ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

۲۲۴ مطلب با موضوع «info-society» ثبت شده است

تحلیل


به اعتقاد عضو هیات علمی دانشکده‌ی خبر، هنوز برنامه‌ی مشخص و مدونی در حوزه‌ی جامعه‌ی اطلاعاتی و به ویژه برای حضور فعال ایران در اجلاس‌های WSIS، تدوین نشده است.
محمد‌تقی روغنی‌ها، در گفت‌وگو با(ایسنا)، درباره‌ی حضور ایران دراجلاس WSIS تونس ، اظهار داشت : مهم‌ترین گام برای تحقق اهداف WSIS فعال کردن بخش دانشگاهی وحضور کارشناسان و پژوهشگران این حوزه و از طرف دیگر بخش دولتی برای پیگیری سریع‌تر این اهداف است .
وی افزود: باید به ارتباطات نرم‌افزاری و سخت‌افزاری، در جهت فراهم آوردن زیرساخت‌های لازم در حرکت به سوی جامعه‌ی اطلاعاتی توجه ویژه‌ای شود و در این مسیر باید از تجارب کشورهای پیشرو در عرصه‌ی جامعه‌ی اطلاعاتی بهره گرفت چراکه بکارگیری صحیح این تجربیات و بومی سازی آن‌ها ، روند حرکت به سوی جامعه‌ی اطلاعاتی را تسریع می‌کند .
این مدرس ارتباطات ، حضور ایران در اجلاس‌های جامعه‌ی اطلاعاتی، فرصت ویژه‌ای برای کسب تجربیات سایر کشورها این عرصه دانست و تصریح کرد : از این فرصت می‌توان برای غلبه بر موانع موجود در تغییر جامعه‌ی سنتی به سوی جامعه‌ی الکترونیکی استفاده کرد .
محمد تقی روغنی‌ها در پایان در خصوص تولی‌گری جامعه‌ی اطلاعاتی در کشور، تصریح کرد: تولی گری جامعه‌ی اطلاعاتی را باید شورای از مجموعه تمام نهادهای درگیری با جامعه‌ی اطلاعاتی تشکیل می‌دهند، چرا که یک وزارتخانه و نهاد خاصی نمی‌تواند زمینه‌های لازم برای تحقق این جامعه فراهم کنند، در واقع ما به نهادهای که شاکله آن از دولت ، بخش خصوصی،جامعه‌ی مدنی و کارشناسان حوزه‌ی دانشگاهی در این عرصه نیازمندیم .

به اعتقاد استاد دانشگاه صنعتی شریف، تصدی‌گری بخش دولتی در جامعه‌ی اطلاعاتی باید کمرنگ تر شود‌، چرا که تحقق اهداف این جامعه به تعامل میان دولت ، جامعه‌ی مدنی و بخش خصوصی نیازمند است .
دکتر «سیاوش شهشهانی» در گفت‌وگو(ایسنا)، درباره‌ی حضور ایران در اجلاس WSIS تونس اظهار داشت: برای حضور موثر در اجلاس جامعه‌ی اطلاعاتی تونس باید تمامی‌نهادهای درگیر مانند دولت ، جامعه‌ی مدنی وبخش خصوصی در ایران به طورفعال در این زمینه نقش داشته باشند.
به عقیده‌ی وی، باید تصدی‌گری دولت در حوزه‌ی جامعه‌ی اطلاعاتی کمرنگ تر شود ، چرا که جامعه‌ی اطلاعاتی ، جامعه‌ای است که در آن گردش آزادانه‌ی اطلاعات و حق دسترسی عموم شهروندان به اطلاعات ، به وقوع می‌پیوند، بنابر این حضور دولت‌ ما در این عرصه سبب به وجود آمدن محدودیت‌ها و انحصار در این حوزه می‌شود ، و به اصل آزادی در این جامعه صدمه می‌زند .
دکتر شهشهانی ، با اشاره به این که در ایران نمایندگان دولتی آن هم یک بخش خاص ، تولی‌گری جامعه‌ی اطلاعاتی را بر عهده گرفتند ، تصریح کرد: برای تحقق اهداف جامعه‌ی اطلاعاتی باید تمامی‌گروه‌ها و عامه‌ی جامعه با یکدیگر تعامل داشته باشند وتنها یک بخش دولتی نمی‌تواند زمینه‌ی لازم برای تحقق جامعه‌ی اطلاعاتی را فراهم کند.
وی افزود: این‌که یک نهاد فرابخشی ، نظارت کلی بر پیاده سازی اهداف و تعهدات اعلام شده در WSIS را بر عهده داشته باشد ، امری ضروری است اما دخالت در سطوح اجرای آن نمی‌تواند ما را در رسیدن به این اهداف یاری کند.
دکتر شهشهانی در پایان خاطر نشان کرد: نسل جوان ایران با پتانسیل‌های بالا در فراگیری تکنولوژی نوین ارتباطی و اطلاعاتی و تمایل بسیار در حرکت به سوی جامعه‌ی اطلاعاتی می توانند در این مسیر گام های موثری بردارند، بنابر این الویت برنامه‌ی کشور باید در توانمند‌سازی وحضور فعال جوانان در این حوزه باشند .

حضورنمایندگان مجلس دراجلاس تونس ضروری است

پنجشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۸۴، ۱۰:۲۴ ق.ظ | ۰ نظر

مسؤول کمیته‌ی جامعه‌ی اطلاعاتی انجمن ICT گفت: حضور تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی دراجلاسWSIS تونس بسیار ضروری است.
دکتر «علی اکبر جلالی» در گفت‌وگو با خبرنگار سرویس جامعه‌ی اطلاعاتی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، درباره‌ی دیدگاهش در مورد جامعه اطلاعاتی و اهمیت حضور کشورمان در این اجلاس‌ها گفت: بحث جامعه‌ی اطلاعاتی موضوعی کاملا علمی و منطقی است که بر اساس توسعه‌ی فناوری اطلاعات و ارتباطات در بسیاری از امور زندگی بشر به عنوان یک ضرورت بوجود آمده است و قطعا موضوع با ارزش و مهمی است که باید پی‌گیری شود.
وی با اشاره به تعریف جامعه‌ی اطلاعاتی که مورد توافق شرکت کنندگان از 190 کشور جهان از جمله ایران در اجلاس اول بوده، مبنی بر این‌که در جامعه‌ی اطلاعاتی همه‌ی اشخاص بدون تمایز و به صورت آزادانه توان خلق، دریافت، شریک‌ کردن و بکارگیری اطلاعات و دانش برای اقتصاد، اجتماع، فرهنگ و توسعه سیاسی خود را داشته دارند، اظهار داشت: اگر برنامه‌ی اصول و عمل نیز با توافق جهانی مانند این تعریف همه‌پسند باشد جهان را به سمت هم‌گرایی و صلح هدایت می‌کند. اما در عمل کشورهایی هستند که همیشه خود را برتر می‌دانند و از قدرت بیشتری برخوردارند و دنبال سهم بیشتری نیز هستند که عموما مشکلات از همین‌جا آغاز می‌شود، بنابر این اگر جامعه‌ی جهانی موفق شود این نقیصه را برطرف کند و برای همه‌ی کشورها حقوق یکسان در نظر بگیرد مسلما مورد توجه جهانیان قرار می‌گیرد.
جلالی با اشاره به موضوع حاکمیت اینترنت گفت:آمریکا خود را آغازگر توسعه‌ی اینترنت می‌داند و به دنبال حق بیشتری در این رابطه است و هم اکنون نیز سهم بزرگی از حاکمیت اینترنت را دارد، اما اجماع جهانی به سمت بین‌المللی کردن حاکمیت اینترنت است و می‌خواهد همه‌ی کشورها را یکسان ببیند. این موضوع اگر به انجام برسد خود یک مثال از خروجی مناسب جامعه‌ی اطلاعاتی است، یعنی اگر دنیا بتواند با تفاهم، حاکمیت اینترنت را بین‌المللی کند و در سامان دهی چارچوب‌های اساسی اینترنت مانند نام‌گذاری ثبت دامنه، بحث اسپم و امنیت اینترنت به اجماع برسد بسیاری از مشکلات توسعه‌ی اینترنت در سطح جهانی مرتفع می‌شود.
وی تاکید کرد: مطمئنا جامعه‌ی اطلاعاتی مورد توافق جهان، بر روی کشور ما نیز تاثیر دارد، لذا بهتر است در برنامه‌ریزی‌های ایجاد آن دخالت داشته باشیم.
وی درباره‌ی مشارکت بیشتر مسؤولان کشور در این موضوع مهم که در آینده خود را بیشتر نشان می‌دهد اظهار داشت: مشارکت ما در این حرکت‌ها بسیار موثر است، گروه ایرانی هم در اجلاس اول به خوبی توانست بر روی برنامه‌ی اصول و عمل تاثیرگذار باشد و از طرف دیگر تجربه‌های خوبی از این اقدام جهانی گرفت، حضور ریاست جمهوری ایران در اجلاس اول بسیار مهم بود،.و البته امیدوارم در اجلاس دوم هم در سطح بالا ظاهر شویم، بنابراین باید حتما در نمایشگاه جنبی اجلاس دوم حضور یافته و توانمندی‌های خود را ارائه کنیم.
جلالی ابراز داشت: اگرچه در مقایسه با سطح جهانی و کشورهای توسعه یافته نتوانسته‌ایم توسعه‌ی ICT در کشور را داشته باشیم اما اقدامات پراکنده‌ی خوبی داریم که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به پروژه‌ی بزرگ تجهیز ده هزار روستا به دفاتر ICT می‌توان اشاره کرد که در سطح جهانی می‌تواند مورد توجه قرار گیرد؛ برنامه‌ی توسعه‌ی چهارم در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز می‌تواند مطرح شود و فضای آینده کشور را به نمایش بگذارد.
وی ابراز داشت: رسانه‌ها در دوسال گذشته نشان دادند که حضورشان در اجلاس اول مهم بوده است، بنابراین بهتر است با تعداد بیشتری ظاهر شوند، در هرصورت به‌نظر می‌رسد مسئله جامعه اطلاعاتی برای کشوری مانند ایران اهمیتی بیشتر از کشورهای توسعه یافته دارد، لذا مشارکت وسیع در این خصوص را مناسب می‌دانم.
وی، با بیان این‌که به عنوان یک فرد حقیقی علاقند به توسعه‌ی جامعه اطلاعاتی همواره انتظارات زیادی از مسؤولان و دست‌اندرکاران داشته‌ام ابراز داشت: آن‌ها نیز در حد توان تلاش کرده‌اند، اما در هر صورت در این زمینه نتوانستیم موفقیت چندانی کسب کنیم بعد از اجلاس اول قرار بود انجمن مطالعات جامعه اطلاعاتی ایران شکل بگیرد و در این زمینه فعال شود. که البته این کار انجام شد ولی به علت محدودیت‌های مختلف امکان فعالیت جدی نیافت و مسؤولیت به دولت واگذار شد. دبیرخانه‌ی شورای عالی اطلاع‌رسانی بیشترین نقش را بر عهده داشت و از جمله اقدامات اساسی آن برگزاری نشست سطح بالای جامعه‌ی اطلاعاتی منطقه‌ی آسیا و اقیانوسیه در موضوع WSIS بود که نسبتا موفق بود و همین‌طور مشارکت در کمیته‌ی حاکمیت اینترنت که در آنجا نیز خوب ظاهر شد.
وی در ادامه تاکید کرد: گرچه بحث حاکمیت اینترنت تا به امروز هم حل نشده است ولیکن حضور ایران در کنار 40 کشور دیگر جهان در این موضوع فی‌نفسه ارزشمند بوده است.
وی با اشاره به اجلاس اول در موضوع جامعه‌ی اطلاعاتی گفت:کشورمان در آن اجلاس از نظر تعداد افراد شرکت کننده خوب ظاهر شد و همین موضوع باعث شد تا مباحث جامعه اطلاعاتی در کشور مطرح شود، اما مشکل در آن بود که نتوانستیم توان خودمان را در توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات معرفی کنیم. حتی یک جلد کتاب از توانمندی‌های توسعه‌ی ICT در کشور ارائه ندادیم و یک کارگاه خوب عرضه نکردیم. اما انتظار داریم این نقیصه در اجلاس دوم جبران شود.
جلالی خاطر نشان کرد: برای اجرایی شدن بنا درخواست دکتر معتمدی ( وزیر ارتباطات سابق) قراردادی با مرکز تحقیقات مخابرات ایران منعقد شد و اقدامات خوبی نیز در قالب آن قرارداد انجام شد. از جمله 4 جلد کتاب به زبان انگلیسی از فعالیت‌های ICT کشور و معرفی پروژه‌های مهم ،یک CD چند رسانه‌یی و یک کتاب به زبان فارسی جهت آشنایی مدیران تدوین شد و علاوه بر آن پیش کنفرانسی برای بررسی نظرات ایران در اجلاس طراحی و اجرا شد و برنامه‌ریزی برای تهیه تعدادی بروشور انجام گرفت. با این وجود در مردادماه این قرارداد بدون هماهنگی با من و یک‌باره توسط مرکز تحقیقات مخابرات ایران مختومه شد.
وی در پایان تاکید کرد: یکی از مشکلات اساسی همین ناهماهنگی‌ها است که موجب ایجاد مشکلات زیادی می‌شود.

کشورهای غربی از تونس، ضمانت آزادی بیان و استقلال دسترسی به رسانه‌ها را در طول برگزاری اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی که این کشور ماه آینده میزبان این نشست خواهد بود، خواستار شدند.
به گزارش ایسنا، در بیانیه‌ای که از سوی کانادا ارایه شده و از جانب اتحادیه‌ی اروپا آمریکا و تعداد زیادی از سایر کشورها در نشست مقدماتی این اجلاس حمایت شد، آمده است:
«ما از تونس بعنوان این اجلاس سازمان ملل انتظار داریم که نشان دهد که این حقوق را شدیدا رعایت کرده و در پیشبرد آن‌ها بکوشد».

لابراتور MIT Media Laboratory اعلام کرد که این شرکت سعی دارد نمونه‌ی اولیه از لپ تاپ‌های 100 دلاری خود را در ماه نوامبر ارایه دهد .
به گزارش سرویس فناوری اطلاعات ایسنا ، این نوع لپ تاپ ارزان قیمت که 500MHZ نام دارد از اواخر سال 2006 برای فروش عمده روانه‌ی بازار می‌شود.
به گفته‌ی مسوولان این لابراتوار ، قرار است نمونه‌ی اولیه‌ی این لپ‌تاپ روز 17 نوامبر در اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی در تونس نمایش داده شود.

آخرین نشست مقدماتی اجلاس جهانی سران درباره‌ی جامعه‌ی اطلاعاتی از 19 تا 30 سپتامبر 2005 (28 شهریور ماه تا 8 مهر ماه ) در ژنو برگزار می شود، این در حالی است که با تغییرات مدیریتی، باید دید تا چه اندازه مسائل جامعه‌ی اطلاعاتی در اعم برنامه‌های دولت قرار می ‌گیرد، اما دبیر کمیسیون ملی wsis ایران از آخرین اقدامات ایران برای حضور در این نشست خبر می دهد .
مهندس محسن پازری در گفت‌وگو با خبرنگار سرویس جامعه‌ی اطلاعاتی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اظهار داشت: با توجه به نزدیک بودن سومین نشست مقدماتی اجلاس جهانی سران درباره‌ی جامعه‌ی اطلاعاتی که از 19 تا 30 سپتامبر 2005 در ژنو برگزار می شود، در جلسه‌ا‌ی به بررسی آخرین اقدامات و اسناد مرتبط با اجلاس تونس از جمله استاد گروه کاری حاکمیت اینترنت و مکانیزم‌های مالی آن پرداختیم.
وی، با اشاره به اینکه موضوع حاکمیت اینترنت یکی از مسائل محوری اجلاس تونس است، گفت: با بررسی‌های لازم بر روی چهار مدل پیشنهادی در راهبردی اینترنت، که توسط گروه‌های تشکیل دهنده‌ی این کار گروه یعنی دولت‌ها، سازمان جامعه‌ی مدنی و بخش خصوصی، اتحادیه‌ی اروپا و نمایندگان ICANN مطرح شده بود، سعی کردیم بیشتر نکات مثبت این مدل‌ها در نظر بگیریم و مدل خاصی را انتخاب نکنیم .
پازری در پایان عنوان کرد: درصددیم گزارش ملی کمیته‌ی راهبردی wsis را با جمع بندی گزارش‌ها و نقطه نظرات تمامی گروه‌ها درگیر با حوزه‌ی جامعه‌ی اطلاعاتی در کشور، را تکمیل کرده و اعلام کنیم.

جایگاه مناسب ایران در رده بندى اجلاس تونس

سه شنبه, ۱۰ آبان ۱۳۸۴، ۱۰:۱۵ ق.ظ | ۰ نظر

ندا دهقانى - « در عصرجدید، ملاک و محور توسعه، اطلاعات و دانش است نه مانند گذشته، صنعت.»

دبیرکمیسیون ملى WSIS وقتى مى خواهد مفهوم «جامعه اطلاعاتى» را توضیح دهد، این طور شروع مى کند. «محسن پازرى» کارشناس فنى است و به همین دلیل مى گوید، توضیح جامعه اطلاعاتى از جنبه فرهنگى واجتماعى براى اوساده نیست؛ اما جمله هایى که به کارمى گیرد،نوشتن مقدمه مصاحبه را آسان مى کند:«زمانى،احداث پل ، بندر، اتوبان و ... ملاک توسعه اقتصادى بود.اما امروزه مبنا، آگاهى است و به دست آوردن اطلاعات. در جامعه اطلاعاتى، حرکت هاى صنعتى، اقتصادى و اجتماعى برمبناى دانش و اطلاعات انجام مى شود و این موضوع، روند رشد اقتصادى را تغییر داده است. یعنى،دیگرمحور، نیروى کارفیزیکى نیست؛ اطلاعات است و نیروهاى فکرى. جامعه صنعتى اروپا را در نظر بگیرید. در عصرگذشته صنعت، محور توسعه بود اما اکنون عصر جامعه اطلاعاتى است و ملاک توسعه، ظرفیت ها.»

اهمیت این موضوع است که باعث شده، کشورهاى مختلف دنیا، دور هم جمع شوند و دریک نشست بین المللى، درباره تأثیرات جامعه نوین بر زندگى مردم و استراتژى هاى ضرورى بحث کنند.نام این نشست را گذاشته اند:«اجلاس سران در جامعه اطلاعاتى یا همان WSIS .»

فاز اول اجلاس در «ژنو» برگزار شده و فاز دوم یا نهایى اجلاس قرار است ماه آینده در «تونس» باشد. فاز اول نتیجه اش صدور یک اعلامیه جهانى(اعلامیه اصول) ویک برنامه عمل بود اما مى شود گفت مهم ترین محورهاى فاز دوم براى روشن کردن چند موضوع خاص برنامه ریزى شده است: «اول،مدیریت اینترنت و دوم ایجاد راهکارهاى مالى براى کشورهایى که مى خواهند فناورى اطلاعات را محور توسعه خود قرار دهند، اما امکانات کافى را دراختیار ندارند.»

علاوه برآن کشورهاى مختلف، گزارش خود را ارائه مى دهند که مشخص شود در راستاى تحقق اهداف اجلاس سران، چه کرده اند. از ایران هم بیش از ۵۰ پروژه فناورى اطلاعات فرستاده شده و آن گونه که پازرى مدیرکل اجرایى دفترIT وزارت ارتباطات و فناورى اطلاعات تأکید دارد، در رده بندى بین المللى، وضعیت مناسبى خواهیم داشت،هرچند مرکز پژوهش هاى مجلس در گزارش اخیر خود وضعیت ایران را از لحاظ توسعه فناورى اطلاعات نامناسب اعلام کرده است. هیأت ایرانى عازم به نشست مقدماتى سوم ، تازه از ژنو برگشته اند و قرار است آماده شوند تا دراجلاس نهایى تونس حضور فعال داشته باشند. چندماه پیش،انتخاب ایران به عنوان برگزار کننده اجلاس منطقه اى، نشان داد، کشورهاى دیگر هم، هیأت ایرانى را منفعل نمى دانند. در نشست مقدماتى سوم، دبیرشوراى عالى اطلاع رسانى «گزارش تهران» را براى سران کشورها خواند که به گفته کارشناسان، نشان دهنده اهمیت نقش کشور ما در مناسبات اجلاس جامعه اطلاعاتى است.

یکى از محورهاى اجلاس جامعه اطلاعاتى این است که کشورها گزارش عملکرد بدهند که چه اندازه براى رسیدن به اهداف اجلاس سران،تلاش کرده و به آن نزدیک شده اند.مرکز پژوهش هاى مجلس اخیراً اعلام کرده بود ایران نه تنها در زمینه فناورى اطلاعات رشد نداشته، بلکه پس رفت هم داشته است.

- مرکز پژوهش ها قطعاً بررسى دقیقى داشته اما معمولاً ما با آمارهاى جهانى اعلام شده چند مشکل داریم،مهم ترین اینکه هیچ موقع به روز نیستیم. مثلاً آمار کاربران اینترنتى ما دست کم به دو سال پیش مربوط است. خود سازمان هاى جهانى ، معمولاً اعلام مى کنند که آمار جمع آورى شده آنها به دو یا چند سال قبل بازمى گردد. یعنى درست است که سال ۲۰۰۵ اعلام مى شود اما اصل اطلاعات سال ۲۰۰۴ یا ۲۰۰۳ تهیه شده.

یعنى آمارى هم که مرکز پژوهش هاى مجلس اعلام کرده، به سال ۲۰۰۳ مربوط است؟

- بله.مى خواهم بگویم، تعداد کاربران اینترنتى ما درطول چند سال گذشته، بدون هیچ شکى،افزایش یافته است.همین طور دستگاه هاى دولتى در این زمینه زیاد هزینه کرده اند.نمونه آن سایت هاى اینترنتى نهادهاى مختلف است که ایجاد شده. برنامه «تکفا» دست کم اگر از بعد استراتژیک تغییر زیادى به وجودنیاورده، از بعد توسعه کاربرى موضوع و تغییر بینش سازمانى تأثیر زیادى داشته.مثلاً باعث شده، نهادهاى مختلف با نگاه دقیق تر به این موضوع، سعى کنند در این زمینه فعال تر شوند.براى رسیدن به نتیجه نهایى مسلماً برنامه هاى بیشترى لازم است. به هرحال این نظر درست است که راه زیادى داریم تا رسیدن به حد مطلوب، اما نمى شود گفت هیچ پیشرفتى نداشته ایم.این نگاه، کمى بدبینانه و غیرواقعى است.

درافزایش و توسعه تعداد کاربران شکى وجود ندارد. اما توسعه در کل مفهومى «نسبى» است.سرعت توسعه کاربرى فناورى اطلاعات دردنیا، حتى کشورهاى خاورمیانه، بسیاربالاست.شاید نسبت به این سرعت، ما پیشرفت چشمگیرى نداشته ایم.

- اگر قرار بود براى نمونه افزایش خطوط تلفن ثابت و همراه نسبت به گذشته ملاک قراربگیرد، شاید این نکته صحیح بود اما مى توان در سه مورد که به طور دقیق مثال مى زنم استدلال کرد که نسبت به بقیه موارد سرعت و پیشرفت خوبى داشته ایم، تعداد کاربران اینترنت، وب سایت هاى اطلاع رسانى و سوم، تولید محتواى فارسى در وب. رشد چشمگیردر این سه مقوله را نمى شود انکار کرد. آمار نشان داده که تعداد کاربران ایران، از لحاظ سرعت رشد در ردیف ۱۰ کشور برتربوده است. اما در عین حال ممکن است بگوییم در توسعه زیر ساخت ها رشد عادى داشته ایم. وقتى تعداد کاربران در سه سال از ۲۰۰ هزاربه هفت میلیون مى رسد دیگر نمى شود گفت رشد عادى.

هیأت ایرانى تازه از نشست مقدماتى سوم بازگشته اند، نتیجه چه بود؟

- نشست مقدماتى سوم از این جهت اهمیت داشت که جمع بندى نشست هاى کارشناسى بود و نتایج آن به نشست اصلى (که یک ماه دیگر است) ارائه خواهد شد. در این نشست بخش زیادى از اسناد آماده شد .هیأت ایران نیز فعالیت خوبى داشت. مى توان دو موضوع را به طور خاص به عنوان دستاورد اجلاس تلقى کرد اول توافق روى مدیریت غیر انحصارى اینترنت ودوم تأکید بر ادامه و پیگیرى اجلاس و مصوبات آن. موضوع دیگرانجام یک رده بندى از کشورهاست ،در این رابطه کشورها فهرست پروژه هاى خود را ارسال کرده اند،که در حال بررسى است، ما نیز اطلاعات لازم را فرستاده ایم.

چه اطلاعاتى ؟

- حدود ۵۸ پروژه کلان فناورى اطلاعات را که بیشتر جنبه ملى داشته به دبیرخانه اجلاس ارائه کرده ایم. تا آنجا که پیگیرى کردم تا کنون حدود ۲۰۰۰ پروژه از سوى کشورهاى مختلف ارائه شده.کشورها هرکدام حدود ۲ تا ۶۰ پروژه داده اند. که بین آنها ایران جایگاه خیلى خوبى دارد ضمن آنکه برخى از پروژه کشورها در ابعاد ملى نبوده اما ما بر ملى و کلان بودن پروژه هایى که فرستاده ایم تأکید داشتیم.

مهم ترین پروژه اى که از ایران به اجلاس فرستاده شده چیست؟

- پلیس به علاوه ۱۰ و مرکز ملى اطلاعات(NIC).

- این پروژه ها در اجلاس تونس مطرح مى شود ، درست است؟

- در اسناد مربوط به اقدامات قرار مى گیرد.

اجلاس تونس را از چه نظر برجسته مى دانند؟

بررسى وضعیت مدیریت اینترنت و مشکلات کشورهایى که مى خواهند فناورى اطلاعات را محور توسعه خود قرار دهند، محور این اجلاس است.اما مهم ترین نکته این است که تصمیمات گرفته شده دراجلاس، چه طور مى تواند شکل اجرایى پیدا کند.این شکل اجرایى از دوبعد مورد توجه است،یکى اینکه کشورها و گروه هاى مختلف اجرایى چه برنامه ریزى براى رسیدن به اهداف خواهند داشت یکى دیگر آنکه نهادهاى بین المللى مربوط، پس از پایان اجلاس چگونه موارد را پیگیرى و تعقیب کنند و ادامه دهند. در بحث راهبرى اینترنت از ابتدا گروه کارى ویژه اى انتخاب شد و براى بحث مکانیزم هاى مالى هم همین طور.البته ایران جزو گروه دوم نبود.

به این دلیل که مشکلات و امکانات مالى دغدغه ایران نیست؟

- بله.

بحث هاى این گروه به کجا رسید؟

- گزارش آنها ارائه شد که نشان دهنده دیدگاه کشورهاى مختلف دراین باره است.این گروه چند پیشنهاد داشت. یکى اینکه صندوقى براى کمک به کشورهاى کم تر توسعه یافته ایجاد شود.دیگر اینکه تعرفه هاى زیرساختى مثل هزینه هاى اتصال و دسترسى به اینترنت و اطلاعات معتدل شود.

کشورهاى توسعه یافته براى کمک مالى به صندوق موافقت کردند؟

- نه هنوز. بحث ها ادامه دارد.

چرا ایران در این گروه فعالیت ندارد؟ شاید به نسبت کشورهاى آفریقایى نیازهاى مالى کمترى داشته باشیم اما تعرفه ها و دسترسى به زیرساخت هاى ارتباطى مشکل ما هم هست.

- در بحث مکانیزم هاى مالى ،محور نظر کشورها، ایجاد یک صندوق مالى براى کمک وکاهش تعرفه هاست.انتقال تکنولو ژى و...موضوعات بعدى را شامل مى شود. این دوموضوع را ما نیز دنبال مى کنیم .فعلاً در حال تصویب کلیات هستند. در نشست اصلى اجلاس جامعه اطلاعاتى کشورها وارد جزئیات نمى شوند.اگر کلیات تصویب شود بعد مى شود درباره جزئیات بیشتر نظر داد.

در نشست مقدماتى دوم بحث هایى مطرح شد.این که یک نهاد مسؤولیت پیگیرى مباحث اجلاس سران در جامعه اطلاعاتى را به عهده بگیرد.کشورها هنوز برسر چگونگى این موضوع به توافق نرسیده اند؟

_چند مدل مطرح شد. یکى اینکه نهاد جدیدى تأسیس شود و پیگیرى امور اجلاس جامعه اطلاعاتى را به عهده بگیرد. دیگر، به جاى تشکیل یک نهاد جدید،از مؤسسات بین المللى موجود استفاده شود. یا با توجه به سر فصل هاى مطرح شده در اجلاس، هر موضوع را نهاد مربوط به آن پیگیرى کند. این مدل، از طرف ژاپن مطرح شده است . تقریباً در نشست مقدماتى سوم، کشورها روى این مدل بیشتر تأکید دارند.

موضوعاتى که اشاره کردید، بر اساس همان ۱۱ محور اعلامیه اجلاس ژنو است؟

- بله. مثلاً دو سه موضوع را اتحادیه جهانى مخابرات (ITU ) ، موضوعات فرهنگى(تنوع فرهنگى و اخلاق) را یونسکو و ... به عهده بگیرند.اما همان طور که گفتم الآن محورى ترین بحث، تعیین نهاد براى پیگیرى موضوعات اجلاس است.

مهم ترین محورها احتمالاً دسترسى به زیرساخت ها و راهبرى اینترنت است....

- بله، دقیقاً. البته در کنار تعیین نهاد متولى که اشاره شد، اجلاس این نکته را هم در نظر دارد که کشورها تا چه حد موفق شده اند اهداف و برنامه هاى اجلاس جامعه اطلاعاتى را پیگیرى کنند. دبیرخانه «فرم هایى» را آماده کرده که کشورها بر اساس آن «پروژه هاى» مرتبط خود را معرفى و براى رده بندى جهانى معرفى کنند.

کارگروه حاکمیت اینترنت مباحث مهمى داشت.از جمله ارائه راهکارى براى مدیریت بر اینترنت که در حال حاضر به طور عمده به عهده شرکت هاى آمریکایى است. نتیجه جلسات این کارگروه مهم اجلاس جامعه اطلاعاتى به کجا رسید؟

_این کارگروه گزارش نهایى خود را در مرداد ماه ارائه کرده است که در مقدمه آن دو موضوع حیاتى عنوان شده اول آنکه مدیریت اینترنت نبایستى در اختیار تنها یک دولت باشد و دوم بحث راهبرى اینترنت فقط جنبه فنى ندارد و ازابعاد مختلف سیاسى، اقتصادى و ... نیزقضیه باید بررسى شود.حتى این زوایا، جرایم اینترنتى و ارسال هرزنامه و ... را هم دربرمى گیرد. درگزارش کارگروه چند موضوع اصلى وجود دارد که نظر قطعى و نهایى کشورهاست و احتمالاً تغییرى نخواهد کرد. اینکه نظردهى روى مدیریت اینترنت نباید موجب خدشه دار شدن وضعیت فعلى آن شود. درست است مشکل وجود دارد اما به هرحال الآن این رویه جریان دارد و کاربران از آن استفاده مى کنند. دوم، اینترنت نباید بر اساس نظرات یک دولت هدایت شود.

اما درکل، کارگروه راهبرى اینترنت، چهار مدل را براى اداره اینترنت پیشنهاد داده است.

- این چهار مدل هنوز به تصویب نرسیده ، فقط پیشنهاد است. به هرحال این چهارمدل هم بر اساس همین نظرات کلى کشورها ارائه شده و چیزى غیر از آن نیست.

در حال حاضر سیاستگذارى کلان اینترنت را وزارت بازرگانى آمریکا وآژانس «آینا» (IANA) به عهده دارند و امور اجرایى آن در دست شرکت آمریکایى آیکان (ICANN ) است.در این دو سه سال اخیر، آیکان براى آنکه نظر سایر کشورها را هم در مؤسسه اعمال کند، «کمیته مشورتى دولت ها» را تشکیل داد که اعضاى آن نمایندگان سایر کشورها بودند.

همان کمیته که سال گذشته آقاى جهانگرد از ایران عضو آن شد؟

- بله. ایران در حال حاضرعضو آن کمیته است.

مدل هاى پیشنهادى چهارگانه را توضیح مى دادید.

- مدل اول تشکیل «مجمع جهانى اینترنت» (GIC ) را براى سیاستگذارى پیشنهاد مى دهد. مدل دوم طرفدار تشکیل «مجمع بین المللى اینترنت» (IIC) است.درمدل سوم تغییرات زیادى مطرح نمى شود وبالاخره مدل چهارم، یک «شوراى جهانى سیاستگذارى اینترنت» (GIPC ) را پیشنهاد مى کند. سه مدل خواستارانتقال سیاستگذارى از وزارت بازرگانى و آژانس خصوصى (IANA) است اما مدل چهارم، مدل طرفداران «آیکان» است که نمى خواهد ساختار فعلى تغییر کند.با این تأکید که نقش کمیته مشورتى دولت ها در آیکان تقویت شود.

این چهار مدل در اجلاس نهایى تونس رأى گیرى مى شود؟

- نه. گزارش به عنوان یک فصل در بیانیه نهایى قرار مى گیرد.در اجلاس نهایى آبان، کلیات را به بحث مى گذارند و رأى گیرى مى کنند اما وارد جزئیات نمى شوند.

براى همین قرار است یک نهادى براى پیگیرى موضوع تشکیل شود؟

- دقیقاً. البته این بحث، یکى از موضوعاتى است که باید بعد از پایان اجلاس هم دنبال شود.

همان طور که از قبل تصور مى شد،اجلاس سران درجامعه اطلاعاتى نتیجه گیرى مشخص و قطعى ندارد.

- نمى شود اینطور قضیه را نگاه کرد. نشست هاى بین المللى حساس تر از این بحث هاست.در عرصه بین المللى هیچ وقت نمى آیند درباره یک موضوع مهم در یک جلسه تصمیم بگیرند. کشورها با یک نگاه دقیق اما آرام و با تأمل مسائل را پیش مى برند و با یک برنامه ریزى از پیش تعیین شده در نهایت آن تغییراتى را که لازم است اعمال مى کنند. مثل یک روند دنباله دار همه چیز طى مى شود و اگر از این روند غافل باشیم، متوجه نمى شویم که چه طور یک تصمیم بین المللى اتخاذ مى شود.پس در همین اوایل، باید با دقت موضوع را دنبال کرد.

دفاع ایرنا از عملکرد دولت در زمینه WSIS

شنبه, ۷ آبان ۱۳۸۴، ۰۴:۵۸ ب.ظ | ۰ نظر

دکتر "محمد سلیمانی" وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات اعلام کرده است که ایران در سطح عالی - معاون وزیر و یا وزیر ارتباطات - دردومین اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی (‪ (WSIS‬که از ‪ ۲۵‬تا ‪ ۲۷‬آبانماه در تونس برگزار می‌شود، شرکت خواهد کرد.

درهمین حال یکی ازنشریات اقتصادی درنقدی از فعالیت سالهای اخیر وزارت ارتباطات، می‌نویسد که وزارت ارتباطات در چندساله گذشته دستاورد چندانی در زمینه فناوری اطلاعات نداشته است که در اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی ارائه کند، بنابراین نباید در اجلاس ‪ WSIS‬شرکت کند.

گزارش پیش رو نگاهی گذار دارد به عملکرد وزارت ارتباطات دریک دوره پنج ساله، در آستانه برگزاری اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی که از ‪ ۲۵‬آبانماه به مدت سه روز در تونس برگزار می‌شود.

گزارش بدون حاشیه رفتن بطور فهرست‌وار اهم اقدامات را به شرح زیر ارائه کرده است:

"قانون وظایف و اختیارات وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تصویب شد که بدین ترتیب وزارت برای اولین بار صاحب قانون تاسیس گردید که وظایف آن را با برخی ابهامات شفاف می‌کند.

"ماده ‪ ۱۲۴‬قانون برنامه سوم توسعه که به بخش غیر دولتی در تلفن همراه اعتباری، ‪ ICP ،ISP ،PAP‬و دیگر زمینه‌های ارتباطات میدان می‌دهد، اجرا شد که این امر جهشی برای رفع انحصار در این بخش محسوب می‌شود.

"بخش مخابرات (شرکتهای مخابراتی) تجدید ساختار و شرکت مخابرات ایران به شرکتهای کوچکتر تقسیم شد که فعالیت را در قالب واحدهای تجاری آسانتر می‌کند.

"سند بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات در قالب برنامه چهارم توسعه که افق مشخصی را برای نیل در پایان برنامه ترسیم می‌کند، تدوین شد.

"به استفاده از مشاوران و پیمانکاران توجه شد، نکته‌ای که تا قبل از دوران تصدی وزیر پیشین (معتمدی) کمتر مورد توجه قرار گرفته بود.

"اصول، چارچوب و اولویتهای پژوهشی در مخابرات و فناوری اطلاعات در راستای برنامه چهارم توسعه، تدوین شد.

"شورای عالی فناوری اطلاعات به‌عنوان نهاد متولی ‪ IT‬کشور براساس قانون وزارت و شورای عالی فضایی به عنوان نهاد متولی امور فضایی کشور تشکیل شد.

"کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات، به‌عنوان تنها متولی مقررات‌گذاری و توسعه و تجدید ساختار بخش و تدوین چارچوب برای فعالیت شرکتهای مخابراتی به راه افتاد."

در این دوره زمانی فعالیتهای مهمی چون بسامان رساندن گزینش و آغاز بهره‌بردار دوم تلفن همراه و طرح جامع استفاده بهینه از طیف فرکانس برای توسعه مخابرات مورد توجه واقع نشد و معضلات کیفیت ارتباطات سیار، آن هم در تهران، چندان بهبود نیافت، اما وزارت ارتباطات در این دوره در مجموع رو به پیشرفت بود.

"محمد سلیمانی" وزیر جدید ارتباطات با رویکرد به فعالیت‌های دوره پنج ساله گذشته وعده داده که بسیاری از این امور در دوره وزارت او در دستور کار قرار گرفته و یا قرار خواهد گرفت .

از آنجا که تعامل با جهان، آن هم در فناوریهای بالا نظیر فناوری اطلاعات آموخته‌های فراوانی را برای کشور در این فناوری نوپا در پی خواهد داشت به‌نظر می‌رسد شرکت در این اجلاس، حرکت جامعه اطلاعاتی ایران به جلو را تسریع خواهد داد.

الف- برگزاری کنفرانس - 1- کنفرانس بلندپایه آسیا-اقیانوسیه برای اجلاس جهانی سران پیرامون جامعه اطلاعاتی (WSIS) از 31 می تا 2 ژوئن 2005 میلادی تهران، جمهوری اسلامی ایران برگزار شد. این کنفرانس به طور مشترک توسط دولت جمهوری اسلامی ایران و کمیسیون اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل برای منطقه آسیا و اقیانوسیه (اسکاپ) با همکاری برنامه توسعه اطلاعات آسیا-اقیانوسیه وابسته به برنامه توسعه سازمان ملل و اتحادیه بین المللی ارتباطات راه دور سازمان دهی شد.
2- اهداف کنفرانس 1) تعیین برنامه عمل منطقه به سوی ایجاد جامعه اطلاعاتی مردم-محور، فراگیر و توسعه مدار در آسیا و اقیانوسیه همانطور که در بیانیه اصول و طرح عمل مصوب مرحله اول اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی در ژنو تصریح شده بود، و 2) کمک به فرآیند آماده سازی مرحله دوم اجلاس جهانی سران پیرامون جامعه اطلاعاتی در تونس از جمله مباحثه جهانی در مورد حاکمیت اینترنت و مکانیزمهای مالی فناوری اطلاعات و ارتباطات برای توسعه بود. بعلاوه، این کنفرانس برای شور در خصوص مدیرت دانش-محور بلایا و بحث پیرامون گزارشهای کشورهای شرکت کننده درباره پیشرفت در استفاده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات برای توسعه تشکیل شد.
3- نمایندگان کشورهای زیر از این منطقه در کنفرانس حضور داشتند: افغانستان، ارمنستان، استرالیا، آذربایجان، بنگلادش، بوتان، برونئی دارالسلام، کامبوج، چین، جمهوری دموکراتیک خلق کره، اندونزی، جمهوری اسلامی ایران، ژاپن، جمهوری دموکراتیک خلق لائوس، مالزی، جزایر مارشال، میانمار، نائورو، نپال، زلاندنو، قزاقستان، پاکستان، پاپئوا گینه نو، فیلیپین، فدراسیون روسیه، ساموا، سری لانکا، تاجیکستان، تیمور لسته، وانئاتو و ویتنام. نمایندگان تونس و ژنو نیز در کنفرانس حضور داشتند. و علاوه بر اینها، نمایندگانی از کمیسیون اجتماعی و اقتصدای سازمان ملل برای منطقه آسیاـاقیانوسیه (UNESCAP)، برنامه توسعه سازمان ملل (UNDP)، برنامه توسعه اطلاعات آسیا-اقیانوسیه وابسته به برنامه توسعه سازمان ملل(UNDP-APDIP)، اتحادیه بین المللی ارتباطات راه دور(ITU)، سازمان بین المللی مهاجرت (IOM)، گروه کاری حاکمیت اینترنت (WGIG)، یونسکو، اجلاس جهانی سران پیرامون جامعه اطلاعاتی، جوامع مدنی، سازمانهای غیردولتی و بخش خصوصی در این کنفرانس شرکت داشتند. در مجموع، بیش از 190 نماینده در کنفرانس شرکت کردند. فهرست شرکت کنندگان در ضمیمه شماره 1 ارائه شده است.
4- کنفرانس به ریاست آقای زوآن (Xuan) زنگپی، رئیس فنآوری اطلاعات، ارتباطات و فضای اسکاپ شروع شد و دستورجلسه و برنامه کنفرانس که به ترتیب در ضمیمه های 2 و 3 آمده است به تصویب رسید.
5- کنفرانس متفق القول جناب آقای جهانگرد، مشاور ویژه رئیس جمهور اسلامی ایران در امور فناوری اطلاعات و ارتباطات و ریاست دبیرخانه شورای عالی اطلاع رسانی را به عنوان رئیس کنفرانس، جناب آقای مایکل کونلیوس، وزیر حمل و نقل و ارتباطات جزایر مارشال، جناب آقای بارون واقا م.پی.، وزیر آموزش نائورو، جناب آقای تانکا ذاکا، وزیر اطلاعات و ارتباطات نپال، جناب آقای دی.ام. جایاراتنه، وزیر پست، مخابرات و توسعه سری لانکا، جناب آقای اویدیو خسوس امارال، وزیر حمل و نقل، ارتباطات و امور عمومی تیمور لسته، جناب آقای ماکزیم کورمان کارلوت، وزیر امور خارجه جمهوری وانواتو، جناب آقای باریالای حسام، معاون (فنی) وزارت ارتباطات افغانستان، جناب آقای داتو کونگ چو ها ، معاون وزارت علوم، فناوری و نوآوری مالزی و جناب آقای شرالی اس. نجم الدین اف، قائم مقام وزارت ارتباطات تاجیکستان به عنوان نواب رئیس انتخاب کرد. آقای یوری جی. گرین، مدیرکل همکاریهای بین المللی، وزارت فناوریهای اطلاعات و ارتباطات فدراسیون روسیه به عنوان گزارشگر انتخاب شد. جناب آقای جهانگرد از نمایندگان شرکت کننده در کنفرانس به خاطر انتخابش به عنوان رئیس کنفرانس قدردانی کرد. جناب آقای سفیر باقر اسدی، مشاور وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران از سوی ریاست کنفرانس برای هدایت برخی از جلسات کنفرانس به نیابت از ایشان برگزیده شد.
6- یک گروه کاری باز برای نهایی نمودن پیش نویس ”بیانیه تهران“ و پیش نویس ”طرح عمل منطقه ای به سوی جامعه اطلاعاتی در آسیا و اقیانوسیه“ از سوی کنفرانس تشکیل شد. گروه کاری روز اول و دوم ژوئن 2005 به کار پرداخت و نتایج کارش را به کنفرانس گزارش داد. ریاست گروه کاری را آقای محسن اسپری، رایزن نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل در ژنو بر عهده داشت.
7- نتایج اولین کنفرانس منطقه ای که در اکتبر 2004 در بانکوک برگزار شد توسط آقای الکساندر روسلی، مشاور ویژه وزارت ارتباطات و اطلاعات اندونزی که ریاست کنفرانس مزیور را بر عهده داشت ارائه گردید. به همین ترتیب، نتایج کنفرانسهای زیرمنطقه ای برگزار شده در بیشکک در نوامبر 2004، سووا در دسامبر 2004، بالی در فوریه 2005 و کاتماندو در 2005 توسط جناب آقای شرلی اس. نجم الدین اف، قائم مقام وزارت ارتباطات تاجیکستان، خانم فوئاتای پورسل، دبیر و مشاور فناوری اطلاعات و ارتباطات وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات ساموا، آقای ایزیرمان جوسان، رئیس اداره اطلاعات، برنامه ریزی و همکاری بین المللی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات اندونزی و آقای آتما رام قیمیره، عضو و دبیر کمیسیون بلندپایه فناوری اطلاعات ارائه شد. این گزارشات در ضمیمه 4 آمده است.
8- آقای گونادی فدوراف، رئیس گروه سیاست گذاری فناوری اطلاعات و ارتباطات، بخش فناوری اطلاعات، ارتباطات و فضای اسکاپ و آقای شاهد اختر، هماهنگ کننده برنامه توسعه اطلاعات آسیا-اقیانوسیه گزارشهایی را پیرامون رایزنیهای منطقه ای درباره حاکمیت اینترنت به کنفرانس ارائه کردند. آقای رام شارما تیواری، کارشناس امور اقتصادی بخش فناوری اطلاعات، ارتباطات و فضای اسکاپ، گزارشی درخصوص گردآوری موارد تامین مالی فناوری اطلاعات و ارتباطات برای توسعه در آسیا و اقیانوسیه ارائه داد و آقای وو گواوزیانگ، رئیس گروههای کاربرد فناوری فضا، بخش فناوری اطلاعات، ارتباطات و فضای اسکاپ گزارشی را درباره مدیریت بلایا با بهره مندی از فناوری اطلاعات، ارتباطات و فضا ارائه کرد.
9- مراسم رسمی افتتاحیه با سرود ملی جمهوری اسلامی ایران آغاز شد .پیام ریاست جمهوری اسلامی ایران جناب آقای سید محمد خاتمی به مراسم افتتاحیه توسط جناب آقای جهانگرد، مشاور ویژه رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران قرائت شد. جناب آقای سید احمد معتمدی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات جمهوری اسلامی ایران و آقای کیم هاک سو، معاون دبیرکل سازمان ملل و دبیر اجرایی اسکاپ بیاناتی را ایراد کردند. پیام افتتاحیه و این بیانات در ضمیمه 5 آمده است.
10- سخنرانیهای اصلی کنفرانس توسط آقای نیتین دسابی، مشاور ویژه دبیرکل اجلاس جهانی سران پیرامون جامعه اطلاعاتی و رئیس گروه کاری مربوط به حاکمیت اینترنت، جناب آقای سفیر لانیس کارکینس، رئیس کمیته مقدماتی مرحله تونس اجلاس جهانی سران پیرامون جامعه اطلاعاتی و آقای چارلز جیجر، ردیس اجرائی دبیرخانه اجلاس جهانی سران پیرامون جامعه اطلاعاتی انجام شد. جناب آقای سفیر دانیل استاوفاچر، نماینده شورای فدرال سوئیس برای اجلاس جهانی سران پیرامون جامعه اطلاعاتی و آقای زیتون هساومی، مدیر کمیته نمایشگاه، مرحله تونس اجلاس جهانی سران پیرامون جامعه اطلاعاتی در تونس به عنوان دو میزبان اجلاس (قیلی) جهانی سران از دیگر سخنرانان این کنفرانس بودند.
11- آقای شایلندرا ک. هاجلا، مشاور اسکاپ پیش نویس طرح عمل منطقه ای به سوی جامعه اطلاعاتی در منطقه آسیا و اقیانوسیه را در کنفرانس ارائه کرد. آقای زوآن زنگپی، مدیر بخش فناوری اطلاعات، ارتباطات و فضا ی اسکاپ پیش نویس بیانیه تهران را ارائه نمود.
12- اعضای کنفرانس کمال قدردانی خود را از دولت جمهوری اسلامی ایران بخاطر سخاوت و نظم و ترتیب عالی کنفرانس ابراز داشتند. اعضای کنفرانس همچنین از حمایتهای سخاوتمندانه دولت ژاپن بخاطر ارائه حمایت مالی به اسکاپ برای سازماندهی کنفرانسهای زیرمنطقه ای و منطقه ای تقدیر کردند. اعضای کنفرانس ازاسکاپ و برنامه توسعه اطلاعات آسیا-اقیانوسیه وابسته به برنامه توسعه سازمان ملل و اتحادیه بین المللی ارتباطات راه دور بخاطر همکاری در سازماندهی کنفرانس قدردانی بسیار نمودند.
13- کشورهای زیر به موحب بند 6 دستور جلسه کنفرانس سخنانی ایراد کردند: افغانستان، ارمنستان، استرالیا، آذربایجان، بنگلادش، بوتان، برونئی دارالسلام، کامبوج، چین، اندونزی، جمهوری اسلامی ایران، ژاپن، جمهوری دموکراتیک مردمی لائوس، مالزی، جزایر مارشال، میانمار، نائورو، نپال، زلاندنو، قزاقستان، پاکستان، گینه جدید پاپائو، فیلیپین، فدراسیون روسیه، ساموا، سری لانکا، تاجیکستان، تیمورلسته، وانواتو و ویتنام.
14- همچنین نمایندگان سازمان بین المللی مهاجرت (IOM) سخنانی در این خصوص ابراز کردند. نمایندگان جوامع مدنی، سازمانهای غیردولتی و بخشهای خصوصی نقطه نظرات خود را طول کنفرانس بیان نمودند.
ب- تصویب گزارش
1- کنفرانس بطور متفق القول بیانیه تهران را که در ضمیمه 6 آمده است تصویب کرد. کنفرانس بخش سابقه ”طرح عمل منطقه ای“ و گزارش اطلاعات را که به پیوست سند ارائه شده توسط دبیرخانه اسکاپ آمده است مورد ملاجظه قرار داد. کنفرانس بخشی را که عنوان آن ”طرح عمل منطقه ای - برنامه ها/ پروژه ها و متدولوژی برای همکاری منطقه ای“ است تصویب کرد. این طرح در ضمیمه 7 آمده است.
2- کنفرانس این گزارش را در دوم ژوئن 2005 مورد تصویب قرار داد.

ما شرکت کنندگان در کنفرانس بلندپایه آسیا-اقیانوسیه برای تدارک اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی از 10 تا 12 خرداد در تهران گرد آمده ایم،
با تایید مجدد خواست مشترک جهانی و تعهد به ایجاد جامعه اطلاعاتی مردم-‌محور، فراگیر و توسعه‌گرا که در بالاترین سطح سیاسی با اتخاذ بیانیه اصول و طرح عمل ژنو صورت گرفته است؛
با اذعان بر اینکه تبدیل شکاف دیجیتالی به فرصتهای دیجیتالی، علاوه بر سایر چیزها، نیاز به دسترسی به فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، اطلاعات و دانش دارد و اینکه ارتباط، عاملی اصلی و توانمندساز در ایجاد جامعه اطلاعاتی می‌باشد؛
با تایید مجدد ضرورت یکپارچه سازی تلاشها برای تضمین دسترسی جهانی، فراگیر و بدون تبعیض به فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، اطلاعات و دانش به گونه ‌ای که همه، از جمله تمام گروههای مورد نظر که در بندهای مربوطه طرح عمل ژنو اجلاس جهانی سران درحصوص جامعه اطلاعاتی مشخص شده اند، بتوانند از فرصتهایی که این فناوریها ارائه می‌دهد سود ببرند؛
با تایید مجدد ضرورت حمایت از تلاشهای ملی در کشورهای در حال توسعه، از جمله کشورهای کمتر توسعه یافته، کشورهای کوچک جزیره ‌ای در حال توسعه و محصور در خشکی و نیز کشورهای با اقتصاد در حال انتقال، در زمینه ساخت، بهبود و تقویت ظرفیتها برای تسهیل مشارکت صادقانه آنها در تمامی ابعاد جامعه اطلاعاتی از جمله از طریق در دسترس بودن منابع، منابع مالی یا غیره و با انتقال تکنولوژی؛
با تصدیق اینکه ”جامعه اطلاعاتی“ باید با در نظر گرفتن ویژگیهای خاص منطقه آسیا- اقیانوسیه و بر اساس احترام به هویت فرهنگی، تنوع زبانی و فرهنگی، سنتها و مذاهب پایه گذاری و ترغیب‌ شود و گفتگوی میان فرهنگها و تمدنها از جمله از طریق ایجاد، اشاعه و حفاظت از محتوای محلی تقویت شود؛
با اذعان بر اهمیت اصول اخلاقی برای «جامعه اطلاعاتی» و ضرورت جلوگیری از استفاده های سوء از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات؛
با تایید مجدد تعهد منطقه‌ ای، رویای مشترک و استراتژیهای مشترک برای «جامعه اطلاعاتی» که در بیانیه توکیو – چشم انداز آسیا- اقیانوسیه در خصوص اجلاس جهانی سران متخذه در کنفرانس منطقه‌ ای آسیا- اقیانوسیه در ژانویه 2003 – تصریح شده است؛
همچنین با تایید مجدد تعهد منطقه‌ ای برای اجرای طرح عمل ژنو و اقدام برای دستیابی به اهداف بیانیه اصول ژنو همان طور که در بیانیه شانگهای در شصتمین نشست اسکاپ در آوریل 2004 به صراحت بیان شده است؛
با تاکید بر نهایت اهمیت همکاری بین‌المللی و منطقه ‌ای در ساخت ”جامعه اطلاعاتی“ که مکمل تلاشهای ملی از طریق تبادل تجربیات و بهترین شیوه های عمل، ابتکارهای ایجاد شبکه منطقه ‌ای و ایجاد و دنبال کردن رویای مشترک منطقه ‌ای است؛
با تایید نتایج اصلی ”نخستین کنفرانس آسیا- اقیانوسیه برای پیگیری مرحله اول و تدارک مرحله دوم اجلاس جهانی سران درخصوص جامعه اطلاعاتی که در اکتبر 2004 در تایلند برگزار شد“ و چهار ”کنفرانس زیرمنطقه ‌ای“ که به ترتیب در نوامبر 2004 در قرقیزستان، در دسامبر 2004 در فیجی، در فوریه 2005 در اندونزی، و در مارس 2005 در نپال برگزار شده است، و با حمایت از تلاشهایشان در تنظیم ”طرح عمل منطقه ‌ای به سوی جامعه اطلاعاتی در آسیا و اقیانوسیه“ و کمکهایشان به مباحثات جهانی پیرامون حاکمیت اینترنت، مکانیزمهای مالی برای فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و توسعه و نقش فناوریهای اطلاعات و ارتباطات برای مدیریت دانش-محور بلایا؛
با توجه به یافته ‌های ”گزارش نشست گفتگوی آزاد منطقه ای پیرامون حاکمیت اینترنت (ORDIG) برای اجلاس جهانی سران و گروه کاری حاکمیت اینترنت (WGIG) سازمان ملل“؛
نیز با توجه به نتیجه گزارش رئیس ”کنفرانس شبکه حاضر در همه جا در توکیو“ که به عنوان یک نشست موضوعی اجلاس جهانی سران پیرامون جامعه اطلاعاتی در 16 و 17 می 2005 برگزار شد؛
با تصدیق نقش حیاتی مشارکت بین و میان دولتها، بخش خصوصی، جامعه مدنی از کشورهای در حال توسعه و کشورهای توسعه یافته و سازمانهای منطقه ‌ای و بین‌المللی و تعهد و تلاشهای فوری و جمعی شان در تبدیل شکاف دیجیتالی به فرصتهای دیجیتالی و در همکاری برای بهبود دسترسی جهانی، همه جا حاضر، منصفانه و با هزینه مناسب به زیرساختهای اطلاعاتی و ارتباطاتی و فناوریها و نیز به اطلاعات و دانش؛
با تصدیق مجدد اینکه اقدام فوری در سطوح منطقه ‌ای و ملی برای تحقق اهداف اجلاس جهانی سران برای ایجاد و توسعه جامعه اطلاعاتی و رساندن مزایای آن به همگان ضروری است؛
با قدردانی از فعالیتهای انجام شده توسط اسکاپ، اتحادیه بین المللی ارتباط راه دور، برنامه توسعه اطلاعات منطقه آسیا-اقیانوسیه وابسته به برنامه توسعه سازمان ملل و دیگر سازمانهای بین‌المللی و منطقه ‌ای از جمله گروه ویژه فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان ملل، جامعه مخابراتی آسیا-آقیانوسیه (APT)، یونسکو (سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل)، دبیرخانه مجمع اقیانوسیه و بانک توسعه آسیا (ADB) در ترویج و افزایش توسعه جامعه اطلاعاتی فراگیر؛
بدینوسیله؛

1- ”طرح عمل منطقه ‌ای به سوی جامعه اطلاعاتی در آسیا- اقیانوسیه“ را تصویب می کنیم، این طرح خصوصیات ویژه و نگرانیهای عمومی منطقه را مد نظر قرار می دهد و دربرگیرنده توصیه هایی برای اقداماتی جهت تکمیل تلاشهای ملی به منظور ایجاد جامعه اطلاعاتی و یکپارچه سازی فناوریهای اطلاعات و ارتباطات برای دستیابی به اهداف اعلامیه هزاره می‌باشد؛

2- همه اعضا در آسیا و اقیانوسیه شامل دولتها، بخش خصوصی، جامعه مدنی و سازمانهای منطقه ‌ای و بین‌المللی را به افزایش مشارکت در اجرای ”طرح عمل منطقه ‌ای به سوی جامعه اطلاعاتی“ در سطوح ملی و منطقه ‌ای فرا می خوانیم؛

3- همه دولتهای منطقه را به حمایت از ”طرح عمل منطقه ‌ای“ بویژه با افزایش همکاری منطقه ‌ای و تشویق ایجاد محیطی توانمند برای توسعه جامعه اطلاعاتی در منطقه فرا می خوانیم؛

4- جامعه مدنی از جمله سازمانهای غیردولتی را به مشارکت فعال در تحقق ”طرح عمل منطقه ‌ای“ بویژه برای تضمین پایداری پروژه‌ ها و آوردن مزایای فناوریهای اطلاعات و ارتباطات به جوامع محلی فرا می خوانیم؛

5- جامعه تجار را به ادامه ایفای نقش مهم خود در توسعه و کاربرد فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و به مشارکت فعال در پروژه ‌ها با دیگر اعضا به منظور تضمین دسترسی جهانی به فناوریهای اطلاعات و ارتباطات فرا می خوانیم؛

6- از نهادهای سازمان ملل از جمله اتحادیه بین المللی ارتباطات راه دور، یونسکو، بخش امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل (UNDESA) و سایر سازمانهای مربوطه سازمان ملل درخواست می‌کنیم تا به تناسب حوزه فعالیت خود، همراه با سایر سازمانهای بین‌المللی و منطقه ‌ای نقشی سودمند و توام با تشریک مساعی را به عنوان هماهنگ کنندگان مشارکت و همکاری با سایر فعالان در اجرای خطوط کاری طرح عمل اجلاس سران (WSIS) ایفاء نمایند.

7- از اسکاپ درخواست می‌کنیم تا اجرای ”طرح عمل منطقه ‌ای“ را هماهنگی کند و فعالیتهای مندرج در ”طرح عمل منطقه ‌ای“ را با سازمانهای بین‌المللی و منطقه ‌ای ذیربط در الویت قرار دهد، و با در نظر داشتن خصوصیات و احتیاجات کشورهای مختلف، توجه ویژه ای به نیازهای کشورهای کمتر توسعه یافته، کشورهای در حال توسعه محصور در خشکی و کشورهایی جزیره ای در حال توسعه مبذول دارد؛

8- از دولتها و سازمانهای منطقه ‌ای و بین‌المللی مربوطه بویژه اعضای گروه کاری بین- سازمانی منطقه ‌ای مربوط به فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و نیز جامعه مدنی مصرانه می خواهیم تا با اسکاپ در برنامه‌ریزی و اجرای فعالیتهای مخصوص ”طرح عمل منطقه ‌ای“ برای تضمین به کمال رسیدن تلاشها و همچنین استفاده موثر از منابع قابل دسترسی همکاری نمایند.

9- از موسسات مالی بین‌المللی و منطقه ‌ای و کشورهای اهداءکننده (کمک مالی) دعوت می کنیم تا مشارکت خود را در تامین مالی فناوریهای اطلاعات و ارتباطات افزایش دهند ]و پروژه‌ های ”طرح عمل منطقه ای“ را در الویت قرار دهند[؛

10- از اسکاپ، برنامه توسعه اطلاعات آسیا-اقیانوسیه وابسته به برنامه توسعه سازمان ملل، اتحادیه بین المللی ارتباطات راه دور، یوتسکو از جمله کمیسیون بین‌المللی اقیانوس‌شناسی(IOC) و دیگر سازمانهای بین‌المللی و منطقه ‌ای درخواست می ‌کنیم تا به تلاشهای خود در ظرفیت سازی و افزایش آگاهی و اشاعه بهترین شیوه های عمل در حوزه های حاکمیت اینترنت، مکانیزمهای مالی برای فناوریهای اطلاعات و ارتباطات برای توسعه و استفاده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات برای مدیریت دانایی-محور بلایا همانطور که در کنفرانسهای زیرمنطقه ‌ای توصیه شده بود، ادامه دهند.

علی شمیرانی- فاز دوم اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعات (WSIS) از شانزدهم تا هجدهم نوامبر برابر با بیست و پنجم تا بیست و هفتم آبان ماه در کشور تونس برگزار می‌شود تا یک بار دیگر هزاران نفر از سران دنیا، نمایندگان شرکت‌های بزرگ، نهادهای غیردولتی، نمایندگان جامعه مدنی و نهادهای بین‌المللی گرد‌ هم آمده تا به تصویب محورهای کلیدی همچون برنامه عمل توسعه جامعه اطلاعات، موضوع راهبری اینترنت و مکانیزم‌های مالی کمک به توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در دنیا بپردازد.

بر اساس گزارش منتشر شده از سوی اتحادیه جهانی مخابرات (ITU) اهمیت این اجلاس در حدی است که در فاصله باقی مانده به برگزاری، افرادی همچون کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل، حود 50 تن از روسای جمهور و سران کشورها، مدیران ارشد بیش از 200 شرکت بزرگ دنیا همچون گوگل، آلکاتل، اریکسون، فرانس تلکام، نوکیا، مایکروسافت، اینتل و مدیران آژانس‌های بین‌المللی همچون UNESCO،UNDP، ITU، UPU حضور خود را در این اجلاس از چندی پیش قطعی کرده‌‌اند.

نمایشگاه اصلی این اجلاس با عنوان (ICT4ALL) از 15 تا 19 نوامبر دایر خواهد بود و شرکت‌های بزرگ از کشورهای پیشرفته و در حال توسعه به عرضه آخرین محصولات، طرح‌‌ها و راه ‌کارهای خود جهت توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در دنیا نخواهد پرداخت. بر این اساس پیش‌بینی می‌شود که بالغ بر 40 هزار نفر از بخش نمایشگاهی اجلاس تونس بازدید کنند.

در فاز دوم WSIS برنامه عمل توسعه جامعه اطلاعات که پایه آن در سال 2003 و با حضور نمایندگان و سران 175 کشور دنیا در ژنو گذاشته شده بود به تصوب خواهد رسید.

بر این اساس اهداف پیش‌بینی شده در برنامه عمل جامعه اطلاعات که تا سال 2015 باید به ثمر برسد شامل محورهایی همچون برقرار ارتباط روستاها، امکان عمومی، مدارس و دانشگاه‌ها، مراکز تحقیقاتی، کتابخانه‌ها، مراکز پزشکی و بیمارستان‌ها و نهادهای دولتی با یکدیگر است.

سران کشورها در این اجلاس همچنین در خصوص مباحثی همچون استراتژی‌های مالی جهت کمک به توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در کشورهای در حال توسعه و راه‌های موجود جهت راهبری اینترنت به بحث و توافق خواهد رسید.

بر اساس این گزارش یکی از اصلی‌ترین اهداف این اجلاس بررسی راه‌های موجود جهت فراهم آوردن دسترسی هر چه بهتر کشورهای در حال توسعه به اینترنت و فناوری‌اطلاعاتی و ارتباطی است.

جدیدترین گزارش اتحادیه جهانی مخابرات (ITU) نشان می‌دهد که قریب به 942 میلیون نفر از مردم دنیا در کشورهای توسعه یافته نسبت به 85 درصد باقی مانده از مردم سراسر دنیا در سایر کشورها، 5 برابر دسترسی بهتر به تلفن‌های ثابت و متحرک، 9 برابر دسترسی بهتر به خدمات اینترنتی و 13 برابر دسترسی بهتر به کامپیوتر‌های شخصی دارند که این امر بیانگر شکاف دیجیتال و گسترش عمق آن در دنیا محسوب می‌شود.

ITU همچنین تخمین می‌زند که 800 هزار روستا در دنیا همچنین از دسترسی به خطوط تلفن، اینترنت و سایر تجهیزات مدرن ICT محروم بود و در فقر دیجیتال به سر می‌برند.

از ایران چه خبر

اما با تمام این تفاسیر، اهمیت اجلاس مذکور و مهمتر از آن لزوم حضور فعال در آن هنوز، خبری از کم و کیف حضور هیأتی از ایران در اجلاس مذکور در دست نیست.

این موضوع با توجه به فرصت اندک باقی مانده تا اجلاس موجبات نگرانی کارشناسان داخلی را فراهم آورده است و به نحوی که برخی از کارشناسان معتقدند ایران حضوری تشریفاتی در این اجلاس خواهد داشت.

در این خصوص کارشناسان به اظهارنظرهای متفاوتی در خصوص کیفیت و اهمیت حضور در اجلاس WSIS پرداخته‌اند که برخی از این موارد در پی می‌آید.
شرایط مطلوبی برای حضور دراجلاس WSIS نداریم

مدیر مرکز پژوهش‌های ارتباطات (علامه) معتقد است که‌ از شرایط مطلوب دوره‌ی قبل برای حضور دردومین مرحله‌ی اجلاس جهانی سران درباره‌ی جامعه‌ی اطلاعاتی تونس برخوردار نیستیم .

«حسین ابراهیم‌آبادی» در گفت‌وگو با(ایسنا)، درباره‌ی ارزیابی فعالیت‌های ایران برای شرکت در دومین مرحله‌ی اجلاس جهانی سران درباره‌ی جامعه‌ی اطلاعاتی تونس‌، اظهار داشت: تحرک مجموعه‌ی هیات ایرانی برای شرکت در اجلاس WSIS و ارایه‌ی دستاوردهای ایران در این زمینه‌، نسبت به دوره‌ی قبل که در سال 2003 در ژنو برگزارشد، بسیار کمتر است، به طوری که تنها چند هفته به برگزاری دومین مرحله‌ی اجلاس جهانی سران درباره‌ی جامعه‌ی اطلاعاتی باقی مانده است، اما هنوز مشخص نیست ایران چه برنامه‌ای برای مشارکت در این اجلاس دارد . وی افزود: هنوز دولت جدید نسبت به حوزه‌ی جامعه‌ی اطلاعاتی تصمیمی‌ را اتخاذ نکرده است و مشخص نیست، ایران هم مانند دوره‌ی قبل در یک هیات عالی رتبه از سران دولت از جمله رییس جمهور در این اجلاس شرکت می‌کند یانه ؟

به عقیده‌ی وی، با توجه به این‌که شورای عالی اطلاع رسانی دچار تغییراتی نشده است و همچنین پی‌گیر فعالیت‌های ایران در حوزه‌ی WSIS است به نظر می‌رسد ، برنامه‌های کشور همانند دوره‌ی قبل باشد.

مدیر مرکز پژوهش‌های ارتباطات با اشاره به این‌که برای حضور در اجلاس تونس از شرایط مطلوبی برخوردار نیستم‌، تصریح کرد: شواهد موجود نشان می‌دهد اجلاس WSIS تونس از اهمیت بالایی همانند اجلاس ژنو، برای سران دولت‌ها، برخوردار نیست، چراکه در اجلاس WSIS ژنو و در ادامه در نشست‌های مقدماتی اجلاس WSIS تونس بیشتر مسائل مرتبط با جامعه‌ی اطلاعاتی جمع بندی و نهایی شده است و تنها دو موضوع مدیریت اینترنت ، مکانیزم‌هایی پیگیری مفاد WSIS باقی مانده است.

وی افزود: شاید تصمیم‌گیری درباره‌ی مباحث کلی WSIS در دوره‌ی قبل، و تنهاباقی ماندن دو موضوع سبب شود ، سران دولت‌ها در سطح عالی در این اجلاس شرکت نکنند، بنابر این ضرورتی ندارد سران دولت‌ها در این اجلاس حضور فعالی داشته باشند ، آنچه مهم است نهادهای مدنی و بخش خصوصی باید در این اجلاس نقش چشم‌گیری داشته باشند و در واقع با تعامل بخش دولتی ونهادهای مدنی و بخش خصوصی می‌توان دستاوردهای شایسته‌ای از ایران را در این اجلاس ارایه کرد.
حضور مسوولان عالی رتبه‌ی کشور در اجلاس تونس ضروری است

مدیرگروه جامعه‌ی اطلاعاتی پژوهشگاه مرکز اطلاعات ومدارک علمی‌ایران،گفت: باید ایران در سطوح بالایی در اجلاس WSIS تونس، شرکت کند چرا که اسنادی که در این اجلاس به تصویب نهایی نمایندگان کشور‌ها می‌رسد در سرنوشت تمامی‌کشورهای دنیا ، تاثر خواهد داشت .

«بهزاد دوران» در گفت‌وگو با (ایسنا)، درباره‌ی فعالیت‌های ایران در حرکت به سوی دومین مرحله‌ی اجلاس جهانی سران درباره‌ی جامعه‌ی اطلاعاتی ، اظهار داشت: تا به امروز هر یک از بخش‌های دولتی، جامعه مدنی و بخش خصوصی فعالیت‌هایی را در جهت ارایه به اجلاس WSIS تونس انجام داده‌اند اما هنوز چارچوب مشخص و منسجمی ‌برای ارایه‌ی این دستاوردها، اتخاذ نشده است.

به عقیده‌ این مدرس دانشگاه، باید هر سه بخش دولتی ، خصوصی و جامعه‌ی مدنی با همکاری یکدیگر‌، بتوانند دستاوردهای خوبی را از فعالیت‌های ایران در اجلاس WSIS تونس ارایه کنند .

همچنین حضور مسوولان عالی رتبه‌ی کشور در این اجلاس ضروری است، چرا که معاهدات و اسنادی که در این اجلاس به تصویب اعضای WSIS می‌رسد در سرنوشت آینده‌ی کشورهای جهان بی تاثیر نخواهد بود و ما نیز خواه یا ناخواه باید به این سیاست تن در دهیم ، بنابر این با شرکت و اعلام مواضع خود می‌توانیم در سیاست‌گذاری‌های WSIS تاثیر گذار باشیم.

بخش دانشگاهی در کنفرانس‌های علمی اجلاس wsis تونس شرکت می‌کند

دکتر مهدی محسنیان راد" استاد علوم ارتباطات گفت: بخش دانشگاهی در کنفرانس های علمی اجلاس wsis تونس ( دومین اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعات) شرکت خواهد کرد.

وی افزود: کنفرانس های علمی اجلاس wsis تونس همزمان با برگزاری آن اما در سالن های جدا برگزار می شود . دویمن اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعات 16 تا 18نوامبر 2005(25 تا 27 آبان ماه سال جاری) در کشور تونس برگزار می شود.

وی اظهار داشت: تا جایی که من اطلاع دارم دو نفر از اساتید دانشگاه برای ارایه مقاله در کنفرانس های علمی دومین اجلاس سران درباره جامعه اطلاعات برگزیده شده اند.

وی ادامه داد: در فاصله اجلاس ژنو تاکنون چند نشست مهم در کشورمان در خصوص آمادگی برای اجلاس تونس برگزار شد که یکی از آنها نشست دو روزه چند ماه گذشته بود که وزارت ارتباطات در آن نقطه نظرات اساتید دانشگاهی از جمله دکتر معتمد نژاد را دریافت کرد.

این استاد علوم ارتباطات اظهار داشت: شرکت در اجلاس تونس به دو بخش دولتی و غیر دولتی نظیر دانشگاهیان و محققان تقسیم می شود. محسنیان راد افزود: من در جریان چگونگی حضور و برنامه ریزی های بخش دولتی نیستم اما اطلاع دارم که از سازمان فرهنگ و ارتباطات در این اجلاس شرکت خواهند کرد.

وی در مورد گروه دوم شرکت کننده در اجلاس تونس درباره جامعه اطلاعات گفت: این گروه کسانی هستند که در کنفرانس علمی که در حاشیه اجلاس تونس برگزار می شود برای ایراد سخنرانی و ارایه مقاله شرکت خواهند کرد .

این استاد علوم ارتباطات یادآور شد: محققان حوزه فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی از چند ماه پیش از برگزاری اجلاس ژنو برای شرکت در اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعات درحال برنامه ریزی بودند.
تصمیم وزیر ارتباطات برای حضور در اجلاس wsis اعلام می شود

پیشنهاد حضور وزیر ارتباطات در اجلاس جامعه جهانی اطلاعاتی (WSIS) به عنوان نماینده دولت ایران ارائه شده است .

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شهر بر این اساس شنیده شده است که وزیر ارتباطات در اوایل هفته آتی در خصوص حضور در اجلاس WSIS تصمیم گیری و نتیجه متعاقباً اعلام خواهد شد .

على پرند - در آخرین نشست مقدماتى جامعه اطلاعاتى که چندى قبل در ژنو سوئیس برگزار شد باردیگر مسائل به جایى بازگشت که از همان جا آغاز شده بود. قریب به دو سال قبل در ژنو در دور نخست اجلاس سران جامعه اطلاعاتى موضوع حاکمیت بر اینترنت به عنوان یکى `از مهمترین و بحث برانگیزترین مسائل مطرح شد. در یکى از بزرگترین و دموکراتیک ترین نشست هاى بین المللى، جهان در زمینه یک موضوع به دو جبهه تقسیم شد، بخشى شامل کشورهاى در حال توسعه و فقیر آسیایى و آفریقایى و بخش دیگر کشورهاى پیشرفته مثل اروپا و آمریکا. کشورهاى گروه اول با استناد به ایجاد جامعه اى برابر خواستار تعیین سهمى در زمینه مدیریت بر اینترنت بودند، شبکه اى که طى دهه گذشته ساختار اقتصادى و اجتماعى بسیارى از آنان را تغییر داده و آن را به شکل یک شبکه استراتژیک درآورده است. کشورهاى اروپایى و از جمله آمریکا، اما معتقد بودند که اینترنت به شکل فعلى و با مدیریت کنونى خود به چنین رشدى دست یافته و هرگونه دستکارى در نوع مدیریت آن مى تواند به ازهم گسیختگى آن بینجامد. این موضوع پیش زمینه اى براى آغاز بحث مفصل راهبرى اینترنت (internet governance) در جهان بود بحثى که تا به امروز بى نتیجه مانده است.

• شمشیر دو لبه

زادگاه اینترنت ایالات متحده آمریکاست و این پروژه پیشینه اى نظامى در این کشور دارد. آمریکا اما طى سال هاى اخیر با تغییر شکل تدریجى در نوع حکومت گرى بر اینترنت تلاش کرده تا مناسبات اقتصادى مختلفى را برآن استوار کند؛ مناسباتى که از طرفى بتواند به گسترش و نفوذ آن در جهان کمک کند و از طرف دیگر منافع جدیدى را براى این کشور قدرت طلب به وجود بیاورد. امروزه بسیارى از کشورهاى جهان و انبوهى از بنگاه هاى مالى و اقتصادى روابط و تبادلات خود را از طریق این شبکه انجام مى دهند و به همین دلیل این شبکه براى بسیارى از کشورها به منافع ملى آنها گره خورده است. از این رو ادامه سرمایه گذارى روى این شبکه از طرف برخى کشورهایى که حداقل از جانب کشورهاى قدرتمند و پیشرفته احساس امنیت نمى کنند با ریسک بسیار بالایى همراه خواهد بود. این دسته از حکومت ها اینترنت را چون شمشیر دولبه اى مى بینند که مى تواند در عین سودمندى یک عامل بالقوه خطر نیز باشد. عاملى که اختیار آن در دست کشورى چون ایالات متحده است که در مواقع لزوم از هر ابزارى براى اعمال نفوذ استفاده مى کند. آنچه آمریکایى ها با قطع اینترنت به سر سومالى و عراق آوردند و آنچه از طریق تحریم کشورهایى مثل کوبا و ایران انجام داده اند و بالاخره فشار بسیار زیادى که با ماهیت حقوق بشر روى کشورهایى چون چین و ویتنام وارد مى سازند به خودى خود براى بسیارى از کشورهاى هم عرض نگران کننده است. به همین دلیل حکومت هاى مختلف کشورهایى از این دست در اجلاسى بین المللى چون WSIS که اصل در آن توافق (و نه راى گیرى) همگان است، با یکدیگر جبهه جدیدى را علیه ایالات متحده گشوده اند. نکته مشترکى که بعد از دو سال و پس از قریب به چند جلسه مقدماتى ( شامل جلسات متعدد کارگروه حاکمیت بر اینترنت که اعضاى آن از طرف نماینده دبیرکل سازمان ملل تعیین شدند) به آن دست یافتند ایجاد حاکمیتى بین المللى و چندجانبه نگر و شفاف براى اینترنت است. پیشنهاد مشخص در این زمینه از دو سال قبل تاکنون واگذارى حاکمیت اینترنت به نهادى بین المللى مانند اتحادیه جهانى مخابرات- ITU- است که مستقیماً تحت نظر سازمان ملل اداره مى شود. این مسلماً خوشایند آمریکایى ها نیست، آنها حاضر نیستند که به سادگى همه داشته هاى خود را در این عرصه دودستى تقدیم جامعه بین المللى کنند هر چند این امتناع مغایر با سیاست هاى جهانى سازى آنها باشد.

• جنگ براى حاکمیت

در آخرین نشست مقدماتى WSIS و درست در فاصله یک ماه تا اجلاس نهایى سران جامعه اطلاعاتى در تونس اختلافات بر سر مدیریت اینترنت به چالشى جدى رسیده و این چالش زمانى جنبه جدى ترى به خود گرفته که اروپایى ها نیز به جمع کشورهایى پیوسته اند که بر حاکمیت غیرمتمرکز اینترنت تاکید کرده اند. این حضور به واقع تنها گذاشتن ایالات متحده در عرصه و تشکیل یک جبهه قوى علیه این کشور در زمینه مدیریت اینترنت است. آمریکایى ها به رغم چنین حرکتى باردیگر بر حاکمیت خود بر عرصه مدیریت اینترنت تاکید کرده و خاطرنشان کرده اند که حاضر نیستند مسئولیت هاى خود را به کشورهاى دیگر واگذار کنند. آنچه آمریکایى ها در دفاع از حاکمیت خود بر اینترنت ذکر مى کنند مبتنى بر این نکته است که اینترنت ابتدا در این کشور ظهور یافته و آنها حاضر نیستند حق مالکیت خود بر این عرصه را به کشورهاى دیگر واگذار کنند. با این حال این کشور و نهادهاى حاکم بر اینترنت آن طى سال هاى اخیر تلاش کرده اند که وجهى بین المللى به این مدیریت ببخشند. در نشست پایانى ژنو کشورهایى چون برزیل، چین و ایران تلاش هاى گسترده دیپلماتیکى را براى پیشبرد بحث تغییر حاکمیت بر اینترنت انجام دادند، تلاش هایى که باعث شد حداقل این بحث ناتمام به یک جلسه دیگر پیش از اجلاس پایانى جامعه اطلاعاتى منجر شود.

