ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

۱۰۵۰ مطلب با موضوع «e-government» ثبت شده است

تحلیل


نگاهى به دولت الکترونیکى

دوشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۴، ۰۸:۰۹ ب.ظ | ۰ نظر

- ecomiran امروزه با پیشرفت فن آورى اطلاعات وارتباطات، شاهدتأثیرگذارى این فن آورى برجوانب مختلف زندگى هستیم. تجارت الکترونیکى و بازاریابى الکترونیکى نمونه هایى ازاین تأثیرگذارى هستند.

دولت الکترونیکى, که استفاده ازاین تعبیر در محاورات و سخنرانیها بیش ازچهار سال نیست که مرسوم شده, یک مثال دیگر از این نوع تأثیرگذارى است که ازلحاظ نقشى که در جوامع انسانى بازى خواهد کرد, با نمونه هاى گذشته تفاوتهاى زیادى دارد. هرچندمحتواى نظرى این مفهوم ازجامعیّت لازم برخوردار نیست, دراین مقاله سعى شده است که مطالب مهم, راجع به دولت الکترونیکى, که درمنابع مختلف برسر آنها اتّفاق نظروجوددارد, جمع آورى وارائه گردد. مقدّمه: هرچندعدّه اى دولت الکترونیکى رایک نوع تجارت الکترونیکى درسطح ایالت یا کشورمى دانند, بعضى تحوّلى را که دولت الکترونیکى به وجود خواهد آورد, همتاى تحوّل ناشى از انقلاب صنعتى دراروپامى دانند. به هرحال ایده خدمات, درتمام ۳۶۵روز سال ودر تمام اوقات ۲۴ساعت, باپدیدارشدن دولت الکترونیکى جامه عمل پوشیده است. دولت الکترونیکى جوانب گوناگونى دارد. ازآن جمله مى توان به جنبه هاى تکنیکى, اقتصاداجتماعى, مردم سالارانه وموارد دیگراشاره کرد. على رغم مزایا وقابلیّتهاى فراوانى که براى دولت الکترونیکى متصوّراست, موضوع تازه اى است که تحوّلات گسترده اى رابه دنبال خواهدداشت. به همین خاطر استفاده ازآن نیازبه بسترسازى مناسب درجامعه دارد. مطالب تکمیلى دراین مورددرادامه مقاله خواهدآمد, ولى راهکارى که دربعضى منابع, براى جلوگیرى ازواکنشهاى ناگهانى درقبال این تحوّلات, پیشنهاد شده است, شروع آهسته وآرام وگسترش سریع است. علّت اتّخاذ چنین راهکارى, بادرنظر گرفتن تأثیرات وپیامدهاى ناشى ازبکارگرفتن دولت الکترونیکى, معقول ومنطقى به نظرمى رسد که دربدنة مقاله بدان پرداخته خواهد شد. دولت الکترونیکى, مطلبى نووجدیددردنیاى پیشرفتهاى مبتنى برفن آورى اطّلاعات مى باشد. به همین دلیل مفاهیم ومطالب وابسته به آن بسیار پراکنده وبعضاً متناقض مى باشند. در این مقاله سعى شده است که مطالبى منسجم ازاین منابع پراکنده استخراج و ارائه گردد.

در ادامه مقاله به مزایا ومعایب دولت الکترونیکى, رسانةمنتخب براى دولت الکترونیکى, انتظاراتى که مردم ازدولت الکترونیکى دارند, مشکلات پیاده سازى یک دولت الکترونیکى و مطلبى تحت عنوان مردم سالارى الکترونیکى خواهیم پرداخت. درلابلاى مطالبى که ارائه مى گردند, بعضاًمثالهایى ازگزارشها وتحقیقات مختلف که به صورت عملى انجام شده اند, آورده خواهد شد.
تعاریف:

پیرومطلبى که درمقدّمه ذکرشد, تعاریف متعدّدى ازدولت الکترونیکى, ارائه شده است. ازبین این تعاریف, برخى از آنهاکه در منابع معتبرتر یافته شده اند, ارائه مى گردد:

۱. دولت الکترونیکى: استفاده ازقابلیتهاى فن آورى اطّلاعات وارتباطات, براى دوباره ساختن یک دولت است.

۲. دولت الکترونیکى: اطلاعات دیجیتال و سرویسهاى اقتصادى بهنگام است, که به شهروندان ارائه مى گردد.

۳. دولت الکترونیکى: شیوه اى براى دولتها به منظور استفاده از فن آورى جدید مى باشد که به افراد, تسهیلات لازم جهت دسترسى مناسب به اطّلاعات و خدمات دولتى, اصلاح کیفیّت خدمات وارائة فرصتهاى گسترده تر براى شرکت در فرآیندها ونهادهاى مردم سالار رافراهم مى سازد.

۴. دولت الکترونیکى: ترکیبى ازفن آورى اطّلاعات وشبکة اطّلاع رسانى تارعنکبوتى جهانى به منظور ارائة خدمات, بطور مستقیم به عامة مردم است. نقطة مشترکى که در همة تعریفها دیده مى شود, استفاده ازفن آورى اطّلاعات است . احتمالاًدرآینده باروشنترشدن جوانب مختلف دولت الکترونیکى, شاهدارائة تعاریف جامع, مانع وبهترى از دولت الکترونیکى خواهیم بود.
مزایاى دولت الکترونیکى: رویکردکلّى در دولت الکترونیکى, توجّه بیشتر به شهروندان است. امّااز دیگر مزایاى مهم دولت الکترونیکى, مى توان به مواردزیراشاره کرد:
قادرساختن شهروندان به مشارکت فعّالتر در اقتصادوسیاست

فشرده سازى, مؤثّرسازى وقابل تعریف بودن خدمات توسّط شهروندان

بهینه سازى کیفیّت سیستمهاى تصمیم گیرى وسیاست گذارى

کاهش هزینه هاى دولت به دلیل صرفه جویى درزمان ,مصرف کاغذوموارددیگر

فراهم شدن قابلیّت انعطاف بیشتردر شیوه طرّاحى واداره دولت

افزایش روابط میان شهروندان ودولت وقویتر شدن سیستمهاى مردم سالار

صرفه جویى درزمانى که ازطرف شهروندان براى استفاده ازخدمات صرف مى شود.
نکات بالاتنهابخشى ازمزایاى داشتن دولت الکترونیکى است. ازنقطه نظرشهروندان شایدمهمترین مطلب, رهاشدن ازقیدوبندکاغذبازیهاى مرسوم ادارى ودرنتیجه صرفه جویى درزمان باشد. مشارکت بیشترمردم ورضایت آنهانیز مهمترین مزیّت دولت الکترونیکى براى دولتمردان است.

عوامل مؤثّردرایجاددولت الکترونیکى:

جادارددرادامه مزایایى که ازدولت الکترونیکى برشمرده شد, عوامل مؤثّرى راکه درتسریع راه اندازى این مفهوم, دریکى ازمقالات به آن اشاره شده بودذکرشود:

• فن آورى: بدون شک دولت الکترونیکى موضوعى است که بربستر یک فن آورى پیشرفته, فرصت ظهورپیدامى کند. دراین میان گسترش پایگاه داده هاى یکپارچه اى که توسط آن هرفردى رابه طوریگانه شناخت, نقش مؤثّرترى رادارد. گواینکه این عنوان جزءعوامل تأثیرگذاربرهمه گیرشدن استفاده از دولت الکترونیکى ذکرشده است, ولى درقسمت عوامل بازدارندة پیاده سازى خواهیم دیدکه این عنوان وعنوان بعدى درذیل عوامل بازدارنده درجهت پیاده سازى دولت الکترونیکى هستند.

• سرمایه گذارى گسترده: دولت الکترونیکى ازجهت تأسیس, اصلاًارزان نیست. مخصوصاًهزینه هاى ابتدایى بسیاربالاست. این عنوان نیزمانندعنوان قبلى, همان طورکه گفته شد, ازگلوگاههاى تحقّق یک دولت الکترونیکى هستندکه گذشتن ازاین دوراه رابراى شکل گرفتن دولت الکترونیکى هموارمى سازد. درقسمت موانع پیاده سازى دولت الکترونیکى به این دو عنوان برخواهیم گشت.

• قوانین راهگشا: جاافتادن فرهنگ استفاده از دولت الکترونیکى نیازبه تصویب قوانینى داردکه اعتبارخدمات این دولت رابه رسمیّت بشناسدوقابل استنادبودن مدارک دولت الکترونیکى رامجازبداند. به عنوان مثال یکى ازمفاهیمى که در دولت الکترونیکى مصداق پیدامى کند, امضاى دیجیتال است. این نوع امضاها درآینده, درمبادلات الکترونیکى تحت رسانه اى که در دولت الکترونیکى استفاده خواهدشد, همان نقشى رابازى خواهندکردکه امروزه امضاهاى معمولى بازى مى کنند.به هنگام استفاده ازامضاى دیجیتال بایدقوانینى براى تطبیق امضاهاوجودداشته باشدتاهم جلوى سوء استفاده گرفته شود وهم افراد جامعه, اطمینان خاطررا براى استفاده ازآن داشته باشند.

موانع استفاده ازدولت الکترونیکى: یکى ازمهمترین اهداف دولت الکترونیکى, فراهم آوردن شرایطى براى مشارکت همه مردم دردولت وفعّالیتهاى آن است. شاید بزرگترین مسأله دراین راستا, رسانه اى باشدکه بایدزمینه این مشارکت رافراهم نماید.

رسانه هاى مختلفى که براى این منظور پیشنهاد شده اند, دربخش دیگرى موردبررسى قرارخواهندگرفت, ولى بدون شک رسانه اى که امروزه به صورت پیش فرض براى این کاردرنظرگرفته مى شود, اینترنت است. موانعى که درجهت استفاده ازاینترنت براى آحاد افرادیک جامعه وجوددارد, یکى ازاصلیترین موانع همه گیرشدن این موضوع مى باشد. در همین راستا تحقیقات وگزارشهاى مختلفى در نقاط گوناگون دنیا ارائه شده است که به برخى ازآنها به عنوان شاهدى بر این مدّعا اشاره مى شود:

درتحقیقى که درایالت تگزاس آمریکاانجام شده است, چهارمانع به عنوان موانع اصلى استفاده از اینترنت درجهت گسترش دولت الکترونیکى عنوان شده است. بادقّت دراین موارد مى توان آنها راعمومیّت دادومى توان گفت که این مشکلات در هر جامعه اى وجود دارد:
۱. موانع جغرافیایى: بعضى ازمناطق به صورت سنّتى, مناطقى روستایى وکشاورزى هستند.فراهم کنندگان اینترنت هم به این مناطق که شایداشتیاقى ازسوى خودشان هم براى دسترسى به اینترنت وجود ندارد, اقبالى نشان نمى دهند.

۲. موانع اقتصادى: اقشارکم درآمدازپس هزینه هاى استفاده از اینترنت برنمى آیند. حدّاقل امکانات استفاده از اینترنت, یک رایانه شخصى ویک خط اتّصال به اینترنت است, که تهیّة آنهاهزینة قابل توجّهى مى طلبد. شایدبه نظربرسدکه هزینة استفاده از اینترنت, مانع جدّیى برسرراه استفاده از دولت الکترونیکى نمى باشد. ولى بایدبه این نکته توجّه کرد که مخاطب دولت الکترونیکى همه اقشار مردم هستندووجودعدّه اى که مانع اقتصادى مهمترین دلیل عدم دسترسى آنها به اینترنت است, قابل انکارنیست.

۳. موانع زبانى : حضوراتباع خارجى که بازبان رسمى منطقه آشنانیستند, مانع سوم است. درسطح کلّى تربعضى ازخدمات دولت الکترونیکى مربوط به اتباع کشورهاى دیگراست. برقرارکردن رابطه بااینگونه افرادومشکلاتى که برسرترجمه موارد موجوداست, نیزجزء موانع زبانى حساب مى شود.

۴. مانع ناشى ازافرادمعلول وناتوان: چون بخشى ازمخاطبان دولت الکترونیکى, اینگونه افرادهستند, باید این موردرانیز به حساب آوریم. علاوه براین درمنبعى دیگر, از موانع دیگرى نظیرکم سوادى به عنوان مشکلات فراگیر شدن استفاده از اینترنت یاد شده است.

یکى ازمزایاى دولت الکترونیکى عدم تبعیض بین افراد, هنگام ارائة خدمات مى باشد. درحالت ایده آل, با استفاده از دولت الکترونیکى, دیگرمسائلى مانند رانت خوارى وپارتى بازى وجود نخواهدداشت, ومى توان تاحدودى به تحقّق عدالت امیدواربود. امّامعضل بالقوّه اى که پیش مى آید , شکافى است که بین مردم ازجهت دسترسى یاعدم دسترسى به منابع دولت الکترونیکى وجوددارد.

مشکل دیگردرزمینه شناسایى افرادحین استفاده ازخدمات دولت الکترونیکى مى باشد. خدمات مختلف دولت الکترونیکى مانندمالیات, خدمات بهداشتى, قوانین مهاجرت وغیره به مقدارى عملیات تشخیص هویت نیازدارد. عملیات دقیق شناسایى جلوى سوء استفاده ازامکانات دولت الکترونیکى رانیزمى گیرد. به هرحال جلب اعتمادعمومى مردم نسبت به توانایى دولت الکترونیکى براى حفظ امنیّت اطّلاعات و پیشگیرى از سوء استفاده, عنصرى کلیدى درراه موفقیّت دولت الکترونیکى مى باشد. براى حل این مشکل, راه حلى که دریکى ازمنابع به آن اشاره شده بود, بکارگیرى کارتهاى تصدیق بود. احتمالاً این کارتها مشابه کارتهاى شناساییهستند, با امکانات خاصّ خود, مثلاًاینکه بتوان کارت خوانهاى مربوطه را به راحتى, حتّى روى رایانه هاى شخصى نیزنصب کرد.

همچنین, مردم باید بتوانندبه راحتى ازخدمات دولت الکترونیکى استفاده کنند, والّا عدم دسترسى مناسب به استفاده ازامکانات سبب ایجادذهنیت منفى درمردم مى شود.

رسانة منتخب براى دولت الکترونیکى: یک سؤال مهم این است که مردم چگونه ازامکانات دولت الکترونیکى استفاده خواهندکرد؟

همانطور که درقسمتهاى قبل این مقاله بدان اشاره شد,مهمترین رسانه اى که امروزه براى پاسخ به این سؤال درنظرگرفته مى شود, اینترنت است. درهمانجاهم مسائل مربوط به اینترنت عنوان شد. امّاعلاوه بر اینترنت, درمنابع مختلف رسانه هاى دیگرى نیزبراى این منظور پیشنهادشده اند که دراین قسمت به بررسى آنها مى پردازیم:

از جمله رسانه هاى پیشنهادى, مى توان به تلفنهاى همراهى که قابلیّت اتّصال به شبکه رادارند, اشاره کرد. شایدباتوجّه به پیشرفت سریعى که امروزه تلفنهاى همراه دارند, دستیابى به چنین وسیله اى درآینده نزدیک ممکن باشد. ولى عیب بزرگى که تلفنهاى همراه دارند, اندازه بسیار کوچکشان است. به هرحال صفحه نمایش بسیارکوچک وصفحه کلیدمحدود تلفنهاى همراه, استفاده ازخدمات دولت الکترونیکى رابراى کاربران دشوار مى کند. اگراین مشکل به نحوى بتواندحل شود, مى توان به نقش عمدة این وسیله در آیندة استفاده از اینترنت وخدمات مبتنى برآن ازجمله دولت الکترونیکى امیدواربود.

رسانه دیگرى که مطرح شده است, تلویزیونهاى دیجیتال هستند, که البتّه آشناشدن مردم باآنها واینکه براى استفاده از دولت الکترونیکى خودرا باآنها هماهنگ سازند, زمانى راطلب مى کندکه شایدبتوان گفت که نمى توان سهم تلویزیونهاى دیجیتال را درمیان رسانه هاى مذکور قابل توجّه دانست.

وسیله دیگر استفاده ازباجه هاى مخصوص براى بهره بردارى از امکانات دولت الکترونیکى است. کاستیهاى استفاده از باجه ها, کاستیهایى است که براى باجه هاى مشابه مانند باجه هاى تلفن متصوّراست, که احتمالاً مهمترین آنها, معطّلى در صفهاى کوتاه وبلند براى استفاده از باجه باشد!!!
مردم چه مى خواهند؟

دراین قسمت به بیان انتظارات مردم از دولت الکترونیکى که به عنوان نمونه ازدومنبع متفاوت ارائه مى گردند, مى پردازیم.

نمونه اول توسط دانشگاه آلبانى واقع درایالت نیویورک, انجام شده است. بنا برگزارش آنهارئوس مطالبى که جامعه ومردم از دولت الکترونیکى توقّع دارد, عبارتنداز:

• تجدیداعتبارگواهینامه رانندگى • ثبت نام براى رأى

• اطّلاعات مربوط به پارکهاى ایالتى وامکان رزروآنها

• امکان رأى دادن بربستر اینترنت

• دسترسى به امکان خریدآسان

• تنظیم مدارک مربوط به تولّد, فوت وازدواج

• پرداخت مالیات

• دریافت پروانه هاى شکاروماهیگیرى

• دریافت اطّلاعات پزشکى بروزازمراکزمربوطه
مشکلات پیاده سازى دولت الکترونیکى:

ازلحاظ تکنیکى براى پیاده سازى دولت الکترونیکى موانع جدّى وجوددارد. بهتراست قبل ازبرشمردن این مشکلات درموردکشورهایى که دراین زمینه گامهایى رابرداشته اندمطلبى ارائه کنیم:

درضمن جستجوهایى که براى یافتن منابع جهت تهیّة این مقاله صورت گرفت, نام کشورهایى نظیر نیوزیلند, فنلاند, کانادا, استرالیا, انگلستان وآمریکا ازنظرتحقیقات وکارهاى عملى که دراین زمینه صورت داده بودند, کاملاًمبرّزومشخّص بود. طبق اظهارنظریکى ازمنابع معتبر کشورهاى فنلاندواسترالیاحتّى ازآمریکاوکانادادراین زمینه جلوترهستند. البتّه واضح وروشن است که پیاده سازى یک دولت الکترونیکى( همانطور که درموانع همه گیرشدن استفاده ازاینترنت آمد), گذشته ازمسائل فن آورى وتکنیکى, به شرایط جمعیّتى وجغرافیایى نیزوابسته است. بادرنظرگرفتن این مسائل شایدبتوان عنوان کرد که مشکلتربودن پیاده سازى دولت الکترونیکى درکشورگسترده وپهناورآمریکا, که داراى جمعیّت زیاد واتباع خارجى فراوان است, ازپیاده سازى آن درکشورکوچکتروکم جمعیّت ترفنلاندامرى طبیعى است. اگربخواهیم نگاهى به رئوس مشکلات موجوددرراه پیاده سازى یک دولت الکترونیکى بیندازیم, این عناوین جلب نظرمى کنند: • سرمایه گذارى زیاد: دولت الکترونیکى سرمایه گذارى اولیةفراوانى راطلب مى کندوبازگشت سرمایه نیزسریع نیست. به همین علّت خطرگام نهادن دراین راه اوّلین عامل سلبیّه درراه تحقّق آن است.

• امنیت اطّلاعات: این مسأله تاکنون چندین بارتحت عناوین مختلف دراین مقاله مطرح شده است که قاعدتاًاهمیّت آنرانشان مى دهد. یک نکته دراین مورد که تاکنون مطرح نشده است, مرزبندى بین اطّلاعات محرمانه وغیرمحرمانه مى باشد. به عبارت دیگر دولت الکترونیکى بعضى ازاطّلاعات رابایدبدون محدودیّت دراختیارشهروندان ودیگرمخاطبان خودقراردهد. ضمناًدسته اى ازاطّلاعات مى بایست براى برخى ازمخاطبان غیرقابل دسترسى باشد. تعریف ومشخّص کردن این مرزبندیها خود, کارمشکل ودقیقى است, ضمن اینکه پس ازتعریف این مرزبندیها, پیاده سازى یک سیستم با آن مشخّصات نیز کاربسیاردشوارى است.

• پایگاه داده هاى گسترده: باتوجّه به حجم اطّلاعات مورداستفاده دردولت الکترونیکى, تصوّراینکه این اطّلاعات رابتوان روى یک سیستم یکپارچه نگهدارى کرد, غیرممکن به نظرمى رسد. بادرنظرگرفتن این مسأله, مشکلات زیادى درراه استفاده ازپایگاه داده هاى گسترده وجوددارد. هنگامى که یک سیستم مى خواهداطّلاعاتى راکه ازیک کاربرگرفته, ذخیره کند, باید اطّلاعات رابه مقاصدمختلفى ارسال نماید
مردم سالارى الکترونیکى:

یکى ازمفاهیم جدیدى که درارتباط با مفهوم دولت الکترونیکى شکل گرفته است, مردم سالارى الکترونیکى مى باشد. مردم سالارى الکترونیکى, شامل مبارزات انتخاباتى, برگزارى انتخابات,ثبت نام رأى دهندگان, نظرسنجى عمومى,ارتباط میان نمایندگان منتخب ومردم رأى دهنده مى باشد, تلاش دیگرى درجهت تأمین هدف اصلى دولت الکترونیکى, که همان افزایش مشارکت مردمى است, مى باشد.

همةمواردذکرشده با استفاده ازامکانات دولت الکترونیکى وبراساس مفاهیم آن انجام مى شود. متحقّق شدن هریک ازمواردى که به آنهااشاره شد, مزایاى زیادى رابه دنبال خواهدداشت. به عنوان مثال مبارزات انتخاباتى, معمولاًفرآیندى است که درآن مقدارزیادى کاغذومواد دیگرى که درتبلیغات به کارمى رود, اسراف مى شود.ازطرف دیگر, چهرةشهرها نیزبعدازانجام انتخابات به خاطراین رقابتها, مملوّازپوستهاى تبلیغاتى است. پاک کردن شهرازاین پوسترها خودانرژى وزمان زیادى صرف مى کند. تمام این مشکلات بابرگزارى فرآیند انتخابات برروى رسانةمورد استفاده در دولت الکترونیکى حل خواهدشد.براى دیگرموارداشاره شده هم چنین مزایایى مترتّب است.

نتیجه گیرى: دولت الکترونیکى قابلیّتهاى زیادى داردکه شایدمهمترین آنها, تغییردرروش تعاملها و برخوردهاى مردم بادولتمردان باشد. این نوع دولت مزایاومعایبى دارد, که اهمّ مزیّات آن مشارکت بیشترمردم دردولت وبالطّبع تقویّت مردم سالارى ودرنتیجه رضایت بیشترمردم است. مهمترین عیب وکاستى رانیزمى توان موانع عملى پیاده سازى ومشکلاتى که درراه اشاعةفرهنگ استفاده ازآن وجوددارد, عنوان نمود. هدف دراین مقاله معرّفى اجمالى دولت الکترونیکى بوده است. غیرازمطالبى که مطرح شد, نکات دیگرى نیزدرمورد درلت الکترونیکى مى توانست موردبررسى قرارگیرد, امّا اهمّ مطالب به نظرنویسنده, عنوانهایى بود که مطرح شدند.

منابع: صفرابراهیمى, محمّدبختیارى " دولت الکترونیکى (E-Government) " همایش جهانى شهرهاى الکترونیکى واینترنتى, ۱۱-۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۰, جزیرةکیش Brendan Boyle, “Electronic Government for New Zealand: Managing the Transition”, University of Otago,1990 Department of Information Resources, Texas (Austin) ,”Electronic Access Issues Involved in Electronic Government” E. Tambouris, S. Gorilas & G. Boukis, “Investigation of Electronic Government”, Athens, Greece Janet Caldow, “The Quest for Electronic Government: A Defining Vision”, IBM Corporation

نقش اتوماسیون اداری در کاهش مفاسد اداری

دوشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۴، ۰۸:۰۷ ب.ظ | ۱ نظر

تکفا - شرکت لاله کامپیوتر- امروزه بیشتر اداره‌ها و سازمان‌های دولتی کشور ـ به‌دلیل وجود بروکراسی اداری و انجام نشدن درست کارها و نود نظارت کافی بر روند انجام مراحل اداری ـ با انبوهی از خلاف‌های اداری، مالی و نارضایتی مراجعان روبرو هستند.

در این نوشتار کوشش می‌شود تا دست‌آوردهای اتوماسیون اداری، در زمینة اینگونه مفاسد و مشکلات اداری، شناخته شود.

چکیده :

درباره سودمندی اتوماسیون اداری شرکت‌ها و ادارات بحث‌هایی بسیار مطرح شده است، اما بیشتر کارشناسان برای اثبات آن به ابعاد اقتصادی و مدیریتی آن پرداخته‌اند. امکان تبادل سریع مکاتبات، سادگی روند پیگیری مکاتبات، جلوگیری از ثبت‌های چندباره، جلوگیری از تکثیر بی‌مورد مکاتبات، امکان طبقه‌بندی مکاتبات در رده‌های گوناگون و جست‌وجوی سریع آنها، امکان بررسی عملکرد کارمندان و بخش‌های گوناگون سازمان و امکان سازماندهی درست دستگاه‌ها با توجه به اطلاعات دقیق جریان مکاتبات و فعالیت‌ها، دلایلی هستند که از همین دیدگاه سرچشمه می‌گیرد.

این مقاله از دیدگاه کاهش مفاسد مالی و جلوگیری از نارضایتی ارباب‌رجوع، اتوماسیون اداری را بررسی می‌کند.

این روزها دیگر همة مردم با اصطلاحاتی چون "اتوماسیون اداری"، "فساد اداری و مالی" و "نارضایتی ارباب رجوع" آشنا هستند.

در انبوه مقالاتی که درباره روش‌های مبارزه با مفاسد مالی منتشر شده است، بر برخی از اصول بیشتر تاکید می‌شود که در هر کشور ـ با توجه به شرایط سیاسی، اجتماعی و مدیریتی آن ـ باید تطبیق، تبیین و اجرا گردد1. فصل مشترک و اهم اصول مبارزه با مفاسد مالی در این مقالات عبارت است از: تقویت، شفافیت و پاسخگویی بخش دولتی، مستند سازی، تسهیل مقررات اداری، تقویت نظام حسابرسی و ذیحسابی و کنترل و نظارت موثر بر فعالیت‌های مالی و بودجه دولت و شرکت‌های دولتی، تقویت نظام مالیاتی و مبارزه قاطع با پولشویی، خصوصی سازی، تبیین اخلاق حرفه‌ای، اطلاع‌رسانی شفاف، سریع و بدون تبعیض تصمیمات موثر بر شاخص‌های اقتصادی، معاضدت قضایی با دیگر کشورهای طرف قرارداد بازرگانی و ... اما همانگونه که دیده می‌شود، گرایش اصلی این پیشنهادها، پیشگیری از مفاسد مالی در کشورها است.

در همین حال، مجموعه تلاش‌های بالا ضمن پیشگیری از مفاسد مالی، بر تقویت ابزارهایی تاکید دارد تا حکومت در صورت بروز فساد، بتواند به سرعت و دقت آنرا کشف و با مفسدان مقابله کند. طبیعی است که مجازات‌های بازدارنده قانونی و برخورد قاطع و بدون تبعیض دستگاه قضایی با متهمان، مکمل و در واقع ضمانت اجرای تصمیماتی است که دولت برای پیشگیری از مفاسد و مبارزه با آن پیش می‌گیرد.

اکنون با فرض بر اینکه قوانین بازدارنده برای مبارزه با مفسدین وجود دارد و دستگاه قضایی هم بدون تبعیض و اغماض با متخلفان برخورد می‌کند، به این نکته می‌پردازیم که آیا زمینه‌های لازم برای اجرای تصمیمات و سیاست‌های نظارتی دولت وجود دارد یا خیر؟ طبیعی است که فرض مجازات بازدارنده و برخورد بدون تبعیض و اغماض هنگامی محقق خواهد شد که مستندات و ادله لازم برای اثبات جرم فراهم شده باشد وگرنه حتی اگر همه کارهای قوه قضاییه به خوبی پیش‌رود، بزرگترین مجرمان هم می‌توانند به سادگی از عدالت بگریزند.

در اینجا منظور از قوه قضاییه کلیه مراجع تصمیم گیر و صادرکننده حکم در مورد تخلفات مالی ـ مانند: دادگاه‌ها و دادسراهای عمومی و انقلاب، سازمان تعزیرات حکومتی، دادگاههای تخلفات اداری، مراجع مختلف صادر کننده جریمه در دستگاه اجرایی از قبیل ممیزان مالیاتی، بازرسان کار و تامین اجتماعی، ماموران گمرک، نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات در مورد مصالحه اداری با قاچاقچیان کالا و ارز ـ است. به همین ترتیب عبارت قوه قضاییه بسیاری از بخش‌هایی را که به صورت اعتباری زیر نظر این قوه اداره می‌شود را ـ مانند : سازمان ثبت اسناد، ثبت شرکت‌ها و ثبت مالکیت معنوی ـ در بر نمی‌گیرد.

اکنون فرض می‌کنیم که نظام و به ویژه دولت عزم خود را در پیشگیری و مبارزه با مفاسد جزم کرده، تصمیمات لازم برای این امر را نیز به‌تصویب رسانیده است. آیا نظام اداری و مدیریتی حکومت و بخش خصوصی، حتی با فرض پذیرش چنین کارهایی، توان و آمادگی لازم را برای اجرای این تصمیمات دارند؟

برای نمونه، شرکتی که در وضعیت نامناسب مالی است، با ارایه گزارش‌های غیر واقعی به بانک‌ها و دیگر موسسات پولی کشور، با فریب آنها وام‌های کلانی از سیستم بانکی دریافت می‌کند. آثار اقتصادی و اجتماعی این کار به ظاهر کوچک، برای کشور بسیار ویرانگر است: زیرا با گسترش این کارها، بانک‌ها امکان پرداخت سود بیشتر به مشتریان را از دست می‌دهند و در نتیجه، وجوه مردم به مبادی غیر رسمی و پرخطر هدایت می‌گردد.

از آنجا که کمترین نظارتی هم بر این موسسات ـ که با نام‌های گوناگون و حتی صندوق قرض الحسنه نیز فعالیت می‌کنند ـ نمی‌‌شود، خطر ورشکستگی این موسسات را تهدید می‌کند. با ورشکستگی هر یک از این موسسات، ده‌ها و صدها خانواده تمام یا بخشی از هستی خود را از دست می‌دهند، صدها پرونده در دادگاه‌ها تشکیل می‌گردد و ساعت‌های زیادی از وقت مردم و مسوولان قضایی و امنیتی، صرف رسیدگی به این پرونده‌ها می‌شود. اما این تنها بخشی از ویرانگری‌های گزارش‌های غیر واقعی به بانک‌ها است. پس از گسترش این گونه کارها، بانک‌ها برای ایمن ماندن از ریسک سوخت مطالبات خود، همه مشتریان را وادار به ارایه وثیقه‌های سنگین ملکی می‌کنند.

برای هر بار توثیق یک ملک، ضمن انجام کارهای مستقیم اداری که در بانک و ثبت اسناد صورت می‌گیرد، مشتری باید با مراجعه به شهرداری و دارایی و اخذ مفاصا حساب، هزینه‌های محضر را هم بپذیرد. این کار و کارهای همانند آن ـ که در کشور پرشمارند ـ موجب ارجاع انبوه مراجعان به دستگاه‌ها شده، در نتیجه بخشی از نیروی مدیریتی آنها را به خود مشغول می‌سازد. در این میان، بسیاری از نیازمندان و کارآفرینانی که امکان ارایه وثیقه ملکی سنگین را ندارند، از دسترسی به وام بانکی محروم می‌مانند و به بازار آزاد و روش‌های غیر مجاز روی می‌آورند.

اکنون دو پرسش به میان می‌آید: یکی اینکه در شرایط کنونی و با امکانات موجود، برای آگاهی از وضعیت مالی و اعتباری یک شخص خصوصی (حقیقی یا حقوقی) چه راه‌هایی وجود دارد؟ و دوم آنکه برای ایجاد این امکان چه راهکاری وجود دارد؟

پاسخ پرسش نخست این است که در هم‌اکنون تنها راه بانک‌ها برای این بررسی، اتکا به پیشینه و گذشته مشتری و یا مشاهده دارایی‌های مشهود مشتری است. از این گروه از مشتریان که بگذریم در دیگر موارد بانک مجبور است به ادعای مشتری بسنده کند و مشکل کمبود اطلاعات خود را با وثیقه جبران کند. اما در شرکت‌های دولتی که دارای یک دفتر امور مالی هستند، امکان اتکا به صورت‌های مالی و دفترهای قانونی شرکت وجود دارد.

پاسخ پرسش دوم نیز این است که دولت می‌تواند با ایجاد زیرساخت‌های لازم، این امکان را ایجاد کند که اطلاعات ارایه شده از سوی اشخاص قابل استناد و اطمینان باشد. مهم‌ترین این کارها، اجرای کامل قانون حسابرسان رسمی است تا درستی اطلاعات هر شرکت از سوی یک نهاد رسمی و قانونی دیگر تایید شود. اما این روش نیز به تنهایی کافی نیست، زیرا حسابرسان رسمی نیز در بسیاری از موارد به دریافت تاییدیه از شرکت‌ها و سازمان‌های دیگر نیازمندند. از این گذشته، حسابرسان رسمی بیشتر بر پایة اسناد موجود نظر می‌دهند و اگر شرکتی بر خلاف روال قانونی و با ارایه گزارش‌های دروغ از بانک وام دریافت کرده باشد، از آن آگاه نخواهند شد.

راه حل تکمیلی آن است که در یک سیستم اطلاعات مدیریت متمرکز، همة اطلاعات ارایه شده از سوی اشخاص (حقیقی و حقوقی) به دستگاه‌های گوناگون کشور ثبت گردد و هر یک از دستگاه‌ها برای کسب اطلاعات درست به سیستم مراجعه کند.

برای نمونه، اگر در این سیستم اطلاعات مربوط به اظهارنامه مالیاتی فرد ثبت گردد، همه اشخاص (حقیقی یا حقوقی) برای کسب اعتبار بیشتر در سیستم باید درآمد واقعی خود را آشکار سازند و شرکتی که برای فرار از مالیات، اطلاعات مالی ضعیفی را ارایه کند باید هزینه‌های مربوط به وضعیت مالی ضعیف خود را نیز بپردازد. از رایج‌ترین این هزینه‌ها ارایه وثیقه بیشتر هنگام اخذ وام خواهد بود.

گفتنی است که برای داشتن یک سیستم بزرگ متمرکز که اطلاعات مالی شرکت‌ها را در اختیار همگان قرار دهد، در گام‌های آغازین به یک سیستم مداوم و پرسرعت نیاز نیست و با کمترین امکانات سخت افزاری و سیستم‌های اتوماسیون اداریٍ معمولی نیز راه‌اندازی چنین مراکزی امکان‌پذیر است.

از دیگر تخلفات مالی که ده‌ها پرونده در مورد آن در شعب گوناگون دادگاه‌ها وجود دارد، جعل اسناد و مدارک و مجوزهای دستگاه‌های دولتی است. در واقع به دلیل نبود یک سیستم مکانیزه ارتباطی میان دستگاه‌های گوناگون کشور، متخلفان این امکان را می‌یابند که با جعل اسناد دستگاه‌های دولتی، مفاسد مالی کلانی را مرتکب شوند. در برخی موارد، برخی دستگاه‌های دولتی برای اطمینان از عدم جعل اسناد کارهای اداری بسیاری را در روند کار ارباب رجوع گنجانیده‌‌اند، که موجب اتلاف منابع و به‌ویژه وقت ارباب‌رجوع گشته است. این در صورتی است که دستگاه‌های دولتی و حتی خصوصی ارایه کننده مجوزهای گوناگون، می‌توانند با تجهیز به سیستم‌های اتوماسیون اداری، اسناد و مکاتبات خود را با اطمینان بالا در این سیستم‌ها مبادله کنند.

