزش مراقب جریانات تند و شدید و سیر هجومی آن بود تا فرصت تدبر آن ضرورت ها را زائل نسازد. اما اساسا در سایه تحولات فناوری اطلاعات و ارتباطات نیاز به تعریفی جدید از ماموریت های پرورشی داریم.

این استاد دانشگاه فرض دوم را تاثیرپذیری تعلیم و تربیت از مقوله ICT که جنبه ای مثبت دارد بیان کرد و گفت: نظام هایی که این تاثیرپذیری را نادیده گرفته و با مراعات نکردن آن سعی در پاک کردن صورت مساله دارند، نظام هایی واپس گرا هستند. فرض سوم نگاهی غیر از نگاه ابزاری به مقوله موردنظر درجهت تحقق انقلاب آموزشی است.وی در ادامه با رئوس چند تمهید با پذیرش توسعه ICT اشاره کرد و گفت: از خطرات موجود در این زمینه یکی افزایش خطر انزوای اجتماعی، افزایش خطر شکل گیری هویت های ناهنجار در سایه توسعه شبکه ها، به خطر افتادن آموزش ارزش های مهم انسانی، در حاشیه قرارگرفتن دروس ارزشی و تبدیل شدن تکنولوژی جدید به الهه جدید است که با علم بدان می بایست راهکارهای عملی خود را مورد مطالعه، بررسی و کنکاش قرارداد و امتیازهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام تعلیم و تربیت را می توان در نکاتی مانند زیرسئوال رفتن اقتدار معلم، یادگیری مادام العمر، ایجاد انعطاف در روش های تعلیم و تربیت و نهایتا ضرورت توجه به آموزه های مردم سالاری در تعلیم و تربیت دانست.

وی در پایان به ماده ۵۳ از برنامه چهارم توسعه کشور اشاره کرد و با بیان جهت گیری های لازم به سمت انقلاب آموزشی و معیوب دانستن آن، اظهار امیدواری کرد که نکات موجود رفع شود.

اخلاق و فناوری اطلاعات، رویکردی دینی

حجت الاسلام دکتر محسن الویری، استادیار دانشگاه امام صادق (ع) نیز در این همایش طی سخنانی به موضوع «اخلاق و فناوری اطلاعات، رویکردی دینی» پرداخت و گفت: اخلاق از مهم ترین وجوه زندگی بشر بوده و با وجود دشواری ها و تاملات فراوانی که در تعریف، مبانی و ابعاد و لایه های آن وجود دارد، همچنان یکی از اصلی ترین حوزه های موردعلاقه و توجه نظریه پردازان و پژوهشگران شاخه های مختلف علوم انسانی است.

وی افزود: ادیان نیز همیشه یکی از خاستگاه های توجه به اخلاق بوده اند. در اندیشه اسلامی نیز اخلاق با فلسفه بعثت پیامبران و با تمامیت اسلام و کمال ایمان همطراز شمرده شده است.

در دهه های معاصر به دلیل توجه بیشتر به عوامل فرهنگی موثر در زندگی اجتماعی، توجه به اخلاق روندی فزاینده داشته است.

استادیار دانشگاه امام صادق (ع) اضافه کرد: مطرح کردن اندیشه مدیران نیمه مرتاض و نیمه کلانتر، پاره ای از فعالیت های سازمان هایی مانند یونسکو، سیاهه ای بلند از مباحث اخلاقی موردبحث در کتاب ها و نشریات علمی، راه یافتن اخلاق به نظریه های توسعه و تدوین منشورهایی مانند نظام اخلاقی روزنامه نگاران، ازجمله نشانه های این رویکرد نوین اخلاقی است.

وی در ادامه گفت: اکنون مباحث اخلاقی با همان ابهام ها، جنبه ها و چالش ها به گونه ای در مطالعات محیط های مجازی و جامعه اطلاعاتی دامن گسترده اند که گفته اند، شکست در سامان دهی اخلاق در جامعه اطلاعاتی، هر موفقیت دیگر را خدشه پذیر خواهد ساخت.وی گفت: به اعتقاد من یکی از عوامل ابهام و در نتیجه ناکارآمدی نظریه های رایج اخلاقی، درهم آمیختگی اخلاق با حقوق و نداشتن مرزی روشن و مشخص با آن است.

الویری افزود: مروری بر مباحث اخلاقی مربوط به جامعه اطلاعاتی بیانگر آن است که اکثر آنها همان مباحثی است که در حقوق مدنظر قرار می گیرد. ریشه این درهم آمیختگی در آن است که نظریه پردازان غربی در سده های اخیر، اخلاق را موضوعی بیرونی و رفتاری شمرده اند.

وی گفت: شاید برای دورماندن از پیامدهای چنین نگاهی به اخلاق در چندین سال اخیر نشانه هایی از توجه به زمینه های روحی و درونی اخلاق و خاستگاه مذهبی آن در متون و منابع حوزه اخلاق انگاری راه یافته است.

استادیار دانشگاه امام صادق (ع) با تاکید بر این نکته که نظریه پردازان مسلمان همواره اخلاق را صنعتی درونی برای انسان ها برشمرده اند اظهارداشت: از این رو باتوجه به خلاءهای نظری موجود در حوزه تعامل اخلاق و فرهنگ و فناوری به نظر می رسد می توان با بهره گیری از آموزه های وحیانی و غیر وحیانی اسلام به تدوین طرحی نو در حوزه اخلاق و فناوری دست یافت که از آ سیب ها و کاستی های کنونی به دور باشد.وی تکیه بر تربیت درونی شهروندان این جامعه مجازی را مهم ترین رهیافت و ویژگی نظام اخلاق دین محور در جامعه اطلاعاتی بیان کرد و گفت: این عامل الزامات و پیامدهای ویژه خود را دارد. زمینه هایی همچون جوهره اخلاقی ابزارهای ارتباطی در پیشینه تمدن اسلامی و فضای مفهومی و منطق حاکم بر قانون اساسی و سند چشم انداز ۲۰ ساله کشور، ما را بیش از سایر کشورهای اسلامی به سوی بازفهمی تعامل اخلاق و فناوری و درانداختن طرحی نو، فرا می خواند.

مدیریت فناوری اطلاعات

پنجشنبه, ۹ تیر ۱۳۸۴، ۱۱:۱۸ ق.ظ | ۰ نظر