آنچه اجلاس جامعه اطلاعاتى و به خصوص کارگروه حاکمیت بر اینترنت سازمان ملل (WGIG) طى دو سال اخیر در این عرصه به وجود آورد، بازکردن بحث تغییر در ساختار این حاکمیت بود و این بحث فراتر از خواسته هاى دولت ها در این عرصه به ایجاد یک بحث علمى و فنى در این عرصه منجر شد. برخى صاحب نظران در این عرصه با ورود به این بحث عملاً ساختارهاى فعلى حاکمیت بر اینترنت را ناکارآمد توصیف کرده و خواستار ایجاد تغییرات وسیع در آن شدند. به رغم ایجاد چنین بحث هایى و با وجود آنکه تصور مى شود مخالفان حاکمیت مطلق ایالات متحده آمریکا بر این شبکه گسترده با هم متحد شده ا ند به سادگى تفاوت هاى دیدگاه آنان قابل مشاهده است. دولت هایى نظیر چین و برزیل انتظار دارند که در حاکمیت آینده اینترنت آنان نیز نقش داشته باشند و در مقابل کارشناسان مستقل مخالف حاکمیت فعلى معتقدند که نهادهاى غیردولتى باید به این گستره راه یابند. رسانه هاى آمریکایى طى هفته هاى اخیر با استناد به مخالفت هاى صورت گرفته با حاکمیت ایالات متحده خطرهاى ورود کشورهایى چون چین و ایران را به عرصه حاکمیت بر اینترنت برجسته کرده اند و با استناد به این نکته که این کشورها عملاً در محدوده کشورهاى خود اینترنت را به نوعى با محدودیت به شهروندان خود عرضه مى کنند از خطر ایجاد محدودیت اینترنتى براى کل جهان سخن گفته اند. این بحث تا آنجا پیش رفته که مقامات اروپایى پس از اجلاس مقدماتى ژنو و اعلام موضع تعجب برانگیز حمایت از حاکمیت بین المللى اینترنت تلاش کرده اند تا اطمینان دوباره شریک بزرگ اقتصادى و سیاسى خود را جلب کنند. خانم ویوین ردینگ کمیسر اروپایى هفته قبل در جمع خبرنگاران در لندن اطمینان داد که موضع اروپا تغییر حاکمیت فعلى اینترنت نیست اما به توافق نرسیدن بر سر آینده اینترنت در اجلاس WSIS مى تواند این شبکه را با بحران و از هم گسیختگى روبه رو سازد. منتقدان و صاحب نظران این عرصه همانند میلتون مولر نیز خاطرنشان کرده اند که ایالات متحده هر چند با ایجاد ترس از حضور برخى کشورها چون چین و ایران در این عرصه تا اندازه اى سعى مى کند که از زیر فشار مشکلات حاکمیت مطلق اینترنت بیرون برود اما عدم تغییر در ساختار فعلى حاکم بر نهادهاى اینترنتى عملاً این شبکه را به بن بست خواهد رساند. البته برخى منتقدان دیگر حاکمیت بر اینترنت نیز معتقدند که اساساً اجلاس جامعه اطلاعاتى فرصت مناسب براى تغییرات آرام و غیرسیاسى را در عرصه حاکمیت بر اینترنت از بین برده و آن را تا سطح یک جنگ لفظى سیاسى بى نتیجه پایین آورده است، به رغم همه اینها به نظر مى رسد جو سیاسى موجود جهان فرصت مناسبى براى فرارکردن از بحث ها و معضلات اصلى حاکمیت بر اینترنت است.

•••

موضوع راهبرى اینترنت یکى از ده ها موضوع مطرح اجلاس جامعه اطلاعاتى بود اما حالا و بعد از دو سال به مهمترین بحث این عرصه تبدیل شده است. ایران با حضور مداوم و پیشرو در بحث هاى مربوط به حاکمیت اینترنتى حالا به یکى از چند کشور مهم این عرصه تبدیل شده و هر چند برخى محدودیت هاى اینترنتى در داخل کشور مشکلاتى را براى فعالیت هاى دیپلماتیک در سطح این اجلاس ایجاد کرده اما حرکات ایران در این عرصه تاثیرگذار و قابل تشخیص است. به رغم این مشخصاً تغییرى در نوع سیاست هاى اینترنتى ایران پس از تغییرات ریاست جمهورى به چشم نمى خورد و باید دید آیا دولت جدید نیز چنین سیاست هایى را ادامه خواهد داد. دو سال قبل سیدمحمد خاتمى در اجلاس سران جامعه اطلاعاتى ژنو حاضر شد تا اهمیت بزرگترین اجلاس تاریخ ارتباطات جهان را براى کشورمان خاطرنشان کند و حالا باید منتظر ماند و دید که آیا رئیس جمهور جدید نیز از چنان حساسیت هایى برخوردار است؟

تابان خواجه نصیری - مقاله‌ی **مناقشه امریکا و اتحادیه اروپا بر سر اینترنت** مقاله‌ی جدیدی است که جمعه‌ی گذشته در اینترنشنال هرالد تریبییون منتشر و منعکس شده است. این مقاله در اینترنت، بازتاب گسترده‌ای داشته است و ذهن بسیاری از صاحب‌نظران و فعالان اینترنتی را به خود معطوف داشته است. پافشاری‌های امریکا بر سر موضوع حاکمیت اینترنت و پیشنهاد اخیر اتحادیه‌ی اروپا و از سوی دیگر مخالفت‌های کشورهای در حال توسعه، کار را به جایی رسانده است که از هم پاشیدگی اینترنت و سوق یافتن به شکل‌گیری اینترنت‌های متعدد به دلیل اختلافات و سوء تفاهم‌های بین‌المللی در فضای سایبر آنقدرها هم دور از ذهن به نظر نمی‌آید.

هیئت‌های مذاکره‌کننده معتقدند که مخالفت‌های سیاسی با شیوه‌ی امریکا که توسط مخالفین، به جنگ با عراق تشبیه شده است، منجر به بروز این‌گونه بحث‌های تکنیکی و فنی شده است. اتحادیه‌ی اروپا و کشورهای در حال توسعه می‌خواهد به امریکا این علامت را بدهند که این کشور نمی‌تواند همه‌ی کارها را به تنهایی انجام دهد.

به لحاظ اهمیت موضوع - ترجمه‌ای این مقاله برگرفته از وبلاگ «روایتی از تاریخ شفاهی و فولکلور اینترنتی»* است.
مناقشه امریکا و اتحادیه اروپا بر سر اینترنت
پنجشنبه‌ی گذشته در ژنو، پس از اینکه مذاکره‌کنندگان اتحادیه‌ی اروپا، محرومیت امریکایی‌ها از کنترل موثر اینترنت را پیشنهاد کردند، امریکا و اروپا در یکی از شدیدترین اختلافات‌شان درچند ماه اخیر بار دیگر رو در روی یکدیگر قرار گرفتند.

این تصمیم اروپایی‌ها در حمایت از سایر کشورهای جهان در ارائه‌ی درخواستی جهت ایجاد یک تشکیلات بین‌المللی جدید برای راهبری اینترنت، تعادل امریکایی‌ها را بوضوح بر هم زد و آنها را در مذاکراتی که برای رسیدن به راه جدیدی در قانونمند ساختن ترافیک دیجیتالی در قرن بیست و یکم طراحی شده بود عملا منزوی ساخت.

دیوید گراس هماهنگ‌کننده وزارت خارجه و مسئول سیاست‌های ارتباطات بین‌المللی امریکا می‌گوید: این تغییر موضعی اساسی و تکان‌دهند از سوی اتحادیه اروپا بود. پیشنهاد اروپا ظاهرا نمایانگر تغییر جهتی تاریخی در رویکرد تنظیمی‌ اینترنت است، تغییر جهت یا جابجایی از رویکردی که پیش از این مبتنی بود بر نقش هدایت‌کننده و راهبری بخش خصوصی به سوی یک کنترل از بالا به پایین دولتی برای اینترنت.

پس از دو سال مذاکره دیدار دو هفته ‌پیش هیئت‌های مذاکره‌کننده در ژنو امیدبخش آن بود که این هیئت‌ها بتوانند تا جمعه برای تنظیم یک سند پیش‌نویس به اجماع دست‌ یابند. مذاکرات پیرامون مسائل بین‌المللی دیجیتال که «اجلاس جهانی برای جامعه‌ی اطلاعاتی» نام داشت و توسط سازمان ملل برگزار شد قرار است در ماه نوامبر، در جلسه‌ای در تونس به نتیجه‌ای نهایی دست یابد. در حقیقت، با توجه به اینکه امریکا جنگی مستبدانه بر علیه کشورهایی که خواهان ایجاد تشکیلاتی جهانی برای نظارت بر اینترنت هستند آغاز کرده است، مذاکرات به بن بست رسیده‌ است.

چهارشنبه‌ی گذشته زمانیکه اتحادیه‌ی اروپا پیشنهاد دور از انتظار خود را مبنی بر اینکه مایل به ایجاد تشکیلاتی بین‌المللی برای وضع قوانین ناظر بر اینترنت است ارائه داد، ایالات متحده تنها متحد خود را از دست داد. در حال حاضر، وزارت بازرگانی ایالات متحده با اعمال تغییراتی در فایل های حوزه ریشه Root Zone Files که توسط «شرکت نام‌گذاری و شماره‌گذاری اینترنت (ICANN) - شرکتی غیر انتفاعی که دفتر آن در مارینا دل ری کالفرنیاست موافقت کرده است.
هیئت‌های مذاکره‌کننده معتقدند که مخالفت‌های سیاسی با شیوه‌ی امریکا که توسط مخالفین، به جنگ با عراق تشبیه شده است، منجر به بروز این‌گونه بحث‌های تکنیکی و فنی شده است. اتحادیه‌ی اروپا و کشورهای در حال توسعه می‌خواهد به امریکا این علامت را بدهند که این کشور نمی‌تواند همه‌ی کارها را به تنهایی انجام دهد. مخالفت با تداوم حاکمیت واشنگتن بر اینترنت در بیانیه‌ای که هفته پیش از سوی هیئت برزیلی حاضر در مذاکرات صادر گردید کاملا مشهود است: "در خصوص حاکمیت اینترنت این سه واژه‌ به ذهن خطور می‌کند: حقانیتی وجود ندارد! در دنیای دیجیتالی ما، تنها یک کشور برای همه‌ی ما تصمیم می‌گیرد.

اتحادیه‌ی اروپا در پیشنهاد جدیدش تصریح می‌کند که این تشکیلات جدید می‌تواند در خصوص اینکه چه کسی کنترل چه آدرس اینترنتی - یعنی مکانیسم اصلی برای یافتن اطلاعات بر روی شبکه‌ی جهانی - را بر عهده ‌بگیرد و در یاری رساندن به ایجاد سیستمی برای حل اختلافات چه نقشی ایفا کند، رهنمون‌هایی ارائه دهد.

این پیشنهاد جدید نقش دولت‌ها را در این مدل همکاری جدید به گونه‌ای تبیین می‌کند که دولت‌ها اساسا فارغ از هرگونه درگیری‌های‌ روزانه‌ی، فعالیت‌هایشان تنها بر موضوعات اساسی و سیاست‌های عمومی متمرکز باشند و علاوه بر آن متذکر می‌شود که مدل جدید نباید جایگزین موسسات یا مکانیسم‌های موجود گردد.

پیشنهاد اتحادیه اروپا که واجد ابهاماتی نیز بود شدیدا از سوی واشنگتن مورد مخالفت واقع شد اما راه را برای این امکان باز گذاشته بود که بر اساس آن سازمان ملل بتواند به تنهایی برخی نقش‌‌های هدایت کننده را در اختیار داشته باشد.

ایالات متحده این درخواست‌ها را مثل آنچه که هفته‌ی گذشته از سوی ایران طرح شده بود مبنی بر اینکه تشکیلاتی از سازمان ملل بر روی اینترنت نظارت داشته باشد شدیدا مورد انتقاد قرار داده است. گراس می‌گوید: هیچ تشکیلات بین‌المللی نباید اینترنت را کنترل کند! چه سازمان ملل باشد یا هر جای دیگر. مسئولان دولتی امریکا چنین استدلال می‌کنند که سیستمی که توسط اتحادیه‌ی اروپا پیشنهاد شده است موجب بروز نوعی بروکراسی در اینترنت می‌شود!

دیوید هندون David Hendon سخنگوی هیئت مذاکره‌کننده اتحادیه‌ی اروپا معتقد است که ایالات متحده در ایفای نقش‌ خود دارد زیاده روی می‌کند!

وی اضافه می‌کند: "اما فکر می‌کنم که این یک واکنش، تاکتیکی برای مذاکرات است"

هندون می‌گوید: "انتظار داشتیم‌ که این پیشنهاد، نشست را از این بن‌بست خارج کند." این عاقلانه نیست که تمام قدرت تصمیم‌گیری بر سر اینکه در کشورهای دیگر چه بر سر اینترنت می‌اید فقط در دست امریکا باشد.

گروه‌های مختلف از جمله اتحادیه ارتباطات بین‌المللی ITU که یک آژانس وابسته به سازمان ملل متحد در ژنو است، معتقدند که دولت امریکا کنترلی بیش از حد بر روی اینترنت دارد.

تحت مفاد یادداشت تفاهمی در سال 1998، قرار بود که ICANN تا سال 2006 از وزارت بازارگانی جدا و مستقل شود.

اما دولت بوش در ماه جولای می‌گوید که ایالات متحده نقش تاریخی خود را در به رسمیت شناختن اصلاحاتی بر فایل های حوزه ریشه حفظ می‌‌‌کند و با چنین اقدامی، می‌خواهد حافظ امنیت و ثبات در پشتیبانی‌های فنی اینترنت باشد.

برخی صاحب‌نظران معتقدند که بدون دستیابی به اجماع، کشورها ممکن است تا آنجا پیش روند که به عنوان راهی برای دور زدن ICANN سیستم نامگذاری دامنه یا DNS مختص به خود را راه‌اندازی کنند.

ایالات متحده چنین استدلال می‌کند که سیستم آدرس‌دهی کنونی چیزی است که باعث شده است تا اینترنت تا این اندازه قدرتمند شود و حرکت به سمت و سوی ایجاد اینترنت‌های متعدد به نفع هیچکس نیست.

مایکل گالاگرMichael Gallagher کارشناسی در وزارت بازرگانی امریکا که ریاست دفتر سیاست‌های ارتباطی را نیز بر عهده دارد معتقد است که این شیوه عملی نیست. پل تومی Paul Twomey مدیر ارشد ICANN می‌گوید در وجود ترس از تاثیر دولت امریکا بر روی اینترنت اغراق شده است.

هیئت های مذاکره کننده معتقدند که این کنفرانس از آغاز فعالیت خود در سال 2003 پیشرفت‌های بهتری در زمینه‌ی مبارزه با هرزنامه‌ها و دزدی هویت داشته است. اما در عین حال هیئت ها چنین ابراز می‌کنند که انتظار نداشتند بتوانند تا جمعه طبق آنچه قبلا برنامه ریزی کرده بودند سندی را تنظیم کنند و فکر هم نمی‌کردند که تا پیش از اجلاس تونس در 16 تا 18 نوامبر به مذاکرات بیشتری نیاز داشته باشند.
منبع : اینترنشنال هرالد تریبییون

http://www.iht.com/articles/2005/09/29/business/net.php

منبع ترجمه : http://internetfolklore.blogfa.com/post-12.aspx

گزارشی از آخرین نشست مقدماتی WSIS

دوشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۸۴، ۰۱:۳۱ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - سومین نشست مقدماتی (Prepcom-3) فاز دوم اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعات تونس (WSIS) بعد از دو هفته برگزاری جلسات فشرده در دو نوبت شب و روز ساعت 9 شب جمعه به وقت ژنو به کار خود پایان داد.

این نشست اگرچه با اجماع نمایندگان حاضر ار سراسر دنیا در بخش‌های عمده‌‌ای از متون اجلاس همراه بود اما در عین حال موضوعاتی همچون راهبری اینترنت به نتیجه‌ای نرسیده و محل بحث در این خصوص باقی ماند.

در حالی که تنها 6 هفته به برگزاری فاز دوم اجلاس در تونس باقی مانده یوشیو اوتسومی دبیر کل اتحادیه جهانی مخابرات و دبیرکل اجلاس WSIS از نمایندگان کشورهای حاضر خواست تا با تمام وجود خود روی مسایل لاینحل باقی مانده تمرکز کرده و با دست‌یابی به بهترین راه‌کارها زمینه توسعه قدرتمندانه فناوری اطلاعات و ارتباطات و دسترسی جهانی را فراهم آورند.

اوتسومی که در آخرین نشست Prepcom-3 صحبت می‌کرد، خطاب به نمایندگان با تایید فعالیت زیاد آنها، خواستار افزایش تلاش‌ها شد.

وی گفت: در طول دو هفته‌ای که گذشت ما شاهد پیشرفت‌های زیادی بودیم که به تدوین سندی جامع برای فردای جامعه اطلاعات کمک زیادی به ما خواهد کرد.

وی افزود: به دست آوردن یک خروجی قوی از اجلاس هدف تمام نمایندگان است و ما باید برای تحقق این امر سخت بکوشیم و اگر ما خواستار ایجاد جامعه اطلاعاتی و عادلانه هستیم نمی‌توانیم اجازه دهیم که اجلاس نهایی با شکست مواجه شود.

برنامه‌ریزی برای دور جدیدی از نشست‌ها

اما به دنبال عدم توافق روی بخش‌های کوچک اما بسیار بحث‌برانگیز اسناد اجلاس، نمایندگان در حال برنامه‌ریزی برای گردهمایی مجدد جهت حل مسایل مورد اختلاف همچون شرایط اجرای برنامه عمل WSIS و پیگیری آن، برخی از بخش‌های سند سیاسی و راهبری اینترنت، هستند.

بر این اساس و مطابق مرسوم Prepcom-3 معلق محسوب شده و جلسات جدیدی با گروه‌های مذاکره‌کننده جهت توافق بر سر مسایل باقی مانده به ریاست جانیس کارکلینس مدیر نشست‌های مقدماتی فاز دوم اجلاس تونس تشکیل خواهد شد.

این نشست‌ها نیز در خصوص مسایلی همچون فصل مسایل اجرایی (فصل 1) راه‌کارهای مالی (فصل 2) پیگیری‌ها (فصل 4) خواهد بود. در این نشست‌ها همچنین بخش سیاسی سند نیز نهایی خواهد شد.

همچنین فصل سوم (راهبری اینترنت) که از بحث‌برانگیزترین موضوعات این نشست نیز بود در صورت لزوم تا زمان برگزاری اجلاس تونس ادامه می‌یابد تا به نتیجه مشخصی برسد.

در Prepcom3 توافق شد که گروه مذاکره‌کننده اجلاس با برگزاری دو جلسه 2 تا سه روزه در ماه اکتبر در ژنو موضوعاتی همچون، یک بخش از سند نهایی سیاسی، بخش‌های بازمانده فصل راه‌کارها و مکانیزم‌های مالی و سایر مسایل باقی مانده در فصل 1 و 4 را با توافق و اجماع به پایان برسانند.

حاضران در آخرین نشست مقدماتی همچنین با سپردن تصمیم در خصوص محل، زمان و چگونگی برگزاری ادامه نشست‌ها به دفتر WSIS یا کمیته راهبری نیز موافت کردند.در این نشست همچنین توافق شد که خروجی‌های اجلاس به دو قسمت سند سیاسی و سند عملیاتی تفکیک شود.

آنچه بر راهبری اینترنت گذشت

در آخرین نشست مقدماتی WSIS بحث بر سر راهبری اینترنت بیشتر متمرکز بر گزارش گروه کاری مشارکت‌کنندگان (Multi-stakeholder) در موضوع راهبری اینترنت بود که کار خود را از فاز اول اجلاس WSIS ژنو و به منظور تحقیق و ارایه پیشنهادات ممکن برای آینده راهبری اینترنت در دنیا آغاز کرده بودند.

گزارش نهایی این گروه 18 جولای در ژنو ارایه شد که به ضمیمه این گزارش اظهارات کلیه مشارکت‌کنندگان که حاصل دو هفته بحث و مذاکره بود نیز آمده بود.اما این گزارش از سوی نمایندگان حاضر و با اعلام ابهاماتی در خصوص مسایلی از اسپم‌ها و جرایم مجازی گرفته تا هزینه اتصالات دو طرفه و به ویژه، مدیریت منابع حساس اینترنت همچون نام‌‌های دامنه و سیستم‌های آدرس IP با ابهام مواجه شد.

در این میان و در شرایطی که نمایندگان کشورهای در حال توسعه از یک سو بر نیاز فوری به ارایه روش‌های نوین برای مدیریت و مکانیزم‌های جدید برای مشارکت جهانی در هدایت و راهبری اینترنت تاکید می کردند، از سوی دیگر گروه‌های دیگری به رهبری آمریکا قرار داشتند که معتقد بودند وضع فعلی از ثبات و تضمین لازم برخوردار است.

امااین سناریو ناگهان تغییر کرد و در حالی که دو روز به پایان نشست مانده بود نماینده انگلستان به نمایندگی اتحادیه اروپا اقدام به ارایه یک طرح جدید کرده و به این ترتیب به شکلی شفاف از موضع قبلی خود فاصله گرفتند.

این پیشنهاد شامل یک چارچوب جدید برای یک مشارکت بین‌المللی بود که به موجب آن درخواست برای شکل‌گیری واحدی از گروه‌های چندگانه ذینفع مطرح شده بود تااین گروه‌های نیز اقدام به ارایه راه‌کاری جهت مشارکت بین‌المللی دولت‌ها در مسأله آدرس‌های IP، نام‌های دامنه و تغییر‌نام کدهای کشوری کنند.

در این خصوص سایر کشورها نیز پیشنهادات خود را ارایه کردند و بر این اساس تا کنون 9 پیشنهاد ارایه شده و کار با ادامه اظهارنظرهای جدید تا زمان برگزاری اجلاس تونس ادامه خواهد یافت.

اجرا و پیگیری

یکی دیگر از دستور جلسات کلیدی سومین نشست مقدماتی اجلاس WSIS شامل بررسی مکانیزم‌های مالی جهت تحقق برنامه عمل WSIS و تدوین روش‌های مالی برای آینده طرح‌های اجرایی و پیگیری تعهدات اجلاس بود.

بر اساس توافق 175 کشور حاضر در فاز اول اجلاس ژنو اجرایی بودن و قابلیت کنترل کلیه طرح‌‌ها و تعهدات از جمله مهمترین مسایل به شمار می‌رود و این موضوع نه تنها به خروجی‌های موفق در فاز دوم بلکه به ادامه آنها بعد از اجلاس مربوط می‌شد.

بر اساس پیشنهادات مختلفی که در آخرین نشست مقدماتی مطرح شد بسیاری از نمایندگان حاضر از رویکرد تشکیل یک گروه چندگانه از یک یا چند آژانس سازمان ملل با توجه به زمینه تخصصی و کاری آنها برای پیشبرد این موضوع حمایت کردند.سایرین نیز معتقد بودند که دبیر کل سازمان ملل می‌بایست شخصاً مسایل مربوطه را پیگیری کند.اما در این میان یکی از مهمترین مسایلی که موجب قفل شدن مذاکرات شده و باقی ماند به نقش آژانس‌های مختلف به ویژه ITU در کنار وظایف در حال افزایش WSIS باز می‌گشت. گزارش مکانیزم‌ها و ارتباط آن میان راه‌کارهای پیگیری طرح‌ها و تعهدات WSIS و نحوه اجرای بیانیه هزاره سازمان ملل نیز برای برخی از نمایندگان مبهم باقی ماند.

مکانیزم‌های مالی توسعه ICT

موضوع یافتن راه‌‌کارهای موثر مالی جهت کمک به توسعه فناوری‌های ارتباطی و اطلاعاتی در مناطق مختلف دنیا در فاز اول اجلاس WSIS در ژنو مطرح شد.

به این ترتیب و در نتیجه نیافتن راه‌کاری مطمئن جهت تحقق این امر بود که نمایندگان در فاز اول اجلاس از دبیر کل سازمان ملل خواستند تا نسبت به تشکیل یک گروه ضربت مکانیزم‌های مالی (TFFM) اقدام کند.گزارش نهایی این گروه نیز به عنوان مقدمه‌ای برای بحث‌های آتی در دومین نشست مقدماتی ارایه شد. در دومین نشست مقدماتی نیز بخش‌های عمده‌ای از این گزارش و فصل دوم (مکانیزم‌های مالی) به توافق رسید و تنها بخش اندکی به نشست سوم مقدماتی ارجاع شد.

در این خصوص با اشراف به نقش کلیدی بخش خصوصی، محورهایی که در نشست مقدماتی دوم به توافق حضار رسید روی موارد زیر متمرکز بود.

ـ طراحی برنامه‌های توسعه ظرفیت فناوری اطلاعات و ارتباطات

ـ زیرساخت‌های منطقه‌ای و نقاط تبادل اینترنت

ـ کمک به کشورهای کمتر توسعه یافته و جزایر کوچک جهت کاهش هزینه‌های تراکنش از طریق حمایت‌های بین‌المللی

ـ درگیر ساختن فناوری اطلاعات و ارتباطات با طرح‌ها و استراتژی‌های بنیادین کشورها به ویژه در زمینه سلامت عمومی، آموزش، کشاورزی و محیط زیست

ـ کمک به ایجاد و شکل‌گیری شرکت‌های کوچک، متوسط و بزرگ (SMMEs)

ـ بازبینی مقررات ICT

ـ حمایت از بخش‌های دولتی و غیردولتی که به ارایه خدمات ICT به عموم می‌پردازند.

اما در عین حال و در شرایطی که مانع بزرگی بر سر راه تصویب این بخش وجود نداشت به علت کمبود وقت، نشست مقدماتی سوم موفق به نهایی کردن فصل 2 نشد.

تعهدات سیاسی

به علاوه، بخش سیاسی سند تونس برخلاف انتظار به یک موضوع بحث‌برانگیز تبدیل شد. مخالفت‌ها نیز بیشتر حول این محور بود که آیا متن اولیه می‌بایست همان متن اصلی در بیانیه ژنو باقی می‌ماند یا اینکه می‌بایست تغییراتی در آن ایجاد شود چرا که در اولین نشست مقدماتی توافق شده بود که مسایلی که در ژنو موردتوافق قرار گرفته نباید بازگشایی شود.

موضوعاتی چون نرم‌افزارهای متن باز و اختصاصی، دسترسی به اطلاعات، مدیریت متون مضر،‌اهمیت حقوق بشر و آزادی‌های بنیادی درجامعه اطلاعاتی، آزادسازی تجارت، قصور در کاهش شکاف دیجیتال و تنظیم نقش دولت‌ها از جمله بحث‌های مطرح دراین بخش بودند.با پایان یافتن آخرین نشست مقدماتی WSIS تقریباً 50 درصد متن این قسمت نیز بی‌نتیجه مانده و این سند نیز دوباره به عهده گروه‌های مذاکره‌کننده گذاشته شد.

دستاوردهای کلیدی سومین نشست مقدماتی WSIS

کلیدی‌ترین دستاوردهای این نشست در دو بخش خلاصه می‌شد:

1 ـ تقریباً 80 درصد از فصل سوم سند WSIS (شامل راهبری اینترنت) طراحی شده و مورد توافق قرار گرفت.

2 ـ‌ توافق و اجماع بر ضرورت هماهنگ ساختن رویکرد بین‌المللی بر سر موضوعاتی همچون اسپم، تجارت الکترونیکی، جرایم مجازی، هزینه ارتباطات بین‌المللی اینترنت، چند زبانی و ایجاد ظرفیت‌های جدید برای توسعه ICT

ایجاد دو زیر کمیته

در همین خصوص و در پایان سومین نشست مقدماتی دو زیر کمیته جدید نیز شکل گرفتند:

1ـ زیرکمیته A جهت پیگیری موضوع راهبری اینترنت

2ـ زیرکمیته B جهت برنامه اجرا، مکانیزم‌های مالی، پیگیری‌های بعد از اجلاس و سند سیاسی

مشارکت‌کنندگان در سومین نشست مقدماتی WSIS

در مجموع 1925 مشارکت‌‌کننده در این رویداد دو هفته‌ای در بخش‌های زیر حضور داشتند:

ـ 1047 نفر از نمایندگان دولتی 152 کشور دنیا

ـ 635 نفر به نمایندگی از 200 نهاد غیردولتی (NGO) و نهادهای جامعه مدنی

ـ 152 به نمایندگی از 54 نهاد وسازمان بین‌‌المللی

ـ 73 نفر به نمایندگی از 36 نهاد تجاری

ـ 18 نفر به نمایندگی از 6 نهاد وابسته به سازمان ملل
پیش به سوی اجلاس تونس

در این اجلاس گذشته از جلسات اصلی، جلسات متعددی در سطح بالا به همراه رویدادهای رسانه‌ای در سه روز برگزاری اجلاس برنامه‌‌ریزی شده است.

در این اجلاس بر نقش بخش خصوصی و جامعه مدنی در شکل‌‌گیری جامعه جدید اطلاعاتی و سران کشورهای جهان تاکید خواهد شد.

به علاوه برای برگزاری بیش از 230 رویداد جداگانه موازی با اجلاس از سوی سازمان‌های جامعه مدنی، نهادهای تجاری، نمایندگان ملی نیز برنامه‌ریزی شده است.

قابل توجه راهیان دور دوم WSIS تونس

پنجشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۸۴، ۱۱:۴۹ ق.ظ | ۰ نظر

عباس پورخصالیان - پروژه ای به نام "محتوا سازان حرفه ای،بر گودال دیجیتالی ،پل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍زنند!"
1- درعصر اطلاعات و در متون مربوط به "چکاد جهانی پیرامون جامعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی اطلاعات " (WSIS ) منظور از محتوا سازان حرفه ای یا : Conent Professionals کسانی هستند که دست اندر کار تهیه و تدوین و نگهداری و بهره بردای اطلاعات هستند مانند:
آرشیو داران (archivists)

دانشمندان و پژوهش گران عرصه علم و فناوری

کتاب داران و اطلاع رسانان کتابخانه ها و...

روزنامه نگاران،گزارشگران و خبرنگاران حرفه ای.

2- "جامعه‌ی اطلاعات" به عنوان اسم خاص نام یک جامعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ملی یا اجتماع بومی نیست بلکه نام برنامه ای است جهانی برای استفاده‌ی بهینه از فناوری های اطلاعات و ارتباطات ،به منظور پل زدن بر شکاف دیجیتالی در سطح جهان!
3- مبارزه علیه شکاف دیجیتالی،فاصله‌ی دیجیتالی ،گسل دیجیتالی،گودال دیجیتالی و سایرمعادل‌هایی که ما،فارسی زبانان،برای یک اصطلاحDigital Divide،ساخته‌ایم.یکی از اهداف مهم چکاد جهانی پیرامون جامعه‌ی اطلاعاتWSIS)) است. اما پرسش اصلی این است که پل سازان برشکاف دیجیتالی،چه کسانی هستند:

* مخابراتی ‌هایی که شبکه سازند؟ مانند شرکت ارتباطات زیر ساخت ؟
* فراهم آوران سرویس ‌های مخابراتی ؟مانند شرکت مخابرات استان تهران ؟
* فراهم آوران مضامین یعنی محتوا سازان ؟
* یا کسانی دیگر؟
4- شکاف دیجیتالی در عصر اطلاعات در نهایت یک وضعیت انسانی است میان برخورداران و محرومان از اطلاعات ! وجود این شکاف در بین کشور‌های شمال و جنوب ، دردرون هر کشور ودرهر شرکت، میان شهرنشینان وروستائیان ،زنان ومردان،جوانان وسالمندان ،دارایان و نادارایان،بی سوادان وبا سوادان فاقد سواد دیجیتالی ،بزرگترین مانع بر سر راه تحقق برنامه‌ی عملWSIS است ولذا نهادهای بسیاری در سطح جهان ،مشغول برنامه ریزی برای رفع آن یا کاستن از آن و در نهایت پل زدن بر روی آنها هستند.

5- یونسکو و شاخه‌های قاره‌ای و ملی آن ، از جمله نهادهایی هستند که هدف خود را پل سازی بر گودال دیجیتالی میان انسانها و جوامع بشری ،قرار داده اند.یکی از آنها ECHO است که اختصاری برای عبارت زیر است: European Culture Heritage Online وبگاه یا نشانی اینترنتی ECHO نیز به قرار زیر است:

WWW. Echo.mpiwg-berlin.mpg.de/ECHO/home
یاری گران ECHO،کمیسیون اتحادیه‌ی اروپا و کشور سوئیس به علاوه موسسه ماکس پلانک (در آلمان ) و حدود یک دوجین شریک راهبردی این موسسه هستند.اما مهم تر از فعالیت ECHO،کار کمیسیون سوئیس برای یونسکو (SCU) است .
در نام این کمیسیون ، اگر چه "سوئیس" آمده است اما کمیسیونی بین المللی است متشکل از چهار نهاد بین المللی زیر:
*شورای بین المللی برای علم (ICSU)
*فدراسیون بین المللی انجمن ها و موسسه ‌های مربوط به کتابخانه هاIFLA) )
*شورای بین المللی آرشیوها(ICA)
*فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران (IFJ)
6- اعضا و نمایندگان این چهار نهاد بین المللی ،تلاش وکوشش هماهنگ خود را برای پل زدن بر گودال دیجیتالی در سراسر جهان ،از سال 2002 شروع کرده اند و برای خود پروژه ای را تعریف کرده اند با نام:

" محتوا سازان حرفه ای ،بر گودال دیجیتالی،پل می زنند یا Content Professionals Bridge the Digital Divide " و به این ترتیب ،رسالت خود را در WSIS،پل سازی برای رفع یا کاهش گودال دیجیتالی ،می دانند.

7- پروژه‌ی آزمایشی SCU (کمیسیون سوئیس برای یونسکو)، دارای پنج مرحله است:

*مرحله ی نخست این پروژه ‌ی آزمایشی،پژوهشی بود که توسط دانشگاه "لوگانو" (سوئیس) پیش از برگزاری WSIS انجام شد و در آن به موارد زیر اشاره شده بود: فعالیت ها و برنامه ها ،موانع و مشکلاتی که محتوا سازان حرفه ای در کشور های عقب افتاده با آن ها مواجه اند تا گودال دیجیتالی را برطرف کنند،شرایطی که باید به وجود آوردند تا وسایل مشارکت در اطلاعات و دانش به تسهیم گذاشته را گرد آورند و به کار گیرند ،شاخص هایی که به یاری آن ها می توانند عمل کرد خود را ازرزیابی کنند و آمادگی خود را برای همکاری بین المللی وارتقای مهارت ها در زمینه های حرفه ای خود بسنجند.

( گزارشی از این پژوهش را می توانید در وبگاه زیر بیابید:
www.unesco.ch/actual-f/weltgipfel2003-f.htm
*مرحله ی دوم این پروژه آزمایشی ،مبتنی بر پژوهش مذکور ،برنامه ریزی های اولیه ی بود که توسط چهار نهاد بین المللی مذکور(IFJ,ICA,IFLA,ICSU) پیش از برگزاری WSIS ارائه شد.
*مرحله سوم ،گرد آوری سرمایه ی لازم را برای انجام پروژه بود که این کار نیز بی درنگ پس از برگزاری WSIS انجام گرفت .
*مرحله ی چهارم اجرای برنامه هایی در سالهای 2004و2005در شماری ازکشور های عقب افتاده بود که تا ژوئن 2005 ادامه داشت.
*مرحله ی پنجم ارزیابی پروژه است که نتایج آن در نوامبر سال2005 در دور دوم چکاد جهانی پیرامون جامعه ی اطلاعات (WSIS ) در تونس منعکس خواهد شد.
8- در نتیجه ی این پروژه ی آزمایشی ، نقش محتوا سازان حرفه ای در پل زدن بر گودال دیجیتالی ،سنجیده می گردد و محتوا سازان حرفه ای در جهان سوم ، برای ایفای موفقیت آمیز این نقش ، آماده تربیت و پرورانده می شوند.

پس گزارش نهایی این پروژه را در تونس ودر دور دوم WSIS پی گیری کنید!یعنی تنها سه ماه دیگر!
9- صورت باز اختصارات این مقاله عبارت اند از:

WSIS: World Summit on In formation Society
ECHO:European Culture Heritage Online
ISCU:International Council for Science
IFLA :Intnl Federation of Library Associations and Institutions
ICA: Itn’l Council on Archives
IFJ: Intn’l Federation of Jounalists

منبع:www.tcwmagazine.com

احمد شعبانی* - توجه به فناوری اطلاعات در دهه آخر قرن بیستم را مبتنی بر توسعه عملی زمینه‌های فناوری در آزمایشگاه‌های پژوهشی و تا حدودی دانشگاه‌های توسعه‌یافته دانسته‌اند، در حالی که در آغاز هزاره جدید، فناوری اطلاعات به نحوی گسترده راهکارهای عملی خود را در زمینه‌های زندگی اجتماعی مانند دولت الکترونیکی، سلامت و بهداشت الکترونیکی، و آموزش الکترونیکی جستجو کرده و این امر به مرور ساختار حاکمیتی دولت‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

دسترسی به اطلاعات مراقبت‌های پزشکی نیز، یک حق ابتدایی و اساسی عامه مردم است .فراهم‌آوری امکانات و منابع انسانی کافی به همراه تجهیزات مناسب الکترونیکی در همه جا و بویژه نقاط دور دست و محروم،‌کاری دشوار و پرهزینه می‌باشد. با بهره‌جویی از فناوری مخابراتی و اطلاعاتی، افراد جامعه قادر خواهند بود از دسترسی یکسان به خدمات بهداشتی و پزشکی الکترونیکی به منظور حفظ سلامت خویش بهره‌مند شوند و فرایند مراقبت‌های بهداشتی و درمانی خود را به نحو مناسب‌تری اداره کنند. کاربرد اساسی دیگر این روند، کمک به پیشگیری و کنترل بیماری‌های واگیردار، راهنمایی منابع انسانی متخصص در درمان، و تسریع در فرایند ارائه خدمات بهداشتی و پزشکی است (المدرسی، 1382).

بر این مبنا، بهره‌جویی از ساختار دولت الکترونیکی نیاز به برنامه‌های دقیق در حوزه نرم‌افزاری مانند تجارت الکترونیکی، آموزش الکترونیکی، و پزشکی الکترونیکی دارد. در این مقاله، به دیدگاه جهانی در خصوص پزشکی الکترونیکی پرداخته شده و سپس برنامه‌های مقدماتی این حوزه در کشور مورد بررسی قرار گرفته است.

1. دیدگاه جهانی درباره بهداشت و پزشکی الکترونیکی

تأکید بر برنامه‌‌های پزشکی الکترونیکی در طول چند سال اخیر، به منزله دستاوردی از حوزه جامعه اطلاعاتی، به مرور از توفیق و کامروایی بیشتری برخوردار می‌گردد و فزونی می‌یابد. در این زمینه چند سند عمده، مورد ارزیابی ناظران مسائل اطلاعاتی است که به طور طبیعی دیدگاه‌های مربوط به مدرک، سند، و منابع چاپی را در حوزه پزشکی، در دهه آتی دگرگون خواهد ساخت. نخستین سند عمده که بر وظایف دولت الکترونیکی برای کشورهای آسیایی و اقیانوسیه تأکید ورزیده اعلامیه «توکیو در هزاره سوم» میلادی است که اولویت‌های منطقه را در دوازده ماده تشریح نموده و به دولت الکترونیکی، بازرگانی الکترونیکی، آموزش و بهداشت الکترونیکی توجه دارد (شکرخواه، 82). بی‌شک تأکید سازمان‌ها و اجلاسیه‌های منطقه‌ای بر حوزه‌های تخصصی برنامه‌های الکترونیکی، راهبردی اجرایی از سوی حاکمیت و دولت‌های عضو را در بردارد. در ابعاد بین‌المللی، پیش‌درآمد ساختار مزبور را «کوفی عنان» در سخنرانی افتتاحیه خویش در اجلاس جامعه اطلاعاتی به تاریخ نوامبر 2003 میلادی به این قرار تذکر ‌می‌دهد:

ما در گذر از یک تحول تاریخی هستیم، تحول در شیوه زندگی، یادگیری، کار، ارتباطات، و فعالیت اقتصادی ... همه با توان فوق‌العاده فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی آشناییم: از تجارت گرفته تا درمان از راه دور، آموزش و پرورش گرفته تا حفظ محیط زیست.

آینده صنعت فناوری اطلاعات در دست جهان توسعه‌یافته (که بازارهای آن اشباع گردیده) نیست، بلکه آینده آن در دست میلیون‌ها نفری است که در جهان درحال‌توسعه‌اند و هنوز دست انقلاب اطلاعاتی به آن‌ها نرسیده است. بهداشت الکترونیکی، تحصیل الکترونیکی،‌ و دیگر کاربردهای فناوری اطلاعاتی و ارتباطی زمینه تازه‌ای برای رشد است (عنان، 1382).

با این گفته‌ها می‌خواهیم بر نقش منابع و مأخذ اطلاعاتی در کشورهای در حال توسعه، به انضمام جایگاه صنعت فناوری اطلاعات در تحقق رفاه و سعادت بیشتر از طریق توسعه منابع علمی و روزآمدسازی آن‌ها تأکید کنیم. همین دیدگاه را در اندیشه‌های برخی از عالمان جهان در خصوص اهمیت نقش علم به طور کلی و بهداشت و پزشکی الکترونیکی به طور خاص، می‌توان دریافت. مثلاًً «لوچیانو مایانی» به منزله دبیرکل «سرن»[1] در سخنرانی افتتاحیه خویش در اجلاس «نقش علم در جامعه اطلاعاتی» به نحو گسترده‌ای از ظرفیت‌های فناوری اطلاعاتی در عرصه بهداشت عمومی و توسعه برنامه‌ریزی برای آن سخن رانده است. «مایانی» به جنبه‌های عامیانه و همگانی تصوری از فناوری اطلاعاتی و ارتباطی اندیشیده تا فواید آن به همراه مزیت‌های ارتباطی اشاره می‌کند. این مزایا مبتنی بر حوزه‌های متنوعی هستند، از جمله آموزش، بهداشت،‌ محیط زیست، توسعه اقتصادی، و فناوری‌‌های توان‌بخشی (مایانی، 1382). از دیدگاه وی فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی را می‌توان در عرصه‌هایی از بهداشت عمومی، در اولویت قرار داد. بر این مبنا، اطلاعات بهداشتی عنصری در برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری‌های مدیریتی تلقی می‌شود و در توان‌بخشی به جامعه در حال توسعه، کمک درخوری می‌نماید.

این گونه نگرش‌های نو به مرور توجه دانشمندان علوم مختلف و از آن جمله حوزه اطلاع‌رسانی را برانگیخت؛ در «پیش‌نویس نهایی بیانیه اصول اجلاس عالی سران جهان درباره جامعه اطلاعاتی» در 9 دسامبر 2003 میلادی، مواد 2، 25، و 51 به زمینه‌های گسترش پزشکی الکترونیکی تخصیص یافت و به توانمندی‌های این حوزه اشارات چشمگیری داشت.

در ماده 2 با عنوان «چالش پیش روی ما»، سخن از مهار توانمندی‌های فناوری اطلاعاتی و ارتباطی برای دستیابی به اهداف توسعه‌ای مندرج در «اعلامیه هزاره» می‌رود، که مبتنی است بر از بین بردن فقر مطلق و گرسنگی، تأمین امکان تحصیلات ابتدایی برای همه جهانیان، تقویت برابری زن و مرد و قوت بخشیدن به زنان، کاستن از مرگ‌و‌میر کودکان، بهبود سلامت مادران، مبارزه با ایدز و ویروس اچ آی وی، مالاریا و دیگر بیماری‌ها، تضمین پایداری محیط زیست، و توسعه همکاری جهانی برای رسیدن به توسعه، به منظور دست یافتن به جهانی سرشار از صلح، عدالت، و رفاه. آنچه در چالش مزبور مشهود است توجه به دردها و آلام انسانی درجهان فقیر و کشورهای درحال‌توسعه می‌باشد، که فناوری اطلاعاتی برای آن‌ها یک ابزار گران و فراتر از دسترس محسوب می‌گردد، و انطباق زمینه‌های مذکور با توسعه اطلاعاتی برای جهان در حال توسعه، بسیار دشوار تلقی می‌شود.

در ماده 25 بر برابری و عدالت اطلاعاتی تأکید شده و این برابری را مبتنی بر تقویت و اشتراک دانش جهانی به‌منظور دستیابی به توسعه از طریق فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی، و علمی می‌داند. راه دستیابی به این برابری استفاده از فناوری‌های کمکی تلقی گردیده، به قسمی که در طرح جهانی و ساختار ارتباطی، طریق مناسبی را جلوه‌گر سازد.

در نهایت ماده 51 بر نقش دولت‌ها در اشاعه منابع اطلاعاتی تأکید می‌کند و متذکر می‌شود: استفاده از فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی باید در جهت ایجاد منافع در همه جنبه‌های زندگی روزمره باشد. کاربردهای فناوری اطلاعاتی و ارتباطی در عملیات و خدمات دولت، اطلاعات بهداشتی و درمانی، آموزش و پرورش، اشتغال، حفظ محیط‌‌زیست و مدیریت منابع طبیعی، ... دارای اهمیت بالقوه است(پیش‌نویس بیانیه...، 1382).

از یک دیدگاه کلی می‌توان گفت که آنچه از منظر جهانی در حوزه‌های اطلاعات بهداشتی و پزشکی مورد تأکید واقع شده بهره‌جویی از فناوری اطلاعاتی در تأمین دسترسی عامه به و مواد مزبور است. این اطلاعات باید در مسیرهای عمومی و همگانی، به منزله ابزار سلامتی و بهبود در شرایط زندگی مردم قرار گیرد تا به مرور در راه توسعه ملی واقع شود. «تیموتی اوانز» مشاور فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان بهداشت جهانی بر این اعتقاد است که بحث بهداشت الکترونیکی، پاسخ به نیاز افرادی است که به طیف وسیعی از برنامه‌های کاربردی نیاز دارند. از جمله مهم‌ترین این تأثیرات، جمع‌آوری و مجتمع‌کردن برنامه‌های کاربردی در یک یا چند شبکه در سطح ملی (یا حتی در سطح جهانی) است. به این ترتیب یک شبکه، اطلاعات روزآمد بالینی‌ـ بهداشتی را در کوتاه‌ترین زمان ممکن در سراسر گیتی در دسترس قرار می‌دهد(اوانز، 1382).

2. دیدگاه ملی درباره بهداشت و پزشکی الکترونیکی

نگرش ملی در زمینه بهداشت و پزشکی الکترونیکی در جامعه ایران بر مبنای آیین‌نامه هیئت وزیران و طرح «تکفا» در 15 تیر 1382 به طور رسمی شکل گرفت. براساس این آیین‌نامه و تصمیم‌‌گیری هیئت وزیران مقرر شد که مصوبات آن هیئت در جلسه مورخ 9 تیر 1381 و بنا به پیشنهاد شماره 53188/105 مورخ خرداد ماه 1381 سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور، آیین‌نامه نحوه اجرای فعالیت‌های مشخص به منظور گسترش کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور را در ماده شماره 3 این آیین‌نامه برنامه‌های هفت‌گانه‌ای همراه با پروژه مربوطه به عنوان اولویت‌های برنامه عملیاتی فناوری ارتباطات و اطلاعات کشور اعلام شد و در بند «ج» به حوزه طرح گسترش کاربرد فناوری ارتباطات در آموزش عالی و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اشاره شد و به منزله یکی از راهبردهای ملی به تصویب رسید. بر این قرار دولت، سلامت و بهداشت الکترونیکی را در چارچوب یکی از مسائل اهم برای دستگاه‌های اجرایی مطرح ساخت. در این مصوبه، تعهدات دولت جمهوری اسلامی ایران در دو جنبه توسعه سخت‌افزاری و خلاقیت نرم‌افزاری تجلی یافته است. در این زمینه به راهکارهای علمی موجود در جامعه اطلاعاتی ایران در برنامه توسعه سوم و چهارم جمهوری اسلامی ایران اشاره می‌شود.

الف. طرح جامع اطلاع‌رسانی نظام پزشکی کشور مبتنی بر زیرساختار اطلاعات مکانی جی‌آی‌اس)[2].

گسترش فناوری ارتباطات و اطلاعات در نظام پزشکی کشور از عوامل حیاتی در خدمات اطلاعاتی دولت الکترونیکی در جامعه اطلاعاتی ایران محسوب می‌شود. این روند براساس پروژه مصوب موسوم به «طرح جامع اطلاع‌رسانی نظام پزشکی کشور مبتنی بر زیرساختار اطلاعات مکانی (جی‌آی‌اس)» است که از این پس آن را «طرح جامع اطلاع‌رسانی» می‌خوانیم. این طرح براساس تخصیص اعتبار تبصره 13 قانون بودجه سال 1381 مبتنی بر موافقت‌نامه‌های سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، قابلیت توسعه دارد. اولویت‌دهی این طرح از نظر آن سازمان برای طرح مزبور، از اجزای ماده 7 موافقت‌نامه اجرایی تلقی شده و «جهت‌دهی فعالیت‌های مشترک بخشی به کمیته‌های فرابخشی و تفکیک وظایف» شمرده شده است(موافقت‌نامه‌های اخیر...، 1382). خروجی «طرح جامع اطلاع‌رسانی نظام پزشکی کشور» در چارچوب جامعه اطلاعاتی ایران به قرار زیر تعیین شده است:

- ایجاد سیستم‌های نرم‌افزاری ثبت و جمع‌آوری اطلاعات پزشکی در رده‌های نیروی انسانی، تجهیزات پزشکی، ساختمان‌ها، بیمارستان‌ها، طبقه‌بندی بیماری‌ها و نیاز بخش‌های مذکور بر مبنای استانداردهای بین‌المللی بهداشتی ـ درمانی.

- ارائه آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌های لازم در خصوص اخذ استاندارد، نگهداری، مدیریت و انتشار داده‌های بهداشتی‌ـ درمانی بر مبنای استانداردهای بین‌المللی در سطح ملی؛

- به‌روز نگهداری و ارائه اطلاعات از طریق وب به کلیه ذینفعان و درخواست‌کنندگان

- ارائه گزارش‌های مرتبط با پراکندگی بیماری‌های مختلف، توزیع نیروی انسانی، توزیع فضاهای درمانی (تخت‌های بیمارستانی،‌ توزیع دارو و تجهیزات بیمارستانی)، و ... از طریق پایگاه اطلاع‌رسانی؛

- تهیه طرح نظام جامع‌ اطلاع‌رسانی پزشکی کشور شامل مراحل: اخذ، مدیریت و ارائه اطلاعات پزشکی کشور (بیمه‌ها، خدمات درمانی، و ...)، نرم‌افزارها، سخت‌افزارها، و ساماندهی زیر ساخت‌های لازم تا سطح شناخت و امکان‌سنجی؛

- تهیه استانداردها و ساختار اجرایی مدیریت پروژه « نظام جامع اطلاع‌رسانی پزشکی مبتنی بر ساختار اطلاعات مکانی (جی‌آی‌اس)» شامل کلیه بخش‌های دخیل، وظایف و نقش آن‌ها براساس مطالعات طرح نظام جامع اطلاع‌رسانی پزشکی(برنامه‌های تکفا، 1382).

آنچه از این دستورالعمل آشکار می‌شود انتقال برنامه‌های پراکنده پزشکی و بهداشتی کشور به یک سیستم جامع اطلاعاتی مبتنی بر فناوری اطلاعات است که زمینه‌های دسترس‌پذیری را در جهات علمی و خدماتی براساس استانداردهای موجود بین‌المللی و ملی در حوزه بهداشتی ـ درمانی ارتقا می‌دهد

ب. برنامه راهبردی توسعه کاربری فناوری ارتباطات و اطلاعات بهداشتی‌ (تکفاب)

طرح راهبردی ملی توسعه کاربری فناوری ارتباطات و اطلاعات بهداشتی به استفاده از فناوری‌های جدید در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، دانشگاه‌های علوم پزشکی و سازمان‌های تابعه مربوط می‌شود. هدف اصلی این طرح، برقراری ارتباط بین‌ ارائه خدمات بهداشتی با قابلیت‌های فناوری جدید می‌باشد تا موارد زیر فراهم شوند:

- حمایت از بیمار و ارائه خدمات طراحی‌شده برای او به طور مناسب، سریع و بی‌وفقه؛

- حمایت از پرسنل از طریق ارتباطات الکترونیکی مؤثر، آموزش و مدیریت بهتر، کاهش زمان دستیابی به اطلاعات ضروری (یادداشت‌ها، نتایج آزمایش‌ها)، و افزایش نیروهای خبره و متخصص؛

- بهبود مدیریت و تحویل سرویس‌ها با ارائه اطلاعات مفید برای حمایت از تحقیقات بالینی، اطلاعات مدیریتی و نظارتی.

این طرح بر دانشگاه‌ها، سازمان‌های تابعه و مراکز ارائه خدمات متمرکز می‌شود، ولی در عین حال قصد دارد هم‌راستا با پیشرفت‌هایی که در حوزه خدمات فناوری ارتباطات و اطلاعات به وقوع می‌پیوندد، ارتباط لازم به وجود آید تا دو نوع خدمات با هم یکپارچه شوند و در یک زمینه ماهوی، آماده کار باشند. هسته اصلی راهبرد طرح این است که کنترل بیشتری بر فرایند مدیریت منابع، مدیریت اجرایی و تحویل اطلاعات، و همچنین امور مربوط به فناوری ارتباطات و اطلاعات اعمال گردد. در این صورت رهبری و هدایت فناوری ارتباطات و اطلاعات بهداشتی[3] توانمند می‌گردد و با اجرای محلی و ملی که براساس معیارهای عدالت اجتماعی هستند منطبق خواهد شد.

اجرای این طرح از ابتدای سال 1382 پیش‌بینی شده و قوت‌‌های آن بر مبنای وجود منابع انسانی متخصص و مستعد، و منابع علمی قابل توجه در اکثر مراکز، بیان شده است. فرصت‌های موجود مشتمل بر اجرای پروژه‌هایی است همچون «اچ‌بی‌‌آی» و اچ‌آی‌سی و تجارب ارزنده پزشکی راه دور که در سال‌های اخیر در دفتر توسعه و هماهنگی اطلاع‌رسانی معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، درمان، و آموزش پزشکی حاصل شده. فرصت مناسب است تا در زمینه روزآمد شدن به کارگیر تکنولوژی نوین در اطلاع‌رسانی پزشکی یک حرکت جهشی در از بین بردن فاصله زیاد جهان پیشرفته با علوم روز کشور برداشته شود و در این زمینه به استانداردهای جهانی دسترسی حاصل گردد.

بینش طرح در رابطه با فناوری اطلاعات و ارتباطات این است که کلیه فعالیت‌های حوزه بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را با قابلیت‌های فناوری جدید اطلاعاتی مرتبط سازد. نمونه‌های عملی برای مقاصد طرح به قرار زیرند:

1. برای بیماران، در خدمات بهداشتی و درمانی دارای فناوری ارتباطات و اطلاعات، تأثیرات مستقیم و قابل رؤیتی در نحوه تعامل آن‌ها با سیستم بهداشت، و تجربه آن‌ها به عنوان مشتریان خدمات سلامتی موجود است. بر این قرار که سوابق مربوط به بیمار همیشه و به سرعت در دسترس کارکنان قرار خواهد گرفت و کیفیت سوابق تغییری نخواهد کرد. در عوض بیماران نیز با مشاهده سیستم‌های فناوری ارتباطات و اطلاعات با کیفیت بالا،‌ به کارکنان مطمئن‌تر می‌شوند و به همه سؤالات پزشکان پاسخ می‌دهند و به جدیدترین پروتکل‌های تجویزی و درمانی و نیز به آخرین یافته‌های دانش پزشکی و تخصص بالینی اعتماد می‌کنند و پروتکل‌های مراقبت از راه دور بیمار در دسترس قرار می‌گیرند.

2. متخصصان بهداشت، سیستم‌های جدید، سریع، و ایمن فناوری ارتباطات و اطلاعات را در اختیار خواهند داشت تا از کار روزمره آنان پشتیبانی کنند. بدین ترتیب آنان قادر خواهند بود پیشینه بیمار مورد نظر را بازبینی، طرح‌های مراقبت از وی را برنامه‌ریزی، داروها را تجویز، آزمایش‌ها را بررسی، و نتایج آن را سریعاً و به راحتی مشاهده کنند. با توجه به این نکات، زمانی که به بیمار اختصاص می‌دهند به طور مؤثر در راه تأمین سلامتی، و مراقبت با کیفیت بالا بر اساس جدیدترین سوابق الکترونیکی که صحت و امنیت آن‌ها نیز منظور شده صرف خواهد شد.

3. برای مدیران بهداشت، تأمین‌داده‌های صحیح و معتبر (مالی و بالینی)، تعیین نیروی کاری بهتر، و اداره منابع ناقص راحت‌تر می‌شود. نظارت بالینی افزایش می‌یابد و سطح کیفیت مراقبت از بیماران ارتقا می‌یابد. سلامت عمومی، طرح‌ریزی خدمات برای مردم، و نیز خدمات آماری و تحلیلی براساس داده‌های باکیفیت، بهتر خواهد بود. همچنین اطلاعات، به طور ایمن و بلافاصله در اختیار متخصصان قرار می‌گیرد.

توسعه تکفاب براساس سه مرحله (زیربنا، خدمات کاربردی، و اجرای آن) تعریف شده است. در «زیربنا»ی مقدماتی، تعریف استانداردهای داده‌ها، استانداردهای تبادل، امکان مشاوره پزشکی از طریق رایانه‌های شخصی، و استانداردهای لازم برای حفظ اسرار بیماران در نظر گرفته شده. «خدمات کاربردی» آن مشتمل بر بررسی ایجاد خدمات پرونده‌های بهداشتی ملی، و استفاده از «ایکس‌ام‌ال» مبتنی بر مشخصه سیستم «ئی‌پی‌آر» با استفاده از استانداردهای قابل تغییر است. بخش‌های بعدی طرح در دو مرحله و با توجه به راهبرد‌‌های زیر پیشنهاد شده است:

مرحله اول: 1383-1382

1. زیربنا

- امکان دستیابی به پهنای باند لازم (حداقل 64 کیلوبایت در ثانیه) برای مراکز بهداشتی، و افزایش به پهنای باند 2 مگابایت در ثانیه میان مراکز اصلی؛

- قابلیت دسترسی به داده‌های معتبر برای همه کارکنان بهداشتی با توجه به سطوح مسئولیتی، و ایجاد سیستم تهیه فهرست‌های بهداشتی در سطح ملی.

2. خدمات کاربردی

- خدمات ملی پیوسته اورژانس؛

- خدمات ملی پیوسته اطلاعات خاص پزشکی؛

- خدمات ملی نظام اطلاعات دارویی و غذایی؛

- پایلوت خدمات پرونده سلامتی ملی؛

- پایلوت خدمات ملی تحلیلی پرونده بهداشتی- درمانی؛

- پایلوت تهیه مطالب و آموزش به شیوه الکترونیکی؛

- بررسی خدمات ملی منابع الکترونیکی پزشکی از طریق کتابخانه مجازی.

مرحله دوم: 1389- 1384

1. زیربنا

- دستیابی به پهنای باندی که در سرعت‌های توصیه‌شده در شبکه‌های محلی و نواحی گسترده دیگر، جوابگوی نیازها باشد؛

- مکانیسم‌های دستیابی امن (مثل کارت‌های هوشمند) برای مردم.

2. خدمات کاربردی

- خدمات ملی ثبت سلامتی به همراه داده‌های مهم و لینک‌های ارجاعی به سیستم‌های شبکه جهانی محلی برای دستیابی کامل به سابقه؛

- خدمات شناسنامه الکترونیکی بهداشتی؛

- خدمات ملی تجویز نسخه الکترونیکی به همراه کارآیی کامل برای متخصصان بالینی و خود بیمار به صورت پیوسته.

براساس طرح توسعه تکفاب، روند اطلاع‌رسانی پزشکی به صورت ملی و با توجه به توانمندی‌های استان‌ها، امکان تحقق پیدا می‌کند (برنامه استراتژیک ...، 1382). این طرح بر حسب ساختار یک دبیرخانه با توجه به همکاری نزدیک با واحدهای مسئول، قابلیت تحقق می‌یابد. این طرح اینک در سه استان آذربایجان شرقی، بوشهر، و کهگیلویه و بویراحمد به صورت آزمایشی در حال اجرا می‌باشد و صورتجلسات و نتایج آن در پایگاه وب تکفاب موجود است. آنچه به منزله کارکردی در طرح ملی تکفاب مشهود است محور حرکت طرح در اجزای مختلف آن، و به قرار زیر می‌باشد و مسئولان برای آن براساس معرفی هر محور و مبحث کلیدی، چاره‌اندیشی نموده‌اند:

- محور آموزش الکترونیکی،

- محور کتابخانه دیجیتال و خدمات اطلاعات تحقیقات،

- محور خدمات اطلاعات بالینی و نسخه الکترونیکی،

- محور خدمات اطلاعات مدیریت.

نتیجه‌گیری

آن چه از طرح جامع اطلاع‌رسانی و برنامه راهبردی توسعه کاربرد فناوری و اطلاعات بهداشتی دولت جمهوری اسلامی ایران استنتاج می‌شود مبتنی بر برنامه‌های کلیت‌نگر در ساختار زیربنایی و توسعه آموزش منابع انسانی است که می‌تواند اجزای مسائل بهداشتی و پزشکی الکترونیکی را در دهه هشتاد شمسی دربرگیرد. از تجارب ممالک توسعه‌یافته آشکار است که نیاز روزافزون عامه جوامع مزبور به اطلاعات الکترونیکی سلامتی، روبه فزونی دارد؛ چنانچه در جامعه آمریکا مردم از طریق شبکه جهانی وب به طور کلی در هزاره جدید در جستجوی چهار دسته از منابع اطلاعاتی بوده‌اند که عبارت‌اند از: علائق شخصی، درباره سلامتی، مطالب دولتی، و مسائل مذهبی.

طبق تحقیقات جدیدی که در تابستان 2002 میلادی صورت گرفته، هفتاد و سه میلیون نفر آمریکایی در مقطع زمانی مزبور به دنبال اطلاعات الکترونیکی درباره سلامتی بوده‌اند، در حالی که در پاییز سال 2000 میلادی حدود پنجاه و دو میلیون نفر از اطلاعات الکترونیکی سلامتی بهره برده‌اند که این ارقام رشد چشمگیری را نشان می‌دهند. همچنین 81 درصد، جستجوی خود را با یک موتور جستجو یا سایت‌های اطلاع‌رسانی مثل«یاهو!»، «ام‌اس‌ان»، و «ای‌اُ‌اِل» شروع کرده و بقیه مستقیماً به سراغ سایت‌های مربوط به سلامتی رفته‌اند. گزارش شده که 82 درصد از افراد از اطلاعات سلامتی یافته‌شده، راضی بوده‌اند. از هر سه نفر یک نفر می‌گوید کسی را می‌شناسد که اطلاعات سلامتی موجود در اینترنت، به او کمک کرده است، و از هر صد نفر، دو نفر فردی را می‌شناسند که از این اطلاعات آسیب دیده است. اغلب جستجوها برای اطلاعات سلامتی مربوط به بیماری‌های خاص، کنترل وزن، و اطلاعات درباره دستور استفاده از داروها بوده است. همچنین، جستجو در خصوص سلامت روانی و مباحث حساس پزشکی رو به افزایش است)بشاش، 1381).

تمام موارد مذکور مبین ترویج اطلاعات سلامت الکترونیکی در جامعه اطلاعاتی نوین در هزاره جدید است. بر این مبنا دولت جمهوری اسلامی ایران به تبعیت از اعتقاد راهبردی سازمان بهداشت جهانی، باید جنبه‌های آموزشی و شبکه‌سازی را به منزله چشم‌انداز نوین توسعه بهداشت و پزشکی الکترونیکی تا پایان قرن حاضر شمسی بر اصول و مبانی زیر متمرکز کند:

1. آموزش: سرمایه‌گذاری در بخش‌های آموزش بهداشتی‌- درمانی برای پزشکان متخصص و عمومی، پرستاران، و امدادگران؛

2. سازگاری: تدارک زیرساخت‌های فنی استاندارد برای کشور و بالطبع سازمان‌های مختلف به منظور اتصال به شبکه جهانی بهداشت؛

3. کاربرد فناوری‌های نوین در امر بهداشت: مبتنی بر سرمایه‌گذاری بیشتر در حوزه تحقیقات پزشکی؛

4. شبکه‌سازی: قابلیت برقراری ارتباط جهانی و ملی در حوزه بهداشت و درمان، فارغ از محدوده جغرافیایی.

منابع

- (1382)، «برنامه‌های تکفا: نظام پزشکی کشور». تکفا. سال اول. شماره 4 (اردیبهشت 1382)، ص 162.

برنامه استراتژیک توسعه کاربری فناوری ارتباطات و اطلاعات بهداشتی (تکفاب). سایت تکفاب: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی. (WWW.Takfab.hbI.Ir) [بهمن 1382].

بشاش، محمود. «آنها در جستجوی چه هستند؟» در وب سایت خود را به یک مرکز درآمد تبدیل کنید. کتاب الکترونیکی در سایت محمود بشاش (WWW.mahmoodb.com) [پاییز 1381].

پیش‌نویس بیانیه اصول اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی، نسخه 15 آذر. سایت ایران و جامعه اطلاعاتی. (WWW.Iranwsis.org) آذر 1382.

تیمونی، اوانز. «بهداشت الکترونیکی وارد می‌شود». عصر ارتباط. شماره 46 (20 دی 1382)، ص 9.

شکرخواه، یونس (بی‌تا). «بررسی تطبیقی محتوای اعلامیه‌های کنفرانس منطقه‌ای: تدارک اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی». سایت ایران و جامعه اطلاعاتی (WWW.Iranwsis.org) [آذر 1382].

‌عنان کوفی (بی‌تا). «سخنرانی کوفی عنان، دبیرکل سازمان ملل متحد، در اجلاس عالی سران جهان درباره جامعه اطلاعاتی». سایت ایران و جامعه اطلاعاتی. (WWW.Iranwsis.org) [آذر 1382].

لوچیانومایانی (بی‌تا). «سخنرانی لوچیانومایانی، دبیرکل CERN در مراسم اختتامیه اجلاس نقش علم در جامعه اطلاعاتی. سایت ایران و جامعه اطلاعاتی. (WWW.Iranwsis.org) [آذر 1382].

المدرسی، محمدتقی (1382) «ICT فناوری بیطرف و جامعه مبتنی بر اطلاعات» ماهنامه تجارت الکترونیک و رایانه. شماره 8 (آذر، ص 18.

«موافقت‌نامه‌های اخیر دستگاه‌های اجرایی درخصوص پروژه‌های برنامه‌های تکفا». تکفا. سال اول. شماره 4 (اردیبهشت 1382)، ص 156.

پی‌نوشت‌ها
1. CERN

2. GIS (Geographic Information System)

3. HICT (Health Information & Communication Technology)
*استادیار گروه کتابداری و اطلاع‌رسانی دانشگاه اصفهان

نشست مقدماتی سوم اجلاس جهانی جامعه اطلاعات برای آمادگی فاز دوم دوشنبه 28 شهریور در مقرر سازمان ملل در ژنو با حضور کارشناسان WSIS کشورهای مختلف آغاز می شود.و به مدت ده روز ادامه خواهد داشت.

عمده بحث این نشست که تخمیین زده می شود با حضور نزدیک به 2000 نفر کارشناس از نمایندگان مختلف دولتی ،سازمانهای غیردولتی و نمایندگان بخش خصوصی برپاشود گزارش کارگروه راهبری اینترنت و گزارش گروه دوستان رئیس خواهد بود.

اما رئوس فعالیتهای این نشست عبارتند از:

- انتخاب رئیس نشست مقدماتی سوم که در روز اول خواهد بود.

- اعلام اسامی سازمانهای غیر دولتی و بخشهای خصوصی پذیرفته شده جدید در لیست کلی جامعه مدنی

- گزارش اوت سومی از مجموع فعالیتهای ITU در جریان زمانی نشست مقدماتی دوم تا سوم

- گزارش دهی فعالیتهای بخشهای مختلف در جریان نشست مقدماتی دوم تا سوم (از اسفند سال گذشته تا شهریور ) .مهمترین گزارشها عبارتند از :

الف: گزارش کارگروه راهبری اینترنت.

ب: گزارش گروه کاری دوستان رئیس.

ج:گزارش کنفرانسهای منطقه ای از جمله کنفرانس تهران.

شایان ذکر است که دولت و بخش جامعه مدنی هر یک گزارش خود را در قسمتهای مختلف اعلام خواهند کرد. دبیر خانه جامعه مدنی کنفرانس تهران به همت انجمن فناوری اطلاعات جوانان کشور ،گزارش بخش جامعه مدنی را اعلام خواهد کرد.

- بررسی اسناد باقی مانده

- فعالیتهای دیگر

شکاف جنسیتى در استفاده از اینترنت

يكشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۸۴، ۰۷:۱۵ ب.ظ | ۰ نظر

فاطمه امیرى - یکpc (کامپیوتر شخصى) یک خط تلفن، یک کارت اینترنت، دستى که روى «ماوس» قرار مى گیرد و انگشتانى که روى دکمه هاى کى بورد فرود مى آیند، چند کلمه اى که تایپ مى شود همراه با چشمهاى جست وجوگرى که به مانیتور دوخته شده؛ این تمام ابزار و مهارتهاى لازم براى ورود به دنیاى جدید است. دنیایى که مفهوم دیگرى براى آزادیهاى فردى پدید آورده است. نحوه تفکر انسان را تغییر داده و جهان را در عین وسعت چنان محدود کرده که با انسان با ورود به دنیاى اینترنت آن را در کف خود مى بیند و حس عجیبى از آزادى نصیبش مى شود. آزادى این که با چندساعت گشت و گذار دراینترنت به هر کجا که مى خواهد برود. هر تجربه اى را لمس کند. بخواند، ببیند و با آدمها ارتباط برقرار کند.

آشنایى با اینترنت و ورود به دنیاى آن، براى فریبا هنوز یک خاطره دلنشین و به یادماندنى است. فریبا مى گوید: «درست در ساعت ده دقیقه مانده به سه بعد از ظهر ۱۸مهرماه بود که در طبقه دوم یک ساختمان قدیمى در کوچه اى باریک درست در مرکز تهران در دفتر یک انتشاراتى براى اولین بار دکمه «اینتر» کى بورد را فشار دادم. در آن زمان به دنبال شغل دلخواهم بود اما امروز من و لب تابم جزء جدانشدنى از هم شده ایم. همیشه وهمه جا با هم هستیم. روزى پنج - شش ساعت در اینترنت سر مى کنم و هر روز دنبال چیز تازه اى مى گردم.»

مهدى دانشجوى زمین شناسى است. او البته اولین بارى که انگشت روى دکمه کى بورد گذاشته ووارد اینترنت شده است را به خاطر نمى آورد. اما احساسش را به یاد دارد: «هیجان زده بودم. مى خواستم زودتر وارد دنیایى که تا آن موقع توصیف هاى عجیب و باورنکردنى درباره اش شنیده بودم بشوم. روزى سه - چهارساعت با اینترنت کار مى کنم. گاهى دنبال مقاله هاى جدید درباره رشته درسى ام. گاهى دنبال اطلاعاتى درباره یک کشور، فیلمهاى جدید و کمى هم سرکشى به سایت هاى خبرى و وقتى که خیلى حوصله نداشته باشم، هیچ کدام؛ فقط وبگردى.» مهدى در همان حال که لبخند مى زند مى گوید: «شاید هم این کار نوعى علافى مدرن باشد.»

کار بران ایرانى اینترنت محدودند، اما این تعداد رو به افزایش است. آمار سال۸۴ از وجود هفت میلیون کار بر فعال اینترنت در کشور خبر مى دهد. طبق برآوردهاى صورت گرفته شمار کاربران اینترنت طى دو تا سه سال آینده به بیش از ۱۵میلیون خواهد رسید. از طرفى به گزارش شرکت مخابرات ایران ضریب نفوذ اینترنت در ایران (۷‎/۲۴درصد) از متوسط این ضریب در آسیا (۶‎/۹درصد) بالاتر است.

از تفکیک جنسیتى کاربران اینترنت در کشور آمار دقیقى در دست نیست اما براساس آمارهاى موجود در اینترنت، تعداد زنان کاربر اینترنت در همه جاى دنیا و از جمله ایران در مقایسه با کاربران مرد کمتر است.

تحقیق صورت گرفته بر روى گروهى از دانشجویان دانشگاههاى دولتى تهران نشان مى دهد که بعد از پایگاه اقتصادى - اجتماعى و موقعیت جغرافیایى «شکاف جنسیتى» عمده ترین شکاف در کاربرد اینترنت طى دهه۱۹۹۰ بوده است. بررسى جنسیت کاربران سه ISP (سرویس دهنده اینترنت) نیز نشانگر این است که تقریباً بیش از ۷۰درصد کاربران مرد هستند.

مزدک هاشمى پژوهشگر ارتباطات معتقد است: «بیش از آنکه میزان استفاده از اینترنت را به نحوه تفکر زنانه و مردانه نسبت دهیم، باید سهم عوامل اجتماعى و اقتصاى را در نظر بگیریم. عواملى نظیر پایین بودن سطح سواد و آموزش زنان در مقایسه با مردان، وضعیت اقتصادى و درآمد خانواده ها که تمایل بیشترى براى هزینه کردن در مورد فرزند پسرشان دارند وهنجارهاى فرهنگى و اجتماعى نواحى مختلف کشور که گاه به عنوان عامل بازدارنده براى خروج زنان از نقش هاى سنتى عمل مى کنند. بویژه که کامپیوتر و اینترنت مظاهرى از ورود به دنیاى مدرن به شمار مى روند. از آنجایى که جامعه ما هنوز افراد را به نقشهاى سنتى که بر مبناى تقسیم بندى جنسیتى است، سوق مى دهد، مسؤولیت ها و نقش هاى زنانه مانع از دسترسى و استفاده زنان از کامپیوتر و اینترنت است.»

در حالى که هنوز نسبت کاربران مرد نسبت به زنان چندبرابر است، اطلاعات غیررسمى والبته گفت وگوهاى شفاهى حاکى از افزایش علاقه مندى زنان در استفاده و دسترسى به اینترنت است. در واقع هر چه زنان بیشتر با ساز و کارها و امکانات اینترنت آشنا مى شوند؛ تمایلشان به بهره گیرى از آن بیشتر مى شود. در سالهاى اخیر افزایش وبلاگ نویسى در میان زنان نشانگر میل روزافزون زنان در استفاده از اینترنت به عنوان زبانى گویا براى بیان دردها؛ نقطه نظرها و حرفهایشان است و نکته قابل توجه این است که این گرایش در زنان فقط خاص کشور ما نیست. طبق آمار به دست آمده از سوى یک سایت سرویس دهنده وبلاگ چینى، ۶۰درصد از وبلاگ نویسان چینى را زنان تشکیل مى دهند. در عین حال ذکر شده که پسرها به شدت مشغول بازیهاى شبکه اى کامپیوترى هستند.

دکتر فرنگیس مظاهرى مدرس علوم ارتباطات دانشگاه نکته دیگرى را هم در بالا بودن تعداد کاربران مرد در مقایسه با کاربران زن مؤثر مى داند و آن هم درصد پایین اشتغال زنان است: «در کشور ما درصد قابل توجهى از اداره ها، سازمانها ونهادهاى مختلف به اینترنت مجهز شده اند و با توجه به پایین بودن درصد اشتغال زنان حدود سه درصد از جمع شاغلان، بدیهى است که مردان به عنوان نیروى شاغل در اکثریت، فرصت و امکان بیشترى براى کار با اینترنت دارند و زنان به همین دلیل که درصد اشتغالشان پایین است، از امکانات کمترى براى دسترسى به کامپیوتر و اینترنت برخوردارند.»

فریبا مى گوید بیشتر دوستانش به دنبال محصولات جدید در اینترنت هستند. «البته من هم گاهى به سایت هاى لوازم آرایشى سر مى زنم اما دوستانم بیشتر وقتها به این سایت ها سرکشى مى کنند و در واقع سایت هاى مد لباس و آرایش بیشتر مورد توجه آنها است.»

مهدى هم درباره علایق دوستانش مى گوید که در بیشتر آنها علاقه وافرى براى سرکشى به سایت هاى ورزشى و تفریحى مانند فیلمها و بازیهاى جدید دیده است. به همان نسبت که تعداد کاربران مرد و زن متفاوت است. در شیوه استفاده از اینترنت هم میان زنان و مردان تفاوتهایى وجود دارد. بنا بر پژوهش انجام گرفته دختران دریافت و ارسال پست الکترونیکى، خرید کالا و سرگرمى را بیش از پسران ترجیح داده و در مقابل پسران از اینترنت به منظور جست وجوى اطلاعات و دریافت خبر استفاده مى کنند.

به اعتقاد مزدک هاشمى پژوهشگر این موضوع تا حد زیادى به جامعه پذیرى دختران و پسران مربوط مى شود که طبق آن زنان و دختران به نقش هاى جنسیتى خود سوق داده مى شوند.

او البته اهداف ورود به فضاهاى مجازى اینترنت را ایجاد ارتباطات، تحصیل، تفریح و سرگرمى، تسهیل امور، تجارت و کسب اطلاعات مى داند و مى گوید: «نمى توان به طور دقیق به تفکیک و درجه بندى علایق کاربران مرد و زن پرداخت. همان طور که ممکن است یک کاربر دختر ۱۶-۱۷ساله به دنبال مد لباس مورد علاقه اش بود یک پسر هم بخواهد درباره زندگى خصوصى فوتبالیست مورد علاقه اش اطلاعاتى به دست بیاورد. در واقع نمى توان این دو را ارزشگذارى کرد و به یکى نمره بالاتر و به دیگرى نمره پایین تر داد.»

شادى ۱۹ساله مى گوید: اولین آشنایى اش با اینترنت وقتى بود که دنبال اطلاعاتى درباره هنرپیشه هاى زن مى گشت اما: «بعدها به جنبه هاى دیگر اینترنت نیز علاقه مند شدم.» در اینترنت نزدیک به ۷۴میلیون سایت درباره زنان وجود دارد. صرفنظر از چیزى کمتر از یک سوم این سایت ها که پورنو هستند، این رقم از حضور زنان یا مسائل آنها در اینترنت خبر مى دهد. مزدک هاشمى مى گوید: «مى توان کاربران زن را به چهار دسته تقسیم کرد. گروهى که استفاده شان به چت کردن و در نهایت چک کردن ایمیل شان محدود مى شود و در نهایت سرکشى به چند سایت خرید و فروش لوازم مخصوص زنان. گروه دوم زنانى اندکه در اینترنت تولید محتوا مى کنند از طریق وبلاگ نویسى و گروه سوم زنانى که در زمینه طراحى وب فعالند و بالاخره دسته چهارم زنانى که از اینترنت به منظور تجارت استفاده کرده و حتى کارآفرینى مى کنند.»

تنوع بهره گیرى از اینترنت چه از لحاظ سنى و چه از نظر جنسیتى دامنه وسیعى را در بر مى گیرد و این خود نشانگر نوعى پلورالیسم در دامنه فکرى انسانها است. ممکن است سرگرمى اولین محرک براى برخى از کاربران اینترنت باشد، اما در هر صورت این کاربران به مرور درمى یابند که به راحتى مى توان از این دستاورد بشرى استفاده هاى علمى و فرهنگى بسیارى ببرند.

فریبا مى گوید هر چند، مدتى بعد از آن بعد ازظهرى که براى اولین بار انگشتانش دکمه هاى کى بورد را لمس کرد، صاحب کار مناسبى شد، اما درست از همان روز دایره فکریش، دایره عقاید و خواسته هایش دچار تغییراتى شد که مسیر زندگى اش را عوض کرد. تغییرى از نوع دیجیتالى آن هم در دامنه دوعدد یک و صفر.
منبع : ایران

*ITanalyze.ir - ایالات متحده آمریکا این فرصت را برای ارائه نظرات بر روی گزارش گروه کاری سازمان ملل در رابطه با راهبری اینترنت بسیار خوشایند می داند. ما می خواهیم از این فرصت استفاده کنیم تا از رئیس، دبیرخانه و اعضای WGIG برای تلاشهایشان در رسیدگی به چنین موضوع پیچیده و چالش انگیزی تشکر نماییم. با توجه به اهمیت اینترنت در توسعة اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، فعالیت مشترک و سازنده همه اعضا در فرآیند WSIS با هم برای رسیدن به یک اتفاق نظر در فاز تونس اجلاس مهم و ضروری می باشد.

ایالات متحده تعهد خود را برای آزادی بیان، نیاز به حفظ امنیت و ثبات اینترنت و توسعه زیرساخت را تصریح می نماید. با در نظر داشتن این اصول بنیادی، ما مجموعه ای از نظرات کلی در رابطه با گزارش بعلاوه نظرات ویژه ای در زمینه مسائل سیاسی عمومی منحصر بفرد اشاره شده در سند را ارائه می دهیم.

نظرات کلی

همانطور که در بالا ذکر شد، ایالات متحده از تلاش بسیار و پر زحمت WGIG برای تهیه گزارش قدردانی می نماید. ما تلاش گروه کاری راهبری اینترنت برای کمک به تنظیم ساختار و چارچوب گفتگوی جهانی در رابطه با راهبری اینترنت از طریق ارائه تعریف کاری قابل درک، شناسایی برخی مسائل سیاسی عمومی و نقشهای اعضای مختلف را تصدیق می نماییم. با توجه به نقش های اعضا، مشخص شده در گزارش، ایالات متحده معتقد است که در حالیکه دولت ها بطور طبیعی نقش کلیدی در توسعه و پیاده سازی سیاست عمومی دارند، اما مشاوره و همکاری با بخش خصوصی و جامعه مدنی برای تضمین دستاوردهای کارآمد، موثر و نمونه ضروری و مهم می باشد.

ایالات متحده برای بحث در رابطه با روش های همه اعضا برای اصلاح بهره وری فنی همچنین شفافیت و باز بودن ساختارهای موجود حاکمیت آزاد می ماند. هرچند، این مسئله مهم است که جامعه جهانی تصدیق می نماید که ساختارهای موجود برای تبدیل اینترنت به مستحکم ترین و از لحاظ جغرافیایی متنوع ترین رسانة امروز به صورت موثری کار کرده اند. امنیت و ثبات اینترنت باید پشتیبانی و حفظ شود.