از دیگر مفاسد اداری که در دستگاه‌های دولتی صورت می‌گیرد، معطل کردن بیش از اندازه ارباب رجوع و ارجاع بی‌مورد کارهای وی به بخش‌های بی‌ربط است. این کار سرانجام به پرداخت وجوه غیر قانونی توسط ارباب رجوع برای تسریع در کارهای خود خواهد شد. این در حالی است که کارهای برخی دیگر از مراجعان به‌سرعت و بدون رعایت بسیاری از تشریفات اداری انجام می‌گردد.

اما اگر مکاتبات و امور اداری ارباب رجوع به‌دقت ثبت گردد و امکان پیگیری شکایات آنها امکانپذیر باشد، بسیاری از این مفاسد کاهش یافته یا دست‌کم قابل شناسایی می‌شود و در این صورت برخورد دقیق با متخلفان آسان می‌گردد.

از دیگر چیزهایی که ارتکاب مفاسد مالی در نظام اداری کشور را آسان می‌کند، گم شدن و گم کردن اسناد و مدارک رسمی است. همچنین در جریان رسیدگی به گزارش‌های مربوط به مفاسد مالی توسط واحدهای بازرسی و حسابرسی، مفسدان برخی از اسناد و مدارک را از بین می‌برند. بدیهی است، در صورتی که سیستم‌های اتوماسیون اداری در اینگونه مراکز به‌کار روند، این امکان نیز از دسترس متخلفان خارج می‌گردد.

یکی از دیگر مشکلات واحدها و دستگاه‌های بازرسی و حسابرسی در نظام اداری کشور این است که برای ردیابی و پیگیری قراردادها و معاملات و مستندات مربوط به درآمدها و هزینه‌ها ـ به‌علت در دسترس نبودن سریع اسناد پیگیری ـ از خود زمان و توان بالایی را صرف می‌کنند؛ که این کار نیز با برپایی اتوماسیون اداری به کمترین اندازه می‌رسد.

مزایای گفته شده برای سیستم‌های اتوماسیون اداری مشروط به آن است که دولت به صورت هماهنگ، اقداماتی را در کشور انجام داده، شرکت‌ها و موسسات تهیه کننده این سیستم‌ها را وادار به رعایت برخی ضوابط در این سیستم‌ها کند. اهم این اقدامات و الزامات به شرح زیر است:

دولت2 همه دستگاه‌های دولتی را ملزم سازد تا با زمانبندی مشخصی، سیستم مکاتبات خود را مکانیزه کرده، امکان پیگیری مکاتبات ارباب رجوع را از طریق این سیستم‌ها امکان‌پذیر سازد. در همین راستا دولت باید از استقرار سیستم‌های اتوماسیون اداری که ضوابط دولت را رعایت نکنند، جلوگیری کند.

دولت باید شرکت‌های تولید کننده سیستم‌های اتوماسیون اداری را ملزم سازد تا تحت پروتکل و استاندار مشخصی امکان تبادل نامه با یکدیگر را در سیستم فراهم سازند، به‌گونه‌ای که هنگام تبادل، امکان اصلاح نامه ارسالی توسط گیرنده وجود نداشته باشد.

دولت باید شرکت‌های تولید کننده سیستم‌های اداری را ملزم سازد که ضوابطی را رعایت کنند تا اطمینان لازم نسبت به این سیستم‌ها به‌دست آید. اهم این ضوابط می‌تواند چنین باشد:

* حذف و اصلاح نامه و مستندات آن، پس از ثبت قطعی و نهایی در نامه‌های صادره تحت هیچ شرایطی امکان پذیر نباشد.

* امکان حذف و اصلاح مشخصات اصلی و مستندات نامه‌های وارده نیز پس از ثبت نهایی غیر ممکن گردد.

* امکان اصلاح و حذف ارجاعات پس از ثبت آنها توسط هیچ کس در سیستم امکان‌پذیر نباشد.

* تاریخ و ساعت ارجاعات و اقدامات بر روی یک نامه، تنها از سرور اصلی مشخص شده، ثبت شود و غیر قابل اصلاح باشد .

البته مسایل گفته شده در این نوشتار، تنها بخشی از مزایای بهره‌گیری از اتوماسیون اداری در کاهش تخلفات را نشان می‌دهد و بی‌گمان انبوهی دیگر از نا‌به‌سامانی‌های اداری، با کاهش اتلاف وقت و پول ارباب‌رجوع و آسایش بیشتر کارمندان ـ به‌علت کاهش برخوردهای وی با مراجعان ـ از میان خواهد رفت.1

برای آگاهی بیشتر از این اصول، 40 توصیه مجمع جهانی مبارزه با فساد و یا پیش‌نویس کنوانسیون جهانی مبارزه با فساد را ببینید.

2

منظور آن قسمت از دولت است که متولی امر مکانیزه کردن دستگاههای دولتی است. در حال حاضر ظاهراً طرح تکفا تنها متولی این امر است ولی هنوز بسیاری از دستگاههای دولتی بدون هماهنگی با طرح تکفا مشغول انجام این اتوماسیون و اجرای طرحهای تکنولوژی اطلاعات در محیط خود هستند

شهرداری الکترونیکی

دوشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۴، ۰۸:۰۵ ب.ظ | ۰ نظر

تکفا - یکی از پرکارترین سازمان‌های کشور ما - به‌ویژه در شهرهای بزرگ - شهرداری‌ها هستند؛ تاجایی که شهری به گستردگی تهران، بیش از 20 مرکز شهرداری دارد.

با این‌همه، گذر بیشتر مردم تهران - به‌هر دلیل - به شهرداری افتاده و این گذر، اغلب با دلخوری و ناخوشنودی همراه بوده است و همان‌گونه که روشن است، دلیل اصلی این ناخوشنودی، حجم گستردة کار و ناکارآمدی روش‌های دستی پیشین برای پاسخ به‌نیازهای کاری است، که این خود بی‌گمان خشم و بدرفتاری کارکنان و ارباب رجوع را به‌همراه خواهد داشت.

بنابراین روشن است که برپایی دولت الکترونیکی و اتوماسیون اداری در شهرداری، می‌تواند گره‌گشای هر دو سوی کار باشد. از این رو، پیشینه این کار را از مسوولان شهرداری جویا شده‌ایم.
تاریخچه اتوماسیون و روند آن در شهرداری تهران

تاریخ کاربرد کامپیوتر و سیستم‌های مکانیزه در شهرداری تهران، به سال 1347 و تاسیس اداره کل مکانوگرافی باز می‌گردد. پس از تصویب طرح مکانوگرافی در سال 1348 و بررسی مکانیزه کردن کارهایی مانند وصول عوارض نوسازی، حقوق و دستمزد و کنترل اسناد، در آغاز سال 1351 نخستین کامپیوتر 125/360 IBM در این اداره نصب و راه‌اندازی شد. این سیستم با توجه به گسترش کارها، در سال‌های بعد ارتقا یافت.

سپس اداره مکانوگرافی - به‌دلیل نیاز به داشتن شخصیت حقوقی و استقلال مالی - به سازمان خدمات کامپیوتری شهرداری تهران تغییر نام داد و در سال 1371 مستقل گردید و سازمان آمار، اطلاعات و خدمات کامپیوتری شهرداری تهران نام گرفت.

سازمان به‌عنوان بازوی انفورماتیک شهرداری تهران، سرپرست همه فعالیت‌ها در این زمینه‌ است. در چند سال گذشته، مهم‌ترین وظیفه سازمان، اجرای پروژه اتوماسیون مناطق (پام) در مناطق و ستادهای شهرداری تهران بوده است که تاریخچه، اهداف و محدوده اجرای آن بدین شرح است :

در سال 1374، مرکز مطالعات و برنامه‏ریزی شهرداری تهران، پژوهش‌هایی را با نام "طرح برنامه‏ریزی استراتژیک شهرداری تهران" آغاز و راهبری کرد که هدف اصلی آن، تدوین وضعیت مطلوب شهرداری تهران از دیدگاه گوناگون، در سال 1380 و همچنین ارایه راهکارهایی برای دستیابی به آن، بود. روشن است که این وضعیت مطلوب دربرگیرنده کارهای انفورماتیکی شهرداری نیز می‏شد؛ چرا که با توجه به گسترش روزافزون کاربرد کامپیوتر در اتوماتیزه کردن فعالیت‏ها، این مهم می‏توانست نقش به‌سزایی در ارایه و ارتقا سطح خدمات ارایه شده به شهروندان داشته باشد. بر این پایه، سازمان آمار، اطلاعات و خدمات کامپیوتری شهرداری تهران نیز طرح کلی اتوماسیون مناطق را تهیه کرد.

پروژه اتوماسیون مناطق (پام )، در واقع تبلور نیاز مدیریت ارشد شهرداری در زمینه اتوماتیزه کردن گردش‏کارها، ایجاد وحدت رویه و بالابردن سرعت و بهبود ارایه خدمات بوده‌است. در جهان امروز، ابزار اصلی و پایه‏ای مدیریت ارشد برای تصمیم‏گیری، اطلاعاتی است که به‌موقع و درست تهیه می‏شود. روشن است که این اطلاعات جز در سایه یک نظام انفورماتیکی، که متضمن تولید و پالایش داده‏های درست و صحیح در لایه‏های زیرین و توسط سیستم‌های عملیاتی است، به‌دست نخواهد آمد. از اهداف این طرح می‏توان به موارد زیر اشاره کرد:

* ایجاد ارتباط میان سیستم‏‎های کاربردی (که به صورت مستقل عمل می‏کردند)

* کارهای مدیریت اطلاعاتی، به‌منظور گردآوری و تامین گزارش‌های مدیریتی

* هماهنگ‌سازی سکوهای سخت‏افزاری و نرم‏افزاری

پروژه اتوماسیون مناطق در برگیرنده سیستم‌های املاک و درآمد، شهرسازی، مالی، معاملات و اموال، کنترل و مدیریت پروژه، اتوماسیون دفترها، پرسنلی، و آمار و گزارش‌های مدیریتی است. این سیستم‌ها در چارچوب نیازها و انتظارات اعلام شده پیشین، - بیشتر در مناطق شهرداری تهران و ادارات ستادهای مربوط راه‌ا‌ندازی - طراحی و پیاده‌سازی شده‌است. هم‌اکنون، تلاش مدیریت جدید سازمان، راه‌اندازی و به‌انجام رساندن پروژه تا پایان سال جاری است. همچنین بازنگری سیستم‌های کاربردی و ارتقای فناوری سکوها نیز، با توجه به طولانی‌شدن اجرای پروژه و دگرگونی و افزایش نیازها در دستور کار قرار دارد.

مشکلات و مزایای برپایی دولت الکترونیکی و اتوماسیون اداری

شهرداری تهران از سازمان‌های پیشرو در زمینه اتوماسیون اداری به‌شمار می‌رود که به مکانیزاسیون ماموریت‌های اصلی شهرداری تهران نیز توجه داشته است. در این زمینه، سیستم مکانیزه بانک اطلاعات املاک و درآمد شهرداری تهران و همچنین سیستم‌های مکانیزه شهرسازی، کمیسیون ماده 100 و امور مهندسان ناظر را می‌توان برشمرد.

مهم‌ترین مشکل در حوزه اتوماسیون شهرداری تهران، به‌روز، بهینه و استاندارد نبودن گردش‌کارها است، به‌گونه‌ای که بازنگری و مهندسی دوباره فرآیندها را کاری بسیار ضروری می‌نماید. شاید در گذشته - به‌دلیل گستردگی و سختی کار - کمتر به این موضوع پرداخته شده‌است.

مشکل دیگر، آموزش و فرهنگ‌ سازمانی و ارتقای نیروها بوده که در جایگاه خود، نیازمند توجه جدی و برنامه‌ریزی ویژه است.

از دیگر مشکلات استقرار سیستم‌ها، نبود همخوانی داده‌ها و سیستم‌ها و ایجاد زمینه‌های یکپارچگی و تبادل اطلاعات میان سیستم‌های گوناگون و نداشتن کدینگ‌ مناسب، بوده است که طی اجرای پروژه اتوماسیون مناطق برخی از این موارد شناسایی و در محدود پروژه رفع گردیده ‌است و زمینه گردآوری و ثبت داده‌های درست - توسط سیستم‌های عملیاتی تهیه شده - فراهم آمده‌است.

نداشتن سرپرست در زمینه سیاست‌گذاری فناوری اطلاعات، تداخل سیاست‌گذاری، اجرا و جابه‌جایی مدیریتی و به‌طبع دگرگونی نیازها، از مشکلات برپاسازی سیستم‌های مکانیزه درشهرداری تهران بوده است.

دگرگونی شتابان فناوری و نیاز به افزایش و بازنگری سیستم‌های کاربردی از دیگر مشکلات است. با این همه، با گسترش اینترنت و لزوم ایجاد سیستم‌های نوین در حوزه سیستم‌های مبتنی بر وب و ایجاد سایت‌های اطلاع‌رسانی نیز کارهایی انجام شده و زمینه برای تعامل بیشتر با شهروندان و دریافت نظرات آنها فراهم شده‌است.

با کارهای انجام شده در هنگام اجرای پروژه‌ اتوماسیون مناطق، بستر گردآوری اطلاعات درست توسط سیستم‌های عملیاتی - برای تامین نیاز مدیریت ارشد شهرداری تهران - و ارایه به شهروندان فراهم شده‌است. با تکیه بر تجربه‌های به‌دست آمده و برنامه بازنگری سیستم‌های کاربردی و افزایش فناوری سکوها و ایجاد بستر فیبر نوری - که اولویت کار مدیریت سازمان است - و با رویکرد شفاف‌سازی و شهروندمداری، حرکت به سوی شهرداری الکترونیکی آغاز شده‌است.
بستر سخت‌افزازی، نرم‌افزاری و شبکه

در طرح کلی پروژه اتوماسیون مناطق، سکوی عملیاتی و اجرایی سیستم‌ها به شرح زیر تبیین و تعیین شده‌است:

* سخت‌افزارهای اسپارک1 و سیستم عامل سولاریس2 به‌عنوان سکوی پایه کارسازهای کاربردی و کارسازهای پایگاه‌های ‌داده

* پایگاه داده اینفورمیکس3 fvhd محیط مدیریت پایگاه داده‌

* به‌کارگیری پروتکل TCP/IP برای ارتباطات شبکه‌های محلی و فراساختمانی

* ترمینال‌های متنی و محیط گرافیکی (ویندوز) برای کارخواه‌ها

در زمینه شبکه نیز، 3 بستر ارتباطی به‌کار رفته است. دلیل به‌کارگیری بسترهای گوناگون، بیشتر به امکانات شرکت مخابرات و وضعیت فناوری‌های موجود شبکه‌های گسترده و فراساختمانی در زمان اجرای پروژه و همچنین امکان دسترسی و استفاده از آنها بوده است :

* خط استیجاری4: این خطوط توسط شرکت مخابرات واگذار شده است، اما استفاده از این خط در راه‌های دور و پهنای باند بالا، مناسب نبوده است.

* شبکه مودم‌های بی‌سیم: با توجه به کارا نبودن خطوط استیجاری، در طرح اولیه پام، استفاده از ارتباطات بی‌سیم هم مورد توجه قرار گرفت. با گسترش اینترنت و برای ایجاد سیستم‌های مبتنی بر وب و ایجاد وب‌گاه‌ شهرداری تهران، پیکره اصلی شبکه مخابرات داده‌ای شهرداری تهران در فاز یکم بر پایه استفاده از مودم‌های بی‌سیم شکل گرفت. با توجه به پیشرفت‌های فناوری ارتباطات در سال‌های بعد از یک سو و نیاز به پهنای باند بیشتر (برای ارایه خدمات اینترنت به واحدهای شهرداری) از سوی دیگر، از مودم‌های بی‌سیم با پهنای باند بالاتر، برای جایگزینی با خطوط استیجاری و مودم‌های پیشین، نیز استفاده شد.

* شبکه فیبرنوری شرکت کنترل ترافیک تهران: در واپسین گام‌های ارتقای شبکه مخابرات داده‌ای شهرداری تهران، و با هدف ایجاد بستری مطمئن و با پهنای باند لازم، استفاده از شبکه فیبر نوری شرکت کنترل ترافیک تهران برای تامین ارتباط میان واحدهای شهرداری تهران هم‌اکنون در دست اجرا است.

وضعیت دولت الکترونیکی و پیاده سازی آن در کشور

به‌طور اجمال، دولت الکترونیکی را استفاده دستگاه‌ها و نهادهای دولتی و عمومی از اینترنت، به‌منظور عرضه اطلاعات و خدمات به مراجع گیرنده آن - اعم از شهروندان، بنگاه‌های اقتصادی، کارکنان و دیگر دستگاه‌ها - تعریف می‌کنند.

واژگان کلیدی در این تعریف، شبکه، اطلاعات و خدمات و مراجع گیرنده است. افزون بر این، در چرخه تعامل میان مراجع عرضه‌کننده اطلاعات و خدمات، بسترسازی فرهنگی و قوانین و مقررات حقوقی مورد نیاز نیز مطرح است. بر این پایه، برای پرداختن به‌وضعیت دولت الکترونیکی و پیاده‌سازی آن، لازم است وضعیت آنرا در هر یک از این حوزه‌ها مرور کنیم.

از دیدگاه شبکه و دسترسی، به‌رغم کارهایی که تاکنون انجام شده، هنوز شبکه‌ای با اطمینان و دسترسی کافی و آسان وجود ندارد. سازمان‌های دولتی به شبکه‌های درونی و بیرونی ایمن، با پهنای باند کافی مجهز نیست و شبکه‌های ایجاد شده نیز پایداری و امنیت کافی برخوردار ندارد. در ابعاد کشوری، نیز هنوز بستر مناسب ارتباطی برای انتقال داده‌ها تامین و تکمیل نیست. افزون بر این، مراکز تجمیع داده‌ها و عرضه خدمات کاربردی5

شکل نگرفته است.

تا به حال سازمان‌ها و دستگاه‌های دولتی - در زمینه سازماندهی و ساماندهی اطلاعات - بیشتر به مکانیزاسیون سیستم‌های درونی با هدف پشتیبانی از کارای درونی خود توجه داشته، کمتر به تامین نیازهای اطلاعاتی مشتریان (شهروندان) و یا ارایه خدمات به آنها از این طریق پرداخته‌اند.

مراجع گیرنده اطلاعات و خدمات نیز از دیدگاه دسترسی به آموزش‌های مورد نیاز و ارتقای فرهنگ به‌کارگیری ابزارها و روش‌های نوین، کمبودهای جدی دارند. در مقوله قوانین و مقررات نیز تدوین و تصویب قوانین گوناگون و پرشمار متناسب با کارهای زیربنایی این فناوری و جنبه‌های کاربردی و مقابله با جرایم ویژه این حوزه، نیاز جدی است که کارهای انجام یافته یا در دست انجام کافی نیست.

با در نظر گرفتن بحث فناوری اطلاعات و ارتباطات در برنامه سوم - به‌ویژه با طرح تکفا - توجه مردم و دولتمردان تا اندازه زیادی به اهمیت و نقش این فناوری جلب شده است؛ اما این موضوع نیازمند توجه بیشتر است. امروزه ویژگی دولت الکترونیکی را ساده، شفاف، پاسخگو، اخلاقی و حساب‌پذیر بودن آن می‌دانند، بنابراین، چنانچه اهمیت آن به‌درستی درک شود، بودجه متناسب با شرایط تحقق آن - به‌ویژه در زمینه‌های پیش‌نیاز - باید با اولویت اختصاص یابد.
1 Spark

2 Solaris

3 Informix

4 Leased Line

5 Data Center

دولت الکترونیکی چیست

دوشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۴، ۰۸:۰۴ ب.ظ | ۰ نظر

tct.ir -دولت الکترونیکی را می توان چنین تعریف کرد : به کارگیری فناوری اطلاعات در بخش های مختلف دولت به منظور افزایش بهره وری و ارتقا سطح خدمات رسانی . مهم ترین نتیجه این امر ، افزایش رضایت مردم خواهد بود به شرطی که پیاده سازی دولت الکترونیکی به طور صحیح و با موفقیت صورت گیرد . به عبارت دیگر ، دولت الکترونیکی با این که می تواند یک گام اساسی برای دولت ها باشد ، چالش برانگیز نیز است . اگر دولت ها نتوانند خدمات الکترونیکی را به صورت یکنواخت و قابل دسترس ، در اختیار عموم افراد جامعه قرار دهند ، دولت الکترونیکی منجر به شکاف طبقاتی بیش تر در جامعه و در نهایت نارضایتی مردم ، و افزایش مشکلات خواهدشد .

البته این به مفهوم انکار دولت الکترونیکی نیست بلکه تاکیدی است بر برنامه ریزی دقیق تر برای این امر مهم ، که در عصر دیجیتال اجتناب ناپذیر به نظر می رسد . در این نوشتار سعی شده است که مبانی دولت الکترونیکی و اهمیت آن به بحث گذارده شود .

تعریف دولت الکترونیکی :

دولت الکترونیکی به معنای اطلاع رسانی و خدمات رسانی به موقع ، دقیق و کارا در 24 ساعت شبانه روز ، 7 روز هفته و تمامی روزهای سال از طریق وسایل ارتباطی گوناگون مانند تلفن و اینترنت است .

وجوه دولت الکترونیکی :

در مبانی دولت الکترونیکی وجه های مختلفی برای آن قایل شده اند و از یک نقطه نظر می توان سه وجه کلی را برای آن در نظر گرفت :

1. ( Government to Government ) G2G

2. ( Government to business ) G2B

3. ( Government to citizen ) G2C

Government to Supplier و Government to Employee از دیگر وجوهی هستند که می توان آنها را در ارتباط با بخش های فوق در نظر گرفت . در عموم کشورها با وجود این که وجه G2G ، زیر ساختار دولت الکترونیکی را تشکیل می دهد و به عبارت دیگر نقش back office را ایفا می کند ، به دلیل اهمیت یافتن خدمات مشتری مدار ، دو وجه G2B و G2C که به عبارتی نقش front office را ایفا می کنند ، اهمیت بیش تری در پیاده سازی یافته اند .

راهکارهای دولت الکترونیکی :

در هر یک از این وجوه ، دولت الکترونیکی باید کمک رسان و اهرمی برای ارتقای سطح خدمات باشد . به همین دلیل در کلیه فعالیت هایی که در این راستا صورت می گیرد ، باید راهکارهای زیر در نظر گرفته شود :

1. ساده سازی نحوه ارایه خدمات به مشتریان و تسهیل دسترسی به آنها

2. بهبود کارآیی و اثربخشی دولت از طریق حذف لایه ها و سطوح مدیریتی

3. تسهیل دسترسی مشتریان به اطلاعات از این طریق که مشتری مداری جایگزین بوروکراسی اداری شود .

4. بهبود وضعیت پاسخگویی به مشتریان و تضمین پاسخگویی در خصوص نیازهای آنان

5. ساده سازی فرآیندهای کسب و کار موسسات ، کاهش هزینه ها از طریق یکپارچه سازی و حذف سیستم های زاید

6. ایجاد بینش نتیجه گرایی در دولت

7. افزایش میزان خلاقیت از طریق به کارگیری روند بخش خصوصی در امور دولتی

در این بحث ، مشتری می تواند هر یک از مردم ، بخش خصوصی و یا حتی دیگر سازمان های دولتی باشد .

تحقق دولت الکترونیکی :

یکی از الزامات اساسی برای ورود دولت به عصر دیجیتال آن است که فناوری ارتباطی و اطلاعاتی جدید جانشین جریان مکاتبات بین هرم دولت و دریافت کنندگان خط مشی و مشتریان خدمات دولتی شود . همکاری گسترده بین دولت و مشتریان نه تنها مساله ای مربوط به مراوده الکترونیکی است بلکه هدف کیفیت بیش تر و قابل اعتماد بودن خدمات است . تمام دولت ها در تلاش هستند تا خود را برای اقتصاد دیجیتالی و جامعه اطلاعاتی آماده کنند . طبق نظریه 'کارو' برای تحقق دولت الکترونیکی در جامعه اقدامات زیر ضروری است :

1. رهبری جامعه از بالای هرم

2. ایجاد بینش سازمانی

3. تعهد به تامین منابع

4. حمایت واقعی از تغییر و تحول

5. اجرای سریع

مراحل پیاده سازی دولت الکترونیکی :

کشورهایی که امر پیاده سازی دولت الکترونیکی را شروع کرده اند ، بنا به تجربه ، مراحل ضروری این کار را از قرار زیر دانسته اند :

1. اطلاع رسانی : اطلاعات مورد نیاز در اختیار مشتریان و کاربران قرار داده می شود . مانند اطلاعات لازم برای کسب مجوز شکار یا صدور گواهینامه رانندگی

2. ارتباط یک طرفه : فرم های الکترونیکی ، مشخص ترین وجه این مرحله است . سازمان ها، فرم ها را به صورت های مختلف در اختیار متقاضیان قرار می دهند ، اما کاربران پس از گرفتن فرم ها باید به روش سنتی برای پرکردن و ارسال آنها اقدام کنند .

3. ارتباط دوسویه : کاربران می توانند نه تنها فرم ها را دریافت کنند ، بلکه به صورت آنلاین آنها را هم پر کرده و ارسال کنند . البته در این مرحله ، برخی عملیات مانند تعاملات مالی یا تعیین هویت متقاضی هنوز به روش سنتی صورت می گیرد .

4. تراکنش ها و تعاملات : تمامی فرآیندها و عملیات از ابتدا تا انتها با توجه به امکانات به صورت الکترونیکی انجام می شود . در این مرحله تمامی وجوه دولت الکترونیکی باید پیاده شده باشد .

از کجا باید شروع کرد :

خواسته های مشتری راه را مشخص می کند . در ادامه لازم است نیاز متقاضی برآورده شود و خدمات به او ارایه شود .

1. استراتژی مشتری

2. استراتژی دسترسی

3. استراتژی ترخیص

کانال های ارتباطی :

کارگزاران و مدیران دولتی و شهروندان با برخورداری از کانال های ارتباطی به هنگام به دنبال افزایش مراکز تماس مشتریان هستند . شهروندان تمایل بیش تری به استفاده از روش ها و ارتباطات الکترونیکی نشان می دهند ، به ویژه که این نوع ارتباطات با حذف یا کاهش مشکلات ارتباط دارد و تردد و افزایش دسترسی ، کارایی را بالا می برد .

مهم ترین کانال های ارتباطی عبارت است از :

تلویزیون الکترونیکی ، اینترنت ، تلفن ، فاکس ، موبایل ، کامپیوترهای دستی ، پست الکترونیکی ، پست و کیوسک های اطلاعاتی . لازم به ذکر است که پیاده سازی دولت الکترونیکی به معنای حذف کامل روش سنتی مربوط به مراجعه حضوری مشتریان نیست .

مشکلات دولت الکترونیکی :

دولت الکترونیکی با وجود مفهومی ساده ، مشکلات زیادی برای دولت ها دارد . مشکل اصلی در روش طراحی نیست بلکه ارایه خدمات به روش مناسب ، معضل اول دولت هاست . دولت ها باید به عنوان یک مجموعه ، قادر باشند اطلاعات دیجیتالی را به خوبی دریافت کنند و زمینه های فنی لازم را برای ارتباطات واحدهای مختلف کشوری با همدیگر ، و همکاری بخش خصوصی و دولتی فراهم سازند . مشکل دیگری که وجود دارد ، فرهنگ و ذهنیت مردم است . تغییر ذهنیت و فرهنگ سنتی در مورد استفاده از خدمات ، هزینه زیادی خواهد داشت . فراهم کردن فضای مناسب ، دورنگه داشتن آن از استفاده های نامناسب ، و فقدان تخصص لازم در انجام تغییرات سریع در فناوری اطلاعات از مشکلات دیگر به حساب می آید .

دومین معضل اساسی دولت ها ، ایجاد روش های قانونی مناسب برای تجارت الکترونیکی است ، چون دنیا در حال حاضر به طرف اقتصاد جهانی دیجیتال حرکت می کند . با این وضعیت ، هرگونه مغایرت قانونی در تجارت های بین المللی بیش تر نمود پیدا می کند . در این مسیر ، دولت ها با مشکل مربوط به مالیات بر تجارت الکترونیکی و نحوه کنترل آن ، امضای الکترونیکی قراردادهای تجاری و کنترل بر برنامه های رمزنویسی قوی موجه هستند .

سومین معضل اساسی دولت ها که به نوعی یک مشکل بالقوه به حساب می آید ، نیازمندی روزافزون به دموکراسی و عدم استفاده دمکراتیک از سیستم های دیجیتالی است . با افزایش اقتصاد دیجیتالی ، فناوری از دیدگاه دموکراتیکی ، خنثی یا از آن به غلط استفاده می شود و در نتیجه تنوع را از بین برده و مردم را تشویق می کند تا بر اساس روش های جدید جهانی تعامل کنند .

نتیجه گیری :

دولت الکترونیکی حاصل تغییرات فنی ، به خصوص فناوری اطلاعات از یک طرف ، و انطباق سازمانی با تغییرات عصر اطلاعات و دیجیتال از طرف دیگر است . در صورت پذیرش تفکر مدیریت استراتژیک در حوزه دولتی ، فلسفه دولت الکترونیکی به راحتی برای کارگزاران و بوروت کرات ها قابل هضم خواهد بود . البته دولت الکترونیک همانطور که تشریح شد ، ابعاد مختلفی نظیر مشتری مداری ، کیفیت ، کارایی ، اثربخشی ، انعطاف پذیری ، استفاده از توانمندی ها و مهارت های بخش خصوصی در بخش دولتی ، و به کارگیری مکانیسم های بازار را در بر می گیرد .

شاید بتوان گفت که یکی از ابزار مهم برای تبدیل مدیریت دولتی سنتی ، الگوی جدید مدیریت دولتی نوین فناوری اطلاعات است که مسلما با توجه به گذشت حدود یک دهه از حرکت این اندیشه نوین ، دولت الکترونیکی نیز یک بحث جدید خواهد بود و به تحقیقات کاربردی میدانی و چالش های فراوان در مورد به کارگیری آن در جامعه ایرانی نیاز دارد . برای مثال یک نمونه از آن تحت عنوان طرح ' آسیکودا ' جهت الکترونیکی کردن امور گمرکی در گمرک ایران در حال شکل گیری است . در خاتمه باید گفت که زمینه های بالقوه زیادی در کشورمان وجود دارد که امکان پیاده کردن ارایه خدمات را به طریق سیستم های دیجیتالی میسر می سازد و در پیشرفت اقتصادی و اجتماعی ایران اسلامی موثر است .

دولت الکترونیکى، فرصت‌ها، چالش‌ها و روند آینده

دوشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۴، ۰۸:۰۳ ب.ظ | ۰ نظر

همکاران سیستم - محمدحسین جراحى -دولت الکترونیکى دراصطلاح به استفاده از فناورى اطلاعات و ارتباطات درجهت ارائه اطلاعات و خدمات به شهروندان، بخش هاى اقتصادى، کارمندان دولت وسایر قسمت هاى دولتى اطلاق مى شود.
مزایاى دولت الکترونیکى :
مدیریت دولتى کارآتر
ارائه بهتر خدمات دولتى به شهروندان
تعامل بهتر با شهروندان و بخش هاى بازرگانى و صنعتى
 افزایش توان از طریق دسترسى به اطلاعات
ارائه خدمات به مردم، در هر زمان و در هر مکان
تسهیلات و سرعت بیشتر
شفافیت بالاتر
مسئولیت پذیرى بیشتر
یکپارچه سازى شهروندان
گسترش فرهنگ خودمحورى در خدمات رسانى
همچنین با استفاده از (درگاه) پورتال دولت الکترونیکى، ( سایت مرجع دولت که ارتباط با سایت سایر سازمانها و نهادهاى دولتى را برقرار مى سازد) مردم مى توانند به کلیه اطلاعات و خدمات دولتى، روى اینترنت- بدون توجه به محدودیت هاى فیزیکى و زمانى- دسترسى پیدا کنند.
دولت الکترونیکى در سرتاسر جهان :
دولت الکترونیکى مزایاى مهمى براى شهروندان، مشاغل و دولت ها در سرتاسر جهان به وجود آورده است؛ اگر چه این فناورى هنوز دورة نوجوانى خود را طى مى کندولى قابلیت هاى انعطاف پذیر اینترنت شامل پتانسیل بالاى آن براى کاستن فوق العادة هزینه ها ، افزایش سود، گسترش موارد قابل دسترسى و از بین بردن فاصله ها است. دولت الکترونیکى در حقیقت روش کلیدى براى دستیابى به بسیارى از اهداف مذکوراست.
چالش هاى آینده فراروى دولت الکترونیکى:
دولت الکترونیکى، با توجه به روند رو به رشدى مه دارد ، تا به حال با چالشهاى متعددى روبرو شده است. از جمله آنکه در طراحى و اجراى دولت الکترونیکى، دولت باید به سیاست ها از جمله مسائل اقتصادى، مقررات گذارى و حقوق کاربران توجه داشته باشد.
یکى از دفاتر مالى عمومى در آمریکا، به طور مشخص چالش هاى فراروى پیاده سازى دولت الکترونیکى را به صورت زیر بیان مى دارد:
1. زنده نگاه داشتن، مدیریت اجرائى متعهد
2. ایجاد موارد تجارى موثر
3. حفظ تمرکز و توجه بر شهروندان
4. حفاظت از حریم خصوصى افراد
5. اجراى مراقبت هاى امنیتى مناسب
6. ثبت و نگهدارى سوابق الکترونیکى
7. برقرارى زیربناى تکنیکى قوى
8. برطرف نمودن دغدغه هاى منابع انسانى
9. اطمینان از ارائه خدمات یکپارچه به عموم
اما دانشمندان چالش هاى مهم دیگرى را نیز مورد توجه قرار داده اند از جمله آنکه : تعریف پارامترهاى دولت الکترونیکى و طراحى عملیات دولت الکترونیکى باید به شکلى باشدکه باسایر قوانین در تعارض قرار نگیرد.
مطالعه اخیر دولت آمریکا بر این نکته تاکید داشته که بزرگترین نگرانى مدیران دولت الکترونیکى، موارد تکنیکى و فنى نبوده است وموضوع اصلى آنها بیشتر روى سیاست ها از جمله هماهنگ سازى و همکارى بین مدیران نهادهاى دولتى وتمرکز هر نهاد بر روى نیاز هاى خویش به جاى اهداف جمعى و و ظائف دولت الکترونیکى بوده است.
برخى ازاین چالش هاى ممکن است شامل ابعاد اجتماعى سیاست هاى اطلاعاتى مربوط به اینترنت باشد.
اگر دولت الکترونیکى در آینده روشى براى مشارکت بیشتر مردم درامور دولتى باشد، نادیده گرفتن تعدادى از شهروندان که از نظر فنى دانش کمترى دارند، همچنان یک دغدغه بزرگ محسوب مى شود.
بسیارى از سیاست هاى اطلاعاتى، چالش هاى محسوسى را در راه توسعة دولت الکترونیکى بوجود آورده اند.
تعدادى از راه کارها به شرح زیرهستند:
اطمینان از توانائى استفاده از تکنولوژى مورد نیاز
دولت الکترونیکى به شکلى ساده روى استفاده از فناورى اطلاعات تکیه دارد. اگر فردى قابلیت استفاده از تکنولوژى که دولت الکترونیکى بر اساس آن شکل گرفته است را نداشته باشد، (به دلیل نداشتن تحصیلات یا توانائى محدود) نمى تواند از دسترسى به اطلاعات دولت محروم شود. بنابراین اگر قسمتى از جامعه ناتوان از دسترسى به اطلاعات روى وب هستند، دیگر کانال هاى ارتباطى با دولت براى این قشر نباید مسدود و یا محدود شود.
آشنایى شهروندان با ارزش هاى دولت الکترونیکى
دولت ها باید مردم را در رابطه با مزایاى دولت الکترونیکى آگاه سازند. اصولا شهروندان بدون دانستن این نکته که چه مواردى با ایجاد دولت الکترونیکى فراهم مى شوند، علاقه مند به استفاده ازامکانات دولت الکترونیکى نمى شوند که در غیر این صورت شکست هدف توسعه دولت الکترونیکى حتمى است.چراکه به طور طبیعى افرادى که از طرح هاى دولت الکترونیکى آگاه بوده و با آن احساس راحتى مى کنند ، علاقه بیشترى به استفاده از آن خواهند داشت.
اطمینان از دسترسى به اطلاعات و خدمات مفید
جایگاه اطلاعاتى اولیه دولت بر روى وب از اهمیت بالایى برخوردار است ولى این تازه ابتداى راه است. وجود محتواى مفید موضوع مهمى است؛ با توجه به تلاش دولت ها براى رسیدن به موفقیت باید سطحى ضرورى از زیر ساخت هاى مخابراتى و دسترسى جهانى فراهم باشد که نشان دهندة حداقل استاندارد مربوط به توانائى دسترسى به خدمات ارائه شده از طریق زیر ساختهاى مخابراتى است. محتوا و مطالبى که بر روى وب سایت هاى دولت ها موجود است، باید چیزى فراتر از حجم عظیمى از اطلاعات باشد. برنامه ریزى و اجراى دولت الکترونیکى باید بر فعالیت هائى که از طریق دولت الکترونیکى براى بهبود خدمات فعلى و ارتقا بخشیدن آنها استفاده مى کنند، تمرکز داشته باشد.
هماهنگ سازى طرح هاى دولت الکترونیکى بومى، منطقه اى و ملى
کمبود هماهنگى میان سطوح مختلف دولت مى توانند تأثیر عمیقى بر موفقیت دولت الکترونیکى داشته باشد. طرح هاى دولت الکترونیکى مى تواند به وسیله تعارض در اهداف میان سطوح مختلف دولت، پیچیده شود. با توجه به دغدغة پیاده سازى دولت الکترونیکى اثربخش، باید سطوح مختلف دولت در یک کشور براى توسعة و اجراى استراتژى دولت الکترونیکى با یکدیگر همکارى کنند.
توسعه روش ها و شاخص هاى عملکرد به منظور ارزیابى خدمات و استانداردهاى دولت الکترونیکى
نیاز به توسعة راه هاى اندازه گیرى و ارزیابى موفقیت طرح هاى دولت الکترونیکى همواره مورد توجه بوده است. میزان محدود ارزیابى « تقاضا، سود و کیفیت خدمات» طرح هاى دولت الکترونیکى تا کنون به عنوان یک ضعف عمده باقى مانده است. با توجه به این هدف که ایجاد دولت الکترونیکى به منظور رفع نیاز مردم است، ارزیابى ها باید « نیازها، قابلیت ها، قدرت هضم و اطلاعات دیگررا » در مورد شهروندان مورد بررسى قرار دهد. همچنین باید رفتارهاى اطلاعاتى که مانع تحقق دولت الکترونیکى مى شود را شناسائى کرد.
سیاست هاى اطلاعاتى دیگر که در توسعة دولت الکترونیکى نقش مهمى را بر عهده دارند، به قرار زیراست:
فراهم کردن دسترسى به اینترنت و مخابرات مطمئن و با ثبات•
مشکل دسترسى به اینترنت درست مانند اشکالات در اتصال به دیگر ابزارهاى ارتباطات و فناورى اطلاعات است. این مساله اى است که امروزه در درون وبیرون از مرز کشورها به چالشى مهم تبدیل شده و از آن با عنوان شکاف دیجیتال نام برده مى شود. خطر عمیق تر شدن این شکاف نیز همواره وجود دارد. لذا براى اینکه دولت الکترونیکى در میان ملتى اثربخش شود،باید زیرساخت هاى تکنولوژیکى لازم جهت ارائه خدمات به شهروندان را هرچه سریع تر مهیا کند.
مدیریت مسائل مربوط به زبان و• ارتباطات
بسیارى از ملت ها با بیش از یک زبان تکلم مى کنند.از اینرو دولت الکترونیکى اثربخش باید به استاندارد سازى استفاده از لغات زبان یا زبان هاى رایجى که مردم در استفاده از آنها راحت هستند، بپردازند. در این میان تنوع زبانى و حساسیت هاى زیاد در این خصوص نیز به چالشى در برقرارى هر چه سریع تر دولت الکترونیکى تبدیل شده است . به همین منظور از آنجائیکه هر کشور دولت الکترونیکى خود را گسترش مى دهد، حل مسائل مربوط به تنوع زبانها باید مورد توجه جدى قرار گیرد.