ایالات متحده به حمایت از دسترسی فراگیر به اینترنت و توسعه زیرساخت اینترنت پیرامون جهان ادامه می دهد. بین المللی نمودن دائم اینترنت توسط ایجاد اخیر دفاتر ثبت منطقه ای اینترنت (RIRs) برای آمریکای لاتین و آفریقا و تلاش های زیاد جامعه اینترنت برای فعالیت در رابطه با توزیع عادلانه آدرس های IP ثابت می شود. برای مثال، مانند ژوئن ،2005 تخصیص تراکمی آدرس IPV4 از لحاظ جغرافیایی به صورت زیر تفکیک شد: 33% منطقه آسیا- اقیانوسیه، 32% آمریکای شمالی، 31% اروپا، 3% آمریکای جنوبی و 1% به آفریقا. در همین دورة زمانی، تخصیص تراکمی IPV6 به صورت 56% به اروپا، 23% به منطقه آسیا اقیانوسیه، 17% آمریکای شمالی، 3% آمریکای لاتین و 1% به آفریقا بود. بعلاوه، ایجاد 130 سرور ریشه، شامل mirror roots که اکثریت آنها در خارج از ایالات متحده قرار گرفته اند، نشان می دهد که اینترنت و منابع هسته ای آن در یک کشور متمرکز نشده است.

عدم تمرکز اینترنت با سطح نوآوری که در لایه لبه شبکه رخ می دهد بیشتر ثابت می شود. در لبه هاست که اشخاص، گروه ها و شرکت ها از طریق خدمات و برنامه های کاربردی پیشگام به صورت مساوی، فرصت افزودن ارزش به شبکه را دارند. اختیارات محلی، نمونه های تجاری سنتی را به مبارزه می طلبد و اهمیت همه اعضا در تامین امنیت، پایداری و استحکام شبکه بهم پیوسته از شبکه ها را تقویت می نماید. آن چیزی که در یک نقطه از شبکه که پتانسیل تاثیر گذاری بر دیگر نقاط شبکه را دارد، مشخص کننده نیاز به سیاست عمومی مناسب در سطح ملی و محلی می باشد که با همکاری در سطح بین المللی تکمیل می گردد. در لبه است که موقعیت صحیح و ماهیت مشارکتی کامل اینترنت تحقق می یابد.

در نهایت، ایالات متحده آمریکا یک حوزه بنیادی سیاسی عمومی که در گزارش WGIG مطرح نشده است را مورد توجه قرار داده است – یعنی نقش محیط توانمندساز در توسعه و انتشار فراگیر اینترنت. برای افزایش مزایای اقتصادی و اجتماعی اینترنت، دولت ها در داخل کشور خود باید تمرکز را روی ایجاد محیط سیاسی، قانونی و رگولاتوری مناسب که خصوصی سازی، رقابت و آزاد سازی را تشویق می کند، قرار دهند. به ویژه، نقش بخش خصوصی و جامعه مدنی بعنوان درایور نواوری و سرمایه گذاری خصوصی در توسعه اینترنت بسیار مهم می باشد. زمانیکه محیط سیاسی داخلی، سرمایه گذاری و نواوری را تشویق می نماید ارزش لبه های شبکه در کشورهای در حال توسعه و کشورهای توسعه یافته افروده می شود.

نظرات در رابطه با مسائل سیاسی عمومی خاص مربوط به اینترنت

آزادی بیان: ایالات متحده اهمیت حق بنیادی آزادی بیان و جریان آزاد اطلاعات را همانطور که در ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر مطرح شد و همچنین در اعلامیه اصول پذیرفته شده در مرحله اول WSIS در ژنو دوباره بیان شد، مجددا تایید می نماید. یک رسانه آزاد، فراپخشی و online یکی از نهادهای کلیدی زندگی دموکراتیک می باشد. ایالات متحده معتقد است که هیچ کشوری بدون توانایی شهروندان در بیان آزاد عقایدشان در محیطی که در آن هر فردی می تواند اطلاعات را جستجو و دریافت کند و از آن بهره مند شود، نمی تواند از لحاظ سیاسی و اقتصادی توسعه یابد.

ایالات متحده کاملا از این اصل حمایت می نماید که همه معیارهای مربوط به اینترنت بویژه معیارهایی که در زمینه های امنیت یا مبارزه با جرائم می باشند، به تخلفات در آزادی بیان منجر نمی شوند.

استحکام، امنیت و جرائم اینترنتی: ایجاد امنیت و محرمانگی در استفاده از شبکه ها و سیستم های فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) از برنامه های دراولویت ایالات متحده می باشد. این سیستم ها و شبکه ها به موضوع تهدیدها و آسیب های ایجاد شده از منابع مختلف و مکانهای جغرافیائی مختلف، و امنیتی که نیاز به تلاشهای پیشگیرانه هماهنگ همه اعضا مطابق با نقش شان دارد، می پردازد. برنامه های ملی و همکاریهای بین المللی در راستای حوزه های قانونی، اجرائی، مدیریتی و فنی برای ایجاد یک فرهنگ جهانی امنیت لازم است. در توسعه استراتژی ملی امنیتی، دولتها باید ساختارها و فرآیندهای موجود مانند: "پیمان مجمع اروپا در مورد سایبر کرایم" قطعنامه های UNGA در مورد "مبارزه با سوئ استفاده از فناوریهای اطلاعات" (63/55 و 121/56) و "ایجاد یک فرهنگ جهانی امنیت اطلاعات" (239/57) و برنامه های ارائه شده توسط تیم ها و گروههای مسئول امنیت کامپیوترها (CSIRTs) را در نظر بگیرند

سیستم های دامنه نامها و آدرس دهی اینترنتی: کشورهای ایالات متحده برای حمایت از بخش خصوصی هماهنگی های فنی و مدیریت دامنه نامهای اینترنتی و سیستم های آدرس دهی (DNS) را در شرکت اختصاص دهنده نامها و اعداد اینترنتی (ICANN) را با در نظرگرفتن پیشنهاد دولت در مورد مسائل DNS که توسط کمیته مشاوره دولتی (GAC) ارائه شده، انجام می دهد. ما همچنین تایید می کنیم که دولتها دارای حق حاکمیت و سلطه سیاستی عمومی روی مسائل مربوط به کدهای کشوری دامنه های سطح بالای خود (ccTLD) می باشند و ایالات متحده متعهد شده است که با همکاری جامعه بین الملل این مسائل را در نظر بگیرد و همچنین نیاز اساسی به اطمینان از استحکام و امنیت DNS های اینترنتی را نیز در نظر داشته باشد. با توجه به هماهنگی های بین المللی در رابطه با DNS، WSIS باید نقش موسسات موجود را تشخیص دهد و تصمیم گیریهای موثر و از بالا به پائین در سطح محلی را تشویق کند و به کاربرد روت های آئینه ای و سیاست های مربوط به اختصاص آدرس ادامه دهد.

چندزبانگی: ایالات متحده معتقد است که توسعه فناوریهائی که استفاده از دامنه نامها به زبانهای که بر اساس مجموعه کاراکترهای لاتین نیستند، گام مهمی در تحقق جهانی شدن اینترنت می باشد. WSIS باید کار مداوم و پیگیرانه و همکاری در دامنه نامهای بین المللی شده توسط بدنه و فرآیندهای استاندارد موجود را تشویق کند به نحوی که توافقات بتوانند در جدولهای زبانی متناسب بدست آیند.

هزینه های اتصال داخلی: ایالات متحده معتقد است که توافقات مرتبط با اتصالات اینترنتی بین المللی باید به عنوان موضوع مذاکرات خصوصی اقتصادی تداوم پیدا کند. روشهای حکومتی توافقات بین المللی که میتواند برای روش های حکومتی مخابراتی مورد تایید قرار گیرند نمی توانند برای ترافیک اینترنتی تایید شوند. WSIS باید کار در حال پیشرفت موسسات حاضر مانند ITU و OECD را مدنظر قرار دهد و نهادهای معتبر ملی را برای گام برداشتن به سوی بازارهای باز با هدف ایجاد رقابت و افزایش رقابت افزوده در محل بازار تشویق کند. یک بازار رقابتی محیطی توانا را برای تشویق سرمایه گذاری و/یا همیاری در زیرساختار بین المللی ایجاد می کند. همچنین توسعه نقاط تبادل اینترنتی منطقه ای و مضامین محلی نیز باید تشویق شود.

حقوق مالکیت معنوی: ایالات متحده اهمیت زیادی به یک سیستم مالکیت معنوی رقابتی، موثر و مناسب می دهد و معتقد است که هر جامعه اطلاعاتی طرح شده توسط WSIS باید به روشنی و صریحاً تایید کند که چنین سیستمی برای جامعه اطلاعاتی لازم است زیرا که مشوقی را برای نوآوری و ابتکار ایجاد می کند.

برای انجام این کار، WSIS و اسناد آن باید سیستم های مالکیت معنوی بین المللی موجود را تشخیص دهند، به آنها احترام بگذارند و از آنان حمایت کنند. تعادل بین دارندگان و استفاده کنندگان مالکیت معنوی از اصول یک سیستم های مالکیت معنوی می باشد. توافق نامه های مالکیت معنوی بین المللی موجود تعادل بین دارندگان و کاربران مالکیت معنوی را دارا می باشد و آن را منعکس می کند. به طور صحیحی، این تعادل وجود ندارد و بنابراین دارندگان مالکیت معنوی تشویق می شوند تا فعالیت ها و نوآوری هایشان را توسعه دهند و آنها را در بین عموم برای استفاده و لذت بردن از آنها، منتشر کنند. ایالات متحده معتقد است که فرام جامعه بین الملل مناسب برای سروکار داشتن با مسائل مالکیت معنوی، سازمان جهانی مالکیت معنوی (WIPO) می باشد، که به طور منظمی تراکنش بین سپهر اطلاعاتی و مالکیت معنوی را از زمان آغاز اینترنت تاکنون آزموده است.

Spam : به طور فزاینده ای، Spam در بخش های بزرگ آن یک مسئله امنیتی است، Spam روشی است که ویروس ها و سایر تهدیدهای امنیتی میتوانند به یک کامپیوتر منتقل شوند. صنایع می بایست نقش راهنما را در 4 ابزار فنی در حال توسعه برای از بنی بردن این مشکل ایفا کند. علاوه بر این، بسیاری از این تهدیدهای امنیتی نتیجه رفتارهای جنائی می باشد. قرارداد سایبرکرایم چارچوب جامعی برای درنظر گرفتن این تهدیدات ارائه می دهد. در سال 2003، ایالات متحده، یک قانون ضد اسپم را در چارچوب ابزار اجرائی جنائی و مدنی برای کمک به مشتریان، بازرگانان و خانواده ها آسیب دیده از نامه های الرونیکی اقتصادی غیرمحاز تصویب نمود. اگرچه ایالات متحده معتقد نیست که قانون به تنهائی میتواند مشکل spam را حل کند. رهیافت ایالات متحده برای مبارزه با Spam شامل ترکیبی از ابزار قانونی برای اجرای موثر قوانین، توسعه و به خدمت گرفتن ابزار تکنولوژیکی و بهترین تجربیات بدست آمده توسط بخش خصوصی، و آموزش مشتریان و بازرگانان می باشد. ما معتقدیم که کار انجام شده برای مبارزه با spam باید ما را مطمئن سازد که پست الکترونیکی همچنان به عنوان ابزار ارزشمند و پایدار ارتباطات باقی می ماند. دولتها در آموزش مشتریان و اجرای قوانین spam نقش دارند. برای انجام این کار، دولتها باید آژانسهای اجرائی در رابطه با spam را برای پیوستن به برنامه عمل لندن در مورد همکاریهای بین المللی برای مبارزه با هرزنامه ها تشویق کنند.

حفاظت داده ها و حریم خصوصی: ایالات متحده از نگرانی های بیان شده در گزارش در رابطه با حفاظت از داده ها و حفظ حریم خصوصی قدردانی می نماید. حفاظت از حریم خصوصی اطلاعات شخصی حساس افراد برای دولت ایالات متحده و مصرف کنندگان آن در اولویت قرار دارد.

شرکت ها نقش مهمی را از طریق پیاده سازی محافظ های مناسب و نسبتا ارزان برای حفاظت از اطلاعات حساس مصرف کنندگان ایفا می نمایند. ایالات متحده همچنین معتقد است که اقدامات بخش خصوصی و اقدامات چند جانبه نقش مهم و توانمندی را در ترغیب توسعه و استفاده از تکنولوژی های ارتقاء حریم خصوصی و در افزایش آموزش و سطح آگاهی مصرف کنندگان در زمینه مسائل online حریم خصوصی ایفا می نمایند. یک رویکرد متعادل و عمیق برای حریم خصوصی آن است که برای نوآوری هایی که بهترین محیط را برای توسعه اینترنت ارائه می دهند، باز باشد. هر رویکرد موثر برای تضمین حفاظت از اطلاعات شخصی شامل موارد زیر می باشد: قوانین مناسب برای حفظ حریم خصوصی مصرف کننده در حوزه های بسیار حساس مانند مالی، پزشکی و حریم خصوصی کودکان. اجرای این قوانین توسط دولت ها. و تشویق تلاش های بخش خصوصی برای حفاظت از حریم خصوصی مصرف کنندگان.

حمایت از مصرف کننده: ایالات متحده آمریکا معتقد است که یک بازار الکترونیکی رقابتی و توانمند برای مصرف کنندگان مفید است. سیاست حمایت از مصرف کننده باید تضمین کند که مصرف کنندگان می توانند در رابطه با انتخاب هایشان در این بازار، تصمیمات آگاهانه ای اتخاذ کنند و اینکه فروشندگان با محصولاتی که ارائه می دهند وعده هایشان را تحقق می بخشند. برای رسیدن به این هدف، در نهایت دولت ها باید از مصرف کنندگان به صورت زیر حمایت کنند:

(1) اجرای قوانین در مقابل اعمالی که به مصرف کنندگان آسیب می رساند

(2) انتشار اطلاعات و آموزش دادن مصرف کنندگان و

(3) تشویق پیشاهنگی بخش خصوصی برای توسعه قوانین هدایت و تأمین مکانیزمهای فرعی حل اختلاف با کاربری آسان برای بررسی شکایات مصرف کنندگان. این اصول در راهبردهای بین المللی و متنوع موجود برای حفاظت مصرف کنندگان بیان شده است که موارد راهبردهای سازمان ملل، راهبردهای OECD برای حفاظت مصرف کنندگان در تجارت الکترونیکی و اصول حفاظت مصرف کنندگان APEC را شامل می شود.

ایجاد ظرفیت نیروی انسانی: ایالات متحده معتقد است که هر شخصی باید فرصت کسب مهارتها و دانش لازم برای درک، مشارکت فعال، و استفاده کامل از، جامعه اطلاعاتی و دانش اقتصاد را داشته باشد. این امر نیازمند افزایش ایجاد ظرفیت در حوزه های سیاسی ICT و قانونگذاری، دانش فنی، دسترسی به اطلاعات و کاربرد ICT برای بخش های مختلف توسعه می باشد. WSIS باید از فعالیت مداوم اعضای متعدد در ایجاد ظرفیت متخصصین و موسسات در کشورهای در حال توسعه و تضمین اینکه تلاش های آنها هم فنی و ابداعی و هم حامی رویکردهای مبتنی بر بازار است، حمایت کند.

مشارکت معنادار در توسعه سیاست عمومی جهانی: ایالات متحده مشارکت کشورهای در حال توسعه در مجامع ICT را بعنوان مکمل تلاش های مربوط به توسعه ملی ICTs تشویق می نماید. به معنای واقعی کلمه، ایجاد ظرفیت در صاحب منصبان امور و دیگر اعضایی که توانایی بررسی مسائل پیچیده و گزینه های مشکل برخاسته از موقعیت روبه رشد ICT را دارند، امر مهمی است. از طریق موسسه آموزش مخابرات آمریکا(USTTI)، ایالات متحده همراه با صنعت آمریکا تعهد خود را با ایجاد ظرفیت از طریق تامین شهریه دوره های آموزشی آزاد مخابرات برای سیاستگذاران سراسر جهان، پخش و رشته های مربوط به ICT اثبات کرده است.

نتیجه

ایالات متحده بار دیگر از گروه کاری سازمان ملل در رابطه با راهبری اینترنت برای گزارشش تشکر می نماید و رضایت خود را برای شرکت در گفتگوی مربوط به راهبری اینترنت در مجامع متعدد مرتبط با آن تصریح می کند. با توجه به وسعت موضوعاتی که ذاتا تحت عنوان " راهبری اینترنت" قرار گرفته اند بطور کلی محلی برای بررسی مناسب به این موضوع وجود ندارد. در حالیکه ایالات متحده سیستم فعلی اینترنت را تایید می نماید، ما گفتگوی مداوم با همه اعضا را در مجامع گوناگون بعنوان روشی برای تسهیل مذاکره و پیشبرد ایدة مشترکمان در استحکام و پویایی اینترنت، تشویق می نماییم. این مذاکرات باید بر روی اینکه همه اعضا چگونه می توانند به مشارکت در بررسی مسائل مربوط به اینترنت ادامه دهند متمرکز باشند. در این مجامع، ایالات متحده آمریکا به حمایت از راهکارهای و مدیریت بخش خصوصی در توسعه اینترنت بطور گسترده ادامه خواهد داد.

*به نقل از دبیر خانه کمیسیون ملی WSIS ایران

گزارش نهایی گروه کاری راهبری اینترنت (WGIG)

شنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۸۴، ۰۵:۲۶ ب.ظ | ۰ نظر

*ITanalyze.ir - این گزارش توسط گروه کاری راهبری اینترنت که توسط دبیرکل سازمان ملل بر اساس مسئولیتی که طی مرحله اول اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی در تاریخ 12-10 دسامبر 2003 در ژنو بر عهده او قرار گرفته بود، ایجاد گردید، تهیه شده است. گروه کاری راهبری اینترنت شامل چهل عضو از دولت ها، بخش خصوصی و جامعه مدنی می باشد که همه در یک موقعیت یکسان و بر اساس توانایی های شخصی شان در آن مشارکت دارند. رئیس این گروه آقای نیتین دسایی، مشاور ویژه دبیرکل WSIS می باشد. لیست اعضای این گروه در ضمیمه این گزارش آورده شده است.

2. یک گزارش پیش زمینه تهیه شده که شامل بسیاری از فعالیت هایی است که طی مراحل WGIGانجام گردیده و بطور جداگانه در دسترس قرار گرفته اند. این گزارش عقاید مختلفی را که بین اعضا وجود دارد و همچنین بسیاری از نظرات اعضا را منعکس می نماید. گزارش پیش زمینه مشخص می نماید که چه استدلال و عقیده ای میان همه اعضای گروه و یا بین برخی از اعضا مشترک می باشد. گزارش پیش زمینه به عنوان متن گزارش WGIG نمی باشد ولی می تواند بعنوان یک مرجع مورد استفاده قرار گیرد.

3. WGIG چهار نشست در تاریخ های 25-23 نوامبر2004، 18-14 فوریه 2005، 20-18 آوریل 2005، 17-14 ژوئن 2005 در ژنو برگزار نموده است.

4. مسئولیت WGIG از مرحله اول اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی مشخص شده است، که طی آن روسای کشورها و دولت ها اهمیت اینترنت را تصدیق نمودند; آنها تایید نمودند که اینترنت عنصر اساسی زیرساخت ظهور جامعه اطلاعاتی است، در عین حال قبول شده است که دیدگاه های متفاوتی نسبت به مناسب بودن سازمان ها و مکانیزم های فعلی برای مدیریت فرآیندها و سیاست های توسعه دهی اینترنت وجود دارد. به این منظور آنها از دبیرکل سازمان ملل خواستند تا یک گروه کاری در رابطه با راهبری اینترنت با دیدگاه فراهم نمودن زمینه برای مذاکرات در مرحله دوم اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی که در نوامبر 2005 در تونس برگزار خواهد شد، ایجاد نماید.

5. اعلامیه اصول و طرح کاری WSIS که در ژنو پذیرفته شد پارامترهایی را برای گروه کاری راهبری اینترنت تنظیم نمود که شامل عناوین مرجع و برنامه فعالیت های آن بود. از WGIG خواسته شد تا " طرح های پیشنهادی اجرایی و مناسبی را برای مدیریت اینترنت تا سال 2005 ارائه نماید. و همچنین در این رابطه مسائل زیر را مورد بررسی قرار دهد:

 توسعه یک تعریف کاری از راهبری اینترنت

 شناسایی مسائل سیاسی عمومی مربوط به راهبری اینترنت.

 توسعه یک درک مشترک از نقش و مسئولیت های دولت ها و سازمان های بین المللی موجود و دیگر مجامع، همچنین بخش خصوصی و جامعه مدنی در کشورهای در حال توسعه و کشورهای توسعه یافته.

6. در انجام وظایف و عملکردها، WGIG از طریق اصول کلیدی WSIS هدایت و راهنمایی گرفت. بویژه اصولی از (WSIS) که مربوط به پایداری و عملکرد امن اینترنت بوده و به دلیل حائز اهمیت بودن مورد قضاوت قرار می‌گرفت. از این رو WGIG پذیرفت که تمام پیشنهادات به منظور اصلاح نظام فعلی راهبری بایستی کاملاً معین و مشخص شده و باید با توجه به ظرفیت و گنجایش مربوط به اصول WSIS، مورد ارزیابی قرار گیرد.

7. برای توسعه درک مسائل راهبری، WGIG مرور مراحل مختلف توسعه اینترنت (از یک پروژه تحقیقاتی در دهه 60 تا یک زیرساخت گسترده تجاری با نزدیک به یک بیلیون کاربر در سال 2004،) را مفید دانست. . این نگرش تاریخی از آن جهت مفید بود که اصول راهبردی و فاکتورهایی که توسعه موفق اینترنت را فراهم می آورد و یا به آن کمک می کند، شامل ماهیت باز و غیر متمرکز معماری آن، توسعه فنی اصولی استانداردهای مرکزی آن و همچنین مدیریت نام ها و شماره ها، را مورد توجه قرار می داد.

II. تعریف کاری راهبری اینترنت

8. در حالیکه یک درک عمومی از اینترنت وجود دارد ولی هنوز یک دیدگاه مشترک در رابطه با راهبری اینترنت وجود ندارد، از اینرو طی WSIS از WGIG خواسته شد تا یک تعریف کاری از راهبری اینترنت ارائه دهد. طی 10 سال که اینترنت از یک وسیله تحقیقاتی و آکادمیک به یک " وسیله جهانی قابل دسترس برای عموم" تبدیل شده است. دیدگاه های بسیار مختلفی درباره مکانیزم ها و حوزه راهبری آن بوجود آمده است.

9. WGIG در ابتدا پنج معیار را مورد بررسی قرار داد. برای مثال تعریف کاری باید مناسب، قابل تعمیم، تشریحی، مختصر و فرآیند گرا باشد. دوم اینکه WGIG سطح گسترده ای از بخش دولتی، بخش خصوصی و مکانیزم های راهبری چند عضوی که در حال حاضر با رعایت مسائل و عملکردهای اینترنت وجود دارد را مورد مطالعه قرار داد. در نهایت، WGIG، تعدادی از تعاریف جانبی پیشنهاد شده توسط بخش های گوناگون در طی فرآیند WSIS و مذاکرات بین المللی مربوطه را مورد ارزیابی قرار داد.

10. برای پاسخگویی به معیارها، تجزیه تحلیل ها و طرح های پیشنهادی ذکر شده در بالا، همچنین مذاکره گسترده تر میان اعضایی که در WSIS، WGIG و جامعه گسترده تر اینترنت مشارکت داشتند، WGIG تعریف کاری زیر را ارائه داد:

راهبری اینترنت توسعه و کاربرد اصول مشترک، هنجارها، قوانین، تصمیم گیری ها، روال ها و برنامه هایی است که سیر تکاملی و استفاده از اینترنت را توسط دولت ها، بخش خصوصی و جامعه مدنی با توجه به نقش موثر آنها تشکیل می دهد.

11. این تعریف کاری مفهوم جامعیت دولت ها، بخش خصوصی و جامعه مدنی در مکانیزم های راهبری اینترنت را تقویت می نماید. این تعریف کاری همچنین تایید می نماید که با توجه به مسائل خاص راهبری اینترنت هر گروهی تمایلات ، نقش ها و مشارکت متفاوتی خواهد داشت که در بعضی موارد مشترک خواهد بود.

12. باید مشخص شود که به هر حال راهبری اینترنت فراتر از نام ها و آدرس های اینترنت یعنی مسائلی که توسط ICANN مورد رسیدگی قرار می گیرند می باشد به ترتیب که شامل مسائل سیاسی عمومی مهم دیگری از قبیل منابع مهم اینترنت، امنیت و ایمنی اینترنت، ابعاد توسعه ای و مسائل مربوط به استفاده از اینترنت نیز می باشد.

III. شناسایی مسائل سیاسی عمومی مربوط به راهبری اینترنت و ارزیابی شایستگی نظام فعلی راهبری

13. WGIG بیشتر توجه خود را همانطور که در پارگراف (b)13 طرح کاری خواسته شده بود، به شناسایی مسائل سیاسی عمومی که ذاتا به راهبری اینترنت مربوط می باشد، اختصاص داد. این گروه پذیرفته است که راهکار گسترده ای را اتخاذ نماید و هیچیک از مسائل مربوط به راهبری اینترنت را مستثنی نکند. بر اساس این فعالیت تحقیقاتی، WGIG چهار حوزه سیاسی عمومی کلیدی را مشخص نمود:

(a) مسائل مرتبط با مسائل زیرساخت و مدیریت منابع حیاتی اینترنت، شامل مدیریت سیستم نام های دامنه و آدرس های IP ، مدیریت سیستم سرور ریشه، استانداردهای فنی، ارتباطات میان شبکه ای، زیرساخت مخابراتی شامل فنآوری های جدید همچنین چند زبانگی. این مسائل موضوعاتی است که بطور مستقیم مربوط به راهبری اینترنت و در حیطه سازمان های مسئول در زمینه این مسائل می باشد.

(b) مسائل مربوط به استفاده از اینترنت شامل: spam، امنیت شبکه و جرائم مجازی. درحالیکه این مسائل مستقیما به راهبری اینترنت مربوط می باشند مشارکت جهانی مورد نیاز بخوبی تعریف نشده است.

(c) مسائل مربوط به اینترنت، اما با پیچیدگی گسترده تر نسبت به اینترنت، جائیکه سازمانهایی مسئولیت این مسائل را بر عهده دارند مثل حقوق مالکیت معنوی یا تجارت جهانی. WGIG شروع به بررسی حوزه ای که در آن این موضوعات مطابق با اعلامیه اصول پردازش می شوند، نمود.

(d) مسائل مربوط به ابعاد توسعه راهبری اینترنت بویژه ایجاد ظرفیت در کشورهای در حال توسعه.

14. بعد از بررسی عمیق مسائل مربوط به این چهار بخش WGIG مسائل سیاسی عمومی مربوط به راهبری اینترنت را شناسایی نمود و در پیش زمینه گزارشش قرار داد. این مسائل از بالاترین اولویت شامل مسائل و مشکلات مربوطه می باشند که در زیر برای رسیدگی WSIS تعیین شده اند.
15. مدیریت سیستم و فایل های حوزه ریشه

مدیریت یک جانبه توسط دولت آمریکا

به دلایل تاریخی اختیار ایجاد تغییرات در حوزه ریشه در سیستم فعلی تنها یک دولت را درگیر می نماید. فقدان رابطه رسمی با اپراتورهای سرور ریشه.

 اپراتورهای حوزه های ریشه امروزه وظایف خود را بدون ارتباط رسمی با هیچ مرجعی انجام می دهند.

16. هزینه های اتصالات داخلی

توزیع متغیر هزینه.

 ISP هایی که در کشورهایی دور از backbone اینترنت قرار گرفتند، بویژه در کشورهای در حال توسعه، باید هزینه کامل مدارهای بین المللی را پرداخت نمایند.

 نبودن یک مکانیزم جهانی مناسب و موثر راهبری اینترنت برای حل مسئله.

17. پایداری اینترنت، امنیت و جرائم مجازی.

 فقدان مکانیزم های چندجانبه برای تضمین پایداری شبکه و امنیت سرویس ها و کاربردهای زیرساخت اینترنت

 فقدان ابزار کارآمد و مکانیزم هایی برای استفاده کشورها برای جلوگیری و پیگرد جرائم مرتکب شده در حوزه های قضایی دیگر، استفاده از توانایی های فنی که ممکن است داخل یا خارج منطقه قرار داشته باشند.

18. Spam

عدم وجود راهکار یکپارچه و هماهنگ

 هیچ توافق جهانی در رابطه با تعریف spam و نظام جهانی برای رسیدگی به این موضوع یا توانا ساختن قوانین موثر ملی ضد spam وجود ندارد. اگر چه میزان توافقهای دوجانبه و چند جانبه بین کشورها برای اجرای قوانین ملی ضد spam، به اشتراک گذاری بهترین تجربیات و همکاری در زمینة راه حل ها رو به افزایش است.

19. مشارکت موثر در توسعه سیاسی جهانی

موانع مهمی برای مشارکت چند عضوی در مکانیزم های راهبری وجود دارد.

 اغلب اوقات شفافیت، آزادی و فرآیندهای مشارکتی وجود ندارد.

 مشارکت در برخی سازمان های بین دولتی و دیگر سازمان های بین المللی غالبا محدود و گران می باشد، بویژه برای کشورهای در حال توسعه، افراد بومی، سازمان های جامعه مدنی و سازمان های تجاری کوچک و متوسط (SMEs)

 محتوا توسط برخی سازمان های بین دولتی و سازمان های بین المللی دیگر تولید می شود که اغلب تنها محدود به اعضا می شود یا با هزینه های بسیار بالا قابل دسترسی می باشد.

 تعداد و موقعیت محل ها برای نشست های سیاسی جهانی باعث محدود شدن مشارکت برخی از اعضا از نواحی دورتر می گردد.

 یک مکانیزم جهانی برای مشارکت دولت ها بویژه از کشورهای در حال توسعه در رسیدگی به مسائل چند بخشی مربوط به توسعه سیاسی جهانی اینترنت وجود ندارد.

20. ایجاد ظرفیت

منابع مناسبی برای ایجاد ظرفیت در سطح حوزه های مربوط به مدیریت اینترنت در سطح ملی و برای تضمین مشارکت موثر در راهبری جهانی اینترنت بویژه برای کشورهای در حال توسعه در دسترس نمی باشد.

21.تخصیص نام های دامنه

توسعه بیشتر سیاست ها و روال ها برای gTLDs مورد نیاز می باشد.

 توسعه بیشتر سیاست ها برای مدیریت و توسعه بیشتر فضای نام دامنه، اگر چه بعلت پیچیدگی ذاتی موضوع، تاثیر عمده ای در مسائل کلیدی از قبیل توزیع عادلانه منابع، دسترسی برای همه و چندزبانگی دارد. مورد نیاز می باشد.

22. آدرس دهی IP

نگرانی های مربوط به سیاست های تخصیص IP آدرس ها

 بدلایل تاریخی، توزیع آدرس های IPV4 نا متعادل می باشد. این مسئله پیش از این توسط دفاتر ثبت منطقه ای اینترنت (RIRs) رسیدگی می شده است. از لحاظ تغییر به IPV6 برخی از کشورها احساس می کنند که سیاست های تخصیص آدرس های IP باید دسترسی متعادل به منابع از نظر جغرافیایی را تضمین نماید.

23. حقوق مالکیت معنوی (IPR)

کاربرد حقوق مالکیت معنوی در سپهر اطلاعاتی

 در حالیکه توافق در رابطه با نیاز به برقراری تعادل میان حقوق دارندگان و کاربران وجود دارد، دیدگاه های متفاوتی در رابطه با ماهیت دقیق تعادل که برای همه اعضا سودمند خواهد بود و اینکه آیا سیستم فعلی IPR برای رسیدگی به مسائل جدید ایجاد شده توسط سپهر اطلاعاتی مناسب می باشد وجود دارد. از طرفی دارندگان حقوق مالکیت معنوی از میزان بالای تخلفات از قبیل دزدی دیجیتالی و تکنولوژی های ایجاد شده که از فعالیت ابزارهای محافظتی برای پیش گیری از این تخلفات، جلوگیری می نمایند ابراز نگرانی نموده اند. از طرفی کاربران در رابطه با انحصار چند جانبه بازار، موانع دسترسی و استفاده از محتوای دیجیتالی و ماهیت نامتعادل مشاهده شده در قوانین فعلی IPR نگران بوده اند.

24. آزادی بیان

محدودیت های آزادی بیان

 اقدامات اتخاذ شده در رابطه با اینترنت در زمینه های امنیت یا مبارزه با جرائم می تواند منجر به نقض مقررات آزادی بیان گردد همانطور که در اعلامیه جهانی حقوق بشر و اعلامیه اصول WSIS مطرح شده است.

25. حفاظت داده و حقوق حریم خصوصی

عدم وجود یا کاربرد متناقض حقوق حریم خصوصی و حفاظت داده.

 در زمینه قانونگذاری ملی و استانداردهای جهانی قابل اجرا برای حقوق حریم خصوصی و حفاظت داده در اینترنت نقصان وجود دارد. در نتیجه، اگر ابزاری برای تقویت حریم خصوصی و حقوق حفظ داده شخصی شان وجود نداشته باشد تعداد کاربران کم خواهد شد. حتی اگر این حقوق توسط قانون تایید شده باشند.مثالی برای این مورد فقدان مشهود حفظ داده های شخصی در برخی از پایگاه داده های WHOIS می باشد.

26. حقوق مصرف کننده

 در زمینه استانداردهای فنی برای حقوق مصرف کننده در اینترنت فقدان وجود دارد، برای مثال خرید کالا از طریق تجارت الکترونیکی. همین طور اگر هیچ ابزاری برای تقویت حقوق کاربران وجود نداشته باشد، تعداد آنها کم خواهد شد حتی اگر این حقوق توسط قانون تایید شده باشند. در مورد کالاهای دیجیتالی و سرویس های online برای کاربرد کامل و قابل استفاده بودن حقوق سنتی مصرف کننده مشکلاتی وجود دارد.

27. چند زبانگی

 در زمینه چندزبانگی پیشرفت زیادی صورت نگرفته است. مسائل حل نشده شامل استانداردها برای TLDهای چندزبانه، آدرس های ایمیل و جستجوی کلمه کلیدی، بعلاوه کم بودن محتوای محلی چندزبانی می باشد . در رابطه با هماهنگی بین المللی فقدان وجود دارد.

28. WGIG مسائل مهم دیگری از قبیل همگرایی و " نسل بعدی شبکه ها" (NGNs)، بعلاوه تجارت و تجارت الکترونیکی، هرچند بدون توجه به جزیئیات آنها را شناسایی نمود.

IV. توسعه یک درک مشترک از نقش ها و مسئولیت های همه اعضا از کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه

29. تصدیق نقش ضروری همه اعضا در راهبری اینترنت، این بخش به شرح مسئولیت ها و نقش های اعضای مهم مانند دولت ها، بخش خصوصی، جامعه مدنی، بعلاوه سازمان های بین المللی و بین دولتی، همانطور که در اعلامیه اصول WSIS مطرح شد، می پردازد. انجمن های آکادمیک و فنی نیز نقش مهمی ایفا می نمایند.

30. دولت ها. نقش ها و مسئولیت های دولت ها شامل:

 سیاست گذاری عمومی، هماهنگ سازی و پیاده سازی، بصورت مناسب در سطح ملی و توسعه ملی و منطقه ای در سطوح منطقه ای و بین المللی.

 ایجاد محیطی توانمندساز برای توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)

 عملکردهای نظارتی

 توسعه و پذیرش قوانین، مقررات و استانداردها

 انعقاد معاهدات

 توسعه بهترین آموخته ها

 توسعه ایجاد ظرفیت در و از طریق ICTs

 افزایش تحقیق و توسعه تکنولوژی ها و استانداردها

 بالا بردن دسترسی به سرویس های ICT

 مبارزه با جرائم مجازی

 توسعه همکاری منطقه ای و بین المللی

 بالا بردن توسعه زیرساخت و کاربردهای ICT

 بررسی مسائل توسعه ای عمومی

 ارتقاء چندزبانگی و تنوع فرهنگی

 داوری و حل مناقشه

31. بخش خصوصی. نقش ها و مسئولیت های بخش خصوصی شامل:

 خودقانونگذاری صنعت

 توسعه بهترین آموخته ها

 توسعه طرح های پیشنهادی سیاسی، رهنمودها و راهکارها برای سیاستگذاران و دیگر اعضا.

 تحقیق و توسعه تکنولوژی ها، استانداردها و فرآیندها

 کمک به پیش نویس قانون ملی و مشارکت در توسعه سیاسی ملی و بین المللی.

 پرورش نوآوری

 داوری و حل مناقشه

 توسعه ایجاد ظرفیت

32. جامعه مدنی. نقش ها و مسئولیت های جامعه مدنی شامل:

 بالا بردن آگاهی و ایجاد ظرفیت ( دانش، آموزش و پرورش و به اشتراک گذاری مهارتها)

 توسعه اهداف مختلفی که مورد علاقه عموم هستند.

 تسهیل ایجاد شبکه

 مشارکت دادن همگانی شهروندان در فرآیند های دموکراتیک

 ایجاد توجه به گروه های حاشیه ای شامل جوامع مستثنی و فعالیت های پایه ای.

 مشارکت در فرایندهای سیاسی

 شرکت دادن تخصص ها، مهارتها، تجربیات و دانش در سطح حوزه های سیاسی ICT

 شرکت کردن در فرایندهای سیاسی و سیاست هایی که بیشتر از پایین به بالا ، مردم محور و فراگیر هستند.

 تحقیق و توسعه فنآوری ها و استانداردها

 توسعه و انتشار بهترین آموخته ها

 کمک به تضمین اینکه نیروهای سیاسی و نیروهای بازاری به نیازهای همه اعضای جامعه جوابگو باشد.

 ترغیب مسئولیت اجتماعی و شیوه حکومت گری خوب

 حمایت برای توسعه پروژه های اجتماعی و فعالیت هایی که مهم هستند ولی ممکن است " fashionable" یا مفید نباشند.

 کمک به ایجاد دیدگاه های جوامع اطلاعاتی مردم محور بر اساس حقوق بشر، توسعه پایدار، عدالت اجتماعی و قدرت

33. بعلاوه، WGIG تصدیق نمود که مشارکت در اینترنت در جامعه آکادمیک بسیار با ارزش است و یکی از منابع اصلی نوآوری و خلاقیت را تشکیل می دهد. بطور مشابه، جامعه فنی و سازمان های آن در عملکرد اینترنت، استاندارد گذاری اینترنت و توسعه سرویس های اینترنت مشارکت عمیقی دارند. هر دوی این گروه ها کمک دائمی و با ارزشی به امنیت و پایداری عملکرد و سیر تکاملی اینترنت می نمایند. آنها تعامل گسترده ای با همه اعضای گروه ها دارند.

34. WGIG همچنین نقش های موثر و مسئولیت های سازمان های بین المللی و بین دولتی موجود و دیگر مجامع و مکانیزم های گوناگون برای مذاکرات رسمی و غیر رسمی میان سازمان ها را مورد بازنگری قرار داد. این گروه متذکر شد تا حدی امکان اصلاح هماهنگی وجود دارد.

V. " پیشنهادات لازم برای عمل"

A. پیشنهادات مربوط به مکانیزم های راهبری اینترنت

35. WGIG مناسب بودن نظام فعلی راهبری اینترنت را نسبت به اصولی که در آخرین اسناد WSIS مطرح شد، مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که اصلاحاتی برای بیشتر نزدیک نمودن این نظام به معیارهای WSIS مانند شفافیت، جوابگو بودن، چندجانبه بودن، و نیاز به بررسی همه مسائل سیاسی عمومی مربوط به راهبری اینترنت به روشی هماهنگ مورد نیاز می باشد.گروه این مسائل را به چهار بخش دسته بندی نمود: یک مجمع، سیاست عمومی جهانی و نظارت، هماهنگی سازمانی و هماهنگی منطقه ای، زیر منطقه ای و ملی.

36. WGIG ایجاد فضایی جدید برای گفتگو برای همه اعضا در یک شرایط یکسان در زمینه مسائل مربوط به راهبری اینترنت را پیشنهاد می نماید.

37. با توجه به نقش ها و مسئولیت های دولت ها، WGIG تصمیم گرفت تا گزینه های مختلفی را برای بررسی در WSIS مطرح نماید. هر چهار طرح پیشنهادی مکمل مجمع توصیف شده در بخش V.A.1 در زیر می باشند.

38. WGIG همچنین به این نتیجه رسید که اصلاح هماهنگی سازمانی همچنین هماهنگی میان همه اعضا در سطوح منطقه ای، زیر منطقه ای و ملی شایسته خواهد بود.

39. چهار طرح پیشنهادی در زیر بیان می شوند.

1. عملکرد مجمع

40. WGIG خلا میان مفهوم ساختارهای موجود را با نظر به اینکه مجمع جهانی چند عضوی برای رسیدگی به مسائل سیاسی عمومی مربوط به اینترنت وجود ندارد، شناسایی نمود. همچنین به این نتیجه رسید که ایجاد چنین فضایی برای گفتگو میان همه اعضا شایسته خواهد بود. این فضا می تواند به این مسائل همچنین مسائل نوظهور که بصورت فرابخشی و چندبعدی بوده، و مسائلی بیش از یک موسسه را تحت تاثیر قرار می دهند و به یک موسسه خاص مربوط می باشند یا حالت هماهنگ به آن پرداخته نشده است، بپردازد.

41. WGIG به این نکته نیز توجه نمود که یکی از اولویت های اصلی کمک به تاثیر بسزا و مشارکت معنی دار همه اعضا از کشورهای در حال توسعه در نظام راهبری اینترنت میباشد. برخی از موسسات و نهادهای موجود نیز به برخی از موارد مربوط به مسائل سیاست دولت در زمینه اینترنت می‌پردازند. مثل سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) که اعضایشان عموماً بصورت گروه‌های جهانی نمی‌باشند. بنابراین کشورهای درحال توسعه با کمبود یا فقدان مجمعی برای بحث و بررسی و تبادل نظر درمسائل سیاسی عمومی مربوط به اینترنت مواجه می باشند.عملکرد سایر نهادها و موسسات جهانی درتمرکز بر آن بسیار محدود بوده و اجازه برای انجام مشارکت چند عضوی را ندارند. WGIG متذکر شد که مکانیزم‌های موجود برای پاسخگویی به تعادل جغرافیایی و نیز تنوع زبانی کافی نیستند.ماهیت و ساختار پراکنده آنها باعث می شود که کشورهای در حال توسعه برای ارائه نظراتشان دچار مشکل باشند.

42. یکی از اهداف اصلی WGIG توسعه مشارکت کامل کشورهای در حال توسعه در نظام راهبری اینترنت می باشد. WGIG این هدف را در زمینه یکی از اولویت هایی که در دوره کاری اش با نام ایجاد ظرفیت در کشورهای در حال توسعه مشخص نموده بود، قرار داد.

43. چنین فضا یا مجمعی برای گفتگو ( از این به بعد با " مجمع" به آن اشاره می شود( باید به همه اعضا از کشورهای در حال توسعه اجازه دهد تا در شرایط یکسان شرکت نمایند. تساوی جنسیت نیز بایستی بعنوان یک اصل بنیادی با هدف دستیابی و دسترسی برابر به ارائه و معرفی زنان و مردان در تمام سطوح مدنظر قرار گیرد. توجه ویژه ای باید به تضمین تنوع مشارکت ،‌ درمیان افراد و موارد دیگری چون زبان، فرهنگ، سابقة‌ حرفه‌ای بودن و درگیری و مشارکت افراد بومی و مردمانی با عدم قابلیت و توانایی‌ها و سایر گروه‌های آسیب‌پذیر وجود دارد که بایستی مطمئناً مدنظر قرار گیرد.

44. مجمع بایستی به فرم تعیین شده به سازمان ملل بپیوندد. این مجمع می‌تواند بعنوان مکان بهتری نسبت به موسسات و نهادهای موجود اینترنت برای مشارکت کشورهای در حال توسعه در گفتگوی سیاسی باشد. این مسئله فاکتور بسیار مهمی می‌باشد، چنانکه پیش‌بینی می‌شود که رشد هرچه بیشتر اینترنت را بصورت عمده و فراگیر در کشورهای در حال توسعه شاهد باشیم.

45. مجمع باید برای همه اعضا از همه کشورها آزاد باشد. هر یک از اعضا خواهد توانست هر مسئله از راهبری اینترنت را مورد بحث قرار دهد. مجمع باید توسط نهادهای منطقه ای، زیر منطقه ای و ملی تقویت شود و توسط مکانیزم های باز online برای مشارکت تکمیل شود. این مجمع باید برنامه فنآوری اطلاعات و ارتباطات برای توسعه که از فرایندهایWSIS و اهداف توسعه هزاره (MDG) بوجود آمده است را حمایت نماید و باید علاوه بر این وظایف زیر را بر عهده بگیرد:

 ارتباط با بدنه های بین دولتی و دیگر موسسات در زمینه موضوعاتی که در حوزه آنها هستند و مربوط به راهبری اینترنت می باشند از قبیل IPR، تجارت الکترونیکی، مبادله سرویس ها و همگرایی اینترنت/مخابرات

 شناسایی مسائلی که در حال پدید آمدن هستند و به اطلاع بدنه های مقتضی رساندن و ارائه پیشنهادات

 رسیدگی به مسائلی که در جای دیگر مورد رسیدگی قرارنگرفته اند و ارائه طرح های پیشنهادی برای عمل.

 به هم پیوستن بدنه هایی که در مدیریت اینترنت مشارکت دارند در زمان لازم.

 کمک به ایجاد ظرفیت در کشورهای در حال توسعه برای راهبری اینترنت و نزدیک شدن به منابع محلی دانش و تجربه

 بالابردن و ارزیابی مداوم موجود بودن اصول WSIS در فرایندهای راهبری اینترنت.

46. درک واضحی از اینکه چنین مجمعی نباید بعنوان ادامه WGIG در نظر گرفته شود، وجود دارد.. بلکه، بایستی بر اساس نمونه‌ای از مشارکت‌های باز و آزاد WGIGتعریف شود که از طریق ساختاری کوچک حمایت شده و توسط فرایند هماهنگی چندعضوی هدایت و راهنمایی گردد بایستی ازتطابق ونسخه برداری با نهادهای موجود اجتناب نموده و تا حد امکان به بهترین نحو از تحقیق و پژوهش و انجام کار آن از سوی سایرین استفاده شود..

47. مجمع باید مشارکت های میان موسسات تحقیقاتی و آکادمیک را برای دسترسی به منابع دانش و تخصص بصورت منظم توسعه دهد. این مشارکت ها باید در جستجوی بازتاب تعادل جغرافیایی و تنوع فرهنگی و ارتقاء همکاری میان همه مناطق باشد.

2. سیاست عمومی جهانی و نظارت

48. WGIG تصدیق نمود که هر شکل سازمانی برای عملکرد حاکمیت/ عملکرد نظارت باید از اصول زیر تبعیت نماید:

 هیچ دولتی به تنهایی نباید نقش برجسته ای در زمینه راهبری بین المللی اینترنت ایفا نماید.

 شکل سازمانی برای عملکرد حاکمیت چندجانبه، شفاف و دموکراتیک با مشارکت کامل همه دولت ها، بخش خصوصی، جامعه مدنی و سازمان های بین المللی خواهد بود.

 شکل سازمانی برای عملکرد حاکمیت همه اعضا و سازمان های بین المللی و بین دولتی مطابق با نقش های موثرشان درگیر خواهد نمود.

49. WGIG پذیرفت که بین المللی کردن دائم اینترنت و اصل فراگیری و جامعیت نیاز به بازنگری مکانیرم های موجود راهبری را تقویت می نماید، از این رو WGIG یک چنین بازنگری را برعهده گرفت که نتایج آن در زیر ارائه شده است.

50. سطح گسترده ای از عملکردهای حاکمیت وجود دارد که می تواند شامل نظارت، داوری، هماهنگ سازی، سیاستگذاری و تنظیم مقررات میان دیگران باشد ولی شامل مشارکت در مدیریت عملکردهای روزانه اینترنت که تاثیری در مسائل سیاسی عمومی ندارد، نمی باشد.

51. بازنگری، مدل های سازمانی مختلفی برای این منظور مطرح نموده است و چهار مدل در زیر برای بررسی مطرح شده است.

مدل 1

52. این مدل مجمع جهانی اینترنت (GIC) را که شامل اعضایی از دولت ها، نمایندگان اختصاصی از هر منطقه و با مشارکت اعضای دیگر می باشد، در نظر می گیرد. این مجمع، فعالیت های مربوط به راهبری اینترنت بین المللی که در حال حاضر توسط اداره بازرگانی دولت آمریکا اجرا می شود را بر عهده خواهد گرفت. و ممکن است جایگزین کمیته مشورتی دولتی ICANN (GAC) شود.

53. فعالیت های GIC باید شامل موارد زیر باشد:

 سازماندهی سیاست عمومی بین الملی اینترنت و تامین نظارت لازم مربوط به مدیریت منابع اینترنت، از قبیل موارد حذف یا اضافه به root zone file، مدیریت آدرس های IP، معرفی gTLDs و نمایندگی ccTLDs

 سازماندهی سیاست عمومی بین المللی و هماهنگی برای دیگر مسائل کلیدی مربوط به اینترنت، از قبیل spam، حریم خصوصی، امنیت مجازی و جرائم مجازی که بطور کامل با دیگر سازمان های بین دولتی موجود مورد بررسی قرار نگرفته اند.

 تسهیل مذاکره قراردادها، کنوانسیون ها و توافقنامه ها روی سیاست های عمومی مربوط به اینترنت

 پرورش و تامین راهبری مسائل سیاسی توسعه ای معین در برنامه گسترده تر اینترنت شامل ایجاد ظرفیت، چند زبانگی، هزینه های عادلانه اتصال داخلی بین المللی و دسترسی عادلانه برای همه.

 تصویب قوانین و روال ها برای مکانیزم های حل مناقشه و هدایت داوری هر جایی که مورد نیاز می باشد.

54. ارتباط میان GIC و موسسات فنی و عملیاتی اینترنت از قبیل ICANN بین المللی شده و اصلاح شده باید رسمی گردد. در این مدل GIC عملکرد ICANN را کنترل می کند.

55. موقعیت GIC باید توسط سازمان ملل بطور مستحکم تایید شود.

56. برای مسائل مربوط به این نهاد، مولفه های دولتی نقش پیشگام را ایفا می نمایند. بخش دولتی و جامعه مدنی بصورت مشاوره ای مشارکت خواهند داشت.

مدل 2

57. نیازی به ایجاد یک سازمان نظارتی ویژه وجود ندارد.

58. افزایش نقش کمیته مشورتی دولتی ICANN برای مواجهه با نگرانی های مربوط به برخی دولت ها در مسائل خاص ممکن است الزامی باشد.

59. مجمع، همانطور که در بخش V.A.1 در بالا پیشنهاد شد، با مشارکت کامل و برابر شرکت کنندگان از همه اعضا می تواند علاوه بر عملکردهای مختلفی که در آن تنظیم شده، فعالیت های هماهنگ سازی برای اعضای شرکت کننده را تامین نماید و برخی مسائل را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد و پیشنهاداتی در رابطه با آن ها ارائه دهد.

60. این مجمع فعالیت هماهنگ سازی برای مشارکت اعضا توسط ایجاد فضایی که در آن همه مسائلی که سازمان های موجود در رابطه با راهبری اینترنت را درگیر می نماید، آزادانه مورد بحث قرار گیرند، تامین می نماید.

این مذاکرات با شفافیت سازمان های شرکت کننده توانمند خواهند شد و شرکت کنندگان باید تعهد شفافیت بدهند.

61. این مجمع همچنین باید تعامل با مسائل مختلف مربوط به اینترنت یا ایجاد نهادهایی خاص برای تجزیه و تحلیل و ارائه پیشنهاداتی در رابطه با مسائل خاص اینترنت در نظر بگیرد. این نهاد ها باید شامل همه اعضای درگیر در مسئله باشند و در نهایت پیشنهاداتی را به مجمع و اعضا ارائه دهد.
مدل 3

62. برای مسائل سیاسی که با تمایلات ملی سر و کار دارند، با توجه به اینکه هیچ دولت واحدی نمی تواند یک نقش برجسته ای را در راهبری بین المللی اینترنت داشته باشد، یک مجمع بین المللی اینترنت (IIC) می تواند فعالیت های مشابه را انجام دهد بخصوص وظایفی که در حیطه صلاحیت ICANN/IANA هستند.

63. در مجموع، عملکردهای آن شامل مسائل سیاسی عمومی بین المللی مربوط به مدیریت منابع اینترنت و مسائل سیاسی عمومی بین المللی که در حوزه وظایف سازمان های بین دولتی موجود قرار نمی گیرند.

64. برای آن مسائل، مولفه دولتی ICC نقش پیشگام را با ارائه پیشنهاداتی توسط بخش خصوصی و جامعه مدنی ایفا می نماید.

65. به همان طریق، ICC باید برای مسائل توسعه ای خاص در زمینه برنامه های گسترده تر اینترنت نقش رشد دهنده را بر عهده بگیرد.

66. وجود این بدنه جدید ممکن است باعث شود که وجود GAC مازاد باشد.

67. این بین المللی سازی باید توام با توافقات مناسب کشور میزبان برای ICANN باشد.

مدل 4

68. این مدل سه حوزه از مسائل مربوط به حاکمیت سیاست های اینترنت، نظارت و هماهنگ سازی جهانی و پیشنهاد ساختارهایی برای رسیدگی به چالش های زیررا مورد بررسی قرار می دهد:

 توسعه سیاسی عمومی و تصمیم گیری روی مسائل سیاسی عمومی بین المللی مرتبط با اینترنت که دولت ها آنها را هدایت می کنند.

 نظارت بر نهاد مسئول در سطح جهانی برای فعالیت های تکنیکی و عملیاتی اینترنت که توسط بخش خصوصی هدایت می شود.

 هماهنگ سازی جهانی و توسعه اینترنت از طریق گفتگوی میان دولت ها، بخش خصوصی و جامعه مدنی در موقعیتی یکسان

69. ایجاد یک شورای سیاست های جهانی اینترنت (GIPC)

 مسئول مسائل سیاست های عمومی مربوط به اینترنت و مشارکت در دیدگاه های سیاست های عمومی مربوط به تنظیم استانداردهای فنی مربوط به اینترنت.

 مکانیزم هایی که دولت هدایت آنها را بر عهده می گیرد و شامل مسائلی می شود که توسط سازمان های بین دولتی موجود شناسایی می شود و سایر مسائل عمومی که در حال حاضر به نهاد های خاصی مربوط نمی شوند یا اینکه مسائلی که در حیطه وظایف چندین نهاد بین المللی یا بین دولتی می باشند.

 مشارکت بخش خصوصی و جامعه مدنی در نقش نهاد ناظر

70. موسسه جهانی اینترنت برای واگذاری نام ها و شماره ها (WICANN)

 توسعه اینترنت در حد و زمینه فنی و اقتصادی ( یک وظیفه مشابه این را ICANN انجام می دهد) یک نهاد که توسط بخش خصوصی هدایت می شود که از ICANN بین المللی شده اصلاح شده ایجاد شده که به سازمان ملل پیوسته

 در این نهاد دولت ها و ظیفه مستقل و متمایزی دارند.

 وظیفه نظارت بر نهاد مسئول در سطح جهانی برای وظایف عملیاتی و فنی اینترنت ( ICANN). که این نقش در حال حاضر توسط اداره بازرگانی دولت آمریکا انجام می گیرد. این نقش توسط یک کمیته نظارتی که توسط یک بدنه بین دولتی (GIPC) تعیین شده و باید به آن گزارش دهد ایفا خواهد شد. این وظیفه نظارتی در واقع یک ماهیت عملیاتی یا مدیریتی نخواهد داشت.

 وظیفه دوم مشاوره می باشد که در حال حاضر کمیته مشورتی دولتی ICANN (GAC) آن را انجام می دهد.

 مشارکت دولت ها و جامعه مدنی بعنوان ناظر یا مشاوره

 WICANN باید توافق کشور میزبان را داشته باشد.

71. ایجاد مجمع جهانی راهبری اینترنت (GIGF)

 مسئول تسهیل هماهنگ سازی مسائل سیاست های عمومی مربوط به اینترنت

 مشارکت برابر دولت ها، بخش خصوصی و جامعه مدنی.

3. هماهنگی صنعتی

72. مطابق با پارگراف 50 اعلامیه اصول WSIS، WGIG پیشنهاد می نماید که دبیرخانه های سازمان های بین دولتی و سازمان های مرتبط با مسائل راهبری اینترنت به اصلاح همانگ سازی فعالیت هایشان و تبادل اطلاعات بصورت منظم میان خودشان و با مجمع ادامه دهند.

4. هماهنگ سازی فنی و ملی

73. WGIG متذکر شد که هماهنگ سازی بین المللی نیازمند افزایش هماهنگ سازی بین المللی در سطح ملی می باشد. راهبری اینترنت جهانی تنها زمانی می تواند قابل اجرا باشد که با سیاست های منطقه ای، زیر منطقه ای و سطح ملی ارتباط داشته باشد. لذا WGIG پیشنهاد می کند:

(a)که یک راهکای چندعضوی بوده که بایستی پیاده‌سازی و اجرا شده و هرچه در تمام مناطق به نظارت بر اینترنت پرداخته و کاملاً در سطوح زیر منطقه‌ای و منطقه‌ای مورد حمایت واقع شود.

(b) هماهنگی لازم در میان همه اعضا در سطح ملی بایستی صورت گرفته و نیز درکمیته نظارت بر راهبری ملی اینترنت چندعضوی و یا بدنه ای مشابه بایستی ایجاد گردد.

پیشنهادات برای رسیدگی به مسائل مربوط به اینترنت

74. WGIG پذیرفت که دو شرط لازم برای بالا بردن مشروعیت فرآیندهای راهبری اینترنت وجود دارد:

 مشارکت موثر و با معنی همه اعضا بویژه از کشورهای در حال توسعه.

 ایجاد ظرفیت کافی در کشورهای در حال توسعه، برحسب دانش،نیروی انسانی، منابع مالی و فنی.

75. WGIG تعدادی از پیشنهادات برگرفته از مسائل مقدماتی که در بخش III در بالا مطرح شد را مورد بررسی قرار داد. برخی از این پیشنهادات به مکانیزم‌های مختلف راهبری اینترنت پیشنهاد شده در بخش V.A در بالا پرداخته است. در حالیکه سایر موارد به هیچ یک از مؤسسات و نهاد‌های خاصی تخصیص داده نشده‌اند.

76. مدیریت root zone file و سیستم سرور ریشه سیستم نام دامنه(DNS)

 تعیین نظام سازمانی و مسئولیت ها و ارتباطات میان سازمان ها که نیاز به تضمین تداوم عملکرد امن و پایدار سیستم سرور ریشه DNS دارند.

 با توجه به اینکه سرورهای ریشه نمی تواند به خاطر محدودیت های پروتکل بیشتر از 13 تا افزایش پیدا کنند تحلیل و بررسی های لازم برای ارزیابی های مناسب باید انجام گیرد، این کار شامل ساختار بندی مجدد معماری برای دست یافتن به نیازهای کاربران تا حد ممکن می باشد.

 توضیح روشن از طبقه‌بندی موسسات مورد نیاز برای تضمین تدوام پایدار و عملکرد امن سیستم‌ سرور ریشه در طی و بعد از دورة ممکن اصلاح راهبری.

77. آدرس دهی IP

 تغییر و تحول به IPV6 باید سیاست های تخصیص آدرس های IP

78. هزینه های اتصالات داخلی

 دعوت از آژانس های بین المللی و انجمن کمک کننده تا مطالعاتشان را در این زمینه افزایش دهند، بویژه برای آزمودن راه حل های آلترناتیو از قبیل backbone های IP منطقه ای و ایجاد نقاط دسترسی منطقه ای و محلی

 درخواست از گروه ها برای بررسی مسائل راهبری اینترنت به استناد از اعلامیه اصول WSIS برای مثال چندجانبه بودن، شفافیت و دموکراتیک بودن و داشتن توانایی بررسی راهبری اینترنت بصورت هماهنگ بر اساس یک راهکار چندعضوی

 دعوت از سازمان های بین المللی مربوط، برای ارائه گزارش در رابطه با این موضوعات به هر مجمع، بدنه یا مکانیزم هایی که WSIS برای مسائل مربوط به راهبری اینترنت و هماهنگ سازی جهانی ایجاد خواهد نمود.

 ترغیب برنامه های کمک کننده و دیگر مکانیزم های مالی توسعه ای برای توجه به نیاز برای تامین سرمایه برای نهادهایی که اتصال، نقاط تبادل اینترنت (IXPs) و محتوای محلی برای کشورهای در حال توسعه را پیش می برند.

 توسعه بر اساس توافقنامه های فعلی، ترغیب بخش های علاقمند برای ادامه و افزایش فعالیت در سازمان های بین المللی مربوط در زمینه مسائل اتصال بین المللی اینترنت.

79. ثبات اینترنت، امنیت و جرائم مجازی

 تلاش های همه اعضا باید برای ایجاد ترتیب ها و روال هایی میان آژانس های اجرای قانون ملی سازگار با حفظ حریم خصوصی، اطلاعات شخصی و دیگر حقوق بشر صورت گیرد.

 دولت‌ها با همکاری همه اعضا بایستی به کاوش و توسعه راهکارها و مکانیزم‌هایی بپردازند که شامل قراردادها و همکاریهائی می باشد که اجازه می دهد تحقیقات جنائی موثر و پیگیری کامل جرائم مرتکب شده در سپهر اطلاعاتی و بر ضد شبکه ها و منابع تکنولوژیکی انجام گیرد و مشکلات فرامرزی اختیارات قانونی، صرف نظر از محل ارتکاب جرم و/یا موقعیت ابزار تکنولوژیکی استفاده شده، با توجه به حاکمیت ملی، مورد بررسی قرار گیرند.

80. Spam

 نیاز به هماهنگی جهانی میان همه اعضا برای توسعه سیاست ها و راهکارهای فنی برای مبارزه با spam وجود دارد.

 WSIS باید نیاز به فعالیت در مقابل spam را تایید نماید و شامل اصول مشترک فعالیت مربوط به همکاری در این زمینه باشد. WSIS باید نیاز به ایجاد آنتی spam ها را نه تنها برای قانون گذاری و اجرای فرامرزی بلکه در زمینه های خود قانونگذاری صنعت، راه حل های فنی، مشارکت میان دولت ها و جامعه اینترنتی، بالابردن آگاهی و آموزش کاربران نیز تایید نماید. توجه ویژه باید به محدودیت های پهن باند و برقراری ارتباط در کشورهای در حال توسعه معطوف گردد. یک بیانیه مشترک می تواند در WSIS پذیرفته شود و به اسناد نهایی اجلاس ضمیمه گردد.

81. آزادی بیان

 تضمین اینکه همه معیارهای اتخاذ شده در رابطه با اینترنت، بویژه در زمینه امنیت یا مبارزه با جرائم منجر به تجاوز از اصول حقوق بشر نمی گردند.

82. مشارکت پر معنی در توسعه سیاست جهانی

 سازمان های بین المللی شامل سازمان های بین دولتی مربوط باید تضمین نمایند که همه اعضا بویژه از کشورهای در حال توسعه موقعیت مشارکت در تعیین تصمیمات سیاسی که بر آنها تاثیر می گذارند را دارند. و چنین مشارکتی را ارتقاء می دهد و از آن حمایت می کنند.

 تلاش های ویژه باید برای رسیدگی به کمبود سرمایه های اعضای مختلف از کشورهای در حال توسعه که مانع از مشارکت فعال و پایدار آنها در فرآیند های راهبری اینترنت بین المللی باید صورت گیرد.

83. حفاظت از داده و حریم خصوصی

 تشویق کشورهایی که فاقد قوانین مربوط به حریم خصوصی و حفاظت از اطلاعات شخصی می باشند برای ایجاد چارچوب های قوانین و مقررات با مشارکت همه اعضا برای حفاظت از شهروندان در مقابل سوء استفاده از اطلاعات شخصی بویژه کشورهایی که هیچ عرف قانونی در این زمینه ندارند.

 مجموعه گسترده ای از مسائل مربوط به حریم خصوصی که در گزارش پیش زمینه مطرح شد، باید در یک محیط چندعضوی برای بررسی، مورد بحث قرار گیرد

 روش های کنترل پایگاه داده های WHOIS باید برای پاسخگو بودن به قوانین کاربردی حریم خصوصی موجود در کشورهایی که قوانین ثبت شده را نگهداری می کنند و کشورهایی که آنها را ثبت می کنند مورد بازنگری قرار گیرد.

 نیاز های مربوط به حریم خصوصی و سیاست های سیستم های احراز هویت الکترونیکی باید در یک مجموعه چندعضوی تعیین شوند; تلاش ها باید در راستای ارائه طرح های پیشنهادی فنی باز برای اهراز هویت الکترونیکی که با چنین نیازهایی روبرو می باشد انجام پذیرد.
84. حقوق مصرف کننده

 تلاش ها باید در راستای ارائه حقوق حمایت از مصرف کننده و اجرای کامل و تقریبا کاربرد پذیری مکانیزم ها و حمایت از مصرف کننده در طی خرید online کالاهای دیجیتالی و فیزیکی و سرویس های online، بویژه در معاملات فرامرزی انجام گیرد.

 تلاش ها باید در راستای تعیین استانداردهای جهانی حقوق مصرف کننده، قابل اجرا در استفاده یا خرید از سرویس های online و کالاهای دیجیتالی انجام پذیرد.

این تلاش ها باید توسط همه اعضا پذیرفته شوند و حقوق محلی قابل اجرا، قوانین حمایت از مصرف کننده، IPR و دیگر موضوعات مربوطه را مورد توجه قرار دهد.

 فرآیند در حال پیشرفت ارزیابی چندعضوی برای تکنولوژی های توسعه یافته اخیر که ممکن است بر حقوق مصرف کنندگان تاثیر گذارد با ایجاد شود.

85. چندزبانگی

(a) نام های دامنه:

 تضمین توسعه فراگیر و از پایین به بالای سیاست شفاف برای ایجاد نام های دامنه چندزبانه.

 تقویت مشارکت و هماهنگی همه دولت ها و اعضا در فرایند حاکمیت. این مسئله نیازمند جلو بردن توسعه و پیاده سازی راه حل های نام دامنه چند زبانه، شامل آدرس های ایمیل چند زبانه و جستجوی کلمه کلیدی می باشد.

 تقویت همکاری میان IETF و دفاتر ثبت IDN، بنابراین ایجاد یک محیط بین المللی بی خطر برای توسعه بیشتر استانداردهای فنی و طرح کاری برای گسترش جهانی
(b) محتوا:

 بیشترین تلاش باید بر روی گسترش ابزارهای توسعه محتوا برای تسهیل ایجاد محتوای چند زبانه انجام گیرد.

 دولت ها، بخش خصوصی و جامعه مدنی به توسعه و ایجاد محتوا بیشتر به زبان های محلی که باید در اینرتنت قرار گیرند ترغیب شوند.
به نقل از دبیر خانه کمیسیون ملی WSIS ایران

مترجم: سیدمحمد ستوده‌ -‌ ‌چنانچه‌ اینترنت‌ در آینده‌ به‌ کانون‌ جهانی‌ دادو ستد تبدیل‌ گردد، آنگاه‌ چه‌ سرنوشتی‌ در انتظار میلیونها نفری‌ خواهد بود که‌ اتصال‌ به‌ اینترنت‌ برای‌ آنان‌ امکان‌پذیر نیست‚ شاید هرگز نتوانیم‌ پاسخ‌ این‌ سوال‌ را به‌دست‌ آوریم. استحاله‌ و دگرگونی‌ یک‌ شبکه‌ اسرارآمیز دولتی‌ و نفوذ آن‌ در سیستم‌ ارتباطات‌ جهانی، تبادل‌ اطلاعات‌ و بازارهای‌ تجاری; اینترنت‌ را به‌عنوان‌ سرچشمه‌ و مظهر شکافی‌ عظیم‌ مابین‌ کشورهای‌ صنعتی‌ و در حال‌ توسعه‌ مطرح‌ ساخته‌ است. اصطلاح‌ شکاف‌ دیجیتالی(‌DIGITAL DIVIDE) صورت‌ مختصر و کوتاه‌شده‌ای‌ برای‌ بیان‌ نابرابریهای‌ بین‌المللی‌ در زمینه‌ دسترسی‌ به‌ تکنولوژی‌ اطلاعات‌ و ارتباطات‌ تلقی‌ می‌شود. به‌عبارت‌ دیگر می‌توان‌ گفت‌ تا اندازه‌ای‌ شکاف‌ مذکور نشانه‌ای‌ از تهدید قدرتهای‌ نیرومندی‌ است‌ که‌ جهان‌ را در قرن‌ بیست‌ویکم‌ به‌ پاره‌های‌ نابرابر از نظر دسترسی‌ به‌ اطلاعات‌ تقسیم‌ می‌کنند. برخی‌ استدلال‌ می‌کنند نیروهای‌ مذکور موجب‌ شده‌اند اغلب‌ ملل‌ جهان‌ در دام‌ عقب‌ماندگی‌ دائمی‌ گرفتار شوند. همچنین‌ کشمکشها و درگیریهای‌ منطقه‌ای‌ می‌تواند روحیه‌ هر ملتی‌ را تضعیف‌ کرده‌ و دچار گرفتاریهای‌ فراوان‌ کند.
‌ ‌هرچند شواهدی‌ دال‌ بر نقض‌ عملکرد جهانی‌ در خصوص‌ دسترسی‌ به‌ تکنولوژی‌ اطلاعات‌ و ارتباطات‌ وجود دارد اما برخی‌ ناظران‌ از اینترنت‌ به‌عنوان‌ عامل‌ بالقوه‌ای‌ برای‌ نجات‌ مردم‌ عقب‌مانده‌ جهان‌ نام‌ می‌برند. این‌ قبیل‌ ناظران‌ خوشبین‌ استدلال‌ می‌کنند شیوه‌ اقتصاد جهانی‌ به‌گونه‌ای‌ دگرگون‌ شده‌ که‌ باعث‌ ایجاد فرصتهای‌ جدیدی‌ برای‌ تولید ثروت‌ گردیده‌ است. اما برای‌ بهره‌برداری‌ از فرصتهای‌ مذکور، چاره‌ای‌ جز استفاده‌ از شبکه‌ جهانی‌ اینترنت‌ وجود ندارد.

‌ ‌ارتباط‌ با شبکه‌ جهانی‌ اینترنت‌ در اغلب‌ مناطق‌ جهان‌ کاری‌ بس‌ دشوار است. در حالی‌ که‌ ساکنان‌ نیویورک‌ در اندیشه‌ ارتقاء سیستم‌ ارتباط‌ با اینترنت‌ از طریق‌ تلفن‌های‌ متعارف‌ به‌ سیستم‌ باند پهن‌(BROADBAND) هستند، اغلب‌ ساکنان‌ کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ هرگز صدای‌ بوق‌ آزاد تلفن‌ را نشنیده‌اند چه‌ برسد به‌ اینکه‌ از ماوس‌ یا موتور جستجوگر اینترنتی‌ استفاده‌ کنند.
‌ ‌دسترسی‌ میلیونها نفر از ساکنان‌ کشورهای‌ یادشده‌ به‌ اینترنت، می‌تواند به‌طرق‌ مختلف‌ موجب‌ بهبود زندگی‌ آنان‌ گردد. اما به‌نظر می‌رسد تحقق‌ این‌ امر کاری‌ بس‌ دشوار و طاقت‌فرسا باشد.

‌ ‌بااین‌ همه، تعداد کسانی‌ که‌ این‌ چالش‌ را پذیرفته‌اند روزبه‌روز در حال‌ افزایش‌ است. این‌ کارآفرینان‌ فعال‌ برای‌ پیشبرد اهدافشان‌ که‌ مبتنی‌ بر عدالت‌ و انصاف‌ در زمینه‌ برنامه‌های‌ جهانی‌ گسترش‌ قدرت‌ استفاده‌ از اینترنت‌ برای‌ تمامی‌ ملل‌ دنیاست، از هیچ‌گونه‌ کمک‌ مالی‌ و حمایت‌ معنوی‌ مضایقه‌ ندارند. اما با این‌حال‌ هیچ‌یک‌ از افراد یادشده‌ توقع‌ ایجاد یک‌ مدینه‌ فاضله‌ را نیز در سر نمی‌پرورانند. در اکثر موارد، اقدامات‌ انجام‌ شده‌ هیچ‌گونه‌ سود مادی‌ برای‌ آنان‌ دربر ندارد. آنها فقط‌ به‌ تحقق‌ اهدافشان‌ می‌اندیشند.
کار در محل‌
‌ ‌سام‌ کارلسون‌ اقتصاددان، بنیانگذار و مدیر اجرایی‌ موسسه‌ ورلد لینکس(‌WORLD LINKS) است. فعالیتهای‌ موسسه‌ مذکور که‌ در واشنگتن‌ مستقر است‌ در زمینه‌ پرکردن‌ شکاف‌ دیجیتالی‌ است. کارلسون‌ پس‌ از چهارسال‌ کار برای‌ بانک‌ جهانی‌ پیرامون‌ برنامه‌های‌ آموزشی‌ پایه‌ در باماکو پایتخت‌ کشور مالی، تصمیم‌ گرفت‌ موسسه‌ را تاسیس‌ کند. در زمان‌ بازگشت‌ وی‌ به‌ واشنگتن‌ در تابستان‌ 1996، اینترنت‌ واقعاً‌ رشد چشمگیری‌ را آغاز کرده‌ بود.
وی‌ می‌گوید: مدت‌ زمان‌ طولانی‌ کار در یک‌ کشور در حال‌ توسعه‌ موجب‌ شده‌ بود به‌ مشکلات‌ عادت‌ کنم‌ اما رشد خارق‌العاده‌ اینترنت‌ در همین‌ مدت‌ مرا به‌ فکر وا داشت. کارلسون‌ در تابستان‌ 1996 چندین‌ بار از مدارس‌ منطقه‌ واشنگتن‌ دی‌ سی‌ بازدید به‌عمل‌ آورد و مشاهده‌ کرد چگونه‌ تکنولوژی‌ موجب‌ دگرگونی‌ روشهای‌ یادگیری‌ کودکان‌ شده‌ است. سپس‌ بر پایه‌ آن‌ مشاهدات، وی‌ می‌افزاید: برای‌ من‌ مشخص‌ شده‌ است‌ اگر بانک‌ جهانی‌ تمام‌ فعالیت‌ خود را بر آموزشهای‌ پایه‌ای‌ در کشورهای‌ فیر و آفریقایی‌ متمرکز سازد، آنگاه‌ 25 سال‌ طول‌ خواهد کشید تا تمامی‌ ساکنان‌ اینگونه‌ کشورها بتوانند از دوره‌ آموزش‌ ابتدایی‌ همگانی‌ برخوردار شوند. تازه‌ این‌ مسئله‌ نیز در صورت‌ تحقق، تمامی‌ مشکلات‌ آن‌ کشورها را حل‌ نخواهد کرد. مسئله‌ پیش‌گفته‌ در ماموریت‌ جدید کارلسون‌ تجلی‌ یافت: دسترسی‌ کودکان‌ کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ به‌ اقتصاد مبتنی‌ بر دانش‌THE KNOWLEDGE ) ECONOMY) بنابراین، هدف‌ اساسی‌ موسسه‌ آموزش‌ معلمان‌ و دانش‌آموزان‌ کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ برای‌ استفاده‌ از تکنولوژی‌ اطلاعات‌ و ارتباطات‌ به‌منظور بهبود روشهای‌ آموزش‌ و یادگیری‌ است. مبارزه‌ برای‌ دستیابی‌ به‌ هدف‌ یادشده‌ منوط‌ به‌ حل‌ یک‌ سری‌ مسایل‌ به‌هم‌ پیوسته‌ به‌شرح‌ ذیل‌ است:
مجهزکردن‌ مدارس‌ به‌ اینترنت;

تهیه‌ و تدارک‌ کامپیوتر و نگهداری‌ از آن;

آموزش‌ مربیان‌ و تهیه‌ مواد آموزشی‌ مناسب.
‌ ‌پیچیدگی‌ وظیفه‌ مذکور، موسسه‌ را بر آن‌ داشت‌ که‌ به‌منظور پرکردن‌ شکاف‌ دیجیتالی، راهبردی‌ منسجم‌ در پیش‌ گیرد. مشاوره‌ و تهیه‌ کمکهای‌ مادی، حداقل‌ اجزای‌ تشکیل‌دهنده‌ راهبرد یادشده‌ هستند. کارلسون‌ که‌ در زمینه‌ آموزش‌ و پرورش‌ نیز از تجربیاتی‌ برخوردار است، به‌ویژه‌ در خصوص‌ امر آموزش‌ احساس‌ نگرانی‌ می‌کند و می‌گوید: وقتی‌ شما توانستید تمامی‌ تجهیزات‌ لازم‌ را برای‌ نصب‌ کامپیوتر در کلاسهای‌ درس‌ فراهم‌ کنید، آنگاه‌ مشکلترین‌ بخش‌ کار یعنی‌ آموزش‌ مربیان، مدیران‌ مدارس‌ و دانش‌آموزان‌ فرا می‌رسد. ما باید به‌ این‌ افراد یاد دهیم‌ چگونه‌ می‌توان‌ از تکنولوژی‌های‌ پیش‌ گفته‌ به‌طرز مفید و ثمربخشی‌ استفاده‌ کرد. در حال‌ حاضر، موسسه‌ در 26 کشور در حال‌ توسعه‌ - شامل‌ 12 کشور در آفریقا و خاورمیانه، 7 کشور در آسیا و 7 کشور نیز در آمریکای‌ لاتین‌ - فعالیت‌ دارد. موسسه‌ مزبور معمولاً‌ فعالیتهای‌ خود را در کشوری‌ جدید بااجرای‌ یک‌ پروژه‌ آزمایشی‌ در تعدادی‌ از مدارس‌ شروع‌ می‌کند. به‌نحوی‌ که‌ مدارس‌ یادشده‌ از تمامی‌ امکانات‌ پروژه‌ آزمایشی‌ از قبیل‌ کامپیوترها، ارتباط‌ با اینترنت‌ و آموزشهای‌ لازم‌ برخوردار می‌گردند.
هدف‌ نهایی‌ از اجرای‌ برنامه‌های‌ فوق‌ این‌ است‌ که‌ مقامات‌ محلی‌ یا از طریق‌ تامین‌ مالی‌ توسط‌ دولت‌ و یا از طریق‌ جلب‌ حمایت‌ مالی‌ وام‌دهندگان‌ بین‌المللی‌ برای‌ گسترش‌ اینگونه‌ پروژه‌ها در سطح‌ کشور ترغیب‌ شوند.

‌ ‌در تضاد با راهبرد جامع‌ و کاملی‌ که‌ از سوی‌ موسسه‌ اتخاذ شده، موسسه‌ مستقر در سان‌ خوزه‌ کالیفرنیا حداکثر مساعی‌ خود را منحصراً‌ بر مسئله‌ اتصال‌ به‌ اینترنت‌ متمرکز کرده‌ است. موسسه‌ در سال‌ 1996 توسط‌ و گروهی‌ دیگر از دست‌اندرکاران‌ تکنولوژی‌ پیشرفته‌ تاسیس‌ گردید. شرکت‌ اساساً‌ به‌منظور نصب‌ اینترنت‌ در مدارس‌ مناطق‌ محروم‌ آمریکا به‌وجود آمده‌ است. موسسه‌ مذکور در اواسط‌ سال‌ 1999 از طریق‌ مشارکت‌ با شرکت‌ و دیگر سازمانهای‌ غیرانتفاعی‌ که‌ در این‌ زمینه‌ فعالیت‌ می‌کردند، کوششهای‌ خود را متوجه‌ کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ کرد. از حدود 5 سال‌ پیش، زمانی‌ که‌ شرکت‌ تاسیس‌ شد، ریاست‌ هیات‌مدیره‌ شرکت‌ را به‌عهده‌ گرفت.
شرکت‌ اسکولز آن‌ لاین> در حال‌ حاضر از طریق‌ نامه‌های‌ الکترونیکی‌ که‌ از آفریقای‌ جنوبی‌ دریافت‌ می‌کند، به‌ راه‌اندازی‌ پروژه‌ آزمایشی‌ 4 مدرسه‌ در منطقه‌ کمک‌ می‌کند. تاکید می‌کند نهادینه‌کردن‌ و استطاعت‌ مالی‌ مهمترین‌ مشکلات‌ گروه‌ کاری‌ وی‌ به‌شمار می‌روند. وی‌ می‌افزاید: چقدر خوب‌ است‌ یک‌ برنامه‌ آموزش‌ ریاضی‌ طراحی‌ شده‌ در ایالات‌ متحده‌ از طریق‌ اینترنت‌ برای‌ مدرسه‌ای‌ در مناطق‌ روستایی‌ کشور زیمبابوه‌ ارسال‌ شود. تکنولوژی‌ مذکور برای‌ ارتقاء سطح‌ زندگی‌ معلمان‌ و دانش‌آموزان‌ آن‌ مناطق‌ مفید و ارزشمند خواهد بود. رحیمی‌ می‌نویسد: تنها از طریق‌ نهادینه‌کردن‌ و مشارکت‌ توده‌ مردم‌ می‌توان‌ مشکلات‌ را از میان‌ برداشت. البته‌ در صورتی‌ که‌ امکانات‌ لازم‌ فراهم‌ نباشد یا اینکه‌ شرکتهای‌ فراهم‌کننده‌ خدمات‌ اینترنتی‌INTERNET ) SERVICE PROVIDER=ISP) به‌ فعالیت‌ خود خاتمه‌ دهند، هیچ‌یک‌ از امور فوق‌ عملی‌ نخواهد شد. رحیمی‌ مسائل‌ فوق‌ را مربوط‌ به‌ معضل‌ تامین‌ مالی‌ می‌داند. وی‌ می‌نویسد: اگر مسئله‌ استطاعت‌ مالی‌ حل‌ شود، نه‌تنها دسترسی‌ به‌ اینترنت، بلکه‌ تمامی‌ مسائل‌ مربوط‌ به‌ اجرای‌ پروژه‌ حل‌ خواهد شد.
‌ ‌علاوه‌بر این‌ معلمان‌ ناچارند برای‌ جبران‌ هزینه‌های‌ مالی‌ به‌ اضافه‌کاری‌ بپردازند. مدارس‌ تحت‌ پوشش‌ طرح‌ نیز برای‌ پرداخت‌ هزینه‌ کاغذ، تونر(TONER) و... نیاز به‌پول‌ دارند. همچنین‌ هزینه‌های‌ مربوط‌ به‌استفاده‌ از خدمات‌ شرکتهای‌ اینترنتی‌ نیز که‌ در تعداد زیادی‌ از مناطق‌ گران‌ است‌ باید پرداخت‌ گردد و همچنین‌ فضای‌ آموزشی‌ مورد نیاز بایستی‌ ساخته، نگهداری‌ و تعمیر شود. ما با ارائه‌ برنامه‌های‌ ویژه‌ای‌ به‌ مدارس‌ تحت‌ پوشش‌ طرح‌ یاد می‌دهیم‌ چگونه‌ مدارس‌ مشابه‌ توانسته‌اند امکان‌ تداوم‌ اجرای‌ پروژه‌ را فراهم‌ آورند. این‌ مدارس‌ می‌توانند الگوی‌ مناسبی‌ در این‌ زمینه‌ باشند. آنان‌ ناچارند طرحی‌ را برای‌ استمرار پروژه‌ به‌نحوی‌ طراحی‌ کنند که‌ برای‌ آنان‌ کارساز باشد.

‌ ‌اساسی‌ترین‌ کاری‌ که‌ شرکت‌ مسئولیت‌ اجرای‌ آن‌را در مدارس‌ به‌عهده‌ دارد، ایجاد مرکز یادگیری‌ اینترنتی‌THE INTERNET LEARNING ) CENTER) است.
در این‌ مرکز 10 کامپیوتر متصل‌ به‌ اینترنت، تعدادی‌ پرینتر، یک‌ اسکنر و یک‌ دستگاه‌ دوربین‌ دیجیتالی‌ وجود دارد. ضمناً‌ تمامی‌ دستگاههای‌ فوق‌ به‌ یک‌ شبکه‌ محلی‌ کامپیوتری‌(LOCAL AREA NETWORK) متصل‌ هستند. شرکت‌ برای‌ تداوم‌ فعالیت‌ مراکز اینترنتی‌ فوق، معلمان‌ محلی‌ را آموزش‌ داده‌ و از مقامات‌ منطقه‌ای‌ دعوت‌ می‌کند برای‌ اطمینان‌ یافتن‌ از اتصال‌ به‌ اینترنت‌ از اینگونه‌ اماکن‌ بازدید به‌عمل‌ آورند. موسسه‌ یادشده‌ تا اواخر سال‌ 2001، حدود 19 پروژه‌ آموزش‌ اینترنتی‌ را در کشورهای‌ در حال‌ توسعه، آمریکا، اسپانیا، فلسطین‌ اشغالی‌ و ژاپن‌ راه‌اندازی‌ کرده‌ است.

‌ ‌سومین‌ برنامه‌ای‌ که‌ در این‌ خصوص‌ ارائه‌ شده‌ مربوط‌ به‌ موسسه‌ مستقر در ایالت‌ ماساچوست‌ است. برنامه‌ مذکور به‌شدت‌ بر مسئله‌ تامین‌ سخت‌افزارهای‌ کامپیوتری‌ تاکید دارد. بنیانگذار و رئیس‌ موسسه‌ یادشده‌ می‌گوید: شما هرکجا بخواهید می‌توانید این‌ برنامه‌ را آغاز کنید. ما بانی‌ اجرای‌ آن‌ هستیم. وی‌
می‌افزاید: ما می‌گوئیم‌ شما می‌توانید با قیمت‌ بسیار ارزان‌ تجهیزات‌ کامپیوتری‌ را خریداری‌ کرده‌ و به‌ اینترنت‌ متصل‌ شوید. ما تنها اجرای‌ بخش‌ کوچکی‌ از کار را به‌عهده‌ داریم. موسسه‌ ما اکیداً‌ به‌ مسئله‌ کودکان‌ توجه‌ دارد. جوانان‌ فقیر نیز بایستی‌ بتوانند از اینترنت‌ استفاده‌ کنند. کامپیوترهایی‌ که‌ توسط‌ موسسه‌ به‌ کشورهای‌ درحال‌ توسعه‌ فرستاده‌ می‌شود ازسوی‌ شرکتهای‌ بازرگانی‌ اهدا شده‌اند. کامپیوترهای‌ ارسالی‌ دست‌ دوم‌ ولی‌ مفید و کارا هستند. دستگاههای‌ مذکور توسط‌ و کارکنان‌ داوطلبش‌ مجدداً‌ تعمیر و بازسازی‌ می‌شوند. شرکت‌ تا اواسط‌ ماه‌ نوامبر 2001 با 869 مدرسه‌ در 24 کشور جهان‌ در این‌ خصوص‌ همکاری‌ داشته‌ است. همچنین‌ طی‌ شش‌ ماه‌ گذشته‌ موسسه‌ یادشده‌ کانتینرهای‌ چهل‌ فوتی‌ را که‌ حاوی‌ حدود 380 دستگاه‌ کامپیوتر، مانیتور، ماوس‌ و تجهیزات‌ گوناگون‌ شبکه‌های‌ کامپیوتری‌ بود، برای‌ استفاده‌ گروهی‌ از مددکاران‌ اجتماعی‌ به‌ مناطق‌ روستایی‌ نپال‌ و همچنین‌ به‌ برنامه‌های‌ توسعه‌ پایدار سازمان‌ ملل‌ در کامرون‌ و بنین‌ و برای‌ یک‌ گروه‌ بین‌المللی‌ کمک‌رسانی‌ در نیجریه‌ و آنگولا و نیز پروژه‌ انجمن‌ کامپیوتر برای‌ مدارس‌ در شهر گوا(GOA) هندوستان‌ ارسال‌ کرده‌ است. علاوه‌ براین، در اوائل‌ سال‌ 2002 نیز محموله‌ دیگری‌ آماده‌ ارسال‌ به‌ بنگلادش، اوگاندا و ایالت‌ گجرات‌ (هندوستان) است.
‌ ‌ به‌ گزارش‌ اخیر موسسه‌ یک‌ سازمان‌ بین‌المللی‌ غیردولتی‌ است‌ که‌ به‌ ارزیابی‌ ابتکارات‌ و سیاستهای‌ رفع‌ شکاف‌ دیجیتالی‌ می‌پردازد - اشاره‌ می‌کند و می‌گوید: در گزارش‌ مذکور مسئله‌ دسترسی‌ واقعی‌ به‌ اینترنت‌ تشریح‌ و گفته‌ شده‌ این‌ امر فراتر از دسترسی‌ فیزیکی‌ به‌ اینترنت‌ است. دسترسی‌ واقعی‌ به‌ اینترنت‌ این‌ امکان‌ را برای‌ مردم‌ فراهم‌ می‌آورد که‌ بااستفاده‌ از تکنولوژی‌ به‌نحو موثری‌ سطح‌ زندگی‌ خویش‌ را ارتقاء دهند. به‌هرحال، شرکت‌ به‌جای‌ اینکه‌ اهم‌ تلاش‌ خود را صرف‌ مونتاژ تمامی‌ قطعات‌ لازم‌ برای‌ دسترسی‌ به‌ اینترنت‌ کند، سعی‌ دارد بااتکاء بر شرکای‌ اصلی‌ و دریافت‌کنندگان‌ کامپیوترهای‌ خود، تعداد زیادی‌ از معضلات‌ اجرای‌ پروژه‌ را حل‌ کرده‌ و بر مشکلات‌ کار فائق‌ آید. موسسه‌ یادشده‌ و شرکای‌ اصلی‌ آن‌ همواره‌ برای‌ کاربران‌ کامپیوترهای‌ خود توصیه‌هایی‌ پیرامون‌ چگونگی‌ تداوم‌ فعالیت‌ پروژه‌ ارائه‌ می‌کنند که‌ از جمله‌ می‌توان‌ به‌ سالم‌ نگه‌داشتن‌ کامپیوترها، شبکه‌ و نحوه‌ استفاده‌ درست‌ از آن‌ اشاره‌ کرد. همچنین‌ آنان‌ را ترغیب‌ می‌کند برنامه‌های‌ خود را در این‌ زمینه‌ به‌صورت‌ کتبی‌ برای‌ شرکت‌ ارسال‌ کنند. علاوه‌ براین، شرکت‌ برای‌ تعمیم‌ روحیه‌ پاسخگویی‌ در میان‌ کاربران، متعاقباً‌ برنامه‌های‌ دریافتی‌ را از طریق‌ شبکه‌ اینترنت‌ برای‌ بررسی‌ و درک‌ آن‌ توسط‌ مردم‌ در دسترس‌ آنان‌ قرار می‌دهد.

‌ ‌شرکت‌ یادشده‌ به‌منظور اینکه‌ در بلندمدت‌ بتواند هزینه‌های‌ اجرای‌ پروژه‌ را تامین‌ کند از یک‌ استراتژی‌ دومنظوره‌ استفاده‌ می‌کند. بدین‌ترتیب‌ که‌ در تعدادی‌ از مدارس‌ تحت‌ پوشش‌ پروژه، طی‌ ساعات‌ متعارف‌ کلاسهای‌ درس، استفاده‌ از کامپیوتر تنها اختصاص‌ به‌ دانش‌آموزان‌ دارد اما در ساعات‌ غروب‌ و پس‌ از پایان‌ کلاس‌ هرکس‌ می‌تواند با پرداخت‌ مبلغ‌ معینی‌ از خدمات‌ اینترنتی‌ مدرسه‌ استفاده‌ کند.
بااستفاده‌ از درآمدی‌ که‌ از طریق‌ عملیات‌ تجاری‌ فوق‌ به‌دست‌ می‌آید می‌توان‌ هزینه‌های‌ جاری‌ اتصال‌ به‌ اینترنت‌ را پرداخت‌ کرد. همچنین‌ این‌ عملیات‌ تجاری‌ می‌تواند موجب‌ نفوذ اینترنت‌ در اقشار مختلف‌ مردم‌ و نیز باعث‌ توسعه‌ محلی‌ گردد. اندرسون‌ اظهار می‌دارد: هدف‌ ما کمک‌ به‌ مردم‌ ضعیف‌ است. وی‌ می‌افزاید: ما اطمینان‌ داریم‌ دسترسی‌ به‌ کامپیوتر موجب‌ تحول‌ و دگرگونی‌ در مناطق‌ روستایی‌ خواهد شد.
پدیده‌
‌ ‌آیا تمامی‌ شور و اشتیاقی‌ که‌ نسبت‌ به‌ کامپیوتر و اینترنت‌ ابراز می‌شود بیجا و بی‌مورد است‚ آیا پرکردن‌ شکاف‌ دیجیتالی‌ سزاوار چنین‌ توجه‌ ویژه‌ای‌ است‚ اعداد و ارقام، آشکارا نشان‌دهنده‌ این‌ امر هستند که‌ میزان‌ دسترسی‌ به‌ اینترنت‌ و همچنین‌ تعداد خبرگان‌ علوم‌ کامپیوتری‌ به‌نحوی‌ نابرابر در میان‌ ملل‌ کشورهای‌ جهان‌ پراکنده‌ شده‌اند. این‌ امر مسئله‌ای‌ غیرمترقبه‌ نیست، زیرا در جهان‌ امروز دسترسی‌ به‌ دانش‌ اغلب‌ محدود است. براین‌ اساس، مشخص‌ می‌گردد چرا تا بدین‌ حد به‌ تکنولوژی‌ اطلاعات‌ بها داده‌ می‌شود. اما بعضی‌ از ناظران‌ معتقدند در جهان‌ امروز، تکنولوژی‌ اطلاعات‌ مسئله‌ای‌ چندان‌ مهم‌ و ضروری‌ محسوب‌ نمی‌شود. در کتاب‌ (منتشر شده‌ در اوت‌ سال‌ 2000) می‌نویسد: شکاف‌ دیجیتالی‌ بحران‌ به‌شمار نمی‌رود. وی‌ می‌افزاید: بحرانهای‌ واقعی‌ عبارتند از: جهان‌ گرسنه، جنگها، ایدز و تخریب‌ محیط‌ زیست. هرگاه‌ اینترنت‌ بتواند معضلات‌ فوق‌ را حل‌ کند، آنگاه‌ شاید ضروری‌ باشد هرنفر یک‌ کامپیوتر در اختیار داشته‌ باشد. ضمناً‌ باید در نظر داشت‌ تکنولوژی‌ نیز با سرعت‌ مناسبی‌ در حال‌ پیشرفت‌ است.
‌ ‌تعداد کمی‌ از افراد درگیر بحث‌ شکاف‌ دیجیتالی‌ هستند و این‌ امر گویای‌ آن‌ است‌ که‌ گرسنگی، جنگ‌ و بیماری‌ ایدز موضوعاتی‌ به‌ مراتب‌ مهمتر از دسترسی‌ به‌ اینترنت‌ تلقی‌ می‌شوند. به‌هرحال، اغلب‌ اوقات‌ استدلال‌ می‌شود تکنولوژی‌ اطلاعات‌ می‌تواند موجب‌ تقویت‌ تلاشهایی‌ شود که‌ در جهت‌ حل‌ مشکلات‌ فوق‌ و مسائل‌ اساسی‌ دیگر صورت‌ گیرد.

‌ ‌در گزارش‌DIGITAL OPPORTUNITY TASK (DOT) که‌ ماه‌ مه‌ 2001 بعد از اجلاس‌ سران‌ 8 کشور صنعتی‌ جهان‌ در اوکیناوای‌ ژاپن‌ انتشار یافت، به‌ بهترین‌ وجهی‌ دیدگاه‌ مقامات‌ رسمی‌ کشورهای‌ یادشده‌ در خصوص‌ اهمیت‌ تکنولوژی‌ اطلاعات‌ و ارتباطات‌ برای‌ توسعه‌ اقتصادی‌ تشریح‌ شده‌ است. وقتی‌ که‌ از این‌ تکنولوژی‌ به‌ نحو معقولی‌ بهره‌برداری‌ شود، می‌توان‌ به‌ نتایج‌ امیدوارکننده‌ای‌ دست‌ یافت. در گزارش‌ مزبور همچنین‌ آمده‌ است، تکنولوژی‌ اطلاعات‌ و ارتباطات‌ فرصتهای‌ فراوانی‌ را برای‌ محدودساختن‌ نابرابریهای‌ اقتصادی‌ و اجتماعی‌ و نیز حمایت‌ از ایجاد ثروتهای‌ منطقه‌ای‌ فراهم‌ می‌آورد. بنابراین، تکنولوژی‌ یادشده، سازمانهای‌ بین‌المللی‌ را جهت‌ نیل‌ به‌ اهداف‌ توسعه‌ای‌ که‌ برای‌ کشورهای‌ مختلف‌ برنامه‌ریزی‌ کرده‌اند، به‌طور همه‌ جانبه‌ای‌ یاری‌ می‌دهد. البته‌ تکنولوژی‌ ارتباطات‌ و اطلاعات‌ نمی‌تواند به‌عنوان‌ یگانه‌ داروی‌ شفابخش‌ تمامی‌ مسائل‌ و مشکلات‌ مربوط‌ به‌ توسعه‌ مطرح‌ شود. اما به‌هرحال‌ به‌میزان‌ قابل‌ توجهی‌ می‌تواند موجبات‌ بهبود ارتباطات‌ و تبادل‌ اطلاعات‌ را فراهم‌ آورد.
مقامات‌ محلی‌ می‌توانند بدین‌ طریق، شبکه‌های‌ قدرتمند اقتصادی‌ و اجتماعی‌ به‌وجود آورند و این‌ شبکه‌های‌ نیز به‌عنوان‌ پایگاه‌های‌ عمده‌ای‌ برای‌ نیل‌ به‌ پیشرفتهای‌ اساسی‌ در زمینه‌ توسعه‌ به‌شمار آیند.

‌ ‌فعالان‌ و اندیشمندان‌ دانشگاهی‌ که‌ درگیر مسئله‌ پرکردن‌ شکاف‌ دیجیتالی‌ هستند، ادعاهای‌ مشابهی‌ دارند علی‌رغم‌ اینکه‌ با زبانی‌ غیر رسمی‌ آن‌ را بیان‌ می‌کنند. بنیانگذار شرکت‌ می‌گوید: یاری‌رساندن‌ به‌ کودکی‌ که‌ به‌ واسطه‌ ابتلا به‌ بیماری‌ ایدز در حال‌ احتضار است‌ به‌وضوح‌ از توانمندساختن‌ کودکان‌ در استفاده‌ از کامپیوتر مهمتر است. وی‌ همچنین‌ می‌افزاید: تدارک‌ برای‌ دسترسی‌ به‌ آموزش‌ و پرورش‌ و ارتباطات‌ به‌منظور دست‌یافتن‌ به‌ منابع‌ اطلاعاتی‌ می‌تواند در برطرف‌ساختن‌ موانع‌ ناشی‌ از جنگ، گرسنگی‌ و مبارزه‌ با بیماری‌ ایدز کارگشا باشد. این‌ شیوه‌ می‌تواند به‌عنوان‌ بخشی‌ از راه‌ حل‌ مبارزه‌ با مشکلات‌ توسعه‌ای‌ به‌شمار آید. رئیس‌ شرکت‌ می‌گوید: استفاده‌ از شبکه‌ جهانی‌ اینترنت‌ سبب‌ می‌شود اطلاعات‌ و ارتباطات‌ لازم‌ با دیگر جوامع‌ بشری‌ و مردم‌ دنیا برقرار گردد. این‌ شبکه‌ به‌نوبه‌ خود ابزار قدرتمندی‌ است‌ که‌ بااستفاده‌ از آن، می‌توان‌ در برابر بسیاری‌ از بحرانها مقاومت‌ کرد. در حال‌ حاضر شبکه‌ مذکور از موقعیت‌ بی‌نظیری‌ برخوردار است.
‌ ‌ رئیس‌ برنامه‌ سیاستگذاری‌ و مدیریت‌ ارتباطات‌ راه‌ دور در دانشکده‌ مدیریت‌ دانشگاه‌ سان‌ فرانسیسکو جریان‌ فعالیت‌ و را تشریح‌ می‌کند و می‌گوید: بهترین‌ مثالی‌ که‌ می‌توان‌ در زمینه‌ فعالیتهای‌ تکنولوژی‌ اطلاعات‌ و ارتباطات‌ مطرح‌ کرد، فعالیت‌ مدیر اکوادوری‌ تکنولوژی‌ اطلاعات‌ و ارتباطات‌ است. کشاورزان‌ مزرعه‌ای‌ به‌ وی‌ اطلاع‌ دادند که‌ یک‌ آفت‌ خاص‌ موجب‌ نابودی‌ محصول‌ سیب‌زمینی‌ آنها شده‌ است. آنها از وی‌ درخواست‌ کمک‌ کردند و حتی‌ جهت‌ دریافت‌ کمک‌ از وزارت‌ کشاورزی‌ به‌ سمت‌ شهر کیتو (پایتخت‌ اکوادور) رهسپار شدند. اما هیچگونه‌ جواب‌ مساعدی‌ دریافت‌ نکردند. مدیر این‌ پروژه‌ یک‌ پیغام‌ اینترنتی‌ در خصوص‌ مشکل‌ پیش‌ آمده‌ به‌همراه‌ چندین‌ پیشنهاد راهبردی‌ که‌ کشاورزان‌ بتوانند بااستفاده‌ از آن‌ آفت‌ مذکور را در عرض‌ یک‌ روز نابود سازند، از طریق‌ شبکه‌ اینترنت‌ برایشان‌ ارسال‌ کرد. کشاورزان‌ توانایی‌ آن‌ را داشتند که‌ یکی‌ از پیشنهادات‌ فوق‌ را عملی‌ سازند. بدین‌ ترتیب، راهبرد یادشده‌ معیشت‌ و محصول‌ آنان‌ را از خطر نابودی‌ رهانید.
‌ ‌هیچ‌یک‌ از اشخاصی‌ که‌ مورد مصاحبه‌ قرار گرفته‌اند از مشکلاتی‌ که‌ در زمینه‌ استقرار تکنولوژی‌ اطلاعات‌ وجود دارد، بی‌اطلاع‌ نبودند. این‌ مشکلات‌ می‌تواند تفاوتهای‌ معناداری‌ را در جوامع‌ ایجاد کند. می‌گوید: صرفاً‌ وجود تعداد زیادی‌ کامپیوتر و اتصال‌ به‌ اینترنت‌ نمی‌تواند موجب‌ برطرف‌ شدن‌ کلیه‌ معضلات‌ شود. وی‌ نیز به‌ مشکلاتی‌ همچون‌ گرسنگی، جنگ، تخریب‌ محیط‌ زیست‌ و ایدز توجه‌ دارد. وی‌ می‌افزاید: بسیار ساده‌لوحانه‌ و غیرمنطقی‌ است‌ که‌ استدلال‌ کنیم‌ استفاده‌ از تکنولوژی‌ اطلاعات‌ و ارتباطات‌ می‌تواند موجب‌ حل‌ تمام‌ مشکلات‌ پیش‌ گفته‌ شود.

‌ ‌برخی‌ از منتقدان‌ ادعا می‌کنند اجرای‌ چنین‌ پروژه‌هایی‌ پیامدهای‌ ناگواری‌ به‌دنبال‌ خواهد داشت. آنها معتقدند استفاده‌ از کامپیوتر نمی‌تواند فاصله‌ زیاد میان‌ کشورهای‌ فقیر و غنی‌ را برطرف‌ سازد مگر آنکه‌ دسترسی‌ کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ به‌ اینترنت‌ و افزایش‌ توان‌ مالی‌ آنان‌ به‌میزان‌ زیادی‌ موجب‌ بهبود زیرساختهای‌ ارتباطی‌ را فراهم‌ آورد.
‌ ‌طبق‌ گزارش‌ از دانشگاه‌ سان‌فرانسیسکو، اغلب‌ نگرانیها در خصوص‌ هزینه‌ دسترسی‌ به‌ اینترنت‌ بی‌مورد است. این‌ گزارش‌ می‌افزاید: برای‌ دسترسی‌ مردم‌ مناطق‌ در حال‌ توسعه‌ و روستایی‌ به‌ اینترنت‌ راه‌های‌ بسیاری‌ وجود دارد. در این‌ زمینه، کارآفرینان‌ زیادی‌ در کشورهای‌ صنعتی‌ در جستجوی‌ راه‌هایی‌ هستند که‌ امکان‌ دسترسی‌ آسان‌ به‌ اینترنت‌ را برای‌ مردم‌ فقیر جهان‌ به‌صورت‌ فراگیری‌ فراهم‌ آورد. ضمن‌ اشاره‌ به‌ تنگناهای‌ موجود در این‌ خصوص‌ می‌گوید: مشکل‌ این‌ است‌ که‌ چه‌ سیاستهایی‌ را باید اتخاذ کرد تا به‌ واسطه‌ آنها بتوان‌ تنگناهای‌ موجود برسر راه‌ گسترش‌ خدمات‌ اینترنتی‌ را مرتفع‌ ساخت‌ و مردم‌ فقیر جهان‌ را از خدمات‌ یادشده‌ بهره‌مند ساخت. همچنین‌ اظهار می‌دارد: اغلب‌ کشورهای‌ آفریقایی‌ به‌ شبکه‌های‌ کامپیوتری‌ اجازه‌ رقابت‌ نمی‌دهند. همچنین‌ اجازه‌ استفاده‌ از تکنولوژی‌هایی‌ از قبیل‌ ماهواره‌ به‌ کاربران‌ نهایی‌(END - USERS) داده‌ نمی‌شود. فراهم‌ آمدن‌ امکانات‌ یادشده‌ می‌تواند در بلندمدت‌ موجب‌ حل‌ معضلات‌ دسترسی‌ به‌ اینترنت‌ شود.

نقش‌ مجمع‌ جهانی‌ اقتصاد
‌ ‌به‌ موازات‌ گسترش‌ نقش‌ اینترنت‌ در اقتصاد جهانی، پدیده‌ شکاف‌ دیجیتالی‌ نیز مورد توجه‌ فزاینده‌ جوامع‌ بین‌المللی‌ از جمله‌ مجمع‌ اقتصاد جهانی‌ قرار گرفته‌ است. در اجلاس‌ سال‌ 2000 مجمع‌ یادشده، یک‌ گروه‌ کاری‌ را به‌منظور محقق‌ ساختن‌ دو هدف‌ ذیل‌ تشکیل‌ داد:
بسیج‌ منابع‌ موجود به‌منظور حمایت‌ موثر از ابتکارات‌ بخش‌ خصوصی‌ و دولتی‌ در زمینه‌ پرکردن‌ شکاف‌ دیجیتالی;
پیشبرد دستورالعملهای‌ منطقه‌ای‌ و جهانی‌ درخصوص‌ مسئله‌ پیش‌ گفته.
‌ ‌طبق‌ گفته‌ جولیت‌ برتون‌ سخنگوی‌ این‌ گروه‌ کاری، شکاف‌ دیجیتالی‌ مسئله‌ای‌ مهمتر از ناهمگونی‌ جوامع‌ مختلف‌ بشری‌ در دستیابی‌ به‌ تکنولوژی‌ است. در گزارش‌ این‌ گروه‌ کاری‌ مسئله‌ شکاف‌ دیجیتالی‌ به‌گونه‌ای‌ همه‌جانبه‌ و فراگیر منعکس‌ شده‌ است. بدین‌ترتیب‌ که‌ معتقد است‌ نابرابری‌ مابین‌ ملل‌ مختلف‌ جهان‌ ناشی‌ از چگونگی‌ استفاده‌ آنان‌ از تکنولوژی‌ اطلاعات‌ و ارتباطات‌ به‌مثابه‌ ابزاری‌ در جهت‌ توسعه‌ اقتصادی‌ و اجتماعی‌ است.

‌ ‌همانگونه‌ که‌ از این‌ تعریف‌ جامع‌ برمی‌آید، نباید انتظار داشت‌ تمام‌ مشکلات‌ مربوط‌ به‌ شکاف‌ دیجیتالی‌ کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ صرفاً‌ بااستقرار تعدادی‌ کامپیوتر در منازل‌ و مدارس‌ این‌ قبیل‌ کشورها حل‌ گردد. این‌ گروه‌ کاری‌ از طریق‌ تاکید بر ضرورت‌ آموزش‌ و پرورش‌ و آموزشهای‌ فنی‌ و حرفه‌ای‌ به‌ ملل‌ در حال‌ توسعه، ایده‌ مزبور را پذیرفته‌ است. فرایند مذکور عملاً‌ در نوامبر سال‌ 2000 در دستور کار این‌ گروه‌ قرار گرفت. گروه‌ یادشده، کمیته‌ راهبردی‌ آموزش‌ و پرورش‌ را به‌منظور مشخص‌کردن‌ وظایف‌ و نیز حمایت‌ مالی‌ موثر از برنامه‌های‌ درنظر گرفته‌ شده، تاسیس‌ کرد. بدین‌ ترتیب، اعضای‌ مجمع‌ اقتصاد جهانی‌ که‌ در برنامه‌های‌ پرکردن‌ شکاف‌ دیجیتالی‌ به‌طور موثری‌ مشارکت‌ داشتند، تشویق‌ شدند.
‌ ‌در بهار سال‌ 2001 کمیته‌ مزبور شش‌ برنامه‌ جدید و شایان‌ توجه‌ خود را به‌ مرحله‌ بهره‌برداری‌ رسانید و مجمع‌ اقتصاد جهانی‌ علاوه‌ بر ، و از تاسیس‌ ) نیز استقبال‌ کرد که‌ فعالیتهای‌ این‌ شرکت‌ هم‌ در زمینه‌ انتقال‌ تکنولوژی‌ بوده‌ و با هدف‌ حمایت‌ از توسعه‌ اقتصادی‌ صورت‌ می‌گیرد. کمیته‌ مستقر در برزیل‌ تحت‌ عنوان‌ که‌ به‌ آموزش‌ مهارتهای‌ استفاده‌ از کامپیوتر، گسترش‌ حقوق‌ بشر و تکنولوژی‌ اطلاعات‌ اهتمام‌ دارد، نظام‌ مشترکی‌ جهت‌ ایجاد دستورالعملهایی‌ برای‌ آموزش‌ کامپیوتر و اینترنت‌ در کشورهای‌ درحال‌ توسعه‌ پایه‌ریزی‌ کرده‌ است.
‌ ‌مذاکره‌ با رهبران‌ سه‌ سازمان‌ یادشده‌ و توصیه‌های‌ آنان‌ در خصوص‌ حمایت‌ از گروه‌ کاری‌ ویژه‌ نتایج‌ مطلوبی‌ دربرداشت، لیکن‌ بسیاری‌ از خواسته‌های‌ سازمان‌دهندگان‌ را برآورده‌ نساخت. مدیر موسسه‌ پیرامون‌ به‌رسمیت‌ شناختن‌ فعالیتهای‌ شرکتش‌ از سوی‌ مجمع‌ اقتصاد جهانی‌ می‌گوید: این‌ امر مسئله‌ بسیار مهمی‌ است. چرا که‌ شرایطی‌ را برای‌ ما فراهم‌ می‌سازد تا بتوانیم‌ از طریق‌ اجلاس‌ منطقه‌ای‌ اقتصادی‌ در بوئنس‌ آیرس‌ و دوربان‌ آفریقای‌ جنوبی‌ پیام‌ خود را به‌صورت‌ گسترده‌تری‌ به‌ سراسر جهان‌ ابلاغ‌ کنیم. آنگاه‌ تحقق‌ این‌ امر، به‌نوبه‌خود موجب‌ خواهد شد تقاضا از سوی‌ وزارتخانه‌های‌ آموزش‌ و پرورش‌ که‌ در جستجوی‌ چنین‌ فعالیتهایی‌ هستند، افزایش‌ یابد. وی‌ همچنین‌ می‌گوید: . وی‌ در ادامه‌ می‌افزاید: این‌ اقدام، اعتبار لازم‌ را به‌ شرکتهایی‌ که‌ در موسسه‌ ما پذیرفته‌ شده‌اند، اعطا می‌کند و موجب‌ دسترسی‌ ما به‌ تصمیم‌گیرندگان‌ اصلی‌ در شرکتها که‌ سابق‌ براین‌ تنها به‌عنوان‌ یک‌ شرکت‌ غیرانتفاعی‌ نوپا که‌ فعالیتهایشان‌ معطوف‌ به‌ کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ بود، فراهم‌ می‌آورد.
‌ ‌ مدیر شرکت‌ تجربه‌ متفاوتی‌ را شرح‌ می‌دهد. وی‌ می‌گوید: من‌ در چندین‌ گردهمایی‌ در سراسر جهان‌ حضور داشته‌ام‌ اما آنها تاکنون‌ به‌ نتایج‌ قابل‌ توجهی‌ دست‌ نیافته‌اند. وی‌ هنوز سعی‌ دارد در خصوص‌ این‌ مسئله، سعه‌ صدر داشته‌ باشد بویژه‌ از زمانی‌ که‌ با پاره‌ای‌ از اقدامات‌ کمیته‌ راهبردی‌ آموزشی‌ به‌عینه‌ مواجه‌ شده‌ است.

‌ ‌به‌نظر می‌رسد تجربه‌ در جایگاهی‌ مابین‌ این‌ دو قرار گیرد. می‌گوید: تایید مجمع‌ اقتصاد جهانی، تاثیری‌ عمده‌ به‌دنبال‌ داشت. وی‌ در این‌ رابطه‌ به‌ شماری‌ از شرکتهای‌ جدید که‌ اعضای‌ مجمع‌ اقتصاد جهانی‌ را حمایت‌ مالی‌ می‌کنند، اشاره‌ دارد.
اما این‌ حمایت‌ به‌اندازه‌ای‌ موثر نبود که‌ انتظار می‌رفت. گرچه‌ در ابتدا ارتباطات‌ مزبور می‌توانست‌ آسانتر صورت‌ گیرد اما این‌ امر، مسئله‌ای‌ انسانی‌ تلقی‌ می‌شود و نیازمند برگزاری‌ جلسات‌ رودر روی‌ کارکنان‌ است‌ تا پس‌ از آن‌ بتوانند فعالیتهای‌ پروژه‌ یادشده‌ را آغاز کنند.

‌ ‌عجیب‌ آنکه‌ تاکید بر اقدامات‌ بشردوستانه‌ ممکن‌ است‌ حضور شرکتهای‌ حمایت‌کننده‌ مالی‌ را در چنین‌ برنامه‌هایی‌ با محدودیت‌ مواجه‌ سازد. یک‌ عضو گروه‌ کاری‌ مجمع‌ اقتصاد جهانی‌ که‌ برای‌ نگارش‌ این‌ مقاله‌ با او مصاحبه‌ شده‌ بود، نقل‌ می‌کند انگیزه‌های‌ فردی‌ برای‌ شهروند خوبی‌بودن‌ همانند انگیزه‌ شخصی‌ به‌منظور درگیرشدن‌ در مسئله‌ انتقال‌ تکنولوژی‌ می‌تواند مثمر ثمر واقع‌ شود. از گروه‌ اینتل‌ می‌گوید: کاهش‌ شکاف‌ دیجیتالی‌ می‌تواند برای‌ صنعت‌ تکنولوژی‌ سودآور باشد. وی‌ می‌افزاید: اینتل‌ در کانون‌ چنین‌ صنعتی‌ قرار دارد اما محاسبات‌ بازرگانی‌ نباید ما را از تصمیماتمان‌ دور سازد تا قادر شویم‌ برنامه‌های‌ خود را در حوزه‌هایی‌ نظیر آموزش‌ و پرورش‌ تداوم‌ بخشیم. ما صرفاً‌ به‌دنبال‌ آن‌ هستیم‌ که‌ در چه‌ مواردی‌ می‌توانیم‌ کارها را به‌نحو احسن‌ انجام‌ دهیم‌ تا استعدادها و منابع‌ بالقوه‌ خود را متوجه‌ آن‌ سازیم.
‌ ‌تمامی‌ حامیان‌ مالی‌ در چارچوب‌ اهداف‌ بشردوستانه‌ در این‌ کار مشارکت‌ نکرده‌اند. به‌هرحال‌ - سخنگوی‌ - که‌ یکی‌ از اعضای‌ گروه‌ ویژه‌ مجمع‌ اقتصاد جهانی‌ است، می‌گوید: شرکت‌ وی‌ متعهد شده‌ است‌ تا به‌ پرکردن‌ شکاف‌ دیجیتالی‌ کمک‌ کند. وی‌ می‌افزاید: این‌ امر منوط‌ به‌ نظر شخصی‌ رئیس‌ و مدیر ارشد اجرایی‌ شرکت‌ است‌ و مسئولیت‌ جمعی‌ تلقی‌ و براساس‌ مشارکت‌ در امر توسعه‌ کشورهای‌ فقیر پایه‌ریزی‌ شده‌ است. اما او می‌افزاید ما چنین‌ مشارکتهایی‌ را صرفاً‌ فعالیتی‌ بشردوستانه‌ قلمداد نمی‌کنیم. همانند سایر شرکتها، ما اقدامات‌ بشردوستانه‌ و اهداف‌ بازرگانی‌ را ارزیابی‌ کرده‌ و آنها را با یکدیگر تلفیق‌ کرده‌ایم.

‌ ‌وی‌ در پاسخ‌ به‌ این‌ سوال‌ غامض‌ که‌ چگونه‌ پیگیری‌ این‌ اهداف‌ متناقض‌ با یکدیگر امکان‌پذیر است‌ می‌گوید: آنچه‌ که‌ راه‌اندازی‌ این‌ پروژه‌ را از لحاظ‌ تجاری‌ با معنی‌ می‌سازد، این‌ است‌ که‌ بدین‌ترتیب‌ محصولات‌ واحدهای‌ تجاری‌ ما مورد استفاده‌ قرار می‌گیرند. زیرا این‌ امر، راهی‌ است‌ که‌ برای‌ آنان‌ شناخته‌ شده‌ است‌ و سرمایه‌گذاری‌ مخاطره‌آمیزی‌ در بازارهای‌ جدید تلقی‌ می‌شود. ما نیازمند آن‌ هستیم‌ که‌ واحدهای‌ تجاری‌مان‌ در اجرای‌ این‌ فعالیت‌ از راهبردهای‌ منطقی‌ و روشنی‌ برخوردار باشند. به‌عنوان‌ مثال‌ برای‌ انجام‌ فعالیتهایمان‌ باید کشوری‌ را انتخاب‌ کنیم‌ که‌ از نظر ما قابلیت‌ گسترش‌ فعالیتهای‌ تجاری‌ در آن‌ فراهم‌ باشد.
‌ ‌دست‌کم‌ بعضی‌ از مدیران‌ شرکتهای‌ غیرانتفاعی‌ ترغیب‌ شده‌اند که‌ به‌صورت‌ دسته‌جمعی‌ در زمینه‌ انتقال‌ تکنولوژی‌ حداقل‌ از لحاظ‌ مالی‌ مشارکت‌ بیشتری‌ داشته‌ باشند. موسس‌ شرکت‌ مذاکراتی‌ را بااین‌ منظور که‌ به‌صورت‌ بالقوه‌ شرکای‌ خود را از این‌ طریق‌ در پروژه‌ پیش‌ گفته‌ درگیر کند، ترتیب‌ داده‌ است. حداقل‌ چهارمیلیارد نفر از ساکنان‌ کره‌ زمین‌ در کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ زندگی‌ می‌کنند که‌ بازاری‌ بزرگ‌ و دست‌نخورده‌ محسوب‌ می‌شود. از طریق‌ کار با موسسه‌ ما شما قادر خواهید بود به‌عنوان‌ یک‌ همکار برنامه‌های‌ پایه‌ آموزشی‌ را در یک‌ کشور ارائه‌ کنید تا از آن‌ طریق‌ 40 الی‌ 50 مدرسه‌ تحت‌ پوشش‌ قرار گیرد. اجرای‌ کامل‌ این‌ برنامه‌ها 3 الی‌ 4 سال‌ طول‌ می‌کشد تا به‌ مرحله‌ای‌ برسد که‌ به‌اندازه‌ کافی‌ برای‌ ارزیابی‌ داده‌ها و اشتراک‌ آن‌ با وزارت‌ آموزش‌ و پرورش‌ کشور هدف‌ مورد استفاده‌ قرار گیرد.
‌ ‌در آن‌ صورت‌ اگر ما پروژه‌ خود را در کشور مربوطه‌ به‌نحو احسن‌ انجام‌ دهیم، وزارت‌ آموزش‌ و پرورش‌ کشور مزبور مصمم‌ خواهد شد پروژه‌های‌ مشابه‌ را ارتقا بخشد. سپس‌ کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ برای‌ تامین‌ منابع‌ مالی‌ لازم‌ جهت‌ اجرای‌ پروژه‌های‌ این‌چنینی‌ به‌ بانک‌ جهانی‌ یا اتحادیه‌ اروپا روی‌ خواهند آورد و تعداد مدارس‌ تحت‌ پوشش‌ را از 40 واحد به‌ هزار واحد آموزشی‌ ارتقا می‌دهند. آن‌گاه‌ بازار چنین‌ فعالیتهایی‌ رونق‌ خواهد یافت.

‌ ‌اندرسون‌ از موسسه‌ تاکید می‌کند بازاریابی‌ و تاثیر نامهای‌ بازارهای‌ معتبر تجاری‌ از مسائل‌ مهم‌ اجرای‌ چنین‌ پروژه‌هایی‌ به‌شمار می‌رود. موسسه‌ وی‌ سعی‌ می‌کند از طریق‌ فرایند انتشار خبرنامه‌های‌ مطبوعاتی، مشارکت‌ شرکتها را در این‌ زمینه‌ جلب‌ کند. اندرسون‌ می‌افزاید: ما از پیشنهادات‌ جدی‌ برای‌ آن‌ که‌ بتوانیم‌ حوزه‌ انتقال‌ تکنولوژی‌ به‌ کشورهای‌ فقیر را متحول‌ سازیم، استقبال‌ می‌کنیم.

شکاف دیجیتالی

شنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۸۴، ۱۰:۰۲ ق.ظ | ۰ نظر

شکاف دیجیتالی به معنای وجود نابرابری در دسترسی و استفاده از فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی (ICT) بین کشورهای توسعه یافته و عقب مانده است. آمار نشان می دهد که از هر دو نفر آمریکایی، یک نفر به شبکه اینترنت متصل است، حال آنکه از هر۲۵۰ نفر آفریقایی، تنها یک نفر به شبکه متصل می باشد.

برخی صاحبنظران معتقدند که تعداد کاربران اینترنتی در هر جامعه ای، معرف وضعیت فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی در آن کشور است. برای مثال در همین آفریقا، تنها یک میلیون کاربر اینترنتی وجود دارد که این رقم در انگلیس، بالاتر از ۱۰ میلیون نفر است. چرا که در آمریکا هر کارمند می تواند با پرداخت یک ماه حقوق خود یک کامپیوتر خریداری نماید و به اینترنت اتصال پیدا کند. اما در بنگلادش، یک کارمند باید حقوق ۸ سال را پس انداز کند تا از کامپیوتر و اتصال به اینترنت برخوردار گردد. رئیس کمیسیون ارتباطات هند که نهاد مستقل نظام دهی ارتباطات در این کشور را سرپرستی می کند، در سخنرانی اخیر خود در ۱۳ ژانویه ۲۰۰۳ در کنفرانس منطقه ای آسیا و اقیانوسیه برای تدارک «کنفرانس عالی سران جهان در باره جامعه اطلاعاتی» اظهار داشت که آسیا با بیش از ۳ میلیارد جمعیت که بیش از نصف جمعیت جهان است از ۶۰۰ میلیون کاربران اینترنت در جهان، تنها ۱۵۰ میلیون کاربر اینترنتی دارد.

اما واقعیت این است که ایجاد شکاف دیجیتالی بین کشورهای غنی و فقیر به نبود حداقل امکانات زیربنایی مثل سطح پایین سواد و آموزش و درآمد سرانه و ساختار فرهنگی- اجتماعی در کشورهای عقب مانده و کمتر توسعه یافته، بر می گردد. در این چارچوب، ارزیابی دکتر کاظم معتمدنژاد و دکتر یونس شکرخواه را در زمینه تأثیر شکاف دیجیتالی بر کشورهای عقب مانده و راه حل های کاهش این شکاف، جویا شده ایم که از نظر خوانندگان گرامی می گذرد

اکنون در گفتمان اروپایی ارتباطی مفاهیمی مثل «تکنولوژی برای دربرگیری اجتماعی» باعث شده

تا همه نهادها برای بهره ور ساختن جوامع تحت پوشش خود به طرزی جدی تر به فرایند پرکردن شکاف دیجیتالی بپردازند

* شکاف دیجیتالی بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه و تأثیر آن بر عمیق تر شدن عقب ماندگی کشورهای توسعه نیافته را چگونه ارزیابی می کنید؟

- دکتر معتمدنژاد: «شکاف دیجیتال» کنونی مورد بحث در جهان امروز، مظهر نابرابری دیرین امکانات ارتباطی و اطلاعاتی جهان است، که از دهه ۱۹۵۰ تاکنون در مباحثه های سازمان ملل متحد و بویژه یونسکو مطرح بوده است. برای مقابله با این نابرابری در اوایل دهه ۱۹۶۰، از سوی یونسکو معیارهایی در باره استانداردهای توسعه یافتگی وسایل ارتباط جمعی، شامل حداقل ۱۰ روزنامه روزانه، ۵ گیرنده رادیو، ۲ صندلی سینما و ۲ گیرنده تلویزیون (برای ۱۰۰ نفر جمعیت) در نظر گرفته شد که تاکنون این حداقل ها جز در مورد رادیو و در برخی از کشورهای در حال توسعه در مورد تلویزیون، هیچ کدام از این معیارها در باره مطبوعات و سینما تحقق نیافته است.

از دهه ۱۹۸۰، به حداقل ضریب نفوذ تلفن برای هر ۱۰۰ نفر جمعیت نیز توجه خاصی معطوف شد و با در نظر گرفتن آن که اکثر کشورهای آسیایی و آفریقایی و آمریکای لاتین در این زمان، حتی از داشتن یک دستگاه تلفن برای هر ۱۰۰ نفر جمعیت هم برخوردار نبودند، به دستیابی به ضریب های ۱ دستگاه، ۵ دستگاه و ۱۰ دستگاه برای هر ۱۰۰ نفر جمعیت، به نسبت وسعت عقب ماندگی های آنها توجه پیدا شد و هنوز هم گفته می شود که تعداد تلفن های توکیو یا نیویورک از تمام تلفن های کشورهای آفریقایی جنوب صحرا بیشتر است.

* اکنون در مورد دسترسی به اینترنت نیز مانند موارد مذکور، نابرابری ها و عدم تعادل های موجود بین کشورهای پیشرفته و کشورهای در حال توسعه، طرف توجه جهانی قرار گرفته اند و به سبب آن که رشد استفاده از اینترنت در کشورهای توسعه یافته با برخورداری آنها از ضریب های بالای نفوذ تلفنی و امکانات کامپیوتری، به طور بسیار سریع صورت می گیرد و کشورهای کمتر توسعه یافته یا توسعه نیافته از تلفن و کامپیوتر لازم برخوردار نیستند، شکاف ارتباطی و اطلاعاتی مربوط به آن که به «شکاف دیجیتالی» (شکاف عددی، رقمی یا الکترونی) مشهور شده است، وسیع تر و عمیق تر از شکاف های مربوط به وسایل ارتباط جمعی و تلفن است.

- دکتر شکرخواه: وقتی صحبت از شکاف دیجیتالی می کنیم در واقع باید ببینیم از کدام زاویه به این موضوع نگاه می کنیم. اگر از زاویه نیویورک و توکیو و لندن به مسأله نگاه می کنیم، خوب، همه چیز بر وفق مراد است و دنیا کاملا مجازی به نظر می رسد. اما از منظر موزامبیک و مالی و غیره، زندگی به روال سابق ادامه دارد. این حقیقت تلخ از زاویه آخرین گزارش های سازمان ملل، منظورم گزارش توسعه انسانی است، بیشتر چهره می نماید. طبق تازه ترین گزارش ها، کشورهای صنعتی که تنها ۱۵ درصد جمعیت زمین را شکل می دهند، ۸۸ درصد کاربران اینترنت هستند. اما همین رقم برای آسیا که یک پنجم جمعیت جهان را تشکیل می دهد به ۵ درصد هم نمی رسد و تلخ تر اینکه در کل آفریقای ۷۳۹ میلیونی، فقط ۱۴ میلیون خط تلفن وجود دارد و این یعنی کمتر از منطقه منهتن آمریکا.

در همین آفریقا فقط یک میلیون کاربر اینترنتی هست و مقایسه کنید این رقم را با کاربران اینترنت در انگلیس که بالاتر از ۱۰ میلیون نفر است.

در بحث شکاف دیجیتال بدبختی در اینجاست که همه چیز هم به سخت افزارها مربوط نمی شود. سواد هم نقش دارد و همینطور زبان. یعنی حتی اگر امکانات سخت افزاری هم برقرار و مساوی باشد، موانع دیگری مثل زبان وجود دارد. وقتی چهارپنجم محتوای اینترنت انگلیسی است و در دنیا از هر ده نفر، یک نفر انگلیسی می داند، حالا تکلیف بهره برداری از محتوا چه خواهد شد؟

* به نظر شما، مهمترین اثر نامطلوب شکاف دیجیتالی و عدم استفاده مناسب از فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات در چه بخشی از جامعه نمود بیشتری دارد؟

- دکتر شکرخواه: من فکر می کنم آسیب های شکاف دیجیتالی یکی در اقتصاد بسیار زیاد است و دیگری در آموزش. از نظر اقتصادی، کارشناسان این رشته بسیار صاحبنظرتر از من هستند و مقولات مرتبط با اقتصاد و پایه و تجارت الکترونیک را می توانند توضیح دهند.

اما از نظر آموزشی باید بگویم تکنولوژی های موسوم به ICT بسیار قابل انعطاف و مؤثرند. من به پروژه معروف هندی ها اشاره می کنم که ببینید کار با این تکنولوژی های ICT چقدر ساده است. هندی ها پروژه ای را برای بچه های خیابانی دهلی اجرا کردند که به پروژه حفره ای در دیوار معروف شد

(Hole in the wall). آنها در این پروژه مونیتورهای کامپیوترها را در چند خیابان دهلی در دیوار کار گذاشتند و از متعلقات کامپیوتر فقط ماوس، کلیدهای کیبورد و جوی استیک ها در اختیار این بچه های خیابانی قرارگرفت و یک اپراتور هم کار اتصال اینترنت را از درون یک کیوسک به عهده داشت. جوابی که این پروژه داد همه را بهت زده کرد. این بچه های خیابانی خودشان بدون آموزش،کلیک کردن و بازکردن منوها و کشیدن Icon را یاد گرفتند. آنها حتی کار با Paint و Word را هم خودشان یاد گرفتند و این در واقع یک آموزش بود که در آن مطلقا از معلم خبری نبود. خوب حالا شما خودتان خسارت ناشی از نبودن Ictها را برای آموزش محاسبه کنید. از داشتن حفره های دیواری تا داشتن پارک های تکنولوژیک و شهرهای شبکه ای و غیره. هرکدام، تأثیرگذاری های خاص خود را بر آموزش می گذارند.

* برای مهار کردن این شکاف دیجیتالی و یا حداقل برای کاهش این شکاف، چه نهادهایی مسئول ترند و چه باید کرد؟

- دکتر معتمدنژاد: برای مقابله با شکاف دیجیتالی در سال های اخیر از سوی سازمان ملل متحد و مخصوصا شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان، سیاست ها و برنامه های خاصی پیش بینی شده اند. در اعلامیه کنفرانس سران جهان به مناسبت آغاز هزاره سوم میلادی که در سپتامبر ۲۰۰۰، در محل سازمان ملل متحد در نیویورک تشکیل شد، بر مقابله با شکاف مذکور، تأکید فراوان شده بود. «گروه مطالعاتی ملل متحد در باره تکنولوژی های اطلاعات و ارتباطات» در راه توسعه و پیشرفت یک اقتصاد «معرف محور» جهانی، که از پاییز ۲۰۰۱ به فعالیت پرداخته است نیز به ترمیم شکاف دیجیتال توجه زیادی معطوف ساخته است. «برنامه ملل متحد برای توسعه» هم یک «برنامه فرصت دیجیتال» برای کمک به کشورهای در حال توسعه در این زمینه به اجرا گذاشته است.

* آقای دکتر، لطفا در مورد این کمک ها توضیح بیشتری بفرمایید.

- این کمک های مختلف شامل کمک تکنولوژی، کارشناسی، برنامه ریزی و تولید محتواست که بیشتر به کشورهای فقیر و عقب مانده تعلق می گیرد. در این گروه، شش کمیته تخصصی در شش زمینه کار می کنند. آنها در مناطق مختلف دنیا، قطب های اطلاعاتی ایجاد کرده اند که به آنها کمک می کند. این قطب ها از عده ای داوطلب در جنوب شرقی آسیا، در کشورهای عربی، حتی آسیای مرکزی، اروپا و آمریکای لاتین تشکیل شده اند و در آنها متخصصان کشورهای مختلف و مسئولین ارتباطات کشورها جمع می شوند و در مورد اینکه برای این جوامع چه کمک هایی می توان کرد، پیشنهادهایی می شود. ولی در ایران، متأسفانه ما با اینها هیچ تماسی نداریم.

* علت این عدم تماس چیست؟

- نبود هماهنگی در کارها. اما در ادامه بحث، باید بگویم یونسکو نیز از آغاز سال ۲۰۰۱، با ایجاد «بخش جامعه اطلاعاتی» در حوزه ارتباطات و اطلاعات خود، برنامه «اطلاعات برای همه» را اجرا می کند که یکی از هدف های مهم آن، تأمین دسترسی همگانی و عادلانه به اطلاعات الکترونی است.

گروه ۸ کشور بزرگ صنعتی جهان نیز از تابستان ۲۰۰۱ با تأسیس یک گروه مطالعاتی و عملیاتی در مورد مقابله با شکاف دیجیتال؛ در این زمینه فعالیت های خاصی را آغاز کرده است. بانک جهانی نیز در برنامه توسعه اطلاعات خود به این امر توجه مخصوص دارد. کنفرانس عالی سران جهان در باره جامعه اطلاعاتی که در پاییز سال آینده در ژنو تشکیل خواهد شد نیز یکی از اهداف مهم خود را جلب همکاری جهانی دولت ها و مؤسسات خصوصی و سازمان های غیردولتی برای از میان بردن شکاف دیجیتال تعیین کرده است.

اما با وجود تمام این برنامه ها و کوشش ها و فعالیت ها، در شرایط جدید توسعه سرمایه داری جهانی که بر مقررات زدایی و خصوصی سازی و آزادسازی فعالیت های اقتصادی و جهانی سازی هر چه بیشتر زمینه های صنعتی، تجاری، فرهنگی، ارتباطی و اطلاعاتی استوار شده است و منافع شرکت های بزرگ فراملی عملا بر منافع مردم جهان، چیره گردیده است موفقیت برنامه ها و سیاست های سازمان های بین المللی دولتی و غیردولتی برای ایجاد شرایط ضروری برای توسعه ارتباطات و اطلاعات در کشورهای در حال توسعه، چشم انداز امید بخشی ندارد. تجربیات چند دهه اخیر راجع به توسعه شکاف اقتصادی بین کشورهای پیشرفته صنعتی و کشورهای عقب مانده غیرصنعتی که نشانگر عمیق تر شدن فاصله سطح زندگی ۲۰ درصد جمعیت ثروتمند کشورهای پیشرفته و ۸۰ درصد جمعیت فقیر کشورهای آسیایی و آفریقایی و آمریکای لاتین شده است، خوش بینی ها را در این زمینه افزایش نمی دهد.

- دکتر شکرخواه: من فکر نمی کنم که بتوان برای پرکردن شکاف دیجیتالی، فرد یا نهادی را بدون مسئولیت دانست، هرچند که در اکثر کشورهای جهان PTT یا همان وزارتخانه های پست و تلگراف و تلفن که بیشتر حالا به وزارت ارتباطات و تکنولوژی تغییر نام داده اند، نقش محوری تری دارند. اما در هرحال، اکنون در گفتمان اروپایی ارتباطی مفاهیمی مثل «تکنولوژی برای دربرگیری اجتماعی» باعث شده تا همه نهادها برای بهره ور ساختن جوامع تحت پوشش خود به طرزی جدی تر به فرایند پرکردن شکاف دیجیتالی بپردازند و طبعا وقتی پای بحث مسایلی چون در برگیری تکنولوژیک یک جامعه پیش می آید، بحث مدل های دسترسی هم مطرح می شود و برای اینکه نهادهای مختلف مدل های خودشان را تسری بدهند، نوعی مشارکت بیشتر پدید می آید و بحث مالکیت، دولتی بودن، خصوصی بودن و سایر مباحث دسترسی در همین نقطه به یک نقطه بهینه می رسد. منظورم این است که فرضا اگر نقطه و یا مدل بهینه دسترسی فراهم شود، آیا به سواد دسترسی نیاز نداریم؟ حالا نقش آموزش و پرورش و آموزش عالی در ایجاد سواد دیجیتالی برای دسترسی به اطلاعات و بهره وری از آن چیست؟ پس همان طور که ملاحظه می کنید اصلا نمی توان به نگاه های بخشی و یا تونلی، به طرف پرکردن شکاف دیجیتال رفت.

من فکر می کنم با حذف اولین حلقه نظریه لرنر که همان حرکت از روستا به شهر باشد، چهار مرحله بعدی آن، یعنی سوادآموزی (وعلی القاعده این بار سوادآموزی دیجیتال)، در معرض رسانه ها قرار گرفتن، مشارکت اقتصادی و مشارکت سیاسی حالا کاملا معنی دار است و بنابر این معتقدم پرکردن شکاف دیجیتالی از طریق تنها یک نهاد یا بخش امکان پذیر نیست.

گفت و گو : معصومه کیهانی(ایران)

اینترنت و نقش آن در زندگی اجتماعی

چهارشنبه, ۹ شهریور ۱۳۸۴، ۱۰:۰۵ ق.ظ | ۳ نظر

شفیع شفیعی* - در دسامبر2003 در ژنو اجلاس جهانی سران برای جامعه اطلاعاتی (wsis) با حضور دبیر کل سازمان ملل تشکیل یافت در این اجلاس کوفی عنان اظهار داشت؛ «موضوع های مربوط به حاکمیت بر اینترنت بسیار زیاد و پیچیده است. اما علاقه مشترک همه جهانیان این است که امنیت اینترنت تضمین شود وقابل اعتماد باشد. برای حاکمیت بر اینترنت باید مدلهای مشارکتی و دربرگیرنده همه ایجاد شود .این محیط ارتباطی باید در دسترس مردم جهان و پاسخگوی نیازهای آنان باشد.برد وکشش کنونی آن بشدت ناعادلانه است واکثریت عظیم مردم جهان هنوز از آن بی بهره اند».

امروزه فن آوری اطلاعات به مدد فناوری ارتباطات فراگیرشده و جهان را دگرگون ساخته است. گسترش ارتباطات و تکنولوژی رایانه ای با همگرایی و وحدت این دو فرایند پرتکاپو و پویا شتابی مضاعف یافته و جامعه اطلاعاتی حاصل این همراهی است.

مهمترین تغییراتی که این فناوری در جهان بوجود آورده بوسیله مارشال مک لوهان در یک عبارت خلاصه شده است و آن تبدیل جهان به یک دهکده جهانی است. بدین معنا که مردم نقاط مختلف در کشورهای سراسر کره زمین به مثابه ساکنان یک دهکده امکان برقراری ارتباط با یکدیگر و اطلاع از اخبار و رویدادهای جهانی را دارند.

پیشرفت های حاصله در فن آوریهای ارتباطاتی و تکنولوژیهای مخابراتی در تقاطع خود یک فرایند کلان آفرید که از دل آن پدیده ای محیرالعقول بنام اینترنت بوجود آمد. ظهور اینترنت به عنوان یک ابزار جدید سریع و ارزان ارتباطی عرصه های مختلف زندگی بشر را دچار دگرگونی کرد و از بسیاری جهات معنا و مفهوم جدیدی به ابعاد آن بخشید. اینترنت با درنوردیدن فاصله های زمانی و مکانی جهان را برای همه به عرصه حضور تبدیل کرد.

با این مقدمه امروزه نقش اینترنت در زندگی اجتماعی و در عرصه های علمی و فنی انکار ناپذیر بوده و در برنامه ریزی های توسعه اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی جایگاه ویژه ای به فناوری اطلاعات و ارتباطات داده می شود ، استفاده از تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات و در راس آن اینترنت موجب کاهش فاصله طبقاتی شده و در فضای مجازی پایگاه اجتماعی جدید به کاربران اعطا می کند و حتی تفاوت های جنسیتی را نیز کاهش می دهد(مرتن و لازارسفلد). افزایش توانایی اعمال قدرت (تیم جردن) ، همگن سازی سلیقه ها ، نزدیکی خواست ها و انتظارات افراد (ژان کازنو)، افزایش مشارکت اجتماعی (ژان استوتزل) ، گذران اوقات فراغت و ورود مفاهیم جدید در زندگی روزمره (دانیل بل) ، امکان برقراری سریع ارتباط ، اطلاع از اخبار و رویدادهای جهانی (مک لوهان ) ،تبادل فرهنگی، دستیابی سریع به یافته های علمی جدید، کاهش هزینه های ارتباطی ،آزادی در تبادل اطلاعات ، افزایش میزان آگاهی عمومی و … از مزایای عمده و کارکردهای قابل توجه گسترش استفاده از ارتباطات اینترنتی بشمار میروند.

آمار و ارقام نشان می دهد که طی چند سال اخیر تعداد استفاده کنندگان از شبکه اینترنت در کشورهای مختلف کسترش فوق العاده ای یافته بطوریکه این رقم در سه سال اخیر در ترکیه به بیش از10 برابر یعنی حدود 5 میلیون نفر رسیده است. همین آمار نشان میدهد که ایران از نظر میزان بهره مندی از اینترنت در بین178 کشور جهان رتبه هشتادوهفتم را دارد که بر اساس طبقه بندی اتحادیه جهانی مخابرات جزو کشورهای متوسط بشمار میرود.

بر این اساس به برخی از نتایج مطالعاتی که در ارتباط با جایگاه اینترنت در زندگی و گسترش آن در جامعه انجام گرفته اشاره می گردد:

- تحقیقی توسط سمیه کارگرنژاد (1383) در میان دانشجویان پزشکی ارومیه به روش پیمایشی انجام گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که 4/56درصد دانشجویان با اینترنت آشنایی ندارند و یا اصلاّ کار نمی کنند و حدود 4/54درصد را دختران شامل میشوند و 3/26درصد از دانشجویان دارای کامبیوتر شخصی هستند.

- تحقیق دیگر که توسط سازمان ملی جوانان انجام گرفته نشان می دهد که تعداد کاربران اینترنتی در ایران در سال 1381 حدود 2/3میلیون نفر می باشد که پیش بینی میشود این تعداد با توجه به افزایش نفوذ اینترنت در ایران به 15 میلیون نفر برسد. براساس نتایج این مطالعه بیش از 35درصد استفاده کنندگان از اینترنت را قشر جوان تشکیل میدهند و میانگین وقت صرف شده برای استفاده اینترنت 52 دقیقه در هفته بوده است.

- مطالعه ای دیگر توسط خانم تهمینه شاوردی پژوهشگر پژوهشکده علوم انسانی جهاد دانشگاهی با عنوان بررسی میزان و نحوه استفاده از اینترنت در میان دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران انجام گرفته است . بر اساس نتایج اولیه این بررسی به طور متوسط 200 کاربر به طور شبانه روزی در اتاق گفتگو حضور دارند اهداف این مطالعه آگاهی به ویژگیهای فردی - اجتماعی و خانوادگی کاربران اینترنت میزان و زمان استفاده کاربران اینترنت نحوه استفاده کاربران اینترنت و میزان وابستگی به اینترنت در میان کاربران می باشند که به روش پیمایشی با استفاده از برسشنامه صورت می گیرد و تعداد نمونه آن 240 نفر است .

- مطالعه ای دیگر در کشور ترکیه نشان می دهد که تعداد استفاده کنندگان از اینترنت در ترکیه طی دوره 2002-1999 میلادی از450 هزار نفر به 9/4 میلیون نفر افزایش یافته است و حدود 7درصد جمعیت ترکیه از اینترنت استفاده می کنند میزان رایانه های شخصی در دست مردم 45در هزار و بیشتر استفاده کنندگان را جوانان و 73 درصد را مردان تشکیل می دهند.

همانطور که ملاحظه گردید اینترنت امروزه می رود که جایگاه ویژه ای در ساختار زندگی خانواده ها پیدا کند و کامپیوتر بعنوان تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات همانند تلویزیون بعنوان یک وسیله اما با کارکردی متفاوت تر، متنوع تر و تخصصی تر وارد خانه شده و عرصه زندگی اجتماعی را دچار تغییر و تحول نموده و روابط اجتماعی جدیدی با ویژگیهای نوین در جامعه حاکم می سازد.

در کشور ما نیز در چند سال اخیر استفاده از اینترنت گسترش چشمگیری یافته و هم اکنون در بسیاری از خانواده ها، سازمانها و شرکتهای خصوصی در دسترس عمومی قرار گرفته و مورد استفاده قرار می گیرد. طی5-4 سال اخیر تعداد موسسات ارائه دهنده خدمات اینترنتی افزایش قابل توجهی داشته و به بیش از15 برابر رسیده است. کافی نت ها در نقاط مختلف شهر توسعه یافته و روز بروز توسعه می یابند و جوانان بخشی از نیازهای ارتباطی خود را از طریق کافی نت ها برآورده می کنند . در بسیاری از خانواده ها کامپیوتر مورد استفاده قرار می گیرد و بسیاری دیگر به جهت ضرورتی که بوجود آمده در صدد تهیه آن هستند.

با در نظر گرفتن اهمیت اینترنت و استفاده از آن در زندگی امروز و ورود آن به خانه ها و با توجه به نیازی که در عرصه زندگی اجتماعی بوجود آمده میزان آگاهی مردم از اینترنت وکارکردهای آن و همچنین نگرش ها و تمایلات و سوگیریها در مورد اینترنت بعنوان مسائل اساسی در جامعه شهری بشمار میروند که این سوگیریها و نگرشها با توجه به ویژگیهای فرهنگی حاکم بر جامعه ما، قابل تامل به نظر میرسد.

*دانشجوی کارشناسی ارشد پژوهش علوم اجتماعی

فضای سایبرآرمان شهر کیست ؟

چهارشنبه, ۹ شهریور ۱۳۸۴، ۱۰:۰۳ ق.ظ | ۰ نظر

ممکن است از فضای سایبر به عنوان نوعی آرمان شهر یاد کنند که در آن هر نوع درخواست ارتباطی امکان پذیر باشد. اما پرسش این است که چه کسی قرار است بر این آرمان شهر حکومت کند؟ ما کاربران اینترنت تصور می کنیم که با حرکتی موزون و آرام به درون این آرمان شهر وارد خواهیم شد تا به مقاصد خلاقانه مان صورت واقع ببخشیم. درست همانطور که به اینترنت وارد شدیم. اما دیگرانی هم هستند که این آرمان شهر را طراحی کرده اند. برای ورود به این آرمان شهر، دیگران نیز خود را آماده کرده اند.
کاربران فعلی برای هر ساعت استفاده از اینترنت مبلغ کمی پرداخت می کنند و از هر هزینه دیگر کاربری گله مندند و انتظار هم دارند برای هر کاربر، پهنای باند وسیع مورد نیاز فراهم باشد. از سوی دیگر، صنعت رسانه ای می تواند ترافیک ارسال و دریافت موجود را وارد اینترنت کند، ترافیکی باارزش ارسال و دریافتی بسیار بیشتر از پست الکترونیکی و مراجعه به سایت ها که پهنای باند زیادی را طلب می کند، کاربران فعلی تمایل دارند قیمت های معمولی را برای مراسلات بپردازند، در حالیکه صنعت رسانه ای هر چقدر لازم باشد پرداخت می کند و البته هزینه ها را نیز از طریق مصرف کنندگان جبران می کند.
از دیدگاه صرفا اقتصادی، انتظار می رود منافع صنعت رسانه ای، قوانین خود را در مسیر دستیابی به فضای سایبر حاکم کند، درست مانند مالک زمینی که با سرمایه گذاری خود انتظار دارد کسی که روی زمینش کار می کند مبلغ بیشتری بپردازد، حال چه صحبت از خرید طیف ماهواره ای باشد یا قانون گذاران لابی کنند. (جیب های بدون ته مسیر خود را پیدا می کنند). با این حال، ملاحظات اقتصادی، تعیین کننده ترین عامل وضع مقررات فضای سایبر نیستند، بلکه ممکن است جنبه های سیاسی مهم تر باشند. سلطه مداوم رسانه های جمعی بر نظام های توزیع اطلاعات، برای ایفای نقش همیشگی رسانه ها به عنوان هدایت گر افکار عمومی، ضروری است. این نقش، همان طور که دیده شد، ماموریتی خطیر در تداوم فرایند جهانی شدن و کنترل اجتماعی نخبگان به صورت عام است.
مرور تاریخ صنعت رادیو در دهه 1920 آمریکا آموزنده است: در دهه 20، جنگی در گرفت. رادیو در راه بود و همه می دانستند که رادیو کالایی همچون کفش نبود که بازار خوبی داشته باشد، می بایست برایش مقرراتی وضع کرد و سئوال اساسی این بود که چه کسی باید مسئولیت این کار را به عهده داشته باشد. گروه های ضعیف و مجزایی مانند کلیسا، اتحادیه های کارگری و برخی گروه های دانشجویی وجود داشتند که سعی می کردند برای تبدیل رادیو به یک پدیده منفعت عمومی، سازمان دهی کنند. اما کاملا ناکام ماندند و رادیو کاملا تجاری شد.ملل دیگر راه دیگری برگزیدند (برای مثال بی.بی.سی در انگلستان) اما همان گونه که ذکر شد، این بار نیز الگوی آمریکایی بود که غلبه یافت.
دو عامل پیش برنده قرینه در فرایند انحصاری کردن تجاری، یکی ضرورت اقتصادی (مبارزه برای ساکت کردن نمایندگان مستقل که قصد جلب توجه مخاطبان را دارند) و دیگری ضرورت سیاسی (حفظ کنترل بر افکار عمومی) هستند. سازوکار سلطه شامل مالکیت متمرکز زیرساخت ها بروکراسی های دریافت مجوز، حقوق مالکیت اطلاعات، قوانین هتک حرمت، ساختار های قیمت گذاری، ایجاد کمبود توزیع مصنوعی و قوانین سانسور می شود. این تاکتیک ها در تمام دوره حیات فناوری رسانه ای الکترونی که با رادیو شروع می شود، مورد استفاده قرار گرفته اند و این بهره برداری را می توان بخشی از فرایند تجاری کردن فضای سایبر دانست.درواقع، اولین علایم بهره برداری از این تکنیک های کاملا آشکار محور اصلی اینترنت آمریکایی خصوصی شده است: تثبیت مالکیت در تله کام و شرکت های ارایه دهنده خدمات اینترنتی شروع شده است. سازمان جهانی مالکیت اطلاعات (WIPO)، مقررات محدودکننده حق مولف جهانی را وضع می کند که آمریکا با آب و تاب، تنبیه های شدید کیفری را برای آن تعیین کرده است. تبلیغات ضداینترنتی جاری در سراسر جهان، ممنوعیت و محدودیت های محتوایی آن را بیشتر کرده است. در مواقعی که فعالیت های غارتگرانه سنتی امکان پذیر باشد، قیمت گذاری به طور فزاینده به «نیروهای بازار» سپرده می شود، رویه های هتک حرمت عجیب به وجود می آیند و با تلاش برای متمرکز کردن ثبت نام های سایت ها، حرکت در جهت دریافت مجوز شرکت های ارایه دهنده خدمات اینترنتی سریع می شود و همه اینها مراحل ابتدایی فرایند تجاری شدن هستند.
قانون اصلاحات تله کام آمریکا در سال 1996 را در نظر بگیرد، فرض بر این است که این قانون به «رقابت فزاینده» منتهی شود. ولی رقابت فزاینده به چه معنی است؟ مرحله گذری وجود دارد که در آن به این نتیجه می رسیم که «رقابت در حال وقوع است.» پس از این مرحله، رقابت به بازی اقتصاد آزاد تبدیل می شود، مخصوصا اگر فضای فعلی حذف نظارت دولت و اقتصاد آزاد و نبود اقدامات ضدانحصاری پابرجا باشد. راه بازگشتی وجود ندارد و تضمینی هم نیست که اگر رقابت از بین برود، نظارت مجدد دولت برقرار خواهد شد.تحکیم به صورت عمومی و افقی مجاز است. یک شرکت مخابراتی می تواند فضایش را توسعه دهد، بفروشد یا با شرکت های رسانه ای ادغام شود. قیمت ها و تعریف خدمات به وسیله «بازار» تعیین می شوند. این مسئله را باید در نظر داشت که قانون تله کام از طریق تلاش های تله کام و بزرگان رسانه ای و برای تفسیر مناسب «رقابت فزاینده» ارایه شد. همچنین باید توجه داشت که فرایند جهانی شدن سعی دارد الگوی رسانه های آمریکایی را تبلیغ کند.
همان گونه که صنعت رسانه ای به طور فزاینده عمودی ادغام می شود (و مالک زیرساخت های توزیع مانند ماهواره ها، کابل ها و امثال آن می شود) و شبکه دیجیتال به سمت اجرایی شدن سوق می یابد، صنعت رسانه ای به دنبال تلفیق و تملک تله کام بر می آید.
مسیر نهایی یک تک ابر صنعت رسانه ای _ مخابراتی، زیر نفوذ یک گروه شرکت های بزرگ ادغام شده عمودی، دنبال کردن نیروهای حیرت آور بین مجموعه شرکت های مشترک برای ادغام شدن است. درحقیقت نظارت بر فضای سایبر حکم فرما خواهد شد. اما خبر زیر گویای این است که مطابق الگوی جهانی گرا، نظارت به وسیله و برای شرکت های بزرگ اعمال می شود: بروکسل (رویتر)- یکی از مقامات عالی رتبه مخابراتی اتحادیه اروپایی، خواستار تدوین منشور بین المللی کنترل اینترنت و سایر شبکه های الکترونی شد. وی گفت: نقش این منشور، تحمیل مقررات جزئی نیست مگر در مواقع خاص (صور غیراخلاقی کودکان و شبکه های تروریستی).
این مقام اتحادیه اروپایی افزود که این منشور توافقنامه های موجود و مورد مذاکره در سازمان جهانی تجارت و سازمان جهانی مالکیت های معنوی و اصول مورد توافق سایر طرف ها از قبیل گروه هفت کشور صنعتی را به رسمیت می شناسد.از دیدگاه اقتصادی، هدف اصلی انحصاری کردن، ایجاد بازار و فضای «هرچه تیغمان برید» است. بازاری که در آن کالاها بدون در نظر گرفتن کالاهای رقیب و با قیمت پایین تر، فقط بر این مبنا که «مصرف کنندگان انبوه برای این کالا چقدر می پردازند؟» تعیین قیمت می شوند و این الگوی بازاری است که امروزه وجود دارد. برای مثال، در سینما و ویدئوکلوپ ها که در آنها فیلم ها بر مبنای علاقه مصرف کنندگان و نه بر مبنای قیمت رقابت می کنند، حق مولف بنیان این شیوه عمل است و سازمان جهانی مالکیت های معنوی به سختی مشغول تهیه یک نسخه صنعتی از حق مولف برای فضای سایبر است.شرکت های بزرگ با یکدیگر رقابت خواهند کرد، ولی رقابت آنان در حوزه های کسب محتوا، یعنی ارایه موفق تولیدات، سطح پوشش و گسترش قلمرو بازارشان خواهد بود. این رقابت سرگرمی های تحریک کننده تری را برای مصرف کنندگان به دنبال دارد ولی به عنوان یک شهروند، خدمات کم ارزش تری به آنها ارایه می شود، زیرا حوزه و پیام سرگرمی های آنها (و اطلاعات) محدود و در قالب منافع شرکت های صنفی است.
قوانین سختگیرانه سازمان جهانی مالکیت های معنوی اصولا دلالت بر این دارد که هر مصرف کننده باید به ازای دریافت هر یا همه تولیدات رسانه ای، پول بپردازد، ضبط برنامه ها روی نوار یا سی دی یا ارسال آن به دیگری غیرقانونی است و سازوکاری (شامل نظارت و تدارک فنی وسایل ارتباط جمعی) برای اجرای موثر این قوانین وجود خواهد داشت.
مقررات مربوط به هتک حرمت، حق مولف و تصاویر غیراخلاقی با هم ترکیب شده و فرهنگ اینترنت را در نهایت غیرقابل قبول می سازند. برای مثال، تابلوی اعلانات به شکل باز وجود ندارد و نیاز است ماهیتا کارکنان حرفه ای، موارد رسیده را از فیلتر بگذرانند تا احتمال تعقیب قانونی را از بین ببرند، درست مانند ویراستاران، دارندگان فهرست، ناخواسته تبدیل به سانسورچی هایی می شوند تا صحت و سقم اظهارات فرستندگان مطلب را تعیین کنند. به نظر می رسد تقدیر این است که در جهان باز غیر اقتصادی امروز اینترنت مانند رادیو شهروند آمریکا یا رادیو و تلویزیون منافع عمومی در حاشیه قرار بگیرد و بدین ترتیب سلطه تجاری فضای سایبر و سلطه صنفی جامعه را کامل کند.
قدرت مالکیت انحصاری، در محیطی بدون دخالت دولت، تبدیل به قدرتی می شود که مقوله های خدمات را تعیین می کند و قیمت گذاری ها را مطابق با اهداف سیاسی یا اقتصادی مالکین انجام می دهد.توانایی توزیع تولیدات رسانه ای به میزان منطقی در سطح مخاطبان فراوان که هنوز جمع محسوب می شوند، تبدیل به توانایی تاسیس یک شرکت رسانه ای رقیب می شوند که همانند سرمایه گذاری های بزرگ، فقط هزینه تولید داشته باشد. این دقیقا همان وضعیتی است که کارتل های رسانه ای از آن پرهیز می کنند و جلوگیری از راه اندازی توزیع را همان کنترل توزیع می دانند که در مورد تلویزیون، پهنای باند کم به معنی مجوزهای پرهزینه است. در مورد فضای سایبر، کارتل می تواند کنترل سنتی توزیع را با تعیین خدمات و قیمت گذاری به گونه ای به دست آورد که توزیع رسانه ای به طور مصنوعی پرهزینه شود و فقط در مقیاس بزرگ با سرمایه گذاری بزرگ، به صرفه باشد.
در مورد شبکه های گروهی غیرتجاری صحبت از فهرست های کوچک با کمتر از یکهزار نفر است. فکر می کنید هزینه ارسال یک پیام به یک نفر در فضای سایبر چقدر است؟ من تصور می کنم که اگر تیغشان ببرد، به اندازه ارسال یک پیام از طریق نامه سفارشی است. ممکن است برای شما خیلی گران به نظر برسد ،ولی چه می توانید بکنید؟ در دنیای نیروهای بازار انحصاری همین است که هست. بروشور تبلیغاتی هنوز می تواند به این شعار ببالد که «پیامتان را بلافاصله، به هر کس، در هر کجای این جهان که باشد، ارسال کند. آن هم با نرخی نازل به اندازه قیمت یک تمبر پست شهری.»
با 25 سنت به ازای هر دریافت کننده خواهیم دید این پدیده فهرست پستی اینترنتی چه خواهد شد: برای یک فهرست پانصد نفری مبلغ 125 دلار مستقیم عاید شرکت مخابراتی می شود. می توان با عددها بازی کرد. صحبت از پرداخت توسط دریافت کننده کرد و یادآور شد که کاربران شرکتی برای شبکه سازی با هزینه قابل پرداخت تاکید دارند، ولی باید گفت که با وجود این، قیمت گذاری کنترل شده انحصاری، این قدرت را دارد که نهادها را از الگوهای کاربری اینترنتی خارج کند، زمان زیادی طول نخواهد کشید که به وضعیتی باز گردیم که گروه ها و ناشران کوچک به فکر روش های پرداخت هزینه ماهیانه مراسلات پستی خود باشند. صنعت شرکت های رسانه ای با ارسال پیام های فرد به فرد و همچنین توزیع تولیدات تجاری خود، پول زیادی به جیب می زنند، مطابق نتیجه ای که این شرکت ها از تحلیل کارآمدی هزینه- فایده خود می گیرند، تعیین خواهند کرد که آیا شبکه ای شدن شهروندان به صورت وسیع را ترویج کنند یا نه. اگر مایل نباشند، ترغیبی صورت نمی گیرد مگر به روش حاشیه ای که رادیو های شخصی(Radio HAM) عمل می کنند (رادیویی برای آنان که وقت و پول اضافی دارند و بیشتر درباره رادیوی شخصی گفت و گو می کنند). ممکن است تصور کنید که نوعی صنعت چت روم های تجاری یا گروه های گفت و گو به وجود خواهد آمد و منحصر به نوعی برنامه های رادیویی بحث و گفت و گوی آنلاین با عناوینی همچون «اپرا وینفری» ، «تد کوپل» و «لری کینگ» معروف خواهد شد که در آنها مهمانانی که به گونه تصادفی انتخاب شده اند، حضور خواهند داشت. بحث آنلاین نیز می تواند یکی از تولیدات جدید رسانه ای و جنبه اقتصادی توزیع آن، باب میل کارتل ها باشد.
دورنمای دموکراسی و فضای سایبر تیره است و به نظر می رسد همانند همه فناوری ها، فضای سایبر خودش بیشتر به یک مشکل تبدیل می شود تا یک راه حل، سعی من این خواهد بود پاسخ سئوال: «ما چه کاری از دستمان بر می آید؟ را بدهم، ولی ابتدا اجازه دهید مجدد سری بزنیم به موضوع اصلی این مجموعه یعنی دموکراسی الکترونی» .
• وسایل ارتباطی انحصاری
صنعت رسانه های جمعی نیز مانند اینترنت، شبکه جهانی وسایل ارتباطی است و دستیابی به اطلاعات بی پایان را امکان پذیر می کند. هرچند، در ورای این تشابهات، این دو تفاوت های بسیاری نیز دارند.
مبادلات اینترنتی، غیراقتصادی است ولی رسانه های جمعی به طور فزاینده ای تجاری هستند. در اینترنت هر کسی می تواند انتشار دهد در حالی که نشر از طریق رسانه های جمعی در کنترل مالکین آنهاست. طیف وسیعی از تفکرات عمومی در اینترنت یافت می شود، اما بحث و گفت و گو در رسانه های جمعی محدود و به طور حساب شده ای انعکاس جهان بینی مالکین آنهاست. در رسانه های جمعی به غیر از مشارکت های داوطلبانه، «مالکین محتوا» و «تولیدکنندگان محتوا» وجود دارند. به جای فهرست پستی رایگان، لینک های وب و کارگزاران داوطلب ارسال در اینترنت، توزیع کنندگان محتوا شامل شبکه های پخش، اپراتورهای کابلی، اپراتورهای ماهواره ای، سینماهای زنجیره ای و ویدئوکلوپ ها و به جای مجموعه مخاطبان مشارکت کننده یا شبکه وندها، مصرف کنندگان رسانه های جمعی وجود دارند.
در هر دو شبکه، محتوای اطلاعات، نشان دهنده منافع و علایق مالکین آنهاست. این موضوع در اینترنت به معنی این است که محتوا به وسعت جامعه است، اما در رسانه های جمعی، دیدگاه باریکی از محتوا نشان دهنده این حقیقت است که مالکیت رسانه های جمعی در بعد جهانی به صورت روز افزون به سوی متمرکز شدن در یک باند بزرگ از شرکت های در هم ادغام شده، پیش می رود.
رسانه های جمعی در خدمت گفتمان، آموزش و دموکراسی مشارکتی نیستند و در عوض به گونه ای طراحی می شوند که تولیدات مورد نظر شرکت ها را به «مصرف کنندگان» برسانند و از پس افکار عمومی برآیند.صنایع رسانه ای و مخابراتی آمریکا مدت هاست خصوصی شده اند، با این حال، شکل شرکتی شده رسانه های جمعی به طور کلی در ایالات متحده ظهور یافته است. عمدتا این مدل آمریکایی است که در حال تبدیل شدن به یک ارزش جهانی است، بخشی به دلیل اینکه آمریکا یک روش اقتصاد خرد را ارایه کرده که در حال تبدیل شدن به شرایط جهانی است (اقتصاد تحت تاثیر شرکت) و بخشی نیز به این دلیل که آمریکا به طور موثر سیاست های حمایت از شرکت های خود را در مجامع بین المللی ترویج می کند.
نظام های رادیو تلویزیونی دولتی به سرعت در فرایند جهانی شدن، خصوصی می شوند و گردانندگان رسانه های شرکتی با جیب های بدون ته خود، آنها را به چنگ می آورند و بدین ترتیب، الگوی رسانه های آمریکایی را در جهان تبلیغ می کنند، هر چند این گردانندگان آمریکایی خود تنها خریداران بازار نباشند. الگوی آمریکایی الگویی انحصاری است: درست مانند گروه هفت خواهران که بر بازار جهانی نفت تسلط دارند، بر صنعت رسانه ها نیز دسته ای از سرکردگان مسلطند. نشریه نیشن، در سوم ژوئن 1996 نقشه راه صنعت اخبار و سرگرمی آمریکا را بسیار خوب ارایه داد و هژمونی مشترک جنرال الکتریک، تایم _ وارنر، دیزنی کپ سیتیز، و وستینگهاوس را به تصویر کشید. این سرکردگان به صورت عمومی ادغام شده اند، یعنی نه تنها دارای محتوا و وسایل تولیدند، بلکه نظام های توزیع ایستگا های پخش رادیو و تلویزیونی، ماهواره ها، سیستم کابلی و سینماهای زنجیره ای را نیز در اختیار دارند. ممکن است در وهله اول تایم وارنر و دیزنی را شرکت های رسانه ای بدانیم اما برای جنرال الکتریک و ویستینگهاوس، رسانه ها جنبه فرعی دارند.
آنها در هر زمینه ای فعال هستند، از نیروگاه های هسته ای گرفته تا هواپیماهای جنگی، بیمه و وسایل پزشکی. سیاست های رادیو تلویزیونی آنها نه تنها انگیزه سودهای شرکت های رسانه ای خود، بلکه به همان اندازه منافع کلی مجموعه های تحت مالکیت خود را نیز منعکس می کنند. برای مثال به نظر نمی رسد ان.بی.سی (NBC) دخالتی در جریانات پشت پرده مربوط به مسایل ایمنی راکتورهای هسته ای جنرال الکتریک یا فساد موجود در قراردادهای جنرال الکتریک با دولت آمریکا، داشته باشند. وقتی سخن از مالکیت رسانه های جمعی و تاثیر بیشتر آگهی دهندگان شرکت ها به میان می آید، تعجبی نخواهد داشت که محتوای رسانه های جمعی، نه فقط اخبار بلکه برنامه های سرگرم کننده نیز انعکاس دهنده یک دیدگاه جهانی دوستدار منافع شرکتی به طور عام است. با ظهور جهانی شدن، این چهار مجموعه به همراه روپنت مرداک و دیگران، برای خرید وسایل تولید و توزیع در مقیاس جهانی، با هم به رقابت می پردازند. روند آشکار پس از مرحله تعدیل نیرو به سوی صنعت رسانه های جمعی جهانی زیر سلطه دسته ای از شرکت های فراملی است.
جهانی شدن صنعت رسانه ای به معنی تسلط شرکتی جریان های جهانی اطلاعات و مدیریت متمرکز افکار عمومی جهانی است. در حالیکه رویه اینترنت بر امکان بالقوه فضای سایبر برای اتصال شهروندان به یکدیگر به صورت مشارکتی استوار است. صنعت رسانه ای جمعی زیرسلطه شرکت ها، فضای سایبر را به مثابه یک نظام توزیع تولیدات و وسیله ای برای کنترل افکار می انگارد. ارزیابی کاربرد فضای سایبر نیازمند بررسی محیط سیاسی شکل گیری فضای سایبر و نگاهی دقیق تر به موضوع دموکراسی است.