• جلوگیرى از دولت الکترونیکى در زمانى که باعث کاهش مسئولیت پذیرى کارکنان دولت مى شود
در بسیارى از مواقع، شاید نادیده گرفتن یک ایمیل بسیار راحت تر از بى توجهى به ارباب رجوع باشد.مسلما" تعامل الکترونیکى با دولت نباید موجب کاهش پاسخگویى کارکنان دولت نسبت به شهروندان شود. اگر کارمندان، به دلیل اینکه به صورت فیزیکى مردم را نمى بینند یا با آنها صحبت نمى کنندکمتر پاسخگو باشند؛ آنگاه دولت الکترونیکى باعث عدم شفافیت و مسئولیت ناپذیرى مدیریت دولتى مى شود.

تحت پوشش قرار دادن معلولان در دولت الکترونیکى•
اینترنت محیطى است که بسیارى از بخش هاى آن با توجه به نیاز هاى معلولان طراحى نشده است. تجارت الکترونیکى و همچنین دولت الکترونیکى، عموماً سطوح پایینى از دسترسى براى معلولان را در نظر گرفته اند که به این ترتیب و با استثنا کردن معلولان از خدمات و اطلاعات دولت الکترونیکى باعث عدم دسترسى سهم قابل توجهى از جمعیت جهان به دولت الکترونیکى مى شود.
دولت الکترونیکى در ایالات متحدة آمریکا :
I. اواخر سال 2002، مردم قادر بودند، 500 فرم از متداول ترین فرم هاى دولتى را از طریق اینترنت دریافت و چاپ کنند.
II. درمیان این فرم ها، تعدادى فرم با قابلیت ارسال آنلاین از قبیل پرداخت مالیات، درخواست وام دانشجویى، دریافت کارت تامین اجتماعى، نام نویسى در ارتش، ورود به رقابت هاى علمى و حتى اعلام ورشستگى وجود داشت.
III. انتظار مى رود تمام خدمات دولتى آمریکا تا اواخر سال 2004 از طریق اینترنت قابل انجام باشد.
دولت الکترونیکى سیاست هاى گوناگون در آمریکا شکل مى دهد. به تعدادى از این موارد به همراه نمونه هایى از مقررات مربوط به آن اشاره مى شود :
حفظ حریم شخصى•
براى مثال هیچ سابقه اى از مردم در رابطه با استفاده از حقوقشان نباید ثبت و نگهدارى شود، مگر این که به موجب قانون یا اجازه از فرد مورد نظر این کار صورت پذیرد.

کاهش کاغذ• بازى

در قانون 1980، PRA(Paper work Reduction Act) تصویب شد تا با استفاده از سیستم هاى اطلاعاتى استفاده از ارتباطات کاغذى به طور عمدهاى کاهش یابد.
امنیت اطلاعات کامپیوترى•
در قانون مصوب سال 1987، هرسازمان فدرال اى براى حفظ امنیت کامپیوترهائى که داراى اطلاعات حساس هستند، موظف به تدوین و توسعة برنامه اى مشخص شد.
کلینگر، کوهن•
همچنین بر اساس قانونى که توسط دو سناتور به همین نام تصویب و پشتیبان PRA شد هر بخش دولتى، خود مسئول دستیابى به تکنولوژى اطلاعات بوده و باید بهترین و کاراترین تکنولوژى را از نظر هزینه خریدارى کند.
مدیریت تکنولوژى اطلاعات فدرال•
در سال 1996 قانونى توسط کلینتون تنظیم شد که بخش هاى اجرایى را براى دستیابى به سیستم هاى اطلاعاتى مدیریت، هدایت مى کرد. همچنین فرآیندى براى سرمایه گذارى و بودجه بندى از طریق تکنولوژى اطلاعات پیشنهاد شد.
قانون توانبخشى•
درسال 1998 با اصلاح قانون توانبخشى(1973) تهیه و کاربردى کردن تکنولوژى اطلاعات براى افراد معلول ( چه کارمندان دولت، چه مردم) بر عهدة سازمانهاى دولتى گذاشته شد.
قانون• حفاظت حریم شخصى کودکان در فضاى آنلاین
درسال 1999، قانون مربوط به سال 98 اصلاح شد و طى آن قوانینى بر علیه کسانى که در سایت هاى تجارى و خدمات آنلاین، کودکان زیر 13 سال را هدف قرار دهند، وضع شد.این قانون همچنین دسترسى والدین به اطلاعات شخصى کودکانشان را تسهیل کرد.
قانون تجارت الکترونیکى•
با توجه به پدیدار شدن تجارت از طریق اینترنت ،کلینتون قوانینى براى سیاست گذارى این زمینه تصویب کرد، که مهمترین آنها چارچوب تجارت الکترونیکى بود :
1. راهبرى به عهده بخش خصوصى گذاشته شد.
2. دولت از وضع محدودیت هاى بى جهت در رابطه با تجارت الکترونیکى منع شد.
3. جائیکه دخالت دولت لازم باشد، هدف دولت باید، پشتیبانى، تقویت محیط قانونى ساده و باثبات براى تجارت الکترونیکى باشد.
4. دولت باید کیفیت منحصر به فرد اینترنت را به رسمیت بشناسد.
5. تجارت الکترونیکى روى اینترنت باید بر مبناى جهانى تسهیل شود.
روند آینده دولت الکترونیکى :
برنامه ریزى و اجراى دولت الکترونیکى ( از آنجایى که در تمام جهان در حال توسعه و رشد است) در آینده باید بر یافتن روش هایى براى حل مسائل مختلف تمرکز داشته باشد. برخى از مهمترین منابع اطلاعاتى درباره چالش هایى که دولت الکترونیکى اثربخش با آنها روبرو است، طرح هاى واقعى دولت الکترونیکى هستند که در مرحله عملیاتى قرار دارند. درس هایى که از پروژه هاى دولت الکترونیکى موجود مى توان آموخت، چه آنهایى که عملیاتى هستند و چه آنهایى که عملیاتى نیستند، راهنماى ارزنده اى براى توسعه و پالایش دولت الکترونیکى فراهم مى کنند.

علاوه براین، آزمایش پروژه هاى دولت الکترونیکى در سطوح مختلف دولت و بخش هاى مختلف جهان روشى براى به اشتراک گذاشتن اطلاعات دربارة دولت الکترونیکى ارایه مى دهد. در بسیارى از روش ها روند آیندة دولت الکترونیکى، مواجهه با مسائل مهم و حل نشده خواهد بود. ولى به هر حال دولت ها در پرتو تمامى منافع بالقوه، اندازه و قلمرو دولت الکترونیکى را گسترش خواهند داد.

دولت الکترونیکی، پارادایم جدید ارایه خدمت

دوشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۴، ۰۸:۰۱ ب.ظ | ۰ نظر

تکفا - پیروز غفرانی - دولت الکترونیکی، از هنگام برپایی تا زمان پیاده‌سازی و کاربرد در جامعه، چالش‌های پرشماری را پیش‌روی دولت‌ها و مردمان آنها می‌افکند، که گونه و شیوه هر یک از این چالش‌ها وابستگی بسیاری به چگونگی فرهنگ و سیاست آن کشورها دارد.

در این نوشتار کوشش می‌شود تا این چالش‌ها شناخته شود و برای جامعه‌ای همچون کشور ما، راهکارهایی برای کاهش برخوردها و ناکارآمدی‌های آن پیش‌بینی گردد.
به فراسوی ثروت ملت‌ها نگاه کن، آنگاه اطلاعات را می‌یابی. به فراسوی تهی‌دستی ملت‌ها بنگر، آنگاه نبود اطلاعات را می‌یابی. برای توسعه پایدار، جامعه مدنی و پرورش افراد خردمند و روشنگر، به‌درستی که اطلاعات پیش‌نیاز هر نیازی است! ٌ

نوآ سامارا، بنیانگذار World Space
پیش‌گفتار:

امروزه نقش فناوری اطلاعات به‌عنوان ابزار و اهرمی برای طراحی و اجرای پیروزمندانه برنامه‌های توسعه همه جانبه بر هیچ دولتی پوشیده نیست.

یکی از اهداف بنیادین هر برنامه توسعه - در کنار توسعه اقتصادی،‌ اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و منابع انسانی - نظارت عالیه حکومتی و اعمال حاکمیت درست است، به‌نحوی که چشم‌انداز روشنی از آینده را ترسیم و رسیدن به آنرا تضمین کند.

از اینجا است که بحث روی آوردن به پیاده‌سازی مفهوم دولت الکترونیکی، از اصلی‌ترین اهداف دولت‌ها می‌شود. به‌کارگیری دولت الکترونیکی ضمن افزایش ارتباطات دولت با شهروندان و بنگاه‌های اقتصادی، انبوهی دیگر از اهداف را نیز به‌دست می‌آورد، که در این مقاله به آنها پرداخته شده است.
دولت الکترونیکی،‌ چالش‌ها و فرصت‌ها 1

همچنان‌که انقلاب دیجیتالی وارد دهه سوم عمر خود می‌شود، دولت‌های بیشتر و بیشتری اهمیت استفاده از فناوری اطلاعات برای تامین خدمات بهتر برای شهروندان خویش را درمی‌یابند.

انبوه منافعی که در این روش خدمت‌رسانی به شهروندان نهفته است، همه دولت‌ها را شتابان به‌سوی اجرای پروژه‌های دولت الکترونیکی، برپایه اولویت‌های آنها رهنمون ساخته است؛ دست‌آوردهایی مانند :

* ارایه خدمات به شهروندان، در هرجا، در هر زمان و به هر شکل

* امکان دریافت یا خرید تک ایستگاهی خدمات دولتی برای دیگر اداره‌های دولتی، بنگاه‌ها و شهروندان

* امکان حسابرسی و مواخذه خلافکاران، کنترل فرآیندها و روش انجام کار

* روشنی کارها و اطلاعات برای مردم و کاهش احتمال اعمال نظر شخصی

* بهبود راندمان و عملکرد دستگاه‌های دولتی

* کاهش اتلاف وقت و هزینه شهروندان و بنگاه‌ها

و ده‌ها سود دیگر، روی‌آوری به کاربرد این فناوری را برای دولت‌ها گریز ناپذیر ساخته و امروزه تلاش دولت‌ها و کشورهای جهان برای پیاده‌سازی دولت الکترونیک و تعریف پروژه‌های آن افزایش یافته است.

روشن است که انجام این کار، چالش‌ها و فرصت‌های ویژه خود را در پی می‌آورد. اما درس‌های آموخته شده در کشورهای دیگر، از موفقیت‌ها و ناکامی‌های آنها، بسیار ارزشمند است. کشورهای توسعه‌یافته، مانند سوید و انگلستان و کشورهای رو به توسعه، مانند تایلند و مکزیک، با چالش‌های متفاوتی در اجرای برنامه دولت الکترونیکی خود روبه‌رو شده اند، که این خود ناشی از اولویت‌های متفاوتی است که این کشورها برای خود در نظر گرفته اند. این تجربه‌ها برای ما و دیگر کسانی که می‌خواهند راه پیاده‌سازی دولت الکترونیکی را بپیمایند،‌ با ارزش و گرانبها است.

بدیهی است که نمی‌توان برای پیاده‌سازی دولت الکترونیکی در همه کشورها یک روش را به‌کار برد. هر کشور و در حقیقت سطوح گوناگون دولت درون هر کشور، آمیزه‌ای ویژه، از شرایط، اولویت‌ها و منابع را دارد. بنابراین، چالش‌های پیاده‌سازی دولت الکترونیکی هر یک با دیگری تفاوت دارد و بی‌مانند است. در کنار آن، همیشه چالش‌های همانندی در سراسر راه اجرا، از هنگام تبیین چشم انداز و ایده کار تا گسترش ساختار مدیریت و ارزیابی آمادگی و محک زدن عملکردها و اندازه‌گیری موفقیت طرح یا پروژه وجود دارد.

از مهم‌ترین رازهای موفقیت فرآیند برپایی دولت الکترونیکی، نیاز این فرآیند به دگرگونی در شیوه کارکرد دولت است؛ اینکه بخش‌های گوناگون چگونه کار می‌کنند؟ اطلاعات چگونه پردازش می‌شود؟ نگرش مقامات به کارهای مردم چگونه است و با مردمان چگونه برخورد می‌کنند؟ و مانند این‌ها.

اجرای پیروزمندانه دولت الکترونیکی نیازمند مشارکت فعال دولت، شهروندان و بخش خصوصی است. فرآیند دولت الکترونیکی نیازمند ورودی و بازخورد مداوم از کاربران، مشاغل، مقامات و همه کسانی است که از خدمات دولت الکترونیکی بهره می‌برند. برای آسودگی از درست کار کردن دولت الکترونیکی،‌ باید همواره از رای و نظر شهروندان آگاه بود.

پیاده‌سازی دولت الکترونیکی در یک کشور، کار حساسی است، در حقیقت پروژه‌های اجرای فناوری اطلاعات در بنگاه‌های گوناگون، در کشورهای توسعه یافته تا 70 درصد با شکست مواجه شده‌اند؛ از این رو داشتن تجربه‌ای موفق برای کشورهایی مانند ایران،‌ نیازمند طراحی یک فرآیند بسیار ظریف و دقیق است.

روش‌های گوناگون اجرای فناوری اطلاعات در یک سیستم، مانند یک کشور، وجود دارد. تعیین و تدوین سیاست‌های اجرایی، پیش‌بینی راه دستیابی، گام‌های مهم و برجسته و پیاده‌سازی درست، نکاتی هستند که توجه مدیران را به خود معطوف کرده، چالش‌های بسیاری به‌همراه دارند. پژوهش‌های گوناگون، بیشتر سه چالش را در اجرای دولت الکترونیکی یافته‌اند، که عبارتند از : چالش‌های فرهنگی، سازمانی و چالش‌های مربوط به منابع.

اما باز پژوهش‌های گوناگون نشان می‌دهد که از این سه چالش، بزرگترین مشکل برنامه‌ریزان - به‌ویژه در کشورهای رو به توسعه - چالش فرهنگی است. چالش فرهنگی حتی خود را در سطوح سازمانی هم نشان می‌دهد. انتقال از مدل سنتی اداره کشور به ارایه خدمات با دولت الکترونیکی، یکی از بزرگترین چالش‌های فراروی کشورهایی مانند کشور ما است. این مساله، ریشه در روش کار دولت و شیوه ارایه خدمات دارد.

مدل خدمات‌رسانی در بیشتر کشورهای رو به توسعه تقسیم کار بر پایه شرح وظایف دولت و ارجاع مردم به بخش‌های گوناگون دولت، برای دریافت خدمات بوده است. این مدل گرچه برای دولت‌ها سادگی در کنترل کارها را به همراه دارد، اما شهروندان را وامی‌دارد تا برای دریافت خدمات به چندین وزارتخانه، موسسه یا مرکز دولتی بروند و در حقیقت به دلخواه دولت‌ها و شیوه کار آنها باشند؛ در حالیکه دولت‌ها برای ارایه خدمات به شهروندان به‌وجود آمده‌اند و این دولت‌ها هستند که باید ساختار خود را بهگونه‌ای تغییر دهند که شهروندان برای دریافت خدمات با کمترین مشکل و نیاز به مراجعه روبرو باشند.

گذر از ساختاری دولت‌محور به ساختاری شهروندمدار دگرگونی در شالوده‌ها (پارادایم‌ها) است.

این گذر، دگرگونی‌های بسیاری را در شیوه تعامل با مردم و جامعه در پی می‌آورد و مشکلات و معضلات بزرگی را برای دولت و رهبران کشور به همراه دارد. این کار به راهبردی روشن در آغاز کار و در ادامه و زمان اجرا، به متدولوژی دقیق و علمی و همچنین یک مدیر توانمند برای مدیریت تحول و یک برنامه جامع انتقال نیاز دارد. این انتقال باید در آغاز آن بسیار دقیق طراحی شود، در گام بعدی به‌خوبی توسعه یابد، در زمان پیاده‌سازی درست اجرا و در زمان کاربرد و نگهداری به‌خوبی مراقبت شود.

در کشورهای توسعه‌یافته، اندیشه خدمت‌رسانی بهتر به جامعه و مردم، از بخش‌های خصوصی و رقابت میان آنها ریشه گرفته و به ادارات دولتی راه یافته است. دولت‌های این کشورها، زیر فشار شدید مردم برای ارایه خدمات بهتر هستند. دولت‌ها در کشورهای توسعه یافته چنانچه خدمات بهتری به مردم ندهند و به نیازهای جامعه پاسخ ندهند، به‌سرعت جابه‌جا می‌شوند. گرامیداشت خوشنودی مردم در این کشورها پس از پیدایش و همه‌گیر شدن اندیشة مشتری محوری، نهادینه شد. این کار خود باعث دگرگونی فرآیند‌های کاری و شیوه‌های خدمت‌رسانی به مردم و جامعه گردید.

از این رو، بهبود فرآیندها و خدمات، با هدف کاهش سختی‌های مردم در دریافت این خدمات انجام گرفته است. روشن است که پیاده‌سازی دولت الکترونیکی و فناوری اطلاعات راه را برای ارایه بهتر خدمات و دگرگونی فرآیندهای کاری هموار می‌سازد. ایده‌هایی مانند خرید با یک توقف2، ارایه خدمات تک پنجره‌ای3، رای دادن الکترونیکی و آموزش الکترونیکی، با گذشت زمان گسترش یافته و خدمات تازه و ایده‌هایی نو در ارایه خدمات به‌وجود آورده که هدف همه آنها فراهم‌آوری رفاه و آسایش بیشتر برای جامعه بوده است.

اما در کشورهای رو به توسعه، مساله اصالت داشتن خوشنودی مشتری، هنوز نهادینه نشده است. در حاکمیت نیز، بسیاری از رهبران این کشورها، نیازی به دگرگونی ساختارهای دولت، برای ارایه خدمات بهتر به مردم نمی‌بینند.

رهبران برخی از این کشورها معتقدند که فناوری اطلاعات خوب است چون می‌تواند هزینه‌ها را کاهش دهد، فساد را محدود سازد و ابزار تصمیم‌گیری سریع‌تر، بهتر و نیرومندتری را در اختیار ایشان بگذارد. پس چالش‌های پیاده‌سازی دولت الکترونیکی و استفاده از فناوری اطلاعات در کشورهای توسعه یافته، با چالش‌های فراروی کشورهای رو به توسعه تفاوت بنیادین دارد.
نیاز به تدوین استراتژی جامع و مشروح

برخی از کشورهای رو به توسعه، حرکتی پرشتاب به‌سوی وضع اقتصادی، سیاسی، صنعتی و تکنولوژیکی بهتر هستند. بیشتر این کشورها نرخ رشدی بالایی دارند. رشد، بدون داشتن یک طرح و برنامه جامع - برای نشان دادن روند حرکت کشور به‌سوی آینده - شدنی نیست. این طرح جامع که برای نمایش راه کشور به‌سوی اهداف و مقاصد طراحی شده در دید رهبران تدوین می‌شود، استراتژی رسیدن به اهداف و سیاست‌های مورد نیاز برای حرکت در مسیر را در خود جای می‌دهد.

طرح جامع، برنامه‌های سیاسی، اجتماعی، تکنولوژیکی، صنعتی و اقتصادی را برای رسیدن به اهداف مشخص می‌کند. بسیاری از کشورها از بانک جهانی و دیگر سازمان‌های جهانی برای تدوین طرح جامع توسعه خود کمک می‌گیرند.

برای پیاده‌سازی دولت الکترونیکی نیز همین رویه باید دنبال شود. در ایران ما باید چشم اندازی روشن از اینکه می‌خواهیم، چه کنیم؟ به کجا برویم؟ چگونه به آنجا برسیم؟ چرا به آنسو می‌رویم؟ و کی به آنجا می‌رسیم؟ داشته باشیم.

پاسخگویی به این پنج پرسش نخستین گام برای بنا نهادن برنامه کاری است. روشن است که این برنامه کاری نمی‌تواند مستقل از برنامه جامع توسعه کشور و یا شاید در مواردی، متناقض با آن باشد.

پس از تعریف چشم انداز و اهداف و مقاصدمان، برای طراحی برنامه جامع فناوری اطلاعات، باید استراتژی الکترونیکی تعریف کنیم. این استراتژی باید به همه پنج پرسش بالا پاسخ دهد و برنامه‌های تکنولوژی، معماری و منابع مورد نیاز در به‌کارگیری تکنولوژی را اطلاعات روشن کند و مانند فانوس دریایی، آنها که خواهان دستیابی به این آرمان هستند را رهبری کند. در این راستا باید همه عوامل قانونگذاری، اجرایی، قضایی، سرمایه‌گذاران، کارآفرینان حوزه فناوری اطلاعات، شهروندان، بازرگانان، دانشگاهیان،‌ دانشجویان، دانش‌آموزان، روشنفکران و متخصصان، همسو باشند.

در تدوین طرح یا برنامه جامع، باید اولویت‌ها گزیده شود، نیازهای آموزشی افراد تعیین گردد (چالش منبع)، نیازهای مالی پروژه‌ها روشن شود (‌چالش منبع و سازمان)، نیازهای فنی و برنامه‌ریزی شیوه ورود تکنولوژی به سازمان مشخص گردد (‌چالش سازمانی) و سرانجام پژوهش‌های امکان‌سنجی سازمانی، فنی و مالی هر یک از پروژه‌ها انجام پذیرد. پس از پژوهش‌های امکان‌سنجی و پیش‌بینی و برنامه‌ریزی برای عبور از چالش‌های سازمانی و منابع،‌ بحث مهم برنامه‌ریزی برای چالش فرهنگی مطرح می‌شود.

به‌نظر می‌رسد که در کشور ما برای حرکت به‌سوی دولت الکترونیکی باید کارهای بسیار انجام گیرد؛ حتی اگر چشم‌انداز و سوی حرکت را روشن، طرح جامع را تعیین و اهداف و مقاصد را تعریف کرده باشیم. دگرگونی در روش کار اداره‌های دولتی و مدیریت تغییر از ساختارهای وظیفه‌ای به ساختار فرآیندی، بسیار پیچیده و سخت است.

متقاعد ساختن تصمیم‌گیران به اینکه دگرگونی ساختارها و فرآیندها از لوازم ارایه بهتر خدمات و دستیابی به دیگر بهره‌های یاد شده در آغاز این نوشتار است، کاری بس دشوار و ظریف است و همین‌جا است که بحث اصلی و چالش بزرگ دولت الکترونیکی خود را نشان می‌دهد.

بسترسازی فرهنگی، با ارایه بهره‌های دولت الکترونیکی، شرکت دادن افراد و ایجاد تعهد در اجرای موفق آن در سازمان‌ها و نیز اجرای آنچه که در مدیریت تغییر توصیه می‌شود از نخستین ابزارهای کار است. اگرچه چالش‌های مربوط به منابع و سازمان‌ها،‌ چالش‌هایی جدی هستند و باید برای آنها برنامه‌ریزی دقیقی انجام گیرد، اما به‌نظر می‌رسد که در ایران، چالش اصلی در گام دوم پیاده‌سازی دولت الکترونیکی خود را نشان دهد؛ یعنی زمانی‌که فرآیندهای کاری باید دگرگون شوند.

فناوری اطلاعات، پی‌ریزی ساختاری از پایین به بالا و فرآیند محور را برای هر سازمان پیشنهاد می‌کند. اما این ایده در جامعه ما ناشناخته است و به‌دلایل تاریخی، فرهنگی و اجتماعی، جا انداختن آن دشوار است. از این رو، در گام نخست اجرای دولت الکترونیکی - یعنی ارایه خدمات و اطلاعات بر وب - باید بر آموزش و تربیت جامعه و مدیران، بسترسازی فرهنگی و آماده‌سازی اندیشه‌ها، بسیار تمرکز شود، تا بتوان زمینه لازم برای ورود به گام دوم را فراهم کرد، یعنی تغییرات ساختاری سازمان‌ها، بهبود فرآیندهای کاری - که برخی مربوط به بیش از پنج دهه پیش هستند و جز اتلاف وقت و حقوق شهروندان نقشی ندارند - مهندسی دوباره فرایندها که فناوری اطلاعات انجام آنرا سهولت بخشیده و ارایه خدمات موثر و بهینه به شهروندان با کمترین اتلاف وقت، انرژی و هزینه برای آنها کارهایی هستند که در این میان باید مورد توجه بیشتر قرار گیرند.

از دیدگاه دیگر، برای روشنی در برخی از کارها و پایان برخی سوء استفاده‌ها - مانند آنچه که در شیلی برای جلوگیری از سوء استفاده در خریدهای کلی دستگاه‌های دولتی روی داد - فرآیند اجرای دولت الکترونیکی در بخش‌های گوناگون می‌تواند از سوی بهره‌مندان روش‌های کنونی به چالش‌های جدی و ژرف کشیده شود، که تنها راه رویارویی با این چالش‌ها پشتیبانی استوار رهبران کشور از روند اجرای دولت الکترونیکی است.

در پایان گفتنی است که طرح تکفا، به‌عنوان طرحی که فهرستی از موارد کاربرد از فناوری اطلاعات را در بخش‌های گوناگون دولتی و غیر دولتی ارایه می‌دهد، سودمند است. این طرح نقطه آغازین کار به‌شمار می‌رود. اینگونه طرح‌ها می‌توانند بسترساز اجرای پروژه‌های بزرگتر باشند و برای جای انداختن مفاهیم پایه و مباحث فناوری اطلاعات در اذهان سودمند افتند. اما روشن است که داشتن اینگونه طرح‌ها ما را از پی‌ریزی استراتژی جامع و برنامه‌ای که با برنامه کلان اقتصادی، تکنولوژیکی، صنعتی و علمی کشور همسویی داشته باشد، بی نیاز نمی‌کند.

1 . این مقاله خلاصه ای است از رساله MBA نویسنده که تحت عنوان ٌ چالشهای مدیریتی پیاده سازی دولت الکترونیکی در ایران ٌ تهیه و در اردیبهشت سال 1382 به دانشکده مدیریت و اقتصادی ، دانشگاه شریف ارائه گردیده است .

2 ONE STOP SHOP

3 SINGLE WINDOW

دولت الکترونیکى در عمل

دوشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۴، ۰۷:۵۸ ب.ظ | ۰ نظر

چکیده‌

iranwsis - معصومه‌ سراج‌ القوم‌ و مهدی‌ فهیمی - توسعه‌ روزافزون‌ فن‌آوری‌ های‌ اطلاعاتی‌ وارتباطی‌ و به‌ ویژه‌ ظهور پدیده‌ اینترنت‌ تاثیرشگرفی‌ برزندگی‌ مردم‌ ونیز رفتار ومناسبات‌ اجتماعی‌ آنان‌ گذارده‌ است‌. امروزه‌ دولت‌هادرتلاش‌اند تا با تکیه‌ بر فن‌آوری‌های‌ جدید اطلاعاتی‌ روش‌ حکومتی‌ خود را به‌گونه‌ای‌ تغییردهند که‌ پ رسالت‌ پاسخ‌گویی‌پ به‌ مردم‌ را درکم‌ترین‌ زمان‌، با بهترین‌ کیفیت‌ وکم‌ترین‌ هزینه‌ به‌انجام‌ رسانند و اینترنت‌ بهترین‌ راه‌ ممکن‌ برای‌ رسیدن‌ به‌این‌ مقصود است‌. دولت‌ الکترونی‌،دولتی‌ هوشمند است‌ که‌ قادر است‌ فن‌آوری‌ های‌ جدید اطلاعاتی‌ و ارتباطی‌ را در جهت‌تقویت‌ خدمات‌ دولتی‌ به‌ اختیار در آورد. دولت‌ الکترونی‌ به‌ ارائه‌ اطلاعات‌ و خدمات‌پیوسته‌ از طریق‌ اینترنت‌ یا سایر روش‌های‌ دیجیتال‌ توسط دولت‌ها اطلاق‌ می‌ گردد. انقلاب‌الکترونی‌ این‌ ظرفیت‌ را دارد تا بخش‌ دولتی‌ را تغییر شکل‌ دهد و رابطه‌ میان‌ دولت‌ وشهروندان‌ را از نو پایه‌ ریزی‌ نماید. دولت‌ الکترونی‌ تحقق‌ شعار پ دولت‌ پاسخ‌گوپ است‌ که‌ضمن‌ پاسخ‌گویی‌، امکان‌ دسترسی‌ شهروندان‌ به‌ اطلاعات‌ مورد نیاز آن‌ها را به‌ بهترین‌ نحوفراهم‌ می‌ سازد. فعالیت‌ها وابتکارهای‌ دولتی‌ در رابطه‌ با پیاده‌سازی‌ دولت‌ الکترونی‌ درسال‌های‌ اخیر در اکثر کشورها شتاب‌ روزافزونی‌ داشته‌ است‌، لیکن‌ چالش‌های‌ موجود برسرراه‌ تحقق‌ این‌ پدیده‌ جدید که‌ در جای‌ خود از اهمیت‌ ویژه‌ای‌ برخوردار است‌، از موانع‌عمده‌ پیشرفت‌ مطلوب‌ کارمحسوب‌ می‌ شود. مقاله‌ حاضرتحت‌ عنوان‌ پ دولت‌ الکترونی‌ درعمل‌پ دومین‌ تلاش‌ مؤلفان‌ فوق‌الذکر حول‌ موضوع‌ مورد بحث‌ است‌. مقاله‌ حاضر سعی‌ بر آن‌دارد تا به‌ راهبرد و راه‌کارهای‌ عملی‌ برخی‌ کشورهای‌ پیشرو در حوزه‌ دولت‌ الکترونی‌بپردازد و موانع‌ دستیابی‌ به‌ این‌ مهم‌ را مورد بررسی‌ قرار دهد.
1. دولت‌ الکترونی‌ چیست‌؟

دولت‌ الکترونی‌، کاربرد فن‌آوری‌ به‌ ویژه‌ برنامه‌ های‌ کاربردی‌ شبکه‌-محور اینترنت‌ توسطدولت‌ هاست‌ که‌ جهت‌ افزایش‌ دسترسی‌ و ارائه‌ اطلاعات‌ و خدمات‌ دولتی‌ به‌ شهروندان‌،شرکای‌ تجاری‌، کارمندان‌، سایر مؤسسه‌ها و موجودیت‌ های‌ دولتی‌، اعمال‌ می‌ شود. دولت‌الکترونی‌ به‌ ارائه‌ اطلاعات‌ و خدمات‌ دولتی‌ پیوسته‌ از طریق‌ اینترنت‌ یا سایر روش‌ های‌دیجیتال‌ به‌ مردم‌، اطلاق‌ می‌ گردد. انقلاب‌ دولت‌ الکترونی‌ قابلیت‌ آن‌ را دارد تا بخش‌ دولتی‌را تغییر شکل‌ دهد و رابطه‌ میان‌ دولت‌ و شهروندان‌ را از نو پایه‌ ریزی‌ نماید. در این‌ صورت‌سازمان‌ های‌ دولتی‌، موظف‌ خواهند بود تا روابطشان‌ را با شهروندان‌، تجار، کارمندان‌ دولت‌و سایر مؤسسه‌های‌ دولتی‌ و خصوصی‌ تنظیم‌ کنند. چنین‌ دولتی‌ موقعیتی‌ را فراهم‌ می‌ آورد تاارائه‌ خدمت‌ به‌ شهروندان‌ را بهبود بخشد. شهروندان‌ باید قادر باشند تا خدمات‌ و اطلاعات‌را در هر زمان‌ ممکن‌ بر اساس‌ استانداردهای‌ جاری‌ کسب‌ کنند و به‌ همراه‌ تجار و دولت‌ های‌محلی‌ و مرکزی‌ بتوانند گزارش‌ های‌ مورد نیاز را بدون‌ لزوم‌ استخدام‌ حقوق‌دان‌ و حسابدارتهیه‌ کنند. کارمندان‌ دولت‌ باید بتوانند خدمات‌ خود را به‌ همان‌ سادگی‌، با همان‌ بازده‌ واثربخشی‌ همتایان‌ خود در بخش‌ تجاری‌ ارائه‌ دهند. در این‌ راستا یک‌ راهبرد اثربخش‌ به‌شکل‌ قابل‌ توجهی‌ به‌ بهبود بخش‌ دولتی‌ کمک‌ می‌ نماید، این‌ راهبرد شامل‌ این‌ موارد است‌ :