جامعه اطلاعاتی را سیاسی نکنیم

شنبه, ۵ شهریور ۱۳۸۴، ۱۲:۵۶ ب.ظ | ۱ نظر

علی شمیرانی - طی سال های گذشته و با توجه به نوع نگاه خاصی که به پدیده اینترنت و فناوری اطلاعات در کشور وجود داشت، همواره بر پرهیز از رنگ و بو دادن سیاسی به این مساله از سوی دست اندر کاران تاکید می شد.

آگاهان معتقد بودند که برخی از مسوولان نگاه مثبتی به بحث اینترنت و فناوری اطلاعات ندارند و نگاه "اینترنت ابزار استکبار جهانی است" وجود داشته و دارد.البته این نوع دیدگاه نیز در جای خود قابل طرح و دفاع نیز هست لیکن موضوع اصلی چیز دیگری است.

موضوع این جاست که با وجود چنین رویکرد و دغدغه ای که جای تامل نیز دارد نباید به وضع و نگرانی موجود دامن نیز زد(مگر آنکه هدف واقعاً دامن زدن باشد که آن بحث دیگری است). این مقدمه از آن جهت گفته شد که روز گذشته اخباری مبنی بر لغو دومین اجلاس جامعه اطلاعاتی و جامعه مدنی غرب آسیا و خاورمیانه که قرار بود از روز سه شنبه در جزیره کیش برگزار شود، منتشر شد. جالب آنکه نخستین خبرها در گفت و گو با رادیو فردا و آن هم با افرادی همچون ماشاءلله شمس الواعظین سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات منتشر شده که ماهیت این رسانه و این فرد کاملاً‌ سیاسی است و قبلاً نامی از وی در مباحث مربوط به جامعه اطلاعاتی شنیده نشده است.

سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات به رادیو فردا گفته " ظاهرا به دلایل متعدد از جمله این که شرط گذاشته بودند از ایران چیزی گفته نشود، سخنی به میان نیاید، در مورد به ویژه عناوین این نشست مثلا فرض کنید دسترسی آسان به اینترنت، فیلترینگ در سایتها، آزادی بیان، اینها از عناوین مهم این نشست بوده که باید گزارش مقدماتی آن برای اجلاس ژنو آماده می شد و اجلاس ژنو سند نهایی را برای اجلاس سران در تونس تحویل می داد و تسلیم می کرد. عملا با منع برگزاری این نشست دوم درواقع ما بیان کردیم و اعلام کردیم و پذیرفتیم که آزادی بیان و حقوق بشر و مسائل مربوط به اینترنت و فیلترینگ سایت ها عملا پذیرفته شده است در ایران و مشکلاتی در این زمینه ها وجود دارد. درواقع با منع برگزاری این نشست دولت ما حالا چه دولت جدید، چه قبلی عملا پذیرفته است که در ایران مشکلاتی در این حوزه ها وجود دارد."

بدیهی است در ایران نیز همچون بسیاری از کشورهای دنیا همچون آمریکا و اروپا خطوط قرمزی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. برای مثال در آمریکا انتشار تصاویر اجساد سربازان این کشور ممنوع است یا در اروپا سایت های تبلیغ تفکرات نازیسم و نئو نازیسم فیلتر شده و مورد پیگرد قرار می گیرند. (در خصوص مسایلی ضد اخلاقی که نیز اجماع جهانی وجود دارد) بنابراین هر کشور به مسایل خاصی حساسیت دارد که ممکن است برای کشور دیگر کم اهمیت، بی اهمیت و یا حتی غیر قابل پذیرش باشد چراکه این حساسیت ها ریشه در مسایل فرهنگی، مذهبی، سیاسی و... هر کشور دارد. بنابراین اینجا تفاوت در جنس و وسعت خطوط قرمز است وگرنه اصل خطوط قرمز پذیرفته شده است.

با این تفاسیر طرح سیاسی مسایل مربوط به جامعه اطلاعاتی و نگاه صرف سیاسی به آن قطعاً تبعات خاص خود را در پی خواهد داشت. تصور کنید که مفهوم "جامعه اطلاعاتی" در اذهان عمومی مترادف شود با عبارتی همچون "تهاجم فرهنگی". حتماً می توان حدس زد که در آن صورت چه اتفاقی رخ خواهد داد و این موضوعی است که شاید کمتر کسی خواهان آن باشد.

شاید برخی نیز بگویند جنس فیلترینگ ها و مسایل موجود در ایران با جایی همچون اروپا و آمریکا متفاوت است لیکن با فرض قبول این نظر( و ندیده گرفتن روش برخورد کشورهایی همچون چین و عربستان با پدیده اینترنت) باید به یک مهم توجه داشت که اتخاذ چنین روشی و خلط مباحث سیاسی با موضوع جامعه اطلاعات قطعاً‌ نتایج نامطلوبی را به دنبال خواهد داشت. لذا باید روش های معتدل ومطلوب دیگری برای تعقیب خواسته های سیاسی در نظر گرفته شود تا اصولاً اصل و بنیان موضوعاتی همچون جامعه اطلاعات واینترنت مورد سوال و محل ابهام واقع نشود.

نقش متخصصان‌ اطلاع‌رسانی‌ در جامعة‌ اطلاعات

چهارشنبه, ۲ شهریور ۱۳۸۴، ۰۷:۲۷ ب.ظ | ۰ نظر

جامعه‌ در معرض‌ تحولات‌ مهمی‌ است‌. این‌ امر به‌ خاطر پیشرفت‌هایی‌ است‌ که‌ در حوزه‌ی‌ رایانه‌، اطلاعات‌ و فن‌آوری‌ ارتباطات‌ و پیشرفت‌های‌ حاصل‌ از اطلاع‌رسانی‌، به‌ وجود آمده‌ است‌. استفاده‌ از رایانه‌ در زندگی‌ روزمره‌ ما بخصوص‌ درکتابخانه‌ها، رشد قابل‌ توجهی‌ داشته‌ و امکان‌ ذخیره‌سازی‌، سازماندهی‌ و بازیابی‌ اطلاعات‌ در حجم‌ زیاد و زمان‌ کم‌ را فراهم‌ ساخته‌ است‌.ارتباط‌ میان‌ استفاده‌کنندگان‌ از طریق‌ ارتباط‌ بین‌ رایانه‌ها برقرار می‌شود. این‌ ارتباط‌ متقابل‌ ، با مفهوم‌ شبکه‌ای‌ شدن‌، اطلاعات‌ مورد نیاز استفاده‌کنندگان‌ که‌ توسط‌ کتابخانه‌ها فراهم‌ می‌گردد را به‌ آنان‌ منتقل‌ می‌کند. سازماندهی‌ اطلاعات‌ ضروری‌ است‌ وگرنه‌ بازیابی‌ آن‌ برای‌ استفاده‌ کنندگان‌ نهایی‌ مشکل‌ می‌شود. استفاده‌کنندگان‌ به‌ اطلاعات‌ مورد نیاز خود دسترسی‌ نخواهند یافت‌ مگر اینکه‌ زمان‌ زیادی‌ را صرف‌ جستجوی‌ اطلاعات‌ نمایند و یا در این‌ زمینه‌، از تجربه‌ زیادی‌ برخوردار باشند. از این‌ نظر متخصصان‌ اطلاع‌رسانی‌ با نیازهای‌ اساسی‌ استفاده‌کنندگان‌ نهایی‌ مواجه‌ هستند.
متن مقاله :
پیشرفت‌ های‌ فن‌آوری‌ و تقاضای‌ استفاده‌کنندگان‌ نهایی‌ به‌ سرعت‌ رو به‌ افزایش‌اند. نقش‌ متخصصان‌ اطلاع‌رسانی‌ بطور چشمگیری‌ از فرد "امانت‌ دهنده‌ کتاب‌" به‌ "واسطه‌ی‌" بین‌ اطلاعات‌ و استفاده‌کنندگان‌ تغییر یافته‌ است‌. در مورد کشورهای‌ آمریکای‌ لاتین‌ به‌ خاطر کمبود بودجه‌ این‌ وضعیت‌ بیشتر به‌ چشم‌ می‌خورد. هدف‌ کتابخانه‌ تنها برآوردن‌ نیازهای‌ استفاده‌کنندگان‌ نیست‌، چراکه‌ بدون‌ توجه‌ به‌ پیشرفت‌ها نمی‌توان‌ نیازهای‌ ضروری‌ آموزشی‌، زیربنایی‌ و منابع‌ اقتصادی‌ را برآورده‌ کرد. موسسات‌ مسوولیت‌ دارند با آموزش‌ رسمی‌ کتابداری‌ و اطلاع‌رسانی‌ به‌ منظور کسب‌ آموزش‌ و مهارت‌ها لازم‌ برای‌ مواجهه‌ با بازار تلاش‌ نمایند. بی‌میلی‌ نسبت‌ به‌ تغییرات‌ باید توسط‌ متخصص‌ اطلاع‌رسانی‌ و جامعه‌ مدنظر قرار گیرد، چراکه‌ همانندسازی‌ این‌ تغییرات‌ پرونده‌ای‌ به‌ کندی‌ انجام‌ می‌گیرد.

جوامع‌ خواستار این‌ تغییرات‌ هستند بدون‌ این‌ که‌ شناختی‌ از کتابخانه‌ به‌ عنوان‌ یک‌ نهاد فعال‌ در نظام‌ اجتماعی‌ داشته‌ باشند و هم‌ چنین‌ بدون‌ این‌ که‌ از زیرساخت‌های‌ اساسی‌ برای‌ برآوردن‌ تقاضاهای‌ استفاده‌کنندگان‌ حمایت‌ کنند. بدین‌ جهت‌ متخصصان‌ اطلاع‌رسانی‌ به‌ منظور بحث‌ و گفتگو پیرامون‌ مسائل‌ و مشکلاتشان‌ در رابطه‌ با سمت‌ و سوی‌ این‌ حرفه‌ دور هم‌ جمع‌ شدند. آنها به‌ این‌ نتیجه‌ رسیدند که‌ آینده‌ نامعلوم‌ است‌. کتابخانه‌ها بطور کلی‌ با این‌ ایده‌ مواجه‌اند که‌ رواج‌ بیش‌ از حد رایانه‌ باعث‌ تنزل‌ این‌ موسسه‌ شده‌ است‌. استفاده‌کنندگان‌ معتقدند که‌ استفاده‌ از محیط‌های‌ شبکه‌ای‌ به‌ خصوص‌ در محیط‌ آموزشی‌، مشکلاتشان‌ را به‌ سرعت‌ حل‌ خواهد کرد. دیگران‌ نیز بر این‌ عقیده‌اند که‌ فضای‌ سیبرنتیکی‌ جایگزین‌ عمل‌کرد کتابخانه‌ خواهد شد و کتابخانه‌های‌ کنونی‌ به‌ زودی‌ از بین‌ خواهند رفت‌. به‌ طور کلی‌ کتابخانه‌ نه‌ تنها به‌ خاطر عقاید مذکور بلکه‌ به‌ خاطر مشکلات‌ بودجه‌ تحت‌ تأثیر قرار گرفته‌اند، که‌ شدیداً برامکان‌ دستیابی‌شان‌ به‌ تجهیزات‌ مناسب‌ به‌ منظور برآوردن‌ نیازهای‌ اطلاعاتی‌ استفاده‌کنندگان‌ و آموزش‌ کارکنان‌ اثر گذاشته‌ است‌.

جهانی‌شدن‌

طی‌ دهه‌ گذشته‌ جامعه‌ دستخوش‌ تحولات‌ فن‌آوری‌، اقتصادی‌ و فرهنگی‌ بوده‌ است‌. منشأ این‌ تحولات‌ در اولین‌ انقلاب‌ ارتباطات‌ یعنی‌ "چاپ‌" و در دومین‌ انقلاب‌ "رایانه‌" و نوآوری‌ در فن‌آوری‌ ارتباطات‌، صنعت‌ اطلاع‌رسانی‌ و رواج‌ تجارت‌ آزاد بوده‌ است‌.

رایانه‌ها ابزار مناسبی‌ در تجارت‌، صنعت‌ و همچنین‌ محیط‌های‌ دانشگاهی‌ می‌باشند. رایانه‌ها امکان‌ ذخیره‌سازی‌ و بازیابی‌ حجم‌ زیادی‌ اطلاعات‌ را در زمانی‌ کوتاه‌ فراهم‌ ساخته‌اند. پیشرفت‌های‌ فن‌آوری‌ مذکور، امکان‌ گسترش‌ شبکه‌های‌ رایانه‌ای‌ را فراهم‌ ساخته‌ و ارتباطات‌ راه‌ دور، ارتباط‌ این‌ شبکه‌ها را در یک‌ برنامه‌ متمرکز برون‌ مرزی‌ انتقال‌ داده‌ها در هر دو جهت‌ - ذخیره‌ و بازیابی‌ - امکان‌ پذیر ساخته‌ است‌. هم‌گرایی‌ شبکه‌های‌ رایانه‌ای‌ و ارتباطات‌ راه‌ دور، تله‌ماتیک‌ (ارتباط‌ راه‌ دور به‌ کمک‌ رایانه‌) به‌ طور واحد، بازاری‌ بوجود آورده‌اند که‌ منشاء انقلاب‌ سوم‌ براساس‌ صنعت‌ اطلاع‌رسانی‌ با تاکید بر دست‌ یابی‌ به‌ اطلاعات‌، و تحویل‌ مدرک‌ بوده‌ و بیشتر متکی‌ بر توانایی‌ جستجو، بازیابی‌ اطلاعات‌، مدت‌ و هزینه‌ ارتباط‌ می‌باشد.

این‌ فن‌آوری‌ها دسترسی‌ به‌ اطلاعات‌ را امکان‌ پذیر ساخته‌اند. اما هزینه‌ی‌ لوازم‌ و تجهیزات‌ مورد نیاز برای‌ دست‌ یابی‌ به‌ منابع‌ اطلاعاتی‌ یک‌ مشکل‌ اساسی‌ است‌. نکته‌ی‌ مهم‌ برای‌ انجام‌ فعالیت‌های‌ اساسی‌، در اختیار داشتن‌ فن‌آوری‌ مناسب‌ و مفید است‌. صنعت‌ ارتباطات‌ باعث‌ شد تا اشاعه‌ی‌ اطلاعات‌ سریع‌تر و فعال‌تر شود.

استفاده‌ از اشکال‌ مختلف‌ ارتباطات‌ همچنین‌ انتقال‌ متون‌ به‌طور هم‌ زمان‌ واقعیت‌ پیدا می‌کند. رایانه‌ها بر بعضی‌ از محدودیت‌های‌ چاپ‌ غلبه‌ کرده‌اند و می‌توانند به‌ عنوان‌ یک‌ مخزن‌ موقت‌ اطلاعات‌ الکترونیکی‌ محسوب‌ شوند. براین‌ اساس‌ کاربران‌ خود مسوول‌ فرایند جستجو و بازیابی‌اطلاعاتشان‌ هستند نه‌ نمایه‌ساز. به‌ عبارت‌ دیگر کاربران‌ فرصت‌ ارزیابی‌ اطلاعات‌ به‌ دست‌ آمده‌، محتویات‌ ودست‌ یافته‌شان‌ را خواهند داشت‌.
به‌ این‌ ترتیب‌، رسانه‌های‌ ارتباطی‌ مبنای‌ ساخت‌ جامعه‌ی‌ اطلاعاتی‌ به‌ شمار می‌روند. ضمن‌ این‌ که‌ تحول‌ ارتباطات‌ به‌ ما اجازه‌ می‌دهد وارد عصر ارتباطات‌ الکترونیکی‌ جهانی‌ شویم‌. ارتباط‌ راه‌ دور همراه‌ با شبکه‌ الیاف‌ نوری‌ در تحقیقات‌، آموزش‌ و پرورش‌، سرگرمی‌ و تجارت‌، در پی‌ یافتن‌ راهی‌ جهت‌ ساخت‌ و گسترش‌ شبکه‌های‌ رقومی‌ (دیجیتالی‌) می‌باشند. پیچیدگی‌ شبکه‌های‌ رایانه‌ای‌ و گسترش‌ فن‌آوری‌ الکترونیکی‌؛ فشرده‌سازی‌، رمزگشایی‌، انتقال‌ تصویر، صدا، متن‌ و سند را تحقق‌ بخشیده‌ است‌.

در جوامع‌ امروزی‌ اشاعه‌ی‌ اطلاعات‌ از طریق‌ نظام‌های‌ اطلاع‌رسانی‌ الکترونیکی‌ به‌ جای‌ استفاده‌ از ارتباطات‌ سنتی‌ پیشرفت‌ زیادی‌ کرده‌ است‌. انفورماتیک‌، تله‌ماتیک‌ و ارتباط‌ راه‌ دور و از طرف‌ دیگر تجارت‌ آزاد، خرید و فروش‌ و سرمایه‌گذاری‌ از عواملی‌ هستند که‌ بازار اقتصاد جهانی‌ را رونق‌ می‌بخشند. در ضمن‌ فشارهای‌ سیاسی‌ داخلی‌ رشد اقتصادی‌ را افزایش‌ داده‌ و موجب‌ تحقق‌ رویای‌ جهانی‌ شدن‌ منطقه‌ای‌ یا دهکده‌ جهانی‌ شده‌ است‌.
جامعه‌ اطلاعاتی‌

برخی‌ پرسش‌ها در مورد این‌ که‌، واژه‌ جامعه‌ی‌ اطلاعاتی‌ کجا، کی‌ و چگونه‌ به‌ وجود آمده‌ یا به‌ کار رفته‌ وجود دارد، ابتدا می‌پنداشتند که‌ این‌ واژه‌ ریشه‌ی‌ ژاپنی‌ یا آمریکایی‌ دارد. این‌ پیدایش‌ می‌تواند مربوط‌ به‌ اوایل‌ سال‌ 1960 باشد و رابطه‌ی‌ نزدیکی‌ با پیدایش‌ صنعت‌ اطلاع‌رسانی‌ دارد.

از نظر آمریکایی‌ها، منشا این‌ اصطلاح‌ مک‌لوپ‌ و اثرش‌ تحت‌ عنوان‌ "تولید و اشاعه‌ی‌ دانش‌ در ایالات‌ متحده‌" بوده‌ که‌ برای‌ اولین‌ بار از این‌ واژه‌ استفاده‌ کرده‌ و بارها به‌ آن‌ استناد شده‌ است‌. نویسندگان‌ ژاپنی‌ اذعان‌ می‌دارند که‌ این‌ واژه‌ نخست‌ توسط‌ تادائواومه‌ سائو در سال‌ 1963 به‌ کار گرفته‌ شده‌ و یانه‌جی‌ ماسودا در سال‌ 1968 این‌ واژه‌ را به‌ خاطر تحولات‌ زمان‌ خود به‌ کار برده‌ است‌.

به‌ هر حال‌ این‌ مباحث‌ از آنجاکه‌ به‌ عنوان‌ سنگ‌ بنای‌ جامعه‌ اطلاعاتی‌ هستند و از لحاظ‌ تحولات‌ جامعه‌ بر آن‌ بناشده‌ است‌، باید مورد توجه‌ قرار گیرند.

"جوامع‌ اطلاعاتی‌ که‌ در نتیجه‌ی‌ انقلاب‌ ] اطلاعاتی‌ [ پدیدار گشته‌اند ـ چنان‌ که‌ برخی‌ شاهدان‌ آنرا جامعه‌ فراصنعتی‌ نامیده‌اند ـ ساختار، تغییرات‌ پیچیده‌ و پیوستگی‌های‌ بنیانی‌ را با هم‌ درآمیخته‌اند."

ماسودا می‌گوید در جامعه‌ اطلاعاتی‌ "تولید اطلاعات‌ باارزش‌، قدرت‌ محسوب‌ می‌شود، نه‌ مواد باارزش‌" . بل‌ با اشاره‌ به‌ جامعه‌ اطلاعاتی‌ می‌گوید: "جوامع‌ اطلاعاتی‌، جوامعی‌ هستند که‌ فعالیت‌های‌ اساسی‌شان‌ در پردازش‌ اطلاعات‌، بیش‌ از تولیدات‌ صنعتی‌ و کشاورزی‌ آنها است‌."

کتز شرح‌ می‌دهد که‌: جامعه‌ اطلاعاتی‌ ،نظامی‌ است‌ اقتصادی‌ اجتماعی‌ که‌ متخصصان‌ اطلاع‌رسانی‌ را به‌ تعداد زیاد به‌ خدمت‌ گرفته‌ و فن‌آوری‌های‌ اطلاع‌رسانی‌ در آن‌ به‌ طور گسترده‌ و وسیع‌ عرضه‌ می‌شود.

اما داف‌ و سایرین‌ معتقدند که‌ "جامعه‌ اطلاعاتی‌" با قدرت‌ سیاسی‌ و فن‌آوری‌ اطلاعاتی‌ مرتبط‌ است‌ هم‌ چنین‌ واژه‌های‌ جامعه‌ فراصنعتی‌، جامعه‌ اطلاعاتی‌، جامعه‌ اطلاع‌رسانان‌، جامعه‌ آگاهان‌ اطلاع‌رسانی‌، جامعه‌ اطلاعاتی‌ متمرکز، باید مورد توجه‌ قرار گیرد. در حالی‌ که‌ فلسفه‌ اجتماعی‌، منزلت‌ کاری‌ را با فرآیند تولید و فرایندهای‌ چاپ‌ و انتشارات‌ در هم‌ می‌آمیزد. جامعه‌ی‌ اطلاعاتی‌ بر اثر پیشرفت‌های‌ علمی‌ هم‌ چون‌: رادیو، تلویزیون‌، ایستگاه‌های‌ رادیویی‌ محلی‌، تلفن‌، عکاسی‌، بمب‌ اتمی‌، مدارهای‌ مجتمع‌ به‌ سرعت‌ متحول‌ می‌شود.

نمونه‌ای‌ از جامعه‌ی‌ اطلاعاتی‌ وجود دارد که‌ براساس‌ پیشرفت‌های‌ تاریخی‌ بنا شده‌ و راه‌هایی‌ برای‌ تجزیه‌ و تحلیل‌ و ساخت‌ جامعه‌ اطلاعاتی‌ به‌ ما ارائه‌ می‌دهد. ماسودا ساختار جامعه‌ مذکور که‌ از 17 عنصر تشکیل‌ شده‌ را چنین‌ ترتیب‌ داده‌ است‌:

1ـ فن‌ آوری‌ رایانه‌ای‌

2ـ انقلاب‌ اطلاعات‌

3ـ بهره‌مندی‌ اطلاعاتی‌ (یک‌ زیربنای‌ متکی‌ بر رایانه‌)

4ـ مرز دانش‌

5 ـ صنایع‌ دست‌اندرکاران‌ مالکیت‌ معنوی‌، صنعت‌ اطلاعاتی‌ به‌ عنوان‌ گروه‌ چهارگانه‌

6 ـ تغییرات‌ ساختار اقتصادی‌ برای‌ هم‌گرایی‌ اقتصادی‌

7 ـ هدف‌ اصلی‌

8 ـ اقتصاد مبتنی‌ بر نیروی‌ کار داوطلبانه‌ به‌ عنوان‌ یک‌ فعالیت‌، گروه‌های‌ محلی‌ سنتی‌ و گروه‌های‌ اطلاعاتی‌

9 ـ اصول‌ هم‌گرایی‌ و منافع‌ اجتماعی‌

10ـ تغییرات‌ در مفهوم‌ جامعه‌،مباحث‌ چند مرکزی‌

11ـ واقع‌ گرایی‌ ارزش‌ها

12ـ دموکراسی‌ مشارکتی‌

13ـ تغییرات‌ اجتماعی‌ براساس‌ جنبش‌های‌ شهروندی‌

14ـ تعرض‌ به‌ زندگی‌ شخصی‌ و بحران‌ جامعه‌ی‌ کنترل‌ شده‌

15 ـ ایجاد جامعه‌ای‌ با دانش‌ انبوه‌

16ـ رضایت‌ از هدف‌ به‌ دست‌ آمده‌

17ـ روح‌ جهانی‌ شدن‌.

ایران و اقتصاد شبکه ای

چهارشنبه, ۲ شهریور ۱۳۸۴، ۰۷:۲۳ ب.ظ | ۰ نظر

محمدرضا صفارپور - چشم اندازی که برای ۱۰ سال آینده ایران ترسیم شده است به گمان ، متأثر از تحولاتی است که در جهان با ورود تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات پدید آمده و بسیاری از ساختارهای دوران صنعتی را دگرگون ساخته است، از این رو پذیرش اثرات انکارناپذیر تحولات جهان کنونی بر اکنون و آینده ایران و تأمل در پیامدهای مثبت و منفی آن در نوع خود نقطه عطفی است که ذهنیت و افکار عمومی را به جای گذشته به آینده معطوف می دارد.
اصطلاح «اقتصاد شبکه ای» با الهام گرفتن از کتاب « عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ». مانوئل کاستلز استاد اسپانیایی الاصل رشته برنامه ریزی دانشگاه برکلی کالیفرنیا انتخاب شده است. کاستلز که در محافل علمی به او لقب «استاد استادان» هم داده اند در جلد اول اثر سه جلدی خود به «ظهور جامعه شبکه ای» اشاره می کند و سعی دارد با ارزیابی تحولات کشورهایی که دوران فرا صنعتی را تجربه می کنند نظیر کشورهای عضو گروه هفت (ایالات متحده آمریکا، ژاپن، کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا و انگلیس» به تحلیل آینده نگرانه تحولات اقتصادی، جامعه شناختی و فرهنگی دنیای فردا بپردازد.

با این رویکرد، پرداختن به جایگاه ایران در اقتصاد آینده که به عقیده صاحبنظران آینده نگر «اقتصاد روی شبکه ها» خواهد بود از این حیث که ایران نمی خواهد «بازیچه» باشد بلکه درصدد «بازیگری» است، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. اگرچه در سالهای اخیر اقتصاد ایران درصدد انطباق خود با معیارهای جهان آینده است و سعی دارد با کمترین چالش نسخه های سازمانهای بین المللی اقتصادی نظیر بانک جهانی، صندوق بین المللی پول، سازمان جهانی کار و... را پذیرفته و آنها را به مرحله اجرا گذارد بلکه بتواند به عضویت سازمان تجارت جهان درآید، اما آنچه اکنون اقتصاد ایران به آن نظر دارد نه از روی «انتخاب آزاد، بلکه انتخاب از روی اجبار» است و «پیوند با اقتصاد جهانی» اگر هدف برنامه چهارم و افق ۱۰ ساله آینده باشد، نمی توان با ساختار سنتی فعلی «بازیگر فعال» بود، مگر اینکه «ساختارشکنی» در دستور کار قرار گیرد.

مانوئل کاستلز در اثر خود در مقام تشریح «ظهور جامعه شبکه ای» به مفهوم «اقتصاد اطلاعاتی» اشاره و تصریح می کند.در اقتصاد اطلاعاتی، بهره وری و رقابت میان شرکتها و بنگاه های تجاری، مناطق و حوزه های اقتصادی و کشورها، بیش از هر زمان دیگر به معرفت و دانش، اطلاعات و تکنولوژی لازم برای پردازش این اطلاعات از جمله تکنولوژی مدیریت و مدیریت تکنولوژی تکیه دارد. او در عین حال تأکید می کند؛ این نوع از اقتصاد فراصنعتی در مقایسه با اقتصاد دوران صنعتی، اگر با وضع مقررات و قوانین مقید و محدود نشود، از قابلیت طرد و دفع و به حاشیه راندن بیشتری برخوردار است.

این استاد دانشگاه برکلی در گزاره دوم خود به تفاوت بین اقتصاد جهانی (Global Economy) و اقتصاد جهان (World Economy) پرداخته و می نویسد :پدیده دوم به معنای مبادلات تجاری در سطح جهانی، قرنهاست که در جریان است و امر تازه ای نیست اما اقتصاد جهانی در مقام یک واقعیت جهانی نو در درونی ترین هسته های شکل دهنده خود دربرگیرنده فعالیتهای استراتژیک است که قادرند در مقام یک واحد به هم وابسته، انواع کار و تکاپوی اقتصادی را در تراز جهانی و مقیاس سیاره ای در زمان واقعی به مورد اجرا درآورند. اقتصادهای ملی، منطقه ای و محلی در نهایت متکی به دینامیسم این نوع اقتصاد جهانی هستند و از طریق شبکه های اطلاعاتی و بازارها به آن وابسته اند. این اقتصاد جهانی است که آثار و عوارض و محصولات آن در سراسر کره زمین پدیدار است اما همه بخشهای این زمین در اقتصاد مشارکت ندارند و بخش چشمگیری از جمعیت ساکن در زمین از دایره فعالیتها و عملکردهای اقتصاد جهانی بیرون خواهند ماند چرا که خصلت این اقتصاد به گونه ای است که بخشها، بازارها و افراد غنی را به یکدیگر پیوند می دهد و در یک چرخه تولید - سود به همکاری وامی دارد و بخشها، بازارها و افراد فاقد امکانات را از محدوده عملکردهای سودآور خود دور می کند. فعالیت اقتصادی شبکه ای به عنوان مشخصه فعالیت اقتصادی جهانی به باور کاستلز، نوع تازه ای از سازمان و تشکیلات است که به تدریج منطق خاص خود را گسترش می دهد و بر دیگر سازمانها و تشکیلات سلطه پیدا می کند که شامل بخشهایی از شرکتها و مؤسسات و بنگاه های مختلف بوده و یا از رهگذر تقسیمات درونی در یک بنگاه بزرگ پدید می آید و نمونه هایی از این شبکه ها، شرکتهای چندملیتی، اتحاد استراتژیک میان مؤسسات بزرگ و شبکه فعالیتهای اقتصادی و تجاری، ارتباطات میان بنگاه های خصوصی و حتی شبکه های تولید و توزیع مواد مخدر و کالاهای قاچاق و شبکه های اقتصادی دولتی را شامل می شود.

گزاره دیگری که در کتاب «عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ» معرفی می شود به «تحول در نحوه انجام کار و در ساختار اشتغال» می پردازد و از این جهت، روابط کاری که در گذشته در ساختارهای گسترده صنعتی یا اداری بین کارگر و کارفرما یا رئیس و مرئوس برقرار بود جای خود را به روابط به مراتب قابل انعطاف تر در محدوده های با حجم کوچکتر از حیث شمار، افراد تحت اشتغال داده و کارمندان و کارگران برخلاف گذشته قراردادهای استخدام مادام العمر امضا نمی کنند بلکه شیوه های خوداشتغالی، کار پاره وقت و اشتغال برای یک دوره موقت رواج می یابد. به این ترتیب شرکتهای بزرگ در عین کاهش افراد تحت استخدام خود، به مقاطعه دادن پروژه ها و طرح ها به شرکتهای کوچکتر روی می آورند که در این شرایط هرچند در میزان بیکاری، به طور کلی، تغییر محسوسی صورت نپذیرفته، اما نگرانی افراد از آینده شغلی خود و احساس بی اعتمادی نسبت به آینده، رشد می یابد.

سرانجام این که کاستلز «ظهور قطبهای متقابل» در آینده را یادآوری می کند که به گفته او فرایند جهانی شدن و شبکه ای شدن فعالیتهای اقتصادی موجب قوت بخشیدن به تلاشهای فردی و تضعیف نهادهای اجتماعی نظیر اتحادیه های کارگری و یا دولت رفاه می شود. این تحولات تقابل میان آنهایی که به اطلاعات دسترسی دارند و توان بهره مندی از آن را دارند و کسانی که چنین موقعیتی ندارند افزایش داده و در افراطی ترین شکل خود به ظهور گروه های بزرگ از افراد کاملاً به حاشیه رانده شده و طرد شده از جامعه اطلاعاتی منجر می شود.

به باور نویسنده کتاب یادشده جامعه شبکه ای علاوه بر مشخصه های فوق «شکل گیری فرهنگ واقعیتی مجازی» و «تأثیرپذیری فوق العاده سیاست از رسانه ها» و «از دست رفتن مفهوم زمان و مکان» را به عنوان شاخصهای دیگر جامعه شبکه ای معرفی و تأکید می کند چنین جامعه ای در ساختار و کارکردهای غالب خود حول شبکه ها و جریانها شکل می گیرد که نمود ظاهر آن سرمایه داری است اما این نوع سرمایه داری جدید به کلی با آنچه که در عصر تمدن صنعتی ظهور یافته تفاوت دارد. سرمایه داری دوران فراصنعتی متکی به نوعی سازوکار درونی است که مرزی و حدی را برنمی تابد، از انعطاف زیادی برخوردار است و فزون خواه، گسترش پذیر، بسط یابنده و در عین حال متکی بر منطق شبکه است.
چشم اندازی که برای ۱۰ سال آینده ایران ترسیم شده است به گمان متأثر از تحولاتی است که در جهان با ورود تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات پدید آمده و بسیاری از ساختارهای دوران صنعتی را دگرگون ساخته است، از این رو پذیرش اثرات انکارناپذیر تحولات جهان کنونی بر اکنون و آینده ایران و تأمل در پیامدهای مثبت و منفی آن در نوع خود نقطه عطفی است که ذهنیت و افکار عمومی را به جای گذشته به آینده معطوف می دارد عدم درک نسبی جامع و فقدان استراتژی مشخص برای رویارویی با آینده به همان اندازه مخاطره آمیز خواهد بود که بی توجهی و نفی آینده ما را به حاشیه خواهد راند. از این جهت ایران برای پیوند با اقتصاد جهانی یا به عبارت کاستلز اقتصاد شبکه ای، با چالشها و خلاءهای جدی مواجه خواهد شد، چرا که ایران با ذهنیت اقتصاد کشاورزی، توأم با تجربه ناقص اقتصاد دوران صنعتی متکی بر درآمدهای نفتی پای به دوران اقتصاد متکی بر دانایی به تعبیر الوین تافلر و یا همان اقتصاد شبکه ای کاستلز می گذارد؛ آیا بستر لازم برای پرتاب شدن در مسیر آینده فراهم شده است؟

فرهنگ رفتار اقتصادی مردم ایران از جمله مواردی است که امکان حرکت برنامه ریزی در مسیر آینده را به آسانی نخواهد داد و امکان مقاومت در برابر تغییرات وجود دارد؛ اول کم اعتمادی فزاینده نسبت به برنامه ها و تصمیم گیری ها به دلیل آغشته بودن اقتصاد به حرکتهای سیاسی و دیگر سلطه حداکثری دولت بر فعالیتهای اقتصادی. از این رو تفکرات اقتصادی ایرانیان به دلایل تاریخی گرایش به منافع شخصی، رانت طلبی، نزدیکی به مراکز قدرت، دوری از مشارکت فعال اقتصادی، کمتر ریسک پذیر و حرکت در جهت افزایش سرمایه از طریق مبادلات تجاری و سوداگری دارد؛ اما این یک روی سکه است. در سالهای اخیر به تدریج رشد مشاغل دوران فراصنعتی به ویژه در کلان شهرهایی نظیر تهران نشان می دهد که قشر نوظهوری از شهروندان عمدتاً جوان درصدد گام برداشتن بر مبنای اقتصاد آینده هستند.

تنوع مشاغل خدماتی به ویژه مشاغل مرتبط با حوزه اطلاعات و ارتباطات، رشد فزاینده مشاغل پاره وقت و خانگی و... و گسترش ابعاد آن نشان می دهد تغییراتی در برخی اقشار جامعه در حال روی دادن است. فقدان ذهنیتی پیشرو و آینده نگر در حوزه های تصمیم گیری و مناقشه برروی اصول بدیهی عرصه تکنولوژی اطلاعات با هدف نظارت و کنترل و شکاف بین بخش خصوصی و بخش دولتی از دیگر موانعی است که اقتصاد ایران با آن مواجه شده است. به طوری که در برخی مواقع «تفکرات تلگرافخانه ای» بر تحولات اطلاعات و ارتباطات باعث توقف و تأخیر در تصمیم گیری می شود، در حالی که جهان متوقف نمی شود. تفکرات تلگرافخانه ای معطوف به زمان پیدایش تلگرافخانه است که برخی حاکمان برای دراختیار داشتن کنترل اخبار و اطلاعات شهرها و مرزها سعی در کنترل و نظارت بر تلگرافخانه داشتند. اما جای امیدواری است اگر پیامدهای ظهور جامعه شبکه ای موجبات پویایی و رویارویی ذهنیتها شود مشروط بر اینکه تقابل و تعامل افکار با مهار سیاست و گفتار سیاستمداران رنگ و انگ نپذیرد.

اگر روح کلی پیش فرض اول کاستلز و همفکران او را بپذیریم که در اقتصاد اطلاعاتی بهره وری و رقابتی بیش از هر زمان دیگر به معرفت و دانش، اطلاعات و فن آوری لازم جهت پردازش اطلاعات بستگی دارد آنگاه نقد و پالایش نظری و عملی در ساختار اداری ایران یک اجبار خواهد بود و مقررات سخت و دست و پا گیر استخدامی و اداری در بلندمدت به زیان منافع ملی خواهد بود. اشاره به یک تجربه به نظر کفایت می کند. در حال حاضر اکثر وزارتخانه ها و شرکتهای دولتی و مؤسسات وابسته به دولت به راه اندازی شبکه ای روی اینترنت روی آورده اند که در چشم انداز اولیه مثبت ارزیابی می شود اما گذشته از برخی نواقص و مسایل فنی می توان به آسانی دریافت که محتوای اکثر آنها متأثر از رویکرد ارتباطی افقی دوران بوروکراسی شدید است و آنچه قبلاً در بولتنها و بروشورهای ادارات یافت می شد روی اینترنت قرار گرفته و کمتر رویکرد دولت الکترونیکی (E-Government) بر آنها حاکم است که یکی از الزامات اقتصاد اطلاعاتی است. به واقع آنچه اکنون بر فضای رسانه ای ایران به ویژه در بخش دولتی در جریان است همگی بر پردازش و ارائه یک سویه اطلاعات تکیه دارد و همگی بر مبنای زمان و مکان به مفهوم گذشته آن فعالیت می کنند. ضعف زیرساختهای لازم از یک سو و رویکرد فکری دوران صنعتی از سوی دیگر باعث شده تا مثلاً به جای کارگزاران ارتباطی طیف وسیعی از کارمندان ارتباطی رشد یابند که با ساعت کار مشخص و در مکان معین اشتغال دارند. وضع قوانین و مقررات محدودکننده در چنین شرایطی حتی برای ایجاد امنیت برای فقرا و ضعفای شبکه ای هم راهگشا نخواهد بود و از این رو مفهوم عدالت اجتماعی ماهیت فعلی خود را از دست داده و برای رهایی از شکاف احتمالی باید شهروندان را آموزش، قوانین و مقررات را انعطاف پذیر و دسترسی به اطلاعات را برای همگان یکسان و آزادانه ساخت.

برمبنای گزاره دیگری که آینده نگرها به آن اشاره می کنند، در قالب جهانی شدن و اقتصاد جهانی باید پذیرفت کسانی که در چرخه سودآوری نتوانند نقش آفرینی کنند و مجهز به امکانات و تجهیزات نباشند و از سطح دانش و دانایی کمتر برخوردار باشند به حاشیه رانده می شوند. به همین دلیل ایران نباید صرفاً بر مزیت های طبیعی خود از جمله منابع و ذخایر خویش تکیه کند. گسترش حوزه فعالیت و جذب و نگهداشت نخبگان فکری و کارآفرینان برای ورود به عرصه های اقتصادی که تا پیش از این در اختیار و سلطه دولت بود، می تواند علاوه بر کاستن از حجم و بعد ریسک پذیری، از انباشت مطالبات اقتصادی و حرکت در جهت اقتصاد ناسالم و حتی کثیف جلوگیری کند.

جلوگیری از پراکندگی سرمایه های ملی و منطقه ای توأم با تنوع بخشیدن به فعالیتهای اقتصادی دارای اولویت و مزیت باعث خواهد شد اقتصاد ایران کمتر با امواج ناخواسته جهانی به حاشیه رانده شود و در صورت آسیب پذیری یک بخش، بخش دیگر در کوران رقابت جهانی باقی خواهد ماند. علاوه بر این چرخه اقتصادی کشور باید به گونه ای برنامه ریزی و ساماندهی شود که اولاً قدرت اتصال به شبکه های جهانی اقتصاد را بدون محدودیت زمان و مکان داشته باشد و ثانیاً قدرت انعطاف پذیری بالایی در حوزه تصمیم گیری در جهت ادغام ها و پیوند با شبکه های مایل به همکاری داشته باشند و صرفا تسلیم خواستها و مطالبات شرکتهای برتر که روح و ماهیت آنها سلطه پذیری و انحصاری شدن است، نشود. شاید انتقال قدرت تصمیم گیری در تصدی گری اقتصادی از حوزه های حاکمیتی با بدنه اجتماعی بتواند بسیاری از احتمالات و پیامدهایی که قدرت حاکمیت را مخدوش می سازد خنثی و یا حداقل کم اثر سازد.

یکی از مهمترین دغدغه ها و نگرانی ها از پیوند با اقتصاد جهانی تحولاتی است که در نحوه انجام کار و ساختار اشتغال جامعه ها روی می دهد. واقعیت این است که هدف اصلی کارفرمایان بالا بردن سطح بهره وری، کاهش هزینه ها و افزایش سود است و این از منطق اقتصاد ناشی می شود، بنا بر این تمایل دارد برای رسیدن به این هدف هرگونه تغییر و تحولی را حتی به قیمت دست بردن در نظام اداری و استخدامی و ساختار اشتغال را متصل شود. اقتصاد ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. بدون تأمل در نگرشهای جزم اندیش طرفدار حقوق کارگر یا منافع کارفرما به نظر می رسد با ورود فن آوری اطلاعات به چرخه اقتصاد مفهوم کار به معنای دوران کشاورزی یا صنعتی دیگر موضوعیتی نداشته باشد، ماهیت اشتغال در عصر فراصنعتی به شدت تخصصی، موردی و پاره وقت واگذاری به پیمانکاران و مقاطعه کاران شده و به طور کلی مشاغل منطبق با شبکه ای شدن اقتصاد آن هم در جهت روان کردن ارتباط و کاهش هزینه شکل می گیرد، لذا کارگران فردا قدرت خود را بر روی دانش و تخصص متمرکز می کنند و نه زور بازو. آنها فرار و به شدت موقتی و دایم در رقابت با یکدیگرند. اتحاد آنها برای حفظ منافع مشترک خویش مقطعی و شکننده خواهد بود و بسته به دوری و یا نزدیکی آنها به اقتصاد شبکه ای و توان ماندن در درون شبکه اقدام اثر گذارند . تغییر مداوم قانون و مقررات مربوط به کار و کارگران در پاره ای جوامع به ویژه کشورهای پیشرفته هم در همین راستا صورت می گیرد و احتمال شکل گیری جهان چهارم متشکل از فقرای فردا که هیچ دسترسی و قدرتی برای ارتباط با اقتصاد شبکه ای ندارند، دغدغه اصلی آینده نگرهاست و طیف غالب جهان چهارمی ها که در همه جوامع هم یافت می شود از کارگران ایستا و غیرقابل انعطاف با تحولات آینده خواهد بود. شاکله اصلی قانون کار و ساختار اشتغال در ایران از اقتصاد دوران کشاورزی و نیمه صنعتی است و به رغم توجهات ویژه به حقوق کارگری و احترام به کار در عمل هم امنیت اشتغال کارگران شاغل و هم احتمال اشتغال بیکاران را تهدید می کند و در صورت وضع قوانین و مقررات محدودکننده برای جلوگیری از آثار فزاینده اقتصاد جهانی، اقتصاد ملی را به چالش خطرناک می کشاند. راه برون رفت بسیار مشکل خواهد بود شاید تغییر ساختار اشتغال از بخش دولتی به بخش خصوصی، لغو قوانین الزام آور استخدام، سوق دادن رویکرد اشتغال به سمت اشتغال دوران اقتصاد متکی بردانایی یک راه ناگزیر باشد.

ایران می خواهد اقتصاد خود را با اقتصاد جهان پیوند بزند این خواست اگرچه قلبی نیست، عقلی هست اما هنوز نگرانی ها و دغدغه های فزاینده ای در پیش است:

۱- شهروندان ایران آمادگی ذهنی ندارند و شناخت آنها از جهان آینده معرفتی ناقص توأم با توسل است. (از حیث بدنه اجتماعی)

۲- تصمیم گیرندگان هنوز تردید دارند و ساختار تصمیم گیری قابلیت انعطاف پذیری لازم برای زنده ماندن و نباختن بازی را ندارد و روحیه ترجیح حفظ وضع موجود بر اصلاح ساختار اقتصادی به دلیل شکل گیری تفکرات مدیریت اقتصادی از اقتصاد دولتی همچنان پابرجاست (از حیث بدنه حاکم).

۳- ساختار اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ایران به دلیل تحولات تاریخی هنوز اقتدارگرایانه و میل به رویکرد عمودی دارد و کمتر مشارکت پذیر است.

۴- احساسات سیاسی کماکان بر عقلانیت سیاسی غلبه دارد و اقتصاد ایران از این مسئله رنج می برد.

منبع: اقتصاد فرا صنعتی

چشم انداز تبلیغات بازرگانی درعصر اطلاعات

چهارشنبه, ۲ شهریور ۱۳۸۴، ۰۷:۱۸ ب.ظ | ۰ نظر

تحولات اخیر فناوری ارتباطات و اطلاعات و شکل گیری زمینه های جدید فعالیت در کنار آموزش های نوین برای پیشبرد فعالیت های اجتماعی توجه صاحب نظران را در عرصه های مختلف به خود جلب کرده است . فناوری های جدید ارتباطی و اطلاعاتی ، جامعه اطلاعاتی شکل داده است و ظهور این جامعه شرایط خاصی را پیش روی مخاطب قرار داده است . یکی از زمینه های مطرح ، تبلیغات بازرگانی است که با امکانات و فناوری جدید دارای ویژگی های خاص برای تبلیغ کالا و معرفی پدیده های تولیدی جدید شده است . کارگزاران تبلیغات بازرگانی تلاش می کنند تا در کنار استفاده از نمادها ترکیب رنگ ها، با تأکید بر اصول و شیوه های تبلیغ بازرگانی ، از آخرین فناوری های ارتباطی و رسانه ای برای معرفی کالا بهره گیرند تا تمایل مخاطب را نسبت به یک محصول یا خدمت جلب کنند. آنها می کوشند با مخاطبان وسیع تری ارتباط برقرار کنند، که از راه های مختلف ، به خصوص شبکه ، با علاقه های شان آشنا شده اند و در حال حاضر با همین امکان درصدد تبلیغ محصولات هستند.
تمایل به گسترش تبلیغات بازرگانی به سبب سودآوری بالای آن فعالیتی اقتصادی است . امروزه ، بیشترین درآمد اقتصادی کشورها تابع تبلیغات بازرگانی آنها است . سالانه بیشتر از400 میلیارد دلار هزینه تبلیغات در سطح دنیا می شود که از این میان آمریکا با حدود 50درصد، بالاترین سهم و کشورهای در حال توسعه با کم تر از 20 درصد این مبلغ کمترین سهم را می برند. امروزه فناوری های نوین ارتباطی توانسته اند در مقایسه با وسایل ارتباطی گذشته ، فرایندهای تجاری و کسب درآمد اقتصادی را بهبود بخشند. به عنوان مثال ، اینترنت به عنوان یک فناوری جدید توانسته است ویژگی های فناوری های قدیمی ارتباطی را یک جا در خود داشته باشد و لذا در فعالیت های اخیر به خصوص در زمینه بازرگانی نفوذ بیشتری پیداکند.
از دیدگاه تبلیغ بازرگانی ، چه از لحاظ نوع ارایه خدمات ، یعنی پوشش جغرافیایی و یا حوزه دریافت مخاطب ، از بعد زمانی و همچنین تعداد مجراهای دسترسی ، یک فناوری جهانی ، فراگیر، شبانه روزی و چند مجرایی و چه از دیدگاه ویژگی های رسانه ای به لحاظ کیفیت صدا، تصویر، متن ، استفاده از قابلیت های ترکیب صوت ، تصویر، حرکت در قالب فیلم و پویانمایی انیمیشن ، بسیار برجسته است و ویژگی تعاملی بودن آن وجه ممتاز این فناوری است که مخاطب را جذب استفاده از تبلیغات بازرگانی نموده است .
در 20 سال اخیر سازمان های تبلیغاتی دریافته اند که با توسل به ظاهرپرستی افراد می توانند، انواع کالاهایی را که در واقع نیازی به آنها نیست به آنها بفروشند. مردم وقتی صبح از خواب بر می خیزند، صورت خود را با صابون مخصوص و گران قیمتی می شویند که تولیدکنندگان آن می گویند، صورت را خوشبو خواهد کرد. به این ترتیب مردم ، تقریبا به هرکاری دست می زنند، آن هم نه برای این که خودشان می خواهند، بلکه از ترس شرمندگی یا ناخوشایندی ظاهر خود نزد دیگران ، در حالی که همه اینها ساخته سازمان های تبلیغاتی است که غرورهای طبیعی و جزیی را تبدیل به اضطراب های مهمی کرده اند تا صاحبان کالاها و خدمات بتوانند از آنها سود ببرند.
منتقدانی مانند «بی اف، آرلیوایز» (7) وسایل ارتباط جمعی به خصوص تبلیغات را متهم می کنند که سبب می شوند مخاطبان واکنش های مکانیکی بروز دهند و با تلقین ، انتخاب سریع ترین لذت ها را بدون کم ترین تلاش به آنها می دهد. او اخطار می دهد که تبلیغات بازرگانی احساسات را به فساد می کشاند، زبان را کم ارزش، از نیازهای عاطفی و ترس مردم بهره برداری و آنان را به حرص و طمع و طلب ثروت و انطباق با زندگی ثروتمندان تشویق می کنند. او دقت و توجه را به آنچه به اذعان وی ، تأثیر نامحسوس آگهی های بازرگانی بر پاسخ های انتقادی مردم به محیط اطراف شان است ، معطوف می دارد. با این که چند دهه از این اظهارنظر می گذرد، انتقادهای آرلیوایز حتی امروز نیز قابل طرح و دارای اعتبار است ، با این تفاوت که امروز جاذبه های تبلیغات شبکه ای ، به سبب تعاملی بودن و هم خوانی بیشتر با سلیقه های فردی بیشتر شده است و لذا در نگاه منتقدان آسیب های به همراه آمده بیشتر است ، اگر چه در اینجا صرفا نگاه به آسیب ها معطوف نیست یا کلا در ارایه چشم انداز تبلیغات بازرگانی در شرایط شبکه ای نمی توان چشم را بر این آسیب ها بست .
قطعا با توجه به مخارجی که امروز توسط شرکت های بزرگ صرف تبلیغات بازرگانی می شود و این هزینه ها که سرسام آورند انتظار فروش بیشتر کالاهای مورد تبلیغ و یا تغییر شمار مصرف کننده بالاتر است . جاذبه های تبلیغات شبکه ای و به خصوص ویژگی تعاملی بودن این نوع ارتباط، مصرف کننده پیام گیر را در جایگاهی قرار می دهد که خواسته های خویش را برآورده و پیام را بیشتر منطبق با انتظارها و خواسته های خود می یابد. علت این امر ویژگی های جدید این امکانات است .
به اعتقاد «دنیس مک کوئیل» صاحب نظر بازرگانی، فناوری های جدید دارای این ویژگی ها هستند.
ارتباطات تعاملی (دوطرفه بودن فرایند ارتباط).

جمع زدایی (گرایش به ارتباطات فردی ).

ارتباط ناهمزمان (ارتباط دائم پیام ها).

تمرکز زدایی (تأکید بر پیام خاصی نیست ).

استفاده از ظرفیت بیشتر (افزایش مجراهای ارتباط و حافظه و ذخیره بیشتر). و انعطاف پذیری (حق انتخاب ).
از نظر دنیس مک کوئیل این ویژگی ها به برکت توزیع و انتشار فناوری ، کوچک سازی ، فناوری انباشت و دریافت ، فناوری ارزان نمایش یا دسترس دهی پیام و فناوری کنترل محقق شده اند. با نظر به امکاناتی که در عصر کنونی از طریق رایانه های شخصی به همراه خطوط تلفن (به ویژه از طریق تحولی که در توزیع کابلی از طریق الیاف نوری و توزیع ماهواره ای از طریق نظام های پخش مستقیم رخ داده است ) فراهم شده است ، در حال حاضر عملکرد فناوری های جدید (که البته در دنیا مورد استفاده است و برای کشورهای پیشرفته چندان هم جدید نیست ) معرفه ها و ابعاد جامعه اطلاعاتی را شکل داده است .
سرعت در انتقال ، کیفیت انتقال و انتخاب های شخصی ویژگی های این جامعه را تشکیل می دهند. البته ، هنگامی که «دانیل بل» برای اولین بار این اصطلاح (جامعه اطلاعاتی ) را به کار برد، ویژگی های دیگری را نیز برای آن برشمرد، از جمله اضافه بار اطلاعاتی و سوخت شدن اطلاعات که می توان آن ها را به ویژگی های عمل رسانه ای در این چارچوب اضافه کرد.
به هر حال ، نکته مورد تأکید امکانی است که این شبکه ای شدن در اختیار اقتصاد و بازاریابی کالاها قرار داده است و تصویر مجسم آن در تبلیغات بازرگانی به خوبی نمایان است .تبلیغات بازرگانی امروز در قالب شبکه (به شرط در دسترس بودن و اتصال به شبکه اینترنت و یا حتی مانند اینترنت های شرکتی ، سازمانی و نهادها) با تنوع و گستردگی زیادی روبه رو شده است که سهم هزینه کرد و بازگشت سرمایه و سود را به رقم های بسیار بالا صعود داده است . هزینه های تولید آگهی های تجاری به روش های مختلف و جدید، از بزرگ ترین ارقام تجارت جهانی اند. در حال حاضر، تبلیغات تجاری و بازرگانی جدید، نه تنها کالاهای موجود جدید را به مشتریان معرفی می کند، بلکه روش و الگوی مخصوص این گونه تبلیغات ، انگیزه مهمی برای ایجاد بازارهای جدید شده است .
مجموعه عوامل متعدد تبلیغات بازرگانی در عصر اطلاعات را به سلاح و حربه جدیدی در تجارت بین المللی و داد و ستد کالاها تبدیل کرده اند؛ عواملی چون رقابت برای تسخیر بازارهای جهانی و تسلط بر آنها، افزایش تولید همراه با خلق کالاهای جدید، انگیزه مصرف گرایی ، رقابت های اقتصادی بین شرکت های بزرگ چند ملیتی ، محدودیت مشتریان و بازارهای مشخص جهانی هدف این گونه تبلیغات فروش مستقیم کالا نیست ، بلکه تزریق ارزش هایی است که مصرف کالاهای مورد نظر را در درازمدت تضمین می کنند. تبلیغات در عصر اطلاعات مبتنی بر دو شیوه کلی عمل می کند: 1- روانشناسی کاربردی و مهارت های ارتباطی. 2- به کارگیری، تکمیل و ابداع وسایل و ابزارهای جدید.
اینترنت امروز جایگزین مدل های قبلی تعامل بین مشتری و تولیدکننده یا عرضه کننده کالا شده است . به زودی مشتریان در تمام بازارها این فرصت را خواهند داشت که به طور دقیق خواسته های خود را به عرضه کنندگان ارایه دهند، در مقابل ، عرضه کنندگان نیز از این توان برخوردار خواهند شد که به طور دقیق ، آن چه را مشتری می خواهد، بدون تأخیر و یا انحراف از خواست وی تحویل دهند. تابلوهای انتخاب یکی از نوآوری های فناوری جدید ارتباطی است که این حرکت را تسریع کرده است .
تابلوهای انتخاب عبارت اند از نظام های تعاملی که امکان طراحی محصولات مورد نیاز تک تک مشتریان را فراهم می آورند. مشتری این کار را با انتخاب آزاد محصولات از فهرستی انجام می دهد که ویژگی ، اجزاء، قیمت ها و شیوه های مختلف تحویل در آن وجود دارد. ترکیب این عناصر، منجر به ایجاد تنوع بسیار زیاد در انتخاب مشتری و شکل گیری مشتری سالاری در روابط تجاری می شود. نقش مشتری در این نوع نظام خرید، از نقش دریافت کننده منفعل به طراحی کننده فعال تغییر می کند. این حرکت فقط یک مرحله (مرحله خیز) از تکامل بلندمدتی است که نقش مشتری در اقتصاد طی می کند. تا اواخر قرن 20، نقش مشتری در اقتصاد بیشتر در قالب پذیرنده قیمت و پذیرنده محصول تعریف می شد، چرا که کالاها و قیمت های ارایه شده ، توسط عرضه کننده را بدون تغییر می پذیرفت ، اما در طول دو دهه گذشته ، با رشد قدرت مشتریان در طول فرایند خرید، نقش تأثیرپذیر آن ها کم کم کنار گذاشته شد.
به هر حال ، استفاده از اینترنت در فعالیت های تبلیغاتی ویژگی هایی دارد که یکی ازمهم ترین آن ها دو طرفه بودن اینترنت است . متقاضیان ، کاربران و مصرف کنندگان هنگام بررسی «وب» می توانند به صورت دو طرفه با منبع پیام ارتباط برقرار کنند و نحوه نمایش و نوع اطلاعات مورد نیاز خود را در آن تعیین کنند. با توجه به این که تجارت الکترونیکی ویژگی جامعه اطلاعاتی است و مبادلات از طریق شبکه اتفاق می افتند ، همین امکان در خصوص تبلیغات بازرگانی نیز صدق می کند. البته ، همین ساختار، مانع از انجام بسیاری از فعالیت های تجاری در اینترنت شده است . از جمله این محدودیت ها می توان به مشکلات حقوقی ، محدودیت های فنی و انتقال کالا اشاره کرد. از آنجا که تبلیغات از نظر ماهیتی ، جنبه اطلاعاتی بیشتری نسبت به سایر فعالیت های تجاری دارد، امکان و فرصت بیشتری نیز برای انجام فعالیت های تبلیغاتی در اینترنت مشاهده می شود. به دلیل همین ماهیت اطلاعاتی است که بسیاری از شرکت های کوچک و بزرگ ازفناوری «وب» در راستای ایجاد ارتباط با مشتریان بالفعل و بالقوه خود استفاده می کنند.
از اصول دیگری که مبنای فعالیت تبلیغی را در اینترنت شکل می دهند، طراحی پیام متناسب با مخاطب ، صراحت و روشنی پیام های ارسالی ، تحریک تمایلات با شیوه تعاملی ، سهولت دسترسی به اطلاعات ، تازگی و به روز بودن تبلیغات و آگهی ها و دسترسی به اطلاعات منبع آگهی دهنده است . ابزار تبلیغ در اینترنت نیز متعدد است ، اما «سایت وب» تنها ابزار تبلیغاتی اثربخشی است که در اینترنت مورد استفاده قرار می گیرد. وب به عنوان بستری برای تبلیغات ، بروشورها، کاتالوگ ها، ویترین فروشگاه ها و رسانه های ارتباطی را پوشش داده است . سایت وب مرکز بسیار مهمی است که برای ارایه حجم قابل توجهی از اطلاعات در اینترنت مورد استفاده قرار می گیرد. این اطلاعات می تواند شامل اطلاعات مربوط به شرکت ، نشان تجاری ، خدمات مشتری و فروش باشد.
مشتری محوری در اینترنت یک اصل است . با توجه به ماهیت اینترنت ، به نظر می رسد که مشتریان اینترنتی از طبقات جوان تر، مرفه تر و تحصیل کرده تر جامعه باشند. به لحاظ ترکیب جنسی نیز هر دو جنس مؤنث و مذکر به نسبت مساوی (البته در کشورهای پیشرفته ) از اینترنت بهره برداری می کنند. این موضوع در ایران با غلبه جنس مذکر همراه است . از آنجا که افراد بهره بردار عمدتا در جست وجوی اطلاعات هستند، لذا علاقه مندند که خود انتخاب کنند و این مشتری است که تأثیر اصلی را بر مبادلات می گذارد.
اگر چه این شبکه ها هیچ حد و مرزی را نمی شناسند و محدودیت ها کم تر بر آن ها اعمال می شوند و افراد هر لحظه در معرض صدها هزار پیام قرار می گیرند، با این وصف کارگزاران امر تبلیغات محتاطانه عمل می کنند و این تلاش به خوبی مشهود است که رای و حریم افراد محترم است ، زیرا افراد از هدایت اجباری به سمت خرید یک کالا و یا کسب آگاهی اجباری از تغییرات قیمت یک کالا و نظایر آن گریزان هستند. اگر چه هنوز از لحاظ حقوقی بسیاری از مسایل اینترنت لاینحل مانده است ، با این وصف چارچوب های حقوقی نیز برای فعالیت اینترنت وجود دارند.
از بعد حقوقی اگر چه کشورهای پیشرفته غربی تلاش های خود را برای تدوین قوانین و مقرراتی برای مبارزه با پدیده های ناهنجار و نادرست و جنایات ناشی از اینترنت از یک سو و برای کنترل برنامه های مختلف رایانه و اینترنت از سوی دیگر، آغاز کرده اند، هنوز هیچ منبع اطلاعاتی معتبر و پذیرفته شده ای در سطح جهان ایجاد نشده است تا به کار اینترنت جهت پیش گیری از تعارض های غیر ضروری کمک کند و معیارها و موازین روشن و مشخصی را به آنان معرفی نماید. تبلیغات بازرگانی نیز از این قاعده مستثنی نیست . به هر حال ، استفاده کنندگان از اینترنت در تمامی زمینه ها، از جمله تبلیغات بازرگانی ، می توانند با در نظر داشتن قوانین مربوط به حق تألیف ، ثبت علائم تجاری ، اسرار تجاری ، حق ثبت اختراع و حقوق مالکیت معنوی و همچنین قوانین کیفری مربوط به افترا و تهمت و اهانت و اصول مربوط به اجازه فعالیت در امور نشر و مطبوعات ، به طور نسبی تکلیف و حقوق خود را در استفاده از اینترنت دریابند و نادانسته مرتکب فعالیت های غیر قانونی نشوند.
آنچه که به عنوان تبلیغ و سپس فروش کالا در یک نظام تعاملی اینترنتی رخ می دهد، نیازها را به خوبی قابل شناسایی می کند. به عبارت دیگر، دشواری هایی که در شیوه قبلی شناخت نیازهای مخاطب وجود داشتند، دیگر با وجود شبکه وجود نخواهند داشت و فعالیت های بازارسنجی برای کالاهای مختلف و همچنین آگاهی از انتظارات مصرف کننده به راحتی گردآوری می شود. البته ، همیشه زمینه نفوذ به شرایط بازار فروش در تبلیغات بازرگانی اینترنتی و از بعد امنیتی همیشه خطر دسترسی به اطلاعات مشتری وجود دارد، بنابراین دیواره آتش برای محافظت از ارتباطات لازم است . دیواره آتش یک اصطلاح ژنریک برای توصیف انواع روش های امنیتی جهت محافظت از ارتباطات اینترنتی و شبکه ای افراد است . خط تلفن یا ارتباط کابلی که رایانه را به اینترنت وصل می کند، تعداد نقاط دستیابی را در اختیار نفوذگران می گذارد. پروتوکل که برای دستیابی به اکثر محتویات «وب» و فایل هایی که بینندگان اینترنت با آن ها کار می کنند ، به کار می رود، بیش از 65000 درگاه مرتبط با خود دارد، که مکانهایی هستند که به داده ها در آن ها اجازه عبور از اینترنت به رایانه کاربر داده می شود.
«هکرها» ی باهوش می توانند دریابند که کدام درگاه ها بیشترین قابلیت دستیابی را دارند و توجه خود را معطوف نفوذ به آن ها می کنند. کاربران تنبل و بی تجربه معمولا از جست وجوکنندگان درگاه خودکار شده بهره می گیرند، که داده ها را به هر درگاهی می فرستند. درگاه های ضعیف علامتگذاری می شوند و برای جست وجوهای بعدی یادداشت می شوند؛ نظارت و حفاظت روی همه این درگاه ها وظیفه اصلی یک دیواره آتش است . به هر حال ، تبلیغات بازرگانی در عصر ارتباطات شبکه ای ویژگی های دیگری نیز دارد که عبارت اند از:
سهولت ارزیابی تبلیغات مختلف بازرگانی با یکدیگر.

شرایط برابر برای رقبای تجاری .

ایجاد علاقه در افراد به استفاده از تبلیغ بازرگانی به سبب جاذبه های طراحی پیام .

سوق دادن افراد به خرید کالا یا خدمات با شرایط سهل رقابتی .

گستردگی شبکه ارتباط.
قابلیت فروش مطلوب .

انبوهی تبلیغات بازرگانی .

ازدحام و شلوغی شبکه برای بهره برداری.

نامشخص بودن نوع تأثیرها.
گرایش به تبلیغ کالاها با قیمت بالاتر در مقایسه با کالاهای ارزان قیمت .

تشدید روند خودکار شدن فرایند تبلیغ.

تغییر در نحوه ارتباط، حتی برای خرید کالا.

به روز بودن آگهی های شبکه ای .

پاسخ به سؤال های مشتری و مصرف کننده ، و دسترسی به اطلاعات منبع آگهی دهنده و ضعف زمینه های حفاظتی از اطلاعات .

لازم به ذکر است که حتی در شرایطی که تبلیغات بازرگانی شبکه ای در عصر اطلاعات مورد توجه است و کاربری زیادی نیز ممکن است داشته باشد، دیگر اشکال تبلیغ بازرگانی که با رسانه های دیگر صورت می گیرند، همچنان به حیات خود ادامه خواهند داد و اشکال قدیمی تر تبلیغ بازرگانی از میان نخواهند رفت .

جامعه اطلاعات و راهبردهای کاهش فقر

سه شنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۸۴، ۰۶:۵۹ ب.ظ | ۰ نظر

الف) راهبرد رشد مبتنی بر حمایت از فقرا: این راهبرد به فرایند رشد از دیدگاه کاهش فقر و ایجاد رفاه می نگرد. ایجاد در آمد در مرکز توجه این راهبرد قرار دارد. علاوه بر کاهش فقر، به خدمات اجتماعی، شبکه های امنیتی، زنان، توسعه روستایی و ساختار مالیاتی مبتنی بر جانبداری از فقرا توجه می شود. اغلب دولتهای کشورهای در حال توسعه، دستیابی به فناوری اطلاعــات و ارتباطات را به عنوان زمینه ای برای افـزایش رشد اقتصادی قلمداد می کنند. با وجود برخی موارد موفق، باید به این نکته توجه شود که تحقق آنها به خاطر شرایط ویژه ای ( مانند سطح بالای سواد) بوده است.
در یکی از جمهوری های آفریقا، استفاده از اینترنت برای ارائه اطلاعات توریستی موفقیت زیادی به همراه داشته است. همچنین، فروش محصولات روستاییان از طریق اینترنت و درآمد بالای کشاورزان کامرونی در نتیجه به روز شدن اطلاعات مربوط به وضعیت عرضه و تقاضای کاکائو در نتیجه پیگیری این راهبرد بوده است.
ب) راهبرد معیشت پایدار: درایــن رویکرد جنبه های مختلف زندگی در مناطق محروم بررسی و تحلیل می شود. براین اساس به ساختارهای اساسی همچون: کشاورزی، تفاوت در آمد و زیر بناهای مناطق روستایی توجه می شود. از این گذشته،‌ مواردی مانندمحرومیت ناشی از تبعیض، حاشیه نشینی، بیزاری و تحقیر مورد توجه قرار می گیرد. دیگر موارد قابل توجه نیز عبارتند از : آسیب پذیری (درمقـابل شوک خارجی و تنشهای داخلی) و ناامنی(مخاطرات جانی ناشی از وضعیت اجتماعی، جنس یا نژاد). با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات می توان نیاز های فقرا را به نحو موثر تری شناسایی کرد. نکته کلیدی، شناسایی و تعیین آن دسته از نیازهای اطلاعاتی اساسی است که تاثیری معنی دار بر کیفیت زندگی فقرا دارد. استفاده از زبان محلی و ایجاد فرصت باز سازی یا حفظ دانش محلی در این زمینه یک اولویت است.
با انعکاس اولویتهای مربوط به افراد جامعه، پروژه های مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتبـــــــاطات از رویکرد های امرار معاش در بر گیرنده تمام افراد جامعه استفاده می کنند. در نپال و هندوستان از طریق برنامه های رادیویی- اینترنتی بدون برقراری تماسهای فردی،توانسته اند اطلاعات ارزشمندی به مردم ارایه کنند.
ج) راهبرد حقوق بشر و توانمندی: دراین رویکرد، توسعه عبارت است از دستیابی فرد به حقوق فردی و اجتماعی خویش. توزیع دوباره قدرت سیــــــاسی و اهداف مربوط به توانمند سازی افراد برای ایجاد تغییرات سیاسی که جنبه ای دراز مدت از کاهش فقر است، از پایداری مطمئن تری برخوردار است. تحقق چنین تغییرات اجتماعی مستلزم دانش و سازمان دهی است.
از این طریق می توان با شفافیت بیشتری منابع لازم را تخصیص داد، فرایند های انتخابی را به انجام رساند و داده ها را شناسایی و تحلیل کرد. همچنین، فرایندمشاوره در سطح وسیعتری از جامعه تحقق می یابد و ایجاد شفافیت، تسهیل در تمرکز زدایی و استفاده از اهرمهای جامعه مدنی مورد توجه قرار می گیرد. از این طریق، افراد در فرایند های تصمیم گیری دخالت می کنند و به تعامل با تصمیم گیران می پردازند. از این گذشته، اطمینان کافی از تساوی جنسی و دسترسی برابر به آموزش از طریق آموزشهای از راه دور حاصل می شود.
در کنیا، گروهی از زنان با استفاده از ویدیو برای ارایه اطلاعات به تصمیم گیران درزمینه نیازهای خود استفاده کرده اند. این تجربه نشان داد که چنین پروژه هایی از طریق مطلع کردن افراد دیگر در زمینه وضعیت کنونی زند گیشان از پویایی بالایی برخوردارند و قادر به توسعه اهداف اولیه خود هستند.
د) راهبرد منابع و توزیع دوباره ثروت: توزیع بهتر سرمایه و مدیریت کارامد منابع باعث افزایش در آمد فقرا و کاهش فقر می شود. هنگامی که شرایط محیطی و موارد اضطراری اقتضا کند و توزیع کار امد کالاها اهمیت یابد، می توان فقرا را مورد ملاحظه بیشتری قرارداد. هدف اساسی استـــفاده از فناوری اطلاعات و ار تباطات در این رویکرد،ایجاد توانمندی اقتصادی است. از این فناوری می توان برای افزایش در آمدهای دولتی از طریق جمع آوری و اداره مالیات و مدیریت کــارامدتر منابع با استفاده از رایانه بهره برد. از طریق رسانه های پیشرفته می توان مردم را از و قایع مطلع کرد و با اطلاع رسانی صحیح ، از نا کارامدی در کنترل اوضاع و مدیریت امداد و کمک رسانی کاست. مدیریت اضطراری به ویژه پس از وقــــوع زلزله در السا لوادور از اهمیت بیشتری برخوردار شد. در حال حاضــر،سایت های اینترنتی بسیار ی برای کمک به مردم از طریق اطلاعات دریافت شده از سازمانهای بین المللی وجود دارد. در شکل شماره یک این راهبردها، جایگاه و فصول مشترک آنها نشان داده شده است.


فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزشهای سازمانی

آموزش و بهسازی نیروی انسانی به عنوان یکی از مهمترین نیازهای سازمانها در عصر رقابتی کنونی است. امروزه، سازمانها سودمندی خود را در کیفیت بالای محیط کار خود جستجو می کنند و از این رو به دنبال ارائه آموزشهای کارآمدتری هستند.
توزیع صحیح هزینه ها و تمرکز بیشتر بر فعالیتهای یادگیری از اهمیت بالایی برخوردار است. در برخی موارد، هزینه های مربوط به جابجایی افراد و تهیه امکانات لازم برای اجرای حضوری برنامه های آموزشی بسیار بیشتر از دیگر امکانات است. در کشورهای پیشرفته از فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان روشی موثر برای ارائه آموزشها استفاده می کنند. چندین عامل در گزینش این شیوه آموزشی موثر بوده است:
اقتصادهای نوین متکی بر انجام فعالیتهای ارزشمند به جای فعالیتهای انبوه هستند؛
سرعت و چالاکی به عنوان کلیدی ترین عامل ایجاد و حفظ ارزشهای سازمانی است؛

بنگاههای مدرن نیازمند شبکه ای از ارتباطات برای دریافت بازخورد سریع و رفع بهنگام نارساییها هستند.

استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش در سازمانهای بزرگ دنیا پس از حمله 11 سپتامبر 2001 توسعه بسیاری یافته است. استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای آموزش، حدود 5، 10 درصد از کل زمان آموزشهای سازمانی در ایالات متحده را شامل می شود. منافع زیر ازطریق استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در ارائه آموزش قابل حصول است:
کارکنان در هرکجا که بخواهند به مواد آموزشی دسترسی دارند و می توانند با سرعت دلخواه فرا گیرند؛
دسترسی آسان به خبرگان و کارشناسان برجسته مقدور می شود؛

اهداف و محتوای دوره ها با سرعت بالا و هزینه کمتری قابل تغییر است؛

پیشرفت کارکنان به راحتی قابل ملاحظه و ردگیری است؛

دوره ها با دانش و مهارتهای ویژه لازم برای یک فرد قابل تطبیق است؛

اطلاعات درهرجایی که موردنیاز فرد باشد، در اختیار وی قرار می گیرد.

آموزش کودکان اسکاتلندی

در سال 2003 دولت اسکاتلند مبلغ سه میلیون پــوند برای توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس پیش دبستانی اختصاص داد، این در حالی بود که کارشناسان از موفقیت برنامه بر اساس یافته های پژوهشی خود مطمئن نبودند. بر این اساس، طرفداران طرح بر این نکته تاکید می ورزیدند فناوری اطلاعات و ارتباطات فقط به رایانه یا موارد مربوط به آن محدود نمی شود و حیطه وسیعی را در بـــر می گیرد. استــــــدلال آنان این بود که کودکان می تــوانند با فراگیری استفاده صحیح از سیستم های دیجیتالی، ‌دوربینهای ویدیویی وتجهیزات صوتی و تصویری، اینترنت، تلفن و پست الکترونیک چیزهای زیادی را بیاموزند.
مهمترین مشکل در ابتدای کار، دسترسی به مربیانی بود که از مهارت کافی در این زمینه برخوردار باشند. برای حل این مشکل، گروهی از کارشناسان خبره به صورت متمر هدایت مربیان و برنامه ها را بر عهده گرفتند. هم اکنون، کارشناسان مزبور علاوه بر هدایت برنامه ها و مربیان در تعیین محتوای برنامه ها ی آموزشی نقش اساسی ایفا می کنند.

روبات پرنده در خدمت شبکه مخابراتی

یکی از شرکتهای آمریکایی فعال در زمینه صنایع مخابراتی در ایالت فلوریدا اعلام کرد که موفق به ساخت روبات پرنده ای شده است که قادر است با پرواز در ارتفاع 13 مایلی سطح زمین، امواج تلفنی را تقویت و مخابره کند. روبات 245 فوتی مزبور مراحل آزمایشی را با موفقیت پشت سر گذاشته است و بدین ترتیب قادر خواهدبود بالاتر از هواپیماهای پیشرفته جت و پایین تر از ماهواره هایی که در 25 تا 30 مایلی سطح زمین قرار دارند به فعالیت بپردازند. این شرکت امیدوار است نمونه های کاربردی و تولید انبوه روبات مزبور را تا سال آینده وارد بازار کند.

افزایش سرعت ترانزیستورها

پژوهشگران دانشگاه ایلی نویز آمریکا موفق به ساخت ترانزیستوری شده اند که قادر است در فرکانس 604 گیگا هرتز فعالیت کند. در ساخت این تزانزیستور از نیمه هادیهای فسفید ایندیوم و آرسنید گالیوم ایندیوم استفاده شده است. با توسعه این ترانزیستورها و کاربرد آنها می توان شاهد بهبود چشمگیری در مخابرات بسیار دور، محاسبات رایانه ای پرسرعت، عکسبرداری پزشکی و حسگرهای پیشرفته بویژه در زمینه گازهای سمی بود. این ترانزیستورها که با نام ترانزیستورهای دوقطبی مشهور شده اند، تفاوت زیادی با ترانزیستورهای اثر میدانی مشهور دارند. در این ترانزیستــــــورها،‌الکترون ازامیتر منتشر می شود، از بیس می گذرد و توسط کلکتور دریافت می شود. این ترتیب باعث سریعتر شدن آن نسبت به ترانزیستورهای کنونی شده است.

منبع: مجله تدبیر

مسابقه روزنامه هاى سنتى و الکترونیکى

سه شنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۸۴، ۰۶:۵۳ ب.ظ | ۰ نظر

تاریخ آغاز روزنامه نگارى الکترونیک را مى توان تقریباً به اوایل دهه ۱۹۷۰ نسبت داد. زمانى که بعضى از روزنامه ها با استفاده از ویدئوتکست (Video-Text) متون مقاله ها و اخبار خود را از طریق تلویزیون در اختیار خوانندگان قرار دادند. با پیشرفت فناورى هاى ارتباطى، روزنامه نگارى الکترونیک نیز خود را در بسترهاى جدید مطرح کرد و با ظهور اینترنت و شبکه جهانى وب به اوج رسید. اینترنت که اکنون بیش از سه دهه از پیدایش آن مى گذرد، نقش مهمى در پیشرفت روزنامه نگارى الکترونیک داشت. با این حال از سال ۱۹۹۳ که وب جهانى به وجود آمد، روزنامه نگارى الکترونیکى نیز همانند بسیارى از قابلیت هاى اینترنت با اقبال گسترده ترى مواجه شد. از حضور نشریات ایرانى در اینترنت بیش از هفت سال مى گذرد. از حضور ایران نیوز به عنوان اولین سایت نشریات ایرانى تا روزنامه همشهرى که یکى از نخستین روزنامه هایى است که با راه اندازى یک پایگاه مجازى توانست راه تازه اى را آغاز کند. البته امکانات مالى و فنى نیز به کمک همشهرى آمد تا زمانى که ایرانیان دسترسى چندانى به اینترنت نداشتند و استفاده از اینترنت براى هیچ قشرى جا نیفتاده بود، با راه اندازى یک شبکه داخلى در شهرستان هاى مختلف ایران، این روزنامه را به طور رایگان روى Web در اختیار مخاطبان خود قرار دهد. با این وصف روزنامه همشهرى اولین روزنامه اى است که در سال ۱۳۷۳ نسخه الکترونیک روزنامه چاپى خود را منتشر کرد. روزنامه نگارى الکترونیک هم چشم و هم گوش مخاطب را نشانه مى گیرد و به همین دلیل صداها و جلوه هاى ویژه تصویرى نیز نقش مهمى برعهده دارند. با وجود همه اینها روزنامه نگارى الکترونیک نیز بر پایه متن و نوشتار بنا شده است. محتویات چنین روزنامه اى به جاى چاپ بر روى کاغذ فقط به صورت فایل کامپیوترى در دوره هاى زمانى معینى در یک شبکه اطلاع رسانى متصل به اینترنت قرار مى گیرند و مخاطبان چنین نشریاتى یعنى افرادى که با کامپیوتر شخصى خود به آن شبکه متصل شوند، مى توانند صفحات روزنامه را روى صفحه نمایش کامپیوتر خود ببینند و یا آن را روى کاغذ چاپ کرده و سپس مطالعه کنند. اتصال به شبکه اطلاع رسانى مورد نظر ممکن است از طریق اینترنت یا در یک شبکه داخلى (اینترنت) صورت پذیرد.

• تقابل یا مکمل با روزنامه نگارى سنتى

هر پدیده جدید فناورى ارتباطات بدون شک رسانه هاى موجود را تحت تاثیر قرار داده و مى دهد، روزنامه نیز از این امر مستثنى نیست. اما باید دید این تاثیر چه سمت و سویى دارد. یعنى روزنامه نگارى الکترونیک در جهت نابودى روزنامه نگارى سنتى پیش مى رود یا به صورت مکمل و پشتیبان در کنار آن قرار خواهد گرفت. روزنامه ها یک بار به طور جدى از سوى تلویزیون به چالش فراخوانده شده اند. آمار مربوط به وسایل ارتباط جمعى نشان مى دهد که در بسیارى از کشورهاى پیشرفته دنیا به موازات گسترش تلویزیون شمارگان بسیارى از روزنامه ها و سایر مطبوعات به شدت پایین آمد و حتى بعضى از آنها نیز تعطیل شد. به عنوان نمونه پس از جنگ جهانى دوم در فرانسه با وجود افزایش جمعیت، شمارگان کل روزنامه هاى روزانه به طور محسوسى تقلیل یافت و به جاى ۵۱ میلیون نسخه که در سال ۱۹۲۶ در آن کشور منتشر مى شد، به ۱۰ تا ۱۱ میلیون نسخه رسید و در آلمان غربى از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۹ از ۱۲۰ روزنامه روزانه، تنها ۱۶ روزنامه باقى ماند.

• موانع پیشرفت روزنامه نگارى الکترونیک

با تمام این اوصاف موانع پیشرفت روزنامه نگارى الکترونیک را مى توان به صورت خلاصه در موارد زیر جست وجو کرد:

۱- هزینه هاى ارتباطات اینترنتى در مجموع نسبتاً زیاد است. این موضوع مختص جوامع در حال توسعه نیست بلکه در کشورهاى پیشرفته نیز کاهش هزینه هاى ارتباطى مدنظر قرار دارد.

۲- فرهنگ انفورماتیک درصد قابل توجهى از مردم جهان در سطح پایینى قرار دارد.

۳- عمده استفاده کنندگان اینترنت در جهان را افراد خبره تشکیل مى دهند و نه افراد معمولى و قشر عمده مخاطبان روزنامه ها.

• نگاهى به آینده

در حال حاضر روزنامه هاى الکترونیک و روزنامه هاى چاپى با تمام مزایا و معایبى که دارند در کنار یکدیگر به کار خود ادامه مى دهند اما این شرایط مى تواند به راحتى تغییر کند. در واقع اگر به واسطه پیشرفت هاى فناورى اطلاعات، شرایطى فراهم شود که معایب برشمرده روزنامه نگارى الکترونیک از بین برود کفه ترازو مى تواند به سمت روزنامه هاى الکترونیک محض متمایل شود. بنابراین توسعه و پیشرفت روزنامه نگارى الکترونیک در یک جامعه مستلزم وجود شرایط مختلفى است که مى توان گفت تمامى آنها در بسیارى از کشورهاى جهان موجود نیست. اما نکته مهم این است که حتى در جوامع پیشرفته اى که بسیارى از این شرایط برقرار است روزنامه الکترونیک تاکنون نتوانسته جایگزین روزنامه چاپى شود. روزنامه چاپى همچنان به دلیل پیشینه تاریخى دستیابى آسان و راحتى مطالعه روى کاغذ محبوبیت خود را حفظ کرده است. روزنامه چاپى با سابقه ۴۰۰ ساله آشناى کودک، پیر و جوان است درحالى که از عمر روزنامه هاى الکترونیک کمتر از ۱۳ سال مى گذرد.

منبع: روزنامه شرق

سواد اطلاعاتی: یک اولویت نوظهور جهانی (2)

سه شنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۸۴، ۰۶:۴۸ ب.ظ | ۰ نظر

4-4. آلمان

مریم نظری - در جمهوری دموکراتیک آلمان سابق، آموزش کاربران در خصوص بهره‌گیری از اطلاعات، بخش عمده برنامه‌های آموزشی را در کلیه سطوح از سطح مقدماتی تا متوسطه و پس از آن تشکیل می‌داد. آموزش کاربران کتابخانه‌ها یکی از لوازم و بخش‌های برنامه عمومی درسی در طی این دوره بود. این امر تا حدودی به نوع [و محدوده] اطلاعاتی که شهروندان می‌توانستند بدان‌ها دسترسی داشته باشند نیز مربوط می‌شد، چرا که آزادی اطلاعات وجود نداشت و دولت سعی می‌کرد نوع اطلاعات قابل دسترسی برای دانشجویان و شهروندان را محدود کند. پس از فروپاشی دیوار برلین و اتحاد آلمان شرقی و غربی، این نوع آموزش به کاربران، حذف گردید.

در این دوران، مشخصه کتابخانه‌های آکادمیک غربی، مجموعه‌های بسته منابع بود و کاربران می‌بایست هر یک از اقلام مورد نظر خود را درخواست می‌کردند. دسترسی به کتابخانه‌ها بسیار محدود بود و خدمات کاربران به خوبی توسعه نیافته بود. اما در دهه 1990 کتابداران دانشگاهی آلمان، بتدریج درهای کتابخانه‌ را به روی مراجعان گشودند و دریافتند که لازم است به کاربران، برحسب نیازهایی که در محیط دیجیتالی، و محیط آموزش و یادگیری درونخطی بیان می‌دارند، آموزش‌های لازم را ارائه کنند. هم «دانشگاه هایدلبرگ»[50] و هم «دانشگاه هامبورگ»[51]، برنامه‌های آموزش سواد اطلاعاتی و تک‌آموزهای درونخطی را عملی کرده‌اند. علاوه بر این کنسرسیومی با کمک آنان برای فعالیت در امر قابلیت‌های اطلاعاتی تأسیس شده تا به مبادله اطلاعات در میان کتابداران مرتبط با سواد اطلاعاتی کمک کند.

کنفرانس سالانه «انجمن کتابخانه‌های آلمان»[52] در سال 2001 برای اولین بار به طرح یک برنامه منسجم برای آموزش سواد اطلاعاتی پرداخت. دیگر کتابخانه‌های دانشگاهی نیز به همین ترتیب و به تدریج، استفاده از انواع مدل‌های آموزشی را برای کمک به کاربران در به دست آوردن مهارت‌های اطلاعاتی آغاز نمودند.

4-5. سوئد

کتابداران دانشگاهی در سوئد، بیش از 20 سال است که بویژه در حوزه‌های مهندسی، پزشکی و اقتصاد، درگیر برنامه‌ها و دوره‌های مختلف برای آموزش کاربران هستند. آنان از فناوری اطلاعات برای ارائه برنامه‌های آموزشی مؤثرتر به دانشجویان مبتدی، و در نتیجه فرصت‌دادن به کتابداران برای تدوین آموزش‌های پیشرفته‌تر در زمینه مهارت‌های اطلاعاتی الکترونیکی به دانشجویان سطوح بالاتر و تکمیلی استفاده کرده‌اند.

«شورای اطلاعات علمی» با نام «نوردینفو»[53] مأموریت دارد «همکاری بین کشورهای اسکاندیناویایی» را در مورد مسائل مربوط به اطلاعات و مستندسازی در کتابخانه‌های تحقیقاتی برقرار سازد. هم‌اکنون اقدام جدیدی در امر آموزش سواد اطلاعاتی با عنوان «گروه نوردینفولیت»[54]. زیرنظر«کریستینا تاووت»[55] شروع شده

در دو دهه گذشته، «دانشگاه فنی چالمرز» برنامه‌های جامعی را برای آموزش دانشجویان و مجهز نمودن آن‌ها به سواد اطلاعاتی برگزار کرده است. در این برنامه‌ها هم برای دانشجویان کارشناسی و پایین‌تر و هم برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی از برنامه‌های یادگیری مبتنی بر پروژه استفاده شده و حالت مبتنی بر وب دارند. از برنامه‌های آموزشی «اینتواینفو» که قبلاً ذکر شد، در چهار سال گذشته به عنوان پشتیبان درونخطی برای دانشجویان عالی و تکمیلی وب استفاده گردیده است.

یک مطالعه تحقیقاتی که در سال‌های 94-1993 در سوئد به انجام رسید به بررسی رفتار اطلاعجویی 25 دانش‌آموز سال‌های آخر دبیرستان در رابطه با نکته‌یابی، توازن اطلاعات و تحلیل اطلاعات پرداخت نتایج نشان داد که اطلاعجویی تا حد بسیار زیادی به دیدگاه فراگیر نسبت به محتوای موضوعی بستگی دارد. نتایج این بررسی حاکی از آن است که استفاده از یک شیوه رابطه‌ای در آموزش سواد اطلاعاتی، در تقویت دیدگاه فراگیران مؤثر می‌باشد. بعلاوه، این امر می‌تواند تنوع یادگیری و یادگیری انفرادی را گسترش دهد. بنابراین باید به جای تأکید بر جستجوی اطلاعات یا بر فناوری در آموزش مهارت‌های اطلاعاتی بر استفاده از اطلاعات تأکید گردد. کتابداران، اساتید و مربیان باید با یکدیگر همکاری کنند و بر مشاهده تجارب دانشجویان در رابطه با محتوای اطلاعات به منظور تعیین تعاملات آن‌ها در رفتار اطلاع‌یابی و استفاده از اطلاعات بپردازند. روش رابطه‌ای برای آموزش مهارت‌های اطلاعاتی که در این مطالعه تبلیغ شد، به اندازه‌گیری نتایج یادگیری در ارتباط با رفتار اطلاع‌یابی کمک می‌کند(Limberg, 2000)

کتابداران «دانشگاه مالمو»[56] که در سال 1998 تأسیس شده در تلاش‌اند تا سواد اطلاعاتی را با برنامه‌های درسی مؤظف دانشجویان تلفیق نمایند تا به این وسیله نیازهای اطلاعاتی بسیار متنوع دانشجویان را برآورده کنند. در سال 1999، اولین کنفرانس بین‌المللی «خلق دانش» در «مالمو» برگزار شد تا به امور مرتبط با سواد اطلاعاتی بپردازد. کنفرانس دوم نیز در سال 2001 برگزار شد و قرار است کنفرانس مشابهی[57] به صورت سالانه برگزار گردد .

برای تأسیس مؤسسه‌ای ویژه سواد اطلاعاتی در منطقه اسکاندیناوی، طرح‌هایی در دست اقدام است. آنچه در رابطه با سواد اطلاعاتی در استرالیا و ایالات متحده آمریکا به انجام رسیده، تأثیر قابل‌ملاحظه‌ای بر فعالیت‌های سوئدی‌ها در امر آموزش سواد اطلاعاتی به جای گذاشته. فهرست کاملی از وب سایت‌ها و منابع مختلف در «دانشگاه اسکووده»[58] تنظیم گردیده است.

5. آمریکـای شمـالی

5-1.کانادا

سیاست‌های اطلاعاتی دولت کانادا از جمله دیگر اقدامات اطلاعاتی بوده که باعث شده این کشور دارای مردمی مجهز به سواد اطلاعاتی باشد. در 3 دهه گذشته، کتابداران دانشگاهی کانادا به آموزش مهارت‌های کتابخانه‌ای و اطلاعاتی به دانشجویان اهتمام داشته‌اند. بیش از 25 سال است که در یک کنفرانس ملی سالانه، ملاحظات مربوط به مهارت‌های اطلاعاتی این کشور بیان می‌گردند. کتابداران آموزشگر در کتابخانه‌های دانشگاهی، به حل چالش‌های موجود در ادغام آموزش سواد اطلاعاتی در دوره‌های درسی دانشجویان ادامه می‌دهند. گرچه در این رابطه، در پنج سال گذشته پیشرفت‌هایی حاصل گردیده، اما در مقایسه با اقداماتی که در ایالات متحده، استرالیا، نیوزیلند و اروپای شمالی صورت گرفته، به فعالیت‌های بسیار بیشتری نیاز است.

یک تحقیق ملی که در رابطه با آموزش سواد اطلاعاتی در کتابخانه‌های دانشگاهی کانادا صورت پذیرفته نشان می‌دهد که روندهای مربوط به اهداف عملی، روش‌ها و محتوای آموزشی در پنج سال گذشته تغییر چشمگیری نداشته است. این تحقیق نشان داد که تعداد اندکی از کتابداران، اهداف عملی خود را به طور رسمی ثبت کرده‌‌اند و بسیاری از آنان نتایج آموزش‌های خود را به صورت رسمی ارزیابی ننموده‌اند. برخی از یافته‌های این بررسی با یافته‌های مطالعه‌ای که قبلاً در نیوزیلند صورت گرفته بود، شباهت دارند. به نظر می‌رسد که دانشگاهیان کانادا در مقایسه با ایالات متحده، تأکید کمتری بر آموزش مهارتهای اطلاعاتی دارند. از این‌رو، لازم است کتابداران با مدرسان در محیط های آموزش مقدماتی، متوسطه و عالی رابطه کاری نزدیکتری داشته باشند تا اطمینان حاصل شود که همه دانشجویان و دانش‌آموزان از سواد اطلاعاتی برخوردار شده‌اند (Julien, 2000).

در سال 1993 پزشکان کانادایی درخواست نمودند شیوه جدیدی برای آموزش‌های مستمر حرفه‌ای اعمال گردد. «کالج سلطنتی پزشکان و جراحان کانادا»[59] نیز «برنامه حفظ قابلیت‌ها»[60] را به مرحله اجرا گذاشت تا به پزشکان در خودیادگیری کمک کند. همچنین ابزارهایی طراحی گردید تا به پزشکان کمک کند دریابند چه زمانی به اطلاعات نیاز دارند و به چه ترتیب می‌توانند این اطلاعات را جایابی و ارزیابی کنند و به طرز مؤثری مورد استفاده قرار دهند. پزشکان خاطر نشان کردند که به ابزاری نیاز دارند که با کمک آن بتوانند نیاز اطلاعاتی خود را تشخیص دهند و رفع نمایند. به همین دلیل در سال 1997 نوعی دفترچه خاطرات نرم‌افزاری برای آنان طراحی و ارزیابی شد. کاربرد چنین ابزاری در استرالیا، انگلستان، سوئیس و ایالات متحده نیز آزمون شده بود. این نرم‌افزار، در واقع نوعی وسیله یادگیری تعاملی است که می تواند بر توانایی‌های فراگیران در یادگیری تعاملی و خودیادگیری مستقل بیفزاید (Parboosingh, 2000).

5-2. مکزیک

همکاری میان هیئت علمی و کتابداران، پدیده‌ای تازه در کتابخانه‌های دانشگاهی مکزیک به شمار می‌رود و در این رابطه نمونه‌های ثبت‌شده اندکی وجود دارند. کتابداران می‌کوشند نقش مربی را در آموزش مهارت‌های اطلاعاتی به کاربران ایفا کنند، اما در این راه در مقایسه با همتایان خود در ایالات متحده و دیگر کشورهای دارای اقتصاد پیشرفته، با چالش‌ها و مشکلات بیشتری مواجه هستند. بخش زیادی از جمعیت این کشور از تحصیلات مناسب برخوردار نیستند و مشابه شهروندان دیگر کشورهای جهان سوم، فاقد مهارت‌های اولیه سواد هستند.

با این حال چندین کتابدار دانشگاهی، آموزش مهارت‌های اطلاعاتی به دانشجویان را آغاز کرده‌اند. در این مؤسسه‌ها چه خصوصی و چه دولتی، کتابداران نحوه استفاده از پایگاه‌های اطلاعاتی را به دانشجویان می‌آموزند و به آنان یاد می‌دهند که به چه ترتیب، مهارت‌های اطلاعاتی لازم برای یادگیری مادام‌العمر را فراگیرند. کتابداران به تدریج در تدوین مدل‌های آموزشی برای یادگیری در سراسر مکزیک وارد می‌شوند. یک نمونه عالی از برنامه‌های آموزش کاربران را می‌توان در «دانشگاه خوارز»[61] واقع در «چیوداد خوارز»[62] مشاهده کرد. کتابداران این دانشگاه یک محیط اطلاعاتی الکترونیکی روزآمد را، همراه با امکان دسترسی به طیف جامعی از پایگاه‌های اطلاعاتی الکترونیکی فراهم آورده‌اند. کارکنان کتابخانه در تلاش‌اند تا آموزش مهارت‌های اطلاعاتی را با دروس موظف دانشجویان تلفیق کنند.[63] «دانشگاه خوارز» به ریاست «جیسوس لائو» توانسته است علاوه بر این اقدامات سه کنفرانس ملی نیز در رابطه با سواد اطلاعاتی برگزار نماید.

5-3. ایالات متحده آمریکا

بسیاری از پیشرفت‌هایی که در زمینه توسعه سواد اطلاعاتی در ایالات متحده امریکا صورت پذیرفته برمبنای همکاری‌های به انجام رسیده است. گروه‌های کاری کشوری، سازمان‌های تخصصی، و نیروهای کاری ویژه از جمله عناصری بوده‌اند که در سطح ملی به مدت چندین دهه با یکدیگر همکاری داشته‌اند تا مفهوم سواد اطلاعاتی را در سطح جامعه، تعریف و تدوین کنند و توسعه دهند. در سال 1989 «کمیسیون ریاستی انجمن کتابخانه‌های آمریکا در امر سواد اطلاعاتی»[64] یک فرد باسواد اطلاعاتی را چنین تعریف کرده است: «کسی که قادر است تشخیص دهد که در چه زمان به اطلاعات نیاز است و می‌تواند اطلاعات مورد نیاز را جایابی و ارزیابی نماید و مورد استفاده قرار دهد».

در سال 1990 « همایش ملی سواد اطلاعاتی»[65] تشکیل شد. این همایش که با مدیریت توانمند «پاتریشیا بریویک» از دانشگاه ملی سن خوزه در کالیفرنیا اداره می‌شود، بسیار فراگیر است و بیش از 85 سازمان درگیر در امور آموزشی، کاری، تجاری و اجتماعی در آن عضویت دارند. این اعضا در تلاش‌اند تا آگاهی ملی و بین‌المللی را در رابطه با ضرورت سواد اطلاعاتی ارتقا بخشند و انجام اقداماتی برای کسب مهارت‌های اطلاعاتی را تشویق نمایند. این همایش به چهار حوزه فعالیتی اصلی توجه خاص دارد. این همایش از طریق سازمان‌های عضو به بررسی نقش اطلاعات در زندگی، کار، تحصیل، و امور اجتماعی افراد می پردازد و می‌کوشد سواد اطلاعاتی را با برنامه‌های آنان تلفیق کند. این همایش به اجرا، و پشتیبانی و نظارت پروژه‌هایی در رابطه با سواد اطلاعاتی چه در ایالات متحده امریکا و چه در خارج از این کشور می پردازد و از تدوین و اتخاذ رهنمودهای سواد اطلاعاتی توسط سازمان‌های نظارتی همچون وزارت‌های آموزش و پرورش ایالتی، کمیسیون‌های آموزش عالی، و هیئت مدیره‌های دانشگاهی حمایت می‌کند. اعضای این همایش بر روی برنامه‌های تربیت معلم کار می‌کنند تا اطمینان حاصل نمایند که معلمان جدید قادرند سواد اطلاعاتی را با تدریس خود تلفیق کنند. در حال حاضر، استرالیا نیز در تلاش است تا همایش مشابهی را راه‌اندازی نماید.

در سال 1998 «انجمن کتابخانه‌های آموزشگاهی آمریکا» و «انجمن فناوری و ارتباطات آموزشی»[66] در انتشار «قدرت اطلاعات: برقراری مشارکت در یادگیری» مشتمل بر «استانداردهای سواد اطلاعاتی برای یادگیری دانش‌آموزان از کودکستان تا دبیرستان» همکاری کردند.[67] این اثر و انتشارات مرتبط با آن، به استانداردهای مربوط به مهارت‌های اطلاعاتی و روش‌های تدریس برای دانش‌آموزان و دانشجویان از کودکستان تا آموزش عالی می‌پردازند. ادارات و نهادهای آموزشی در اکثر ایالات، اجرای این استانداردها را آغاز کرده‌اند و در پی سنجش پیامدهای حاصل از آن هستتند. این اقدامات در سراسر کشور بسیار موفق ارزیابی شده‌اند. پایگاه وب مربوط نیز بسیاری از انتشارات سودمند و نمونه‌هایی از آموزش مهارت‌های اطلاعاتی در مدارس را ارائه می‌کند.

در سال 2000 میلادی، «انجمن کتابخانه‌های دانشکده‌ای و تحقیقاتی»، «استانداردهای قابلیت‌های سواد اطلاعاتی برای آموزش عالی»[68] را منتشر نمود که توسط «انجمن آموزش عالی»[69] در سال 2001 تأیید گردید. تاکنون این استانداردها به زبان‌های اسپانیایی، چینی و آلمانی ترجمه شده‌اند و بسیاری از کتابداران دانشگاهی در ایالات متحده آمریکا از این استانداردها استفاده می‌کنند. این استانداردها بسیار مفیدند، چرا که بیان‌ می‌دارند چگونه و به چه ترتیب می‌توان پیشرفت و نتایج مربوط به آموزش مهارت‌های اطلاعاتی را اندازه‌گیری نمود.

«مؤسسه سواد اطلاعاتی»[70] در سال 1997 تحت نظارت «انجمن کتابخانه‌های دانشکده‌ای و تحقیقاتی» تأسیس گردید. مأموریت این مؤسسه، ایفای نقش رهبری در تشویق افراد و مؤسسه‌ها به تلفیق سواد اطلاعاتی با دیگر برنامه‌های مراکز آموزشی است. برنامه‌های این مؤسسه یک برنامه فراگیر برای آموزش فشرده سواد اطلاعاتی، برنامه بهترین اقدامات برای تأکید بر برنامه‌های سواد اطلاعاتی، برنامه مشارکت جمعی میان کتابخانه‌های آموزشگاهی، دانشگاهی و عمومی، و تدارک منابع اینترنتی را شامل می‌شود.

در سایت اینترنتی «انجمن کتابخانه‌های دانشکده‌ای و تحقیقاتی[71]» می‌توان به نمونه‌های خوب بسیاری از برنامه‌های آموزشی در رابطه با سواد اطلاعاتی در مؤسسه‌های دانشگاهی دست یافت.

در سال 1971 «مؤسسه علمی آموزش مهارت‌های کتابخانه‌ای»[72] توسط کتابداران در «دانشگاه میشیگان شرقی»[73] افتتاح گردید. تا به حال 30 کنفرانس سالانه ملی در این زمینه در «مؤسسه علمی آموزش مهارت‌های اطلاعاتی کتابخانه‌ای» و شش کنفرانس نیز در «لئوکس شرقی»[74] برگزار شده و در آن‌ها به بسیاری از ابعاد سواد اطلاعاتی و آموزش‌های کاربران کتابخانه اشاره شده است.

کنفرانس‌های ملی و منطقه‌ای بسیار دیگری نیز در موضوع آموزش کاربران و سواد اطلاعاتی برگزار گردیده‌اند. از سال 1973 تاکنون، بیش از پنج هزار اثر در رابطه با آموزش کاربران و سواد اطلاعاتی، به زبان انگلیسی، اکثراً در ایالات متحده امریکا به چاپ و نشر رسیده‌اند. کتاب‌ها و مقالات بسیاری نیز در همین موضوع به دیگر زبان‌ها و در گوشه و کنار جهان انتشار یافته‌اند. انتشار نشریه «استراتژی‌های پژوهش»[75]، فقط با هدف انتشار مقالات در موضوع سواد اطلاعاتی مرتبط با کتابخانه‌ها و مؤسسه‌های تحقیقاتی و دانشگاهی در سال 1987 در «آن آربور»[76] میشیگان آغاز شد.

در سطح ایالتی نیز در بخش آموزش عالی «کلرادو»[77]، «اورگان»[78] و «ویسکانسین»[79]، شاهد استفاده از استانداردهای سواد اطلاعاتی هستیم. چندین سیستم در سطح ایالتی همانند سیستم دانشگاه ایالتی کالیفرنیا[80]، دانشگاه ایالتی ویسکانسین، نیویورک[81] و دانشگاه ماساچوست[82] در حال حاضر دست به اقداماتی در سطح سیستمی زده‌اند. دانشکده‌ها و دانشگاه‌های مختلفی در حال حاضر در حال اجرای استانداردهای سواد اطلاعاتی در قالب برنامه‌های درسی و آموزشی خود هستند که از آن جمله می‌توان به کالج ارلهام[83]، دانشگاه بین‌المللی فلوریدا[84]، دانشکده کینگز[85]، دانشگاه لوئیس‌ویل[86]، دانشگاه تگزاس[87] دانشگاه واشینگتن[88] اشاره داشت. بسیاری از اقدامات صورت گرفته در زمینه سواد اطلاعاتی در وب سایت «انجمن کتابخانه‌های دانشکده‌ای و تحقیقاتی» در دسترس هستند.[89]

خلاصـه

از آنچه تاکنون مختصراً ارائه گردید، روشن می‌شود که همگام با ورود جوامع به محیط‌های اطلاعاتی دیجیتالی، سواد اطلاعاتی نیز به طرز روزافزونی به عنوان یک اولویت جهانی مطرح می‌گردد. در کشورهای در حال توسعه مانند آفریقای جنوبی یا مکزیک، اقدامات صورت گرفته در زمینه آموزش سواد اطلاعاتی به بسیاری از افراد فاقد تحصیلات قبلی کمک می‌کند تا علاوه بر مهارت‌های خواندن و نوشتن و ریاضی، از مهارت‌های اطلاعاتی مهم نیز برخوردار گردند و به شهروندانی مولّد در قرن بیست و یکم تبدیل شوند. کتابداران، اساتید و مربیان در محیط‌های مختلف آموزشی با یکدیگر کار می‌کنند و در تلاش‌اند تا دانشجویان را، به عنوان جزئی از برنامه‌های آموزشی رسمی و دانشگاهی، با اطلاعات و فناوری آشنا کنند.

در کشورهای توسعه یافته اروپایی، استرالیا و آمریکای شمالی، اقدامات مرتبط با سواد اطلاعاتی در چند دهه اخیر، از طریق کنفرانس‌ها، انتشارات، سازمان‌های جدید، مطالعات موردی، برنامه‌های ویژه، وب سایت‌ها، استانداردهای ملی، و شاخص‌های سنجش مربوطه، جمع‌آوری و مستند شده‌اند. اقدامات مشترک کتابداران و مدرسان برای تلفیق آموزش‌ مهارت‌های اطلاعاتی با برنامه‌های تحصیلی موفقیت‌آمیزند. در آموزش عالی نیز تلاش‌های مشابهی انجام شده و بتدریج نتایج مثبت خود را از نظر بهبود در یادگیری دانشجویان در ارتباط با استفاده مؤثر از اطلاعات نشان می‌دهند.

از آنچه تاکنون گفته شد می‌توان به نتایج زیر دست یافت:

● در استرالیا، تحقیقات مهمی در رابطه با سواد اطلاعاتی در حال انجام است.

● از کشورهای در حال توسعه، آفریقای جنوبی و مکزیک اقدامات مهم و متعددی را برای ارائه سواد اطلاعاتی به جوامع قبلاً محروم خود آغاز کرده‌‌اند.

● در اروپا، چندین مورد همکاری مهم در رابطه با سواد اطلاعاتی صورت پذیرفته است که پیشگامان آن‌ها سوئد و انگلستان بوده‌اند.

● در ایالات متحده آمریکا، استانداردهای سواد اطلاعاتی تهیه شده‌اند تا به کتابداران و مدرسان در همکاری برای آموزش شهروندان به منظور کار در جامعه اطلاعاتی آینده کمک کنند.

● در استرالیا و ایالات متحده آمریکا، سنجش سواد اطلاعاتی به یک هدف مهم تبدیل شده است.

نهایتاً این که شهروندان هر کشور برای آن که بتوانند در هر محیط کاری و اجتماعی به خوبی عمل کنند، باید برای استفاده مؤثر از اطلاعات آموزش ببینند. نهادهای آموزشی هر کشور باید هدایت فرایند آموزش و تربیت نیروی کار آینده را برعهده گیرند و متخصصان کتابداری و اطلاع‌رسانی نیز ‌باید در این اقدام مهم همکاری نمایند. در حقیقت، مؤسسه‌های تربیت معلم و نیز آموزشگاه‌های کتابداری و اطلاع‌رسانی لازم است برنامه‌های آموزشی خود را روزآمد کنند و به تدریس مهارت‌های اطلاعاتی در محیط دیجیتالی بپردازند. برنامه‌های تأیید اعتبار معلمان نیز باید به‌گونه‌ای باشند که اطمینان حاصل شود قابلیت‌های سواد اطلاعاتی، یکی از معیارها برای اعطای گواهینامه هستند.

معلمان و کتابداران در آینده با چالش‌های مختلفی مواجه خواهند بود، از جمله این که نه‌تنها ‌باید نیازهای آموزشی شهروندان و نیروی کار آینده را برای کار اطلاعاتی مولد برطرف کنند، بلکه لازم است با سیاستگذاران نیز در تعامل باشند تا اطمینان حاصل گردد که پدید آوردن جامعه با سواد اطلاعاتی به یکی از مهم‌ترین اولویت‌های دولتی بدل می‌گردد. سنگاپور و استرالیا نمونة‌ بارز کشورهایی هستند که سیاست‌های دولتی در آن‌ها منعکس‌کننده اهمیت تحقق یک جامعه باسواد اطلاعاتی است. در کنفرانسی که اخیراً در برلین آلمان با موضوع «انواع سواد در قرن بیست و یکم[90]» برگزار شد، اهمیت سیاستگذاری و حمایت دولتی در آموزش شهروندان برای این که دارای سواد اطلاعاتی و فناوری گردند و در قرن آتی، به کار مولّد بپردازند، مطرح شد[(21 Century, 2002).

در رابطه با توسعه نیروی انسانی و سیاستگذاری از طریق همکاری‌های ملی و بین‌المللی برای حصول اطمینان از این که سواد اطلاعاتی به بخشی از سیاستگذاری آموزشی و دیگر اقدامات دولتی تبدیل می‌شود، به چالش‌های متعددی باید پرداخته شود. علاوه بر این، برای آنکه فرد بتواند در محیط دیجیتالی آینده به سر برد به مهارت‌های جدیدی نیاز دارد. امروزه یادگیری مادام العمر برای همگان یک واقعیت است.

فهرست منابع
“21 Century Literaries Summit,” Conference held in Berlin, Germany from March 6- 8, 2002, sponsored by AOL Time Warner and Bertelsmann Foundations (http://www.21stcenturyliteracy.org).

ACRL. 2000. Information Literacy Competency Standards for Higher Education. Chicago: Association of College and Research Libraries, p. 2.

Appleton, M. and Orr, D. 2000. “Meeting the Needs of Distance Education Students,” in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, 2000, pp 11-24.

Boyer, E. 1990. Scholarship Reconsidered: Priorities of the Professoriate. Princeton, NJ, Carnegie Foundation for the Advancement of Teaching.

Brown, G. 1998. Information Skills in the New Zealand Curriculum. ERIC Document ED 429618.

Bruce, C. 2000. “Information Literacy Programs and Research: An International Review.” Australian Library Journal 49, 3, p. 21.

Bruce, C. 2000. “Information Literacy Programs and Research: An international Review.” Australian Library Journal 49, 3, pp 209-218.

Bruce, C. and P. Candy. 2000. Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University.

Cheuk, B. 2000. “Exploring Information Literacy in the Workplace: A process approach,” in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, pp 178-191.

De Jager, K. and M. Nassimbeni. 2002. “Institutionalizing Information Literacy in Tertiary Education: Lessons Learnt from South African Programmes.” To be published in Library Trends, November, 2002.

DeJager, K. and Nassimbeni, M. “Institutionalizing Information Literacy in Tertiary Education: Lessons Learnt from South African Programs,” Library Trends to be published Fall 2002.

Fjallbrant, N. 2000. “The Development of Web-Based Programs to Support Information Literacy Courses,” in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, pp 27-28.

Hepworth, M. 2000. “Developing Information Literacy Programs in Singapore” Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, pp 51-65.

Julien H. 2000. “Information Literacy Instruction in Canadian Academic Libraries: Longitudinal Trends and International Comparisons.” College and Research Libraries 61 4, pp510-523.

Julien, J. 1998. “User Education in New Zealand TertiaryL: An International Comparison.” Journal of Academic Librarianship, pp 304-313.

Karelse, C. 2000. “INFOLIT: A South African Experience of Promoting Quality Education,” in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, pp 37-50.

Limberg, L. “Is There a Relationship between Information Seeking and Learning Outcomes?” in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, 2000, pp 193-207.

Moore, P. 2000. “Learning Together: Staff Development for Information Literacy Education,” in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, pp 257-270.

Parboosingh, J. 2000. “Tools to Assist Physicians to Manage their Information Needs,” in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, pp 121-136.

Presentations Given at the IT & Ilit 2002 Conference held in March 2002 in Glasgow Scottland.

Radomski, N. 2000. “Framing Information Literacy: The University of Ballarat Experience,” in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, pp 67-81.

Sayed, Yusuf. 2000. “Socio-Economic Status and Information Literacy in South African Higher Education” in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, pp 237-255.

Sun, Ping. “Information Literacy in Chinese Higher Educations,” Library Trends to be published Fall 2002.

Wright, L. and McGurk, C. 2000. ”Integrating Information Literacy: The Wollongong Experience,” in Information Literacy around the World. Advances in Programs and Research. Wagga Wagga, New South Wales: Charles Sturt University, pp 83-97.

www.ala.org/acrl.org/nili/ilit1st.html, Retrieved from the World Wide Web 25 September, 2002.

پی‌نوشت‌ها
1. Rader, Hannelore B. [2002]. Information Literacy: An Emerging Global Priority. White paper prepared for UNESCO, The US National Commission on Libraries and Information Science, and the National Forum on Information Literacy, for use at the information Literacy Meeting of Experts, Prague, The Czech Republic. Available at:

http://www.nclis.gov/libinter/infolitconf&meet/papers/rader-fullpaper.pdf (accessed 12 Feb. 2004)

2 .Okinawa Information Technology Charter

3.G8 kyusha summit

4.Info.com 2025

5. Coalition of South African Library Consortia

6. Apartheid

7 . www.adamaetoz.ac.za/academic/info

8. Reader's Digest Company

9. University of Cape Town

10. Heilongjiang University

11. http://www.ala.orgl/acrl/ilcomstan.html

12. Tsinghua University

13. Information

14. Collaborative Projects of Library Support Groups in Primary Schools

15. Information Literacy Guidelines and Information Literacy: Supplementary Materials

16. Nanyang Technological University

17.University of South Australia

18. Australian Library and Information Association (ALAIA)

19. University of Ballarat

20. Boyer

21. University of Wollongong

22. University of Technology

23. Sidney

24. Queensland University of Technology

25. Synchronous and Asynchronous

26. End-user Courses in Information Access through Communication Technology (EDUCATE):

27. Chalmers University

28. Into Info

29. Module

30. Distance Education Information Courses with Access through Networks (DEDICATE): www.ariadne.ac.uk/issue17/dedicate

31. Standing conference of National and University Libraries (SCONUL): http://www.sconul.ac.uk/vision2005.htm

32. web portals

33. Cranfield University

34. University of Sheffield

35. University College Northampton

36. Joint Information Systems Committee (JISC)

37. North Umbria University

38. Cardiff University

39. JISC User Behavior in Information seeking: Longitudinal Evaluation of EIS (JUBILEE)

40. www.cf.ac.uk/infos/training/infoskills.html

41. University of Leeds (www.leeds.ac.uk/bigblue)

42. Educational Development of Higher Education Library Staff (EduLib): http://ukoln.bath.ac.uk/services/elib/projects/edulib

43. University of Glasgow

44. CITSCAPES Project (www.iteu.gla.ac.uk)

45. http://edina.ac.uk/docs/index.htm

46. www.iteu.gla.ac.uk/ITlnfolit.html

47. Robert Gordon University

48. Queens University

49. www.qub.ac.uk/csv/rsg/research-inforeport/CONTENTS.html

50.University of Heidelberg (www.ub.uni-heidelberg.de/allg/schulung.htm)

51. University of Hamburg

52. German Library Association

53. Council for Scientific Information, NORDINFO

54. NORDINFOLIT Group (www.nordinfo.helsink.fi/topics/index.htm)

55. Christina Tovote

56. Malmo University

57. www.bit.mah.se/bitinsf/index.htm?OpenForm

58. Skovde University (http://www.his.se/bib/enginfolit.shtml)

59. Royal College of Physicians and Surgeons of Canada

60. Maintenance of Competence Program (MOCOMP)

61. Juarez University

62. Ciudad Juarez

63. www.uacj.mx/bibliotecas/default.htm

64. American Library Association's Presidential Commission on Information Literacy

65. National Forum on Information Literacy (NFIL): http://www.infolit.org

66. Association of Educational Communications and Technology

67. www.ala.org/aaslip-products.html

68. Information Literacy Competency Standards for Higher Education

69. Association of Higher Education

70. Institute of Information Literacy (NILI): www.ala.org/acrl/nili/nilihp.html

71. www.ala.org/acrl/il

72. LOEX (clearinghouse for Library Instruction): www.emich.edu/public/loex/loex.html

73. Eastern Michigan University

74. LOEX-of-the-West

75. Journal of Research Strategies

76. Ann Arbor

77. Colorado

78. Oregon

79. Wisconsin

80. California State University System

81. State University of New York, Wisconsin

82. University of Massachusetts

83. Earlham College

84. Florida International University

85. Kings College

86. University of Louisville

87. University of Texas

88. University of Washington

89. www.ala.org/acrl/nili/bestprac.html

90. 21th Century Literacies

فصلنامه علوم اطلاع رسانی

سواد اطلاعاتی: یک اولویت نوظهور جهانی (1)

سه شنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۸۴، ۰۶:۳۰ ب.ظ | ۰ نظر

مریم نظری - آنچه در پیش رو دارید، خلاصه‌ای است از فعالیت‌ها، برنامه‌ها و تحقیقات مرتبط با سواد اطلاعاتی که در قار‌‌‌‌ه‌های مختلف جهان صورت پذیرفته است. این اطلاعات مبتنی بر مشاهدات فردی و بررسی متون است و منتخبی از بررسی‌ها را ارائه می‌دهد. بخش اعظم برنامه‌‌‌های مندرج در این مقاله ـ بویژه در حوزه آموزش عالی ـ در سال‌های اخیر آغاز شده‌اند و اثرات و پیامدهای آن‌ها به طور منظم مورد ارزیابی قرار نگرفته است. از این مرور مختصر می‌توان دریافت که نیاز به جامعه باسواد اطلاعاتی، در سراسر جهان احساس می‌شود.
کلیدواژه‌ها: سواد اطلاعاتی/ سواد سنتی/ فناوری اطلاعات/ عصر اطلاعات
مقدمه

سواد اطلاعاتی را مجموعه توانایی‌هایی تعریف کرده‌اند که به کمک آن‌ها می‌توان تشخیص داد در چه زمانی به اطلاعات نیاز است، و به جایابی، ارزیابی و به کارگیری مؤثر اطلاعات موردنیاز پرداخت(ACRL, 2000) در قرن بیست و یکم که عصر اطلاعات نامیده شده است، شهروندان باسواد اطلاعاتی سنگ بنای جامعه‌ای خواهند بود که در آن، عدالت اجتماعی برقرار است، از رشد اقتصادی بالقوه‌ای برخوردار است، و افراد برای انجام امور حرفه‌ای، شخصی و حتی تفریحی خود به مهارت‌های اطلاعاتی نیاز دارند. اخیراً کتابداران، مربیان، فناوران و برخی از سیاستگذاران، نیاز به تدریس و آموزش مهارت‌های اطلاعاتی در کلیه سطوح آموزشی را مطرح نموده‌اند. به امر آموزش مؤثر مهارت‌های اطلاعاتی به نیروی کار شاغل کنونی به شکل کلان، هنوز باید- امید می‌رود که خیلی زود- پرداخته شود. لازم است تمام افراد برای یادگیری مادام‌العمر آماده شوند و آموزش مهارت‌های اطلاعاتی مناسب به افراد، پیشرفت مهمی در این راستا خواهد بود. تلاش‌های انجام شده در حوزه سواد اطلاعاتی هنوز در آغاز راه است و درک پیچیدگی، اثرات بلندمدت، و اهمیت آماده‌سازی افراد برای کار اطلاعاتی مؤثر، کار بیشتری طلب می‌کند.

در دهه گذشته، سواد اطلاعاتی تبدیل به موضوعی جهانی شده و اقدامات بسیاری در این راستا در سراسر جهان ثبت شده که در این میان به طور ویژه می‌توان به آنچه در آمریکای شمالی، استرالیا، آفریقای جنوبی و اروپای شمالی صورت پذیرفته است اشاره کرد(Bruce & Candy, 2000). برنامه‌های مستند شده در این مناطق، به بسیاری از ابعاد مرتبط با فناوری و مهارت‌های اطلاعاتی پرداخته‌اند. در حوزه آموزش، مدرسان و کتابداران و دیگر گروه‌ها سرگرم فعالیت به منظور ادغام ساختاری مهارت‌‌های اطلاعاتی در برنامه تحصیلی هستند تا از این رهگذر به خروجی‌های مرتبط در امر یادگیری دست یابند. دیگر اقدامات صورت گرفته در این زمینه با آموزش از راه دور، فعالیت‌های پژوهشی و انتشاراتی مرتبط با سواد اطلاعاتی سروکار دارند. اخیراً کارفرمایان و سیاستگذاران، برای حصول اطمینان از ایجاد مهارت‌های فناوری و اطلاعاتی متناسب در کارکنان برای انجام مؤثر مسئولیت‌های محوله به آنان، ضرورت توسعه نیروی کار در راه بسط این مهارت‌ها را مطرح نموده‌اند.

1. آفریقـا

1-1. آفریقای جنوبی

علاقه و توجه به موضوع سواد اطلاعاتی در آفریقای جنوبی به واسطه دو عامل، یعنی تغییر شکل نظام‌مند آموزش در تمامی سطوح، و کاربرد فزاینده فناوری تبادل اطلاعات پدید آمده است. چارچوب سیاستگذاری در خصوص سواد اطلاعاتی در مؤسسه‌های آموزش عالی از سه حوزه سیاستگذاری ناشی می‌شود که عبارت‌اند از:

● سیاست‌های آموزشی؛

● سیاست‌های مربوط به فناوری ارتباطات و اطلاعات؛

● سیاست‌های مربوط به کتابخانه‌ها و خدمات اطلاع‌رسانی.

واکنش دولت‌ها به مباحث سواد اطلاعاتی بسته به علائق اساسی هر بخش، متغیر بوده است. مثلاً بخش‌هایی نظیر ارتباطات، تجارت و صنعت بر مشارکت اقتصادی، [حقوق] شهروندی و جهتگیری‌های کلی برنامه‌های دولت برای تحقق جامعه اطلاعاتی تأکید می‌کنند. آگاهی دولت از اقتصاد مبتنی بر دانش و علاقه آن به ارتقای سطح آگاهی شهروندان از مزایای تحقق جامعه اطلاعاتی، امروزه امری کاملاً اثبات شده است. دولت بر پیوند میان فناوری اطلاعات با توسعه اقتصادی و آموزشی تأکید فراوانی دارد و خود در تعدادی از پروژه‌های ملی و بین‌المللی برای ترویج فناوری اطلاعات و به کارگیری آن شرکت دارد. تعهد به ابعاد گوناگون سواد اطلاعاتی در بسیاری از اسناد و بیانیه‌های مرتبط با این امر، آشکار است. مثلاً دولت آفریقای جنوبی در «منشور فناوری اطلاعات اوکیناوا»[2] که در نشست «جی 8» در «کیوشو»[3] در سال 2000 میلادی تصویب شد مشارکت نمود. این منشور نمایانگر همکاری میان غنی‌ترین کشورهای جهان و تعدادی از کشورهای در حال توسعه به منظور پرکردن شکاف دیجیتالی بود.

این دولت اخیراً [برنامه] «اینفوکام 2025»[4] را تصویب نموده که استراتژی ملی دولتی در موضوع فناوری اطلاعات و ارتباطات است و به مثابه مبنای مشترک پروژه‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات عمل می‌کند، پروژه‌هایی که هدف از آن‌ها ایجاد جامعه اطلاعاتی به صورت شبکه‌ای، و رساندن کشور آفریقای جنوبی به جایگاهی است که بتواند در عرصه جهانی از توان رقابتی برخوردار گردد. «اینفوکام 2025» به موضوعات مربوط به خط‌مشی، زیرساختار، قابلیت [نیروی] انسانی و ظرفیت محلی در چارچوب صنایع فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌پردازد. یکی از اهداف آن، تسهیل و ترویج استفاده از فناوری‌های مخابراتی در آموزش و پرورش است. به موجب این برنامه قرار است پایانه‌های اطلاع‌رسانی عمومی در دفاتر اصلی پست نصب شوند و مراکز اطلاع‌رسانی جامعه («Telecenters») در شهرک‌ها و روستاها راه اندازی شوند. (De Jager & Nassimbeni, 2002)

در سال‌های اخیر کتابداران و دانشگاهیان برای ارتقای فرایند یادگیری برای همه، همکاری نموده‌اند و دستورالعمل‌های مربوط به سواد اطلاعاتی نیز به عنوان بخشی از آمادگی برای یادگیری مادام‌العمر مورد استفاده قرار گرفته است. مثلاً «ائتلاف کنسرسیوم‌های کتابخانه‌ای آفریقای جنوبی»[5] راهنمایی و آموزش به کاربران را به عنوان نوعی جهت‌گیری راهبردی برای این کنسرسیوم‌ها در سال 1999 پذیرفته است (De Jager & Nassimbeni, 2002). در حوزه آموزش عالی در آفریقای جنوبی، لازم است که سواد اطلاعاتی در ارتباط با عوامل و زمینه‌هایی که بر فرایندهای آموزشی و تدریس اثر می‌گذارند درنظرگرفته شود. این عوامل بر محیط آموزشی پس از پایان «دوره آپارتاید»[6] )در شرایطی که بسیاری از دانشجویانی که از لحاظ آموزشی دچار محرومیت بودند، بدون برخورداری از آمادگی‌های لازم وارد مقاطع آموزش عالی می‌شوند( مبتنی است (Sayed, 2000). بنابراین، مهارت‌های اطلاعاتی ‌باید در محیطی همراه با تأکید بر آمادگی یادگیرندگان و نیازهای آنان، و با همکاری صمیمانه کتابداران، فناوران و دانشگاهیان تدریس شوند.

پروژه «اینفولیت»[7]، پروژه‌ای درخور ذکر است که در سال 1995 در زمینه سواد اطلاعاتی، با حمایت «شرکت ریدرزدایجست»[8] آغاز شد و تا سال 2000 میلادی ادامه یافت. این پروژه، به کتابداران «وسترن کیپ» کمک کرد تا برنامه‌های سواد اطلاعاتی مبتنی بر برنامه تحصیلی را در مؤسسات دانشگاهی و نیز در مدارس و جوامع شروع کنند. در این برنامه از نیازسنجی و بهترین اقدامات در امر سواد اطلاعاتی استفاده می‌شود. یک دوره آموزشی واحدی با عنوان «مهارت‌ها و ابزارهای اطلاعاتی» در سال 1996 در «دانشگاه کیپ‌تاون»[9] آغاز گردید و هنوز هم ادامه دارد (Karese, 2000). پروژه «اینفولیت» با مشارکت دانشگاهیان و کارکنان واحدهای اطلاع‌رسانی انجام می شود و سواد اطلاعاتی مناسب با نیازهای فراگیران را ارائه می‌کند.

آموزش فراگیران و سواد اطلاعاتی به یکی از حوزه‌های پژوهشی در جامعه کتابداران آفریقای جنوبی بدل گردیده است. اکثر مؤسسه‌های آموزش عالی در فعالیت‌های مرتبط با سواد اطلاعاتی مشارکت دارند و اطلاعات حاصل از یک تحقیق جدید نشان می‌دهد که اکثر کتابداران دانشگاهی در تلاش‌اند تا آموزش مهارت‌های اطلاعاتی را با برنامه‌های درسی تلفیق کنند.

در «دانشگاه آفریقای جنوبی» (یونیسا) و «دانشگاه پره‌توریا» و «ناتال تکنیکون» چندین برنامه مرتبط با سواد اطلاعاتی، به مدت چندین سال ادامه داشته از سال 1997 تاکنون در «دانشگاه آفریقای جنوبی» یک دوره جامع آموزشی در خصوص مهارت‌های اطلاعاتی در امر پژوهش، برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته شیمی در محیط آموزش از راه دور برگزار شده و در آن از شیوه‌های کارگاهی مانند آموزش عملی و روش‌های ابتکاری ارزیابی، استفاده شده است. (Dejager & Nassimbeni, 2002)

در سال 2001 میلادی یک پیمایش الکترونیکی به منظور سنجش میزان حمایت سازمانی از سواد اطلاعاتی و فعالیت‌های جاری مرتبط با آن به عمل آمد که 26 مؤسسه دانشگاهی آفریقای جنوبی جامعه این پژوهش را تشکیل می‌دادند. نتایج این پیمایش نشان داد که تنها یک مؤسسه بر اهمیت «یادگیری مادام‌العمر» تأکید درجه اول داشته است و شواهد اندکی مبنی بر وجود برنامه‌های استراتژیک سازمانی در راستای تلفیق سواد اطلاعاتی در کلیت برنامه‌های درسی به دست آمد. در اکثر این مؤسسه‌ها، کتابخانه‌ها در قالب دوره‌های گوناگون، مهارت‌های اطلاعاتی را به دانشجویان ارائه می‌کنند و تلاش‌های بسیاری به منظور تلفیق این آموزش‌ها با برنامه درسی به عمل می‌آید. توجه به سنجش نتایج حاصل از آموزش سواد اطلاعاتی نیز در حال رشد است. امروزه کتابداران دانشگاهی آفریقای جنوبی درمی‌یابند که آموزش سواد اطلاعاتی باید با برنامه‌های درسی و آموزشی ادغام شود تا بتوان به بیشترین تأثیر ممکن دست یافت و در این راه به اشتراک تجارب و انجام بهترین اقدامات، نیاز خواهد بود.

2. آسیـا

2-1. چین

از اوایل دهه 1980 دولت چین حمایت‌ها و تشویق‌های فراوانی از تدریس مهارت‌های اطلاعاتی و کتابخانه‌ای در مؤسسه‌های دانشگاهی این کشور به عمل آورده و در این رابطه چندین کنفرانس ملی برگزار کرده است. گرچه در بسیاری (39%) از دانشگاه‌های چین آموزش کاربران اطلاعات انجام می‌شود، اما درصد کمی از دانشجویان مقاطع آموزش عالی قادر به شرکت در این آموزش‌ها هستند، زیرا آموزش کاربران در قالب دوره‌هایی جداگانه اجرا می‌شود و با برنامه درسی تلفیق نشده است. همگام با رشد محیط فناوری و شبکه‌ در چین، نیاز به آموزش مهارت‌های اطلاعاتی نیز رشد می‌کند. در 20 سال گذشته، مقالات بسیاری در موضوع آموزش کاربران کتابخانه، در مجلات و روزنامه‌های چین به چاپ رسیده.

اخیراً کشور چین اولین «کارگاه ملی سواد اطلاعاتی برای آموزش عالی» را در ژانویه 2002 در «دانشگاه هیلانگ جیانگ»[10] واقع در شهر «هاربین» برگزار نمود. بیش از 170 کتابدار از نواحی مختلف چین در این کنفرانس حضور یافتند و همگی اظهار علاقه کردند که «استانداردهای قابلیت‌های سواد اطلاعاتی» «انجمن کتابخانه‌های دانشکده‌ای و پژوهشی»[11] را به منظور کمک به دانشجویان برای کسب مهارت‌های اطلاعاتی به کار بگیرند. استانداردهای «انجمن کتابخانه‌های دانشکده‌ای و پژوهشی» به زبان چینی ترجمه و در مجامع کتابخانه‌ای مراکز دانشگاهی سراسر چین توزیع شدند.

برنامه آموزش مهارت‌های اطلاعاتی در «دانشگاه تسینگهوا»[12] مدل و الگوی خوبی برای آینده به شمار می‌رود. «دانشگاه تسینگهوا» واقع در پکن یک دانشگاه جامع پژوهشی عمومی است که دارای مرکزیت علمی بالایی است و در تسهیل توسعه اقتصادی در عرصه ملی نقش چشمگیری ایفا می‌کند. این دانشگاه مشتمل بر 44 مؤسسه تحقیقاتی، 9 مرکز مهندسی و چندین آزمایشگاه بزرگ در سطح ملی است. در این دانشگاه 37 دوره آموزشی کارشناسی، 107 دوره کارشناسی ارشد و 64 دوره دکترا وجود دارد و دارای 19142 دانشجوی رسمی است. از مجموع 7906 کارمند شاغل در این دانشگاه، 15 نفر در فرهنگستان مهندسی چین و 16 نفر در فرهنگستان علوم چین عضویت دارند.

کتابخانه این دانشگاه در سال 1911 تاسیس شده و دارای بیش از 5/2 میلیون جلد کتاب، از جمله 300 هزار کتاب قدیمی چینی با صحافی پارچه‌ای است. این کتابخانه با مجموعه منابع گسترده خود و تأکید بر اطلاعات علمی، همه ساله هفت دوره آموزشی واحدی در موضوع سواد اطلاعاتی برای بیش از 2000 دانشجوی مقاطع عالی و تکمیلی برگزار می‌کند و دوره‌های دیگری نیز به منظور کسب آمادگی‌های لازم برای نوشتن پایان‌نامه از سوی کتابداران برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی برگزار می‌گردد. علاوه بر این، کتابداران با همکاری همکاران دانشگاهی خود برای شناخت نیازهای دانشجویان در امر بازیابی اطلاعات در سطح دانشگاه و به صورت آموزش از راه دور، تلاش‌هایی به عمل آورده‌اند. آنچه در حال حاضر مدنظر و در کانون توجه قرار دارد، روزآوری دوره‌های کنونی آموزش بازیابی اطلاعات به منظور همخوانی بیش‌تر با استانداردهای «انجمن کتابخانه‌های دانشکده‌ای و پژوهشی» است.

برگزاری نشست‌های کتابداران و کارگاه‌‌های آموزشی ویژه در سطح ملی (نظیر آنچه که در سال 2002 در شهر هربین برگزار شد) به کتابداران دانشگاهی چینی کمک فراوانی می‌کند تا برنامه‌های «دانشگاه تسینگهوا» در راستای آموزش مهارت‌های اطلاعاتی و فناوری را دنبال کنند. بسیاری از کتابداران دانشگاهی در حال روزآوری برنامه‌های آموزشی مربوط به مهارت‌های اطلاعاتی هستند تا با ارائه دوره‌های جداگانه واحدی و نیز با روش‌های مختلف آموزش مهارت‌های اطلاعاتی، به نیازهای دانشجویان در عصر دیجیتال پاسخ گویند (Sun, 2002).

2-2. سنگاپور

در سنگاپور دولت در حال تبلیغ برای ساخت جامعه‌ای مبتنی بر دانش است تا با الزامی کردن آمادگی همه افراد برای کار در محیطی اطلاعاتی، از همه مهارت‌های حل مسئله برخوردار و به سواد اطلاعاتی مجهز شوند تا بتوانند در توسعه اقتصادی کشور سهیم باشند. در سنگاپور، مهارت‌های اطلاعاتی در مقطع آموزش ابتدایی و متوسطه براساس مصوبات وزارت آموزش به دانش‌آموزان تعلیم داده می‌شوند. این امر ابتدا به عنوان اقدامی آزمایشی در سال 1987 آغاز شد و به انتشار «مهارت‌های اطلاعاتی»[13] در سال 1991 انجامید. این رهنمودها به طور خاص برای مدارس ابتدایی و راهنمایی و به منظور کمک به تدریس مهارت‌های اطلاعاتی به دانش‌آموزان تدوین شده‌اند. در سال 1996 نیز با همکاری معلمان و کتابداران، «پروژه‌های مشارکتی گروه‌های پشتیبانی کتابخانه در مدارس ابتدایی»[14] به چاپ رسید و در سال 1997، اثر دیگری با عنوان «سواد اطلاعاتی و رهنمودهای سواد اطلاعاتی: مطالب تکمیلی»[15] منتشر گردید.

بخش مطالعات اطلاع‌رسانی در «دانشگاه فنی نانیانگ»[16]، پژوهشی در خصوص مهارت‌های اطلاعاتی دانشجویان تحصیلات عالی و تکمیلی، بویژه در رشته مهندسی اجرا نمود و مشکلاتی را که این دانشجویان در استفاده مؤثر از اطلاعات با آن‌ها مواجه هستند دریافت نتایج این پژوهش برای ادغام آموزش سواد اطلاعاتی در برنامه‌های تحصیلی مقطع کارشناسی مورد بهره‌برداری قرار گرفت. یافته‌های پژوهش‌هایی که در موضوع سواد اطلاعاتی در سنگاپور اجرا گردیده می‌تواند برای مؤسسه‌های دیگر نقاط جهان، بسیار مفید واقع شود(Hepworth, 2000) .

علاوه بر اقدامات به عمل آمده در زمینه سواد اطلاعاتی در مراکز آموزشی، پیشرفت‌هایی نیز در حوزه پژوهش در محیط‌های کاری حاصل شده است. براساس مطالعة‌ به عمل آمده در سنگاپور که به بررسی فرایندهایی می‌پرداخت که کارکنان برای دستیابی به اطلاعات مورد نیاز و استفاده از اطلاعات در انجام مسئولیت‌های محوله در محیط کار به خدمت می‌گرفتند، این نتیجه حاصل گردید که سواد اطلاعاتی یک فرایند منظم و نظام‌مند نیست، بلکه بیشتر جنبه شخصی و خلاق دارد. این نوع سواد در مورد همگان یکسان نیست و از این‌رو باید منعطف، خلاقانه و واکنشی باشد. براساس مطالعه‌ای، از هشت نفر بازرس (ممیز) از شرکت‌های مختلف در رابطه با وظایف بازرسی و امور کاری آنان مصاحبه به عمل آمد. نتیجه این مصاحبه نشان داد که رفتار اطلاعجویی افراد در محیط کار با یکدیگر تفاوت دارد و همیشه نظام‌مند و همگن نیست. سواد اطلاعاتی در محیط کار در صورتی می‌تواند مفید و مؤثر واقع شود که خلاق و پویا، و مبتنی بر همکاری و تفکر انتقادی باشد. رفتار اطلاعجویی باید در تمام فرایندهای پیچیده تفکر تلفیق شود و افراد ملزم شوند که مهارت‌های اطلاعجویی شخصی خود را توسعه دهند. سواد اطلاعاتی در صورتی می‌تواند در محیط کار توسعه یابد که شرکت‌ها به ترویج ارتباطات خوب، اشتراک در رفتار اطلاعجویی، فناوری به مثابه یک ابزار و نه به عنوان هدف، و انعطاف‌پذیری کارکنان بپردازند(Cheuk, 2000).

3. اقیانوسیـه

3-1. استرالیا

کتابداران دانشگاهی در استرالیا، فعالانه ارتباط میان سواد اطلاعاتی و یادگیری مادام‌العمر را دنبال کرده‌اند. آنان چهارکنفرانس ملی موفق در موضوع سواد اطلاعاتی برگزار نموده‌اند که همگی توسط «کتابخانه دانشگاه استرالیای جنوبی»[17] و «گروه تخصصی موضوعی سواد اطلاعاتی» وابسته به «انجمن کتابداری و اطلاع‌رسانی استرالیا»[18] سازماندهی شده‌اند و خلاصه مقالات آن‌ها را نیز منتشر کرده‌اند. آنان از طریق کنفرانس‌های یاد شده و بسیاری مباحثات، انتشارات و تعاملات، شروع به تدوین استراتژی‌هایی برای کمک به پیشرفت سواد اطلاعاتی به عنوان یک موضوع آموزشی مهم ـ نه تنها در سطح آموزش عالی، بلکه در کل جامعه ـ کردند، که در زیر به نمونه‌هایی از آن‌ها اشاره می‌شود. تأکید استرالیا بر یادگیری مادام‌العمر، منجر به مشارکت‌های جدیدی میان هیئت علمی و کتابداران برای تغییر شکل آموزش و یادگیری می‌شود.

در «دانشگاه بالارات»[19] سواد اطلاعاتی اقدام رو به گسترشی است که بر مبنای تخصص‌های چهارگانه «بایر»[20]، یعنی تدریس، کاربرد، تلفیق و کشف، تدریس می‌شوند(Boyer, 1990).

کتابداران به اتفاق اعضای هیئت علمی تلاش می‌کنند که سواد اطلاعاتی را در برنامه تحصیلی تلفیق کنند، آن را به شرایط دریافت گواهینامه فارغ‌التحصیلی بیفزایند، و به تأیید هیئت آکادمیک [کشوری] برسانند. کارهای بسیاری انجام شده، اما برای سنجش استفاده از اطلاعات توسط دانشجویان و اعضای هیئت علمی، تحقیق بیشتری لازم است (Radomski, 2000).

از دهه 1970، سواد اطلاعاتی موضوع مهمی در «دانشگاه ولانگانگ»[21] محسوب می‌شود. در سال 1989، این دانشگاه خط مشیی را برای سواد رایانه‌ای ارائه نمود و سه سال بعد نیز به شکل جدیدی بر سواد اطلاعاتی تأکید کرد. در سال 1995، یک «گروه کاری در موضوع سواد اطلاعاتی» تشکیل شد و «خط‌مشی سواد اطلاعاتی» در سال 1997 تدوین گردید. از آن زمان تاکنون نیز دستاوردهای بسیاری از نظر تلفیق آموزش مهارت‌های اطلاعاتی در تمامی برنامه‌های درسی به دست آمده است (Wright & McGurk, 2000).

کتابداران «دانشگاه استرالیای جنوبی» خود را ملزم می‌دانند تا اطمینان حاصل نمایند که دانشجویان به سواد اطلاعاتی دست می‌یابند. در «دانشگاه فناوری»[22] واقع در «سیدنی»[23] نیز دانشجویان از آموزش‌های سواد اطلاعاتی به عنوان بخشی از دروس مؤظف خود بهره‌مند می‌شوند. در «دانشگاه فنی کوئینزلند»[24] کتابداران، یک دوره فشرده و پیشرفته مهارت‌های بازیابی اطلاعات را برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی تدریس می‌کنند. در «دانشگاه مرکزی کوئینزلند» استفاده از فناوری‌های همزمان و منقطع[25]، کتابداران را قادر ساخته است آموزش مهارت‌های اطلاعاتی را از طریق وب برای انبوه دانشجویانی که از راه دور آموزش می‌بینند، ارائه نمایند. آشکار شده است که شیوه ویدیو کنفرانس، یک راهبرد ارزشمند در آموزش از راه دور می‌باشد. برنامه‌های آموزشی مبتنی بر رایانه نیز برنامه‌هایی مؤثر برای تدریس نحوه جستجو در پایگاه‌های اطلاعاتی شناخته شده‌اند. برای استفاده از فناوری‌های مناسب و بهره‌گیری از راهبردهای مناسب در آموزش و یادگیری، لازم است آموزش‌های بیشتری به کارکنان داده شود.

بیش از نیمی از جمعیت دانشجویی «دانشگاه مرکزی کوئینزلند» به دلیل سکونت در مناطق دوردست، از آموزش از راه دور استفاده می‌کنند. استفاده منعطف از فناوری به ارتقای سطح آموزش از راه دور کمک کرده و به کتابداران امکان داده است آموزش مهارت‌های اطلاعاتی را به شیوه‌ای بهنگام به دانشجویان آموزش از راه دور عرضه کنند. در سال‌های 1996 و 1997 کارکنان کتابخانه، استفاده از فناوری ویدیو کنفرانس را در تدریس شیوه دسترسی و بهره‌گیری از انواع پایگاه‌های اطلاعاتی به دانشجویان آموزش از راه دور آغاز کردند. «برنامه مدیریت آموزش و یادگیری دانشگاه» نسبت به [آموزش] سواد اطلاعاتی و مهارت‌های لازم برای یادگیری مادام‌العمر متعهد است. کتابداران و هیئت علمی با همکاری هم در تلاش‌اند تا دستورالعمل‌های سواد اطلاعاتی را با برنامه درسی دانشجویان تلفیق نمایند و انواع فناوری‌های آموزشی و برنامه‌های آموزشی برای تدریس مهارت‌های اطلاعاتی به کار گرفته می‌شوند. برنامه‌های مبتنی بر رایانه و شیوه ویدیو کنفرانس با موفقیت کامل در آموزش از راه دور به کار گرفته شده‌اند. ارزیابی‌های منظم و دوره‌ای به ارتقای شیوه‌های مختلف آموزشی کمک کرده است (Appleton & Orr, 2000).

علاوه بر پیشرفت‌هایی که در زمینه یادگیری دانشجویان حاصل گردید، ذکر این نکته نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است که محققان استرالیایی در مستندسازی سواد اطلاعاتی در محیط‌های کاری، پیشگام بوده‌اند؛ برای تعیین موارد زیر، تحقیق‌هایی در دست انجام است:

● رابطه میان سواد اطلاعاتی و هر یادگیرنده؛

● ماهیت دانش، اطلاعات و سواد اطلاعاتی در فرهنگ‌های مختلف؛

● تجارب افراد و گروه‌های مختلف در رابطه با سواد اطلاعاتی؛

● موانع موجود بر سر راه اجرای برنامه‌های سواد اطلاعاتی؛

● راهبردهایی برای کمک به افراد و جوامع به منظور مجهز شدن به سواد اطلاعاتی (Bruce, 2000).

3-2. نیوزیلند

نیوزیلند از سال1993، دارای یک چارچوب آموزش رسمی ملی برای [تعلیم] مهارت‌های اطلاعاتی در حوزه آموزش‌های اجباری بوده است. اما مدرسان احساس می‌کردند که توسعه کارکنان برای آمادگی آنان به منظور تدریس مهارت‌های اطلاعاتی ضروری است. در سال 1998، مطالعه‌ای به منظور تعیین نیازهای خاص مدرسان از نظر آماده‌سازی دانشجویان برای استفاده مؤثر از اطلاعات و ایفای نقش به مثابه تسهیل‌کنندگان یادگیری مبتنی بر منابع اطلاعاتی انجام گرفت. نتایج نشان داد که گرچه آموزش مهارت‌های اطلاعاتی در مدارس یک ضرورت است، اما به درستی در محتوای درسی گنجانده نشده است و نیز، هر چند مربیان برای مهارت‌های اطلاعاتی ارزش قائل‌اند، اما آگاهی آنان در مورد آموزش چنین مهارت‌هایی اندک است و در مدارس از سواد اطلاعاتی به طور اساسی حمایت نمی‌شود. مطالعات نشان داده که گرچه با سیاست‌های موجود، آموزش سواد اطلاعاتی در مدارس الزامی است، اما اجرای آن در عمل، در نبود برنامه‌های مناسب برای توسعه حرفه‌ای معلمان و اساتید بدون همکاری با افراد دیگر نظیر کتابداران مدارس ابتدایی، بسیار دشوار خواهد بود(Moore, 2000).

اصول سواد اطلاعاتی و اهداف آن در نیوزیلند پذیرفته شده و بسیاری از صاحبنظران در تلاش‌اند تا درک و به کارگیری آموزش مهارت‌های اطلاعاتی را در کشور بسط دهند. یکی از اجزای مهم فعالیت‌های آموزشی در نیوزیلند، طراحی ابزارهای سنجش پیامدهای سواد اطلاعاتی است (Brown, 1998).

در یک اقدام مشترک بین‌المللی میان کانادا و نیوزیلند، اهداف و اقدامات مربوط به آموزش کاربر، و رابطه بین آموزش کاربر و سواد اطلاعاتی در کتابخانه‌های دانشگاهی مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که در نگرش‌ها و عملکردهای کتابدارانی که در کانادا و نیوزیلند مسئول آموزش کاربران بودند، بیش از آن که تفاوت وجود داشته باشد، تشابه دیده ‌می‌شود. لازم است در مقایسه با اقدامات صورت گرفته برای بسط سواد اطلاعاتی و پیامدهای آن در کشورهای مختلف، تحقیقات وپژوهش‌های بیشتری صورت پذیرد(Julien, 1998) .

4. اروپـا

از سال 1994 تا 1997، اتحادیه اروپا بودجه لازم برای برگزاری «دوره‌های آموزش برای کاربران نهایی دسترسی به اطلاعات از طریق فناوری ارتباطات (اجوکیت)[26]» را تأمین نمود و دانشگاه‌های ایرلند، سوئد، فرانسه، اسپانیا و انگلستان با رهبری «دانشگاه چالمرز»[27] در این دوره‌ها شرکت کردند (Fjallbrant, 2000). همکاری‌های میان کشورهای اروپایی منجر به برگزاری دو برنامه آموزشی «اینتو اینفو»[28] مبتنی بر وب برای تدریس سواد اطلاعاتی در هفت حوزه موضوعی (معماری، شیمی، انرژی، مهندسی برق و الکترونیک، علوم زیست‌محیطی، پزشکی، و فیزیک) گردید. این برنامه‌ها برای آموزش حرفه‌ای طراحی شده‌اند و دربرگیرنده ابزارهای راهنما و مواد متن کامل بودند. برای آینده مدل‌های بیشتری برای موضوع‌های دیگر در دست طراحی است. این برنامه‌ها به عنوان برنامه‌های پشتیبان شبکه‌ای برای دوره‌های آموزش عالی و تکمیلی در سطح دانشگاه و در آموزش‌های از راه دور مورد استفاده قرار می‌گیرند. مسیریاب‌هایی در حوزه‌های مختلف موضوعی برای حمایت سازمان ‌یافته از آموزش، و یک واحد[29] دسترسی با نام «منابع اطلاعاتی»، تصویرگر رویکردهای اکتشافی در یادگیری مهارت‌های اطلاعاتی هستند.

طی سال‌های 1998 تا 1999 پروژه «دوره‌های اطلاعاتی آموزش از راه دور با دسترسی از طریق شبکه» (ددیکیت)[30] با حمایت مالی اتحادیه اروپا به اجرا درآمد و در طی آن دوره‌های آموزشی با صرفه و مؤثری برای آموزش از راه دور با شرکت 9 کشور اروپایی برگزار شد. در این دوره‌ها از نوعی طراحی آموزشی منعطف استفاده شده بود و آموزش‌ها از طریق شبکه، ارائه و پشتیبانی می‌شدند. شرکت‌کنندگان در این پروژه در برگزاری دوره‌های سواد اطلاعاتی برای مؤسسه‌های خود بر واحدهای «اینتو اینفو» تکیه داشتند. از ویژگی‌های بارز مدل «ددیکیت» استفاده از آموزش توأم با همکاری در گروه‌های کوچک، همراه با حمایت فعال همسالان و مربیان است.

4-1. انگلستان

کتابداران آموزشگاهی و دانشگاهی انگلستان در تدوین نظریه‌ها و برنامه‌های مرتبط با آموزش کاربران و سواد اطلاعاتی فعالانه مشغول هستند. در این رابطه می‌توان خصوصاً به دانشکده‌ها و دانشگاه‌های پلی‌تکنیک اشاره کرد که تاکنون چندین برنامه آموزشی در خصوص مهارت‌های اطلاعاتی برگزار نموده‌اند. از روش‌های مختلف مورد استفاده در این دوره‌ها می‌توان به واحدهای آموزش مبتنی بر رایانه و بسته‌های آموزشی مبتنی بر رسانه‌ها اشاره نمود. برنامه‌های آموزش مهارت‌های اطلاعاتی نیز بر برنامه‌های یادگیری آزاد و تحصیلات بزرگسالان متمرکز بوده‌اند.

در سال 1998 «کنفرانس دائمی کتابخانه‌های ملی و دانشگاهی» (اسکانل)[31] با ایجاد یک گروه کاری فوری، بیانیه‌ای درباره مهارت‌های اطلاعاتی در آموزش عالی صادر کرد. این کنفرانس که در سال 1980 تأسیس شده دارای 157 عضو است و سعی دارد کیفیت و دامنه تأثیر کتابخانه‌ها را در آموزش مقاطع عالی در ایرلند و انگلستان توسعه دهد و بهبود بخشد. این کنفرانس اخیراً بینش و مأموریت خود برای خدمات اطلاع‌رسانی دانشگاهی در سال 2005 را منتشر نموده است.

«کنفرانس دائمی کتابخانه‌های ملی و دانشگاهی» به هفت مجموعه از مهارت‌ها که دربرگیرنده سطح پایه در مهارت‌های فناوری اطلاعات هستند اشاره دارد. بخش اعظم کتابداران دانشگاهی به نوعی مشغول آموزش مهارت‌های اطلاعاتی هستند. بینش «کنفرانس دائمی کتابخانه‌های ملی و دانشگاهی» برای سال 2005 بر توسعه درگاه‌های وب[32]، محیط‌های اطلاعاتی مدیریت شده، و مشارکت رسمی تأکید دارد و یادگیری و پژوهش را به مثابه نوعی مدل در یک نظام پیوسته و در عین حال توزیع شده از منابع محلی، منطقه‌ای، ملی و جهانی تعریف می‌کند. سرانجام این که نقش کارکنان کتابخانه‌ها را نقش یک مشاور و مربی پیش‌بینی می‌کند. «اسکانل» کنفرانس‌ها و نشست‌هایی برگزار می‌کند، برای توسعه نیروی انسانی فعالیت می‌کند، خدمات مشاوره‌ای و اطلاعات ارائه می‌دهد، رهنمودهایی در باب یادگیری و تدریس عرضه می‌کند، ‌و مقالات تحقیقی، مقالات ترویجی، آمار، رهنمود، و خبرنامه‌هایی منتشر می‌نماید.

تعدادی از دانشگاه‌های بریتانیا (از قبیل «کرانفیلد»[33]، «شفیلد»[34] و « نورث همپتون»[35]) در حال حاضر طبق دستورالعمل‌های «اسکانل» عمل می‌کنند. دیگر دانشگاه‌های انگلستان از سایت‌های آموزش مجازی[36]، واحدهای آموزشی درونخطی، تک‌آموزها، واحدهای آموزش از راه دور، و طیف وسیعی از دیگر روش‌های آموزشی برای آموزش مهارت‌های اطلاعاتی مناسب به دانشجویان استفاده می‌‌نمایند.

علاوه بر فعالیت‌های یاد شده، اقدامات قابل ذکر مفید و منفرد دیگری در این رابطه توسط دانشگاه‌های «نورث آمبریا»[37] و «کاردیف»[38] صورت پذیرفته است. در حال حاضر، یک پروژه تحقیقاتی بسیار جالب در «دانشگاه نورث آمبریا» در دست اجرا است که پروژه «جوبیلی»[39] نام دارد. این پروژه به بررسی رفتار اطلاع‌یابی کاربران اینترنت می‌پردازد تا این رفتار را در مؤسسه‌های آموزش عالی انگلستان مورد پیش‌بینی و نظارت قرار دهد و ویژگی‌های آن را دریابد.

در سال 2001 «دانشگاه کاردیف» خط‌مشی خود را در امر سواد اطلاعاتی تدوین نمود که برای تحقق آن، همکاری بخش‌های بسیاری پیش‌بینی شده بود. کتابداران جهتگیری راهبردی را هماهنگ با وظیفه سازمانی خود و به منظور کمک به تلفیق مهارت‌های اطلاعاتی در برنامه‌های آموزشی و تدوین خط‌مشی سواد اطلاعاتی در کل دانشگاه تعیین کردند. کتابداران شاغل در «دانشگاه کاردیف» برنامة‌‌ آموزشی بسیار گسترده‌ای را برای آموزش مهارت‌های اطلاعاتی به مرحله اجرا گذاشته‌اند.[40]

پروژه قابل ذکر دیگر در این رابطه پروژه «بیگ بلو» می‌باشد که «جیسک» (کمیته سامانه‌های مشترک اطلاعاتی) تأمین‌کننده بودجه آن است. در این پروژه، مهارت‌های اطلاعاتی به دانشجویان آموزش داده می‌شوند و این امر توسط کتابداران «دانشگاه منچستر متروپولیتن» و «دانشگاه لیدز»[41] صورت می‌پذیرد. این پروژه، مدلی از یک فرد دارای سواد اطلاعاتی، یک مجموعه ابزار کمکی و خروجی‌های آموزشی را ارائه می‌دهد.

«پروژه توسعه آموزشی کارکنان کتابخانه‌ها در بخش آموزش عالی» (اجولیب)[42] بر نقش مهمی تأکید دارد که کتابداران و دیگر کارکنان پشتیبانی در وارد کردن منابع اطلاعات شبکه‌ای به تدریس، یادگیری و تحقیق روزمره برعهده دارند. کتابداران عوامل کلیدی در ارائه خدمات آموزشی برای استفاده از این منابع هستند. این پروژه برنامه‌ای ملی برای توسعه آموزشی کارکنان شاغل در کتابخانه‌ها و مراکز اطلاعاتی است و شرکت‌کنندگان در این پروژه، ازمهارت‌های اطلاعاتی شبکه‌ای، و مهارت‌های آموزشی مورد نیاز برای کار به عنوان کارمند آموزشی و پشتیبانی در کتابخانه‌های الکترونیکی برخوردار می‌شوند. این پروژه، کنسرسیوم‌های منطقه‌ای در سراسر انگلستان ایجاد کرده و از آن‌ها حمایت می‌کند تا جامعه‌ای متنوع را در سطوح و شاخه‌های گوناگون آموزش عالی پدید آورد. تیمی از مسئولان توسعه، این کنسرسیوم را با هماهنگی «تیم هسته» تشکیل خواهند داد(Bruce, 2000) .