تسهیل‌ ارائه‌ خدمات‌ به‌ شهروندان‌;

حذف‌ لایه‌ های‌ زائد مدیریت‌ های‌ دولتی‌;

فراهم‌ کردن‌ امکان‌ دسترسی‌ آسان‌ شهروندان‌، تجار، و کارمندان‌ سایر سطوح‌ دولتی‌ به‌اطلاعات‌ و خدمات‌ دولتی‌;

تسهیل‌ فرآیندهای‌ اجرایی‌ مؤسسه‌ها و کاهش‌ هزینه‌ ها از طریق‌ یکپارچه‌ سازی‌ وحذف‌ سامانه‌های‌ مازاد ; و

کارآمد ساختن‌ عملیات‌ دولتی‌ جهت‌ تضمین‌ پاسخ‌گویی‌ سریع‌ به‌ نیازهای‌ شهروندان‌.
2. چرا دولت‌ الکترونی‌ ؟

جامعه‌ اطلاعاتی‌، بسیاری‌ از سازمان‌ها را وادار می‌ کند تا ابتکارهای‌ مربوط به‌ دولت‌الکترونی‌ را جهت‌ نیل‌ به‌ اهداف‌ و موقعیت‌ های‌ ذیل‌ پذیرا باشند:

ارائه‌ خدمات‌ دولتی‌ الکترونی‌ و یکپارچه‌. سازمان‌ های‌ دولتی‌ ورای‌ ارائه‌ خدمات‌ پیوسته‌می‌ توانند خدماتی‌ با ارزش‌ افزوده‌ و منسجم‌ ارائه‌ نمایند. آن‌ها قادر خواهند بود تا به‌ جای‌سرگردان‌ کردن‌ مردم‌ میان‌ چند اداره‌ یا پایگاه‌ اینترنتی‌ مختلف‌ جهت‌ به‌ دست‌ آوردن‌ تأییددولتی‌، به‌ آن‌ ها امکان‌ دهند تا امور خود را تنها از یک‌ نقطه‌ دسترسی‌ انجام‌ دهند;

رفع‌ طبقات‌ دیجیتال‌. دولت‌ ها می‌ توانند امکان‌ دسترسی‌ به‌ فن‌آوری‌ جدید را برای‌ مردم‌عوام‌ و امکان‌ آموزش‌های‌ رایانه‌ ای‌ را برای‌ جوانان‌ و سالمندان‌ از طریق‌ برنامه‌ های‌ متنوع‌فراهم‌ نمایند;

امکان‌ آموزش‌ مادام‌ العمر. اندیشه‌ تمام‌ نشدن‌ آموزش‌ با پایان‌ یافتن‌ دوران‌ مدرسه‌،امروزه‌ از طریق‌ آموزش‌ از راه‌ دور تحقق‌ یافته‌ است‌. جامعه‌ای‌ با نیروی‌ کار فرهیخته‌ که‌ ازمختصات‌ دولت‌ الکترونی‌ است‌، نیازمند آن‌ است‌ که‌ به‌ طور پیوسته‌ از آموزش‌های‌ پیشرفته‌ وفردی‌ برخوردار باشد;

بازسازی‌ روابط میان‌ دولت‌ ها با مردم‌. به‌ جای‌ تأمین‌ خدمات‌ یکسان‌ برای‌ همه‌، دولت‌ هامی‌ توانند به‌ کمک‌ فن‌آوری‌ جدید با مردم‌ به‌ صورت‌ افرادی‌ مجزا عمل‌ و به‌ آن‌ها خدمات ‌شخصی‌ ارائه‌ نمایند. در این‌ صورت‌ شهروندان‌ در روابط خود با دولت‌، احساس‌ مسئولیت ‌بیش‌ تری‌ می‌ کنند و اعتماد و اطمینان‌ خود را نسبت‌ به‌ بخش‌ دولتی‌ دوباره‌ به‌ دست‌ می‌آورند;

توسعه‌ اقتصادی‌. دولت‌ها می‌توانند با ارائه‌ خدمات‌ پیوسته‌ به‌ بازرگانان‌ آن‌ ها را درامورشان‌ یاری‌ دهند. اتصال‌ به‌ شبکه‌ و استفاده‌ از ابزار شبکه‌، آن‌ ها را در اموری‌ چون‌ اخذمشاوره‌ و انگیزه‌ های‌ مالی‌ کمک‌ می‌ کند. به‌ علاوه‌، آن‌ ها قادر خواهند بود تا از مزایای‌ به‌روز بودن‌، ارتباط نزدیک‌ تر با مشتریان‌، و رشد و توسعه‌ محلی‌ و جهانی‌ بازارهای‌ خودبهره‌مند شوند;

ایجاد یک‌ نوع‌ حکومت‌ مشارکتی‌. دولت‌ الکترونی‌ می‌ تواند به‌ یک‌ مردم‌سالاری‌ مستقیم‌منتهی‌ گردد. هم‌ اکنون‌ نیز برخی‌ دولت‌ ها در سطح‌ محلی‌، از مناظره‌ها و تریبون‌ های‌ آزادبحث‌ و گفت‌ وگو، و رای‌ گیری‌ های‌ اینترنتی‌ در جهت‌ بهبود فرآیند های‌ تصمیم‌ سازی‌خویش‌ حمایت‌ می‌ نمایند.
3. ضرورت‌ ایجاد دولت‌ الکترونی‌

به‌ عنوان‌ ضرورت‌ توجه‌ به‌ اندیشه‌ دولت‌ الکترونی‌، عوامل‌ متعددی‌ را می‌ توان‌ نام‌ برد که‌مهم‌ترین‌ آن‌ ها عبارت‌اند از:

الف‌.بحران‌ اعتماد به‌ دولت‌

در دهه‌ های‌ اخیر مردم‌ احساس‌ می‌ کنند که‌ از دولت‌ ها فاصله‌ گرفته‌اند. این‌ نکته‌ به‌ وضوح‌در کاهش‌ تعداد رأی‌ دهندگان‌ و در نظر سنجی‌ های‌ عمومی‌ مشهود و گویای‌ آن‌ است‌ که‌اعتماد به‌ دولت‌ ها به‌ پایین‌ ترین‌ حد خود رسیده‌ است‌. این‌ مسئله‌ به‌ویژه‌ برای‌ جوانان‌ حقیقت‌دارد، چرا که‌ در دوره‌ ای‌ زندگی‌ می‌ کنند که‌ در برخی‌ کشورها رسوایی‌ های‌ سیاسی‌ واقتصادی‌ و نیز ضعف‌ های‌ عمومی‌ موجب‌ تکدر ذهن‌ آنان‌ نسبت‌ به‌ دولت‌ و خدمات‌ دولتی‌شده‌ است‌. مردم‌ امروزه‌ از خدمات‌ دولتی‌ به‌ عنوان‌ فرایندی‌ زمان‌ بر، هزینه‌ بر، و پر درد سریاد می‌ کنند، در حالی‌ که‌ اندیشه‌ دولت‌ الکترونی‌ می‌ تواند این‌ تصور را کاملا تغییر دهد.دولت‌ الکترونی‌ قابلیت‌ آن‌ را دارد که‌ رابطه‌ میان‌ دولت‌ و مردم‌ را به‌ طور کلی‌ متحول‌ کند وخدمات‌ دولتی‌ را کاملا بهبود بخشد.
ب‌. خواست‌ مردم

در این‌ مرحله‌ سؤال‌ اساسی‌ آن‌ است‌ که‌ «مردم‌ از دولت‌ الکترونی‌ چه‌ انتظاری‌ دارند؟»

آن‌ چه‌ مردم‌ واقعا از دولت‌ الکترونی‌ انتظار دارند، ارتباط بهتر و ساده‌ تر با نمایندگانی‌است‌ که‌ به‌ آن‌ ها رای‌ داده‌اند. آن‌ها می‌ خواهند که‌ دولت‌ نسبت‌ به‌ خواست‌شان‌ بیش‌ترپاسخ‌گو باشد و انجام‌ امور و تعاملات‌ میان‌ آن‌ ها را بهبود بخشد. مردم‌ می‌ خواهند که‌ نقش‌موثرتری‌ در فرایند دمکراتیک‌ داشته‌ باشند. در یک‌ نظر خواهی‌ که‌ توسط یکی‌ از مراکزتحقیقاتی‌ امریکا انجام‌ گرفته‌ است‌، دو مورد از مهم‌ ترین‌ انتظارات‌ مردم‌ از دولت‌ الکترونی‌عبارت‌ بودند از: پاسخ‌ گویی‌ بیش‌ تر دولت‌، و دسترسی‌ بیش‌ تر و بهتر به‌ اطلاعات‌ دولتی‌.آن‌ها خواهان‌ آن‌ هستند که‌ بتوانند به‌ خدمات‌ دولتی‌ از هر جای‌ ممکن‌، خانه‌، اداره‌ و یا هرنقطه‌ جغرافیایی‌ دیگر، بدون‌ هیچ‌ گونه‌ محدودیتی‌ در زمینه‌ نحوه‌ دست‌ یابی‌ (از طریق‌ رایانه‌شخصی‌، تلفن‌ همراه‌، بی‌ سیم‌، تلویزیون‌ شبکه‌ای‌)، دسترسی‌ داشته‌ باشند.
پ‌. نسل‌ جوان‌ دیجیتال‌

برای‌ نسل‌ جدید رهبران‌ دولتی‌، پیشتازان‌ جوانی‌ که‌ صفحه‌ کلیدها و ارتباطات‌ بی‌ سیمی‌بخشی‌ از ابزار ارتباطی‌ شان‌ محسوب‌ می‌ شود، هجوم‌ فن‌آوری‌ جدید یک‌ امر محتوم‌ است‌.رسانه‌ی‌ الکترونی‌ از مدت‌ها پیش‌ نقش‌ عمده‌ای‌ در زندگی‌ کودکان‌ و نوجوانان‌ ایفا نموده‌ واکنون‌ بسیاری‌ از آن‌ ها از داشتن‌ ابزار رسانه‌ای‌ شخصی‌ خویش‌ در شعف‌ هستند. آن‌ هاهمچنین‌ در دنیایی‌ رشد می‌ کنند که‌ از شبکه‌ های‌ اطلاعاتی‌، ابزار دیجیتال‌، و شعار «ارتباط ابدی‌» اشباع‌ است‌. براساس‌ مطالعه‌ یک‌ مرکز تحقیقات‌ تا سال‌ 2002 میلادی‌ قریب‌به‌70درصد کودکان‌ 5 تا 18 ساله‌، متصل‌ به‌ شبکه‌ خواهند بود.
ت‌. صرفه‌ جویی‌ در هزینه‌ها

دولت‌ الکترونی‌ اگر به‌ خوبی‌ پیاده‌ شود، به‌ معنی‌ دولتی‌ کارآمدتر با هزینه‌ ای‌ کم‌ تر برای‌مردم‌(پرداخت‌ کنندگان‌ مالیات‌) خواهد بود. دولت‌ الکترونی‌، هزینه‌ تعاملات‌ میان‌ مردم‌ وحکومت‌ و نیز میان‌ سطوح‌ مختلف‌ حکومتی‌ را کاهش‌ می‌دهد. تجربیات‌ سال‌های‌ اخیر نشان‌داده‌ است‌ که‌ دسترسی‌ مردم‌ به‌ اطلاعات‌ دولتی‌ از طریق‌ شبکه‌، هزینه‌ دولت‌ها را به‌ طور قابل‌توجهی‌ کاهش‌ داده‌ است‌. با تأمین‌ دسترسی‌ عمومی‌ الکترونی‌ و خدمات‌ پیوسته‌، به‌ عنوان‌اهداف‌ عمومی‌، دولت‌ توانسته‌ است‌ کار ایجاد قرار دادن‌ اطلاعات‌ به‌ صورت‌ پیوسته‌ در شبکه‌های‌ خانگی‌، فضای‌ خدمت‌ رسان‌، طراحی‌ وب‌، پایگاه‌ اطلاعاتی‌ و غیره‌ را با هزینه‌ ای‌ کم‌ تراز هزینه‌ های‌ کوتاه‌ مدت‌،انجام‌ دهد. دولت‌ ها می‌ توانند خدمت‌ به‌ مراجعین‌ را با به‌ کارگیری‌ابتکارهای‌ دولت‌ الکترونی‌ که‌ اقدام‌های‌ مؤسسه‌ها و سرمایه‌ گذاری‌ های‌ مربوط به‌ IT رایکپارچه‌ می‌ سازند، بهبود بخشند. این‌ ابتکارها می‌ توانند سرمایه‌ های‌ هنگفتی‌ را از طریق‌صرفه‌ جویی‌ ناشی‌ از کاهش‌ دیوان‌سالاری‌های‌ اضافی‌، ایجاد نمایند.
ث‌. راهبرد دولت‌ الکترونی‌

دولت‌ الکترونی‌ تنها با ایجاد پایگاه‌های‌ وب‌ و بکارگیری‌ فن‌آوری‌های‌ مرتبط تحقق‌ نمی‌یابد، بلکه‌ ورای‌ آن‌ تغییر روش‌ ها و فرآیندهای‌ ارائه‌ خدمات‌ و تصمیم‌ سازی‌ نیز ضروری‌می‌ نماید. چالش‌های‌ موجود تنها به‌ فن‌آوری‌های‌ به‌کار گرفته‌ شده‌ بر نمی‌‌گردد، بلکه‌چالش‌های‌ اصلی‌ به‌ ایجاد تغییرات‌ اساسی‌ در فرآیندهای‌ کاری‌ و روش‌ مواجه‌ شدن‌ دولت‌ بامراجعان‌ خود مربوط می‌ شود. مهم‌ترین‌ اهداف‌ سیاست‌ ها و ابتکارهای‌ دولت‌ الکترونی‌عبارت‌اند از: تسهیل‌ دریافت‌ خدمات‌ و ایجاد تعامل‌ بین‌ دولت‌ و شهروندان‌; بهبود بازدهی‌ واثربخشی‌ بخش‌ دولتی‌; و بهبود پاسخ‌گویی‌ دولت‌ به‌ شهروندان‌. بهبود ارائه‌ خدمات‌ بخش‌دولتی‌ بر چهار گروه‌ شهروند-مدار متمرکز می‌شود:

گروه‌ اول‌: افراد حقیقی‌ یاشهروندان‌ (دولت‌ - به - شهروندان‌). ارائه‌ خدمات‌ سهل‌الوصول‌ و با کیفیت‌ که‌ تنها از یک‌ نقطه‌ و به‌ راحتی‌ توسط شهروندان‌ قابل‌ دسترس‌ باشد;

گروه‌ دوم‌: بخش‌ غیر دولتی‌ (دولت‌ - به‌- تجار). کاهش‌ بار بخش‌ غیر دولتی‌ از طریق‌حذف‌ جمع‌ آوری‌ اطلاعات‌ مازاد و توسعه‌ فن‌آوری‌ های‌ ارتباطی‌ جهت‌ تجارت‌ الکترونی‌;

گروه‌ سوم‌: میان‌ دولتی‌ (دولت‌ - به‌ دولت‌). تسهیل‌ در امر گزارش‌ دهی‌ برای‌ دولت‌ های‌محلی‌ و مشارکت‌ آن‌ها با دولت‌ مرکزی‌ در ارائه‌ خدمات‌ به‌ شهروندان‌، انجام‌ بهتر محاسبه‌عملکرد و صرفه‌ جویی‌ قابل‌ توجه‌ در امر اجرایی‌ و ارائه‌ برنامه‌ها به‌ دلیل‌ وجود داده‌ های‌دقیق‌تر; و

گروه‌ چهارم‌: درون‌ دولتی‌ (بازدهی‌ و اثر بخشی‌ دولتی‌). کاربرد بهتر فن‌آوری‌های‌ نوین‌جهت‌ کاهش‌ هزینه‌ ها و افزایش‌ کیفیت‌ امور اجرایی‌ دولت‌، با استفاده‌ از بهترین‌ روش‌های‌موجود در هر حوزه‌ از قبیل‌ مدیریت‌ زنجیره‌ تأمین‌، مدیریت‌ مالی‌ و مدیریت‌ دانش‌. در این‌صورت‌، موسسه‌های‌ دولتی‌ قادر خواهند بود تا اثر بخشی‌ خود را بهبود بخشنده‌، تأخیر درفرآیندها را حذف‌ کنند و رضایت‌ و ابقای‌ کارمندان‌ خود را افزایش‌ دهند.
الف‌. پیش‌ نیازهای‌ دولت‌ الکترونی‌

برای‌ اجرای‌ موفقیت‌آمیز دولت‌ الکترونی‌، وجود پیش‌ نیازهای‌ زیر ضروری‌ می‌نماید:

راهبرد شفاف‌. اولین‌ پیش‌ نیاز اجرای‌ موفق‌ یک‌ دولت‌ الکترونی‌، تبیین‌ راهبردی‌ است‌ که‌منظر دولت‌ الکترونی‌ و راه‌ رسیدن‌ به‌ آن‌ را برای‌ دولت‌ و کلیه‌ طرف‌های‌ ذی‌نفع‌ آن‌ بیان‌نماید.

رهبری‌ اجرایی‌ قوی‌ . هدایت‌ یک‌ راهبرد دولت‌ الکترونی‌ به‌ معنی‌ مدیریت‌ یک‌ تغییرفرهنگی‌ و سازمانی‌ با وجود خطرها و فرصت‌هاست‌. قهرمان‌ هایی‌ در این‌ عرصه‌ در سطوح‌بالای‌ سیاسی‌ و نیز دیوان‌سالاری‌ مورد نیازند. تنها آن‌ها می‌توانند مدیران‌ ارشد و میانی‌ رابرای‌ همکاری‌ بهتر در سطح‌ دولت‌، ترغیب‌ نمایند. این‌ اقدام‌ شامل‌ ترغیب‌ مدیران‌ به‌ رهاکردن‌ اشکال‌ سنتی‌ قدرت‌ نیز هست‌. به‌علاوه‌، موفقیت‌ در این‌ زمینه‌ به‌ منظری‌ بستگی‌ دارد که‌ کلیه‌ مدیران‌ ارشد اجرایی‌ از دولت‌ الکترونی‌ تصور می‌ نمایند.

تعهد کلیه‌ طرف‌ های‌ ذی‌نفع‌ . شناسایی‌ کلیه‌ طرف‌ های‌ اصلی‌ ذی‌نفع‌، وجلب‌ حمایت‌ آن‌هادر پای‌بندی‌ به‌ اهداف‌ دولت‌ الکترونی‌ یک‌ پیش‌ نیاز مهم‌ در اجرای‌ موفق‌ طرح‌ های‌ دولت‌الکترونی‌ است‌. همه‌ آن‌ها می‌بایست‌ در فرایندهای‌ سیاست‌گذاری‌ و تصمیم‌ سازی‌ دخیل‌شوند و اطمینان‌ حاصل‌ نمایند که‌ همکاری‌ میان‌ سازمانی‌(همکاری‌ افقی‌) موجب‌ خدشه‌ دارشدن‌ استقلال‌ آنان‌ نمی‌ شود. آن‌ها باید نسبت‌ به‌ بهره‌ بردن‌ از امتیازات‌ اجرای‌ سیاست‌ های‌دولت‌ الکترونی‌ آگاه‌ و مطمئن‌ گردند.

وجود ظرفیت‌ کافی‌ . موفقیت‌ ابتکارهای‌ دولت‌ الکترونی‌ در هر سازمان‌ به‌ وجود ظرفیت‌ های‌کافی‌ از قبیل‌ سرمایه‌ گذاری‌، منابع‌، و انواع‌ مهارت‌ های‌ لازم‌ مرتبط می‌شود. ظرفیت‌،همچنین‌ شامل‌ منابع‌ انسانی‌ مورد لزوم‌ به‌ منظور متأثر نمودن‌ تغییرات‌ لازم‌ می‌ شود. این‌منابع‌، هم‌ تعداد کافی‌ نیروی‌ انسانی‌ و هم‌ وجود مهارت‌ های‌ لازم‌ در بین‌ آن‌ها را در برمی‌گیرد.

تغییر فرهنگی‌. یکی‌ از چالش‌ های‌ فراروی‌ دولت‌ الکترونی‌، غلبه‌ بر بینش‌ های‌ متعارف‌سازمان‌ ها و راه‌های‌ مقابله‌ با آن‌ها است‌. حکومت‌ها به‌طور سنتی‌ به‌صورت‌ ساختارهای‌عمودی‌ و مرکب‌ از بخش‌ های‌ مجزا (وزارت‌ خانه‌ ها) سازمان‌دهی‌ شده‌اند. که‌ هریک‌ دارای‌سلسله‌ مراتب‌ جداگانه‌ای‌ می‌ باشند، اکنون‌ موانع‌ بسیاری‌ بر سر راه‌ تعامل‌ افقی‌ (مشارکتی‌)میان‌ آن‌ها وجود دارد. در این‌ راستا تیم‌ هایی‌ میان‌- سازمانی‌ با عملکرد مشترک‌ لازم‌ است‌ تاورای‌ مرزهای‌ سازمان‌ ها حرکت‌ کنند و امور دولت‌ الکترونی‌ را پیش‌ ببرند.

مهندسی‌ مجدد فرآیندهای‌ کاری‌. دولت‌ الکترونی‌ تنها به‌ خودکارسازی‌ فرآیندهای‌ کاری‌موجود نمی‌اندیشد. حوزه‌های‌ برنامه‌ای‌ می‌بایست‌ به‌وضوح‌ اهداف‌ خود را تعریف‌ کنند ومطمئن‌ شوند که‌ در راستای‌ برنامه‌ های‌ اصلی‌ حکومت‌ قرار دارند. فرآیند های‌ کاری‌ بایدمجددا بررسی‌ شوند تا تعیین‌ نمایند چگونه‌ فن‌آوری‌ها می‌ توانند به‌ بهینه‌ سازی‌ کاربرد منابع‌کمک‌ نمایند. برنامه‌ها و خدمات‌ می‌ بایست‌ از بعد مراحل‌ کاری‌ و نیز زمان‌های‌ دوره‌ای‌اصلاح‌ گردند. چالش‌ اصلی‌ پاسخ‌ به‌ این‌ سؤال‌ است‌ که‌ کاربرد فن‌آوری‌ درکجا و چگونه‌موجب‌ تغییرات‌ کلی‌ فرآیند جریان‌ کار می‌ گردد.

ارتباطات‌ شفاف‌ ، بازاریابی‌ و روابط عمومی‌ از بخش‌های‌ مؤثر در موفقیت‌ ابتکارهای‌دولت‌ الکترونی‌ محسوب‌ می‌شوند. توانایی‌ الکترونی‌ باید توسعه‌ یابد تا به‌ مخاطبان‌ داخلی‌ وخارجی‌ برسد. پیام‌رسانی‌ داخلی‌ باید بر تبلیغ‌ منافع‌ این‌ نوع‌ رابطه‌ جدید برای‌ شهروندان‌،بخش‌ خصوصی‌ و موسسه‌های‌ و سازمان‌ های‌ مردمی‌ تکیه‌ نماید، و پیام‌ رسانی‌ خارجی‌می‌بایست‌ بر اهمیت‌ ایجاد این‌ نوع‌ رابطه‌ با مخاطبان‌ متمرکز گردد.
ب‌. منظر دولت‌ الکترونی‌

دولت‌ هایی‌ که‌ در راستای‌ تحقق‌ و پیشبرد دولت‌ الکترونی‌ موفق‌ بوده‌اند، تنها یک‌ منظر برای‌ آن‌ قائل‌ شده‌اند:

دسترسی‌ آسان‌ اختصاصی‌ و مطمئن‌ به‌ اطلاعات‌ و خدمات‌ دولتی‌ مورد نیاز مراجعان‌
پ‌. چارچوب‌ مدیریتی‌ دولت‌ الکترونی‌

اجرای‌ موفق‌ دولت‌ الکترونیک‌ در گروی‌ چارچوب‌ مدیریتی‌ فراگیر است‌. این‌چارچوب‌ شامل‌ اجزای‌ تشکیل‌ دهنده‌ زیر است‌:
مدیریت‌ الکترونی‌

به‌ منظور پیشبرد موفق‌ سیاست‌ های‌ دولت‌ الکترونی‌، ساختار مدیریتی‌ مناسب‌ و دربرگیرنده‌ی‌ تعریف‌ مشخصی‌ از مسئولیت‌ها و پاسخ‌گویی‌ها برای‌ سه‌ عنصر ساختار حکومتی‌،سیاست‌ها و استانداردها، و معماری‌ مورد نیاز است‌:

ساختار حکومتی‌. این‌ ساختار، ساختاری‌ سازمانی‌ است‌ که‌ فرآیند تصمیم‌ گیری‌ را جهت‌تعیین‌ اولویت‌ها، پاسخ‌گویی‌ها، و سرمایه‌گذاری‌ برای‌ خدمات‌ دولت‌ الکترونی‌ ایجادمی‌نماید. عملکرد حکومتی‌ همچنین‌ به‌ تبیین‌ سیاست‌ ها، استانداردها، معماری‌ ها و زیرساخت‌ های‌ مورد نیاز دولت‌ الکترونی‌، می‌ پردازد;

سیاست‌ ها و استانداردها. سیاست‌ها، بیانیه‌های‌ قانونی‌ فعالیت‌ ها و استانداردها، بیانیه‌های‌قانونی‌ طراحی‌ها است‌. سیاست‌ها باید در مسائلی‌ از قبیل‌ تأیید یا اختیار و مدیریت‌ محتوای‌درگاه‌، دولت‌ الکترونی‌ را حمایت‌ نمایند; استانداردها می‌ بایست‌ موجب‌ اطمینان‌ در اموری‌همچون‌ تعامل، سازگاری و کاربرد مشترک‌ منابع‌ مدیریت‌ اطلاعات‌ یا فن‌آوری‌اطلاعات‌ گردند; و

معماری‌ . معماری‌ به‌ عنوان‌ یک‌ طرح‌ حکومتی‌ به‌ تسهیل‌ همکاری‌ سودمند و اثربخش‌فرآیندهای‌ کاری‌ مشترک‌، جریان‌ های‌ اطلاعات‌، سامانه‌ های‌ کاربردی‌ و سرمایه‌ گذاری‌ میان‌وزارت‌خانه‌ها، کمک‌ می‌کند. معماری‌ زیر بنایی‌ است‌ که‌ سایر اجزای‌ سازنده‌ فن‌آوری‌ برروی‌ آن‌ قرار می‌ گیرند. این‌ یک‌ طرح‌ کلی‌ است‌ که‌ برنامه‌ ریزی‌، اجرا و نگهداری‌ زیرساخت‌ را جهت‌ حمایت‌ از عملکردهای‌ کاری‌ و شبکه‌ها و سامانه‌های‌ اساسی‌، حمایت‌ می‌نماید. اجزای‌ معماری‌ شامل‌ معماری‌ فرآیند کار، معماری‌ اطلاعات‌، معماری‌ برنامه‌ های‌ کاربردی‌ و معماری‌ زیر ساخت‌ است‌.
زیرساخت‌ الکترونی‌

یک‌ زیر ساخت‌ عمومی‌ فن‌آوری‌ اطلاعات‌ برای‌ دولت‌ الکترونی‌ شامل‌ سامانه‌ها، شبکه‌،سخت‌ افزار و نرم‌ افزاری‌ است‌ که‌ از برنامه‌ های‌ کاربردی‌ حمایت‌ نماید. زیر ساخت‌ مورد نیازجهت‌ حمایت‌ از کلیه‌ برنامه‌ های‌ کاربردی‌ دولت‌ الکترونی‌ به‌ گونه‌ای‌ مدیریت‌ می‌ شود که‌فراگیر بودن‌ و بازدهی‌ آن‌ را تضمین‌ نماید. اجزای‌ زیرساخت‌ الکترونی‌ عبارت‌اند از:

درگاه. درگاه‌ یک‌ برنامه‌ کاربردی‌ پیشرفته‌ و بر اساس‌ وب‌ است‌ که‌ به‌ عنوان‌ یک‌ نقطه‌عمومی‌ دسترسی‌ به‌ اطلاعات‌ و خدمات‌ الکترونی‌ دولت‌، عمل‌ می‌کند. درگاه‌ میزان‌ دسترسی‌شهروندان‌ و کارمندان‌ دولت‌ را به‌ جست‌ وجوی‌ راحت‌ و دریافت‌ خدمات‌ ویژه‌ای‌ که‌ آن‌ هانیاز دارند، از طریق‌ عملکردهای‌ سلف‌ سرویس‌ بهبود می‌بخشد و جنبه‌های‌ امنیتی‌ لازم‌ را نیزفراهم‌ می‌نماید. درگاه‌ همچنین‌ با ارائه‌ امکان‌ شخصی‌ کردن‌ تحت‌ کنترل‌ کاربر و شرح‌ حال‌نویسی‌، به‌ بهبود تجارب‌ شبکه‌ ای‌، عملکردهای‌ دسترسی‌ یا کاوش‌، طبقه‌ بندی‌، مشارکت‌،ادغام‌ کاربردها و امنیت‌ کمک‌ می‌کند.

ورودی‌ امنیتی‌ و راهنماهای‌ عمومی. بنا به‌ ضرورت‌، ورودی‌ امنیتی‌ دسترسی‌ به‌ درگاه‌دولتی‌ و نیز به‌ برنامه‌ ها و خدمات‌ آن‌ را کنترل‌ می‌ نماید. این‌ ورودی‌ اطمینان‌ می‌دهد که‌متناسب‌ با شرایط موجود، سازوکارهای‌ دسترسی‌ به‌ اطلاعات‌ و خدمات‌ ارائه‌ شده‌ تأمین‌گردد. هرجا که‌ لازم‌ باشد، مراجعه‌ کنندگان‌ تأیید هویت‌ می‌شوند و تنها به‌ اطلاعات‌ و خدمات‌مربوط به‌ خود دسترسی‌ خواهند داشت‌. راهنمای‌ شناسایی و کلمه‌ عبور کاربران‌ عمومی‌اساس‌ مدیریت‌ تأیید و اختیار برای‌ شهروندان‌، تجار و دولت‌ است‌. آن‌ها هویت‌ و کلمه‌ عبورکاربران‌ را شناسایی‌ ، گروه‌ها را تعریف‌، و کاربران‌ را به‌ گروه‌ها متصل‌ و حق‌ دسترسی‌ به‌کاربردها یا خدمات‌ ویژه‌ را تأیید می‌ نمایند. گرچه‌ سازمان‌ های‌ دولتی‌ هر کدام‌ از راهنماهای‌متفاوتی‌ استفاده‌ می‌کرده‌اند، ولی‌ برای‌ اهداف‌ دولت‌ الکترونی‌، یک‌ راهنمای‌ واحد شناسایی‌کننده‌ بر اساس‌ استانداردها مورد نیاز است‌. این‌ راهنما نوعا می‌ تواند شامل‌ اطلاعات‌شناسایی‌، اطلاعات‌ کاربرد- و خدمات‌ و اطلاعات‌ حوزه‌ اختیار باشد.

واسط ادغام‌. واسط ادغام‌ موجب‌ تبادل‌ مطمئن‌ پیام‌ها بین‌ برنامه‌های‌ کاربردی‌ دولتی‌ وخارج‌ از دولت‌ می‌ شود. این‌ سیستم‌ همچنین‌ دسترسی‌ به‌ این‌ برنامه‌ها را از طریق‌ در گاه‌های‌خارجی‌، با حفظ حریم‌ شخصی‌ میسر می‌ سازد.

خدمات‌ عمومی‌. عملکرد این‌ بخش‌ شامل‌ خدمات‌ دولت‌ الکترونی‌، دسترسی‌ برنامه‌ های‌کاربردی‌ به‌ فرآیندهای‌ کاری‌ همچون‌ فرآیند پرداخت‌، ارائه‌ صورت‌ حساب‌، صدورمجوزها و گواهینامه‌ از طریق‌ پروتکل‌ های‌ تعریف‌ شده‌ یا رابطهای‌ برنامه‌ کاربردی‌،می‌گردد. گواهی‌ نامه‌های‌ دیجیتال‌، مثال‌ دیگری‌ از خدمات‌ عمومی‌ است‌. در این‌ مورداحتمالا یک‌ ارائه‌ دهنده‌ خدمات‌ خارجی‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد. شهروندان‌ و تجاری‌ که‌نیازمند انجام‌ معاملات‌ امن‌ با دولت‌ هستند، می‌توانند گواهی‌ دیجیتال‌ را از طریق‌ ارائه‌ دهنده‌خدمات‌ فوق‌ دریافت‌ کنند.

مدیریت‌ داده‌ الکترونی‌ . داده‌ها چنانچه‌ استاندارد باشند، قادر خواهند بود تا بازدهی‌ ارائه‌خدمات‌ الکترونی‌ دولت‌ را افزایش‌ دهند. برای‌ مثال‌، متا- دیتا و متا- تگز استاندارد شده‌،از ضرورت‌های‌ یک‌ سامانه‌ مدیریت‌ سوابق‌ الکترونی‌ هستند. به‌ طور مشابه‌، تعاریف‌استاندارد شده‌ برای‌ اجزای‌ یک‌ داده‌ عمومی (مانند نام‌، نشانی‌ و اطلاعات‌ تماس‌) می‌توانند ورود تکراری‌ داده‌ و توسعه‌ پایگاه‌ داده‌ تکراری‌ در مخازن‌ داده‌ مربوط به‌ زیر ساختاردولت‌ الکترونی‌ را کاهش‌ دهند. مخازن‌ داده‌ درگاه‌، پایگاه‌های‌ داده‌ وب‌، انبارهای‌ داده،پایگاه‌ های‌ داده‌ باقی‌ مانده‌، مخازن‌ مدیریت‌ اسناد و پایگاه‌های‌ داده‌ی‌ جغرافیایی‌-فضایی‌،همگی‌ از نمونه‌های‌ داده‌ الکترونی‌ هستند.
خدمات‌ الکترونی

خدمات‌الکترونی‌، برنامه‌ ها و خدمات‌ ویژه‌ای‌ هستند که‌ خطوط کاری‌ سازمان‌های‌ دولتی‌را به‌ صورت‌ الکترونی‌ ارائه‌ می‌دهند. این‌ خدمات‌ از طریق‌ درگاه‌ ارائه‌ می‌شوند و یا توسطکاربرد دیگری‌ از طریق‌ واسط ادغام‌، به‌ درگاه‌ عرضه‌ می‌گردند. خدمات‌ الکترونی‌ همچنین‌شامل‌ دسترسی‌ به‌ اطلاعات‌ منتشرشده‌ دولتی‌ هستند. اجزای‌ خدمات‌ الکترونی‌ عبارت‌اند از:

اطلاعات‌ . این‌ جزء از خدمات‌ الکترونی‌ برای‌ کاربران‌ آن‌ کم‌تر حالت‌ تعاملی‌ دارد.کاربران‌، که‌ شامل‌ کلیه‌ی‌ مراجعین‌ دولت‌ هستند، می‌توانند از طریق‌ درگاه‌ و با استفاده‌ ازموتورهای‌ کاوش‌ یا سایر ابزارهای‌ جهت‌یابی‌، به‌ اطلاعات‌ دولتی‌ دسترسی‌ پیدا کنند.اطلاعات‌، شامل‌ مجموعه‌ از پیش‌ گردآوری‌ شده‌ اطلاعات‌ منتشر شده‌ مانند اسناد،گزارش‌ها، نقشه‌ها، و صفحات‌ وب‌، و یا نتیجه‌ یک‌ فرآیند درخواست‌ شده‌ جهت‌ تبدیل‌ داده‌به‌ اطلاعات‌ است‌. نمونه‌ای‌ از اطلاعات‌ دولتی‌ شامل‌ سیاست‌ها و رویه‌ ها، سازمان‌ حکومت‌،راهنمای‌ تلفن‌ یا نشانی‌ کارمندان‌ دولت‌، و اطلاعات‌ موجود در بایگانی‌های‌ دولتی‌ می‌گردد.

برنامه‌ های‌ کاربردی‌ . این‌ برنامه‌ ها که‌ عمدتا ویژه‌ وزارت‌ خانه‌ها یا برنامه‌های‌ خاص‌هستند، خدمات‌ واقعی‌ به‌ کاربران‌ درگاه‌ها ارائه‌ می‌ دهند. آن‌ها از عملکردهای‌ کاری‌حمایت‌، داده‌ها را مدیریت‌ و با مشتریان‌ ارتباط برقرار می‌کنند.
ت‌. مدل‌ معماری‌ راهبردی‌ دولت‌ الکترونی‌

این مدل‌ که‌ نشان دهنده ابتکارهای‌ خاص‌ بخشی‌ و سازمانی‌ دولت‌ الکترونی‌چگونه‌ به‌ چارچوب‌ راهبردی‌ و نیز استانداردها مرتبط می‌ گردد. این‌ مدل‌ از سه‌ جزء تشکیل ‌شده‌ است‌: 1.دسترسی‌; 2.فرآیند کاری‌ الکترونی‌;3.تعامل‌;
1. دسترسی‌

این‌ جزء از معماری‌، به‌ تبیین‌ سیاست‌ های‌ فن‌آوری‌های‌ دسترسی‌ به‌ خدمات‌ دولت‌الکترونی‌ (وب‌ سایت‌ های‌ قابل‌ دسترس‌) می‌ پردازد. این‌ فن‌آوری‌ها می‌توانند شامل‌ تلفن‌همراه‌، رایانه‌ شخصی‌، تلویزیون‌ دیجیتال‌، کیوسک‌ها و مراکز تماس گردند. رابط هامی‌ توانند این‌ فن‌آوری‌ها را جهت‌ تأمین‌ بهتر خدمات‌ رودر رو، به‌ کار برند. دولت‌ها می‌بایست‌ سیاست‌ هایی‌ را جهت‌ استفاده‌ از هر نوع‌ سازوکار دسترسی‌ تبیین‌ نموده‌ و نیزدستورالعمل‌ ها و استانداردهای‌ فنی‌ متناسب‌ با هر سازو کار و فن‌آوری‌ توسعه‌ یافته‌ مربوط به‌آن‌ را به‌ کار گیرند.

2. فرآیندکاری‌ الکترونی‌

پاره‌ای‌ از موضوعات‌ که‌ ذیل‌ این‌ بخش‌ مورد توجه‌ قرار می‌ گیرند، عبارت‌اند از :

مجراهای‌ ارائه‌ خدمت‌. چنان‌چه‌ خدمات‌ عمومی‌ از مجراهای‌ متنوعی‌ ارائه‌ شوند، مانندبخش‌های‌ تجاری‌ ویا بخش‌ هایی‌ که‌ خود داوطلب‌ این‌ امر هستند، بهتر و با کیفیت‌ بیش‌تر ارائه‌خواهند شد. دو ویژگی‌ عمده‌ کانال‌های‌ غیر دولتی‌ جهت‌ ارائه‌ خدمات‌ دولتی‌، وجود منابع‌متنوع‌، و ارائه‌ جذاب‌تر و مشتری‌ پسند خدمات‌ است‌.

امنیت‌. سیاست‌ های‌ امنیتی‌ به‌ عنوان‌ ضرورت‌ ها در بخش‌ دولتی‌ و نیز کلیه‌ مجراهای‌ ارائه‌خدمت‌ به‌طور یکسان‌ اعمال‌ شده‌ و آن‌ها را از ایمن‌ بودن‌ شبکه‌های‌ ارائه‌ خدمت‌ خود مطمئن‌می‌سازند.

تایید هویت‌. شبکه‌ الکترونی‌ دولت‌ جهت‌ ارائه‌ خدمات‌ اثربخش‌ نیازمند تأیید هویت‌ کلیه‌کاربران‌ خویش‌ است‌. سیاست‌ها و دستورالعمل‌هایی‌ لازم‌اند تا در سطح‌ بخش‌ دولتی‌ به‌ کارگرفته‌ شوند و نیز کاربران‌ با شیوه‌ به‌کارگیری‌ آن‌ها آشنا شوند. از این‌ طریق‌ با جلب‌ اعتماد واطمینان‌ بیش‌تر، استفاده‌ وسیع‌تر از خدمات‌ دولت‌ الکترونی‌ میسر می‌گردد.

3. تعامل‌

تعامل‌ واقعی‌ میان‌ بخش‌ های‌ مختلف‌ دولتی‌ نیازمند استانداردها و زیر ساخت‌های‌ مشترک‌است‌. سیاست‌ها و استانداردهای‌ مورد نظر، اطمینان‌ می‌دهند که‌ سازمان‌های‌ دولتی‌ می‌ توانندبه‌ راحتی‌ با مشتریان‌ خود ارتباط الکترونی‌ برقرار نمایند. در این‌ راستا چند موضوع‌ قابل‌توجه‌اند:

ورودی‌ امنیتی‌ دولت‌. این‌ ورودی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ میان‌-افزار اجازه‌ می‌ دهد تا سیستم‌های‌اطلاعاتی‌ به‌ هم‌ متصل‌ شوند و از طریق‌ اینترنت‌ قابل‌ دسترس‌ گردند. این‌ ورودی‌، عمل‌ تأییدرا به‌صورت‌ شناسایی‌ مشتری‌ و حق‌ دسترسی‌ وی‌ به‌ اطلاعات‌ موجود در سیستم‌ های‌پشتیبانی‌، به‌ عهده‌ دارد.

اینترنت‌ امن‌ دولتی‌. اینترنت‌ دولتی‌، وظیفه‌ ارتباط کلیه‌ سازمان‌های‌ اصلی‌ دولت‌ به‌ یک‌دیگر و نیز تأمین‌ پست‌ الکترونی‌ کاربران‌ اصلی‌ دولتی‌ و دسترسی‌ ایشان‌ به‌اینترنت‌ را به‌عهده‌ دارد. اینترنت‌ دولتی‌ با استفاده‌ از برخی‌ برنامه‌ های‌ کاربردی‌ و تسهیلات‌ به‌تصمیم‌سازی‌ بهتر و ارائه‌ خدمات‌ مؤثرتر درون‌ بخش‌ دولتی‌ کمک‌ می‌ نماید.
6. نمونه‌ ابتکارهای‌ دولت‌ الکترونی‌

ایالات‌ متحده‌ امریکا در مسیر پیشبرد اهداف‌ دولت‌ الکترونی‌ و ارائه‌ خدمات‌ شبکه‌ای‌پیوسته‌ به‌ شهروندان‌ خود، از پیشگامان‌ این‌ امر محسوب‌ می‌ شود. این‌ دولت‌ تا سال‌2000میلادی‌ مبلغ‌ 1/6 میلیارد دلار صرف‌ پروژه‌ های‌ دولت‌ الکترونی‌ خود نمود که‌ تا سال‌2003 این‌ رقم‌ به‌ 2/6 میلیارددلار افزایش‌ خواهد یافت‌.

- ایالت‌ متحده‌ ابتدا چند دستور را در زمینه‌ دولت‌ الکترونی‌ در دستور کار خود قرار داد:

دستور اول‌ : هدف‌ طراحی‌های‌ جدید دولت‌، افزایش‌ خدمات‌ کارآمد به‌ شهروندان‌،افزایش‌ بهره‌ وری‌ و افزایش‌ پاسخ‌ گویی‌ است‌.

دستور دوم‌: توانایی‌ کارآمد نمودن‌ ساختار، اثرگذاری‌، و کنترل‌ جریان‌ اطلاعات‌، بیش‌ترو باصرفه‌تر از بسیاری‌ فرایندهای‌ دیگر دولتی‌ است‌.

دستور سوم‌: ناتوانی‌ در حذف‌ روش‌های‌ قدیمی‌ در انجام‌ امور دولتی‌، موجب‌ ارائه‌خدمات‌ دولتی‌ ناکارآمد و بدون‌ بازده‌ می‌ شود.

دستور چهارم‌: فن‌آوری‌ جدید، در ابداع‌، میزبانی‌ و افزایش‌ فرایندهای‌ ارائه‌ خدمت‌،مورد استفاده‌ قرار خواهند گرفت‌.

دستور پنجم‌: دولت‌ الکترونی‌ تنها راه‌ توانمندسازی‌ دولت‌ در پاسخ‌گویی‌ به‌ مردم‌ و تأمین‌کارآمدترین‌ و بهترین‌ خدمات‌ به‌ آنان‌ است‌.

دستور ششم‌: وظیفه‌ سنگین‌ مدیریت‌، عبارت‌ است‌ از تنظیم‌ سریع‌، درست‌ و یکباره ‌راهبردها، فرایندها، و برنامه‌های‌ کاربردی‌. رهبری‌ نیرومند برای‌ تحقق‌ دولت‌ الکترونی‌ امری‌ محتوم‌ است‌.

نوع‌ فعالیتهای‌ دولت‌ الکترونی‌: دسترسی‌ به‌ اطلاعات‌ و ارائه‌ آن‌ها;دسترسی‌ به‌ اسناد وپیاده‌سازی‌ آن‌ها; دسترسی‌ تعاملی‌ به‌ اطلاعات‌(پایگاه‌ های‌ اطلاعاتی‌ پیوسته‌); ایجاد ارتباطبا مقامات‌ رسمی‌ کشور; بایگانی‌ اسناد بدون‌ کاغذ (فرم‌های‌ پیوسته‌);بحث‌ های‌ تعاملی‌;بازنمایی پیوسته‌/ کاربردهای‌ سامانه‌ اطلاعات‌ جهانی‌ ; کاربردهای‌ تجارت‌الکترونی‌;چندرسانه‌ای‌.

کلیه‌ اقدام‌های‌ دولت‌ الکترونی‌ بر سه‌ اصل‌ استوار بوده‌ است‌: توسعه‌ اقتصادی‌; توسعه‌خدمات‌ تجاری‌; و توسعه‌ دمکراسی‌.

تعهدات‌ دولت‌ در اجرای‌ دولت‌ الکترونی‌: خدمت‌ به‌ مردم‌ شهروند محور باشد ; از طریق‌توسعه‌ کتابخانه‌ها و اماکن‌ عمومی‌ جهت‌ دسترسی‌ عامه‌ مردم‌ به‌ شبکه‌; بر طبقات‌ دیجیتال‌ فائق‌آید; و ارزیابی‌ عملکرد مستمر و افزایش‌ پاسخ‌ گویی‌ در نظر باشد.
ابتکارهای‌ ایالات‌ متحده‌ در اجرای‌ دولت‌ الکترونی‌

الف‌ . ابتکارها در زمینه‌ ارتباط شهروندان‌ با دولت‌:دسترسی‌ به‌ اطلاعات‌ مربوط به‌پرداخت‌ انواع‌ وام‌ها;دسترسی‌ به‌ اطلاعات‌ مربوط به‌ امور تفریحی‌ و سفرها; دسترسی‌ به‌نقشه‌های‌ پیوسته‌; پیاده‌ کردن‌ فرم‌ های‌ مالیاتی‌; ایجاد پرونده‌ اظهارنامه‌ مالیاتی‌; پایگاه‌های‌داده‌ پیوسته‌ ; ایجاد مراکز تماس‌ چند مجرایی‌ جهت‌ دسترسی‌ راحت‌ تر به‌ خدمات‌ واطلاعات‌ دولتی‌; دسترسی‌ به‌ فرم‌های‌ درخواست‌ خدمات‌ از طریق‌ شبکه‌.

ب‌. ارتباط بخش‌ خصوصی‌ با دولت‌: اصلاح‌ فرایند تجارت‌ بین‌ المللی‌; فروش‌ دارایی‌های‌دولتی‌ از طریق‌ شبکه‌;و توسعه‌ الکترونی‌ اجرای‌ امور مالیاتی‌.

ج‌ . ارتباط دولت‌ با دولت‌: کمک‌ هزینه‌ های الکترونی‌ دولت‌; آموزش‌ های‌ الکترونی‌ حین‌ خدمت‌ ; منابع‌ انسانی‌ یکپارچه‌;مدیریت‌ اسناد الکترونی‌;تأیید الکترونی‌; سامانه‌الکترونی‌ پرداخت‌ حقوق‌ ; استخدام‌ الکترونی‌; و امداد الکترونی‌ در هنگام‌ بحران‌ وبروزحوادث‌ غیر مترقبه‌.

مباحث‌ قابل‌ تحقیق‌ در آینده‌ دولت‌ الکترونی‌ چنین‌ پیش‌ بینی‌ شده‌ است‌: آیا دولت‌الکترونی‌ کارآمد است‌ یا خیر؟ در هر صورت‌ چرا؟ آیا دولت‌ الکترونی‌ خدمات‌ دولتی‌ رابهبود بخشیده‌، جایگزینی‌ برای‌ خدمات‌ رو در رو ایجاد نموده‌ و به‌ شهروندانی‌ که‌ تاکنون‌خدمت‌ مناسبی‌ دریافت‌ نمی‌کرده‌اند، رسیدگی‌ کرده‌ است‌؟ چگونه‌ مطمئن‌ شویم‌ که‌ کسی‌ جانمانده‌ است‌؟ چه‌ کسی‌ از خدمات‌ جدید استفاده‌ کرده‌ وچه‌ کسی‌ استفاده‌ نکرده‌ است‌؟وکارآمدی‌ چگونه‌ محاسبه‌ می‌ شود؟
7. نمونه‌ای‌ از تحقیقات‌ جهانی‌ روند پیشرفت‌ دولت‌ الکترونی‌

در یک‌ تحقیق‌، وب‌ سایت‌ های‌ ملی‌ دولت‌ها به‌عنوان‌ اساس‌ در نظر گرفته‌ شده‌اند. با استفاده‌از تحلیل‌ مفصلی‌ که‌ از 88202 وب‌ سایت‌ دولتی‌ در 196 کشور انجام‌ گرفته‌ است‌، اطلاعات‌ و خدمات‌ پیوسته‌ محاسبه‌ و تفاوت‌ های‌ موجود میان‌ کشورها نمایان‌ شده‌ است‌. همچنین‌،چگونگی‌ تفاوت‌ های‌ مناطق‌ دنیا در سایت‌ های‌ دولت‌ الکترونی‌ مورد بحث‌ واقع‌ شده‌ است‌.اینترنت‌ به‌ عنوان‌ موقعیتی‌ برای‌ دولت‌ ها محسوب‌ می‌ شود تا از طریق‌ آن‌ بتوانند اطلاعات‌ وخدمات‌ خود را بهتر و با هزینه‌ کم‌ تر در اختیار شهروندان‌ قرار دهند، اما تحقیقات‌ نشان‌ می‌دهند که‌ دولت‌ الکترونی‌ جهانی‌ با توانمندی‌ واقعی‌ خود فاصله‌ بسیاری‌ دارد. به‌ عنوان‌نمونه‌،تنها 6درصد از پایگاه‌ها (وب‌ سایت‌ها) به‌ ورودی‌ دولت‌ مرتبطاند; تنها 6درصد ازپایگاه‌ها کاربران‌ را از وجود سیاست‌ های‌ حفظ حریم‌ شخصی‌ مطمئن‌ می‌ سازند، در حالی‌ که‌تنها 3درصد از آن‌ها سیاست‌ امنیت‌ عمومی‌ را دارند; تنها 2درصد ازپایگاه‌های‌ دولتی‌ امکان‌دسترسی‌ معلولان‌ به‌ شبکه‌ را فراهم‌ نموده‌اند;تنها 33درصد ازپایگاه‌های‌ دولتی‌ قابل‌جست‌وجو هستند; این‌ امر توانایی‌ شهروندان‌ عادی‌ را به‌ یافتن‌ سریع‌ اطلاعات‌ مورد نظرشان‌محدود می‌ نماید و تنها 8درصد از پایگاه‌های‌ بررسی‌ شده‌، خدماتی‌ را ارائه‌ می‌ دهند که‌ به‌صورت‌ پیوسته‌ قابل‌ اجرا هستند.
نکته‌های‌ تحقیق‌: چند نکته‌ ویژه‌ در این‌ تحقیق‌ به‌ این‌ شرح‌اند:

امنیت‌ و حریم‌ شخصی‌. به‌ رغم‌ اهمیت‌ امنیت‌ اطلاعات‌ وحفظ حریم‌ شخصی‌ افراد درفضای‌ دولت‌ الکترونی‌، هنوز بسیاری‌ از پایگاه‌های‌ دولتی‌، سیاست‌ های‌ ابتدایی‌ مربوط به‌این‌مقوله‌ را اتخاذ و اعتماد مردم‌ را جلب‌ نکرده‌اند.

خدمات‌ پیوسته‌. از آن‌ جایی‌ که‌ برخی‌ خدمات‌ دولتی‌ نیازمند دریافت‌ وجهی‌ از مردم‌هستند، ناتوانی‌ در پرداخت‌ های‌ شبکه‌ای‌ بااستفاده‌ از کارت‌ های‌ اعتباری‌ یا پذیرش‌ امضای‌الکترونی‌ موانعی‌ بر سرراه‌ توسعه‌ خدمات‌ پیوسته‌ایجاد کرده‌ است‌. از پایگاه‌های‌ موردبررسی‌ تنها 1درصد قادر به‌ پذیرش‌ کارت‌های‌ اعتباری‌ بوده‌ و فقط 2درصد مجاز به‌ دریافت‌امضای‌ الکترونی‌ هستند.

دسترسی‌ به‌ ورودی‌ دولتی‌. این‌ دسترسی‌ بیانگر سطحی‌ از تعاملات‌ دولتی‌ است‌ که‌ درحال‌ حاضر اغلب‌ دولت‌ ها هنوز در تلاش‌ رسیدن‌ به‌ آن‌ هستند. ورودی‌ها حایز امتیازاتی‌هستند، از قبیل‌ این‌که‌ نیاز به‌ ورود به‌ چندین‌ پایگاه‌ را کاهش‌ می‌ دهند، برای‌ شهروندان‌ امکان‌دسترسی‌ از یک‌ نقطه‌ را فراهم‌ می‌ کنند، و سازمان‌ های‌ دولتی‌ را که‌ از سامانه‌ های‌ جهت‌ یابی‌و ارائه‌ مشترک‌ استفاده‌ نمی‌کنند، به‌ اتخاذ رویکردهای‌ واحد ترغیب‌ می‌نمایند.
8. پیشنهاد

با تصویب‌ طرح‌ ملی‌ فن‌آوری‌ اطلاعات‌ در هیئت‌ محترم‌ دولت‌ و با گنجاندن‌ فصل‌ دولت‌الکترونی‌ در طرح‌ مذکور، گویا امیدهای‌ گذشته‌ و حال‌ به‌ تحقق‌ نزدیک‌ شده‌اند. گام‌ های‌برداشته‌ شده‌ هرچند با تأخیر زیاد مواجه‌ بوده‌اند، اما انتظار می‌ رود که‌ با سرعت‌ گرفتن‌ بتوانندتا حدی‌ جبران‌ کننده‌ گذشته‌ باشند. طرح‌ مذکور هر چند هنوز چندان‌ عمومی‌ نشده‌ و صاحب‌نظران‌ به‌ آن‌ دست‌ نیافته‌اند، اما می‌ توان‌ انتظار داشت‌ که‌ در برگیرنده‌ اهم‌ عواملی‌ باشند که‌ به‌طور مستقیم‌ و غیر مستقیم‌ در پیشبرد توسعه‌ فن‌آوری‌ اطلاعات‌ کشور و نیز پیشبرد اهداف‌دولت‌ الکترونی‌ مؤثرند. در توسعه‌ و پیشبرد طرح‌ ملی‌ فن‌آوری‌ اطلاعات‌ (تکفا) چند عامل‌اساسی‌ دخیل‌ بوده‌اند که‌ امید است‌ در طرح‌ مصوب‌ مد نظر قرار گرفته‌ باشند. برخی‌ از این‌عوامل‌ عبارت‌اند از:

تعیین‌ یک‌ متولی‌ IT در سطح‌ کابینه‌; تهیه‌ زیرساخت‌ های‌ فن‌آورانه‌ و اطلاعاتی‌; زمینه‌سازی‌ برای‌ مشارکت‌ بخش‌ خصوصی‌; طرح‌ آموزش‌ فراگیر جهت‌ آماده‌ کردن‌ عموم‌ مردم‌.

از آن‌ جایی‌ که‌ توسعه‌ دولت‌ الکترونی‌ در یک‌ کشور، در اصل‌، توسعه‌ هماهنگ‌ و منسجم‌طرح‌ های‌ منفرد و مجزای‌ IT در سازمان‌ ها و زیربخش‌ های‌ دولتی‌ است‌، طرح‌ مصوب‌ITچنان‌ چه‌ به‌ خوبی‌ پیاده‌ شود، خواهد توانست‌ زمینه‌ ساز پیشبرد اندیشه‌ دولت‌ الکترونی‌شود. با توجه‌ به‌این‌ که‌ بحث‌ دولت‌ الکترونی‌ در طرح‌ مذکور پیش‌ بینی‌ شده‌ است‌، امید می‌رود پیشنهادهای‌ ذیل‌ در راستای‌ اجرا و تحقق‌ طرح‌، مفید واقع‌ گردند:

مرجع‌اجرایی‌پروژه‌دولت‌الکترونی‌درسطح‌معاونت‌ رییس‌ جمهور یا وزیر، مشخص‌ شود.

شورایی‌ متشکل‌ از بالاترین‌ مرجع‌ اجرایی‌ مربوط، نمایندگان‌ قوا، وزرای‌ با حوزه‌ کاری‌مرتبط، نمایندگانی‌ از هیئت‌ های‌ دانشگاهی‌ و محققان‌ مرتبط و نیز نمایندگانی‌ از بخش‌ های‌خصوصی‌ مرتبط با موضوع‌، وظیفه‌ نظارت‌ بر پیشبرد اجرایی‌ پروژه‌ و نیز بررسی‌ مستمر را به‌عهده‌ داشته‌ باشند.

سازمان‌های‌ دولتی‌، نهادهایی‌ را به‌ برنامه‌ریزی‌ و اجرای‌ پروژه‌ دولت‌ الکترونی‌ در سطح‌درون‌- سازمانی‌ اختصاص‌ دهند.

سازمان‌ها پروژه‌ الکترونی‌ کردن‌ خدمات‌ و اطلاعات‌ مورد نیاز مشتریان‌ خود را تفکیک‌و در قالب‌ پروژه‌ های‌ کوچک‌ تر به‌ ترتیب‌ انجام‌ دهند و با ایجاد مجراهای‌ ارتباطی‌، بازخوردفعالیت‌های‌شان‌ را به‌ طور مستمر از مشتریان‌ دریافت‌ نمایند.

سازوکارهای‌مشارکت‌ بخش‌ خصوصی‌ در پیشبرد این‌ طرح‌ ملی‌ مدنظر قرار گیرد.

طرح‌ توسعه‌ امکان‌ دسترسی‌ عموم‌ به‌ فن‌آوری‌ اطلاعات‌ و نیز خدماتی‌ که‌ دولت‌ به‌صورت‌ الکترونی‌ در اختیار آنان‌ قرار می‌ دهد، به‌ موازای‌ به‌ پیش‌ روند.

فرهنگ‌ عمومی‌ جامعه‌ در زمینه‌ اخذ خدمات‌ دولتی‌ با روش‌ های‌ ماشینی‌ و غیر رو دررو، توسعه‌ یابد.
منابع

M.Serajalghom & M.Fahimi, "Electronic Government: Opportunities &Challenges" , The First Euro-Asia Conference on The Advances inInformation Technologies. Iran, Tehran. Oct. 2002.

Dr.Genie Stowers, "Contemporary. Issues in Public Administration: E-Government Changes the Face of Public Service Delivery", PublicAdministration Program, San Francisco State University.

"E-Government Strategy" , Implementing the Presidents ManagementAgendaforE-governmentCenter for Information Technology andE-government , February 27,2002.

Margery M. Reynolds, "E- Government as a Catayst in the InformationAge",Microsoft E- Government Initiatives.

The Council for Excellence in Government, "E-Government , The NextAmerican Revolution",Washington,DC.

Peter D.Hart & Robert M.Teeter, Hart- Teeter Survey" , The Council forExcellence in Government.

Ellen Obrien. "Childrens Media Culture in the New Millennium:Mapping the Digital Landscape",CME.

Ari Schwartz,"Cost", Center for Democracy and Technology.

Chief Information Office of British Colombia Government , "The E-Government Strategy" , Office of the Premier , May 2002.

Cabinet Office of Ministry of state of England , "A Strategic Frameworkfor Public Services in the Information Age", 2002.

Global E- Government Survey 2001 ",World Markets Research Center.

http://WWW.Firstgove. gov

دولت الکترونیکی - هدف یا بهانه

دوشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۴، ۰۷:۵۴ ب.ظ | ۰ نظر

تکفا - دکتر حمیدرضا ریاحی - گروه خدمات مشاوره‌ای حرفه‌ای آشنا - ASHNA Professional Services Group- در اواخر دهه 1980 و اوائل دهه 1990، در بخش دولتی اصطلاحی جدید رواج یافت. صاحب‌نظران، سخن از احیا و مهندسی مجدد بخش دولتی یا بصورت مشخص‌تر از "بازآفرینی دولت" می‌گفتند[1] . با وجود اینکه این اصطلاح و مصادیق آن تازگی داشتند، بسیاری از مفاهیم و فرآیندهای آن جدید نبود و به تئوری‌های کلاسیک اصلاحات و رفرم در بخش عمومی یا دولتی، یعنی ایجاد تغییر و تحول در درون ارگانها وسازمانهای بخش دولتی با هدف بهبود عملکرد آنها بازمی‌گشت. ولی گذشته از تعاریف کلی، بازآفرینی دولت ریشه‌ها و علل تاریخی ویژه‌ای را نیز دارا بوده است. سه علت عمده در تغییر رویکردها به اصلاحات و طرح موضوع جدیدی بنام بازآفرینی عبارت بودند از بروز بحران در بخش‌های دولتی، شکل‌گیری نگرش خصوصی‌سازی و نهایتاً پدیده جهانی شدن و تبعات سیاسی آن.

بحران در بخش‌های دولتی؛ گسترش روز افزون نقش دولت‌ها در ارائه خدمات از یکسو و ناکارآمدی آنها در مواجهه با سیل عظیم انتظارات از سوی دیگر، زنگ‌های نزدیک شدن بحران در بخش عمومی بعضی از کشورها خصوصاً کشور‌های توسعه‌یافته را در طول دهه 1970 به صدا در‌آورد. بخش دولتی سهم کلانی از هزینه‌های عمومی را به خود اختصاص می‌داد که ادامه این وضعیت از حیث مبلغ تخصیص‌یافته و یا نرخ رشد آن امکانپذیر نبود. بعلاوه نمونه‌های اسراف، تأخیر، سوء مدیریت و فساد در بخش دولتی، که نهایتاً منجر به ناکارآیی در جریان صرف بودجه عمومی می‌گردید رو به افزایش بود. بویژه مشاهده می‌شد مدیران و کارکنان دولتی تصمیماتی در جهت خلاف منافع مردم می‌گیرند، مردمی که کارکنان دولت علی‌القاعده باید در خدمت آنها باشند. بروز چنین رفتاری از سوی خدمتگزاران دولت نشاندهنده یک اشکال مضاعف در سیستم بود. از یکسو تمرکزگرایی ناشی از ساختار‌های حجیم و بروکراتیک دولتی باعث می‌شد تصمیم‌گیرندگان از مرکز ثقل اطلاعات و تبعات ناشی از آن تصمیمات دور باشند، و از سوی دیگر بدلیل این دوری اصولاً حتی نیاز به پاسخگویی را احساس ننمایند.

نگرش خصوصی‌سازی؛ تفکری که تحت عنوان لیبرالیسم در قرن گذشته میلادی به تدریج در حال شکل‌گیری بود، در دهه 1970 با سرعتی بیشتر از قبل و به شکل "نئولیبرالیسم" پدیدار شد و در چهارچوب نظری خود سعی در طرح روش‌های اصلاحات بخش دولتی نمود. تفکر نئولیبرال در ابتدایی‌ترین شکل خود بر کارآیی اقتصادی بازارها، ارزش وجود رقابت و اصالت تصمیمات فردی تأکید داشته و از سوی دیگر، دولتها و دخالت جمعی را ناکارا می‌داند. بر مبنای این دیدگاه در هر کجای ممکن، مؤسسات خصوصی باید جایگزین دولت شوند. دلیل اصلی تداوم وجود دولت، نقش آن در کمک به عملکرد کارآتر بازارها دانسته میشود، و چنانچه لزومی به باقی ماندن برخی مؤسسات دولتی بود، بایستی درهای خود را به روی نیروهای رقابتی بازار و یا شبه‌خصوصی بگشایند تا بخش دولتی ناکارآمد تا حد ممکن شبیه به بخش خصوصی کارآمد گردد. این نگرش نه تنها درباره نقش بخش دولتی، بلکه درباره چگونگی سازماندهی و مدیریت آن نیز به اظهارنظر می‌پرداخت. لذا گستره‌ای فراتر از اصلاحات را شامل می‌گردید و موجب پیدایش مبحث بازآفرینی گردید. به زعم برخی این دیدگاه را نه تنها می‌توان "اصلاحات در دولت" بلکه "اصلاحات برعلیه دولت" دانست [2].

پدیده جهانی شدن؛ گرچه احساس بحران و داشتن ایدئولوژی اصلاحات شروط لازم برای تغییر هستند، اما شرط کافی نمی‌باشند. وجود عامل سومی بعنوان اراده و قدرت سیاسی برای به اجرا درآوردن اصلاحات ضروری است. اجزایی از اقتصاد سیاسی هر کشور وجود دارند که بر اراده و قدرت سیاسی مؤثر می‌باشند. افکار عمومی و مردم که غالباً بیشترین ضررها از بحران در بخش دولتی متوجه آنهاست نوعاً مشتاق اصلاحات می‌باشند. سیاستمداران و مدیران دولتی نیز گرچه در تقابل همیشگی طرفداران تغییر و مقاوت‌کنندگان در برابر آن گروه‌بندی می‌شوند، همواره از عناصر بدیهی اراده ملی برای تغییر شناخته شده‌اند. علاوه بر عوامل فوق، شرائط جهانی در دهه‌های اخیر به‌سمت پررنگ‌تر شدن نقش بازیگران خارجی در اراده ملی کشور‌ها جهت تغییر و بازآفرینی در بخش عمومی و دولت‌ها گردیده است. سرمایه‌داران ملی و جهانی هرچند با اختلاف نظر، ولی بطور کلی با این عقیده که اصلاحات هزینه‌های کسب‌وکار را کاهش داده و سرعت معاملات را افزایش خواهد داد مشوق آن هستند. سازمانهای بین‌المللی نیز در اکثر کشورهای دنیا یک نیروی پیش‌برندة قوی در حمایت از اصلاحات بوده‌اند. آنها با استفاده از توان سیاسی و اقتصادی خود، ارائه کمک به کشورهایی که در تجارت بین‌المللی و یا بودجه داخلی دچار مشکل هستند را به تعهد آنها به اجرای برنامه اصلاحات مشروط می‌نمایند. بحران مالی کشور‌های آسیایی در اواخر دهه 1990 نمونه‌ای از این فرآیند متداول می‌باشد. خلاصه اینکه فرایند بین‌المللی شدن و جهانی شدن تعاملات دولت‌ها با محمل‌های تجارت کالا و خدمات، سرمایه‌گذاری و نهایتاً ارتباطات و تبادل اطلاعات و فرهنگ موجب فشار روزافزون بر دولت‌ها جهت بازکردن فرایند‌های اجرائی و اعمال اصلاحات و بازآفرینی در آنها گردیده است.
رویکردهای ملی به دولت الکترونیکی

در دو دهه گذشته کارنامه دولت‌ها، خصوصاً در کشور‌های توسعه یافته، مملو از پروژه‌های کاربری ICT برای تحول در عملکرد آنها، چه در زمینه ارتقاء بهره‌وری در انجام امور و وظائف اداری و داخلی خود، و چه در جهت بهبود خدمات‌رسانی به شهروندان و ارباب رجوع آنان بوده است. امروزه در کشورهای پیشرفته شاهد پیدایش تحولاتی بنیادین در عملکرد دولتها در راستای کاهش چشمگیر هزینه‌ها و بروکراسی و افزایش قابل توجه کیفیت و تنوع خدمات به شهروندان با بهره‌جوئی مناسب از امکانات فناوری ارتباطات و اطلاعات هستیم. با فراگیر شدن تدریجی استفاده از اینترنت در سطح عموم مردم، ارائه خدمات دولتی بصورت بر‌خط و تمام‌وقت از طریق این درگاه جدید ارتباطی نیز به تدریج عمومیت یافت. دستگاه‌های دولتی در کشور‌های مختلف هر یک بسته به چشم‌انداز‌هائی که بطور بخشی و مستقلاً در این زمینه داشتند اقدام به تعریف پروژه‌هائی در این ارتباط نمودند. حدوداً از پنج سال پیش با توجه به مناسبات و ملاحظات فراوان فرابخشی مورد‌نیاز برای کاربری مؤثر اینترنت در ارائه خدمات بخش عمومی، دولتها شروع به طرح چشم‌انداز ملی خود نسبت به ارائه خدمات برخط نموده و از آن زمان به درجات مختلفی از موفقیت در جهت محقق نمودن چشم‌انداز خود دست یافته‌اند. مزایای عنوان‌شده برای این طرح‌ها عبارتند از ارائه خدمات کارآمدتر، شفافتر، با سرعت بیشتر و قیمت کمتر که حتی قابلیت تطبیق با نیاز‌های انفرادی و شخصی متفاوت مراجعین به آنها وجود داشته و شهروندان و مراکز مختلف 24ساعته و 7 روز هفته بدان دسترسی داشته باشند.