4-2. اسکاتلند

از سال 1999 «دانشگاه گلاسگو»[43] روی «پروژه سیت اسکیپس»[44] مشغول کار بوده‌ تا آموزش دانشجویان آموزش عالی در زمینه فناوری رایانه و اطلاعات در تمامی انگلستان را بررسی کند. در دانشگاه گلاسگو، سواد اطلاعاتی از نظر توسعه منابع انسانی و آموزش از طریق شبکه در دانشگاه گلاسگو، مورد بحث قرار گرفته است.

«کمیته سامانه‌های مشترک اطلاعاتی» (جیسک)، (که قبلاً در ارتباط با پروژه «بیگ بلو» ذکر آن رفت) بودجه مورد نیاز برای پروژه‌های مرتبط با آموزش سواد اطلاعاتی به دانشجویان آموزش عالی را فراهم ساخته است. برای کمک به این تلاش و برای کمک به دانشجویان در کسب مهارت‌های پژوهشی، مطالب آموزشی متعددی تدوین شده‌اند [45].

علاوه بر این، چندین دانشگاه اسکاتلندی نیز برنامه‌های گسترده‌ای در زمینه سواد اطلاعاتی تهیه نموده‌اند. مثلاً «دانشگاه گلاسگو» از سال 1994 تاکنون یک برنامه آموزشی «فناوری اطلاعات» داشته[46] و بیش از 5200 دانشجو در این دوره شرکت نموده‌اند.

دیگر دانشگاه‌ها نیز به آموزش مهارت‌های فناوری اطلاعات در ابعاد مختلف آن پرداخته‌اند. «دانشگاه رابرت گوردون»[47] در «آبردین» در مطالعه‌ای مشارکت داشته که طی آن قرار است مهارت‌های اصلی مربوط به فناوری اطلاعات برای برنامه درسی پایه‌های تحصیلی 5 تا 14 در اسکاتلند، مورد بررسی قرار گیرد (Presentation…,2002).

4-3. ایرلند

امروزه نیاز به انجام اقداماتی در راستای توسعه سواد اطلاعاتی در ایرلند احساس می‌شود و در حال حاضر چندین مرکز دانشگاهی این کشور، اقداماتی را در این رابطه آغاز کرده‌اند. مصاحبه‌هایی عمیقی که با 20 تن از اساتید دانشکده‌های علوم اجتماعی در پنج دانشگاه ایرلند صورت گرفته بود، مورد تحلیل قرار گرفت تا نقش سواد اطلاعاتی در دانشگاه‌ها سنجیده شود. نتایج نشان داد که سواد اطلاعاتی از جایگاه نسبتاً مهمی در محیط‌های دانشگاهی برخوردار می‌باشد و لازم است در این رابطه تحقیقات بیش‌تری در جوامع دانشگاهی صورت پذیرد تا نهایتاً برنامه‌های آموزشی سواد اطلاعاتی در برنامه‌های آموزشی رسمی دانشگاه‌ها گنجانده شوند.

بر اساس نیاز به آموزش فناوری اطلاعات و ارتباطات برای کارکنان و نیز دانشجویان، «دانشگاه کوئینز»[48] در «بلفاست» یک «برنامه آموزش و صدور تأییدیه» در سال 2000 ـ به صورت سه ساله ـ برگزار کرد و بودجه مالی آن نیز توسط «وزارت اشتغال و آموزش ایرلند شمالی» تأمین گردید[49].

تاکنون، یافته‌ها نشان می‌دهند که این برنامه برای کارکنان مؤثر است و آنان به این ترتیب برای تدریس مهارت‌های اطلاعاتی و فناوری به دانشجویان، آمادگی‌های لازم را کسب می‌کنند. اما برای دانشجویانی که از مدرسان برای کسب مهارت‌های اطلاعاتی برخوردارند و این مهارت‌ها با دوره‌های تحصیلی کنونی آنان تلفیق شده، شیوه مناسب‌تری کشف خواهد شد. «دانشگاه کوئینز» امیدوار است که کلیه فارغ‌التحصیلان از مهارت‌های فناوری ارتباطات و اطلاعات مناسب برای کار در یک محیط تجاری مدرن برخوردار گردند(Presentation…, 2002).

فصلنامه علوم اطلاع رسانی

اندامواره ملی در عصر ارتباطات

سه شنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۸۴، ۰۶:۰۹ ب.ظ | ۰ نظر

دکتر محمد رضا تاجیک - جوامع نوین از آغاز تشکیل، «جوامع اطلاعاتی» بوده اند. درک این حقیقت ضرورت دارد که همه کشور ها «جوامع اطلاعاتی» بوده اند. چرا که تولید قدرت برای دولت، پیامد گردآوری، نگه داری و کنترل اطلاعاتی است که در جهت اهداف مدیریت جامعه به کار می رود. اما در دولت ـ ملت با یکپارچگی اداری بسیار زیاد و خاص خود، این امر با استحکام بسیار بیشتری توام بوده که تا کنون سابقه نداشته است. گیدنز، ۱۷۸ ۱۹۸۵:

در کتاب« پادشاه ازل و ابد» نوشته تی.اچ.وایت،(نویسنده-م) مرلین، آرتور جوان را سوار پرنده ای می کند تا بتواند آسمان ها را بپیماید و تصویر دقیقی از دنیای پایین به دست آورد. یکی از مشاهدات اصلی بی اهمیت بودن نسبی مرزهایی بود که از بالا دیده می شدند. آرتور تنگه ها را به روشنی و به وضوح یک نقشه می دید. مرزها خطوطی غیر واقعی بودند. کافی بود که مرزهای غیر واقعی موجود در کره زمین از اذهان بیرون بروند، پرندگان در حال پرواز به طور فطری این مرزها را نادیده می گیرند. مرزها چه قدر ابلهانه به نظر می رسیدند و برای بشر نیز تصویری غیر از این نبود، اگر می توانست پرواز کند.

هدف مرلین، طرح یک نظام جهان شمول در ذهن آرتور بود که بر پایه اصول صحیح برگرفته از میزگرد پادشاه آرتور و دلاوران او در کملت، بنا شده بود. تجربه کملت برای مدت زمانی، کار آمد به نظر می رسید، اما در نهایت مانند هر آرزوی جهان شمول دیگری، بر اثر اختلافات معمول جوامع بشری، بی نتیجه ماند. به طور ابلهانه ای، مرزهایی واقعی یا غیر واقعی، از یک نوع یا انواع مختلف هنوز هم حفظ شده اند.

مطمئناً آرتور جوان قادر نبود که مانع آن شود، اما در سفرخود مشاهده کرد که بعضی از مرزها هرگز خیالی نبوده، بلکه قابل ملاحظه و بنیادینند، حصارها مناطق مختلف را مجزا می کنند، خندق ها و دیوارها از قصرها و کاخ ها محافظت می نمایند و بعضی شهرها نیز با دیوار محصور شده اند. شاه آرتور پیر و دانا با ناراحتی اذعان کرد که حتی مرزهای خیالی، نیز در عمل هولناک و خطرناکند. او مشاهده کرد که مرز قابل ملاحظه ای بین اسکاتلند و انگلستان وجود ندارد، اگر چه فلودن و بن ناک بارن بر سر آن جنگیده اند. این مرز تنها جغرافیای سیاسی را به وجود آورده است و غیر از آن چیز دیگری نیست.

بی تردید، در زمانه ما تجربه چنین تجربه ای در دستور کار تمامی نخبگان تصمیم ساز و تدبیر پرداز جوامع مختلف قرار گرفته است، زیرا از یک سو دوران ما به طور آشکار و محسوسی نسبت به تمامی دوره های پیشین از اطلاعات سرشارتر است. ما در محیطی لبریز از رسانه ها زندگی می کنیم، به این معنا که زندگی امروز اصولاً پیرامون نمادسازی امور، مبادله و دریافت یا تلاش برای مبادله و عدم پذیرش پیام هایی درباره خودمان و دیگران دور می زند. به بیان دیگر، ما به طور فزاینده ای در حال ورود به «جامعه اطلاعاتی» و «عصر اطلاعات» هستیم. از جانب دیگر، کماکان«گفتمان های ملی» (مانند حاکمیت، فرهنگ، اقتصاد و مرزهای ملی) به عنوان گفتمان مسلط، حضور و تاثیر تعیین کننده خود را در عرصه تمامی تعاملات و مناسبات میان دولت ها و ملت ها حفظ کرده اند.

در این شرایط، تنها جوامعی امکان مانایی و پویایی دارند که تمهیدات و تدبیرهای نظری و علمی لازم را برای مواجهه این دو «دنیا» داشته باشند. به بیان دیگر و با بهره ای آزادانه از میشل فوکو، تنها آن دسته از کشورها موفق به تامین و نگه داری منافع خود هستند که استعداد سازگار کردن این دو جهان ناسازگار را داشته باشند.

با این مقدمه، اجازه بدهید برای به دست دادن تحلیلی مشخص از شرایط مشخص زمانه خود و ترسیم موقعیت جامعه ایرانی در این شرایط، تامل بیشتری در مختصات و مقتضیات این دو«جهان» داشته باشیم. دانیل بل، نخستین کسی بود که به طور جدی به شکل گیری« نوع جدیدی از جامعه» اشاره کرد. هر چند قبل از او عده دیگری از اصطلاح«پساصنعت گرایی» استفاده کرده بودند، لیکن وی این انگاره را رواج داد. «کارگران کارخانه ای» عصر صنعت گرایی فراموش می شوند و نخبگان جدید حرفه ای و فنی بخش خدمات برتر و ممتاز می گردند. این مرحله جدید جامعه صنعتی که از دهه ۱۹۶۰ پیش بینی شد، بیش از هر چیز بر اساس دانش نظری استوار است در واقع همان کاری که ماشین ها در عصر انقلاب صنعتی به جای قدرت بازو انجام می دادند، فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی جدید برای قدرت فکری و ذهنی انجام می دهند، که نتیجه آن تحول صنعت گرایی خواهد بود.(بل بعد این وضعیت جدید را «جامعه اطلاعاتی» نامید).

در جامعه اطلاعاتی، ما شاهد یک تغییر بنیادی خواهیم بود، به طوری که«اصول بسیار محوری» جامعه نه در«کار و سرمایه» بلکه به طور فزاینده ای در«دانش نظری» شکل می یابند. درست همان طوری که جوامع کشاورزی متکی بر زمین، جای خود را به جوامع صنعتی متکی بر تولید کارخانه ای دادند، جوامع جدیدی در حال پیدایش اند که متکی بر خدمات هستند. جامعه پسا صنعتی دانیل بل«چارچوب اجتماعی» را برای«جامعه اطلاعاتی» فراهم کرد که درآن ارتباطات راه دور و رایانه ها برای «انجام و هدایت مبادلات اقتصادی و اجتماعی و روش های خلق و بازیافت دانش و ماهیت کار و سازمان هایی که انسان ها در آن مشغول هستند» از اهمیت محوری و قاطع برخوردارند.

روایت مدرن از پساصنعت گرایی و جامعه اطلاعاتی روایتی مملو از اعتقاد و باور به پیشرفت است.

به کارگیری این فناوری های جدید استعداد مناسبی برای پیشرفت و توسعه ایجاد می کند. بسیاری هنوز بر این باورند که در نهایت، همه بخش های جهان از این انقلاب فن شناختی سود خواهند برد. این اندیشه ها در آثار دانشمندان اجتماعی مروج نظریه هایی نظیر نظریه های ناشی از«موج های حامل» توسعه اقتصادی فن شناختی مربوط به کندراتیف نیز نمایان می گردند.

روایت پسامدرن از جامعه اطلاعاتی را می توان در کتاب«وضعیت پسامدرن» لیوتار مشاهده کرد. این کتاب هر چند نقطه عزیمتی آشنا دارد و بر اساس اندیشه های پساصنعت گرایی بل و همچنین آلن تورن بنا نهاده شده است، لیکن تصویری از یک جهان فراسوی پیشرفت را به دست می دهد. لیوتار تصریح می کند:«دشوار است در ذهن خود مجسم کنیم که فناوری معاصر چه جهت بدیلی را می تواند به جای رایانه ای کردن جامعه در پیش بگیرد». در این وضعیت، نکته و موضوع محوری لیوتار این است که«جایگاه دانش در حال تحول» است. اما نارضایتی وی از اندیشه« رایانه ای شدن جامعه» این است که«رایانه ای شدن، پارادایم کلی و عمومی پیشرفت در علم و فناوری، که رشد اقتصادی و گسترش قدرت اجتماعی ـ سیاسی مکمل های طبیعی ای برای آن به نظر می رسند، را به چالش نمی طلبد یا در به چالش طلبی آن ناکام می ماند». دیگر نمی توان چنین پیشرفتی را فرض قرار داد. ما اکنون در جهانی زندگی می کنیم که به چنین«فراروایت ها» بی باور و ظنین است. در حالی که بل میان اقتصاد، سیاست و فرهنگ تمایز قایل می شود و علم و فناوری را ، در تقابل با«خود شیفتگی فرهنگ معاصر»، به عنوان موتور تحول اجتماعی می داند. فوکو خود علم را به عنوان یک«شکل از گفتمان» مورد بحث قرار می دهد به نظر بل، علم، به عنوان جنبه ای از «اصل محوری» جدید، بیش گفتمان صرف است، علم خنثی است. اما، لیوتار علم را با فرهنگ مجدداً پیوند می زند و خاطر نشان می نماید که تجاری سازی تحقیق و پژوهش بدان معناست که ما آن قدر که به دنبال گسترش و افزایش قدرت هستیم، به دنبال کشف حقیقت نیستیم. تضمینی وجود ندارد که عقل و خرد نتایج آزادی بخش و رهایی بخش ایجاد کنند،مثلاً در آلمان آموزش خود که تحت تاثیر اندیشه روشنگری یا به عنوان یک دقیقه در شکوفایی فزاینده آزادی(مثلاً در فرانسه) یا به عنوان یک وسیله بهبود بهداشت و سلامت ملی مورد نظر قرار گرفت، اکنون به عملکرد و نحوه انجام مهارت ها و تعلیم، تقلیل یافته است. از نظر لیوتار، جوامع پیشرفته به طور فزاینده ای مجبور می شوند«نسبت به سهم مطلوبی از آموزش عالی را جهت عملکرد بهینه نظام اجتماعی» بیابند. بنابراین، خرد آزادی بخش و رهایی بخش جای خود را به عقلانی سازی فن سالارانه می دهد. همان گونه که رابینز و وبستر عنوان می کنند، «وقتی که تولید سیستماتیک مهارت ها و شایستگی های عملیاتی به هدف نظام اجتماعی ـ فنی تبدیل می شود، آن گاه استیناف و رجوع به حقایق و ارزش های رهایی بخش را می توان به عنوان عملی نامتناسب با زمان خودش دید».

فناوری جدید جایگاه مهمی در تحلیل لیوتار دارد. او تاکید می کند که همراه با برتری و استیلای رایانه ها یک منطق خاص و به دنبال آن دستورالعمل هایی پدیدار می شوند که تعیین می کنند چه گزاره هایی به عنوان گزاره های«دانشی یا معرفتی» پذیرفته می شوند. جست و جوی دانش، هدف نیست وفقط به خاطر دانش نیز نیست، بلکه آنچه دانش را مشروعیت می بخشد، «عملکرد» است. بنابراین، دانش به طور فزاینده ای کالایی می شود. لذا از نظر لیوتار، قدرت و مشروعیت بخشی آن، پیوند زیادی با ذخیره کردن دانش و قابل دسترس کردن سریع آن دارد. «رایانه ای کردن جامعه» باعث افزایش کنترل در بسترهای متعدد و مختلف می شود. بر اساس نظر لیوتار، وقتی کسی فناوری را تقویت می کند، در واقع واقعیت را«تقویت» می کند و از آن رو شانس«درست بودن» و «بر حق بودن» خود را تقویت می کند. در مقابل، اگر کسی به علم و اختیار و قدرت تصمیم گیری دسترسی داشته باشد، می تواند فناوری را به طور بسیار کارآمدتری تقویت کند.

به طور کلی، ما بازتاب مدیریت گرایی معاصر را در این شرح می شنویم. در این جهانی که بازار، لجام آن را در دست دارد، به طور فزاینده ای جست و جو می شود تا برای معماهای معاصر راه حل های مدیریتی یافت شود. اکنون نه تنها از دولت ها انتظار می رود کارپردازی درست شرکت ها را اداره کنند، بلکه انتظار می رود اقتصاد را نیز مدیریت کنند. اکنون واژه کلیدی در خدمات بهداشتی و حتی در زندان ها و برخورد با متخلفان، واژه مدیریت است. جایی که زمانی خرد قانو نگذار حاکم بوده است و متخصصان یا حرفه ای ها قوانین اخلاقی موضوع مورد بررسی(حفظ حیات و مجازات قانون شکنی) را وضع می کردند ، اکنون زبان مشترک مدیریت، به گونه ای آشکار و بی توجه به تخصصی بودن حوزه اجتماعی که در آن فعالیت می نماید، حاکم می شود.«مدیریت اطلاعاتی» آخرین مرحله تکامل در این روند است.

در شرح لیوتار، فناوری اطلاعاتی نقش دوگانه ای ایفا می نماید. از یک سو، فناوری فوق با ترویج سایبرنتیک به عنوان یک بازی زبانی جدید، به پیشبرد و ترویج«وضعیت پسامدرن» کمک می کند. از سوی دیگر، فناوری اطلاعاتی برخی موضوع های اصلی مدرنیته را بیان می کند و کارایی را به عنوان یک کمک مصنوعی گسترش می دهد. هرچند دمدمی مزاجی و بی قاعدگی و تصادف افزایش می یابد، ولی نظارت نیز افزایش می یابد. اما برای این که درباره لیوتار منصف باشیم، باید گفت که تاکید او بر انشقاق مدرنیته مربوط به بازی های زبانی و زوال سلسله مراتب است. بنابراین، او از مسئله تحول اجتماعی که به نظر می رسد مفهوم پسامدرن وی به آن ارجاع می کند، کنار می رود.

اما این موضوع به وسیله بسیاری افراد دیگر، به ویژه آنهایی که در درون سنت های تجربی تر کار می کنند، مورد توجه قرار گرفته است. در حال حاضر، مباحث پسافوردیسم بخش مهمی از مناظره های پیرامون پسامدرنیته شده اند. خاطر نشان می شود که ۵ دلار در برابر ۸ ساعت کار در روز که با فورد آغاز شد، هدف اصلی اش این بود که هم رضایت کارگر از رژیم تولید صنعتی را تامین نماید و هم جیب های او را برای استفاده از محصولات مصرفی مازاد پر نماید. اما در دهه ۱۹۷۰، کاهش تقاضا برای کالاهای استاندارد شده و به طور انبوه تولید شده به اضافه رقابت کشورهای تازه صنعتی شده نظیر کشورهای حاشیه اقیانوس آرام، جست و جوی روش های نوین، انعطاف پذیر و قانع کننده تر از فوردیسم را برانگیخت. تولید انعطاف پذیر( پسافوردیسم) موجب ایجاد بازار کار فرار و متغیر، تغییر سریع تر شیوه های تولید و مصرف کننده محوری بیشتر شد. نتیجه ای که حاصل شد عبارت بود از تلاش برای فناوری های جدید، الگوهای جدید مدیریت و به هم پیوستگی های نوین جهانی سرمایه مالی و بازار.

پس آنچه لیوتار ارایه می دهد، یک نظریه پسامدرنیته است که کاملاً متفاوت با نظریه های«پساصنعت گرایی» یا «جامعه اطلاعاتی» است که در آغاز با آنها شروع کردیم. در واقع، به نظر می رسد، همین فرایندهای مورد بحث توجه را از جوامع مجزا به پسامدرنیته به عنوان یک«وضعیت جهانی» منحرف می کنند. شرح لیوتار از این پدیده ها مارا در یک گرداب فلسفی و زبان شناختی رها می سازد، اما تفسیرش از پیامدهای فناوری جدید بسیار دلالت آمیز است. از سوی دیگر، پسافوردیسم، تحولات محسوسی را در چشم اندازه های صنعتی و مصرف به ما خاطر نشان می سازد تحولاتی که برای درک اهمیت ارتباطات و مصرف گرایی در نظریه های پسامدرنیته از اهمیت محوری برخوردارند.

مارک پوستر، با تاثیرپذیری از آثار لیوتار طرح می کند که« یک سبک جدید اطلاعات» در حال جایگزین شدن ساخت های اجتماعی ـ فرهنگی پیشین است. وی استدلال می کند که«روند های معمول نهادی خشک که برای حدود ۲۰۰ سال مشخصه جامعه مدرن بوده اند به وسیله زلزله ارتباطات الکترونی در هم شکسته و به روندهای معمول جدید تجزیه شده اند که دورنمای آنها هنوز روشن نیست».

او بر رسانه های تلویزیونی، قابلیت های مراقبتی فناوری اطلاعاتی، نوشتار الکترونی و علوم رایانه ای تاکید دارد و مطرح می کند که نظریه اجتماعی مبتنی بر عمل (که معرف مدرنیته است)، دیگر برای درک و شناخت این مقوله ها مناسب نیست. پوستر با پیروی از تاکیدهای لیوتار، به نظریه پردازی پیرامون خصلت ویژه علم رایانه به عنوان یک بازی زبانی و گسترش قدرت با استفاده از فناوری اطلاعاتی می پردازد.

یکی از موضوع های معمول و پیش پا افتاده توصیف های جامعه شناختی از مدرنیته این است که روابط ما به گونه بی سابقه ای در عرض فضا و زمان گسترش یافته است. برای نسل های گذشته، توسعه خط و نگارش ارتباطات واسطه ای و رسانه ای را در مقیاس وسیع امکان پذیر ساخت و صنعت چاپ آنها را بیشتر گسترش داد. اما این فرایند طی سده بیستم شتاب گرفت، به طوری که ابتدا تلگراف، سپس تلفن، رادیو، تلویزیون و امرزوه رایانه ها و وسایل ارتباطی راه دور در یک توالی سریع ظاهر شدند و هر چیزی، از پوشش جهانی رخدادهایی مانند«جام برتر» تا گردش مداوم سرمایه در گرداگرد جهان را ، در یک بورس همیشه باز، تسهیل کردند. در حالی که در گذشته«جهان های کوچک» بسیاری وجود داشتند، اکنون تنها یک جهان وجود دارد.

اما، شرح های پسامدرن از فناوری ارتباطی غالباً روی عکس وحدت جهانی و اشکال جدیدی از واگرایی و چند پارگی متمرکز می شوند. از نظر بودریار، رسانه های الکترونی جهان از یک جهان شبیه سازی های صرف، جهان مدل ها، کدها و دیجیتال بودن همه چیزها و بالاخره جهان تصاویر شبیه سازی شده رسانه ای خبر می دهند که خود را به عنوان«واقعی» جلوه می دهند و تمایز بین جهان«واقعی» و جهان تصویری رسانه ها را از بین می برند. در واقع، یکی از علت های این امر ممکن است خود جامعه یا به قول بودریار«اجتماعی» باشد. وقتی که رسانه ها نشان می دهند که«اجتماعی» یا جامعه خود یا همراه با آن راهبردهای سیاسی سنتی یک«وهم» اند«رسانه های جمعی» ممکن است یک نام بی مسما باشد.

معاون فنى دبیرخانه شوراى عالى اطلاع رسانى گفت: با توجه به برگزارى اجلاس دوم جامعه جهانى اطلاعات در آبان ماه در کشور تونس، ارزیابى در مورد فعالیت‌هاى مرتبط با ‪ WSIS(‬اجلاس جهانى سران درباره جامعه اطلاعات) انجام مى شود.

"خسرو سلجوقى" روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار حوزه آى تى ایرنا افزود: این اقدام به عنوان بخشى از تدارکات مرحله دوم اجلاس ‪ WSIS‬به ویژه در مورد فعالیت‌هاى مرتبط با طرح کارى ‪ ،WSIS‬که در تاریخ ‪ ۱۲‬دسامبر ‪۲۰۰۳‬ در ژنو تصویب شد، انجام مى‌شود.

وى اظهار داشت: علاقه مندان به شرکت در این ارزیابى باید فرم موجود در سایت تکفا(‪ (WWW.Takfa.ir‬راتکمیل و به دبیرخانه شوراى عالى اطلاع رسانى ارسال کنند.

وى تصریح کرد: آخرین مهلت دریافت فرم ‪ ۳۰‬مردادماه جارى بوده وشرکت ها با ارسال توصیف کوتاهى از پروژه‌هاى خود در این ارزیابى مى‌توانند شرکت کنند که پرسشنامه مى‌تواند از طریق سایت ‪WWW.itu.int/wsis/stocktaking‬ انجام شود.

وى ادامه داد: خطوط کارى ‪ WSIS‬شرکت‌ها باید در " نقش دولت‌ها و سایر اعضا در رشد استفاده از ‪ ICT‬براى توسعه"، "زیرساختار اطلاعات و ارتباطات"، "دسترسى به اطلاعات و دانش" باشد.

سلجوقى تصریح کرد: همچنین "ایجاد ظرفیت"، "ایجاد اعتماد و امنیت در استفاده از فناورى اطلاعات و ارتباطات" ، "تواناسازى محیط"، "برنامه‌هاى کاربردى ‪ ;ICT‬مزایاى آن در تمام بخش‌هاى زندگى" از جمله دیگر خطوط کارى ‪ WSIS‬شرکت‌ها باید باشد.

وى ادامه داد: "تنوع و هویت فرهنگى"، "تنوع زبانى و مضامین محلى"، "رسانه ها"، "ابعاد اخلاق جامعه اطلاعاتى"، "همکارى‌هاى بین‌المللى و منطقه‌اى" از دیگر خطوط کارى مى‌تواند باشد.

وى افزود: همچنین پروژه مى‌تواند در زمینه " اهداف توسعه هزاره " از جمله "ریشه کنى فقر و گرسنگى"، "کاهش مرگ و میر کودکان " ، " مبارزه با ایدز، مالاریا و سایر امراض" و "توسعه یک مشارکت جهانى براى توسعه" باشد.

وى تاکید کرد: باید ارتباط پروژه یا برنامه با خطوط طرح کارى ‪ WSIS‬یا اهداف توسعه هزاره مشخص بوده و عنوان و توصیف از پروژه یا برنامه بیش از صد کلمه نباشد.

ITanalyze.ir - تهران- خرداد 1384 - بخش جامعه مدنی یکی از سه بخش اصلی اجلاس جهانی جامعه اطلاعات و یکی از بخشهای تاثیر گذار بر مفاد اعلامیه اصول ژنو به شمار می آید و این بخش همواره در کنار نشستهای مقدماتی و گروههای کاری WSIS با برگزاری پنلها و جلسات منظم در صدد تاثیر در اعلامیه اصول و سندهای مربوطه بوده است.

در همین راستا کنفرانس تهران فرصتی را برای سازمانها و نهادهای غیر دولتی منطقه آسیا و اقیانوسیه فراهم آورد تا یک بار دیگر این سازمانهای غیردولتی دور هم جمع شوند و نظرات خود را در مورد اعلامیه اصول و اسناد ژنو که یکی از اسناد مهم و اساسی هزاره سوم است بدهند.

کنفرانس تهران را میتوان نقطه عطفی درحوزه جامعه اطلاعات در منطقه آسیا و اقیانوسیه و علی خصوص غرب آسیا دانست. چرا که متاسفانه این منطقه نسب به اسناد ژنو واکنش ویژه ای از خود نشان نداده است .
اقدامات دبیرخانه کنفرانس برای اطلاع رسانی قبل از برگزاری کنفرانس:
• اطلاع رسانی NGOs همکار با UNDPاز طریق دفتر سازمانهای غیردولتی

سازمان ملل

• اطلاع رسانی NGOs همکار با وزارت کشور از طریق مرکز توانمند سازی سازمانهای غیر دولتی ایران

• اطلاع رسانی از طریق لیست خبری سازمانهای غیردولتی که قریب به 700 NGO در آن عضو می باشند

• اطلاع رسانی از طریق لیست NGOs در دبیرخانه جامعه مدنی WSIS

• اطلاع رسانی از طریق کلیه گروههای خبری فعال در زمینه WSIS در جهان
در اثر این فعالیت ها افراد مختلفی از سازمان های زیر برای شرکت در این اجلاس اعلام آمادگی کردند.که سازمانهای مهم منطقه و ایران به شرح زیر می باشند:
1- انجمن فناوری اطلاعات جوانان کشور

2- اعضا کارگروه جوانان کمیسیون ملیWSIS

3- سازمان غیردولتی کاردوک

4- Friendship Education Society از بنگلادش

5- سازمان IT for change از هند

6- Institute for hyper network society از ژاپن

7- هماهنگ کننده پروژهAPC ICT Policy Monitor network

8- شبکه رسانه سازمان های غیردولتی سازمان ملی جوانان

9- شبکه فناوری اطلاعات سازمان های غیر دولتی سازمان ملی جوانان

10- سازمان غیردولتی زنان مسلمان

11- مرکز توانمند سازی زنان

12- سازمان غیردولتی ورتا

13- جمعیت نگاهی تازه

14- خانه سازمان های غیردولتی همدان

15- موسسه غیر دولتی رادین

16- گروهای از وبلاگ نویسان و روزنامه نگاران حوزه فناوری اطلاعات و جامعه اطلاعاتی

17- و سازمانهای غیردولتی مختلف از سراسر ایران
دبیرخانه جامعه مدنی با توجه به محدودیت های موجود برنامه ریزی لازم برای ایجاد ارتباط کاری مناسب و استفاده بهینه از موقعیت موجود را در طول سه روز برگزاری اجلاس به عمل آورد. که اهم فعالیت های انجام شده به صورت روزشمار در زیر خواهد آمد.
روز نخست

در روز آغازین اجلاس که اختصاص به مراسم افتتاحیه و گزارش های نمایندگان کشور های مختلف از اجلاس های منطقه ای و زیرمنطقه ای داشت نمایندگان جامعه مدنی فرصتی پیدا کردند تا در نشست های کاری مشترک به بحث و تبادل نظر بپردازند و از دیدگاهها و فعالیت های انجام شده از سوی دیگر سازما ن ها آگاهی یابند.

محور بعدی این گفتگو ها پیرامون بررسی دیدگاها و دغدغه های مشترک افراد داخلی و خارجی جامعه مدنی بود.

در عصر روز نخست برای هم اندیشی مابین گروههای مختلف و برای تعاطی افکار و برنامه ریزی مناسب در جهت مدیریت فرصت سخنرانی اختصاص یافته به جامعه مدنی یک جلسه کاری در سالن 3 تشکیل شدو برنامه ریزی و تفاهمات لازم برای ساختار بیانیه ها و سخنرانی ها انجام گرفت. در این جلسه چالش های مشترک که سازمان های غیردولتی مورد اشاره و بررسی قرار گرفتند و متن سخنرانی هایی که باید در روز دوم ارائه می شدند به اطلاع افراد حاضر رسید.

همچنین برای حضور توام نمایندگان جامعه مدنی در برنامه های سالن اصلی و برنامه های جنبی که در قالب کارگاه ارائه می شدند تقسیم وظایف و برنامه ریزی لازم صورت گرفت.
با نزدیک شدن دیدگاه ها مطالب برای سخنرانی در روز دوم اجلاس تدوین و برنامه جامعه مدنی از طریق هماهنگ کننده ایرانی جامعه مدنی در اختیار ریاست اجلاس قرار گرفت.

محورهای مورد توافق برای ارائه به اجلاس از سوی جامعه مدنی عبارت بودند از:

1-فیلترینگ

2- توانمند سازی سازمان های غیردولتی

3- شکاف جنسیتی در جامعه اطلاعاتی

4- همکاری در جهت کاهش عوارض بلایای طبیعی

5- فناوری اطلاعات و محیط زیست

6- کنترل روند رو به رشد فرار مغزها در عصر اطلاعات

7- درخواست از دولتها برای اعطای نقش پررنگ تر به جامعه مدنی در جامعه اطلاعاتی
روز دوم
روز دوم اجلاس برای جامعه مدن روز پرکاری بود. فعالیت های سازمان های غیردولتی در قالب چند سخنرانی و بیانیه تهیه شده بود و باید در زمان محدود 20 دقیقه ای تعیین شده از سوی ریاست اجلاس اجرا و ارائه می شد.

جامعه مدنی علی رغم این محدودیت زمانی توانست دیدگاهها و سخنان خود را به اطلاع دولتهای حاضر در اجلاس برساند.

در این روز آقای حاجیلی از ایران به عنوان هماهنگ کننده این سخنرانی ها به ترتیب پس از معرفی سخنرانان از ایشان برای ارائه مطلب خود دعوت می کردند.

اولین سخنران جامعه مدنی آقای خسروی از انجمن فناوری اطلاعات جوانان کشور به ارائه دیدگاهها و نظرات جامعه مدنی در قبال موضوع فیلترینگ در دو بعد ملی و بین المللی پرداختند. یکی از فراز های بیانیه مذکور اختصاص داشت به تحریم های صورت گرفته شده از جانب سرور های آمریکایی برای سایت های ایرانی نظیر ایسنا

سخنران بعدی جامعه مدنی آقای پارتا ساکر از فعالان جامعه مدنی در هندوستان بودند.ایشان در سخنان خود بر فعال کردن و جدی گرفتن هر چه بیشتر سازمان های غیر دولتی در نشست های مقدماتی تاکید داشتند و برای سازمان های غیر دولتی در عرصه جامعه اطلاعاتی نقشی کلیدی قائل شدند.

سومین سخنرانی توسط خانم فریده ماشینی ارائه شد ایشان دیدگاهها و نظرات جامعه مدنی در مورد شکاف جنسیتی و معضلات ناشی از سو استفاده های جنسی از زنان در اینترنت و نابرابری جنسی در استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات را عنوان کردند.

سخنرانی بعدی توسط اقای ابطحی از سازمان غیر دولتی کاردوک انجام شد, ایشان با ذکر اقدمات انجام شده توسط سازمان غیر دولتی کاردوک به بیان دیدگاههای جامعه مدنی در رابطه با حمایت از توانمند سازی سازمان های غیر دولتی برای پیشبرد هرچه بهتر اهداف جامعه اطلاعاتی اشاره کردند.

آخرین سخنرانی جامعه مدنی در روز دوم توسط فرنود حسنی از کارگروه جوانان کمیسیون ملی WSIS اختصاص به ارائه بیانیه جامعه مدنی در حمایت از فعالیت های انجام گرفته برای استفاده از فناوری اطلاعات در کاهش اثرات منفی بلایای طبیعی داشت.
بیانیه ها و نظرات ارائه شده از سوی جامعه مدنی بازتاب قابل توجهی در میان حاضرین داشت و مورد استقبال دولت های حاضر قرار گرفت.

در بعد از ظهر این روز اعضا جامعه مدنی ضمن حضور در کارگاه های جنبی اجلاس, نشستی کوتاه برای بررسی نتایج سخنرانی های ارائه شده برگزار کردند و مقرر شد تا تلاش های لازم برای گرفتن وقت سخنرانی در روز سوم توسط دبیرخانه جامعه مدنی صورت گیرد.

روز سوم

سومین روز اجلاس در حالی آغاز شد که گروه کاری سند نهایی به شدت در تلاش بود تا اسناد را تا ظهر آن روز آماده کند و برای مطالعه در اختیار حضار قرار دهد به همین دلیل در صبح روز سوم فرصت مناسبی برای جامعه مدنی فراهم شد تا بتواند زمان اندکی در حدود 15 دقیقه برای سخنرانی در اختیار داشته باشد.

در این روز یک بیانیه از سوی جامعه مدنی در رابطه با تاثیر مستقیم فناوری اطلاعات بر روند رو به رشد فرار مغزها در آسیا صادر شد این بیانیه که توجه دولت ها را به اهمیت دادن هر چه بیشتر به موضوع فرار مغزها جلب می کرد توسط فرنود حسنی از کارگروه جوانان کمیسیون ملی WSIS ارائه شد.

همچنین خانم تبریزی به ارائه نقطه نظرات جامعه مدنی در مورد تاثیرات مثبت توسعه فناوری اطلاعات بر محیط زیست و زندگی پرداختند.

در پایان این روز و پس از ارائه سند نهایی و تصویب آن از سوی دولتهای حاضر جامعه مدنی نیز آخرین بیانیه خود را توسط آقای ایزومی نماینده ژاپنی خود صادر کرد در این بیانیه ضمن انتقادی که به نقش کمرنگ سازمان های غیردولتی در تهیه سند نهایی شده بود حمایت جامعه مدنی را از سند تصویب شده اعلام شد.

شایان ذکر است که متن کامل بیانیه ها و سخنرانی های ذکر شده به پیوست این گزارش خواهد آمد.
بیانیه شماره 3 توسط خانم فریده ماشین به نمایندگی از سازمان های غیردولتی فعال در امور زنان ارائه شد.

بیانیه ایشان در سه محور کلی عبات بود از:

1- دولتها امکان دسترسی و کنترل بر فناوری اطلاعات و ارتباطات را در مناطق کمتر برخوردار برای زنان و دختران فراهم کنند و برنامه ریزی جهت آموزش دراز مدت زنان ایجاد شود و امکان اشتغال زنان تحصیل کرده را توسط فناوری اطلاعات فراهم آورند.

2- زنان در شوراهای عالی فناوری اطلاعات و ارتباطات کشورهای خود عضویت داشته باشند تا بتوانند نگرش های حساس به جنسیت را در برنامه ریزی ها وارد کنند.

3- دولتها قوانینی بازدارنده برای پیشگیری از سو استفاده از زنان و کودکان در اینترنت را تصویب کنند.
بیانیه شماره 5 توسط آقای فرنود حسنی از کارگروه جوانان ایران ارائه شد.

آقای رییس

خانم ها, آقایان

قاره آسیا از نظر وقوع بلایای طبیعی در یکی از پرخطرترین مناطق جهان قرار گرفته است, سیل و زلزله به عنوان دغدغه های بزرگ کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته آسیایی به شمار میروند. هر سال بسیاری از هم قاره ای های ما در اثر وقوع بلایای طبیعی از بین می روند و این حوادث به خصوص در شهرها و روستا های کوچک قاره آثار دلخراش تری به همراه دارد.

زلزله بم و تسونامی اندونزی دو نقطه تاریک و فراموش نشدنی از حافظه بشریت خواهند بود. سازمان های غیردولتی به عنوان فعالترین و پیشروترین ارگان ها در هنگا وقوع حوادث ناگوار طبیعی همیشه نقش موثری در حضور و کمک به حادثه دیدگان دارند.

ما به عنوان نمایندگان سازمان های غیردولتی ایران که در حوزه فناوری اطلاعات و جامعه اطلاعاتی ایران مشغول به فعالیت هستیم و حاصل هم اندیشی ما در کارگروه جوانان کمیسیون ملیWSIS تبلور پیدا کرده با پشتوانه ای از یک شبکه بزرگ از سازمان های غیردولتی متشکل از15000NGO , آمادگی خود را برای همکاری با سایر سازمان های غیردولتی کشورهای آسیایی, با هدف کاهش اثرات منفی بلایای طبیغی در سطح قاره اعلام می داریم. همچنین از پیشنهاد دولت ایران برای تشکیل یک پایگاه بین المللی فناوری اطلاعات محور برای مقابله با بلایای طبیعی حمایت می کنیم.
بیانیه شماره 6 توسط آقای فرنود حسنی از کارگروه جوانان ایران ارائه شد.
آقای رییس

خانم ها, آقایان

قاره کهن آسیا سرآمد غنی ترین و قدیمی ترین تمدن های بشری بوده است. اما, متاسفانه قاره ما نتوانسته به گونه مطلوبی خود را با تحولات دوران گذار از عصر کشاورزی به عصر صنعتی و از عصر صنعتی به عصر اطلاعات هماهنگ سازد و حاصل این دو گذار برای قاره ما فقر اقتصادی و اطلاعاتی بوده است, علی رغم این موضوع و با توجه به مشکلات فراوان مردم قاره برای دست یابی به سواد پایه و سواد تکنولوژیک, امروزه قاره آسیا با دو معضل بزرگ به نام فرار مغزها و فرار ژن ها مواجه است.

معضلی که در اثر سیطره بی حد و حصر کشورهای پیشرو و توسعه یافته در فناوری اطلاعات بروز پیدا کرده است.

خانم ها, آقایان

شاهد هستید که هر سال بسیاری از نخبگان علمی کشور شما توسط دانشگاهها و شرکت های آمریکایی و اروپایی جذب می شوند و این یعنی از دست رفتن سرمایه های مادی و معنوی فراوانی که آثار و تبعات آن در حال و آینده گریبان گیر ما خواهد شد.

دکتر محمدرضا تاجیک - جوامع‌ نوین‌ از آغاز تشکیل‌ «جوامع‌ اطلاعاتی‌» بوده‌اند. درک‌ این‌ حقیقت‌ضرورت‌ دارد که‌ همه‌ کشورها «جوامع‌ اطلاعاتی‌» بوده‌اند، چرا که‌ تولید قدرت‌ برای‌ دولت‌، پیامد گردآوری‌، نگه‌داری‌ و کنترل‌ اطلاعاتی‌ است‌ که‌ در جهت‌ اهداف‌ رهبری‌ جامعه‌ به‌ کار می‌رود. اما در دولت‌ - ملت‌ با یک‌پارچگی‌ اداری‌ بسیار زیاد و خاص‌ خود، این‌ امر با استحکام‌ بسیار بیش‌تری‌ توام‌ بوده‌ که‌ تاکنون‌ سابقه‌ نداشته‌ است‌. گیدنز، 178: 1985
در کتاب‌ «پادشاه ازل‌ و ابد»، نوشته‌ تی‌.اچ‌.وایت‌، (نویسنده‌-م) مرلین‌، آرتور جوان‌ را سوار پرنده‌ای‌ می‌کند تا بتواند آسمان‌ها را بپیماید و تصویر دقیقی‌ از دنیای‌ پایین‌ به‌ دست‌آورد. یکی‌ از مشاهدات‌ اصلی‌ بی‌اهمیت‌ بودن‌ نسبی‌ مرزهایی‌ بود که‌ از بالا دیده‌ می‌شدند. آرتور تنگه‌ها را به‌ روشنی‌ و به‌ وضوح‌ یک‌ نقشه‌ می‌دید. مرزها خطوطی‌ غیر واقعی‌ بودند. کافی‌ بود که‌ مرزهای‌ غیر واقعی‌ موجود در کره‌ زمین‌ از اذهان‌ بیرون‌ بروند، پرندگان‌ در حال‌پرواز به‌ طور فطری‌ این‌ مرزها را نادیده‌ می‌گیرند. مرزها چه‌قدر ابلهانه‌ به‌ نظر می‌رسیدند و برای‌ بشر نیز تصویری‌ غیر از این‌ نبود، اگر می‌توانست‌ پرواز کند.
هدف‌ مرلین‌، طرح‌ یک‌ نظام‌ جهان‌ شمول‌ در ذهن‌ آرتور بود که‌ بر پایه‌ اصول‌ صحیح برگرفته‌ از میزگرد پادشاه‌ آرتور و دلاوران‌ او در کملت‌، بنا شده‌ بود. تجربه‌ کملت‌ برای‌ مدت‌زمانی‌ کار آمد به‌ نظر می‌رسید، اما در نهایت‌ مانند هر آرزوی‌ جهان‌ شمول‌ دیگری‌، بر اثر اختلافات‌ معمول‌ جوامع‌ بشری‌، بی‌ نتیجه‌ ماند. به‌ طور ابلهانه‌ای‌، مرزهایی‌ واقعی‌ یا غیرواقعی‌، از یک‌ نوع‌ یا انواع‌ مختلف‌، هنوز هم‌ حفظ شده‌اند.
مطمئنا، آرتور جوان‌ قادر نبود که‌ مانع‌ آن‌ شود، اما در سفر خود مشاهده‌ کرد که‌ بعضی‌از مرزها هرگز خیالی‌ نبوده‌، بلکه‌ قابل‌ ملاحظه‌ و بنیادی‌اند، حصارها مناطق‌ مختلف‌ را مجزا می‌کنند، خندق‌ها و دیوارها از قصرها و کاخ‌ها محافظت‌ می‌نمایند و بعضی‌ شهرها نیز با دیوار محصور شده‌اند. شاه‌ آرتور پیر و دانا با ناراحتی‌ اذعان‌ کرد که‌ حتی‌ مرزهای‌ خیالی‌ نیز، در عمل‌ هولناک‌ و خطرناک‌اند. او مشاهده‌ کرد که‌ مرز قابل‌ ملاحظه‌ای‌ بین‌ اسکاتلند و انگلستان وجود ندارد، اگرچه‌ فلودن‌ و بن‌‌ناک‌بارن‌ بر سر آن‌ جنگیده‌اند. این‌ مرز تنها جغرافیای‌سیاسی‌ را به‌ وجود آورده‌است‌ و غیر از آن‌ چیز دیگری‌ نیست‌.
بی‌تردید، در زمانه‌ ما تجربه‌ چنین‌ تجربه‌ای‌ در دستور کار تمامی‌ نخبگان‌ تصمیم‌ساز و تدبیرپرداز جوامع‌ مختلف‌ قرار گرفته‌ است‌، زیرا از یک‌ سو، دوران‌ ما به‌ طور آشکار و محسوسی‌ نسبت‌ به‌ تمامی‌ دوره‌های‌ پیشین‌ از اطلاعات‌ سرشارتر است‌. ما در محیطی‌ لبریز از رسانه‌ها زندگی‌ می‌کنیم‌، به‌ این‌ معنا که‌ زندگی‌ امروزی‌ اصولا پیرامون‌ نمادسازی‌2 امور، مبادله‌ و دریافت‌ یا تلاش‌ برای‌ مبادله‌ و عدم‌ پذیرش‌ پیام‌هایی‌ درباره‌ خودمان‌ و دیگران‌ دور می‌زند. به‌ بیان‌ دیگر، ما به‌ طور فزاینده‌ای‌ در حال‌ ورود به‌ «جامعه‌ اطلاعاتی» و «عصر اطلاعات» هستیم‌. از جانب‌ دیگر، کماکان‌ «گفتمان‌های‌ ملی‌» (مانند حاکمیت‌، فرهنگ‌، اقتصاد و مرزهای‌ ملی‌) به‌ عنوان‌ گفتمان‌ مسلط، حضور و تأثیر تعیین‌ کننده‌ خود را در عرصه‌ تمامی تعاملات‌ و مناسبات‌ میان‌ دولت‌ها و ملت‌ها حفظ کرده‌اند.
در این‌ شرایط، تنها جوامعی‌ امکان‌ مانایی‌ و پویایی‌ دارند که‌ تمهیدات‌ و تدبیرهای‌نظری‌ و علمی‌ لازم‌ را برای‌ مواجهه‌ این‌ دو «دنیا» داشته‌ باشند. به‌ بیان‌ دیگر و با بهره‌ای‌ آزادانه از میشل‌ فوکو، تنها آن‌ دسته‌ از کشورها موفق‌ به تأمین‌ و نگه‌داری‌ منافع‌ خود هستند که‌ استعداد سازگار کردن‌ این‌ دو جهان‌ ناسازگار را داشته‌ باشند.
با این‌ مقدمه‌، اجازه‌ بدهید برای‌ به‌ دست‌ دادن‌ تحلیلی‌ مشخص‌ از شرایط مشخص‌زمانه‌ خود، و ترسیم‌ موقعیت‌ جامعه‌ ایرانی‌ در این‌ شرایط، تأمل‌ بیش‌تری‌ در مختصات‌ و مقتضیات‌ این‌ دو «جهان» داشته‌ باشیم‌. دانیل‌ بل‌، نخستین‌ کسی‌ بود که‌ به‌ طور جدی‌ به‌شکل‌گیری‌ «نوع‌ جدیدی‌ از جامعه» اشاره‌کرد. هر چند قبل‌ از او عده‌ دیگری‌ از اصطلاح «پساصنعت‌گرایی» استفاده‌ کرده‌ بودند، لیکن‌ وی‌ این‌ انگاره‌ را رواج‌ داد. «کارگران‌کارخانه‌ای» عصر صنعت‌گرایی‌ فراموش‌ می‌شوند و نخبگان‌ جدید حرفه‌ای‌ و فنی‌ بخش‌خدمات‌ برتر و ممتاز می‌گردند. این‌ مرحله‌ جدید جامعه‌ صنعتی‌ که‌ از دهه‌ 1960 پیش‌بینی‌شد، بیش‌ از هر چیز بر اساس‌ دانش‌ نظری‌ استوار است‌ در واقع‌ همان‌ کاری‌ که‌ ماشین‌ها درعصر انقلاب‌ صنعتی‌ به‌ جای‌ قدرت‌ بازو انجام‌ می‌دادند، فن‌آوری‌های‌ ارتباطی‌ و اطلاعاتی‌جدید برای‌ قدرت‌ فکری‌ و ذهنی‌ انجام‌ می‌دهند، که‌ نتیجه‌ آن‌ تحول‌ صنعت‌گرایی خواهد بود.(بل‌ بعد این‌ وضعیت‌ جدید را «جامعه‌ اطلاعاتی» نامید.)
در جامعه‌ اطلاعاتی‌، ما شاهد یک‌ تغییر بنیادی‌ خواهیم‌بود، به‌طوری‌که‌ «اصول‌ بسیار محوری» جامعه‌ نه‌ در «کار و سرمایه»، بلکه‌ به‌طور فزاینده‌ای‌ در «دانش‌ نظری» شکل‌ می‌یابند. درست‌ همان‌طوری‌ که‌ جوامع‌ کشاورزی‌ متکی‌ بر زمین‌ جای‌ خود را به‌ جوامع‌ صنعتی‌ متکی‌بر تولید کارخانه‌ای‌ دادند، جوامع‌ جدیدی‌ در حال‌ پیدایش‌اند که‌ متکی‌ بر خدمات‌ هستند. جامعه‌ پسا صنعتی‌ دانیل‌ بل‌ «چهارچوب‌ اجتماعی» را برای‌ «جامعه‌ اطلاعاتی» فراهم‌ کرد که در آن‌ ارتباطات‌ راه‌ دور و رایانه‌ها برای‌ «انجام‌ و هدایت‌ مبادلات‌ اقتصادی‌ و اجتماعی‌ و روش‌های‌ خلق‌ و بازیافت‌ دانش‌ و ماهیت‌ کار و سازمان‌هایی‌ که‌ انسان‌ها در آن‌ مشغول‌هستند»، از اهمیت‌ محوری‌ و قاطع‌ برخوردارند.
روایت‌ مدرن‌ از پساصنعت‌گرایی‌ و جامعه‌ اطلاعاتی‌ روایتی‌ مملو از اعتقاد و باور به پیشرفت‌ است‌. بکارگیری‌ این‌ فن‌آوری‌های‌ جدید استعداد مناسبی‌ برای‌ پیشرفت‌ و توسعه‌ایجاد می‌کند. بسیاری‌ هنوز بر این‌ باورند که‌ در نهایت‌ همه‌ بخش‌های‌ جهان‌ از این‌ انقلاب فن‌شناختی‌ سود خواهند برد. این‌ اندیشه‌ها در آثار دانشمندان‌ اجتماعی‌ مروج‌ نظریه‌هایی‌ نظیر نظریه‌های‌ ناشی‌ از «موج‌های‌ حامل» توسعه‌ اقتصادی‌ و فن‌شناختی‌ مربوط به‌ کندراتیف‌3 نیز نمایان‌ می‌گردند.
روایت‌ پسامدرن‌ از جامعه‌ اطلاعاتی‌ را می‌توان‌ در کتاب‌ «وضعیت‌ پسامدرن» لیوتار مشاهده‌ کرد. این‌ کتاب‌ هر چند نقطه‌ عزیمتی‌ آشنا دارد و براساس‌ اندیشه‌های‌ پساصنعت‌گرایی‌ بل‌ و همچنین‌ آلن‌ تورن‌4 بنا نهاده‌ شده‌است‌، لیکن‌ تصویری‌ از یک‌ جهان فراسوی‌ پیشرفت‌5 را به‌ دست‌ می‌دهد. لیوتار تصریح‌ می‌کند: «دشوار است‌ در ذهن‌ خود مجسم‌ کنیم‌ که‌ فن‌آوری‌ معاصر چه‌ جهت‌ بدیلی‌ را می‌تواند به‌جای‌ رایانه‌ای‌ کردن‌ جامعه‌ در پیش‌ بگیرد». در این‌ وضعیت‌، نکته‌ و موضوع‌ محوری‌ لیوتار این‌ است‌ که‌ «جایگاه‌ دانش‌ در حال‌ تحول» است‌. اما نارضایتی‌ وی‌ از اندیشه‌ «رایانه‌ای‌ شدن‌ جامعه» این‌ است‌ که‌ «رایانه‌ای شدن‌، پارادایم‌ کلی‌ و عمومی‌ پیشرفت‌ در علم‌ و فن‌آوری‌، که‌ رشد اقتصادی‌ و گسترش‌ قدرت‌اجتماعی‌ - سیاسی‌ مکمل‌های‌ طبیعی‌ای‌ برای‌ آن‌ به‌نظر می‌رسند، را به‌ چالش‌ نمی‌طلبد یا در به‌ چالش‌طلبی‌ آن‌ ناکام‌ می‌ماند». دیگر نمی‌توان‌ چنین‌ پیشرفتی‌ را فرض‌ قرارداد. ما اکنون‌ در جهانی‌ زندگی‌ می‌کنیم‌ که‌ به‌ چنین‌ «فراروایت‌ها» بی‌ باور و ظنین‌ است‌. در حالی‌که‌ بل‌ میان‌اقتصاد، سیاست‌ و فرهنگ‌ تمایز قایل‌ می‌شود و علم‌ و فن‌آوری‌ را، در تقابل‌ با «خود شیفتگی‌فرهنگ‌ معاصر»، به‌ عنوان‌ موتور تحول‌ اجتماعی‌ می‌داند. فوکو خود علم‌ را به‌ عنوان‌ یک «شکل‌ از گفتمان» مورد بحث‌ قرار می‌دهد. به‌ نظر بل‌، علم‌، به‌ عنوان‌ جنبه‌ای‌ از «اصل‌محوری‌» جدید، بیش‌ گفتمان‌ صرف‌ است‌؛ علم‌ خنثی‌ است‌. اما، لیوتار علم‌ را با فرهنگ مجددا پیوند می‌زند و خاطرنشان می‌نماید که‌ تجاری‌ سازی‌ تحقیق‌ و پژوهش‌ بدان‌ معناست‌که‌ ما آنقدر که‌ به‌ دنبال‌ گسترش‌ و افزایش‌ قدرت‌ هستیم‌، به‌ دنبال‌ کشف‌ حقیقت‌ نیستیم‌. تضمینی‌ وجود ندارد که‌ عقل‌ و خرد نتایج‌ آزادی‌ بخش‌ و رهایی‌ بخش‌ ایجاد کنند.
مثلا در آلمان‌ آموزش‌ خود که‌ تحت‌ تأثیر اندیشه‌ روشنگری‌ یا به‌ عنوان‌ یک‌ دقیقه‌ در شکوفایی‌ فزاینده‌ آزادی‌ (مثلا در فرانسه‌) یا به‌ عنوان‌ یک‌ وسیله‌ بهبود بهداشت‌ و سلامت‌ملی‌ مورد نظر قرار گرفت‌، اکنون‌ به‌ عملکرد و نحوه‌ انجام‌6، مهارت‌ها و تعلیم‌7 تقلیل‌ یافته‌است‌. از نظر لیوتار، جوامع‌ پیشرفته‌ به‌ طور فزاینده‌ای‌ مجبور می‌شوند «نسبت‌ به‌ سهم‌ مطلوبی‌از آموزش‌ عالی‌ را جهت‌ عملکرد بهینه‌ نظام‌ اجتماعی» بیابند. بنابراین‌، خرد آزادی‌بخش‌ و رهایی‌بخش‌ جای‌ خود را به‌ عقلانی‌ سازی‌ فن‌سالارانه‌ می‌دهد. همان‌گونه‌ که‌ رابینز8 و وبستر عنوان‌ می‌کنند، «وقتی‌ که‌ تولید سیستماتیک‌ مهارتها و شایستگی‌های‌ عملیاتی‌ به‌ هدف‌ نظام‌اجتماعی‌ - فنی‌ تبدیل‌ می‌شود، آن‌گاه‌ استیناف‌ و رجوع‌ به‌ حقایق‌ و ارزشهای‌ رهایی‌بخش‌ رامی‌توان‌ به‌ عنوان‌ عملی‌ نامتناسب‌ با زمان‌ خودش‌ دید»9.
فن‌آوری‌ جدید جایگاه‌ مهمی‌ در تحلیل‌ لیوتار دارد. او تأکید می‌کند که‌ همراه‌ با برتری‌ و استیلای‌ رایانه‌ها یک‌ منطق‌ خاص‌ و به‌ دنبال‌ آن‌ دستورالعمل‌هایی‌ پدیدار می‌شوند که‌ تعیین‌ می‌کنند چه‌ گزاره‌هایی‌ به‌ عنوان‌ گزاره‌های‌ «دانشی‌ یا معرفتی»10 پذیرفته‌ می‌شوند. جست‌ و جوی‌ دانش‌ هدف‌ نیست‌ و فقط به‌خاطر دانش‌ نیز نیست‌، بلکه‌ آن‌چه‌ دانش‌ را مشروعیت‌ می‌بخشد، «عملکرد» است‌. بنابراین‌، دانش‌ به‌طور فزاینده‌ای‌ کالایی‌ می‌شود. لذا از نظر لیوتار، قدرت‌ و مشروعیت‌بخشی‌ آن‌ پیوند زیادی‌ با ذخیره‌کردن‌ دانش‌ و قابل‌ دسترس‌کردن‌ سریع‌ آن‌ دارد. «رایانه‌ای‌ کردن‌ جامعه» باعث‌ افزایش‌ کنترل‌ در بسترهای‌ متعدد و مختلف‌ می‌شود. براساس‌ نظر لیوتار، وقتی‌ کسی‌ فن‌آوری‌ را تقویت‌ می‌کند، در واقع‌ واقعیت‌را «تقویت‌» می‌کند و از آن‌رو شانس‌ «درست‌ بودن» و «بر حق‌ بودن» خود را تقویت‌ می‌کند. در مقابل‌، اگر کسی‌ به‌ علم‌ و اختیار و قدرت‌ تصمیم‌گیری‌ دسترسی‌ داشته‌ باشد، می‌تواند فن‌آوری‌ را به‌طور بسیار کارآمدتری‌ تقویت‌ کند.
به‌طور کلی‌، ما بازتاب‌ مدیریت‌گرایی‌ معاصر را در این‌ شرح‌ می‌شنویم‌. در این‌ جهانی‌که‌ بازار لجام‌ آن‌ را در دست‌ دارد، به‌طور فزاینده‌ای‌ جست‌ و جو می‌شود تا برای‌ معماهای‌معاصر راه‌ حل‌های‌ مدیریتی‌ یافت‌ شود. اکنون‌ نه‌ تنها از دولت‌ها انتظار می‌رود کارپردازی درست‌ شرکت‌ها را اداره‌ کنند، بلکه‌ انتظار می‌رود اقتصاد را نیز مدیریت‌ کنند. اکنون‌ واژه‌کلیدی‌ در خدمات‌ بهداشتی‌ و حتی‌ در زندان‌ها و برخورد با متخلفان‌، واژه‌ مدیریت‌ است‌. جایی‌ که‌ زمانی‌ خرد قانون‌گذار حاکم‌ بوده‌است‌ و متخصصان‌ یا حرفه‌ای‌ها قوانین‌ اخلاقی‌موضوع‌ مورد بررسی‌ (حفظ حیات‌ و مجازات‌ قانون‌شکنی‌) را وضع‌ می‌کردند، اکنون‌ زبان‌مشترک‌ مدیریت‌، به‌ گونه‌ای‌ آشکار و بی‌توجه‌ به‌ تخصصی‌ بودن‌ حوزه‌ اجتماعی‌ که‌ در آن‌فعالیت‌ می‌نماید، حاکم‌ می‌شود. «مدیریت‌ اطلاعات» آخرین‌ مرحله‌ تکامل‌ در این‌ روند است‌.
در شرح‌ لیوتار، فن‌آوری‌ اطلاعاتی‌ نقش‌ دوگانه‌ای‌ ایفا می‌نماید. از یک‌ سو، فن‌آوری‌ فوق‌ با ترویج‌ سایبرنتیک‌ به‌ عنوان‌ یک‌ بازی‌ زبانی‌ جدید، به‌ پیشبرد و ترویج‌«وضعیت‌ پسامدرن‌» کمک‌ می‌کند. از سوی‌ دیگر، فن‌آوری‌ اطلاعاتی‌ برخی‌ موضوع‌های اصلی‌ مدرنیته‌ را بیان‌ می‌کند و کارایی‌ را به‌ عنوان‌ یک‌ کمک‌ مصنوعی‌ گسترش‌ می‌دهد. هرچند دمدمی‌ مزاجی‌ و بی‌‌قاعدگی‌ و تصادف‌ افزایش‌ می‌یابد، ولی‌ نظارت‌ نیز افزایش‌ می‌یابد. اما برای‌ این‌که‌ درباره‌ لیوتار منصف‌ باشیم‌، باید گفت‌ که‌ تأکید او بر انشقاق‌ مدرنیته‌ مربوط به‌بازی‌های‌ زبانی‌ و زوال‌ سلسله‌ مراتب‌ است‌. بنابراین‌، او از مسئله‌ تحول‌ اجتماعی‌ که‌ به‌نظر می‌رسد مفهوم‌ پسامدرن‌ وی‌ به‌ آن‌ ارجاع‌ می‌کند، کنار می‌رود.
اما، این‌ موضوع‌ به‌وسیله‌ بسیاری‌ افراد دیگر، به‌ویژه‌ آن‌هایی‌ که‌ در درون‌ سنت‌های تجربی‌تر کار می‌کنند، مورد توجه‌ قرار گرفته‌ است‌. در حال‌ حاضر، مباحث‌ پسافوردیسم بخش‌ مهمی‌ از مناظره‌های‌ پیرامون‌ پسامدرنیته‌ شده‌اند. خاطر نشان‌ می‌شود که‌ 5 دلار در برابر8 ساعت‌ کار در روز که‌ با فورد آغاز شد، هدف‌ اصلی‌اش‌ این‌ بود که‌ هم‌ رضایت‌ کارگر از رژیم‌ تولید صنعتی‌ را تأمین‌ نماید و هم‌ جیبهای‌ او را برای‌ استفاده‌ از محصولات‌ مصرفی‌مازاد پر نماید. اما در دهه‌ 1970، کاهش‌ تقاضا برای‌ کالاهای‌ استاندارد شده‌ و به‌طور انبوه‌تولید شده‌ به‌ اضافه‌ رقابت‌ کشورهای‌ تازه‌ صنعتی‌ شده‌ نظیر کشورهای‌ حاشیه‌ اقیانوس‌ آرام‌، جست‌ و جوی‌ روش‌های‌ نوین‌، انعطاف‌پذیر و قانع‌ کننده‌تر از فوردیسم‌ را برانگیخت‌. تولید انعطاف‌پذیر (پسافوردیسم‌) موجب‌ ایجاد بازار کار فرار و متغیر، تغییر سریع‌تر شیوه‌های تولید و مصرف‌ کننده‌ محوری‌ بیش‌تر شد. نتیجه‌ای‌ که‌ حاصل‌ شد عبارت‌ بود از تلاش‌ برای‌فن‌آوری‌های‌ جدید، الگوهای‌ جدید مدیریت‌ و به‌هم‌ پیوستگی‌های‌ نوین‌ جهانی‌ سرمایه‌ مالی‌و بازار.
پس‌ آن‌چه‌ لیوتار ارائه‌ می‌دهد، یک‌ نظریه‌ پسامدرنیته‌ است‌ که‌ کاملا متفاوت‌ با نظریه‌های‌ «پساصنعت‌گرایی» یا «جامعه‌ اطلاعاتی» است‌ که‌ در آغاز با آنها شروع‌ کردیم‌. در واقع‌، به‌نظر می‌رسد، همین‌ فرایندهای‌ مورد بحث‌ توجه‌ را از جوامع‌ مجزا به‌ پسامدرنیته‌ به‌عنوان‌ یک‌ «وضعیت‌ جهانی» منحرف‌ می‌کنند. شرح‌ لیوتار از این‌ پدیده‌ها ما را در یک گرداب‌ فلسفی‌ و زبان‌شناختی‌ رها می‌سازد، اما تفسیرش‌ از پیامدهای‌ فن‌آوری‌ جدید بسیار دلالت‌آمیز است‌. از سوی‌ دیگر، پسافوردیسم‌، تحولات‌ محسوسی‌ را در چشم‌اندازهای صنعتی‌ و مصرف‌ به‌ ما خاطر نشان‌ می‌سازد، تحولاتی‌ که‌ برای‌ درک‌ اهمیت‌ ارتباطات‌ ومصرف‌گرایی‌ در نظریه‌های‌ پسامدرنیته‌ از اهمیت‌ محوری‌ برخوردارند.
مارک‌ پوستر، با تأثیرپذیری‌ از آثار لیوتار طرح‌ می‌کند که‌ «یک‌ سبک‌ جدید اطلاعات» در حال‌ جایگزین‌ شدن‌ ساخت‌های‌ اجتماعی‌ - فرهنگی‌ پیشین‌ است‌. وی‌ استدلال‌می‌کند که‌: «روندهای‌ معمول‌ نهادی‌ خشک‌ که‌ برای‌ حدود 200 سال‌ مشخصه‌ جامعه‌ مدرن‌بوده‌اند به‌ وسیله‌ زلزله‌ ارتباطات‌ الکترونی‌ در هم‌ شکسته‌ و به‌ روندهای‌ معمول‌ جدید تجزیه‌شده‌اند که‌ دورنمای‌ آنها هنوز روشن‌ نیست‌.»
او بر رسانه‌های‌ تلویزیونی‌، قابلیت‌های‌ مراقبتی‌ فن‌آوری‌ اطلاعاتی‌، نوشتار الکترونی‌و علوم‌ رایانه‌ای‌ تأکید دارد و مطرح‌ می‌کند که‌ نظریه‌ اجتماعی‌ مبتنی‌ بر عمل‌ (که‌ معرف‌مدرنیته‌ است‌)، دیگر برای‌ درک‌ و شناخت‌ این‌ مقوله‌ها متناسب‌ نیست‌. پوستر با پیروی‌ از تأکیدهای‌ لیوتار، به‌ نظریه‌پردازی‌ پیرامون‌ خصلت‌ ویژه‌ علم‌ رایانه‌ به‌ عنوان‌ یک‌ بازی‌ زبانی‌ و گسترش‌ قدرت‌ با استفاده‌ از فن‌آوری‌ اطلاعاتی‌ می‌پردازد.
پوستر، با توجه‌ به‌ این‌که‌ فن‌آوری‌ اطلاعاتی‌ قدرت‌ اجتماعی‌ را به‌طور مصنوعی‌گسترش‌ می‌دهد، به‌طور عمیق‌ به‌ بررسی‌ پایگاه‌های‌ داده‌پردازی‌ یا بانک‌های‌ اطلاعاتی می‌پردازد و وجه‌ مقایسه‌ مطالعه‌ خود را مفهوم‌ پن‌ اپتیکن‌ فوکو قرار می‌دهد. پوستر، مراقبت‌الکترونی‌ را به‌ عنوان‌ یک‌ ابر پن‌ اپتیکن‌ می‌نگرد که‌ نه‌ تنها قدرت‌ دانش‌ را تقویت‌ می‌کند، همچنین‌ «خودها یا نفس‌هایی‌» را که‌ ابژه‌ آن‌ هستند نیز تغییر شکل‌ می‌دهد و مضاعف‌ می‌کند. او همانند لیوتار، به‌طور ویژه‌ای‌ به‌ نظریه‌پردازی‌ پیرامون‌ کالایی‌ سازی‌ این‌ اطلاعات می‌پردازد. در این‌ موقعیت‌، وی‌ عناصر نظارت‌ اجتماعی‌، نظارتی‌ را که‌ تا حد زیادی غافلگیرانه‌ و غیر ملموس‌ است‌، در حال‌ گسترش‌ می‌بیند.
در حالی‌که‌ واضح‌ است‌ که‌ پوستر در این‌ فن‌آوری‌های‌ جدید استعدادهای‌ عظیمی‌برای‌ اشکال‌ جدید سلطه‌ می‌بیند، اما چندان‌ روشن‌ نیست‌ که‌ چه‌ سبک‌هایی‌ از مقاومت‌متناسب‌ این‌ نوع‌ از سلطه‌هاست‌. او می‌پذیرد که‌ راهبرد پیشنهادی‌ لیوتار دسترسی‌ همه‌ مردم‌ به‌بانک‌های‌ اطلاعاتی‌، می‌تواند راهی‌ به‌ جلو باشد، اما به‌نظر نمی‌رسد که‌ او چندان‌ اعتمادی‌ به‌این‌ روش‌ها داشته‌ باشد. این‌ به‌ آن‌ علت‌ است‌ که‌ سبک‌ اطلاعات‌ در درون‌ خودش‌ حاوی «محرکه‌های‌ واگرایانه‌ و فروپاشنده» است‌ که‌ می‌تواند هرگونه‌ اقدام‌ «مشترک» را نامتناسب‌ و بی‌فایده‌ گرداند. با این‌که‌ ارتباطی‌ الکترونی‌ به‌ طرق‌ متعددی‌ مکمل‌ سبک‌های‌ ارتباطی‌موجود باشد: با این‌ حال‌ علائمی‌ وجود دارد که‌ نشان‌ می‌دهند ارتباطات‌ الکترونی‌ ممکن‌است‌ به‌ طریقی‌ که‌ هنوز برای‌ ما قابل‌ درک‌ نیستند، جایگزین‌ سبک‌های‌ ارتباطی‌ موجود بشوند.
مارشال‌ مک‌ لوهان‌، با این‌ که‌ دچار سرنوشتی‌ شبیه‌ دانیل‌ بل‌ شد (که‌ آثارش‌ غالبا به‌عنوان‌ آثار «ناقص» و «مربوط به‌ گذشته» پنداشته‌ می‌شوند)، لیکن‌ توانست‌ جنبه‌هایی‌ از اندیشه‌ای‌ را تجسم‌ بخشد که‌ در آن‌ رسانه‌های‌ الکترونی‌ برای‌ فهم‌ اواخر قرن‌ بیستم‌ از اهمیت‌محوری‌ برخوردار می‌شوند. با این‌ که‌ بعضی‌ بزرگنمایی‌ها قطعا در داخل‌ انگاره‌ «دهکده‌جهانی» وجود دارد، لیکن‌ اندیشه‌ فوق‌ بعضی‌ از تأثیرهای‌ مهم‌ فن‌آوری‌ جدید را روشن‌ و آشکار می‌سازد. رخدادها و پدیده‌های‌ دوردست‌ در سراسر جهان‌ به‌ طور پیوسته‌ و مداوم‌ به‌وسیله‌ این‌ فن‌آوری‌های‌ جدید (برای‌ افرادی‌ که‌ به‌ آن‌ها مجهزند) قابل‌ دسترسی‌ می‌شوند. به‌علاوه‌، آن‌ها واکنش‌های‌ ما به‌ روابط و بحران‌هایی‌ نظیر مرگ‌ را تحت‌ تأثیر قرار می‌دهند. ما با استفاده‌ از تلفن‌ که‌ از طریق‌ ماهواره‌ها به‌ تلفن‌ها و شبکه‌های‌ رایانه‌ای‌ وصل‌ شده‌ است‌، می‌توانیم‌ در زمان‌ واقعی‌ به‌ طور شفاهی‌ و رو در رو یا برعکس‌ به‌ واسطه‌ پست‌ الکترونی‌ با دوستان‌ و آشنایان‌ خود در هزاران‌ کیلومتر دورتر ارتباط برقرار کنیم‌.
یکی‌ از موضوع‌های‌ معمول‌ و پیش‌پاافتاده‌ توصیف‌های‌ جامعه‌ شناختی‌ از مدرنیته این‌ است‌ که‌ روابط ما به‌ گونه‌ بی‌سابقه‌ای‌ در عرض‌ فضا و زمان‌ گسترش‌ یافته‌ است‌. برای‌نسل‌های‌ گذشته‌، توسعه‌ خط و نگارش‌ ارتباطات‌ واسطه‌ای‌ و رسانه‌ای‌ را در مقیاس‌ وسیع امکان‌پذیر ساخت‌ و صنعت‌ چاپ‌ آن‌ها را بیش‌تر گسترش‌ داد. اما این‌ فرایند در طی‌ سده‌بیستم‌ شتاب‌ گرفت‌، به‌ طوری‌که‌ ابتدا تلگراف‌، سپس‌ تلفن‌، رادیو، تلویزیون‌ و امروزه‌ رایانه‌ها و وسایل‌ ارتباطی‌ راه‌ دور در یک‌ توالی‌ سریع‌ ظاهر شدند و هر چیزی‌، از پوشش‌ جهانی‌رخدادهایی‌ مانند «جام‌ برتر» تا گردش‌ مداوم‌ سرمایه‌ در گرداگرد جهان‌ را، در یک‌ بازار بورس‌ همیشه‌ باز، تسهیل‌ کردند. در حالی‌که‌ در گذشته‌ «جهان‌های‌ کوچک» بسیاری‌ وجود داشتند، اکنون‌ تنها یک‌ جهان‌ وجود دارد.
اما، شرح‌های‌ پسامدرن‌ از فن‌آوری‌ ارتباطی‌ غالبا روی‌ عکس‌ وحدت‌ جهانی‌ و اشکال‌ جدیدی‌ از واگرایی‌ و چندپارگی‌ متمرکز می‌شوند. از نظر بودریار، رسانه‌های الکترونی‌ جهان‌ از یک‌ جهان‌ شبیه‌ سازی‌های‌ صرف‌، جهان‌ مدل‌ها، کدها و دیجیتال‌ بودن‌همه‌ چیزها و بالاخره‌ جهان‌ تصاویر شبیه‌سازی‌ شده‌ رسانه‌ای‌ خبر می‌دهند که‌ خود را به‌ عنوان «واقعی» جلوه‌ می‌دهند و تمایز بین‌ جهان‌ «واقعی» و جهان‌ تصویری‌ رسانه‌ها را از بین‌ می‌برند. در واقع‌، یکی‌ از علت‌های‌ این‌ امر ممکن‌ است‌ خود جامعه‌ یا به‌ قول‌ بودریار «اجتماعی‌»11باشد. وقتی‌ که‌ رسانه‌ها نشان‌ می‌دهند که‌ «اجتماعی‌» یا جامعه‌ خود و همراه‌ با آن‌ راهبردهای‌سیاسی‌ سنتی‌ یک‌ «وهم‌»12اند، «رسانه‌های‌ جمعی‌»13 ممکن‌ است‌ یک‌ نام‌ بی‌مسمی‌ باشد.
یورش‌های‌ رعدآسای‌ نشانه‌ها در اطراف‌ ما، خودآرایی‌‌مان‌ با نشانه‌ها و ناتوانی‌ در گریز از نشانه‌ها در همه‌جا، به‌ سرانجامی‌ شگفت‌آور می‌انجامد؛ ویرانی‌ معنا. ژان‌ بودریار می‌گوید: «اکنون‌ اطلاعات‌ افزون‌ و افزون‌تر و معنای‌ آنها کم‌ و کم‌تر شده‌اند» (1983:95). از این‌ دیدگاه‌ نشانه‌ها در گذشته‌ مرجعی‌ داشتند (مثلا: نوع‌ لباس‌ پوشیدن‌ دال‌ بر موقعیت‌اجتماعی‌ معینی‌ بود، اظهارات‌ سیاسی‌ بر فلسفه‌ای‌ خاص‌ و اخبار تلویزیون‌ بر «آن‌ چه‌ واقعا رخ‌ می‌داد» دلالت‌ داشتند. در فضای‌ جامعه‌ اطلاعاتی‌، ما در چنان‌ کلاف‌ سر در گمی‌ از نشانه‌ها گرفتار شده‌ایم‌ که‌ اهمیت‌ معانی‌ از میان‌ رفته‌ است‌. نشانه‌ها از جهت‌های‌ گوناگون می‌آیند و آن‌ چنان‌ متنوع‌، سریع‌التغییر و متناقض‌اند که‌ قدرت‌شان‌ در معنی‌ بخشیدن‌ محرز نیست‌. به‌ علاوه‌، پیام‌گیران‌ به‌ موجوداتی‌ آفرینش‌گر، خودآگاه‌ و فعال‌ تبدیل‌ شده‌اند، به‌طوری‌ که‌ همه‌ نشانه‌ها را با شک‌ و گمان‌ و چشمانی‌ پرسشگر استقبال‌ می‌کنند و بنابراین‌ نشانه‌ها به‌‌سادگی‌ معنایی‌ وارونه‌ به‌ خود می‌گیرند، مورد تفسیر دوباره‌ قرار گرفته‌ و از معنای‌ مورد نظر فرستنده‌، منحرف‌ می‌شوند.
هم‌چنان‌ که‌ آگاهی‌های‌ مردم‌ از تجربه‌ مستقیم‌ رویدادها کاهش‌ می‌یابند، شواهدی‌ به‌دست‌ می‌آیند که‌ نشان‌ می‌دهند، نشانه‌ها به‌ درستی‌ و صراحت‌ نماینده‌ چیزی‌ یا کسی‌ نیستند. این‌ عقیده‌ که‌ نشانه‌ها تا حدودی‌ و نه‌ کاملا «واقعیت‌» مستقل‌ از خودشان‌ را بازنمایی‌ می‌کنند، اعتبار آن‌ واقعیت‌ را از میان‌ می‌برد. به‌ عبارت‌ دیگر، نشانه‌ها خود مرجع‌14 هستند: آن‌ها شبیه‌سازی‌های‌15 همه‌ آن‌ چیزی‌ هستند که‌ وجود دارد. آن‌ها در اصطلاح‌ بودریار «ابرواقعیت‌»16 هستند.... در این‌ شرایط ما به‌ عصر «نمایش‌»17 وارد شده‌ایم‌ که‌ مردم‌ ساختگی‌بودن‌ نشانه‌های‌ قابل‌ ارسال‌ را می‌فهمند... و عصری‌ که‌ در آن‌ غیر اصیل‌ بودن‌ نشانه‌هایی‌ که‌مردم‌ خود آنها را به‌ وجود می‌آورند، پذیرفته‌ می‌شود.
در جهان‌ حاد واقعیت‌ بودریار، زندگی‌ در تلویزیون‌ حل‌ شده‌است‌. در حالی‌که‌ برخی‌این‌ را به‌ معنای‌ مضاعف‌ شدن‌ کدها می‌دانند. بودریار این‌ فرایند را فرایندی‌ وحدت‌بخش‌ ویک‌پارچه‌ ساز یا حداقل‌ رهنمون‌ شونده‌ به‌ «همگنی» می‌داند؛ فرا واقعیت‌ با یک‌ کد ژنتیکی‌ یا تکوینی‌ پیوند دارد. اما واقعیت‌ این‌ است‌ که‌ جهان‌ تصاویر تبلیغاتی‌ تلویزیونی‌ جهانی‌ چندپاره‌ است‌ و تنها وجه‌ مشترک‌ این‌ تصویرها این‌ است‌ که‌ همه‌ آن‌ها از یک‌ بستر سرمایه‌ داری‌مصرف‌ ریشه‌ می‌گیرند.18
جیانی‌ واتیمو جامعه‌ معاصر را جامعه‌ای‌ می‌داند که‌ مشخصه‌ اصلی‌ آن‌ «ارتباطات‌عمومیت‌ یافته‌ یا همگانی» است‌. این‌ همان‌ جامعه‌ «رسانه‌های‌ گروهی» است‌. به‌ نظر او گذار از مدرنیته‌ هنگامی‌ رخ‌ می‌دهد که‌ تاریخ‌ دیگر به‌ صورت‌ «تک‌ خطی‌» دیده‌ نشود. مرگ‌ یا پایان تاریخ‌، پیشرفت‌ را نیز با خود به‌ گور می‌برد. با این‌ که‌ «جامعه‌ شفاف‌» واتیمو تا اندازه‌ای‌ نتیجه فروپاشی‌ استعمار و امپریالیسم‌ است‌ که‌ آشکار می‌سازد روش‌ و طریق‌ اروپایی‌ تنها راه‌ و طریق‌ نیست‌، این‌ هم‌ باز آفریده‌ ارتباطات‌ همگانی‌ و انبوه‌ است‌.
واتیمو، برخلاف‌ تئودور آدرنو نظریه‌پرداز انتقادی‌ که‌ پیش‌‌بینی‌ کرد جامعه‌ به‌ وسیله‌رسانه‌های‌ همگانی‌ «همگن‌» خواهد شد، تأکید می‌کند که‌ رادیو، تلویزیون‌ و روزنامه‌ها به عناصر یک‌ انفجار یا گسترش‌ عمومی‌ جهان‌بینی‌ و جهان‌بینی‌ها تبدیل‌ شده‌اند. بنابراین‌، به‌جای‌ استعاره‌ «برادر بزرگ‌» ارول‌ که‌ بر همه‌ سلطه‌ دارد، اکنون‌ همه‌ اقلیت‌های‌ علاقه‌مند ومستمسک‌ به‌ میکروفون‌ها می‌شوند. گسترش‌ پیوسته‌ ارتباطات‌ چیزی‌ را ایجاد می‌کند که واتیمو آن‌ را به‌ عنوان‌ «متکثرسازی‌ ظاهرا غیر قابل‌ مقاومت‌» می‌بیند. از این‌رو، «جهان‌حقیقی‌ یک‌ افسانه‌ می‌شود». نیچه‌ به‌ طرقی‌ دیده‌ می‌شود که‌ در آن‌ فهم‌ و درک‌ ما از واقعیت‌، مرکب‌ از انگاره‌ها، پنداشت‌ها، تفسیرها و بازنمایی‌هایی‌ است‌ که‌ به‌وسیله‌ رسانه‌هایی‌ جریان‌ و انتشار می‌یابند که‌ بدون‌ هرگونه‌ هماهنگی‌ «مرکزی‌» با هم‌ رقابت‌ می‌کنند.
از نظر واتیمو، رهایی‌ و آزادی‌ نه‌ در دانش‌ کامل‌ فردی‌ که‌ می‌داند چیزها واقعا چگونه هستند، بلکه‌ در داخل‌ کثرت‌ و تحلیل‌ و فرسایش‌ خود اصل‌ واقعیت‌، نهفته‌ هستند. واتیمو می‌پرسد که‌ آیا اصلا این‌ فرسایش‌ و تحلیل‌ یک‌ باخت‌ و ضرر بزرگ‌ است‌؟ ما جهان‌ عینیت‌(ابژه)ها را که‌ به‌ وسیله‌ علم‌ و فن‌آوری‌ سنجیده‌ و محاسبه‌ می‌شوند، در ازای‌ جهان‌ پنداشت‌ها، انگاره‌ها، تصویرها و خیال‌پردازی‌های‌ رسانه‌های‌ گروهی‌ مبادله‌ می‌کنیم‌. نوستالژی‌ برای واقعیت‌های‌ معتبر و پایدار گذشته‌ می‌تواند به‌ عنوان‌ اختلال‌ روانی‌ پایان‌ یابد. البته‌، آزادی‌باید در «سرگردانی»19 جست‌ و جو شود. ما نباید به‌ دنبال‌ این‌ باشیم‌ که‌ به‌ عنوان‌ زن‌، سیاه‌پوست‌، مرد و غیره‌ واقعا چه‌ کسی‌ هستیم‌، بلکه‌ باید به‌ دنبال‌ کشف‌ محدود، تاریخیت‌ وعاملیت‌ هویت‌ها و نظام‌های‌ ارزشی‌مان‌ باشیم‌.20
در یک‌ جمع‌بندی‌ کلی‌، می‌توان‌ شناسه‌های‌ یک‌ جامعه‌ اطلاعاتی‌ را با برجسته‌ کردن محورهای‌ اساسی‌ رویکردهای‌ فوق‌، در این‌ موارد خلاصه‌ کرد: 1. تولید و توزیع‌ اطلاعات‌انبوه‌ و مبادله‌ مجموعه‌ای‌ از معانی‌ در ارتباطات‌؛ 2. گشتاوری‌ لحظه‌ای‌ امور اقتصادی‌، اجتماعی‌ و سیاسی‌ در سطح‌ جهانی‌؛ 3. تسهیل‌ و تسریع‌ در فرایند وحدت‌ اقتصادهای‌ ملی‌ ومنطقه‌ای‌؛ 4. دگرگونی‌ ویژگی‌های‌ «زمان‌» و «مکان‌»؛ 5. کاهش‌ اهمیت‌ معنا؛ 6. پدیدار شدن‌جهانی‌ مبتنی‌ بر شبیه‌ سازی‌های‌ صرف‌ (جهان‌ مدل‌ها، کدها و جهان‌ دیجیتال‌)؛ 7. کالایی‌سازی‌ اطلاعات‌ و 8. گسترش‌ عناصر نظارت‌ اجتماعی‌ (از رهگذر تبدیل‌ جوامع‌ به‌ جوامع‌ پن‌اپتیکن‌ یا سراسربین‌).
شاید شرایط فوق‌، بهترین‌ بیان‌ خود را در این‌ گفته‌ یاسپرس‌ می‌یابد که‌ در شرایط کنونی‌: «ما در آستانه‌ تحول‌ تاریخی‌ بزرگی‌ قرار داریم‌. دیگر برون‌ وجود ندارد. جهان‌ به‌ هم‌ نزدیک‌شده‌ است‌. یک‌ زمین‌ واحد داریم‌. در این‌ فضا تهدیدها و فرصت‌های‌ تازه‌ روییدن‌ گرفته‌اند. تمامی‌ مسائل‌ ضروری‌ ما صبغه‌ جهانی‌ دارند. موفقیت‌ فعلی‌ ما، بشری‌ (و نه‌ ملی‌) است‌.» دراین‌ شرایطی‌ که‌ «ریزپردازنده‌ توانمند» پیشقراول‌ یک‌ «تمدن‌ سیلیکونی‌» شده‌است‌، نوآوری‌های‌ فن‌شناسانه‌ موجب‌ نوعی‌ «ویرانی‌ آفرینشگر» شده‌اند و مرزها شیشه‌ای‌ شده‌اند و از ورای‌ آنان‌ فرهنگ‌های‌ سایر ملل‌ به‌ طور موازی‌ دیده‌ می‌شوند و اصالت‌، استقلال‌ و زلالی فرهنگ‌های‌ بومی‌ مورد مخاطره‌ قرار گرفته‌اند، جامعه‌ ایرانی‌ می‌تواند به‌ دور خود دیواری‌ به بلندای‌ دیوار چین‌ کشیده‌ و از فرایند همسان‌ سازی‌21 و ناهمگون‌‌سازی‌22 و یا خرد کردن‌هویت‌ها23 که‌ در متن‌ و بطن‌ «جامعه‌ اطلاعاتی‌» نهفته‌ است‌، خود را برهاند؟24 در این‌ زمانه‌ای که‌ با تعبیر دانیل‌ بل‌، دولت‌ - ملت برای‌ حل‌ مسائل‌ بزرگ‌ زندگی‌، بسیار کوچک‌ و برای‌ حل‌مسائل‌ کوچک‌ زندگی‌ بسیار بزرگ‌ شده‌است‌؛ فرهنگ‌ ویژگی‌ بارز عینی‌ یافته‌ است‌ و همچون الگوهای‌ پیشین‌ «ناکجاآبادی‌» نیست‌؛ میزان‌ وابستگی‌ ما بر فضای‌ رایانه‌ای‌ (سایبرسپیس‌) دربسیاری‌ از جنبه‌های‌ حیاتی‌ خود، با سرعت‌ بیش‌تری‌ نسبت‌ به‌ میزان‌ آگاهی‌مان‌ از این‌ محیط رشد یافته‌؛ فن‌آوری‌ اطلاعاتی‌ و شبکه‌های‌ الکترونی‌، ماهیت‌ دکترین‌ها، آموزه‌ها و کنش‌های سیاسی‌ - امنیتی‌ را متحول‌ کرده‌ و شبکه‌های‌ الکترونی‌ با رخنه‌ در درون‌ تمام‌ زوایای‌ یک‌نظام‌ سیاسی‌، الزام‌های‌ جدیدی‌ را برای‌ بقای‌ آن‌ به‌ عنوانی‌ یک‌ جامعه‌ یا هستی‌ سیاسی‌ تحمیل می‌کنند. در این‌ شرایط تکلیف‌ و وظیفه‌ جامعه‌ ایرانی‌ چیست‌؟
نخست‌، باید آگاهانه‌ بپذیریم‌ که‌ در جهان‌ اطلاعاتی‌ کنونی‌، مانایی‌ و پویایی‌ نظام‌سیاسی‌ و اجتماعی‌ ما سخت‌ در گروی‌ توانایی‌ و استعداد انطباق‌ با مقتضیات‌ بی‌‌بدیل‌ کنونی‌است‌. تحولات‌ ژرف‌ و گسترده‌ فوق‌ انسان‌ و جامعه‌ ایرانی‌ را در مقابل‌ یک‌ «سرمشق‌» تاریخی‌قرار داده‌ که‌ مملو از «انسدادها» و «گشایش‌ها»؛ «گسست‌ها» و «پیوست‌ها»؛ و «گشت‌ها» و«بازگشت‌ها» است‌. در حالی‌ که‌ در دنیای‌ کنونی‌، فن‌آوری‌ اطلاعاتی‌ به‌ مهم‌ترین‌ عامل‌ تولید، رقابت‌‌پذیری‌، رشد اقتصادی‌ و حضور در بازارهای‌ جهانی‌ تبدیل‌ شده‌است‌،25 لیکن‌، از رهگذر قوت‌ بخشیدن‌ به‌ نیروهای‌ مرکز گریز، جهان‌گرا و بازیگران‌ متعدد دیگر، در چهره مهم‌ترین‌ ابزارهای‌ چالش‌طلبی‌ مرزهای‌ سیاسی‌ قلمرویی‌، و مرزهای‌ معرفتی‌ و هویتی‌ ظاهرشده‌ است‌. بنابراین‌، باید به‌ دقت‌ به‌ احصای‌ تهدیدها و فرصت‌های‌ ناشی از شرایط جدید پرداخت‌ و در پرتوی‌ آنان‌ به‌ ترسیم‌ راهبردهای‌ مواجهه‌ و مقابله‌ مناسب‌ مبادرت‌ کرد.
دوم‌، باید بپذیریم‌ که‌ انفجار اطلاعات‌ و جهانی‌ شدن‌، جهان‌ را در قالب‌ یک‌ شهر کوچک‌ خلاصه‌ کرده‌ که‌ تمامی‌ گستره‌ آن‌ توسط چشم‌های‌ نظارتی‌ مستقر در یک‌ برج‌ دوار قابل‌ مشاهده‌ و کنترل‌ است‌. به‌ تعبیر کاستلز، ما در هزاره‌ سوم‌ با پشت‌ سر گذشتن‌ «عصر ارتباطات‌» و ورود به‌ «عصر اطلاعات‌»، وارد فضایی‌ می‌شویم‌ که‌ در آن‌ کل‌ جهان‌ به‌ مثابه‌ یک اندامواره‌ واحد و تمامی‌ افراد، موسسات‌ و واحدهای‌ سیاسی‌، به‌ عنوان‌ اجزای‌ این‌ تنواره متجلی‌ می‌شوند. به‌ بیان‌ دیگر، آن‌ چه‌ وجود واقعی‌ دارد، «شبکه‌ای‌» است‌ که‌ همگان‌ جزئی‌ ازآن‌ هستند.26 در این‌ جامعه‌ شکبه‌ای‌، هر فرد می‌تواند به‌ مثابه‌ چشم‌ قدرت‌ نقش‌ آفرینی‌نماید.27 در این‌ شرایط، باید بیندیشیم‌ که‌ چگونه‌ می‌توان‌ «اندامواره‌ ملی‌» خود را از گزند چشم‌های‌ قدرت‌ متکثر و شبکه‌ای‌ محفوظ نگاه‌ داشت‌ و در عین‌ حال‌، از مواهب‌ این‌ پیوند جهانی‌ بی‌ نصیب‌ نماند.
سوم‌، باید نسبت‌ به‌ نابرابری‌های‌ عمیق‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ مرتبط با رشد فن‌آوری‌های‌ الکترونی‌ و استعداد بسیار عظیم‌ این‌ فن‌آوری‌های‌ جدید برای‌ نظارت‌ اجتماعی‌آگاه‌ باشیم‌. از نظر بسیاری‌، جامعه‌ اطلاعاتی‌ جهانی‌، راهی‌ دیگر برای‌ گرفتن‌ منابع‌ از کسانی‌است‌ که‌ بیش‌ترین‌ نیاز را به‌ آن‌ها دارند. نباید اندیشه‌ پوستر را مبنی‌ بر این‌که‌ اشکال‌ جدیدی‌ از سلطه‌ ممکن‌ است‌ در حال‌ ایجاد باشند، به‌ راحتی‌ نادیده‌ گرفت‌. باید این‌ «اشکال‌ جدید» را مورد کاوش‌ قرارداد. با توسعه‌ رسانه‌های‌ گروهی‌ متکی‌ بر فن‌آوری‌ جدید ممکن‌ است‌ اشکال‌بسیار خطرناکی‌ از قدرت‌ پدیدار شوند، اما در عین‌ حال‌، ممکن‌ است‌ آن‌ چیزی‌ که‌ ظاهر می‌شود، قدرت‌ پراکنده‌ و متفرق‌ نیز باشد.
امروزه‌ ارتباطات‌ به‌ عنوان‌ عنصر مرکزی‌ فرایند اجتماعی‌28 در حکم‌ سلسله‌ اعصاب‌حکومت‌ است‌ که‌ تمام‌ بخش‌ها و عناصر مختلف‌ جامعه‌ را به‌ هم‌ پیوند می‌دهد، چنان که هرگونه‌ اخلال‌ در بخشی‌ از آن‌ به‌ منزله‌ تضعیف‌ یا حذف‌ کنترل‌ دولت‌ در همان‌ قسمت‌خواهدبود. بر همین‌ مبنا، اگر سیاست‌ را به‌ عنوان‌ یک‌ «نظام‌» در نظر بگیریم‌، کنترل‌ آن‌ بر محور ارتباطات‌ می‌چرخد، و توانایی‌ دولت‌ برای‌ کنترل‌ با توانائی‌ آن‌ در برخورد با اطلاعات‌مرتبط است‌. در حقیقت‌، ارتباطات‌ و کنترل‌ ملازم‌ همدیگرند و برقراری‌ ارتباط همیشه‌ به‌منزله‌ اعمال‌ کنترل‌29 در است‌. در واقع‌، هر اندازه‌ که‌ اطلاعات‌ ما نسبت‌ به‌ پدیده‌ای‌ بیش‌ترباشد، شناخت‌ ما نیز از آن‌ کامل‌تر است‌ و بنابراین‌ پیش‌بینی‌ صحیح‌تر در مورد آن‌ امکان‌پذیر می‌شود و در نهایت‌ توانایی‌ نظارت‌ ما فزونی‌ خواهدیافت‌.
در این‌ شرایط، باید به‌ «کمینه‌ سازی‌ حوزه‌ امنیتی» (و نه‌ لزوما «تقلیل‌ حساسیت‌های امنیتی») پرداخت‌. به‌ بیان‌ دیگر، برای‌ برخورد اصولی‌ با جامعه‌ اطلاعاتی‌ کنونی‌ باید «امنیت‌کم‌تر، سیاست‌ بیش‌تر» را در دستور کار خود قرارداد. وظیفه‌ اساسی‌ ما، به‌ تعبیر اگبرت‌جان‌30، این‌ است‌ که‌ چگونه‌ می‌باید تهدیدهای‌ ناشی‌ از جامعه‌ اطلاعاتی‌ را به‌ چالش‌ها تبدیل‌کرد و تحولات‌ را از سپهر ترس‌ زیستی‌ و صیانت‌ ذات‌ به‌ سپهری‌ منتقل‌ کرد که‌ بتوان‌ با ابزارهای‌ عرفی‌ و معمولی‌ نظیر سیاست‌، اقتصاد، فرهنگ‌ و نظایر آن‌، با آنان‌ مواجه‌ شد.
چهارم‌، باید در این‌ گفته‌ دانیل‌ بل‌ تأمل‌ و تعمق‌ نماییم‌ که‌ «در جامعه‌ ما قبل‌ صنعتی‌ زندگی‌»«بازی‌ بر علیه‌ هستی‌» است‌. در عصر صنعتی‌ زندگی‌ «بازی‌ بر علیه‌ هستی‌ مصنوعی‌ است‌».برعکس‌ این‌ دو، زندگی‌ در یک‌ «جامعه‌ فراصنعتی‌» بازی‌ میان‌ اشخاص‌ است‌. در این‌ جا «آن‌چه‌ به‌ حساب‌ می‌آید، اطلاعات‌ است‌». بنابراین‌، باید پذیرفت‌ که‌ در جهان‌ کنونی‌، ما صرفا امکان‌ تأمین‌ و نگهداری‌ منافع‌ ملی‌ خود را داریم‌، و برای‌ نیل‌ به‌ این‌ هدف‌ از طبیعت‌، ماهیت‌ و قواعد بازی‌ میان‌ اشخاص‌ و جوامع‌ آگاه‌ باشیم‌ تا بتوانیم‌ از اطلاعات‌ به‌ مثابه‌ یک‌ مولفه‌ قدرت‌برتر برای‌ نیل‌ به‌ اهداف‌ سلبی‌ و ایجابی‌ خود بهره‌ بجوییم‌.
منابع‌