البته دستیابی به این اهداف با پیچیده‌گی همراه بوده و نیازمند هماهنگی‌های فراوانی است. نیروها و عوامل حقوقی و قضائی، اداری، نظارتی، اجتماعی و سیاسی با هم ترکیب شده و مجموعه حساسی از ذینفعانی که باید در روند انتقال به سوی دولت برخط اداره شوند را ایجاد نموده است. آنچه مسلم است دولتها هرچند به آهستگی ولی دائماً در حال پیشبرد این چشم‌انداز خود هستند. مهمتر آن که شناخت فزاینده‌ای نسبت به این مسأله بوجود آمده است که دولت الکترونیکی تنها یک فناوری نیست، بلکه پیشرفت فناوری به عنوان یکی از ابزارهای تغییر نحوه عملکرد دولتها می‌باشد. دولتها می‌‌آموزند که تحول، نه از برخط‌کردن خدمات، بلکه از طراحی مجدد سازمان و روندهای شهروند محور و یکپارچگی در میان بخشهای مختلف جهت ساده کردن تعامل، کاهش هزینه‌ها و توسعه خدمات بدست می‌آید. دگرگونی تنها با وجود ساختار حکومتی صحیح همراه با اراده سیاسی جهت بسط تغییر در کل مجموعه دولت ممکن می‌باشد[3] . آنچه مدیران استراتژیک باید مورد توجه جدی قرار دهند این است که اعمال مدیریت و فرآیندهای علمی در سطوح مختلف مرهون شناخت واقعی از ابعاد فناوری و مهندسی مجدد فعالیتها و فرآیندها و بازآفرینی آنها براساس امکانات و توانمندیهای حاصل از فناوریها است.
کاربرد روزافزون فناوری اطلاعات برای اصلاح یا باز‌آفرینی دولت

تخمین زده می‌شود که سالیانه حدود 500 میلیارد دلار آمریکا صرف سیستمهای اطلاعاتی بخش دولتی در کشور‌های مختلف می‌گردد. بسیاری از دولتها و سازمانهای بین‌المللی منطقه‌ای برنامه‌های بلندپروازانه‌ای را برای اصلاحات عصر اطلاعات آغاز نموده‌اند. برای مثال بودجه سالیانه دولت آمریکا بیش از 52 میلیارد، انگلستان حدود 10 میلیارد و کانادا بیش از 7 میلیارد دلار آمریکا است. امیدی که دولتهای جهان به اصلاحات و یا بازآفرینی خودشان با بهره‌گیری از فناوری ارتباطات و اطلاعات بسته‌اند، علاوه بر آنکه از حجم سنگین سرمایه‌گذاری در زمینه ICT در بخش عمومی این کشورها قابل مشاهده است، بلکه با ملاحظه تعداد فراوان و فزاینده پروژه‌های ملی در سطوح عالی در این کشورها در طول دهه گذشته نیز کاملاً قابل استنتاج است.

* استرالیا: برنامه ملی "IT Blueprint" بعنوان مجموعه طرحهایی برای بکارگیری IT در بازآفرینی دولت در سال 1996 پایه‌گذاری گردید. اقدامات صورت گرفته تا سال 1998 شامل ایجاد اینترانت دولتی بنام Fedlink و فرآهم آوردن یک نقطه دسترسی به اطلاعات بنام Commonwealth Information Centre بود.

* کانادا: برنامه "Blueprint for renewing government services using IT" در کانادا، در سال 1994 تصویب شد. این اقدام شامل ساخت یک درگاه واحد برای ارائه خدمات دولتی و پیاده‌سازی یک زیرساخت اطلاعاتی و کامپیوتری در سطح دولت بود.

* اتحادیه اروپا: برنامه IDA برای تبادل داده‌ها بین ادارات (Interchange of Data between Administrations) که در سال 1995 آغاز و در سال 1998 وارد فاز دوم خود ‌شد، از شبکه‌های کامپیوتری برای تبادل اطلاعات بین بخش‌های دول اروپایی استفاده می‌کند.

* هند:LEAP21 هدف طرح (the Leadership and Excellence in Andhra Pradesh in 21st century) که در سال 1997 پایه‌گذاری شد، استفاده از IT بعنوان یک اهرم مهم برای ایجاد دولتی بهتر در ایالت آندرا پرادش می‌باشد.

* ژاپن: برنامه ارتقای انفورماتیزاسیون اداری (The administrative informatisation promoting plan) ، ابتدا در سال 1993 پیشنهاد شد. این برنامه، پیوندی قوی بین اصلاحات دولتی و استفاده از فناوری اطلاعات فراهم می‌کند که شامل اقداماتی برای بهبود کیفیت خدمات دولتی از طریق مراکز خدماتی چندمنظوره و ارائه خدمات برخط می‌باشد.

* هلند: بیانیه موسوم به "بازگشت به آینده" (back to the future) ، در سال 1995 با تأکید بر مدیریت اطلاعات تصویب گردید. اهداف این سیاست، شفافیت و دسترسی بیشتر به اطلاعات دولتی برای شهروندان هلندی بود.

* فیلیپین: برنامه ملی (National IT Plan - NITP2000) در سال 1994 تصویب شد. این برنامه یک استراتژی جامع برای رقابتی‌شدن و توانمندسازی ملی است که شامل برنامه‌هایی برای اتوماسیون گستردة عملیات دولتی به منظور "بهبود قابلیت و کارآیی دولت در سراسر فیلیپین" می‌باشد. در سال 1997 این برنامه به IT21 تغییر نام یافت.

* سنگاپور: هدف از برنامه Intelligent Island این کشور موسوم به IT2000 که در سال 1991 تدوین شد، بکارگیری IT در سراسر جامعه سنگاپور می‌باشد. یکی از اجزای مهم این برنامه، مهندسی مجدد خدمات دولتی در جهت استفاده از IT بوده است.

* آفریقای جنوبی: پروژه (Government Information Project - GIP) که در سال 1995 آغاز گردید، از IT و مهندسی مجدد فرآیندها بعنوان ابزاری برای بهبود کاربرد استراتژیک اطلاعات در دولت استفاده می‌نماید.

* کره جنوبی: (Implementation Plan for Governmental Administration Informatization Promotion) که ریشه آن به پروژه سیسمتهای اطلاعاتی سال 1997 برمی‌گردد، تلاش دارد کارآیی و کیفیت خدمات دولتی را با استفاده از IT افزایش دهد.

* انگلستان: هدف از طرح جامعه اطلاعاتی (ISI) در سال 1996، بهره‌برداری از مزایای IT برای اقتصاد انگلستان بود. یکی از اجزای این طرح Government Direct مختص بخش دولتی و تلاشی جهت افزایش ارائه خدمات دولتی به شیوه الکترونیک است. یکی از اولین برنامه‌های حزب کارگر پس از بدست گرفتن قدرت، ارائه 25% خدمات دولتی بصورت الکترونیک تا سال 2002 بود. این هدف سپس در معرفی طرح جدیدتر Government Online، توسط نخست‌وزیر به ارائه کامل کلیه خدمات دولتی بصورت الکترونیکی تا سال 2005 ارتقا یافت.

* ایالات متحده آمریکا: برنامه "عملکردسنجی ملی" (National Performance Review - NPR) را در سال 1993، و برنامه Access America را متعاقب آن در سال 1997 با قصد ایجاد دولتی بهتر و ارزانتر با نقشی اساسی برای IT در نظر گرفت.

* بانک جهانی/کشورهای در حال توسعه: برنامه اطلاعات توسعه (InfoDev) در سال 1995 برای بهره‌برداری از "انقلاب اطلاعات" در جهت توسعه کشورهای جهان سوم طراحی شد. از جمله اهداف این برنامه استفاده گسترده از IT در برنامه‌های اصلاحات دولتها است.

امروزه مدیران دولتی مانند کیمیاگران قدیم به دنبال سنگ فلاسفه هستند تا دولت مسی را به دولت طلایی تبدیل کنند. دنیای مدیریت مملو از راه‌حلهای میان‌بر و رهنمودهای اجرائی و یا تئوریک برای مدیران بخش عمومی است، که وعدة کسب نتایج سریع و ساده از موقعیتهای واقعی پیچیده و دشوار را می‌دهند. بسیاری از این رویکردها در عمل موفقیت ناچیزی را در پروژه‌های اصلاحات بخش‌های دولتی بدنبال داشته‌اند. دلیل اصلی این عدم توفیق در نگرش سطحی و ساده‌انگارانه به حل مسائل پیچیده و چند‌مجهولی فرایندهای کاری دولتها است. اصلاحات واقعی مستلزم تعریف مجدد این فرایندها و مهندسی نظامهای گوناگون دولتی (بخش عمومی) بمنظور امکانپذیری پاسخگوئی به نیازها و انتظارات جدید از بخش عمومی است. IT می‌تواند بستری ملموس و واقعی برای اصلاحات را فراهم نموده و بهانه یا انگیزه لازم برای تحولات را ایجاد نماید.

بر اساس نتایج مطالعات مقایسه‌ای بین‌المللی، کانادا از پیشگامان دولت الکترونیک در جهان می‌باشد. کانادا این موقعیت خود را مدیون تحول ساختار تعاملی خود با مردم از تمرکز بر سازمانها و بخشهای دولتی به محوریت شهروندان و نیازهای آنان می‌باشد. Lucien Robillard مدیر خزانه‌داری کانادا که از رهبران برنامه‌های دولت برخط است، در اولویت قرار داشتن شهروندان را چنین بیان می‌کند: "در گذشته خدمات دولت همواره با نگرش از داخل به بیرون طراحی شده است. این برنامه‌ها به جای آن که نمایانگر نیازها و اولویتهای شهروندان باشند، منعکس‌کننده ساختار و سازمانهای دولت بوده‌اند. این نوع نگرش در حال تغییر است و تا زمانیکه همه کاناداییها دسترسی شفاف، سریع، ساده و با حداقل دردسر به همه خدمات دولت پیدا نکنند نمی‌توانیم این روند تغییر را متوقف کنیم".

ایده "شهروند به عنوان مشتری" ابتدا در سال 1993 در سخنرانی Algore معاون رئیس‌جمهور وقت آمریکا مطرح شد: "ما خدمات دولت مرکزی را ساده و مناسب مشتریان خواهیم کرد. بسیاری از افراد متوجه نیستند که دولت مرکزی مشتریانی دارد. مشتریان ما مردم آمریکا هستند". این رویکرد در زمان دولت فعلی آمریکا نیز ادامه پیدا کرده است. این دولت بر ایجاد سازمانهای شهروند محوری که برای تقویت نقشها و عملکردهای مشابه، حول نیازهای شهروندان و مشاغل با یکدیگر کار می‌کنند تمرکز نموده است. لذا خدمات بر اساس اولویتهای شهروندان و نه موانع و مرزهای سازمانی، ترتیب یافته‌اند. درگاه دولت الکترونیکی آمریکا به آدرس با چنین نگرشی راه‌اندازی گردید.

دولت سنگاپور نیز نمونه بسیار موفق و مثال‌زدنی دیگری از ارائه خدمات الکترونیکی شهروند‌محور می‌باشد. در حالی که بسیاری از درگاه‌های دولت الکترونیکی در کشورهای مختلف تنها تجمیع حلقه‌های اتصال به منابع اطلاعاتی و یا وب‌سایتهای دستگاه‌ها و سازمانهای مختلف در این کشورها هستند، درگاه eCitizen سنگاپور با تعریفی ساده و طرحی عامه‌پسند عملاً سناریوی زندگی یک شهروند عادی را مبنای طراحی نحوه مدیریت ارائه خدمات به مردم قرار داده است. درگاه http://www.ecitizen.gov.sg>رویکردهای مختلف اصلاح و بازآفرینی دولت

رویکرد بهره‌گیری از ICT برای اصلاحات در بخش دولتی با گذر زمان تغییر یافته است. این تغییرات عمدتاً مربوط به رویه متفاوت مدیران و مقامات دولتی (اعم از سیاستگذاران و مدیران اجرائی) در مراحل مختلف بلوغ کاربری ICT در مجموعه‌های تحت نظر آنها می‌باشد. رویکردهای اصلاحات را می‌توان به چهار دسته متفاوت تقسیم کرد که با گذشت زمان بصورت یک مدل چهار مرحله‌ای ظاهر می‌شود:

* غفلت: مقامات دولتی چیز زیادی درباره ICT و سیستمهای اطلاعاتی (IS) نمی‌دانند. بنابراین چنین مواردی را در برنامه‌های خود جهت اصلاحات و یا توسعه بخشهای مربوط به خود لحاظ نمی‌کنند. هزینه‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها جهت ICT در حداقل است و مدیران ادارات IT یا دفاتر خدمات انفورماتیک، که بعضاً از ناچاری در بخش دولتی مشغول بکار ‌شده‌اند، با بودجه‌هائی اندک در سطوح کاملاً اجرائی و عملیاتی عمل نموده و دوران سیاهی را در پیش رو دارند.

* خودکارسازی: مدیران و مقامات دولتی هنوز سواد کامپیوتری ندارند و فاقد درکی کامل و دقیق از نقش اطلاعات و خواص شگرف شبکه‌ای شدن امور می‌باشند. با این وجود آنها از IT و پتانسیل آن آگاهی نسبی دارند. بنابراین گرچه سرمایه‌گذاری برای IT در برنامه اصلاحات قرار می‌گیرد، ولی رهبری پروژه‌های مربوط بعنوان مسئولیت متخصصین IT تلقی می‌شود. این امر مرتبط با نوعی طرز تفکر (غالباً نادرست و تلقین‌شده) مبنی بر این می‌باشد، که بهبود کارآیی عمدتاً در اثر خودکارسازی عملیات حاصل خواهد شد. حتی در بسیاری از دستورکارهای اصلاحات، IT بعنوان یک ایده بی‌هدف که هیچ پیوند سیستماتیکی با فرآیند و استراتژی‌های اصلاحات ندارد مطرح است. استفاده از مظاهر این فناوری بصورت بعضاً تشریفاتی در بسیاری از مراحل کاری و پست‌های سازمانی نمودار می‌گردد. با اینحال، این مرحله نشانگر برداشتن اولین گام در مسیر اصلاحات عصر اطلاعات می‌باشد. مدیران IT تا حدودی به بودجه‌هایی که همیشه بدنبال آن بودند دست می‌یابند و در صرف آنها تا حدی از نظارت مدیران ارشد فارغ‌اند.

* شیفته‌گی: مقامات دولتی از نظر سواد و مهارتهای دیجیتالی نیمه‌باسواد شده‌اند. آنها از کامپیوتر استفاده می‌کنند و آگاهی زیادی‌ای نیز از پتانسیل‌های ICT دارند. آنها معتقدند که این فناوری می‌تواند مبانی کاری دولت در بخش مرتبط با آنها را متحول کند و یا درصورتیکه تلقی شود یک پروژه سطح بالای بخشی یا ملی IT توسط آنها اجرا شده است حداقل آینده شغلی و سیاسی‌شان را تضمین نماید. آنها بطور کلی دریافته‌اند که اطلاعات و دانش (اطلاعات کاربردی) مقوله‌های مهم و کارسازی هستند. بخش دولتی پر از پروژه‌های اصلاحات IT-محور می‌شود که فناوری را محور فرآیند تغییر قرار می‌دهند. مسئولین ادارات IT بودجه‌های هنگفتی دریافت می‌کنند، بارکاری آنها بسیار زیاد می‌شود، رؤسا دائماً مراقب حرکاتشان هستند و همیشه طلبکار آنها و در پی گزارشهای پیشرفت پروژه‌ها هستند. گاهی اوقات وقتی مسئولین ادارات IT به جلسات فرهنگ‌سازی و آگاهی‌بخشی که در زمینه IT برای مدیران ارشد برگزار کرده‌اند فکر می‌کنند، تأسف خورده و از کرده خود پشیمان می‌شوند!

* ادغام یا یکپارچه‌سازی: مقامات و مدیران ارشد دولتی علاوه بر مهارتهای کامپیوتری، سواد اطلاعاتی و درک نسبتاً کامل از نقش متحول کننده شبکه‌ها را کسب کرد‌ه‌اند. آنها اطلاعات را یک منبع سازمانی کلیدی می‌دانند که محور تمام کارکردهای دولت می‌باشد. فناوری تنزل مقام یافته و نقشی ثانویه می‌یابد. IT بعنوان وسیله‌ای ارزشمند برای نیل به اهداف تعیین شده اصلاحات مطرح می‌گردد و دیگر خود بعنوان هدف مطرح نیست. مهندسی مجدد سیستمهای اطلاعاتی و پیاده‌سازی IT، در این زمان بطور کامل در بطن فرآیند تغییرات سازمانی گنجانده شده و نقش محوری به اهداف اصلاحات و خروجی‌های آن، و نه به جلوه‌های IT نظیر سخت‌افزار و نرم‌‌افزار داده می‌شود. مسئول اداره IT بعنوان متخصص فناوری کنار گذاشته شده، شغلش را از دست می‌دهد و یا تنزل درجه می‌یابد. از سوی دیگر وی می‌تواند مهارت‌های دیگری را متناسب با تغییرات عظیم و استراتژیکی که در نتیجه تصمیمات کاربری از فناوری در سطح ارشد سازمان واقع خواهد گردید بیاموزد و در سطوح عالی سازمان بعنوان مدیر ارشد سیستمهای اطلاعاتی یا CIO قرار ‌گیرد.

البته بدیهی است که مدل خلاصه ارائه شده فوق از رویکردها به حد زیادی ساده‌سازی شده ‌است. در عمل مرزهای مشخص ذکر شده بین این رویکردها تبدیل به طیفی نامشخص و آشفته می‌گردد. بین سازمانهای مختلف دولت هر کشور و حتی ادارات مختلف هر سازمان تفاوتهای بسیاری وجود دارد. بطوری که ممکن است در یک اداره رویکرد غفلت و در اداره مجاور رویکرد ادغام و یکپارچگی وجود داشته باشد. ترتیب انتقال از این چهار رویکرد نیز الزاماً یک سیر منظم چهارمرحله‌ای نیست. فرایند بلوغ میتواند مسیر پرفراز و نشیبی نظیر جهش از یک رویکرد به رویکردی دیگر را نیز شامل گردد. برای مثال در حالی که ارزیابی وضعیت بلوغ کاربری ICT در دولت هند LEAP21 در سال 1997 نشانگر تلاش برای انتقال از مرحله غفلت از ICTبسمت رویکرد شیفته‌گی به ICT بوده است، مشکل اصلی دولت انگلستان در سال 1994، جهش از رویکرد خودکارسازی فراگیر به رویکرد ادغام و یکپارچگی ‌دانسته ‌شده است. [4]

ارزیابی رویکردهای مختلف

گرچه رویکرد غفلت را نمی‌توان از مراحل تشکیل‌دهندة دولت الکترونیک دانست، با اینحال این رویکرد بطور متعارف در بسیاری از سازمانهای بخش دولتی یافت می‌شود. اکثریت کارکنان دولتی در سطح ایران و همچنین جهان هنوز از کامپیوتر استفاده نمی‌کنند. حتی کاربری از کامپیوتر در سطح مقامات ارشد در ادارات دولتی بیش از آنکه یک ابزار مدیریتی باشد بعنوان وسیله‌ای زینتی است. با این وجود همین مدیران به تدریج رویکرد خودکارسازی را پیش خواهند گرفت.

علیرغم تأکید فراوان بر بهره‌وری و کارآیی در رویکرد خودکارسازی، بنظر می‌رسد منافع حاصل از آن محدود و بعضاً ناچیز است. برای مثال دولت ترکیه این رویکرد را در اواخر دهه 1980 و ابتدای دهه 1990 در سطح گسترده در پیش گرفت. بررسی بانک جهانی در خصوص هزینه بودجه‌ای بیش از 500 میلیون دلار بابت IT در ترکیه حاکی است که "علیرغم تلاشهای فراوان برای هماهنگ کردن سرمایه‌گذاریها، سعی در بهبود بخشیدن روشهای تأمین و تدارک مواد و کالاها، و همچنین توسعه نیروی انسانی موردنیاز، بنظر نمی‌رسد کامپیوتری کردن امور به افزایش محسوسی در بهره‌وری بخش دولتی منجر شده باشد" [5].

موارد شکست رویکرد خودکارسازی و اصلاح بخشی فراوان است. دولت کانادا نیز یک پروژه مکانیزه کردن سیستم پرداخت حقوق در سطح فدرال را در نیمه دهه 1990 با هزینه‌ای معادل 30 میلیون دلار آمریکا نیمه‌کاره رها کرد. دلیل شکست توجه به کامپیوتری کردن بعنوان یک برنامه مجزا و بدون در نظر گرفتن سایر اصلاحات لازم در قوانین و سیستمهای پرداخت حقوق عنوان گردید.

رویکرد شیفته‌گی ICT نیز موفقیت بسیار زیادتری را کسب نکرده است. موارد بسیاری از شکست طرحهای دولت الکترونیک در رسیدن به اهداف اصلاحات با پروژه‌های فناوری‌محور وجود دارد.

* اینترانت بکار گرفته شده در مرکز اطلاع‌رسانی املاک و مستغلات در شهر ژوهانسبورگ حتی تا یکسال بعد از اجرا نیز چندان مورد استفاده واقع نشد. زیرا بیش از هر چیز متمرکز بر فناوری بوده و مهارتها، نیازهای اطلاعاتی و ارجحیتهای ارتباطاتی ذیفنعان نادیده ‌گرفته شده بود.

* بکارگیری کیوسکها یا ایستگاه‌های کامپیوتری دارای صفحه نمایش لمسیFinger touch) ) در جوامع روستایی در ایالت شمال غربی آفریقای جنوبی نیز عمدتاً بر تکنولوژی تصویری متمرکز بود و نتوانست نیازهای اطلاعاتی جامعه را لحاظ نماید. دستگاه‌ها خیلی زود اسقاطی شدند و پروژه نتوانست در جهت هدف اصلی خود که تمرکززدایی یا دموکراتیزاسیون بود تأثیر مثبتی بجای گذارد.

بهمین ترتیب شکست سیستم خدمات آمبولانس انگلستان و یا سیستم کیوسکهای کاریابی در استرالیا تا حد زیادی به دلیل انحراف از هدف اصلی این طرح‌ها یعنی اطلاعات به ملاحظات فناوری‌محور و عدم تمرکز آنها بر نیازمندیهای مهارتی و اطلاعاتی کاربران دانسته شده‌اند. در اغلب این موارد نشانه‌های فشار از سوی سیاستمداران و رسانه‌ها برای انجام فعالیتی سریع و مشهود دیده می‌شود[6] .

حتی وقتی ابتدائاً چنین بنظر می‌رسد که پروژه‌های فناوری‌محور در رسیدن به اهداف اصلاحات موفق بوده‌اند، این موفقیتها ممکن است ناپایدار یا غیرقابل تکرار باشند. زیرا غالباً متکی به یک مدیر پروژه و یا رئیس بخش مربوطه می‌باشند که خود رویکرد شیفته‌گی به ICT داشته است. چنانچه این شخص به پستی جدید منتقل شود، غالباً پروژه هم از هم فرو می‌پاشد. همچنین سعی سایر سازمانها برای نسخه‌برداری از آن عموماً بی‌نتیجه است.[7]

تفاوت اساسی در رویکرد یکپارچه‌گی، تغییر محوریت از فناوری به اطلاعات بگونه‌ای است که IT دیگر برای اصلاحات عصر اطلاعات ضروری تلقی نمی‌شود. بلکه باز‌آفرینی فرایندها و سیستم‌های اطلاعاتی مهندسی مجدد شده زیر‌بنای تغییر هستند. IT تنها وسیله‌ای برای رسیدن به هدف است. اگر بتوان بدون استفاده از کامپیوتر، بصورتی کارا و اثربخش بدین هدف نائل شد، دلیلی برای استفاده از آن وجود نخواهد داشت. بجای طرح این سؤال که "IT چه تغییراتی می‌تواند به همراه بیاورد؟"، می‌بایست به این اندیشید که "بهبود خدمات‌رسانی به شهروندان و یا سایر ذینفعان مستلزم چه تغییراتی است و نیاز‌های اطلاعاتی این تغییرات چیست؟". البته تقریباً همواره در عمل IT بعنوان مؤثرترین ابزار برای انجام این تغییرات حضور خواهد داشت.

ارتقاء و بلوغ دولت در بهره‌گیری از ICT و انتقال از یکی از رویکرد‌های چهارگانه فوق به رویکردی دیگر مواجه با موانع گوناگون و پیچیده‌ای است. تحلیل و بررسی این موانع و توجه به نمونه‌های شکست و موفقیت در سازمان‌های داخلی و یا کشور‌های دیگر از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار بوده و تداوم این مبحث را ضروری می‌نماید. در این فرصت تنها به ذکر یک نکته اکتفا می‌شود.

عملکرد دولت بیش از هر چیز کار با اطلاعات در سطوح مختلف آن است. این واقعیت نیز پذیرفته شده است که اطلاعات جزئی از قدرت سازمانی است. اگر چنانچه ذکر شد اصلاحات عصر اطلاعاتی و حرکت بسوی جامعه دانائی‌محور بمعنای جریانات جدید اطلاعات ‌باشد، این امر بمعنای سلسله مراتب جدید قدرت سازمانی نیز هست. الزامات دولت در یک جامعه اطلاعاتی بطور خاص نیاز به اصلاحات در امر تسهیم اطلاعات با سایرین را آشکار می‌سازد. با اینحال بدیهی است که هیچکس تمایل ندارد اطلاعات (یا بعبارتی، قدرت) را با سایرین تسهیم کند. بطور طبیعی هر چه اهمیت اطلاعات برای یک سازمان یا فرد بیشتر باشد، به همان اندازه محدودیت و مقاومت در برابر جریان آن اطلاعات بیشتر است. چگونه می‌توان انتظار داشت اطلاعات بعنوان واحد پول سازمانی و دارندگان آن به مثابه مالکین سرمایه و قدرت سازمان حاضر شوند که آن را از دست بدهند و یا به اشتراک گذارند؟ پاسخ در درک صحیح و کامل از قابلیتهای جدیدی است که اطلاعات و شبکه‌های اطلاعاتی در جهت تولید ارزش افزوده فراهم می‌آورند. جوامع و اقتصاد‌های شبکه‌ای از تجمیع ارزش اطلاعات خرد و ساده‌ای که در اختیار اجزاء کوچک و فوق‌العاده متعدد این شبکه‌ها می‌باشد، دستاوردهای بسیار بزرگ و عظیمی را امکان‌پذیر مینمایند که از جمع جبری ارزش این اجزاء به مراتب بیشتر است. درک نتایج شگرف چنین هم‌افزائی توسط کلیه عوامل دخیل، و حصول اطمینان از دستیابی به شرائط برد-برد توسط صاحبان اطلاعات از اولین الزامات برای تشریک اطلاعات و تحقق دولت الکترونیکی است.

گروه دیگری از موانع از جمله ضعف دانش و مهارت‌های IT، محدودیت منابع مالی، ریسک همراه با این پروژه‌ها، تردید و بدگمانی، نگرانی از محرمانگی و امنیت، ضعف زیرساخت‌ها و مشکلات فرهنگی و ساختاری نیز در برابر تحولات و رویکرد‌های منتهی به دولت الکترونیکی قد علم خواهند کرد. گرچه هیچ نسخه جادویی برای غلبه بر این موانع وجود ندارد، ولی شناخت آنها و آسیب‌شناسی آنچه در موارد مشابه گذشته است بسیار ضروری است. غلبه بر موانع فوق‌الذکر، نیازمند اتخاذ رویکردهایی کلان و استراتژیک توسط مدیران ارشد دولتی برای اعمال تغییرات اساسی است. چنین تغییراتی هرگز به سرعت قابل انجام نیستند و نیازمند فرایندی توسعه‌ای و طبیعی می‌باشند. بنابراین، حرکت به سوی بازآفرینی و تحقق دولت الکترونیکی با رویکرد ادغام و یکپارچگی را می‌بایست یک فرآیند بلندمدت تلقی کرد. در کوتاه‌مدت، پروژه‌های اصلاحات عصر اطلاعات احتمالاً همچنان تحت سلطه رویکردهای خودکارسازی و شیفته‌گی از ICT خواهند بود. این رویکردها نه تنها در ارائه اهداف بالقوه اصلاحات به خطا می‌روند، بلکه بسیاری هم با شکست روبرو می‌شوند.
مدیریت و راهبری دولت الکترونیکی

نتایج تحقیق از نحوه مدیریت و راهبری پروژه‌های دولت الکترونیکی در کشور‌های پیشرو، نشانگر رابطة قوی و متقابل بین موفقیت در تحقق دولت الکترونیکی با عوامل رهبری و مدیریتی از جمله خواست و اراده سیاسی، پایبندی به اهداف و مسئولیت نسبت به نتایج می‌باشد [3]. در سال 2002، الگوهای جدیدی در اصلاحات بخش دولتی و تحقق دولت الکترونیکی به ظهور رسیده‌اند. رهبران سیاسی و مدیران دولتی در این کشور‌ها به این بلوغ رسیده‌اند که دولت الکترونیکی تنها یک برنامه فناوری نیست، بلکه برنامه‌ای برای تغییر و بازآفرینی است که توان تغییر نحوة عملکرد دولت را داراست. ضمناً دریافته‌اند که تغییر برنامه‌ها جهت کسب موفقیت باید توسط افرادی که علاوه بر دوراندیشی، عملگرا نیز باشند رهبری شود. افرادی که می‌توانند در عین حال که الهام‌بخش و مشوق هستند، مسایل مربوط به دولت الکترونیکی را هدایت و مدیریت نمایند. در مرکز ساختارهای حکومتی این کشور‌ها درک فزاینده‌ای نسبت به این مسأله به وجود آمده است که نوآوری و پیشرفت جهت دگرگون کردن دولت، فرای توان یک سازمان منفرد می‌باشد. اکثر دولتهای مورد مطالعه، متوجه شده‌اند که بخشی‌نگری مانعی چشمگیر برای پیشرفت است. در اتخاذ رویکرد شهروند‌محوری در دولت الکترونیک، علاوه بر ضرورت برقراری پلهایی بین سازمانهای هم سطح یکدیگر در دولت، نیاز مبرمی نیز به ساخت پلهای ارتباطی مابین سطوح مختلف دولت وجود دارد.

بعنوان مثال، دولت ایتالیا چشم‌انداز بلندپروازانه‌ای برای توسعه دولتی خدمت‌محور که ادارات آن به صورتی کارآمد حول نیازهای شهروندان ساخته‌ شده‌اند تبیین نموده، ولی جهت اجرای این تغییرات به شدت متکی به دولتهای محلی و ناحیه‌ای است. پروژه دولت برخط کانادا اهمیت فزاینده‌ای به ارائه خدمات برخط با همکاری ایالات، مناطق و فرمانداریها و همچنین بخش خصوصی، سازمانهای غیردولتی و ذینفعان بین‌المللی می‌دهد. استرالیا با ایجاد "درگاه بخش خصوصی1" در زمینه ایجاد همکاری بین سطوح مختلف به موفقیت دست‌یافته است. این طرح با فراهم آوردن خدمات و اطلاعات رایگان برخط برای شرکت‌ها و مشاغل استرالیائی از طریق پایگاه اینترنتی www.business.gov.au، بخشی از وعده دولت فدرال برای کاهش بروکراسی و آسانتر کردن نحوه تعامل بخش خصوصی با دولت است. سیستم مدیریت تراکنش‌های این درگاه به استفاده‌کنندگان اجازه می‌دهد که تراکنشهای برخط با کشورهای مشترک‌المنافع، ایالتها یا مناطق و دولتهای محلی را جستجو و اعمال نمایند. یکی از ابعاد کلیدی چشم‌انداز دولت الکترونیکی ایرلند، ایجاد یک "کارگزار خدمات عمومی2" است. کارگزار خدمات عمومی بصورت نقطه تعامل واحدی که در آن مردم می‌توانند به گستره وسیعی از خدمات و مزایا دسترسی داشته و تقاضای ارائه آنها را بنمایند عمل می‌کند. جهت کارآمد نمودن این پروژه بین سازمانی، دولت سازمانی بنام "Reach Agency3 " را بنیان نهاده است. این سازمان شامل تیمی از کارشناسان بخش‌های مختلف دولت است که مسئول ارائه زیربنای اجرائی و معماری فرایندهای لازم برای عملی کردن طرح مذکور هستند[8] . نخست‌وزیر فرانسه، در سال 2001 ایجاد سازمانی جدید جهت هماهنگی و معرفی خدمات عمومی الکترونیکی را اعلام نمود. این سازمان که "اداره فناوری اطلاعات و ارتباطات در دولت"4 نام دارد مسئول یکپارچه کردن طرحهای دولت الکترونیکی و رفع موانع موجود بر سر راه اصلاح دولت و هماهنگی‌های بین‌بخشی است. در عین حال که تحقیق به مواردی از همکاری بین سازمانی اشاره نموده، این نمونه‌ها را در اقلیت ارزیابی نموده است [3].
تخریب سیلوهای بودجه سازمانی و ایجاد منابع تأمین بودجه واحد

این تحقیق حاکی است که در بسیاری از کشورها پیشرفت دولت الکترونیکی در مراحل اولیه خود به دلیل ناتوانی ساختارهای حکومتی در غالب آمدن بر بخشهای بشدت بوروکراتیک با مانع روبرو بوده‌اند. در حالی که رویکرد "کل دولت بعنوان یک مجموعه" کلید موفقیت است، تأمین همکاری بین‌سازمانی با مشکل فراوان روبرو بوده است. اغلب مدیران به چشم یک تهدید به مسأله نگریسته و سعی در جهت حفظ شرایط فعلی می‌نمایند. تحقیق به شواهدی مبنی بر آغاز از بین رفتن این موانع اشاره نموده. دولتها متوجه فرصتهای از دست‌رفته به علت وجود سیستمهای پراکنده، جداگانه و روندهای تکراری جمع‌آوری اطلاعات شده‌اند. به علاوه هزینه تحمیل شده به فعالیتهای کسب‌و‌کار به دلیل وجود مراحل چندگانه کنترل سازگاری سیستمها، عاملی برای کاهش انگیزه برای سرمایه‌گذاری در این زمینه بوده است. این مشکل از طریق همکاری بین سازمانی به نحو چشمگیری قابل رفع است.

آمریکا مشخصاً هدف خود در ارتقاء دولت الکترونیکی را بررسی دقیق کلیه سرمایه‌گذاریهای دولتی در فناوری اطلاعات جهت به حداکثر رساندن کاربریهای چندگانه و حداقل نمودن دوباره‌کاریها عنوان نموده و پروژه‌های بین سازمانی را بعنوان کلید گشایش کار اعلام کرده است. ولی روال فعلی بودجه‌بندی که در آن تخصیص اعتبارات بر مبنای فعالیتها و وظائف سازمانها به طور منفرد صورت می‌گیرد از این رویکرد ممانعت می‌نماید. دولت فدرال آمریکا به منظور برطرف کردن این مانع پیشنهاد تخصیص بودجه‌ای متمرکز برای دولت الکترونیکی را نموده که از پروژه‌های بین سازمانی جهت افزایش دسترسی شهروندان به خدمات فدرال حمایت نماید [9]. هرچند مورد بالا یکی از نمونه‌های نادر تخصیص بودجه برای این طرحها می‌باشد، ولی رویکردی است که باید مورد توجه سایر کشورها که هر کدام به درجات مختلف با این مشکل روبرو هستند قرار گیرد.
ظهور مدیریت ملی و فرابخشی جدیدی در دولتها برای فناوری اطلاعات

ارائه خدمات پیشرفته دولت الکترونیکی بلاشک مستلزم بهبود چشمگیر نحوه مدیریت اطلاعات توسط دولت است. بسیاری از دولت‌های پیشرو، جهت مدیریت برنامه‌های دولت الکترونیکی خود "مدیر ارشد فناوری اطلاعات" منصوب کرده‌اند. این امر بیانگر یک پیام حیاتی است، که اساس دولت الکترونیکی، نحوه مدیریت ملی اطلاعات توسط دولت به نفع شهروندان است. کانادا و آمریکا این نقش را به رهبران دولت الکترونیکی خود داده‌اند. آفریقای جنوبی نیز به پیشوای دولت الکترونیکش عنوان "مدیر ارشد فناوری اطلاعات" را داده است. "نماینده ویژه الکترونیکیeEnvoy " در انگلیس نیز نمونه‌ای از ایجاد یک پست سازمانی ملی جدید است که در واقع نقش رهبری و هماهنگی بین سازمانی دولت الکترونیکی را ایفا می‌نماید. ظهور مدیران ارشد فناوری اطلاعات در سطح ملی، گواهی است بر اینکه دولتها رویکرد "کل مجموعه دولت" با رهبری متمرکز و حمایت قوی را امری حیاتی برای موفقیت شناخته‌اند. توجه به سوابق و تجارب کاری و اجرائی مدیران منصوب در کشور‌های پیشرو نیز بسیار جالب و آموزنده است. در بسیاری از این کشورها، از جمله آمریکا، انگلیس و ایتالیا، رهبران برنامه‌های دولت الکترونیکی از بخش خصوصی انتخاب و در دولت منصوب شده‌اند. رهبرانی که سوابق دهها ساله فعالیتشان در بخش خصوصی، علاوه بر تضمین آگاهی‌شان از روابط بازار و قابلیت‌های فنی موجود، نشانگر سرعت در انجام اقدامات صحیح و بهره‌گیری از فرصت‌های کوتاه مدت باشد.