- رجائی‌، فرهنگ‌، پدیده‌ جهانی‌ شدن‌؛ وضعیت‌ بشری‌ وتمدن‌ اطلاعاتی‌، ترجمه عبدالحسین‌ آذرنگ‌، تهران‌: نشر آگه‌، 1380.

- عنان‌، کوفی‌، ما مردمان‌.

- فروم‌، اریش‌، 1968.

- کاستلز، مانوئل‌، عصر اطلاعات‌: پایان‌ هزاره‌، ج‌1، مترجم‌ احد علیقلیان‌ و افشین‌خاکباز، تهران‌: طرح‌ نو، 1380.

- لاین‌، دیوید، پسامدرنیسم‌، ترجمه‌ و مقدمه‌ از محمدرضا تاجیک‌، تهران‌: نشر بقعه‌،1381.

- وبستر، فرانک‌، نظریه‌های‌ جامعه‌ اطلاعاتی‌، ترجمه‌ اسماعیل‌ قدیمی‌، تهران‌: قصیده‌سرا، 1380.

- Blondel, Jean, Comparative Government (New York: Philip Allan, 1990).

- Taylor, Trevor, Approaches and Theory in Internatinal Relations(London and New York: Longman, 1978).

منبع: http://www.it4tech.com

فرصتی برای گسترش جامعه اطلاعاتی

شنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۸۴، ۱۲:۰۸ ب.ظ | ۰ نظر

شی شی تارور*- نیویورک: یک بار دیگر یک کنفرانس سازمان ملل متحد نگرانی هایی را درباره آزادی مطبوعات برانگیخته است. این بار این کنفرانس، ‌اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی است که طی روزهای آینده در ژنو تشکیل می شود. بسیاری از ناظران رسانه ای بیم دارند بعضی کشورها از «اجلاس سران سایبر» (نامی که روی آن گذاشته شده) برای تحمیل محدودیت هایی بر اینترنت و سایر فن آوری های اطلاعاتی استفاده خواهند کرد. سایرین نگران تکرار و تجدید بحث های ایدئولوژیک دهه های 1970 و 1980 درباره نظم اطلاعاتی جهانی جدید هستند.

اجلاس سران، که به وسیله اتحادیه بین المللی ارتباطات راه دور،‌از کارگزاری های سازمان ملل متحد، برگزار می شود،

دستور کاری بلند پروازانه دارد: رسیدگی به تغییرات عمیق ناشی از انقلاب اطلاعاتی و تأثیر آن بر همه جنبه های فعالیت انسان. اجلاس به بررسی راه های قرار دادن این انقلاب، و فن آوری ای که آن را به وجود آورد، در خدمت کشورهای فقیر خواهد پرداخت.

این همچنین نخستین بار است که مسائلی مانند تأثیر ارتباطات در کمک به توسعه، و چالش های امنیت سایبر،‌ای میل های ارسالی ناخواسته، اداره اینترنت و آزادی بیان در عصر اطلاعات، برای بحث و اقدام جهانی در عالیترین سطوح دولتی، ‌با مشارکت همه کسانی که سهمی در حاصل آن دارند، ‌مطرح خواهد شد.

آزادی مطبوعات، از جمله کاربرد آن در فن آوری های جدید، ‌در کانون توجه اجلاس خواهد بود. کوفی عنان، دبیر کل سازمان ملل متحد، شک ندارد که اجلاس سران بار دیگر جهان شمولی آزادی همه رسانه ها را، چنان که در ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر در نظر گرفته شده، تایید خواهد کرد.

اما بعضی دولت ها می پرسند آیا آزادی مطبوعات به آنها اختیار تام می دهد تا هر اندیشه، دستاورد یا هدف و آرمانی را تولید و ترویح کنند؟ در همه دموکراسی ها،‌ قانون به منظور حمایت از حق حریم خصوصی و جلوگیری از سوء استفاده از وب به وسیله گروه های تروریستی و جنایت سازمان یافته، محدودیت هایی وضع کرده است. آیا طبیعی نیست که این محدودیت ها، ‌که در حال حاضر در مورد رسانه های سنتی اعمال می شود، به اینترنت نیز تعمیم داده شود؟

بعضی از دولت ها برای بستن سایت های اینترنت که به سو استفاده جنسی از کودکان رو آورده اند یا در زمینه های ضدیت با سامی گری، اسلام هراسی، و نفرت نژادی تبلیغ می کنند، اقدام کرده اند. این اقدامات، تحت قوانین کیفری ملی انجام می شوند و تهدیدی برای آزادی بیان به شمار نمی آیند.

در عین حال تایید بسط چنین محدودیت های خالی از خطر نیست. زیرا حفظ امنیت ملی یا کنترل جنایات می تواند به سهولت به عنوان بهانه ای برای مهار آزادی مطبوعات مورد استفاده دولت های سرکوبگر قرار گیرد.

اما بدیهی است که جریان آزاد اطلاعات به سود همه کشورها است. محدود کردن جریان اطلاعات، مستقیماً رفاه اقتصادی را تضعیف می کند. وابستگی متقابل جهانی به این معنی است که کسانی که آزادانه اطلاعات را دریافت و منتشر می کنند به کسانی که چنین نمی کنند. برتری دارند. توانایی مبادله اطلاعات از طریق شبکه های الکترونیکی، برای سلامت اقتصادها و جوامع مدنی، امری حیاتی شده است.

شکی نیست که اطلاعات و آزادی پا به پای هم پیش می روند. انقلاب اطلاعاتی بدون دموکراسی سیاسی غیر قابل تصور است. تاکنون، گسترش اطلاعات تاثیری مستقیم بر میزان پاسخگویی، ‌مسئولیت پذیری و شفاف سازی فعالیت های دولت ها در سراسر جهان - و در نتیجه برکارآیی آنها – داشته است.

پس، کشورها به گشودن درهای خود به روی جهان خارج، آزاد کردن رسانه های جمعی، و مقاومت در برابر کنترل و سانسور اطلاعات به وسیله دولت ها نیاز دارند. کشورهای موفق و مترقی با پشتیبانی از دسترسی بیشتر،‌آزادانه تر ، و عادلانه تر کشورهای در حال توسعه به اطلاعات، کمک به آنها برای بهبود ساختارهای زیر بنایی خود، و شریک کردن آنها در فن آوری های پیشرفته می توانند نقش حمایتی بیشتری در این زمینه ایفا کنند.

اگر چه بعضی ها در جریان تدارک اجلاس سران، زنگ های خطر را به صدا در آورده اند اما نشانه های مثبتی نیز وجود داشته است. در حالی که دولت ها عوامل اصلی اجلاس خواهند بود، جامعه مدنی، بخش خصوصی و رسانه های خبری نیز در مرحله تدارک اجلاس بشدت مشارکت کرده و اطلاعات ارائه داده اند. گزارش های مربوط به مهمترین موضوعات مورد بحث، ‌به طرز مناسبی در وب سایت اجلاس سران قرار داده شده، تا ضمن افزایش شفافیت مذاکرات، مطالب لازم برای بحث به وسیله سازمان های غیر دولتی نیز فراهم شود.

سازمان های رسانه ای خبری بین المللی و اتحادیه های روزنامه نگاری، اجلاس سران را به دقت زیر نظر گرفته، و خواهان اشاره جدی به ضرورت رعایت آزادی مطبوعات در مصوبات نهایی کنفرانس هستند. بدیهی است که برای مشارکت رسانه های خبری و سازمان های آنها در اجلاس سران، تلاش های بیشتری لازم است.

یک راه برای مشارکت رسانه ها، تشکیل رویدادی موازی و مشابه است که به وسیله سازمان ملل متحد، اتحادیه پخش رادیو تلویزیونی اروپا و سوئیس برگزار شود. مجمع جهانی رسانه های الکترونیکی، مدیران رسانه های کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را با سیاستگذاران گردهم خواهد آورد تا درباره نقش رسانه های الکترونیکی در جامعه اطلاعاتی گفت و گو کنند. این رویداد مجمع و محلی دیگر برای مدافعان آزادی مطبوعات فراهم خواهد کرد تا حرف های خود را به صورت رسا و آشکار مطرح کنند.

جهان به صورتی اجتناب ناپذیر به سوی جامعه اطلاعاتی در حرکت است، ‌و همه دولت ها باید کاری کنند که ملت هایشان حرف های خود را نه به صورت شعارهای پنهانی بر روی دیوارها، بلکه بر صفحات آکنده از زندگی روزنامه ها و رایانه ها منعکس کنند. اجلاس جهانی سران فرصتی مهم برای تضمین این امر فراهم خواهد ساخت که «انقلاب اطلاعاتی» هیچ یک از شهروندان جهان را در حاشیه قرار ندهد، پشت سر نگذارد و محروم نکند.

*معاون دبیر کل سازمان ملل متحد در امور ارتباطات و اطلاعات همگانی

جامعه اطلاعاتی و توسعه

شنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۸۴، ۱۲:۰۲ ب.ظ | ۰ نظر

ملوک السادات بهشتی* - در دنیای امروز تولید اطلاعات و دانش فنی و کاربرد آن فرایندی است که با دسترسی به اطلاعات طبقه بندی شده و به کارگیری آن در توسعه اقتصادی و اجتماعی نوعی مزیت و برتری شمرده می شود. نتایج تحقیقات، نظریه پردازی ها، آزمایش های راهبردی، شکل گیری مفاهیم، مشاهده ها، فن آوری ها و . . . را می توان به شکل های قابل استفاده برای دیگر محققان ارائه کرد.
((دانش آموختگان اطلاعات، کسانی هستند که فراگیری صحیح را آموخته اند؛ آنها که می‌دانند چگونه باید آموخت، زیرا آگاه ند که اطلاعات چگونه باید طبقه بندی، بازیابی و به کار گرفته شود، به گونه ای که دیگران نیز قادر به آموختن از آنان باشند. اینان کسانی هستند که توانایی فراگیری مستمر دانش را دارند، زیرا همواره قادرند اطلاعات موردنیاز خود را در هر تصمیم گیری به موقع به دست آورند. تحصیل دانش فنی مهارتی است در جهت بقای فرد در عصر اطلاعات و می تواند فرد را از نابودی حتمی در جریان تند و سیل آسای اطلاعاتی عصر حاضر، چه در زندگی شغلی و چه در زندگی شخصی محفوظ دارد)) (بدی، 1990).
((جامعه اطلاعاتی)) (2) جامعه ای است همراه با خدمات اطلاعاتی رسانه های همگانی که با آهنگی سریع تر از دیگر جوامع و تفوق بر اندوخته های تجربی و دانش محض به پیش می رود؛ جامعه‌ای که ارتباطات، عامل انتقال دهنده واقعی برای ایجاد تغییر و تحول در هر فرد به منظور دستیابی عملی به اطلاعات بی حدومرز است و در آن، ارتباطات شبکه اطلاعاتی جهانی، جایگزین سرویس ارتباطات تلفنی جهانی شده و تولید ارزش های اطلاعاتی عامل تعیین کننده ای در توسعه جامعه است.
در ((جامعه اطلاعاتی)) الگوهای سطح زندگی شغلی، اوقات فراغت، نظام آموزشی، و عرصه دادوستد مشخصاً از پیشرفت اطلاعات و دانش فنی متاثر است. این پدیده نشات گرفته از رشد فزاینده تولید انبوه اطلاعات در طیف گسترده رسانه های جمعی است که اکثر آنها نیز به صورت الکترونیکی ظهور می یابد (مارتین، 1992).

تاریخچه

از دهه 1970 به بعد در غرب و بویژه در برخی از کشورهای پیشرفته تحولات عظیمی در زمینه اطلاعات و اطلاع رسانی صورت گرفته است.
در دهه 1980 کامپیوتر وارد خانه‌ها و ادارات شد، تشکیلات اقتصادی دارای بخش اطلاع‌رسانی گردید و داد و ستدهای جهانی و بین المللی در طول شبانه روز از طریق شبکه های ارتباطی با سرعت بیشتری صورت می پذیرفت و عامل تعیین کننده‌ای در زندگی مردم به شمار می‌رفت.
در دهه 1990 مردم با ساعات کار کمتر، بازده کاری بیشتری را ارائه می دهند و کارهای اداری، بدون تبادل کاغذ صورت می پذیرد، درست مانند کلبه الکترونیکی که در این دهه بیش از یک افسانه می نماید (فورستر 1992).
طبقه بندی جدید با ویژگی ((فقر اطلاعاتی)) در اثر بروز شکل جدید از برتری طلبی و به شکل غلبه الکترونیکی در عرصه جهانی پدیدار شده است. بدین ترتیب تولد عصر جدیدی به نام عصر اطلاعات در حال وقوع است. در این دوران نه تنها افزایش حجم اطلاعات یا فعالیت های مربوط به اطلاع رسانی، بلکه تحولاتی که به تغییر ((جامعه متکی به کشاورزی)) به ((جامعه متکی به صنعت)) و پس از آن به ((جامعه متکی بر اطلاعات)) مرتبط می باشد، بارز است.
هر چند تعریف ((جامعه اطلاعاتی)) بطور اخص به شیوه اشاره ای ندارد ولی آشکارا با جوامع غربی و سرمایه داری مرتبط است. جوامع سوسیالیست، با گرایش استبدادی و مطلقه خود نمی‌توانستند عامل شکل گیری یک جامعه اطلاعاتی باشند. شاید انبوه اطلاعات و اشاعه آن با فن‌آوری‌های ارتباطی غرب بود که از هم پاشی نظام شوروی سابق و کشورهای اروپای شرقی را در پی داشت.
اکنون این خطر وجود دارد که اشاعه و پردازش اطلاعات به میزان بالایی در کنترل عده قلیلی از کشورهای حاکم قرار گیرد و از دست دادن آزادی فکر و تصمیم گیری مستقل یک خطر جدی برای کشورهای دیگر جهان است.
بر این اساس در ارتباطات اطلاعاتی بین المللی، برتری کشورهای توسعه یافته آشکار و صدور اطلاعات آنها بیش از واردات آن از کشورهای دیگر و بویژه کشورهای در حال توسعه و اروپای مرکزی و شرقی است.
در جوامع کنونی مشخصاً به دو زیرگروه ((فقرای اطلاعاتی)) (3) و ((ثروتمندان اطلاعاتی)) (‌4) برمی خوریم. از این رو زمانی که جریان اطلاعات در جامعه از تحرک بیشتری برخوردار شود، آنهایی که از وضعیت اجتماعی و اقتصادی بالاتری بهره مندند، سریع تر از قشر ضعیف این اطلاعات را تصاحب می کنند. در نتیجه با رشد تمایز اطلاعاتی، تبعیض میان طبقه برتر سیاسی ـ اقتصادی و علمی و اقشار مادون آن رو به فزونی خواهد گذاشت.
با توجه به خطرات ناشی از حاکمیت سرمایه داری در دهه پایانی قرن بیستم، لیون (1988). با وقوف به این امر که نظارت بر فن آوری های اطلاعاتی می تواند در آینده مسئله ساز باشد خطر تمرکز قدرت در جوامع اطلاعاتی را گوشزد می نماید. ((لیون)) توسعه بخشی اطلاعات در اقتصاد نوین نظر مساعدی ندارد، زیرا نه تنها تخصیص بسیاری از مشاغل بر پایه اطلاعات را امری مشکل زا می داند بلکه با متکی شدن تمام زوایای فعالیت ها بر اساس اطلاعات، جریان تفکیک مشاغل به طبقات اطلاعاتی و غیراطلاعاتی، مشکلات و تردیدهای فراوانی را به دنبال خواهد داشت.

معیارهای جوامع اطلاعاتی

1- معیار اقتصادی

به عنوان اولین معیار و وسیله ای برای پیشرفت به سوی جامعه اطلاعاتی، می توان ((اطلاعات اقتصادی)) را نام برد که ناشی از تحولات اجتماعی و اقتصادی از سال 1960 تاکنون می باشد. پژوهش‌هایی که ((ماخ لوپ)) و ((پورت)) در این زمینه انجام دادند منجر به نگرش های تازه ای به نقش اطلاعات در اقتصاد کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته شد، مفهوم یک مبحث جدید اطلاعاتی که نشانگر اقتصادی گذرا از حالت اولیه یعنی اقتصاد متکی به ((کشاورزی)) به اقتصادی متکی به ((صنعت)) و سپس متکی به ((اطلاعات)) است. و این منجر به توصیف عناصر تشکیل دهنده اقتصاد با عباراتی چون: ((صنعت اطلاعات)) (5)، ((بازار اطلاعات)) (6)، و ((کارکنان اطلاعات)) (7) شد که امروزه وارد زبان روزمره شده اند. همین مسئله سبب بروز تحولاتی در ساختار ((اشتغال))، به صورت گسترش مشاغلی در زمینه های خدمات شخصی، بازرگانی، آموزشی، بهداشتی، ارتباطی و مالی شده است. بر اساس اظهارات ((یونشر)) (1900) عامل اصلی در اطلاع رسانی، رشد بوروکراسی و نیروی انسانی غیرمولد ناشی از پیشرفت صنعتی بود که سبب افزایش پیچیدگی اقتصادی، گرایش به تخصص لازم در هر رشته، و در نتیجه به کارگیری متخصصان اطلاع رسانی گردید.

2- معیار فن آوری

ما در عصری قرار داریم که در تمامی جوامع در زمینه های مالیاتی، امنیت ملی، ثبت اسناد، کارت اعتباری، پزشکی و غیره اطلاعات به صورت رقومی عرضه می گردد و با توجه به شرایط امنیت ملی و بین المللی و از طریق به کارگیری کامپیوتر و ارتباط آن با ماهواره های دفاعی و سیستم های پیش‌آگهی دهنده تا سیستم پیشگویی شرایط آب و هوایی و دریانوردی، اطلاعات لازم در دسترس قرار می گیرد. اگر چه پیشرفت فن آوری به خودی خود شرط کافی برای نیل به جامعه اطلاعاتی نیست، اما یک پیش نیاز ضروری شمرده می شود. کلید چنین پیشرفتی در میزان تفکیک پذیری این فن‌آوری‌ها از زندگی روزمره شهروندان و کاربرد آنها نهفته است. تحقیق انجام شده توسط ((هلال))
(1993) نشانگر کاربرد وسیع فن آوری های پیشرفته شامل رایانه های نوری، متخصصان خبره، و نظام اطلاع رسانی مبتنی بر دانش فنی و کتابخانه های الکترونیکی در سال های پس از 2000 می باشد. همچنین خدمات اطلاع رسانی که پیامد تحولات آگاهانه اجتماعی است به شکل آموزش از راه دور شبکه های اطلاع رسانی، کنفرانس های خبری از راه دور، و دادوستد و بازاریابی از طریق شبکه های رایانه ای رواج می یابد.
3- معیار اجتماعی

تحول اجتماعی مبتنی بر اطلاعات، شامل تاثیر آزادی تدوین قانون حاکم بر مبادله اطلاعات می‌باشد که در آن ایجاد شبکه اطلاعات و ارتباطات الکترونیکی می تواند به تجدید حیات خانواده و جامعه منجر شود. انزوای قشر دارای فقر اطلاعاتی در جامعه الکترونیکی با شکل گیری مجدد قشر محکوم و ضعیف در جامعه اطلاعاتی که توسط کارفرمایان استثمار می شوند و نادیده گرفتن حقوق این قشر در انعقاد قراردادها بار دیگر به شکل جدیدی بروز می نماید. ((ماسودا)) (1985) به طرح جامعه اطلاعاتی می پردازد که در آن محور اصلی ارزش های اطلاعاتی بر ارزش های مادی غلبه می‌کند و در اقتصاد این جامعه، سرمایه اطلاعات و دانش فنی بر سرمایه مواد برتری می یابد.


4- معیار سیاسی

تمرکز قدرت، نفوذ سیاسی و تحولات اجتماعی ناشی از اطلاعات دلیل آشکاری بر مزایا و منافع ایجاد یک قطب اطلاعاتی است که سبب تغییرات بنیادین سیاسی از طریق پوشش خبری (نظیر آنچه در شوروی سابق و بلوک شرق رخ داده) می باشد. چنانچه پخش آخرین رویدادها از طریق رسانه‌های همگانی را از نظر ((فقر اطلاعاتی)) و ((غنای اطلاعاتی)) بنگریم، پیامد آن، تبدیل جامعه جهانی به دو گروه مخاطبان منفعل و صرفاً مصرف کننده و رسانه های جمعی از یک سو، و شمار قلیلی از کشورهای برتر و نیز افراد سرآمد کشورها و تولیدکنندگان فعال و کاربران اطلاعات الکترونیکی از سوی دیگر خواهد بود.

5- معیار فرهنگی
بسیاری از ناظران گرایش به دیدن نشانه های تحول در ارزش های فرهنگی به دنبال پیشرفت جامعه اطلاعاتی دارند، اگر چه باید خاطرنشان کرد که جوامع مختلف عکس العمل های متفاوتی در برابر حضور فن آوری های پیشرفته دارند و حتی فرهنگ جهانی الکترونیک مستعد پذیرش تاثیرات محلی و ملی است. در حقیقت آنچه در حال وقوع است توسعه و تعامل گسترده فرهنگ ها است، نه به اصطلاح فرهنگ نوپایی که تحول و تغییر اساسی شیوه زندگی را در سراسر جهان به دنبال داشته باشد.
همواره خطر استیلای یک فرهنگ وجود داشته است، فرهنگی مبتنی بر ارزش های مادیگرای غرب که جایگزین ((فرهنگ بومی)) شود و جهانی را در اثر فقر فرهنگی به پوچی گرایش دهد. اگرچه ممکن است یک خبر، عکس العمل های متفاوتی را در کشورهای مختلف ایجاد کند، لیکن نادیده انگاشتن تاثیرات بالقوه سوء جریان جهانی اطلاعات بر روی هویت و تنوع فرهنگی کشورها، امری خطرناک شمرده می شود، زیرا ممکن است منجر به پذیرش فرهنگ هایی شود که تاکید بیشتری بر بی پروایی و صراحت در تبادل اطلاعات گوناگون و بویژه مبادله متمرکز اطلاعات در زمینه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارند:
1- فرار مغزها که منجر به مهاجرت مهندسان و محققان کشورهای در حال توسعه به کشورهای صنعتی و توسعه یافته می گردد و بهترین متخصصان کارآمد در زمینه علوم و فن ‌آوری به کشورهای ثروتمند غرب مهاجرت می کنند. کشورهایی که این نیروها را از دست می دهند و بدین ترتیب سطح فن آوری آنان نیز تنزیل می یابد.
2- راهبردهای مدرن سازی در کشورهای جهان سوم غالباً منجر به افزایش بدهی های خارجی، بهبود ارتباطات راه دور بین المللی به جای توسعه شبکه اطلاعاتی و مخابراتی بومی می‌گردد.
3- شرکت های بزرگ مخابراتی در روابط بازرگانی با شرق، تنها برای ایجاد رقابت ناسالم محلی تلاش می‌کنند و در این راستا توسعه ناهماهنگ اجتماعی را در فضای ارتباطات راه دور ایجاد می نمایند.
4- اطلاعاتی کردن جوامع در حال توسعه موجب تضاد آشکار میان ((فقرای اطلاعاتی)) و ((ثروتمندان اطلاعاتی)) می گردد.
میزان و کیفیت اطلاعات موردنیاز برای برنامه ریزی و مدیریت بر اساس نظام آماری اطلاعات، بیش از آن حدی است که بتوان آن را به طور متمرکز ارزیابی کرد و به همان مقیاس به کار برد. در نتیجه، با وجود این که کشورهای حاکم به طور حتم از نظر اطلاعاتی غنی هستند، این که دارای غنای علمی حقیقی نیز باشند جای سوال جدی است. در مقابل، مردمان کشورهای کوچک و تحت سلطه می توانند به غنای دانش حقیقی دست یابند، چرا که دانش و اطلاعات مردم این کشورها که با کسب تجاربی در زمینه کمبودها، فقر، سختی، درد، وابستگی، و ظلم و ستم همراه می باشد. عمیق، پایدار و ابدی است.
چنانچه تفاوت ذکر شده بالا میان اطلاعات و دانش را بپذیریم، در این صورت گسترش سیستم‌های اطلاعاتی به صورت کمّی برای هر کشور در حال توسعه نامعقول و بی دلیل خواهد بود، و هدف باید بطور کلی بهبود کیفی این نظام باشد. در عصر جدید، اطلاعاتی شدن به معنای بین المللی شدن ـ جهانی شدن ـ است و این روند همواره همانندسازی فرهنگ‌ها را به دنبال خواهد داشت (بیکر، 1993).
به طور طبیعی هر ((فرهنگ)) متعلق به یک محل یا منطقه خاص، و در برگیرنده دانش جامع و اندوخته شده نسل ها، و بازتاب استعدادها و ویژگی های یک گروه در مقایسه با دیگر گروه هاست که در زبان و لهجه ظهور می یابد و احساس تعلق به یک سرزمین و هویت آبا و اجدادی را به همراه دارد. دقیقاً به خاطر همین احساس است که نمی توان فرهنگ را به عنوان یک ابزار مورد استفاده خصوصی یا تجاری قرار داد.

اهداف برنامه ریزی اطلاعات
((ماهیت حقیقی فرهنگ، همانگونه که ما معتقدیم، در تفکر و اعمال ما، در گرایش ها، شکل اجتماعی و اعتقادات مذهبی ما نهفته است)) (گوتس، 1976).
دو نظر متفاوت درباره اثرات رسانه های همگانی در جامعه وجود دارد. منتقدان بر این باورند که رسانه های جمعی مسئول جنایت های روزافزون و تضعیف روحیه عمومی از یک سو و کاهش حس خلاقیت و نگرش صحیح سیاسی از سوی دیگرند. حامیان رسانه های جمعی معتقدند که این رسانه ها عامل آشکارسازی فساد مالی، افشای تحولات سیاسی، تبادل اطلاعات و افکار و عقاید می باشند.
گذشته از این بحث بی انتها، با اطمینان می توان ادعا کرد که رسانه های جمعی در افزایش توان اطلاعاتی جامعه سهم بسزایی دارند.
مدت زمان موردنیاز برای پذیرش تحولات فرهنگی در جوامع سنتی و تحقق روند توسعه فرهنگی ـ اقتصادی را باید محاسبه کرد سیستم ارتباطات جمعی به علت ظرفیت بالای اطلاعاتی، در برنامه ریزی بلندمدت جامعه می تواند نقش موثری ایفا کند. به منظور هماهنگ سازی روند توسعه، فراهم ساختن کانال های اطلاعاتی و تبادل اطلاعات امر مهمی شمرده می شود.
روند مدرن سازی نباید ارزش های فرهنگی را تغییر دهد و با غیرانسانی کردن فرهنگ بومی مانعی در روند توسعه گردد. برنامه اطلاعاتی، روند توسعه و اهداف آن را تجزیه و تحلیل می نماید. این برنامه عوامل اجتماعی و فرهنگی توسعه و نیز ظرفیت ابداع و مدرن سازی جامعه در حال توسعه را فراهم می کند. چنین برنامه ای می تواند هرگونه فاصله اطلاعاتی ناشی از روند نوآوری را نشان دهد. یک برنامه ریزی اطلاعاتی می تواند به فعالیت برنامه ریزی شده و جزئی تر تبدیل شود که روند قابل ملاحظه اطلاعات را بر اساس دانش و اطلاعات اجتماعی ـ فرهنگی روند مدرن سازی، امکان پذیر می‌سازد. تهیه برنامه اطلاعاتی را می توان به چندین مرحله تقسیم کرد. در حالی که برنامه ریزی توسعه در مراحل اولیه خود تنها راهبردهای دولتی برای اتخاذ تدابیر لازم به منظور روشن شدن مسائل و ارضای نیازهای منطقه ای را تعیین می کند، اهداف تبادل اطلاعات به راهبردهای اجتماعی و مسائل ارتباطی روند توسعه اشاره می کند.
تصمیم در مورد شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورهای در حال توسعه ناشی از تصمیم گیریهای مسئولان یا مراکز تصمیم گیرنده در کشورهای در حال توسعه است. سازمان ها و موسسات مسئول برنامه ریزی باید این تصمیمات را مرتبط کنند و به نظم درآورند. اما تاثیر بسزای برنامه ریز در هماهنگ سازی نظام هدفمند، ارتباط اهداف عملی و شیوه ارائه اطلاعات برای تصمیم‌گیری نهایی مراکز مربوطه امری گریزناپذیر است.
هدف سیاست ها و برنامه ریزی اطلاعاتی، استفاده از فن آوری های اطلاعات در انجام طرح‌ها و فعالیت های برنامه ریزی شده برای گروه مخاطب خاص بوده و در راستای اهداف روند توسعه و مقاصد تعیین شده به منظور کاربرد صحیح فن آوری اطلاعات می باشد. علاوه بر آن، تبادل اطلاعات محیط فرهنگی ـ اجتماعی بومی را بارور می سازد و به عنوان یک عامل تمایزدهنده، در روند توسعه قرار می دهد؛ بدین ترتیب نه تنها از نابودی فرهنگ بومی جلوگیری می کند، بلکه روند مفیدی را در خدمات اطلاع رسانی ارائه می دهد.
خدمات ارتباطی منطقه ای و محلی موجود می تواند اطلاعات توسعه را ایجاد و تقاضاهای کاربران را آماده و نیازهای اطلاعاتی روند توسعه را برطرف نماید. ارتباطات توسعه، جزو هنر و دانش ارتباطی بشر به شمار می آید و عاملی در تغییر و تحول سریع یک کشور از وضعیت فقر به وضعیت پویا، و رشد اقتصادی به سوی ایجاد کیفیت اقتصادی ـ اجتماعی بهتر و غنا و تکامل توان بشری است.
به منظور ایجاد اطلاعات موردنظر و ضروری در روند توسعه موارد زیر را باید در نظر گرفت:
1- بررسی توانمندی های ارتباطی منطقه و تعیین نوع فن آوری مورد استفاده در روند اطلاعاتی منطقه؛
2- تجزیه و تحلیل اطلاعاتی که مبادله می شوند و ساختاربندی آنها و نیز اقدامات اولیه به منظور آماده سازی مخاطب برای اشاعه اختراعات جدید؛
3- هماهنگ سازی محتوای اطلاعات برای یکسان سازی با نمادهای سنتی ارتباطی مخاطب، به منظور ساماندهی اطلاعات و جلوگیری از عواقب به کارگیری این نوآوری ها؛
4- بالابردن ارزش مدیریت اطلاعات و تعیین اهمیت به کارگیری اطلاعات مربوط به اختراعات و ابداعات جدید.
زمانیکه تبادل اطلاعات موردنظر به نتیجه برسد، مخاطب قادر به پردازش اطلاعات در راستای اهداف توسعه و پیوند تجارب خود با اطلاعات جدید خواهد بود. اهداف تبادل اطلاعات برای مخاطب باید در برگیرنده بینش صحیح و قابل استفاده و راهگشای تجارب قبلی باشد.
سازمان های سیاستگذار و پشتیبان توسعه باید در روند تبادل اطلاعات هماهنگ باشند و اطلاعات مربوط به نوآوری ها را به سوی سازگاری و بومی کردن آنها هدایت کنند. این هماهنگ سازی ما را قادر به دستیابی به مخاطبان مستقیم و غیرمستقیم، و برطرف کردن کمبودهای اطلاعاتی می سازند.
شکل دهی معیارهای تصمیم گیری به معنای داشتن یک نمودار سازمانی برای برنامه و فعالیت‌های توسعه است. این امر به موانع اجتماعی و اقتصادی از یک سو و استفاده صحیح از منابع، بودجه و دانش فنی از سوی دیگر بستگی دارد.
فعالیتهای اطلاع رسانی که بر اساس عوامل اجتماعی ـ اقتصادی شکل گرفته اند در فعالیت‌های همراه با نوآوری و اختراع موثر خواهد بود. در صورتی که نقطه زمانی مربوط تعیین گردد، این فعالیت ها را می توان هماهنگ ساخت و به موقع به کار بست.
فعالیت های یک برنامه توسعه باید طی فعالیت های اطلاع رسانی عملی شود، از این رو ضروری‌ست برنامه ریزان اطلاعات و توسعه بر اساس یک برنامه ریزی زمان بندی شده و به طور هماهنگ عمل کنند. در کشورهای در حال توسعه، بودجه بندی طرح های توسعه و کاربرد خدمات اطلاع رسانی و پراکندگی آنها در سطح کشور نیز متفاوت است. برخی از این کشورها که دارای درآمد نفتی هستند هیچ گونه مشکلی در تامین بودجه فعالیت های اطلاع رسانی ندارند.
در عمل، بیشتر مشکلات تولید تنها ناشی از تامین نشدن بودجه کلان نیست، بلکه از شکل ناصحیح بودجه بندی و روند هزینه کردن آن است. در اینجا باید علاوه بر این مشکلات، میزان صلاحیت را نیز مد نظر داشت که غالباً مانع هماهنگی لازم بین نمایندگی های مختلف دولتی می شود و در نتیجه می توان از تامین بودجه یک طرح تکمیلی امتناع کرد.
اگر بودجه بندی یک برنامه توسعه بر اساس طرح اطلاعاتی پایه ریزی شود، تامین بودجه آن نیز ایجاد مشکل نخواهد کرد. وضعیت مطلوب زمانی است که برنامه بودجه بندی بر اساس اطلاعات لازم شکل گرفته و ارائه شود.
به منظور استفاده صحیح و معنی دار از خدمات اطلاع رسانی موجود در یک کشور در حال توسعه، وزارتخانه های ذیصلاح مانند وزارت فرهنگ و آموزش عالی باید با وزارتخانه های ذیربط مانند کشاورزی، صنایع و غیره در تامین بودجه خدمات اطلاع رسانی منطقه ای همکاری کنند.

نتیجه
در جمهوری اسلامی ایران که سرمایه گذاری عظیمی در زمینه های مختلف اقتصادی (کشاورزی، صنعت، خدمات بهداشتی، آموزشی و پرورشی) صورت گرفته است، یک نظام ملی اطلاع‌رسانی نیازهای اطلاعاتی محققان، برنامه ریزان، مدیران اجرایی، مشاوران، معلمان و گروه های آموزشی را فراهم می آورد. در حقیقت برای توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و پژوهشی، یک نظام ملی اطلاع رسانی بر اساس زیرساختارهای ملی موردنیاز است، و این امر، همکاری مراکز اطلاع رسانی، کتابخانه ها و نیز شبکه های اطلاع رسانی را می طلبد. عملکرد نظام ملی اشاعه اطلاعات به شرح زیر است:
1- شمول بر سیاست و خط مشی های اطلاعاتی که ارتباط بین بخش های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و نیز زیرگروه های آنان را مشخص کند؛
2- فراهم ساختن برنامه های خاص برای هدایت، گردآوری، آماده سازی و اشاعه اطلاعات در تمامی زمینه های فعالیت علمی در کشور به منظور استفاده تمام موسسات آموزشی و پژوهشی از مراکز اشاعه اطلاعات؛
3- ایجاد سیستم ارزیابی برای تقویت مراکز اطلاع رسانی تا واحدهای ذیربط همواره در بهبود کار خود بکوشند؛
4- بررسی برنامه های مناسب آموزشی و تربیت نیرون انسانی مورد نیاز ضمن هماهنگی با سازمان های دولتی و خصوصی به منظور پویایی مراکز اطلاعاتی؛
5- اقدامات لازم برای تدوین یک برنامه جامع تجهیزات فن آوری اطلاعاتی با همکاری دیگر سازمان های ذیربط؛
6- تاسیس یک شبکه اطلاع رسانی و مجموعه های اطلاعاتی در سازمان ها و موسسات دولتی و غیردولتی؛
7- همکاری های بین المللی با سازمان هایی چون ((یونسکو)) (8)، ((یونیسیت)) (9)، ((فید)) (10)، ((آستینفو)) و دیگر مراکز و موسسات مشابه و نیز پایگاه های اطلاعاتی و شبکه های اطلاع‌رسانی.

پی نوشت ها:
1- Information society
2- The Information poor
3- The Information rich
4- Information industry
5- Information market
6- Information worker
7- UNESCO
8- UNISIST
9- FID
10-UNIDO
منابع
1. Bankes, Builder et-al: Seizing the moment: Harnessing the
information technologies, 1992.
2. Becker, Joerg: Information for all or Knowledge for the Elite, Int. Forum Int. and Docum. Vol. 18, No 1, 1993.
3. Bodi, S. :"Through a glass darkly: Critical thinking and bibliographic Instruction," Catholic library world, 61 (6). 1990
4. Breivik, P. S., & Gee, E. G.: Information literacy: Revolution in the Library. New York. Macmillan. 1989.
5. Forester, Tom: The electronic cottage revisited: towards the flexible workstyle. Urban futures, 1992.
6. Goetze, Dieter: Entwicklungssoziologie Goldman’ studienreihe Geseuschft, Muenchen, Germany, 1976.
7. Gerber, C. P. . stossberg, M. Massen kommunikation und die organization politischer interessen, Germany, 1969.
8. Halal, William E. : The Information Technology Revolution: Computer hardware, Soflware and services in the 21 st century. Technological Forecasting and social changes, 1993.
9. Hendrik son Kurt H. : Reineecker Martin: Praktische Entwicklung spolitik (Data projekte), Duesseldorf, 1971.
10. Joengscher, C. : Productivity and the Information economy. Mlt research program on communications policy. Cambridge, MA: Massachusetts Institute at Technology. 1983.
11. Lyon, David: The Information Society: Issues and lllusion. Cambridge. UK. Pality press, 1988.
12. Machlup. F. and Mansfield, Una. (eds): The study of Information. New york: Wiley. 1983.
13. Martin, William J. : Global Information Society, 2, Rev. ed. 1995.
14. Masuda, Yoneji: Computopia. In: The Information Technology. 1985.
15. Poirier, Rene: “The Information Economy Approach: Characteristics, Limitations and Future Prospects.” The Information Society, 1990.
16. Porat, Marc Uri: The information economy: definition and measurement. Washington D. C. Us Department of Commerce, Office of Telecommunications. 1978.
17. Targowski, Anderws: The Information Society, Strategies and Architecture of the Electronic Global village, 1990.
18. “Information Literacy and the Business schools” Journal of Education for Business, 1994.
19. Group of Serven Pilot Projects of the Global Information Society. Magazine, Presidents & prime Ministers. May / June 1995

*مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران

جامعه اطلاعاتی و تعاریف موجود

شنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۸۴، ۱۲:۰۰ ب.ظ | ۰ نظر

تقریبا از دهه 1980 به بعد موضوع جامعه اطلاعاتی به طرز فزاینده‌ای مورد توجه اندیشمندان، سیاست شناسان و دانشمندان علوم اجتماعی قرار گرفته است و مفهوم جامعه اطلاعاتی به سر چشمه‌ای از مباحثه‌ها و گفتمان‌های فراوان تبدیل شده است.

نقش اهمیت فزاینده کاربرد اطلاعات در فرآیند تولید، پردازش و توزیع فعالیت‌های جوامع باعث شده است تا برخی از کشورهای صنعتی جهان در ردیف جوامع اطلاعاتی به حساب آیند؛ در این جوامع برخلاف کشورهای صنعتی که اساسا به قدرت مکانیکی وابسته بودند همه چیز نیازمند رایانه و عصر اطلاعات است.

"ویلیام مارتین" در خصوص جامعه اطلاعاتی می‌گوید: "هر چند واژه جامعه اطلاعاتی از چند سال پیش متداول بوده است اما هنوز درباره مفهوم و محتوای آن تفاهم عملی حاصل نشده است".

می‌توان گفت: از سال 1980 به بعد بروز تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فناوری ناشی از اطلاعات در پاره‌ای از کشورها سبب شده است تا این کشورها نه‌تنها از جوامع در حال توسعه بلکه از جوامع توسعه یافته نیز متمایز شوند، بنابراین بسیاری از نظریه پردازان و صاحب نظران علوم اجتماعی به تبیین و تعریف نوع جدیدی از جامعه پرداخته‌اند که در آن اطلاعات نقش جادویی را ایفا می‌کند. این تعاریف جامعه اطلاعاتی از جنبه‌های فناورانه، جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی،اجتماعی و فرهنگی مورد توجه قرار دارند.

1تعریف فناورانه(تکنولوژیک)

مقبول‌ترین تعریف "جامعه اطلاعاتی" بر نوآوری فوق‌العاده فناورانه بنا شده است؛ همگرایی و پیوند رایانه و مخابرات در تمام ارکان زندگی همچون نظام مالیات، تامین اجتماعی، کارت‌های اعتباری، امنیت داخلی و خارجی وارد شده و انواع گوناگونی از اطلاعات را که به حالت رقمی‌درآمده است، ایجاد کرده‌اند.در این میان پیشرفت‌های خیره کننده در پردازش، نگهداری و انتقال اطلاعات در واقع به کاربرد فناوری‌های اطلاعاتی در تمام زوایای حیات اجتماعی انجامیده است. همچنین ارزانی تکنولوژی‌های پردازش و نگهداری اطلاعات موجب شده است تا گستره آن‌ها در ابعاد جهانی وسعت یابد. به هر حال، این رویکرد معتقد است که جامعه اطلاعاتی از عوارض توسعه شتابان فناوری اطلاعات است.امروزه، پدیده‌های کم و بیش آشنایی همچون تجارت الکترونیکی،‌ دولت الکترونیکی، آموزش مجازی، بانکداری الکترونیکی و حتی جنگ الکترونیکی و نیز جرایم سایبر که از علائم جامعه اطلاعاتی محسوب می‌شوند، همگی نشان می‌دهند که فناوری با یک تغییر بنیادین منجر به شکل گیری نوع جدید ی از جوامع تحت عنوان جامعه اطلاعاتی شده است.

2 تعریف اقتصادی

جامعه اطلاعاتی، از بعد اقتصادی، با اقتصاد مبتنی براطلاعات تعریف می‌شود. اقتصاد مبتنی بر اطلاعات اساسا نوعی اقتصاد خدماتی است که با اقتصاد صنعتی و کشاورزی که در زمره اقتصادهای تولیدی هستند تفاوت‌های کلی دارد؛ پدیده صنعت زدایی در کشورهای پیشرفته صنعتی، بازتابی از ظهور اقتصادهای اطلاعاتی در کشورهاست. همان گونه که شاهدیم، در نظام‌های اقتصادی پیشرفته، کسب و کارهای خدماتی مبتنی بر اطلاعات و دانش، روز به روز در موقعیت بهتری قرار می‌گیرد به گونه‌ای که می‌توان گفت: "امروزه برای بازارهای جهانی ادامه فعالیت بدون مدد گرفتن از قدرت رایانه‌ها و سیستم مخابرات امکان پذیر نیست".

بنابراین گزارش صنایع کارخانه‌ای مبتنی بر شبکه‌های جهانی گروه‌های مختلف مدیران، مهندسان و کارکنان خط تولید، همانند خدمات مالی شرکت‌های بزرگ که در مبادلات خارجی فعالیت دارند، نمی‌توانند خارج از شبکه‌های نوین اطلاعات و ارتباطات به فعالیت بپردازند.ثروتمندترین کشورهای امروز جهان آنهایی هستند که بیش از دیگران از ساختار نوین اطلاعاتی جهان بهره مند می‌باشند.

3 تعریف فرهنگی "جامعه اطلاعاتی"

مشخص است که در جهان کنونی، از نظر حجم اطلاعات در گردش، افزایش شگفت انگیزی رخ داده است به حدی که اندیشمندی نظیر ژان بودریار فرهنگ معاصر را معطوف به انفجار نشانه‌ها می‌داند.

فرانکو بستر در این خصوص می‌نویسد: "در دهه‌های اخیر انفجاری از تنوع رخ داده و باعث شده است بسیاری از مردم به صورت قابل توجه به آنها دسترسی پیدا کنند همچنین بر اثر این رویدادها، چشم انداز حیرت آوری از نشانه سازی به وجود آمده است".

گفت و گو با دکتر شهیندخت خوارزمی - در مراسم بزرگداشت دکتر معتمدنژاد دغدغه های خود را پیرامون جامعه اطلاعاتی در حوزه های مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و اقتصادی بطور خلاصه و گذرا بر شمردید. قبل از آنکه به گونه‌ای مفصلتر به آن مباحث بپردازیم با توجه به تنوع تعاریف و به تبع آن مولفه های جامعه اطلاعاتی از نظر شما ،چنین جامعه ای چه ویژگی هایی دارد؟

مهمترین ویژگی جامعه اطلاعاتی وجود یک زیرساخت پیشرفته اطلاعاتی و ارتباطی است که باید در خدمت تحقق هدفهای کل نظام اجتماعی در همه ابعاد آن باشد. مثلا در اقتصاد این زیرساخت که در خدمت فعالیتهای اقتصادی( چه در سطح خرد و چه در سطح کلان) است، کمک می‌کند که به‌تدریج فعالیتهای اقتصادی مانند بانکداری و تجارت به سمت الکترونیک سوق پیدا کند. یعنی خود این زیرساخت است که اقتصاد را هدایت می‌کند و به آن سرویس می‌دهد. هم اکنون در حوزه جامعه اطلاعاتی اقتصاد دانایی شکل گرفته است و این زیرساخت پیشرفته ICT به بهترین وجه می‌تواند هدفهای اقتصاد دانایی را محقق کند. اقتصاد د انایی سه محور اصلی دارد: زیرساخت پیشرفته ICT، سرمایه انسانی و پژوهش وتوسعه .برای تشکیل سرمایه انسانی به یک نظام آموزشی پیشرفته احتیاج است که بتواند از ICT به بهترین وجه استفاده کند. به همین دلیل در جامعه اطلاعاتی مقوله آموزش هم باید متحول شود یعنی به سمت آموزش الکترونیک هدایت شود. در حوزه سیاست، این زیر ساخت پیشرفته در خدمت فعالیتهای نظام سیاسی قرار می‌گیرد که مهمترین آن دولت الکترونیک است. اگر دولت الکترونیک محقق شود پدیده‌های دیگری مانند دیپلماسی الکترونیک یا دیپلماسی دیجیتال هم شکل می‌گیرند. به محض شکل گیری زیرساخت پیشرفته ICT ، امکانات و فرصت‌هایی پدید می‌آید که تمام بخش‌ها و عناصر جامعه را وامیدارد برای بهره‌گیری از آن یک فرایند تحول بنیادین را طی کنند. این فرایند جامعه را به سمتی سوق خواهد داد که بسیاری از مولفه‌هایش با جامعه متعارفی که ما می‌شناسیم متفاوت است. این‌گونه است که جامعه اطلاعاتی شکل می‌گیرد و به‌تدریج به سمتی می‌رودکه مهمترین فعالیت‌های اجتماعی انسان نظیر کار، تولید، خرید، فروش و معاشرت، آموزش و پژوهش و ... ازمحیط‌های فیزیکی به عرصه های دیجیتال منتقل می‌شوند. نکته دیگراین است که جامعه اطلاعاتی همزمان با توسعه و گسترش اینترنت شکل گرفته است. یعنی درواقع این اینترنت است که آن عرصه‌های حضوردر دنیای دیجیتال را فراهم آورده است. پس یکی دیگراز مهمترین ویژگی‌های جامعه اطلاعاتی این است که اینترنت در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان حضور چشمگیری دارد. به همین دلیل وقتی که صحبت از درجات شکل‌گیری جامعه اطلاعاتی در یک جامعه به میان می‌آید اولین معیار این است که ببینیم میزان دسترسی به اینترنت و استفاده از آن برای فرد، جامعه و سازمان چقدر است. البته این نکته را هم اضافه کنم که وقتی صحبت از زیرساخت پیشرفته ICT می‌شود تاکید بر همگامی مستمرآن با پیشرفت‌های فناوری در حوزه ارتباطات و اطلاعات است . پس یکی دیگر از ویژگی‌های جامعه اطلاعاتی همگامی آن با مسیر پرشتاب تحولات تکنولوژیک است.

با نگاهی دیگرالبته، نمی‌توان مجموعه‌ای از بنگاه‌های اقتصادی توسعه نیافته داشت و بعد ادعاکرد که جامعه اطلاعاتی در حد مطلوب مسیر تکامل خود را طی می‌کند. یا در بعد سیاسی یک نظام غیر دموکراتیک داشت و ادعا کرد که جامعه اطلاعاتی در وضعیت مطلوب قرار دارد. به نظر من اینها با هم همخوانی ندارند. جامعه اطلاعاتی با توسعه اقتصادی همبستگی بالایی دارد ونیز الزاماتی را بر نظام سیاسی تحمیل می‌کند و آن را وامی‌دارد که به سوی دو فرایند لیبرالیزه شدن و دموکراتیک شدن گام بردارد. در جامعه اطلاعاتی شفافیت اطلاعات واطلاع رسانی بسیار مهم است. به محض اینکه شفافیت اطلاعاتی آمد انحصار اطلاعات دردست حکومت، شکسته می‌شود. با شکسته شدن انحصار اطلاعاتی، به طور طبیعی یکی از شالوده های بنیادین نظام غیردموکراتیک فرو می‌ریزد و بعد مسئله پاسخگویی مطرح می‌شود. یعنی بدون شفافیت و شکسته شدن انحصار اطلاعاتی، پاسخگویی شکل نمی‌گیرد.
در همان برنامه اشاره کردید که جامعه اطلاعاتی دغدغه اصلی حاکمیت نیست. به نظر شما در این شرایط و با امکانات موجود چه باید کرد که حاکمیت متوجه اهمیت این موضوع شود؟

من یک پیش فرض دارم و آن اینکه تحقق جامعه اطلاعاتی جبرزمانه است. چون پدیده‌ای است که زیربنایش پیشرفت‌های علمی و فنی است. اگر پیشرفت‌های علمی و فنی مخصوصا در حوزه اطلاعات و ارتباطات شکل نمی‌گرفت جامعه اطلاعاتی قابل طرح نبود. از آنجا که در فرایندها و پیشرفت‌های علمی و فنی جبر حاکم است می‌توان نتیجه گرفت که تحقق جامعه اطلاعاتی یک جبر است، چه حکومت بخواهد و چه نخواهد. البته این فرایند برای جوامعی پرهزینه است و برای جوامعی دیگر به جای اینکه هزینه ایجاد کند تبدیل به عامل تحقق هدفهای توسعه می‌شود در واقع خود تبدیل به اهرم توسعه می‌شود اما در جوامع غیردموکراتیک بخشی از منابع حکومت باید صرف جلوگیری از شکل گیری آن گردد... در مورد ایران، حکومت نوعی بلاتکلیفی تعمدی پیرامون جامعه اطلاعاتی دارد. یعنی حکومت نمی‌خواهد که رسما وقانونا تکلیف این پدیده را روشن کند...
تجربه ایران نشان می‌دهد که ورود فناوری‌های جدید همواره با مقاومت حکومت‌ها همراه بوده است که باعث اتلاف سرمایه‌های بسیاری شده است. به نظر شما چه باید کرد که پدیده جامعه اطلاعاتی دچار این وضعیت نشود و در زمان کمتر و با هزینه ای پایین‌تر محقق شود؟

تا زمانی که جامعه اطلاعاتی به دغدغه حاکمیت تبدیل نشود شما نمی‌توانید جلوی این مقاومت را بگیرید.

از نظر من روشنفکران و نخبگان مرتبط با ICT به چند گروه تقسیم می‌شوند. گروه اول متخصصان ICT )شامل نخبگان ارتباطات ونخبگان اطلاعات) هستند. هنوز این دو دسته یعنی نخبگان ارتباطات ونخبگان اطلاعات در ایران دو گروه متمایز را تشکیل می‌دهند وپیوندهای ارگانیک میان این دوحوزه را درست درک نکرده اند، دوساز متفاوت می‌زنند و هیچ جایی نیست که بین این دو پلی برقرار کند. یکی از کارهایی که واقعا دلم می‌خواهد انجام دهم این است که کمک کنم این دو گروه در یک تشکل درکنارهم بنشینند و نخبگان فکری جامعه ICT را تشکیل دهند.

گروه دیگر نخبگان و روشنفکرانی هستند که دغدغه توسعه دارند و گروه سوم هم اندیشمندانی هستند که به‌طور خاص روی توسعه اقتصادی کار می‌کنند. از این سه گروه گروه اول که خودبخود دغدغه ICT دارند. گروه دوم یعنی نخبگان توسعه ای و گروه سوم یعنی نخبگان توسعه اقتصادی هنوز تردید دارند که آیا ICT یک محور توسعه اقتصادی هست یا نه؟ در این شرایط چه باید کرد؟ به نظر من بار اصلی این رسالت فرهنگی بر دوش نخبگان ICT است. این گروه باید بنشینند و برای خودشان ماموریتی تعریف کنند که از طریق برگزاری کنفرانس‌ها، نوشتن مقالات و ... این آگاهی را منتقل کنند که اگر ICT در ایران تاثیر تعیین کننده و معنی داری روی توسعه اقتصادی ندارد مشکل در جای دیگری بوده است. ازجمله در همان نکته ای که عرض کردم ،ICT دغدغه حاکمیت نیست اگرباشد تمام شرایط را مهیا میکند تا ICT تبدیل به اهرم توسعه شود.

گروه چهارم فرهنگ سازان جامعه هستند که هنوزبا بحث ICT و جامعه اطلاعاتی آن‌گونه که باید درگیر نشده‌اند. به هر حال اگر ICT در کانون توجه حاکمیت قرار نگیرد، تحقق جامعه اطلاعاتی بسیار کند و پر هزینه می‌شود و هزینه‌اش را مردم می‌پردازند. برای انتقال آگاهی‌های لازم و فرهنگ سازی البته رسانه ها نقش مهمی دارند.
طرح این مباحث در رسانه ها با ایجاد محدودیت از سوی حاکمیت مواجه نخواهد شد؟

این پدیده چند وجه دارد.فقط طرح مسائلی که برای نظام حاکمیت تهدید ایجاد کند حساسیت برانگیز است که می‌توان روی آن با ظرافت وتدبیر کار کرد.
با توجه به تاثیرات و تهدیدات سیاسی ICT آیا میتوان از یک نظام سیاسی انتظار داشت که زیرساخت پیشرفته ای را برای تحقق آن فراهم کند؟

ما دو نوع نگاه به مساله تکنولوژی داریم. یک نگاه انفعالی که در آن صبر می‌کنیم که تحولات روی دهند و بعد شروع میکنیم به برنامه ریزی برای جذب آن تکنولوژی. این نگاه باعث اتلاف منابع می‌شود. نگاه دیگر نگاه فعال است که به نظر من رسالت مرکزی مثل مرکز پژوهشهای ارتباطات در این است که با مطالعه و آینده نگری تحولات تکنولوژی را بررسی کند ونتایج این بررسی ها را انتشاردهد یعنی به عنوان بازوی مشورتی تصمیم گیران ICT ایفای نقش کند. اگر زیرساخت پیشرفته بخواهد خود را با تحولات تکنولوژیک همراه کند به خدمات پشتیبانی پژوهشی نیاز دارد که به نظر من درحال حاضر درکشور وجود ندارد.
یکی دیگر از دغدغه های جامعه اطلاعاتی که شما به آن اشاره کردید ضعف آمار و اطلاعات است، ریشه این مشکل در کجاست؟

یکی اینکه ازنظرعلمی توسعه نیافته‌ایم و دیگر اینکه تقاضای موثر برای علم وجود ندارد. علم در جامعه‌ای رشد میکند که یافته های علمی شالوده تصمیم گیری و سیاستگذاری و برنامه ریزی باشد. ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که هرچه جلوتر برویم ریسک تصمیمات غلط بیشتر می‌شود. این ریسک درسطح ملی هزینه‌های سنگین مالی و غیر مالی بر یک ملت تحمیل می‌کند. در چنین شرایطی که هرچه جلوتر می‌رویم مسایل پیچیده‌ترو تخصصی‌تر می‌شوند تصمیم گیری در مورد آنها نیازمند نگاه علمی و یافته های علمی است. اما در ایران مهمترین و تخصصی‌ترین تصمیمات توسط افرادی گرفته می‌شود که نه تنها خود نگاه علمی ندارند، بلکه به استفاده از یافته های علمی دیگران هم اعتقاد ندارند. عده‌ای معتقدند که در کشور ما پژوهش‌های زیادی انجام می‌گیرد، اما نتایج آن در تصمیم‌گیری‌ها دخالت داده نمی‌شود. به نظرمن در بسیاری از زمینه‌ها اساسا یافته علمی نداریم. باز تاکید می‌کنم که وقتی دغدغه نظام حاکمیت توسعه نیست، نگاه علمی و مبتنی بر پژوهش در فرایند تصمیم گیری وجود ندارد. در نتیجه موسسات پژوهشی کار خود را انجام می‌دهند و نهادهای اجرایی هم بدون بنیان علمی تصمیم گیری و سیاست گذاری می‌کنند.

نکته دیگر این است که ما هنوز به جایگاه مان در رتبه بندی‌های جهانی حساس نشده‌ایم. این رتبه بندی‌ها یکی از مولفه های جامعه اطلاعاتی است. جامعه اطلاعاتی چون به جامعه جهانی وصل است عملکردش توسط نهادهای برون مرزی مدام مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و نتایج این ارزیابی به افکار عمومی جهان بر می‌گردد. چند سالی است که این رتبه بندی‌ها اهمیت پیدا کرده است و در برخی از این رتبه بندی‌ها ایران حضور دارد. در برخی از این رتبه بندی‌ها جلوی اسم ایران چیزی نوشته نشده است. این نشان می‌دهد که آمار و اطلاعاتی در آن مورد وجود ندارد، دغدغه کسی هم نیست که این آمار را تولید کند. در حالی‌که حتی در منطقه خاورمیانه، بسیاری از کشورها این آمار را ارایه می‌دهند. هم اکنون بیشترین خلاها در زمینه آمار مربوط به IT است که نیازمند یک نهاد متولی است. البته مشکل دیگری هم که ما داریم این است که تولید آمار و اطلاعات در یک نظام غیر دموکراتیک حساسیت سیاسی ایجاد می‌کند...در یک نظام غیر دموکراتیک اشخاص و سازمانهای غیر دولتی نمی‌توانند به راحتی وارد کار تولید آمار و اطلاعات شوند. سازمان‌های دولتی هم ممکن است آمار و اطلاعات تحریف شده داشته باشند، اما بالاخره باید از جایی شروع کرد. ازجمله با همین سازمانهای پژوهشی موجود. البته من فکر نمی‌کنم دولت بتواند تحمل کند یک شرکت خصوصی آمار و اطلاعات تولید کند مگر اینکه تحت نظارت ویا مورد اعتماد خودش باشد. در این حالت هم ممکن است این شبهه ایجاد یشود که آمار و اطلاعات آن معتبر نباشد. به هر حال این از آن مباحثی است که برایش راه حل ندارم. ضمن اینکه به نظرم هرچقدر نهاد پژوهشی در ایران ایجاد شود حتی تحت نظارت دولت، بهتر از وضع موجود است. حتی اگر ناکارامد باشد و به خاطر حساسیت‌های سیاسی مجبور شود آمار غیر واقعی منتشر کند. حداقل این است که با روش شناسی این کار آشنا می‌شویم و تعداد زیادی پژوهشگر تربیت می‌شوند که به محض مساعد شدن فضا بعنوان سرمایه انسانی به کار مشغول می‌شوند.

درجریان آماده شدن برای اجلاس ژنومتوجه شدم که بزرگترین مشکل ما فقدان آمار و اطلاعاتICT است. پیشنهاد کردم که پروژه ای تعریف کنیم و در آن به تولید آمار بپردازیم، ولی پذیرفته نشد. به نظر من مرکز پژوهشهای ارتباطات میتواند متولی جمع آوری داده های مربوط به ICT (نه فقط ارتباطات) شود.
موضوع دولت الکترونیک چطور؟ چرا اینقدر کند پیش می رود؟

شما در شرایطی در مورد دولت الکترونیک صحبت می‌کنید که در راس سازمانهای ما افرادی قرار گرفتند که شایستگی‌های حرفه‌ای را برای اداره آن ندارند و به دلایل غیر حرفه‌ای مدیر آن سازمان شده اند. در واقع به فکر اداره بهتر سازمان‌شان نیستند. در حالی‌که اساسا فلسفه دولت الکترونیک ،استفاده از ICT برای ارایه بهتر خدمات موجود وجدید است. لازمه این کار این است که فرایندهای موجود در این سازمان‌ها مورد بازنگری و مهندسی مجدد قرار گیرد. با این‌کار من شک ندارم که در سازمان‌های دولتی بسیاری از پست‌ها و فرایندها حذف خواهد شد که ساختار قدرت را در درون سازمان‌ها به هم می‌ریزد و این خود اولین مانع پیشبرد دولت الکترونیک است. بسیاری ازکسانی که الان سازمان‌های دولتی را اداره می‌کنند خود می‌دانند که اگر دولت الکترونیک مستقر شود اولین چیزی که تهدید می‌شود منافع آن‌هاست. البته چالش زیرساخت هم مانع دیگر است. شما نمی‌توانید بحث دولت الکترونیک را بدون یک زیرساخت پیشرفته مطرح کنید.

به هرحال هرقدر که دولت الکترونیک دیرتردرکشورجذب شود مردمی ضرر می‌کنند که از این سازمانهای دولتی سرویس می‌گیرند.
مخالفت با دولت الکترونیک از جهاتی شبیه مخالفت با خصوصی سازی است. در هردو وابستگی مردم بویژه معاش آنها به دولت کمتر می‌شود و این مطلوب یک نظام سیاسی نیست.

بله درست است. این هم یک وجه قضیه است چون بادولت الکترونیک خدمات دولتی جدیدی ایجاد می‌شود که بخشی از آنها را باید شرکت‌های خصوصی ارایه دهند و این خودش برای مردم هم اشتغال می‌آورد و هم ثروت.
در حوزه فرهنگ به مسایلی مثل بحران هویت، تنوع روزافزون فرهنگ و حساسیت مردم به کیفیت زندگی و مدیریت گذار از آموزش سنتی اشاره کردید. مقداری مفصل‌تر این موارد را طرح کنید.

تنوع روزافزون عناصر فرهنگی، عامل اثرگذار بر بحران هویت است. موارد دیگری هم هستند که حتما باید به آنها پرداخت.ولی نکته مهم آن است که بحران هویت باید با خردوتدبیرتحلیل ومدیریت شود. هرچه پیشتر می‌رویم آگاهی های مردم بیشتر می‌شود. در درجه اول آگاهی به حقوقشان بیشتر می‌شود و حقوق تازه‌ای نیز شکل می‌گیرد.ازجمله اگر مردم درسرزمینی زندگی کنند که کیفیت زندگی مدام در حال سقوط باشد آگاهی به این حق شکل می‌گیرد که از نظام حاکم بخواهند کیفیت زندگی شان را بهبود ببخشد وآن را وظیفه دولت بدانند. فلسفه وجودی دولت نیز همین است که از منابع موجود جامعه به گونه‌ای استفاده کند که کیفیت زندگی مردم روزبه روز بهبود یابد. مردم از طریق فرصت های اطلاع رسانی جامعه اطلاعاتی است که در جریان کیفیت زندگی جوامع دیگر قرار می‌گیرند وخود را با آنها مقایسه می‌کنند.

برای کیفیت زندگی شاخصی تعریف شده که متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و از آن مهمترمتغیرهای سیاسی دارد. معنای آن این است که برای دستیابی به کیفیت زندگی، رفاه اقتصادی ودرآمد مناسب لازم است ولی کافی نیست. آزادی‌های اجتماعی وسیاسی هم اهمیت دار. کیفیت زندگی ابعاد پیچیده ای دارد و مدل سنجش آن یک مدل چند بعدی است. به نظر من بحث مدیریت کیفیت زندگی باید درجامعه اطلاعاتی به دغدغه فرهنگی تبدیل شود تا فرهنگ سازان و دست اندرکاران رسانه‌هاآن را به دغدغه دولت تبدیل کنند.
و مدیریت گذر از نظام آموزشی سنتی؟

بله این موضوع نیزبسیارمهم است. مدیریت گذر از وضعیت فعلی به وضعیت جامعه اطلاعاتی بحث بسیار مفصلی است که من تنها به مدیریت گذر از نظام آموزشی سنتی اشاره کردم. اینها بحث‌های بسیار مفصلی را می‌طلبند. همین طور است مدیریت گذر به دیپلماسی دیجیتال و ....

به طورکلی اگر گذراز وضع موجود به درستی هدایت نشود هزینه‌های سنگینی را بر جامعه تحمیل خواهد کرد. به نظر من اینها بحث‌های بسیارمهم مربوط به جامعه اطلاعاتی هستند که بحث محوری آن همان نگاه فلسفی به جایگاه انسان در جامعه اطلاعاتی و به تبع آن جایگاه انسان ایرانی درجامعه اطلاعاتی است که جدلها وپرسش های دشواری را به همراه می آورد.

آنچه به‌عنوان دغدغه مطرح کردم هرکدام حاوی سئوالاتی است که می‌توان در میزگردهای مختلف مورد بحث قرارگیرد. حتی می‌توانید در وب سایت مرکز گروه‌های گفتگو داشته باشید ویا از راه‌های دیگر این موارد را به بحث بگذارید تا صاحب‌نظران و اندیشمندان حوزه های مختلف هریک دیدگاه خود را درباره آنها مطرح سازند. هدفم طرح سئوال بود تا پاسخ .

منبع: iranwsis.org