در همین رابطه و با توجه به حرکت اخیر کشور ایران در رویکرد توسعه‌ای به کاربری فناوری ارتباطات و اطلاعات (برنامه تکفا)، بجاست که از تجارب و راه پیموده شده توسط کشور‌های پیشرو درس گرفت. برنامه‌ریزی توسعه ملی کشورهای مختلف مبتنی بر ICT، عموماً به جهت ماهیت فراگیر و چند بعدی آن در یک بخش خاص محدود نگشته و بصورت یک ساختار ملی و با رهبری بالاترین مرجع اجرائی و تصمیم‌گیری این کشورها نظیر رؤسای جمهور و نخست وزیران شکل گرفته است. گرچه سازمانهای متولی مخابرات و زیرساختهای ارتباطی مسئولیت ایجاد کالبد مورد نیاز برای فضای دیجیتالی را عهده‌ار هستند، ولی مجموعه دستگاهها و سازمانهای گوناگون دولتی و حتی خصوصی هستند که روح، محتوا و کاربردهای این فضا را شکل می‌دهند. با توجه به ماهیت فرابخشی ICT و تاثیرات متقابلی که بکارگیری ICT در یک بخش برروی بخشهای دیگر دارد، بدیهی است که هماهنگی و همراهی برنامه‌ها در بخشهای مختلف بسیار حیاتی بوده و بدون حرکت همگون کلیه بخشها نمیتوان به یک توسعه پایدار فراگیر در سطح ملی و یا حتی بخشی امیدوار بود. شاید تنها مزیت عقب‌ماندگی و فاصله دیجیتالی کشور‌هائی نظیر ایران، در امکان بررسی تجارب سایرین و الگوبرداری از روش‌های موفق آنهاست. باشد که تجربه فرصت‌سوزی‌های متعارف قبلی، در رابطه با امید فعلی بوجود آمده صادق نباشد.
References

[1] Osborne, D. and Gaebler, T. (1992) Reinventing Government: How the Entrepreneurial Spirit is Transforming the Public Sector, Reading, MA: Addison-Wesley.

[2] Arnold, P. E. (1995) Reform's Changing Role, Public Administration Review, 55, 5 pp 407-417.

[3] Accenture (2002), eGovernment Leadership - Realizing the Vision, The Government Executive Series, Accenture Inc., April 2002, USA.

[4] Bellamy, C. and Taylor, J. A. (1994), Exploiting IT in Public Administration: Towards the Information Policy?, Public Administration, 72 Spring, pp 1-12.

[5] World Bank (1993), Turkey: Informatics and Economic Modernization, Washington DC, World Bank.

[6] Heeks, R. (2001), Reinventing Government in the Information Age; International practice in IT-enabled Public Sector Reform, Routledge, London, UK.

[7] Bahatnagar, S. C. (1997), Information Technology-Enabled Public Sector Reforms: Myth or Reality?, Paper presented at "Public Sector Management in the Next Century", 29 June - 2 July 1997, University of Manchester, UK.

[8] Irish Government (2001), Information Society Ireland, Strategy for Action; Report of Ireland's Information Society Steering Committee, Ireland.

[9] OMB, US Government (2002), E-Government Strategy; Simplified Delivery of Services to Citizens, Office of Management and Budget, Feb. 2002, Washington DC, USA.
دولت‌های پیشرو آموخته‌اند که اصلاح و تحول در بخش عمومی نتیجه ارائه خدمات الکترونیکی بصورت برخط نیست. بلکه حاصل بازآفرینی ساختارهای دولتی و مهندسی مجدد فرایند‌های کاری بنحوی است که شهروندان در مرکز اهمیت و توجه قرار گیرند.
دگرگونی مطلوب در بخش عمومی تنها با وجود ساختار حکومتی صحیح، همراه با اراده سیاسی جهت بسط تغییر در کل مجموعه حکومت ممکن می‌باشد.
فناوری اطلاعات می‌تواند بستری ملموس و واقعی برای اصلاحات را فراهم نموده و بهانه یا انگیزه لازم برای تحولات را ایجاد نماید.
حتی وقتی بنظر می‌رسد که پروژه‌هائی تنها با محور قرار دادن فناوری، در اصلاح و تحول بخشی از دولت موفق بوده‌اند، این موفقیتها غالباً متکی به یک مدیر پروژه یا بخش خاص بوده و ناپایدار یا غیرقابل تکرار می‌باشند.

جوامع و اقتصاد‌های شبکه‌ای از تجمیع ارزش اطلاعات خرد و ساده‌ای که در اختیار اجزاء کوچک و فوق‌العاده متعدد این شبکه‌ها می‌باشد، دستاوردهای بسیار بزرگ و عظیمی را امکان‌پذیر می‌نمایند که از جمع جبری ارزش این اجزاء به مراتب بیشتر است.
کشور‌های پیشرو مورد مطالعه دریافته‌اند که نوآوری و کاربرد فناوری جهت دگرگون کردن دولت، فرای توان یک بخش یا سازمان منفرد بوده و بخشی‌نگری مانعی چشمگیر برای پیشرفت است.
اتخاذ رویکرد شهروند‌محوری در دولت الکترونیک، علاوه بر روابط بین سازمانهای هم سطح یکدیگر، نیاز مبرمی نیز به ارتباطات عمودی بین سطوح مختلف دولت دارد.
در بسیاری از کشورها پیشرفت دولت الکترونیکی در مراحل اولیه به دلیل وجود بخشهای بشدت بوروکراتیک و عدم تأمین همکاری بین‌سازمانی با مشکل فراوان روبرو بوده است. اغلب مدیران به چشم یک تهدید به مسأله نگریسته و سعی در جهت حفظ شرایط قبلی نموده‌اند.
برنامه‌ریزی توسعه ملی کشورها مبتنی بر ICT، به جهت ماهیت فراگیر و چند بعدی آن در یک بخش خاص محدود نگشته و عموماً بصورت یک ساختار ملی و با رهبری بالاترین مرجع اجرائی و تصمیم‌گیری این کشورها شکل گرفته است.

1 Business Entry Point

2 Public Service Broker

3 Reach Agency

4 Agency for Information and Communication Technology in Administration

درباره چگونگی پیاده‌سازی دولت الکترونیکی

دوشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۴، ۰۷:۳۹ ب.ظ | ۰ نظر

تکفا - درباره چگونگی پیاده‌سازی دولت الکترونیکی، پرسش‌های پرشماری پیش روی مردم و مسوولان است؛ که هر یک از این پرسش‌ها - از دیدگاه گوناگون - پاسخ‌های گوناگون نیز دارد.

در این بخش به گفت‌وگو با سه تن از پیش‌گامان و صاحب‌نظران دولت الکترونیکی در کشور نشسته‌ایم و پاسخ ایشان به پرسش‌هایی در این زمینه را جویا شده‌ایم، که دست‌آورد این نشست را د زیر می‌خوانید.

دکتر علی‌اکبر جلالی

استاد دانشگاه علم و صنعت ایران

دکتر احمد کاردان

استاد دانشگاه امیرکبیر

دکتر فریدون قاسم‌زاده

استاد دانشگاه صنعتی شریف
1 - دولت الکترونیکی چیست؟

دکتر جلالی :

در مراجع، تعاریف پرشماری از دولت الکترونیک ارایه شده است که هر یک از آنها برخی از وجوه دولت الکترونیک را آشکار می‌‌سازند. برخی دولت الکترونیک را ارایه خدمات دولتی با بهره‌گیری از فناوری اطلاعات در 24 ساعت شبانه روز و 7 روز هفته تعریف کرده‌اند.

اصطلاح دولت الکترونیکی، به معنای کاربرد شبکه اینترنت یا اینترانت در سازمان‌های دولتی برای ارایه خدمات و اطلاعات به مردم، شرکت‌ها و دیگر سازمان‌های دولتی و خصوصی است.

در معنای گسترده دولت الکترونیک شامل سخت‌افزار، نرم‌افزار، زیرساختار و ابزارهایی است که برای انجام فعالیت‌های دولتی و ارایه خدمت به مردم استفاده می‌شود.

دولت الکترونیک در حقیقت فرصتی را برای مخاطبان دولت (مردم، اشخاص حقیقی و حقوقی) فراهم می‌کند تا به‌کمک روش‌های الکترونیکی با دولت ارتباط برقرار کنند و با اظهار نظر و ارایه پیشنهادهای سازنده خود، دولت را یاری دهند.

آرمان دولت الکترونیکی، ارایه خدمات گوناگون دولتی، با سرعت، کیفیت و هزینه مناسب به مخاطبان دولت است. با گسترش دولت الکترونیکی، نوع ارتباط مردم و دولت دگرگون می‌شود و یک ارتباط غیر‌مستقیم اما با کمترین محدودیت‌ها ایجاد می‌گردد.

دولت الکترونیکی از دست‌آوردهای توسعه فناوری اطلاعات در جهان است و مهم‌ترین بستر پیاده‌سازی آن اینترنت است. دولت الکترونیک چهره و طبیعت دولت را دگرگون می‌سازد و تنها یک راه حل برای بهبود ساختار بیمار بروکراسی اداری و یا توسعه خدمات دولتی نیست؛ بلکه فراتر از همه اینها، یک شیوه نوین اداره حکومت و برقراری ارتباط با شهروندان است که در سایه آن بسیاری از راه‌حل‌ها و برنامه‌های توسعه محقق خواهند شد.

دولت الکترونیکی شیوه نوین حکومت در هزاره سوم و جامعه اطلاعاتی است. جامعه‌ای که آموزش، تجارت، تفریح و تقریبا همه کارهای روزانه مردم، به‌کمک توانایی‌های فناوری اطلاعات انجام می‌دهد.

بسیاری از دولت‌مردان امروزی به اهمیت اطلاعات در حکومت و اداره کشور پی‌برده‌اند. اداره موثر کشورها منوط به برنامه‌ریزی درست، تصمیم‌گیری معقولانه و کنترل به‌موقع دارد و همگی این موارد در سایه تحقق دولت الکترونیکی و استفاده بهینه از فناوری اطلاعات پدید می‌آید. ایجاد و توسعه دولت الکترونیکی، به‌عنوان یک دگرگونی استراتژیک در سطح ملی، نیاز به عزم و اراده ملی و تعهد عمومی در بدنه دولت به‌ویژه سطوح کلان آن دارد.

دکتر کاردان :

دولت الکترونیکی عبارت است از یک بستر الکترونیکی برای دیگر خدمات و فعالیت‌های الکترونیکی که در یک جامعه جریان دارد. مهم‌ترین اجزای یک دولت الکترونیکی عبارتند از: آموزش، بهداشت و درمان، مدیریت خدمات اجتماعی و امنیت اجتماعی.

اهدافی که دولت الکترونیکی می‌تواند بدان دست یابد در دو زمینه اجرایی و فناوری خدمات اجتماعی است. در اجرا، به دگرگونی‌های بنیادی در ساختار و سازمان امور اجرایی دست می‌زند. دگرگونی‌های بنیادی در قوانین، مهندسی فرآیند اجرای امور و مدیریت اطلاعات از جمله عناوین مهم در این راستا است. در فناوری خدمات لازم است به پیاده‌سازی زیرساخت‌های مخابراتی و رایانه‌ای، معماری ساختار دولت و دسترسی روشن و آسان به اطلاعات اشاره کرد.

دکتر قاسم‌زاده :

تعاریف گوناگونی در سه-چهار سال گذشته برای دولت الکترونیکی ارایه شده است. در یک تعریف جامع و ساده، دولت الکترونیکی عبارت است از ارایه اطلاعات و خدمات از طریق شبکه‌های کامپیوتری از جمله اینترنت، توسط دولت به مردم، شرکت‌ها، کارکنان دولت و دیگر زمان‌های دولتی.

دولت الکترونیکی دولتی موازی دولت موجود نیست بلکه ابزاری است در دست دولت موجود برای افزایش رضایتمندی شهروندان از طریق افزایش کارایی و ثمربخشی فعالیت‌های دولت.
2- پیاده‌سازی EG در ایران چه ضرورتی دارد و برای تحقق آن باید چه کنیم؟

دکتر جلالی :

مزایای بسیاری که دولت الکترونیک به همراه داشته، پذیرش آنرا در میان دولتمردان افزایش بسیار داده است؛ به‌طوری که هم‌اکنون بسیاری از دولت‌های جهان، برای ورود به دنیای دیجیتال، خود را آماده می‌کنند. منافع دولت الکترونیکی نه‌تنها نصیب دولت، که شامل حال مردم و بخش خصوصی نیز می‌شود که در ذیل به برخی از این خدمات اشاره شده است.

مزایای دولت الکترونیکی برای شهروندان:

* افزایش کیفیت خدمات دولتی

* به‌روز بودن خدمات دولتی

* دسترسی 24 ساعته به خدمات دولتی

* بهبود وضعیت شهروندان به‌دلیل توزیع مناسب خدمات دولتی

* افزایش پاسخگویی دولت در برابر شهروندان

* تمرکز خدمات دولتی بر نیازهای شهروندان

* امکان سفارشی‌سازی و ارایه خدمات، با توجه به نیازهای گروه‌های خاص (مانند معلولین)
مزایای دولت الکترونیک برای بخش خصوصی

* سادگی خدمات بازرگانی و اداری بخش خصوصی

* تدارکات سریع‌تر، کم هزینه‌تر و مطمئن‌تر با استفاده از تدارکات الکترونیکی1

* کاهش هزینه‌های بخش خصوصی و در نتیجه، رشد اقتصادی جامعه

* سادگی نقل‌وانتقال پول و مدیریت درست منابع مالی

* آسانی ارتباطات میان دست اندرکاران داد‌وستد بخش دولتی و خصوصی

* ایجاد بستر مناسب برای تجارت الکترونیکی
مزایای دولت الکترونیک برای دولت

* کاهش اندازه دولت

* کاهش هزینه‌های دولت

* افزایش انطاف‌پذیری ساختار دولت و تطابق به‌هنگام با تغییرات

* کاهش تخلفات و فساد اداری

* افزایش مشارکت مردمی

* افزایش شفافیت در بدنه دولت

* افزایش تمرکز زدایی

* امکان افزایش تفویض اختیار در تصمیم‌گیری به سطوح پایین‌‌تر

* تقویت پایه‌های دموکراسی

* اداره موثرتر حکومت
دکتر کاردان :

دو ضرورت مهم در پیاده‌سازی دولت الکترونیکی ایران وجود دارد. ضرورت نخست، یک ضرورت داخلی است که همان دسترسی به اهداف دولت الکترونیکی در کشورها است و در پاسخ به پرسش پیشین به آن اشاره کردم.

ضرورت دوم یک ضرورت جهانی است که تا سال 2010 بیشتر کشورهای جهان نظام ارتباطات و فعالیت‌های اجتماعی خودشان را بر پایه پردازش و انتقال اطلاعات قرار داده‌اند. بنابر این، همه کشورها - از جمله کشور ما - باید گام‌های لازم را برای هم‌زبانی در کلیه تبادلات و امور خود با دیگر کشورها بردارند.
دکتر قاسم‌زاده :

مهم‌ترین دستاورد دولت الکترونیکی، چه در ایران و چه در دیگر کشورها، عبارت است از : ایجاد دولتی ساده، اخلاقی، مسوولیت‌پذیر، پاسخگو و شفاف3.
3- راه‌کارهای پیاده‌سازی EG (طرح‌ها، اولویت‌ها، برتامه‌های عملیاتی و ...) در کشور چیست؟

دکتر جلالی :

گام‌های اجرایی دولت الکترونیکی بدین ترتیب‌ است:

• آماده‌سازی فرهنگی

• بازسازی و نوسازی سازمان‌های موجود

• مهندسی دوباره رویه‌ها و فرایندهای کاری

• آماده‌سازی مسوولان در تحقق دولت الکترونیکی

• تهیه الگوی نمونه پایلوت، برای همه ادارات

• گسترش تبادلات الکترونیکی اطلاعات بدون کاغذ

• آموزش همه کارمندان

• ایجاد بستر ارتباطی مناسب

• ایجاد چارچوب‌های قانونی درست

• تعیین اهمیت و سطح امنیت اطلاعات
دکتر کاردان :

پرداختن به راه‌کارهای پیاده‌سازی دولت الکترونیکی، کاری تخصصی است که انتظار می‌رود به دست صاحب نظران سپرده شود. آنچه در این مختصر می‌توان برشمرد، این است که اصول پیاده‌سازی سیستم‌ها توجه شود.

مهم‌ترین و نخستین گام، داشتن یک سند راهبردی و یا رویکرد اجرایی است که در آن باید اولویت‌ها و مراحل اجرا روشن شود.

امیدوارم که در طراحی سامانه‌های خدماتی در بخش‌های گوناگون و به‌ویژه آموزش، کار و امور اجتماعی، بهداشت و درمان، امور اقتصادی و دارایی، بازرگانی، مدیریت اطلاعات رسانی وخدمات عمومی به‌گونه‌ای عمل شود که سرانجام ارتباط و اتصال این سامانه‌ها به یکدیگر به‌آسانی انجام گیرد؛ زیرا دولت الکترونیکی از دیدگاه مهندسی نرم‌افزار عبارت است از تجمع این سامانه‌ها.
دکتر قاسم‌زاده :

دولت الکترونیکی برخلاف تجارت الکترونیکی - که تاکنون در ایران حرکت آن بیشتر از پایین به بالا و با اقدامات پیشتازانه بخش خصوصی در کشور آغاز شده و شکل گرفته و تنها ظرف یکی دو سال اخیر حرکت‌هایی جدی از بالا به پایین از سوی دولت در آن بچشم می‌خورد - تنها به‌صورت بالا به پایین قابل پیاده‌سازی است و دولت برای پیاده‌سازی جدی آن باید مسوول مشخص، طرح و برنامه مدون و همراه با زمان‌بندی داشته باشد و از بخش خصوصی در طراحی و پیاده‌سازی آن - در قالب قراردادهای مشاوره، پیمانکاری و اجرا - در مواردی که امکان‌پذیر است، کمک بگیرد.

اما برنامه‌ریزی برای پیاده‌سازی دولت الکترونیکی را نمی‌توان از بخش خصوصی انتظار داشت؛ بلکه دولت باید خودش آستین بالا زده، با همه نیرو برای پیاده‌سازی دولت الکترونیکی وارد میدان شود.
4- پیاده‌سازی EG چه پیامدهای سودمند یا زیان‌آوری را برای کشور خاهد داشت؟

دکتر جلالی :

برخی از پیامد‌های ایجاد دولت الکترونیکی در ایران چنین است:

• زمینه‌سازی مدیریت متمرکز در حوزه دولت الکترونیکی

• توسعه و تسهیل زیرساختارهای الکترونیکی، انفورماتیکی و مخابراتی در دستگاه‌های دولتی

• سادگی استفاده مردم از شبکه‌های رایانه‌ای

• گسترش فرهنگ کاربرد فناوری اطلاعات

• بازاندیشی در فرآیندهای سازمانی، ساختار و نظام‌های ارتباطی دستگاه‌های دولتی، با تاکید بر کاربرد فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات

• حذف شکاف دیجیتال

• تمرکز بر به‌کارگیری به‌هنگام اطلاعات و خدمات دولت

• گسترش خودکارسازی خدمات دولتی

• افزایش دانش و مهارت‌های عملی کارکنان دولت در فناوری اطلاعات

• تشویق و پشتیبانی سرمایه‌گذاران خصوصی در زمینه ارایه خدمات الکترونیکی

• گسترش و تقویت سیستم‌های اطلاع‌رسانی دولت

• متنوع سازی شیوه ارایه خدمات بر پایه نیاز شهروندان

• افزایش کمیت دسترسی (به شبکه، توزیع و تجهیز)

• بهبود کیفیت دسترسی

• گسترش فرهنگ جویندگی اطلاعات در جامعه

• حذف انحصار دولتی در زمینه مخابرات، پست و ICT)

• استاندارد و روز آمد کردن قوانین
دکتر کاردان :

سودمندی دولت الکترونیکی از دیدگاه مردم، یعنی کاربران و گیرندگان خدمات و دیدگاه مدیران، مسوولان یا همان ارایه دهندگان خدمات متفاوت است. مردم و ارباب‌رجوع می‌توانند از سادگی و سرعت در انجام کارها، انتخاب گزینه‌برتر، مقایسه قیمت‌ها و هزینه‌ها برای گزینش دلخواه، دسترسی به اطلاعات و خدمات، بدون نیاز به حضور فیزیکی برخوردار شوند.

از سوی دیگر، مسوولان نیز از آسانی و سرعت در انتقال و دسترسی به اطلاعات، مکاتبات و مراسلات، دسترسی به اطلاعات و تحلیل به‌هنگام برای تصمیم‌سازی و همچنین نظارت و راهبری کارهای زیر نظر خود در هر زمان و هر مکان برخوردار می‌شوند.

زیان‌های دولت الکترونیکی نیز در سراسر جهان یکسان و دو گونه است.

همانطور که شاعر بلند مرتبه ایران فردوسی می‌فرماید: "توانا بود هر که دانا بود"، هر اندازه دانش افراد افزایش یابد، توان آنها نیز افزوده می‌شود.

بخشی از این توان، یک توان بالقوه است که می‌توانیم آنرا به توقع تعبیر کنیم. بنابراین، پس از پیاده شدن دولت الکترونیکی، توقعات مردم - به‌دلیل دسترسی به اطلاعات و افزایش سرعت در فرآیند کارها - به‌مراتب افزوده می‌شود و لازم است که از هم‌اکنون آموزش‌های لازم به نیروی انسانی در همه سطوح و به‌ویژه در سطح مدیران ارشد داده شود. زیرا در غیر این صورت برای کسانی که نخواهند پاسخگوی نیازها و درخواست‌های مردم باشند، چاره‌ای مگر سانسور و ایجاد محدویت‌های اطلاعاتی و خدماتی نخواهد ماند.

گونه دوم پیامدهای زیانبار به زیرساخت‌های فناوری مربوطه باز می‌گردد.

روشن است که رعایت نکردن استانداردها، معماری‌های مناسب برای شبکه‌های اطلاعاتی و اصول و امکانات لازم در طراحی و پیاده‌سازی شبکه‌های مخابراتی می‌تواند به از دست رفتن سرمایه‌های بزرگ منجر شود؛ بدون دستیابی به سودمندی‌های‌ آن.

مهم‌تر از همه، باید به ویژگی‌های دیگر در سامانه‌های تشکیل دهندة دولت الکترونیکی اشاره کرد که عبارتند از بالاترین امنیت در ذخیره‌سازی، بازیابی و انتقال اطلاعات، بیشترین انعطاف‌پذیری برای بهره‌مندی کاربرانی با دانش کامپیوتری متفاوت و توان به‌روزآوری اطلاعات موجود.

روشن است که اگر این موارد به‌درستی عمل نشود، هر یک می‌تواند عامل مهمی برای نارضایتی و بی‌اطمینانی مردم به دولت الکترونیکی باشد.
دکتر قاسم‌زاده :

مهم‌ترین خوبی پیاده‌سازی دولت الکترونیکی، افزایش رضایتمندی و آسایش مردم، کاهش هزینه‌ها و افزایش سرعت انجام کارها و کاهش مفاسد اداری است. البته در کنار این فواید اصلی فواید مهم دیگری مانند افزایش پرستیژ داخلی و جهانی دولت، حفظ محیط زیست در کاهش ترافیک بی‌مورد، کاهش مصرف کاغذ و حفظ جنگل‌ها نیز وجود دارد که در جای خود اهمیت بالایی دارند.
5- پیش‌نیازها و پیش‌شرط‌های برپایی EG در یک کشور چیست؟

دکتر جلالی :

فرایند توسعه و پیاده‌سازی دولت الکترونیکی، یک فرایند پویا و جامع است و باید برپایه شناخت و تحلیل درست شرایط محیطی انجام گیرد.

عزم و اراده ملی، برنامه‌ریزی دقیق و جامع، روشن کردن چشم‌اندازها، اهداف و راهبردهای کلان از کارهای ضروری و آغازین این فرایند است.

با توجه به این که شرایط کشورهای گوناگون جهان تا حدودی با یکدیگر متفاوت است و هر یک از آنها ممکن است در پیاده‌سازی دولت الکترونیکی مقاصد ویژه‌ای را دنبال کنند، نمی‌توان یک متدولوژی و روش یکتا را برای همه کشورها تجویز کرد. اما با بررسی گسترش دولت الکترونیکی در کشورهای جهان، روندها و کارهای همانندی را می‌توان یافت

با پژوهش در روند گسترش دولت الکترونیکی در جهان در سال‌های گذشته، به‌نظر می‌رسد که ایجاد و توسعه دولت الکترونیکی یک فرایند پیوسته است و در 4 یا 5 گام پیموده می‌شود. در پژوهشی که سازمان ملل انجام داده، 5 گام برای راه‌اندازی دولت الکترونیکی مشخص شده است.4 شناسایی این گام‌ها با بررسی وضعیت دولت الکترونیکی در کشورهای عضو سازمان ملل متحد و چگونگی توسعه آن در جهان صورت‌گرفته است. این 5 گام عبارت است از:

1. پیدایش5: ادارات دولتی سایت‌های اینترنتی خود را ایجاد می‌کنند.

2. ارتقا6: اطلاعات موجود بر روی سایت‌ها افزایش می‌یابند و سایت‌های اینترنتی پویاتر می‌شوند.

3. تعامل7: ارایه اطلاعات بر پایه نیاز مراجعان سازماندهی می‌شود و کاربران می‌توانند با پست‌ الکترونیکی یا پر‌کردن فرم‌های الکترونیکی، با سازمان خود ارتباط برقرار کنند.

4. تراکنش8 : کاربران می‌توانند به‌صورت برخط از خدمات استفاده کنند.

5. یکپارچگی9: همه خدمات اطلاعات دولتی، به‌سادگیی در اینترنت قابل دسترسی هستند.

البته گفتنی است که آرمان کشورها از ایجاد دولت الکترونیکی پیمودن این 5 گام نیست بلکه برخی از کشورها رسیدن به تعامل یا تراکنش را به عنوان آرمان خود برگزیده‌اند.

گسترش دولت الکترونیکی باید بر پایه یک دیدگاه روشن و یک برنامه جامع و کلی انجام گیرد. در این برنامه استراتژیک باید ملاحظات و شرایط سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور بررسی شود. افزون بر این، وضعیت زیرساخت ارتباطی و مخابراتی کشور و ترکیب نیروی انسانی متخصص و مورد نیاز باید زیر نظر قرار گیرد.
دکتر کاردان :

نخست، داشتن بستر و زیرساخت مخابراتی و ارتباطی، دوم داشتن سامانه‌های خدماتی جدا و کارا در اجزای گوناگون یک دولت.

اگر این دو فراهم باشد با تجمع ارتباطی سامانه‌ها می‌توانیم به یک شبکه گسترده از سامانه‌های خدماتی با عنوان دولت الکترونیکی دست یابیم. البته سومی هم وجود دارد و آن عزم و اراده‌ای ملی همراه با آموزش‌های همگانی است.
دکتر قاسم‌زاده :

مهم‌ترین پیش‌نیاز ایجاد دولت الکترونیکی، آگاهی مدیران ارشد کشور از منافع دولت الکترونیکی و آمادگی ایشان برای پیاده‌سازی آن در کشور است.

ایجاد و توسعه زیرساخت‌های مورد نیاز برای این امر اولویت دوم را دارد چون حتی با همین زیرساخت‌های موجود نیز خیلی کارها انجام می‌شود؛ که به‌نظر من هنوز درصد قابل توجهی از ظرفیت‌های موجود را استفاده نکرده‌ایم.
6- آیا شرایط و زیرساخت‌های لازم (سخت/نرم‌افزار، نیروی‌انسانی و ...) برای پیاده‌سازی EG در ایران آماده است؟

دکتر جلالی :

متاسفانه یک بستر کلی در کشور وجود ندارد و برای همین تنها در چهار استان کشور طرح‌های نمونه - آن هم با برخی محدودیت‌ها - در حال انجام است.

از نظر نیروی انسانی، مشکل خاصی نداریم و با آموزش کوتاه مدت، مساله قابل حل است.

بحث اصلی مشکل شبکه ملی دولت است که در حال مطالعه است و به‌نظر نمی‌رسد که در کوتاه مدت به‌کار بیاید.
دکتر کاردان :

به نظر اینجانب، در ایران به زیرساخت‌ها بیش از نیروی انسانی پرداخته شده است و باید توجه بیشتری به نیروی انسانی و به‌ویژه آموزش مداوم آنها شود.

خوشبختانه جامعة ایران جوان است و توان رشد و تمایل به رشد را دارد. هم‌اکنون بیشتر رسانه‌ها در ارتباط با فناوری اطلاعات و زمینه‌های مربوطه - مانند آموزش‌های مجازی، تجارت و دولت الکترونیکی در سطح اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی - عمل می‌کنند. لازم است برنامه‌های مدونی برای آموزش کاربران در سطوح گوناگون پیش‌بینی شود.

روشن است که کاربران در سطوح مدیران، برنامه‌ریزان، مهندسان، صاحبان اصناف، دانش‌آموزان و دانشجویان، پزشکان، ماموران انتظامی و یا ماموران مالیاتی، هر یک نیاز به شکل ویژه‌ای از آموزش برای زمینه فعالیت خود دارند. پس، برای هر قشری از جامعه - چه گیرنده خدمات یا ارایه دهنده خدمات باشد - باید آموزش‌های تخصصی لازم در رسانه‌های گوناگون انجام شود.
دکتر قاسم‌زاده :

برای پیاده‌سازی دولت الکترونیکی به‌طور کامل، نیاز به کار جدی در زمینه ایجاد زیرساخت‌های فنی، قانونی، بانکی و اعتباری، انسانی، فرهنگی داریم. اما این بدان معنا نیست که چون اکنون هیچکدام از این زیرساخت‌ها را در حد مطلوب نداریم، پس نمی‌توانیم دولت الکترونیکی داشته باشیم. با همین زیرساخت‌های موجود هم کارهای بسیاری را می‌توانیم بکنیم که تا به‌حال نکرده‌ایم.

اگر به تعریف دولت الکترونیکی دقت کنیم، می‌بینیم که مهم‌ترین عنصر آن ارایه خدمات و اطلاعات توسط دولت به مردم است. برای نمونه، سال‌هاست که اینترنت به ایران آمده، اما هر سال مردم برای دیدن اعلام نتایج کنکور در اینترنت مشکل دارند. امسال ما با هماهنگی‌هایی که با مسوولان سازمان سنجش و دانشگاه آزاد داشتیم و با همکاری داوطلبانه برخی از شرکت‌های دست اندرکار IT، سایتی را برای اعلام نتایج کنکور درست کردیم که بیش از 5 میلیون نفر به آن مراجعه کردند و با سرعتی بالا در حد Google و بدون حتی یک لحظه قطعی در طول دوره ارایه سرویس، نتایج کنکور را دیدند که موفقیت بسیار خوبی برای کشور بود؛ در حالی که حتی بسیاری از دست اندرکاران اجرایی و حتی افراد فنی در کشور باور نمی‌کردند، در ایران با زیرساخت‌های موجود این کار قابل انجام باشد.

این حجم و سطح بالای سرویس با همین بسترهای موجود ایران ارایه شده و این تعداد از مردم ایران با همین سطح فرهنگی و آشنایی با اینترنت - که برخی آن را برای توسعه دولت الکترونیکی کافی نمی‌دانند - از این سرویس استفاده کرده، احساس رضایتمندی بالا داشته‌اند.

ارایه خدمات رزرو بلیت هواپیما در سایت ایران‌ایر نیز نمونه موفق دیگری است که به‌تازگی اجرا شده است. پس اگر تا ابد هم بگوییم تا زیرساخت‌ها کامل شود کاری نمی‌توانیم بکنیم، باید همیشه در جا بزنیم. این واقعیت که در همین شرایط برخی سازمان‌ها و شرکت‌ها بهتر از دیگران کار کرده‌اند، نشان می‌دهد که کارهای بسیاری با همین شرایط انجام‌پذیر است که برای انجام آنها، بیش از زیرساخت به آگاهی و همت بالای مسوولان کشور نیاز داریم این هم رو به گسترش و افزایش است.
7- چه کسی باید مدیریت کلان و سرپرستی EG در ایران را برعهده داشته باشد؟

دکتر جلالی :

دولت باید مسوول نظارت و راهبری باشد و دیگر کارها باید یکسره در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد. در امارات متحده عربی و کشور بحرین نیز اینگونه عمل شده است.

در اینجا مایلم که تاریخچه کوتاهی از کارهای انجام شده در ایران و جهان را بگویم.

نخستین کارهای دولت الکترونیکی در ایران برای گسترش فناوری اطلاعات - به‌ویژه در بخش دولتی - به ماه‌های آغازین سال1381 بازمی‌گردد. هرچند که از سال‌های پیش، فعالیت‌هایی - به‌ویژه در عرصه اطلاع‌رسانی - توسط دانشگاه‌‌ها و مراکز گوناگون انجام گرفته بود، اما نخستین فعالیت‌‌های فراگیر در کشور در این زمینه به تدوین و تصویب طرح "توسعه کاربری فناوری اطلاعات - تکفا" در کشور برمی‌گردد.

در اردیبهشت ماه سال 1380 از سوی پژوهشکده الکترونیک دانشگاه علم و صنعت ایران همایشی با عنوان "همایش شهر‌های الکترونیکی و اینترنتی کیش" برگزار شد که این اقدام سرفصل تازه‌ای در راه اطلاع‌رسانی فناوری اطلاعات در کشور بود. در این همایش که با حضور جمعی از متخصصین داخلی و خارجی و برخی از مسوولان کشوری برگزار شد، بسیاری از مفاهیم و ابعاد فناوری اطلاعات همچون تجارت الکترونیکی، دولت الکترونیکی و اینترنت و کاربردهای گوناگون آن، برای نخستین بار به‌صورت جدی در کشور مطرح شد. این همایش از نظر اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی عمومی نقش بسیار موثری را برعهده داشت.

همانطور که اشاره شد، نخستین کار هماهنگ و فراگیر در سطح کلان کشور در زمینه توسعه فناوری اطلاعات، تدوین و تصویب طرح تکفا بود. این طرح که با هدف هماهنگی فعالیت‌های اجرایی در کشور در این زمینه تدوین شد، در تاریخ 9 تیر ماه سال 1381 به‌تصویب هیات وزیران رسید و برای اجرا به سازمان‌های ذیربط، از جمله شورای عالی اطلاع‌رسانی رسید.

در تاریخ 15 تیرماه سال 1381 شورای عالی اداری کشور به پیشنهاد سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی طرح تحقق دولت الکترونیکی را تصویب کرد. این طرح که اتوماسیون فعالیت‌های عمومی و اختصاصی دستگاه‌های دولتی را در برداشت برای اجرا به تمامی سازمان‌های دولتی ذیربط ارجاع گردید.

در ماه‌های پایانی سال 1381 (17/10/1381) خلاصه طرحی با نام " سند راهبری توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات ملی" از سوی وزارت پست و تلگراف و تلفن منتشر شد. در این سند چشم‌انداز، راهبردها، سیاست‌ها و برنامه‌های اجرایی توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات ملی تعیین می‌شود.

سرانجام شورای عالی اداری در نود و سومین جلسه خود در تاریخ 15/4/1381 بنا به پیشنهاد سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور در راستای دستیابی به اهداف قانون برنامه سوم توسعه و اطلاعات دقیق و به‌هنگام در بخش‌های گوناگون اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، با اتوماسیون فعالیت‌ها، تسریع در اجرای کارها، بهبود ارایه‌ خدمات به مردم با بیشترین نظم و دقت و افزایش کیفیت تصمیم‌گیری در سطوح گوناگون و ارایه خدمات غیرحضوری و نیز کاهش هزینه‌ها، افزایش کارآیی و اثربخشی در بخش‌های گوناگون، ایجاد گردش سریع و درست اطلاعات میان دستگاه‌های اجرایی و در راستای تحقق دولت الکترونیکی، طرح تحقق دولت الکترونیکی را تصویب کرد.
دکتر کاردان :

اگر وفاق ملی وجود داشته باشد، فرقی نمی‌کند. اگر مسوول یا مسوولان چنین امری، حقوق احاد ملت و خادمین به ملت را در نظر گیرند، چه فرقی می‌کند که چه کسی یا چه سازمانی این کار را انجام دهد؟ مهم آن است که امروزه کمتر کسی می‌تواند بیش از یک یا دو تخصص عمیق، در زمینه‌های گوناگون دانس و فناوری داشته باشد. تنها ویژگی که برای مسوول یا مسوولان این کار یادآور می‌شوم، داشتن روحیه همکاری و استفاده از دیدگاه کارشناسان است، حتی اگر مخالف میل و سلیقه شخصی ایشان باشد.
دکتر قاسم‌زاده :

به‌نظر من مشکل اصلی این نیست که چه کسی مدیریت کلان و سرپرستی پیاده‌سازی دولت الکترونیکی را باید به‌عهده داشته باشد؛ مساله اصلی این است که اول بپذیریم که این کار باید یک مسوول داشته باشد.

باید وظیفه پیاده‌سازی دولت الکترونیکی را به یک سازمان مشخص بسپاریم و اگر اینکار خوب انجام شد، به آن سازمان اعتبار بدهیم و اگر خراب شد، از آن حساب‌کشی کنیم. این وضعیتی که الان داریم، هیچ مناسب نیست، چون این کار چندین مسوول دارد، دوباره‌کاری به کرات دیده می‌شود و در هنگام خرابی، هیچکس پاسخگو نیست و در صورت موفقیت - که تاکنون به‌ندرت در این زمینه رخ داده - ممکن است همه خود را عامل آن بدانند.

پس مساله مهم این است که بپذیریم یک دستگاه را مسوول این کار کنیم. با پذیرش این اصل موضوع دوم مطرح می‌شود و آن اینکه چه دستگاهی؟ من فکر می‌کنم بهتر است که مسوولان دولتی خودشان در این باره تصمیم‌گیری کنند. تنها این را به‌عنوان یک اصل گریز ناپذیر - که به تجربه در 25 ساله گذشته ثابت شده - اعتقاد دارم که این کار به‌دلیل ماهیت بلند مدت آن به‌صورت ضربتی و تشکیلات موقتی و شورا یا با گماشتن نماینده ویژه و موقت، به‌طور قطع پا نخواهد گرفت و اگر هم آغاز شود، تداوم نخواهد داشت؛ مگر اینکه اجرای آن به یکی از دستگاه‌های رسمی اجرایی کشور سپرده شود.

مطمئن باشید که تشکیلات موقتی و شورایی که بیشتر افراد هسته اصلی آن، هر کدام به کارهای دیگری نیز مشغول هستند و باید بخشی از وقت خود را هم در جلسات مربوط به پیاده‌سازی دولت الکترونیکی بگذرانند، بی‌گمان راه‌حل موفقیت‌آمیزی نمی‌تواند باشد و باید از آن به شدت پرهیز کرد و به‌جای آن تشکیلاتی دایمی و ترجیحاً موجود از میان دستگاه‌های اجرایی کشور را مسوول پیاده‌سازی دولت الکترونیک در کشور گمارد.

برای پیروزی در کار لازم است اجرا به‌صورت نامتمرکز توسط استان‌ها و ادارات دولتی در چهارچوب طرح و برنامه و استاندارد ارایه شده از سوی تشکیلات مرکزی که عهده‌دار برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری این کار است، انجام شود.
8- چه برنامه‌هایی باید برای آموزش عمومی مردم و مسوولان - برای زمینه‌سازی و اجرای EG در کشور - انجام پذیرد؟

دکتر جلالی :

باید از رسانه‌های عمومی، به‌ویژه صدا و سیما، آموزش کاربرد خدمات دولت الکترونیکی رواج یابد. نیازی به آموزش‌های کلاسیک در اینگونه موارد نیست.
دکتر کاردان :

در بخشی از پرسش‌های پیشین به این مطلب اشاره کردم. در اینجا تاکید می‌کنم که به‌دلیل زیر بنایی بودن آموزش ابتدایی، راهنمایی و متوسطه، باید بیشترین سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی آموزشی در وزارت آموزش و پرورش انجام گیرد.

سال 2010 یعنی زمانی که دانش‌آموزان امروزی وارد دانشگاه می‌شوند و دانشجویان امروزی فارغ‌التحصیل شده‌اند. پس تربیت دانش‌‌آموزان برای برخورد با دولت الکترونیکی از مهم‌ترین وظایف امروز ما است.

البته در اولویت بعدی باید به تربیت و آموزش معلمان و دبیران اشاره کرد و گام پس از آن، آموزش عمومی در سطح کارکنان دولت است. البته این این اولویت‌بندی که به آن اشاره کردم از دیدگاه حجم سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی است وگرنه از دیدگاه اولویت زمانی همه در یک اندازه بوده و باید به موازات هم اجرا شوند.
دکتر قاسم‌زاده :

من فکر می‌کنم که باید نخستین دوره‌های آموزش دولت الکترونیکی برای مسوولان و تصمیم‌گیرندگان اصلی و نیز مدیران ارشد اجرایی کشور تشکیل شود. اگر اهمیت و مزایای بی‌مانند دولت الکترونیکی برای این سطح از مدیریت کشور روشن شود، خودشان برنامه‌های لازم برای آموزش دیگر سطوح را تهیه خواهند کردند.

آموزش مردم هم بسیار ضروری است، البته در این مرحله، آموزش عمومی بیشتر برای اینکه مردم را با این مفاهیم و امکانات آشنا کنیم و در واقع آنها را از دولت خواستار ارایه این سرویس‌ها کنیم، مناسب است ولی اصل آموزش عمومی برای استفاده از امکانات دولت الکترونیکی زمانی معنا و مفهوم دارد که دولت این خدمات را ایجاد کرده باشد.
9- قوانین EG باید چه ویژگی‌هایی داشته‌باشند و چگونه تدوین شوند؟

دکتر جلالی :

باید در این باره قوانین و مقررات جهانی مطالعه و الگو شوند. قوانین حاکم بر رایانه و اینترنت و تجارت الکترونیکی و مانند آن، در دولت الکترونیکی نیز مصداق دارند و نیازی به قوانین تازه نیست.
دکتر کاردان :

این امر تخصصی و خارج از حیطه تجارب اینجانب است .
دکتر قاسم‌زاده :

ادبیات بسیار غنی و ارزشمندی پیرامون دولت الکترونیکی، در چند سال گذشته در جهان تدوین گردیده، که خوشبختانه بیشتر آن از طریق اینترنت به رایگان در اختیار عموم قرار دارد. از جمله این ادبیات، قوانین و مقررات مربوط به دولت الکترونیکی است که در بسیاری از موارد - مانند قوانین مربوط به پذیرش امضای الکترونیکی و اسناد الکترونیکی، پرداخت الکترونیکی، کلاهبرداری و جرایم الکترونیکی - با قوانین مربوط به تجارت الکترونیکی اشتراک دارد و باید از سوی مجموعه قانون‌گذاری کشور، مقوله قوانین مربوط به دولت و تجارت الکترونیکی به‌صورت موضوعی یکپارچه نگریسته شود و نه به‌عنوان مقولاتی منفصل و جدا از هم، تا جامعیت قوانین حفظ گردد. و نیز توجه داشته باشیم که قانونمندسازی دولت و تجارت الکترونیکی با یک قانون انجام نمی‌شود، بلکه به مجموعه‌ای از قوانین که همواره باید رو به تکامل هم باشد، نیاز است.
10- آیا کشورهای دیگر در زمینة EG موفق بوده‌اند؟

دکتر جلالی :

پژوهش‌هایی که در سازمان ملل انجام گرفته، نشان‌دهنده این است که در سال 2001 میلادی، 32 درصد از کشورهای جهان در مرحله پیدایش، 65 درصد در مرحله ارتقا، 55 درصد در مرحله تعامل و 17 درصد در مرحله تراکنش قرار داشته‌اند و هیچ یک از کشورهای جهان به مرحله یکپارچگی نرسیده‌اند. البته کشورهای انگلستان و سنگاپور تلاش‌هایی را برای دستیابیبه این مرحله آغاز کرده‌اند.

کشورهای فقیر و عقب‌مانده جهان بیشتر در گام نخستاز گسترش دولت الکترونیک جای دارند. ایران و برخی از کشورهای رو به توسعه، کشورهای آسیای‌ میانه و برخی از کشورهای خاورمیانه در مرحله ارتقا جای دارند. کشورهای اروپایی برخی از کشورهای عربی مانند امارات متحده، کویت، مصر، مراکش، اردن و عربستان صعودی در مرحله تعامل قرار دارند. پیشگامان دولت الکترونیک در جهان مانند کانادا، انگلستان، سنگاپور، ایالات متحده آمریکا و استرالیا در مرحله تراکنش هستند و با وجود این که هنوز هیچ کشوری به مرحله یکپارچگی دست نیافته است، اما انگلستان و سنگاپور از پیشگامان ورود به این مرحله هستند.

برای بررسی وضعیت دولت الکترونیک در کشورهای گوناگون و رتبه‌بندی آنها، شاخصی توسط سازمان ملل تعریف شده و برای کشورهای عضو این سازمان محاسبه گردیده است. عواملی که در محاسبه این شاخص به‌کار رفته، از این قرار است:

* وضعیت وب سایت‌ها

* زیرساخت فناوری ارتباطات و اطلاعات

* قابلیت‌های نیروی انسانی

در این جدول می‌بینیم که افزون بر کشورهای پیشرفته و توسعه‌یافته، برخی از کشورهای رو به توسعه نیز برای پیاده‌سازی و اجرای دولت الکترونیکی فعال هستند. در این میان حضور کشورهای عربی پررنگ‌تر به‌نظر می‌رسد. به‌طوری که شاخص دولت الکترونیکی در خاورمیانه بیش از مقدار این شاخص در آسیا و اقیانوسیه است.

برپایی دولت الکترونیکی در برخی از کشورهای چنین بوده است.

کانادا : در دنیای دیجیتال، کانادایی‌ها از فعال‌ترین ملت‌ها هستند. طی گزارش‌های منتشر شده در سال 2001 میلادی، بیش از 67 درصد از جوانان کانادا به‌طور متوسط هفته‌ای 9 ساعت با اینترنت کار‌ می‌کنند. تقریبا همه شرکت‌های بازرگانی کانادا به اینترنت وصل هستند. بر پایه نظرسنجی‌ها 53 درصد از مردم کانادا دست‌کم یکبار به سایت‌های دولتی مراجعه کرده‌اند و 73 درصد از آنها از خدمات ارایه شده در سایت راضی بوده‌اند.

دولت کانادا یک استراتژی ملی را برای مدیریت موثر و استفاده بهینه از فناوری اطلاعات تدوین کرده است. در راستای این استراتژی اطلاعات مناسب و گسترده‌ای برای شهروندان کانادا، بر اینترنت گذارده می‌شود و بسیاری از خدمات دولتی به‌صورت الکترونیکی ارایه می‌شود. آرمان دولت کانادا از گسترش دولت الکترونیکی، شفاف کردن عملیات و افزایش کارایی دولت و نیز افزایش مشارکت مردم در فرایندهای سیاسی است.

کره جنوبی : تاریخچه تلاش‌ها برای ایجاد دولت الکترونیکی در کره‌جنوبی به دهه 1980 ‌می‌رسد؛ زمانی که "پروژه ملی کامپیوتر" در این کشور شکل گرفت. هدف این پروژه گسترش شبکه‌های پرسرعت و دارای توان بالا در بخش دولتی بود.

هدف این پروژه ایجاد یک دولت کوچکتر و کاراتر، بهبود زندگی روزانه مردم و افزایش سطح دسترسی عمومی در توسعه صنعت فناوری ‌اطلاعات بود.

دولت کره‌جنوبی فعالیت‌های خود در راه‌اندازی دولت الکترونیکی را همزمان با کشورهای دیگر همچون ژاپن و آمریکا آغاز کرد. دولتمردان کره درصدد هستند که با بهره‌گیری از فرصت‌های پدید آمده توسط فناوری اطلاعات به یک برتری رقابتی دست یابند. در همین راستا، گسترش شبکه‌های پرتوان و سریع و بانک‌های اطلاعاتی گسترده در دستور کار دولت جای دارد.

سنگاپور : برنامه دولت سنگاپور برای توسعه دولت الکترونیکی در دسامبر سال 2000 میلادی تدوین شد. هدف اصلی این برنامه، کاربرد درست فناوری اطلاعات برای بهبود رقابت ملی سنگاپور و بهبود کیفیت زندگی مردم است. اهداف و استراتژی‌های این برنامه در چارچوبی تهیه شده است که در راستای آنها سنگاپور به برترین قدرت اقتصادی جهان برسد.

استراتژی‌های این برنامه در قالب تقویت بخش دولتی، خصوصی و بخش‌های مردمی، با توسعه فناوری اطلاعات، افزایش خدمات الکترونیکی دولت و توسعه یک سبک زندگی الکترونیکی برازنده هزاره سوم هستند.

ابالات متحده : برخی از دست‌آوردهای دولت الکترونیکی در آمریکا چنین بوده است :

• صرفه‌جویی 70 درصدی در هزینه عرضه خدمات دولتی

• کاهش هزینه تجدید گواهینامه‌ها از 7 دلار به 2 دلار در ایالت آریزونای آمریکا

• کاهش 10 تا 20 درصدی هزینه تدارکات دولتی در واشنگتن

• کاهش هزینه ثبت خودرو از 75/7 دلار به 91/0 دلار در آلاسکا

• ذخیره بیش از 20 درصد تولید ناخالص ملی

همچنین دولت آمریکا بر آن است که تا سال 2004 کلیه خدمات دولتی را از طریق اینترنت در اختیار مردم قرار دهد.

کشورهای رو به توسعه : برخی از دست‌اوردهای دولت الکترونیکی در این کشورها چنین است :

• 80 درصد از مردم برزیل فرم مالیاتی را به‌صورت آنلاین پر می‌کنند و این برای دولت برزیل 10 میلیون دلار صرفه جویی به همراه داشته است.

• استفاده از اینترنت در شیلی برای پرداخت مالیات و دیگر خدمات پولی، تاثیر چشم‌گیری در کاهش خطا و زمان به‌همراه داشته است.

• استفاده از اینترنت برای برگزاری مناقصه‌ها و مزایده‌های دولت شیلی بیش از 200 میلیون دلار صرفه جویی به همراه داشته است.

کشورهای عربی :

• در مراکش، کاهش زمان تهیه لایحه بودجه به نیم، با یکارچه‌سازی بانک‌های اطلاعاتی وزارتخانه‌های اقتصاد و برنامه‌ریزی انجام شده است.

• در دبی به‌کمک اینترنت، خدمات گمرکی و بندری در 24 ساعت انجام می‌گیرد و این کاهش قابل توجه زمان و هزینه را به‌همراه داشته است.

• هزینه هماهنگی در دبی، با ارایه خدمات الکترونیکی، تا 10 درصد کاهش یافته است.
دکتر کاردان :

افق زمانی دولت الکترونیکی در بیشتر کشورها سال 2010 است. بنابراین، هم‌اکنون یک دولت کامل الکترونیکی در هیچ کشوری تحقق نیافته است. با این وجود، همانطور که عرض کردم، زیر سامانه‌هایی که به‌طور مجزا در زمینه‌های گوناگون طراحی و پیاده‌سازی شده‌اند، مانند کاهای بازرگانی، بانکی، خدمات اجتماعی، بازار کار، آموزش‌های مجازی و موارد دیگر، همه و همه گویای رضایتمندی چشمگیر ارباب‌رجوع خود هستند. روشن است که دولت الکترونیکی در چنین جوامعی می‌تواند پاسخگوی مردم باشد.
دکتر قاسم‌زاده :

کشورهای آمریکا، کانادا، استرالیا، نیوزلند و کشورهای اسکاندیناوی در قاره اروپا جزو کشورهای پیشرفته موفق در پهنه دولت الکترونیکی هستند. در میان کشورهای توسعه نیافته نیز دوبی حرکتی جدی و نیرومند را از سه سال پیش در این زمینه آغازکرده و هند نیز علیرغم فقر اقتصادی - به‌دلیل گسترش چشم‌‌گیرIT در آن - برنامه‌های پیشتازانه‌ای را در این زمینه تدارک دیده و در حال پیاده کردن است.
11- برای رسیدن به بهترین نتیجه، کدام کشورها را می‌توان الگو قرار داد؟

دکتر کاردان :

در شرق آسیا، کشورهای مالزی و سنگاپور برنامه‌ریزی خوبی کرده‌اند. در اروپا به‌نظر می‌رسد که آلمان از دیگر کشورها جلو افتاده است. با این وجود لازم نیست کشور بخصوصی را الگو قراردهیم. بهتر است الگوی ما همان ویژگی‌های تعریف شده برای دولت الکترونیکی باشد؛ اما در تعیین روش برای پیاده‌سازی الگوی داخواه‌مان از تجربه دیگران استفاده کنیم.

آنچه به‌طور قطع می‌تواند هم ضامن موفقیت و هم ضامن کیفیت در پیاده‌سازی دولت الکترونیکی باشد، به‌کار بستن تجارب کشورهای دیگر است. این بهره‌مندی ممکن است با مطالعه فعالیت‌های آنها یا مشاورة فنی آنها باشد. توصیه اینجانب این است که در راس امور مربوطه به دولت الکترونیکی افرادی قرار گیرند که در صورت استفاده از مشورت متخصصین خارجی دچار خود باختگی نشوند. در این صورت نزدیک‌ترین راه استفاده از تجارب دیگران به‌صورت خرید خدمات مشاوره‌ای آنها است.
دکتر قاسم‌زاده :

به‌نظر من هر کشوری شرایط خودش را دارد ولی بسیاری از کارها، به‌ویژه در حوزه مدیریت، ربطی به کشور یا قومیت مردم ندارد. برای نمونه، اگر در آمریکا بدون برنامه کار کنیم، شکست می‌خوریم. در هند و ایران هم همین‌طور است و اگر در کانادا داشتن طرح و برنامه با اهداف و زمان‌بندی مشخص موجب رشد دولت الکترونیکی شده، در ایران هم می‌تواند همین‌طور باشد.

به‌نظر من به‌جای اینکه یک کشور خاص را الگو قرار دهیم، باید ببینیم وجه مشترک کشورهایی که در این عرصه موفق هستند، چه بوده است؟ و ما نیز متناسب با شرایط خودمان سعی کنیم از تجربیات موفقی که دیگران اندوخته‌اند، درس بگیریم و نخواهیم هر چیزی را خودمان از اول تجربه کنیم. اگر همه کشورهای موفق با داشتن طرح و برنامه مشخص و با اهداف زمان‌بندی شده و با تعیین سازمان مسوول و مشخص برای پیاده سازی دولت الکترونیکی حرکت کرده‌اند، پس نتیجه می‌گیریم که ما هم باید همین کار را بکنیم.
12- وجه G2G را در برابر وجوه C2G/G2C ، B2G/G2B و E2G/G2E بررسی فرمایید.

دکتر کاردان :

عباراتی که در این پرسش مطرح شده است، در واقع به مولفه‌های یک دولت الکترونیکی اشاره می‌کند.

عبارت C2G یعنی همه امور و تبادلات خدماتی میان مردم (Citizen) و دولت (Government).

عبارت B2G اشاره به امور و تبادلات خدماتی میان مشاغل (Businesses) و دولت (Government) دارد. و E2G نیز می‌تواند به‌معنای امور و تبادلات خدماتی میان ساختارهای بزرگ آموزشی (Education) و دولت (Government) استنباط شود. بنابراین مولفه‌های تجارت، آموزش و مردم به‌عنوان سه مولفه مهم و اولیه در دولت الکترونیکی مدنظر قرار گرفته‌اند.
دکتر قاسم‌زاده :

G2G یا ارتباط دولت با دولت، بیشتر مربوط به تعاملات میان دستگاه‌های دولتی است که به‌دلیل محرمانه بودن آن بیشتر برای شبکه‌های خصوصی با امنیت بالا و یا بر روی شبکه‌های مجازی اختصاصی بر روی اینترنت موسوم بهVPN11 که دارای امنیت و نیز هزینه کمتری نسبت به شبکه‌های اختصاصی هستند، انجام می‌گیرد.

G2G به‌دلیل اینکه حاوی اطلاعات و اسرار دولتی است، نباید بدون ایجاد امنیت لازم از طریق VPN، بر روی شبکه اینترنت قرار گیرد. تهیه بودجه سالانه و برنامه‌های توسعه کشور، نمونه‌هایی از کاربرد G2G در دولت الکترونیکی هستند که موجب افزایش کارایی و ثمربخشی فعالیت‌ها در دولت می‌شوند. بیشترین تاثیر بر رضایتمندی شهروندان از طریق کاربرد‌های G2C و G2B که در آن دولت به ارایه خدمات و اطلاعات در اینترنت به مردم و شرکت‌ها می‌پردازد، به‌دست می‌آید و دست‌آوردهای آن در چند سال گذشته که کاربرد آن در جهان گسترش یافته، موجب کارایی، شفافیت، پاسخگویی و مسوولیت‌پذیری دولت در برابر مردم و رضایتمندی مردم از دولت گردیده است.

کاربرد G2E هم بیشتر برای ارایه اطلاعات و خدمات از سوی دولت به کارمندان آن مورد استفاده قرار گرفته و موجبات آسایش و رفاه بیشتر ایشان را فراهم می‌آورد.
13- پیش‌بینی و نظر شما نسبت به طرح دولت الکترونیکی ایران در سال 1400 چیست؟

دکتر جلالی :

متاسفانه تاکنون سرعت گسترش ICT در کل و توسعه دولت الکترونیکی، به‌عنوان یک طرح اجرایی بسیار کند بوده است. اگر ما با همین سرعت جلو برویم هرگز نخواهیم توانست پنج مرحله توسعه دولت الکترونیکی را در زمان مناسب بگذرانیم.

سیستم توسعه ICT در کشور ما باید به‌گونه‌ای طراحی شود که جدا از مقرارات بورکراتیک اداری دست‌وپاگیر باشد وگرنه هرگز توسعه سریع، که نیاز اکنون است را نخواهیم دید.
دکتر کاردان :

سال 1400 برای تحقق دولت الکترونیکی گزینش معتدلی است و امیدوارم مسوولان ذیربط به‌کمک همة کارشناسان و به‌ویژه بخش خصوصی - که باید نقش مهمی را ایفا کند - بتوانند این کار را جامه عمل بپوشانند.
دکتر قاسم‌زاده :

به‌نظر من اگر منظور از دولت الکترونیکی در سال 1400 این است که پیاده‌سازی دولت الکترونیکی به‌طور کامل در ایران تا سال 1400 را هدف قرار دهیم، این هدف بسیار خوبی است که اگر همه همت خود را از هم‌اکنون صرف آن کنیم، هدفی قابل دسترس به‌نظر می‌رسد.

باید خیلی دقت کنیم که مانند موارد دیگر که در چند سال گذشته در صنعت IT کشور دیده‌ایم این هم در حد یک عنوان و شعار باقی نماند و برای اینکه این اتفاق در کشور رخ دهد، باید برای تحقق آن برنامه داشته باشیم و مشخص کنیم که قرار است در سال 1400 اطلاعات و خدمات دولتی که امکان‌پذیر است، از طریق اینترنت به مردم، شرکت‌ها و کارکنان دولت ارایه شده و تعاملات میان دستگاه‌های دولتی بر بستر IT انجام پذیرد و سپس ضمن شناختن دستگاه مسوول برای انجام این کار - به‌جای تعیین شورا و یا نماینده موقت - برنامه زمانبندی سالانه در قالب برنامه‌های توسعه و بودجه سالانه کشور، با تعیین اهداف مشخص سالانه و تخصیص بودجه لازم برای پیاده‌سازی آن تهیه و تصویب شده، بر اجرای آن کنترل اعمال شود و در صورت موفقیت در اجرا نیز، مجریان طرح تشویق و در غیر این صورت مواخذه شوند.

تنها در این صورت است که عنوان جذاب و زیبای دولت الکترونیکی ایران در سال 1400 می‌تواند به خود جامه عمل بپوشاند وگرنه به سرنوشت شهر اینترنتی کیش و بسیار طرح‌های مانند آن که در سال‌های گذشته دیده‌ایم دچار شده، باعث کاهش باور عمومی به عزم و توان دولت در پیاده‌سازی و پروژه‌های جدی در عرصه IT خواهد گردید.
14- در پایان اگر نظر خاصی - که در پرسش‌ها مطرح نشده است - دارید، بفرمایید.

دکتر جلالی :

نخست بد نیست که برخی از طرح‌های در دست اقدام دولت الکترونیکی در ایران را برشمریم:

• خزانه‌داری الکترونیکی

• فراهم‌سازی (مزایده و مناقصه) الکترونیکی

• درگاه الکترونیکی

• مالیات الکترونیکی

• بورس الکترونیکی

• بانکداری الکترونیکی

• بیمه الکترونیکی

• گمرک الکترونیکی

افزون بر اینها، کارهای دیگری هم در دستور کار جای دارد؛ مانند:

* راه‌اندازی سایت‌های اینترنتی برای دستگاه‌های مهم دولتی و شهرداری‌ها و قرار دادن اطلاعات و فرم‌های لازم برای کاربران در آنها، به گونه‌ای که هر کاربر بتواند دست‌کم در نخستین گام، بدون‌ مراجعه به دستگاه‌های دولتی نیاز اطلاعاتی خود را از روی هر وب‌ سایت به‌دست آورد و فرم‌های خام را دریافت کند.

* راه‌اندازی پورتال یا درگاه جامع اطلاعاتی دولت به‌عنوان یک ورودی واحد به وب سایت‌های دولتی.

* راه‌اندازی مراکز جامع خدمات اینترنتی و اطلاعاتی از طریق ASPها که در آنها پایگاه‌های اطلاعاتی مهم مانند جمعیت، اطلاعات در هر سازمان خدماتی و اقتصا?-----

EXTENDED BODY:

برپایی دولت الکترونیکی، نشانگر کارآمدی دولت

دوشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۴، ۰۷:۳۸ ب.ظ | ۱ نظر

کفا - واژه سقراطی- افلاطونی اتوپیا1، جامعه‌ای‌ را ترسیم می‌کند که در آن، فیلسوفان بر پایه خرد حکومت می‌کنند و آرمان آنان دوری از گناه، تباهی و هرگونه فساد است.

بی‌گمان نمی‌توان گفت که سقراط و افلاطون نخستین گویندگان چنین سخنی بوده‌اند. اندیشمندان، فیلسوفان و عارفان تاریخ ایران و اسلام نیز بحث مدینه فاضله و آرمان‌شهر را در نوشته‌های خود به‌میان آورده‌اند و راهکارهای گوناگونی را نیز برای رسیدن به آن اندیشیده‌اند. آغاز و ادامه هر تمدن - خواسته یا ناخواسته - با چنین رویکردی همراه بوده است؛ چه جامعه‌ای که سلیمان فرمانروایش بوده است و چه آنکه نمرود.

تنها در بخش‌هایی اندک از تاریخ جوامع بشری، چراغ‌های روشنی از آرمان‌شهرها دیده می‌شود که آن‌هم شاید به‌دلیل کوچکی جوامع و درست‌کاری فرمانروایان آن بوده است و برای یافتن همان‌ها هم باید کتاب‌های تاریخی بسیاری را خاک‌برداری کرد.

امروز به‌‌علت گسترش چشمگیر جوامع شهری و ابزارهایی که بشر در اختیار دارد، به‌نظر می‌رسد که زمینه‌های رسیدن به آن شهر نورانی و روشن و عاری از ناپاکی‌ها و سرشار از خوبی‌ها، دست‌یافتنی‌تر باشد؛ شهری که نزدیک به انگاره‌ای است که بشر از بهشت موعود دارد.

فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌تواند بیشترین نقش را در رسیدن بشر به آرمان‌های خود از یک زندگی ایده‌آل داشته باشد و این نکته برای دست‌اندرکاران این فناوری، جای بسی افتخار دارد و از سویی، بار مسوولیتی سنگین را بر دوش آن‌ها می‌نهد.

بی‌گمان این فناوری نیز مانند فناوری‌های دیگر، ابزاری تحت فرمان بشر است، با این ویژگی که بیش از هر ابزار دیگر می‌تواند آرمان‌ها و اندیشه‌ها را فرجام بخشد؛ آن‌هم تنها با سرعت اراده و گرفتن تصمیم که بیشتر از چشم به‌هم زدنی نیست و این‌ها همه مزیت است.

بنابراین چنانچه مقصد را درست برگزیده باشیم، راه رسیدن به تعالی زودتر پیموده خواهد شد.

همگی به‌خوبی می‌دانیم که بدون رخداد یک دگرگونی در نظام اداری کشور، اجرای دولت الکترونیکی، دست‌آوردی مگر هزینه‌های گزاف بر دوش شهروندان نخواهد داشت. اما متاسفانه برق برخاسته از به‌کارگیری فناوری‌های نوین در کشورهای پیشرفته، همواره شهروندان کشورهای رو به توسعه را آنچنان شیفته و فریفته خود کرده است که همچون پروانه‌ای که به اشتیاق شمع بی‌مهابا به‌سوی آتش می‌شتابد، در این سفر شوق‌آمیز می‌سوزند.

قدرت تخریبی قوانین و مقررات بد یا اجرای بد مقررات و قوانین خوب هم بسیار شدید است؛ به‌شدتی که کشورهای توسعه نیافته یا رو به توسعه - با وجود بهره‌گیری از تازه‌ترین ابزارها و فناوری‌های روز - نتوانسته‌اند پابه‌پای عصر صنعتی رشد کنند و باز هم عقب مانده‌اند.

در این میان، جای بسی خوشحالی است که سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور - با آگاهی کامل از نیاز کشور به یک دگرگونی برای پیدایش شرایط ایده‌آل شهروندان - از سال 79 تمهیداتی را اندیشیده که نتایج و مصوبات آن با نام "تحول در نظام اداری" در 7 مرحله به دستگاه‌های اجرایی کشور اعلام گشته است.

در توصیف اهداف تحول اداری، دو راهبرد اساسی برای یافتن رابطه منطقی میان "نقش و قابلیت و توانمندی دولت" پیش‌بینی شده که یکی انطباق قابلیت‌ها، ظرفیت‌ها و توانمندی‌های نظام اداری با نقش و وظایف یک دولت ایده‌آل و مطلوب و دیگری انطباق قابلیت و توانمندی‌های نظام اداری با نقش کنونی دولت است و نتیجه‌گیری کلی از بررسی‌هایی که تحول را به‌عنوان تنها راه ‌چاره، پیش روی دولتمردان می‌گذارد، این است که توسعه ملی، بدون وجود دولتی کارآمد محال است.

به‌هرترتیب در رویکرد نخست، توانمندی نظام اداری باید در راستای تحقق و ایفای دو نقش جدید و ایده‌آل دولت دگرگون شود و در رویکرد دوم - با ثابت فرض کردن نقش دولت - باید قابلیت‌ها و توانایی‌های نظام اداری افزایش و بهبود یابد. برقراری تناسب منطقی میان نقش و توانمندی، کاری حیاتی و برای توسعه ضروری است.

با توجه به برنامه‌ریزی‌هایی که برای محقق شدن 7 برنامه تحول اداری که طی 40 طرح پیش‌بینی شده - و قرار بوده که بیشتر آنها در سال 81 و برخی نیز در نیمه‌های سال 82 به اتمام و تصویب رسیده باشد - امید است که زمینه‌های لازم برای اجرای موثر دولت الکترونیکی که در قالب طرح سی و پنجم از برنامه ششم - که برنامه اصلاح فرآیندها، روش‌های انجام کار و توسعه فناوری اداری است - به تهیه برنامه جامع دستیابی به اهداف دولت الکترونیکی - که قرار بوده با همکاری دبیرخانه شورای عالی اطلاع‌رسانی و دستگاه‌های عضو کمیته اتوماسیون اداری به‌انجام رسد - و تاریخ آن سه ماهه چهارم سال 81 بوده است، فراهم آید.

طی برنامه تحول در نظام اداری سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور مکلف شده تا تدوین قوانین، ضوابط و دستورالعمل‌های اجرای برنامه تحول در نظام اداری کشور را تا پایان سال 82 به‌انجام رسانده، نتایج موردنظر تحقق بخشد. اجرای برنامه تحول در نظام اداری کشور برعهده کلیه‌ی دستگاه‌های اجرایی کشور گذاشته شده است و طی این 7 برنامه، وزیران و روسای سازمان‌های مستقل دولتی موظف‌اند که اجرای این برنامه را - برپایه مصوبات مربوطه - در اولویت کاری دستگاه خود قرار دهند و هر 3 ماه یکبار به سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور گزارش دهند.

دست‌آورد برنامه تحول در نظام اداری کشور، آن است که نگاه حاکمانه دولت به نگاه خادمانه تبدیل شود و اصل مشتری‌گرایی و جلب رضایت خدمت‌گیرندگان، به‌عنوان یکی از شاخص‌های اصلی سنجش کارآمدی و رشد و توسعه نظام تلقی گردد و مولفه‌هایی مانند سرعت، دقت و صحت در انجام کارهای ارباب‌رجوع، کیفیت انجام کارها، شیوه رفتار و برخورد با خدمت‌گیرندگان، شفافیت و اطلاع‌رسانی مناسب عواملی هستند که در کنار جلب رضایت مردم در دریافت خدمات از دستگاه‌های دولتی، زمینه افزایش اعتماد عمومی - که بزرگ‌ترین سرمایه و تکیه‌گاه نظام اداری است - را نیز فراهم می‌سازد.

شرح دردمندی شهروندان ایرانی، به‌خوبی در برنامه تحول در نظام اداری کشور آمده است و جای بسی شکر دارد که مردم توانسته‌اند صدای خود را به سطوح بالای تصمیم‌گیری بدنه دولت برسانند و پیام‌شان آنچنان رسا بوده است که به تصمیمات کلیدی برای تحول می‌انجامد. جا دارد که جملات مصوبات برنامه تحول در نظام اداری کشور را - به‌عنوان منشور به‌یاد ماندنی از دست‌آوردهای این برهه از تاریخ ایران - با‌ جوهری زرین بر سر در وزارتخانه‌ها نوشته شود، تا این مصوبات و بخشنامه‌های ارزشمند آن در کشاکش روزمرگی، غبارآلود نگردد.

بی‌گمان، این گفتار و نوشتار زرین که - پرتو روشن آن تنها در کالبدی به‌تازگی و شکوه یک تحول بزرگ می‌گنجد - نمی‌تواند در بدن پوسیده و کهنه نظام اداری کنونی حلول یابد و چنانچه آنرا به‌دستی این‌چنین بسپاریم، از آن حاصلی مگر رویاهای زیبای شب‌های تیره و دیجور زمستانی نخواهیم داشت.

روشن است که وقوع تحول را نمی‌توان بر شانه‌های تقدیر نهاد و تجربه نشان می‌دهد که کشورداران، با ایجاد شرایطی مناسب برای احترام به مردم و حقوق آنها، می‌توانند زمینه شکوفایی و باروری اقتصادی کشورها را فراهم آورند.

باشد که با به‌انجام رسیدن برنامه تحول، شاهد دگرگونی چهره عبوث نظام اداری ایران به چهره‌ای گشاده و پاسخگو باشیم و بتوانیم به‌واسطه‌ی داشتن بدنه اداری سالم، به آن خردورزی که زیبنده این آب و خاک است، دستیابیم.